جمع بندی خطرات بی فرزندی و کم فرزندی برای ایران و ایرانی؟

تب‌های اولیه

99 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خطرات بی فرزندی و کم فرزندی برای ایران و ایرانی؟

[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

باسلام.

الان شبکه 1 سیما در اخبار نیمروزی خود برنامه ای داشت در رابطه با خانواده ایرانی و علت فرزندان کمتر.

طبق اعلام این شبکه و به نقل از کارشناسان مربوطه ، حدود 34 درصد خانوارهای ایرانی یا تک فرزند هستند یا اصلا فرزند ندارند و فاقد فرزند میباشند.
واقعا چرا؟

چرا مردم ما یا در واقع خود ما ایرانی ها اینهمه بطرف بی فرزندی یا فرزند کمتر گرایش پیدا نموده ایم؟
ا

{البته ابتدا قصد داشتم این مطلب و سوال را در قسمت مربوط به شیعه شناسی از زیرمجموعه بخش دین شناسی مطرح نمایم چون بهرحال در کشوری زندگی میکنیم که حاکمیت آن کاملا مذهبی عمل میکند{یعنی هم مذهبی فکر میکند و هم مذهبی هم عمل میکند} و یک حکومت چه مذهبی چه غیر مذهبی {و البته دراینجا کاملا مذهبی} هم باید همه کاستی ها را بعهده گرفته و پاسخگو باشد که در واقع تحقیق نماید ببیند مشکل و ایراد کارش کجا بوده که با داشتن اینهمه ثروت و امکانات مالی و معنوی و در اختیار داشتن رسانه و تبلیغات 24 ساعته روحانیتش و کارشناسان دینی اش و حتی بزرگانی که تبلیغ و تاکید به فرزنداوری زیاد نموده اند ، بازهم مردم و شهروندانش گویی بر خلاف آب شنا میکنند و اصلا علاقه ای به تداوم نسل و فرزند بیشتر ندارند ، اما بعد تصمیم گرفتم آنرا در بخش کلام و عقاید مطرح نمایم و بعد این قسمت ها را هم مطرح و اضافه نمایم و اگر کارشناس محترم خودشان مایل بودند هر تصمیمی که درست تر بود بگیرند}

بهرحال سوال کلی این بوده و است که چرا مردم چنین کشوری علیرغم برخورداری از یک حکومت خوب و مردمی و دینی و جتی با وجود مشکلات امنیتی و اعتقادی بیشماری که در جهان پیرامون خود دارند،بازهم علاقه چندانی به زاد و ولد و ازدیاد نسل خود ندارند؟ و ایا این رویه ، اینده و امنیت ما را به مخاطره نمی اندازد؟ و آیا این یک نافرمانی مدنی محسوب میشود یا فقط شرایط اقتصادی منفی و بعد از ان ، عدم مسئولیت پذیری میباشد که این مردم را ترسانده که از فرزند اوری توسط خودشان جلوگیری بعمل می آورند؟راههای حل این مشکل در کجا پنهان است؟{و یا هر علت و نظری دیگر که حدس میزنید به واقعیت نزدیک باشد}
باتشکر از کارشناس بجث.@};-[/][/]

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد مشکور

عشق امام و ایران;917421 نوشت:
بنام خدا.

باسلام.

الان شبکه 1 سیما در اخبار نیمروزی خود برنامه ای داشت در رابطه با خانواده ایرانی و علت فرزندان کمتر.

طبق اعلام این شبکه و به نقل از کارشناسان مربوطه ، حدود 34 درصد خانوارهای ایرانی یا تک فرزند هستند یا اصلا فرزند ندارند و فاقد فرزند میباشند.
واقعا چرا؟

چرا مردم ما یا در واقع خود ما ایرانی ها اینهمه بطرف بی فرزندی یا فرزند کمتر گرایش پیدا نموده ایم؟
ا

{البته ابتدا قصد داشتم این مطلب و سوال را در قسمت مربوط به شیعه شناسی از زیرمجموعه بخش دین شناسی مطرح نمایم چون بهرحال در کشوری زندگی میکنیم که حاکمیت آن کاملا مذهبی عمل میکند{یعنی هم مذهبی فکر میکند و هم مذهبی هم عمل میکند} و یک حکومت چه مذهبی چه غیر مذهبی {و البته دراینجا کاملا مذهبی} هم باید همه کاستی ها را بعهده گرفته و پاسخگو باشد که در واقع تحقیق نماید ببیند مشکل و ایراد کارش کجا بوده که با داشتن اینهمه ثروت و امکانات مالی و معنوی و در اختیار داشتن رسانه و تبلیغات 24 ساعته روحانیتش و کارشناسان دینی اش و حتی بزرگانی که تبلیغ و تاکید به فرزنداوری زیاد نموده اند ، بازهم مردم و شهروندانش گویی بر خلاف آب شنا میکنند و اصلا علاقه ای به تداوم نسل و فرزند بیشتر ندارند ، اما بعد تصمیم گرفتم آنرا در بخش کلام و عقاید مطرح نمایم و بعد این قسمت ها را هم مطرح و اضافه نمایم و اگر کارشناس محترم خودشان مایل بودند هر تصمیمی که درست تر بود بگیرند}

بهرحال سوال کلی این بوده و است که چرا مردم چنین کشوری علیرغم برخورداری از یک حکومت خوب و مردمی و دینی و جتی با وجود مشکلات امنیتی و اعتقادی بیشماری که در جهان پیرامون خود دارند،بازهم علاقه چندانی به زاد و ولد و ازدیاد نسل خود ندارند؟ و ایا این رویه ، اینده و امنیت ما را به مخاطره نمی اندازد؟ و آیا این یک نافرمانی مدنی محسوب میشود یا فقط شرایط اقتصادی منفی و بعد از ان ، عدم مسئولیت پذیری میباشد که این مردم را ترسانده که از فرزند اوری توسط خودشان جلوگیری بعمل می آورند؟راههای حل این مشکل در کجا پنهان است؟{و یا هر علت و نظری دیگر که حدس میزنید به واقعیت نزدیک باشد}
باتشکر از کارشناس بجث.


با سلام و تشکر از شما و مشارکت همه عزیزان@};-

بحث بسیار مهم و حیاتی را آغاز نموده اید که اگر تدبیر و قدمی اساسی برای برون رفت از آن اندیشیده و برداشته نشود بمرور زمان آسیب های جدی آن بر ساحت جامعه ما عارض خواهد شد و حتی خطر بروز بحران بزرگی که تمام جوانب جامعه ما را تهدید می کند منتفی نیست.

از همه دوستان و کابران فرهیخته تقاضا می کنم بمنظور غنای بیشتر بحث و رسیدن به راهکارهای علمی و عملی از مشارکت دریغ نفرمایند. تایپیک را برای مشارکت عزیزان باز می گذاریم و در خلال کار حقیر نیز در خدمت عزیزان هستم.

ملتمس دعا ...@};-

مشکور;918322 نوشت:

با سلام و تشکر از شما و مشارکت همه عزیزان@};-

بحث بسیار مهم و حیاتی را آغاز نموده اید که اگر تدبیر و قدمی اساسی برای برون رفت از آن اندیشیده و برداشته نشود بمرور زمان آسیب های جدی آن بر ساحت جامعه ما عارض خواهد شد و حتی خطر بروز بحران بزرگی که تمام جوانب جامعه ما را تهدید می کند منتفی نیست.

از همه دوستان و کابران فرهیخته تقاضا می کنم بمنظور غنای بیشتر بحث و رسیدن به راهکارهای علمی و عملی از مشارکت دریغ نفرمایند. تایپیک را برای مشارکت عزیزان باز می گذاریم و در خلال کار حقیر نیز در خدمت عزیزان هستم.

ملتمس دعا ...@};-

سلام.جناب مشکور شما یکی از کارشناسای اینجا هستید که واقعا جوابهای خوبی میدین.لایک دارین.
من خودم حدود یکساله ازدواج کردم.خیلی هم بچه دوست دارم.ولی وقتی به شرایط مالی و عدم امنیت شغلی نگاه میکنم پشیمون میشم‌.اقای استارتر حرفایی که زدی در مورد حکومتمون خیلیاش نظر خودته فقط.احتمالا یه کار دولتی داری که ماه به ماه پول میدنت.نه مثل ما بدبختا که پول گرفتنامون معلوم نیست و سروکارمون با بخش خصوصی.
من شخصا اگه از نظر اقتصادی و شغلی تکلیفم مشخص بود.حداقل یه حقوق کم ولی دائم مثل شغل های دولتی.یک بچه که سهله ۷تا بچه میخام.ولی نمیتونم.سنمونم داره میره بالا و کم کم انگیزه و اشتیاق پایین میاد.
با اینهمه خصوصی سازی این میشه دیگه.

یکی از مهمتری دلایلش می تونه مباحث اقتصادی و علل الخصوص مسکن باشه که انگار هیچ وقت برای مردم حل نخواهد شد...

عشق امام و ایران ...
این همه انسان در درون ایران افسردگی دارن ...
یه لحظه خودت رو بزار جای پدر و مادر اون دخترها و پسرها ...

بچه ای رو از نوزادی بزرگ کردن .... فرستادنش مدرسه و راهنمایی و دبیرستان و دانشگاه ...
بعدش هم فرستادنش سربازی

بعدش هم اومده خونه و بیکار نشسته تو خونه .
هم بیکار هست
هم افسردگی گرفته
هم سیگاری شده
هم زیر چشماش گود افتاده
نمیتونه ازدواج کنه چون یا اونقدر خوشگل نیست که کسی عاشقش بشه یا اینکه پول نداره که یه زندگی رو راه بندازه . خوب مجبوره خودش رو یه جوری ارضا کنه ... یا میره دوست پسر میگیره ... یا میره دوست دختر میگیره ... یا شبها تو رخت خواب گریه میکنه و خودارضایی میکنه

روز به روز هم داره سنه بچش میره بالا ...

این مادر صبح تا شب شرمنده بچش هست ...
میگه کاشکی دنیا نمیاوردمش ...

بچه ای که ... هق هق های مادرش رو دیده ... برای مادرش و ناراحتیش گریسته ... اگر فردا ازدواج کنه ... به نظرت چی کار میکنه ؟

عشق امام و ایران;917421 نوشت:
در کشوری زندگی میکنیم که حاکمیت آن کاملا مذهبی عمل میکند{یعنی هم مذهبی فکر میکند و هم مذهبی هم عمل میکند}

عشق امام و ایران;917421 نوشت:
علیرغم برخورداری از یک حکومت خوب و مردمی و دینی

با سلام
این جدی بود یا شوخی!؟
خلاصه اگر شوخی بود، خیلی شوخی تلخ و ناراحت کننده ای بود8-|

عبد عاصی;918444 نوشت:
با سلام
این جدی بود یا شوخی!؟
خلاصه اگر شوخی بود، خیلی شوخی تلخ و ناراحت کننده ای بود8-|

نه این دوستمون همینجورین کلا.تاپیکای دیگشونم ببینین از این تراژدیا پره.

کلا جمعیت هر قدر کمتر باشد وضعیت بهتر است. چه اینکه مشکلاتی مانند آلودگی هوا و لایه ازن و از بین رفتن محیط زیست و ... تا حدی تسکین می یابند. در این خصوص مستند home اطلاعات خوبی دارد.

در خیلی از کشورهای دیگر هم نرخ رشد جمعیت نزدیک صفر است و این بنظر می رسد در مجموع خوب است البته اگر کشورهایی مثل چین و هند جبران نکنند

در گذشته هم عده ای از جمعیت شناسان و اقتصاددانان نسبت به افزایش جمعیت بدبین بودند و آینده روشنی را برای زمین متصور نبودند . اما با وجود پیشرفت های تکنولوژی و بهره وری که بوجود آمد نگرانی های آنها تا حد زیادی برطرف شده

به نظر میرسد کشور ما هم ظرفیت فراهم کردن امکانات زندگی برای جمعیتی در حدود ۵۰ تا ۶۰ میلیون نفر را داشته باشد

کلا این برادرمون یه چیزیی میگه الان فرزند اوردن بیشتر خطر دارد گل

راستش من الان که گاهی کسبه رو میبینم و مشتری ندارن دلم میسوزه که این همه کسبه چطور به سختی میتونن یه جداقل حقوقی داشته باشن. غصه میخورم از آینده که میگن میخوان جمعیت رو چند برابر کنند. اون موقع چطور میخوان دربیارن.

[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

باسلام.

باکسب اجازه از محضر همه دوستان {که فکر میکنم تا همینجا هم خیلی گناه پاک کرده اید که در ادامه متوجه خواهید شد} ابتدا پاسخ اولین انتقاد اولین دوست عزیزمان را بدهم که بعد اگر همچنان سوال و شبهه ای ذهنتان را در گیر نمود مجددا انتقاد نمایید که ما باید دریای صبر و انتقادپذیری باشیم}{فقط اگر مثل همین دوستان توام با احترام و ادب باشند بهتراست.ممنون}

mohsen1990;918345 نوشت:
.اقای استارتر حرفایی که زدی در مورد حکومتمون خیلیاش نظر خودته فقط.احتمالا یه کار دولتی داری که ماه به ماه پول میدنت.نه مثل ما بدبختا که پول گرفتنامون معلوم نیست و سروکارمون با بخش خصوصی.

باسلام.

