جمع بندی معرفی کوتاه و فهرست وار تمامی ادیان

تب‌های اولیه

22 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
معرفی کوتاه و فهرست وار تمامی ادیان

سلام،
لطفا یه نفر لطف کنه به صورت طبقه بندی شده و خیلی فشرده تمامی ادیان (لااقل مهمترینها) و مذاهب و ایسم ها و تیسم ها و روابط اینها رو توضیح بده. هدف این نیست که برای هر کدوم مفصل توضیح بدید. میخوام یه دید کلی داشته باشم و هر کدوم لازم بود بیشتر اطلاع کسب کنم. مثلا دین اسلام، مسیحیت، یهود، شیعه، اهل سنت، زرتشت، بودیسم، هندوییسم، سکولاریسم، امپریالیسم، فمینیسم حبلی، شافعی، حنبی، اسماعیلی، حنیفی، بهاییت، وهابیت، سلفی و ... . الان هر کدوم از اینها رو سرچ بزنید تو ویکی پدیا و سایر منابع به کلی شاخه های دیگه وصل میشه و به صورت طبقه بندی شده توی ذهن قرار نمیگیره. توصیه میکنم این تاپیک باز بمونه و به یک مرجع در این زمینه تبدیل بشه. فقط نیازمند مدیریت هستش تا به صورت طبقه بندی شده هر کسی اطلاعات بده. ممنونم.

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد سید مفـیـد

programmer1;929819 نوشت:
سلام،
لطفا یه نفر لطف کنه به صورت طبقه بندی شده و خیلی فشرده تمامی ادیان (لااقل مهمترینها) و مذاهب و ایسم ها و تیسم ها و روابط اینها رو توضیح بده. هدف این نیست که برای هر کدوم مفصل توضیح بدید. میخوام یه دید کلی داشته باشم و هر کدوم لازم بود بیشتر اطلاع کسب کنم. مثلا دین اسلام، مسیحیت، یهود، شیعه، اهل سنت، زرتشت، بودیسم، هندوییسم، سکولاریسم، امپریالیسم، فمینیسم حبلی، شافعی، حنبی، اسماعیلی، حنیفی، بهاییت، وهابیت، سلفی و ... . الان هر کدوم از اینها رو سرچ بزنید تو ویکی پدیا و سایر منابع به کلی شاخه های دیگه وصل میشه و به صورت طبقه بندی شده توی ذهن قرار نمیگیره. توصیه میکنم این تاپیک باز بمونه و به یک مرجع در این زمینه تبدیل بشه. فقط نیازمند مدیریت هستش تا به صورت طبقه بندی شده هر کسی اطلاعات بده. ممنونم.


با سلام و تحیت

يكي از بحث‏هاي رايج دين ‏شناسي، بحث در باره طبقه ‏بندي اديان است. اين كار براساس جهات مختلفی انجام می گیرد كه برخي از آن ها را متذکر مي‏شويم:


1 ـ اديان ابتدايي و پيشرفته

معیاردراين تقسيم ‏بندي، وضعيت فكري و رواني بشر است كه براين اساس، دين، كه خود يك مشغله فكري و رواني است، به دو قسم ابتدايي و پيشرفته تقسيم مي‏گردد. مقياس، همان سادگي و رشد و تعالي فكري و روحي بشر است، حالا متعلق به هر دوره و عصري كه باشد فرقی ندارد، در همین عصرحاضرنیزانسان هائی در سطح ساده وابتدائی وجود دارد.

برخي از صاحب‏ نظران صفات عمومي انسان‏هاي ابتدايي را به گونه زير بيان كرده‏ اند:

1 ـ شخصيت فردي آن‏ها به قدري وابسته به جامعه و قبيله خود است كه نمي‏توان گفت هر يك از افراد آن‏ها در زمينه مسايل روحاني و اجتماعي فكر و اراده‏اي مستقل دارد.
2 ـ زودباوري و ساده‏ لوحي.
3 ـ تعصب بيش از حد در مورد آداب و رسوم قومي و قبيلگي.
4 ـ جزم و تعيين غير منطقي در مورد ادراك‏هاي حسي و يافته‏هاي تجربي، يعني هم به راحتي به يقين مي‏رسد، و هم در همه آن چه مي‏بيند و مي‏شنود، جزم پيدا مي‏كند، و حالت ترديد و شك به خود راه نمي‏دهد.
5 ـ غالبا عقايد و آداب و رسوم آنان از نيازهاي جسماني و رواني آن‏ها سرچشمه مي‏گيرد. از اين روي، نيازمندي‏هاي بيولوژيك و پسيكولوژيك (جسماني و رواني) مانند گرسنگي، عشق، ترس از درد يا مرگ، ميل به تعدي و تجاوز به ديگران و اميال ديگر در رسوم و آداب آنان مؤثر است.

با آنکه ادیان ابتدائی در بیغوله های جهان پراکنده شده اند و نمی توان میان آن ها هیچ ارتباطی تصور کرد، اما در عین حال باورهائی مشابه یکدیگر دارند همانند:


الف: خدا و خدایان، تاریخ نشان می دهد که بشریت پیوسته به شرک مبتلا بوده است، در عصر حاضر نیز تقریبا نیمی از جمعیت جهان در قالب، هندوئیسم، جینیسم، شینتو و. . . بت می پرستند، به گمان اینها خدایان در تاریخ برای انسان جلوه گر شده اند و بتان نمادی از آنها هستند، این سنخ ادیان به انبیاء (ع) عقیده ندارند.

ب: اعتقاد به مانا، ادیان ابتدائی اشیاء را دارای نیرویی ویژه می دانند كه اعتقاد به آن نزد اقوام بدوي عموميت دارد، همه مردم بدوي معتقدند كه يك قدرت ساكت و نامعلوم در هر شي‏ء موجود است، ممکن است، سنگی، چوبی، درختی، یا حیوانی دارای این خاصیت تلقی شود و از آن حاجت بخواهند و بدان تبرک بجویند، این اشیاء، مانا خوانده می شوند.
ج: فتيشيسم(Fetishism)فتيش واژه ای پرتغالی به معنای جادو است، ایمان به فتیش، یعنی احترام به یک شئ مادی که نیروئی جادوئی در آن نهفته است مانند مهره‏ها، سنگ‏ريزه‏ها، سنگ‏هاي فرود آمده از آسمان، استخوان‏ها، چوب‏هاي عجيب و نادر و امثال آن كه مورد پرستش بدوي‏ها بوده است، و از همان لحظه كه اين اشياء به دست آن‏ها مي‏رسد، در آن نيروي عظيمي را مخفي مي‏دانند كه براي يابنده و دوستانش مفيد و براي دشمنانش زيانبخش است.

د: آنيميسم (Animism) يا جاندارانگاري طبيعت. نزد امت‏هاي بدوي كه در عصر حاضر هنوز وجود دارند. يك نوع حس پرستش ارواح متداول است، يعني معتقدند كه تمام موجودات، اعم از متحرك يا ساكن، مرده يا زنده، داراي روحي هستند كه درون آن‏ها مخفي و مستور است، نزد آنان ارواح داراي شكل و صورت و احساسات و عواطفند و از نيروي اراده و قصد برخوردارند، و اگر به خشم آيند، بي‏اندازه خطرناك خواهند بود، و براي جلب توجه آن‏ها بايد از درِ چاپلوسي وارد شد و به آن‏ها ابراز وفاداري و اخلاص كرد.
ه: توتیميسم (Totemism) توتم كلمه‏اي است از زبان بوميان آمريكا و معناي آن نشانه يا علامت است. اين علامت را بوميان آمريكا براي نماياندن حيوان يا نباتي كه خيال مي‏كردند روح حامي قبيله در آن سكونت دارد به كار مي‏بردند.

توتم معمولاً يك جانور قابل خوردن، بي‏آزار و يا خطرناك و هول‏انگيز و به ندرت نيز يك گياه و يا يكي از قواي طبيعت، مانند باران و آب است كه داراي رابطه خاصي با تمام عشيره است.
توتم بدوا جد اصلي و نخستين قبيله و بعد روح محافظ و كمك كار آن به شمار مي‏رود كه به آن‏ها حكمت و حل معماها و مشكلات را الهام مي‏كند، و در مواقع خطر، كودكان خود را مي‏شناسد و آن‏ها را پناه مي‏دهد، از اين رو، فرزندان يك توتم يا توتم‏ها به عنوان يك وظيفه مقدس بايد توتم خود را نكشند و يا ـ در صورتي كه حيوان نباشد ـ نابودش نكنند، و از خوردن گوشت آن و يا هر گونه استفاده ديگري اجتناب ورزند؛ در غير اين صورت، توتم، آن‏ها را سخت كيفر خواهد كرد.

و: تابوئيسم (Tabuism)كلمه تابو از زبان مردم پولينزي گرفته شده و به معناي ممنوع و حرام است. عدد تابوها نزد مردم بدوي از حد شمارش بيرون است تا آن جا كه اشياي مختلف، و اقدام به بعضي كارها و حتي بر زبان آوردن بعضي كلمات و نام‏ها و قدم نهادن در اماكني خاص، تابو به حساب مي‏آيد. رييس گروه يا بزرگ قبيله، تا وقتي داراي قدرت و رهبري است، غالبا تابو است و به اعتقاد آنان، دست زدن به بدن يا جامه و اثاث او و حتي فرش و جايي كه بر آن گام نهاده، خطرناك است.

در يك كلمه مي‏توان گفت تابو، عبارت است از محرمات قبیله.
ز: پرستش طبيعت، كه مظاهر گوناگوني داشته است، از جمله سنگ‏پرستي، گياه‏پرستي، جانورپرستي و پرستش عناصر عالم وجود، مانند خاك، باد، آتش و آب. تفاوت طبيعت پرستي با انيميزم اين است كه در انيميزم شي‏ء طبيعي به خاطر روح مرموزي كه دارد پرستش مي‏شود، ولي در طبيعت پرستي ممكن است به اين جهت باشد و ممكن است از آن جهت پرستش شود كه نماينده و رمز يك امر حقيقي ديگر دانسته شده است. چنان كه بت‏پرستان تحصيل كرده هندي از اين جهت به بت احترام مي‏گذارند كه آن را مظهر رمزي يك حقيقت عالي و نهفته كه قابل ستايش است مي‏دانند هر چند عوام الناس آن‏ها، بت را يك موجود زنده و فعال مي‏دانند و براي آن روح و رواني قايلند.

ادامه مطلب در پست بعدی



2ـ اديان زنده و غيرزنده

يكي ديگر از تقسيم ‏بندي‏هاي رايج دين، تقسيم آن به زنده و غيرزنده است.
برخي از اديان، متعلق به تاريخ گذشته ‏اند و در جهان كنوني پيرواني ندارند، گرچه اكثر آن‏ها تأثير خود را روي تعليمات يك يا چند تا از اديان موجود حفظ كرده‏اند. اين اديان را، اديان مرده مي‏نامند، اديان مصر قديم در افريقا، اديان مكزيك و پروي باستان در امريكا، اديان قديم بابل و آشورمتعلق به اقوام فنيقي و هيتي، اديان ميترايي و ماني درآسياي صغير، اديان يونان و روم باستان، و اديان اقوام سلت و تيوتوني اروپا از اين دسته‏اند.

در مقابل اين اديان، اديان ديگري قرار دارد كه هم‏اكنون پيرواني دارند، هر چند از نظر دامنه نفوذ و تعداد پيروان تفاوت بسيار دارند. از اين اديان به عنوان اديان زنده ياد مي‏شود كه عبارتند از:

1 ـ دين هندويي(هندوئیسم) كه تاريخ آن به حدود 1500 تا 2000 سال پيش از ميلاد مسيح باز مي‏گردد. حدود 3500 سال پیش عده ای ازاقوام آریایی از آسیای مرکزی به اطراف رود سِند (درجنوب پاکستان کنونی) مهاجرت کرده و با پیشروی به سوی مشرق، سرزمینی را که بعدا هندوستان نامیده شد، مورد تاخت و تاز خود قرار دادند، آیین قوم آریایی هندوستان شکل تکامل یافته آنیمیسم بود، که آیین بَرَهمایی نام گرفت، و آیین هندوئیسم در حقیقت شکل تحول یافته ای از آیین برهمایی است.

2ـ دين يهودي (یهودیت)كه تاريخ آن به 1200 تا 1500 سال پيش از ميلاد مسيح مي‏رسد.

حضرت موسی(ع) برای نجات قوم بنی اسرائیل( اسرائیل لقب حضرت یعقوب بوده است) از چنگال فرعون به پیامبری مبعوث گردید.
دین یهود همانند اسلام و مسیحیت از ادیان ابراهیمی و توحیدی است ، به این معنا که از آغاز بر توحید استواربوده و همه انبیاء مبعوث شده بر قوم بنی اسرائیل با شرک مبارزه کرده اند.
یهودیان کتاب آسمانی خود را (تَنَخ) می نامند که همان عهد عتیق مسیحیان است.
کتاب عهد عتیق به زبان عبری و اندکی از آن به زبان کلدانی نوشته شده است.

تَنَخ 39 کتاب دارد که در ترجمه های مسیحی آن به نام "عهد عتیق" از نظر موضوع به سه بخش تقسیم می شوند وهربخش به چند کتاب: 1- بخش تاریخی،(17 کتاب) 2- بخش حکمت، مناجات و شعر،(5 کتاب) 3- بخش پیشگوئی های انبیاء (17 کتاب).
پنج کتاب اول از 17 کتاب بخش تاریخی عهد عتیق "تورات" نامیده میشود.

