جمع بندی نگاهی دوباره به مبطلات روزه از دیدگاه قرآن و سنت و فقهای شیعه

تب‌های اولیه

54 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نگاهی دوباره به مبطلات روزه از دیدگاه قرآن و سنت و فقهای شیعه

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم

با توجه به نزدیک بودن ماه مبارک رمضان و روزه داری در این ماه شریف و مشکلاتی که بعضا موجب مشقت و سختی برای مسلمین میشود بر آن شدیم تا بررسی دیگر در احکام مبطلات روزه از دیدگاه منابع اسلامی خصوصا تشیع داشته باشیم

از دوستان و خوانندگان محترم تقاضا دارم دقت لازم را مبذول بفرمایند و از نظرات و انتقادات خودشان این حقیر رو محروم نکنند.

و اما مطالب:

قرآن کریم:


أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنْكُمْ فَالآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الأبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الأسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ وَلا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ 187

(در) شب روزه، نزديكى با زنان تان حلال گرديده است. آنان براى شما پوششى هستند و شما (هم) براى آنان پوششى هستيد. خدا (مى)دانست كه شما به خودتان خيانت مى كرده ايد، پس بر شما برگشت و از شما درگذشت؛ پس اكنون (در شب هاى ماه رمضان مى توانيد) با آنان همخوابگى كنيد، و آنچه را خدا براى شما (از فرزندان) مقرر داشته طلب كنيد، و بخوريد و بياشاميد تا خط سفيد (فجر) از خط سياه (شب) برايتان نمايان گردد؛ سپس روزه را تا (فرا رسيدن) شب (و نه غروب)به اتمام رسانيد. و در حالى كه در مساجد هستيد با آنان [:زنان] در نياميزيد. اينها حدود خداست. پس بدان ها (در تجاوز از آن ها) نزديك نشويد. اين گونه خدا آيات خود را براى مردمان بيان مى كند. شايد پروا كنند. 187 سوره بقره


بر مبنای نص آیه شریفه چند مطلب استنباط میشود:

اول اینکه 3 عمل موجب بطلان روزه است نه 9 چیز!! که بعض در رساله ها آمده!!دوم اینکه بقای بر جنابت تا اذان صبح و بعد از آن جایز است و مشکلی برای روزه ایجاد نمیکند و فقط برای نماز نیاز به غسل جنابت استسوم اینکه پایان وقت روزه لیل یعنی شب است نه غروب آفتاب

اما ادله و توضیحات هر یک را مفصلا عرض خواهم کرد


سنت قطعیه:

احادیث در جواز عدم غسل تا بعد از اذان صبح و صحت روزه با این حالت:[=&quot][/] [h=1][=&quot]تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان) ؛ ج‏4 ؛ ص213[/][/h] [h=1][=&quot]«620»[/][=&quot]- 27-[/][=&quot] سَعْدٌ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ حَبِيبٍ الْخَثْعَمِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:[/][=&quot] كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يُصَلِّي صَلَاةَ اللَّيْلِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ ثُمَّ يُجْنِبُ ثُمَّ يُؤَخِّرُ الْغُسْلَ مُتَعَمِّداً حَتَّى يَطْلُعَ الْفَجْرُ.[/][=&quot][/][/h] [h=1][=&quot]________________________________________
طوسى، محمد بن الحسن، تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، 10جلد، دار الكتب الإسلاميه - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.[/]
[=&quot][/][/h] [h=1][=&quot]
الإستبصار فيما اختلف من الأخبار ؛ ج‏2 ؛ ص88[/][/h] [h=1][=&quot]«276»[/][=&quot]- 13- فَأَمَّا مَا رَوَاهُ‏[/][=&quot] سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ حَبِيبٍ الْخَثْعَمِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:[/][=&quot] كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يُصَلِّي صَلَاةَ اللَّيْلِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ ثُمَّ يُجْنِبُ ثُمَّ يُؤَخِّرُ الْغُسْلَ مُتَعَمِّداً حَتَّى يَطْلُعَ الْفَجْرُ.[/][=&quot][/][/h] [h=1][=&quot]«277»[/][=&quot]- 14 وَ- مَا رَوَاهُ‏[/][=&quot] مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَبِيبٍ الْخَثْعَمِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:[/][=&quot] كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يُصَلِّي صَلَاةَ اللَّيْلِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ ثُمَّ يُجْنِبُ ثُمَّ يُؤَخِّرُ الْغُسْلَ مُتَعَمِّداً حَتَّى يَطْلُعَ الْفَجْرُ.[/][=&quot][/][/h] [h=1][=&quot]________________________________________
طوسى، محمد بن الحسن، الإستبصار فيما اختلف من الأخبار، 4جلد، دار الكتب الإسلامية - تهران، چاپ: اول، 1390 ق.[/]
[=&quot][/][/h]
[h=1][=&quot]وسائل الشيعة ؛ ج‏10 ؛ ص64[/][/h] [h=1][=&quot]12840- 5-[/][=&quot] «7»[/][=&quot] وَ[/][=&quot] بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ حَبِيبٍ الْخَثْعَمِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:[/][=&quot] كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يُصَلِّي صَلَاةَ اللَّيْلِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ- ثُمَّ يُجْنِبُ ثُمَّ يُؤَخِّرُ الْغُسْلَ مُتَعَمِّداً حَتَّى يَطْلُعَ الْفَجْرُ.[/][=&quot][/][/h] [=&quot]وَ[/][=&quot] بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى‏[/][=&quot] مِثْلَهُ‏[/][=&quot] «8»[/][=&quot]

[/] [h=1][=&quot]________________________________________
شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة، 30جلد، مؤسسة آل البيت عليهم السلام - قم، چاپ: اول، 1409 ق.[/][/h]
احادیث متعدد در عدم مبطل بودن دود-بخار آب-غبار غلیظ-قی کردن و اماله کردن:

[h=1][=&quot]تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان) ؛ ج‏4 ؛ ص189[/][/h] [h=1][=&quot]«535»[/][=&quot]- 2-[/][=&quot] وَ عَنْهُ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ‏[/][=&quot] لَا يَضُرُّ الصَّائِمَ مَا صَنَعَ إِذَا اجْتَنَبَ‏[/][=&quot] «2»[/][=&quot] ثَلَاثَ خِصَالٍ الطَّعَامَ وَ الشَّرَابَ وَ النِّسَاءَ وَ الِارْتِمَاسَ فِي الْمَاءِ.[/][=&quot][/][/h] [h=1][=&quot]________________________________________
طوسى، محمد بن الحسن، تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، 10جلد، دار الكتب الإسلاميه - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.[/]
[=&quot][/][/h]
[h=1][=&quot]الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج‏4 ؛ ص115[/][/h] [h=1][=&quot]2[/][=&quot]- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ ع‏[/][=&quot] أَنَّ عَلِيّاً صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ سُئِلَ عَنِ الذُّبَابِ يَدْخُلُ حَلْقَ الصَّائِمِ قَالَ لَيْسَ عَلَيْهِ قَضَاءٌ لِأَنَّهُ لَيْسَ بِطَعَامٍ‏[/][=&quot] «3»[/][=&quot].[/][=&quot][/][/h] [h=1][=&quot]________________________________________
كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي (ط - الإسلامية)، 8جلد، دار الكتب الإسلامية - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.[/]
[=&quot][/][/h]
[h=1][=&quot]تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، ج‏4، ص: 325[/][=&quot][/][/h] [h=1][=&quot]سَعِيدٍ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ:[/][=&quot] سَأَلْتُهُ عَنِ الصَّائِمِ يَتَدَخَّنُ بِعُودٍ أَوْ بِغَيْرِ ذَلِكَ فَيَدْخُلُ الدُّخْنَةُ فِي حَلْقِهِ فَقَالَ جَائِزٌ لَا بَأْسَ بِهِ قَالَ وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الصَّائِمِ يَدْخُلُ الْغُبَارُ فِي حَلْقِهِ قَالَ لَا بَأْسَ.[/][=&quot][/][/h] [h=1][=&quot]________________________________________
طوسى، محمد بن الحسن، تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، 10جلد، دار الكتب الإسلاميه - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.[/]
[=&quot][/][/h]
[h=1][=&quot]تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، ج‏4، ص: 210[/][=&quot][/][/h] [h=1][=&quot]الْحُسَيْنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ:[/][=&quot] قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع رَجُلٌ صَائِمٌ ارْتَمَسَ فِي الْمَاءِ مُتَعَمِّداً أَ عَلَيْهِ قَضَاءُ ذَلِكَ الْيَوْمِ قَالَ لَيْسَ عَلَيْهِ قَضَاءٌ وَ لَا يَعُودَنَّ.[/][=&quot][/][/h] [h=1][=&quot]________________________________________
طوسى، محمد بن الحسن، تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، 10جلد، دار الكتب الإسلاميه - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.[/]
[=&quot][/][/h]

و احادیث دیگر که متعدد است در کتب مختلف که صرف نظر میکنیم از نقل آنها

نظرات علما:

شیخ صدوق-فیض کاشانی-نعمانی-سید مرتضی-علامه حلی در تحریر-محقق اردبیلی-سید داماد باقی ماندن بر جنابت عمدا تا صبح رمضان را جایز میدانند

در مسند نراقی آمده است که بیشتر علما غبار غلیظ و دود را مبطل روزه نمیدانند مانند شیخ صدوق-دیلمی-شیخ طوسی در مصباح و محقق حلی در معتبر در مبطل بودن دود و بخار غلیظ تردید کرده و شهید ثانی در شرح لمعه دود و بخار آب را مبطل نمیداند

شیخ طوسی در استبصار میگوید ارتماس حرام است اما مبطل روزه نیست و علامه حلی در تذکره این سخن شیخ طوسی را پذیرفته است و سید مرتضی آن را مکروه میداندو ابن ابی عقیل آن را حلال میداند ابن ادریس حلی و شهید ثانی و محقق ثانی و فاضل هندی هم ارتماس را مبطل نمیداند از معاصرین هم آیت الله سید صادق روحانی و آیت الله دکتر محمد صادقی تهرانی آن را مبطل نمیدانند

ابن ادریس حلی قی کردن(استفراغ) را مبطل روزه نمیداند از معاصرین هم آیت الله دکتر محمد صادقی تهرانی مبطل نمیداند

در انتها یک نکته:

دروغ بستن به خداى متعال و پيامبران و ساير معصومان پيش از باطل كردن روزه ايمان را باطل مى كند، چه خدا و پيامبر را تكذيب كنى و چه به آنان نسبت دروغ دهى هر دو افتراى بر خداى سبحان و برحسب آياتى چند كفر است. ولى اگر اين دروغ بستن ها از روى عمد و عناد نباشد بلكه از روى نادانى و جهالت و يا غضب باشد روزه را باطل نمى كند .


توضیحات آیه شریفه را هم در پست بعدی ان شا الله عرض خواهم کرد

منبع:شرح لمعه شهید ثانی ترجمه سید مهدی داد مرزی و نرم افزار جامع الاحادیث 3/5 و http://www.olumquran.com/fa/publication/farsi-books/item/resale-novin

http://www.olumquran.com/fa/publication/farsi-books/item/tj-forghan1

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد مستنبط

رضا ثقلین;923840 نوشت:
بر مبنای نص آیه شریفه چند مطلب استنباط میشود:
اول اینکه 3 عمل موجب بطلان روزه است نه 9 چیز!! که بعض در رساله ها آمده!

سلام علیکم
به نظر می رسد شما تصور درستی از کلمه نص ندارید. نص در بیان شما به چه معناست؟ چون نص می تواند به معنی رایج و لغوی آن (یعنی متن و عبارت) یا در معنی اصطلاحی بکار رفته باشد (ظهور قوی به نحوی که احتمال مخالف در آن نباشد).
اگر منظورتان از عبارت "از نص آیه چند مطلب استنباط می شود"، نص در برابر ظاهر است، قطعا اشتباه است. چون آیه نسبت به مطالبی که برداشت کرده اید اصلا نص نیست، و اگر منظورتان نص به معنی متن است، باز هم غلط است چون زمانی می توانید چیزی را از کلمات متکلم برداشت کنید که او در مقام بیان آن بوده باشد. وقتی در یک عبارت، نسبت به یک مساله خاص، قرینه ای ندارید که اثبات کند متکلم در مقام بیان آن مورد خاص است، نمی توانید از کلماتی که تصریح یا ظهور در آن ندارد، لازمه های مورد نظر را برداشت کنید.

بهر صورت، آیه به هیچ عنوان در مقام حصر نیست. یعنی دلیلی ندارید که آیه در مقام برشمردن تمام مبطلات باشد.

