جمع بندی شوهر من بی خدا شده؛ چکار کنم؟

تب‌های اولیه

93 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شوهر من بی خدا شده؛ چکار کنم؟

سلام. خواهش می کنم منو در این زمینه کمک کنید. من نزدیک 2 سال هست که ازدواج کردم. موقع انتخاب شوهرم به شدت دو دل بودم چون ایشون شرایط مالی خوبی نداشت، خانواده خوبی نداشت، کار نداشت و هزار جور عیب دیگر. من 80 درصد می خواستم جواب رد بهش بدم اما ته دلم به خاطر ایمانش ازش خوشم اومد و گفتم شاید خدا ناراحت بشه که بنده مومن شو به خاطر ظواهر دنیایی جواب رد بدم. یعنی تنها دلیل ازدواج من با ایشون ایمانش بود و من آن زمان خواستگارهای زیادی داشتم. اما الان به خدا و قیامت کافر شده، نماز نمی خونه. نماز خوندن منو به تمسخر می گیره. کربلا رفتن رو مسخره می کنه. منو الان یک سال هست که روضه امام حسین نبرده. دین رو نوعی توهم تکامل یافته بشر می دونه. به هیچ کدوم از احکام شرعی عمل نمی کنه.
واقعا خیلی برای من سخته چرا چون تنها دلیل من مومن بودن ایشون بود.
الان به نظر شما چی کار کنم؟ شاید از خودتون بپرسید که پس چرا دارم این زندگی رو ادامه می دم. راستش به خاطر اینه که اون مهربون تر از یک مادر با من رفتار می کنه. هیچ وقت دروغ نمی گه، چشم چرونی نمی کنه، غیبت نمی کنه و اگر کسی اونو ببینه به عنوان یک انسان منطقی، با اخلاق و شریف می شناسه، همه این رفتارها رو ذاتی داره نه این که به خاطر دین این ها رو رعایت کنه.
لطفا در مورد دلیلش که چطور شد کافر شد سوال نکنید فقط بهم بگید آیا در این شرایط من به زندگیم ادامه بدم و منتظر مدد الهی بشم یا این که تا ایمان خودم رو هم تضعیف نکرده ازش جدا بشم؟ البته جداییش واقعا برام سخت هست چون علاقه شدید و خالصی بهم داره.

با نام و یاد دوست





کارشناسان بحث: استاد راهنما ، استاد مسلم و استاد نور

[=arial]

tabitat;920976 نوشت:
سلام. خواهش می کنم منو در این زمینه کمک کنید. من نزدیک 2 سال هست که ازدواج کردم. موقع انتخاب شوهرم به شدت دو دل بودم چون ایشون شرایط مالی خوبی نداشت، خانواده خوبی نداشت، کار نداشت و هزار جور عیب دیگر. من 80 درصد می خواستم جواب رد بهش بدم اما ته دلم به خاطر ایمانش ازش خوشم اومد و گفتم شاید خدا ناراحت بشه که بنده مومن شو به خاطر ظواهر دنیایی جواب رد بدم. یعنی تنها دلیل ازدواج من با ایشون ایمانش بود و من آن زمان خواستگارهای زیادی داشتم. اما الان به خدا و قیامت کافر شده، نماز نمی خونه. نماز خوندن منو به تمسخر می گیره. کربلا رفتن رو مسخره می کنه. منو الان یک سال هست که روضه امام حسین نبرده. دین رو نوعی توهم تکامل یافته بشر می دونه. به هیچ کدوم از احکام شرعی عمل نمی کنه.
واقعا خیلی برای من سخته چرا چون تنها دلیل من مومن بودن ایشون بود.
الان به نظر شما چی کار کنم؟ شاید از خودتون بپرسید که پس چرا دارم این زندگی رو ادامه می دم. راستش به خاطر اینه که اون مهربون تر از یک مادر با من رفتار می کنه. هیچ وقت دروغ نمی گه، چشم چرونی نمی کنه، غیبت نمی کنه و اگر کسی اونو ببینه به عنوان یک انسان منطقی، با اخلاق و شریف می شناسه، همه این رفتارها رو ذاتی داره نه این که به خاطر دین این ها رو رعایت کنه.
لطفا در مورد دلیلش که چطور شد کافر شد سوال نکنید فقط بهم بگید آیا در این شرایط من به زندگیم ادامه بدم و منتظر مدد الهی بشم یا این که تا ایمان خودم رو هم تضعیف نکرده ازش جدا بشم؟ البته جداییش واقعا برام سخت هست چون علاقه شدید و خالصی بهم داره.

با عرض سلام و ادب خدمت شما خواهر گرامی و همه اسک دینی های عزیز
از حسن اعتماد شما به این انجمن سپاسگزارم
متاسفم که با این مساله مواجه شده اید و همسرتون با توجه به ایمان خوب قبلی دچار ضعف در ایمان شده است خواهر بزرگوار هرچند اصرار دارید که از علل این اتفاق(ضعف ایمان همسر )نپرسیم ولی بهترین راه ، برطرف کردن این علل و بازگشت ایمان قوی برای ایشان می باشد لذا لطفا در صورت تمایل تاپیک جداگانه ای بزنید و با بیان علل این مسئله دنبال پاسخ مناسب و برطرف کردن مشکل باشید.

اما در مورد سوالتون که بمانید یا از همسرتون جدا شوید :

به چند چیز بستگی دارد :
[=1]

  • [=arial]خود شما به چه میزان به امور مذهبی و ایمان مقید هستید.
  • [=arial]با توجه به ضعف ایمان همسرتون و تاثیر آن در زندگی و آخرت خود و فرزندانتون : آیا می توانید با این همسر زندگی کنید و رفتارهای او را نادیده بگیرید ؟
  • [=arial] به چه میزان مانع اعتقادات و اعمال مذهبی شما می شود؟
  • [=arial]به چه میزان احتمال برگشت ایشان را می دهید؟
  • [=arial]چقدر برای برگشت ایمان ایشان تلاش نموده اید؟
  • [=arial]و...
    [/]
    [=arial]
    البته خواهر عزیز طبق نظر مراجع معظم در صورت ارتداد همسرتون عقد باطل میى‏شود و بايد از او جدا شوید و عده وفات نگه دارید
    [=arial]
    [=arial]که البته از دوستان کارشناس احکام تقاضا داریم به صورت دقیقتر حکم مساله را بیان نمایند
    [=arial]
    خواهر بزرگوار توصیه به ماندن و منتظر مدد الهی بودن به تنهایی درست نمی باشد چرا که خداوند مقدراتش را از طرق آن تقدیر می کند و از دایره علت و معلول مگر در استثنائات خارج نمی شود
    پس با رعایت نکات زیر سعی نمایید خود نیز در بالاتر رفتن ایمان همسرتون به صورت غیر مستقیم تلاش نمایید :
    1. سعی نمایید ایمان و عمل خود را بالاتر برده تا ضمن پیشگیری از تضعیف ایمان خود ،بیان شما نیز تاثیر گذارتر گردد.
    2. کتب اخلاقی و اعتقادی را مطالعه نمایید و سعی کنید در محل نظر و نگاه او قرار دهید تا نسبت به مطالعه آنها راغب گردد.
    3. رفت و آمد خود با خانواده های مذهبی بیشتر نمایید تا تاثیرات مثبتی در او ایجاد گردد
    4. از واسطه هایی که روی ایشان تاثیر گذار هستند استفاده نمایید
    5. رفت و آمد خود را به مکانهای مذهبی نظیر حرم امامان بیشتر نمایید.
    6. ویژگیهای مثبت او را برجسته نموده و از این طریق زمینه را برای کسب سایر ویژگیهای مثبت فراهم آورید.
    7. آرامش شما و منزلتون در تغییر ایشان و دوری از جدال بسیار تاثیر گذار می باشد.
    8. مطالعات خود را در زمینه مسائل و شبهات دینی بالا برده تا ضمن دوری از انحراف، در مواقع لزوم به همسرتون نیز کمک نمایید
    9. از دعا و توسل به اهل بیت هرگز غافل نشوید
    10. سعی نمایید به صورت غیر مستقیم و بدون موضع گیری ایشان، ایشان را از دوستان نامناسب فاصله دهید

    در پناه قرآن و عترت موفق باشید
    یا علی

  • [="Tahoma"][="Navy"]

    tabitat;920976 نوشت:
    سلام. خواهش می کنم منو در این زمینه کمک کنید. من نزدیک 2 سال هست که ازدواج کردم. موقع انتخاب شوهرم به شدت دو دل بودم چون ایشون شرایط مالی خوبی نداشت، خانواده خوبی نداشت، کار نداشت و هزار جور عیب دیگر. من 80 درصد می خواستم جواب رد بهش بدم اما ته دلم به خاطر ایمانش ازش خوشم اومد و گفتم شاید خدا ناراحت بشه که بنده مومن شو به خاطر ظواهر دنیایی جواب رد بدم. یعنی تنها دلیل ازدواج من با ایشون ایمانش بود و من آن زمان خواستگارهای زیادی داشتم. اما الان به خدا و قیامت کافر شده، نماز نمی خونه. نماز خوندن منو به تمسخر می گیره. کربلا رفتن رو مسخره می کنه. منو الان یک سال هست که روضه امام حسین نبرده. دین رو نوعی توهم تکامل یافته بشر می دونه. به هیچ کدوم از احکام شرعی عمل نمی کنه.
    واقعا خیلی برای من سخته چرا چون تنها دلیل من مومن بودن ایشون بود.
    الان به نظر شما چی کار کنم؟ شاید از خودتون بپرسید که پس چرا دارم این زندگی رو ادامه می دم. راستش به خاطر اینه که اون مهربون تر از یک مادر با من رفتار می کنه. هیچ وقت دروغ نمی گه، چشم چرونی نمی کنه، غیبت نمی کنه و اگر کسی اونو ببینه به عنوان یک انسان منطقی، با اخلاق و شریف می شناسه، همه این رفتارها رو ذاتی داره نه این که به خاطر دین این ها رو رعایت کنه.
    لطفا در مورد دلیلش که چطور شد کافر شد سوال نکنید فقط بهم بگید آیا در این شرایط من به زندگیم ادامه بدم و منتظر مدد الهی بشم یا این که تا ایمان خودم رو هم تضعیف نکرده ازش جدا بشم؟ البته جداییش واقعا برام سخت هست چون علاقه شدید و خالصی بهم داره.

