جمع بندی قهر مداوم همسرم بر سر هر خواسته ای که من با آن مخالفت کنم

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
قهر مداوم همسرم بر سر هر خواسته ای که من با آن مخالفت کنم

با سلام و احترام خدمت مسئولین و دست اندرکاران محترم سایت خوبتون.
حقیقت امر من الان 3سال با خانمم آشنا شدم. 4ماه نامزدی، یک و نیم سال عقد و الان تقریبا یک ساله که عروسی کردیم. مشکلی که می خوام خدمتتون عرض کنم مربوط میشه به یک سال اخیر که عروسی کردیم. همسرم زن مومن و خیلی خوبیه و نقاط مثبت فراوانی داره و از نظر زیبایی ظاهری و خیلی از خصوصیات اخلاقی واقعا قبولش دارم. اما در کنار این ویژگی های مثبت که همیشه مورد تحسینمه یه سری خصوصیات داره که واقعا عذابم میده و احساس می کنم روز به روز داریم از هم دور و دور تر میشیم. خانمم مخالف رفت آمد با خانواده و پدر و مادر و خواهر برادرای منه، البته بیشتر اوقات حفظ ظاهر میکنه اما تو رفتاراش چیز دیگه ای نشون میده!!! اگه یکی از خانواده من بخاد بیاد خونمون دنیا به آخر میرسه به نحوی که اصلا رفتارش با خواهر زاده ها و برادرزاده هام صحیح نیست اما برعکس با خانواده خودشون و بچه هاشون بهترین رفتار داره!! وقتی بش میگم میگه خواسته تو زیادیه وگرنه فک نمیکنم رفتار اشتباهی انجام داده باشم. حتی چن بار بهشون گفتم از این رفتار دوگانه خیلی ناراحت میشم. مساله اصلی اینه تحملش خیلی پایینه و خیلی زود رنجه و با هرگلایه ای که من ازش میکنم قهر میکنه و تا دو سه روز زندگیمون تلخ میکنه، رفت و امد با خانواده من صفر ولی بالعکس با خانواده خودش ...
هفته قبل علی رغم مشکل مالی که داشتیم به دلیل ساخت خانه و ... میخاست بره خونه خواهرش که 10ساعت با ما فاصله دارن زمانی به من گفت که با مادر محترمشون از قبل تصمیم گرفته بودن و من دم رفتن فهمیدم میخاد بره، تمام پولی که داشتم بش دادم که اذیت نشه خودمم بدون پول یه هفته خونه پدرم بودم! بهشون گفتم شما که در جریانی وضعیت مالی من چطوره لطف کن خریدت انجام بده ولی ولخرجی نکن اما وقتی برگشتن دیدم از مادر و خواهرشون پول قرض گرفتن و من به شدت از این مساله ناراحت شدم. البته خودم کنترل کردم و فقط گفتم کارت کار درستی نبوده، چرا که احساس میکنم حرف من براش اهمیتی نداشته، هنوز نرسیده همین مساله رو بهانه ای کردن برای قهر!!!
من کوتاه اومدم گفتم تو سفر بوده شاید دلش خواسته چیزی بگیره و مجبور شده قرض بگیره و ...
تا اینکه همون روزی که از سفر برگشته بعد ظهرش گفت که داداشم هفته بعد مرخصی داره میخواد بره کیش خونه خواهرم منم میخوام باهاشون برم. من گفتم تو که دیشب برگشتی خبر از جیب من نداری؟! خانم باز قهر کردن
شب مامانش پیام داده که ما خونمون دادیم اجاره ایشالا جمعه میریم اصفهان، خانم منم پاش کرده تو یه کفش منم میخام باهشون برم!! من فقط یه کلمه گفتم بقیه خواهرات که شرایطشون از ما بهتره خب اونا برن!! باز این شد بهانه که قهر کنه!!
الان 6ماهه این برنامه رو داریم مدام با هم قهریم. واقعا دنیارو برام کرده جهنم طوری که بعضی وقتا واقعا ازش متنفر میشم. حتی چند بار به فکر طلاق افتادم که هم خودم هم اونو خلاص کنم.
اینم بگم جفتمون دانشجو بودیم که با هم آشنا شدیم. با این شرایط من همه وسایل زندگیمون خودم تهیه کردم، شاید 2میلیون جهیزیه نداشتن، به جای یه مراسم عروسی مجبورم کردن دوتا مراسم تو دومکان بگیرم!! سال اول زندگی مشترکمون خونمو ساختم ولی به جای اینکه شرایط و وضعیتم درک کنه دائما در حال نق زدن و قهر کردنه، هرچقد میگم مشکلات حل میشه و سفرهای غیرضروری بعدنم میشه رفت قبول نمیکنه.
هر خواسته ای که داره باید عملی بشه، اگه من مخالفت کنم باید سه چهار روز قهر کنه. واقعا از قهر کردنای مسخرش خسته شدم و نمیخوام دیگه کوتاه بیام. لطف کنید راهنمایی کنید چه کاری باید انجام بدم و واقعا تکلیفم چیه؟
از زمانی که گذاشتید برای خوندن مشکلاتم سپاسگزارم.
براتون آرزوی توفیق روز افزون دارم