فرقه های مختلف دین یهود عبارتند از:

1- فریسیان، 2- صدّوقیان، 3- سامریان، 4- اسِنیان، 5- قارئون، 6- دونمه.

3ـ دين شينتو كه مبدأ پيدايش آن را 660 سال پيش از ميلاد مسيح گفته‏اند.

شینتو یعنی طریقه خدایان، آیین باستانی ژاپن است، آیین شینتو بارها نوسازی شده و اکنون در ژاپن این آیین در کنار آیین بودا به حیات خود ادامه می دهد.

4ـ دين زرتشتي كه تاريخ پيدايش آن را قرن هفتم و ششم پيش از ميلاد گفته‏اند.

قبل از ظهور زردشت، بومیان غیرآریایی ایران، آیینی داشتند به نام آیین مغان از کتاب های تاریخی برمی آید که مغان قدیم دوگانه پرست بوده اند،

هنگامی که چند قرن گذشت، انسان اصلاح گری برخاست و ایرانیان را به آیین تازه ای دعوت کرد و آیین مغان را برانداخت، این پیامبر مصلح که خود را فرستاده خدای خوبی و روشنائی معرفی می کرد، زردشت نام داشت، وی مدعی بود که آیین خود را از "اَهورامزدا" دریافت کرده.

زردشت در سن 30 سالگی به پیامبری مبعوث شد او پس برانگیخته شدن به سراغ پادشاه عصر خود، گشتاسب، رفت و او را به آیین خویش دعوت کرد و گشتاسب بی درنگ آن را پذیرفت.

کتاب آسمانی زردشتیان " اوستا " نام دارد که به معنای اساس و بنیاد و متن است، اوستا پنج بخش دارد که به خط و زبان اوستایی که به ایران باستان تعلق دارد، نوشته شده است.


زردشتیان و پژوهشگران بر این مسئله اتفاق دارند که اوستا در اصل بسیار بزرگ تر و چیزی حدود چهار برابر اوستای فعلی بوده است
زردشتیان به خدایان دو گانه یعنی خدای نیکی و خدای بدی یا خدای روشنایی و خدای تاریکی، گرایش دارند، در عصر ساسانی گروهی از آن ها بنام زروانیان به خدایی یکتا بنام زروان معتقد شدند که در ایران آن عصر پیروان بسیاری داشته اند.

زردشتیان به جاودانگی روح ، عالم برزخ ، صراط ، میزان اعمال، بهشت ودوزخ، معتقد هستند، ولی بخاطر مقدس بودن آتش در نزد آنان، دوزخ را جایی بسیار سرد و کثیف با جانورانی آزار دهنده می دانند.

طبق آمار ده سال قبل حدود 150 هزار نفر از آنان در سامان و حدود 50 هزار نفردر یزد، کرمان و تهران ساکن بوده اند.

5ـ دين تائوني (تائوئیسم) كه تاريخ پيدايش آن را سال 604 قبل از ميلاد گفته‏اند.
ازآیین های چین و منسوب به شخصی به نام لائوتسه حکیم دانسته شده.
6ـ دين جايني (جينيسم) كه تاريخ پيدايش آن به سال 599 پيش از ميلاد باز مي‏گردد.
از آیین های هندوستان و یکی از شاخه های آیین برهمایی بوده است. هم اکنون حدود دو میلیون پیرو آیین جین در هندوستان وجود دارند و به نو سازی آیین خود پرداخته اند.

7ـ دين بودايي (بودیسم) كه سال 560 پيش از ميلاد پديد آمده است.

بودا به معنی بیدار و لقب گوتوماشاکیامونی بنیانگذار مکتب اصلاحی بودیسم است این آیین نیز یکی از شاخه های آیین برهمایی است، این آیین به علت داشتن اندیشه های عرفانی، در مناطق پر جمعیت جهان پیروان زیادی پیدا کرده و در دهه های اخیر به اروپا و آمریکا نیز سرایت کرده است.

8ـ دين صابئي.قرآن كريم از صابئان در رديف يهود و نصاري ياد مي‏كند. صابئان آيين خود را به حضرت يحيي تحميد دهنده يا يحياي مُحْمد نسبت مي‏دهند، قرآن كريم حضرت يحيي را پيامبري صاحب كتاب و حكم معرفي كرده است.

تاريخ اين دين به اندكي پيش از دين مسيح باز مي‏گردد.
9ـ دين مسيحيت. بنابراين كه حضرت عيسي عليه‏السلام در سي سالگي دين مسيحيت را اعلان كرده است، تاريخ پيدايش آن سي‏ام ميلادي خواهد بود.

10- دين اسلام. با توجه به اين كه تاريخ ولادت پيامبر گرامي اسلام سال 570 ميلادي بوده و آن حضرت در سن چهل سالگي به پيامبري برگزيده شده است. تاريخ پيدايش دين اسلام سال 610 ميلادي بوده است.

11ـ دين سيك ( سیکیسم ). تاريخ تولد نانك(Nanak)، بنيانگذار اين دين را سال 1469 ميلادي و تاريخ وفات او را سال 1538 ميلادي نوشته‏اند، و از طرفي گفته‏اند وي تا 36 سالگي آيين سيك را ابراز نكرده است. از اين جا مي‏توان آغاز قرن شانزدهم ميلادي را تاريخ تقريبي پيدايش آيين سيك دانست



ادمه در پست بعدی

3 ـ اديان توحيدي و غير توحيدي

اعتقاد به وجود خدا و توحيد و شرك، عامل ديگري در تقسيم‏بندي اديان است، هفت دين از اديان زنده جهان در آغاز به وضوح معتقد به خداشناسي بوده‏اند، اديان اسلام، مسيحيت، صابئي، يهودي، سيك و زرتشتيگري. دو دين از آن‏ها يعني دين جايني و بودايي، بدون هيچ تأكيد خاصي بر وجود خدا آغاز شده‏اند. سه دين ديگر، يعني اديان هندويي، كنفوسيوسي و شينتو. در زمينه‏اي مبتني بر شرك طبيعت‏پرستي بنيان‏گذاري شده‏اند.

به طور كلي، اين وضع را مي‏توان به صورت زير جمع‏بندي كرد:

الف) اديان اسلام، مسيحيت، يهودي، سيك، اديان توحيدي‏ اند.
ب) دين زرتشتي تقريبا توحيدي است. گرچه فلسفه متافيزيك آن مبتني بر ثنويت بوده و در متن كتاب مقدس آن، عبادت و پرستش شياطين متعدد به رسميت شناخته شده است.

ج) اديان باقي مانده عملا مبتني بر شرك هستند.

شايان ذكر است كه مقصود از توحيدي بودن ادياني چون مسيحيت اين نيست كه عقيده تثليث با توحيد منافات ندارد، بلكه مقصود اين است كه اعتقاد به خداي يكتا به عنوان يك عقيده ديني به رسميت شناخته شده است، گرچه در كنار آن، عقيده تثليث نيز مورد قبول است و باور اكثر مسيحيان اين است كه اين دو با يكديگر ناسازگار نيستند و عقيده تثليث يا فراتر از بحث عقلي است و يا بايد به گونه‏اي تفسير شود كه با اعتقاد به يگانگي خدا، ناسازگار نباشد.

با عرض پوزش از طولانی شدن مطالب، انشا الله در فرصت دیگری توضیحات تکمیلی را در پست های بعدی خواهیم گذاشت.

( دوستان عزیز برای اطلاعات بیشتر در زمینه مباحث پیرامون ادیان و مذاهب، می توانید به مقاله "کلیات دین پژوهی" از استاد علی ربانی گلپایگانی و نیز به کتاب "آشنائی با ادیان بزرگ" نوشته حسین توفیقی، و کتاب "فرق و مذاهب کلامی" نوشته علی ربانی گلپایگانی، و کتاب "تاریخ جامع ادیان" از جان.بی.ناس، ترجمه علی اصغر حکمت مراجعه فرمایید.) موفق باشید.

با عرض سلام

در ادامه مطالب قبلی، در این پست به معرفی اجمالی دین صابئی و دین مسیحیت می پردازیم.


دین صابئی:
این آیین یکی از آیین های عرب قبل از اسلام می باشد.
صابیان بعد از اسلام دو گروهند و در اصل عرب نیستند، 1- صابیان حرّان، گروهی هستند که به علت کمک به نشر علوم در جهان اسلام شهرت یافته اند، و در قرن سوم هجری به صابئی مشهور شدند. 2- صابیان ناصوری، این گروه پیرو یک آیین باستانی بوده اند که تحولاتی یافته و گونه ای از آن در خاورمیانه ظهور کرده است، بازماندگان این آیین در خوزستان و جنوب عراق زندگی می کنند.
صابیان قدیم برای هر یک از سیارات هفتگانه معبدی داشتند و گفته می شود خانه کعبه را معبد سیاره زحل قرار داده بودند، آنان به پرستش ماه نیز اهمیت می دادند.
صابیان عصر ما، خود را پیرو حضرت یحیی (ع) می دانند، ولی رهبانیت ندارند، معابد ایشان همیشه کنار رود جاری بنا می شود و تنها گنجور(روحانی) آنان حق ورود به معابد را دارند.
طبق آمار(یک دهه قبل) قریب هفتاد هزاراز صابیان در عراق در کنار دجله و فرات، و حدود بیست و پنج هزار نفر از ایشان در کنار رود کارون در خوزستان ایران زندگی می کنند.
صابیان روزی سه بار در صبح و ظهر و عصر نماز می خوانند و سالی سی و شش روز روزه می گیرند.
کتاب مقدس آنان " گنزا ربّا " (یعنی گنج عظیم) نام دارد.
آنان خداوند را " حیات " نامیده و او را خالق نور می دانند و خالق ظلمت و تاریکی را " روحا" می نامند و معتقد هستند که این دو خالق با یکدیگر نزاع می کنند اما پیروزی همیشه از آن خالق نور است.

دین مسیحیت:
حضرت عیسی مسیح (ع) در زمانی مبعوث شد که یهودیان آن عصر به شکل نا مطلوبی زیر یوغ بیگانگان قرار داشتند و فشار دولت روم آن عصربرای آنان غیر قابل تحمل بود.
حضرت عیسی(ع) در آغاز قیام خود، یارانی را برگزید تا به نشر دعوت وی کمک کنند، او دوازده تن از شاگردان خود را برگزید و آنان را " رسول" نامید، که در قرآن کریم بنام "حواریّون " ذکر شده اند.
کتاب مقدس مسیحیان دو بخش دارد:
1- عهد عتیق (همان کتاب مقدس یهودیان است که مسیحیان آن را در آغاز کتاب خود قرار داده اند).
2- عهد جدید.( مشتمل بر 27 کتاب بوده که از نظر موضوع به چهار بخش 1- اناجیل 2- اعمال رسولان 3- نامه های رسولان 4- مکاشفه. تقسیم می شوند).
علت نامگذاری به عهد عتیق و جدید این است که مسیحیان معتقد هستند که خداوند دو پیمان با انسان بسته است که این دو پیمان از دو مقوله متفاوت می باشند، 1- پیمانی کهن، که همان عهد عتیق است ( همان کتاب مقدس یهودیان) که بوسیله انبیای قبل از حضرت عیسی(ع) از طریق وحی لفظی ابلاغ گردیده، در این پیمان مرتبه ای از نجات انسان ها از طریق وعد، وعید، قانون و شریعت بدست می آید و انسان های طرف این پیمان، قوم بنی اسرائیل بوده اند. 2- پیمانی نو، ( عهد جدید ) که توسط خدای متجلی یعنی عیسی مسیح آورده شد، این پیمان همه انسان ها را در بر می گیرد و نجات آن ها از طریق محبت حاصل می شود، به این معنا که طبق اعتقاد آنان، خدای پسر به شکل انسان مجسم شده و گناهان انسان ها را به خود گرفته و با تحمل رنج صلیب، کفاره گناهان می شود . تا آنجا که تاریخ نشان می دهد عقیده فوق زیر بنای مسیحیت بوده است.
ایمان یهودیان و مسیحیان به صدق، صحت، قداست، اعتبار والهی بودن " عهد عتیق " ، و ایمان مسیحیان به صدق، صحت، قداست، اعتبار و الهی بودن " عهد جدید " ، مانند ایمان ما مسلمانان به قرآن کریم است.
یهودیان و مسیحیان، تورات ( پنج کتاب اول از عهد عتیق ) را نوشته خود حضرت موسی (ع) می دانند، اما همه مسیحیان، همیشه و همه جا معتقد بوده و هستند که اناجیل کنونی (بخشی از عهد جدید ) زندگینامه و سخنان حضرت عیسی (ع) است که آن ها را اشخاصی بنام متّی، مرقس، لوقا، و یوحنّا ، نوشته اند، نه این که پیام مستقیم الهی باشند، تا آن جا که تاریخ نشان می دهد مسیحیان هرگز برای حضرت عیسی(ع) به کتابی قائل نبوده اند و اناجیل را صرفا بیانگر زندگی و سخنان وی می دانسته اند.
طبق نص صریح قرآن مجید، انجیل حقیقی بر حضرت عیسی (ع) نازل شده است (آل عمران/3-4 ، مائده/46-47 ، مریم/30 ، حدید/27 ) اما آن کتاب الهی هیچگونه سنخیتی با اناجیل کنونی ندارد.
مسیحیت مانند هر دین و آیین دیگر فرقه های متعددی دارد که برخی از آن ها باستانی و برخی نسبتا تازه هستند. مسیحیان، فرقه را کلیسا می نامند، سه فرقه یا کلیسای بزرگ مسیحیت عبارتند از:
1- فرقه کاتولیک، این فرقه بسیار قدیمی بوده و تاریخ آن به عصر حواریون یعنی 2000 سال پیش می رسد. کاتولیک ها یک رهبر دارند که " پاپ " یعنی پدر، نامیده میشود.
2- فرقه ارتدکس، این فرقه 1000 سال پیش پدید آمده و ازنظرعقیده اختلاف چندانی با فرقه کاتولیک ندارد، ارتدکس ها رهبری واحد را قبول ندارند. ارمنستان نخستین سرزمینی است که مسیحیت را به عنوان دین رسمی خود پذیرفت، مسیحیان ارمنی از نظرعقیدتی ارتدکس به شمار می روند، ارامنه ایران چهار صد سال پیش توسط شاه عباس صفوی از مناطق جنگی نزدیک به مرز عثمانی به داخل ایران کوچ داده شدند، شمار ارامنه کل جهان حدود نه میلیون است که حدود دویست هزار تن از آن ها در ایران زندگی می کنند.
3- فرقه پروتستان، از حدود 500 سال پیش تاکنون فرقه های پروتستان بی شماری در مسیحیت پدید آمده اند، پروتستانها به رهبری متمرکزعقیده ندارند و برای روحانیت مسیحی ارزش چندانی قائل نیستند، این فرقه اعتقادات فرقه های دیگر را رد کرده و در عین حال بسیاری از اعتقادات غیرعقلانی مسیحیت را همچنان حفظ کرده اند.

