جمع بندی دليل عملكرد انفعالی شيعه در طرح شبهات چيست؟

تب‌های اولیه

82 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دليل عملكرد انفعالی شيعه در طرح شبهات چيست؟


سلام و عرض ادب
جناب خياباني گزارشگر فوتبال عبارت معروفي دارند كه در اين تاپيك كاربرد دارد
ايشان ميگويند:
"اگر گل نزني ، گل ميخوري"

مدت هاست پرسشي ذهن مرا درگير كرده
از روزي كه خودم را شناختم ، بي دين ها به اديان حمله كرده و طرح شبهه كرده اند و اديان وظيفه داشته اند پاسخ بدهند
و درميان اديان نيز اكثراً ساير اديان و مذاهب بودند كه به شيعه حمله كرده و طرح شبهه مي كنند و شيعه موظف بوده پاسخ بدهد
همين سايت خوب اسك دين كه بنده افتخار حضور در آن را دارم ، مهمترين عملكردش پاسخگويي به شبهات است ، و همچنين سايت هاي مشابه ديگر


نمي دانم دليلش نجابت بيش از حد شيعيان است؟ مطمئن بودنمان از خودمان است؟ دليلش بزرگي ماست؟
آخر چرا هميشه آنان بايد در مقام پرسشگر باشند و ما بايد در مقام پاسخگو قرار بگيريم؟

همين طرفداران علوم تجربي كه مدام شبهه مطرح ميكنند و شيعه هم بايد دم به ساعت پاسخگو باشد
بگويند شروع خلقت چگونه بوده. نمي خواهد پاسخ قطعي بدهند ، همين كه فقط يك نظريهء واحد بدهند برايمان بس است!
بگويند بالاخره قهوه براي قلب مضر است يا مفيد است؟!
بفرمايند با اين همه ادعا چطور هنوز بيماري هاي ساده اي مانند فشار خون را نتوانسته اند درمان كنند
اين هم پيشكش! بگويند چطور سرماخوردگي هنوز درمان نشده؟! سرماخوردگي ها.... همان كه پيش پا افتاده است!

اهل سنت بيايند و بگويند پيامبر(ص) در حديث قرطاس چه مي خواسته بنويسد؟ كاري هم به امام علي(ع) نداريم!
اصلاً پيامبر(ص) مي خواسته نام ابوبكر را بنويسد! يا اصلاً مي خواسته وصيت بنويسد. فقط بگويند چرا عمر نگذاشت ايشان مطلبشان را بنويسند؟
يا بگويند اگر در زمان پس از رسول الله بودند ، مي رفتند در سپاه علي(ع) يا سپاه عايشه؟ همين را پاسخ بدهند لطفاً

مسيحيان و يهوديان بيايند و پاسخ بدهند اين چه خدايي است كه در باغ قدم مي زند؟!
چه خدايي است كه به مخلوقش دروغ ميگويد و او را فريب مي دهد؟!
چه خدايي است كه با مخلوق خود (پيامبر خود) كُشتي مي گيرد و شكست هم ميخورد؟!

و شبهات فراوان ديگري كه بر اين گروه ها وارد است و فقط يكي از اين شبهات كافي است تا آنها براي مدت ها دنبال يافتن پاسخ باشند
آن وقت همين ها تا حالا 1000 تا شبهه مطرح كرده اند كه شايد 90 درصداين شبهات از سوي شيعيان پاسخ داده شده
ولي دست گذاشته اند روي همان 10 درصد و داد برآورده اند كه شيعه پاسخي براي ما ندارد!
اين حرف درست مانند آن است كه يك دوچرخه ، به يك اتوموبيل رولزرويس يا لامبورگيني بگويد تو خيلي ضعيفي چون يكي از چرخ هايت پنچر است!!

واقعاً تا كي بايد منفعل عمل كنيم؟ تا كي بايد بنشينيم تا آنها شبهه مطرح كنند و ما پاسخ بدهيم؟
چطور ما
حق نداريم بپرسيم كه در بحث تكامل ، فسيل هاي موجوداتي كه در حال تغيير بودند كجاست!
حق نداريم بپرسيم كه آن سلول اوليه از كدام قبرستان آمده!
تا ميگوئيم
"خدا" خالق ماست ميپرسند چه كسي خدا را آفريده؟ اما وقتي مي پرسيم ماده اوليه از كجا آمده ميگويند ماده و انرژي ازلي است!!
بعد آنها ميگردند يك جمله ، يك كلمه ، يا حتي يك حرف پيدا كنند كه يكم بالا پايين باشد ، همان را دست آويز ميكنند براي زير سوال بردن خدا و آخرت و دين!

من خودم چندين بار از اين روش استفاده كرده ام و به چشم ديده ام كه چطور طرف مقابل كم آورده
تازه در مقابل منِ بي سواد ، واي به روزي كه يك عالِم روبروي آنها بنشيند
پس دليلش چيست كه ما اقدام به طرح شبهه در اعتقادات آنها نمي كنيم و آنها را به چالش نمي كشيم؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد صدرا و استاد صدیق

Reza-D;920996 نوشت:

سلام و عرض ادب
جناب خياباني گزارشگر فوتبال عبارت معروفي دارند كه در اين تاپيك كاربرد دارد
ايشان ميگويند:
"اگر گل نزني ، گل ميخوري"
پس دليلش چيست كه ما اقدام به طرح شبهه در اعتقادات آنها نمي كنيم و آنها را به چالش نمي كشيم؟

با سلام و عرض ادب

1) بدیهی است که دفاع از یک مکتب و مذهب زمانی به شکل کامل تحقق می یابد که علاوه بر تبیین اصول و معارف آن، به شکل صحیح دیدگاههای سایر مکاتیب نیز نقد گردد. در این میان مذهب شیعه به عنوان تنها مذهب راستین همواره در طول تاریخ از سوی مخالفین خود در معرض انواع تهدیدات و سختگیری ها سیاسی و اجتماعی قرار داشته و در میان پیچ و خم تاریخ؛ شیعه تنها با غنای معارف تبیین یافته ی از سوی اهل بیت (علیهم السلام) و با هدایت آنان و عالمان تربیت یافته این مکتب، از سختترین مراحل عبور نموده و نه تنها در طول تاریخ هیچگاه افول ننموده؛ بلکه همواره بر گستره ی آن نیز افزوده شده است.

ویژگی منحصر به فرد شیعه تبعیت از عترت بوده؛ همانها که نقطه ی ثقل امت اسلامی بوده،‌ و همگان بر برتری و جایگاه خاص آنها معترف و واقف بوده اند؛ لذا بهترین نحوه ی دفاع از مکتب تشیع و تبلیغ آن در جامعه ی مخالف، بازگو نمودن جایگاه رفیع عترت(علیهم السلام) از قرآن و سنت و بیان تبیین معارف آن مکتب رفیع می باشد. بی شک بیان فضائل و مکارم اخلاق ائمه(علیهم السلام) و بیان جایگاه علمی بلا منازع آنان، مسیر حرکت هر انسان آزاده ای را به سوی آنان راهنمایی و متمایل می سازد.

عبدالسلام هَرَوِی‏ می گوید: از امام رضا(علیه السلام) شنیدم که چنین می فرمود: «رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْیَا أَمْرَنَا»؛ خداوند رحمت کند کسی را که امر ما را زنده بدارد. عرضه داشتم: «وَ کَیْفَ یُحْیِی أَمْرَکُمْ»؟ چگونه امر شما زنده می شود؟ حضرت فرمودند: «یَتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ یُعَلِّمُهَا النَّاسَ فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ کَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا»؛[1]به آموختن علوم ما و تعليم دادن آن به مردمان، چه اگر مردمان از آن تعاليم والا كه در سخنان ماست آگاه گردند، پيرو ما خواهند گشت. در این بیان شریف امام تنها راه تاثیر گذاری در مخالفین را بیان فرموده که آن راه بیان معارف اسلام از بیان عترت(علیهم السلام) می باشد، که البته چنین امری زمانی تاثیر حقیقی خویش را می گذارد که دعوتگر خود به اخلاق اسلامی و بندگی پروردگار آراسته باشد.

امام صادق (علیه السلام) به ابو اسامه فرمودند: «عَلَيْكَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ الْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ وَ صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ حُسْنِ الْخُلُقِ وَ حُسْنِ الْجِوَارِ وَ كُونُوا دُعَاةً إِلَى أَنْفُسِكُمْ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ وَ كُونُوا زَيْناً وَ لَا تَكُونُوا شَيْناً وَ عَلَيْكُمْ بِطُولِ الرُّكُوعِ وَ السُّجُودِ فَإِنَّ أَحَدَكُمْ إِذَا أَطَالَ الرُّكُوعَ وَ السُّجُودَ هَتَفَ إِبْلِيسُ مِنْ خَلْفِهِ وَ قَالَ يَا وَيْلَهُ أَطَاعَ وَ عَصَيْتُ وَ سَجَدَ وَ أَبَيْتُ»؛[2]بر تو باد به تقوای الهی و ورع و تلاش و راستگویی و امانتداری و خوش اخلاقی و حسن جوار. مردم را با غیر زبان هایتان دعوت کنید. زینت باشید و مایه ی عیب و عار و ننگ نباشید و بر شما باد به طولانی کردن رکوع و سجود؛ پس هرکدام از شما وقتی رکوع و سجودش را طولانی می کند، شیطان از پشت سر او فریاد می زند: «ای وای! او اطاعت کرد و من نافرمانی کردم، و او سجده کرد و من از سجده سر باز زدم.

در روایت دیگری امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «... فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْكُمْ إِذا وَرِعَ فى‏ دينِهِ وَ صَدَقَ الْحَديثَ وَ أَدَّى الْأَمانَةَ وَ حَسُنَ خُلْقُهُ مَعَ النَّاسِ قيلَ هذا جَعْفَرِىٌّ فَيَسُرُّنى‏ ذلِكَ وَ يَدْخُلُ عَلَىَّ مِنْهُ السُّروُرُ وَ قيلَ هذا أَدَبُ جَعْفَرٍ وَ إِذا كانَ عَلى‏ غَيْرِ ذلِكَ دَخَلَ عَلَىَّ بَلاؤُهُ وَ عارُهُ وَ قيلَ هذا أَدَبُ جَعْفَرٍ ...»؛[3] بدرستى كه هرگاه مردى از شما در دين خود ورع داشته باشد، راست گويد، امانت را بپردازد و با مردم خوش‏رفتارى كند، مى‏ گويند اين «جعفرى» است، اين امر مرا مسرور مى‏ سازد و خوشحال مى ‏شوم و گفته مى‏ شود اين، ادب جعفر است؛ ولى چنانچه غير از اين باشد، ننگ و عارش نصيب من مى‏ شود و مى‏ گويند اين، ادب جعفر است!

2) عالمان شیعه همواره در طول تاریخ به این اصل توجه نموده و در تبلیغ مذهب بدون آنکه حساسیت مذهبی مخالفین را تحریک نمایند، با تبیین صحیح دیدگاه مکتب و نقد عالمانه اعتقادات اشتباه مخالفین با استفاده از منابع معتبر آنان، به نشر و تبلیغ و دفاع از مکتب تشیع اهتمام ورزیدند که در این میان می توان به تلاشهای مرحوم شرف الدین و مرحوم علامه امینی در عصر حاضر اشاره نمود. همچنین از آنجا که یکی از باورهای اصیل مکتب تشیّع دوری از افتراق و دشمنی در پیکره ی امت اسلامی بوده؛ عالمان شیعه با آنکه همواره دست برتر در هجوم به تناقضات و اعتقادی باطل مخالفین خود داشته؛ اما بخاطر حفظ وحدت میان دو طائفه و اعتقاد به اینکه تبلیغ تبیینی(که خود مشتمل بر نقد مستدل دیدگاه مخالف نیز بوده) و عملی بیشترین تاثیر را در ترویج تشیع داشته، از هر امری که موجب افتراق بیشتر دو مذهب شده اجتناب نموده اند.

3) در دوران معاصر مشاهده می گردد که دشمنان اسلام خود از تبلیغ های هجومی مذاهب علیه یکدیگر کمال استفاده را برده اند که چنین امری خود بیانگر استفاده ی ابزاری آنان از عنصر مذهب در راستای اختلاف اندازی و در نهایت سلطه ی بر مسلمانان است.