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد نشاط

با سلام و احترام
نکات گفته شده را مطالعه کردم به نظر می رسد مشکل شما چنان حاد و اساسی نیست که راه درمان نداشته باشد، با مختصری تدبیر و آگاهی لازم و رفتار مناسب و قاطع می توانید این مشکلات را حل کنید:
1. اولا انتظارات خودتان را معقول کنید و خیلی انتظار بیشتری نداشته باشید، مثلا انتظار اینکه خانواده شما را واقعا باید از ته دل دوست داشته باشد، خیلی واقعی نیست هر چند موظف ولو در مفام ظاهر از لحاظ اخلاقی رعایت کند و از بی ادبی و بی حرمتی بپرهیزید، همانطوری که شما هم از ته دل نزدیکان خودتان مثل بردار زاده و یا خواهر زاده و ... خیلی بیشتر از دیگران و شاید از خواهر زادگان همسرتان دوست داشته باشید، این یک حالت طبیعی و نرمال است، بیشتر انتظارات زندگی خود را تعدیل کنید و خودتان را به جای همسرتان قرار بدهید در این صورت تحمل برخی از موراد سهل خواهد شد.
2. حالا که همسرتان خصوصیات خیلی خوبی دارد و شما او را دوستش دارید می توانید از در محبت وارد شوید و با ابراز محبت و کلامی صادقانه در موقعیتهای مناسب انتظارات همدیگر را تعدیل و هماهنگ کنید، از آنجایی که خانم ها احساسی و نسبت به محبت همسرشان حساس اند اگر صادقانه و در عمل این موضوع را ببینند شاید رفتارشان تغییر کنند و تبیعتشان بیشتر شوند.
3. سعی کنید همسرتان شما را یک فرد منطقی و قاطع و جدی بپندارد، رفتارهای منفعلانه و عجولانه باعث می شود که میزان تاثیر گذاری کلامتان کمتر شده و شما اذیت شوید. پس موقع تصمیمات خودتان منطقی فکر کنید و قبلا به طور غیر مستقیم تذکر بدهید اگر باز تکرار شد می توانید قاطع باشید و رفتار صحیح را انجام بدهید تا بدانند که رفتارشان متناسب نبوده.
4. اساس زندگی خودتان را بر اساس سبک مدارا پیش ببرید امید است بتدریج مشکلات حل شوند (در مورد مسائل جزئی خیلی حساسیت نشان ندهید؛ از گیر دادن های بیجا پرهیز کنید، سعی کنید به جای گفتارها مرد عمل باشید و...)
5. سعی کنید در موقعیتهای مختلف با همسرتان صحبت کرده و بر سر برخی از مسائل و مشکلات به یک تصمیم واحد برسید، توجه داشته باشید که هر چه هماهنگی ها بیشتر شوند تعامل هم بیشتر خواهد شد.