صمیمی;930654 نوشت:
سلام
به نظر میاد در اغلب ادیان بعضی امور مشترک هستند مانند اعتقاد به جهان پس از مرگ روح شیطان فرشته و ... .
و اختلاف مهم ادیان تعدد در خدایان و معبود های انهاست.
علت این شباهت های ادیان در چیست؟
ایا این شباهت میتواند به دلیل این باشد که این ادیان زمانی همانند دین اسلام دین یکتاپرستی و الهی بوده اند و بعدا دچار تغییراتی میشوند؟

با سلام

از این دیدگاه که انسان بر فطرت توحیدی خلق شده است و اولین انسان بر اساس معارف قرآن پیامبر الهی بوده است ، می توان گفت برخی از ادیان چنین بوده اند.

با سلام

در ادامه معرفی اجمالی از ادیان زنده، در این پست به معرفی آیین سیک پرداخته و در پست های بعدی به معرفی دین اسلام خواهیم پرداخت.

آیین سیک ( سیکیسم ):


سیک یعنی شاگرد، آیین سیک یکی از انشعابات آیین برهمایی ( هندوئیسم ) می باشد.


این آیین یکی از چند آیین التقاطی است که از برخورد اسلام و هندوئیسم در هندوستان پدید آمده اند. یکی از عرفای مسلمان به نام " کبیر" (1440/1518) توحید اسلامی را با برخی عقاید هندویی درآمیخت و مریدان بی شماری به گرد خود جمع نمود. از جمله شاگردان او شخصی به نام " نانَک " بوده است که پایه گذار آیین سیک و اولین "گورو ( معلم ) " این آیین بشمار می آید، پس از او نه گوروی دیگر یکی پس از دیگری برخاستند و رهبری این آیین را بدست گرفتند.


گوروی پنجم سیک ها معبدی زرین در وسط دریاچه مصنوعی در شهر اَمریتسار هندوستان بنا کرد و کتابی بنام " گرانت صاحب " نوشت که مقدس ترین کتاب آیین سیک می باشد.


نانَک، خدای یکتای جهان را " حق " نامید و تعالیم خود را بر اساس برخی از تعالیم دین اسلام و برخی ازتعالیم دین هندو معرفی کرد.


سیک ها برای ایجاد یک کشور مستقل با دولت هند مبارزه می کنند و ترور خانم گاندی نخست وزیر هند در سال 1984 بدست آنان انجام گرفت.


سیک ها به تجارت گرایش داشته و افرادی از آنان به سراسر جهان مهاجرت کرده اند، تعدادی از ایشان نیز به زاهدان و تهران مهاجرت کرده و در این دو شهر معبد (گورو دواره) دارند و نشریاتی نیز در معرفی دین خود به زبان فارسی منتشر کرده اند.

programmer1;929819 نوشت:
سلام،
لطفا یه نفر لطف کنه به صورت طبقه بندی شده و خیلی فشرده تمامی ادیان (لااقل مهمترینها) و مذاهب و ایسم ها و تیسم ها و روابط اینها رو توضیح بده. هدف این نیست که برای هر کدوم مفصل توضیح بدید. میخوام یه دید کلی داشته باشم و هر کدوم لازم بود بیشتر اطلاع کسب کنم. مثلا دین اسلام، مسیحیت، یهود، شیعه، اهل سنت، زرتشت، بودیسم، هندوییسم، سکولاریسم، امپریالیسم، فمینیسم حبلی، شافعی، حنبی، اسماعیلی، حنیفی، بهاییت، وهابیت، سلفی و ... . الان هر کدوم از اینها رو سرچ بزنید تو ویکی پدیا و سایر منابع به کلی شاخه های دیگه وصل میشه و به صورت طبقه بندی شده توی ذهن قرار نمیگیره. توصیه میکنم این تاپیک باز بمونه و به یک مرجع در این زمینه تبدیل بشه. فقط نیازمند مدیریت هستش تا به صورت طبقه بندی شده هر کسی اطلاعات بده. ممنونم.

سلام
به نظرم برای تحقیق از کتاب های تاریخ ادیان شروع کنید این نوع کتاب ها معمولا اکثر ادیان رو میارن و در مورد تاریخ ، عقاید و اختلافات داخلی و فرقه های فعلیشون صحبت می کنن


سلام
به نظر میاد در اغلب ادیان بعضی امور مشترک هستند مانند اعتقاد به جهان پس از مرگ روح شیطان فرشته و ... .
و اختلاف مهم ادیان تعدد در خدایان و معبود های انهاست.
علت این شباهت های ادیان در چیست؟
ایا این شباهت میتواند به دلیل این باشد که این ادیان زمانی همانند دین اسلام دین یکتاپرستی و الهی بوده اند و بعدا دچار تغییراتی میشوند؟

با سلام

ادامه معرفی اجمالی از ادیان و مذاهب

دین اسلام


اسلام، از ادیان توحیدی و ابراهیمی است. پیامبر دین اسلام حضرت محمد ( صلی الله علیه و آله و سلم ) است. شروع دعوت به اسلام در سال ۶۱۰ میلادی در شهر مکه واقع در شبه جزیره عربستان بود. توسعه روزافزون اسلام پس از هجرت پیامبر اسلام به شهر مدینه آغاز شد. از نظر مسلمانان حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) آخرین پیامبر الهی و دین اسلام آخرین دین الهی است.

امروزه در بیشتر کشورهای جهان مسلمانان حضور دارند. جمعیت مسلمانان جهان حدود یک و نیم میلیارد نفر است. اکثر مسلمانان در قاره آسیا و به ویژه خاورمیانه زندگی می‌کنند.

کتاب مقدس و آسمانی مسلمانان قرآن است و منبع اصلی باورها و اعمال دینی ایشان به شمار می‌رود. بر اساس باورهای اسلامی متن قرآن وحی الهی است و از سوی خداوند توسط فرشته وحی (جبرئیل) بر پیامبر نازل شده است. به اعتقاد مسلمانان در قرآن هیچ‌گونه باطل و اشتباهی راه ندارد و از زمان نزول تا کنون بدون تحریف باقی مانده است. قرآن کتابی است که در ۱۱۴ سوره دسته‌بندی شده است. که هر سوره شامل تعدادی آیه بوده و معارف مختلفی را بیان می نماید.


مجموعه اعتقادات اسلامی در سه اصل کلی توحید، نبوت و معاد دسته‌بندی می‌شوند که به آنها اصول عقاید گفته می‌شود. یعنی چیزهایی که هر مسلمان باید بدانها معتقد باشد. سایر باورهای اسلامی ریشه در این سه اعتقاد اصلی دارند. هر یک از این اعتقادات موجب تمایز مسلمانان از سایر ادیان می‌شوند.


یکی ازمهم‌ترین مسائل اختلافی دربین مسلمانان، اختلاف در مساله امامت یا جانشینی پیامبر اسلام است. امامتبه معنای ریاست و سرپرستی امور دینی و دنیایی مردم به جانشینی از پیامبر اسلاماست. در این باره دو نگاه اصلی در بین مسلمانان وجود دارد که اختلاف درهمین امر باعث بوجود آمدن دو مذهب عمده در اسلام شده است. این دو مذهب عمده عبارتند از؛ مذهب شیعه و مذهب اهل سنت، که درهر یک ازآنان نیز فرقه‌های متعددی بوجود آمده است.


1-شیعه معتقد است پیامبر اسلام(ص)به دستور خداوندجانشین خود را مشخص کرده و مردم باید از او اطاعت کنند. این جانشین امام علی بن ابی‌طالب(علیه السلام) است.

2-اهل سنت معتقدند پیامبر اسلام(ص) برای بعد از خود جانشینی مشخص نکرده است و مردم پس از رحلت ایشان ابوبکر فرزند ابی‌قحافه را انتخاب و با او بیعتکردند و پس از او نیز عمر بن خطاب و عثمان بن عفان را خلیفه دوم و سوم، و علی بن ابی طالب(ع)را چهارمین خلیفه می‌دانند.

امروزه مسلمانان در قالب دو مذهب بزرگ شیعه و اهل سنت دسته‌بندی می‌شوند. هر یک از این دو مذهب نیز دارای فرقه‌های متعددی هستند. تمایزات این دو مذهب صرفا در امامت خلاصه نمی‌شود و این دو مذهب از نظر اعتقادی و احکام عملی نیز با هم تفاوت‌هایی دارند. تفاوت نگاه درباره عدالت اصحاب پیامبر، عصمتانبیاء، مسئله رجعت، جبر و اختیار، برخی از احکام وضوو نمازو حج، تفاوت عقیده درباره ازدواج موقت نیز از موارداختلافی بین این دو مذهب است ادامه دارد .



مگر دین اسلام آخرین دین توحیدی نیست، اساسا چرا با عرضه دین اسلام، مسیحان و یهودیان همچنان بر دین خودشون باقی هستند؟ دقیقا چه دلیلی بر حقانیت دین خودشون و عدم حقانیت دین اسلام دارند؟
ضمنا در مورد یهودا پسر حضرت یعقوب، یهودیت، لقب اسرائیل، سرزمین اسرائیل، عرض موعود، صهیونیسم، عبرانی و سایر موارد مشابه اجمالی ارتباطشون رو بیان بفرمایید.

* برخی از فرقه های شیعه و اهل سنت:

1- فرقه های شیعه

شیعه به عنوان یکی از دو مذهب اصلی اسلام، خود به فرقه‌های متعددی منشعب شده است. شیعیان در اکثر کشورهای اسلامی حضور دارند ولی بیشترین جمعیت شیعه در کشورهای ایران، عراق، آذربایجان، پاکستانو لبنانساکن هستند. وجه مشترک همه این فرقه‌ها اعتقاد به امامت و خلافت امام علی(ع)و دو فرزندش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بعد از پیامبر است. برخی ازعمده فرقه های شیعه ( بسیاری دیگر از فرقه های شیعه یا منقرض شده اند و یا اختلافشان در مسئله امامت نبوده و یا اینکه زیر مجموعه فرقه های دیگر هستند) که در مسئله امامت پدید آمده اند،عبارتند از:

* شیعه اسماعیلیه

این فرقه یکی از فرقه های معروف بوده و تاریخی پرماجرا دارد و انشعابات گوناگونی همانند؛ مبارکیه، قرمطیان، فاطمیان، مستعلیه و بُهره، بُهره داودی، بُهره سلیمانی، نزاریه یا آقاخانیه، در آن پدید آمده است، تاریخ پیدایش اسماعیلیه به حوالی نیمه قرن اول هجری برمی گردد. این فرقه، اسماعیل فرزند بزرگ امام صادق (علیه السلام) را امام می دانستند، با اینکه اسماعیل در زمان حیات پدر بزرگوار خود از دنیا رفته بود. اما در عین حال اینان مرگ او را انکار کرده وگفتند او زنده و غائب است و روزی ظهور خواهد کرد.

یکی از عقائد شاخص اسماعیلیان، باطنی گری و تأویل در معارف و احکام دینی است، مثلا، طهارت را به تبری جستن از مذاهب مخالف باطنیه، و تیمم را به فراگیری دانش از کسی که به آموختن مأذون است، و نماز را به دعا برای امام، و زکات را به نشر دانش، و روزه را به پنهان داشتن معرفت از ظاهرگرایان، وحج را به کوچ کردن برای کسب دانش تأویل نموده اند.

علامه طباطبائی (ره) در مقام تفاوت میان مذهب امامیه (شیعیان دوازده امامی) و مذهب اسماعیلیه می گویند: فرق کلی میان این دو مذهب این است که اسماعیلیه معتقدند امام به دور هفت گردش می کند و نبوت در حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) ختم نشده و تغییر و تبدیل احکام شریعت و بلکه برداشتن اصل تکلیف مانعی ندارد. بر خلاف شیعه دوازده امامی که حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) را خاتم الانبیاء دانسته و برای او دوازده وصی و جانشین قائلند و ظاهر شریعت را معتبر و غیرقابل نسخ می دانند.(شیعه در اسلام، ص69 ).

* شیعه زیدیّه

تاریخ پیدایش زیدیّه به قرن دوم هجری باز می گردد، اینان پس از شهادت امام حسین (علیه السلام )، زید شهید، فرزند امام زین العابدین ( علیه السلام ) را امام می دانستند، و امام زین العابدین را تنها پیشوای علم و معرفت می شمارند، نه امام به معنی رهبرسیاسی و زمامداراسلامی.