    سلام
    اگه تصمیم دارید در کنارش بمونید این فرصت برای شما هست که به او ثابت کنید دین یک واقعیته نه یک توهم
    با بهتر بودنتان می توانید این را ثابت کنید
    از خداوند متعال هدایت او را طلب کنید و بر آن اصرار ورزید
    یا علیم[/]

    سلام.مرتد شده....ناراحت نشید ولی دین مبین اسلام می گه الا اون مرتد شده و نجس است و در اولین فرصت باید از او طلاق بگیرید....والسلام علیکم
    بنده از تنی چند یک از مراجع سوال کردم که فرض بنده پسری دارم با مشخصاتی که شما برای همسرتون نام بردید...مراجه گفتن او را مراکز مشاوره ی اعتقادی و دینی ببرید اگر امتناع کرد حکم مرتد بر او جاری باید گردد مثلا از ارث محروم گردد، زن و بچه از او جدا گردد و الی آخر.../

    من پدرم روحانی هست و از مسائل شرعی آگاهی دارم. ولی رفتار و خلقیات همسرم مصداق پاک ترین و خوب ترین آدم هاست. یعنی ما حق الله داریم و حق الناس و خدا گفته من از حق الله می گذرم ولی از حق الناس نمی گذرم. خدا شاهده همسر من تا حالا به یه مورچه هم صدمه نزده و هیچ کی ازش بدی ندیده. توی فامیل همه دوستش دارند و از رفتار خوب و خوش اخلاقیش تعریف می کنند. توی یکی از حدیث ها هست که پیامبر فردی که خیلی با اعتقاد بوده و نماز و عبادت زیاد می کرده رو دفن می کرده. مادر اون شخص وقتی می بینه پیامبر با چنان احترامی داره فرزندشو دفن می کنه. می گه پسرم بهشت گوارایت باد. ولی پیامبر می گه این طور نیست و پسرت به خاطر بد اخلاقی هایی که با خانواده اش داشته الان داره فشار قبر شدیدی را تحمل می کنه. از این حدیث چی میشه فهمید؟
    ما همگی توی جامعه ای زندگی می کنیم که از پدر و مادرهای مسلمان زاده شدیم و شاید خیلی به خودمون زحمت نداده باشیم که در مورد دین اسلام کنجکاوی کنیم و بیشتر در موردش بفهمیم. خب این کاملا طبیعیه، توی این جامعه تا یه ذره عقل مون کامل می شه می فهمیم که باید دانشگاه بریم بعد از دانشگاه هم بی کاری و...بعد هم ازدواج و...واقعا زندگی اکثر جوونای ما این طور نیست؟
    حضرت داوود که پیامبر خدا بود از خدا خواست خودشو براش اثبات کنه تا قلبش یقین پیدا کنه! حالا همسر من که یه آدم معمولی هست حق نداره در مورد قدرت یا وجود خدا شک کنه؟
    دانشمندایی هستند که نظریات فلسفی زیادی درباره ی اثبات خدا مطرح کرده اند که خیلی از اون ها هم غربی و بی دین بودن؟ فکر می کنید پایه های اولیه چنین نظریاتی چی بوده؟ اول به وجود خدا شک کردن بعد برای اثباتش تلاش کردند. پس اگر اون شک اولیه وجود نداشت اون نظریه فلسفی هم نبود!
    آیا شک باعث نمی شه که آدم ایمانش قوی بشه؟
    شاید الان همسرم با توجه به داده هایی که توی ذهنش داره کافر شده و اگر دلایل منطقی تری عنوان بشه شاید دوباره به اسلام بازگرده؟ پس چطور با این قطعیت می گید«مرتد» باید کشته بشه «مرتد» باید اعدام بشه؟ منم می دونم حکم اسلامی همین هست ولی ما که کامپیوتر نیستیم، اگر قرار بود ما صرفا از روی احکام عمل کنیم که دیگه خدا بهمون عقل نمی داد. ما رو مثل یه ربات می آفرید و با برنامه احکام اسلامی ما را برنامه نویسی می کرد. این که فورا بگیم مرتد نجس و ... با این که خدا می گه در توبه من همیشه به روی بندگان بازه در تناقضه.
    خواهران و برادران اگر احیانا نکته ای از این متن هایی که نوشتم به مذاق تان خوش نیامد من را مورد حملات تند و تیز قرار ندهید. صرفا به عنوان فردی ناآگاه برایم دعا کنید تا عاقل بشم. ما هیچ کدوم کامل نیستیم.

    در مورد این که چطور کافر شد: تنها دلیلش دیدن فیلم های «زئوس-من خدایای خدایان هستم». همسرم به قول خودش می گه خیلی دنبال رد فیلم های زئوس در سایت های مذهبی گشته و پاسخ معقول و منطقی پیدا نکرده. می گه زئوس آدم را به خانواده دوستی، محبت و نیکی کردن بی منت دعوت می کنه، درحالی که توی دین اسلام تعدد زوجات هست که منافی با خانواده دوستی هست. میگه توی دین اسلام باید به خاطر بهشت و جهنم نماز بخونیم، روزه بگیریم و...ولی من می خام خالص و بدون منت خوبی کنم بدون هیچ چشم داشتی. میگه توی اسلام مردم دعا می کنند و به خاطر دعا دست از تلاش برمی دارند و سست عمل می کنند. در حالی که جوامع غربی روی تلاش خودشون تکیه می کنن و بیشتر هم پیشرفت می کنند. میگه چطور نماز بخونم وقتی نمی تونم وجود خدا رو توی هیچ چیزی ببینم؟ همه چیز توی جهان با دلایل علمی به وجود می یان و کار می کنند طوری که وجود داشتن یا وجود داشتن خدا توشون تاثیر نداره.
    من خیلی با خودم فکر کردم که ترکش کنم یا نه. ولی آدم ها خیلی وقت ها بین بد و بدتر قرار می گیرند و باید بد را انتخاب کنند. من اگر ترکش کنم گفته که خودشو از پنجره پرت می کنه پایین و من مطمئنم که بدون من نمی تونه زندگی کنه. خیلی وابستگی شدیدی داره. یه بار به شوخی گفتم که می خوام ترکش کنم از هوش رفت. این قدر زود توی دل منو خالی نکنید که من ازش جدا بشم و ازین حرفا. یک لحظه ذهن تون رو از همه چارچوب ها خالی کنید و فقط یه لحظه ببینید این کار از نظر انسانی درسته؟ از نظر اخلاقی درسته؟ شاید این امتحان خداست که من دنبال کسب بیشتر معارف دین برم و از این طریق یکی دیگه رو هم نجات بدم.

    دوستی که می گید مراجع گفتن باید به مراکز مشاوره دینی ببرم اگر باز هم به راه نیومد مرتد هست.
    این که به مرکز مشاوره دینی اعتقادی ببرم یعنی براش فرصتی در نظر بگیرم که بتونه تحقیق و پرسش کنه و مشاوره بگیره. هر کس ظرفیت و توانایی مغزش، تجربیات زندگیش، اندوخته ها و معلوماتش و اطرافیانش روی روند فکر کردن، تجزیه تحلیل و استناطش از مسائل متفاوت هست. یک انسان با درجه هوش بالا شاید ظرف یک ماه با مشاوره دینی متقاعد بشه. شاید یک نفر بعد از یک سال؟ شاید هم بعضی ها تا 10 الی 50 سال در تحقیق باشند. این که کسی نتونه بعد از مدت کوتاه به حقانیت اسلام یقین پیدا کنه، دلیلش شاید ضعف و ناتوانی ذهنی ذاتی اش باشه، یعنی دست خودش که نیست. پس چرا این فرد را باید خاطی بدانیم؟؟؟ این حرف من صرفا اشاره به همسرم نداشت. روی حرف من به سمت کسانی هست که به مرتد فورا حکم اعدام می دهند. می خوام به اون ها بگم به جای این که اینقدر دنبال اعدام کردن مرتدها باشید به دنبال این باشید که ریشه مرتد شدن این افراد کجاست. من خودم به شخصه کسی رو دیدم که ذاتش پر از خباثت بوده و مادر زنش رو با بی رحمی تمام به قتل رسانده ولی هنوز زندان هست و اعدام نشده. این آدم خبیث و پلید وجودش برای جامعه ضرر داره یا کسی که به دنبال فهم بیشتر مسائل دینی بوده و طبق اطلاعات فعلی که به دست آورده در مورد حقانیت اون شک کرده؟؟

    tabitat;920976 نوشت:
    فقط بهم بگید آیا در این شرایط من به زندگیم ادامه بدم و منتظر مدد الهی بشم یا این که تا ایمان خودم رو هم تضعیف نکرده ازش جدا بشم؟ البته جداییش واقعا برام سخت هست چون علاقه شدید و خالصی بهم داره.

    با سلام به تمامی دوستان و کسب اجازه از استاد راهنمای عزیز

    عمده این تغییرات اعتقادی یکدفعه ای به خاطر حضور یک انسان مومن اما بی اطلاع در شبکه های اجتماعی الحادی، یا حضور در کنار همکارانی با چنین تفکراتی است؛ چون این حضور به احتمال قوی ادامه می یابد هرگز نمی توانید از پس او و شبهاتش بربیایید، خودش هم نمی تواند، تا این شبهات در ذهن ایشان پررنگ تر نشده و بر حجمش افزوده نشده شوهرتان را حتما به گونه ای که موضع نگیرد تشویق کنید که مستقیما با یک کارشناس دینی متخصص سخن بگوید، راه یقینی و مطمئن همین است، فقط در گفتگوی مستقیم و حضوری است گه امید میرود چنین مشکلی حل می شود. و پس از گفتگو هم ارتباطتان را قطع نکنید.

    حتی اگر برای دسترسی به چنین کارشناسی باید مسافرت کنید باز هم ارزش دارد، خیلی عادی به او بگویید من هم در خصوص حرف های تو به تردید افتاده ام، اما خودم کارشناس نیستم باید ببینم نظر کارشناسان نسبت به سخنان تو چیست، برای این که مطمئن شویم بیا برویم پیش یک کارشناس دین با او صحبت کنیم تا با اطمینان اعتقادمان را انتخاب کنیم، از صحبت با کارشناس که ضرر نمی کنیم، اما اگر پاسخش ما را قانع نکرد خب حق روشن میشود.

    و از آنجا که ممکن است شوهرتان فقط برای یک بار این را بپذیرد در انتخاب کارشناس در شهرتان یا سایر مناطق بسیار دقت و تحقیق کنید، ببینید شبهات شوهرتان در چه عرصه ای است، و چه کسی در پاسخگویی در آن عرصه تخصص دارد، گاهی شبهاتشان بیشتر ناظر به مطالب ملی گراها و آریایی هاست که در این صورت کارشناس باید اطلاعات تخصصی در زمینه ایران باستان و تاریخ ایران و مانند آن داشته باشد. گاهی شبهاتشان اعتقادی صرف است خب کارشناسی که انتخاب می کنید باید در این زمینه تخصص داشته باشد.
    موضوع شما موضوع مهم و حیاتی است، زندگی شما، و آخرت همسرتان در گرو این است، پس تمام تلاشتان را به کار بگیرید تا اولا شوهرتان را راضی کنید، و دوم یک کارشناس متخصص پیدا کنید، هرگز به صرف اینکه یک شخص روحانی است، یا امام جماعت مسجد محله تان است، یا می گوید من می توانم بحث کنم و مانند آن اکتفا نکنید، حتما در شهرتان جستجو کنید و کارشناس زبده پیدا کنید و سپس شوهرتان را متقاعد کنید با او صحبت کند.

