جمع بندی علت نهی حضور دائمی در عالم جن و شیطان از طرف عرفا و روش حضرت سلیمان

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
علت نهی حضور دائمی در عالم جن و شیطان از طرف عرفا و روش حضرت سلیمان

سلام علیکم

آیت الله خمینی چندن بار در نوشته های خود ملحق شدن سالک در عالم جن و شیطان را نفی کردند و آیت الله جوادی آملی در درس تفسیر علنا فرمودند که ارتباط با جن حرام است. حالا سؤال این است که با وجود نهی حضور سالک در عالم جن و شیطان و حرمت ارتباط و تسخیر جن چرا بعضی انبیاء الهی که در رعایت حدود الهی به زعم عقل حقیر ما باید ارجح بر سایرین باشن مثل حضرت سلیمان یا حضرت ایوب علیهم السلام اقدام به ارتباط یا ابلیس یا تسخیر جنیان و شیاطین میکردند و به نوعی ورود در عالم آنها داشتند مثل حضرت سلیمان برای اغراضی مثل جلوگیری از صدمات شیاطین به انسانها. حالا چرا برخی اقدام به حضور و الحاق سالک در عالم جن و شیطان برای اغراض احتمالا شبیه اغراض حضرت سلیمان میکنند از طرف آیت الله خمینی و اکثریت عرفا و اولیاء الله مورد نهی قرار میگیرند؟

متن زیر هم از کتاب چهل حدیث آیت الله خمینی ذکر شده:

و از تصرفات خبیثه شیطانیه یکی آن است که انسان وجهه قلب خود را از جاده مستقیم معوج کند و به صورت شوخی یا شیخی متوجه کند. و یکی از شاهکارهای بزرگ شیطان موسوس فی صدور ناس است که با بیانی شوخ و شنگ و تصرفاتی دلفریب گاهی بعضی مشایخ را به بناگوش شوخی دلبر در آویزد، و عذر این کبیره، نه، بلکه این شرک عرفانی، را چنین آورد که قلب اگر احدی التعلق باشد، زودتر موفق به سلب علاقه شود! و گاهی بعض شوخ چشمان ابله را به صورت دیو سیرت شیخی عوامفریب، نه، بلکه شیطان قاطع الطریق، متوجه کند، و عذر این شرک جلی را آورد به آنکه شیخ انسان کامل است و انسان از طریق انسان کامل باید به مقام غیب مطلق، که به هیچ وجه ظهور ندارد جز در مرآت احدی شیخ، برسد. و تا آخر عمر آن یک (با) یاد رخسار دلبند شوخ خود، و این یک با صورت منکوس شیخ خود به عالم جن و شیاطین ملحق شوند. نه آن، علاقه حیوانیه اش سلب می شود، و نه این از طریق کورکورانه به مقصود می رسد. (منبع: آیت الله خمینی، چهل حدیث، حدیث سی ام، ghadeer.org)

البته در متن بالا دخالت شیطان رو در حضور متذکر شدند ولی در جای دیگر ظاهرا با اصل الحاق سالک در این عالم هر چند همراه با کارهای حضرت سلیمان به زعم بنده باشد باز هم مخالف هستند این مسئله به روش اساتید عرفان برمیگردد یا به ضررهای تکوینی آن؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد کافی

Seyyed*;918202 نوشت:
سلام علیکم

آیت الله خمینی چندن بار در نوشته های خود ملحق شدن سالک در عالم جن و شیطان را نفی کردند و آیت الله جوادی آملی در درس تفسیر علنا فرمودند که ارتباط با جن حرام است. حالا سؤال این است که با وجود نهی حضور سالک در عالم جن و شیطان و حرمت ارتباط و تسخیر جن چرا بعضی انبیاء الهی که در رعایت حدود الهی به زعم عقل حقیر ما باید ارجح بر سایرین باشن مثل حضرت سلیمان یا حضرت ایوب علیهم السلام اقدام به ارتباط یا ابلیس یا تسخیر جنیان و شیاطین میکردند و به نوعی ورود در عالم آنها داشتند مثل حضرت سلیمان برای اغراضی مثل جلوگیری از صدمات شیاطین به انسانها. حالا چرا برخی اقدام به حضور و الحاق سالک در عالم جن و شیطان برای اغراض احتمالا شبیه اغراض حضرت سلیمان میکنند از طرف آیت الله خمینی و اکثریت عرفا و اولیاء الله مورد نهی قرار میگیرند؟

متن زیر هم از کتاب چهل حدیث آیت الله خمینی ذکر شده:

و از تصرفات خبیثه شیطانیه یکی آن است که انسان وجهه قلب خود را از جاده مستقیم معوج کند و به صورت شوخی یا شیخی متوجه کند. و یکی از شاهکارهای بزرگ شیطان موسوس فی صدور ناس است که با بیانی شوخ و شنگ و تصرفاتی دلفریب گاهی بعضی مشایخ را به بناگوش شوخی دلبر در آویزد، و عذر این کبیره، نه، بلکه این شرک عرفانی، را چنین آورد که قلب اگر احدی التعلق باشد، زودتر موفق به سلب علاقه شود! و گاهی بعض شوخ چشمان ابله را به صورت دیو سیرت شیخی عوامفریب، نه، بلکه شیطان قاطع الطریق، متوجه کند، و عذر این شرک جلی را آورد به آنکه شیخ انسان کامل است و انسان از طریق انسان کامل باید به مقام غیب مطلق، که به هیچ وجه ظهور ندارد جز در مرآت احدی شیخ، برسد. و تا آخر عمر آن یک (با) یاد رخسار دلبند شوخ خود، و این یک با صورت منکوس شیخ خود به عالم جن و شیاطین ملحق شوند. نه آن، علاقه حیوانیه اش سلب می شود، و نه این از طریق کورکورانه به مقصود می رسد. (منبع: آیت الله خمینی، چهل حدیث، حدیث سی ام، ghadeer.org)

البته در متن بالا دخالت شیطان رو در حضور متذکر شدند ولی در جای دیگر ظاهرا با اصل الحاق سالک در این عالم هر چند همراه با کارهای حضرت سلیمان به زعم بنده باشد باز هم مخالف هستند این مسئله به روش اساتید عرفان برمیگردد یا به ضررهای تکوینی آن؟

باسمه تعالی
با عرض سلام و خسته نباشید
بهتر است ابتدائا مدعای خود را از کلام عرفا مستندا، اثبات بفرمایید، تا بعدا روی آن بحث شود.
موفق باشید.

Seyyed*;918202 نوشت:
سلام علیکم

آیت الله خمینی چندن بار در نوشته های خود ملحق شدن سالک در عالم جن و شیطان را نفی کردند و

آیت الله جوادی آملی در درس تفسیر علنا فرمودند که ارتباط با جن حرام است

.

حالا سؤال این است که با وجود نهی حضور سالک در عالم جن و شیطان و حرمت ارتباط و تسخیر جن چرا بعضی انبیاء الهی که در رعایت حدود الهی به زعم عقل حقیر ما باید ارجح بر سایرین باشن مثل حضرت سلیمان یا حضرت ایوب علیهم السلام اقدام به ارتباط یا ابلیس یا تسخیر جنیان و شیاطین میکردند و به نوعی ورود در عالم آنها داشتند مثل حضرت سلیمان برای اغراضی مثل جلوگیری از صدمات شیاطین به انسانها.

حالا چرا برخی اقدام به حضور و الحاق سالک در عالم جن و شیطان برای اغراض احتمالا شبیه اغراض حضرت سلیمان میکنند از طرف آیت الله خمینی و اکثریت عرفا و اولیاء الله مورد نهی قرار میگیرند؟

البته در متن بالا دخالت شیطان رو در حضور متذکر شدند ولی در جای دیگر ظاهرا با اصل الحاق سالک در این عالم هر چند همراه با کارهای حضرت سلیمان به زعم بنده باشد باز هم مخالف هستند این مسئله به روش اساتید عرفان برمیگردد یا به ضررهای تکوینی آن؟

باسلام خدمت شما

حضرت سلیمان دنبال ارتباط با شیاطین جنّی و انواع دیگر جن و تسخیرشون نبود بلکه خداوند اینها را به تسخیر ایشان در آورد. در خود آیات زیر هم بروشنی آمده! پس این قسمتی از مُلک ایشان بود که خداوند عطا کرده بود!

وَمِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَمَنْ يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنَا نُذِقْهُ مِنْ عَذَابِ السَّعِيرِ

فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّیحَ تَجْرِی بِأَمْرِهِ رُخَآءً حَیْثُ أَصَابَ وَالشَّیَاطِینَ کُلَّ بَنَّآءٍ وَغَوَّاصٍ وَ آخَرِینَ مُقَرَّنِینَ فِی الْأَصْفَادِ

سایر پیامبران و ائمه و اولیای الهی هم بر مخلوقات عالم از جمله ارواح(جن،شیاطین جنی و..) و فرشتگان سلطه و چیرگی دارند و میتوانند آنها را به تسخیر در بیاورند اما خداوند این اجازه را تنها به حضرت سلیمان داد تا از آنها در ساخت اشیاء و بعنوان لشکر و خدم و حشم و.. استفاده کند و حتی در احادیث آمده که آخرین پیامبر سلیمان نبی است که وارد بهشت میشود بخاطر نعماتی که به ایشان عطا شده بود

در ضمن ایشان در ارتباط با شیطان و جنیان نیازی به ذکر و ورد خاصی ندارند!

اما در علوم غریبه شخص زیر نظر استاد، اوراد،تسخیرات موکلین، نحوه ارتباط با آنها و.... را می آموزد و بعد سالها ریاضت و... استاد، اجازه ارتباط به موکلین را به وی میدهد!
افراد بی دین هم که شاگرد جن گیر یا مدیوم و... میشن و یه جن کافری رو تسخیر میکنند!

ما وقتی حاجتی داریم دعا میکنیم و از خداوند مدد میجوییم و خداوند به فرشتگان و موکلین امر میکند که حاجتمان را قضا کند

اما در علوم غریبه وقتی شخص موکلی داشت، موکل کارهایش را انجام میدهد مثلا میخواهد گشایشی ایجاد شود اسم موکل را چند بار به ذکری میخواند یا از موکل میخواهد یا .... دیگر خدایی این وسط نیست!