جناب زید در مسئله امامت عقیده ای بر خلاف شیعه اثنا عشریه نداشت، ولی فرقه زیدیّه در مسئله امامت عقیده ویژه ای داشته و برای امام از ذریّه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) شرائطی قائل هستند، یکی از این شرائط قیام مسلحانه می باشد، که بر این اساس چون امام زین العابدین (علیه السلام) قیام مسلحانه نداشته اند ایشان را امام ندانسته ولی فرزند او جناب زید شهید که قیام مسلحانه کردند را امام و زمامدار جامعه دانسته اند.

فرقه زیدیّه نیز انشعاباتی چون؛ جارودیّه، سلیمانیه یا جریریه، صالحیه یا ابتریه، داشته است که در تاریخ زیدیّه دوامی نداشته اند.

اعتقادات زیدیّه آمیزه ای از عقائد امامیه و معتزله ( فرقه ای از اهل سنت ) می باشد.

* شیعه امامیه ( اثنا عشریه = دوازده امامی)

اصول مذهب شیعه امامیه عبارتند از: 1- توحید 2- نبوّت 3- معاد 4-عدل 5- امامت.

شیعه امامیه در باره توحید عقیده دارند که خداوند یکتا و بی همتاست، وهیچ گونه کثرت و ترکیبی در ذات او راه ندارد از این رو صفات ذاتی او عین ذات اوست (توحید ذاتی و صفاتی). همچنین جز او آفریدگار و مدبری مستقل وجود ندارد(توحید در خالقیت و ربوبیّت). و جز او کسی شایسته عبادت و پرستش نیست(توحید در عبادت).

عقیده آنان در باره نبوت این است که خداوند برای هدایت بشر پیامبرانی فرستاده است که اولین آنان حضرت آدم (ع) و آخرین آنان حضرت محمد ابن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) است و همه آنان از هر گونه خطا و گناهی معصوم بوده اند، و درمیان آنان پنج پیامبر صاحب شریعت بوده اند که عبارتند از : نوح ، ابراهیم ، موسی ، عیسی ، پیامبر اسلام . و پیامبر اسلام، آخرین پیامبر، و قرآن، آخرین کتاب آسمانی، وشریعت اسلام، آخرین شریعت الهی است.

در باره معاد نیز بر این عقیده اند که پس از حیات دنیوی و برزخی سرای دیگری است که عالم آخرت وقیامت نام دارد و در آن عالم بندگان محشور خواهند شد و کیفر و پاداش اعمال خود را خواهند دید.

عدل الهی از دیدگاه شیعه امامیه به این معناست که افعال از نظر حسن و قبح دو گونه اند : افعال حسن ، مانند عدالت ، وفای به عهد و مانند آن . و افعال قبیح مانند ظلم و پیمان شکنی و نظایر آن ، و خداوند از هر گونه فعل قبیح و ناروایی منزّه است ، بنابراین هیچ گونه کار عبث و ناپسندی در افعال خداوند راه ندارد زیرا او غنی، توانا وحکیم است و از فاعل غنی، توانا، دانا و حکیم، جز کار شایسته ونیکو صادر نخواهد شد.

عقیده آنان درباره امامت این است که : 1-امام همانند پیامبر باید معصوم باشد.2-از آن جایی که عصمت صفتی درونی است و جز خدا کسی از آن آگاه نیست، امام باید همچون پیامبر، توسط خداوند تعیین شود، و در نتیجه راه تعیین امام، نصّ ( قرآن و سنت ) است. 3-جانشینان پیامبر دوازده نفرند که توسط پیامبر اسلام معرفی شده اند و آنان علی ابن ابی طالب (ع) و یازده فرزند معصوم او از نسل امام حسین (ع)هستند وآخرین آنها که همان مهدی موعود (عج) است هم اکنون زنده و غایب است و آنگاه که شرایط ظهور فراهم گردد به اذن پروردکار ظهور خواهد کرد وجکومت عدل جهانی برقرا خواهد ساخت .

در پست بعدی فرق اهل سنت را ذکر خواهیم کرد.

2 - فرقه های اهل سنت


اصطلاح اهل سنت در مقابل اصطلاح شیعه بوده و در این زمان به کسی اطلاق می شود که معتقد است درباره امامت و خلافت نصّی از کتاب وسنت وارد نشده و تعیین خلیفه پیامبر و پیشوای مسلمانان پس از رسول اکرم (ص) به انتخاب مسلمانان واگذار شده است . اهل سنت از نظر جمعیت از شیعیان بیشترند. پیروان این مذهب نیز به فرقه‌های متعددی منشعب شده‌اند. این انشعاب‌ها دو محور اعتقادی و فقهی دارد.

* تفاوت نگرش در اعتقادات باعث ایجاد فرقه هایی در اهل سنت گردید که عبارتند از:


1- مذهب اهل الحدیث و حنبلیّه، اینان درزمینه آیات و احادیث مربوط به صفات الهی معتقد بودند نباید بحث های کلامی و استدلالی کرد و چنین روشی بدعت و خطا می باشد، بلکه ایمان به آن چه در آیات و احادیث آمده است واجب بوده و کسی حق ندارد در مورد ان گونه مسائل سؤال کند و یا با دیگران به مناظره بنشیند، از این گروه معمولا با عنوان اهل الحدیث یاد می شود و چون احمد بن حنبل (161-241 هجری) در نقل وضبط احادیث در باره صفات خداوند سعی زیادی نمود، از او به عنوان امام اهل الحدیث یاد می شود، و لذا گاهی به این منهج فکری اطلاق حنبلیّه نیز می شود. این مذهب با ظهور مذهب اشعری از رونق افتاد اما بکلی منسوخ نشد و پیوسته طرفدارانی داشته است.


2- مذهب سلفیّه، این مذهب در واقع شکل تحول یافته مذهب اهل الحدیث می باشد که توسط یکی از شاگردان مکتب حنبلی به نام احمد بن تیمیه حرّانی دمشقی (متوفای 728 هجری) ترویج شد، ابن تیمیه علاوه برتفکرات مذهب اهل الحدیث، مطالب دیگری به آن ها افزود و همگی را عقاید سلف و گذشتگان دانست، و لذا او معتقد بود، 1- سفربرای زیارت قبر پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) بدعت و شرک است. 2- توسل به پیامبر و اهل بیت ( علیهم السلام) و اولیای الهی و تبرک جستن به آثار آنان مخالف با توحید در عبادت است. 3- بسیاری از احادیثی که در باره فضائل اهل بیت پیامبر در کتب اهل سنت همچون صحاح و مسانید و حتی مسند احمد بن حنبل آمده است مردود می باشد (بحوث فی الملل و النحل، ج1، ص 316).

علمای اسلامی در مناطق مختلف به مخالفت با عقاید جدید ابن تیمیه برخاستند و حتی برخی او را تکفیر کردند. و برخی دیگر ازاو خواستند تا در حضور علما توبه کند و در غیر این صورت زندانی شود. یکی از علمای اهل سنت به نام ابو عبدالله محمد بن عثمان ذهبی (متوفای 748 هجری) که از دوستان او بوده است در نامه ای که به او نوشته بود از او خواسته بود از چنین عقایدی دست بردارد، خطاب به او می گوید: "آیا وقت آن نرسیده است که توبه کنی؟ در حالی که در دهه هفتاد از عمر خود هستی و مرگ نزدیک است . . . گمان نمی کنم تو موعظه را بپذیری، بلکه چه بسا در رد این یک ورقه چند جلد کتاب بنویسی . . ." ( الغدیر، ج5، ص87-89 ). ولذا با مخالفت علما، عقاید و آرای ابن تیمیه قرن ها به بوته فراموشی سپرده شد.

با وجود گذشت چندین قرن از تفکرات ابن تیمیه، تفکرات او زمینه فکری مذهب وهابیّترا فراهم ساخت، برهمین اساس در قرن دوازدهم هجری ( حدودا 240 سال قبل) فردی به نام محمد بن عبد الوهاب نجدی ( متوفای 1206 هجری) به ترویج و تبلیغ عقاید ابن تیمیه پرداخت، آل سعود که از آغاز از طرفداران او بودند با حاکمیت خود بر سرزمین حجاز به نشر افکاراو اقدام کردند، در حقیقت، مذهب وهابیت با پوشش سلفی گری توسط علمای وهابیت از یک سو و با قدرت سیاسی و اقتصادی آل سعود از سوی دیگر به شدت تبلیغ گردید و توانست پیروان زیادی را در گوشه و کنار جهان اسلام، علاوه بر سرزمین حجاز، به دست آورد. و سرانجام به صورت یکی از بزرگترین عوامل اختلاف میان امت اسلامی مبدل گردید. روش خشک و خشن آنان که خود را سلفیّه می نامند، یادآور روش خوارج در صدر اسلام است، که همه فرق و مذاهب اسلامی را کافر و مشرک می خواندند، اینان نیز تنها خود را موحد در عبادت می انگارند و مسلمانان دیگر را به شرک در عبادت و بدعت گذاری در دین متهم می سازند. در حقیقت وهابیت واژه سلفیّه را در معنای دیگری بکارگرفت، زیرا از نظر آنان، سلفی کسی نیست که به قرآن و حدیث و احکام اسلامی اهتمام ورزد و در این راه با دشمنان اسلام جهاد کند، بلکه کسی است که پیرو مسلک و مرام خاص آنان باشد، در غیر این صورت به بدعت یا شرک در دین متهم می گردد.


3-مذهب معتزله، این گروه در اوائل قرن دوم هجری توسط واصل بن عطا(80- 131) پدید آمد. که بر خلاف اهل الحدیث، به افراط در عقل گرایی دچار شدند.


4-مذهب اشعریّه، در آغاز قرن چهارم هجری ابوالحسن اشعری در بصره به دفاع از عقاید اهل الحدیث و مخالفت با آرای معتزله قیام کرد که مکتب کلامی او در جهان تسنن شهرت به سزایی یافت. اشعری به گونه ای تضاد موجود میان عقل گرایی و ظاهرگرایی را برطرف کند. بدین جهت با هر یک از آن دو گروه، هم موافق بود و هم مخالف.

5- مذهب ماتریدیّه، مؤسس این مذهب فکری، ابومنصورماتریدی سمرقندی (متوفای 333 هجری) است که او نیزدر جهان تسنن به انگیزه اصلاح طلبی در عقاید دینی میان اهل سنت قیام کرد و مذهب ماتریدی را در بخش اعتقادات اهل تسنن پایه گذاری کرد.


* همچنین تفاوت در فهم احکام فقهی منتهی به ایجاد چهار مذهب فقهی در اهل سنت شد، که عبارتند از:

1- مذهب حنفیّه، پیروان این مذهب، در احکام فقهی از ابوحنیفه نعمان بن ثابت (80-150 ) تبعیت می کنند.

2- مذهب مالکیّه، ................................................ مالک بن انس(متوفای 179) تبعیت می کنند.
3- مذهب شافعیّه، .............................................. محمد بن ادریس شافعی( 150-204) تبعیت می کنند.

4- مذهب حنبلیّه، ............................................... احمد بن حنبل (161-241) تبعیت می کنند.


در پایان متذکر این مطلب نیز می شویم که در بین شیعه و اهل سنت فرقه های متعدد دیگری پدید آمده اند که در باره پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) یا ائمه اهل بیت (علیهم السلام) راه غلو را پیموده که علمای اسلام -اعم ازشیعه و اهل سنت - آنان را مرتد و کافر دانسته اند. برخی از فرقه های غلّات عبارتند از:

1- فرقه دروزی 2- فرقه نصیریّه 3- فرقه اهل حق 4- فرقه شیخیه 5- فرقه بابیه یا بهائیت 6- فرقه قادیانیّه .

(دراین زمینه می توانید به کتاب فرق و مذاهب کلامی از علی ربانی گلپایگانی مراجعه نمایید).

programmer1;931220 نوشت:
مگر دین اسلام آخرین دین توحیدی نیست، اساسا چرا با عرضه دین اسلام، مسیحان و یهودیان همچنان بر دین خودشون باقی هستند؟ دقیقا چه دلیلی بر حقانیت دین خودشون و عدم حقانیت دین اسلام دارند؟
ضمنا در مورد یهودا پسر حضرت یعقوب، یهودیت، لقب اسرائیل، سرزمین اسرائیل، عرض موعود، صهیونیسم، عبرانی و سایر موارد مشابه اجمالی ارتباطشون رو بیان بفرمایید.


با سلام

با توجه به این که این تاپیک صرفا برای معرفی اجمالی ادیان و مذاهب شکل گرفته است نه بررسی محتوایی آن ها، لذا شما می توانید

سؤال از حقانیت ادیان و مذاهب را در تاپیک دیگری مطرح بفرمایید. علاوه بر این می توانید در این زمینه به کتاب " آشنایی با ادیان بزرگ

" نوشته حسین توفیقی مراجعه فرمایید قطعا نکات مفیدی در این زمینه دستگیرتان خواهد شد.

سید مفید;930607 نوشت:

الف) دین سيك، دین توحيدي‏ است.
ب) دين زرتشتي تقريبا توحيدي است. گرچه فلسفه متافيزيك آن مبتني بر ثنويت بوده و در متن كتاب مقدس آن، عبادت و پرستش شياطين متعدد به رسميت شناخته شده است.

سلام سید جان،

لطفاً این چند تا سوال رو هم بزار تو نوبت.