4) مطالب فوق در غیر مباحث اختلافی میان مسلمانان از یکسو و فرقه ی وهابیت از سویی دیگر است؛ زیرا عقاید وهابیت در بسیاری از موارد بر خلاف عقاید اهل سنت است؛ لذا در این مورد علاوه بر تبلیغ تبیینی؛ باید به تبلیغ هجومی با استفاده از قابلیتهای اهل سنت نیز توجه خاص نمود.

موفق باشید.


[/HR] [1]. عیون اخبار الرضا(علیه السلام)،‌ ج1، ص307.
[2]. الکافی، الکلینی، ج2، ص78.
[3]. همان، ج2، ص636.

صدرا;923290 نوشت:
سلام

سلام استاد عزيز و تشكر بابت پاسخي كه فرموديد
البته پرسش من صرفاً شامل اهل سنت نبود و بنده تعجب كردم كه چرا شما مباحث را بيشتر روي بحث اختلافات شيعه و سني
(و در ذيل آن وهابيت) متمركز كرديد
همچنين متوجه نشدم چرا مدير محترم ارجاعات كارشناس اهل سنت و وهابيت را براي پرسش بنده انتخاب كردند
البته اگر خودتان بحث را وارد مراحل ديگر كنيد از حضورتان بهره خواهم برد و منظورم تغيير كارشناس نيست
بخصوص اينكه بدون كوچكترين تعارفي شما را يكي از بهترين اساتيد سايت مي دانم

بنده به ساير اديان مانند سيحيت و يهوديت و زرتشتي و.....
همچنين به مخالفان اديان مانند سكولارها ، شيطان پرستان ، منكرين خداوند و.....
نيز اشاره كردم كه پاسخي در اين زمينه ها از سوي شما دريافت نكردم

درمورد پاسخي هم كه فرموديد نكاتي براي طرح دارم ولي فعلاً صبر ميكنم تا به اين پست بنده پاسخ بفرمائيد
روال بحث را كه تعيين فرموديد بعد وارد جزئيات خواهم شد انشاالله

[="Tahoma"][="Navy"]

Reza-D;920996 نوشت:
من خودم چندين بار از اين روش استفاده كرده ام و به چشم ديده ام كه چطور طرف مقابل كم آورده
تازه در مقابل منِ بي سواد ، واي به روزي كه يك عالِم روبروي آنها بنشيند
پس دليلش چيست كه ما اقدام به طرح شبهه در اعتقادات آنها نمي كنيم و آنها را به چالش نمي كشيم؟

سلام برادر
کسی که در جای آرام نشسته انگیزه ای برای لرزندان دیگران ندارد مگر اینکه اورا بلرزانند
اما آنها لرزان و معلق اند پس باید این بی ثباتی را به دیگران انتقال دهند به قول گذشتگان: کافر همه را به کیش خویش پندارد
دیگر اینکه اهل ایمان اهل مهر و دوستی اند و دیگران اهل خصومت و دشمنی قرآن هم می فرماید: تحبونهم و لا یحبونکم ووو
به هرحال از کوزه همان ترواد که در اوست
در آنان تخاصم و چنگ انداختن است و در ما مهر و نوازش
یا علیم[/]

[=microsoft sans serif]

Reza-D;920996 نوشت:
پس دليلش چيست كه ما اقدام به طرح شبهه در اعتقادات آنها نمي كنيم و آنها را به چالش نمي كشيم؟

باسلام و عرض ادب

دفاع از معتقدات دینی، یکی از وظیفه های اصلی یک متکلم است.
از سوی دیگر، دفاع گاهی به صورت مستقیم است و گاه به صورت غیر مستقیم.
دفاع مستقیم بدین صورت است که انسان اعتقادات خود را تبیین و توضیح دهد و از سوالات و نقضهایی که به آن شده است پاسخ دهد.
دفاع غیر مستقیم نیز بدین صورت است که پیش دستی کرده و به بیان ایرادها و نقضهایی که در اعتقادات طرف مقابل وجود دارد پاسخ دهد.

در این میان، شیوه غیر مستقیم، شیوه جدلی است و در مقابل، شیوه مستقیم اگر از مقدمات یقینی بهره ببرد شیوه برهانی است و اگر از مشهورات و مسلمات بهره ببرد، شیوه خطابی.

هر یک از این دو شیوه یک سری مزایا و فوایدی دارد و به همین جهت، شخصی که در مقام استدلال و دفاع قرار دارد تشخیص میدهد که از کدام شیوه بهره بگیرد.

پر واضح است که در مقام مناظره، شیوه جدلی کارائی دارد.
جدل، صناعتی است که هدف از آن ساکت کردن خصم و شکست دادن و مفتضح کردن آن نزد دیگران است. و بدین جهت، پرواضح است که در این شیوه، حق روشن نمیشود بلکه فقط طرف مقابل ساکت میشود ولی تکلیف حق چه میشود؟

اینکه من به جای اثبات شیرین بودن ماست خودم، از ترش بودن ماست دیگری صحبت کنم،
فایده اش این است که مردم از او خرید نمیکنند.
ولی
آیا در این صورت، سراغ من آمده و از متاع من خرید میکنند؟

مشخص است که هیچ ملازمه ای میان این دو نیست.
بنابراین
هر کسی که در مقام دفاع از اعتقادات دینی قرار دارد باید موقعیت بحث را بسنجد که کدام شیوه مناسب است و اکنون جای چه کاری است.
به همین جهت است که ائمه معصومین در مقام مناظره با علمای ادیان دیگر، گاه به نقاط ضعف آن ادیان تکیه میکردند و گاه با پاسخ شبهات طرف مقابل، از اعتقادات دینی دفاع میکردند.
این موقعیت و جایگاه بحث است که مشخص میکند جای چه شیوه ای است.

صدیق;926532 نوشت:
اینکه من به جای اثبات شیرین بودن ماست خودم، از ترش بودن ماست دیگری صحبت کنم،
فایده اش این است که مردم از او خرید نمیکنند.
ولی
آیا در این صورت، سراغ من آمده و از متاع من خرید میکنند؟

سلام استاد عزیز
بزرگوار ، بنده هم نگفتم فقط به همان بُعدِ جدل بپردازیم

ببخشید کمی طولانی است ولی ممنون میشوم کامل بخوانید
ببینید الان در همین سایت جستجو کنید ببینید چه ایرادهای ضد و نقیضی که به اسلام گرفته نمیشود
یک جا میگویند چرا درمورد اسلام در کتب دیگر نیامده؟ وقتی پاسخ می دهی
اسلام اگر خودش را کامل می داند چرا به ادیان دیگر ریفرنس می دهد؟!

یک جا میگردند تا حکمی پیدا کنند که در اسلام نیامده باشد. مثلاً می پرسند قبله در کرهء ماه چگونه است؟!!
وقتی پاسخ می دهی ، میگویند این چه دینی است که به این مسائل پیش پا افتاده می پردازد؟!

تاپیکی دیده بودم که یکی از کاربران که میخواست وحیانی بودن قرآن را زیر سوال ببرد
گفته بود شاید پیامبر(ص) یک آدمی بوده با درجهء هوشی بالاتر از تمام انسان ها و علمی باورنکردنی که هیچ انسانی در حد او نبوده
بعد در تاپیک دیگری که مربوط به سجدهء سایه ها بود همان شخص میگوید پیامبر(ص) فکر میکرده سایه خودش یک موجود مستقل است!!

بالاخره کدام است؟
جالب آنکه مدام جار می زنند اسلام نمی تواند ما را قانع کند و ما با بررسی دقیق(!!!) فهمیدیم که اسلام دین بر حقی نیست


استاد عزیز ، باور بفرمائید دیگر خسته شده ام. نه از پاسخ دادن ، بلکه از پاسخ دادن به سوال هایی اینچنین مغرضانه و پر از مغالطه
وقتی می خواهند کمال قرآن را زیر سوال ببرد میگویند آیات قرآن مطابق با
علم نیست
خب به نظرم اینجا دلیلی ندارد برایشان دلیل بیاوریم که چرا قرآن و دین اسلام کامل است
(همان ماست ما شیرین است)
بلکه باید بپرسیم علم؟! همان علمی که هر 8 ساعت یک بار کشف قبلی خودش را رد می کند؟
همان علمی که خودش در بین ده ها نظریه درمورد آغاز خلقت سردرگم مانده ، آن وقت ادعا می کند که ما اثبات کردیم که خدایی نیست؟!

چند وقت پیش دانشمندانِ مادی گرا میگفتند اثبات کردیم که دنیا ازلی نیست ، پس خدایی نیست
چند وقت بعد همان ها گفتند اثبات کردیم که دنیا ازلی ایست ، پس خدایی نیست!!
کلاً نتیجهء هر کشفی در این علم لعنتی این است که خدایی نیست

جهان محدود است = پس خدایی نیست
جهان نامحدود است = پس خدایی نیست
خورشید به دور زمین می گردد = پس خدایی نیست
زمین به دور خورشید می گردد = پس خدایی نیست
دیروز در بنگلادش زلزله آمد = پس خدایی نیست
دستمال من زیر درخت آلبالو گم شده = پس خدایی نیست!

ادامه در پست بعد.....

Reza-D;926541 نوشت:
ادامه در پست بعد.....

صدیق;926532 نوشت:
آیا در این صورت، سراغ من آمده و از متاع من خرید میکنند؟

بله بدون شک
به این دلیل که الان آن ماست های ترش و بلکه مسموم را دارند در بسته بندی های زیبا و با افزودن طعم های مصنوعی به مردم می فروشند
لذا مردم ابتدا باید بفهمند که آنهایی که ادعای منطق و علم و صداقت دارند خودشان پشت چه حقایقی مخفی شده اند
تا بعد به فکر بیفتند دنبال حقیقت بگردند

به قول معروف مردم ابتدا باید بفهمند که بیمار هستند ، تا سپس به فکر درمان باشند

Reza-D;920996 نوشت:
همين طرفداران علوم تجربي كه مدام شبهه مطرح ميكنند و شيعه هم بايد دم به ساعت پاسخگو باشد
بگويند شروع خلقت چگونه بوده. نمي خواهد پاسخ قطعي بدهند ، همين كه فقط يك نظريهء واحد بدهند برايمان بس است!
بگويند بالاخره قهوه براي قلب مضر است يا مفيد است؟!
بفرمايند با اين همه ادعا چطور هنوز بيماري هاي ساده اي مانند فشار خون را نتوانسته اند درمان كنند
اين هم پيشكش! بگويند چطور سرماخوردگي هنوز درمان نشده؟! سرماخوردگي ها.... همان كه پيش پا افتاده است!

سلام آقا رضا
این جمله رو اتفاقا یکی از داوکینز پرسیده بود!جوابی که داد رو من ملایم ترش رو خدمتتون میگم!
علم ساینس و تجربی رو قبول ندارید؟بسیار عالی اصلا استفاده نکنید ازش!
میدانید استامینوفن و سایر قرص ها بدرد نخورن یا نه؟استفاده نکنید!
شما از ساینس استفاده نکن!قبول ندارین دیگه!

Reza-D;920996 نوشت:
از روزي كه خودم را شناختم ، بي دين ها به اديان حمله كرده و طرح شبهه كرده اند و اديان وظيفه داشته اند پاسخ بدهند

چون بی دین ها در بوق و کرنا نکردن آهای مردم حق رو یافتیم باید بیاید رو این دین همه باطلن من حقم!
همین تاریخ هم شاهد هست چقدر عالمان دینی بر سر دانشمندان علوم کوبیدند گالیله و...
در خیابان سرتون درد بگیره کسی نمیاد بازور جلوتونو بگیره قرص استامینوفن با زور به خوردتون بده!

Reza-D;920996 نوشت:
بگويند شروع خلقت چگونه بوده. نمي خواهد پاسخ قطعي بدهند ، همين كه فقط يك نظريهء واحد بدهند برايمان بس است!

