جمع بندی چرا داستان عشق و علاقه به من ، برعکس است؟

تب‌های اولیه

44 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا داستان عشق و علاقه به من ، برعکس است؟

سلام...

ی مساله هست برام سواله و میترسم ب مشکل تبدیل بشه برام:|

من خانمی هستم تحصیلکرده. هنرمندhappy از نظر ظاهری چهره و قد و .... متوسط و معمولی;;)آروم ...با کودک درون زنده ک کنترلش میکنم و شیطنت های کوچولو

طرح مساله:

نمیدونم چرا توی زندگی من قضیه عشق برعکسه...من توی هر مرحله از زندگیم دختر! ...بله دخترایی بودن ک بهم علاقمند میشدند!!:-s از دبیرستان تا الان. ینی دبیرستان. کارشناسی. ارشد (تجربه بسیار بد) و حتی الان ک تو خونه ام یکی از دوستای دبیرستانم ! ک توی گروه مینوشت عاشقتم و ...بعد من و همه ب شوخی میگرفتیم ک اومد توی پی وی و گفت ک من جدی میگم و شوخی نبود حرف دلمه....البته اینکه همو زیاد نمیتونیم ببینیم بااینکه توی ی شهریم و اینکه بالاخره سنی ازمون گذشته8-| و عقل حاکمه خب نسبت ب موارد قبل شدیدنیست.

قضیه جوری شد ک مادرم گفت اگه اینجوری ک دخترا میخوانت ی پسر تورو بخواد خیلی خوب میشد:-":d:p

من ادم دگم و منزوی ای نیستم. روابطم با اقایونم خوبه. ضمن احترم و رعایت چارچوب ...هرچند خیلی نمیتونم رسمی رفتار کنم دستت خودمم نیست

ولی چرا واقعا این قضیه به حالت نرمال برنمیگرده ...ینی این علاقه ها از طرف اقایون نیست؟ البته ی جور نعمت هست این قضیه ک بنده درگیر عشق و عاشقی و تعصب و حسادت وو ....یک اقا نیستم و چو تخته پاره بر موج رها رها رها من! :dهستم و خیالم اسوده اس....اما از طرف دخترها هم واقعا نمیپسندم و بهتره بگم حالم بهم میخوره:|:-&

پیشینه:

من چیزی ندیده ام در این مورد

سوال اصلی: چرا وضعیت من اینجوریه؟
سوال فرعی: -

ممنون از همه ک وقت گذاشتیدhappy

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد امین

باسلام.ممنون که سؤالتان را در انجمن مطرح کردید.
عوامل متعددی در ازدواج نقش دارند.از جمله:زیبایی،عقل و فهم،وجهه اجتماعی،وضعیت مالی، اخلاق، وضعیت خانوادگی و... طبیعتا هر دختری که در این ملاکها امتیاز بالایی دارد، خواستگار بیشتری دارد و هرچه امتیاز کمتر، خواستگار کمتر. البته به شرایط خواستگاران و وضعیت اقتصادی آنها و جایی که زندگی می کنید هم بستگی دارد. به عنوان مثال ممکن است به خاطر مشکلات اقتصادی، جوانان یک بخش یا روستا و یا شهر کوچک، امکان ازدواج نداشته باشند و در این صورت وضعیت همه دختران به یک شکل خواهد بود که البته از محل بحث ما خارج است. آیا مطمئن هستید که کسی شما را نمی خواهد؟ آیا تاکنون خواستگار نداشته اید؟

امین;927884 نوشت:
آیا مطمئن هستید که کسی شما را نمی خواهد؟
نه مطمین نیستم

ولی بحثم اینه ک اگه واقعا این دخترا ب خاطر دوستی با من جذب من میشن و از من خوششون میاد در حد عشق!..... خب من ک نمیتونم برم شخصیتمو ب پسرا نشون بدم...ینی باید برم با اوناهم دوست بشم تا منو کشفم کنن؟ کسی ک جذب قیافه و ظاهر نمیشه باید شخصیتشو نشون بده خب چطوری؟....

معمولا خواستگاران از طریق خانومها(مادر و خواهرها و یا خاله و عمه ها ویا دوستان آنها)با دخترها آشنا می شوند،یعنی آنها معرف هستند.برخورد اجتماعی دختر با خانومهایی که در ارتباط است، بسیار تعیین کننده است.اگر روابط اجتماعی او طوری باشد که تلقی افراد بزرگسال این باشد که رفتارش بچه گانه و سبک است، طبیعتا درمعرفی او احتیاط خواهند کرد.اما اگر رفتارش پخته و سنگین باشد، در معرفی او پیش قدم خواهند شد.

یاس...;926880 نوشت:
سلام...

ی مساله هست برام سواله و میترسم ب مشکل تبدیل بشه برام:|

من خانمی هستم تحصیلکرده. هنرمندhappy از نظر ظاهری چهره و قد و .... متوسط و معمولی;;)آروم ...با کودک درون زنده ک کنترلش میکنم و شیطنت های کوچولو

طرح مساله:

نمیدونم چرا توی زندگی من قضیه عشق برعکسه...من توی هر مرحله از زندگیم دختر! ...بله دخترایی بودن ک بهم علاقمند میشدند!!:-s از دبیرستان تا الان. ینی دبیرستان. کارشناسی. ارشد (تجربه بسیار بد) و حتی الان ک تو خونه ام یکی از دوستای دبیرستانم ! ک توی گروه مینوشت عاشقتم و ...بعد من و همه ب شوخی میگرفتیم ک اومد توی پی وی و گفت ک من جدی میگم و شوخی نبود حرف دلمه....البته اینکه همو زیاد نمیتونیم ببینیم بااینکه توی ی شهریم و اینکه بالاخره سنی ازمون گذشته8-| و عقل حاکمه خب نسبت ب موارد قبل شدیدنیست.

قضیه جوری شد ک مادرم گفت اگه اینجوری ک دخترا میخوانت ی پسر تورو بخواد خیلی خوب میشد:-":d:p

من ادم دگم و منزوی ای نیستم. روابطم با اقایونم خوبه. ضمن احترم و رعایت چارچوب ...هرچند خیلی نمیتونم رسمی رفتار کنم دستت خودمم نیست

ولی چرا واقعا این قضیه به حالت نرمال برنمیگرده ...ینی این علاقه ها از طرف اقایون نیست؟ البته ی جور نعمت هست این قضیه ک بنده درگیر عشق و عاشقی و تعصب و حسادت وو ....یک اقا نیستم و چو تخته پاره بر موج رها رها رها من! :dهستم و خیالم اسوده اس....اما از طرف دخترها هم واقعا نمیپسندم و بهتره بگم حالم بهم میخوره:|:-&

پیشینه:

من چیزی ندیده ام در این مورد

سوال اصلی: چرا وضعیت من اینجوریه؟
سوال فرعی: -

ممنون از همه ک وقت گذاشتیدhappy



سلام

خوب سرکار یعنی این علاقمندی جنس موافق ب خودتان را مشکل می دانید ؟

آرمین...;927892 نوشت:
خوب سرکار یعنی این علاقمندی جنس موافق ب خودتان را مشکل می دانید

میگم اگه مربوط ب منه چرا جاذبه ای برای جنس مخالف نمیشه لاقل ی نتیجه ای داره....من چکار کنم ی دختر عاشق منه؟ جز اینکه حالم بهم بخوره Fool

[="Arial"]

یاس...;927897 نوشت:
میگم اگه مربوط ب منه چرا جاذبه ای برای جنس مخالف نمیشه لاقل ی نتیجه ای داره....من چکار کنم ی دختر عاشق منه؟ جز اینکه حالم بهم بخوره :|

سلام این مشکله اکثره دختراست ..منم داشتم و واقعا بدم میومد ولی کم کم کنار میای...فقط احتمالا بعضی از دخترا نمیتونن یا نمیخوان با پسرا دوست شن نمیدونم چشونه با دختر ابراز علاقه میکنن و به اصطلاح عاشقش میشن ...

مشخصا رفتار شما با دخترها صمیمیه و آقایون جاذبه های اخلاقی شما رو نمیبینن.