به مرور غالب این افراد، مردمانی مغرور میشوند که نماز و روزه و.. را انجام میدهند و مسلمان هستند اما از دیدگاه عرفانی دارای شرک هستند و نیازشان را پیش مخلوق میبرند نه معبود!

امام باقر عليه السلام : حاجتهاى كوچك خود را خرد و كم اهميت مشماريد ؛ زيرا محبوبترين مؤمنان نزد خداوند متعال كسى است كه بيشترين درخواست را داشته باشد .

امام صادق عليه السلام : هر گاه يكى از شما بخواهد كه هر چه از خداوند طلب كند به او بدهد، بايد از همه مردم چشم اميد بركند و جز به خدا اميد نبندد. پس ، چون خداوند عزّ و جلّ دانست كه او براستى از ته قلب چنين است، هر چه از خدا بخواهد عطايش كند .

نکته دیگر اینکه بعضی جذابیت های علوم غریبه آنان را در این وادی گرفتار میکند و مثل تصوف غیر شرعی دنبال کسب کرامات و مکاشفات و... هستند

بنظر بنده سالک نباید دنبال علوم غریبه برود و اگر میرود دنبال تسخیرات و... نباشد بلکه در حد دعانویسی و مقابله با شیاطین و جادوگران بیاموزد و به مردم کمک کند و آموزشهای عمومی دهد!

علت نهی عرفا از علوم غریبه میتواند این هم باشد که یادگیری علوم غریبه، بمرور شوق به سوی خدا و لقای الهی در سالک را خاموش میکند و در عوض اشتیاق به سلوک برای کسب کرامات و قدرتها را در سالک بارور میکند

اگر سالک از بند نفس اماره خلاص شده باشد میتواند وارد علوم غریبه شود بدون اینکه دچار شرک شود!

کافی;918680 نوشت:
باسمه تعالی
با عرض سلام و خسته نباشید
بهتر است ابتدائا مدعای خود را از کلام عرفا مستندا، اثبات بفرمایید، تا بعدا روی آن بحث شود.
موفق باشید.

سلام علیکم

اخوی بنده دو نقل از دو عارف معاصر نوشتم تقریبا نظر بقیه اولیاء خدا هم سمعا یا نقل قول شده شنیدم اما نهی حضور دائمی سالک در عالم جن و شیطان حداقل از طرف آیت الله خمینی بدیهی است چون در عالم شیاطین طبق این پست که ادرس آن در پایان ذکر میشود جهنمیان هستند به نظر شما آیا اهل بیت در محیط هایی که گناهکاران و شیاطین هستند جدای از ولایت تکوینی حضور نفسی داشتند؟ حالا کسانی هستند که حضور دائم در عالم جن و شیطان دارند و علت حضور رو کنترل شیاطین میدانند مثل حضرت سلیمان در واقع هدف فعل رو در عرفان عملی توجیه میکنه؟ یا علامه جوادی آملی ارتباط با جن رو حرام میدونن در دوری از هر محرمی انبیاء خدا اولویت دارند اما حضرت ایوب مستقیما با ابلیس گفت و شنود و رابطه داشته و نمیدانم ایشان یا نبی دیگری حتی تقاضای نصیحت هم از ابلیس میکنه. اینها چطور با هم جمع میشن.

(((((نویسنده در کتاب ترجمه بیان السعاده، ج‏۱، ص: ۵۹۱ تا ص: ۵۹۵ می فرماید: « و باید دانسته شود عوالم به وجهى سه عالم است: اول عالم جنّ و شیاطین است، که دوزخ و آتش در همین عالم قرار دارد و آن جایگاه مردمان شقى و معذبین از بنى آدم است و آن عالم اگر چه مجرّد است، پایین‏تر از عالم مادّیات است. دوم عالم مادّیات است، از آسمان و آسمانیان و زمین و زمینیان.این عالم ضعیف‏ترین عالمها است. سوم عالم مجرّدات علوى است و آن عالم ملائکه است.)))))))

http://www.askdin.com/showthread.php?t=58181

منتظر الظهور;918686 نوشت:
بنظر بنده سالک نباید دنبال علوم غریبه برود و اگر میرود دنبال تسخیرات و... نباشد بلکه در حد دعانویسی و مقابله با شیاطین و جادوگران بیاموزد و به مردم کمک کند و آموزشهای عمومی دهد!

سلام علیکم

حضور در عالم جن و شیطان فقط منحصر در علوم غریبه نیست گاهی سیر نفسی شخصه کلا در این مقوله نفس و روح استاد هست که باطنا نفوس شاگردان رو در عوالم سیر میده. به خاطر همینه که انتخاب استاد سیر و سلوک سعادت یا شقاوت دنیا و آخرت رو در پی داره.