    برادران و خواهران مسلمان، می دانم که در پی این پست بر سرم خواهید ریخت که چرا اینطوری حرف زدم و چرا این حقایق رو گفتم، شاید هم پستم پاک بشه، ولی روشنگری وظیفه ایه که من دارم!

    اولاً کاملاً روشنِ که شروع کننده تاپیک، قصدش ایجاد شبهه است. ایشون می خواد به ما بفهمونه که یک بیخدا که به قول خود ایشون «به خدا و قیامت کافر شده، نماز نمی خونه. نماز خوندن منو به تمسخر می گیره. کربلا رفتن رو مسخره می کنه. منو الان یک سال هست که روضه امام حسین نبرده. دین رو نوعی توهم تکامل یافته بشر می دونه. به هیچ کدوم از احکام شرعی عمل نمی کنه» در عین حال، «اون مهربون تر از یک مادر با من رفتار می کنه. هیچ وقت دروغ نمی گه، چشم چرونی نمی کنه، غیبت نمی کنه و اگر کسی اونو ببینه به عنوان یک انسان منطقی، با اخلاق و شریف می شناسه، همه این رفتارها رو ذاتی داره نه این که به خاطر دین این ها رو رعایت کنه.» و در پست اخیرش هم نوشته: «مصداق پاک ترین و خوب ترین آدم هاست. یعنی ما حق الله داریم و حق الناس و خدا گفته من از حق الله می گذرم ولی از حق الناس نمی گذرم. خدا شاهده همسر من تا حالا به یه مورچه هم صدمه نزده و هیچ کی ازش بدی ندیده.»

    از تناقض صدر و ذیل سخن ایشون که مدعیه شوهرش به هیچکس بدی نکرده ولی باورها و اعمال دینی اونو تمسخر می کنه، بگذریم؛ از ادعای نسبتاً خنده دار ایشون که شوهرشون ایشونُ یک ساله به مجلس روضه نبرده بگذریم(برای چی خودش نمیره مجلس روضه؟ اذن شوهر میخواد؟ اذن شوهر رو بر چه اساسی می خواد؟ چون دستور اسلامه؟؟؟ خب اگر ایشون به اسلام پایبنده، از دید اسلام این فرد دیگه شوهرش محسوب نمیشه!!!) از اینکه شوهرِ ادعاییِ ایشون علیرغم انکار ادیان، کارهایی رو انجام نمیده که دستور دین هست(مثل چشمچرانی و غیبت) ایشون در اصل می خواد این بحث رو مطرح بکنه که به ما که از دید ایشون مذهبی هستیم و خشک مقدس، بفهمونه که یک بیخدا هم می تونه درجات اخلاقی بالایی داشته باشه!!!

    سرکار خانم یا جناب آقای tabitat، کاش به جای تلاش برای حذف چیزی از ذهن ما که بدان معتقد نیستیم، ابتدا باور ما را می شناختید. از نقطه نظر اخلاقیون ما، یک بیخدا هم می تواند پایبند به اخلاقیات باشد و بیخدا یا بیدین بودن به معنای این نیست فرد بی اخلاق خواهد بود، بلکه آن اخلاقیاتی که منکرین زیر پا می گذارند، احکام و شرعیات دین است. هر وقت ما مدعی شدیم که بیخدایی مساویست با بی اخلاقی، شما بیا و برای ما قصه تعریف کن.

    ثانیاً ایشان علیرغم ادعای پایبندی شدید به دین، عجیب است که چرا در برابر عمل به دین اینقدر مقاومت می کند!! ایشان مدعی است که روحانی زاده است، کلاً اینجور دوستان همگی برای خودشان یک پا مجتهد هستن، اگر ایشون نمیگه خودم مجتهد هستم، روش نشده بگه؛ به هر حال ایشان مدعی است که به خوبی از وظیفه خود مطلع است: من می پرسم شما چطور بنا به ادعای خودت زن مسلمان پاکدامنی هستی که در کنار مردی مانده ای که با شما هیچ نسبتی ندارد؟ مگر بر اساس دین تو، نشان دادن یک تار مویت به او، حرام نیست؟ شمایی که بنا به ادعای خودت کربلا می روی و روضه می روی، اینجور مستحبات در اسلام مهمتر است، یا عمل به واجبات و ترک محرمات؟؟؟

    ثالثاً چیزی که روشن می کنه که ایشون بیشتر قصد شبهه پراکنی داره، این فرمایش ایشونه که نوشتن: «پس چطور با این قطعیت می گید«مرتد» باید کشته بشه «مرتد» باید اعدام بشه؟» و جالبه که تنها کسی که توی این تاپیک از اعدام مرتد حرف زده، خود ایشونِ، و هیچکس نگفته باید شوهرتو اعدام کرد. آیا پدر روحانی ایشون، برای ایشون توضیح نداده که به صرف ارتداد، کسی محاکمه قضایی نمیشه؟

    روشنه که قصد ایشون ایجاد شبهه در زمینه ارتداده. ایشون می خواد به ما بفهمونه که قوانین ارتداد در اسلام، باعث میشه پیوندهای عاشقانه از هم بپاشه و آدمهای خوب، از بین ما طرد بشن.

    رابعاً عجیبه که ایشون با کمک پدر روحانیشون، نتونستن پاسخ این شبهات آبکی از سوی شوهرشونو بدن. ایشون با وجود روحانی زاده بودن، نمی دونن که نماز و روزه برای رفتن به بهشت و فرار از جهنم نیست. آیا این دم خروسی نیست که بیرون زده؟

    پس دوستان عزیز، من تندرو، من ترمز بریده، من متحجر، من خشک مقدس، من هر چی شما بگید، ولی حواستون باشه که ایشون، مشکل نداره، اومده مشکل بسازه.

    مسلم;922171 نوشت:
    با سلام به تمامی دوستان و کسب اجازه از استاد راهنمای عزیز

    عمده این تغییرات اعتقادی یکدفعه ای به خاطر حضور یک انسان مومن اما بی اطلاع در شبکه های اجتماعی الحادی، یا حضور در کنار همکارانی با چنین تفکراتی است؛ چون این حضور به احتمال قوی ادامه می یابد هرگز نمی توانید از پس او و شبهاتش بربیایید، خودش هم نمی تواند، تا این شبهات در ذهن ایشان پررنگ تر نشده و بر حجمش افزوده نشده شوهرتان را حتما به گونه ای که موضع نگیرد تشویق کنید که مستقیما با یک کارشناس دینی متخصص سخن بگوید، راه یقینی و مطمئن همین است، فقط در گفتگوی مستقیم و حضوری است گه امید میرود چنین مشکلی حل می شود. و پس از گفتگو هم ارتباطتان را قطع نکنید.

    حتی اگر برای دسترسی به چنین کارشناسی باید مسافرت کنید باز هم ارزش دارد، خیلی عادی به او بگویید من هم در خصوص حرف های تو به تردید افتاده ام، اما خودم کارشناس نیستم باید ببینم نظر کارشناسان نسبت به سخنان تو چیست، برای این که مطمئن شویم بیا برویم پیش یک کارشناس دین با او صحبت کنیم تا با اطمینان اعتقادمان را انتخاب کنیم، از صحبت با کارشناس که ضرر نمی کنیم، اما اگر پاسخش ما را قانع نکرد خب حق روشن میشود.

    و از آنجا که ممکن است شوهرتان فقط برای یک بار این را بپذیرد در انتخاب کارشناس در شهرتان یا سایر مناطق بسیار دقت و تحقیق کنید، ببینید شبهات شوهرتان در چه عرصه ای است، و چه کسی در پاسخگویی در آن عرصه تخصص دارد، گاهی شبهاتشان بیشتر ناظر به مطالب ملی گراها و آریایی هاست که در این صورت کارشناس باید اطلاعات تخصصی در زمینه ایران باستان و تاریخ ایران و مانند آن داشته باشد. گاهی شبهاتشان اعتقادی صرف است خب کارشناسی که انتخاب می کنید باید در این زمینه تخصص داشته باشد.
    موضوع شما موضوع مهم و حیاتی است، زندگی شما، و آخرت همسرتان در گرو این است، پس تمام تلاشتان را به کار بگیرید تا اولا شوهرتان را راضی کنید، و دوم یک کارشناس متخصص پیدا کنید، هرگز به صرف اینکه یک شخص روحانی است، یا امام جماعت مسجد محله تان است، یا می گوید من می توانم بحث کنم و مانند آن اکتفا نکنید، حتما در شهرتان جستجو کنید و کارشناس زبده پیدا کنید و سپس شوهرتان را متقاعد کنید با او صحبت کند.

    با سلام.

    جناب مسلم، با تشکر از مطالب شما، همانطور که در پست 10 نوشتم، ایشون یه جاهایی خودش رو لو داده!! من هم در محیطهای اینترنتی پر شبهه قرار گرفته ام، ولی منحرف نشدم. روز اولی هم که با شبهات برخورد کردم، پاسخ اکثر شبهات را نمی دانستم، ولی نلغزیدم و بدون تحقیق تسلیم شبهات نشدم. ایشون می خواد فقط به ما نشون بده که مرتدها هم می تونن بااخلاق باشن و این چیزی نیست که منکرش باشیم.

    tabitat;922169 نوشت:
    دوستی که می گید مراجع گفتن باید به مراکز مشاوره دینی ببرم اگر باز هم به راه نیومد مرتد هست.
    این که به مرکز مشاوره دینی اعتقادی ببرم یعنی براش فرصتی در نظر بگیرم که بتونه تحقیق و پرسش کنه و مشاوره بگیره. هر کس ظرفیت و توانایی مغزش، تجربیات زندگیش، اندوخته ها و معلوماتش و اطرافیانش روی روند فکر کردن، تجزیه تحلیل و استناطش از مسائل متفاوت هست. یک انسان با درجه هوش بالا شاید ظرف یک ماه با مشاوره دینی متقاعد بشه. شاید یک نفر بعد از یک سال؟ شاید هم بعضی ها تا 10 الی 50 سال در تحقیق باشند. این که کسی نتونه بعد از مدت کوتاه به حقانیت اسلام یقین پیدا کنه، دلیلش شاید ضعف و ناتوانی ذهنی ذاتی اش باشه، یعنی دست خودش که نیست. پس چرا این فرد را باید خاطی بدانیم؟؟؟ این حرف من صرفا اشاره به همسرم نداشت. روی حرف من به سمت کسانی هست که به مرتد فورا حکم اعدام می دهند. می خوام به اون ها بگم به جای این که اینقدر دنبال اعدام کردن مرتدها باشید به دنبال این باشید که ریشه مرتد شدن این افراد کجاست. من خودم به شخصه کسی رو دیدم که ذاتش پر از خباثت بوده و مادر زنش رو با بی رحمی تمام به قتل رسانده ولی هنوز زندان هست و اعدام نشده. این آدم خبیث و پلید وجودش برای جامعه ضرر داره یا کسی که به دنبال فهم بیشتر مسائل دینی بوده و طبق اطلاعات فعلی که به دست آورده در مورد حقانیت اون شک کرده؟؟

    از پدرتان که به ادعای خودتان روحانی هستند بحث مستضعفین فکری را بپرسید، تا روشنتان کنند که اگر کسی «ضعف و ناتوانی ذهنی ذاتی» داشت، تکلیفش چیه. بعلاوه از ایشون بخواید که روشنتون کنن که «کسانی که به مرتد فورا حکم اعدام می دهند.» موجودات خیالی هستند که شما در خیالاتتان ساخته اید.