البته ابتدا اگر منظورتان منه بنده حقیر میباشد {که هست} باید عرض کنم که دارید سخت اشتباه میکنید و برای این فکر اشتباه شما{و البته شاید تعدادی دیگر} انشاا... در موقعیتی مناسبتر و شاید در تاپیک {انسانشناسی اسلامی یعنی چی؟} که برای حل همه مشکلات ریز و درشت جامعه انسانی و ایرانی ما در ننظر گرفته شده،کمی بیشتر توضیح داده یا خواهم داد{اما فعلا همین مقدار بس که من فعلا و درحال حاضر فقط یک انسان ساده و فقط علاقمند به دانش میباشم و بلکه مانند خود شما قربانی تقسیم ناعادلانه ثروت در کشورمان هم هستم که فعلا هم با اکثریت مردم فقیر و کم درآمد مثل شما هم هیچ فرقی ندارم و اما با اینحال برای رسیدن به انسانیت و یک زندگی خوب و سالم مد نظر خداوند و مسئولان دلسوزمان تلاش مینمایم{که این سعادت را نیز در علم و دانش و موازی با آن،ثروت مالی و اما معرفت و عدم غرور میبینم} لذا میبینید که مانند شما نه حقوق بگیر دولت هستم و نه نان بخور حکومتمان {که اگر هم بودم باعث افتخارمم بود که برای حکومت وانقلابی کار و خدمت نمایم که رای98درصد مردم کشور عزیزمان را در کارنامه سفید خود دارد}

واما فعلا بدون درنظر گرفتن متن بالا و مخصوصا قسمت انتهایی که نقل قول نشود،بپردازیم به اصل موضوع تاپیک.

هر چند که شاید بیش از 90 درصد مردم و جامعه مشکلات اقتصادی را مسبب این وضعیت یا برهم خوردن تعادل زاد و ولد در کشورمان میدانند اما نباید نادیده گرفت که الان شاید مشکلاتی دیگر هم به آن اضافه شده اند مانند:

{من خود بشخصه ابتدا مشکلات بظاهر اقتصادی و سپس مشکلات تربیتی و بعد هم مشکلات عدم مسئولیت پذیری مردم و جوانان و بنوعی ترس و دلواپسی از گذشته و آینده را مشکلات اولیه و اساسی عدم فرزندآوری برای مذهبمان تشیع و کشورمان ایران میدانم که ..

که این ترس و دلواپسی هم یعنی ترس بیش از اندازه و طولانی مدت از گذشته خود و والدین خود که مثلا والدین ما چه ها کشیدند و خود ما نیز چه ها کشیدیم و .. و متاسفانه همین ترس و اضطراب داخل خانواده ها آمده و امروز تبدیل شده به ترس و اضطراب داخل خون مردم و جامعه و جوانان {و حتی دولتها} از آینده فرزندان داشته و نداشته خود که مثلا انان چه ها خواهندکشید که مبادا فردا انان نیز وضعیتی مثل ما و حتی بدتر از ما و والدین ما را پیدا نمایند که بیکاری و بی پول و فقیر و فساد و فحشا و ..و یا مثل ما هر دم و هر روز حرف و سخن از جنگ و خونریزی شنیدن و یا شنیدن اخبار خون و خشونت و کینه توزی و انتقامگیری و ..

و لذا بمرور مردمی ترسو نیز شده ایم یا خواهیم شد}{ ..؟}

{لازم به ذکر است که علامت 3 نقطه و علامت سوال یعنی این مطلب ادامه داشته که بعلت طولانی نشدن و انشاا... در جایی دیگر بیان خواهدشد اما نکته قابل ذکر اینکه من این متن را فقط برای همین دوست عزیز نوشته بودم و قبل از ارسال و بطور اتفاقی بقیه نظرات را دیدم که درنظر داشته باشید این متن متاثر از اظهارات خوب شما نبوده و ربطی به اظهارات شما عزیزان نخواهدداشت و پاسخ شما نیز در وقت مناسب داده خواهدشد اما لطفا توجه داشت باشید که مانند یکی از دوستان بجای انتقاد از من یا هر کس دیگر ، انتقاد و نظرات خود را متوجه مطالب و مشکلات اصلی نمایید مثلا یکی بگویید مشکل بیکاری و یکی بگوید مشکل کم درامدی و یا یکی بگوید مشکلات جنگ و خشونت و ترس از آینده ای نامعلوم یا ترسناک و یا یکی هم بگوید نازایی زن یا شوهر و یکی هم .. بهرحال نظر اختصاصی خود را نیز بیان نمایید که البته همه بخوبی میدانیم که همه این مشکلات از زیرمجموعه مشکلات فقر میباشند اما بطور اختصاصی هم دلیل خود را چه برای خودتان اتفاق افتاده باشد و چه برای همسایه و اقوامی و آشنایی دیگر فرقی نمیکند فقط دلیل اختصاصی خود یا حتی راهکار خود را نیز بیان نمایید که سوال اولیه و اصلی در واقع این بوده و میباشد:

چرا مردم ما یا در واقع خود ما ایرانی ها اینهمه بطرف بی فرزندی یا فرزند کمتر گرایش پیدا نموده ایم؟

پیشاپیش نیز ممنون و سپاسگذار}
[/]

[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

باسلام.

mohsen1990;918345 نوشت:
با اینهمه خصوصی سازی این میشه دیگه

بسیار عالی و البته خصوصی سازی بدون برنامه و قوانین حمایتی هم از کارگر و هم کارفرما .

بهرحال تا یکنفر پولدار پیدانشود و سرمایه گذاری نکند ایا ایجاد اشتغال میشود؟

اما قانون گذار باید حواسش را خوب جمع نماید که نه این سرمایه دار بترسد و تولید کار نکند و هم کارگر راضی باشد و با ترس و دلهره زندگی نکند و بلکه نان ترس را سر سفره نبرد و خداوند هم خیر و برکت به اینچنین مردم و کشوری عطا میکند.{اما درکشورهای عقب افتاده مثل ما یا فقط جانب کارگرها گرفته شد یا فقط جانب سرمایه داران و نتیجه این شده که هیچیک راضی نیستند و خیر و برکتها هم کم شده و میشوند}

{البته این ربطی به وظایف دولتها و مسئولین مربوطه ندارد که کمبود خیر و برکت را بیندازند بعهده عدم رضایت کارگر و کارفرما}[/]

بنام خدا.

باسلام.

++Hadi++;918361 نوشت:
یکی از مهمتری دلایلش می تونه مباحث اقتصادی و علل الخصوص مسکن باشه که انگار هیچ وقت برای مردم حل نخواهد شد

بسیار عالی و ممنون ازمشارکتتان.
حتی یک حیوان هم ابتدا صاحب خانه و کاشانه و مسکن باید باشد تا بتواند به زندگی عادی و طبیعی خود بپردازد {چه بعد از جفت یابی و جفتگیری چه قبل از این دو}

لذا سیاستگذاران یک کشور باید ابتدا بفکر فراهم اوردن شغل وبعد هم تهیه زمین و مسکن برای مردم خودشان باشند{اتومبیل و ماشین در درجه دوم و سوم اهمیت قرار میگیرند که اگر سیاستهای یک کشور درست اجرا شوند مطمئنا همه نیز صاحب خودرو هم خواهندشد}

بنام خدا.

باسلام.

مارینر;918436 نوشت:
عشق امام و ایران ...
این همه انسان در درون ایران افسردگی دارن ...
یه لحظه خودت رو بزار جای پدر و مادر اون دخترها و پسرها ...

بچه ای رو از نوزادی بزرگ کردن .... فرستادنش مدرسه و راهنمایی و دبیرستان و دانشگاه ...
بعدش هم فرستادنش سربازی

بعدش هم اومده خونه و بیکار نشسته تو خونه .
هم بیکار هست
هم افسردگی گرفته
هم سیگاری شده
هم زیر چشماش گود افتاده
نمیتونه ازدواج کنه چون یا اونقدر خوشگل نیست که کسی عاشقش بشه یا اینکه پول نداره که یه زندگی رو راه بندازه . خوب مجبوره خودش رو یه جوری ارضا کنه ... یا میره دوست پسر میگیره ... یا میره دوست دختر میگیره ... یا شبها تو رخت خواب گریه میکنه و خودارضایی میکنه

روز به روز هم داره سنه بچش میره بالا ...

این مادر صبح تا شب شرمنده بچش هست ...
میگه کاشکی دنیا نمیاوردمش ...

بچه ای که ... هق هق های مادرش رو دیده ... برای مادرش و ناراحتیش گریسته ... اگر فردا ازدواج کنه ... به نظرت چی کار میکنه ؟

باتشکر از شما {و بلکه همه دوستان دیگر} بخاطر مشارکت خوبتان ، در این مورد واقعا حرفی برای گفتن ندارم .. چه زیبا و بلکه مختصر ومفید ئ جامع و کامل{و البته دردمندان}{با چنین قلم توانایی و بلکه قصه پرغصه ای فعلا حرفی هم برای گفتن نباشد بهتراست.

سلام

من مهمترین و بیشترین خطر را در این رابطه را تغییر در بافت قومیتی و مذهبی در کشور میدانم
همانطوری که که همگان مطلع هستیم
ایران بعنوان تنها کشوری شیعی در جهان است !

که متاسفانه
بدلیل اتخاذ سیاست فرزند کمتر و زندگی بهتر طی سالیان گذشته از سوی برخی مسئولین و تبلیغ و تشویق گسترده از طریق رسانه ها تا حدودی رشد جمعیت البته در بین اهل تشییع را با کاهش روبرو ساخت !
و مورد و مشکل
دیگر را بیان کنم . که شاید خارج از موضوع تاپیک باشد

اما
در طولانی مدت وقتی با روند خزنده خود از یک سو و بی توجه ای مسئولین کشوری از طرفی همراه باشد
می تواند
تهدید مهلکی برای ایران باشد
حالا این اقدام با بر نامه ریزی شده است . و یا خیر
بمانده
والله اعلم

وآن ازدواج ج ،های قانونی و غیر قانونی اتباع افغانی با دختران و زنان ایرانی است
که مسئولین ما از آن غافل هستن

mohsen1990;918345 نوشت:
سلام.جناب مشکور شما یکی از کارشناسای اینجا هستید که واقعا جوابهای خوبی میدین.لایک دارین.
من خودم حدود یکساله ازدواج کردم.خیلی هم بچه دوست دارم.ولی وقتی به شرایط مالی و عدم امنیت شغلی نگاه میکنم پشیمون میشم‌.اقای استارتر حرفایی که زدی در مورد حکومتمون خیلیاش نظر خودته فقط.احتمالا یه کار دولتی داری که ماه به ماه پول میدنت.نه مثل ما بدبختا که پول گرفتنامون معلوم نیست و سروکارمون با بخش خصوصی.
من شخصا اگه از نظر اقتصادی و شغلی تکلیفم مشخص بود.حداقل یه حقوق کم ولی دائم مثل شغل های دولتی.یک بچه که سهله ۷تا بچه میخام.ولی نمیتونم.سنمونم داره میره بالا و کم کم انگیزه و اشتیاق پایین میاد.
با اینهمه خصوصی سازی این میشه دیگه.

سلام و ادب@};-

ابتداءاً از شما و همه دوستانی که در بحث مشارکت کردند کمال تشکر را دارم و عاجزانه تقاضا می کنم رعایت احترام یکدیگر را نموده و از قضاوت غیر علمی و غیر یقینی نسبت به یکدیگر بپرهیزیم.

ثانیاً استدعا می کنم داخل در موضوع تایپیک نظرات و دیدگاه های خود را مطرح نموده و فقط سعی کنید بصورت علمی و مستند عوامل و موانع توسعه و پیشرفت و یا مشکلاتی که در جامعه مطرح است را بیان نموده و ارائه راهکار بدهید. نباید چنین مباحثی را فرصتی برای تخلیه برخی عقده ها، کاستی ها و نارسایی ها دانست و بدون توجه به عوامل و موانع اصلی (داخلی و بیرونی) به طرح نظرات سطحی و عامیانه پرداخت.

ثالثاً نادیده گرفتن تلاش هایی که پس از انقلاب توسط حکومت اسلامی برای پیشرفت و توسعه و استقلال علمی و عملی جامعه ما صورت گرفته و فقط یکجانبه به نقد و برجسته ساختن اشکالات و کاستی ها پرداختن، حاکی از نقد غیرمنصفانه و غرض ورزانه است، و چنین رویکردی از ارزش علمی و انصاف مطالب، بشدت می کاهد. چنانکه اگر کسی صرفاً به دفاع از عملکرد دولتها در حکومت اسلامی بپردازد و اشکالات، نواقص، نارسایی ها، سوء استفاده ها و ... را نادیده بگیرد نیز گرفتار چنین رویکرد غیر علمی و غیرمنصفانه ای خواهد شد.

رابعاً بدون شک، اشتغال و مسکن و (امروزه وسیله نقلیه) مناسب از یکسو و وجود فاکتورها و دغدغه های فرهنگی، اموزشی و تربیتی سالم در جامعه از جمله فاکتورهای اساسی هستند که می تواند در جهت اقدام و گرایش مردم به فرزند بیشتر مؤثر باشد و از آنجاییکه عده ی زیادی فاقد اشتغال و درآمد مناسب هستند، یا از مسکن مناسب و شخصی و وسیله نقلیه محروم اند، و یا بدلیل عدم توانایی تهیه لوازم آموزشی، فرهنگی و پرورشی، غم و دغدغه تربیت آنها را دارند، نمی توانند به بیش از دو فرزند بیاندیشند و در مواردی هم حتی یا از داشتن فرزند انصراف می دهند و یا نهایتاً به یک فرزند اکتفا می کنند.