خوبی تجربی اینه کهدر جاهایی که بلد نیست میگه نمیدونم اما برای شما؛
https://www.quantamagazine.org/dividing-droplets-could-explain-origin-of-life-20170119
http://www.nature.com/nphys/journal/v13/n4/full/nphys3984.html
بسیاری از مسائل در علوم تجربی هستن که علم نمیدونه اونارو!

Reza-D;920996 نوشت:
نمي دانم دليلش نجابت بيش از حد شيعيان است؟ مطمئن بودنمان از خودمان است؟ دليلش بزرگي ماست؟

happy:d

Reza-D;920996 نوشت:
آخر چرا هميشه آنان بايد در مقام پرسشگر باشند و ما بايد در مقام پاسخگو قرار بگيريم؟

چون زبان مارا از کار انداخته اید دیگر!
الان شما سایت های الحادی را ببینید!از دم فیلتر!

Reza-D;920996 نوشت:
اهل سنت بيايند و بگويند پيامبر(ص) در حديث قرطاس چه مي خواسته بنويسد؟ كاري هم به امام علي(ع) نداريم!

:dآقا رضا ی صحنه الان برام تداعی شده مال ی فیلم بود
سوار مسلسل جنگی شدید همیجوری همه رو به تیر بار بستین
تو خطبه شقشقیه اگه اشتباه نکنم حضرت علی قشنگ بقیه رو شسته!

Reza-D;920996 نوشت:
مسيحيان و يهوديان بيايند و پاسخ بدهند اين چه خدايي است كه در باغ قدم مي زند؟!

مسلمانان بیایند بگویند این چه خدایی است که بر روی عرش که زیرش آب هست می نشیند؟

Reza-D;920996 نوشت:
چه خدايي است كه به مخلوقش دروغ ميگويد و او را فريب مي دهد؟!

چه خدایی است که برای مخلوقش مکر و حیله می کند!!

Reza-D;920996 نوشت:
به يك اتوموبيل رولزرويس يا لامبورگيني بگويد تو خيلي ضعيفي چون يكي از چرخ هايت پنچر است!!

لامبورگینی!
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم!

Reza-D;920996 نوشت:
چطور ما حق نداريم بپرسيم كه در بحث تكامل ، فسيل هاي موجوداتي كه در حال تغيير بودند كجاست!

آقا رضا این همه موزه در سراسر دنیا بر گذار شده این همه کتاب!ببینید دیگه!
اسکلت پروسینوسوچوس (Procynosuchus)
فسیل تیکتالیک
hominin در ژوهانسبورگ
Acanthostega
http://www.nature.com/nature/journal/vaop/ncurrent/full/nature19354.html
http://humanorigins.si.edu/evidence/human-fossils/fossils/dik-1-1
و....
کتاب جدید پروفسور داوکینز سرگذشت شگفت انگیز حیات روی زمین رو حتما ببینید حتما حتما

Reza-D;920996 نوشت:
حق نداريم بپرسيم كه آن سلول اوليه از كدام قبرستان آمده!

خدا گفت اجی مجی ی سلول در اومد!اینم جواب قانع کننده!
مسئله آبیوژنسیس در علوم تجربی هنوز جزو سوالات است و هنوز جواب کاملا روشنی پیدا نشده(تا آنجا که من اطلاع دارم،اما شواهد بسیاری خوبی بدست امده ک عرض شد)

Reza-D;920996 نوشت:
اما وقتي مي پرسيم ماده اوليه از كجا آمده ميگويند ماده و انرژي ازلي است!!

شما قبول نکن خب!
دیگه کسی نمیاد ارتداد علمی برای شما تعریف کنه بگه آقا رضا رو هر جا دیدین فلان کار رو کنید!برای اونایی که جاذبه رو قبول ندارید اشدا رفتار کنید

Reza-D;920996 نوشت:
تازه در مقابل منِ بي سواد

استادید شما@};-

Reza-D;920996 نوشت:
پس دليلش چيست كه ما اقدام به طرح شبهه در اعتقادات آنها نمي كنيم و آنها را به چالش نمي كشيم؟

کاملا استقبال میکنیم از شما
بسیار سپاس گذار هم میشویم در ساینس شبهه ایجاد کنید دستتان را هم میبوسیم

محی الدین;923504 نوشت:
کسی که در جای آرام نشسته انگیزه ای برای لرزندان دیگران ندارد مگر اینکه اورا بلرزانند

اگر آرام نشستن ارزش است
مردگان از همه با ارزش ترن

محی الدین;923504 نوشت:
دیگر اینکه اهل ایمان اهل مهر و دوستی اند

بله
جنگ های ادیان هم هولوپی افتاد تو صفحه تاریخ!

محی الدین;923504 نوشت:
انگیزه ای برای لرزندان دیگران ندارد مگر اینکه اورا بلرزانند

از اول با همین تفکر آرامش و ایستا قرار بود کارمان را انجام دهیم
از "غار" نشینی در نمی آمدیم و در همان "غار ها" به دنبال حقایق میگشتیم

بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام خدمت شما

اول از همه باید ببینیم طرف مقابل ما کیه. من افرادی که با دین مقابله می کنند رو به دو دسته کلی تقسیم می کنم: افرادی که از این کار نفع مادی میبرند، افرادی که از این کار نفع معنوی میبرند (قصد برچسب زدن ندارم).
منظور من از نفع مادی فکر می کنم تا حدودی واضح باشه. برای مثال فرد دوست داره آزاد باشه و از طرف جامعه متدین اختیارش محدود میشه. پس مقابله اون با دین به نفع آزادیشه و یه جورای نفع مادی داره.
اما نمی تونیم همه افراد رو به این متهم کنیم که به دنبال منافع مادی خودشون هستن. بعضی اوقات افراد در برزخ فکری قرار می گیرند و در دعوای بین دین و غیردین در این برزخ، سمت غیردینی براشون جذابتر یا قانع کننده تر به نظر میرسه. مسلماً از نظر دینی دچار اشتباه شدن و برای اقناع اون ها باید بیشتر تلاش کرد. اگر نفع مادی داشته باشن امکان لجاجت هست، ولی بعضی اوقات نفع مادی ندارن و باز پاسخ های دینی این افراد رو قانع نمی کنه.

شما می تونین تاپیک های بسیاری رو در سایت پیدا کنین که در اون افراد لجاجت کردن. در عین حال تاپیک های زیادی هم هستند که پاسخ های قانع کننده ای برای بعضی ها ارائه نشده. اگر مشکل عدم اقناع رو قبول کنیم، می تونیم به دنبال راه حل اون بگردیم. ولی مادامی که فرض کنیم مخالفت ها همه از سنخ لجاجت هستند و تمامی جواب های ما درست هستند، چیزی عوض نخواهد شد. ما پاسخ قبلی رو مدام تکرار می کنیم و مدام یک تعدادی دید منفی به دین پیدا می کنند. تنها راه حل این چرخه باطل اینه که طرفین هم دیگه رو به کم دانشی متهم کنن. هر دو طرف صحبت های خودشون رو قانع کننده میدونن. به نظر حقیر این چرخه باعث انفعال شیعه در برابر شبهات شده. ما اگر فرض کنیم یک تعداد ثابت از افراد متدین داریم، به نظر میرسه که چرخه بالا بیشتر باعث کاهش جمعیت متدین شده. همه این صحبت ها با فرض این بود که مشکلی هست. بنده فکر می کنم یکسری از دوستان نپذیرن این حرف رو و تأکید کنن بر این که همه چی از لجاجت افراد ضد دین ناشی میشه.

راه حل این مشکل اینه که یکخورده از سنت گرایی فاصله بگیریم. ما الان میخوایم برای خیلی از مسائل همون راه حلی که 50 سال پیش ارائه شده رو دوباره تکرار کنیم. این یعنی اون سنت ها رو به صورت حقایق مطلق داریم نگاه می کنیم. این روند به نظر میرسه به ضرر دین تموم بشه. باید به دنبال پاسخ های جدید باشیم. متدینین باید فکر جدید تولید کنن. نه این که مدام افکار قدما رو شرح و تفسیر کنن.

و من الله التوفیق

hessam78;926566 نوشت:
سلام آقا رضا

سلام حسام جان
عنوان تاپیک و اصل مطلب را بخوان برادر
اینکه در مقابل هر سوال من یک سوال نوشتید ، چه ربطی به بحث دارد؟
مگر من طرح سوال کردم؟! آنها را به عنوان مثال آوردم که بگویم کسانی که سعی در به چالش کشیدن ما دارند ، خودشان ایرادهای زیادی دارند

hessam78;926566 نوشت:
علم ساینس و تجربی رو قبول ندارید؟بسیار عالی اصلا استفاده نکنید ازش!
میدانید استامینوفن و سایر قرص ها بدرد نخورن یا نه؟استفاده نکنید!
شما از ساینس استفاده نکن!قبول ندارین دیگه!

اگر داوکینز این پاسخ را درمورد پرسشی شبیه به پرسش من داده ، واقعاً پاسخ خنده داری داده!

اولاً مگر علم در اختیار بی خدایان است که کسی مثل داوکینز بخواهد تعیین کند کسی استفاده کند یا نکند؟!

ثانیاً مگر کسی گفته علم قابل قبول نیست؟ مسلمانان که خود پیشگامان علم بوده اند

ثالثاً اصلاً بحث بر سر چه بود؟ اینکه وقتی علم خودش ناقص است ، نمی تواند معیارِ مطلق قرار بگیرد
کسی نمی گوید علم کلاً بی ارزش است. حتی عقیده دارم به همان اندازه که می دانیم خوب است که تا حدودی معیار هم باشد
مثلاً وقتی ما فلان اصل فیزیک را می دانیم ، خب طبیعی است که چاره ای نداریم جز اینکه پدیده ها را با همین مقدار از دانش بسنجیم
اما مشکل از آنجا شروع میشود که مادی گرایان هر کشفی میکنند آن را مطلقاً صحیح و بدون خدشه می دانند
دقت کن برادر حرفشان مهم نیست ، عملشان اینگونه است

مثلاً وقتی با فلان نکته در قرآن مواجه میشوند (اصلاً کاری به درست و غلط بودن قرآن نداریم) و آن نکته با علم در تضاد است
با قدرت تمام میگویند چنین مطلبی اشتباه است چون با علم در تضاد است. حتی یک سر سوزن هم جا برای این نمی گذارند که شاید هم علم اشتباه کرده باشد
و جالب تر اینکه چند وقت بعد می بینی همان مطلب علمی زیر سوال رفته ، اما دانشمندان حتی خم به ابرو نمی آورند
بلکه مجدداً با قدرت اعلام می کنند که ما به حقیقت مطلق رسیده ایم

بن موسی;926580 نوشت:
راه حل این مشکل اینه که یکخورده از سنت گرایی فاصله بگیریم. ما الان میخوایم برای خیلی از مسائل همون راه حلی که 50 سال پیش ارائه شده رو دوباره تکرار کنیم. این یعنی اون سنت ها رو به صورت حقایق مطلق داریم نگاه می کنیم. این روند به نظر میرسه به ضرر دین تموم بشه. باید به دنبال پاسخ های جدید باشیم. متدینین باید فکر جدید تولید کنن. نه این که مدام افکار قدما رو شرح و تفسیر کنن

سلام جناب بن موسی عزیز
با تمام صحبت های شما موافقم
اما خطاب من در این تاپیک به همان هایی است که دنبال منافع هستند و با غرض ورزی می خواهند به دین حمله کنند
کسانی که نه دنبال گفتگویی برای رسیدن به حق و حقیقت ، بلکه به هر بهانه ای دنبال کوبیدن دین هستند

[qquote=Reza-D;926591]مسيحيان و يهوديان بيايند و پاسخ بدهند اين چه خدايي است كه در باغ قدم مي زند؟!

hessam78;926566 نوشت:
مسلمانان بیایند بگویند این چه خدایی است که بر روی عرش که زیرش آب هست می نشیند؟

Reza-D;926591 نوشت:
اینکه در مقابل هر سوال من یک سوال نوشتید ، چه ربطی به بحث دارد؟

خب شما سوال میپرسید که چرا مسیحیان خدای قدم زننده را باور دارند!من که مسیحی نیستم از عهد عتیق و جدید دفاع کنم
منم میگم همین نظر شما رو منم دارم چرا مسلمانان به خدایی که بر روی عرش و کرسی میشینه که زیرش آب هست؟نشستن با قدم زدن تفاوت آنچنان ندارد فکر کنم
Reza-D;926591 نوشت:
آنها را به عنوان مثال آوردم که بگویم کسانی که سعی در به چالش کشیدن ما دارند ، خودشان ایرادهای زیادی دارند

صد البته که همه ایراد دارن!
از همون خدا تا پایین
Reza-D;926591 نوشت:
اگر داوکینز این پاسخ را درمورد پرسشی شبیه به پرسش من داده ، واقعاً پاسخ خنده داری داده!