رضا ثقلین;923840 نوشت:
بر مبنای نص آیه شریفه چند مطلب استنباط میشود:
اول ... دوم اینکه بقای بر جنابت تا اذان صبح و بعد از آن جایز است و مشکلی برای روزه ایجاد نمیکند و فقط برای نماز نیاز به غسل جنابت است


آیه به طور کلی بازه زمانی مربوط به جواز نزدیکی در شب ماه مبارک را بیان می کند و در مقام بیان جزییات نیست. مثلا وارد جزییاتی مثل محاسبه زمان غسل و کم کردن آن از این بازه نمی شود.
این بدان معنی نیست که زمان مورد نیاز برای غسل را حذف کرده و آیه دقیقا در مقام بیان این باشد که تا خود اذان لازم نیست از مفطرات دست بردارید!
خیر، اینها را خود عقل می فهمد.

رضا ثقلین;923840 نوشت:
بر مبنای نص آیه شریفه چند مطلب استنباط میشود:
اول اینکه ... . دوم اینکه بقای بر جنابت تا اذان صبح و بعد از آن جایز است و مشکلی برای روزه ایجاد نمیکند


موارد دیگری هم در شرع وجود دارد که بازه زمانی اصل حکم را به صورت کلی بیان می کند و به معنی این نیست که این حکم کلی، بیانگر تمام جزییات هم هست، مثلا بازه زمانی نماز ظهر و عصر به طور کلی از ظهر تا غروب است، اما وقتی وارد بیان جزییات می شویم، می بینیم که اگر نماز ظهر تا زمان اختصاصی نماز عصر به تاخیر افتاد –زمان اختصاصی نماز عصر یعنی زمانی که به اندازه چهار رکعت تا غروب وقت باقی است- دیگر نباید نماز ظهر را خواند، بلکه اول نماز عصر ادا می شود و سپس چون غروب شده، نماز ظهر را قضا می شود. همین طور است درباره نماز مغرب در وقت اختصاصی نماز عشا.

رضا ثقلین;923840 نوشت:
سوم اینکه پایان وقت روزه لیل یعنی شب است نه غروب آفتاب

ربطی به سوال شما ندارد و محل بحث ما نیست.

رضا ثقلین;923840 نوشت:
سنت قطعیه:

جوری نوشته اید سنت قطعیه که اگر کسی نداند، فکر می کند علما و مراجع از این روایات خبر ندارند. برادر عزیز، به چیزی سنت قطعیه می گویند که تعداد قابل توجهی روایت صحیح السند با آن در تعارض نباشد.
در خرج کردن اصطلاحات و عبارات کمی دقت و احتیاط هم خوب است!
با محکم حرف زدن، حرف آدم به کرسی نمی نشیند. بجای آن حرفهای محکم و قرص بزنید.

رضا ثقلین;923840 نوشت:
احادیث متعدد در عدم مبطل بودن دود-بخار آب-غبار غلیظ-قی کردن و اماله کردن:
... أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ‏ لَا يَضُرُّ الصَّائِمَ مَا صَنَعَ إِذَا اجْتَنَبَ‏ «2» ثَلَاثَ خِصَالٍ الطَّعَامَ وَ الشَّرَابَ وَ النِّسَاءَ وَ الِارْتِمَاسَ فِي الْمَاءِ.

[=Noor_Nazli]تکیه گاه اصلی شما آیه است و به استناد آن ادعا کردید که فقط سه چیز مبطل است.
در آیه اما اسمی از ارتماس در آب نیامده بود. حالا چطور در تایید ادعای خودتان به روایتی استناد می کنید که ارتماس در آب را جزو مبطلات معرفی کرده است؟

رضا ثقلین;923840 نوشت:
الكافي ج‏4 ؛ ص115 ح 2- عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ ع‏ أَنَّ عَلِيّاً صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ سُئِلَ عَنِ الذُّبَابِ يَدْخُلُ حَلْقَ الصَّائِمِ قَالَ لَيْسَ عَلَيْهِ قَضَاءٌ لِأَنَّهُ لَيْسَ بِطَعَامٍ‏

به چیزی استناد کرده اید که به هیچ عنوان ربطی به ادعای شما ندارد.

همه مراجع می گویند اگر چیزی بی اختیار وارد حلق بشود، مبطل نیست. چه طعام باشد و چه غیر طعام.
راوی نپرسید که اگر کسی مگس بخورد، بلکه پرسیده است که اگر مگسی داخل حلق روزه دار شود. این یعنی صائم، اراده ای در این زمینه نداشته است.

رضا ثقلین;923840 نوشت:
تهذيب الأحكام ج‏4، ص: 325 سَعِيدٍ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الصَّائِمِ يَتَدَخَّنُ بِعُودٍ أَوْ بِغَيْرِ ذَلِكَ فَيَدْخُلُ الدُّخْنَةُ فِي حَلْقِهِ فَقَالَ جَائِزٌ لَا بَأْسَ بِهِ قَالَ وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الصَّائِمِ يَدْخُلُ الْغُبَارُ فِي حَلْقِهِ قَالَ لَا بَأْسَ.


1- در آیه ای که بدان استناد می کنید اسمی از دود و دخان نبود. به ادعای شما اهل بیت هم که نباید چیزی اضافه بر آن را بگویند. بنابر این، فهم رایج شاگردان و اصحاب، باید همان اکتفا به سه مبطل باشد و وقتی در قرآن چیز دیگری نیامده، معنی ندارد که آنها از چیزهای بی ربط سوال کنند و مثلا بپرسند که آیا دود یا غبار مبطل هست یا نه؟
وقتی چند بار از اهل بیت درباره دود و دخان یا غبار یا حتی بوی گل یا عطر پرسیده می شود، به این معنی است که شاگردان و اصحاب اهل بیت به تبع معصومین علیهم السلام، آیه را در مقام حصر مبطلات در سه چیز ندیده اند. فهمی که شما قبول ندارید.

2- روایت مشکل سندی دارد.

3- تدخن به عود و عنبر با سیگار کشیدن یا رساندن دود غلیظ متفاوت است. معمولا وقتی عود روشن می کنند، دود غلیظی ندارد.

4- در روایت بحث غبار است. کسی از مراجع هم نفرموده است که هر غباری مبطل است. بلکه آنچه اکثریت علما مبطل می دانند غبار غلیظ است.

رضا ثقلین;923840 نوشت:
تهذيب الأحكام ج‏4، ص: 210 الْحُسَيْنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع رَجُلٌ صَائِمٌ ارْتَمَسَ فِي الْمَاءِ مُتَعَمِّداً أَ عَلَيْهِ قَضَاءُ ذَلِكَ الْيَوْمِ قَالَ لَيْسَ عَلَيْهِ قَضَاءٌ وَ لَا يَعُودَنَّ.

به روایتی استناد کردید که با استناد روایی قبلی شما (سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ‏ لَا يَضُرُّ الصَّائِمَ مَا صَنَعَ إِذَا اجْتَنَبَ‏ ثَلَاثَ خِصَالٍ الطَّعَامَ وَ الشَّرَابَ وَ النِّسَاءَ وَ الِارْتِمَاسَ فِي الْمَاءِ) در تعارض است.
این روایت ارتماس را مبطل نمی داند ، اما روایت قبلی که در تایید ادعایتان آوردید، ارتماس را مبطل می دانست. اقلا روایاتی را در تایید ادعاهای خودتان بیاورید که با هم تعارض نداشته باشند.

رضا ثقلین;923840 نوشت:
و احادیث دیگر که متعدد است در کتب مختلف که صرف نظر میکنیم از نقل آنها

وقتی انسان در چیزی متخصص و خبره نیست، همان بهتر که از نقل بقیه روایات صرف نظر کند تا مبادا آنها را هم ضایع کند و بخواهد با فهمی ناقص و قر و قاطی به دیگران ارائه نماید.

رضا ثقلین;923840 نوشت:
نظرات علما:
شیخ صدوق-فیض کاشانی-نعمانی-سید مرتضی-علامه حلی در تحریر-محقق اردبیلی-سید داماد باقی ماندن بر جنابت عمدا تا صبح رمضان را جایز میدانند

اولا: نظرات علما برای ما مهم نیست.
چون هر کسی برای عمل باید به مرجع تقلید خودش رجوع کند.

ثانیا: ریشه ابهام و ادعای شما در روش خاصی است که در استفاده از قرآن دارید. مساله اصلی شما بررسی نظر فقهای مختلف در طول تاریخ نیست.
در واقع شما با یک روش دیگر به فهمی از آیه عقیده دارید و می خواهید در حاشیه و برای اثبات مدعا و روش خود، به طور ناقص از کلام برخی فقها، نه اکثریت آنها، به نفع فهم خود استفاده کنید. در حالیکه آنها بر اساس روش و مبنای دیگری استنباط کرده اند هر چند در نتیجه به بعضی فتاوای مشابه به آنچه ادعا دارید رسیده باشند.

و الحمد لله

بسمه تعالی

سلام علیکم

مستنبط;972824 نوشت:
سلام علیکم
به نظر می رسد شما تصور درستی از کلمه نص ندارید. نص در بیان شما به چه معناست؟ چون نص می تواند به معنی رایج و لغوی آن (یعنی متن و عبارت) یا در معنی اصطلاحی بکار رفته باشد (ظهور قوی به نحوی که احتمال مخالف در آن نباشد).
اگر منظورتان از عبارت "از نص آیه چند مطلب استنباط می شود"، نص در برابر ظاهر است، قطعا اشتباه است. چون آیه نسبت به مطالبی که برداشت کرده اید اصلا نص نیست، و اگر منظورتان نص به معنی متن است، باز هم غلط است چون زمانی می توانید چیزی را از کلمات متکلم برداشت کنید که او در مقام بیان آن بوده باشد. وقتی در یک عبارت، نسبت به یک مساله خاص، قرینه ای ندارید که اثبات کند متکلم در مقام بیان آن مورد خاص است، نمی توانید از کلماتی که تصریح یا ظهور در آن ندارد، لازمه های مورد نظر را برداشت کنید.

بهر صورت، آیه به هیچ عنوان در مقام حصر نیست. یعنی دلیلی ندارید که آیه در مقام برشمردن تمام مبطلات باشد.

اتفاقا اشکالی که شما دارید این است ک بر اساس پیش فرض هایی که دارید مطالب را ناقص دیدین و کل آیه را نگاه نمیکنید بخشی از آیه را نگاه کردین و نظر میدهید

درحالی که قران میفرماید:« افلا یتدبرون القران ام علی قلوب اقفالها» یا «و لو کان من عند الله لو وجدوا فی اختلاف کثیرا»اول اینکه چرا در قرآن تدبر نمیکنند ؟ دوم :اگر از غیر خدا بود در آن اختلاف بسیاری می افتاد .

منظور از نص کلام صریح است کلامی که تصریح در امری دارد . شما میگوید زمانی میتوانید چیزی را از کلمات متکلم‌ برداشت کنید که او در مقام بیان آن بوده باشد وقتی در یک عبارت نسبت به یک مسئله خاص ،قرینه ای ندارید که اثبات کند متکلم در مقام بیان آن مورد خاص است ،نمیتوانید از کلماتی که تصریح یا ظهور در آن دارد ،لازمه مورد نظر را برداشت کنید .

به آیه توجه کنید ببینید که خداوند در مقام بیان بوده است یا خیر ؟

آیه از احل لکم لیله الصیام الرفث الی النسائکم شروع میشود و... بعد فباشروهن را بیان میکند .... کلوا وشربوا حتی یتبین لکم خیط الابیض من الخیط الاسود من الفجر .... سپس میفرماید ثم اتموا الصیام الی الیل .....در پایان خداوند اینطور میفرمایند کذالک یبین الله آیاته لناس لعلک یتقون .

خدا میفرماید در مقام بیان هستم شما متاسفانه آخر آیه را یا نگاه نکردین یا اگر کردین بی دقت فرمودین و میگویید خدا در مقام بیان نبوده است و مطلب دیگر اینکه خداوند برای کل ناس در مقام‌ بیان بوده است .شما میتوانید خود را از ناس بودن جدا کنید؟؟؟ نمیتوانید .

چرا با وجود تصریح قرآن در این باره که فقط 3 چیز (خوردن آشامیدن و ارتباط جنسی)را مبطل روزه دانسته و درروایاتی از پیامبر و امامان(سلام الله علیهم) هم همین مضمون آمده مانند روایتی ازامام باقر (سلام الله علیه در تهذیب جلد 1 ص 409 422 و406 )از محمد بن مسلم نقل شده که روزه دار اگر از 4 چیز دوری کند (خوردن آشامیدن زنان و ارتماس در آب)کار دیگری زیان به روزه اش نمیرساند
و روایتی دیگر از امام رضا (سلام الله علیه) در همین کتاب که فرمودند در پاسخ به سوالی که از دود و غبار پرسیده بودند فرمودند :هرگز مانعی ندارد و مبطل نیست

چرا مراجع تقلید 9چیز را مبطل روزه میدانند؟
آیا این مخالفت باقرآن و سنت نیست؟(این احادیث از رساله آیت الله صادقی تهرانی رحمه الله علیه نقل شده)
اگر بگویید از اجماع بنده میگویم فقهایی چون سید مرتضی علم الهدی- علامه حلی -شیخ طوسی -شیخ صدوق-دیلمی-نراقی-محقق اردبیلی-سید داماد-فیض کاشانی-صاحب حدائق-ابن ادریس-آقای مرعشی نجفی درباره هر کدام از این 3 موضوع و حتی آن 9 موضوع با همدیگر اختلاف دارند:Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!:
(در صورت تمایل به جزئیات این اختلافات آن ها را مبسوط بیان خواهم کرد ان شا الله)و این چگونه اجماعی است؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!