البته متأسفانه این مشکل در این سالها، به دیگر خانواده هایی که حتی از لحاظ مادی و اقتصادی (شغل و مسکن و وسیله نقلیه مناسب) و از لحاظ دیگر اقتضائات معنوی (اموزشی، پرورشی و فرهنگی) کمبودی ندارند نیز به فرهنگ غلط و بنیان برانداز فرزند کمتر متمایل شوند. (در پست های بعدی به برخی آسیبهای این رویکرد ناصواب اشاره خواهیم کرد).

ناگفته نماند البته، چنین دغدغه هایی که بیانش گذشت نمی تواند عامل اصلی در تمایل به تک فرزندی یا دو فرزندی باشد بلکه متأسفانه غول خانمان برانداز مصرف گرایی، تجمل گرایی، اسراف و تبذیر و زیاده خواهی های نامتعارف از یکسو و دور شدن جامعه از سبک زندگی دینی و اسلامی و روح قناعت و ساده زیستی از سوی دیگر است که ذهن و روح افراد را به سمت و سویی کشانیده که از طرفی سنگ بزرگی بر سر راه جوانان و خانواده ها برای اقدام به ازدواج شده و از طرف دیگر خانواده ها چنان در فرهنگ مصرف و تجمل و اسراف گرفتار آمده اند که مدیریت اقتصاد زندگی از کفشان رفته است و در چنین وضعیت نامبارکی که خودشان بدستان خود رقم زده اند بدنبال مقصر می گردند و تمام کمبود و کاستی ها و مشکلات زندگی شان را در حکومت و نوع اداره دولتها جستجو می کنند؟!

و این در حالی است که بسیاری از خانواده ها را می شناسیم و می شناسید که بدلیل تمسک به فرهنگ و سبک زندگی دینی و بکار بردن دستورات دینی و اخلاقی نظیر روح قناعت، صرفه جویی، پرهیز اسراف، ساده زیستی و ... حتی بدون آنکه مسکن و وسیله نقلیه از خودشان داشته باشند (یا به کمترین قانع اند)، با داشتن چندین فرزند، زندگی بسیار شیرین و آرامی دارند و بدلیل اینکه روح تقوا و پاکدامنی و تلاش برای کسب رزق حلال و حاصل دسترنج شان بر زندگی شان حاکم است و با مهر و محبت و صفا و صمیمیت، بدور از دغدغه های کاذب دنیوی، کانون خانواده را اداره می کنند اتفاقاً در تربیت فرزندانشان بسیار موفق اند و سرمایه های بزرگ انسانی ای را تقدیم جامعه می کنند.

پس باید مشکلات اصلی را در نوع نگاه خود و در جای دیگری جستجو کرد و از قدرت نفوذ مشکلات فرعی، که امروزه در نگاه همگان اصلی شده، کمی کاست. اگر چنین تغییر رویکرد فرهنگی ای در افق فکری و در نگاه جامعه ایمانی ما حاکم شود، ازدواج ها، زندگی ها و فرزند داشتن و تربیت آنها بسا سهل و آسانتر می نماید و بجای ادبار، همگان اقبال می کنند.

موفق باشید ...@};-

++Hadi++;918361 نوشت:
یکی از مهمتری دلایلش می تونه مباحث اقتصادی و علل الخصوص مسکن باشه که انگار هیچ وقت برای مردم حل نخواهد شد...

سلام@};-

گفتیم که متأسفانه بعضی امور اصلی خیلی اصلی شده!!! در حالیکه در آغاز زندگی حتماً الزامی ندارد که آدم حتماً یک کار و شغل مستقل و یا مسکن مستقل و شخصی داشته باشند و یا برای ازدواج همه وسایل ریز و درشت، فراهم و اماده باشد می توانند از اصلی ها شروع کنند و به مرور کامل شوند. متأسفانه فرهنگ غلطی حاکم شده که حتماً باید همه لوازم زندگی در آغاز فراهم باشد، خانه و ماشین و شغل مستقل و مناسب پردرآمد. (اینها همان هایی است که خیلی اصلی شده)

در حالیکه خیلی ها هستند که در اغاز زندگی با شاگردی کردن درب مغازه دیگران شروع می کنند و یا با مستأجری زندگی را آغاز می کنند و با جهیزیه ای ضروری و اولیه به خانه بخت می روند و با دسترنج و تلاش و امید، خودشان آینده شان را می سازند.

متأسفانه خیلی از خانواده ها با سخت گیری های غلط حاضرند جوانانشان به گناه و فساد بیفتند اما با قناعت و ساده زیستی تشکیل خانواده ندهند، یا بسیاری از خانواده هایی که توان حمایت از فرزندشان برای ازدواج و تشکیل خانواده را دارند بدلیل بیکار بودن جوان یا مشغول به تحصیل بودن او حاضر نیستند برای ازدواج فرزندشان اقدامی بکنند در حالیکه فرزندشان بدلیل نیاز، از وضع جامعه رنج می کشد و یا در آستانه آلوده شدن است؟؟!! و قس علیهذا ...

اینکه از نظر شما مسأله اشتغال و مسکن و مشکلات اقتصادی مسأله لاینحلی است، مطلب نادرست، غیر منطقی و ناامیدمدارانه ای است، در حالیکه اگر دولتمردان به فرمایشات رهبر معظم انقلاب و ساست های کلان حکومتی و اقتصاد مقاومتی در بیان ایشان اعتنا کنند، این امر دور از دسترس نیست. ضمن اینکه ما افراد بسیاری را سراغ داریم که ممکن است در اغار زندگی بیکار بوده اند اما بعد از ازدواج با پیگیری و دوندگی و جویای کار بودن، کار مناسبی یافته اند، یا شاگرد مغازه بوده اند اما بعد از ازدواج استقلال کاری پیدا کرده اند. قرار هم نیست که همه در اشتغالات دولتی و رسمی باشند.

به اعتقاد بنده اگر جوانان ما کمی از راحت طلبی و تنبلی، یا دنبال کار ساده و پشت میزی و اداری بودن و یا کار پر درامد با حقوق بالا و نظائر آن دست بشویند و از بلند پروازی های اولیه صرفنظر کنند بطور قطع و یقین، برای جمعیت زیادی از همین جوانان کار هست. اما باید هم جویای کار باشند و هم سطح توقعشان را در آغاز پایین بیاورند.

بدون شک، آینده مملکت و مردم ما اگر کمی عزم و همت عالی داشته و به سبک زندگی دینی برگردند و اقتصاد مقاومتی را جدی بگیرند بسیار روشن تر از آن مطالب مأیوسانه ای است که در ادبیات برخی دوستان دلسوز و دغدغه مند مشاهده کردیم.

موفق باشید ...@};-

مشکور;918679 نوشت:

سلام@};-

گفتیم که متأسفانه بعضی امور اصلی خیلی اصلی شده!!! در حالیکه در آغاز زندگی حتماً الزامی ندارد که آدم حتماً یک کار و شغل مستقل و یا مسکن مستقل و شخصی داشته باشند و یا برای ازدواج همه وسایل ریز و درشت، فراهم و اماده باشد می توانند از اصلی ها شروع کنند و به مرور کامل شوند. متأسفانه فرهنگ غلطی حاکم شده که حتماً باید همه لوازم زندگی در آغاز فراهم باشد، خانه و ماشین و شغل مستقل و مناسب پردرآمد. (اینها همان هایی است که خیلی اصلی شده)

در حالیکه خیلی ها هستند که در اغاز زندگی با شاگردی کردن درب مغازه دیگران شروع می کنند و یا با مستأجری زندگی را آغاز می کنند و با جهیزیه ای ضروری و اولیه به خانه بخت می روند و با دسترنج و تلاش و امید، خودشان آینده شان را می سازند.

متأسفانه خیلی از خانواده ها با سخت گیری های غلط حاضرند جوانانشان به گناه و فساد بیفتند اما با قناعت و ساده زیستی تشکیل خانواده ندهند، یا بسیاری از خانواده هایی که توان حمایت از فرزندشان برای ازدواج و تشکیل خانواده را دارند بدلیل بیکار بودن جوان یا مشغول به تحصیل بودن او حاضر نیستند برای ازدواج فرزندشان اقدامی بکنند در حالیکه فرزندشان بدلیل نیاز، از وضع جامعه رنج می کشد و یا در آستانه آلوده شدن است؟؟!! و قس علیهذا ..
موفق باشید ...@};-


سلام استاد بزرگوار

با کمال احترام هم تا حدودی قبول دارم و تا حدودی خیر

از این بابت که همت عمومی لازم است بسیار صحیح است..توقعات بالاست بسیار صحیح است..همه در پی اشرافی گری هستند بسیار صحیح است...فرهنگ های غلط رخنه کرده بسیار صحیح است...با عمل به موازین رهبر معظم انقلاب مشکلات حل می شود بسیار صحیح است...
اما بنده به عنوان یک جوان ایرانی هنوز نتوانسته ام در سن 34 سالگی ازدواج کنم... به خدا توقع خرید خانه ندارم...بلکه برای تامین مسکن اجاره ای هم باید پول پیش آنرا تهیه کنم و همین پول پیش بسیار مساله ساز و سخت است.
پول پیش در منطقه متوسط تهران حدود سی چل تا هشتاد و صد میلیون هست البته نرخ متفاوته... چرا تهران؟ خوب کار و زندگی بنده تهران هست...ولی در هر صورت می بینم فامیل درجه یک بنده در یک کشور آمریکایی برای تحصیل زندگی می کنه و به سادگی بدون چنین وجوهی در خانه نسبتا کوچک داره به اتفاق همسرش زندگی می کنه و اونجا فقط داشتن یک شرایط کاری نرمال و یک ماه حقوق کافی هست تا خونه ای رو اجاره کنید و نیمی از حقوقتون فقط صرف اجاره خونه بشه و نیم دیگه اش رو خرج زندگی که به راحتی راحتی تمام نیازاتونو تامین کنه...حرف همون بستگان درجه یک بنده این هست که همون نیمی از درآمد دانشجویی همسرشون به بهترین وجه جوابگوی نیازهای یک خانواده 5 یا 6 نفره هم هست چه برسه به 2 نفر...به خدا قسم همینه...بنده اعتقادم رو از سر راه نیاوردم که دروغ قسم بخورم...
البته مقایسه اشتباه هست...
ولی در اینجا خود اجاره منزل هم سخته! شهرستانها هم وال... اندکی بهتر هست وگرنه همه جا همینه...
ناامیدانه بودن نظر بنده هم به این جهت است که هر دولتی که عوض شده، در ابتدا شعارهای امیدوار کننده داده شده و نهایتا یا کاری نشده و بدتر شده و یا کاری نیمه کاره شده و با تغییر دولت همان کارهای نصقه نیمه هم خراب شده... تعامل مردم هم در ابتدا شعار هست ولی نهایتا خود مسئولین می برند و می دوزند و مردم هم کاره ای نیستند.
یک بار و دوبار و سه بار و ...نهایتا دیدم کار شاید انجام شده..اما نتیجه مطلوب نداشته و همچنان که بهتر می دانید، نتیجه برای ما مهم است ، خود کار مهم نیست...
بنده به عنوان یک جوان دهه شصتی می بینم دوستان هم نسل زیادی دارم که به نتایج مورد نظرشون (سر و سامان) نرسیدند و هنوز مجردند و مشکل اصلی همه اونها تامین مسکن حتی اجاره ای بود... خرید خانه که پیش کش..
دقت کرده باشید با جمع و تفریق و محاسبه میزان حقوق نرمال مردم به نسبت قیمت اجاره خانه نقلی و بعد اتومبیل پراید و تهیه مراسم ازدواج بسیار ساده، باید یک جوان حداقل حدود 8-10 سال کار کنه تا تامین شه حالا وقتی مشکل سربازی و تحصیل و اینا رو هم جمع کنیم می بینیم یک جوان به صورت نرمال از 28 - 35 سالگی می تونه کم کم مستقل شه و زرنگ هم نباشه که می ره بالای 40 سال... بر همین مبنا و با توجه به سخنرانی ها و نظرات مختلف کارشناسان و اقتصاد دانان و استراتژیست ها و دانش جویانی که سخنرانی می کنند و ... می بینیم مشکل اقتصادی و دست روی دست گذاشتن مسئولین و اشرافی گری بسیاری از اونها و .... هیچ توجیح صحیحی نداره و این مسایل به هیچ وجه پاسخگوی مشکلات جوانان ما نیست!
باز هم با عرض معذرت و موفق باشید...

[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

باسلام.

مشکور;918676 نوشت:
ثانیاً استدعا می کنم داخل در موضوع تایپیک نظرات و دیدگاه های خود را مطرح نموده و فقط سعی کنید بصورت علمی و مستند عوامل و موانع توسعه و پیشرفت و یا مشکلاتی که در جامعه مطرح است را بیان نموده و ارائه راهکار بدهید.

بسیار سپاسگذار از راهنمایی و درخواست شما استادبزرگوار.

