ربا دقیقا چیست؟

تب‌های اولیه

14 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ربا دقیقا چیست؟

سلام و عرض ادب
لطفا ربا را که حرام هست برای اینجانب بصورت کامل توضیح بدید
ممنون

برچسب: 

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد اسراء

saeed20;920381 نوشت:
سلام و عرض ادب
لطفا ربا را که حرام هست برای اینجانب بصورت کامل توضیح بدید
ممنون

عرض سلام و ادب
ربا دو گونه است : ربای قرضی و ربای معاوضی
اما ربای قرضی:
همان ربای مشهور معروف به نزول است:
نوعی قرض دادن است که در ان طرف قرض دهنده شرط میکند مبلغی بیش تر از انچه قرض داده پس بگیرد
حرام است بلکه از گناهان کبیره است که خداوند وعده ی نابود کردن ان را داده و گناه یک درهم ربا دادن یا گرفتن ، از هفتاد بار زنای با محارم در کنار خانه ی کعبه بزرگتر است.
ربا از نظر مشهور مراجع در این موارد گناه نیست و جایز است: بین پدر و فرزند،بین زن و شوهر و بین مسلمان و کافری که در ذمه ی حکومت اسلامی هست بشرطی که مسلمان سود از کافر بگیرد.(فقط ایت الله شبیری نظرشان با دیگران متفاوت است)
ربای معاوضی : فروختن شیئی که مکیل وموزون است (مکیل یعنی کیل کردنی است و موزون یعنی وزن کردنی است) در قبال شیئی از همان جنس البته به مقدار بیشتریا کمتر مثلا ده کیلوبرنج طارم را به 30 کیلو برنج هندی بفروشد(معاوضه کند) یا ده گرم طلای ساخته شده را با 13 گرم طلای شکسته معاوضه کند. یا ده کیلو قند را با 20 کیلو خاک قند معاوضه کند.

ممنون از از شما پاسخگوی محترم
یک سوال دیگه اگر :
1- سرمایه گذاری در یک شرکت بکنیم و ماهانه حدودا 30-40 درصد سود به ما دهد و کار این شرکت هم خرید و فروش باشد ایا ربا یا گناه هست ؟
2-اگر ان شرکت و مالکان ان خارجی و غیر مسلمان (شیعه ) مثلا مصیحی باشند چه ؟
ممنون میم این موارد رو هم پاسخ بدید

با سلام

آیةالله بهشتی(ره) پس از طرح و ترجمه­ی آیات ربا، اقتصاد ربوی را در محیط حجاز و جامعه­ی ما توضیح می­دهد و در ادامه تفاوت مفهوم «بیع» و «رب» را بسط ­داده و به صورت اجماع نیز فرق­های اساسی آن دو را به شکل ذیل بر می­شمرد:

1. اساس بیع بر سود بردن از سرمایه نیست، بلکه برگرفتن دستمزد و حق­العملی است که در ازای کار توزیع، مانند کار تولید که برای هر نوع جامعه­ای ارزنده، لازم و ضروری است، حکایت می­کند.

2. در همان بیعی که خارج از میزان، برای سرمایه سود در نظر گرفته شده باشد و غیر منصفانه، تجاوزکارانه و مکارانه باشد، نیز به تحرک و فعالیتی؛ همچون به خطر انداختن خود و سرمایه نیاز دارد؛ در حالی­که ربا عکس این است، در آن­جا تقریباً سرمایه به جایی که غالباً امن­تر است فرستاده می­شود و زحمت کم کن است، نه زحمت زیاد کن و خطر کم کن است، نه خطر زیاد کن!

3. بیع زیرکانه­ی غیر منصفانه­ای که حتی بتواند شبکه­ای دنیایی به وجود آورد، سرعت و میدان گسترشش با گسترش «رب» تفاوتی اساسی دارد، و نمی­توان این دو را با هم مقایسه نمود؛ به گونه­ای که اگر ربا را از دنیای سرمایه­داری امروز، حذف کنیم و تمام تجاوزات دیگر اقتصادی­اش را سر جایش بگذاریم، شاید بیش از پنجاه درصد از نابه­سامانی­ها، فقط با حذف ربا از بین برود.