البته ایشون یکم تند برخورد کردن در جواب و الا عین مطلب خودشون رو میذاشتم ملایمش رو خدمتتون عرض کردم
میگم وقتی ما به درستی دین باور نداریم ازش استفاده نمیکنیم
شما هم باور ندارید هی نظریه علم رو عوض شده میدونید خب استفاده نکنین دیگه

Reza-D;926591 نوشت:
اولاً مگر علم در اختیار بی خدایان است که کسی مثل داوکینز بخواهد تعیین کند کسی استفاده کند یا نکند؟!

ثانیاً مگر کسی گفته علم قابل قبول نیست؟ مسلمانان که خود پیشگامان علم بوده اند


Reza-D;920996 نوشت:
بگويند بالاخره قهوه براي قلب مضر است يا مفيد است؟!
بفرمايند با اين همه ادعا چطور هنوز بيماري هاي ساده اي مانند فشار خون را نتوانسته اند درمان كنند
اين هم پيشكش! بگويند چطور سرماخوردگي هنوز درمان نشده؟! سرماخوردگي ها.... همان كه پيش پا افتاده است!

Reza-D;926591 نوشت:
ثالثاً اصلاً بحث بر سر چه بود؟ اینکه وقتی علم خودش ناقص است ، نمی تواند معیارِ مطلق قرار بگیرد

در نقضان علم شکی نیست در مطلقیت دین شک است!!!

Reza-D;926591 نوشت:
دقت کن برادر حرفشان مهم نیست ، عملشان اینگونه است

من با عمل دیگری هیچ کاری ندارم عمل رو قرار هست من انجام بدم!
بقول قرآن آنان را که سخنان مختلف را میشنوند مژده ده!جمله بسیار جالبیه هر کی حرفی بزنه می تونه قبول نداشته باشه اصلا همه ملحدین هم عمل نکنن ولی حرف درست باشه برای من قابل پذیرشه

Reza-D;926591 نوشت:
با قدرت تمام میگویند چنین مطلبی اشتباه است چون با علم در تضاد است. حتی یک سر سوزن هم جا برای این نمی گذارند که شاید هم علم اشتباه کرده باشد

علم کارایی خودش رو پس داده اما دین چطور؟
الان شما اسلام را فاکتور بگیرید گات های زرتشت و نجوا های بودا یا عهد عتیق را در نظر بگیرید اگر با علم مخالف بود چه راهکاری اتخاذ میکنید؟
برای این است نشان دهیم که خدای سازنده ماورا به خدای سازنده زمین اطلاعی ندارد!!

Reza-D;926591 نوشت:
بلکه مجدداً با قدرت اعلام می کنند که ما به حقیقت مطلق رسیده ایم

با مسیحی صحبت میکنیم حق مطلق میداند خود را
زرتشتی همینطور شیعه همینطور سنی همینطور!

hessam78;926597 نوشت:
من با عمل دیگری هیچ کاری ندارم

ببخشید حسام جان ولی این حرف شما فقط ظاهر خوشکل دارد
هنوز چند دقیقه بیشتر از نقل قولتان از داوکینز نگذشته happy

hessam78;926597 نوشت:
با مسیحی صحبت میکنیم حق مطلق میداند خود را
زرتشتی همینطور شیعه همینطور سنی همینطور!

هر چه من توضیح میدهم باز برمیگردید سر خانهء اول!
حسام عزیز ، در این تاپیک کاری به خودِ ایرادها نداریم!
بحث بر سر این است که همانطور که یک ماتریالست از منِ شیعه سوال می پرسد
(اصلاً کاری نداریم سوال چیست و پاسخ شیعه چیست)
شیعه هم باید او را به چالش بکشد و از او سوال بپرسد
(باز کاری نداریم سوال شیعه و پاسخ ماتریالیست چیست)

اما اینکه خواستید این نکات را در مقابل حرف من قرار بدهید که گفتم چرا علم ادعا دارد حق مطلق است
کدام مسئلهء مبنایی شیعه تا کنون تغییر کرده؟ بله ممکن است فرضاً تفسیری از یک آیهء قرآن آمده باشد
بعدها گفته شود که این تفسیر نادرست بوده و تفسیر دیگری ارائه شده باشد

اما آیا متن قرآن تغییر کرده؟ آیا اصولی مثل خداوند ، پیامبران(ص) ، قیامت و.... تغییر کرده؟
همان اعتقاداتی که شیعه 1400 سال پیش داشته ، همچنان مبنای اعتقادش بر همانها استوار است

ولی ماتریالیست ها چطور؟ مبنایی ترین و اصولی ترین عقایدشان را مدام تغییر می دهند
از تئوری های حیات ، تا چگونگی شکل گیری جهان ، تا هزاران مسئله دیگر
یک زمانی به اتم رسیدند گفتند این دیگر آخرش است و چیزی بجز این نیست
اما بعد از مدتی به درون اتم راه یافتند و گفتند ببخشید این آخرش نبود ، انگار هنوز ادامه دارد!

حال اگر تا قبل از کشف جدید در فلان آیه قرآن آمده بود (مثال) درون این اتم ها موجوداتی هستند
همین افراد با خنده می گفتند چقدر این قرآن با علم در تضاد است! دیگر کودکان 5 ساله هم می دانند که درون اتم چیزی نیست!
ولی مدتی بعد کشف هایی صورت می گیرد که تمام مبانی قبلی را زیر سوال می برد

لذا برادر عزیز ، حتی اگر همان تفاسیر گوناگون را هم نقصی بر دین بدانیم
باز هم لااقل شیعه مبانی خود را بدون هیچ تغییری حفظ کرده
در مقابلِ علمی که مدام مبانیش را تغییر میدهد

درود.

یکی مطلب که موقع بسته بودن تاپیک گفتم گفتید در تاپیک بنویسم اینکه شیعه هیچگاه موضع انفعالی نداشته تا جایی که توانسته معتقدات بقیه ادیان را نقد کرده. جایی هم که نتوانسته نکرده کمبودهایی بوده ولی تلاشش همواره بر نقد بقیه بوده. نزدیکترین گروهی که شیعه ها با اونها در طول تاریخ زندگی میکردند اهل سنت بودند حجم عظیم نقدهای شیعه هم در این زمینه هست ولی در زمینه مسیحیت و یهودیت و باقی مذاهب هم همونقدر حجم نقدی که یک آیین مثلا مسیحیت به اسلام زده اسلام هم به مسیحیت زده فکر نمیکنم اسلام کمکاری ای کرده باشه. البته فکر میکنم در زمینه بی دینی حق با شما باشه حجم نقدهای دو طرف برابر نباشه

درود.
در مورد وجود تناقض در صحبتهای افرادی که در مورد دین شبهه دارند یک گروه معتقد است آموزه هایش از جانب خداست روشن است که نباید تناقض داشته باشد از من نوعی به عنوان ضعفم (البته نه به صورت عمدی که بحث دیگری است) وجود تناقضات اجتناب ناپذیر است اما از وجود خدا انتظار تناقض نداریم پس وقتی کسی میگه چرا خدا این جا اینجوری گفته اونجا اونطوری. نمیتوانید بپرسید اگر شما یک تناقض دارید ما هم یک تناقض شما را بیان کنیم.

افرادی هم که میفرمایید باهاشون بحث کردید و از روی لجاجت مخالفت میکنند بایستی مسائل روانشناسی و روحی رو در نظر بگیرید حتی اگر حقیقت رو برای یک نفر معلوم کردید نیاز به زمان داره تا بتونه قبول کنه فرقی هم نمیکنه طرف مسلمون باشه کافر باشه دین دیگه باشه لجاجت جزو روحیات همه انسانها هست حقیقتجویی هم همینطور. عقاید به مرور تغییر میکنند.

[="Tahoma"][="Navy"]

hessam78;926569 نوشت:
اگر آرام نشستن ارزش است
مردگان از همه با ارزش ترن

سلام
مردگان آرام اند چون به یقین رسیده اند البته مرده ماییم چون هنوز به یقین نرسیده ایم

hessam78;926569 نوشت:
بله
جنگ های ادیان هم هولوپی افتاد تو صفحه تاریخ!

آنها مسلمان اند متدین اند مومن نیستند به قول قرآن هنوز ایمان در دلهایشان وارد نشده است

hessam78;926569 نوشت:
از اول با همین تفکر آرامش و ایستا قرار بود کارمان را انجام دهیم
از "غار" نشینی در نمی آمدیم و در همان "غار ها" به دنبال حقایق میگشتیم

هر کس نقش ادیان را در تعالی روحی و معنوی انسانها انکار کند انصاف ندارد
البته برخی تعالی انسان را تعالی ابزار در اختیار انسان می انگارند که باید تجدید نظر کنند.
یا علیم[/]

Reza-D;926603 نوشت:
ببخشید حسام جان ولی این حرف شما فقط ظاهر خوشکل دارد
هنوز چند دقیقه بیشتر از نقل قولتان از داوکینز نگذشته

سلام متوجه نشدم اقا رضا
خب من میگم هر کسی میتونه حرف خوبی بزنه اما عمل نکنه
همه میدونن سیگار کشیدن بد هست اما همه عمل میکنن به این گفته!؟

Reza-D;926603 نوشت:
کدام مسئلهء مبنایی شیعه تا کنون تغییر کرده؟ بله ممکن است فرضاً تفسیری از یک آیهء قرآن آمده باشد
بعدها گفته شود که این تفسیر نادرست بوده و تفسیر دیگری ارائه شده باشد

آقا رضاا
خواهشا ببینید چی میگم
آخه این ویژگی که ملا درستی نیستش
الان تو دینای دیگه که انحرافی میدونین مگه اصولش تغییر کرده؟
در ضمن تفسیر چیه؟!
من میگویم امشب باران میبارد
شب شد ،خب حسام باران کو؟
متوجه منظور حرفم نشدین
من گفتم باران می بارد اما در استکهلم
خب حسام،در آنجا هم که باران نباریده
خیر تفسیر ها می تواند اشتباه باشد مگر فقط کره زمین استکهلم دارد؟ همین الان جهانی میتواند وجود داشته باشد مانند زمین که آنجا هم استکهلم دارد
تفسیر این است!معنی و مفهوم را به دلخواه درست میکنن!
اینکه از قانون اساسی برداشت مختلف بشه مشکل از برداشت نیس مشکل از قانون هستش!شما ببینید کسی برای قوانین تفسیر و شرح میزنه؟آخه تفسیر چیه خدا یعنی خودش عاجزه حرفشو به من بفهمونه؟!

Reza-D;926603 نوشت:
ولی ماتریالیست ها چطور؟ مبنایی ترین و اصولی ترین عقایدشان را مدام تغییر می دهند
از تئوری های حیات ، تا چگونگی شکل گیری جهان ، تا هزاران مسئله دیگر
یک زمانی به اتم رسیدند گفتند این دیگر آخرش است و چیزی بجز این نیست
اما بعد از مدتی به درون اتم راه یافتند و گفتند ببخشید این آخرش نبود ، انگار هنوز ادامه دارد!

با اینکه به این شدتی که فرمودین نیست
ولی از ویژگی های خوبش همین است آرمان گراست ایدولوژی نیست هر چه درست باشد می پذیرد
ببیند اینکه فهمیدن زمین گرد است یک نتیجه بعد از مدتی فهمیدن تخم مرغی است نتیجه جدید تر است بعد از مدتی هم فهمیدن ناهمواری است خب؛
اما این دلیل نمیشود که زمین تخت عهد عتیق و جدید دزست بشه روزی در علم!
همینطور در مورد قرآن

Reza-D;926603 نوشت:
حال اگر تا قبل از کشف جدید در فلان آیه قرآن آمده بود (مثال) درون این اتم ها موجوداتی هستند
همین افراد با خنده می گفتند چقدر این قرآن با علم در تضاد است! دیگر کودکان 5 ساله هم می دانند که درون اتم چیزی نیست!

