جمع بندی خواستگاری دختر از پسر
تب‌های اولیه
سلام من یک سال پیش با پسری آشنا شدم البته نه دوستی اولش یک آشنایی معمولی بود اون میدونست من اهل دوستی با پسر نیستم بعد از شش ماه دیدم اومد و گفت پدرش قصد نداره خونشون و خراب کنه و بسازه و خدافظی کرد و رفت.اون موقع فهمیدم اونم مث من علاقه مند شده ب من و چون از اون پسرای که اعتقاد داشت باید خونه داشته باشه تا ازدواج کنه پشیمون شده .
بعد از 4 ماه دیدم بهم پیام داده و باز ب بهونه های مختلف حالم و میپرس . از قضا این آقا خانواده پدری منو شناخته بود پدر بزرگ من آدم پولداری بود برای همین یک تصور عجیبی از پولداری از من تو ذهنش هست این بار من ب بهونه های مختلف گفتم که پدر من قبلا ورشکست شدن و....
درضمن این آقا هم یک شغل کارگاهی داره هم میدونم ماشین دارن هم یک تکه زمین ولی بدیش اینکه بشدت دلنگران
آینده و میدونم که واقعا دلش میخواد که ازدواج کنه
میدونم بینهایت دوسم داره و میدونم ترس از آینده و ناامید شدنش از لطف خدا دیگه پا پیش نمیزاره از طرفی ایندفه من فقط علاقه مند بهش نشدم عاشقش شدم
میخواستم ببینم اگه بهش بگم برام اصلا خونه نداشتنش مهم نیس خیلیا اول زندگیشون همه چیز ندارن کار اشتباهیه؟آخه من واقعا بعد ورشکستگی پدرم خیلی چیزا برام عوض شده واقعا پول برام مهم نیس من دنبال عشقم تا امروزم 43 خواستگار داشتم ولی به هیچکدوم حسی نداشتم دیگه به جایی رسیدم که اسم خواستگار میاد دنیا رو سرم خراب میشه و فهمیدم واقعا ازدواج سنتی نمیتونه احساسم و تکون بده
با سلام و احترام
معمولا ازدواج های عاقلانه و معقول ( که همان داشتن یک سری ملاکهای زندگی اعم از اخلاق و تدین و صداقت و تناسب فکری و فرهنگی و خانوادگی و توانمند بودن فرد) و همراه با احساس دوست داشتن دو طرفه، آثار خوب و مفیدی را بدنبال خواهد داشت؛ ازدواجی که با انتخاب عاقلانه شکل بگیرد ازدواج مبارکی خواهد بود. ازدواج های احساس گونه و صرف علاقه به هیچ وجه پیشنهاد نمی شود.
شما هم یک بار دیگر ملاکهای خودتان را با این فرد تطبیق کنید و اگر فرد مناسبی است به طور غیر مستقیم می توانید اعلام آمادگی ازدواج را به ایشان برسانید؛ توجه داشته باشید که خواستگاری رسمی از سوی ایشان باید باشد و نباید طوری برخورد کنید که انتخاب شما از سوی ایشان با پیشنهاد و بی طاقتی شما اتفاق بیافتد.
۳ ، ۴ تا یا ۴۳ تا.
یعنی می شناسم افرادی که نزدیک ۳۰ تا خواستگار داشتند ولی ۴۳ تا حالا نشنیده بودم. میتونه یه رکورد به حساب بیاد
در مورد سوال هم مستقیماً این حرف رو گفتن زیاد خوب نیست و ممکنه بعداً مسئله ساز باشه ولی بطور غیر مستقیم ایرادی نداره
میدونم بینهایت دوسم داره
يك دختر وقتي مي بيند از سوي مردي مورد علاقه واقع شده است خيلي تحت تاثير قرار ميگيرد
خب اين ايرادي ندارد چون طبيعت زن است و خيلي هم زيباست اما اين دليل كافي نيست. علاقه يكي از شروط ازدواج است اما تمام آن نيست
علاوه بر لزومِ وجود علاقه ، بايد از هر نظر با هم تناسب داشته باشيد و مكمل يكديگر باشيد
اگه بهش بگم برام اصلا خونه نداشتنش مهم نیس خیلیا اول زندگیشون همه چیز ندارن کار اشتباهیه؟
منتهي دو نكته را رعايت بفرمائيد:
1 - ابتدا مطمئن بشويد كه لااقل در زمينه هاي اوليه با ايشان تناسب داريد
2 - اگر مورد شماره 1 حل بود ، آن وقت موضوع خانه را غيرمستقيم به او بگوئيد. مثلاً بگوئيد:
"من اعتقاد دارم زندگي فقط پول نيست"همين را كه بگوئيد او خودش متوجه ميشود. ديگر لازم نيست مستقيم بگوئيد من براي ازدواج خانه نمي خواهم
فهمیدم واقعا ازدواج سنتی نمیتونه احساسمو تکون بده
كاري به ديگران نداشته باشيد. هر كسي سيستم خودش را دارد
خيلي ها ممكن است به شما بگويند در ازدواج بايد فقط با عقل عمل كرد ؛ به حرف اين افراد اهميت ندهيد!
شما خودتان باشيد و طبق نظر خود زندگي كنيد
اين توصيه استاد "نشاط" بهترين راهكار براي يك ازدواج موفق است:
ازدواجي آثار خوب و مفید به دنبال خواهد داشت كه:
اولاً عاقلانه و معقول باشد (که همان داشتن یک سری ملاکهای زندگی اعم از اخلاق و تدین و صداقت و تناسب فکری و فرهنگی و خانوادگی و توانمند بودن فرد)
ثانياً همراه با احساس دوست داشتن دو طرفه باشد
سوال:
یک خواستگاری دارم که اصرار داشت؛ قبل از شروع زندگی باید خانه و زندگی مستقل داشته باشد و منتظر اتفاق جدید است که بعد از حل مشکلات به صورت رسمی از بنده خواستگاری کند ولی من عاشق این خواستگار شده ام، من چه جوری رضایت خودم را اعلام کنم.
پاسخ:
ازدواج زمانی که بر اساس محور و مبنای عقل و منطق شکل گرفت، شیرین و گوارا خواهد بود و می تواند از استحکام کافی برخوردار شود. مبنای شروع ازدواج عاقلانه در واقع همان داشتن یک سری ملاکهای صحیح زندگی اعم از اخلاق و تدین و صداقت و تناسب فکری و فرهنگی و خانوادگی و توانمند بودن فرد و همراه با احساس دوست داشتن دو طرفه می باشد. انتخاب با رعایت چنین مبنایی ازدواج مبارکی خواهد شد. ازدواج با تصمیمات احساس گونه و بدون ملاحضه عقل و تدبیر به هیچ وجه پیشنهاد نمی شود.
شما هم یک بار دیگر ملاکهای خودتان را با این فرد تطبیق کنید و اگر فرد مناسبی است به طور غیر مستقیم می توانید اعلام آمادگی ازدواج را به ایشان برسانید؛ توجه داشته باشید که خواستگاری رسمی از سوی ایشان باید باشد و نباید طوری برخورد کنید که این انتخاب با پیشنهاد و بی طاقتی شما اتفاق بیافتد و طوری قلمداد شود که درخواست و اصرار از جانب شما بوده است. بنابراین اگر بعد از بررسی و مشورت با یک مشاور متخصص و تحقیق لازم از خصوصیات این خواستگار محترم به این نتیجه رسیدید که ایشان فرد مناسبی است می توانید با طرق مختلف اعلام رضایت کرده و این انتخاب را بپذیرید.