مثلا 100 هزار تومان به کسی داده شود و 110هزار تومن در مدتی بعد از او گرفته شود.


الَّذِينَ يَأْکلُونَ الرِّبَا لاَ يَقُومُونَ إِلاَّ کمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذلِک بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا ... (275)

کسانی که ربا می خورند، (در قیامت) برنمی خیزند مگر مانند کسی که بر اثر تماس شیطان، دیوانه شده (و نمی تواند تعادل خود را حفظ کند، گاهی زمین می خورد، گاهی به پا می خیزد.) این، بخاطر آن است که گفتند: « داد و ستد هم مانند ربا است (و تفاوتی میان آن دو نیست.) » در حالی که خدا بیع (و معامله) را حلال کرده، و ربا را حرام...


yalda solimani;921118 نوشت:
با سلام

آیةالله بهشتی(ره) پس از طرح و ترجمه­ی آیات ربا، اقتصاد ربوی را در محیط حجاز و جامعه­ی ما توضیح می­دهد و در ادامه تفاوت مفهوم «بیع» و «رب» را بسط ­داده و به صورت اجماع نیز فرق­های اساسی آن دو را به شکل ذیل بر می­شمرد:

1. اساس بیع بر سود بردن از سرمایه نیست، بلکه برگرفتن دستمزد و حق­العملی است که در ازای کار توزیع، مانند کار تولید که برای هر نوع جامعه­ای ارزنده، لازم و ضروری است، حکایت می­کند.

2. در همان بیعی که خارج از میزان، برای سرمایه سود در نظر گرفته شده باشد و غیر منصفانه، تجاوزکارانه و مکارانه باشد، نیز به تحرک و فعالیتی؛ همچون به خطر انداختن خود و سرمایه نیاز دارد؛ در حالی­که ربا عکس این است، در آن­جا تقریباً سرمایه به جایی که غالباً امن­تر است فرستاده می­شود و زحمت کم کن است، نه زحمت زیاد کن و خطر کم کن است، نه خطر زیاد کن!

3. بیع زیرکانه­ی غیر منصفانه­ای که حتی بتواند شبکه­ای دنیایی به وجود آورد، سرعت و میدان گسترشش با گسترش «رب» تفاوتی اساسی دارد، و نمی­توان این دو را با هم مقایسه نمود؛ به گونه­ای که اگر ربا را از دنیای سرمایه­داری امروز، حذف کنیم و تمام تجاوزات دیگر اقتصادی­اش را سر جایش بگذاریم، شاید بیش از پنجاه درصد از نابه­سامانی­ها، فقط با حذف ربا از بین برود.

مثلا 100 هزار تومان به کسی داده شود و 110هزار تومن در مدتی بعد از او گرفته شود.


الَّذِينَ يَأْکلُونَ الرِّبَا لاَ يَقُومُونَ إِلاَّ کمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذلِک بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا ... (275)

کسانی که ربا می خورند، (در قیامت) برنمی خیزند مگر مانند کسی که بر اثر تماس شیطان، دیوانه شده (و نمی تواند تعادل خود را حفظ کند، گاهی زمین می خورد، گاهی به پا می خیزد.) این، بخاطر آن است که گفتند: « داد و ستد هم مانند ربا است (و تفاوتی میان آن دو نیست.) » در حالی که خدا بیع (و معامله) را حلال کرده، و ربا را حرام...




ممنون از پاسختون اما فکر کنم برای فهمیدمن اینها باید تحصیلات حوزوی داشت باشیم من که به جواب سوالاتم نرسیدم

اسراء;921111 نوشت:

عرض سلام و ادب
ربا دو گونه است : ربای قرضی و ربای معاوضی
اما ربای قرضی:
همان ربای مشهور معروف به نزول است:
نوعی قرض دادن است که در ان طرف قرض دهنده شرط میکند مبلغی بیش تر از انچه قرض داده پس بگیرد
حرام است بلکه از گناهان کبیره است که خداوند وعده ی نابود کردن ان را داده و گناه یک درهم ربا دادن یا گرفتن ، از هفتاد بار زنای با محارم در کنار خانه ی کعبه بزرگتر است.
ربا از نظر مشهور مراجع در این موارد گناه نیست و جایز است: بین پدر و فرزند،بین زن و شوهر و بین مسلمان و کافری که در ذمه ی حکومت اسلامی هست بشرطی که مسلمان سود از کافر بگیرد.(فقط ایت الله شبیری نظرشان با دیگران متفاوت است)
ربای معاوضی : فروختن شیئی که مکیل وموزون است (مکیل یعنی کیل کردنی است و موزون یعنی وزن کردنی است) در قبال شیئی از همان جنس البته به مقدار بیشتریا کمتر مثلا ده کیلوبرنج طارم را به 30 کیلو برنج هندی بفروشد(معاوضه کند) یا ده گرم طلای ساخته شده را با 13 گرم طلای شکسته معاوضه کند. یا ده کیلو قند را با 20 کیلو خاک قند معاوضه کند.

ممنون از از شما پاسخگوی محترم
یک سوال دیگه اگر :
1- سرمایه گذاری در یک شرکت بکنیم و ماهانه حدودا 30-40 درصد سود به ما دهد و کار این شرکت هم خرید و فروش باشد ایا ربا یا گناه هست ؟
2-اگر ان شرکت و مالکان ان خارجی و غیر مسلمان (شیعه ) مثلا مصیحی باشند چه ؟
ممنون میم این موارد رو هم پاسخ بدید

saeed20;921178 نوشت:
ممنون از از شما پاسخگوی محترم
یک سوال دیگه اگر :
1- سرمایه گذاری در یک شرکت بکنیم و ماهانه حدودا 30-40 درصد سود به ما دهد و کار این شرکت هم خرید و فروش باشد ایا ربا یا گناه هست ؟
2-اگر ان شرکت و مالکان ان خارجی و غیر مسلمان (شیعه ) مثلا مصیحی باشند چه ؟
ممنون میم این موارد رو هم پاسخ بدید

عرض سلام و ادب
چنانکه از پست قبلی عرایض حقیر در این تاپیک هم بر می اید :
ربا فقط در جایی تصور میشود و موضوع دارد که قرض صورت گرفته باشد (اگر قرض نداده باشیم یا نگرفته باشیم اصلا فایل ربا نمیتواند باز شود) پس اگر پولی را به بانک یا شخصی یا شرکتی بدهیم که با ان کار کند و بخشی از درامدش را به ما بدهد این نمی تواند ربا باشدچون اصلا قرض نداده ایم.اما سود دریافتی اگر به این شکل باشد که: بخشی از درامد حاصل از ان پول باشد ، اشکالی ندارد به این معنا که اگر یک بار بگوید من هیچ درامدی نداشته ام از او طلبکار نباشیم.
طرف معامله ی ما اگر کافر هم باشد معامله صحیح است فقط باید کافر حربی و کسی که دشمن جامعه ی اسلامی است و بگونه ای که با معامله ی ما تقویت می یابد نباشد.

حال که بحث رباست بگذارید سوالی از کارشناس محترم که مبتلابه جامعه است بپرسم:

آیا دریافت مبلغ کمتر در قرض هم ، ربا ست؟

اجازه می خواهم با مثالی سوال را توضیح دهم.

اگر شخصی 1000 تومان برای یک مدت مثلا یک سال به کسی قرض الحسنه بدهد

شخص مقروض سر سال 1000 تومان را پس می دهد ولی ..

بعلت تورم اقتصادی این 1000 تومان ارزش سال قبل را ندارد و بیشتر از 800 تومان نمی ارزد . حال ...

این گونه وام دادن که شخص طلبکار کمتر از مبلغ دریافتی پول دریافت می کند مصداق ربا است؟

این گونه وام دادن که شخص طلبکار کمتر از مبلغ پرداختی پول دریافت می کند مصداق ربا است؟

abbas_hamedi;921495 نوشت:
این گونه وام دادن که شخص طلبکار کمتر از مبلغ پرداختی پول دریافت می کند مصداق ربا است؟