Tanhaei;920156 نوشت:
قهر مداوم همسرم بر سر هر خواسته ای که من با آن مخالفت کنم

سلام
نكته اي عرض ميكنم كه حاصل تجربيات فراوان خودم است و همچنين نكاتي كه از ميان صحبت هاي استاد "نشاط" و ساير اساتيد و برخي كاربرانِ اين سايت ياد گرفته ام

"بجاي آنكه بعدها مجبور شويد پول زياد + از دست دادن آرامش + جدال فراوان با يكديگر + ضربه خوردن فرزندان + احتمال طلاق + .......... ، را هزينه كنيد
همين الان پيش روانشناس
(روانشناس ديني و متخصص ، نه هر روانشناسي) برويد و هر چه زودتر مشكلتان را اساسي حل كنيد"

[="Times New Roman"][="Black"]

Tanhaei;920156 نوشت:

خانمم مخالف رفت آمد با خانواده و پدر و مادر و خواهر برادرای منه

Tanhaei;920156 نوشت:

اگه یکی از خانواده من بخاد بیاد خونمون دنیا به آخر میرسه

Tanhaei;920156 نوشت:

با هرگلایه ای که من ازش میکنم قهر میکنه و تا دو سه روز زندگیمون تلخ میکنه

Tanhaei;920156 نوشت:

وقتی برگشتن دیدم از مادر و خواهرشون پول قرض گرفتن و من به شدت از این مساله ناراحت شدم.

Tanhaei;920156 نوشت:

هنوز نرسیده همین مساله رو بهانه ای کردن برای قهر!!!

Tanhaei;920156 نوشت:

گفتم تو که دیشب برگشتی خبر از جیب من نداری؟! خانم باز قهر کردن

Tanhaei;920156 نوشت:

خانم منم پاش کرده تو یه کفش منم میخام باهشون برم!! من فقط یه کلمه گفتم بقیه خواهرات که شرایطشون از ما بهتره خب اونا برن!! باز این شد بهانه که قهر کنه!!

Tanhaei;920156 نوشت:

الان 6ماهه این برنامه رو داریم مدام با هم قهریم. واقعا دنیارو برام کرده جهنم طوری که بعضی وقتا واقعا ازش متنفر میشم.

Tanhaei;920156 نوشت:

به جای اینکه شرایط و وضعیتم درک کنه دائما در حال نق زدن و قهر کردنه

Tanhaei;920156 نوشت:

هر خواسته ای که داره باید عملی بشه، اگه من مخالفت کنم باید سه چهار روز قهر کنه. واقعا از قهر کردنای مسخرش خسته شدم

از روز اولی که تاپیک رو زدی همش توی این فکرم که با وجود این همه آزاری که همسرت بهت می رسونه
چجوری به این نتیجه رسیدی:
Tanhaei;920156 نوشت:

همسرم زن مومن و خیلی خوبیه و نقاط مثبت فراوانی داره و از نظر زیبایی ظاهری و خیلی از خصوصیات اخلاقی واقعا قبولش دارم.

با این توضیحاتی که شما دادی اصلا فرصتی برای زندگی کردن نداشتی که بخواد خصوصیات خوبش رو نشونت بده. همسرت همش در حال قهر کردن بوده.

فکر میکنم باید اطلاعات بیشتری در مورد خصوصیات "زن مومن" کسب کنی.

ان شا الله همه ی گره های زندگیت هرچه سریع تر باز بشن.[/]

سلام ...
منم چند تا راهکار برات مینویسم ...

1. خودت کمی مرد تر بشو ... اصلا باید رفتار و حالت هات مستقل از رفتار ایشون بشه ... بزار برای خودش قهر کنه ... آشتی کنه .... نزار با این اعمالش شما رو کنترل کنه که کاری رو انجام بدی یا ندی ... تاکید میکنم که هیچ تفاوتی نباید در درون رفتارت بوجود بیاد ... اگر قهر میکنه سخت گیر تر بشی ... اون به هدفش رسیده ... اگر نرم تر بشی باز اون به هدفش رسیده .

2. روش اینجوری هست که باید این رفتار رو به دو مدل درمان کنی ... روش غیر مستقیم اینجوریه که در زمانهای عادی به صورت غیر مستقیم این مدل رفتار و نه همسرت رو تقبیحش کنی ... مثلا قیافت رو تو هم کن ... و بعدش بگو ... فلانی هنوز بچه هست و عاقل نشده ... یه روز با مدیر عامل قهر میکنه ... یه روز آشتی میکنه ... همه هم تو شرکت مسخرش میکنن ... میگن مثله بچه ها میمونه . برای خودش میاد ... برای خودش میره و ... و تا میتونی از لحاظ شخصیتی اون شخص خیالی رو بکوبون ...