من بقیه را کاری ندارم
اما آن زمانی که دین باور بودم سایت میراکلس قرآن را علاقه فراوان داشتم!هر کدام از آن معجزات را میدیدم اشک شوق میریختم و هی خوشحال تر میشدم و هر چه بیشتر در گسترش اون مطالب کوشا بودم
تا اینکه بعد مدت ها فهمیدم نادرست و دروغ گفته اند و با همان شدت کوبیدم و گذاشتم کنار
به شخصه خودم رو عرض میکنم هیچ وقت نشد که معجزه علمی رو ببینم بعد انکارش کنم

Reza-D;926603 نوشت:
باز هم لااقل شیعه مبانی خود را بدون هیچ تغییری حفظ کرده

حفظ کردن مبنی ویژگی مثبت نیست
همه ادیان کذب و باطل هم حفظ کردن بدون تغییر

Reza-D;926603 نوشت:
در مقابلِ علمی که مدام مبانیش را تغییر میدهد

بخاطر همین که تغییر پذیر است دوسش دارم

محی الدین;926650 نوشت:
به قول قرآن هنوز ایمان در دلهایشان وارد نشده است

شما جنگ کردن رو درست نمیدونین؟هر جنگی در راه دین غیر از دفاع

محی الدین;926650 نوشت:
هر کس نقش ادیان را در تعالی روحی و معنوی انسانها انکار کند انصاف ندارد

هر کسی که روح معنویش تعالی یافته است
روح مادی اش هم تعالی یافته است
که امروزه به خوبی می توان دید
متعالی و متحجر کدامان هستند

[="Tahoma"][="Navy"]

hessam78;926689 نوشت:
شما جنگ کردن رو درست نمیدونین؟هر جنگی در راه دین غیر از دفاع

سلام
جنگ یا جهاد ابتدایی به امر معصوم یا نائب اورا درست می دانیم و غیر آنرا اصلا دینی نمی دانیم.

hessam78;926689 نوشت:
هر کسی که روح معنویش تعالی یافته است
روح مادی اش هم تعالی یافته است
که امروزه به خوبی می توان دید
متعالی و متحجر کدامان هستند

جمع بین تعالی حقیقی معنوی و مادی بسیار سخت است. شما فقط حرفش را می زنید اما آنان که واقعا تعالی پیدا کرده اند می دانند که پرداختن به امر دنیا برای متعالی معنوی مثل آنستکه در قصری ساکن باشی اما به فکر خرابه ای در آن گوشه بیابان هم باشی. غالبا چنین میلی در افراد نیست مگر از باب مقدمه دعوت دیگران به همان سعادت و کمال معنوی.
اما اینکه می فرمایید مشخص است کجاست؟
فتنه و فساد امروز و همه روز ملتهای متدین از دخالت کردن یا دخالت دادن کفر و الحاد در حیات دینی ملتهای متدین بوده است. همین امروز هم اگر نظر درستی به دنیای اسلام بکنید خود معترف خواهید شد که اگر این امت به تعالیم دین خود بطور جامع عمل می کرد سرآمد ملتها و امتها بود. هرچه عقب ماندگی و فساد در این امت است از تفکر مادیگرایانه و دنیاطلبانه است.
یا علیم[/]

شیعه با این روایاتی که نقل میکند مشخص است مبنای درستی ندارد . حداقل اگر در مورد بعضی موضوعات بنده به یقین نرسیده ام اما روی این فقره تردیدی نمانده
هر کسی این کار را بکند بهشت بر او واجب می شود
هر کسی آن کار بکند آن طور می شود

این روایات و موارد مشابه در درجه اول با عقل و منطق ناسازگار هستند و چه بسا باعث گمراهی می شوند
اصلا این اهل بیتی که شما میگویید در قرآن منظورش چیز دیگری است و خیلی مسائل دیگر

hessam78;926688 نوشت:
سلام

سلام
حسام عزیز کمی گرفتار هستم
در اولین فرصت نظرم را عرض میکنم داداش گل گل

prosperity;926723 نوشت:
اصلا این اهل بیتی که شما میگویید در قرآن منظورش چیز دیگری است و خیلی مسائل دیگر

سلام
در جايش مطرح كنيد تا بحث كنيم

فروز;926615 نوشت:
درود.
در مورد وجود تناقض در صحبتهای افرادی که در مورد دین شبهه دارند یک گروه معتقد است آموزه هایش از جانب خداست روشن است که نباید تناقض داشته باشد از من نوعی به عنوان ضعفم (البته نه به صورت عمدی که بحث دیگری است) وجود تناقضات اجتناب ناپذیر است اما از وجود خدا انتظار تناقض نداریم پس وقتی کسی میگه چرا خدا این جا اینجوری گفته اونجا اونطوری. نمیتوانید بپرسید اگر شما یک تناقض دارید ما هم یک تناقض شما را بیان کنیم.

سلام
موضوع همينجاست كه آنها نيز ادعاي مطلق بودند دارند
مثلاً گفته ميشود فلان آيه قرآن به علم در تضاد است. بديهي است كه ابتدا بايد ثبات شود آن مطلب علمي قطعي بوده ، تا بعد معياري براي تشخيص درست و غلط باشد

hessam78;926688 نوشت:
اینکه از قانون اساسی برداشت مختلف بشه مشکل از برداشت نیس مشکل از قانون هستش!
شما ببینید کسی برای قوانین تفسیر و شرح میزنه؟ آخه تفسیر چیه خدا یعنی خودش عاجزه حرفشو به من بفهمونه؟!

مقايسه اين دو چندان صحيح نيست
قانون را بايد با احكام اسلامي مقايسه كنيد
شما بفرمائيد آيا هر كسي مي تواند هر كتابي را بفهمد؟ آيا براي خواندن خيلي از كتاب ها نياز به استاد نداريم؟

بعضي از پديده ها ناشناخته هستند و همينطور بعضي از آيات قرآن
طبيعي است كه وقتي تفسيري به ذهن يك عالم مي رسد آن را مطرح ميكند و خب امكانش هم هست كه اشتباه باشد
مشكل اينجاست كه خيلي از احتمالاتي را كه علماي ديني ميدهند ، مخالفان آن را به عنوان يك ادعاي قطعي از سوي شيعيان مطرح مي كنند
درحاليكه خود عالم شيعه چنين چيزي نگته. در بيشتر اين تفاسير كه مبهم است در انتهاي جمله نوشته ميشود الله اعلم
يعني مفسر خودش هم به قطعيت نرسيده و دارد احتمال مي دهد

پس اگر كسي گفت "شايد" در استكهلم باران ببارد ، دليل ندارد شما يقه اش را بگيريد و بگوئيد چرا نباريد

hessam78;926688 نوشت:
آخه این ویژگی که مباني دين پابرجاست كه ملاك درستی نیستش
بخاطر همین که تغییر پذیري استكه علم رو دوسش دارم

اينكه اصلي ترين مباني يك عقيده 1400 سال تغيير نمي كند از نظر شما ملاك درستي نيست
اما اينكه عقيده اي ديگر
(علوم تجربي) هر مدت يك بار اصول قبلي خودش را زير سوال مي برد باعث ميشود شما دوستش داشته باشيد
جالب است! happy

hessam78;926688 نوشت:
از ویژگی های خوبش همین است آرمان گراست ایدولوژی نیست هر چه درست باشد می پذیرد
ببیند اینکه فهمیدن زمین گرد است یک نتیجه بعد از مدتی فهمیدن تخم مرغی است نتیجه جدید تر است بعد از مدتی هم فهمیدن ناهمواری است

حسام جان اصلاً بحث بر روي خوب و بد بودن اين تغيير پذيري نيست
صحبت اين است كه عقيده اي كه خودش مدام در حال تغيير است چطور مي تواند معياري مطلق باشد؟

hessam78;926688 نوشت:
اما این دلیل نمیشود که زمین تخت عهد عتیق و جدید دزست بشه روزی در علم!

عهد عتيق به بنده ربطي ندارد

hessam78;926688 نوشت:
همینطور در مورد قرآن

همينطور در قرآن چه؟!

hessam78;926688 نوشت:
حفظ کردن مبنی ویژگی مثبت نیست
همه ادیان کذب و باطل هم حفظ کردن بدون تغییر

باز هم كه به صورت مسئله دقت نمي كنيد!

اولاً آن اديان كذب و باطل اتفاقاً بارها مباني خودشان را تغيير داده اند

ثانياً اصل بحث اين است كه جداي از اينكه اين عقايد درست باشند يا غلط ، در هر صورت عقيده اي كه خودش مبنا و اصولش مدام رد ميشود نمي تواند معيار مطلق باشد
خواهشاً به عرض بنده توجه بفرمائيد حسام عزيز

Reza-D;926916 نوشت:
سلام
در جايش مطرح كنيد تا بحث كنيم

با سلام

اگر مطلب خاصی دارید همین جا میتوانید بفرمایید. به شرط اینکه از قرآن باشد.

prosperity;926939 نوشت:
با سلام
اگر مطلب خاصی دارید همین جا میتوانید بفرمایید. به شرط اینکه از قرآن باشد.

عنوان تاپیک مشخص است

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم

hessam78;926689 نوشت:
شما جنگ کردن رو درست نمیدونین؟هر جنگی در راه دین غیر از دفاع


به نص آیه 190 سوره بقره و آیات مبارکات دیگر جهاد ابتدایی حرام است

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم

hessam78;926597 نوشت:
چرا مسلمانان به خدایی که بر روی عرش و کرسی میشینه که زیرش آب هست؟نشستن با قدم زدن تفاوت آنچنان ندارد فکر کنم

در کدام آیه از قرآن کریم و روایت معتبر اهل بیت علیهم السلام همچین مطلبی آمده؟؟!!

hessam78;926597 نوشت:
میگم وقتی ما به درستی دین باور نداریم ازش استفاده نمیکنیم

بنده و شما و همه انسان ها خواهی نخواهی عملا دارند به دستورات دین عمل میکنند فقط یا ایمان ندارند یا ناقص عمل میکنند

و الا سلام کردن یک عمل دینی است تفکر و اندیشه یک عمل دینی است محبت کردن به خانواده و حیوانات یک عمل دینی است انسان دوستی و کمک به دیگران یک عمل دینی است و...

hessam78;926597 نوشت:
در مطلقیت دین شک است!!!

شک شاید اما ریب(شک مستند) نه! دلیل قطعی و حتمی منطقی و عقلانی در رد دین حقیقی الهی وجود ندارد اگر هست بفرمایید

hessam78;926597 نوشت:
علم کارایی خودش رو پس داده اما دین چطور؟

دین هم پس داده بسیار بیشتر از علم فقط کسی نیست که اینها رو بیان کند و علنی سازد و اگر هم هست بسیار کم است

نمونه ساده آن رشد علمی امروز غرب بعد از رنسانس مدیون دین اسلام و آثار علمای مسلمان ایران و عرب است

hessam78;926597 نوشت:
با مسیحی میکنیم حق مطلق میداند خود را
زرتشتی همینطور شیعه همینطور سنی همینطور!

بله درسته ولی باید دلیل و منطق و برهان را دید صرف ادعا که هرکسی میتواند بکند من آنم که رستم بود پهلوان!!

منطق ثقلین کجا و منطق یهود و نصارا و وهابیت کجا!!

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم

hessam78;926688 نوشت:
اینکه از قانون اساسی برداشت مختلف بشه مشکل از برداشت نیس مشکل از قانون هستش!شما ببینید کسی برای قوانین تفسیر و شرح میزنه؟آخه تفسیر چیه خدا یعنی خودش عاجزه حرفشو به من بفهمونه؟!