والا مشکل منم برعکسه.
تا بحال با دختری دوست نشدم، خصوصا با دختری که خیلی رفتار گرم و دخترانه ای داشته باشه اصلا نمیتونم ارتباط بگیرم Fool
البته دوتا دوست عین خودم دارم:)
اطرافیان هم منو دوست دارن ولی صمیمی نمیشن زیاد. با اینکه خجالتی هم نیستم و روابطم خوبه

[="Arial"]

یاس...;927887 نوشت:
نه مطمین نیستم

ولی بحثم اینه ک اگه واقعا این دخترا ب خاطر دوستی با من جذب من میشن و از من خوششون میاد در حد عشق!..... خب من ک نمیتونم برم شخصیتمو ب پسرا نشون بدم...ینی باید برم با اوناهم دوست بشم تا منو کشفم کنن؟ کسی ک جذب قیافه و ظاهر نمیشه باید شخصیتشو نشون بده خب چطوری؟....

عزیزم اینجوری نگا نکن ..یه پسر نمیتونه به راحتی یه دختر عاشق شما شه..به نظره من اصن این دو تا موضوع رو بهم ربط نده ..هیچ ربطی نداره 1000 تا دختر عاشق شما شن و اینو ربط بدی به اینکه پسرا عاشق نمیشن...دخترا که نمیخوان با تو زندگی مشترک شروع کنن اونا فقط میخوان از تنهایی در بیان ....بنظره من خودته درگیره این رفتار های بچه گانه بعضی از دخترا نکنی و جوری در اجتماع ظاهر بشی که بتونی خواستگارای خوبو جذب خودت کنی...

بعضی از پسرا عاشق میشن ولی بدبختا بخاطره بعضی مسائل نمیتونن عشقشونو علنی کنن ...و با او دختر هیچ وقت ازدواج نمیکنه و دختره هم هیچ وقت نمیفهمه عاشقش بوده...

یاس...;926880 نوشت:
سلام...

ی مساله هست برام سواله و میترسم ب مشکل تبدیل بشه برام

من خانمی هستم تحصیلکرده. هنرمند از نظر ظاهری چهره و قد و .... متوسط و معمولیآروم ...با کودک درون زنده ک کنترلش میکنم و شیطنت های کوچولو

طرح مساله:

نمیدونم چرا توی زندگی من قضیه عشق برعکسه...من توی هر مرحله از زندگیم دختر! ...بله دخترایی بودن ک بهم علاقمند میشدند!! از دبیرستان تا الان. ینی دبیرستان. کارشناسی. ارشد (تجربه بسیار بد) و حتی الان ک تو خونه ام یکی از دوستای دبیرستانم ! ک توی گروه مینوشت عاشقتم و ...بعد من و همه ب شوخی میگرفتیم ک اومد توی پی وی و گفت ک من جدی میگم و شوخی نبود حرف دلمه....البته اینکه همو زیاد نمیتونیم ببینیم بااینکه توی ی شهریم و اینکه بالاخره سنی ازمون گذشته و عقل حاکمه خب نسبت ب موارد قبل شدیدنیست.

قضیه جوری شد ک مادرم گفت اگه اینجوری ک دخترا میخوانت ی پسر تورو بخواد خیلی خوب میشد

من ادم دگم و منزوی ای نیستم. روابطم با اقایونم خوبه. ضمن احترم و رعایت چارچوب ...هرچند خیلی نمیتونم رسمی رفتار کنم دستت خودمم نیست

ولی چرا واقعا این قضیه به حالت نرمال برنمیگرده ...ینی این علاقه ها از طرف اقایون نیست؟ البته ی جور نعمت هست این قضیه ک بنده درگیر عشق و عاشقی و تعصب و حسادت وو ....یک اقا نیستم و چو تخته پاره بر موج رها رها رها من! هستم و خیالم اسوده اس....اما از طرف دخترها هم واقعا نمیپسندم و بهتره بگم حالم بهم میخوره

پیشینه:

من چیزی ندیده ام در این مورد

سوال اصلی: چرا وضعیت من اینجوریه؟
سوال فرعی: -

ممنون از همه ک وقت گذاشتید

ببین دختر. سلام=;happy@};-
منم دوستام عاشقمن
حالا چون شخصیتمیم که فکر میکنن خیلی مذهبی ام با اخلاق خوب عاشقمن
تو فکر میکنی عاشقی چیه
یعنی علاقه شدید
اما میبینی یه دختر زیاد دوستت داره که علاقش مث اون پسر نیس که
فرق داره
اون پسره یه جور دوستت داره،به عنوان یک شریک زندگی
اما این دختر به عنوان یه دوست،یه همراه ،یه کسی که باهاته مث دوست و رفیق
اینجوری
منم خیلی دوستامن بهم میگن عاشقتم عزیزم گلم
بابا من 14 سالمه دوستم 13 سال دارم تا 16 سال
همه شون میگن عاشقتیم
انقدر لاو برا من میترکونن
قلب میفرسته دیویس تا تو تلگرامم

تو اعتکاف که با یکیشون اشنا شدم
هی بقل میکردیم همو
بوس میکردیم
اما از روی محبت و علاقه دوستانه
نه ازون جوراا[-x

دخترها راحت تر ابراز عشق میکنند و بیشتر از این الفاظ محبت امیز در قبال دوستان به کار میبرند
پس نباید رفتار دخترها را با رفتار پسرها قیاس کرد...
از طرفی دوره و زمانه و فرهنگ دچار تغییر شده است و نوجوان ها حتی پسرها نیز از این الفاظ به کار میبرند...
گاهی اوقات دختری وارد یک گروه مجازی دوستان میشود که آن گروه دارای دختران خاصی است...
مثلا فرض کنید در یک گروه ده دختر با گرایش انحرافی باشند خوب مسلما پیشنهاد عشق و عاشقی به هم زیاد میشود
و ما تعجب میکنیم که چرا؟ در حالی که خودمان در محیط بدی قدم گذاشتیم و شاید بدشانس هستیم و دچار امتحان...
و گاهی اوقات مخاطبان گرگ در لباس میش هستند... مثلا پسری قصد گول زدن دختری را دارد و خود را دختر معرفی میکند
و گاهی دختری است که مقاصد شیطانی برای خود یا پسران دیگر دارد...

گاهی اوقات رابطه مجازی ما با دختران است اما انتظار داریم پسران ابراز کنند... خوب پسری نیست...در حالی که اگر پسری هم هست یا کم است یا متاهل و با اخلاق...
پس میتوان تصور کرد ما در گروهی هستیم که پسران دید منفی نسبت به دوستی یا ازدواج از طریق مجازی دارند پس چنین پسرانی اقدام به ابراز علاقه نخواهند کرد

و احتمالات دیگر....

هو العالم

با سلام طاعات و عباداتتون قبول درگاه حق
این موضوع دیگه قدیمی شده عزیزان

برا من که حل شده دیگه شما هارو نمیدونم:

پسرا 50 درصدشون مشکل مالی دارند و کار ندارند
10 درصدشون لا ابالی هستند و به درد زن گرفتن نمیخورند:-"
10 درصدشون معتاد هستند [-(
10 درصدشون میخوان زن بگیرن ولی اونقدر مامانی و عاجز هستند که نمیدونن کیو بگیرن اخرش هم با یه فرد اشتباهی ازدواج میکنه و کلا دید منفی به ازدواج و فلان
اون 20 درصد اخر که وضعشون خیلی عالی و قیافه و شخصیت و مقام بالا ....اینها هم خودشون رو خیلی دست بالا گرفتند و زن نمیخوانb-)

غیر از اینه؟ حالا امار ها یکم دقیق نیست دیگه ببخشید من امارگیر نیستم

من یادم میاد یه زمونی خیلی شیک لباس میپوشیدم و خوشگل میکردم وفکر میکردم اینطوری ممکنه کسی ازم خوشش بیاد و خواستگاری کنه ولی
مردهای متاهل و میانسال و پیر بهم متلک مینداختن از اون موقع دیگه واقعا حالم از مرد و ازدواج و شیک پوشیدن و...
بهم میخوره
( اینم عرض کنم که قیافم بدون روسری متوسط به بالاست و امور مالیمون هم خیلی خوبه و من هم دختر مذهبی هستم و محجبه)ولی خواستگار نیست که نیست به درک

طارق اللیل;927983 نوشت:
هو العالم

با سلام طاعات و عباداتتون قبول درگاه حق
این موضوع دیگه قدیمی شده عزیزان

برا من که حل شده دیگه شما هارو نمیدونم:

پسرا 50 درصدشون مشکل مالی دارند و کار ندارند
10 درصدشون لا ابالی هستند و به درد زن گرفتن نمیخورند:-"
10 درصدشون معتاد هستند [-(
10 درصدشون میخوان زن بگیرن ولی اونقدر مامانی و عاجز هستند که نمیدونن کیو بگیرن اخرش هم با یه فرد اشتباهی ازدواج میکنه و کلا دید منفی به ازدواج و فلان
اون 20 درصد اخر که وضعشون خیلی عالی و قیافه و شخصیت و مقام بالا ....اینها هم خودشون رو خیلی دست بالا گرفتند و زن نمیخوانb-)

غیر از اینه؟ حالا امار ها یکم دقیق نیست دیگه ببخشید من امارگیر نیستم

من یادم میاد یه زمونی خیلی شیک لباس میپوشیدم و خوشگل میکردم وفکر میکردم اینطوری ممکنه کسی ازم خوشش بیاد و خواستگاری کنه ولی
مردهای متاهل و میانسال و پیر بهم متلک مینداختن از اون موقع دیگه واقعا حالم از مرد و ازدواج و شیک پوشیدن و...
بهم میخوره
( اینم عرض کنم که قیافم بدون روسری متوسط به بالاست و امور مالیمون هم خیلی خوبه و من هم دختر مذهبی هستم و محجبه)ولی خواستگار نیست که نیست به درک


سلام

اول نکته ای را خدمت شما عرض نمایم
ایران و ایرانی
ازدو چیزی رنج می برد . تا این دو مورد حل نشود
شاهد این از هم گسختگی و افول اخلاقیات در جامعه هستیم
1/فقر مالی
2/فقر جنسی
طبق آمار آرا ئه شده از سوی سرکار حالا با مقدار با لا و پایین
که موید این موضوع است
جوانان بدلیل بیکاری و نداشتن شغل ودرآمدی امکان ازدواج حتی با یک دختر روستایی برایشان امکان پذیر نیست
چه برسد
دختران شهری که تحصیل کرده دانشگاه هستن
و توقعات بسیاری با لایی دارن

از سویی
هم آمارها با لا طلاق سبب شده است
هم پسران وحشت داشته باشن
و هم خانواده دختران

آلان
متاسفانه آمار خیانت های خانم های شوهردار با چندین بچه گوی سبقت را از مجردهها برده است
امروز خیانت
در بین خیلی از دختران و پسران ب وفور و جود دارد

جسارتا
الان با چندین نفر
لحظه بعد
با چندین نفر دیگر
هیچ ابایی هم وجود ندارد

عوامل ترس از ازدواج بسیار زیاد است
اعتماد و اطمینانی نیست
ما ها
همه این روابط اخلاقی شکننده و توام با خیانت هم در فضای حقیقی و مجازی کرارا شاهد هستیم
اوضاع اوضاع خوبی نیست
اما
اون 20 درصد جوان مرفه
هم
با توجه ب اینکه از لحاظ موقعیت مالی و تحصیلی و زندگی در شرائط عالی هستن
و میدان انتخاب
و گزینش
برای آنها بسیار متنوع و زیاد است
بدنبال
ایده آل هستن
چون متاسفانه
بدلیل روابط آزاد ی که با جنس مخالف دارن
و خیانت ها
را از نزدیک شاهد هستن
بدنبال گزینه ها یی هستن
که هم از لحاظ حجاب پوششی و رفتاری و کلامی ب معنای واقعی کلمه باشن

آرمین...;927995 نوشت:
بدنبال گزینه ها یی هستن
که هم از لحاظ حجاب پوششی و رفتاری و کلامی ب معنای واقعی کلمه باشن

این مورد که فرمودید جز افراد دین دار هست( اینها هم چند گروهند خودشون که خشکه مقدس ها و افراطی ها هم
جزوشونه دسته ای هم هست که دختر خوشگل بدپوشش میگیره و به زور میخواد مسلمونش کنه مسخرست)
افرادی که مقید به دین و مذهب نیستند زن نمیخوان چون از خانومهای فاسد جامعه بهره کشی کردن

من اینها رو دیدم که میگم.

طارق اللیل;927998 نوشت:
این مورد که فرمودید جز افراد دین دار هست( اینها هم چند گروهند خودشون که خشکه مقدس ها و افراطی ها هم
جزوشونه دسته ای هم هست که دختر خوشگل بدپوشش میگیره و به زور میخواد مسلمونش کنه مسخرست)
افرادی که مقید به دین و مذهب نیستند زن نمیخوان چون از خانومهای فاسد جامعه بهره کشی کردن

من اینها رو دیدم که میگم.[/quote

فرمایش سرکار را کاملا قبول دارم
جوانانی را می شناختم
که دین دار هم نبودن
اتفاقا
اصلا دل خوشی از دین نداشتن
اما
بعدا
خانم های را انتخاب کردن که محجبه بودن

حداقل
من تا کنون 3 مورد از این دسته افراد را سراغ دارم

اما
اون جوانان با روابط آزادشان ب این صورت
بقول سرکار
افراطی و خشک مذهب هم
تحت عنوان صیغه و متعه و بحث و مباحث و ووو

این ها
واقعیت ها جامعه ما هستن
هم سرکار حتما دیدید هم من
قابل کتمان نیستن
وقتی
حتی ی جوان باصطلاح خودش مذهبی
ب دختر خانمی ابراز علاقه حالا چ فضای حقیقی و مجازی می نماید
بعد می بینی
چقدر جسور است
حتی حرمتی هم ن برای عشقش و حرفش ن آن خانم قائل نیست
با دختران
دیگر
بگو و بخند و شوخی و گل و قلب و استیکر های لاو
بذل و بخشش می کند
یا بر عکس

پایبند ب یک نفر نیستند !
حریمی قائل نیستند

بسم الله الرحمن الرحیم

خب این دو مقوله 180 درجه با هم اختلاف فاز دارند .

دوست شدن و صمیمی شدن یک دختر (دختران) با شما ===> (البته بیشتر یک دوستی در حالت صمیمی میتونه باشه با ابراز محبت زیاد )

خیلی با این فرق دارد که پسری (با عشق) خواهان دختری شود .
__

چون در حالت صحیح اگر ابراز علاقه ای بود باید به ازدواج منجر شود و در حالت دوستی هم غیر صحیح است .
.

در ازدواج هم بیشتر تاکید روی عشق بعد ازدواج هست که با رعایت کردن صحیح اصول و ضوابط و با دل نشستن در حد معمول به مرور ایجاد میشود
باید تمرکز کرد

وگرنه هم دوست شما بهتون ابراز علاقه و عشق میکنه ممکن هست در برهه ای از زمان به کلی فراموشتون کنه

دلا یاران سه قسمند، گر بدانی

زبانی اند و نانی اند و جانی

به نانی نان بده، از در برانش

محبت کن به یاران زبانی

ولیکن یار جانی را نگه دار
[=arial]به پایش جان بده تا می توانی.

"مولوی"

عبد عاصی;928045 نوشت:
دلا یاران سه قسمند، گر بدانی

زبانی اند و نانی اند و جانی

به نانی نان بده، از در برانش

محبت کن به یاران زبانی

ولیکن یار جانی را نگه دار
[=arial]به پایش جان بده تا می توانی.

"مولوی"

سلام
اگر یار جانی پیدا شد
سلام
ب ایشان بر سایند
کدام یار جانی
خخخخخ
الآن ابراز عشق
بعد
با دهها نفر دیگه
حیف از جان !
مولوی بنده خدا
شرائط این دوره و زمانه مارا پیش بینی نکرده بود!

