جمع بندی چرا کفاره روزه زن در زمان بارداری بر عهده زن است؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا کفاره روزه زن در زمان بارداری بر عهده زن است؟

وقتی اسلام فرزند رو متعل به مرد می دونه! پس چرا کفاره روزه دوران بارداری بر دوش زنه؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد مستنبط

superhero1993;926643 نوشت:
وقتی اسلام فرزند رو متعلق به مرد می دونه! پس چرا کفاره روزه دوران بارداری بر دوش زنه؟

سلام علیکم
سوال شما، ناظر به چند حکم شرعی در زمینه های عبادی و حقوقی است و قسمتی از آن هم به مسائل معارفی و کلامی برمی گردد:

  1. آیا یک انسان می تواند ملک انسان دیگر باشد؟
  2. نسبت فرزند با والدین چیست؟ آیا مسوولیت داشتن در قبال فرزند به معنی مالکیت بر فرزند است؟
  3. آیا تنها پدر نسبت به فرزند مسوولیت و ولایت دارد و مادر نسبت به فرزند مسوولیت و ولایت ندارد؟
  4. روزه و احکام شرعی، چه نسبتی با هر فرد دارد (در چه صورتی برایش مفیدند) ؟ آیا مصالح و آثار احکام شرعی، قابل جبران و بازیابی هستند یا خیر؟
  5. فرق کفاره و فدیه چیست و کدام یک به زن باردار تعلق می گیرد؟
  6. قضا، فدیه یا کفاره روزه زن با شوهر چه نسبتی دارد؟
جواب هر کدام از این سوالات به تفصیل در زیر می آید.

1)ملکیت انسان

هر انسانی، آزاد زاده می شود و تنها متعلق به خداست. بندگی و تعلق در سراسر هستی مختص به حق تعالی است که ایجاد به دست اوست.
خداوند در سوره تغابن می فرماید:

«لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ»[1]. مالکیت تنها مختص خداست و حمد و ستایش نیز مختص اوست.

2)نسبت فرزند و والدین

فرزند انسان نه کالا و وسیله است تا مال باشد و نه به ملک پدر یا مادر در می آید بلکه والدین مسوول او هستند و فرزندان هم باید نسبت به پدر و مادر مطیع باشند. اطاعت به معنی بندگی و ملکیت نیست. در خانواده، هم پدر مسوول است و هم مادر. لذا هم پدر بر اولاد خود ولایت دارد و هم مادر.

از آن طرف هم فرزندان بر والدین حقوقی دارند، حتی بعضی از این حقوق مربوط به قبل از تولد می باشد. در واقع این حق و تکلیف، دو طرفه است.

3)سفارش به احترام و اطاعت مادر بیشتر از پدر

اگر فرزند تنها متعلق به پدر بود، هم مسوولیت او منحصرا بر عهده پدر قرار می گرفت و هم وجوب احترام و اطاعت مختص پدر بود. یعنی تمام تکالیف و مسوولیتهای فرزند، تنها بر گردن پدر بود و از آن طرف هم حقوق زیادی به صورت انحصاری به او تعلق می گرفت و از جمله اینکه فرزند تنها مکلف بود به پدر احترام بگذارد و از او اطاعت کند. در حالیکه مسوولیتهای مادر در قبال فرزند، بیش از هر کس دیگری است (مانند بارداری نه ماهه) و از آن طرف هم حقوقی که او گردن فرزند دارد از هر حقوق دیگری بیشتر است.

در احادیث، بیش از هر چیز، به احترام و اطاعت مادر سفارش شده است. حتی بیش از آنکه به احترام و اطاعت پدر سفارش شده باشد.

4) نسبت احکام شرعی با هر فرد و قابلیت بازیابی و جبران مصالح فوت شده

دستورات شرعی برای رشد انسان و جامعه می باشد. هر کس تنها با عمل شخص خود به تکلیفی که دارد، می تواند به مصالح و کمالات نهفته در آن برسد. در واقع، دستورات شرع، حق هر کسی از رشد و کمال را در دسترس او قرار می دهد. دستورات اجتماعی هم همین طور است. یعنی جامعه، با عمل به تکلیف اجتماعی، به کمالات مورد نظر خواهد رسید.
از این جهت هر انسانی تنها با مسوولیت شخصی خود اوست که امکان دست یابی به فواید و آثار اعمال و دستورات برایش ممکن می شود.