3. در روش مستقیم ... باید دقیقا همسرت رو در درون همون جایگاهی قرار بدی که دوست داری ... مثلا بهش بگی از اینکه من رو درک میکنی خوشحالم ... از اینکه خرج و مخارج زندگی رو داری پائین میاری متشکرم ... اگر بتونی این عمل رو در درون یک جمع بزرگ انجام بدی ... یا مثلا جلویه پدر و مادرت انجام بدی .... و پدر و مادرت براش کف و سوت بزنند ... خیلی بهتر نتیجه میگیری ... چون اونوقت اون دوست نداره اون جایگاه اجتماعی رو از دست بده .

4. به صورت کتبی براش بنویس و بهش بده ... ( حتما باید کتبی باشه ) ... اگر که قهر کردن هات زیاد طول بکشه ... شرایط ازدواجمون میتونه تغییر بکنه ... بنابراین باید در مقابل مشگلات هم شما کمی از خواسته هات کوتاه بیای و هم کمی من از خواسته هام کوتاه بیام .

5. این داستان رو اگر تونستی براش تعریف کن ... سمیه و سارا از میوه فروشی 2 تا پرتغال میخرن ... سمیه میگه دو تا پرتغال مال من هست ... سارا هم میگه دو تا پرتغال مال من هست ... نهایتا این دو نفر میرن پیشه یک شخص عادل ... اون شخص عادل بهشون میگه که نمیشه هم دو تا پرتغال مال سمیه باشه و هم دو تا پرتغال برای سارا باشه ... بنابراین یا باید پرتغال ها رو نصف کنین ... یا اینکه دوستیتون از بین میره ....

در نهایت تصمیم میگیرند که پرتغال ها رو نصف کنند ... در همون حین یک شخص سیاستمداری داشته از اونجا رد میشده ... اون شخص سیاستمدار رو میکنه به سارا و سمیه ... و میگه ...

سارا تو برای چی پرتغال رو میخواستی : سارا در جواب میگه من میوه پرتغال رو خیلی دوست دارم
سمیه تو برای چی پرتغال رو دوست داری : سمیه هم در جواب میگه من پوستاش رو لازم دارم تا باهاش مربا درست کنم .

در اینجا چون سارا و سمیه هر دو خواسته هاشون رو به صورت دقیق و واضح و شفاف بیان کردند ... هم امکان گفتگو بود ... هم امکان مصالحه بود و هر دوشون بردند ...
در غیر اینصورت یا باید جدا میشدند ... و یا اینکه به عدالت راضی میشند ....

و بعدش از همسرتون بخواین که خواسته هاش رو دقیق و شفاف و واضح عنوان کنه ... وقتی بخوان خواسته هاشون رو دقیق و شفاف و واضح عنوان کنند راهها و مسیرهای خیلی راحت تر و دقیق تری برای حل مساله بوجود میاد ... تا اینکه بخوان پاشون رو در درون یک کفش بکنند و رویه خواسته خودشون پافشاری کنند .

6. در نهایت اگر نسبت به موضوع ها بی تفاوت هستند ؛ شاید و شاید اصلا جدا شدن از شما براشون مهم نباشه ؛ یعنی اگر خیلی راحت کارهایی که دوست داره رو انجام میده ...ئ شاید زندگیتون به جایه بحرانی رسیده و باید براش فکرهای جدی تری بکنی و این نوع رفتار تنها یک نوع پرچم میتونه باشه .

سلام
بعضی خانمها بنا بر مشاهداتشون در خانه پدری سعی میکنن حرفشون رو به کرسی بنشونن
و این بیشتر بر میگرده به مشکلات قبل از ازدواج که خب منم درگیرش هستم

طالب دوست;921957 نوشت:
سلام
بعضی خانمها بنا بر مشاهداتشون در خانه پدری سعی میکنن حرفشون رو به کرسی بنشونن
و این بیشتر بر میگرده به مشکلات قبل از ازدواج که خب منم درگیرش هستم

قانون تربیت خانواده ها خیلی مهم است معمولا خانواده هایی که زن سارلای در آنجا حاکم است فرزندانی خاص (که در نوع مدیریت زندگی ضعف دارند) را تحویل جامعه می دهند؛ مشکلاتی را در زندگی ایجاد می کنند و بهتر است هر فرد در موقع خواستگاری به سبک تربیتی و خصوصا به خصلت های مادر باید توجه بیشتری شود تا شناخت بیشتر حاصل شود و شخص از همان ابتدا ببیند که چه کار می تونه انجام بده و چه تصمیمی باید بگیره!!