مشکور;918676 نوشت:
نباید چنین مباحثی را فرصتی برای تخلیه برخی عقده ها، کاستی ها و نارسایی ها دانست

البته جناب استاد بزرگوار در اینجا نیز حق با شماست {و البته من خودم بشخصه معتقدم از هیچ نقدی هم نباید ناراحت شد و باید پذیرفت که کم کاری ها و مشکلاتی هم اگر بوده طرف دیگر قضیه باید نگاه کند و ملاحظه داشته باشد که طرف مقابل خودش را که اشتباه نموده با تندی و خشم و بلکه کینه جویانه نقد ننماید که این مصداق ضعیفکشی و ظلم خواهدشد که غیر از دامنه دارنمودن کینه جویی ها،هیچ سودی هم برای کشورمان در آینده در بر نخواهدداشت}
بله خدا بداند کم کاری و اشتباه از طرف برخی مسئولان اقتصادی که آنها هم هدفی غیر از خدمت و دلسوزی نداشته اند در کار بوده اما هدف از ایجاد این تاپیک نقد و عقده گشایی نیست و بلکه در کنار اینکه حرف دلمان را خیلی محترمانه میزنیم و همه بنوعی خود را تخلیه روحی و روانی میکنیم یک دلیل یا راهکار خوب هم ارائه بدهیم که فردای قیامت در تداوم این مشکلات دخیل و شریک نباشیم مثلا برای اینکه به بحث اصلی برگردیم یکی هم میگفت دلیل عدم فرزنددارشدنشان ترس از آینده است{آینده جهان}{یعنی غم مشکلات مالی ندارند بلکه از اینده جهان میترسند که مثلا فردا چه اتفاق ناگواری قرار است رخ دهد و نتوانند از فرزندان خود خوب مراقبت نمایند یا باید علاوه بر خود نگران آنها هم باشند}

لذا میبینیم که این مشکل عدم فرزندآوری تنها به فقر و مشکلات مالی گره نخورده {هرچند بیش از 80 دصد آنرا حل خواهدنمود اما وجود مشکلات دیگر هم باید درکانون توجهات ما قرارگیرد}[/]

[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

باسلام.

prosperity;918456 نوشت:
کلا جمعیت هر قدر کمتر باشد وضعیت بهتر است. چه اینکه مشکلاتی مانند آلودگی هوا و لایه ازن و از بین رفتن محیط زیست و ... تا حدی تسکین می یابند.

از پاسخ خوبتان بسیار ممنون و از جهاتی واقعا راهکار و دلیل خوبی خواهد بود چرا که رشد بی رویه جمعیت به محیط زیست و منابع طبیعی هم لطمه واردکرده و خواهدکرد{و البته باید اینهم در نظر داشت که برای همه کشورها کاربرد نخواهدداشت یا مثلا بگوییم بشرط آنکه مانند برخی کشورهای اروپایی ، ابتدا هم وضعیت نسلهایی که هستند بهبود یابد و هم این کشور از نظر نظامی و ثروت مالی در رتبه ای بسیار بالا قرارداشته باشد که هیچ کشور و دشمنی چشم طمع و تجاوز به آنرا نداشته باشد}[/]

[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

باسلام.

عبد عاصی;918444 نوشت:
نوشته اصلی توسط عشق امام و ایران
در کشوری زندگی میکنیم که حاکمیت آن کاملا مذهبی عمل میکند{یعنی هم مذهبی فکر میکند و هم مذهبی هم عمل میکند}
نوشته اصلی توسط عشق امام و ایران
علیرغم برخورداری از یک حکومت خوب و مردمی و دینی
با سلام
این جدی بود یا شوخی!؟
خلاصه اگر شوخی بود، خیلی شوخی تلخ و ناراحت کننده ای بود

mohsen1990;918453 نوشت:
نه این دوستمون همینجورین کلا.تاپیکای دیگشونم ببینین از این تراژدیا پره.

و عرض سلام و تشکر از شرکت شما دربحث.

اما اینکه شما و سایر دوستانی از این دست نتوانستید حق مطلب را بخوبی بگیرید جای گله و در واقع تراژدی واقعی است چرا که نویسنده ابتدا و بخوبی همه گناهان فعلی را و همانگونه که مشهود و غیر قابل انکار هم میباشند متوجه حاکمیت و شیوه حکومتداری نموده و ...

و اما در ادامه و بدلیل آزادی های اعطایی و موجود که انان نیز غیرقابل کتمان و انکار میباشند و حمایتهایی که خود ما ملت از حاکمیت نموده و مینماییم و اینکه حاکمیت توسط خود ما مردم اداره میشود یا بدست آرای ما همه ارکانش برگزیده میشوند ، این حکومت را حکومتی مردمی و اما بدلیل دین اکثریت ما مردم ، حکومتی از نوع دینی اش معرفی نموده و مینماید و ..

و اما حالا شما بفرمایید آیا هیچ تراژدی در این بخش گفتار و تحلیل مشاهده فرمودید؟

فقطمیدانید مشکل ما مردم یا نوع انسان دراین زمینه کجاست یاچیست؟

اینکه متاسفانه ما مردم عادت نموده ایم که در بخش نارضایتی های اجتماعی حکومت را از خود جدامیکنیم و بعد هم آنرا به تنهایی محاکمه مینماییم و بعد هم همه تقصیرها را به آنان نسبت میدهیم و آنانرا گناهکار و خود را بی گناه و پاک جلوه مینماییم{که در واقع تراژدی واقعی برای ملت ما همینجاست}

[/]

این که گاهی بیان میشه به خاطر افزایش جمعیت شیعه، به نظر من توجیه مناسبی نیستش چون یکی این که کیفیت بهتر از کمیت و تولید گله ای هست. الان یهودیت دوازده میلیون بیشتر نیستند ولی قطعا همه تائید میکنند که میتونه در مقایسه با هر کدوم از چند تا دینی که جمعیت چند صد میلیونی یا میلیاردی دارن مهمتر و موثرتر باشه.
بهنظرم پراکندگی جغرافیایی هم مهم باشه تا این که مثل هند فقط دین یه جا متمرکز باشه و مردمش مثل هند اونقدر فقیر باشند که توی خیابونا میخوابن.
اهل سنت کشور اگه دارن بافت جمعیت رو تغییر میدن خب قانون بذارن هیچ شهروند از هر مذهبی بیشتر از مثلا چهار تا بچه یا هر چی دیگه که گذاشتن نیاره.
ولی وضعیت اقتصادی اصلا کشش جمعیت چند برابری ایران رو نداره مگه با فقر و مشکلات شدید در آینده که مثل هند بشیم.

شاید توجیهش اینه که شما وقتی مشکلاتت زیاده بیشتر دعا میکنی و رابطت با خدا خیلی زیاد میشه تا وقتی که در رفاهی. لذا از وظایف جامعه اسلامی فراهم کردن یکچنین زمینه ای هست:))

فروز;918890 نوشت:
این که گاهی بیان میشه به خاطر افزایش جمعیت شیعه، به نظر من توجیه مناسبی نیستش چون یکی این که کیفیت بهتر از کمیت و تولید گله ای هست. الان یهودیت دوازده میلیون بیشتر نیستند ولی قطعا همه تائید میکنند که میتونه در مقایسه با هر کدوم از چند تا دینی که جمعیت چند صد میلیونی یا میلیاردی دارن مهمتر و موثرتر باشه.
بهنظرم پراکندگی جغرافیایی هم مهم باشه تا این که مثل هند فقط دین یه جا متمرکز باشه و مردمش مثل هند اونقدر فقیر باشند که توی خیابونا میخوابن.
اهل سنت کشور اگه دارن بافت جمعیت رو تغییر میدن خب قانون بذارن هیچ شهروند از هر مذهبی بیشتر از مثلا چهار تا بچه یا هر چی دیگه که گذاشتن نیاره.
ولی وضعیت اقتصادی اصلا کشش جمعیت چند برابری ایران رو نداره مگه با فقر و مشکلات شدید در آینده که مثل هند بشیم.

سلام
لازم است . نکاتی را خدمت شما کاربر گرامی عرض کنم !

ایران با داشتن 1 درصد جمعیت جهان فقط حدود 1 دهم درصد از ثروت دنیا را در اختیار دارد !
و جز کشورهایی بادرآمد متوسط رو ب پایین محسوب می شود !
اما
با همین ذخائر عظیم نفتی و گازی و معادن وو
توانایی اداره ملک و ملت را ب شکل شایسته داریم !
اگر با بر نامه ریزی صحیح توسط دولت ها انجام بشود !
اگر جلو ی غارتگران و دزدان بیت المال مسلمین گرفته بشود
اگر حقوق های نجومی قا نونمند بشوند
اگر رانتی و جود نداشته باشد
و توزیع ثروت ب نحوه صحیح انجام بشود
و
اما...

وقتی رشد جمعیتی کاهش پیدا کند . خودی خود کشور را ب سمت و سو چالش های خطرناکی سوق میدهد !
تغییر جمعیت کشور از شیعی ب اهل سنت یکی از خطراتی است !
که کشوری را که مدعی آن هستیم . مملکت صاحب زمان است ! تهدید خواهد کرد !
و
خطر مهمتر ی که کاهش رشد جمعیت ب دنبال دارد
این است
که
جمعیت کشور ب مرور ب یک جمعیت سالخورده و پیر بدیل خواهد شد
که فاقد نیروی جوان نخبه است !

و اولین ضرر آن بدلیل سالخورده و پیر بودن جمعیت کشور تضعیف بنیه دفاعی و نظامی کشور است !

و خطر بعدی
کاهش جمعیت نخبه جوان در کلیه مراکز علمی و دانشگاهی و صنعتی و کشاورزی ووو می باشد
و نیروی ماهر در جامعه است .
مشکلات امروزه کشور مان نتبجه بر نامه هها و طرحهای غلط اتخاذ شده و مصوب و اجرا شده اقتصادی . بر خی مسئولین اجرایی در دولتها می باشد !
چون ایران با دارا بودن ثروت های نفتی و گازی در حد خودش کشوری فقیری هم نیست !


! جالبه همین قدر به سخنان برژینسکی سیاستمدار آمریکا و مشاور سابق امنیت ملی آمریکا در مصاحبه با روز نامه وال استریت ژورنال در مارس 2009 ب دقت توجه کنید !
که بیان کرده است
از فکر کردن ب حمله پیش دستانه علیه تاسیسات هسته ای ایران بپرهيزيد !
و گفت و گو با تهران را حفظ کنید و با لاتر لز همه بازی طولانی مدتی را انجام بدهید .
چون زمان وآمارهای جمعیتی وتغییر نسل در ایران ب نفع نظام حاکم کنونی نیست !!!!!!!!
دقت بفرمائيد!
برای دشمنان کشور مان چقدر این کاهش جمعیت مهم است !
اگر روزی شاهد تغییر بافت جمعیتی اهل تسنن در ایران باشیم
اونوقت
مجلسی خواهیم داشت
با اکثریت اهل تسنن
وزار مان اهل تسنن
استاندارانمان از اهل تسنن
وووووو

[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

باسلام.

فروز;918890 نوشت:
این که گاهی بیان میشه به خاطر افزایش جمعیت شیعه، به نظر من توجیه مناسبی نیستش

ضمن تشکر از حضور شما که البته با همین دو کلمه خط و نوشته کوتاه به مطالب خوبی پرداختید که البته پاسخ خوبی هم میطلبد.

بله دسته بندی شیعه و سنی و آنهم در طول دوره های تاریخی متفاوت و گذشته شاید دسته بندی درست و خوب و منطقی نبود اما بهرحال این بازی از چه وقت و ازکجا شروع شده ، بهرحال شروع شده و لذا وظیفه ماست که ببینیم چه باید بکنیم؟{مسئولان اجرایی}

ابتدا که بدلیل وجود گروهای تندروی ضد تشیع مانند وهابیت و داعش و اینکه کاملا هم مشهود و عیان است که همه یا اکثریت این گروها از خواهران و برادران دینی اهل تسنن ما نیرو و سرباز میگیرند و نه از یهودیت و مسیحیت و غیره{که واقعا هم این جای شرمندگی برای آنان در تاریخ بجا خواهدگذاشت} لذا توجه زیر پوستی و بسیار مخفیانه و محرمانه توسط مسئولان ذیربط به بافت جمعیت درون مذهبی و متعاقبا افزایش بافت جمعیتی مذهبی بسیار حائز اهمیت می امد {که الان نیز بسیار حائز اهمیت میاید یا گردیده اما بدون اینکه به آن دامن بزنیم یا بدون کوچکترین آزار و اذیتی برای هموطنان اهل تسنن}
اما ..؟؟

اما زمانیکه یک رویداد ناخاسته یا غیر قابل پیش بینی برای مسئولان اجرایی یک کشور بوجود می اید{مانند آنچه که بسر ما در دعواهای درون دینی یا مذهبی بوجود آمد} در چنین شرایطی است که مردم ان کشور میتوانند پی به هوش و استعداد سرشار مسئولان اجرایی خود برده که چگونه این رویداد یا بلای سیاسی دشمنان خود را خنثی یا دفع نموده و یا حتی با تیزهوشی بیشتر همان توطئه را تبدیل به یک برگ برنده برای خود نموده و حتی امتیازهای بسیار زیادتری برای ملت خود بدست می اورند.

مثلا در همین رابطه فتنه های درون دینی {اسلامی}{که کار هر کشور و ساستمداری هم بوده برای ما هم یک موقیت بسیار خوبی را بوجود اورد} سیاستمداران و مسئولان و خود ما ملت متوانستیم با درایت و دوراندیشی و یا سیاست و کمی نرمش و گذشت و محبت در مراودات بین المللی ، سیاستمداران منصف و بیطرف یا حتی دوراندیش اروپایی و امریکایی را و با مثال زدن زنده اسرائیل متقاعد و راضی نمایند که ما یا باید به جمعیتی تا 700 ملیون یا نهایتا به بمب اتم دست یابیم.