ابوالفضل;928023 نوشت:
در ازدواج هم بیشتر تاکید روی عشق بعد ازدواج هست

سلام ابوالفضل عزیز
از تمام کارشناسان خانواده در سایت بپرسید ، بلااستثناء میگویند علاقهء قبل از ازدواج بسیار مهم ، بلکه ضروری است
آنچه که اشتباه است ، این است که دختر یا پسر فقط به همین علاقه توجه کند و عقل را کنار بگذارد
در واقع هر دو با هم لازم هستند. هم علاقه و احساس ؛ هم عقل و تناسب

سلام

ابوالفضل;928023 نوشت:
رعایت کردن صحیح اصول و ضوابط و با دل نشستن در حد معمول

منظورم منم از به دل نشستن همین علاقه ای هست که قبل ازدواج باید وجود داشته باشه و بعد ازدواج مدیریت بشه تا روز به روز تقویت بشه
علاقه که بر اساس جور بودن اخلاق و رفتار و هدف ها و . . . و شناخت در حد قابل قبول
و..
--
چیزی که نهی کردم این بود :
عشق های اتشینی که بدون شناخت دقیق و با هجمه ای از احساسات ظاهر میشوند معمولا با گذشت زمان فرو کش می کنند ( در بیشتر موارد)

Reza-D;928086 نوشت:
سلام ابوالفضل عزیز
از تمام کارشناسان خانواده در سایت بپرسید ، بلااستثناء میگویند علاقهء قبل از ازدواج بسیار مهم ، بلکه ضروری است
آنچه که اشتباه است ، این است که دختر یا پسر فقط به همین علاقه توجه کند و عقل را کنار بگذارد
در واقع هر دو با هم لازم هستند. هم علاقه و احساس ؛ هم عقل و تناسب

اتفاقا باید خدمتتون عرض کنم مثلا یک مورد از این عشق های دخترانه واقعا مشکل دار بود:| طرف مثل یک پسر از من مراقبت میکرد و نسبت بهم غیرتی بود....خب چون هم جنس بود واقعا ازار دهنده است...ادم دوست داره این چیزا رو از جنس مخالفش ببینه...من واقعا بدم میاد خاستگار گدایی کنم.اینکه برو تو محافل گرم بگیر با خانوما با پیرزنا:| اینکه میان خواستگاریت فلان لباس و ارایشو کن ک خوشون بیاد......:-&البته خواستگار هست اما همشون نصفه ول میشن یا ما نمیخوایم شرایطشو نداره. اما خب تجربه دوست داشتن ی چیز دیگس با اینکه طرف مادرشو میفرسته میان میبینن احترام میذاریم و میرن و خلاص:|....گاهی خوشحال کننده اس ک میرن واقعا....که تمام کمالاتی ک باعث شده زنگ پشت زنگ اصرار کنن ک اجازه بدید رو میذارن کنار و چون شاه پریون نیستی بذارنت کنار....در همین سطح همون بهتر ک برن!...( حالا شاید پسره میومد اون خوشش میومد یا من بدم میومد!) اینکه پسری تورو بخواد و بیادخواستگاریت خیلی فرق داره تا مث ی خریدار بیان نگاهت کنن و برن پی کارشون...بابا ت ی لباس مخری برا بچت ممکنه نخوادش بیای عوض کنی این که دیگه به قول مادربزرگم دوسر ی بالینه!

یاس...;928142 نوشت:
اتفاقا باید خدمتتون عرض کنم مثلا یک مورد از این عشق های دخترانه واقعا مشکل دار بود:| طرف مثل یک پسر از من مراقبت میکرد و نسبت بهم غیرتی بود....خب چون هم جنس بود واقعا ازار دهنده است...ادم دوست داره این چیزا رو از جنس مخالفش ببینه...من واقعا بدم میاد خاستگار گدایی کنم.اینکه برو تو محافل گرم بگیر با خانوما با پیرزنا:| اینکه میان خواستگاریت فلان لباس و ارایشو کن ک خوشون بیاد......:-&البته خواستگار هست اما همشون نصفه ول میشن یا ما نمیخوایم شرایطشو نداره. اما خب تجربه دوست داشتن ی چیز دیگس با اینکه طرف مادرشو میفرسته میان میبینن احترام میذاریم و میرن و خلاص:|....گاهی خوشحال کننده اس ک میرن واقعا....که تمام کمالاتی ک باعث شده زنگ پشت زنگ اصرار کنن ک اجازه بدید رو میذارن کنار و چون شاه پریون نیستی بذارنت کنار....در همین سطح همون بهتر ک برن!...( حالا شاید پسره میومد اون خوشش میومد یا من بدم میومد!) اینکه پسری تورو بخواد و بیادخواستگاریت خیلی فرق داره تا مث ی خریدار بیان نگاهت کنن و برن پی کارشون...بابا ت ی لباس مخری برا بچت ممکنه نخوادش بیای عوض کنی این که دیگه به قول مادربزرگم دوسر ی بالینه!

سلام
یه امری هست که در برهه ای از سن ( بخصوص در نوجوانی و اوایل جوانی ) ممکن هست رخ بده و من در پسران هم دیدها م .
به نظرم راهکارش هم اینه شما خیلی گرم نشوید و خودتون رو دور کنید و عادی رفتار کنید تا حاد نشه

-

و اینکه گفتیم خواستن و دوست شدن یک دختر خیلی متفاوته با خواستن و اظهار علاقه یک پسر .
و معیارها و خصوصا هدف هر دو متفاوت
_____

باید این نکته رو هم در نظر بگیرید که یه موقعی ممکن هست پسر خوشش بیاد و مادرش رو یا کس دیگه رو واسطه کنه .

سلام
از کاربران بابت صراحت بیانم عذر خواهی می کنم
ب نظر من در اینگونه مسائل هر چه فرد پخت تر و عاقلانه تر رفتار نماید. .
نتیجه بخش تر است !

دوری از دوستانی که زیاد میزان ب نظر نمی رسند !
یک امر واجب است !

جسارتا
هر چیزی که کمیاب تر و خاص تر و مغرورتر و با وزین تر باشد
ملاک
گزینش
پسران و دختران است !
الان هیچ پسری حتی اون که اعتقاد دینی اش هم کمتر است
ب دنبال چنبن دختر خانم ها است
و گرنه
از این قماش خانم ها و پسران
چه در فضای حقیقی و مجازی
چقد زیاد است . و در دسترس هستن
که اوقات بیکاری جوانان علاف و بیکار را جهت گذران اوقات پر کند
خانمی
که اجاره بدهد
هر کسی و نا کسی
از راه نرسیده چهارتا تیکه بارش کند
و اخم ب ابروش نیازه

و ژست روشنفکری و آزاداندیشی می گیره
و پشت بندش انواع پسران هم با شوخی و مراحم و خزعبلات و چند استیکر و وووواهمراهی اش می کند
گزینه مناسبی نمی تواند برای ازدواج باشد
الان
خیلی از دختران و پسران جامعه ما با روابط بی درو پیکر با یکدیگر در ارتباط هستن
و حتما
در فضای خصوصی تر هم این روابط ب اشکال دیگر ادامه دارد
با این روند
ن پسره نیاز ب همسر داره
ن خانم نیاز ب شوهر
پروندههای بسیار زیاد از اینگونه روابط ها و خیانت ها ب عشق و همسر و خانواده وجود دارد

مشکل امروزه ما
این است
با عرض معذرت
ن پسر و ن دختر
ب یک نفر پایبند نیست
امروزه
هر پسر و دختری
با چندین نفر ارتباط دارد
حالا چه در آشکارا با وقاحت تمام و چه پنهانی و فضاهای خصوصی تر

خاص بودن و کمیاب بودن و متفاوت بودن و مغرور بودن
این 4گزینه ای
که
ب سختی پیدا می شود

آرمین...;928216 نوشت:
جسارتا
هر چیزی که کمیاب تر و خاص تر و مغرورتر و با وزین تر باشد
ملاک
گزینش
پسران و دختران است !

این نظر شماست!

من دقیقا همونم خیلی جدی و سنگین و فلان و هییییییییچ خواستگاری ندارم

دختر عموم خیلی معاشرتی و با پسرا راحت .....اونقدر خواستگار داره همین امروز و فرداست که بره محجبه هم نیست

طارق اللیل;928222 نوشت:
این نظر شماست!

من دقیقا همونم خیلی جدی و سنگین و فلان و هییییییییچ خواستگاری ندارم

دختر عموم خیلی معاشرتی و با پسرا راحت .....اونقدر خواستگار داره همین امروز و فرداست که بره محجبه هم نیست

سلام بر شما
بعنوان ی آقا
این نظر اکثریت آقایان با غیرت و غیور است !!!!