Tanhaei;920156 نوشت:
با سلام و احترام

من شخصا بنا به دلایلی به جز در شرایط بسیار خاص موافق سفر رفتن پس از تاهل با خانواده سابق! نیستم
به نظرم ضروریه که شما مطالعاتتون رو در مورد مدیریت خانواده بیشتر کنید
و یک نکته هم در نظر داشته باشید اگر کسی با انجام یک کاری به خواسته خود رسید نسبت به آن کار شرطی می شود
مثلا یک کودک اگر با جیغ زدن به خواسته خود برسد یاد می گیرد که هر جا مطالبه ای از پدر و مادر خود داشت با جیغ زدن به آن برسد!
بزرگتر هم که بشود اگر با قهر کردن به خواسته خود رسید نسبت به این کار شرطی می شود!
حالا چگونه باید جلوی این رویه را گرفت به همان مدیریتی بر می گردد که توصیه به آموختن آن شد

نشاط;922322 نوشت:
خصوصا به خصلت های مادر باید توجه بیشتری شود تا شناخت بیشتر حاصل شود و شخص از همان ابتدا ببیند که چه کار می تونه انجام بده و چه تصمیمی باید بگیره!!
سلام
بله منم بعد از ازدواج این ضرب المثل رو شنیدم که میگه
اول مادر رو ببین و بعد دختر رو بشناس
اما واقعا فکر نمیکردم اینقدر اخلاق و رفتار دخترا به مادرشون بره
مثلا در خانواده خانمم به علت اینکه زن سالاری بوده و پدر خانمم از صبح با درست کردن چایی و اماده کردن صبحانه همه رو بیدار میکرده و میرفته سر کار تا ظهر و در برگشت هم نان تازه و میوه و .... اماده میکرده تا بتونن راحت باشن
همسرم هم این قانون رو رعایت میکنه و روزهایی که من چایی درست نکنم و یا کمکش نکنم (( منظور روزهای تعطیل هفته هست)) از جای خودش تکون نمیخوره
و من نمیدونم بچه ها تو این مدت چیکار میکنن
البته میدونم اما متصور بشید
همیشه بدون چای و صبحانه برید مدرسه و فقط نون ساندویچی و مخلفاتش
واقعا این اخلاقش به مادرش رفته
بقیش رو هم برای مشاور سایت نوشتم که منتظر جوابیه ایشون هستم

سوال:
همسرم یک زن مومن و خوب و نقاط مثبت فراوانی دارد و از نظر زیبایی ظاهری و خیلی از خصوصیات اخلاقی واقعا قبولش دارم، منتها تحملش خیلی پایین و خیلی زود رنج و با هرگلایه ای که من از ایشان می کنم قهر می کند و به خاطر همین مسئله زندگی ما چندین روز تلخ می شود، رفت و آمد با خانواده من صفر ولی بالعکس با خانواده و فامیل خودش خیلی راحت و علاقمند بوده، لطفا بنده را راهنمائی بفرمائید.