Seyyed*;918780 نوشت:
سلام علیکم

اخوی بنده دو نقل از دو عارف معاصر نوشتم تقریبا نظر بقیه اولیاء خدا هم سمعا یا نقل قول شده شنیدم اما نهی حضور دائمی سالک در عالم جن و شیطان حداقل از طرف آیت الله خمینی بدیهی است چون در عالم شیاطین طبق این پست که ادرس آن در پایان ذکر میشود جهنمیان هستند به نظر شما آیا اهل بیت در محیط هایی که گناهکاران و شیاطین هستند جدای از ولایت تکوینی حضور نفسی داشتند؟

حالا کسانی هستند که حضور دائم در عالم جن و شیطان دارند و علت حضور رو کنترل شیاطین میدانند مثل حضرت سلیمان در واقع هدف فعل رو در عرفان عملی توجیه میکنه؟ یا علامه جوادی آملی ارتباط با جن رو حرام میدونن در دوری از هر محرمی انبیاء خدا اولویت دارند اما حضرت ایوب مستقیما با ابلیس گفت و شنود و رابطه داشته و نمیدانم ایشان یا نبی دیگری حتی تقاضای نصیحت هم از ابلیس میکنه. اینها چطور با هم جمع میشن.

(((((نویسنده در کتاب ترجمه بیان السعاده، ج‏۱، ص: ۵۹۱ تا ص: ۵۹۵ می فرماید: « و باید دانسته شود عوالم به وجهى سه عالم است: اول عالم جنّ و شیاطین است، که دوزخ و آتش در همین عالم قرار دارد و آن جایگاه مردمان شقى و معذبین از بنى آدم است و آن عالم اگر چه مجرّد است، پایین‏تر از عالم مادّیات است. دوم عالم مادّیات است، از آسمان و آسمانیان و زمین و زمینیان.این عالم ضعیف‏ترین عالمها است. سوم عالم مجرّدات علوى است و آن عالم ملائکه است.)))))))

http://www.askdin.com/showthread.php?t=58181

با عرض سلام و کسب اجازه از کارشناس محترم

حضرت ایوب و سلیمان که وارد عالم ارواح و شیاطین نشدند!!! این عوالم همراه با هم هستند! همانطور که عالم جسم همراه با عالم روح هست! وگرنه چطور روح شما در عالم ماده وجود داشته باشد؟!!!!!

نیازی به ورود به عالم ارواح و شیاطین برای ارتباط با آنها نیست بلکه انبیاء و اولیاء چون چشم باطنی شان باز بوده میتوانستند ارواح خوب و بد را ببینند و لذا با آنها براحتی ارتباط داشته باشند! یعنی ایشان جن را در همان عالم ارواح مشاهده میکند نه در عالم ماده!

حضرت سلیمان حضور در عالم شیاطین نداشتند بلکه خداوند آنها را تحت تسخیر ایشان در آورد! الان هم همینطور است کسی وظیفه اش کنترل شیاطین نیست!

برای تسخیر شیاطین نیازی به حضور و ورود در عالم آنها نیست!

تسخیر آنان یا به صورت وجودی است که خداوند آنرا به اجرا در می آورد مثل تسخیر و کنترل دست برای انسان!

یا به اینصورت است که خداوند فرشتگان و جنیان مومن را مراقب و ناظر شیاطین قرار میدهد تا دستورات حضرت سلیمان را انجام دهند و در صورت سرپیچی توسط جنیان و فرشتگان مورد عذاب قرار میگیرند!

وَمِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ مَنْ يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنَا نُذِقْهُ مِنْ عَذَابِ السَّعِيرِ

مثلا شما اگر سوره ناس را بخوانید شیاطین از اطرافتان بواسطه موکلین سوره ناس دور میشوند و هم اینکه آنها از شنیدن کلام خدا فراری اند!

حتی اگر عارفی بخواهد شیاطین را کنترل کند اصلا نیازی تکان خوردن از جای خود ندارد چه در عالم ماده چه عالم غیرماده!!! چون قدرت عارف قدر کن فیکونی و وجودی هست!
اگر هم بخواهد از فرشتگان کمک بگیرد حتی اگر ذکری یا اسمی نگوید فرشتگان از ارتباط روحی با وی، دستور و امر وی را دریافت و اجرا میکنند!

در ضمن اگر عارف یا امام یا پیامبر وارد عالم دوزخ بشوند دوزخ خاموش میشود!

پیامبر نازنین مدینه العلم فرمودند: تَقُولُ النَّارُ لِلمُؤمِنِ جُز یا مُؤمنُ فَقَد أَطفَأَ نُورُکَ لَهَبِى

آتش دوزخ به مؤمن می‌گوید: ای مؤمن زود از من درگذر که نور تو آتش مرا سرد و خموش سازد

Seyyed*;918780 نوشت:
سلام علیکم

اخوی بنده دو نقل از دو عارف معاصر نوشتم تقریبا نظر بقیه اولیاء خدا هم سمعا یا نقل قول شده شنیدم اما نهی حضور دائمی سالک در عالم جن و شیطان حداقل از طرف آیت الله خمینی بدیهی است چون در عالم شیاطین طبق این پست که ادرس آن در پایان ذکر میشود جهنمیان هستند به نظر شما آیا اهل بیت در محیط هایی که گناهکاران و شیاطین هستند جدای از ولایت تکوینی حضور نفسی داشتند؟ حالا کسانی هستند که حضور دائم در عالم جن و شیطان دارند و علت حضور رو کنترل شیاطین میدانند مثل حضرت سلیمان در واقع هدف فعل رو در عرفان عملی توجیه میکنه؟ یا علامه جوادی آملی ارتباط با جن رو حرام میدونن در دوری از هر محرمی انبیاء خدا اولویت دارند اما حضرت ایوب مستقیما با ابلیس گفت و شنود و رابطه داشته و نمیدانم ایشان یا نبی دیگری حتی تقاضای نصیحت هم از ابلیس میکنه. اینها چطور با هم جمع میشن.

