جمع بندی حریف شوهرم نمیشم

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حریف شوهرم نمیشم

سلام و خسته نباشید
من ۵ سال هستش که با پسر داییم ازدواج کردم سال دوم زندگی بود که رفتارای عجیب و غریب بعضی وقت ها از همسرم میدیدم که انقد پیگیری کردم تا متوجه شدم ایشون شیشه و ترامادول مصرف میکنه الان ی دختر یک ساله دارم با همه چیزش کنار اومدم بی پولی خانوادگی ولی این مسله داره دیوونم میکنه وقتی مصرف میکنه اصلا خونه نمیاد یک سره گوشی تو دستشه فیلم سوپر نگاه میکنه نمیخوابه غذا نمیخوره کلا زندگی رو میریزه بهم بخدا دیگه خسته شدم مادرش برادرش مادر خودم هرچقدر جلوش وای میسیم انگار که نه انگار باز کار خودش رو میکنه اصلا حرف ما واسش مهم نیست تورو خدا کمکم کنید من باید چیکار کنم الان شک دارم سرکار رفته یا نه احساس میکنم همش داره دروغ میگه حوصله خونه رو نداره هر راهی رو که بگین امتحان کردم خیلی آدم بیشعوریه بدتر میکنه که بهتر نمیشه کمکم کنید تروخدا من باید چیکار کنم هر روز مشروب میخوره فیلم نگاه میکنه خستم کرده دیگه من خودم فکرم جداییه چون میدونم تا آخر عمر من این بی بند باری رو ازین میبینم فقط دارم خودم رو داغون میکنم تا الانم بخاطر بچم موندم موضوع مهم اینکه تازه تازه از دهن فامیل شنیدیم که این آقا از دوران خدمتش اعتیاد داشته ولی به ما نگفتن یعنی مشکلش خیلی قدیمیه الان ۳۱ سالشه از ۱۸ سالگی این مشکل رو داشته به نظر شما درست میشه یا من عمرم رو پای همیچین کسی نزارم؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد راهنما

Saina28;921179 نوشت:
سلام و خسته نباشید
من ۵ سال هستش که با پسر داییم ازدواج کردم سال دوم زندگی بود که رفتارای عجیب و غریب بعضی وقت ها از همسرم میدیدم که انقد پیگیری کردم تا متوجه شدم ایشون شیشه و ترامادول مصرف میکنه الان ی دختر یک ساله دارم با همه چیزش کنار اومدم بی پولی خانوادگی ولی این مسله داره دیوونم میکنه وقتی مصرف میکنه اصلا خونه نمیاد یک سره گوشی تو دستشه فیلم سوپر نگاه میکنه نمیخوابه غذا نمیخوره کلا زندگی رو میریزه بهم بخدا دیگه خسته شدم مادرش برادرش مادر خودم هرچقدر جلوش وای میسیم انگار که نه انگار باز کار خودش رو میکنه اصلا حرف ما واسش مهم نیست تورو خدا کمکم کنید من باید چیکار کنم الان شک دارم سرکار رفته یا نه احساس میکنم همش داره دروغ میگه حوصله خونه رو نداره هر راهی رو که بگین امتحان کردم خیلی آدم بیشعوریه بدتر میکنه که بهتر نمیشه کمکم کنید تروخدا من باید چیکار کنم هر روز مشروب میخوره فیلم نگاه میکنه خستم کرده دیگه من خودم فکرم جداییه چون میدونم تا آخر عمر من این بی بند باری رو ازین میبینم فقط دارم خودم رو داغون میکنم تا الانم بخاطر بچم موندم موضوع مهم اینکه تازه تازه از دهن فامیل شنیدیم که این آقا از دوران خدمتش اعتیاد داشته ولی به ما نگفتن یعنی مشکلش خیلی قدیمیه الان ۳۱ سالشه از ۱۸ سالگی این مشکل رو داشته به نظر شما درست میشه یا من عمرم رو پای همیچین کسی نزارم؟

با عرض سلام و ادب خدمت شما خواهر گرامی و همه اسک دینی های عزیز
از مسئله ایکه با آن مواجه هستید متاسفم و از حسن اعتماد شما به این انجمن بسیار سپاسگزارم سوال شما کوتاه و کلی و با ابهام بود نفرمودید که تا کنون چکارهایی انجام داده اید و چه نتایجی بدست آورده اید و چه بازخوردهایی دریافت نموده اید.اما بنده با همین مواردی که ذکر کرده اید نکاتی را می نویسم:


  1. خواهر گرامی ابتدا لازم است آرامش خود را حفظ نمایید و معقولانه عمل نموده و تصمیم گیری نمایید به همین جهت ابتدا تمام تلاش خود را برای تغییر انجام دهید و در صورت عدم بهبودی آن موقع تصمیم گیری نمایید.
  2. با دعوا و ناراحتی کاری پیش نمی رود همچنانکه تا حالا پیش نرفته است پس سعی کنید او را زبان بگیرید و متقاعد نمایید تا برای ترک اعتیاد خود اقدام نماید.
  3. بدانید او بیمار است و نیاز به کمک دارد و با طعنه وناراحتی و بداخلاقی تنها آرامش او گرفته می شود و ممکن است رفتن به سراغ فیلمهای نامناسب به خاطر کسب همین آرامش و ارضاء نیازها باشد البته بنده نمی خواهم کارهای ناپسند همسرتون را توجیه نمایم بلکه می خواهم شرایط ایشان را بهتر درک نماییم و به او با توجه به شرایط کمک نماییم تا نتیجه بخش باشد
  4. ایمان خود را بالا ببرید و سعی نمایید به صورت غیر مستقیم روی ایشان نیز اثر بگذارید
  5. رفت و آمد خود را مجالس و مکانهای مذهبی بیشتر نمایید
  6. رفت و آمد خود را با خانواده های مذهبی بیشتر نمایید
  7. ویژگیهای مثبت او را برجسته نمایید و از همین طریق او را نسبت به تکرار و بیشتر شدن ویژگیهای مثبت تشویق نماییدو برای مدتی رفتارهای منفی او را بانه با شدیدترین برخورد بلکه با برخورد ناراحتی موقت پاسخ دهید.
  8. محیط خانه و خود را برای ایشان زیبا و پاکیزه نمایید و سعی نمایید نیازهای زندگی او را تامین نمایید و از این طرق ضمن اعطاء آرامش به او نسبت به برآورده کردن خواسته های خود امتیاز بگیرید.
  9. از واسطه هایی که روی ایشان تاثیر گذار هستند بخواهید با او حرف بزنند و متقاعد نمایند.
  10. در صورت متقاعد نشدن و اصرار بر رفتارهای ناپسند قبلی سعی نمایید از اهرم های فشار نظیر رفتن به خانه پدر ،تهدید به جدایی و......استفاده نمایید تا نسبت به ترک اعتیاد ،متقاعد شود (البته در انجام راهکارها توجه به تاثیر گذار بودن و بدتر نشدن وضعیت و شرایط را نیز مد نظر قرار دهید).
  11. از دعا و توسل به اهل بیت علیهم السلام هرگز غافل نشوید.

در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی

موضوع قفل شده است