1- در مورد "الف" یه کم بیشتر توضیح میدی ؟؟؟

2- دقیقاً ایرادی که از نظر اسلام، به زرتشتی وارد هست، چی هست ؟؟؟

3- ادیانی که تو قانون اساسی ایران ازشون اسم بدره شده، کدوم ادیان هستن ؟

4- فرق "دین" و آیین" چی هست ؟

ممنون.

[="Tahoma"]

programmer1;929819 نوشت:
سلام،

سلام و ارادت

در مورد دین اسلام و شاخه های مختلفش می توانید فایل های صوتی آیت الله جعفر سبحانی حفظه الله را با نام « ملل و نحل » گوش دهید. برای پیدا کردن این فایل ها از سایت راسخون و همچنین سایت shiadars.ir که در امضا بنده در زیر همین پست که احتمالا درج شده استفاده بفرمایید.
موفق باشید

ارتش;931577 نوشت:
سلام سید جان،

لطفاً این چند تا سوال رو هم بزار تو نوبت.

1- در مورد "الف" یه کم بیشتر توضیح میدی ؟؟؟

2- دقیقاً ایرادی که از نظر اسلام، به زرتشتی وارد هست، چی هست ؟؟؟

3- ادیانی که تو قانون اساسی ایران ازشون اسم بدره شده، کدوم ادیان هستن ؟

4- فرق "دین" و آیین" چی هست ؟

ممنون.

با سلام


1- همانطور که قبلا گفتیم آیین سیک از التقاط اسلام و هندوئیسم پدید آمده است و لذا پیروان آن معتقد به خدای یکتا می باشند که از این جهت جزء آیین های توحیدی می باشد، اما در عین حال با قبول برخی از اعتقادت و تعالیم هندوئیسم و نادیده گرفتن برخی از معتقدات و احکام اسلامی، مسلمان نخواهند بود. نانک، پایه گذار آیین سیک، صورت وهمی جهان " مایا " را که در دین هندو آمده است و نیز گردونه تناسخ را قبول کرد اما در عین حال بت پرستی و ریاضت را ممنوع نمود. همچنین برخی از احکام اسلام را تغییرداده و احکام دیگری جایگزین آن ها نمود، ( برای آشنایی بیشتر به کتاب های "تاریخ ادیان " از علی اصغر حکمت، و " ادیان آسیایی " از مهرداد بهارمراجعه فرمایید).


2- گر چه این سؤال را باید در تاپیک دیگری مطرح می نمودید اما اجمالا جواب این است که؛ ایراد اساسی که بر همه ادیان الهی قبل از اسلام وارد است این است که با آمدن دین الهی اسلام، سایر ادیان الهی از ناحیه خدای متعال منسوخ بوده و جز دین اسلام، هیچ دین دیگری مورد قبول خداوند نخواهد بود، و لذا قرآن می فرماید: "و من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یفبل منه و هو فی الآخره من الخاسرین" و هر که جز اسلام، دینی طلب کند، هرگز از او پذیرفته نمی شود و او در آخرت از زیانکاران است." (آل عمران/ 85 ). تازه این سخن در صورتی می باشد که تمام تعالیم این ادیان الهی، دقیقا همان باشد که بر پیامبران آن ها نازل شده باشد. و الا با تحریفات فراوانی که در این ادیان وارد شده است ایرادات فراوانی به آن ها وارد می باشد که جای مطرح کردن آن ها در تاپیک مرتبط با موضوع حقانیت ادیان خواهد بود.


3- در این مورد به کتابچه قانون اساسی مراجعه بفرمایید.


4- واژه "دین" را به معانی گوناگونی تعریف کرده اند مثلا تعریف آن به " اعتقاد به وجود خدا و عمل به مقتضای این اعتقاد " و یا تعریف به " اعتقاد به یک امر قدسی " و. . . که طبق این تعاریف، واژه دین را صرفا باید در مورد ادیان الهی بکار برد . اما واژه " آیین " که بمعنی روش و طریقه می باشد، گسترده تر بوده و تمام آیین های الهی و غیر الهی و حق و باطل را شامل می شود. ما در این تاپیک هر دو واژه را به یک معنا بکار برده ایم.

سید مفید;931751 نوشت:
سلام

با سلام خدمت استاد عزیز
دالایی لاما رهبر کل بودایی هاست یا فقط مردم تبت؟

سوالات دینی;931753 نوشت:
با سلام خدمت استاد عزیز
دالایی لاما رهبر کل بودایی هاست یا فقط مردم تبت؟

با عرض سلام و تحیت خدمت شما کاربر گرامی

آیین بودایی دارای سه فرقه هست ، که عبارتند از:

1- فرقه مهایانه، یعنی چرخ بزرگ، آیین شمالی که در چین رواج دارد.

2- فرقه هینایانه، یعنی چرخ کوچک، آیین جنوبی که در سری لانکا و کشورهای جنوب شرق آسیا مشاهده می شود.

3- فرقه وجرَیانه، یعنی چرخ الماس، این فرقه در تبت وجود دارد و آیین بودا را با سحر و کهانت و توتم پرستی درآمیخته و تشکیلاتی نیرومند برای خود پدید آورده است این فرقه بنام لامائیسم نیز خوانده میشود. عنوان رهبر مذهبی مقتدر این فرقه، " دالائی لاما " به معنای رئیس دریاگونه می باشد.
از چیزهای جالب توجه این فرقه آن است که هنگامی که دالائی لاما وفات کند، راهبان برای پیدا کردن جانشین وی به جستجوی کودکی می پردازند که در لحظه درگذشت دالائی لاما به دنیا آمده باشد، سپس این کودک را با توجهات ویژه پرورش می دهند، وی پس از فراگیری دانش و گذراندن مراحل مختلف به مقام مورد نظر نائل می آید.

جمع بندی

پرسش: معرفی کوتاه و فهرست وار از ادیان و مذاهب

پاسخ:

بسم الله الرحمن الرحیم

يكي از بحث‏هاي رايج دين ‏شناسي، بحث در باره طبقه ‏بندي اديان است. اين كار براساس جهات مختلفی انجام می گیرد كه برخي از آن ها را متذکر مي‏شويم:

1ـ اديان ابتدايي و پيشرفته

معیار دراين تقسيم ‏بندي، وضعيت فكري و رواني بشر است كه بر اين اساس، دين، كه خود يك مشغله فكري و رواني است، به دو قسم ابتدايي و پيشرفته تقسيم مي‏گردد. مقياس، همان سادگي و رشد و تعالي فكري و روحي بشر است، حالا متعلق به هر دوره و عصري كه باشد فرقی ندارد، در همین عصر حاضر نیز انسان هائی در سطح ساده و ابتدائی وجود دارد. برخي از صاحب‏ نظران صفات عمومي انسان‏هاي ابتدايي را به گونه زير بيان كرده‏ اند:

1ـ شخصيت فردي آن‏ها به قدري وابسته به جامعه و قبيله خود است كه نمي‏توان گفت هر يك از افراد آن‏ها در زمينه مسائل روحاني و اجتماعي، فكر و اراده‏اي مستقل دارد.
2ـ زودباوري و ساده‏ لوحي.
3ـ تعصب بيش از حد در مورد آداب و رسوم قومي و قبيله گي.
4ـ جزم و تعيين غير منطقي در مورد ادراك‏هاي حسي و يافته‏هاي تجربي، يعني هم به راحتي به يقين مي‏رسد، و هم در همه آن چه مي‏بيند و مي‏شنود، جزم پيدا مي‏كند، و حالت ترديد و شك به خود راه نمي‏دهد.
5ـ غالبا عقايد و آداب و رسوم آنان از نيازهاي جسماني و رواني آن‏ها سرچشمه مي‏گيرد. از اين روي، نيازمندي‏هاي بيولوژيك و پسيكولوژيك (جسماني و رواني) مانند گرسنگي، عشق، ترس از درد يا مرگ، ميل به تعدي و تجاوز به ديگران و اميال ديگر در رسوم و آداب آنان مؤثر است.

با آنکه ادیان ابتدائی در بیغوله های جهان پراکنده شده اند و نمی توان میان آن ها هیچ ارتباطی تصور کرد، اما در عین حال باورهائی مشابه یکدیگر دارند، همانند:

الف: خدا و خدایان، تاریخ نشان می دهد که بشریت پیوسته به شرک مبتلا بوده است، در عصر حاضر نیز تقریبا نیمی از جمعیت جهان در قالب، هندوئیسم، جینیسم، شینتو و. . . بت می پرستند، به گمان این ها، خدایان در تاریخ برای انسان جلوه گر شده اند و بتان نمادی از آنها هستند، این سنخ ادیان به انبیاء (ع) عقیده ندارند.

ب: اعتقاد به مانا، ادیان ابتدائی اشیاء را دارای نیرویی ویژه می دانند كه اعتقاد به آن نزد اقوام بدوي عموميت دارد، همه مردم بدوي معتقدند كه يك قدرت ساكت و نامعلوم در هر شي‏ء موجود است، ممکن است، سنگی، چوبی، درختی، یا حیوانی دارای این خاصیت تلقی شود و از آن حاجت بخواهند و بدان تبرک بجویند، این اشیاء، مانا خوانده می شوند.



ج: فتيشيسم(Fetishism)فتيش واژه ای پرتغالی به معنای جادو است، ایمان به فتیش، یعنی احترام به یک شئ مادی که نیروئی جادوئی در آن نهفته است مانند مهره‏ها، سنگ‏ريزه‏ها، سنگ‏هاي فرود آمده از آسمان، استخوان‏ها، چوب‏هاي عجيب و نادر و امثال آن كه مورد پرستش بدوي‏ها بوده است، و از همان لحظه كه اين اشياء به دست آن‏ها مي‏رسد، در آن نيروي عظيمي را مخفي مي‏دانند كه براي يابنده و دوستانش مفيد و براي دشمنانش زيانبخش است.

د: آنيميسم (Animism) يا جاندارانگاري طبيعت. نزد امت‏هاي بدوي كه در عصر حاضر هنوز وجود دارند. يك نوع حس پرستش ارواح متداول است، يعني معتقدند كه تمام موجودات، اعم از متحرك يا ساكن، مرده يا زنده، داراي روحي هستند كه درون آن‏ها مخفي و مستور است، نزد آنان ارواح داراي شكل و صورت و احساسات و عواطفند و از نيروي اراده و قصد برخوردارند، و اگر به خشم آيند، بي‏اندازه خطرناك خواهند بود، و براي جلب توجه آن‏ها بايد از درِ چاپلوسي وارد شد و به آن‏ها ابراز وفاداري و اخلاص كرد.



ه: توتیميسم (Totemism) توتم كلمه‏اي است از زبان بوميان آمريكا، و معناي آن نشانه يا علامت است. اين علامت را بوميان آمريكا براي نماياندن حيوان يا نباتي كه خيال مي‏كردند روح حامي قبيله در آن سكونت دارد به كار مي‏بردند.
توتم معمولاً يك جانور قابل خوردن، بي‏آزار و يا خطرناك و هول‏انگيز و به ندرت نيز يك گياه و يا يكي از قواي طبيعت، مانند باران و آب است كه داراي رابطه خاصي با تمام عشيره است.
توتم بدوا جد اصلي و نخستين قبيله و بعد روح محافظ و كمك كار آن به شمار مي‏رود كه به آن‏ها حكمت و حل معماها و مشكلات را الهام مي‏كند، و در مواقع خطر، كودكان خود را مي‏شناسد و آن‏ها را پناه مي‏دهد، از اين رو، فرزندان يك توتم يا توتم‏ها به عنوان يك وظيفه مقدس بايد توتم خود را نكشند و يا ـ در صورتي كه حيوان نباشد ـ نابودش نكنند، و از خوردن گوشت آن و يا هر گونه استفاده ديگري اجتناب ورزند، در غير اين صورت، توتم، آن‏ها را سخت كيفر خواهد كرد.

و: تابوئيسم (Tabuism) كلمه تابو از زبان مردم پولينزي گرفته شده و به معناي ممنوع و حرام است. عدد تابوها نزد مردم بدوي از حد شمارش بيرون است تا آن جا كه اشياي مختلف، و اقدام به بعضي كارها و حتي بر زبان آوردن بعضي كلمات و نام‏ها و قدم نهادن در اماكني خاص، تابو به حساب مي‏آيد. رييس گروه يا بزرگ قبيله، تا وقتي داراي قدرت و رهبري است، غالبا تابو است و به اعتقاد آنان، دست زدن به بدن يا جامه و اثاث او و حتي فرش و جايي كه بر آن گام نهاده، خطرناك است.در يك كلمه مي‏توان گفت تابو، عبارت است از محرمات قبیله.



ز: پرستش طبيعت، كه مظاهر گوناگوني داشته است، از جمله سنگ‏پرستي، گياه‏پرستي، جانورپرستي و پرستش عناصر عالم وجود، مانند خاك، باد، آتش و آب. تفاوت طبيعت پرستي با انيميزم اين است كه در انيميزم شي‏ء طبيعي به خاطر روح مرموزي كه دارد پرستش مي‏شود، ولي در طبيعت پرستي ممكن است به اين جهت باشد و ممكن است از آن جهت پرستش شود كه نماينده و رمز يك امر حقيقي ديگر دانسته شده است. چنان كه بت‏پرستان تحصيل كرده هندي از اين جهت به بت احترام مي‏گذارند كه آن را مظهر رمزي يك حقيقت عالي و نهفته كه قابل ستايش است مي‏دانند هر چند عوام الناس آن‏ها، بت را يك موجود زنده و فعال مي‏دانند و براي آن روح و رواني قائلند.