نه بزرگوار هر کسی میتونه از هرچیزی هر برداشتی بکنه مثلا اسم شما حسام است شخصی بگه نه اسم ایشون حسم است!! (حس من) اگر این رو بگه هر کس که ادبیات فارسی بلد باشه و اصلا ایرانی باشه و فارسی بدونه میخنده و میگه این چه حرف مسخره ایست که میزنی!! چرا این رو میگن چون حسام ربطی به حس من نداره!! ولی حالا اگر کسی اصلا فارسی بلد نباشه فکر میکنه درسته یا حداقل براش شبهه میشه

در فرض بالا مشکل از بی سوادی و جهالت شخص گوینده حس من برای معنی حسام است نه اصل نام حسام!! واژه حسام معنایش و نوشتارش مشخص است اگر کسی با صاد نوشت مشکل اوست نه حسام!!

در تفسیر و قانون اساسی و قرآن هم همینه معنای دین و اسلام و قرآن مشخص است اگر کسی تحمیل و تفسیر به رای کرد ربطی به اسلام نداره مشکل از شخص مفسر است که تحمیل کرده و به همان اندازه که برای فارسی زبان ها حسام معلومه برای اهل علم هم تفسیر به رای اون مفسر معلومه!

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم

hessam78;926688 نوشت:
تا اینکه بعد مدت ها فهمیدم نادرست و دروغ گفته اند و با همان شدت کوبیدم و گذاشتم کنار

اشتباه شما این بود که قرآن را با علوم تجربی خواستید بسنجید در حالی که قرآن بسیار بالاتر از علوم تجربی است

hessam78;926688 نوشت:
به شخصه خودم رو عرض میکنم هیچ وقت نشد که معجزه علمی رو ببینم بعد انکارش کنم

این همه معجزه علمی اسلام و قرآن رو ندیدین؟؟!! یا انکار میکنید؟؟!!

سلام
من یک داستانی شنیدم یا خواندم که درست یادم نیست. اما به این مضون که، شیطان یک روز میزود نزد یک عارفی و یک شبهه طرح میکند. آن عارف نیز برای پاسخ ساعتها با شیطان بحث میکند. آخرش عارف حرفش را به کرسی مینشاند و با خوشحالی به شیطان میگوید که کم آوردی؟ و شیطان در جوابش میگوید که من از ابتدا نیز پاسخ را میدانستم، فقط میخواستم چند ساعت تو را معطل این مسئله ی مسخره کنم تا از عبادت خدا غافل شوی!

خیلی از شبهات، ایراد بنی اسرائیلی است. خیلی هایش هم میشود غیر مستقیم به پاسخ قابل قبولی رسید. و خیلی هایش هم اصلا اثری در دین و دنیای ما ندارد. و شما اگر همه اینهارا پاسخ قاطع بدهید، بازهم میروند شبهه جدید میاورند. چون اینها قصدشان سوال نیست، بلکه سرگرم کردن و منحرف کردن فکر ماست!

شما اگر امثال سوالاتی که مطرح کردید را از آنها بپرسید، آنها میگویند : باشه! قبول! من که ادعایی به اثبات چیزی نکردم. من فقط گفتم که نمیشود چیزی را اثبات کرد! پس نه حرف من قبول و نه حرف تو قبول! (اینها میخواهند آخرش به اینجا برسند که حرف هر دو طرف غیر قابل پذیرش است! و اینگونه حرف شما را رد کنند. همین برایشان کافیست9

اما راه حل این موضوع از نظر من، (همانظور که بصورت ناخوداگاه در مثال خودتان نیز آمد...مقایسه دوچرخه و رولزرویس و لامبورگینی)، پیشرفت است! برتر بودن. چه از نظر تکنولوژی و چه از نظر دینمداری و اخلاق. الان کشورهای غربی مرجع سبک زندگی و دین و اخلاق و فرهنگ و همه چیز جهان شده اند. فقط و فقط چون تکنولوژی دارند. و به دنبال تکنولوژی قدرت و ثروت دارند. وگرنه اگر از نظر تکنولوژی و سپس اقتصاد سقوط کنند، دیگر کسی برای طرز فکر و ایدئولوژی و باورهایشان تره هم خرد نمیکند.

ما هم اگر میخواهیم مرجع شویم، از نظر من، تنها راهش بدست آوردن برتری تکنولوژی و علم است. و سپس استفاده از این قدرت و ثروت در جهت ترویج فرهنگ واقعی اسلامی در کشور خودمان. اینطوری ما برای کل دنیا مرجع میشویم و همه دوست دارند شبیه ما شوند. تا به قدرت و ثروت و فرهنگ و اعتقادات ما برسند.

بقیه راه ها زور زدن بیخود و وقت تلف کردن است!

به قول آقای پناهیان، همه مشکلات عالم از آدمهای خوب دنیاست! یا درواقع آدمهایی که فکر میکنن خوبن و بقیه اونهارو به اسم خوب میسناشن.

اینها اگر واقعا خوب بودن، توی علم، توی اخلاق، توی دین، توی کار، پیشرفت میکردند و برای همه الگو میشدند!

چه کسی هست از آدم خوش اخلاق بدش بیاد؟ چه کسی هست از دانشمند علوم تجربی بدش بیاد؟ چه کسی هست از یک کارآفرین که برای مردم کار حلال درست میکنه بدش بیاد؟ و چه کسی هست که دلش نخواد این انسانهای موفق رو الگوی خودش قرار بده و شبیه اونها بشه؟

مشکل از ماهاست که فقط دلمون میخواد ادای خوب بودن دربیاریم و فقط اسم آدم خوب رو خراب کنیم!

به قول معروف، مصلح، خود باید صالح باشد! وگرنه غیر از این ممکن نیست .... و ما مصلح نیستیم! که اگر بودیم، امام زمان تا حالا ظهور میکرد.

rezaee;927269 نوشت:
سلام

سلام
مطالبی که گفتید عالی بود گل

سلام

Reza-D;920996 نوشت:
بي دين ها به اديان حمله كرده و طرح شبهه كرده اند و اديان وظيفه داشته اند پاسخ بدهند

خیر بی دین ها و حتی پیروان سایر ادیان هستند که مورد هجمه دین حاکم یا رقیب قرار میگیرند . بنابراین با طرح مسائل از خود دفاع میکنند و با طرح سؤال یا به قول شما شبهه های مکرر و تمام نشدنی علت را جویا می شوند
Reza-D;920996 نوشت:
درميان اديان نيز اكثراً ساير اديان و مذاهب بودند كه به شيعه حمله كرده و طرح شبهه مي كنند و شيعه موظف بوده پاسخ بدهد

به خاطر عدم دسترسی مستقیم به خدا و تفسیر پذیری سلیقه ای ادیان و متون دینی اختلاف در دین ذاتی هست. از آنجا که هر فرقه و مذهب در ادیان تنها خود را محق محض میداند بنابراین با موشکافی های خود موی دماغ سایر ادیان یا مذاهب میشوند
در این مزاحمتها تنها شیعه نیست که مورد طعنه هست هر دین یا مذهبی به خاطر ادعای جهان شمول بودنش و اینکه از قبل از تولد تا پس از مرگ پیروان یا جامعه تحت فرمان خود را تحت کنترل دارد باید پاسخگو باشد و چون جوامع پیشرفت میکنند ولی دین ثابت هست با هر فرصتی هر دین؛ مذهب و یا ایدئولوژی مورد سؤال و مؤاخذه قرار میگیرد
خلاصه آنکه هر که خربزه میخورد پای لرزش هم باید بنشیند جهان شمولی دین و مذهب هست که کار دستش میدهد ربطی به آنها که مورد هجمه قرار میگیرند و سؤال میکنند، ندارد.
اگر خسته از طعنه های نا تمام و گسترده هستید کافی از ادعای جهان شمول بودن عقیده تان دست بردارید همین؛ البته نه اینکه از عقیده خود دست بردارید.
Reza-D;920996 نوشت:
واقعاً تا كي بايد منفعل عمل كنيم؟ تا كي بايد بنشينيم تا آنها شبهه مطرح كنند و ما پاسخ بدهيم؟
چطور ما حق نداريم بپرسيم كه در بحث تكامل ، فسيل هاي موجوداتي كه در حال تغيير بودند كجاست!
حق نداريم بپرسيم كه آن سلول اوليه از كدام قبرستان آمده!

شما هم حق دارید
Reza-D;920996 نوشت:
ا ميگوئيم "خدا" خالق ماست ميپرسند چه كسي خدا را آفريده؟ اما وقتي مي پرسيم ماده اوليه از كجا آمده ميگويند ماده و انرژي ازلي است!!

از هر دست که بدهید از همان دست پس میگیرید ازلی در مقابل ازلی چه فرق میکند
Reza-D;920996 نوشت:
بعد آنها ميگردند يك جمله ، يك كلمه ، يا حتي يك حرف پيدا كنند كه يكم بالا پايين باشد ، همان را دست آويز ميكنند براي زير سوال بردن خدا و آخرت و دين!

وقتی بحث بنیادین و کلاسیک و ساختارمند نباشد آن وقت از هردری سخنی میشود که پرسشها را با سؤال پاسخ میدهند اینها بیشتر جدل هست تا بحث منطقی از هر دوطرف بی انصافی کم نیست وقتی با خود روراست نیستیم و حوصله تحقیق نداشته باشیم و آنقدر آزاده نباشیم که از پذیرش اشتباه و نادانی خود سرباز بزنیم این بحث ها بیشتر جدل هست تا محلی برای حقیقت یابی
کافی است قدری آزاده باشیم تا این هجمه ها ناراحتمان نکند تا حکم به الحاد و تکفیر و ارتداد ندهیم تا دگراندیشان را [=arial]«...کالانعام بل هم اضل ...» خر و گاو، کر و کور خطاب نکنیم.
موفق باشید[=arial]

Reza-D;920996 نوشت:
من خودم چندين بار از اين روش استفاده كرده ام و به چشم ديده ام كه چطور طرف مقابل كم آورده
تازه در مقابل منِ بي سواد ، واي به روزي كه يك عالِم روبروي آنها بنشيند
پس دليلش چيست كه ما اقدام به طرح شبهه در اعتقادات آنها نمي كنيم و آنها را به چالش نمي كشيم؟

سلام

دلایل متفاوتی میشه ذکر کرد

پیش زمینه :
برخی میخواهند با سوال به حقانیت و صحت پی ببرند و برخی با سوال قصد دارند باگ در دین پیدا کرده و حقانیت انرا زیر سوال ببرند !

__

اسلام یک دین الهی هست و از جانب خدا و یک مکتب یا نظریه نیست !
بنابراین افرادی برای رسیدن به یقین از راه سوال وارد می شوند و می گویند برای همه چیز باید علتی قابل قبول در ان یافت شود

_

ما چرا انها را به چالش نمی کشیم ؟
به نظر من قرار نیست در مکتب انها وارد شویم به همین دلیل ما نیازی نیست در مکتب انها طرح شبهه کنیم.
چون نه میتوانیم انها را از قبول بر فرض خلقت خود بخودی (تکامل) منصرف کنیم و . . .

[="Arial"]

رضا ثقلین;927239 نوشت:
به نص آیه 190 سوره بقره و آیات مبارکات دیگر جهاد ابتدایی حرام است

پس چرا اسلام به روم و ایران حمله کرد

متحیر;927471 نوشت:
جهان شمولی دین و مذهب هست که کار دستش میدهد

تمام عقاید ادعای جهان شمولی دارند بلا استثناء
شما عقیده ای را برای بنده مثال بزنید که چنین ادعایی نداشته باشد

متحیر;927471 نوشت:
کافی است قدری آزاده باشیم تا این هجمه ها ناراحتمان نکند تا حکم به الحاد و تکفیر و ارتداد ندهیم تا دگراندیشان را «...کالانعام بل هم اضل ...» خر و گاو، کر و کور خطاب نکنیم

سلام
ابتدای مطالبتان را که خواندم تعجب کردم! چون فکر کردم دارید نقد منصفانه میکنید
اما بعد که تا پایان خواندم دیدم نه ، همان روش همیشگی است. اینکه میگوئیم "ما" ، اما منظورمان فقط طرف مقابل است!

یک روحانی بر روی منبر گفت هرکسی که کودکش روی فرش ادرار کرد باید آن بخش از فرش را ببرد و دور بیندازد!
وقتی به خانه برگشت دید چند قسمت از فرش بریده شده. دلیلش را از همسرش جویا شد
همسرش گفت که خودت روی منبر گفتی. روحانی پاسخ داد:
"من برای مردم گفتم نه برای خودم!"