(((((نویسنده در کتاب ترجمه بیان السعاده، ج‏۱، ص: ۵۹۱ تا ص: ۵۹۵ می فرماید: « و باید دانسته شود عوالم به وجهى سه عالم است: اول عالم جنّ و شیاطین است، که دوزخ و آتش در همین عالم قرار دارد و آن جایگاه مردمان شقى و معذبین از بنى آدم است و آن عالم اگر چه مجرّد است، پایین‏تر از عالم مادّیات است. دوم عالم مادّیات است، از آسمان و آسمانیان و زمین و زمینیان.این عالم ضعیف‏ترین عالمها است. سوم عالم مجرّدات علوى است و آن عالم ملائکه است.)))))))

http://www.askdin.com/showthread.php?t=58181


باسمه تعالی
اولا برادر بزرگوار، نقل سمعی و شنیداری شما که نمی تواند مستند مطلب علمی برای دیگران قرار گیرد. چون دقیقا دیگران می تواننند، مخالف آن را ادعا کنند. لذا حتما مستندا، و به صورت آدرس دادن به کتب معتبر، ادعای خود را اثبات کنید تا دیگران هم بتوانند به آن مراجعه کنند.
ثانیا: مطلبی را هم که از حضرت امام (رحمة الله علیه)نقل کردید، به هیچ عنوان مدعای شما را اثبات نمی کند. زیرا صحبت و فرمایش حضرت امام (رحمة الله علیه) روی انسان های شیطان صفت است که از جهت باطن با شیطان مصطلح در فریب دادن یکی هستند.
ثالثا: ظاهرا شما تصور می کنید که جن های همه موجوداتی پلید هستند. در حالی که ما سوره ای در قرآن کریم به نام سوره جن داریم، صحبت از عبادت جن شده، دربین این طایفه، شیعه داریم، ارادتمند به اهل بیت (علیهم السلام) داریم .
به کلمه 335 هزار و یک کلمه حضرت علامه حسن زاده آملی (حفظه الله ) توجه بفرمایید:
«جناب استاد ما علّامه طباطبائى صاحب تفسير قيّم و عظيم الميزان (رضوان الله عليه) فرموده است كه:
استاد ما مرحوم آقا سيد على قاضى حكايت كرد كه كسى از جنّى پرسيده است (و فرموده است شايد آن كس خود مرحوم قاضى بوده است): طايفه جنّ‏ به چه مذهب ‏اند؟ آن جنّ در جواب گفت: «طايفه جنّ مانند طايفه انس داراى مذاهب گوناگون‏اند، جز اين كه سنّى‏ ندارند براى اين كه در ميان ما كسانى هستند كه در واقعه غدير خم حضور داشتند و شاهد ماجرى بوده‏اند».

راقم سطور حسن حسن‏ زاده آملى گويد: بسيارى از صحابه در واقعه غدير خم حضور داشته‏ اند، و به شأن نزول كريمه‏ يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ‏، برأى العين شاهد بوده ‏اند؛ و فرموده رسول خدا (صلوات الله عليه):

«ألا من كنت مولاه فهذا عليّ مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله و أحبّ من أحبّه ....

را به حضور عيانى شنوده‏ اند؛ و لكن هنوز بدن رسول خدا دفن نشده بود كه ...، و يا به قول سيّد حميري در قصيده عينيه:

width: 90% align: center

[TD="width: 45%"]حتّى إذا واروه فى لحده‏[/TD]
[TD="width: 10%"][/TD]
[TD="width: 45%"]و انصرفوا عن دفنه ضيّعوا[/TD]
[TD="width: 45%"]ما قال بالأمس و أوصى به‏[/TD]
[TD="width: 10%"][/TD]
[TD="width: 45%"]و آثرو الضرّ بما ينفع‏[/TD]
[TD="width: 45%"]و قطّعوا أرحامه بعده‏[/TD]
[TD="width: 10%"][/TD]
[TD="width: 45%"]فسوف يجزون بما قطّعوا[/TD]
[TD="width: 45%"][/TD]

لاجرم آن فرقه جنّ مسلمان مؤمن را (رحمة الله عليهم) بر اين قوم إنس، فضل شرف است؛ فَاعْتَبِرُوا يا أُولِي الْأَبْصارِ.[1]

رابعا: هیچ پیامبری مستقلا، از ابلیس تقاضای نصیحت نکرده، مگر این که خداوند اذن داده باشد. آن هم نه به این دلیل که آن ها محتاج نصیحت ابلیس باشند، بلکه حق تعالی خواسته تا با این نصیحت، آیندگان از هشدارهای شیطان، به عنوان دشمن قسم خورده مطلع گردند.