2ـ اديان زنده و غيرزنده
يكي ديگر از تقسيم ‏بندي‏هاي رايج دين، تقسيم آن به زنده و غيرزنده است.
برخي از اديان، متعلق به تاريخ گذشته ‏اند و در جهان كنوني پيرواني ندارند، گرچه اكثر آن‏ها تأثير خود را روي تعليمات يك يا چند تا از اديان موجود حفظ كرده‏اند. اين اديان را، اديان مرده یا غیر زنده مي‏نامند.

* ادیان غیر زنده
اديان مصر قديم در آفريقا، اديان مكزيك و پروي باستان در آمريكا، اديان قديم بابل و آشورمتعلق به اقوام فنيقي و هيتي، اديان ميترايي و ماني درآسياي صغير، اديان يونان و روم باستان، و اديان اقوام سلت و تيوتوني اروپا از اين دسته اند.



* ادیان زنده
در مقابل اين اديان، اديان ديگري قرار دارد كه هم‏اكنون پيرواني دارند، هر چند از نظر دامنه نفوذ و تعداد پيروان تفاوت بسيار دارند، از اين اديان به عنوان اديان زنده ياد مي‏شود كه عبارتند از:

1ـ دين هندويي(هندوئیسم)؛ تاريخ آن به حدود 1500 تا 2000 سال پيش از ميلاد مسيح باز مي‏گردد، حدود 3500 سال پیش عده ای ازاقوام آریایی از آسیای مرکزی به اطراف رود سِند (درجنوب پاکستان کنونی) مهاجرت کرده و با پیشروی به سوی مشرق، سرزمینی را که بعدا هندوستان نامیده شد، مورد تاخت و تاز خود قرار دادند، آیین قوم آریایی هندوستان شکل تکامل یافته آنیمیسم بود، که آیین بَرَهمایی نام گرفت، و آیین هندوئیسم در حقیقت شکل تحول یافته ای از آیین برهمایی است.

2ـ دين يهودي (یهودیت) ؛ تاريخ آن به 1200 تا 1500 سال پيش از ميلاد مسيح مي‏رسد.
حضرت موسی(ع) برای نجات قوم بنی اسرائیل( اسرائیل لقب حضرت یعقوب بوده است) از چنگال فرعون به پیامبری مبعوث گردید.
دین یهود همانند اسلام و مسیحیت از ادیان ابراهیمی و توحیدی است، به این معنا که از آغاز بر توحید استواربوده و همه انبیاء مبعوث شده بر قوم بنی اسرائیل با شرک مبارزه کرده اند. یهودیان کتاب آسمانی خود را (تَنَخ) می نامند که همان عهد عتیق مسیحیان است. کتاب عهد عتیق به زبان عبری و اندکی از آن به زبان کلدانی نوشته شده است. تَنَخ 39 کتاب دارد که در ترجمه های مسیحی آن به نام "عهد عتیق" از نظر موضوع به سه بخش تقسیم می شوند وهربخش به چند کتاب: 1- بخش تاریخی (17 کتاب) 2- بخش حکمت، مناجات و شعر (5 کتاب) 3- بخش پیشگوئی های انبیاء (17 کتاب). پنج کتاب اول از 17 کتاب بخش تاریخی عهد عتیق "تورات" نامیده میشود.
فرقه های مختلف دین یهود عبارتند از :. فریسیان ، صدّوقیان ، سامریان ، اسِنیان ، قارئون و دونمه


3ـ دين شينتو؛ كه مبدأ پيدايش آن را 660 سال پيش از ميلاد مسيح گفته‏اند.
شینتو یعنی طریقه خدایان، آیین باستانی ژاپن است، آیین شینتو بارها نوسازی شده و اکنون در ژاپن این آیین در کنار آیین بودا به حیات خود ادامه می دهد.

4ـ دين زرتشتي؛ كه تاريخ پيدايش آن را قرن هفتم و ششم پيش از ميلاد گفته‏اند.
قبل از ظهور زردشت، بومیان غیرآریایی ایران، آیینی داشتند به نام آیین مغان از کتاب های تاریخی برمی آید که مغان قدیم دوگانه پرست بوده اند.
هنگامی که چند قرن گذشت، انسان اصلاح گری برخاست و ایرانیان را به آیین تازه ای دعوت کرد و آیین مغان را برانداخت، این پیامبر مصلح که خود را فرستاده خدای خوبی و روشنائی معرفی می کرد، زردشت نام داشت، وی مدعی بود که آیین خود را از "اَهورامزدا" دریافت کرده.
زردشت در سن 30 سالگی به پیامبری مبعوث شد او پس از برانگیخته شدن به سراغ پادشاه عصر خود، گشتاسب، رفت و او را به آیین خویش دعوت کرد و گشتاسب بی درنگ آن را پذیرفت.
کتاب آسمانی زردشتیان " اوستا " نام دارد که به معنای اساس و بنیاد و متن است، اوستا پنج بخش دارد که به خط و زبان اوستایی که به ایران باستان تعلق دارد، نوشته شده است.

زردشتیان و پژوهشگران بر این مسئله اتفاق دارند که اوستا در اصل بسیار بزرگ تر و چیزی حدود چهار برابر اوستای فعلی بوده است.

زردشتیان به خدایان دو گانه یعنی خدای نیکی و خدای بدی یا خدای روشنایی و خدای تاریکی، گرایش دارند، در عصر ساسانی گروهی از آن ها بنام "زروانیان" به خدایی یکتا بنام "زروان" معتقد شدند که در ایران آن عصر پیروان بسیاری داشته اند.
زردشتیان به جاودانگی روح، عالم برزخ، صراط، میزان اعمال، بهشت ودوزخ، معتقد هستند، ولی بخاطر مقدس بودن آتش در نزد آنان، دوزخ را جایی بسیار سرد و کثیف با جانورانی آزار دهنده می دانند. طبق آمار ده سال قبل، حدود 150 هزار نفر از آنان در سامان و حدود 50 هزار نفردر یزد، کرمان و تهران ساکن بوده اند.

5ـ دين تائوني (تائوئیسم) ؛ تاريخ پيدايش آن را سال 604 قبل از ميلاد گفته‏اند.ازآیین های چین و منسوب به شخصی به نام لائوتسه حکیم دانسته شده.


6ـ دين جايني (جينيسم) ؛ تاريخ پيدايش آن به سال 599 پيش از ميلاد باز مي‏گردد، از آیین های هندوستان و یکی از شاخه های آیین برهمایی بوده است. هم اکنون حدود دو میلیون پیرو آیین جین در هندوستان وجود دارند و به نو سازی آیین خود پرداخته اند.

7ـ دين بودايي (بودیسم) ؛ سال 560 پيش از ميلاد پديد آمده است.
بودا به معنی بیدار و لقب "گوتوماشاکیامونی" بنیانگذار مکتب اصلاحی بودیسم است این آیین نیز یکی از شاخه های آیین برهمایی است، این آیین به علت داشتن اندیشه های عرفانی، در مناطق پر جمعیت جهان پیروان زیادی پیدا کرده و در دهه های اخیر به اروپا و آمریکا نیز سرایت کرده است. آیین بودایی دارای سه فرقه هست ، که عبارتند از:
1-فرقه مهایانه، یعنی چرخ بزرگ، آیین شمالی که در چین رواج دارد.
2-
فرقه هینایانه، یعنی چرخ کوچک، آیین جنوبی که در سری لانکا و کشورهای جنوب شرق آسیا مشاهده می شود.
3-
فرقه وجرَیانه، یعنی چرخ الماس، این فرقه در تبت وجود دارد و آیین بودا را با سحر و کهانت و توتم پرستی درآمیخته و تشکیلاتی نیرومند برای خود پدید آورده است این فرقه بنام لامائیسم نیز خوانده میشود. عنوان رهبر مذهبی مقتدر این فرقه، " دالائی لاما " به معنای رئیس دریاگونه می باشد.
از چیزهای جالب توجه این فرقه آن است که هنگامی که دالائی لاما وفات کند، راهبان برای پیدا کردن جانشین وی به جستجوی کودکی می پردازند که در لحظه درگذشت دالائی لاما به دنیا آمده باشد، سپس این کودک را با توجهات ویژه پرورش می دهند، وی پس از فراگیری دانش و گذراندن مراحل مختلف به مقام مورد نظر نائل می آید.

8 - دين صابئي؛ قرآن كريم از صابئان در رديف يهود و نصاري ياد مي‏كند. صابئان آيين خود را به حضرت يحيي تحميد دهنده يا يحياي مُحْمد نسبت مي‏دهند، قرآن كريم حضرت يحيي را پيامبري صاحب كتاب و حكم معرفي كرده است. تاريخ اين دين به اندكي پيش از دين مسيح باز مي‏گردد.این آیین یکی از آیین های عرب قبل از اسلام می باشد. صابیان بعد از اسلام دو گروهند و در اصل عرب نیستند؛

1- صابیان حرّان، گروهی هستند که به علت کمک به نشر علوم در جهان اسلام شهرت یافته اند، و در قرن سوم هجری به صابئی مشهور شدند.
2- صابیان ناصوری، این گروه پیرو یک آیین باستانی بوده اند که تحولاتی یافته و گونه ای از آن در خاورمیانه ظهور کرده است، بازماندگان این آیین در خوزستان و جنوب عراق زندگی می کنند.
صابیان قدیم برای هر یک از سیارات هفتگانه معبدی داشتند و گفته می شود خانه کعبه را معبد سیاره زحل قرار داده بودند، آنان به پرستش ماه نیز اهمیت می دادند.
صابیان عصر ما، خود را پیرو حضرت یحیی (ع) می دانند، ولی رهبانیت ندارند، معابد ایشان همیشه کنار رود جاری بنا می شود و تنها گنجور(روحانی) آنان حق ورود به معابد را دارند.
طبق آمار(یک دهه قبل) قریب هفتاد هزاراز صابیان در عراق در کنار دجله و فرات، و حدود بیست و پنج هزار نفر از ایشان در کنار رود کارون در خوزستان ایران زندگی می کنند.
صابیان روزی سه بار در صبح و ظهر و عصر نماز می خوانند و سالی سی و شش روز روزه می گیرند.
کتاب مقدس آنان " گنزا ربّا " (یعنی گنج عظیم) نام دارد.
آنان خداوند را " حیات " نامیده و او را خالق نور می دانند و خالق ظلمت و تاریکی را " روحا" می نامند و معتقد هستند که این دو خالق با یکدیگر نزاع می کنند اما پیروزی همیشه از آن خالق نور است.

9ـ دين مسيحيت؛ بنابراين كه حضرت عيسي عليه‏السلام در سي سالگي دين مسيحيت را اعلان كرده است، تاريخ پيدايش آن سي‏ام ميلادي خواهد بود.
حضرت عیسی مسیح (ع) در زمانی مبعوث شد که یهودیان آن عصر به شکل نا مطلوبی زیر یوغ بیگانگان قرار داشتند و فشار دولت روم آن عصربرای آنان غیر قابل تحمل بود.
حضرت عیسی(ع) در آغاز قیام خود، یارانی را برگزید تا به نشر دعوت وی کمک کنند، او دوازده تن از شاگردان خود را برگزید و آنان را "رسول" نامید، که در قرآن کریم بنام "حواریّون" ذکر شده اند.
کتاب مقدس مسیحیان دو بخش دارد:
الف-عهد عتیق (همان کتاب مقدس یهودیان است که مسیحیان آن را در آغاز کتاب خود قرار داده اند).
ب-عهد جدید ( مشتمل بر 27 کتاب بوده که از نظر موضوع به چهار بخش اناجیل، اعمال رسولان،نامه های رسولان و مکاشفه، تقسیم می شوند)
علت نامگذاری به عهد عتیق و جدید این است که مسیحیان معتقد هستند که خداوند دو پیمان با انسان بسته است که این دو پیمان از دو مقوله متفاوت می باشند.