متحیر;927471 نوشت:
اگر خسته از طعنه های نا تمام و گسترده هستید....
....
تا این هجمه ها ناراحتمان نکند

دوست عزیز ، شما گویا اصلاً متوجه موضوع تاپیک نشده اید
من نگفتم چرا دیگران سوال می پرسند ، گفتم چرا ما هم مثل آنها نمی پرسیم؟!
پس بحثِ ناراحتی از هجمهء آنها نیست ، بحثِ عدم مقابلهء شیعیان است

متحیر;927471 نوشت:
از هر دست که بدهید از همان دست پس میگیرید ازلی در مقابل ازلی چه فرق میکند

عجب!!
من چند مثال آوردم کاری هم ندارم درست هستند یا اشتباه
حرف این است که درمورد آنها نیز میشود شبهه مطرح کرد حالا یا پاسخ برایش دارند یا ندارند
بعد شما آمده اید و مثال های بنده را نقد و تفسیر می کنید؟!!

با این وجود توضیحی می دهم
از آنجایی که انصاف از نظر شما فقط باید از سمت دینداران باشد ، در این پاسخ نیز این انتظار را از بنده داشته اید

صحبت من این بود:
ما ميگوئيم "خدا" خالق ماست ميپرسند چه كسي خدا را آفريده؟ اما وقتي مي پرسيم ماده اوليه از كجا آمده ميگويند ماده و انرژي ازلي است!!

و پاسخ شما این بود:
از هر دست که بدهید از همان دست پس میگیرید ازلی در مقابل ازلی چه فرق میکند

جناب متحیر ، ما گفتیم خدا ازلی است و آنها گفته اند چه کسی خدا را آفریده؟ یعنی از نظر آنها هیچ چیز نمی تواند ازلی باشد
پس معنا ندارد کسی که به ازلی بودن چیزی معتقد نیست ، برای ماده ازلی بودن را قائل شود
در واقع شما به جای آنکه به ما بگوئید از هر دست بدهید از همان دست پس می گیرید
باید به آنها چنین حرفی بزنید و بگوئید:

"چه کسی ماده را آفریده در مقابل چه کسی خدا را آفریده"

محی الدین;926693 نوشت:
جنگ یا جهاد ابتدایی به امر معصوم یا نائب اورا درست می دانیم و غیر آنرا اصلا دینی نمی دانیم.
جا
خب الان بهتر شد!
از آن موضوع صلح جویانه فاصله گرفت!شک کردم دینی نمیتواند چنین گل و بلبل باشد

محی الدین;926693 نوشت:
مادی بسیار سخت است

بله
هر فردی می تواند چون پیرزنان تسبیح بدست گرفته و ذکر بگوید و صبح تا شب با خدای خود خلوقت کند اتفاقا لذت خودش را هم دارد
اما وارد شدن به این حیطه علم بله سخت است

محی الدین;926693 نوشت:
آنان که واقعا تعالی پیدا کرده اند

خب یک نشانه ای نباید داشته باشند؟شمای متعالی در برابر من دانی قرار میگیرید فضیلتی نباید داشته باشید؟
بنده که مسحور علم هستم و شما میگویید آن فضا متعالی است نباید قدرتش از این علم ناچیز بیشتر باشد؟

محی الدین;926693 نوشت:
اما به فکر خرابه ای در آن گوشه بیابان هم باشی

خرابه را ول کنند خب!همین امثال پاپ ها خاخام ها و آیت الله ها که دنیا برایشان بی ارزش است ول کنند این بازیچه را برای ما بگذارند !

محی الدین;926693 نوشت:
مگر از باب مقدمه دعوت دیگران به همان سعادت و کمال معنوی.

در حال حاضر چنین فردی را میشناسید؟

محی الدین;926693 نوشت:
دخالت دادن کفر و الحاد در حیات دینی ملتهای متدین بوده است.

عجب!

محی الدین;926693 نوشت:
این امت به تعالیم دین خود بطور جامع عمل می کرد سرآمد ملتها و امتها بود

بله با آیات جهادی که دارد سایر امت ها را از بین برده بود تاکنون!

محی الدین;926693 نوشت:
تفکر مادیگرایانه و دنیاطلبانه است.

خداوند ان شاءلله را بر ما ببخشاید

Reza-D;926930 نوشت:
پس اگر كسي گفت "شايد" در استكهلم باران ببارد ، دليل ندارد شما يقه اش را بگيريد و بگوئيد چرا نباريد
بند
بنده با شایده ها مشکلی ندارم در علم هم این شاید ها وجوود دارد
اما وقتی
آیات جهادی و سنگسار و... را میبینند و گمان میکنند فهمیده اند و آن را اجرا میکنن مشکل دارم

Reza-D;926930 نوشت:
اينكه اصلي ترين مباني يك عقيده 1400 سال تغيير نمي كند از نظر شما ملاك درستي نيست

یک گاوپرست مگر خدایش تغییر میکند؟
تغییر نکردن برای من ملاک درستی نیست

Reza-D;926930 نوشت:
اعث ميشود شما دوستش داشته باشيد

بله!چون تعصب بی جا ندارد!همین علم هست که کمکش را در همین زندگی مصیبت بار دیده ام
و الا ادیان بودند باید میگفتیم لقد خلق الانسان فی کبد و سختی کشیدن ها نعمت است و غیره و ذلک

Reza-D;926930 نوشت:
صحبت اين است كه عقيده اي كه خودش مدام در حال تغيير است چطور مي تواند معياري مطلق باشد؟

با مطلق بودن چیزی مطلق و درست نمیشود

Reza-D;926930 نوشت:
عهد عتيق به بنده ربطي ندارد

آن هم ادعای مطلق بودن دارد!

Reza-D;926930 نوشت:
همينطور در قرآن چه؟!

داعی مطلقیت است

Reza-D;926930 نوشت:
خودش مبنا و اصولش مدام رد ميشود نمي تواند معيار مطلق باشد

شما یک اسطرلاب و مبنی را بگویید که درست و نادرست را با آن بتوان شخیص داد غیر از علم

[=arial]سلام

Reza-D;927521 نوشت:
تمام عقاید ادعای جهان شمولی دارند بلا استثناء
شما عقیده ای را برای بنده مثال بزنید که چنین ادعایی نداشته باشد

بله جهان بینی خود از نامش پیداست که ادعای جهان شمولی دارد ولی همه جهان بینی ها بدنبال سلطه بر همه جهان و جهانیان از صدر تا ذیل نیستند
اشتباه از من بود که سلطه جویی را با جهان شمولی یکی گرفتم

Reza-D;927521 نوشت:
اما بعد که تا پایان خواندم دیدم نه ، همان روش همیشگی است. اینکه میگوئیم "ما" ، اما منظورمان فقط طرف مقابل است

بنده که خود گفتم
متحیر;927471 نوشت:
از هر دوطرف بی انصافی کم نیست

این یک مثال بود از نحوه اندیشه بعضی از افراد کما اینکه در مقابل بعضی بیدینان، دینگرایان را به امل بودن و واپسگرایی و تحجر متهم میکنند
درخواست آزادگی، صبر و تحمل برای دو طرف هست
Reza-D;927521 نوشت:
دوست عزیز ، شما گویا اصلاً متوجه موضوع تاپیک نشده اید
من نگفتم چرا دیگران سوال می پرسند ، گفتم چرا ما هم مثل آنها نمی پرسیم؟!
پس بحثِ ناراحتی از هجمهء آنها نیست ، بحثِ عدم مقابلهء شیعیان است

من متوجه شدم
اتفاقا زیاد هم میپرسید و همه جا حرف، حرف شماست همه کشور دست دینداران هست! نیست؟
چه مستقیم و چه غیر مستقیم همه حرف شما در این مملکت جاری و مستولی است از منابر، گشت ارشاد، صدا و سیما،بانکها، ادارات، دادگستری، مجلس،دولت، وزارتخانه ها،آموزش و پرورش، آموزش عالی کتابهای درسی قوانین و غیره. آیا دیگر جایی مانده که سایرین را به پرسش نکشیده باشید؟

اینهمه تبلیغ یکطرفه از طرف سایتها و مراجع مختلف رسانه ای در کشور کم نیست ؟ قلع و قمع شدن ممتد و مکرر سایرین در ابراز عقیده هایشان ، عدم تربیون آزاد برای دگراندیشان و باز شما ادعا میکنید هنوز مورد هجمه هستید جای شگفتی دارد.
شاید نظر شما به مقبولیت گفته های دینی است
[=arial]بله مهم دل مردم هست که بدست آوردن دل مردم و مقبولیت با عمل و کردار بدست میآید که متاسفانه .....[=arial]
ایدئولوژی و دین سلطه جو در حکومت های ایدئولوژیک یا دینی تمامیت خواه و انحصار گرا مقبولیت تام و تمام بر قلوب مردم و به خصوص اهل اندیشه نداشته و ندارند. پس همواره مورد سؤال هستند
در مقابل این پرسشها ایدئولوژی سلطه جو سعی میکند منطقه تحت سلطه خود را در یک سکوت فلج کننده با برپایی یک پروپاگاندای بزرگ که من از همه بهترم و دشمن همه در تلاش براندازی من است امورات خود را بگذراند.

مقبولیت فقط به مخاطب برمیگردد که بنابر قضاوت و شناخت خود چه پیامی را بپسندد.

موفق باشید

hessam78;927536 نوشت:
از آن موضوع صلح جویانه فاصله گرفت! شک کردم دینی نمیتواند چنین گل و بلبل باشد

hessam78;927536 نوشت:
بله با آیات جهادی که دارد سایر امت ها را از بین برده بود تاکنون!

سلام
بابت پیامی که درمورد شفای همسرم دادید ممنون برادر گل

حسام عزیز ، این چه روشی است که در تمام تاپیک ها انجام می دهید؟
یک جمله که هیچ ربطی به بحث ندارد می پرانید که پرداختن به آن خودش بحثی جدا می طلبد

فرض کنیم شما داری با همسرت یا خواهرت یا هر کسی دیگر در خیابان راه می روی
کسی میاید و می خواهد دست درازی کند. آیا می نشینید و با حالتی صلح جویانه با آن شخص مذاکره می کنید؟!

مگر گل و بلبل بودن (به آن معنایی که شما در سر دارید) امتیاز به حساب میاید؟!
شما ابتدا اثبات کنید که همیشه گل و بلبل بودن یک امتیاز است ، بعد دین را به دلیل همیشه گل و بلبل نبودن سرزنش کنید

رضا ثقلین;927247 نوشت:
در کدام آیه از قرآن کریم و روایت معتبر اهل بیت علیهم السلام همچین مطلبی آمده؟؟!!

وَهُوَ الَّذِي خَلَق السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاء لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَلَئِن قُلْتَ إِنَّكُم مَّبْعُوثُونَ مِن بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ ﴿7﴾

و اوست كسى كه آسمانها و زمين را در شش هنگام آفريد و عرش او بر آب بود تا شما را بيازمايد كه كدام‏يك نيكوكارتريد و اگر بگويى شما پس از مرگ برانگيخته خواهيد شد قطعا كسانى كه كافر شده‏اند خواهند گفت اين [ادعا] جز سحرى آشكار نيست (7)
ه ثم استوی علی العرش(1)
و....

رضا ثقلین;927247 نوشت:
نمونه ساده آن رشد علمی امروز غرب بعد از رنسانس مدیون دین اسلام و آثار علمای مسلمان ایران و عرب است

بله با این نگرش کل آدم ها چه قبل از اسلام و چه بعد آن مدیون اسلام هستن

رضا ثقلین;927247 نوشت:
منطق ثقلین کجا و منطق یهود و نصارا و وهابیت کجا!!

الان حکومت ما مطلقه یهودی بود
می فرمودین منطق یهود کجا و منطق اسلام و و مسیحیت کجا

رضا ثقلین;927258 نوشت:
در فرض بالا مشکل از بی سوادی و جهالت شخص گوینده حس من برای معنی حسام است نه اصل نام حسام

اون شخصی که میگه حسم هست زبان فارسی نمیدونه
ولی اگر کسی از اطرفیان و دوستانم آن هم به تعداد زیاد این جمله را تکرار کنن من به فکر تغییر اسم می فتم
در دین انشعابات را ببینید؟همه میگویند ما دیندار و دین شناسیم!