خامسا: در مورد ارتباط حضرت سلیمان (علیه السلام) و یا حضرت ایوب (علیه السلام)

کار پاکان را قیاس از خود مگیر/ گرچه باشد در نوشتن شیر شیر
توضیح مطلب:
نکته اول: ارتباط با جن و شيطان جني، هم امكان دارد و هم اتفاق افتاده است. هم جن مي‌تواند با انسان ارتباط برقرار كند و هم انسان مي‌تواند با جن ارتباط برقرار كند. منتها اين ارتباطات به دو شكل ممكن است صورت بگيرد: ارتباط صحيح و مورد تأييد شرع مقدس و ارتباط نامشروع و غيرشرعي.
نكته دوم اين است كه اصل بر عدم ارتباط است. يعني بالاخره ما در محدوده خودمان كه انسان هستيم با انسان‌ها مرتبطيم و آنها كه جن هستند در محدوده خودشان با جن‌ها مرتبطند و شرعاً مجاز نيستند كه با ما ارتباط برقرار كنند و ما را تحت سلطه خودشان قرار دهند.
در قرآن كريم آيه‌اي وجود دارد كه به نكته ظريفي اشاره مي‌كند:

«وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَميعاً يا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ وَ قالَ أَوْلِياؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنا بِبَعْضٍ وَ بَلَغْنا أَجَلَنَا الَّذي أَجَّلْتَ لَنا قالَ النَّارُ مَثْواكُمْ خالِدينَ فيها إِلاَّ ما شاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكيمٌ عَليم‏»؛ در آن روز كه (خدا) همه آنها را جمع و محشور مي‌سازد، (مى‏گويد:) اى جمعيّت جن! شما افراد زيادى از انسان‌ها را گمراه ساختيد و آنها را به خدمت گرفتيد و بهره‌كشي كرديد! دوستان و پيروان آنها از ميان انسانها مى‏ گويند: «پروردگارا! هر يك از ما دو گروه [پيشوايان و پيروان گمراه‏] از ديگرى استفاده كرديم (ما به لذّات هوس‌آلود و زودگذر رسيديم و آنها بر ما حكومت كردند) و به اجلى كه براى ما مقرّر داشته بودى رسيديم.» (خداوند) مى‏گويد: «آتش جايگاه شماست جاودانه در آن خواهيد ماند، مگر آنچه خدا بخواهد» پروردگار تو حكيم و داناست‏. (انعام/128)

خداي تبارك و تعالي به «جن» خطاب مي‌كند كه «استكثرتم من الانس» شما انسان را گمراه كرده و به خدمت گرفتيد. علامه طباطبايي اين را به معناي به «استخدام درآوردنِ زياد» مي‌داند، يعني تحت تصرف قرار دادن و از انسان، كار كشيدن. يعني اي گروه جن،‌ شما از انسان‌ها بهره‌كشي زيادي كرديد، اين مي‌شود حرام و از لحاظ شرعي آنها ممنوع هستند كه از ما بهره‌كشي كنند.

براي ما انسان‌ها هم ممنوعيت شرعي وجود دارد كه از آنها بهره‌كشي كنيم،‌ يعني جن‌ها را بدون رضايتشان تحت سلطه و سيطره خود بگيريم و از اقتضائات آنها استفاده كنيم. اين اصل و قاعده اوليه است.

نكته سوم اين است كه گاهي در برخي از موارد، اين اصل عدم ارتباط و بهره‌كشي، استثناء مي‌خورد،‌ مثلاً يك وليّ خدا، به خاطر ولايتي كه بر همه موجودات عالم و از جمله جن دارد، مي‌تواند با توجه به مصالح و مواردي كه پيش مي‌آيد از آنها بهره بگيرد و استفاده مشروع و صحيح كند، مثل آنچه حضرت سليمان عليه السّلام انجام داد و جن‌ها را براي نقل اشياي ثقيل و بناي بناهاي عظيم استخدام كرد و اقتدارهاي فوق العاده كه در اختيار جن‌ها قرار داشت به خدمت گرفت و كارهاي عظيم و عمده اي انجام داد.

به عنوان نمونه از قرآن كريم، به دو آيه دراين‌باره اشاره مي‌كنم: قرآن مي‌فرمايد: «وَ حُشِرَ لِسُلَيْمانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ الطَّيْرِ فَهُمْ يُوزَعُون‏» (لشكريان سليمان، از جنّ و انس و پرندگان، نزد او جمع شدند آن‌قدر زياد بودند كه بايد توقّف مى‏كردند تا به هم ملحق شوند) (نمل/17) و مي‌فرمايد: «. . . وَ مِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ . . .» ([و براى سليمان] گروهى از جنّ پيشِ‌روى او به‌اذن پروردگارش كار مى‏كردند . . .). (سبا/12)


موفق باشید.

_____________________
پی نوشت:
[1]. هزار و يك كلمه، ج‏3، ص: 301


منتظر الظهور;918791 نوشت:
حتی اگر عارفی بخواهد شیاطین را کنترل کند اصلا نیازی تکان خوردن از جای خود ندارد چه در عالم ماده چه عالم غیرماده!!!