1- پیمانی کهن، که همان عهد عتیق است ( همان کتاب مقدس یهودیان) که بوسیله انبیای قبل از حضرت عیسی(ع) از طریق وحی لفظی ابلاغ گردیده، در این پیمان مرتبه ای از نجات انسان ها از طریق وعد، وعید، قانون و شریعت بدست می آید و انسان های طرف این پیمان، قوم بنی اسرائیل بوده اند.
2- پیمانی نو، ( عهد جدید ) که توسط خدای متجلی یعنی عیسی مسیح آورده شد، این پیمان همه انسان ها را در بر می گیرد و نجات آن ها از طریق محبت حاصل می شود، به این معنا که طبق اعتقاد آنان، خدای پسر به شکل انسان مجسم شده و گناهان انسان ها را به خود گرفته و با تحمل رنج صلیب، کفاره گناهان می شود . تا آنجا که تاریخ نشان می دهد عقیده فوق زیر بنای مسیحیت بوده است.
ایمان یهودیان و مسیحیان به صدق، صحت، قداست، اعتبار والهی بودن " عهد عتیق " ، و ایمان مسیحیان به صدق، صحت، قداست، اعتبار و الهی بودن " عهد جدید " ، مانند ایمان ما مسلمانان به قرآن کریم است.
یهودیان و مسیحیان، تورات ( پنج کتاب اول از عهد عتیق ) را نوشته خود حضرت موسی (ع) می دانند، اما همه مسیحیان، همیشه و همه جا معتقد بوده و هستند که اناجیل کنونی (بخشی از عهد جدید ) زندگینامه و سخنان حضرت عیسی (ع) است که آن ها را اشخاصی بنام متّی، مرقس، لوقا، و یوحنّا ، نوشته اند، نه این که پیام مستقیم الهی باشند، تا آن جا که تاریخ نشان می دهد مسیحیان هرگز برای حضرت عیسی(ع) به کتابی قائل نبوده اند و اناجیل را صرفا بیانگر زندگی و سخنان وی می دانسته اند.
طبق نص صریح قرآن مجید، انجیل حقیقی بر حضرت عیسی (ع) نازل شده است،[1]
اما آن کتاب الهی هیچگونه سنخیتی با اناجیل کنونی ندارد.
مسیحیت مانند هر دین و آیین دیگر فرقه های متعددی دارد که برخی از آن ها باستانی و برخی نسبتا تازه هستند. مسیحیان، فرقه را کلیسا می نامند، سه فرقه یا کلیسای بزرگ مسیحیت عبارتند از:
1-فرقه کاتولیک، این فرقه بسیار قدیمی بوده و تاریخ آن به عصر حواریون یعنی 2000 سال پیش می رسد. کاتولیک ها یک رهبر دارند که " پاپ " یعنی پدر، نامیده میشود.
2-فرقه ارتدکس، این فرقه 1000 سال پیش پدید آمده و ازنظرعقیده اختلاف چندانی با فرقه کاتولیک ندارد، ارتدکس ها رهبری واحد را قبول ندارند. ارمنستان نخستین سرزمینی است که مسیحیت را به عنوان دین رسمی خود پذیرفت، مسیحیان ارمنی از نظرعقیدتی ارتدکس به شمار می روند، ارامنه ایران چهار صد سال پیش توسط شاه عباس صفوی از مناطق جنگی نزدیک به مرز عثمانی به داخل ایران کوچ داده شدند، شمار ارامنه کل جهان حدود نه میلیون است که حدود دویست هزار تن از آن ها در ایران زندگی می کنند.
3- فرقه پروتستان، از حدود 500 سال پیش تاکنون فرقه های پروتستان بی شماری در مسیحیت پدید آمده اند، پروتستانها به رهبری متمرکزعقیده ندارند و برای روحانیت مسیحی ارزش چندانی قائل نیستند، این فرقه اعتقادات فرقه های دیگر را رد کرده و در عین حال بسیاری از اعتقادات غیرعقلانی مسیحیت را همچنان حفظ کرده اند.


10- دين سيك (سیکیسم)؛ تاريخ تولد نانك(Nanak)، بنيانگذار اين دين را سال 1469 ميلادي و تاريخ وفات او را سال 1538 ميلادي نوشته‏اند، و از طرفي گفته‏اند وي تا 36 سالگي آيين سيك را ابراز نكرده است، از اين جا مي‏توان آغاز قرن شانزدهم ميلادي را تاريخ تقريبي پيدايش آيين سيك دانست.سیک یعنی شاگرد، آیین سیک یکی از انشعابات آیین برهمایی ( هندوئیسم ) می باشد. این آیین یکی از چند آیین التقاطی است که از برخورد اسلام و هندوئیسم در هندوستان پدید آمده اند. لذا پیروان آن معتقد به خدای یکتا می باشند که از این جهت جزء آیین های توحیدی می باشد، اما در عین حال با قبول برخی از اعتقادت و تعالیم هندوئیسم و نادیده گرفتن برخی از معتقدات و احکام اسلامی، مسلمان نخواهند بود. یکی از عرفای مسلمان به نام " کبیر" ( 1518/ 1440 م ) توحید اسلامی را با برخی عقاید هندویی درآمیخت و مریدان بی شماری به گرد خود جمع نمود. از جمله شاگردان او شخصی به نام " نانَک " بوده است، نانک، که در حقیقت پایه گذار آیین سیک بود، صورت وهمی جهان " مایا " را که در دین هندو آمده است و نیز گردونه تناسخ را قبول کرد اما در عین حال بت پرستی و ریاضت را ممنوع نمود. همچنین برخی از احکام اسلام را تغییرداده و احکام دیگری جایگزین آن ها نمود، نانک، اولین "گورو ( معلم ) " این آیین بشمار می آید، پس از او نُه گوروی دیگر یکی پس از دیگری برخاستند و رهبری این آیین را بدست گرفتند.

گوروی پنجم سیک ها معبدی زرین در وسط دریاچه مصنوعی در شهر اَمریتسار هندوستان بنا کرد و کتابی بنام " گرانت صاحب " نوشت که مقدس ترین کتاب آیین سیک می باشد.
نانَک، خدای یکتای جهان را " حق " نامید و تعالیم خود را بر اساس برخی از تعالیم دین اسلام و برخی ازتعالیم دین هندو معرفی کرد.
سیک ها برای ایجاد یک کشور مستقل با دولت هند مبارزه می کنند و ترور خانم گاندی نخست وزیر هند در سال 1984 بدست آنان انجام گرفت.

سیک ها به تجارت گرایش داشته و افرادی از آنان به سراسر جهان مهاجرت کرده اند، تعدادی از ایشان نیز به زاهدان و تهران مهاجرت کرده و در این دو شهر معبد (گورو دواره) دارند و نشریاتی نیز در معرفی دین خود به زبان فارسی منتشر کرده اند[2].


ادامه دارد



[/HR]
[1] - نک، آل عمران/3-4 ، مائده/46-47 ، مریم/30 ، حدید/27

[2] - برای آشنایی بیشتر به کتاب های "تاریخ ادیان " از علی اصغر حکمت، و " ادیان آسیایی " از مهرداد بهار ، مراجعه فرمایید.

11ـ دين اسلام؛با توجه به اين كه تاريخ ولادت پيامبر گرامي اسلام سال 570 ميلادي بوده و آن حضرت در سن چهل سالگي به پيامبري برگزيده شده است. تاريخ پيدايش دين اسلام سال 610 ميلادي بوده است.
اسلام، از ادیان توحیدی و ابراهیمی است. پیامبر دین اسلام حضرت محمد ( صلی الله علیه و آله و سلم ) است. شروع دعوت به اسلام در سال ۶۱۰میلادی در شهر مکه واقع در شبه جزیره عربستان بود. توسعه روزافزون اسلام پس از هجرت پیامبر اسلام به شهر مدینه آغاز شد. از نظر مسلمانان حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) آخرین پیامبر الهی و دین اسلام آخرین دین الهی است.
امروزه در بیشتر کشورهای جهان مسلمانان حضور دارند. جمعیت مسلمانان جهان حدود یک و نیم میلیارد نفر است. اکثر مسلمانان در قاره آسیا و به ویژه خاورمیانه زندگی می‌کنند.
کتاب مقدس و آسمانی مسلمانان " قرآن" است و منبع اصلی باورها و اعمال دینی ایشان به شمار می‌رود. بر اساس باورهای اسلامی متن قرآن وحی الهی است و از سوی خداوند توسط فرشته وحی(جبرئیل)بر پیامبر نازل شده است. به اعتقاد مسلمانان در قرآن هیچ‌گونه باطل و اشتباهی راه ندارد و از زمان نزول تا کنون بدون تحریف باقی مانده است. قرآن کتابی است که در ۱۱۴سوره دسته‌بندی شده است. که هر سوره شامل تعدادی آیه بوده و معارف مختلفی را بیان می نماید.

مجموعه اعتقادات اسلامی در سه اصل کلی توحید، نبوت و معاددسته‌بندی می‌شوند که به آنها اصول عقاید گفته می‌شود. یعنی چیزهایی که هر مسلمان باید بدانها معتقد باشد. سایر باورهای اسلامی ریشه در این سه اعتقاد اصلی دارند. هر یک از این اعتقادات موجب تمایز مسلمانان از سایر ادیان می‌شوند.
یکی ازمهم‌ترین مسائل اختلافی دربین مسلمانان، اختلاف در مساله امامت یا جانشینی پیامبراسلاماست، امامت به معنای ریاست و سرپرستی امور دینی و دنیایی مردم به جانشینی از پیامبر اسلاماست. در این باره دو نگاه اصلی در بین مسلمانان وجود دارد که اختلاف درهمین امر باعث بوجود آمدن دو مذهب عمده در اسلام شده است. این دو مذهبعمده عبارتند از؛ مذهب شیعه و مذهب اهل سنت، که درهر یک ازآنان نیز فرقه‌های متعددی بوجود آمده است.

1- شیعه معتقد است پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله)به دستور خداوندجانشین خود را مشخص کرده و مردم باید از او اطاعت کنند. این جانشین امام علی بن ابی‌طالب(علیه السلام) است.

2- اهل سنت معتقدند پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) برای بعد از خود جانشینی مشخص نکرده است و مردم پس از رحلت ایشان ابوبکر فرزند ابی‌قحافه را انتخاب و با او بیعت کردند و پس از او نیز عمر بن خطاب و عثمان بن عفان را خلیفه دوم و سوم، و علی بن ابی طالب(علیه السلام)را چهارمین خلیفه می‌دانند.
امروزه مسلمانان در قالب دو مذهب بزرگ شیعه و اهل سنت دسته‌بندی می‌شوند. هر یک از این دو مذهب نیز دارای فرقه‌های متعددی هستند. تمایزات این دو مذهب صرفا در امامت خلاصه نمی‌شود و این دو مذهب از نظر اعتقادی و احکام عملی نیز با هم تفاوت‌هایی دارند. تفاوت نگاه درباره عدالت اصحاب پیامبر، عصمت انبیاء، مسئله رجعت، جبر و اختیار، برخی از احکام وضو و نماز و حج، تفاوت عقیده درباره ازدواج موقت نیز از موارد اختلافی بین این دو مذهب است

*برخی از فرقه های شیعه و اهل سنت:

1- فرقه های شیعه

شیعه به عنوان یکی از دو مذهب اصلی اسلام، خود به فرقه‌های متعددی منشعب شده است. شیعیان در اکثر کشورهای اسلامی حضور دارند ولی بیشترین جمعیت شیعه در کشورهای ایران، عراق، آذربایجان، پاکستان و لبنان ساکن هستند. وجه مشترک همه این فرقه‌ها اعتقاد به امامت و خلافت امام علی(علیه السلام)و دو فرزندش امام حسن و امام حسین(علیهما السلام)بعد از پیامبر است. برخی ازعمده فرقه های شیعه ( بسیاری دیگر از فرقه های شیعه یا منقرض شده اند و یا اختلافشان در مسئله امامت نبوده و یا اینکه زیر مجموعه فرقه های دیگر هستند) که در مسئله امامت پدید آمده اند،عبارتند از:

* شیعه اسماعیلیه
این فرقه یکی از فرقه های معروف بوده و تاریخی پرماجرا دارد و انشعابات گوناگونی همانند؛ مبارکیه، قرمطیان، فاطمیان، مستعلیه و بُهره، بُهره داودی، بُهره سلیمانی، نزاریه یا آقاخانیه، در آن پدید آمده است، تاریخ پیدایش اسماعیلیه به حوالی نیمه قرن اول هجری برمی گردد. این فرقه، اسماعیل فرزند بزرگ امام صادق (علیه السلام) را امام می دانستند، با اینکه اسماعیل در زمان حیات پدر بزرگوار خود از دنیا رفته بود. اما در عین حال اینان مرگ او را انکار کرده وگفتند او زنده و غائب است و روزی ظهور خواهد کرد.

یکی از عقائد شاخص اسماعیلیان، باطنی گری و تأویل در معارف و احکام دینی است، مثلا، طهارت را به تبری جستن از مذاهب مخالف باطنیه، و تیمم را به فراگیری دانش از کسی که به آموختن مأذون است، و نماز را به دعا برای امام، و زکات را به نشر دانش، و روزه را به پنهان داشتن معرفت از ظاهرگرایان، وحج را به کوچ کردن برای کسب دانش تأویل نموده اند.

علامه طباطبائی (ره) در مقام تفاوت میان مذهب امامیه (شیعیان دوازده امامی) و مذهب اسماعیلیه می گویند: فرق کلی میان این دو مذهب این است که اسماعیلیه معتقدند امام به دور هفت گردش می کند و نبوت در حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) ختم نشده و تغییر و تبدیل احکام شریعت و بلکه برداشتن اصل تکلیف مانعی ندارد. بر خلاف شیعه دوازده امامی که حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) را خاتم الانبیاء دانسته و برای او دوازده وصی و جانشین قائلند و ظاهر شریعت را معتبر و غیرقابل نسخ می دانند.[1]

* شیعه زیدیّه

تاریخ پیدایش زیدیّه به قرن دوم هجری باز می گردد، اینان پس از شهادت امام حسین (علیه السلام ) زید شهید، فرزند امام زین العابدین ( علیه السلام ) را امام می دانستند، و امام زین العابدین را تنها پیشوای علم و معرفت می شمارند، نه امام به معنی رهبرسیاسی و زمامداراسلامی.
جناب زید در مسئله امامت عقیده ای بر خلاف شیعه اثنا عشریه نداشت، ولی فرقه زیدیّه در مسئله امامت عقیده ویژه ای داشته و برای امام از ذریّه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) شرائطی قائل هستند، یکی از این شرائط قیام مسلحانه می باشد، که بر این اساس چون امام زین العابدین (علیه السلام) قیام مسلحانه نداشته اند ایشان را امام ندانسته ولی فرزند او جناب زید شهید که قیام مسلحانه کردند را امام و زمامدار جامعه دانسته اند.

فرقه زیدیّه نیز انشعاباتی چون؛ جارودیّه، سلیمانیه یا جریریه، صالحیه یا ابتریه، داشته است که در تاریخ زیدیّه دوامی نداشته اند. اعتقادات زیدیّه آمیزه ای از عقائد امامیه و معتزله ( فرقه ای از اهل سنت ) می باشد.
* شیعه امامیه (اثنا عشریه = دوازده امامی)
اصول مذهب شیعه امامیه عبارتند از: توحید، نبوّت، معاد، عدل و امامت.
شیعه امامیه در باره توحید عقیده دارند که خداوند یکتا و بی همتاست، وهیچ گونه کثرت و ترکیبی در ذات او راه ندارد از این رو صفات ذاتی او عین ذات اوست (توحید ذاتی و صفاتی). همچنین جز او آفریدگار و مدبری مستقل وجود ندارد(توحید در خالقیت و ربوبیّت). و جز او کسی شایسته عبادت و پرستش نیست(توحید در عبادت).