خوب
آیا باید دید دوام و قوام ادامه زندگی با چنین افرادی چه مدت است ؟
من
هم دیدم
متاسفانه
دختر خانمی آزاد که متاسفانه هر بار با یک پسری بود
ازدواج
با پسری نمود
اما زندگی اونا بیشتر 2 سال دوام نداشت !
خوب بحث خواستگار ی مقوله ای است
که در پست قبلی هم سرکار خانم ب آن اشاره داشتید

اغلب
آقا پسر هها یا بیکار هستن و بی پول که پول تو جیبی خودشان را هم ندارد
نا چارا میر ن از مادرشان می گیرن
بماند
حالا عده ای دیگر معتاد و سیگاری و آلوده ب شرب خمر وووو
مهم
یک ازدواج کردن صرف نیست
اونچه اهمیت داره
خواستگاری باشد
تمامی شرائط را برای اداره کردن و تشکیل ی خانواده مستقل را بدون کمک خانواده داشته باشد !
و ب تمامی استقلال های لازمه رسیده باشد
و بتواند شما را خوشبخت بکند
ن صرف حک مهر یک اسم آقا در شنا سنامه
الان شما آمارههای طلاق انجام شده را مطالعه بفرمایید
بازهم ب عنوان یک پسر عرض می کنم
آقایان بدنبال خانم های هستن با عفت و با تقوا و کمیاب و خاص
ن اینکه
...

یاس...;928142 نوشت:
من واقعا بدم میاد خاستگار گدایی کنم.اینکه برو تو محافل گرم بگیر با خانوما با پیرزنا
لازم به این کار نیست، فقط لازمه خودتون باشید ولی بیشتر دیده شوید یعنی بیشتر در محافل و مساجد و جلسات حضور داشته باشید
یاس...;928142 نوشت:
اینکه میان خواستگاریت فلان لباس و ارایشو کن ک خوشون بیاد
این هم قبول ندارم و در جلسه خواستگاری هم باید خودتون باشید
یاس...;928142 نوشت:
اینکه پسری تورو بخواد و بیادخواستگاریت خیلی فرق داره تا مث ی خریدار بیان نگاهت کنن و برن پی کارشون
حتی اگر اینجوری هم باشه و پسری به شما علاقمند بشه راه درستش اینه که از مادر یا خواهرش خواهش کنه برای خواستگاری پا پیش بگذارن...یه پسر مومن و معتقد نمیره مستقیم خودش اعلام خواستگاری کنه.
و بر این اساس،این احتمال هم هست که بعضی از مادرهایی که برای خواستگاری شما اومدن منزلتون پسرشون اول شما رو دیده و خوشش اومده و خواسته مادرش اقدام کنه
طارق اللیل;928222 نوشت:
من دقیقا همونم خیلی جدی و سنگین و فلان و هییییییییچ خواستگاری ندارم

دختر عموم خیلی معاشرتی و با پسرا راحت .....اونقدر خواستگار داره همین امروز و فرداست که بره محجبه هم نیست

منم میتونم نمونه عکسش رو براتون مثال بزنم...همسر خودم که خانمی محجبه و معتقد هست و قبل از ازدواج هم همینطور بوده و با وجود سن کمش خواستگاران زیادی داشته...منظورم از بیان این حرف اینکه شما بر اعتقاد و حجاب خودتون بمونید، و نبود خواستگار شما رو دلسرد نکنه و نسبت به اعتقادات تون سست نکنه...ان شاءالله خدا همسر مناسب تون رو به موقعش جور خواهد کرد

mehrant;928232 نوشت:
حتی اگر اینجوری هم باشه و پسری به شما علاقمند بشه راه درستش اینه که از مادر یا خواهرش خواهش کنه برای خواستگاری پا پیش بگذارن

چون حق انتخاب ی چیز مساویه باید با پسر تشریف بیارن

mehrant;928232 نوشت:
بعضی از مادرهایی که برای خواستگاری شما اومدن منزلتون پسرشون اول شما رو دیده و خوشش اومده و خواسته مادرش اقدام کنه

پس باید بگم چ میکنه این بازیکن( مادر) ک میره و دیگه پیداشون نمیشه!

پ ن:

۱-جناب مهران شما هم بالاخره ازدواج کردی با همه اون مشکلات...دعا کن ماها هم ازدواج کنیم دیگه غرغر نکنیم8->
۲- ازدواج برای من مسالهخاصی نیست و خونمون راحتم واقعا منتهی وقتی به سن و سالم نگاه میکنم نگران بچه های نداشتم میشم:-s میدونم پر از سختی و مشکلاته تازه در حالت موفقیت امیزش:| ولی انگار باید اتفاق بیفته...

روزنه;927919 نوشت:
قایون جاذبه های اخلاقی شما رو نمیبینن.

خب راه حل؟

مادرا ک قربونشون برم فقط پری روی باشی کافیه حالا مار باش! منتهی ی مار خوشگل باش! ادعای دین مذهبشونم میشه......بخدا ک من اصلا در مورد انتخاب برادرم نظر نمیدم و مادرمم آنچنان رو قیافه حساس نیست از کیسایی ک انتخاب کرده میفهمم!
ی خواستگار با شعوری ک داشتم این بود. اولا پسرشون از من کوکتر بود ولی اومدن. با پسر هم اومدن گفت ک اون قراره بپسنده و زندگی کنه نه من! اومدن شرایطشو گفت وبا ایکه پسر بدش نمیومد باهام حرف بزنه اما ما جلسه رو تمام کردیم ب دلایلی....با اینحال مادرش بعدا ز زد و تشکر و ارزوی خوشبختی واسه من..... این فرهنگ و شعوره
ن کسی ک میاد و میره و .... تازه یکی داشتم ز زد و بهم گفت ما شرایطمون اینه خواستی زنگ بزن!:-o=))

یاس...;928251 نوشت:
مادرا ک قربونشون برم فقط پری روی باشی کافیه حالا مار باش! منتهی ی مار خوشگل باش! ادعای دین مذهبشونم میشه......بخدا ک من اصلا در مورد انتخاب برادرم نظر نمیدم و مادرمم آنچنان رو قیافه حساس نیست از کیسایی ک انتخاب کرده میفهمم!
ی خواستگار با شعوری ک داشتم این بود. اولا پسرشون از من کوکتر بود ولی اومدن. با پسر هم اومدن گفت ک اون قراره بپسنده و زندگی کنه نه من! اومدن شرایطشو گفت وبا ایکه پسر بدش نمیومد باهام حرف بزنه اما ما جلسه رو تمام کردیم ب دلایلی....با اینحال مادرش بعدا ز زد و تشکر و ارزوی خوشبختی واسه من..... این فرهنگ و شعوره
ن کسی ک میاد و میره و .... تازه یکی داشتم ز زد و بهم گفت ما شرایطمون اینه خواستی زنگ بزن!

یه بنده ی خدایی تماس گرفته بود بیان خواستگاری. اومدن. بعد فقط خواهر و مادر و عروس و دیگه رفتن و بعد از مدتی دوباره برگشتن با آقا پسر. حالا من که کلا از این مدل خواستگاری ها خوشم نمیاد ولی به هر حال واسطه ای که معرفی کرده بود چون آدم خوبی بود دیگه به همین حساب ها ما چیزی نگفتیم. رفتند که دیگه رفتند. خوب بعدا فهمیدم که کلا زیاد خواستگاری میرن. در تمام این مدت احساس می کردم که اصلا قصد ازدواج ندارند و بعدا که پرسیدم دیدم قصد دارن ولی زیاد خواستگاری می رن. ما هم هر دو جلسه خیلی احترام گذاشتیم. اصلا نفهمیدم چرا اومدند و چرا رفتند و بدون دلیل هم رفتند. که به نظرم یکی خیلی رفتار نادرستی هست بیای و بعد بری بحساب هیچی. چون خواستگاری زیاد میرن. من می دونی از چی ناراحت شدم از اینکه جامعه ی ما مسلمان هست و مثلا خیلی چیزها باید رعایت بشه و دین و ایمان شرط باشه ولی دریغ از یک رفتار محترمانه و طبق دین. میان و میرن. همش به این فکر می کردم که انقدر دختر مجرد زیاد شده که هر کسی هر جوری دوست داره رفتار کنه. امیدوارم یک روز آدم ها بفهمند رفتار درست چیه. با این که برادر دارم به خودم اجازه نمیدم تو نظرش برای ازدواج دخالت کنم و الکی بهانه بگیرم و الکی خواستگاری بریم و حتما حتما حرمت همه ی دخترها رو نگه می دارم به این دلیل که یک دختر در هر شرایطی که جامعه باشه یک انسانه با کلی عواطف و احساسات درونی. با وجود اینکه خواهرش هستم طرف دختری رو میگیرم که می خواد بریم خواستگاری. متاسفم برای خودم که باید رفتارهای غیرعقلانی و نامحترمانه ی آدمهای به ظاهر مذهبی رو تو جامعه ی اسلامی تحمل کنم.