    من گفتم شما اگر فکر کردید حرف های من نکات اشتباهی داره منو به عنوان نادان فرض کنید و برای من دعا کنید تا عاقل بشم. واقعا اگه این جمله آخر من رو خونده باشید هیچ وقت نمی گفتید که من روم نشده خودمو مجتهد بدونم. من فقط به عنوان یک انسان نظرات و طرز فکر خودمو بیان کردم. این که پدر من روحانی هست دلیل نمی شه که من از تمام احکام شرعی با خبر باشم و ضمنا پدرم رو هم از دست دادم. من واقعا نمی دونستم که مرتد را اعدام نمی کنند. دوما منی که 25 سالمه از 15 سالگی تا الان از زندگی چیزی جز درس و دانشگاه نفهمیدم و به تازگی فارغ التحصیل شدم و به مدت 7 سال از خانواده ام دور بودم و در شهر دیگری زندگی می کردم. همه این ها دلایلی هست که من زیاد وقت نداشتم در مورد دین و احکام اون تحقیق کنم. من صادقانه همه چیز رو گفته و هیچ دلیل مغرضانه ای هم ندارم و نخواهم داشت و اگر داشته باشم عذاب الهی نوش جانم. من به عنوان یک فرد نسبتا ناآگاه از دین از شما طلب کمک کردم بعد شما این طور برخورد می کنید. اگر فرضا من بخواهم منطقی و بر طبق حکم اسلام عمل کنم دوستان دیگری هم نظراتی دادند که نظرات شون کاملا برخلاف شما بود.

    من نمی دونم چه شبهه ای رو پراکنده کردم؟ من سوال کردم و تنها جایی که پیدا کردم همین جا بود. شما اگر جایی دیگری می شناسید بهم معرفی کنید که مصداق شبهه پراکنی هم نباشه.
    این که گفتم همسرم عقاید من رو مسخره می کنه. عقاید من رو مسخره نمی کنه. الان طبق عقایدی که داره تفکرات مسلمانان رو مسخره می کنه و من هم مسلمان هستم.
    منظورم از این که منو روضه امام حسین نبرده اینه که هر دفعه یه بهونه ای آورده. من شاغلم و فقط شب ها می تونم روزه امام حسین برم. توی شب های تهران یک خانم تنهایی می تونه جایی بره؟
    شما می گید اگه من مسلمان باشم باید از همسرم جدا بشم؟ مگه اسلام جز برای تکریم اخلاق نیومده. مگر اسلام برای تکریم ارزش های انسانی نیومده؟ این که برای شخصی یک طوفان و معمای ذهنی در مغزش بوجود بیاد و دلایل و مدارک کافی و علمی و مستند در دسترسش نباشه و عقاید موقتی در ذهنش بوجود بیاد از نظر انسانی جرمه؟

    عزیزان من پدرم رو ده ساله از دست دادم. و زمانی که هم بودن مرتب تبلیغ می رفتن و من اون احکامی رو که فهمیدم فقط از توی کتاب هایی که تو خونمون بوده فهمیدم. چرا این قدر بدبین هستید. اگر فکر می کنید که دارم شبهه پراکنی می کنم. از این جا می رم و دیگه پیام نمی دم. فکر کردم جایی برای کمک گرفتن پیدا کردم.

    tabitat;922178 نوشت:

    شما می گید اگه من مسلمان باشم باید از همسرم جدا بشم؟ مگه اسلام جز برای تکریم اخلاق نیومده. مگر اسلام برای تکریم ارزش های انسانی نیومده؟ این که برای شخصی یک طوفان و معمای ذهنی در مغزش بوجود بیاد و دلایل و مدارک کافی و علمی و مستند در دسترسش نباشه و عقاید موقتی در ذهنش بوجود بیاد از نظر انسانی جرمه؟

    اگر داستان شما واقعی باشه، از دیدگاه اسلام، به محض ارتداد شوهر شما ازش جدا شده اید، و اینطور نیست که باید جدا بشوید!! تکریم ارزشها انسانی، هم اهمیتش به میزان حفظ محرمات خدا نیست. از دیدگاه شرع شریف اسلام، شما لحظه به لحظه، در کنار این مرد گناه می کنید، بعد اسمش را می گذارید تکریم ارزشهای انسانی؟! اگر این داستان واقعی باشد، این مرد به شما نامحرم است، تا زمانی که توبه کند. ارزش خدا بالاتر است یا ارزش کرامتهای انسانی؟!

    مهار طوفان ذهنی ایشون، به عهده اهل علم هست، نه شما. ایشون اگر خودش خواست میتونه بره بپرسه تا راهنماییش کنن.

    tabitat;922180 نوشت:
    عزیزان من پدرم رو ده ساله از دست دادم. و زمانی که هم بودن مرتب تبلیغ می رفتن و من اون احکامی رو که فهمیدم فقط از توی کتاب هایی که تو خونمون بوده فهمیدم. چرا این قدر بدبین هستید. اگر فکر می کنید که دارم شبهه پراکنی می کنم. از این جا می رم و دیگه پیام نمی دم. فکر کردم جایی برای کمک گرفتن پیدا کردم.

    به نظر من و بر اساس تجربه من، شما مشغول نشر شبهه هستید، سایر دوستان فکر می کنن شما واقعاً سؤال دارید و از شما حمایت می کنن، نگران نباشید و پیامهاتون ارسال کنید.

    به هر کی که می پرستید به هر کی که قبولش دارید، به هر کی که توسل می کنید. منو توی دعاهاتون فراموش نکنید. خواهش می کنم. اگه نماز شب می خونید عاجزانه التماس می کنم منو جزو اون 40 نفر نام ببرید، خواهش می کنم. گاهی وقتا اون گره ها پیچیده است که فقط با کمک خدا حل می شه. شمایی که می گید باید از شوهرتون جدا بشی. توی زندگی من نبودی و خیلی چیزها را نمی بینی و این حرف برات آسون هست.

    tabitat;922184 نوشت:
    به هر کی که می پرستید به هر کی که قبولش دارید، به هر کی که توسل می کنید. منو توی دعاهاتون فراموش نکنید. خواهش می کنم. اگه نماز شب می خونید عاجزانه التماس می کنم منو جزو اون 40 نفر نام ببرید، خواهش می کنم. گاهی وقتا اون گره ها پیچیده است که فقط با کمک خدا حل می شه. شمایی که می گید باید از شوهرتون جدا بشی. توی زندگی من نبودی و خیلی چیزها را نمی بینی و این حرف برات آسون هست.

    جدایی از مردی که به شما نامحرمه بدتره یا دوری از خدا؟

    اگر اولویت شماره یک برای شما، رضایت خدا باشه، عمل به دستور خدا بر هر چیزی ارجحه.

    آقای مسلمان ایرانی حرفای بی منطق و پایه شما آدم رو بیشتر گمراه می کنه.

    tabitat;922187 نوشت:
    آقای مسلمان ایرانی حرفای بی منطق و پایه شما آدم رو بیشتر گمراه می کنه.

    من فقط به شما عرض کردم که به دستور اسلام عمل کنید و این بالاترین اولویت را دارد. همین. اگه هم ناراحت میشید، با شما بحثی ندارم. دوستان هم بدون شک از شما حمایت می کنن، من لازم دونستم در پست 10، توضیحاتی که لازم می دونستم رو ارائه کنم، که می دونم فعلاً کسی قبول نمیکنه، ولی بعدها ممکنه نظرات دوستان عوض بشه.

    اگه دستورات اسلام اینقدر صریح و روشن بود و برای همه یه جور نسخه نوشته می شد. خوب مردم هر مشکلی که داشتن فورا به توضیح المسائل رجوع می کردن و جواب حکمشونو می گرفتن. اون وقت دیگه چیزی به نام مشاوره عقیدتی، مشاوره اسلامی و غیره وجود نمی داشت که.

    خواهر خوبم شما ,به توصیه های کارشناس محترم جناب

    مسلم عمل کن !ان شاءالله مشکلتون برطرف میشه!

    سلام.خدا چکارکرده برا آدما خوب حق داره اون جنگ اون بی پولی اون آدمای بد
    خدا اگه وجود داشت درست میکرد همه رو

    tabitat;922189 نوشت:
    اگه دستورات اسلام اینقدر صریح و روشن بود و برای همه یه جور نسخه نوشته می شد. خوب مردم هر مشکلی که داشتن فورا به توضیح المسائل رجوع می کردن و جواب حکمشونو می گرفتن. اون وقت دیگه چیزی به نام مشاوره عقیدتی، مشاوره اسلامی و غیره وجود نمی داشت که.

    دستورات اسلام البته صریح و روشن هستن و علی الخصوص در این مورد دستور اسلام صریح و روشنه و تمامی فقها هم بر این مسئله اتفاق نظر دارن که شوهر سابق شما، الان به شما نامحرمه، البته از نظر دین اسلام.

    pooya_2001;922191 نوشت:
    سلام.خدا چکارکرده برا آدما خوب حق داره اون جنگ اون بی پولی اون آدمای بد
    خدا اگه وجود داشت درست میکرد همه رو

    برعکس خدا اگر وجود داره، نباید جنگ و بی پولی و آدمای بد رو درست کنه.

    مسلمان ایرانی;922194 نوشت:
    برعکس خدا اگر وجود داره، نباید جنگ و بی پولی و آدمای بد رو درست کنه.