البته شاید در نگاه اول کاری محال و حتی غیر ممکن بنظر برسد اما در رابطه با بمب اتم واقعا قابل انجام بود.

1 - موقعیت ایران بعنوان یک کشور شیعی و مذهبی و بلکه بعنوان تنها کشور شیعی مذهب جهان در بین خیل یعظیم و حجم عظیمی از کشورها و ملتهای سنی مذهب منطقه ای از یکطرف و ...

2 - و خطر احتمال حمله غافلگیرکننده این حجم عظیم از دشمنان درون دینی {مخصوصا توسط اعراب}در صورت بروز اختلافات عمیق تر و دقیقا مانند آنچه در جشن ملت اسرائیل بسرشان آوردند {که در حین جشن تاسیس کشور خود توسط چندکشورعربی از حمله سوریه و مصر و اردن مورد حمله غافلگیرکننده واقع شدند https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D8%B2_%D8%B9%D8%B1%D8%A8%E2%80%8C%D9%87%D8%A7_%D9%88_%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%84
}
و حتی علاوه بر این دلایل و استدلالها ، دلایل و استدلالهایی دیگر که هریک نیز در همان زمان خودشان کاربرد خواهند داشت یا حتی دلایلی که میتوانستند مصنوعی و ساخته دست خود ما باشند{ازحمله متحدکردن چندکشورمهم و قدرتمند اسلامی با کشورهای اسلامی عربی جهت تنها و مظلوم نشان دادن خود که متاسفانه دنیای سیاست پر است از این بازی ها که طبیعتا هر کشوری برای بقای ملت و عزیزان و ارزشهای خودش و تضمین آینده توام با رفاه و امنیت آنان ، دست به چنین اقداماتی زده که هنوز و همچنان نیز میزنند مانند امریکاییان که ثمره چندین دهه زجر و تلاش و مجاهدت نسلهای گذشته خود را دارند الان با ابرقدرتی خود میچشند که این ابرقدرتی در واقع ثمره تلاش آنان بوده}{یا مثلا همین دولت انگلیس و حمله موشکی چندروز پیش امریکا به سوریه .. واقعا چرا انگلیس باید از اتحادیه اروپا و با اینهمه ضرر و زیانهای بزرگ مالی و جدایی اسکاتلند و ایرلند و از دست دادن دهها امتیاز بزرگ دیگر ، بازهم خواهان خروج یا راضی به خروج از این اتحادیه شود ؟آیا مثلا قرار است خطرات بسیار بزرگی قاره اروپا را تهدیدنماید؟خطراتی بسیار بزرگ و طی چندین سال آینده که انگلیسی ها از همین امروز بفکر محافظت از خود و مردم خود افتاده و لذا تصمیم به خروج از این اتحادیه بزرگ را گرفته اند؟آیا این خطر بزرگ از جانب مسلمانان نخواهدبود؟چرا همزمان با خروج ، نگاهها بسمت سعودی هارفت؟آیا فروش سلاح بهانه و فرع است و مدیریت پرورش وهابیت مهم و اصل؟
یا مثلا حمله موشکی امریکا به سوریه و آنهم دقیقا مصادف با آزمایش موشکی کره شمالی و بازدید رییس جمهور چین از امریکا؟و الانهم ارسال دو ناو جنگی به طرف کره شمالی؟ایا خطر اتمی شدن کره و ژاپن نیز نمیرود؟ یا نهایتا و در غیر اینصورت ، خطرات جرقه یک جنگ بزرگ صلیبی و یا نژادی از یکطرف توسط کره شمالی و از طرف دیگر نیز توسط سعودیها در هر لحظه احساس نمیشود؟}

لذا کشور ما موقعیت بسیار خطرناک و شکننده ای دارد یا پیدا نموده که فقط یکی از آنها جمعیت و حتی بافت جمعیتی آن میباشد که به مرز هشدار و حتی خطر هم رسیده.[/]

[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

با سلام.

عشق امام و ایران;918956 نوشت:
لذا کشور ما موقعیت بسیار خطرناک و شکننده ای دارد یا پیدا نموده که فقط یکی از آنها جمعیت و حتی بافت جمعیتی آن میباشد که به مرز هشدار و حتی خطر هم رسیده.

البته برای مقابله با این خطر و جهت افزایش جمعیت ، ابتدا باید خود مسئولان و دولتهای ما اقدامات منصفانه و بلکه تشویق های یبسیار بزرگی بمورد اجرا بگذارند تا بعد توقع نمایند ملت و مردم انشاا... دست به کار شوند.

[/]

[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

باسلام.

عشق امام و ایران;918962 نوشت:
بنام خدا.

با سلام.

نوشته اصلی توسط عشق امام و ایران
لذا کشور ما موقعیت بسیار خطرناک و شکننده ای دارد یا پیدا نموده که فقط یکی از آنها جمعیت و حتی بافت جمعیتی آن میباشد که به مرز هشدار و حتی خطر هم رسیده.

البته برای مقابله با این خطر و جهت افزایش جمعیت ، ابتدا باید خود مسئولان و دولتهای ما اقدامات منصفانه و بلکه تشویق های یبسیار بزرگی بمورد اجرا بگذارند تا بعد توقع نمایند ملت و مردم انشاا... دست به کار شوند.

در همین رابطه یادم آمد که دولت روسیه نیز برای افزایش جمعیت خود که فعلا حدود 145 ملیون نفر میباشد طرحهای تشویقی خوبی را بمورد اجرا گذاشت.

http://shafaonline.ir/fa/news/107456/%D8%B2%D9%86%DA%AF-%D8%AE%D8%B7%D8%B1-%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%87%D9%83%D8%A7%D9%87%D8%B4-25-%D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%88%D9%86-%D8%B2%D9%86

مشاهده فرمودید که این کشور برای فرزند سوم معادل 8 هزار دلار {معادل 32 ملیون تومان} جایزه نقدی و حتی دادن زمین به مقدار زیاد را در نظر گرفت و انها را اجرا نمود و جمعیت خود را که بعد از فروپاشی شوروی در خطر متوقف شدن بود با چنین طرحهای تشویقی نجات داد.

چنانچه این طرحهای تشویقی در ایران هم بمورد اجرا گذاشته شوند ملت ما هم توانایی اینرا پیدا خواهندنمود که جمعیت خود را به اندازه جمعیت کشور برادر و دوست پاکستان برسانند.

{مطالعه بیشتر}

البته که روسیه همه این موهبتها را باید مدیون رییس جمهوری چون پوتین باشد.

http://irdiplomacy.ir/fa/page/1827/%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF+%D8%B1%D9%88%D8%B3%D9%8A%D9%87+%D8%AF%D8%B1+%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86+%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1+%D9%BE%D9%88%D8%AA%D9%8A%D9%86+%D8%AF%D8%B1+%DA%A9%D8%B1%D9%85%D9%84%D9%8A%D9%86.html

جناب پوتین ابتدا خودش را از درگیری های سیاسی و بین المللی با امریکا کنار کشید و تا چندین سال فقط بفکر ثروت اندوزی دولت و مردمش بود{تا اینکه بعد از اجرای این سیاستها از سال 2000 اینک مجددا رقیبی جدی و مطرح برای امریکا و جهان شده و انگار ان عظمت پیشین خود را بازیافته}[/]

آرمین...;918907 نوشت:
سلام

ایران با داشتن 1 درصد جمعیت جهان فقط حدود 1 دهم درصد از ثروت دنیا را در اختیار دارد !
و جز کشورهایی بادرآمد متوسط

[/I]


سلام.میشه منبعتون مبنی براینکه ۰.۱درصد ثروت دنیا در ایران هست را ذکرکنید.باتشکر

mohsen1990;919431 نوشت:
سلام.میشه منبعتون مبنی براینکه ۰.۱درصد ثروت دنیا در ایران هست را ذکرکنید.باتشکر


با سلام
این مطلب را موسسه تحقیقاتی credit suisseطی گزارش جامعی منتشر نموده بود !
موفق باشید

++Hadi++;918687 نوشت:
سلام استاد بزرگوار

با کمال احترام هم تا حدودی قبول دارم و تا حدودی خیر

از این بابت که همت عمومی لازم است بسیار صحیح است..توقعات بالاست بسیار صحیح است..همه در پی اشرافی گری هستند بسیار صحیح است...فرهنگ های غلط رخنه کرده بسیار صحیح است...با عمل به موازین رهبر معظم انقلاب مشکلات حل می شود بسیار صحیح است...
اما بنده به عنوان یک جوان ایرانی هنوز نتوانسته ام در سن 34 سالگی ازدواج کنم... به خدا توقع خرید خانه ندارم...بلکه برای تامین مسکن اجاره ای هم باید پول پیش آنرا تهیه کنم و همین پول پیش بسیار مساله ساز و سخت است.
پول پیش در منطقه متوسط تهران حدود سی چل تا هشتاد و صد میلیون هست البته نرخ متفاوته... چرا تهران؟ خوب کار و زندگی بنده تهران هست...ولی در هر صورت می بینم فامیل درجه یک بنده در یک کشور آمریکایی برای تحصیل زندگی می کنه و به سادگی بدون چنین وجوهی در خانه نسبتا کوچک داره به اتفاق همسرش زندگی می کنه و اونجا فقط داشتن یک شرایط کاری نرمال و یک ماه حقوق کافی هست تا خونه ای رو اجاره کنید و نیمی از حقوقتون فقط صرف اجاره خونه بشه و نیم دیگه اش رو خرج زندگی که به راحتی راحتی تمام نیازاتونو تامین کنه...حرف همون بستگان درجه یک بنده این هست که همون نیمی از درآمد دانشجویی همسرشون به بهترین وجه جوابگوی نیازهای یک خانواده 5 یا 6 نفره هم هست چه برسه به 2 نفر...به خدا قسم همینه...بنده اعتقادم رو از سر راه نیاوردم که دروغ قسم بخورم...
البته مقایسه اشتباه هست...
ولی در اینجا خود اجاره منزل هم سخته! شهرستانها هم وال... اندکی بهتر هست وگرنه همه جا همینه...
ناامیدانه بودن نظر بنده هم به این جهت است که هر دولتی که عوض شده، در ابتدا شعارهای امیدوار کننده داده شده و نهایتا یا کاری نشده و بدتر شده و یا کاری نیمه کاره شده و با تغییر دولت همان کارهای نصقه نیمه هم خراب شده... تعامل مردم هم در ابتدا شعار هست ولی نهایتا خود مسئولین می برند و می دوزند و مردم هم کاره ای نیستند.
یک بار و دوبار و سه بار و ...نهایتا دیدم کار شاید انجام شده..اما نتیجه مطلوب نداشته و همچنان که بهتر می دانید، نتیجه برای ما مهم است ، خود کار مهم نیست...
بنده به عنوان یک جوان دهه شصتی می بینم دوستان هم نسل زیادی دارم که به نتایج مورد نظرشون (سر و سامان) نرسیدند و هنوز مجردند و مشکل اصلی همه اونها تامین مسکن حتی اجاره ای بود... خرید خانه که پیش کش..


سلام و تشکر@};-

چنانکه گفتیم عوامل مختلفی در بروز این مشکل مؤثر است که فقدان حمایت خانواده، بالا بودن سطح توقعات، اسراف و تجمل گرایی، مهجوریت سبک زندگی دینی و ... بخشی از این عوامل است. بی توجهی یا کم توجهی و یا عدم اهتمام برخی دولتها به مسأله اشتغال و ازدواج جوانان، شعاری عمل کردن، سوء استفاده برخی افراد و جریانات سودجو، آقازاده ها و غیرو، عدم نظارت یا ضعف نظارت بر تقسیم امتیازات شغلی بین همه اقشار، حزب و حزب بازی و عوامل مختلفی از این دست از داخل، بعلاوه فشارها و تحریمات اقتصادی از خارج و ... را نیز نمی توان در بروز چنین مشکلاتی در کشور عزیزمان نادیده گرفت. فلذا بقول معروف "اثبات شیء نفی ما عدا نمی کند" و بعبارتی اگر سخن از بخشی از عوامل کردیم حاکی از این نیست که نقش عوامل دیگر را منتفی می دانیم.

البته گزارشی که شما بیان کردید در همه موارد صادق نیست زیرا در موارد بسیاری عکس آن نیز در مقام واقعیت اتفاق افتاده است، مثلاً جوانانی یا در وضعیت مشابه شما و یا حتی پایین تر از وضعیت شما، با بکارگیری و مدیریت درست نکاتی که گفتیم، تحت تأثیر یکی از همان عوامل، موفق به ازدواج شده و پس از ازدواج، اتفاقاً به همان دلایلی که گفتیم در موقعیت بهتری نیز قرار گرفته اند.

و یا علی فرض اینکه همه دوستان شما (دهه شصتی ها) تا کنون ازدواج نکرده اند نمی تواند دلیل بر نفی و یا رد اهمیت فاکتورهایی که بیان کردیم باشد، چه بسا تعداد زیادی از آنها به همان دلایلی که گفتیم در زمینه ازدواج توفیقی نداشته اند و بسا اصولاً خودشان، عزمی برای ازدواج و تشکیل خانواده ندارند و شرایط دیگری که در خصوص فرد فرد ایشان می تواند متفاوت باشد. ... پس نمی توان در باره همه ایشان یک قضاوت واحد نمود.