در مورد دخترهای عاشق دخترهای دیگه اونا اختلال دارن ازشون دوری کنین.
اما در مورد خواستگارا حق با شماست به نظر من تا کسی رو نمیشناسین اصلا راه ندید خونتون اونا بیشتر برای تفریح میان تا خواستگاری یا ایده آل بخصوصی ندارن وگرنه لزومی نداره این همه گشتن.
من پنج شش سال پیش یه مورد اولین بار به این شکل اومد که خودشم درست حسابی معرفی نکرد اما همه چیز منو میدونست و میشناخت بعد کلی حرف غیر مرتبط به ازدواج رفتن و خبری نشد تا اینکه یک سال بعدش زنگ زدن که هنوز ازدواج کرده یا نه :">
باید قبول کرد که خواستگار مناسب کم هست اونایی هم که یه ذره شرایط مناسب داشته باشن خانوادشون شرایط اقتصادی عالی چهره عالی و همه چیز عالی رو میخوان. من خانواده ای میشناسم که هر سه پسرش اینجوری با وسواس براشون همسر انتخاب کرد و هر سه شون طلاق گرفتن و با فرد مناسب خودشون وصلت کردن. موارد خیلییی زیادن اما کسی توجه نمیکنه خیلی چیزایی که ما ظاهرا خوب میبینیم اینطور نیست و چه بسا کسی که ظاهرا پایین تر نشون میده عالیه.

سال ها هم خواستگار نداشته باشین هرگز اجازه ندین همچین افرادی که ارزشی به دختر و احساساتش نمیدن پا توی خونتون بذارن.
توانایی های خودتون و توی جامعه ثابت کنین و شیک باشین و اجتماعی ولی کاملا قدرتمند.
قطعا خدا برای هرکسی زوجی قرار داده.

یاس...;928251 نوشت:
خب راه حل؟

مادرا ک قربونشون برم فقط پری روی باشی کافیه حالا مار باش! منتهی ی مار خوشگل باش! ادعای دین مذهبشونم میشه......بخدا ک من اصلا در مورد انتخاب برادرم نظر نمیدم و مادرمم آنچنان رو قیافه حساس نیست از کیسایی ک انتخاب کرده میفهمم!
ی خواستگار با شعوری ک داشتم این بود. اولا پسرشون از من کوکتر بود ولی اومدن. با پسر هم اومدن گفت ک اون قراره بپسنده و زندگی کنه نه من! اومدن شرایطشو گفت وبا ایکه پسر بدش نمیومد باهام حرف بزنه اما ما جلسه رو تمام کردیم ب دلایلی....با اینحال مادرش بعدا ز زد و تشکر و ارزوی خوشبختی واسه من..... این فرهنگ و شعوره
ن کسی ک میاد و میره و .... تازه یکی داشتم ز زد و بهم گفت ما شرایطمون اینه خواستی زنگ بزن!:-o=))


اون مورد که دیگه .... Fool
آقایون از خانمی خوششون میاد که مستقل باشن و وابسته نباشن. وووو اما در آخر خودشون اعتماد نمیکنن و از مادرشون میخوان براشون مورد پیدا کنن و مادر ها هم شرایط خاص خودشون و دارن.

سلام
من توصیه میکنم شما سیبیل هاتون رو بزنید تا این دختران دست از سر شما بردارند (مزاح)

اما چون بحث شیرین ازدواج شد، من هم دوست دارم با اجازتون یک چیز بگم در این باب. بنظر من ازدواج هم مانند تمامی عقود، یک حالت معامله نیز در دل خودش دارد. البته معامله از جنس تهاتر(به معنی معاوضه کالا با کالا). یعنی پسر میدی دختر میگیری و برعکس.

مشکل ما این است که مانند هر معامله دیگر، ارزش جنس خودمان را معمولا بالاتر از ارزش واقعی میپنداریم. در طرف مقابل، خریدار نیز همیشه سعی میکند به قیمتی کمتر از ارزش واقعی بخرد. حالا اینجا مهم این هست که ما دست از طمع و خیال برداریم و به ارزش واقعی جنسمان آگاه و راضی شویم، و منتظر خریداری بمانیم که با دیدن ارزش واقعی، او نیز منصف و آگاه باشد و به همان قیمت از ما بخرد.

ببخشید اینقدر کالایی شد، ولی در حقیقت ازدواج نیز همین حالت را دارد.

من خیلی مشاده کرده ام در دختران و پسران جوان که ارزش و جایگاهشان را بیشتر از چیزی که در نظر دیگران است میدانند(ارزش نسبی برای ازدواج منظورم هست). برای همین دچار توقع و انتظارات بالا میشوند. و برای همین اینقدر مجرد میمانند تا تاریخ مصرفشان نزدیک انقضا بشود، و بعد مجبور شوند زیر قیمت واقعی بفروشند تا حداقل به کلی نابود نشود!

بازهم تاکید میکنم در مثل مناقشه نیست و فکرتان را از این موضوع که مثال من را تطابق بر ازدواج دهید خارج کنید.

فقط خواستم بگم، اگر ما همسر مناسب پیدا نمیکنیم، به حاطر این هست که توقعمان از میزانی که باید باشد بالاتر رفته است! فرض کنیم ما 10 میلیون جوان آماده ازدواج داریم. و از این 10 میلیون، شاید فقط 1000 نفر تحصیلات عالی در دانشگاه خوب دارند. پدر و مادر با وضع خوب دارند. شغل خوب دارند و .... بقیه ی 9 میلیون و 999 هزار نفر دیگر، این شرایط را ندارند! و جالب است اغلب ما در زمره همین 9 میلیون و 999 هزار نفر هستیم، اما چشم به آن 1000 نفر دوخته ایم!! خب مسلم است آن 1000 نفر اگر مثل ما بیندیشند هرگز ازدواج نمیکنند چون آنها نیز خودشان را در حد خودشان نمیدانند!!! و اگر عاقل باشند با خودشان ازدواج میکنند و نمیایند از 9 میلیونی ها زوج انتخاب کنند!

ضمنا اگر هنوز کسی معتقد است، حقش آن 1000 نفر هستند، بهتر است برود تلاش کند تا در تحصیلات یا در اشتغال یا در ورزش یا هتر و ... جزو آن 0.01% افراد قرار بگیرد تا بتواند با آنها ازدواج کند.

اگر افراد واقع بین باشند و هرکس حد واقعی خودش را بشناسد (چیزی که افراد عاقل و عادل دیگر تایید کنند)، میتواند ازدواج مناسب با همکفو خودش داشته باشد و خوشبخت شود.

[="Arial"]من نمیدونم چرا با هر کی حرف میزنم اخرش ختم به دعوا میشه باور کنین قصد من شرکت تو بحث همین ..حرف هام هم احساسی نیستش...

آرمین...;928047 نوشت:
سلام
اگر یار جانی پیدا شد
سلام
ب ایشان بر سایند
کدام یار جانی
خخخخخ
الآن ابراز عشق
بعد
با دهها نفر دیگه
حیف از جان !
مولوی بنده خدا
شرائط این دوره و زمانه مارا پیش بینی نکرده بود!

سلام دوست عزیز@};-happy
آره واقعا الان اوضاع زیاد جالب نیست...

تقلب و فریبکاری سکه بازار شده...

چند شب پیش دورهمی که موضوعش مربوط به تقلب و... بود دیدین!؟
خانمی رو آوردن که با اعتماد بنفس بالا از فریب همسرش گفت! گفت بعد اینکه بچم بدنیا امد و جا پام سفت شد خود واقعیم رو نشون دادم!:-o:-/@-) بعد هم جایزشو گرفت و رفت! :-"@-)@-)

من همینجوریش بدبین بودم، با دیدن این صحنه بدبینیم چند برابر شد:-s

آرمین...;928230 نوشت:

جسارتا
هر چیزی که کمیاب تر و خاص تر و مغرورتر و با وزین تر باشد
ملاک
گزینش
پسران و دختران است !

بعنوان ی آقا
این نظر اکثریت آقایان با غیرت و غیور است !!!!

بله این حرف رو قبول دارم، ولی بنظرم مغرور و جدی بودن و... باید بشکلی باشه که طرف مقابل اشتباهی به بداخلاق بودن طرف مقابل حکم نده...

عبد عاصی;928340 نوشت:
سلام دوست عزیز@};-happy
آره واقعا الان اوضاع زیاد جالب نیست...

تقلب و فریبکاری سکه بازار شده...