رضا ثقلین;927258 نوشت:
برای اهل علم هم تفسیر به رای اون مفسر معلومه!

اهل علم سنی و اهل علم شیعه کدام؟یا سایر فرق؟

رضا ثقلین;927262 نوشت:
اشتباه شما این بود که قرآن را با علوم تجربی خواستید بسنجید در حالی که قرآن بسیار بالاتر از علوم تجربی است

تنها کار درست زندگی من همین بود!خدا شاهده

رضا ثقلین;927262 نوشت:
این همه معجزه علمی اسلام و قرآن رو ندیدین؟؟!! یا انکار میکنید؟؟!!

کدام؟!

Reza-D;927542 نوشت:
حسام عزیز ، این چه روشی است که در تمام تاپیک ها انجام می دهید؟

سلام خواهش میکنم!
کمال همنشین در من اثر کرد
وگرنه من همان خاکم که هستم
کمال دوستان دین دار در من اثر کرده!اگر چنین چیزی که فرمودین واقعی باشد

Reza-D;927542 نوشت:
فرض کنیم شما داری با همسرت یا خواهرت یا هر کسی دیگر در خیابان راه می روی
کسی میاید و می خواهد دست درازی کند. آیا می نشینید و با حالتی صلح جویانه با آن شخص مذاکره می کنید؟!

من رفاع را برای چه نوشتم آقا رضا؟متن رو نگاه نکردین؟من گفتم غیر از برای دفاع!

با سلام‌؛
خواستم تفسیر ایه ای که یکی از دوستان اشاره داشتند که "چرا مسلمانان به خدایی که بر روی عرش و کرسی میشینه که زیرش آب هست؟نشستن با قدم زدن تفاوت آنچنان ندارد فکر کنم"به مفهوم ایه باید توجه کرد... اینم تفسیرش که میتونید همه جا پیداش کنید

ایه 7 سوره هود

وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ۗ وَلَئِن قُلْتَ إِنَّكُم مَّبْعُوثُونَ مِن بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّبِينٌ

او کسى است که آسمانها و زمین را در شش روز [= شش دوران]آفرید. وعرش (قدرت) او، بر آب قرار داشت. (و جهان در آغاز توده مذابى بود، او آن را آفرید) تا شما را بیازماید که کدام یک عملتان بهتر است. و اگر (به آنها) بگویى: «شما بعد از مرگ، برانگیخته مى شوید.»، به یقین کافران مى گویند: «این سحرى آشکار است!»
(هود/7)

تفسیر عرش و آب...

و عرش (حکومت) او بر آب قرار داشت (وَ کانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ).
براى فهم تفسیر این جمله، باید به مفهوم دو کلمه عَرْش و ماء آشنا شویم:
عَرش در اصل به معنى سقف یا شیئى سقف دار است، و به تخت هاى بلند ـ همانند تخت هاى سلاطین گذشته ـ نیز عرش گفته مى شود، و همچنین داربست هائى که درخت هاى مو و مانند آن را روى آن قرار مى دهند.
اما این کلمه بعداً به معنى قدرت نیز، به کار رفته است، همان گونه که واژه تخت در فارسى نیز به همین معنى استعمال مى شود:
در عربى گفته مى شود: فُلانٌ إِسْتَوى عَلى عَرْشِهِ ـ أَوْ ـ ثُلَّ عَرْشُهُ: فلان کس بر تخت نشست یا تختش فرو ریخت کنایه از این که به قدرت رسید و یا قدرتش نابود شد، در فارسى نیز مى گوئیم: فلان کس را بر تخت نشاندند، و یا از تخت به پائین کشیدند.(۲)
این نکته را نیز باید توجه داشت، که گاهى کلمه عرش به معنى مجموعه جهان هستى است، زیرا تخت قدرت خداوند، همه این جهان را فرا مى گیرد.
و اما کلمه ماء معنى معمولى آن آب است، اما گاهى به هر شىء مایع ماء گفته مى شود، مانند فلزات مایع و امثال آن.
با آنچه در تفسیر این دو کلمه گفتیم، چنین استفاده مى شود که: در آغاز، آفرینش جهان هستى به صورت مواد مذابى بود (یا گازهاى فوق العاده فشرده که شکل مواد مذاب و مایع را داشت).
سپس، در این توده آب گونه حرکات شدید، و انفجارات عظیمى رخ داد، و قسمت هائى از سطح آن پى در پى به خارج پرتاب شد، این اتصال و به هم پیوستگى به انفصال و جدائى گرائید، و کواکب و سیارات و منظومه ها، یکى بعد از دیگرى تشکیل یافتند.
بنابراین، جهان هستى و پایه تخت قدرت خدا، نخست بر این ماده عظیم آب گونه قرار داشت.
این همان چیزى است که در آیه ۳٠ سوره انبیاء نیز به آن اشاره شده است: أَ وَ لَمْ یَرَ الَّذینَ کَفَرُوا أَنَّ السَّماواتِ وَ الأَرْضَ کانَتا رَتْقاً فَفَتَقْناهُما وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ کُلَّ شَیْء حَىٍّ:
آیا آنها که خدا را انکار مى کنند با چشم علم و دانش این حقیقت را ندیدند، که آسمان ها و زمین، در آغاز به هم پیوسته بود، سپس ما آنها را از هم گشودیم و هر موجود زنده اى را از آب آفریدیم .
در نخستین خطبه نهج البلاغه نیز اشارات روشنى به همین معنى شده است.
دومین نکته اى که آیه فوق به آن اشاره مى کند، هدف آفرینش جهان هستى است، همان هدفى که قسمت عمده اش به گل سرسبد این جهان یعنى انسان باز مى گردد، انسانى که باید در مسیر تعلیم و تربیت قرار گیرد و راه تکامل را بپوید، و هر لحظه به خدا نزدیک تر شود، مى فرماید: این آفرینش با عظمت را به این خاطر قرار داد که شما را بیازماید، تا کدامین بهتر عمل مى کنید (لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً).
لِیَبْلُوَکُم از ماده بلاء و ابتلاء به معنى آزمایش است، همان گونه که سابقاً هم اشاره کرده ایم، آزمایش هاى الهى براى کشف حال و پى بردن به وضع درونى و روحى و فکرى افراد نیست، بلکه به معنى پرورش دادن و تربیت نمودن است.(۳)
جالب این که، این آیه ارزش هر انسانى را به حُسن عمل او مربوط مى داند، نه به کثرت و فزونى عمل او، و این نشان مى دهد که اسلام در همه جا روى کیفیت عمل تکیه مى کند، نه روى کثرت و کمیت عمل.

hessam78;927539 نوشت:
آیات جهادی و سنگسار و... را میبینند و گمان میکنند فهمیده اند و آن را اجرا میکنن مشکل دارم

آیات جهاد و سنگسار و.... چه ربطی به بحث ما دارد؟!
بحث ما بر روی بخش هایی از تفسیرها بود که شما گفتید چرا تغییر می کنند
من هم گفتم در این تفسیرها (لااقل در اکثر آنها) ، از ابتدا هم مفسر نگفته این برداشت من قطعیت دارد

البته در مواردی که گفته اند حرف شما را قبول دارم که اگر مطمئن نبوده اند چرا با قطعیت ادعایشان را مطرح کرده اند

hessam78;927539 نوشت:
یک گاوپرست مگر خدایش تغییر میکند؟
تغییر نکردن برای من ملاک درستی نیست

اولاً که یک گاوپرست کلاً مبنایی ندارد که بخواهد تغییر کند یا نکند!

ثانیاً برای من هم صرف تغییر نکردن ملاک نیست. اما اینجا منظور من تغییر نکردن در برابر آماج شبهات است
تعریف دین از خدا و پیامبر و امام و قرآن و همچنین خود آیاتی که در قرآن هست ، همیشه ثابت بوه اند
اما علم یک روز میگوید خدا نمی تواند ازلی باشد ، بعد همین علم میگوید ماده ازلی است
و این یعنی تغییر 180 درجه ای مبنا

hessam78;927539 نوشت:
بله! چون تعصب بی جا ندارد!

همانطور که صرف تغییر نکردن امتیاز محسوب نمیشود
تعصب نداشتن و راحت تغییر کردن هم به خودی خود امتیاز نیست

1 - برای بار چندم عرض میکنم ، وقتی یک عقیده می داند که تغییر پذیر است ، چرا ادعاهایش را با عنوان قطعیت مطرح می کند؟
اصلاً در علم مباحثی داریم با عنوان احتمال و عدم قطعیت. خب چطور چنین علمی می تواند مبنا و معیار قرار بگیرد؟

2 - مگر نمی گوئید خوبی علم این است که با یافته های جدید ، اشتباه گذشته اش را اصلاح میکند و تفسیر جدید ارائه می کند؟
پس چرا وقتی همین کار را مفسرین انجام می دهند به آنها ایراد می گیرید؟

علم یک زمانی فکر میکرد که خورشید به دور زمین می چرخد اما بعد که اطلاعات جدیدی به دست آورد ، نظرش را تغییر داد
مفسرین هم به اندازهء علم خود برداشتی از یک آیه می کنند اما با یافتن اطلاعات جدید ، نظراتشان را اصلاح می کنند
چرا این موضوع برای علم خوب است اما برای دین بد است؟

hessam78;927539 نوشت:
همین علم هست که کمکش را در همین زندگی مصیبت بار دیده ام
و الا ادیان بودند باید میگفتیم لقد خلق الانسان فی کبد و سختی کشیدن ها نعمت است و غیره و ذلک

باز هم رفتید سراغ روشِ "از هر دری سخنی!"
حسام جان ، این دو موضوعی که گفتید نه تنها منافاتی با هم ندارند بلکه یکدیگر را تایید می کنند. حتی اگر مادی به آنها نگاه کنیم
شما با علم اثبات بفرمائید که انسان در رنج و سختی نیست
همچنین اثبات بفرمائید که اسلام با به کار گیری علم مخالف است

hessam78;927539 نوشت:
شما یک اسطرلاب و مبنی را بگویید که درست و نادرست را با آن بتوان شخیص داد غیر از علم

خالقِ علم

hessam78;927549 نوشت:
من گفتم غیر از برای دفاع!

گاهی هم دفاع به این صورت است که باید پیش قدم بشوی
اگر در محل شما شخصی باشد که باج گیری و زورگیری کند
آیا خلاف عقل است که مردم او را قبل از اینکه به آنها حمله کند ، بیرون بیندازند یا تحویل پلیس بدهند؟
آیا باید بگوئیم این مردم که پیش قدم شده اند جنگ طلب هستند؟

hessam78;927549 نوشت:
کمال دوستان دین دار در من اثر کرده!اگر چنین چیزی که فرمودین واقعی باشد

اگر چیزی هم که شما میگوئید واقعی باشد ، فرقی نمی کند ، این کار از هر کسی سر بزند اشتباه است

SMN;927557 نوشت:
تفسیر عرش

سلام دوست گرامی
گاهی ما دوست داریم یک موضوع آنطوری که دلمان می خواهد باشد ، نه آنطوری که هست
مثلاً این موضوع خیلی واضح است که داعش اعمالی انجام می دهد که مورد تایید اسلام نیست
و دوستان مخالف اسلام نیز این موضوع را به خوبی می دانند

اما گروهی از آنها که انصاف ندارند یا بهتر بگویم فقط می خواهند اسلام نباشد (چه اسلام حق باشد و چه نباشد)
همین داعش را می گیرند و هر چه هم دلیل بیاوری که بابا به خدا داعش مورد تایید علمی اسلام نیست
میگویند اینها را کاری نداریم ، مهم این است که داعشی ها خودشان میگویند مسلمان هستیم. همین کافی است!

یعنی خودشان هم می دانند که داعش مورد تایید اسلام نیست
اما دوست دارند که داعش را به عنوان نماینده اسلام معرفی کنند تا به هدف خود برسند
موضوع قفل شده است