مصلحین;977763 نوشت:
بسمه تعالی. سلام علیکم

مصلحین;977763 نوشت:
خدا میفرماید در مقام بیان هستم شما متاسفانه آخر آیه را یا نگاه نکردین یا اگر کردین بی دقت فرمودین و میگویید خدا در مقام بیان نبوده است و مطلب دیگر اینکه خداوند برای کل ناس در مقام‌ بیان بوده است

خدمت برادر بزرگوار اقای رضا ثقلین سابق سلام عرض می کنم.
سلام علیکم و رحمه الله

بنا بر نظر شما چون خدا فرموده است که ما آیات خود را تبیین کردیم (در اصطلاح قرآن)، پس حتما اینجا در مقام بیان (اصطلاح اصولی) هم هست.
فعلا به خلط شما بین دو اصطلاح تبیین آیات در قرآن با مقام بیان در علم اصول کاری نداریم و بر اساس مبنای شما چند سوال می پرسم تا معلوم شود این مبنا در فهم قرآن اشتباه است.
شما می گویید: چون خدا در به صراحت در مقام بیان تمام مقصود خود می باشد، پس دقیقا همان چیزی که در لفظ آمده به تمام و کمال از ما می خواهد و نباید چیز دیگری اضافه کنیم. مثلا چون فقط از سه چیز به عنوان مبطل نام برده شده پس نباید مبطل دیگری به مبطلات روزه افزود!!

و اما لوازم کلام شما و سوالات مربوط به آن:
1- بنا بر این مبنا باید ملتزم شوید فعل امر باشروهن جزو واجبات هر شب ماه مبارک رمضان است و تمام مسلمانان موظفند تا صبح به عمل مباشرت مشغول باشند.
2- واجب است که مسلمانان تا صبح مشغول خوردن و نوشیدن باشند چون آیه به صراحت فرموده است که بخورید و بیاشامید تا زمانی که تبین شود فجر صادق.
3- اینها حدود الهی است که اصلا قابل تخلف نیستند
4- ذلک در «کذلک» به چه اشاره می کند؟
5- آیات در اینجا به چه معنی است؟
6- آیا کذلک یبین الله آیاته، یک کبرای کلی است که منحصر به اینجا نیست یا اینکه بنا بر فرمایش شما، خدا می خواهد بفرماید من در اینجا در مقام بیان احکام روزه بوده ام؟


اسلام قرآنی;977858 نوشت:
چرا با وجود تصریح قرآن در این باره که فقط 3 چیز (خوردن آشامیدن و ارتباط جنسی)را مبطل روزه دانسته و درروایاتی از پیامبر و امامان(سلام الله علیهم) هم همین مضمون آمده مانند روایتی ازامام باقر (سلام الله علیه در تهذیب جلد 1 ص 409 422 و406 )از محمد بن مسلم نقل شده که روزه دار اگر از 4 چیز دوری کند (خوردن آشامیدن زنان و ارتماس در آب)کار دیگری زیان به روزه اش نمیرساند
و روایتی دیگر از امام رضا (سلام الله علیه) در همین کتاب که فرمودند در پاسخ به سوالی که از دود و غبار پرسیده بودند فرمودند :هرگز مانعی ندارد و مبطل نیست
چرا مراجع تقلید 9چیز را مبطل روزه میدانند؟ آیا این مخالفت باقرآن و سنت نیست؟(این احادیث از رساله آیت الله صادقی تهرانی رحمه الله علیه نقل شده)
اگر بگویید از اجماع بنده میگویم فقهایی چون سید مرتضی علم الهدی- علامه حلی -شیخ طوسی -شیخ صدوق-دیلمی-نراقی-محقق اردبیلی-سید داماد-فیض کاشانی-صاحب حدائق-ابن ادریس-آقای مرعشی نجفی درباره هر کدام از این 3 موضوع و حتی آن 9 موضوع با همدیگر اختلاف دارند

جواب سوالات و ابهاماتی که مطرح کردید، همگی در پستهای قبلی آمده است.
لطفا یکبار دیگر مرور بفرمایید و اگر باز هم ابهامی باقی بود، مطرح بفرمایید.

بسمه تعالی سلام علیکم جناب مستنبط


مستنبط;978563 نوشت:
بنا بر نظر شما چون خدا فرموده است که ما آیات خود را تبیین کردیم (در اصطلاح قرآن)، پس حتما اینجا در مقام بیان (اصطلاح اصولی) هم هست.
فعلا به خلط شما بین دو اصطلاح تبیین آیات در قرآن با مقام بیان در علم اصول کاری نداریم و بر اساس مبنای شما چند سوال می پرسم تا معلوم شود این مبنا در فهم قرآن اشتباه است.


ما در مقام بیان بودن آیه کذالک یبین الله آیاته لناس را با در مقام بیان بودن اصول خلط نکردیم .


کذلک یبین الله آیاته هم کل قران را دربرمیگیرد هم خصوص اینجا را که این هم جز آیات الهی است. آیات دیگر را هم دربرمیگیرد .

اما در ادامه مطالبی عرض میکنم که همگان بدانند روش چه کسی اشتباه است و اشکالات شما حتی از نظر عقلی!! دارای اشکال است! قبل از اینکه بخواهد بحثی قرآنی باشد!!

مستنبط;978563 نوشت:
شما می گویید:
چون خدا در به صراحت در مقام بیان تمام مقصود خود می باشد، پس دقیقا همان چیزی که در لفظ آمده به تمام و کمال از ما می خواهد و نباید چیز دیگری اضافه کنیم. مثلا چون فقط از سه چیز به عنوان مبطل نام برده شده پس نباید مبطل دیگری به مبطلات روزه افزود!!

و اما لوازم کلام شما و سوالات مربوط به آن:
1- بنا بر این مبنا باید ملتزم شوید فعل امر باشروهن جزو واجبات هر شب ماه مبارک رمضان است و تمام مسلمانان موظفند تا صبح به عمل مباشرت مشغول باشند.
2- واجب است که مسلمانان تا صبح مشغول خوردن و نوشیدن باشند چون آیه به صراحت فرموده است که بخورید و بیاشامید تا زمانی که تبین شود فجر صادق.
3- اینها حدود الهی است که اصلا قابل تخلف نیستند
4- ذلک در «کذلک» به چه اشاره می کند؟
5- آیات در اینجا به چه معنی است؟
6- آیا کذلک یبین الله آیاته، یک کبرای کلی است که منحصر به اینجا نیست یا اینکه بنا بر فرمایش شما، خدا می خواهد بفرماید من در اینجا در مقام بیان احکام روزه بوده ام؟

ما میگوئیم خداوند در این آیه در مقام بیان است یعنی فرموده است که سه چیز به عنوان مبطل است مبطل دیگری نمیشود به آن افزود اما این بدین معنا نیست که ما بیاییم بر آیه چنان که در ذهن شماست چیزی بیفزاییم!!

کجای آیه گفته است که پشت سر هم‌ شما جماع کنید تا اذان صبح ؟!! کجا آیه فرموده است پشت سر هم بخورید تا اذان صبح ؟!! کجای آیه فرموده است بیاشامید تا اذان صبح؟؟!!!

هیچ انسان عاقلی بلکه انسان دیوانه ای از کلوا و شربوا در آیه این برداشت را نمیکند که اینقدر بخورد تا بترکد!!! چون خداوند میدانست زمانی خواهد آمد که گروهی شروع به سیلی زدن به چهره قرآن میکنند


خدای سبحان طبق روش تدبری که در خود قرآن کریم به ما یاد داده است در کنار این آیه، آیه دیگری قرار داده است اگر هم قرار نداده بود همین آیه کافی بود ولکن آیه را قرار داده است برای کسانی که سیلی به چهره قرآن میزنند


آیه میفرماید : کلوا وشربوا ولا تسرفوا انه لا یحب المسرفین بنابراین وقتی این دو آیه را در کنار هم‌ قرار میدهیم
معنایش این میشود که بخورید و بیاشامید در شب و روز ولی اسراف نکنید تا اذان صبح و مباشرت کنید با همسرانتان و خودتان را به هلاکت نیندازید.

این آیه را با آیه و لا تلقوا بایدیکم الی تهلکة را درکنار هم میگذاریم‌ میفهمیم مباشرت اعتدالی ، مباشرتی نیست که به بدن ضربه بزند مباشرتی نیست که به خودشان ضربه بزنند که اطبا بگویند طرف خودش را کشت .

بسمه تعالی سلام علیکم جناب مستنبط

مستنبط;972947 نوشت:
جوری نوشته اید سنت قطعیه که اگر کسی نداند، فکر می کند علما و مراجع از این روایات خبر ندارند. برادر عزیز، به چیزی سنت قطعیه می گویند که تعداد قابل توجهی روایت صحیح السند با آن در تعارض نباشد.
در خرج کردن اصطلاحات و عبارات کمی دقت و احتیاط هم خوب است!

اتفاقا جناب رضا ثقلین با نام بردن از علمایی بزرگ شیعه در طول تاریخ تشیع که موافق آیه و روایات بسیاری از مبطلات خیالی را مبطل ندانسته اند پاسخ محکمی به شما داده اند که دیگر به روش منسوخ و نخ نما شده حوزوی نگویید(( فکر می کند علما و مراجع از این روایات خبر ندارند. ))

سنت قطعیه به چیزی میگویند که مخالفت با کتاب و عقل سلیم نداشته باشد!! و ایضا روایات متعدد معتبر مویدش باشد!! نه استناد به روایات به اصطلاح صحیح السند!! که اولا مخالف قرآن است ثانیا معارض روایی قوی دارد ثالثا مخالف عقل سلیم است و رابعا حتی اجماعی هم درباره آن وجود ندارد!!!!!!!!!!!!!!!!!!

مستنبط;972949 نوشت:
تکیه گاه اصلی شما آیه است و به استناد آن ادعا کردید که فقط سه چیز مبطل است.
در آیه اما اسمی از ارتماس در آب نیامده بود. حالا چطور در تایید ادعای خودتان به روایتی استناد می کنید که ارتماس در آب را جزو مبطلات معرفی کرده است؟

اولا آنچه جناب رضا ثقلین نقل کرده اند و عنوان اصلی تاپیک هم همین است عبارت است از: نگاهی دوباره به مبطلات روزه از دیدگاه قرآن و سنت و فقهای شیعه


پس توصیه میکنم حداقل عنوان تاپیکی که به عنوان کارشناس پاسخگوی آن انتخاب شدید رو دقت بفرمایید!!

ثانیا سنت اهل بیت علیهم السلام مگر مورد انکار است که شما اینگونه میفرمایید؟؟!!

ثالثا روایت فوق موافقت با کتاب دارد منتهی نیاز به توضیح دارد که بعدا عرض خواهد شد


رابعا اگر شما روایت صحیح السند فوق را قبول دارید (که هم موید قرآنی دارد هم موید روایی و هم نظر فقهای بزرگ) پس چرا شما و اساتیدتان و عموم مراجع معتقد به مبطل بودن 9 چیز هستید؟؟!! مگر آقایان مدعی نیستند که فقهشان از روایات اهل بیت علیهم السلام است پس چرا اجماعات خیالی و نظرات مخالف نصوص رسیده از اهل بیت علیهم السلام را معیار فتوا قرار داده اند؟؟!!

این شما هستید که باید پاسخ دهید چرا شما و آقایان بر خلاف نص روایت صحیح السند رسیده از امام باقر علیه السلام مبطلات روزه را از 4 به 9 رسانده اند نه استارتر محترم!

بسمه تعالی

مستنبط;972951 نوشت:
در آیه ای که بدان استناد می کنید اسمی از دود و دخان نبود. به ادعای شما اهل بیت هم که نباید چیزی اضافه بر آن را بگویند. بنابر این، فهم رایج شاگردان و اصحاب، باید همان اکتفا به سه مبطل باشد و وقتی در قرآن چیز دیگری نیامده، معنی ندارد که آنها از چیزهای بی ربط سوال کنند و مثلا بپرسند که آیا دود یا غبار مبطل هست یا نه؟
وقتی چند بار از اهل بیت درباره دود و دخان یا غبار یا حتی بوی گل یا عطر پرسیده می شود، به این معنی است که شاگردان و اصحاب اهل بیت به تبع معصومین علیهم السلام، آیه را در مقام حصر مبطلات در سه چیز ندیده اند. فهمی که شما قبول ندارید.