چند شب پیش دورهمی که موضوعش مربوط به تقلب و... بود دیدین!؟
خانمی رو آوردن که با اعتماد بنفس بالا از فریب همسرش گفت! گفت بعد اینکه بچم بدنیا امد و جا پام سفت شد خود واقعیم رو نشون دادم!:-o:-/@-) بعد هم جایزشو گرفت و رفت! :-"@-)@-)

من همینجوریش بدبین بودم، با دیدن این صحنه بدبینیم چند برابر شد:-s

بله این حرف رو قبول دارم، ولی بنظرم مغرور و جدی بودن و... باید بشکلی باشه که طرف مقابل اشتباهی به بداخلاق بودن طرف مقابل حکم نده...

سلام دوست عزیز
طاعات و عبادات شما هم مقبول حق

امیدوارم
که اوضاع خوب خوب بشه

آرزو دارم
ب کسی دروغ نگوئیم
خیانت نکنیم
فریب ندیم
تا
دروغ نشنویم
خیانت نبینیم
فریب نبینیم

چون با هر دستی بدیم . با همان دست می گیریم !

توجیه ممنوع

غرور لازمه ی خانمه است .
چون حریمی است
و خط قرمزی برای اوست !
این با بد اخلاقی فرق داره ...

سلام

با توکل بخدا و امید ب او
و تقوا الهی

قطعا

اندکی صبر ...سحر نزدیکست....

zahra*;928255 نوشت:
امیدوارم یک روز آدم ها بفهمند رفتار درست چیه.

یاس...;928251 نوشت:
ی خواستگار با شعوری ک داشتم این بود...

با سلام و احترام
داشتم نظرات رو می خوندم به اینجا که رسیدم گفتم باید باید منم حرفم
ای مطلبی که شما فرمودید مشکل منم هست
من چند مورد رفتم خواستگاری سنتی- تا الانش اینجور بودم که پسندم نبوده اول دوستی باشه یا خودم ابتدا اقدام کنم
چندین مورد بوده که خود خانواده دختر، پیش قدم شدن.
من برای تمام این موارد با اضطراب حاضر به رفتن برای آشنایی شدم چون که
1- اون دیدار اوین دیدار بوده خب شاید من ایشون رو پسند نکنم! اونوقت چی باید بگم؟
2- شاید اون پسند کرد اما من نه. خب دیگه بدتر. حالا باید چی بگم؟
3-اصلا مگه من میخوام جنس بخرم که مجبورم اینجور رفتار کنم؟
4- شاید ظاهرش رو شند کردم اما منش اون رو پسند نکردم ولی اون من رو پسند کرد. خب چی باید بگم؟
همه اینا مواردی بودن که دونه دونه برام اتفاق افتادن.
به همین دلیل چندین مورد بهم معرفی کردن که من دیگه حاضر نشدم اقدام کنم.
خب شما که خانم هستید بفرمایید راهنمایی کنید من چکار کنم؟ چاره چیه؟
نمیشه که من به دختره بگم بیا ببینمت. نمیشه هم به واسطه دختره که مثلا خواهرشه بگم ی برنامه بریز من یواشکی خواهرتو ببینم که اگه پسند نکردم ضایع بازی نشه. نمیشه هم که خودم باش اول دوست بشم. نمیشه هم که تو خیابون دختری رو اگه دیدم بیافتم دنبالش.
پس چی کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نیکوکار;929389 نوشت:
پس چی کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

یا شما پسند نمی کنید یا ایشون یا هر دو
مشکل این چیزا نیست. مشکل اینه که بعضی ها عادت دارند کلا برند خواستگاری ولی به هر حال هر دو طرف حق انتخاب دارند ولی باید حتما احترام دختر و پسر نگه داشته باشه. ما خودمون رو جای دیگری قرار بدیم. به هر حال دختر خانم ها احساساتی هستند. این طور نباشه که مثل لباس رفتیم دیدم و اگر خوب بود بگیم حالا بگذار چند جا دیگه بریم شاید بهترش بود. فرقی بین لباس و انسان وجود داره حتما!
من که نمی دونم شما چطوری آشنا شدید. خوب سر کار و اینا باشه میشه بهش بگید که همدیگه رو ببینید البته خانواده ها در جریان باشند.
اگه خیلی چهره براتون مهمه می تونید از دور ببینیدش. مثلا آدرس اگه داشته باشید. اگر پسند نکردید دیگه خواستگاری نرید. در غیر این صورت خواستگاری رفتن که مشکلی نداره. یا شما قبول نمی کنید یا ایشون مسئله رفتار آدم هاست.

نیکوکار;929389 نوشت:
با سلام و احترام
داشتم نظرات رو می خوندم به اینجا که رسیدم گفتم باید باید منم حرفم
ای مطلبی که شما فرمودید مشکل منم هست
من چند مورد رفتم خواستگاری سنتی- تا الانش اینجور بودم که پسندم نبوده اول دوستی باشه یا خودم ابتدا اقدام کنم
چندین مورد بوده که خود خانواده دختر، پیش قدم شدن.
من برای تمام این موارد با اضطراب حاضر به رفتن برای آشنایی شدم چون که
1- اون دیدار اوین دیدار بوده خب شاید من ایشون رو پسند نکنم! اونوقت چی باید بگم؟
2- شاید اون پسند کرد اما من نه. خب دیگه بدتر. حالا باید چی بگم؟
3-اصلا مگه من میخوام جنس بخرم که مجبورم اینجور رفتار کنم؟
4- شاید ظاهرش رو شند کردم اما منش اون رو پسند نکردم ولی اون من رو پسند کرد. خب چی باید بگم؟
همه اینا مواردی بودن که دونه دونه برام اتفاق افتادن.
به همین دلیل چندین مورد بهم معرفی کردن که من دیگه حاضر نشدم اقدام کنم.
خب شما که خانم هستید بفرمایید راهنمایی کنید من چکار کنم؟ چاره چیه؟
نمیشه که من به دختره بگم بیا ببینمت. نمیشه هم به واسطه دختره که مثلا خواهرشه بگم ی برنامه بریز من یواشکی خواهرتو ببینم که اگه پسند نکردم ضایع بازی نشه. نمیشه هم که خودم باش اول دوست بشم. نمیشه هم که تو خیابون دختری رو اگه دیدم بیافتم دنبالش.
پس چی کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام
خیلی خوبه که توی تمام موارد شما پسند شدین.

پس از این لحاظ مشکلی نخواهین داشت.

اما بهتره قبل از معرفی اول شرایط ظاهری و معیارهای ظاهری و اصلی اخلاقیتون و بفرمایین تا بر اساس اون برن خواستگاری و وسواس هم نداشته باشین. مهم پاکی هست نباید وارد جزئیات شد. آقایون خیلی وسواسی عمل میکنن. و این حرفم شده بهانشون که از اولم کامل پسند نکردم تمام معیار هامو نداشت.

روزنه;929403 نوشت:
سلام
خیلی خوبه که توی تمام موارد شما پسند شدین.

پس از این لحاظ مشکلی نخواهین داشت.

اما بهتره قبل از معرفی اول شرایط ظاهری و معیارهای ظاهری و اصلی اخلاقیتون و بفرمایین تا بر اساس اون برن خواستگاری و وسواس هم نداشته باشین. مهم پاکی هست نباید وارد جزئیات شد. آقایون خیلی وسواسی عمل میکنن. و این حرفم شده بهانشون که از اولم کامل پسند نکردم تمام معیار هامو نداشت.


سلام
البته یکی دو مورد هم بوده که اونا پسند نکردن.
متاسفانه سلیقه هامون خیلی باهم متفاوته. مثلا اعضای خانواده که می خوان برن جلو، میگن آره خوبه درصورتیکه مورد پسند من نیست.
بهرحال باید حداقل 70 درصد باهم تفاهم داشته باشیم (میانگین از همه لحاظ)

zahra*;929396 نوشت:
این طور نباشه که مثل لباس رفتیم دیدم و اگر خوب بود بگیم حالا بگذار چند جا دیگه بریم شاید بهترش بود. فرقی بین لباس و انسان وجود داره حتما!

خیر به هیچ وجه اینجور چیزی نبوده و نیست.