به طور طبیعی، بعضی از این دستورات، با هم تزاحم پیدا می کنند و شریعت علاوه بر بیان اصل دستورات، رابطه بین آنها را هم تنظیم می کند.
مثلا وقتی روزه با بارداری تزاحم پیدا کرد، و واجب شد که روزه نگیرد، یا به دلیل عذر شرعی دیگری، از روزه محروم شد، راه برای جبران کمالات و مصالح ناشی از روزه، باز است و باید قضا کند. در بعضی موارد هم برای جبران، باید فدیه بدهد.

حتی کسانی که بدون عذر شرعی هم خود را از خواص و کمالات روزه محروم کرده اند، خداوند کفاره را برای جبران قرار داده است.

5)فرق کفاره و فدیه و وظیفه زن باردار

وجوب کفّاره به عنوان عقوبت ارتکاب محرمات است، بر خلاف فدیه که رویکرد جبرانی نیز دارد. ضمن آنکه کفّاره اعم از مال و غیر مال است

پس اولا فدیه با کفاره فرق دارد و ثانیا آنچه بر حامله لازم می آید فدیه است نه کفاره، و ثالثا، این فدیه تنها در بعضی حالات، بر باردار لازم می شود و در بعضی حالتها فقط قضا لازم است. افطار روزه زن در دوران بارداری یا شیردهی و حکم آن به شکل زیر است:

زن بارداری که خوف از ضرر روزه بر جنین خود دارد و نیز زن شیردهی که بخاطر روزه، شیرش کم می شود و خوف ضرر طفل دارد، باید روزه اش را افطار کند و برای هر روزی فدیه بدهد و قضای روزه را هم بعدا بجا آورد. اما اگر فقط خوف بر خودش داشته –نه خوف بر کودک یا جنین- در اینجا فدیه لازم نیست و تنها باید قضا کند[2].

باید توجه کنید که برای حامله ای که روزه نمی گیرد، فدیه واجب است نه کفاره. هر چند مقدار آنها یک اندازه است.

6)نسبت روزه زن با مرد

فدیه روزه مانند قضا کردن یک مساله شخصی است تا فرد در تزاحم بین مسائل مختلف و طبیعی زندگی اش، وقتی نتوانست بین همه مصالح و فواید مهم جمع کند و ناچار شد از بعضی موقتا دست بردارد، بعدا بتواند جبران کند.

همان طور که قضای نماز مرد یا زن بر عهده خود اوست، قضا و فدیه و کفاره روزه هم بر عهده خود فرد است. مثلا اگر نماز صبح مرد بخاطر بیداری شبانه و پرستاری از همسرش، قضا شود، خود مرد باید به دنبال جبران فیض نماز صبح و کمال ناشی از آن باشد که با قضا شدن، از دستش رفته است. هر چند علت اصلی، پرستاری از زن باشد.

اگر زن مالی نداشته باشد که کفاره مربوط به ایام بارداری را بدهد، واجب نیست که به خاطر آن خود را به زحمت و رنج اندازد تا آن مالی کسب کرده و ادای دین کند. در این صورت، از جهت فقهی چیزی بر او نیست و از جهت کلامی و عقیدتی هم از در صورتی که قلبا مایل باشد و نیت او بر جبران بوده است، از مصالح و آثار محروم نمی ماند.

و الحمد لله


[/HR][1] . سوره تغابن ایه 1.



[2] . رساله آموزشی (بر اساس فتاوای مقام معظم رهبری)، ج 1 عبادات ص 267، بند 1، 2 و 5.

ممنون بابت پاسخگویی!
اما در ضمن مطالعه پاسخ شما سئوال دیگری برای ایجاد شد!
فرمودید پدر و مادر هر دو در قبال فرزند مسئول هستند! مگر در اسلام وظیفه تامین معاش و رسیدگی به امور فرزند وظیفه پدر نیست؟ من همیشه اینطور شنیدم که گفته شده درازای گناهان فرزند و خطای او علاوه بر خود فرزند، پدر در پیشگاه خدا مسئول است. اما از پاسخ شما اینگونه دریافت کردم که مادر هم در برابر همه امورات فرزند مسئوله؟ ایا درسته؟ اگر درسته پس چرا ولایت فرزند در اسلام و قانون کشورمون تنها متعلق به پدر می باشد؟

پرسش:
چرا با وجودی که اسلام فرزند را متعلق به مرد می داند، کفاره روزه دوران بارداری بر عهده خود زن می باشد؟

پاسخ:
اسلام فرزند را ملک کسی نمی داند و عبادات هر مکلفی، مانند نماز و روزه، بر عهده خود اوست. این پاسخ، مبتنی بر تبیین چند موضوع است:

1)ملکیت انسان
هر انسانی، آزاد زاده می شود و تنها متعلق به خداست. بندگی و تعلق در سراسر هستی مختص به حق تعالی است که ایجاد به دست اوست. خداوند در سوره تغابن می فرماید:«لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ»؛ مالکیت تنها مختص خداست و حمد و ستایش نیز مختص اوست.(1)

2)نسبت فرزند و والدین
فرزند انسان نه کالا و وسیله است تا مال باشد و نه به ملک پدر یا مادر در می آید بلکه والدین مسوول او هستند و فرزندان هم باید نسبت به پدر و مادر مطیع باشند. اطاعت به معنی بندگی و ملکیت نیست. در خانواده، هم پدر مسوول است و هم مادر. لذا هم پدر بر اولاد خود ولایت دارد و هم مادر. از آن طرف هم فرزندان بر والدین حقوقی دارند، حتی بعضی از این حقوق مربوط به قبل از تولد می باشد. در واقع این حق و تکلیف، دو طرفه است.

3)سفارش به احترام و اطاعت مادر بیشتر از پدر
اگر فرزند تنها متعلق به پدر بود، هم مسوولیت او منحصرا بر عهده پدر قرار می گرفت و هم وجوب احترام و اطاعت مختص پدر بود. یعنی تمام تکالیف و مسوولیتهای فرزند، تنها بر گردن پدر بود و از آن طرف هم حقوق زیادی به صورت انحصاری به او تعلق می گرفت و از جمله اینکه فرزند تنها مکلف بود به پدر احترام بگذارد و از او اطاعت کند. در حالیکه مسوولیتهای مادر در قبال فرزند، بیش از هر کس دیگری است (مانند بارداری نه ماهه) و از آن طرف هم حقوقی که او بر گردن فرزند دارد از هر حقوق دیگری بیشتر است. در احادیث، بیش از هر کس -حتی بیشتر از پدر-، به احترام و اطاعت مادر سفارش شده است.

4)نسبت عبادات و روزه زن با مرد
فدیه روزه مانند قضا کردن یک مساله شخصی است، همان طور که قضای نماز مرد یا زن بر عهده خود اوست. اگر زن مالی نداشته باشد که جبران مالی مربوط به ایام بارداری را بدهد، واجب نیست که به خاطر آن خود را به زحمت و رنج اندازد تا مالی کسب کرده و ادای دین کند.

توجه: آنچه بر باردار لازم است، فدیه است نه کفاره.
عبارت کفاره که در سوال آمده است، باید به فدیه تصحیح شود. وقتی روزه با بارداری تزاحم پیدا کرد، و روزه گرفتن جایز نبود، یا به دلیل عذر شرعی دیگری، از روزه محروم شد، راه برای جبران کمالات و مصالح ناشی از روزه، باز است و باید قضا کند. در بعضی موارد هم برای جبران، باید فدیه بدهد. آنچه گاهی بر حامله لازم می آید فدیه است نه کفاره: «زن بارداری که خوف از ضرر روزه بر جنین خود دارد و نیز زن شیردهی که بخاطر روزه، شیرش کم می شود و خوف ضرر طفل دارد، باید روزه اش را افطار کند و برای هر روزی فدیه بدهد و قضای روزه را هم بعدا بجا آورد. اما اگر فقط خوف بر خودش داشته –نه خوف بر کودک یا جنین- در اینجا فدیه لازم نیست و تنها باید قضا کند.»(2)

خلاصه سخن آن که:
اسلام، فرزند را ملک کسی نمی داند بلکه فرزند، دارای شخصیت انسانی مستقلی است و هرگز به ملکیت کسی در نمی آید. مادر بر فرزند ولایت دارد چون او را به دنیا آورده، بزرگ کرده، و مسوولیت اصلی در قبال تربیت اطفال را برعهده دارد.پدر هم در قبال مسائل حقوقی خانواده و فرزندان، تامین معاش و امورات زندگی، حفظ هویت و ساختار خانواده و فرزندان و ... مسوولیت دارد، در حالی که کفاره روزه مساله ای شخصی است و به خود زن مربوط می باشد و ارتباطی با ملکیت فرزند یا ولایت بر فرزند ندارد.

پی نوشت ها:
1. تغابن/1
2. نگاه کنید: رساله آموزشی (بر اساس فتاوای مقام معظم رهبری)، ج 1 عبادات ص 267، بند 1، 2 و 5.

موضوع قفل شده است