    منم که همینو گفتم

    pooya_2001;922196 نوشت:
    منم که همینو گفتم

    پس خودت هم نفهمیدی چی گفتی!

    سلام.
    اگر واقعا دنبال حقیقت هستن بهشون بگید برن قران رو کامل با تدبر و ترجیحا همراه با تفسیر المیزان و الزاما با تفسیر المیزان در جاهایی که براشون مبهمه مطالعه کنن و یک طرفه بدون مطاله نظرات اندیشمندان مسلمان قضاوت نکنن.
    شما هم عیوب ایشونو نادیده میگیرید،مسخره کردن عقاید دیگران اونم در حضور شخصی از اونا که اون شخص همسرته کار کمی نیست و اشخاص بااخلاق اینکارو نمیکنن.
    اگر علاقه و احترام هست شما رو به مجلس امام حسین میبردن بالاخره چندبار نه که اینجوری...من به شخصه اگه همسری داشته باشم یه عقیده شو قبول نکنم نخوام ببرمش جایی رک میگم دلیلشو و اگر برای اون بدون این عقیده زندگی کردن شدنی نبود طلاق راه حله نه ساختن زندان برای خودم و اون.
    به احکام فقهیم توجه کنید مشروحشو من نمیدونم ولی اگر کلا مخصوصا بی خدا بشن احکام فقهیه خاص خودشو داره و البته شک و تحقیق فرق میکنه با قضاوت زودهنگام و مطالعه ی ناکامل و اصرار لجوجانه بر اطلاعات غیر دقیق.

    با سلام.

    سوال خودتون:

    tabitat;920976 نوشت:
    لطفا در مورد دلیلش که چطور شد کافر شد سوال نکنید فقط بهم بگید آیا در این شرایط من به زندگیم ادامه بدم و منتظر مدد الهی بشم یا این که تا ایمان خودم رو هم تضعیف نکرده ازش جدا بشم؟

    و جواب خودتون:

    tabitat;922165 نوشت:
    حضرت داوود که پیامبر خدا بود از خدا خواست خودشو براش اثبات کنه تا قلبش یقین پیدا کنه! حالا همسر من که یه آدم معمولی هست حق نداره در مورد قدرت یا وجود خدا شک کنه؟
    دانشمندایی هستند که نظریات فلسفی زیادی درباره ی اثبات خدا مطرح کرده اند که خیلی از اون ها هم غربی و بی دین بودن؟ فکر می کنید پایه های اولیه چنین نظریاتی چی بوده؟ اول به وجود خدا شک کردن بعد برای اثباتش تلاش کردند. پس اگر اون شک اولیه وجود نداشت اون نظریه فلسفی هم نبود!

    tabitat;922166 نوشت:
    من خیلی با خودم فکر کردم که ترکش کنم یا نه. ولی آدم ها خیلی وقت ها بین بد و بدتر قرار می گیرند و باید بد را انتخاب کنند. من اگر ترکش کنم گفته که خودشو از پنجره پرت می کنه پایین و من مطمئنم که بدون من نمی تونه زندگی کنه. خیلی وابستگی شدیدی داره. یه بار به شوخی گفتم که می خوام ترکش کنم از هوش رفت. این قدر زود توی دل منو خالی نکنید که من ازش جدا بشم و ازین حرفا. یک لحظه ذهن تون رو از همه چارچوب ها خالی کنید و فقط یه لحظه ببینید این کار از نظر انسانی درسته؟ از نظر اخلاقی درسته؟ شاید این امتحان خداست که من دنبال کسب بیشتر معارف دین برم و از این طریق یکی دیگه رو هم نجات بدم.

    و دقیقا چه کمکی از ما برمی آید؟

    tabitat;922180 نوشت:
    عزیزان من پدرم رو ده ساله از دست دادم. و زمانی که هم بودن مرتب تبلیغ می رفتن و من اون احکامی رو که فهمیدم فقط از توی کتاب هایی که تو خونمون بوده فهمیدم. چرا این قدر بدبین هستید. اگر فکر می کنید که دارم شبهه پراکنی می کنم. از این جا می رم و دیگه پیام نمی دم. فکر کردم جایی برای کمک گرفتن پیدا کردم.

    سلام

    با تشکر از اعتماد شما به این سایت و طرح مشکلتان، امیدوارم به این روزهای مبارک هر چه زودتر مشکلاتتان برطرف شود@};-

    بدو ورود سایت این عبارت درج شده است :

    ضمن عرض خوش آمد گویی با توجه به کاربر محور بودن انجمن همه مطالب سایت مورد تائید نمی باشد و نام کاربری کارشناسان سایت با رنگ آبی و سبز مشخص شده است.


    در صورت سؤال و یا راهنمایی بیشتر می توانید از کارشناس نقل قول نمایید و یا بطور خصوصی با ایشان در ارتباط باشید.
    موفق باشید
    @};-

    pooya_2001;922191 نوشت:
    سلام.خدا چکارکرده برا آدما خوب حق داره اون جنگ اون بی پولی اون آدمای بد
    خدا اگه وجود داشت درست میکرد همه رو

    سلام
    آقا پویا ممنون که در بحث شرکت کردید@};-
    اگر در این زمینه سؤال دارید در بخش عقاید یک تاپیک بزنید و از کارشناس محترم ان بخش راهنمایی بگیرید.

    سلام خواهر گرامی
    به نظر شما و همسر گرامیتون با همدیگه شروع کنید به تحقیق. شما دلایلتون برای اعتقاد داشتن رو روی یک کاغذ بنویسید و ایشان دلایل عدم اعتقاد رو. ببینید چه دلایل منطقی برای هر کدوم وجود داره ...

    اگر کار رو بر اساس منطق پیش ببرید، در نهایت ممکنه به یک نتیجه مشترک برسد و هم عقیده بشید و این اختلاف از بین بره.

    به نظر من خیلی هم به کارشناسای دینی تکیه نکنید. با احترام به همه کارشناسان سایت، گاهی اوقات جواب دادنها با مغلطه و بازی با کلماته. مثلاً تاپیک زیر رو ببینید:
    http://www.askdin.com/showthread.php?t=55477

    [="Tahoma"][="DarkSlateGray"]

    tabitat;922166 نوشت:
    در مورد این که چطور کافر شد: تنها دلیلش دیدن فیلم های «زئوس-من خدایای خدایان هستم». همسرم به قول خودش می گه خیلی دنبال رد فیلم های زئوس در سایت های مذهبی گشته و پاسخ معقول و منطقی پیدا نکرده. می گه زئوس آدم را به خانواده دوستی، محبت و نیکی کردن بی منت دعوت می کنه، درحالی که توی دین اسلام تعدد زوجات هست که منافی با خانواده دوستی هست. میگه توی دین اسلام باید به خاطر بهشت و جهنم نماز بخونیم، روزه بگیریم و...ولی من می خام خالص و بدون منت خوبی کنم بدون هیچ چشم داشتی. میگه توی اسلام مردم دعا می کنند و به خاطر دعا دست از تلاش برمی دارند و سست عمل می کنند. در حالی که جوامع غربی روی تلاش خودشون تکیه می کنن و بیشتر هم پیشرفت می کنند. میگه چطور نماز بخونم وقتی نمی تونم وجود خدا رو توی هیچ چیزی ببینم؟ همه چیز توی جهان با دلایل علمی به وجود می یان و کار می کنند طوری که وجود داشتن یا وجود داشتن خدا توشون تاثیر نداره.
    من خیلی با خودم فکر کردم که ترکش کنم یا نه. ولی آدم ها خیلی وقت ها بین بد و بدتر قرار می گیرند و باید بد را انتخاب کنند. من اگر ترکش کنم گفته که خودشو از پنجره پرت می کنه پایین و من مطمئنم که بدون من نمی تونه زندگی کنه. خیلی وابستگی شدیدی داره. یه بار به شوخی گفتم که می خوام ترکش کنم از هوش رفت. این قدر زود توی دل منو خالی نکنید که من ازش جدا بشم و ازین حرفا. یک لحظه ذهن تون رو از همه چارچوب ها خالی کنید و فقط یه لحظه ببینید این کار از نظر انسانی درسته؟ از نظر اخلاقی درسته؟ شاید این امتحان خداست که من دنبال کسب بیشتر معارف دین برم و از این طریق یکی دیگه رو هم نجات بدم.

    بسم الله الرحمن الرحیم
    اللهم عجل لولیک الفرجج
    سلام علیکم ورحمة الله وبرکاته

    سرکار خانم می توانید بگویید شبهاتی که در این فیلم مطرح می شود چیست؟(در بخش عقاید مطرح کنید)

    ببنید بعضی از شبهاتی که در این پست گفتید نشان می دهد که همسر شما ایمان شان در ظاهر بوده و فقط می دانستند نمازی باید خواند تا مثلا خدا مارا به بهشت ببرد یا جهنم

    خب این ممکنه برای همه ما باشد که عملی را یا عقیده ایی رو بر حسب مسلمان زاده بودنمان پذیرفته باشیم اما ندانیم چرا؟

    اما در مورد حکم ارتداد

    نگاه کنید از مرجعتون سوال کنید که با این شرایطی که همسرم دارد(شفاف بگویید بدون ابهام و روشن) حکم رابطه ما چیست؟
    اگر گفتند مرتد است و ادامه ارتباط حرام هست
    خب اگر شما خدا و اسلام را قبول دارید

    ایشان احکامی که هست بر او وارد می شود
    اما دلیل نمی شود شما تلاش برای هدایت ایشان نکنید و منجر به این شود که محبتی به او نداشته باشید

    می توانید کمکش کنید(فرض کنید در ایام حرمت هستید البته حکم را از مراجع حتما بگیرید)

    ما نمی دانیم سطح تمسخر و انکار همسرتان چیست؟

    به حد ارتداد می رسد یا خیر

    پس لازمه با شبهات ایشان آشنا شویم

    اما جناب مسلم و استاد راهنما راهنمایی خوبی کردند

    اما اول تکلیف شرعیتان را مشخص کنید از مرجعتان تا بدانید حدودی که در ارتباط با ایشان باید رعایت کنید چیست؟

    اگر عده وفات دارد شرایطش چیست و...