عقیده آنان در باره نبوت این است که خداوند برای هدایت بشر پیامبرانی فرستاده است که اولین آنان حضرت آدم (علیه السلام) و آخرین آنان حضرت محمد ابن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) است و همه آنان از هر گونه خطا و گناهی معصوم بوده اند، و درمیان آنان پنج پیامبر صاحب شریعت بوده اند که عبارتند از : نوح ، ابراهیم ، موسی ، عیسی ، پیامبر اسلام . و پیامبر اسلام، آخرین پیامبر، و قرآن، آخرین کتاب آسمانی، وشریعت اسلام، آخرین شریعت الهی است.

در باره معاد نیز بر این عقیده اند که پس از حیات دنیوی و برزخی سرای دیگری است که عالم آخرت وقیامت نام دارد و در آن عالم بندگان محشور خواهند شد و کیفر و پاداش اعمال خود را خواهند دید.

عدل الهی از دیدگاه شیعه امامیه به این معناست که افعال از نظر حسن و قبح دو گونه اند : افعال حسن ، مانند عدالت ، وفای به عهد و مانند آن . و افعال قبیح مانند ظلم و پیمان شکنی و نظایر آن ، و خداوند از هر گونه فعل قبیح و ناروایی منزّه است ، بنابراین هیچ گونه کار عبث و ناپسندی در افعال خداوند راه ندارد زیرا او غنی، توانا وحکیم است و از فاعل غنی، توانا، دانا و حکیم، جز کار شایسته ونیکو صادر نخواهد شد.

عقیده آنان درباره امامت این است که :
1- امام همانند پیامبر باید معصوم باشد.
2- از آن جایی که عصمت صفتی درونی است و جز خدا کسی از آن آگاه نیست، امام باید همچون پیامبر، توسط خداوند تعیین شود، و در نتیجه راه تعیین امام، نصّ ( قرآن و سنت ) است.

3- جانشینان پیامبر دوازده نفرند که توسط پیامبر اسلام معرفی شده اند و آنان علی ابن ابی طالب (ع) و یازده فرزند معصوم او از نسل امام حسین (ع)هستند وآخرین آنها که همان مهدی موعود (عج) است هم اکنون زنده و غایب است و آنگاه که شرایط ظهور فراهم گردد به اذن پروردکار ظهور خواهد کرد وجکومت عدل جهانی برقرا خواهد ساخت


2-فرقه های اهل سنت
اصطلاح اهل سنت در مقابل اصطلاح شیعه بوده و در این زمان به کسی اطلاق می شود که معتقد است درباره امامت و خلافت نصّی از کتاب وسنت وارد نشده و تعیین خلیفه پیامبر و پیشوای مسلمانان پس از رسول اکرم (ص) به انتخاب مسلمانان واگذار شده است . اهل سنت از نظر جمعیت از شیعیان بیشترند. پیروان این مذهب نیز به فرقه‌های متعددی منشعب شده‌اند. این انشعاب‌ها دو محور اعتقادی و فقهی دارد.
*تفاوت نگرش در اعتقادات، باعث ایجاد فرقه هایی در اهل سنت گردید که عبارتند از:
* مذهب اهل الحدیث و حنبلیّه، اینان درزمینه آیات و احادیث مربوط به صفات الهی معتقد بودند نباید بحث های کلامی و استدلالی کرد و چنین روشی بدعت و خطا می باشد، بلکه ایمان به آن چه در آیات و احادیث آمده است واجب بوده و کسی حق ندارد در مورد ان گونه مسائل سؤال کند و یا با دیگران به مناظره بنشیند، از این گروه معمولا با عنوان اهل الحدیث یاد می شود و چون احمد بن حنبل (161-241 هجری) در نقل وضبط احادیث در باره صفات خداوند سعی زیادی نمود، از او به عنوان امام اهل الحدیث یاد می شود، و لذا گاهی به این منهج فکری اطلاق حنبلیّه نیز می شود. این مذهب با ظهور مذهب اشعری از رونق افتاد اما بکلی منسوخ نشد و پیوسته طرفدارانی داشته است.
*مذهب سلفیّه،این مذهب در واقع شکل تحول یافته مذهب اهل الحدیث می باشد که توسط یکی از شاگردان مکتب حنبلی به نام احمد بن تیمیه حرّانی دمشقی (متوفای 728 هجری) ترویج شد، ابن تیمیه علاوه برتفکرات مذهب اهل الحدیث، مطالب دیگری به آن ها افزود و همگی را عقاید سلف و گذشتگان دانست، و لذا او معتقد بود؛

1- سفربرای زیارت قبر پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) بدعت و شرک است.
2- توسل به پیامبر و اهل بیت ( علیهم السلام) و اولیای الهی و تبرک جستن به آثار آنان مخالف با توحید در عبادت است.
3- بسیاری از احادیثی که در باره فضائل اهل بیت پیامبر در کتب اهل سنت همچون صحاح و مسانید و حتی مسند احمد بن حنبل آمده است مردود می باشد. [2]

علمای اسلامی در مناطق مختلف به مخالفت با عقاید جدید ابن تیمیه برخاستند و حتی برخی او را تکفیر کردند. و برخی دیگر ازاو خواستند تا در حضور علما توبه کند و در غیر این صورت زندانی شود. یکی از علمای اهل سنت به نام ابو عبدالله محمد بن عثمان ذهبی (متوفای 748 هجری) که از دوستان او بوده است در نامه ای که به او نوشته بود از او خواسته بود از چنین عقایدی دست بردارد، خطاب به او می گوید: « آیا وقت آن نرسیده است که توبه کنی؟ در حالی که در دهه هفتاد از عمر خود هستی و مرگ نزدیک است . . . گمان نمی کنم تو موعظه را بپذیری، بلکه چه بسا در رد این یک ورقه چند جلد کتاب بنویسی . . .» [3]ولذا با مخالفت علما، عقاید و آرای ابن تیمیه قرن ها به بوته فراموشی سپرده شد.

با وجود گذشت چندین قرن از تفکرات ابن تیمیه، تفکرات او زمینه فکری مذهب وهابیّت را فراهم ساخت، برهمین اساس در قرن دوازدهم هجری ( حدودا 240 سال قبل) فردی به نام محمد بن عبد الوهاب نجدی ( متوفای 1206 هجری) به ترویج و تبلیغ عقاید ابن تیمیه پرداخت، آل سعود که از آغاز از طرفداران او بودند با حاکمیت خود بر سرزمین حجاز به نشر افکاراو اقدام کردند، در حقیقت، مذهب وهابیت با پوشش سلفی گری توسط علمای وهابیت از یک سو و با قدرت سیاسی و اقتصادی آل سعود از سوی دیگر به شدت تبلیغ گردید و توانست پیروان زیادی را در گوشه و کنار جهان اسلام، علاوه بر سرزمین حجاز، به دست آورد. و سرانجام به صورت یکی از بزرگترین عوامل اختلاف میان امت اسلامی مبدل گردید. روش خشک و خشن آنان که خود را سلفیّه می نامند، یادآور روش خوارج در صدر اسلام است، که همه فرق و مذاهب اسلامی را کافر و مشرک می خواندند، اینان نیز تنها خود را موحد در عبادت می انگارند و مسلمانان دیگر را به شرک در عبادت و بدعت گذاری در دین متهم می سازند. در حقیقت وهابیت واژه سلفیّه را در معنای دیگری بکارگرفت، زیرا از نظر آنان، سلفی کسی نیست که به قرآن و حدیث و احکام اسلامی اهتمام ورزد و در این راه با دشمنان اسلام جهاد کند، بلکه کسی است که پیرو مسلک و مرام خاص آنان باشد، در غیر این صورت به بدعت یا شرک در دین متهم می گردد.

* مذهب معتزله،این گروه در اوائل قرن دوم هجری توسط واصل بن عطا(80- 131) پدید آمد. که بر خلاف اهل الحدیث، به افراط در عقل گرایی دچار شدند.

* مذهب اشعریّه،در آغاز قرن چهارم هجری ابوالحسن اشعری در بصره به دفاع از عقاید اهل الحدیث و مخالفت با آرای معتزله قیام کرد که مکتب کلامی او در جهان تسنن شهرت به سزایی یافت. اشعری به گونه ای تضاد موجود میان عقل گرایی و ظاهرگرایی را برطرف کند. بدین جهت با هر یک از آن دو گروه، هم موافق بود و هم مخالف.

* مذهب ماتریدیّه،مؤسس این مذهب فکری، ابومنصورماتریدی سمرقندی (متوفای 333 هجری) است که او نیزدر جهان تسنن به انگیزه اصلاح طلبی در عقاید دینی میان اهل سنت قیام کرد و مذهب ماتریدی را در بخش اعتقادات اهل تسنن پایه گذاری کرد.

* همچنین تفاوت در فهم احکام فقهی منتهی به ایجاد چهار مذهب فقهی در اهل سنت شد، که عبارتند از:

1- مذهب حنفیّه، پیروان این مذهب، در احکام فقهی از ابوحنیفه نعمان بن ثابت (80-150 ) تبعیت می کنند.
2- مذهب مالکی................................. از مالک بن انس(متوفای 179) تبعیت می کنند.
3- مذهب شافعیّه، ...................................................از محمد بن ادریس شافعی( 150-204) تبعیت می کنند.
4- مذهب حنبلیّه،....................................................ازاحمد بن حنبل (161-241) تبعیت می کنند.

در پایان متذکر این مطلب نیز می شویم که در بین شیعه و اهل سنت فرقه های متعدد دیگری پدید آمده اند که در باره پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) یا ائمه اهل بیت (علیهم السلام) راه غلو را پیموده که علمای اسلام -اعم ازشیعه و اهل سنت - آنان را مرتد و کافر دانسته اند. برخی از فرقه های غلّات عبارتند از؛ فرقه دروزی، فرقه نصیریّه، فرقه اهل حق، فرقه شیخیه، فرقه بابیه یا بهائیت و فرقه قادیانیّه[4].


3ـ اديان توحيدي و غير توحيدي

اعتقاد به وجود خدا و توحيد و شرك، عامل ديگري در تقسيم‏بندي اديان است، هفت دين از اديان زنده جهان در آغاز به وضوح معتقد به خداشناسي بوده‏اند، اديان اسلام، مسيحيت، صابئي، يهودي، سيك و زرتشتيگري. دو دين از آن‏ها يعني دين جايني و بودايي، بدون هيچ تأكيد خاصي بر وجود خدا آغاز شده‏اند. سه دين ديگر، يعني اديان هندويي، كنفوسيوسي و شينتو. در زمينه‏اي مبتني بر شرك طبيعت‏پرستي بنيان‏گذاري شده‏اند.

به طور كلي، اين وضع را مي‏توان به صورت زير جمع‏بندي كرد:

الف) اديان اسلام، مسيحيت، يهودي، سيك، اديان توحيدي‏ اند.
ب)دين زرتشتي تقريبا توحيدي است. گرچه فلسفه متافيزيك آن مبتني بر ثنويت بوده و در متن كتاب مقدس آن، عبادت و پرستش شياطين متعدد به رسميت شناخته شده است.
ج) اديان باقي مانده عملا مبتني بر شرك هستند.
شايان ذكر است كه مقصود از توحيدي بودن ادياني چون مسيحيت اين نيست كه عقيده تثليث با توحيد منافات ندارد، بلكه مقصود اين است كه اعتقاد به خداي يكتا به عنوان يك عقيده ديني به رسميت شناخته شده است، گرچه در كنار آن، عقيده تثليث نيز مورد قبول است و باور اكثر مسيحيان اين است كه اين دو با يكديگر ناسازگار نيستند و عقيده تثليث يا فراتر از بحث عقلي است و يا بايد به گونه‏اي تفسير شود كه با اعتقاد به يگانگي خدا، ناسازگار نباشد.[5]

[=&quot][=&quot]
[1][=&quot] [=&quot]- [=&quot]شیعه در اسلام، طباطبایی، سیدمحمد حسین، ص69
[=&quot]
[=&quot][2] [=&quot]- [=&quot]بحوث فی الملل و النحل، سبحانی، جعفر، ج1، ص 316[=&quot]
[=&quot]
[=&quot][=&quot][3][=&quot] [=&quot]- [=&quot]الغدیر، علامه امینی، ج5، ص87-89
[=&quot][=&quot][4][=&quot] [=&quot]- [=&quot]دراین زمینه می توانید به کتاب فرق و مذاهب کلامی از علی ربانی گلپایگانی مراجعه نمایید.
[=&quot][=&quot][5][=&quot] [=&quot]- [=&quot]برای اطلاعات بیشتر در زمینه مباحث پیرامون ادیان و مذاهب، می توانید به مقاله "کلیات دین پژوهی" از استاد علی ربانی گلپایگانی و نیز به کتاب [=&quot]"[=&quot]آشنائی با ادیان بزرگ" نوشته حسین توفیقی، و کتاب "فرق و مذاهب کلامی[=&quot]" [=&quot]نوشته علی ربانی گلپایگانی، و کتاب "تاریخ جامع ادیان" از جان.بی.ناس، ترجمه علی اصغر حکمت مراجعه فرمایید.[=&quot]
موضوع قفل شده است