[="Arial"]

یاس...;926880 نوشت:
ممنون از همه ک وقت گذاشتید

[=arial]سلام
خواهش میکنم
اولا اینکه
دوستان زیاد سخت نگیرین در مورد مدل خواستگاری ها
باور کنین بعد ازدواج همش تبدیل میشه به خاطراتی که لبخند به لبتون میاره
من خودم کلکسیونی از خواستگارهای عجیب داشتم
یکی از خواستگارا دقیقا چند ساعت مونده به سال تحویل تشریف آوردن
اونم نه واسه پسر خودش واسه پسر همسایه
دلیلشم این بود که
این بچه تنهاست و همه کس و کارش تو تصادف مردن
هر چند دقیقه ای که زودتر ازدواج کنه واسش بهتره
واقعا هم انتظار داشت تا سال تحویل محضرم بریم =d>

یکی دیگه سه تا پسر داشت و زیاد حوصله خواستگاری رفتن نداشت
واسه همین همون اول که تماس میگرفت میگفت
من سه تا پسر دارم اگه دختراتون سه تا هستن بیایم خواستگاری ;;)

یکی دیگه کلا دلش از دست پسرش خون بود اومده بود یکم با مامانم دردودل کنه
آخرشم گفت دخترم اگه نظر منو میخوای اصلا ازدواج نکن فقط بدبختیه ~x(

همسر محترم هم که مادرشون اومده بود خونمون واسه مجلس امام حسین
وقتی دید برعکس دخترای دیگه تو جمع چادر سرمه و آرایش ندارم و ...
گفت دقیقا به درد پسر مذهبی من میخوری
قسمت جالبش اینجاس که یک ساعت تمام در مورد محسنات آقا پسرش گفت و
آخر سرم دم رفتن مجبورم کرد تا دم در برم و یه نظر پسرشو که اومده بود دنبالشون ببینم
وقتی آقارو دیدم به نظرم کوچکتر از من اومد و وقتی از مادرش پرسیدم
گفت آره خب این پسر کوچیکمه آخه اونی که منظورمه الان تو یه شهر دیگه اس
گفتم فعلا اینو ببینی فکراتو بکنی بالاخره اونم داداش اینه دیگه
بهش خبر میدم تا فردا خودشو برسونه ....

یعنی حسرت یه خواستگار درست درمون به دلم موند و آخرشم ازدواج کردم
و باور کنید الان خودم رو جزء خوشبخت ترین ها میدونم.

یاس...;926880 نوشت:
چرا وضعیت من اینجوریه؟

[=arial]
سلام
ببین محبوبیت بین یه جنسیت با مقبول نبودن بین جنسیت دیگه دقیقا رابطه داره
همین انجمن خودمون دقت کردی به پستای من؟
بیشتر صلواتای پستام از طرف آقایونه تا خانومها
و خانومهای زیادی توی سایت هستن که از من اصلا خوششون نمیاد
این معنیش اینه که خدای نکرده من سر و سری با آقایون اینجا دارم یا رفتار زننده ای ازم سر زده؟

پس مقبولیت بین آقایون معنیش سبک سری و حذف حجاب و چیزای دیگه نیست
اصولا آقایون از یه سری شخصیتها خوششون میاد همین
باور کن فکر نمیکنم کسی به سرسنگینی من توی فامیل وجود داشته باشه
تا جایی که بیشتر حمل بر غرور میکنن
ولی تو زندگی واقعی هم انقدری که با آقایون راحتم با خانوما مشکل دارم
مخصوصا اونایی که فکر میکنن اگه تو عشق همسر ذوب بشن
یا شعله های مادرانگیشون سر به فلک بکشه یعنی خیلی هنر کردن
واقعا از همچین زنایی بدم میاد
منکر احساسات و عواطف همسری و مادرانه در خانمها نیستم
ولی معتقدم هرکسی فارغ از همسر بودن و مادر بودنش یه انسانه
و قرار نیست نسبتهای یه آدم شخصیتش رو تحت الشعاع قرار بده
و در مورد آقایون هم همینطوره
فکر نمیکنم هیچ زنی از مرد وابسته خوشش بیاد

از طرفی با همه راحت بودنم هیچ مردی تا حالا به خودش اجازه نداده از خط قرمزهام عبور کنه
چون میدونن یک بار عبور از اعتقادات من برای همیشه رفتارم رو نسبت بهشون تغییر خواهد داد
پس با حجاب و متانت هم میشه مقبول و محبوب بود

البته برای مقبول بودن بین یه قشر خاص قرار نیست پا روی باورهامون بذاریم
یا رفتار زشتی رو انجام بدیم و خدای نکرده برای کسی دلبری کنیم
یا واسش نقش بازی کنیم
کافیه طیف مقابل رو خوب بشناسیم

ببین وقتی با یه آقای مذهبی نرمال طرفی
مطمئن باش طرف عاشق ناز و عشوه اس
ولی ناز و عشوه همسرش نه همه دخترا
عاشق اینه که به جنگ سوسک توی دستشویی بره
ولی فقط بخاطر همسرش
جیغ تو و بقیه دخترا درمقابل سوسک واسش میشه سوژه و تفریح
اشک همسرشه که دلشو میلرزونه اشک تو واسش میشه لوس بازی و نازک نارنجی بودن

من توی یه جمع قرار نیست دل پسر عمو پسر خاله همکار یا هر مرد دیگه ای رو بلرزونم یا خودمو واسش لوس کنم
پس اگه میخوام براش قابل احترام باشم
باید اولا اونو همونطوری که هست قبول کنم و بهش احترام بذارم
ثانیا انقدر شخصیتم رو تقویت کرده باشم که ناخودآگاه باعث احترام بقیه بشه.

و از روی تجربه بهت میگم
کافیه چندتا از آقایون فامیل تو صحبتای روزمرشون به صورت اتفاقی ازت تعریف کنن
و مثلا به همسر یا خواهرشون بگن یاس همچین حسنی داره
بهت قول صددرصد میدم ظرف چند روز تبدیل به منفورترین دختر فامیل بین جمع مونث میشی
و خیلی زود عشق و عاشقی از سر همشون میپره.

سوال:
من یک دختری هستم که دخترها عاشقم میشن ولی به ندرت خواستگار دارم.دوست دارم پسرها عاشقم بشن. چرا وضعیت من اینجوریه؟

پاسخ:
عوامل متعددی در ازدواج نقش دارند،مانند زیبایی،عقل و فهم،وجهه اجتماعی،وضعیت مالی، اخلاق، وضعیت خانوادگی و... طبیعتا هر دختری که در این ملاکها امتیاز بالایی دارد، خواستگار بیشتری دارد و هرچه امتیاز کمتر، خواستگار کمتر. البته به شرایط خواستگاران و وضعیت اقتصادی آنها و جایی که زندگی می کنید هم بستگی دارد. به عنوان مثال ممکن است به خاطر مشکلات اقتصادی، جوانان یک بخش یا روستا و یا شهر کوچک، امکان ازدواج نداشته باشند و در این صورت وضعیت همه دختران به یک شکل خواهد بود.

معمولا خواستگاران از طریق خانومها(مادر و خواهرها و یا خاله و عمه ها ویا دوستان آنها)با دخترها آشنا می شوند،یعنی آنها معرف هستند.برخورد اجتماعی دختر با خانومهایی که در ارتباط است، بسیار تعیین کننده است.اگر روابط اجتماعی او طوری باشد که تلقی افراد بزرگسال این باشد که رفتارش بچه گانه و سبک است، طبیعتا درمعرفی او احتیاط خواهند کرد.اما اگر رفتارش پخته و سنگین باشد، در معرفی او پیش قدم خواهند شد.

اگر سوال شود که چگونه آقایون جاذبه های ما رو ببینند؟
در پاسخ میگوئیم:
برای دیده شدن بایستی در جامعه حضور پیدا کرد.نباید انتظار داشت دختری که در خانه نشسته است، آقایان او را بشناسند.بنابراین راهی نمی ماند جز اینکه خانومهایی که او را می شناسند واسطه شوند و او را معرفی کنند.
خب البته خانومهایی که فعالیتهای اجتاعی دارند و یا شاغل هستند بطوریکه در جامعه در معرض دید آقایان هستند، بیشتر مورد شناسایی آقایان قرار می گیرند.
با توجه به اینکه شرایط دیده شدن برای بسیاری از دختران عفیف و محجوب وجود ندارد، این وظیفه بانوان است که پیش قدم شوند و دختران محجوب را به آقایان بشناسانند تا خدای نکرده دچار سرخوردگی نشوند وشانس ازدواج را از دست ندهند1.

موضوع قفل شده است