سلام علیکم

حضور نفسانی در عالم جن و شیطان یعنی یک درجه از درجات نفس انسانی دائما در این عالم در دسترس اونها باشه علت اینکه آیت الله خمینی از لفظ الحاق در این عالم استفاده میکنه بی دلیل نیست و به نظر میرسه چون شخص به اسرار اونها پی میبره باید تا آخر عمر در اون عالم باشه.

Seyyed*;918880 نوشت:
سلام علیکم

حضور نفسانی در عالم جن و شیطان یعنی یک درجه از درجات نفس انسانی دائما در این عالم در دسترس اونها باشه علت اینکه آیت الله خمینی از لفظ الحاق در این عالم استفاده میکنه بی دلیل نیست و به نظر میرسه چون شخص به اسرار اونها پی میبره باید تا آخر عمر در اون عالم باشه.



با سلام

برای کسب اطلاع از اسرار و ضمایر ارواح خوب و بد نیازی به حضور در عوالم آنها نیست.

عارف متصل به روح اعظم هست که در کل مخلوقات جاری است لذا به ضمایر تمام موجودات دسترسی دارد!

در خصوص روح اعظم میتوانید مطلب زیر را مطالعه بفرمایید

آیت الله حسن زاده آملی: ائمه (ع) به کل و جزء آگاهی دارند

منتظر الظهور;918908 نوشت:
با سلام

برای کسب اطلاع از اسرار و ضمایر ارواح خوب و بد نیازی به حضور در عوالم آنها نیست.

عارف متصل به روح اعظم هست که در کل مخلوقات جاری است لذا به ضمایر تمام موجودات دسترسی دارد!

سلام

منظور آیت الله خمینی از الحاق احاطه از طریق روح اعظم نیست

جمع بندی
جن و سلیمان
پرسش
برخی اهل معرفت ملحق شدن سالک در عالم جن و شیطان را نفی کردند، در حالی که این بیان با روش حضرت سلیمان علیه السلام که با جنیان سرو کار داشت متنافی می باشد، وجه جمعش چیست؟
پاسخ
اولا: بهتر است ابتدائا چنین ادعایی از کلام عرفا مستندا، اثبات شود و نقل سمعی و شنیداری نمی تواند مستند مطلب علمی برای دیگران قرار گیرد.
ثانیا: ظاهرا شما تصور می کنید که جن های همه موجوداتی پلید هستند. در حالی که ما سوره ای در قرآن کریم به نام سوره جن داریم، صحبت از عبادت جن شده، دربین این طایفه، شیعه داریم، ارادتمند به اهل بیت (علیهم السلام) داریم .
به کلمه 335 هزار و یک کلمه حضرت علامه حسن زاده آملی (حفظه الله ) توجه بفرمایید:
«جناب استاد ما علّامه طباطبائى صاحب تفسير قيّم و عظيم الميزان (رضوان الله عليه) فرموده است كه:
استاد ما مرحوم آقا سيد على قاضى حكايت كرد كه كسى از جنّى پرسيده است (و فرموده است شايد آن كس خود مرحوم قاضى بوده است): طايفه جنّ‏ به چه مذهب ‏اند؟ آن جنّ در جواب گفت: «طايفه جنّ مانند طايفه انس داراى مذاهب گوناگون‏اند، جز اين كه سنّى‏ ندارند براى اين كه در ميان ما كسانى هستند كه در واقعه غدير خم حضور داشتند و شاهد ماجرى بوده‏اند».

راقم سطور حسن حسن‏ زاده آملى گويد: بسيارى از صحابه در واقعه غدير خم حضور داشته‏ اند، و به شأن نزول كريمه‏ يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ‏، برأى العين شاهد بوده ‏اند؛ و فرموده رسول خدا (صلوات الله عليه):

«ألا من كنت مولاه فهذا عليّ مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله و أحبّ من أحبّه ....

را به حضور عيانى شنوده‏ اند؛ و لكن هنوز بدن رسول خدا دفن نشده بود كه ...، و يا به قول سيّد حميري در قصيده عينيه:

class: cms_table width: 90% align: center

[TD="width: 45%"]حتّى إذا واروه فى لحده‏[/TD]
[TD="width: 10%"][/TD]
[TD="width: 45%"]و انصرفوا عن دفنه ضيّعوا[/TD]
[TD="width: 45%"]ما قال بالأمس و أوصى به‏[/TD]
[TD="width: 10%"][/TD]
[TD="width: 45%"]و آثرو الضرّ بما ينفع‏[/TD]
[TD="width: 45%"]و قطّعوا أرحامه بعده‏[/TD]
[TD="width: 10%"][/TD]
[TD="width: 45%"]فسوف يجزون بما قطّعوا[/TD]
[TD="width: 45%"][/TD]

لاجرم آن فرقه جنّ مسلمان مؤمن را (رحمة الله عليهم) بر اين قوم إنس، فضل شرف است؛ فَاعْتَبِرُوا يا أُولِي الْأَبْصارِ.[1]

رابعا: هیچ پیامبری مستقلا، از ابلیس تقاضای نصیحت نکرده، مگر این که خداوند اذن داده باشد. آن هم نه به این دلیل که آن ها محتاج نصیحت ابلیس باشند، بلکه حق تعالی خواسته تا با این نصیحت، آیندگان از هشدارهای شیطان، به عنوان دشمن قسم خورده مطلع گردند.

