جمع بندی منطق بخشش و عذاب الهی

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
منطق بخشش و عذاب الهی

سلام،
بارها شده توی احادیث اومده مثلا هیچ مومنی نیست مگر اینکه فشار قبر رو تجربه کنه. باز یه جای دیگه گفته شده فلان ذکر رو بگید فشار قبر رو تجربه نمیکنید یا تا روز قیامت عذاب نمیشید. یا مثلا فلان سه تا کار رو انجام بدید عذاب نمیشید و قطعا بهشتی خواهید بود از طرفی فلان کار باعث میشه جهنمی بشید. یه جای دیگه گفته شده فلان عالمی اومده تو خواب گفته به خاطر یه کار کوچیک الان دارم اذیت میشم، از طرفی یه کار کوچیک باعث شده تا فلان عالم نجات پیدا کنه. و مسائلی از این دست. در واقع نمیشه به یک جمع بندی رسید.

آیا واقعا بر طبق محاسبات ریاضی و دقیق همه این اعمال جمع و تفریق میشن تا یه چیزی در بیاد؟ اگه اینطور باشه پس وقتی حدیثی گفته میشده که فلان کارها باعث میشه عذاب قبر نبینید باید حتما اشاره میشده که مثلا به شرط اینکه فلان گناه انجام نشه در حالی که اینطور نیست. کلی احادیث به این شکل داریم و اصلا نمیشه نتیجه گیری درستی کرد که چه باید کرد و چه باید نکرد. از چی باید ترسید و از چی خیلی ترسید. به چی امیدوار بود و به چی خیلی بیشتر امیدوار بود. لطفا توضیحات بیشتری ارائه بدید و در صورت امکان از احادیث مناسبی در این زمینه اگه وجود داره استفاده کنید. ممنونم.

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد واسع

سوال:
منطق بخشش و عذاب الهی چگونه است؟

پاسخ:
بسمه تعالی
با سلام و احترام
مراجعه به قران کریم قبل از مراجعه به روایات که بسیار گسترده به ابزارها و طرق بخشش الهی و یا ابزارها و طرق غضب الهی اشاره کرده اند، می تواند معیارهای دقیقتری را برای ارزیابی منطق بخشش الهی ارائه کند.
«از آيات متعدد قرآن مجيد استفاده مى‏شود كه وسائل آمرزش و بخشودگى گناه متعدد است كه آنها را مى‏توان در پنج موضوع خلاصه كرد:
1- توبه و بازگشت بسوى خدا كه توأم با پشيمانى از گناهان گذشته و تصميم بر اجتناب از گناه در آينده و جبران عملى اعمال بد بوسيله اعمال نيك بوده باشد (آياتى كه بر اين معنى دلالت دارد فراوان است) از جمله آيه: وَ هُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَعْفُوا عَنِ السَّيِّئاتِ‏: او است كه توبه را از بندگان خود مى‏پذيرد و گناهان را مى‏بخشد(1)

2- كارهاى نيك فوق العاده‏اى كه سبب آمرزش اعمال زشت مى‏گردد، چنان كه مى‏فرمايد: إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ‏: كارهاى نيك آثار پاره‏ اى از گناهان را از بين مى‏برد(2)
3- شفاعت
بدون شك مجازاتهاى الهى چه در اين جهان و چه در قيامت جنبه انتقامى ندارد، بلكه همه آنها در حقيقت ضامن اجرا براى اطاعت از قوانين و در نتيجه پيشرفت و تكامل انسانها است، بنا بر اين هر چيز كه اين ضامن اجراء را تضعيف كند بايد از آن احتراز جست تا جرات و جسارت بر گناه در مردم پيدا نشود.
از سوى ديگر نبايد راه بازگشت و اصلاح را بكلى بر روى گناهكاران بست بلكه بايد به آنها امكان داد كه خود را اصلاح كنند و به سوى خدا و پاكى تقوا باز گردند.
" شفاعت" در معنى صحيحش براى حفظ همين تعادل است،و وسيله ‏اى است براى بازگشت گناهكاران (3)

4- پرهيز از گناهان كبيره كه موجب بخشش گناهان صغيره مى گردد همانطور كه شرح آن در ذيل آيه 31 از سوره مبارکه نساء امده است.« إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ مُدْخَلاً كَريماً ؛ اگر از گناهان بزرگى كه از آن نهى مى‏شويد پرهيز كنيد، گناهان كوچك شما را مى‏پوشانيم؛ و شما را در جايگاه خوبى وارد مى‏سازيم.
5- عفو الهى كه شامل افرادى مى‏شود كه شايستگى آن را دارند که در آیه 48 سوره نساء امده است.« إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاء؛ خداوند (هرگز) شرك را نمى‏بخشد! و پايين‏تر از آن را براى هر كس (بخواهد و شايسته بداند) مى‏بخشد»
يادآورى مى‏كنيم كه عفو الهى مشروط به مشيت او است و به اين ترتيب يك مسئله عمومى و بدون قيد و شرط نيست، و مشيت و اراده او تنها در مورد افرادى است كه شايستگى خود را عملا به نوعى اثبات كرده‏اند.»(4)