اولا بار دیگر عرض میشود که: آنچه جناب رضا ثقلین نقل کرده اند و عنوان اصلی تاپیک هم همین است عبارت است از: نگاهی دوباره به مبطلات روزه از دیدگاه قرآن و سنت و فقهای شیعه

پس توصیه میکنم حداقل عنوان تاپیکی که به عنوان کارشناس پاسخگوی آن انتخاب شدید رو دقت بفرمایید!!

ثانیا در کل قرآن فقط یک آیه وجود دارد که درباره مبطلات روزه سخن گفته است عقلا و نقلا اگر قرار بود مبطلات روزه بیش از 3 چیز باشد باید اشاره ای در قرآن برای آن می بود زیرا که از یک عاقل بعید است که هنگامی که در مقام بیان مطلبی است آن را نیمه کاره رها کند!! چه برسد به خدای سبحان! کدام عقلی میپذیرد که مبطلات روزه 9 مورد باشد و حال آنکه خدای سبحان فقط 3 مورد آن را نقل کرده!! و روایات هم در این باره معارض یکدیگر است!! این از فصاحت و بلاغت و هدایتگری خدای سبحان و قرآن کریم به دور است! و حال آنکه قل فَلِلَّـهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ ۖ بگو: «پس برهان رسا ویژه‌ی خداست))

ثالثا اگر فهم رایج شاگردان و اصحاب را ملاک قرار دهیم پس باید بسیاری از روایات را دور ریخت!!! این چه منطقی است؟؟!! پرسیدن سوال و شبهه از امام معصوم چه ربطی به عدم تدبر اصحاب در قرآن دارد؟! وانگهی مگر همه اصحاب در تمام دوران زندگیشان مسلط به کل قرآن بودند؟؟!! از طرفی مگر توان علمی اصحاب با یکدیگر یکسان بوده؟؟!! واقعا چرا برای رد کردن نص آیه رو روایات به چنین مواردی متوسل میشوید؟؟!!

ملاک برای ما نص قرآن کریم و سنت قطعیه اهل بیت علیهم السلام است حالا اصحاب در چه سطحی بودند و چرا اینگونه پرسیدن و اونطوری نپرسیدن و... هیچ کدام نمیتواند دلالت واضح و بین آیه شریفه و روایات معتبره را از اعتبار بیندازد!!


اما برای اینکه نشان دهیم به همین مطلبی هم که خودتان میگویید پایبند نیستید نمونه ای از این دست خدمت خوانندگان محترم عرض میکنیم:


در باب حد مسح پا روایات و اقوال علما دو دسته است دسته اول میگویند مسمی مسح کافی است یعنی اگر حتی یک انگشت پا مسح شود مسح صحیح و کافی است

دسته دوم میگویند باید کل روی پا مسح شود و اگر حتی یک انگشت هم مسح نشود مسح ناقص و نادرست خواهد بود

حالا برای نمونه یک روایت با سند معتبر عرض میکنم تا ببینیم اصحاب و شاگردان چه فهمی از قرآن کریم داشتند و حد مسح واجب در زمان ائمه علیهم السلام چقدر بوده است:

الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج‏3 ؛ ص33




4- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ رِبَاطٍ عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى مَوْلَى آلِ سَامٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع عَثَرْتُ فَانْقَطَعَ ظُفُرِي فَجَعَلْتُ عَلَى إِصْبَعِي مَرَارَةً فَكَيْفَ أَصْنَعُ بِالْوُضُوءِ قَالَ يُعْرَفُ هَذَا وَ أَشْبَاهُهُ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ‏ «2»امْسَحْ عَلَيْهِ.

________________________________________
كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي (ط - الإسلامية)، 8جلد، دار الكتب الإسلامية - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.



از عبد الاعلی مولی آل سام روایت آورده که گفت به امام صادق (علیه السلام) عرضه داشتم: من در اثر زمین خوردن ناخنم شکست، و بر روی انگشتم دارو گذاشتم، حال بفرما برای وضو چه کنم؟ می گوید امام (علیه السلام) فرمود: حکم این مسأله و امثال آن در کتاب خدای تبارک و تعالی آمده، می فرماید: (مَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ)
بر روی آن دست بکش

خوب کاملا واضح است عبد الاعلی سوال میکند از یکی از انگشت های پایش که زخم شده حضرت میفرماید بر روی آن دارویی که گذاشته مسح کن خوب سوال این است که چرا حضرت نفرمود شما بر روی یک انگشت که مسح کنی کافی است بلکه حضرت فرمود خدا حرجی در دین قرار نداده بر روی همان مسح کن(همان وضوی جبیره ای که معروف است)

سوال بسیار مهم دیگر این است که شما که مدعی فهم اصحاب و شاگردان هستید میشود بفرمایید اگر مسح یک انگشت برای وضو کافی بوده و شاگردان و اصحاب و شیعیان امام صادق علیه السلام آن را انجام میدادند و بینشان این مطلب مشهور بوده(زیرا که وضو امری عام البلوا و بسیار مورد نیاز است و هر روز نیز تکرار میشود پس باید اصحاب و شاگردان و اطرافیان اهل بیت علیهم السلام که پیرو ایشان هستند حداقل احکام آن را بدانند) چرا عبد الاعلی سوال میکند که آن یک انگشت را چه کند؟؟!! خوب اگر مسح یک انگشت کفایت میکرد پرسش عبد الاعلی عبث و بیهوده بود!!

بسمه تعالی

مستنبط;972951 نوشت:
2- روایت مشکل سندی دارد.

اعتبار سند روایت از دیدگاه علامه مجلسی:

[الحديث 71]


71أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ:سَأَلْتُهُ عَنِ الصَّائِمِ يَتَدَخَّنُ بِعُودٍ أَوْ بِغَيْرِ ذَلِكَ فَيَدْخُلُ الدُّخْنَةُ فِي حَلْقِهِ فَقَالَ جَائِزٌ لَا بَأْسَ بِهِ قَالَ وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الصَّائِمِ يَدْخُلُ الْغُبَارُ فِي حَلْقِهِ قَالَ لَا بَأْسَ.



[/HR]

الحديث الحادي و السبعون: موثق.



ملاذ الأخيار في فهم تهذيب الأخبار نویسنده : العلامة المجلسي جلد : 7 صفحه : 162

مستنبط;972951 نوشت:
تدخن به عود و عنبر با سیگار کشیدن یا رساندن دود غلیظ متفاوت است. معمولا وقتی عود روشن می کنند، دود غلیظی ندارد.

دود به دلیل اینکه نه خوردنی است نه آشامیدنی و نه عمل جنسی (مبطلات نقل شده در قرآن مبین) و نه حتی یک روایت صحیح السند و بدون معارض برای اثبات مبطل روزه بودن آن وجود ندارد هرگز مبطل صوم نیست! چه غلیظ چه غیر غلیظ


مستنبط;972951 نوشت:
در روایت بحث غبار است. کسی از مراجع هم نفرموده است که هر غباری مبطل است. بلکه آنچه اکثریت علما مبطل می دانند غبار غلیظ است.

جواب این مطلب هم دقیقا جواب مطلب بالاست درباره دود

بسمه تعالی

مستنبط;972952 نوشت:
به روایتی استناد کردید که با استناد روایی قبلی شما (سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ‏ لَا يَضُرُّ الصَّائِمَ مَا صَنَعَ إِذَا اجْتَنَبَ‏ ثَلَاثَ خِصَالٍ الطَّعَامَ وَ الشَّرَابَ وَ النِّسَاءَ وَ الِارْتِمَاسَ فِي الْمَاءِ) در تعارض است.
این روایت ارتماس را مبطل نمی داند ، اما روایت قبلی که در تایید ادعایتان آوردید، ارتماس را مبطل می دانست. اقلا روایاتی را در تایید ادعاهای خودتان بیاورید که با هم تعارض نداشته باشند.

اولا چه تعارض باشد چه نباشد در هر صورت شما هر کدام از این روایات رو قبول کنید باید بپذیرید که حداقل یک مورد از 9 مورد مشهور میان آقایان برای مبطل بودن صوم به فرمایش اهل بیت علیهم السلام مبطل نیست! البته اگر خود را پیرو و مطیع اوامر اهل بیت علیهم السلام بدانید!!

ثانیا با دقت در این دو روایت و عرضه آنها به قرآن مبین به دستور اهل بیت علیهم السلام در میابیم که ارتماس در آب حرام است اما مبطل صوم نیست چون حرام اعم از مبطل است و هر عمل حرامی مبطل صوم نیست و توضیح روایت زیان داشتن ارتماس در آب در صحیحه محمد بن مسلم از امام باقر علیه السلام این است که:


زیان در این باب دارای دو معناست: زیان یک بعدی و زیان دو بعدی یکی فقط حرام است و مبطل روزه نیست مانند ارتماس در آب که زیانش یک بعدی است و زیان دو بعدی که هم حرام است و هم مبطل روزه مانند سه مورد صدر حدیث یعنی خوردن و آشامیدن و تماس جنسی که این سه در روزه ماه رمضان زیانشان دو بعدی است حرمت و ابطال روزه


شیخ طوسی در استبصار میگوید ارتماس حرام است اما مبطل روزه نیست
و علامه حلی در تذکره الفقها این سخن شیخ طوسی را پذیرفته است

سید مرتضی آن را مکروه میداند و ابن ابی عقیل آن را حلال میداند


ابن ادریس حلی و شهید ثانی و محقق ثانی و فاضل هندی هم ارتماس را مبطل نمیداند

از معاصرین هم آیت الله سید صادق روحانی و آیت الله دکتر محمد صادقی تهرانی آن را مبطل نمیدانند

بسمه تعالی

مستنبط;972953 نوشت:
وقتی انسان در چیزی متخصص و خبره نیست، همان بهتر که از نقل بقیه روایات صرف نظر کند تا مبادا آنها را هم ضایع کند و بخواهد با فهمی ناقص و قر و قاطی به دیگران ارائه نماید.

هر چند که این تعابیر شما مشتی تهمت بود و شایسته منش انسانی نبود چه برسد به اخلاق اسلامی! لکن با مطالبی که عرض کردیم در پست های قبل هر کس بدون تعصب و پیش فرض خاصی در مطالب تدبر کند در میابد که حق چیست و این مطالب نقل شده توسط شما شایسته چه کسی است!!

مستنبط;972954 نوشت:
اولا: نظرات علما برای ما مهم نیست.
چون هر کسی برای عمل باید به مرجع تقلید خودش رجوع کند.

اعتراف جالبی بود!! نظرات علما برای شما مهم نیست!! پس بهتر است دیگر حرف از اجماع نزنید!! و اینکه شما با این سخن اعتبار سخن علمای شیعه را زیر سوال بردید!!

در حالی که اعتبار همین مراجع تقلیدی که شما از آنها تقلید میکنید از همین علمایی است که شما آنها را قبول ندارید!! زیرا که آقایان شاگردان علما بوده اند و سخن هایی که در مدح علما گفته اند اظهر من الشمس است!!

آری این است منطق شما و برخی حوزویان! آنجا که شخصی فتوایی دهد که منحصر به فرد و متفاوت از دیگران باشد با تعابیری چون این فتوا شاذ است احدی از فقها چنین فتوایی نداده خلاف شهرت است خلاف اجماع است و... سعی در تضعیف و کنار زدن آن دارند

اما آنجا که دیگرانی هم از فقها و علما پیدا میشوند که موافق این قول به اصطلاح آقایان شاذ و خلاف اجماع و شهرت خیالی باشند در آنجا گفته میشود: نظرات علما برای ما مهم نیست!!!


تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!!

قضاوت با خوانندگان گرامی

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

علامه طباطبایی میفرمایند:

اما مع الاسف احادیثى که آن دو بزرگوار و سایر امامان از پدران خود نقل نموده در اختیار امت اسلام نهادند، نیز از دسیسه و دستبرد سالم نماند، همانطور که در کلمات رسول خدا (صلى الله علیه وآله ) دست بردند، کلمات آن حضرات نیز مورد دستبرد قرار گرفت ، به شهادت اینکه خود آن دو بزرگوار به این معنا تصریح نموده ، چند نفر از وضاعین و حدیث تراشان را براى مردم نام بردند، مانند مغیرة بن سعید، و ابن ابى الخطاب ، و... و بعضى دیگر از ائمه (علیهم السلام ) بسیارى از روایاتى که از رسول خدا (صلى الله علیه وآله ) و از خود ایشان در دست و دهن ها افتاده بود انکار نموده و به شیعیان خود دستور فرمودند هر حدیثى که از ما براى شما نقل مى شود بر قرآن عرضه کنید، آنچه موافق با قرآن است بگیرید، و آنچه مخالف است رها کنید.