    امیدوارم خداوند تمامی شبهات را رفع نماید

    ان شاء الله
    (اگر ابهامی در پستم هست بپرسید اگر باشم و بتوانم و شزایطش باشد پاسخگو خواهم بود ان شاء الله)

    یا علی(س)[/]

    tabitat;922166 نوشت:
    میگه توی اسلام مردم دعا می کنند و به خاطر دعا دست از تلاش برمی دارند و سست عمل می کنند

    به نام خدا
    سلام

    در اسلام هم داریم:"جاهدوا فی الله حق جهاده" جهاد یعنی تلاش.

    aminj;922217 نوشت:
    در مورد زئوس و موجودات اساطیری هم خانواده اش (ازیریس، آیسیس، آنوبیس و ... که حتی رستم هم جزءشان است) به ایشان بگویید اینها بر اساس باورهای اشتباه مردم باستان به عنوان خدا فرض می شده اند

    سلام
    زئوس اسم مستعار یک آقایی هست که کلیپهایی در زمینه نقد اعتقادات ساخته. اون زئوس باستانی نیست.

    به نظر منم نباید یهو حکم ارتداد داد....ارتداد با با تمام وجود باشه...خلی از مردم اطرافمون خ چیزا رو قبل ندارن. ضروریات رو قبول ندارن....ایا به صرف ی قبول نداشتن کافرن؟ پس به همون دلیل چون اعتقادات بی پایه بوده اصلا از اول مسلمان نبودن!
    الان شما هه شبهاتتون حله؟؟؟ چون ب جواب نرسیدین مرتدین؟.....به نظرم یکم صبوری و هم دردی بد نیست! ایشون حکم دینی اگه میخواستن در قسمت احکام سوال میپرسیدن اما اینجا پرسیدن ک مشاوره بگیرن براساس شرایطشون چکار کنن!

    ریحــانه الــنبی;922207 نوشت:
    سلام
    آقا پویا ممنون که در بحث شرکت کردید@};-
    اگر در این زمینه سؤال دارید در بخش عقاید یک تاپیک بزنید و از کارشناس محترم ان بخش راهنمایی بگیرید.

    سلام
    تایپیک ایجادکردم امروز منتظرم تائید شه.مرسی@};-

    tabitat;922166 نوشت:
    در مورد این که چطور کافر شد: تنها دلیلش دیدن فیلم های «زئوس-من خدایای خدایان هستم». همسرم به قول خودش می گه خیلی دنبال رد فیلم های زئوس در سایت های مذهبی گشته و پاسخ معقول و منطقی پیدا نکرده.

    برای رد این شبهات «بابای زئوس» را ساختن، ببینید شاید مفید باشه.

    http://www.aparat.com/man.babaye.zeus.hastam

    سلام. مرجع تقلید من میگه اگر خدا و پیغمبر را انکار می کند مرتد است. شوهر من می گه من مثل خیلی از دین دارا نمی تونم سرمو زیر برف بکنم و در مورد دین کنجکاوی نکنم و تا الان که در مورد دین کنجکاوی کردم روی هوا معلق موندم نه دین و خدا رو می تونم اثبات کنم نه نبودن خدا رو. آیا همچنین کسی لیاقت مرتد خوانده شدن را دارد؟
    وقتی حرف های کاربر «مسلمان ایرانی» را خواندم دیگه داشتم نا امید می شدم. خوشحال شدم که رای اکثریت آرا منطقی و روشنفکرانه بود. دوستان گرامی فرق من با همسرم اینه که من تمام زندگی با درس و دانشگاه گذشته مطمئنا اگر من هم چنین فیلم هایی رو می دیدم یا با اون افرادی که همسرم برخورد کرده برخورد می داشتم ایمان من هم ضعیف می شد. چون من ایمان خودم را در معرض محک قرار ندادم.
    اون دوستی که گفتند ایمان همسر شما ظاهری بوده. بله خودشون هم اعتراف می کنن که قبلا ایمان رو از سر اعتماد به خدا و درستی تمام و کمال قران و احادیث داشتند. الان که این اعتماد براشون شکسته شده فقط چیزی رو دنبال می کنه که عقلش به درستیش حکم بده.
    دوستان ما رو به عنوان بردار خواهر محتاج به دعای خودتون از دعا فراموش نکنید.

    کنجکاوی و تحقیق مطمئناً امر پسندیده ای است. به نظرم شما همزمان با همسر گرامی و به صورت مشترک تحقیق رو شروع کنید. اگر کار رو منطقی و بدون جهتگیری انجام دهید یا هر دو به یک نتیجه قطعی می رسید و اختلاف از بین میره، یا اینکه هر دو در حالت شک می مونید ...
    فکر نمی کنم شک مشکلی ایجاد کنه. اگر قرار باشه شک ازدواج رو به هم بزنه که همه آدمهای متفکر ازدواجشون به هم می خوره. کسی که شک نداره یا واقعا تحقیق کرده و جواب تمام اون سوالا رو می دونه، یا جزء افرادیه که اصلا اجازه شک به خوردش نداده و به قول قرآن جزء کسانیه که "نمی اندیشند". آیا تمام افراد جامعه که دارند زندگیشون رو می کنند جزء اون دسته محقق به یقین رسیده اند؟
    بزرگان اسلام نیز تحقیق در اصول دین را واجب می دونسته اند. متاسفانه این "واجب" تا حدی در جامعه فراموش شده و کمتر به طور جدی بهش عمل میشه.

    عبد عاصی;922228 نوشت:
    برای رد این شبهات «بابای زئوس» را ساختن، ببینید شاید مفید باشه.

    متاسفانه این کلیپها هم خیلی صادقانه کار نشده اند. فکر نمی کنم تاثیر این شیوه پاسخگویی مثبتی داشته باشه.

    یه مشکل بزرگ که در زمینه گسترش دین وجود داره، یک شیوه ای است که شیوه ای است که علما بهش میگن "استدلال خطابی". یعنی خیلی اهمیت نمی دن که حرف صحیح و منطقی باشه، فقط مهم اینه که طرف مقابل بپذیره.
    الآن انواع و اقسام استدلالهای آبکی در زمینه دین وجود داره. انواع حکایتهای دروغ هم هست که در کتابها چاپ شده. کارشناسان سایت معتقد بودند که تا وقتی این حکایتها باعث افزایش علاقه به اسلام شوند، می تونند مفید باشند:
    http://www.askdin.com/showthread.php?t=55543
    وجود این اطلاعات نادرست کار رو برای فردی که می خواد تحقیق کنه خیلی سخت می کنه. خوبه کارشناسان عزیز صادقانه بیان و اون حرفهای نادرست و بی سند رو کنار بگذارند تا ببینیم در آخر چی باقی می مونه. اگر یک دلیل درست و حسابی هم برای اعتقادات پیدا کنیم و ارائه دهیم، ارزششون از همه این بحثها بیشتره.


    [/HR]چند تا تاپیک خدمت شما معرفی می کنم که می تونند برای کمک به تحقیق مناسب باشند. امیدوارم براتون مفید باشه:


    درباره اعجاز علمی:
    http://www.askquran.ir/showthread.php?t=47302

    درباره اعجاز عددی:
    http://www.askdin.com/showthread.php?t=43226

    درباره تحدی:
    http://www.askdin.com/showthread.php?t=47098

    درباره اثبات وحی از طریق پیشگویی ها:
    http://www.askquran.ir/showthread.php?t=51595&p=745200&viewfull=1#post745200
    http://www.askquran.ir/showthread.php?t=51595

    آیا شهادت آب اثبات شده است؟ (درباره دلایل نادرستی تحقیقات ماسارو ایموتو که ادعا کرده بود مفاهیم انسانی روی شکل بلور یخ تاثیر می گذارد:
    http://forum.bidari-andishe.ir/thread-40008.html

    منطق را کاربردی بیاموزیم:
    http://www.nooreaseman.com/forum453/thread76907.html

    همفکری برای پیدا کردن یک اثبات محکم:
    http://forum.bidari-andishe.ir/thread-42404-post-373162.html#pid373162

    مستند "معجزه برای فروش" به بررسی گروهی در آمریکا می پردازه که ادعای "ایمان درمانی" دارند. یعنی ادعا می کنند که از طریق رابطه با روح القدس، می توانند کور و کر را شفا دهند. افراد زیادی هم برای شفا مراجعه می کنند و خیلی از این بیماران هم معتقدند که شفا یافته اند. در این مستند، آقای درن براون (معروفترین شعبده باز انگلیس) به بررسی این موضوع می پردازه:
    http://www.aparat.com/v/1YsMo/%D8%AF%D8%B1%D9%86_%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%88%D9%86_-_%D9%85%D8%B9%D8%AC%D8%B2%D9%87_%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C_%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B4_(Derren_Brown_-_Miracles

    یک روش تجربی برای اثبات ناتوانی خدایان دروغین (اثبات نادرستی مذاهب غیر اسلامی از طریق آزمایشات تجربی):
    http://www.askdin.com/showthread.php?t=55477

    آقای سعدی شیرازی واقعا جواب های شما قلب منو روشن کرد. من چند روز بودم که داشتم گریه می کردم و واقعا نمی دونستم چه کار کنم. خدا عوض تان بدهد.

    من تاپیک های شما را در مورد بقیه موضوعات خوندم. واقعا پرسش ها و دغدغه های ذهنی همسرم خیلی شبیه شماست و خیلی خوشحالم که افرادی هستند که به دنبال تحقیق در دین هستن. شوهر من می گه من حق دارم بدونم که این دینی که به من تحمیل شده پایه و اساسش چی بوده. این که کورکورانه از پدر و مادر و جامعه خودم تقلید کنم احساس ناتوانی ذهنی و عقلی می کنم.

    بله آقای شیرازی کلیپ های بابای زئوس اصلا اساسش منطق نیست و یه جورایی خواسته خودشو معروف می کنه. والا همسر من می گه بابای زئوس میره یه نکته ای رو اثبات می کنه که اصلا زئوس اون منظورش نبوده بلکه چیز دیگه ای منظورش بوده.

    tabitat;922256 نوشت:
    بله آقای شیرازی کلیپ های بابای زئوس اصلا اساسش منطق نیست و یه جورایی خواسته خودشو معروف می کنه. والا همسر من می گه بابای زئوس میره یه نکته ای رو اثبات می کنه که اصلا زئوس اون منظورش نبوده بلکه چیز دیگه ای منظورش بوده.

    چرا شما اینقدر خودتون رو اذیت میکنید؟ آدرس این سایت رو به همسرتون بدید و تمام!

    tabitat;922239 نوشت:
    شوهر من می گه من مثل خیلی از دین دارا نمی تونم سرمو زیر برف بکنم و در مورد دین کنجکاوی نکنم و تا الان که در مورد دین کنجکاوی کردم روی هوا معلق موندم نه دین و خدا رو می تونم اثبات کنم نه نبودن خدا رو. آیا همچنین کسی لیاقت مرتد خوانده شدن را دارد؟
    وقتی حرف های کاربر «مسلمان ایرانی» را خواندم دیگه داشتم نا امید می شدم. خوشحال شدم که رای اکثریت آرا منطقی و روشنفکرانه بود. دوستان گرامی فرق من با همسرم اینه که من تمام زندگی با درس و دانشگاه گذشته مطمئنا اگر من هم چنین فیلم هایی رو می دیدم یا با اون افرادی که همسرم برخورد کرده برخورد می داشتم ایمان من هم ضعیف می شد. چون من ایمان خودم را در معرض محک قرار ندادم.