مقید شدن آمرزش الهی به مشیت الهی در آیه 48 سوره نساء باعث باقی ماندن مومن بین خوف و رجاست.
«بر اين اساس، مؤمن همواره ميان خوف و رجاء مي‏ماند: ممكن است شفاعتي شامل او شود و شايد داراي فرزند صالحي باشد و خداوند به جهت فرزند صالح از والدين وي بگذرد؛ يا الطاف خفيه الهي او را در برگيرد و آمرزيده شود؛ ولي چون به صورت قضيه‏اي مهمل بيان شده است، احتمال هم دارد كه جزو (مَن يَشاء) نباشد، بنابراين معلوم نيست چه كسي عذاب و چه كسي آمرزيده مي‏شود و هر دو به مشيت الهي وابسته است: (يَغفِرُ لِمَن يَشاءُ ويُعَذِّبُ مَن يَشاء(5) هرچند مشيت الهي حكيمانه است نه بي‏حساب.

امام سجّاد(عليه‌السلام) مي‏فرمايد: يا من لا تبدّل حكمته الوسائل! اي خدايي كه چيزي حكمت تو را تغيير نمي‏دهد. اگر شفاعت يا توبه و اشك و ناله بخواهد، حكم وسيله نزد خداي سبحان دارد و خداوند حكيمانه با آن‏ها برخورد مي‏كند، از اين جهت گاهي ممكن است انسان چيزي را مخلصانه از خدا بخواهد؛ اما چون به مصلحت او نيست، حكمت الهي اقتضا مي‏كند آن درخواست برآورده نشود، چنان‏كه در دعاي افتتاح آمده است: و لعلّ الّذي أبطأ عنّي هو خيرٌ لي لعلمك بعاقبة الاُمور. غرض آنكه معناي مشيت الهي اين نيست كه به دلخواه و بدون معيار عمل مي‏كند، بلكه مشيت وي عين حكمت اوست.(6)
حاصل اینکه:
1. انسانها هیچ گاه حق ندارند از درگاه الهی نومید شوند و همواره باید امیدوار به رحمت الهی باشند
2. انسانها همواره بین خوف و رجا به سر می برند و مادامی که در دنیا به سر می برند نمی دانند که گناهانشان امرزیده شده است یا نه و یا اینکه اعمالشان مانند عبادات یا ترک محرمات مقبول درگاه الهی قرار گرفته است یانه. هر چند موظف به انجام ابزارهایی هستند که طبق ایات و روایات آمورزش الهی را به دنبال دارد و نیز ترک ابزارهایی که غضب الهی را به دنبال دارد. لذا هر انسانی به هر اندازه مومن باشد و یا به هر اندازه فاسق باشد به صورت تقریبی می تواند بداند که نتیجه رفتارهایش چه خواهد شد نه به صورت دقیق و آماری زیرا اموری مانند شفاعت و مشیت الهی در نتیجه نهایی فلاح یا شقاوت انسان تاثیر گذار می باشند.

منابع:
1.(شوری/25)
2.(هود/ 114).
3.( تفسير نمونه ج‏1 / 223)
4.( تفسير نمونه ج‏3 411)
5.
آیه 40 سوره مائدة
6.[تسنيم، جلد 19 - صفحه 117]

با سلام

آسوده خاطر بودن از عذاب الهی و مأیوس شدن از بخشش خداوند، دو گناه کبیره از نظر الهی است؛ مؤمن واقعی و عالم واقعی نه از رحمت خدا شما را مأیوس می‌کند و نه خیالتان را از عذاب راحت می‌کند.



yalda solimani;928325 نوشت:
با سلام
آسوده خاطر بودن از عذاب الهی و مأیوس شدن از بخشش خداوند، دو گناه کبیره از نظر الهی است؛ مؤمن واقعی و عالم واقعی نه از رحمت خدا شما را مأیوس می‌کند و نه خیالتان را از عذاب راحت می‌کند.

نه بحث من این نیست که خوف و رجاء نداشته باشیم. منظورم اینه که مثلا پارسال ماه رمضان کتاب نهج الفصاحه میخوندم حدیثی یادم بود که فلان سه تا کار باعث میشه گناهان شما آمرزیده میشه. باز امسال یه جایی خوندم که اگه فلان گناه رو انجام بدید هیچ کار خیری پذیرفته نیست. خب تو این مدت که به اون حدیث اولی عمل کردم و از حدیث دومی اطلاعی نداشتم و طبیعتا بهش خیلی بها ندادم اون سه تا کار هیچ نفعی هم به حال بنده نداشته. باز ممکنه چند وقت دیگه همین اتفاق بیفته اینجوری تا آخر عمر درجا میزنیم. از طرفی علم حدیث هم نداریم که بتونیم همه اینها رو اولویت بندی کنیم و اعمال رو طبقه بندی کنیم. پس چاره چیه دلو بزنیم به دریا هر چه پیش آید خوش آید؟
موضوع قفل شده است