اما مردم مگر افرادى انگشت شمار به این دستور عمل ننمودند، و مخصوصا به روایاتى که در غیر مورد مسائل فقهى بود بدون عرضه آنها بر قرآن پذیرفتند، و رفتار عامه مردم شیعه در قبول هر سخنى که جنبه حدیث داشت رفتار عامه مردم سنى در مورد احادیث نبوى بود.

و حتى عامه شیعه در این امر آنچنان افراط کردند که جمعى قائل شدند به اینکه ظواهر قرآن حجت نیست ، ولى کتابهائى دیگر از قبیل مصباح الشریعه و فقه الرضا و جامع الاخبار حجت است ، و افراط را از این حد نیز گذرانده به جائى رساندند که گفتند: حدیث هر چند که مخالف صریح قرآن باشد مى تواند قرآن را تفسیر کند، و این حرف نظیر و هم سنگ سخنى است که بیشتر اهل سنت گفته اند، و آن این است که حدیث اصلا مى تواند قرآن را نسخ کند،

و به نظر مى رسد قضاوتى که دانشمندان در باره رفتار امت اسلام کرده اند قضاوت درستى باشد، آنها گفته اند: اهل سنت کتاب را گرفتند و عترت را رها کردند و سر انجام کارشان بدانجا کشیده شد که کتاب هم از دستشان رفت ، و شیعه عترت را گرفته کتاب را رها کردند، و سرانجام کارشان بدینجا کشیده شد که عترت هم از دستشان رفت ، پس مى توان گفت که امت اسلام بر خلاف دستور صریح رسول خدا (صلى الله علیه وآله ) که فرموده : (( انى تارک فیکم الثقلین ... )) ، هم قرآن را از دست دادند، و هم عترت را، هم کتاب را و هم سنت را.

ادامه...

سپس علامه طباطبایی درباره حوزه ها میفرمایند:

این راهى که امت در مورد حدیث پیش گرفت یکى از عواملى است که در قطع رابطه علوم اسلامى یعنى علوم دینى و ادبى از قرآن کریم اثرى به سزا داشت ، با اینکه همه آن علوم به منزله شاخ و برگها و میوه هاى درخت طیبه قرآن و دین بود، درختى که اصلش ثابت و فرعش در آسمان است و به اذن پروردگارش میوه اش را در هر آنى مى دهد،

چون اگر در باره این علوم دقت به خرج دهى خواهى دید که طورى تنظیم شده که پیدا است گوئى هیچ احتیاجى به قرآن ندارد،

حتى ممکن است یک محصل همه آن علوم را فرا بگیرد متخصص در صرف و نحو بیان و لغت و حدیث و رجال و درایه و فقه و اصول بشود، و همه این درسها را تا آخر بخواند و قهرمان این علوم نیز گردد، و حتى به پایه اجتهاد نیز برسد، ولى قرآن را آنطور که باید نتواند قرائت کند، و یا به عبارتى اصلا دست به هیچ قرآنى نزده باشد،


پس معلوم مى شود از این دیدگاه هیچ رابطه اى میان آن علوم و میان قرآن نیست و در حقیقت مردم در باره قرآن به جز قرائت هیچ وظیفه اى ندارند، و العیاذ بالله قرآن ارزشى جز خواندن و یا آویزان کردن به گردن نوزاد تا از حوادث ناگوار محفوظ بماند ندارد، پس ‌ شما خواننده عزیز اگر از این قسم مسلمانان هستى عبرت بگیر و در رفتارت با قرآن تجدید نظر کن.


ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 449 و 450

آری! این است وضع حوزه ها و ارتباطشان با قرآن کریم!! و چه زیبا و دردناک قرآن کریم از زبان رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَـٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا ﴿٣٠

پیامبر گفت: «پروردگارم! قوم من بی‌گمان این قرآن را بس دور و مهجور گرفتند.» (۳۰) سوره فرقان

و چه شگفت انگیز است سخن مولانا امام امیر المومنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه:


قال الامام علی ‏علیه السلام:

«...سیأتی علیکم من بعدى زمانٌ... نبذ الکتاب حملتُه و تناساه حفظَتُه... [و النّاس] لایعرفون من الکتابِ الّا خَطَّه... فالکتاب و اهل الکتاب فی ذلک الزمان طریدان منفیّان و صاحبان مصطحبان فی طریقٍ واحد لا یؤویهما مؤوٍ».


«...بی تردید به زودى پس از من زمانى بر شما می آید که... عالمان دین [معانى آیاتِ] قرآن را [به ‏دور] مى ‏افکنند، و حافظانش [معنا و عمل به] آن را به فراموشى مى‏سپارند و [مردم نیز] از قرآن [چیزى] جز خطّش نمى‏شناسند... پس قرآن و اهل قرآن در آن زمان، رانده‏شدگانِ حذف‏شده [از جامعه، امّا] همراهانى همگام [با هم] در یک راه هستند. [ولى] هیچ پناه ‏دهنده ‏اى، آن دو را پناه نمی‏دهد».

(بحار الانوار، ج 74، ص
365 و نهج البلاغه خطبه 147 )

و رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرموده است:

«بدء الاسلام غريباً و سيعود غريباً، فطوبي للغرباء».

اسلام با غربت آغاز شد و در آينده نيز غريب خواهد شد؛ خوشا به حال غريبان! (بحارالأنوار، ج۶۷، ص۲۰۰.)

مصلحین;981726 نوشت:

.)

با سلام و عرض ادب و احترام

دوست گرامی

به نظر بنده سخت گیری شما در این زمینه بی مورد است

خداوند احکام را بیان کرده

علاوه بر حرمت دیگر موارد این سه مورد نیز برای امر روزه واجب است

شما نمی توانید بگویید زنا و استمناء روزه را باطل نمی کند ، چون در این جا بیان نشده !

یا استعمال مواد مخدر، چون خوردن و آشامیدن نیست ، روزه را باطل نمی کند !

چرا که حرمت این موارد قبلا مطرح شده و نیاز به طرح مجدد ندارد

موضوعات مطرح شده نیز تقریبا همگی در این زمینه است

[=IRANSans]خوردن

آشاميدن[=IRANSans] جماع

استمناء[=IRANSans]باقی ماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح

دروغ بستن به خدا و پيغمبر (ص) و جانشينان پيغمبر و معصومين (ع)[=IRANSans]رساندن غبار به حلق[=IRANSans]فرو بردن تمام سر در آب[=IRANSans] اماله کردن با چيزهای روان

قی کردن

در اکثر موارد شرط عمدی بودن مطرح شده

یعنی اگر شخصی سهوا به حالت جنوب بماند میتواند روزه بگیرد (سیستانی)

یا کسی که نیاز به اماله کردن دارد بیمار است و بیمار نباید روزه بگیرد

این ها از بدیهیات است

به نظر بنده سخت گیری برخی افراد ، از تعصبات در رابطه با حوزویان سر چشمه گرفته است

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم

شروحیل;981813 نوشت:
به نظر بنده سخت گیری شما در این زمینه بی مورد است

برادر گرامی میشود بفرمایید ما در کجا سخت گیری کردیم؟! اتفاقا آنچه نقل شده سهل گیری است نه سخت گیری!

شروحیل;981813 نوشت:
خداوند احکام را بیان کرده

بله دقیقا! حرف ما هم همین است که خدای سبحان احکام را بیان کرده منتهی آقایان بر سخن خدا می افزایند!!

شروحیل;981813 نوشت:
علاوه بر حرمت دیگر موارد این سه مورد نیز برای امر روزه واجب است

دلیل این مطلب شما از کجای دین است؟ ما در این تاپیک دیدیم که نص آیه شریفه واضح است در سه مورد و روایات متعدد و معتبر هم مخالف نظر آقایان است و فقهای بزرگ زیادی در طول تاریخ تشیع مخالف نظر آقایان بودند که نام برده شده

شروحیل;981813 نوشت:
شما نمی توانید بگویید زنا و استمناء روزه را باطل نمی کند ، چون در این جا بیان نشده !

بزرگوار زنا رابطه جنسی است پس قطعا روزه را باطل میکند!! استمنا هم از مصادیق بارز مسئله جنسی در آیه شریفه است پس این هم قطعا روزه را باطل میکند! در این دو مورد شکی وجود ندارد و بنده هم چنین مطلبی نگفتم که باطل نمیکند!

شروحیل;981813 نوشت:
یا استعمال مواد مخدر، چون خوردن و آشامیدن نیست ، روزه را باطل نمی کند !

استعمال مواد مخدر به نص عقل و نقل حرام است شکی در آن نیست لکن بحث ابطال روزه است! هر حرامی که مبطل نیست!! حرام اعم است از مبطل وانگهی بحث ما دود بود نه مواد مخدر!

شروحیل;981813 نوشت:
چرا که حرمت این موارد قبلا مطرح شده و نیاز به طرح مجدد ندارد

بله قطعا این موارد حرام است و زنا و استمنا مبطل است شکی نیست مواد مخدر هم حرام است منتهی باز هم عرض میکنم بحث ما دود بود! از طرفی شما میفرمایید قبلا مطرح شده نیاز به طرح مجدد ندارد!!! میشود بفرمایید کجا مطرح شده و چرا نیاز به طرح مجدد ندارد؟؟!

مصلحین;981859 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

بزرگوار زنا رابطه جنسی است پس قطعا روزه را باطل میکند!! استمنا هم از مصادیق بارز مسئله جنسی در آیه شریفه است پس این هم قطعا روزه را باطل میکند! در این دو مورد شکی وجود ندارد و بنده هم چنین مطلبی نگفتم که باطل نمیکند!

با سلام و عرض ادب

پس مبطلات روزه شد 5 مورد !

باقی گناهان را نیز به آن اضافه کنید

مثلا اختلاس ( خوردن بیت المال )

غیبت ( خوردن گوشت برادر )

و ...

پس بیشتر از سه مورد می شود ...

مصلحین;981859 نوشت:

استعمال مواد مخدر به نص عقل و نقل حرام است شکی در آن نیست لکن بحث ابطال روزه است! هر حرامی که مبطل نیست!! حرام اعم است از مبطل وانگهی بحث ما دود بود نه مواد مخدر!

دوست گرامی دود مواد مخدر ، علاوه بر ریه ، وارد معده می شود

پس مبطل روزه است

این مورد هم افزورده شد


بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

شروحیل;981813 نوشت:
باقی ماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح

درباره باقی ماندن بر جنابت تا اذان صبح لازم میدانم مطالبی را از تفسیر فارسی ترجمان فرقان اثر آیت الله العظمی دکتر صادقی تهرانی و همچنین رساله توضیح المسائل نوین ایشون خدمت شما عرض کنم :


أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنْكُمْ فَالآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الأبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الأسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ وَلا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ 187

(در) شب روزه، نزديكى با زنان تان حلال گرديده است. آنان براى شما پوششى هستند و شما (هم) براى آنان پوششى هستيد. خدا (مى)دانست كه شما به خودتان خيانت مى كرده ايد، پس بر شما برگشت و از شما درگذشت؛ پس اكنون (در شب هاى ماه رمضان مى توانيد) با آنان همخوابگى كنيد، و آنچه را خدا براى شما (از فرزندان) مقرر داشته طلب كنيد، و بخوريد و بياشاميد تا خط سفيد (فجر) از خط سياه (شب) برايتان نمايان گردد؛ سپس روزه را تا (فرا رسيدن) شب (و نه غروب)به اتمام رسانيد. و در حالى كه در مساجد هستيد با آنان [:زنان] در نياميزيد. اينها حدود خداست. پس بدان ها (در تجاوز از آن ها) نزديك نشويد. اين گونه خدا آيات خود را براى مردمان بيان مى كند. شايد پروا كنند. 187

در "ليلة الصيام" (تاء) براى إفراد نيست، بلكه جنس است، و كل شبهاى روزه دارى در رمضان و غير آن را در بر دارد، كه زمان آن آغاز مغرب "اتموا الصيام الى الليل" تا طلوع فجر "حتى يتبين ..." مى باشد،

در طول شب آميزش همانند خوردن و آشاميدن تا لحظه اى قبل از طلوع فجر حلال است، كه «حتى» انتهاى غايت را بيان مى كند، و روى اين اصل كه آميزش جنسى تا آخر شب با زنان جايز است پس هنگام غسل چه وقت خواهد بود؟!

در نص آيه يكى "ليلة الصيام" و ديگرى "فآلان باشروهن ... و كلوا و اشربوا حتى يتبيّن ..." تجويز صريح بر همسانى حليّت آميزش، خوردن و آشاميدن تا خود طلوع فجر صادق دارند، بنابراين طهارت از جنابت شرط صحت روزه در آغاز آن نيست،

زيرا وقتى براى آن قبل از اذان باقى نمى ماند! لذا بعد از فجر صادق براى نماز صبح مى توان غسل جنابت را انجام داد، و روزه هم صحيح است.