خامسا: در مورد ارتباط حضرت سلیمان (علیه السلام) و یا حضرت ایوب (علیه السلام)
کار پاکان را قیاس از خود مگیر/ گرچه باشد در نوشتن شیر شیر
توضیح مطلب:

نکته اول: ارتباط با جن و شيطان جني، هم امكان دارد و هم اتفاق افتاده است. هم جن مي‌تواند با انسان ارتباط برقرار كند و هم انسان مي‌تواند با جن ارتباط برقرار كند. منتها اين ارتباطات به دو شكل ممكن است صورت بگيرد: ارتباط صحيح و مورد تأييد شرع مقدس و ارتباط نامشروع و غيرشرعي.
نكته دوم اين است كه اصل بر عدم ارتباط است. يعني بالاخره ما در محدوده خودمان كه انسان هستيم با انسان‌ها مرتبطيم و آنها كه جن هستند در محدوده خودشان با جن‌ها مرتبطند و شرعاً مجاز نيستند كه با ما ارتباط برقرار كنند و ما را تحت سلطه خودشان قرار دهند.
در قرآن كريم آيه‌اي وجود دارد كه به نكته ظريفي اشاره مي‌كند:

«وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَميعاً يا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ وَ قالَ أَوْلِياؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنا بِبَعْضٍ وَ بَلَغْنا أَجَلَنَا الَّذي أَجَّلْتَ لَنا قالَ النَّارُ مَثْواكُمْ خالِدينَ فيها إِلاَّ ما شاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكيمٌ عَليم‏»؛ در آن روز كه (خدا) همه آنها را جمع و محشور مي‌سازد، (مى‏گويد:) اى جمعيّت جن! شما افراد زيادى از انسان‌ها را گمراه ساختيد و آنها را به خدمت گرفتيد و بهره‌كشي كرديد! دوستان و پيروان آنها از ميان انسانها مى‏ گويند: «پروردگارا! هر يك از ما دو گروه [پيشوايان و پيروان گمراه‏] از ديگرى استفاده كرديم (ما به لذّات هوس‌آلود و زودگذر رسيديم و آنها بر ما حكومت كردند) و به اجلى كه براى ما مقرّر داشته بودى رسيديم.» (خداوند) مى‏گويد: «آتش جايگاه شماست جاودانه در آن خواهيد ماند، مگر آنچه خدا بخواهد» پروردگار تو حكيم و داناست‏. (انعام/128)

خداي تبارك و تعالي به «جن» خطاب مي‌كند كه «استكثرتم من الانس» شما انسان را گمراه كرده و به خدمت گرفتيد. علامه طباطبايي اين را به معناي به «استخدام درآوردنِ زياد» مي‌داند، يعني تحت تصرف قرار دادن و از انسان، كار كشيدن. يعني اي گروه جن،‌ شما از انسان‌ها بهره‌كشي زيادي كرديد، اين مي‌شود حرام و از لحاظ شرعي آنها ممنوع هستند كه از ما بهره‌كشي كنند.

براي ما انسان‌ها هم ممنوعيت شرعي وجود دارد كه از آنها بهره‌كشي كنيم،‌ يعني جن‌ها را بدون رضايتشان تحت سلطه و سيطره خود بگيريم و از اقتضائات آنها استفاده كنيم. اين اصل و قاعده اوليه است.

نكته سوم اين است كه گاهي در برخي از موارد، اين اصل عدم ارتباط و بهره‌كشي، استثناء مي‌خورد،‌ مثلاً يك وليّ خدا، به خاطر ولايتي كه بر همه موجودات عالم و از جمله جن دارد، مي‌تواند با توجه به مصالح و مواردي كه پيش مي‌آيد از آنها بهره بگيرد و استفاده مشروع و صحيح كند، مثل آنچه حضرت سليمان عليه السّلام انجام داد و جن‌ها را براي نقل اشياي ثقيل و بناي بناهاي عظيم استخدام كرد و اقتدارهاي فوق العاده كه در اختيار جن‌ها قرار داشت به خدمت گرفت و كارهاي عظيم و عمده اي انجام داد.

به عنوان نمونه از قرآن كريم، به دو آيه دراين‌باره اشاره مي‌كنم: قرآن مي‌فرمايد: «وَ حُشِرَ لِسُلَيْمانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ الطَّيْرِ فَهُمْ يُوزَعُون‏» (لشكريان سليمان، از جنّ و انس و پرندگان، نزد او جمع شدند آن‌قدر زياد بودند كه بايد توقّف مى‏كردند تا به هم ملحق شوند) (نمل/17) و مي‌فرمايد: «. . . وَ مِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ . . .» ([و براى سليمان] گروهى از جنّ پيشِ‌روى او به‌اذن پروردگارش كار مى‏كردند . . .). (سبا/12)


موفق باشید.

_____________________
پی نوشت:
[1]. هزار و يك كلمه، ج‏3، ص: 301

موضوع قفل شده است