سلام،
بله ظاهراً می‌تواند مصداق ربا باشد، اینکه از ابتدا شرط شده است من کمتر از پولی که به من قرض دادی را پس می‌دهم مثل این است که قرض دهنده ربا داده و قرض گیرنده ربا گرفته باشد ... مطمئن نیستم ولی یک عالم دینی گفت اسم این ربای معکوس است، البته تا جایی که خاطرم هست ربای معکوس چیز دیگری بود که در بحث فروش دین مطرح می‌شد ولی شاید هم اشتباه می‌کنم یا این دو در اصل یکی هستند، نمی‌دانم ...
به هر حال این یک بحث مهم است که علما هم فکر کنم در آن مانده‌اند ... در گذشته ما فقط درهم و دینار و امثال آن را داشتیم، این یعنی پول‌ها ارزش واقعی داشتند، ولی الآن پول‌ها اسکناس شده‌اند که یک ارزش مطابق با پشتوانه‌اشان دارند که مثلاً امروزه از جنس طلاست، یک ارزش اسمی هم دارند که مطابق با عددی است که روی اسکناس‌ها نوشته شده است، مثل اینکه یک صد تومانی همیشه یک صد تومانی است، گرچه ارزش واقعی آن بالا و پایین برود ... ظاهراً این ارزش اسمی مشکل‌ساز شده است، ربا قاعدتاً باید بر اساس ارزش حقیقی پول باشد، بر اساس قدرت خرید آن، ولی الآن بر اساس ارزش اسمی معرفی می‌شود و می‌گویند اگر امروز ۱۰۰۰ تومان به من قرض‌الحسنه بدهی نظر اسلام این است که ۱۰۰۰ تومان به تو باز گردانم در حالیکه وقتی من ۱۰۰۰ تومان را پس می‌دهم در اصل دارم ۸۰۰ تومان پس می‌دهم چون ارزش حقیقی پول افت کرده است، بخاطر تورم ...
به هر حال فقها حتماً جوابی برای خودشان دارند که چرا امروز ربا بر اساس ارزش اسمی پول تعریف شده است و نه بر اساس ارزش حقیقی پول ... فکر کنم نظر برخی از فقها هم همین است که باید برعکس باشد، گرچه احتمال دارد این وسط مشکلاتی هم ایجاد شود، مثل اینکه تشخیص دقیق تورم همیشه میسر نیست و سهل‌الوصول نیست و احتمال بروز اختلاف در این زمینه زیاد است ... مثلا کسی را فرض بگیرید که به جای پول از ابتدا طلا قرض بگیرد، طلا را بفروشد و برود با پول آن یک چیزهایی بخرد، بعد ناگهان طلا گران شود، یا دلار گرفته باشد و دلار گران شود، حالا می‌خواهد باز هم همان مقدار اول را با طلا یا دلار پس بدهد، عملاً به خاک سیاه خواهد نشست، در نتیجه اگر از ابتدا پول فرض گرفته بود کمتر چنین ابتلائاتی رایج خواهد شد ... شاید راه بهترش این باشد که تورم مهار گردد و ارزش اسمی و حقیقی پول یکی شوند، که آن هم در اقتصاد امروزی ما ممکن نیست و شاید این چالش حالاحالا‌ها برقرار بماند ...

abbas_hamedi;921494 نوشت:
حال که بحث رباست بگذارید سوالی از کارشناس محترم که مبتلابه جامعه است بپرسم:

آیا دریافت مبلغ کمتر در قرض هم ، ربا ست؟

اجازه می خواهم با مثالی سوال را توضیح دهم.

اگر شخصی 1000 تومان برای یک مدت مثلا یک سال به کسی قرض الحسنه بدهد

شخص مقروض سر سال 1000 تومان را پس می دهد ولی ..

بعلت تورم اقتصادی این 1000 تومان ارزش سال قبل را ندارد و بیشتر از 800 تومان نمی ارزد . حال ...