    سرکار خانم tabitat این که دین باید با تحقیق به دست بیاید و انسان در مورد آن کنجکاوی کند کاملا حرف درستی است، اما کفه ترازوی دریافت شبهات، و پاسخ به آن باید برابر باشد، من به سایت های ضد دین، و گروه ها و کلیپ هایی که در این راستا است سر می زنم و از آنها مطلع هستم، جریان عظیمی در پشت این شبهات وجود دارد، کسانی که عمرشان را در در راه مطالعات ضد دین و تفکر درشبهه پردازی صرف کرده اند و گاهی حتی مشاورین روانشناسی برای تاثیرگذاری بیشتر را به خدمت می گیرند، خب طبیعتا انسان اگر خودش به تنهایی بخواهد این کلیپ ها را ببینید و بعد کنجکاوی به خرج بدهد و به خیال خودش با روشنفکری مسیرش را انتخاب کند قطعا ایمانش فرو ریخته گمراه خواهد شد، چون او اگرچه به ظاهر فقط یک کلیپ را می بیند اما به پای سخنان یک عده متخصص ضد دین نشسته، و در یک طرف عقل خودش! قطعا این دو کفه نابرابر است.
    مثل این است که یک انسانی که اصلا تخصص دینی ندارد به مجلس مناظره با متخصصین ضد دین برود، خب قطعا نتیجه چنین جلسه ای روشن است، این کنجکاوی و تحقیق نیست!
    زمانی انسان می تواند ادعا کند که من با کنجکاوی و تحقیق و تفکر راهم را به درستی پیدا کرده ام که کفه پاسخگویی هم به سنگینی کفه شبهات باشد؛ و این در صورتی است که انسان یا خودش متخصص باشد یا به همان اندازه(از نظر کم و کیف) که درگیر این شبهات است با متخصص پاسخگویی به آن شبهات هم در تماس باشد، در غیر اینصورت هرگز نمی تواند ادعا کند من تفکراتم را با تحقیق و تفکر و از راه درستش گرفته ام.

    سعدی شیرازی;922245 نوشت:
    الآن انواع و اقسام استدلالهای آبکی در زمینه دین وجود داره. انواع حکایتهای دروغ هم هست که در کتابها چاپ شده. کارشناسان سایت معتقد بودند که تا وقتی این حکایتها باعث افزایش علاقه به اسلام شوند، می تونند مفید باشند:
    http://www.askdin.com/showthread.php?t=55543

    آقای سعدی شیرازی عزیز بنده سایر تاپیک هایی که آدرس داده اید را که فرصت نکردم به تفصیل نگاه کنم، اما این تاپیک که به بنده مربوط میشد را باید عرض کنم شما در برداشت اشتباه کرده اید برادر.
    من نگفتم حکایت های بی سند اگر موجب علاقه به اسلام شود، مفید خواهند بود، علاقه به اسلام با علاقه به امام علی(ع) فرق می کند، شما بدون دلیل عقلی نمی توانید به یک دین علاقه پیدا کنید، علاقه به اسلام به عنوان یک دین امری پیشینی است، یعنی قبل از اثبات دین است، و من در همین آدرسی که داده اید چندین بار تأکید کردم که چنین داستان هایی در حقانیت یک دین نمی توانند تأثیرگذار باشند، ملاک گرایش به یک دین فقط عقل و برهان خواهد بود.
    اما بعد از پذیرش دین با ادله عقلی و برهانی، و قطعی ، آن موقع می توان در مقام خطابه از چنین داستان هایی بهره برد بهره گرفت تا مثلا امیرالمومنین(ع) که امامتش را با ادله روشن عقلی و نقلی اثبات کرده ایم، با این داستان ها علاقه مردم به ایشان را بیفزاییم، یعنی هیچ نقش اثباتی و یا تحریکی در اصل دین برای آنها قائل نبوده و نیستیم. دوستان می توانند به این لینک مراجعه و قضاوت کنند.

    یا در آن تاپیکی که به نکات ادبی سوره مسد اشاره کرده اید، یکبار دیگر هم در تاپیکی با بنده این را مطرح کردید و بنده مطالب متعددی در خصوص سوره مسد برای شما آوردم، اما می بینم باز در اینجا دوباره همان حرف خودتان را تکرار می کنید!

    منم اون فیلم ها رو دیدم. سایت های که شبهه ایجاد می کنند رو خوندم. شما اگر به لحن نوشته ی اون سایت ها توجه کنید متوجه میشید که چقدر مغرضانه دارند حرف می زنند و گاهی بد توهین می کنند. به نظرم نیازی به توهین نیست. اگر قبول ندارند خوب نداشته باشند بیان محترمانه حرف بزنند نه اینکه توهین کنند. به همین دلیل سعی می کنیم دیگه چنین سایت هایی رو نخونم و اون فیلم های زئوس رو هم نگاه نکردم. جنگ که نیست. خدا هم گفته لا اکراه فی الدین. بعضی ها نه تنها قبول ندارند بلکه بی احترامی هم می کنند. همین بی احترامی و لحن بدشون باعث شد من اگر شبهه ای هم داشته باشم دیگه توجهی به این سایت ها نداشته باشم. دین انقدر وسیع هست که به نظرم نمیشه با توجه به این سایت ها و اون فیلم ها از دین برگشت و بی ایمان شد. اگر کسی بخواد باید راهش رو بره. طولانیه ولی نمیشه با چهارتا سایت همه چیز رو کنار گذاشت. منم کلی شبهه دارم ولی می دونم خیلی چیزها هست که نمی دونم و چون نمی دونم حق رو به خودم نمیدم که برگردم و بی خدا بشم یا بگم دین اسلام حق نیست اگر هم بشم دیگه نیازی به توهین نیست.

    tabitat;920976 نوشت:
    سلام. خواهش می کنم منو در این زمینه کمک کنید. من نزدیک 2 سال هست که ازدواج کردم. موقع انتخاب شوهرم به شدت دو دل بودم چون ایشون شرایط مالی خوبی نداشت، خانواده خوبی نداشت، کار نداشت و هزار جور عیب دیگر. من 80 درصد می خواستم جواب رد بهش بدم اما ته دلم به خاطر ایمانش ازش خوشم اومد و گفتم شاید خدا ناراحت بشه که بنده مومن شو به خاطر ظواهر دنیایی جواب رد بدم. یعنی تنها دلیل ازدواج من با ایشون ایمانش بود و من آن زمان خواستگارهای زیادی داشتم. اما الان به خدا و قیامت کافر شده، نماز نمی خونه. نماز خوندن منو به تمسخر می گیره. کربلا رفتن رو مسخره می کنه. منو الان یک سال هست که روضه امام حسین نبرده. دین رو نوعی توهم تکامل یافته بشر می دونه. به هیچ کدوم از احکام شرعی عمل نمی کنه.
    واقعا خیلی برای من سخته چرا چون تنها دلیل من مومن بودن ایشون بود.
    الان به نظر شما چی کار کنم؟ شاید از خودتون بپرسید که پس چرا دارم این زندگی رو ادامه می دم. راستش به خاطر اینه که اون مهربون تر از یک مادر با من رفتار می کنه. هیچ وقت دروغ نمی گه، چشم چرونی نمی کنه، غیبت نمی کنه و اگر کسی اونو ببینه به عنوان یک انسان منطقی، با اخلاق و شریف می شناسه، همه این رفتارها رو ذاتی داره نه این که به خاطر دین این ها رو رعایت کنه.
    لطفا در مورد دلیلش که چطور شد کافر شد سوال نکنید فقط بهم بگید آیا در این شرایط من به زندگیم ادامه بدم و منتظر مدد الهی بشم یا این که تا ایمان خودم رو هم تضعیف نکرده ازش جدا بشم؟ البته جداییش واقعا برام سخت هست چون علاقه شدید و خالصی بهم داره.

    سلام خواهر خوبم.
    درباره مساله شما من نظر شخصیم این هست که به خاطر این مساله زندگیتون رو خراب نکنید.
    کارشناس محترم درباره حکم شرعی این قضیه نکته‌ای گفته بودند که بنده چون تخصصم نیست وارد اون نمی‌شم.
    اما نظر شخصیم این هست جدای از اعتقادات همسرتون ایشون یک سری نکات مثبت اخلاقی داره که شما اگر زرنگ باشید از طریق همون‌ها می‌تونید ایشون رو به راه راست بکشونید. مهمترین اون‌ها اینه که می‌گید از مادر برای شما مهربان‌تره. خب اگر چنین هست چرا از همین مساله استفاده نمی‌کنید؟ در مرحله اول شما می‌تونید ناراحتی خودتون رو از صحبت‌های ایشون و تمسخری که انجام می‌دن نشون بدید. اگر ایشون واقعا مهربان و دوست‌دار شما باشند و ببینند که حرف‌هاشون باعث آزار شما می‌شه و شما هم این مساله رو بدون دعوا و بدون جنجال و بلکه با جلب و تحریک محبت ایشون به همسرتون اعلام کنید در مرحله و وهله اول بیان کلامی آزاردهنده متوقف خواهد شد. فقط دوباره تاکید می‌کنم از جدل و استدلال و بحث و منطق وارد نشید. فقط احساسی و از طریق جلب محبت نشون بدید که ناراحت می‌شید از این حرف‌ها و ازش بخواین هر اعتقادی که داره برای خودش نگه داره و اعلام نکنه و مسخره نکنه.

    بعد از اینکه نشانه‌های این مشکل رو رفع کردید حالا باید برید سراغ درمان. درمانش هم همونطور که کارشناس محترم فرمودند به علت و ریشه تغییر عقیده ایشون بر می‌گرده.
    اما من افراد زیادی رو دیدم که دلیل بی‌ایمانیشون این بوده که چون در کودکی در خانواده‌های بسیار بسته و مذهبی و سخت‌گیر و متعصب بزرگ شدن و لذا بدون اراده و خواست و بدون فکر عقایدی رو پذیرفتن. بعد که از خانواده منفک شدن ناگهان با چیزهایی روبرو شدن که با تعصبات و تصورات اشتباه و سخت‌گیری‌های دوران کودکی و نوجوانی تضاد داشته. در چنین حالتی این افراد به جای زدودن تعصبات و خرافات و خالص کردن دین به سمت انکار کل حقیقت دین می‌رن. نمی‌دونم آیا این مساله درباره همسر شما هم مصداق داره یا نه؟ به هر حال تا ریشه مساله شناسایی نشه نمی‌شه راه‌حل داد.