رواياتى هم كه در اين باب موجود است اولاً متضارب و متناقض است، و از سويى هم قسمتى از آن تصريح بر جواز تأخير غسل تا طلوع فجر دارند.

مسأله ى 420ـ آيا عمل جنسى تا لحظاتى به طلوع فجر و اذان صبح مانده، و يا عمدا باقى ماندن بر جنابت تا اذان صبح روزه را باطل مى كند؟ قرآن کريم جنابت و عمل جنسى را هم چون خوردن و آشاميدن تا لحظه اى به طلوع فجر مانده حلال دانسته، و رواياتى هم از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و ائمه عليهم السلام در اين مورد موافق آيه مى باشد كه اين حكم را تاييد مى كند،

و رواياتى هم كه برخلاف اين حكم وارد شده چون مخالف با آيه و روايات دسته ى اول است و تناقضى درونى هم دارد قابل پذيرش نيست، بنابراين جنب شدن نزديك طلوع فجر و يا عمدا بر جنابت ماندن تا طلوع فجر هرگز نه روزه را باطل مى كند و نه حرام است .

ادامه...

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

مسأله ى 421ـ دليل بر اين كه تنها عمل جنسى و خوردن و آشاميدن روزه را باطل مى كند آيه ى شريفه «اُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إلَى نِسآئكُمْ...فَالآنَ باشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا ما كَتَبَ اللّه ُ لَكُمْ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الأبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الأسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أتِمّوا الصِّيامَ إلَى اللَّيْلِ...»(سوره ى بقره، آيه ى 187) است كه «در شبِ روزه عمل جنسى با زنانتان حلال گشته...پس اكنون با زنان درآميزيد... و بخوريد و بياشاميد تا خط سفيد نور آغازين خورشيدى از خط سياه شب آشكار گردد...» و مى بينيم چنان كه وقت خوردن و آشاميدن در سراسر شب تا لحظه اى پيش از طلوع صبح است، عمل جنسى نيز چنان است،

بلكه اين عمل دوبار تكرار شده كه نخست «ليله الصيام» «سراسر شبِ روزه» و سپس «باشروهن» «با آنان تا طلوع فجر درآميزيد» آن را دربر دارد و اگر غسل جنابت براى داخل شدن در وقت واجب بود، در اين صورت چرا عمل جنسى در رديف خوردن و آشاميدن و به موازات يگديگر تا طلوع فجر فرصت دارد ؟

و اين سخن كه «حتى يتبين...»: تا طلوع صبح، تنها در اختصاص خوردن و آشاميدن است سخنى نابه جا است، زيرا عمل جنسى كه از مهم ترين باطل كننده هاى روزه است شايسته تر است آغاز و انجامش بيان گردد زيرا از خوردن و آشاميدن مهم تر است، و اگر عمل جنسى در رديف اين دو تا هنگام طلوع فجر محدود نباشد معنايش اين است كه تنها خوردن و آشاميدن محدود به اين وقت است و عمل جنسى وقتش نامحدود مى باشد،

وانگهى استثنا و يا هر قيد ديگرى كه پس از چند چيز مى آيد برمبناى قاعده ى فصاحت و بلاغت عادى ـ تا چه رسد به قرآنيش ـ به تمامى گذشته ها رنگ و قيد مى دهد، و اگر يكى يا چند تا از گذشته ها از اين قيد با استثنا بيرون باشد، مقتضاى بيان درست و رسا اين است كه صريحا در اختصاص مورد ويژه اش باشد،

بنابراين اگر «باشِرُوهُنَّ» مقيّد به «حتى يَتَبَيَّنَ» نباشد لازم است پس از «كُلُوا و اشْرَبُوا حتّى» ياد شود، و يا اگر پيش از آن است بايستى طورى بيان شود كه معلوم باشد حسابش از اكل و شرب جدا است، وانگهى اگر قيد تنها به مورد آخرين وارد شود بنابراين، اين «حتى» در آيه شريفه در انحصار آشاميدن خواهد بود و بس و اين نيز بطلانش روشن است.

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

شروحیل;981877 نوشت:
پس مبطلات روزه شد 5 مورد !

به نظرم اگر بیشتر در سخن بنده دقت میفرمودین مشکل حل میشد بنده عرض کردم:

زنا رابطه جنسی است پس قطعا روزه را باطل میکند!! استمنا هم از مصادیق بارز مسئله جنسی در آیه شریفه است پس این هم قطعا روزه را باطل میکند!

آیت الله العظمی صادقی تهرانی هم در رساله توضیح المسائل نوین اینچنین نگاشته اند که:


مسأله ى 418ـ عمل جنسى يا بيرون آوردن منى به هر صورت و در هر حال مگر آن كه بدون اختيار و يا در خواب باشد ـ حلال و حرامش ـ روزه را باطل مى كند، ولى در حرامش اضافه بر قضا كفاره ى جمع هم دارد.

شروحیل;981877 نوشت:
دوست گرامی دود مواد مخدر ، علاوه بر ریه ، وارد معده می شود

پس مبطل روزه است

بر فرض صحت سخن شما :

اول اینکه دود ولو وارد معده شود نه خوردنی است نه آشامیدنی در عرف و عقل سلیم

دوم اینکه نص روایی معتبر از حضرت رضا علیه السلام عدم مبطل بودن دود را میرساند

سوم اینکه مگر هر چیزی وارد معده شود موجب بطلان روزه میشود؟!! پس در این صورت بزاق دهان - اخلاط سر و سینه و... هم موجب بطلان روزه است!!!!

چهارم اینکه در مسند نراقی آمده است که بیشتر علما غبار غلیظ و دود را مبطل روزه نمیدانند مانند شیخ صدوق-دیلمی-شیخ طوسی در مصباح و محقق حلی در معتبر در مبطل بودن دود و بخار غلیظ تردید کرده و شهید ثانی در شرح لمعه دود و بخار آب را مبطل نمیداند

مصلحین;981924 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

مسأله ى 421ـ دليل بر اين كه تنها عمل جنسى و خوردن و آشاميدن روزه را باطل مى كند آيه ى شريفه «اُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إلَى نِسآئكُمْ...فَالآنَ باشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا ما كَتَبَ اللّه ُ لَكُمْ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الأبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الأسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أتِمّوا الصِّيامَ إلَى اللَّيْلِ...»(سوره ى بقره، آيه ى 187) است كه «در شبِ روزه عمل جنسى با زنانتان حلال گشته...پس اكنون با زنان درآميزيد... و بخوريد و بياشاميد تا خط سفيد نور آغازين خورشيدى از خط سياه شب آشكار گردد...» و مى بينيم چنان كه وقت خوردن و آشاميدن در سراسر شب تا لحظه اى پيش از طلوع صبح است، عمل جنسى نيز چنان است،

بلكه اين عمل دوبار تكرار شده كه نخست «ليله الصيام» «سراسر شبِ روزه» و سپس «باشروهن» «با آنان تا طلوع فجر درآميزيد» آن را دربر دارد و اگر غسل جنابت براى داخل شدن در وقت واجب بود، در اين صورت چرا عمل جنسى در رديف خوردن و آشاميدن و به موازات يگديگر تا طلوع فجر فرصت دارد ؟

و اين سخن كه «حتى يتبين...»: تا طلوع صبح، تنها در اختصاص خوردن و آشاميدن است سخنى نابه جا است، زيرا عمل جنسى كه از مهم ترين باطل كننده هاى روزه است شايسته تر است آغاز و انجامش بيان گردد زيرا از خوردن و آشاميدن مهم تر است، و اگر عمل جنسى در رديف اين دو تا هنگام طلوع فجر محدود نباشد معنايش اين است كه تنها خوردن و آشاميدن محدود به اين وقت است و عمل جنسى وقتش نامحدود مى باشد،

وانگهى استثنا و يا هر قيد ديگرى كه پس از چند چيز مى آيد برمبناى قاعده ى فصاحت و بلاغت عادى ـ تا چه رسد به قرآنيش ـ به تمامى گذشته ها رنگ و قيد مى دهد، و اگر يكى يا چند تا از گذشته ها از اين قيد با استثنا بيرون باشد، مقتضاى بيان درست و رسا اين است كه صريحا در اختصاص مورد ويژه اش باشد،

بنابراين اگر «باشِرُوهُنَّ» مقيّد به «حتى يَتَبَيَّنَ» نباشد لازم است پس از «كُلُوا و اشْرَبُوا حتّى» ياد شود، و يا اگر پيش از آن است بايستى طورى بيان شود كه معلوم باشد حسابش از اكل و شرب جدا است، وانگهى اگر قيد تنها به مورد آخرين وارد شود بنابراين، اين «حتى» در آيه شريفه در انحصار آشاميدن خواهد بود و بس و اين نيز بطلانش روشن است.

با سلام و عرض ادب و احترام فراوان

دوست گرامی

در سخن بنده مقداری تامل بفرمائید

بنده گفتم اگر سهوا این مورد صورت بگیرد مشکلی نیست

یعنی شخصی تا لحظه اذان در حال امیزش باشد
و ناگهان بفهمد زمان اذان است اگر همان لحظه عمل خود را قطع کند روزه اش باطل نیست

چرا که این امر سهوی بوده

و اگر هم ادامه دهد ، یا عمدی باشد (یعنی برای روزه نگرفتن به این امر بپردازد) که تکلیف معلوم است ...

مصلحین;981926 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

به نظرم اگر بیشتر در سخن بنده دقت میفرمودین مشکل حل میشد بنده عرض کردم:

زنا رابطه جنسی است پس قطعا روزه را باطل میکند!! استمنا هم از مصادیق بارز مسئله جنسی در آیه شریفه است پس این هم قطعا روزه را باطل میکند!

آیت الله العظمی صادقی تهرانی هم در رساله توضیح المسائل نوین اینچنین نگاشته اند که:


مسأله ى 418ـ عمل جنسى يا بيرون آوردن منى به هر صورت و در هر حال مگر آن كه بدون اختيار و يا در خواب باشد ـ حلال و حرامش ـ روزه را باطل مى كند، ولى در حرامش اضافه بر قضا كفاره ى جمع هم دارد.

با سلام و عرض ادب و احترام

یکی از آن موارد نه گانه که از نظر شما اشتباه است ، همین مورد است

مصلحین;981926 نوشت:

بر فرض صحت سخن شما :

اول اینکه دود ولو وارد معده شود نه خوردنی است نه آشامیدنی در عرف و عقل سلیم

دوم اینکه نص روایی معتبر از حضرت رضا علیه السلام عدم مبطل بودن دود را میرساند

سوم اینکه مگر هر چیزی وارد معده شود موجب بطلان روزه میشود؟!! پس در این صورت بزاق دهان - اخلاط سر و سینه و... هم موجب بطلان روزه است!!!!

چهارم اینکه در مسند نراقی آمده است که بیشتر علما غبار غلیظ و دود را مبطل روزه نمیدانند مانند شیخ صدوق-دیلمی-شیخ طوسی در مصباح و محقق حلی در معتبر در مبطل بودن دود و بخار غلیظ تردید کرده و شهید ثانی در شرح لمعه دود و بخار آب را مبطل نمیداند

با سلام و عرض ادب

آب دهان و یا هر چیز دیگری از داخل بدن مبطل روزه نیست ، چرا که منبع آن از داخل بدن است و درون بدن در گردش است ، نه خارج آن ...

در ضمن سر صحبت بنده غباری نیست که سهوا وارد دهان شود

بلکه وارد کردن غبار یا دود به صورت عمدی است

چرا که دود حاصل بخار یک جسم جامد خوردنی است !

اگر بر فرض شما پیش برویم پس بخور هم مبطل روزه نیست !!!!!

در حالی که کاملا واضح است که با بخور مقداری آب وارد معده می شود !!!

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم

شروحیل;981941 نوشت:
در سخن بنده مقداری تامل بفرمائید

بنده گفتم اگر سهوا این مورد صورت بگیرد مشکلی نیست

یعنی شخصی تا لحظه اذان در حال امیزش باشد
و ناگهان بفهمد زمان اذان است اگر همان لحظه عمل خود را قطع کند روزه اش باطل نیست

چرا که این امر سهوی بوده

و اگر هم ادامه دهد ، یا عمدی باشد (یعنی برای روزه نگرفتن به این امر بپردازد) که تکلیف معلوم است ...