این گونه وام دادن که شخص طلبکار کمتر از مبلغ دریافتی پول دریافت می کند مصداق ربا است؟


عرض سلام و ادب
قرض بشرط مبلغ کمتر جایز است و ربا نیست
موفق باشید

اسراء;921584 نوشت:
عرض سلام و ادب
قرض بشرط مبلغ کمتر جایز است و ربا نیست
موفق باشید

سلام و عرض ادب،
قرض به شرط کمتر پس دادن اگر میزان کمتر پس دادن تعیین نشده باشد چه؟ وقتی شما ۱۰۰۰ تومان پولتان را برای یک سال قرض بدهید و مثلاً بدانید که مطابق تورم مقداری از این پول قدرت خریدش را از دست خواهد داد ولی بخاطر از پیش مشخص نبودن دقیق تورم در طول این سال دقیقاً ندانید که پولی که سر سال به شما پس داده خواهد شد قدرت خریدش به اندازه‌ی ۹۰۰ تومان امروز خواهد بود یا ۸۰۰ تومان امروز چه؟ آیا باید فرض را بر ۸۰۰ تومان گذاشت و اگر آن شخص ۹۰۰ تومان داد بگوییم استحباباً ۱۰۰ تومان اضافه داده است و می‌توانست هم ندهد و شما هم اگر نمی‌داد نمی‌توانستید از او پس بگیرید؟
اگر شما پولتان را برای یک ماه قرض دادید ولی آن شخص کمتر از دو ماه نتوانست به شما پس بدهد و در نتیجه مقدار توافقی که داشتید که قدرت خرید پول شما بخاطر تورم کم خواهد شد به هم خورد و قدرت خرید پول شما دو برابر آنچه که باید کم می‌شد کم شد چه؟
اصلاً اگر تورم مننفی بود و ارزش پول شما زیاد شد و مثلاً کسی که ۱۰۰۰ تومان از شما قرض گرفته بود اگرچه همان ۱۰۰۰ تومانی را به شما پس بدهد ولی در عمل قدرت خریدی معادل ۱۲۰۰ تومان را به شما پس داده است چه؟
اگر فقها قبول دارند که بشرط کم شدن ارزش پول که سؤال جناب حامدی بوده است اینکه معادل اسمی پول پس داده شود اشکالی ندارد و ربا نیست پس آیا تأیید می‌کنند که شرطی گذاشته شود که شخص قرض گیرنده مقداری پول روی آن پول اولیه بگذارد و اصطلاحاً به شخص قرض‌دهنده سود بدهد مادامی‌که سود پس داده شده کمتر از میزان تورم باشد؟
اینکه بگوییم مؤمنین باید برای آنکه مبتلا به ربا نشوند با احتساب تورم پول خود را که قرض می‌دهند مقدار کمتری (گرچه از نظر اسمی به همان میزان پول اولیه باشد) پس بگیرند آیا این تحمیل به ایشان باعث ربوی شدن آن قرض نمی‌شود؟ بله آن‌ها می‌توانند پولشان را قرض ندهند و چون گمان می‌کنند دارند قرض‌الحسنه می‌دهند مرتکب گناهی هم نشده‌اند ولی اگر در اصل ناخواسته مرتکب ربا شده باشند آیا تبعات تکوینی ربا دامن‌گیرشان نمی‌شود؟
آیا اصولاً درست است که قرض‌الحسنه بر اساس ارزش اسمی پول باشد و نه ارزش واقعی پول و قدرت خرید آن؟
این مسأله در مورد خمس هم مطرح است ... مثل اینکه اگر کسی خانه‌اش را بخرد ۱۰۰۰ تومان و بعد از چند سال آن را بفروشد ۲۰۰۰ تومان و این افزایش قیمت نه بخاطر عرضه و تقاضا و مسائلی از این دست که بلکه صرفاً بخاطر تورم باشد آیا باید آن ۱۰۰۰ تومان اضافه را سود محسوب نماید یا این ۲۰۰۰ تومان را باید همان ۱۰۰۰ تومان اولیه بداند؟