    با این‌حال مراقب این مساله باشید که اندیشه‌های ایشون روی شما تاثیری نزاره. شما سعی کنید از جدال و بحث اعتقادی با ایشون پرهیز کنید. اگر نمی‌تونید ایشون رو قانع کنید و یا اگر از خراب شدن ایمان خودتون می‌ترسید با ایشون وارد مناظره نشید.
    اگر اهل مطالعه و کتاب باشند می‌تونید از این طریق روی ایشون تاثیر بزارید. البته برای درست کردن اعتقادات ایشون نمی‌تونید از قرآن و آیات و احادیث و کتب مذهبی بهره ببرید. زیرا ایشون اعتقادی به این مطالب دیگه نداره و جز افزودن به ضدیت ایشون تاثیر دیگه‌ای نخواهد داشت. اما از برخی کتاب‌ها که افراد غیرمذهبی هم اون‌ها رو قبول دارند شاید راهگشا باشه. مثلا مثنوی معنوی حضرت مولانا که تماما پر از اندیشه‌های قرآنی و دینی هست و اتفاقا رهبری هم در یکی از فرمایشاتشون مثنوی رو اصل دین دونستن. خب این منابع در عرفان و ادبیات اسلامی زیاده که اتفاقا افراد غیرمذهبی هم به این افراد ارادت دارند و لذا جبهه گیری ندارند.
    همچنین می‌تونید ایشون رو به مکان‌های مذهبی ببرید. سفر زیارتی-سیاحتی به مشهد، قم و یا امامزاده‌ای چیزی. در این زمان‌ها اگر ایشون مایل نبود بیاد شما ازش بخواین به خاطر شما این کار رو بکنه و ضمنا همونطور که عرض کردم سیاحت و گردش رو هم چاشنی کار کنید که حوصلش سر نره خسته نشه.
    نمی‌دونم کجا ساکن هستید. ولی مثلا اگر تهران هستید یک دو روز که تعطیل هست برنامه‌ریزی کنید که یه سفر قم برید زیارت و کنارش هم یه کاشانی هم برید برای گردش و تفریح. تو اون مدت هم مهربان باشید و بعد از زیارت بسیار بسیار مهربان‌تر هم بشید. بزارید تاثیر مثبت اعتقادات شما رو تو زندگیش ببینه. و نه فقط در سفر. بلکه در همه شئون زندگیش.

    همین که ایشون شما رو دوست داره و شما هم دوستش دارید بهترین عامله برای به راه آوردن ایشون. از ظرافت‌ها و سیاست‌های زنانه خودتون در جهت مثبت و برای هدایت ایشون بهره ببرید. شاید این یک آزمایشه که خدا سر راه شما قرار داده. امیدوارم هم شما و هم ایشون از اون سربلند بیرون بیاین.

    سلام. به نظر بنده شما کافی است یک کار را بکنید. مگر نمیگویید که همسر شما با دیدن یک یا چند فیلم به این وضع افتاده؟، خوب، در پیام خصوصی به کارشناس گرامی شهر محل سکونت خود را بگویید تا ایشان در اولین فرصت بهترین کارشناس پاسخگویی به شبهات که از تمام کاربران عادی این سایت چند سرو گردن بالاتر هستند و نه مغرضانه و حرف می زنند و نه شما را به شبهه پراکنی متهم می کنند را در شهر شما به شما معرفی می کنند. حتی اگر نبود ،در شهر های مجاور یا تهران و قم. شوهرتان را بردارید و پیش ایشان ببرید. به اسم مشاوره خانواده نباشد و اساسا مشاور خانواده نباشد بلکه متخصص در امور مربوط به شبهات و .. باشد . بگویید اینقدر با کارشناس مجرب مباحثه و مناظره کند تا فکش خسته شود. بعد از یک یا چند جلسه اگر دیدید که فایده ای ندارد آنوقت بیایید در انجمن مشاوره بگویید من تمام کارها را کرده ام و فایده ایی نداشته تا به شما بگویند چه کنید.

    این که شما آمده اید و با کاربران عادی سایت بحث می کنید و جواب پستهای بعضا غیر علمی ایشان را می دهید و می خواهید در این خلال مشکل خود را حل کنید کار بیهوده ایی است. مثل این است که شما برای حل مشکل سرطان بدخیم .... مدام از دانشجویان سال اول تا پنجم پزشکی سوال کنید و با ایشان بحث کنید و ... . الان کارشناس محترم به عنوان یک مرجع به شما گفتند چه کنید، شما برای اینکه مشکلتان تا اخر حل شود باید همچنان دست بدامان این کارشناسان مجرب در این زمینه بمانید. مدتی طول می کشد تا نهایتا بفهمید که علاج دارد یا خیر. اگر یک اسلام شناس مجرب (تاکید می کنم از این روحانیون معمولی نباشد، کسی که در این زمینه سالهاست کار علمی کرده است) بعد از چند جلسه، شما را جواب کرد و گفت کاری از دست ما بر نمی آید، آنوقت خودتان را برای رویارویی با تصمیم نهایی آماده کنید.

    یک سری افراد می گویند خوب همین که اخلاقش خوبه کافی هست و چند حدیث میارن و ... . اول این که هیچ یک از ما انسانهای عادی، حتی کارشناسان سایت، معصوم نیستیم و گاهی خطا و اشتباه می کنیم کاملا امری مشخص است اما این که یک عده بیایند و بگویند که خطایی که ما می کنیم خیلی هم بد نیست و ... شکستن قبح خطا و گناه است. اگر کسی برایش چندان فرق نمیکند که نماز بخواند یا نه حق ندارد در جمع این را فریاد کند و اشتباهش را کادو پیچ کرده و در الفاظ ظریف به دیگران هم توصیه نماید . شما سوال کننده گرامی باید روز به روز برای تعالی و کمال خود و همسرتان تلاش کنید ، نه این که یکی یکی دست از آرمانهای الهی و اسانی بکشید و کوتاه بیایید. پس برای چه زندگی می کنید: اصول دین سه تاست : خوراک ، پوشاک ، مسکن؟ این سه که تامین شود و اخلاق ایشان هم خوب باشد کافی است. شما نه همسرتان را به این وضع رها کنید و بگویید همین که اخلاقش خوبه کافیه و نه این که ایشان را رها کنید و بگویید فلان شده و عده .. نگه دارید . بلکه باید تلاش کنید تا ایشان را بهتر کنید.

    پیامبر می فرمایند: الناس نیامٌ فاذا ماتو انتبهوا . انسانها در خواب هستند، وقتی بمیرند بیدار می شوند.

    مسلم;922276 نوشت:
    اما بعد از پذیرش دین با ادله عقلی و برهانی، و قطعی ، آن موقع می توان در مقام خطابه از چنین داستان هایی بهره برد بهره گرفت تا مثلا امیرالمومنین(ع) که امامتش را با ادله روشن عقلی و نقلی اثبات کرده ایم، با این داستان ها علاقه مردم به ایشان را بیفزاییم، یعنی هیچ نقش اثباتی و یا تحریکی در اصل دین برای آنها قائل نبوده و نیستیم. دوستان می توانند به این لینک مراجعه و قضاوت کنند.

    مسلم گرامی
    مشکل اینه که افرادی که این حکایات و استدلالها رو مطرح می کنند، قبلش به ما در مورد مغلطه بودن و بی سند بودن حرفشون هشدار نمیدن تا شنونده بتونه بین این دو تا تفاوت قائل بشه! کسانی که پای صحبت مبلغان دینی می نشینند هم اکثراً معنی استدلال خطابی رو نمی دونند و متوجه نیستند که شاید آنچه می شنوند بی پایه و اساس باشه.
    سخن شما وقتی درسته که مثلاً اول این کتاب، توضیح بنویسند و بگن که این حکایات سند درست و حسابی نداره و نباید به عنوان پایه اعتقادات استفاده بشه. اما وقتی در مورد این موضوع توضیح داده نمیشه، نتیجش میشه فریب دادن مردم.

    در مقدمه همین کتابی که یک سری حکایت بی سند رو جمع آوری کرده، این روش "محکمترین دلیل اثبات نبوت و امامت" معرفی شده. آیا این فریب دادن مردم نیست؟ شاید یک نفر در حال تحقیق پیرامون اصول دین باشه و به این کتابها برخورد کنه. از کجا بدونه که به کدوم حرف باید اعتماد کنه و به کدوم حرف اعتماد نکنه؟
    http://www.ghadeer.org/Book/990

    نقل قول:
    معجزه، مطمئن ترین، استوارترین و روشن ترین دلیل صدق گفتار پیامبران و ائمه اطهار در ادعای ارتباط آن ها با جهان ماوراء الطبیعه است.


    [/HR]مشکلی که وجود دار در تحقیق دینی، اینه که چند صد تا استدلال به شما معرفی می کنند و وقتی شما بررسیشون می کنید، می بینید که حداقل خیلی هاش مغلطه اند. حالا باید بررسی کنیم، مغلطه و حرفهای بی اساس رو دور بریزیم به امید اینکه شاید یه دلیل درست و حسابی در این میان پیدا بشه. اما اگر علمای عزیز این کار رو انجام بدن و یک دلیل صحیح و به دور از مغلطه ارائه کنند، یک استدلال صحیح ارزشش از هزار تا مغلطه بیشتره.

    این شیوه، یک مغلطه شناخته شده است که بهش میگن "مغلطه تفنگ ساچمه ای" یا "مغلطه وینچستر". یعنی به جای یک استدلال درست، فرضاً 100 تا استدلال ضعیف ارائه میشه. در این صورت ممکنه شنونده فرصت بررسی تمام استدلالها رو نداشته باشه یا اگر بررسی کنه، متوجه نادرستی برخی استدلالها نشه. مثل یک تفنگ ساچمه ای که تعداد زیادی تیر همزمان شلیک می کنه تا احتمال زدن هدف بیشتر بشه.
    راه حل مقابله با این مغلطه اینه که از فرد بخواهیم "محکمترین استدلال" رو از بین اون مجموعه به ما بگه. اگر بررسی کردیم و درست بود، که همون یکی کفایت می کنه.



    [/HR]در بحثهای منطقی، شناخت و تشخیص مغلطه ها حکم چهار عمل اصلی رو در ریاضیات داره. اگر هدف سیستم آموزشی کمک به ما در تحقیقه، چرا منطق در کتابها درسی آموزش داده نمیشه؟

    مسلم گرامی، کارشناسانی مثل شما می تونند این جو رو تغییر بدند. ممنون میشم به این موضوع فکر کنید.

    موضوع قفل شده است