پاسخ:
به نظر می رسد مشکل چنان حاد و اساسی نیست که راه درمان نداشته باشد بلکه با مختصری تدبیر و آگاهی لازم و رفتار مناسب و قاطع می توانید این مشکلات را حل کنید.
راهکارهایی پیشنهادی برای حل این معضل و مشکل:
1.کشف عوامل و ریشه های برخی از رفتارهای خاص
مثلا اینکه زود رنج هست، ایا از نگاه شما اینگونه است، با خودتان مقایسه می کنید یا انتظار شما طوری است که عکس العمل رفتاری اعتراض آمیز همسرتان را حمل بر زود رنجی می کنید. این موضوع با بیان مصداق و گفتگوی تفصیلی می توان وضعیت را تشخیص داد، ذکر برخی از مسائل و اعلام اینکه ما بتوانیم به طور قطع ایشان را همسری زود رنج بپنداریم، خیلی واقعی نخواهد شد. برای بررسی بیشتر و کشف این موضوع نیاز به مراجعه حضوری است، ولی به هر حال اگر زود رنج هم باشد، می توان بتدریج ظرفیت صبر و بردباری ایشان را بالا برد، البته لازمه این موضوع این است که خود شما صبور باشید و حوصله خرج کنید تا بتدریج با آگاهی سازی و مدارا و مهر ورزی و سایر تکنیکها حل شود.
در عین حال این مسئله هم وجود دارد که خانم ها به لحاظ شخصیتی و روحیه ظریف و حساس تا حدودی زود رنج هستند، ولی مسئله ای نیست که نتوان با این مشکل کنار آمد، شاید در شخصیت شما هم نوع دیگرش وجود داشته باشد.
تکرار رفتارهای غیر منطقی( مثل: زود رنجی، قهر مداوم، عدم تفاهم ) گاها ریشه اش تربیت خانواده بوده و باید صبر کنید، این مشکل بزودی حل نخواهد شد و گاهی عامل محیطی و بیرونی و شرایط زندگی بوده که باید بعد از بررسی و دقت نسبت به حل آن اقدام شود.
2. اصلاح نگاه و باور
انتظارات خودتان را معقول کنید و خیلی انتظار بیشتری نداشته باشید، مثلا انتظار اینکه خانواده شما را واقعا باید از ته دل دوست داشته باشد، خیلی واقعی نیست هر چند موظف (و لو در مفام ظاهر) بوده از لحاظ اخلاقی رعایت کند و از بی ادبی و بی حرمتی بپرهیزد، همانطوری که شما هم از ته دل نزدیکان خودتان مثل بردار زاده و یا خواهر زاده و ... خیلی بیشتر از دیگران و شاید از خواهر زادگان همسرتان دوست داشته باشید، این یک حالت طبیعی و نرمال است، بیشتر انتظارات زندگی خود را تعدیل کنید و خودتان را به جای همسرتان قرار بدهید در این صورت تحمل برخی از موارد سهل خواهد شد.
3. محبت و صداقت
حالا که همسرتان خصوصیات خیلی خوبی دارد و شما او را دوستش دارید می توانید از در محبت وارد شوید و با ابراز محبت زبانی و کلامی صادقانه در موقعیتهای مناسب انتظارات همدیگر را تعدیل و هماهنگ کنید، از آنجایی که خانم ها احساسی و نسبت به محبت همسرشان حساس اند اگر صادقانه و در عمل این موضوع را ببینند شاید رفتارشان تغییر کنند و تبیعتشان بیشتر شوند. سعی کنید در فرصته های خوب با هم صحبت کنید و زبان همدیگر را متوجه شوید، آنچه در دل دارید و از ابراز آن دوری می کنید، براحتی بیان شود تا سوء تفاهم ها و انتظارات معقول و منطقی شود.
4. جدیت و قاطعیت در رفتار
سعی کنید همسرتان شما را یک فرد منطقی و قاطع و جدی بپندارد، رفتارهای منفعلانه و عجولانه باعث می شود که میزان تاثیر گذاری کلامتان کمتر شده و شما اذیت شوید. پس موقع تصمیمات خودتان منطقی فکر کنید و قبلا به طور غیر مستقیم تذکر بدهید اگر باز تکرار شد می توانید قاطع باشید و رفتار صحیح را انجام بدهید تا بدانند که رفتارشان متناسب نبوده. البته این مرحله آخر کار بوده است و باید به طور ظریف و جدی اتفاق بیافتد، هر چند واکنش همسرتان خیلی سبک و همراه با نارحتی شدید باشد.
5. سبک مدارا
اساس زندگی خودتان را بر اساس سبک مدارا پیش ببرید امید است بتدریج مشکلات حل شوند (در مورد مسائل جزئی خیلی حساسیت نشان ندهید؛ از گیر دادن های بیجا پرهیز کنید، سعی کنید به جای گفتارها و تذکر دادن و توصیه کردن؛ مردی صبور و اهل مدارا باشید)
6. گفتگو
سعی کنید در موقعیتهای مختلف با همسرتان صحبت کرده و بر سر برخی از مسائل و مشکلات به یک تصمیم واحد برسید، توجه داشته باشید که هر چه هماهنگی ها بیشتر شوند تعامل هم بیشتر خواهد شد.

موضوع قفل شده است