در هر صورت، در جهت حل معضلات اساسی اشتغال و مسکن و ازدواج، همگان مسئولند! از حاکمیت و دولت و مجلس و خانواده ها گرفته تا آحاد مردم و مجامع نظارتی، حمایتی و تلاشگران عرصه امور خیریه و ... از اینرو تا یک وفاق و همدلی و همسویی در جامعه ایجاد نشود، گام مؤثری در رفع اساسی مشکل برداشته نخواهد شد.

موفق باشید ...@};-

عشق امام و ایران;918716 نوشت:
از پاسخ خوبتان بسیار ممنون و از جهاتی واقعا راهکار و دلیل خوبی خواهد بود چرا که رشد بی رویه جمعیت به محیط زیست و منابع طبیعی هم لطمه واردکرده و خواهدکرد{و البته باید اینهم در نظر داشت که برای همه کشورها کاربرد نخواهدداشت یا مثلا بگوییم بشرط آنکه مانند برخی کشورهای اروپایی ، ابتدا هم وضعیت نسلهایی که هستند بهبود یابد و هم این کشور از نظر نظامی و ثروت مالی در رتبه ای بسیار بالا قرارداشته باشد که هیچ کشور و دشمنی چشم طمع و تجاوز به آنرا نداشته باشد}

سلام مجدد@};-

لازم بذکر است؛ به مسأله مورد بحث، صرفاً نباید از نگاه مادی و زیست محیطی نگریست، که البته کشور ایران بدلیل موقعیت خوبی که از جهت منابع گوناگون و متنوع مادی که داراست جزو کشورهایی است که اگر از یکسو منابع مادی و خدادادی این ملت، باضافه مدیریت منابع انسانی در مسیر توسعه و پیشرفت در تمام عرصه ها توسط دولتمردان متخصص و متعهد، به خوبی مدیریت و پیگیری شود، و از سوی دیگر ملت و دولت در کنار هم با پیگیری سیاست اقتصاد مقاومتی و بازدارندگی هوشمندانه دست و چشم طمع استکبار جهانی و دشمنان و بدخواهان این ملت را از دست درازی به این کشور قطع کرده و امیدشان را ناامید سازند. ملت ما و همه اقشار جامعه ما، حتی در وضعیت دارا بودن جمعیتی دو برابر وضعیت فعلی نیز قادر است در بهترین، شایسته ترین و باکرامت ترین وضعیت زندگی خودش را اداره کند و چه بسا از بازدهی مناسب تری نیز برخوردار باشد.

بعلاوه، طبق آمارهایی که کارشناسان جامعه ما پس از آن گسست جمعیتی در ایران بدست آوردند بدلیل جایگزینی فرهنگ "فرزند کمتر زندگی بهتر" که در واقع سیاستی مقطعی بود و اما می رفت که به یک سیاست دائمی مبدل شود و این تغییر ذائقه فرهنگی مردم، که سایه سنگین آثار نامیمونش هنوز بر اندیشه عموم مردم سنگینی می کند، جامعه را به سمت و سویی می کشاند که از یکسو خطر پیری جامعه ایران عزیز را موجب می شد و دیری نمی پایید که کشور ما نیز نظیر برخی کشورهای اروپایی فاقد نیروی جوان، فعال، کارا و پویا می شد و از سوی دیگر بدلیل آنکه جامعه دینی ما که واجد یک مکتب مستقل و حق مدارانه مبتنی بر مکتب قرآن و اهل بیت (ع) است با عزم و تلاش و توطئه استکبار جهانی و بدخواهان داخلی بدلیل ضعف و نقصان جمعیتی (پشتوانه عظیم مردمی دینمدار) و اهتمام دیگر مذاهب در وسعت بخشیدن به آمار جمعیتی خود در مقام ضعف و نقصان قرار گرفته، مسیر اضمحلال و انحطاط را طی می نمود.

از اینرو چنانکه رهبر معظم انقلاب امام خامنه ای به این مشکل و معضل توجه نمودند بر همگان (دولت و ملت) فرض است تا به مشکلات و معضلات ناشی از کنترل جمعیت و عزم دشمنان برای ریشه کنی ملت و دولت و فرهنگ اسلامی ایران عزیز توجه نموده و بیش از این بر این سیاست غلط تأکید نورزیده، در نقش مهره دشمنان، بازیچه قرار نگیرند.

موفق باشید ...@};-

آرمین...;919469 نوشت:

با سلام
این مطلب را موسسه تحقیقاتی credit suisseطی گزارش جامعی منتشر نموده بود !
موفق باشید

گشتم نبود.میشه لینکشو بفرستین.

[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

باسلام.

عشق امام و ایران;917421 نوشت:
چرا مردم ما یا در واقع خود ما ایرانی ها اینهمه بطرف بی فرزندی یا فرزند کمتر گرایش پیدا نموده ایم؟

البته نظر خود من در این مورد یا علت بی فرزندی و یا فرزند کمتر نیز بر میگردد به دو اصل زاینده زندگی ماده.

و البته در یک تاپیک دیگر هم اشاره کردم که حداقل تعداد فرزندان نبایست کمتر از 4 فرزند آنهم 2 پسر و 2 دختر باشند که حتی همه انها به سن بلوغ هم برسند و ازدواج هم نموده و همه نیز صاحب فرزندان دیگر که این درواقع روال طبیعی زاد و ولد در ایران بوده و خواهدبود که در اینصورت است که همچنان نامهای مقدس دایی و خاله و عمه و عمو زنده خواهندبود چه درغیر اینصورت که دیگر هیچ اثر و آثاری از این بزرگواران عزیز بجا نخواهدماند مگر در فیلمها و داستانها و تاریخ {و البته شاید هم بصورت نمادین در موزه ها}

مورد بعدی هم :

{البته یکی هم الان یادم آمد پرسیدم چرا ازدواج نمیکنید؟
پاسخ داند میترسم هم خودم و هم فرزندانم ایدز بگیرییم!}

خوب بهرحال اینهم یک دلیل بود که گفتم ذکرشود بد نیست و ..

و البته دلیلش بر میگردد به همان زمانی که خیلی در مورد ایدز صحبت میشد که بنوعی علاوه بر اینکه زنگ خطری شد که بیداری و هوشیاری بدنبال داشت متاسفانه ترس و دلهره هم تا حدودی در پی داشت مخصوصا آنجا که اعلام شد افراد سالمی نیز مصون نبوده اند و ..
{و البته خدا میداند چه بازی زیرکانه ای بود که دنیای نظامی غرب تحت عنوان یک بیماری جدیدالتاسیس بنام ایدز و در زیر پوشش دستگاههای تحقیقاتی میکروب شناسی و مبارزه با یک میکروب و ویروس و بعد هم کارهای انسانی وبشر دوستانه براه انداختند که حالا چه اهدافی در ذهن داشتند فقط خودشان و خدا میدانند..اما من که بشخصه معتقد بودم و هستم هرچه بود زیر سر خودشان و جهت رسیدن به یک ابزارجنگی میکروبی فراپیشرفته بود که اتفاقا فکر میکنم به اهدافشان هم رسیده باشند و البته این نشان از ضعف اکثریت ما ایرانیان دارد که از علم کافی جهت مقابله با دشمنان بسیار فهیم و ورزیده برون دینی خود برخوردار نمیباشیم و فقط میتوانیم شعاربدهیم و حرف بزنیم و دشمنان خود را نزد خود و سایرین و همگان ضعیف و ناتوان جلوه دهیم که این نمونه زنگ خطر عدم تداوم نسل فقط یکی از هزاران بلایی بود که بر سرمان آورده اند و ما هنوز در خوابی عمیق مانده ایم که خدا میداند شاید بعدی ها بعدها مثل این یکی صدایشان در بیایند}

ادامه ...[/]

نگار70;918457 نوشت:
کلا این برادرمون یه چیزیی میگه الان فرزند اوردن بیشتر خطر دارد @};-

سلام
اگر رشد جمعیتی کاهش پیدا کند !
کشور و جامعه می شود
یک جامعه پیر و فرسوده
باید در هر کوی و برزن یک خانه سالمندان افتتاح شود !
بعد

در خانوادههای تک فرزندی
باعث می شود
فرزندان بی مسئولیت و خود محور و فرد گرا بار بیایند !
ودر ورود ب جامعه و تعام
ل با افراد با مشکلات جدی روبرو بشوند !
اساسا
در چنین جامعه ای
شور و نشاط و فعال بودن دیگر و جود ندارد !
این طرح
یکی از اشتباه ترین بر نامه ها و سیاست های اتخاذ شده در یکی از دولت های گذشته بوده است !
که مث سیاست های اقتصادی اش طرحی بدون بر نامه و کارشناسایی شده بوده است !
و
...

[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

باسلام/

مشکور;919499 نوشت:
از اینرو چنانکه رهبر معظم انقلاب امام خامنه ای به این مشکل و معضل توجه نمودند بر همگان (دولت و ملت) فرض است تا به مشکلات و معضلات ناشی از کنترل جمعیت و عزم دشمنان برای ریشه کنی ملت و دولت و فرهنگ اسلامی ایران عزیز توجه نموده

اگر این مشکلات و معضلات {عدم باروری نسل ایرانی یا پیروان تشیع و یا همان کنترل و قلت جمعیت این دو} اکثرا یا بیشتر انها ، مشکلات اقتصادی و معیشتی ما ملت {یا ملت ما} باشن چه؟

اگر ریشه این مشکلات اقتصادی ما ملت {یا ملت ما} در دستان خارجی ها یا دشمنان ما و عدم ارتباط دوستانه با آنان باشد چه؟

آیا ما مردم و همه گروهای انقلابی و مخصوصا اصولگراها و اصلاح طلبها حاضر هستند بخاطر درخواست رهبر عزیزمان مبنی بر شناسایی این معضل یا توجه بدان و سپس برطرف نمودن آن ، از دشمنی و رقابت خود دست بردارند و ...؟؟؟

و یا در نهایت برای حل مشکلات اقتصادی و بعد جمعیتی ملت ایران و مذهب تشیع از یکطرف و همچنین لبیک به درخواست رهبر عزیزمان مبنی بر ازدیادجمعیت نسل ایرانی و پیروان مذهب تشیع از طرف دیگر و البته میان اینهمه دشمنان درون دینی مانند طالبان و وهابیت و داعش و القائده و غیره آیا این دوگروه حاضر خواهندبود دست دوستی بسوی حتی دشمنان خود دراز نموده و با این دشمنان ، دوستی و ارتباط دوستانه برقرار نمایند تا ابتدا مشکلات اقتصادی و معیشتی ملت و سپس مشکلات جمعیتی ایرانی و یا پیروان مذهب تشیع برطرف گردند؟

{منظور این است که معلوم شود آیا ما ملت فقط اهل شعارهستیم که میگوییم سرباز رهبر هستیم یا اگر پا بدهد اهل عمل هم خواهیم بود؟>>حتی اگر این عمل ، علیرغم میل باطنی ما و شعارها و خواستهای اولیه ما بر علیه دشمنانمان هم باشند؟}

{البته اینهم درست که برخی ممکن است معتقد باشند که خود رهبر ما هم دارای همین شعارها و علائق بوده اند اما من حتی یک درصد معنقدم یا سوال میکنم که شاید خود ایشان تحقیق نموده و متوجه این واقعیت شده باشند که همه یا اکثر این بدبختی ها و مشکلات ملت ما و مذهب تشیع ممکن است از وجود همین ابراز دشمنی ها و یا مشکلات اقتصادی و معیشتی سرچشمه گرفته که خواهان برطرف شدن این مشکلات و معضلات مربوط به ان شده اند؟چرا که شاید برای ایشان ابتدا ازدیاد نسل ایرانی و پیروان مذهب تشیع در این دوران پر خشونت دشمنی های درون دینی مهمتر از ابتدا دشمنی ها و یا ابراز دشمنی ها با دیگران بوده یا باشد؟}[/]

کارگر فهیم;926372 نوشت:
اگر این مشکلات و معضلات {عدم باروری نسل ایرانی یا پیروان تشیع و یا همان کنترل و قلت جمعیت این دو} اکثرا یا بیشتر انها ، مشکلات اقتصادی و معیشتی ما ملت {یا ملت ما} باشن چه؟

اگر ریشه این مشکلات اقتصادی ما ملت {یا ملت ما} در دستان خارجی ها یا دشمنان ما و عدم ارتباط دوستانه با آنان باشد چه؟

آیا ما مردم و همه گروهای انقلابی و مخصوصا اصولگراها و اصلاح طلبها حاضر هستند بخاطر درخواست رهبر عزیزمان مبنی بر شناسایی این معضل یا توجه بدان و سپس برطرف نمودن آن ، از دشمنی و رقابت خود دست بردارند و ...؟؟؟

و یا در نهایت برای حل مشکلات اقتصادی و بعد جمعیتی ملت ایران و مذهب تشیع از یکطرف و همچنین لبیک به درخواست رهبر عزیزمان مبنی بر ازدیادجمعیت نسل ایرانی و پیروان مذهب تشیع از طرف دیگر و البته میان اینهمه دشمنان درون دینی مانند طالبان و وهابیت و داعش و القائده و غیره آیا این دوگروه حاضر خواهندبود دست دوستی بسوی حتی دشمنان خود دراز نموده و با این دشمنان ، دوستی و ارتباط دوستانه برقرار نمایند تا ابتدا مشکلات اقتصادی و معیشتی ملت و سپس مشکلات جمعیتی ایرانی و یا پیروان مذهب تشیع برطرف گردند؟