برادر گرامی آیه شریفه و روایات معتبره این مطلب را به ما میرسانند که اگر شخصی چه عمدا و چه سهوا با حال جنابتی که قبل از اذان صبح برایش ایجاد شد وارد اذان صبح و وقت روزه شد روزه اش باطل نیست و صحیح است همین این مطلب مقصود است ولی آقایان فعلی میفرمایند خیر باطل است!! این مطلب و سخن ماست

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

شروحیل;981943 نوشت:
یکی از آن موارد نه گانه که از نظر شما اشتباه است ، همین مورد است

بنده مبسوط مطرح کردم که استمنا و زنا مبطل است با ادله معتبره نظر آیت الله العظمی صادقی تهرانی رو هم از رسالشون نقل کردم منتهی به گمانم خلطی پیش آمده که این موارد را بنده منکر هستم یا جز اون 9 مورد میدانم خیر! اینها ذیل مطلب عمل جنسی که در قرآن و سنت قطعیه از مبطلات روزه است وجود دارد و کاملا واضح است و الا نه بنده و نه آیت الله العظمی صادقی تهرانی آنچه ازشون نقل شد غیر از این نبود که مبطل میدانند این موارد رو

شروحیل;981943 نوشت:
آب دهان و یا هر چیز دیگری از داخل بدن مبطل روزه نیست ، چرا که منبع آن از داخل بدن است و درون بدن در گردش است ، نه خارج آن ...

اتفاقا برادر بزرگوارم عموم مراجع فعلی اخلاط سر و سینه را اگر به فضای دهان برسد حکم میدهند که فرو نبرد و اگر برد روزه باطل است!!

شروحیل;981943 نوشت:
در ضمن سر صحبت بنده غباری نیست که سهوا وارد دهان شود

بلکه وارد کردن غبار یا دود به صورت عمدی است

بزرگوار 3 دلیل واضح نقل کردم و باز هم نقل میکنم:

اولا قرآن خوردنی و آشامیدنی و عمل جنسی را مبطل دانسته

ثانیا نص روایی معتبر از حضرت رضا علیه السلام عدم مبطل بودن دود را میرساند

ثالثا دود ولو وارد معده شود نه خوردنی است نه آشامیدنی در عرف و عقل سلیم

خیلی مطلب واضح است چه سهوا و چه عمدا

تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، ج‏4، ص: 325

سَعِيدٍ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الصَّائِمِ يَتَدَخَّنُ بِعُودٍ أَوْ بِغَيْرِ ذَلِكَ فَيَدْخُلُ الدُّخْنَةُ فِي حَلْقِهِ فَقَالَ جَائِزٌ لَا بَأْسَ بِهِ قَالَ وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الصَّائِمِ يَدْخُلُ الْغُبَارُ فِي حَلْقِهِ قَالَ لَا بَأْسَ.

________________________________________
طوسى، محمد بن الحسن، تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، 10جلد، دار الكتب الإسلاميه - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.

دقت بفرمایید در حدیث فوق که سندا هم معتبر است از حضرت سوال میشود که: يَتَدَخَّنُ بِعُودٍ أَوْ بِغَيْرِ ذَلِكَ فَيَدْخُلُ الدُّخْنَةُ فِي حَلْقِهِ یعنی چه عود چه هر چیزی که دود داشته باشد و وارد حلق شود حضرت در پاسخ میفرمایند: فَقَالَ جَائِزٌ لَا بَأْسَ بِهِ جایز است و اشکالی ندارد این دستور و نظر اهل بیت علیهم السلام موافقت با قرآن و عقل سلیم هم دارد پس مبطل روزه نیست و ما مطیع قرآن و عترت هستیم ان شا الله

مصلحین;981425 نوشت:
ثانیا در کل قرآن فقط یک آیه وجود دارد که درباره مبطلات روزه سخن گفته است عقلا و نقلا اگر قرار بود مبطلات روزه بیش از 3 چیز باشد باید اشاره ای در قرآن برای آن می بود زیرا که از یک عاقل بعید است که هنگامی که در مقام بیان مطلبی است آن را نیمه کاره رها کند!! چه برسد به خدای سبحان! کدام عقلی میپذیرد که مبطلات روزه 9 مورد باشد و حال آنکه خدای سبحان فقط 3 مورد آن را نقل کرده!! و روایات هم در این باره معارض یکدیگر است!!

بررسی مفاد آیه برای اثبات اینکه آیه در مقام بیان موضوع حصر مبطلات روزه نیست

با بررسی آیه می بینیم که موارد و احکام متعددی در آن بیان شده است. پس آیه در مقام بیان امور مختلفی است، لذا به هیچ عنوان نمی توان اثبات کرد که آیه در مقام حصر مبطلات روزه است. با دقت در نحوه بیان مبطلات روزه هم مشخص می شود که سیاق، سیاق محصور کردن در همین موارد نیست:

  1. رفع حرمت رابطه جنسی در شبهای ماه مبارک (در ابتدا رابطه جنسی در شب ماه مبارک جایز نبود)
  2. بحثی مهم در باب فلسفه ازدواج و روابط زناشویی.
  3. اخبار از رفتار مسلمانان (تخلف از حکم قبلی -حرمت نزدیکی در شب-) و بیان حکم آن رفتار (خیانت به خود)
  4. بیان توبه و عفو الهی نسبت به رفتار سابق مسلمانان
  5. بیان جواز مباشرت در شبها
  6. امر به دنبال کردن و طلب کردن فرائض الهی
  7. رفع حرمت خوردن و نوشیدن در شب، (ابتدا جواز اکل و شرب، مربوط به قبل از خواب بود) با این بیان: تا تبین روشنی فجر صادق از شب، بخورید و بیاشامید.
  8. بیان زمان روزه (حتی یتبین لکم الخیط الابیض ... اتموا الصیام الی اللیل)
  9. بیان حرمت مباشرت در ایام اعتکاف
  10. بیان جواز اعتکاف به طور ضمنی
  11. بیان حدود الهی و حکم نزدیک شدن به آنها
  12. بیان فلسفه احکام (متقی شدن، هدف تبیین آیات برای مردم)
  13. اگر آیه در مقام حصر است پس بحث نیت روزه که یکی از ارکان عمل است، چرا در آن نیامده است؟ بنا بر مبنای شما اگر کسی بدون جماع، اکل و شرب، در وسط روز، نیت کند که من روزه نیستم! آیا چنین نیتی مبطل است یا نه؟ اگر بگویید مبطل است، در آیه جزو تعریف روزه نیامده است. اگر هم بگویید مبطل نیست، فارغ از ادله دیگر، اقلا عقل می گویید که مبطل است.
  14. اگر آیه در مقام حصر است، باید به مسائلی مانند شکسته شدن روزه مسافر و جواز اکل و شرب او هم باید در اشاره ای می شد.

مصلحین;981725 نوشت:
علامه طباطبایی میفرمایند:

با این نقل قول از علامه و استناد به ایشان برای تایید روش و نظریات خود، به نظر می رسد که ایشان را فقیه قرآنی می دانید.
پس گزینشی برخورد نکنید و با تکه تکه کردن و بیان بخشی از روش و نگاه، بخش دیگر را سرکوب و متهم نکنید.

اگر ایشان فقیه قرآنی هستند، خب بقیه روش ایشان هم مشخص است. نحوه تعامل با احادیث و نحوه جمع بندی روایات با قران، استفاده از قواعد اصول فقه و ... در فهم قرآن و روایات و ... . چرا این قسمت را تایید و آن قسمت را تخریب می کنید؟

نمی شود که هم به کلیت بیان ایشان استناد کنید و هم در عمده موارد که بر خلاف شما پیش می روند، روش ایشان را که همان روش عموم فقها و بزرگان دین است، مورد تهاجم و تاخت و تاز قرار دهید.

مصلحین;981726 نوشت:
سپس علامه طباطبایی درباره حوزه ها میفرمایند: ... ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 5 صفحه : 449 و 450
آری! این است وضع حوزه ها و ارتباطشان با قرآن کریم!!
و چه زیبا و دردناک قرآن کریم از زبان رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَـٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا ﴿٣٠﴾
قال الامام علی ‏علیه السلام: «...سیأتی علیکم من بعدى زمانٌ... نبذ الکتاب حملتُه و تناساه حفظَتُه... [و النّاس] لایعرفون من الکتابِ الّا خَطَّه... فالکتاب و اهل الکتاب فی ذلک الزمان طریدان منفیّان و صاحبان مصطحبان فی طریقٍ واحد لا یؤویهما مؤوٍ».

متوجه نمی شوم چرا دائما باید مباحثی که به موضوع ربطی ندارد مطرح شود؟؟
از مدیر ارجاع محترم تقاضا دارم که این پست ایشان حذف شود.

مصلحین;981402 نوشت:
ما در مقام بیان بودن آیه کذالک یبین الله آیاته لناس را با در مقام بیان بودن اصول خلط نکردیم
...
ما میگوئیم خداوند در این آیه در مقام بیان است یعنی فرموده است که سه چیز به عنوان مبطل است مبطل دیگری نمیشود به آن افزود اما این بدین معنا نیست که ما بیاییم بر آیه چنان که در ذهن شماست چیزی بیفزاییم!!

فعلا از این تناقض گویی (که در جمله اول می گویید "مقام بیان" در علم اصول با معنی "تبیین" در آیه «کذلک یبین الله آیاته» متفاوت است و شما خلط نکرده اید، اما چند خط بعد می فرمایید خدا در مقام بیان است) می گذریم و به تحلیل بیان شما می پردازیم در آنجا که اصرار دارید بگویید:

«در این آیه -که تنها بخشی از آن مربوط به احکام روزه است- ، "یبین الله لکم آیاته" به این معنی است که خداوند در مقام بیان تمام احکام روزه می باشد و در نتیجه مبطلات حصر شده اند و هر عامل دیگری که افزون بر این در روایات بیاید یا از همین آیه و روایات استنباط شود، در تعارض با قرآن خواهد بود»!!

اولا:این بیان شما، نوعی اخباری گریاما از نوع قرآنی آن است.

ثانیا:این برداشت شما در تعارض با دیگر آیات است. مثلا در آیه زیر، خدای متعال می فرماید شما نیاز به ابانه و تبیین پیامبر دارید:
يا أَهْلَ الْكِتابِ قَدْ جاءَكُمْ رَسُولُنا يُبَيِّنُ لَكُمْعَلى‏ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ أَنْ تَقُولُوا ما جاءَنا مِنْ بَشيرٍ وَ لا نَذير[1].

خلیفه دوم هم با شعار کفانا کتاب الله از نوشتن وصیت پیامبر قرآن جلوگیری کرد. اگر ما به تنهایی می توانستیم از زیر و بم کتاب الله مطلع شویم و نیاز به تبیین گر نداشت، با این شعار جلوی اهل بیت گرفته نمی شد.

پس قرآن کریم، خود اصرار دارد که شما نه می توانید همه ظواهر قران را به طور جامع دریابید و نه می توانید همه احکام و معارفی که در قرآن به صورت فشرده و مندمج وجود دارد را از همدیگر ابانه و تفکیک کنید و نه می توانید با اکتفای به قرآن به اعماق آن پی ببرید. و البته این بیان قرآن، با حکم عرضه روایات بر قرآن و ثقل اکبر بودن آن هیچ منافاتی ندارد و قابل جمع است.

اگر همه مسائل قرآن برای ما آشکار بود، نیاز به بیان رسو.ل الله نداشت. در حالیکه قرآن می فرماید: «پیامبر باید ابانه و آشکار کند مسائل مختلف را».


[/HR] [1] سوره مائده: 19

مصلحین;981402 نوشت:
خدای سبحان طبق روش تدبری که در خود قرآن کریم به ما یاد داده است در کنار این آیه، آیه دیگری قرار داده است اگر هم قرار نداده بود همین آیه کافی بود ولکن آیه را قرار داده است برای کسانی که سیلی به چهره قرآن میزنند

ثالثا:روش شما با این آیه در تضاد است:

«فَاتَّقُوا اللَّهَ يا أُولِي الْأَلْبابِ الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً رَسُولاً يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِ اللَّهِ مُبَيِّنات‏[1]».
«تقوای خدا پیشه کنید ای اولو الالباب، ای کسانی که ایمان آوردید، به درستی که خدا بر شما فرو فرستاد ذکر را که رسول است و آیات مبین خدا را بر شما تلاوت می کند.»

آیه خطاب به صاحبان لب است:
کسانی از اهل ایمان که به عمق مسائل و حقیقت امور پی می برند و در ظواهر باقی نمی مانند، اینها هستند که می دانند در فهم قرآن، بی نهایت به رسول الله محتاجند تا ذکر آنها باشد و آنها را به حقایق و امورمختلف، حتی به امور بین قران، رهنمون شود. اهل ظاهر عمق این آیه قرآن را نمی فهمند: قدر زر زرگر شناسد قدر جوهر جوهری.

فقط این گروه از مومنان هستند که می دانند با تمام فهم عمیق و درستی که ممکن است از ظواهر قرآن برداشت کنند، باز هم چقدر از کلام الله دور هستند و چقدر محتاجند پیامبر بیاید و بینات فراوان الهی را برای این بشر محدود و ضعیف متذکر شود.

خداوند متعال تذکر می دهد که قرآن، که عین ذکر و بیان است، اما شما خیلی از چیزها را از قرآن نمی فهمید. چون نسبت به قرآن و ابعاد مختلف بیان الهی، التفات و توجه و حالت ذکر ندارید. باید به سراغ پیامبر که عین ذکر و یادآوری و توجه دادن است بروید و نیز به سراغ اهل بیت پیامبر که اهل ذکر حقیقی هستند:

«وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ إِلاَّ رِجالاً نُوحي‏ إِلَيْهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُون [2]‏».