ممنون می‌شوم پاسختان را کمی مبسوط‌تر بدهید تا ابهاماتم به کل برطرف گردند @};-

نقطه;921674 نوشت:
سلام و عرض ادب،
قرض به شرط کمتر پس دادن اگر میزان کمتر پس دادن تعیین نشده باشد چه؟ وقتی شما ۱۰۰۰ تومان پولتان را برای یک سال قرض بدهید و مثلاً بدانید که مطابق تورم مقداری از این پول قدرت خریدش را از دست خواهد داد ولی بخاطر از پیش مشخص نبودن دقیق تورم در طول این سال دقیقاً ندانید که پولی که سر سال به شما پس داده خواهد شد قدرت خریدش به اندازه‌ی ۹۰۰ تومان امروز خواهد بود یا ۸۰۰ تومان امروز چه؟ آیا باید فرض را بر ۸۰۰ تومان گذاشت و اگر آن شخص ۹۰۰ تومان داد بگوییم استحباباً ۱۰۰ تومان اضافه داده است و می‌توانست هم ندهد و شما هم اگر نمی‌داد نمی‌توانستید از او پس بگیرید؟
اگر شما پولتان را برای یک ماه قرض دادید ولی آن شخص کمتر از دو ماه نتوانست به شما پس بدهد و در نتیجه مقدار توافقی که داشتید که قدرت خرید پول شما بخاطر تورم کم خواهد شد به هم خورد و قدرت خرید پول شما دو برابر آنچه که باید کم می‌شد کم شد چه؟
اصلاً اگر تورم مننفی بود و ارزش پول شما زیاد شد و مثلاً کسی که ۱۰۰۰ تومان از شما قرض گرفته بود اگرچه همان ۱۰۰۰ تومانی را به شما پس بدهد ولی در عمل قدرت خریدی معادل ۱۲۰۰ تومان را به شما پس داده است چه؟
اگر فقها قبول دارند که بشرط کم شدن ارزش پول که سؤال جناب حامدی بوده است اینکه معادل اسمی پول پس داده شود اشکالی ندارد و ربا نیست پس آیا تأیید می‌کنند که شرطی گذاشته شود که شخص قرض گیرنده مقداری پول روی آن پول اولیه بگذارد و اصطلاحاً به شخص قرض‌دهنده سود بدهد مادامی‌که سود پس داده شده کمتر از میزان تورم باشد؟
اینکه بگوییم مؤمنین باید برای آنکه مبتلا به ربا نشوند با احتساب تورم پول خود را که قرض می‌دهند مقدار کمتری (گرچه از نظر اسمی به همان میزان پول اولیه باشد) پس بگیرند آیا این تحمیل به ایشان باعث ربوی شدن آن قرض نمی‌شود؟ بله آن‌ها می‌توانند پولشان را قرض ندهند و چون گمان می‌کنند دارند قرض‌الحسنه می‌دهند مرتکب گناهی هم نشده‌اند ولی اگر در اصل ناخواسته مرتکب ربا شده باشند آیا تبعات تکوینی ربا دامن‌گیرشان نمی‌شود؟
آیا اصولاً درست است که قرض‌الحسنه بر اساس ارزش اسمی پول باشد و نه ارزش واقعی پول و قدرت خرید آن؟
این مسأله در مورد خمس هم مطرح است ... مثل اینکه اگر کسی خانه‌اش را بخرد ۱۰۰۰ تومان و بعد از چند سال آن را بفروشد ۲۰۰۰ تومان و این افزایش قیمت نه بخاطر عرضه و تقاضا و مسائلی از این دست که بلکه صرفاً بخاطر تورم باشد آیا باید آن ۱۰۰۰ تومان اضافه را سود محسوب نماید یا این ۲۰۰۰ تومان را باید همان ۱۰۰۰ تومان اولیه بداند؟

ممنون می‌شوم پاسختان را کمی مبسوط‌تر بدهید تا ابهاماتم به کل برطرف گردند


عرض سلام و ادب
از نگاه فقهی ، وقتی کسی 1000 تومان قرض میدهد باید 1000 تومان پس بگیرد و نگاهی به ارزش اسمی ان نمیشود.چه ارزش 1000تومان در موقع بازپرداخت کم شود چه زیاد در قرض الحسنه باید همان مبلغ را پس بگیرد و درخواست بیشتر به هر بهانه ای رباست.
اما در خمس : اصلا خانه و مایحتاج منزل که موونه ی فرد است خمس ندارد
اما اگر کسی وسیله ای بخرد برای کار و پس از مدتی ان وسیله گران شود، ان ما به التفاوت موقع فروش خمس دارد، و علت افزایش قیمت هر چه باشد فرقی ندارد و تاثیر ی در حکم ندارد
موضوع قفل شده است