{منظور این است که معلوم شود آیا ما ملت فقط اهل شعارهستیم که میگوییم سرباز رهبر هستیم یا اگر پا بدهد اهل عمل هم خواهیم بود؟>>حتی اگر این عمل ، علیرغم میل باطنی ما و شعارها و خواستهای اولیه ما بر علیه دشمنانمان هم باشند؟}

{البته اینهم درست که برخی ممکن است معتقد باشند که خود رهبر ما هم دارای همین شعارها و علائق بوده اند اما من حتی یک درصد معنقدم یا سوال میکنم که شاید خود ایشان تحقیق نموده و متوجه این واقعیت شده باشند که همه یا اکثر این بدبختی ها و مشکلات ملت ما و مذهب تشیع ممکن است از وجود همین ابراز دشمنی ها و یا مشکلات اقتصادی و معیشتی سرچشمه گرفته که خواهان برطرف شدن این مشکلات و معضلات مربوط به ان شده اند؟چرا که شاید برای ایشان ابتدا ازدیاد نسل ایرانی و پیروان مذهب تشیع در این دوران پر خشونت دشمنی های درون دینی مهمتر از ابتدا دشمنی ها و یا ابراز دشمنی ها با دیگران بوده یا باشد؟}


سلام و ادب@};-

قطعاً این مشکلات ریشه در ضعف ایمان و اعتقاد و توکل به خدا دارد، زیرا ترس از روزی و اقتصاد و تدبیر معیشت فرزندان امری بوده که در گذشته و تاریخ اسلام نیز مطرح بوده و به همین خاطر بسیاری فرزندانشان را از ترس ناتوانی در تأمین معاش می کشتند و خداوند در نفی آن فرهنگ ننگین می فرماید: [=book antiqua]"وَ لاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِيَّاكُم إنَّ قَتْلَهُمْ كَانَ خِطْءًا كَبِيرًا ﴿اسراء، 31﴾ و از بیم تنگدستى فرزندان خود را مکشید .ماییم که به آنها و شما روزى مى بخشیم .آرى ، کشتن آنان همواره خطایى بزرگ است." از اینرو مواردی که اشاره فرمودید، از دایره این نگرانی خارج شده و غیروارد هستند.

بی شک اگر مؤمنان و جامعه ایمانی به دین و دستورات دین و رعایت تقوا بازگردند، درهای خیر و برکت و رشد و توسعه من جمیع جهات برویشان باز خواهد شد، چنانکه وعده حق خداوند چنین است. قوله کریم: [=book antiqua]«وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکنْ کذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یکسِبُونَ؛(اعراف، 96) و اگر اهل شهرها و آبادی ها ایمان می آوردند و تقوا پیشه می کردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها می گشودیم؛ ولی (آنها حق را) تکذیب کردند؛ ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم.»
بر خلاف نظر شما دین، راه حل رفع مشکلات جامعه اسلامی را ایمان و تقوا و تلاش و کوشش و گردآمدن حول کلمه توحید و اعتصام به خدا و وحدت و وفاق و همدلی امت اسلامی می داند و از دوستی و نزدیک شدن به دشمنان دین و ملت نهی می کند، چگونه شما دوستی و نزدیک شدن و اعتماد به دشمنان قسم خورده اسلام و مسلمانان را راه رفع مشکلات می شمارید؟

بله بدون شک، اگر اهل ایمان و مدعیان مسلمانی با هر اندیشه و سلیقه ای (اصولگرا و اصلاح طلب) دست در دست هم داده و اختلافات را کنار نهاد و بر اشتراکات بیشماری که دارند انگشت نهاده و با وحدت و همدلی زیر سایه چتر ولایت و رهبری گردآیند، نشانه های توفیق و بهروزی و رشد و تعالی در همه جنبه های حکومت را به لطف و عنایات حقتعالی مشاهده خواهیم کرد.

بزرگوار چگونه پیشنهاد دوستی با دشمنان خارجی را در برابر دشمنان درونی (وهابیت، داعش و ...) می دهید، در حالیکه واقفید که این قبیل دشمنان داخلی ساخته و پرداخته و داخل در توطئه دشمنان خارجی و نظام استکباری هستند و توسط انها برای ایجاد اختلاف در بین مسلمانان و براندازی اسلام ایجاد و حمایت می شوند؟

آیا معتقدید پیروی از رهبری که همیشه تأکیدشان بر پایداری و استقامت بر اصول و آرمانها و ارزشهای اسلامی و اصرار ورزیدن بر شعارها و اهداف اصلی انقلاب است، این است که دست از شعارها، اهداف، اصول، آرمانها و ارزشهای انقلاب برداریم و برای رسیدن به برخی توفیق های مقطعی دست دوستی به دشمن بدهیم و علیرغم میل باطنی مان برای برون رفت از مشکلات، به اصول انقلاب پشت کنیم، از ظلم ستیزی دست برداریم و برای مدتی هرچند کوتاه، دست از حمایت مظلومان عالم برداریم و دوشادوش ظالمان با ایشان همسویی کنیم؟

برداشت شما از سفارش رهبری بر توجه جامعه به ازدیاد نسل و تعطیلی طرح موقتی کنترل جمعیت، نادرست است، سفارش ایشان به این مسأله حیاتی از انجایی ناشی شد که خطر آثار کنترل جمعیت را برای کشور اسلامی و شیعی احساس کردند، طرحی که قرار بود بصورت موقتی و مقطعی باشد با غفلت مسئولان و البته توجه و حمایت دشمنان داشت به یک بحران برای جامعه ما تبدیل می شود و اگر پیشگیری نمی شد چه بسا آسیبهای ان خیلی زود همه شئون جامعه ما را فرا می گرفت. و جامعه اسلامی و شیعی از ذخائر انسانی و نیروی جوان و شاداب و پرنشاط که سرمایه های اینده این نظام و مملکت اند تهی می شد، در حالیکه دیگران از همین خلاء با ازدیاد نسل، به نفع خودشان بهره ها می بردند. اشاره رهبری به این خطر بدین معنا نیست که باید دست به دشمن بدهیم و مشکلات اقتصادی مان را از گذر دشمنان مان مرتفع سازیم تا مردم با خیال راحت، فقط و فقط به ازدیاد نسل بپردازند؟!

موفق باشید ...@};-

سلام، موضوع تاپیک خیلی جالبه
اما قبل از این بحث ها باید ببینیم آیا اوضاع مردم و به خصوص جوون ها چطوره؟ من که فکر می کنم اگه امید به زندگی وجود داشته باشه تمایل به ادامه ی نسل هم بیشتر میشه اما بیشتر جوون ها اینطور نیستن
من خودم به پوچی رسیدم، حتی همه اش به پدر و مادرم می گم چرا من رو به دنیا آوردید؟ ای کاش اصلن در این دنیا متولد نمیشدم، اول از همه باید اطمینان داشته باشیم فرزند ما در آینده شرایط خوب و آرامش خواهد داشت یا خیر؟ وگرنه یک نفر دیگه هم به این زندگی سخت اضافه کردیم و اون هم باید سختی بکشه
مثل خودمون

[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

باسلام.

مشکور;926392 نوشت:
سلام و ادب

و عرض ادب متقابل.

مشکور;926392 نوشت:
قطعاً این مشکلات ریشه در ضعف ایمان و اعتقاد و توکل به خدا دارد

بله فرمایش شما کاملا صحیح میباشد اما نه در مورد ایران که مدعی بهترین دین و کاملترین مذهب میباشیم .

مشکور;926392 نوشت:
زیرا ترس از روزی و اقتصاد و تدبیر معیشت فرزندان امری بوده که در گذشته و تاریخ اسلام نیز مطرح بوده و به همین خاطر بسیاری فرزندانشان را از ترس ناتوانی در تأمین معاش می کشتند و خداوند در نفی آن فرهنگ ننگین می فرماید: "وَ لاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِيَّاكُم إنَّ قَتْلَهُمْ كَانَ خِطْءًا كَبِيرًا ﴿اسراء، 31﴾ و از بیم تنگدستى فرزندان خود را مکشید .ماییم که به آنها و شما روزى مى بخشیم .آرى ، کشتن آنان همواره خطایى بزرگ است."

واقعا یک زمانی منم فکرمیکردم چه ادمهای کم شعوری بودند که فرزندان معصوم و بی دفاع خود را بخاطر مشکلات اقتصادی میکشتند اما الان دیگه با دیدن و شنیدن داستانهای واقعی در نشریات و رسانه ها در همین عصر و دوران دیگه آنانرا مورد تمسخر و شماتت قرار نمیدهم.

اما در مورد رزق و روزی هم من معتقد نیستم که هر که نان دهد دندان هم دهد{یا برعکس و درست تر: هرکه دندان دهد نان هم دهد}چرا که من بسیار مادران بی بضاعت را دیدم که از بی شوهری یا بیکاری شوهر و عدم پشتوانه مالی و پشتیبانی اطرافیان ، نان شب هم نداشتند و لذا شیر و غذایی هم نداشتند که به فرزندان معصوم خود بدهند و لذا مجبور شده اند بر سر چهارراههای شهرهایمان به گدایی برای لقمه ای نان و غذای فرزند دلبند و معصوم خود بپردازند{که البته همین راه معاش را هم ما مردم با انواع ایراد گرفتن و اینکه چهره شهرمان زشت و نازیبا میشود از این در واقع هموطنان و همدینان و هم مذهبان شیعی خود سلب نمودیم که مبادا ابروی شهر کم ترافیک و بسیار زیبایمان قدری کج شود.

لذا سوال من این است که ایا دیدن یا شنیدن چنین صحنه ها و داستانهایی {و یا صحنه ها و داستانهایی از این دست} نمیتوانند بمرور شهروندان ایرانی و مسلمان و شیعی و انقلابی را از زاد و ولد استاندارد خودش{4 تا8 فرزند} دور یا حتی نگران نماید و یا حتی عده ای پیش خود بگویند با اینهمه درگیری جناح ها و فراز و نشیبهای بیش از اندازه مملکت ما ، واقعا چه تضمینی وجود دارد که آینده فرزندان دلبند ما و یا حتی خود ما نیز بر اثر جنگ و قحطی و هزار و یک درد بادرمان و بی درمان دیگر اینچنین تاسفبار و ناخوشایند نگردد؟{فقط کار یک لحظه خداوند و یا دست تقدیر خواهدبود که شما را از آن بالا و یا حتی خیلی بالاها به زیر کشد؟}{ و یک اندیشمند بزرگ چه زیبا و پرمحتوا فرمودند که تاریخ معلم انسانهاست اگر بفهمیم که منظور ایشان چه بوده}[/]

[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

باسلام.

کارگر فهیم;926483 نوشت:
{فقط کار یک لحظه خداوند و یا دست تقدیر خواهدبود که شما را از آن بالا و یا حتی خیلی بالاها به زیر کشد؟}

منظور از این شما یعنی همه کسانیکه اعتقادی به اینکه ممکن است جای گرم و نرمشان با جای سرد و نمناک یک فقیر عوض گردد خواهدبود و لذا اینجا یک شخص منظور نمیباشد بلکه چنین اخلاق و طرز فکری میباشد که باید قدرک درک خود را تقویت نموده و آنرا بالاتر ببرد و ...

مشکور;926392 نوشت:
بی شک اگر مؤمنان و جامعه ایمانی به دین و دستورات دین و رعایت تقوا بازگردند،

اینجا سوال است که اگر منظور از بازگشت جامعه دینی ، در واقع جامعه ایرانی ست که این جامعه چندین سال متوالی بدست رسانه ملی و تحت تاثیر انواع تبلیغات روحانیون بزرگوار دینی و مذهبی بودند پس چرا الان از همه یا اکثر این موازین و درس اخلاقها رویگردان شده باشند که بگوییم باز گردند؟

آیا این بدان معنا نیست که قدری تندروی ها زیاد بوده که حتی فرصت کمی شاد بودن را به مردم زیر دست خود نداده ایم که بمجض بدست آوردن موقعیت به این دین و مذهب و انقلاب و خواسته هایش پشت کردند؟

یعنی چرا ما مردم نباید بتوانیم قدری توازن را برقرار نماییم؟

در مورد حجاب و در مورد فیلم و سریال و اذان و نمار و تولید مثل و حفظ محیط زیست و منابع طبیعی و قدرت و ریاست و ...