در روایات متعدد، ذکر بر پیامبر و اهل ذکر بر اهل بیت پیامبر تطبیق داده شده است.


[/HR] [1] سوره طلاق: 10 و 11
[2] سوره نحل: 42

مصلحین;981402 نوشت:
کذلک یبین الله آیاته هم کل قران را دربرمیگیرد هم خصوص اینجا را که این هم جز آیات الهی است. آیات دیگر را هم دربرمیگیرد .

مصلحین;981402 نوشت:
خدای سبحان طبق روش تدبری که در خود قرآن کریم به ما یاد داده است در کنار این آیه، آیه دیگری قرار داده است اگر هم قرار نداده بود همین آیه کافی بود ولکن آیه را قرار داده است برای کسانی که سیلی به چهره قرآن میزنند

ثالثا:اتمام حجت و کامل شدن فهم معارف و احکام تنها با بیان پیامبر و روش کردن احکام و حقایق نهفته در کتاب آسمانی امکان پذیر است و انسان ها به تنهایی و بدون بیانات انبیا بسیاری از حقایق و احکام کتب آسمانی را متوجه نمی شوند. با اینکه همه آنها در کتابهای آسمانی بیان هم شده است.

ضلالت و هدایت تنها بعد از بیان رسول الله معنی می یابد:
«وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ بِلِسانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي مَنْ يَشاءُ[1]».


[/HR] [1] سوره إبراهيم: 4

مصلحین;981435 نوشت:
اولا چه تعارض باشد چه نباشد در هر صورت شما هر کدام از این روایات رو قبول کنید باید بپذیرید که حداقل یک مورد از 9 مورد مشهور میان آقایان برای مبطل بودن صوم به فرمایش اهل بیت علیهم السلام مبطل نیست! البته اگر خود را پیرو و مطیع اوامر اهل بیت علیهم السلام بدانید!!

بهر صورت با استناد به این روایات، بخواهید یا نه،[=&quot] باید بپذیرید که اصرار شما بر مقام حصر در آیه اشتباه است و اقلا و به حسب ظاهر برخی روایات که خودتان موافق قرآن دانسته اید، مبطلات بیش از سه عمل هستند، ولو به قول شما با کار اجتهادی، مجتهدی دیگر، به نتیجه متفاوت برسد و بگوید ضرر به روزه در اینجا به معنی ابطال نیست بلکه به معنی فعل حرام یا ضرر از نوع کراهت است.

مصلحین;981435 نوشت:
ثانیا با دقت در این دو روایت و عرضه آنها به قرآن مبین به دستور اهل بیت علیهم السلام در میابیم که ارتماس در آب حرام است اما مبطل صوم نیست چون حرام اعم از مبطل است و هر عمل حرامی مبطل صوم نیست و توضیح روایت زیان داشتن ارتماس در آب در صحیحه محمد بن مسلم از امام باقر علیه السلام این است که:
زیان در این باب دارای دو معناست: زیان یک بعدی و زیان دو بعدی یکی فقط حرام است و مبطل روزه نیست مانند ارتماس در آب که زیانش یک بعدی است و زیان دو بعدی که هم حرام است و هم مبطل روزه مانند سه مورد صدر حدیث یعنی خوردن و آشامیدن و تماس جنسی که این سه در روزه ماه رمضان زیانشان دو بعدی است حرمت و ابطال روزه

در این گونه موارد اصطلاحا گفته می شود حرمت وضعی و حرمت تکلیفی.
حرمت وضعی یعنی بطلان عمل و حرمت تکلیفی یعنی معصیت.

روایت می فرماید اگر این چند امر نباشد، ضرری به صائم وارد نمی شود. سه مورد از این چهار مورد، وضعی هستند یعنی باعث بطلان روزه می شوند (البته به تبع انجام تعمدی آنها حرمت تکلیفی و معصیت هم خواهد بود). پس سیاق، سیاق بیان مبطلات است. با همان عبارت و بیان و در ادامه وقتی مورد دیگری بیان می شود، ظهور در حرمت تکلیفی ندارد. بلکه به معنی بطلان خواهد بود.

مصلحین;981926 نوشت:
زنا رابطه جنسی است پس قطعا روزه را باطل میکند!! استمنا هم از مصادیق بارز مسئله جنسی در آیه شریفه است پس این هم قطعا روزه را باطل میکند!
آیت الله العظمی صادقی تهرانی هم در رساله توضیح المسائل نوین اینچنین نگاشته اند که: مسأله ى 418ـ عمل جنسى يا بيرون آوردن منى به هر صورت و در هر حال مگر آن كه بدون اختيار و يا در خواب باشد ـ حلال و حرامش ـ روزه را باطل مى كند،

بنده نمی خواهم وارد این بحث بشوم، اما همان طور که اقای شروحیل هم اشاره کردند، مبنای شما (که جمود بر ظواهر قرآن دارد و هر روایتی که عین آن ظاهر نباشد را معارض می داند)، مفاسدی دارد که نمی خواهم به آن تصریح کنم تا مبادا بعدها بهانه ای برای سوء استفاده باشد.

آنچه در نوشته این بزرگوار -آقای صادقی تهرانی- آمده است هم بر خلاف ظاهر قرآن است.

شما در بحث مثلا استمنا رو مبطل روزه میدونید در حالی که از ظاهر قرآن همچین چیزی قابل برداشت نیست
حتی نظر آقای تهرانی مبنی بر بیرون آوردن منی به هر صورتی هم قابل برداشت نیست
از آیه شریفه این برداشت میشه که آمیزش با همسر در طول روزه موجب بطلانه و در شب خیر
میشه بفرمایید مبطل بودن استمنا رو چه جور میشه برداشت کرد ازین آیه؟!
ضمن اینکه توجه کنید استمنا رابطه جنسی محسوب نمیشه که بخوایم با تکیه بر این اون رو مبطل بدونیم

saasaan;982655 نوشت:
شما در بحث مثلا استمنا رو مبطل روزه میدونید در حالی که از ظاهر قرآن همچین چیزی قابل برداشت نیست
حتی نظر آقای تهرانی مبنی بر بیرون آوردن منی به هر صورتی هم قابل برداشت نیست
از آیه شریفه این برداشت میشه که آمیزش با همسر در طول روزه موجب بطلانه و در شب خیر
میشه بفرمایید مبطل بودن استمنا رو چه جور میشه برداشت کرد ازین آیه؟!
ضمن اینکه توجه کنید استمنا رابطه جنسی محسوب نمیشه که بخوایم با تکیه بر این اون رو مبطل بدونیم

اگر قرار باشه طبق چیزی که شما می فرمایید بر ظاهر آیه عمل کنیم استمنا رو نباید جزو مبطلات بدونیم
یا حتی نظر آقای تهرانی مبنی بر بیرون آوردن منی به هر صورتی هم در آیه ذکر نشده !

رضا ثقلین;923840 نوشت:
بر مبنای نص آیه شریفه چند مطلب استنباط میشود:
اول اینکه 3 عمل موجب بطلان روزه است نه 9 چیز!! که بعض در رساله ها آمده!!

برادر گرامی، باز هم عرض می کنم آنچه شما می گویید، نص نیست.
آیه در خصوص این بحث تنها می فرماید که «حرمت رفث» در شب برداشته شده است. همین طور می فرماید در شب جایز است مباشرت کنید.

تنها همین قدر به صراحت بیان شده است.
اما اینکه حکم رفث و مباشرت در روز چیست، این از "مفهوم مخالف آیه" فهمیده می شود نه از نص آیه!!

برای جلوگیری از اطاله کلام، "انواع مفهوم" و تعریف "مفهوم مخالف" را در اینجا نمی آورم. اگر خواستید با یک جستجوی کوچک، می توانید این تعاریف را در منابع مختلف اصول فقه و حقوق بیابید.

مصلحین;981404 نوشت:
پس چرا اساتیدتان و عموم مراجع معتقد به مبطل بودن 9 چیز هستید؟؟!! مگر آقایان مدعی نیستند که فقهشان از روایات اهل بیت علیهم السلام است پس چرا اجماعات خیالی و نظرات مخالف نصوص رسیده از اهل بیت علیهم السلام را معیار فتوا قرار داده اند؟؟!!

آیا این لحن صحبت کردن درباره بزرگانی که عمرشان را در راه قرآن و اهل بیت صرف می کنند و تمام تلاش و هم و غمشان فهم کامل و دقیق احکام و معارف الهی است، درست و شایسته است؟ آیا از اخلاق به دور نیست؟

رضا ثقلین;923840 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
قرآن کریم:

[/][/B]
أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنْكُمْ فَالآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الأبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الأسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ وَلا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ 187

[/]
[/]

سلام
من که متوجه حصر در بیان مبطلات روزه در آیه نشدم
ولی اگر مبنای شما این باشد که حرام های خدا همگی در قرآن ذکر شده بله میتوانید چنین برداشتی داشته باشید...

اینکه برخی علما میگویند دود مبطل نیست به این جهت است که خداوند خوردن و آشامیدن را مبطل دانسته..
پس اگر دود یا بخار مصداق خوردن و آشامیدن باشد، مبطل است
و اگر مصداق خوردن و آشامیدن نباشد، مبطل نیست..

و احتمالا در تفسیر روایات نیز همین ملاک در نظرگرفته میشود
مثلا آنجا که در روایت گفته شده مبطل است به این خاطر است که مصداق اکل و شرب دانسته شده...
و انجا که در روایت گفته شده مبطل نیست به این خاطر است که مصداق اکل و شرب دانسته نشده...
و حتی بحث غلظت دود و بخار نیز در راستای همین موضوع تفسیر میشود که غلظت از این باب علت بطلان میشود که مصداق اکل و شرب است..

در بحث ارتماس در آب و فرو بردن سر در آب نیز به همین شکل است...
آن روایتی که گفته مبطل است به این خاطر است که آب از منافذ بدن مثل بینی و گوش و دهان وارد بدن میشود.. و حتی اگر درست یادم باشد در روایتی به این مطلب تصریح شده بود....
و آن روایتی که ارتماس در آب را مبطل ندانسته به این خاطر بوده که آب وارد بدن نمیشده است....

نکته دیگر در ایه این است که اشاره ای به خودارضایی نشده و فقط به آمیزش با همسر اشاره شده پس نمیتوانید بگویید آمیزش، شامل استمنا میشود.... اگر چه ممکن است عموما چنین برداشتی انجام گیرد... ولی شاید اسمش نص نیست بلکه نهایتا ظاهر است...
و نکته دیگر اینکه فرموده تختانون انفسکم ( نه تختانون الله ) اینکه چرا از خیانت نفس صحبت کرده نه خیانت به خدا، خودش جای تامل دارد...
آیا مقصود خیانت بین زن و شوهر است؟ یا خیانت بین بنده و خدا؟
اگر روزه دار با خدا عهد بسته که آمیزش نداشته باشد، چرا با شکستن عهد و خیانت کردن به آن، از تعبیر تختانون الله استفاده نشده است؟!
یا عبارت '' وابتغوا ما کتب الله لکم'' به چه معناست و چه مقصودی دارد؟!
'' ما کتب الله'' چه بوده؟؟؟
به عبارت دیگر نظرات شما علاوه بر اشکالات ابتدایی، باید برای ابهاماتی مثل ابهام فوق نیز پاسخ داشته باشد...

مصلحین;981926 نوشت:
صادقی تهرانی هم در رساله توضیح المسائل نوین اینچنین نگاشته اند که:
مسأله ى 418ـ عمل جنسى يا بيرون آوردن منى به هر صورت و در هر حال مگر آن كه بدون اختيار و يا در خواب باشد ـ حلال و حرامش ـ روزه را باطل مى كند،

در مبنای دلخواه شما، هر جا به نفع شما باشد، به بعضی لوازم یا مدلولهای عرفی یا عقلی تمسک می کنيد و از آن حکمی استخراج می کنيد که در آیه نیامده است (لازمه ظاهر الفاظ آیه می باشد) اما برخی دیگر از لوازم مانند حکم حرمت بقای عمدی بر جنابت تا اذان صبح را به دلیل اینکه در آیه نیامده است، مخالف قرآن می دانيد.

اگر از رفع حرمت «رفث الی نساءکم» در شب (و در نتیجه، جواز رفث با همسر در شب) می توان به حرمت استمنا رسید، پس چرا از همین حکم نتوان به حرمت بقای بر جنابت رسید؟

هر دو از لوازم هستند.

مصلحین;981859 نوشت:
استعمال مواد مخدر به نص عقل و نقل حرام است شکی در آن نیست

[=system]استعمال مواد مخدر در کجای قرآن و روایات حرام اعلام شده است؟

موضوع قفل شده است