و کلا ببینید چه کسی میتواند در یک موقعیت خوب باشد اما در هنگام نقد شدن قدرت تحمل و نقدپذیری را داشته باشد؟

{قصد ندارم که بگویم مانند همین الان که گروه دوم که همواره خودشان شعار نقدپذیری سر میدادند با کمی ایرادگیری از طرف گروه اول در مورد حلالیت آرای مردم چه سر و صدایی برپا داشته و حاضر به قدری نقدپذیری نمیباشند و لذا نتیجه گیری این شود که همه ما انسانها در هنگام در دست داشتن قدرت و عدم احساس خطر از زیر بار همه شعارهای خوب اینچنینی شانه خالی خواهیم کرد}

مشکور;926392 نوشت:
برخلاف نظر شما دین، راه حل رفع مشکلات جامعه اسلامی را ایمان و تقوا و تلاش و کوشش و گردآمدن حول کلمه توحید و اعتصام به خدا و وحدت و وفاق و همدلی امت اسلامی می داند

خیر در این مورد اشتباه میکنید و بلکه دقیقا نظر من هم همین است و منهم نظرم این است که دین و اخلاق خوب و پسندیده و انسانی میتوانند همه معضلات و مشکلات یک انسان و یک جامعه را برطرف نماید.
سوال این است که چرا در مورد جامعه ما که از بعد از انقلاب شاهد درسهای اخلاق بسیاری از جانب روحانیون دینی و مذهبی بودیم نتوانست موفق باشد؟

و لذا من بشخصه رسیدم به اینجا که دشمنی ما با همه یا اکثر کشورها و در واقع بندگان خدا باعث این فقر و فلاکت و مشکلات و معضلات برای ما مردم و ملت و حاکمیت گردیده که بازهم معتقدم اگر همچنان لجبازی نموده و این راه اشتباه را همچنان ادامه دهیم چیزی غیر از نابودی انقلاب و دین اسلام و مذهب تشیع و تکه تکه شدن ایران عاید ما و فرزندان ما نخواهد شد.

مشکور;926392 نوشت:
چگونه شما دوستی و نزدیک شدن و اعتماد به دشمنان قسم خورده اسلام و مسلمانان را راه رفع مشکلات می شمارید؟

ببخشید جناب استاد اما شما ابتدا دشمنی این دشمنان را برای من و امثال من ثابت نمایید بعد منهم قبول کنم که این راه یا پیشنهاد اشتباه میباشد که نباید با جهان تعامل و دوستی و رابطه خوب داشته باشیم.

مشکور;926392 نوشت:
بزرگوار چگونه پیشنهاد دوستی با دشمنان خارجی را در برابر دشمنان درونی (وهابیت، داعش و ...) می دهید

به این دلیل که با یک دست نمیشود چند هندوانه را با هم برداشت.

بهرحال ما یا باید با دشمنان برون دینی مبارزه نماییم که در اینصورت باید تلاش نماییم با دشمنان درون دینی دوستی نماییم یا برعکس.

حالا من چون اینقدرها که از دشمنی دشمنان درون دینی شنیده ام که از دشمنان برون دینی نشنیده ام لذا پیشنهاد دادم برای سرکوب نمودن دشمنان درون دینی صلاح در این است که با دشمنان برون دینی فعلا تعامل و دوستی نماییم{و اگر شما یا هر بزرگوار دیگری نظر و پیشنهادی بهتر از این دارید لطفا بیان نمایید}

مشکور;926392 نوشت:
در حالیکه واقفید که این قبیل دشمنان داخلی ساخته و پرداخته و داخل در توطئه دشمنان خارجی و نظام استکباری هستند و توسط انها برای ایجاد اختلاف در بین مسلمانان و براندازی اسلام ایجاد و حمایت می شوند؟

بهرحال مگر برادران و خواهران دینی ما بی عقل و بی شعورند؟

یعنی هرکس امد به ایشان گفت برادر و خواهر مسلمان شیعه مذهب خودت را بکش این فرد باید بیاید بکشد؟

مگر خودشان عقل و شعور ندارد که ببینند این کار ، کار درستی نیست و باید در قیامت پاسخگو باشند؟[/]

بنام خدا.

باسلام.

مشکور;926392 نوشت:
آیا معتقدید پیروی از رهبری که همیشه تأکیدشان بر پایداری و استقامت بر اصول و آرمانها و ارزشهای اسلامی و اصرار ورزیدن بر شعارها و اهداف اصلی انقلاب است، این است که دست از شعارها، اهداف، اصول، آرمانها و ارزشهای انقلاب برداریم و

خیر من همان ابتدا عرض کردم که اگر روزی رهبر عزیزمان اینرا بخواهند و لذا گفتم اگر روزی پا دهد ...

مثلا من الان برای خودم یک سوال پیش امده.

{البته ابتدا پیش سوال یا مقدمه سوال اصلی}

اگر روزی ما ملت به این نقطه برسیم یا رسیدیم که برخی عقاید و شعارهایمان در برخی جاها یا لحظه ها اشتباه بوده واقعا چه باید بکنیم؟

حالا این در مورد ما مردم عادی شاید کمی آسان تر باشد اما در مورد رهبران دینی و مذهبی و مخصوصا رهبر عزیز ما که میلیونها عاشق دارند واقعا چگونه یا به چه صورت خواهدبود؟

مثلا اگر روزی رهبرعزیز ما نیز به این نقطه رسیدند یا برسند چه پیش خواهد امد یا چه خواهدشد؟یا مثلا اگر قصد نمایند از برخی مواضع قبلی خود و بهرئلیل برگردند ایا میتوانند؟چگونه؟

چون رهبر عزیز ما مثل ما مردم عادی نیستند که مثلا 5 یا 100 یا 1000 یا نهایتا یک میلیون عاشق و خاطرخواه داشته باشند بلکه خاطرخواهان و عاشقان ایشان میلیونی و جهانی میباشند خوب حالا اگر روزی روزگاری ایشان هم به این نقطه رسیدیدند یا برسند که ممکن است در فلان مسئله یا فلان موضوع یا فلان شعار یا فلان راه یا فلان برنامه ، اشتباه رفته ایم واقعا چگونه میتوانند اینرا ابتدا بخود و سپس به ما مردم عادی ومهمتر ، خاطرخواهان و عاشقان خود بقبولانند؟{ آنهم با وجود دشمنان بیشماری که احتمالا منتظر چنین اعترافاتی هم هستند؟}{البته از جهاتی هم فکر نمیکنم که اگر یک رهبر سیاسی یا مذهبی راست و صادقانه یا صاف و صادقانه و همراه با قبول شجاعانه آن راه اشتباه یا شکست و مخصوصا مواردی که میتوانند شامل مرور زمان هم بشوند ، کسی بخواهد سوء استفاده انسانی ویا اخلاقی از آن بنماید حتی اگر دشمن باشد و یا حتی دشمنان}

بهرحال اینهم برای خودش مسئله و مشکلی خواهدبود که واقعا انسانها در چنین لحظاتی چه باید بکنند یا چه خواهندکرد؟

در مورد صبوری در مواجهه با مشکلات و مصائب و فقر{که من درتاپیک اتحاداصلاح طلبان و اصولگراها هم بنوعی به آن اشاره داشتم} برخی ها تازگی ها {و البته مخصوصا بعد از حقوقهای نجومی} میگفتند یا معتقد بودند که چرا همواره از ما ملت میخواهند در مقابل مصائب و مشکلات استقامت نشان دهیم اما خودشان باید در این جامعه اسلامی و استکبارستیز ، بالای 30 و 40 و 90 میلیون حقوقشان باشد و آیا این در جامعه اسلامی که از مردم عادی و قشر بیکار و فقرزده میخواهند در مقابل فشارهای دشمنان و انواع تحریمهای اقتصادی صبوری پیشه نمایند نوعی ظلم یا زورگویی نیست؟و ایا این عده که خودشان و خانواده و عزیزانشان در رفاه مالی و مادی دنیایی قرار دارند آیا لیاقت دعوت کردن ملت به صبوری و تحمل مشکلات اقتصادی را دارند؟و ایا این عده نباید بفکر ابروی رهبر عزیز ما و نظام الهی و انقلابی ما باشند که در چنین شرایط بس بغرنجی چنین حقوقها و دستمزدهای کلانی بگیرند و بعد هم از ما مردم فقر زده که همه بنوعی همه زندگی هایمان بخاطر همین مسئله فقر و مشکلات بیشمار ناشی از آن ، فنا و فدا شده بخواهند که در مقابل مشکلات اقتصادی صبوری کنیم؟

در مورد دشمنی ها هم برخی معتقدند که ضرباتی که ایران و تشیع از جانب کشورهای همسایه و همجوار دور و نزدیک {و مخصوصا کشورهای عربی وهابی پرور} میخورد از جانب کشورهای کمی دورتر، یا نمیخورد یا بسیار کمتر خواهدبود.

لذا کنترل جمعیت بواقع چه بسا یا واقعا آرزوی غربیان نبوده ویا در واقع قبل یا بعد از آنان نیز چه بسا آرزوی قلبی هم دینانی مانند سعودی ها هم بوده که اینک هم دارند کمبود نصف جمعیت خودشان نسبت بما را با خرید انواع سلاح های بسیار مدرن و پیشرفته امریکایی و انگلیسی جبران مینمایند که این بنظر من بنوعی زنگ خطرجدی خواهد بود برای آینده تیره و تار دنیا ومخصوصا ایران و حتی انقلاب ما که لذا کمبود نسل آوری شیعه را صد چندان نموده و چنانچه فکری اساسی برای رفع آن نگردد بازهم خواهد نمود{که بهمین دلیل هم گفتم بهرحال باید یا با دشمنان درون دینی دوستی برقرار نمود یا نهایتا با دشمنان برون دینی که البته نظر من ...؟؟}

البته بستگی دارد اما ترجیحا از نظر دینی دوستی با دشمنان درون دینی اما از لحاظ سیاسی و اقتصادی و پیشرفت و اقتدار فعلا دوستی با غربیان و مخصوصا امریکا برای ما ملت و انقلاب ما و مذهب ما میتواند منفعت های بسیار زیادتری بهمراه داشته باشد و حتی طی 20 سال اینده نسل شیعی ایرانی را به 180 تا 200 میلیون افزایش دهد که همگی نیز در ناز و نعمت و از نظر اخلاقی و مذهبی نیز بسیار مومن و متعهد بزرگ و تربیت شوند.

[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

باسلام.

مشکور;926392 نوشت:
و برای رسیدن به برخی توفیق های مقطعی دست دوستی به دشمن بدهیم و علیرغم میل باطنی مان برای برون رفت از مشکلات،

اما کمبود نسل یا ازدیاد نسل بنظر من البته مسئله چندان کوچک و کمی نمیباشد و بلکه همین تعداد جمعیت بسیار زیاد میباشند که ایران اسلامی و انقلابی را از هجوم برخی دشمنان محافظت نموده و ..

و ملاحظه میفرمایید که این نمیتواند توفیقات مقطعی و کم ارزش تلقی شود و بلکه برعکس ، با وجود حکومتی دینی و مذهبی تداوم نسل ایرانی و شیعی باید همواره و همیشه ادامه داشته باشد.

مشکور;926392 نوشت:
و علیرغم میل باطنی مان برای برون رفت از مشکلات، به اصول انقلاب پشت کنیم

خیر {البته بستگی دارد که تا این اصول چه باشند؟یا میزان ضرر و سود انها چه بوده باشند}

اگر این اصول {یا حداقل برخی از آنها} اشتباه بوده باشند یا حداقل برخی از انها مقطعی و لحظه بوده باشند که الان میبایست شامل مرور زمان گردند اما نشدند یا برخی دیگر آنچنان تند و زیان بار بوده اند که وضعیت ملت شیعه مذهب ایرانی را به اینجا رسانده ، چه؟آیا شما بازهم معتقدید همه اینها باید جزو اصول اصلی انقلاب همچنان باقی بمانند؟

در ضمن ملاحظه و توجه داشته باشید که در مورد دشمنان ایران و انقلاب و تشیع هم شما نیز دارید اشتباه میکنید و بلکه اینقدری که ما از دشمنان درون دینی خود لطمه دیده یا خوردیم از دشمنان برون دینی {البته با توجه به قدرتهایی که در اختیار داشتند اما از همه انها استفاده ننمودند} لطمه چندانی ندیده و نخوردیم>>در حالیکه اگر همین قدرتها و توانایی ها و نفوذها مثلا در اختیار سعودی ها بودند مطمئن باشید فاجعه ای که در عراق و سوریه نسبت به تشیع شد در ایران هم اتفاق می افتاد{شک نداشته باشید}

در ضمن ما ایرانیان باهوش نباید کمبود نسل خود و خریدهای تسلیحاتی بسیار کلان امروز سعودی ها را دست کم بگیریم و لذا بنظر من همه ما مردم و علاقمندان و عاشقان رهبری باید به ایشان اجازه دهیم که ایشان خودشان در نهایت آزادانه و بدون اینکه تحت تاثیر افکار و نوشتارها و نظرات برخی از ما ملت تندرو قرار بگیرند تصمیم نهایی خودشان را بگیرند که ایجاد ارتباط و دوستی با غربیان و امریکا برای آینده ایران و تشیع و انقلاب بهتر خواهدبود یا دشمنان تندرو وهابی پرور ضد تشیع که بسیار زیرکانه کار میکنند؟{که گویا رهبر فهیم ما هم از این خریدهای کلان سعودی ها متوجه خطرات آتی برای انقلاب و ایران شده و لذا عربستان را گاو شیرده خطاب فرموده اند که بنظر من همه کشورهای مسلمان و مخصوصا کشورهای معارض و داعش پرور باید از عملکرد ما ملت و مسئولان ما بدانند که برای ما ایرانیان کار چندان مشکلی نخواهدبود که برای منافع درازمدت خود با کشورهای غربی و حتی امریکاییان و حتی ترامپ تندرو هم دوستی و ارتباط برقرار نماییم و چنین نباشد که شاه سعودی گمان ببرد با دعوت همه کشورهای جهان اسلام بغیر از ایران ، باب دوستی خود با امریکا را تمام و کمال به نفع خود باز کرده و دیگر هیچ دربی برای ایران باقی نمانده یا نگذاشته.[/]

Freeman;926412 نوشت:
سلام، موضوع تاپیک خیلی جالبه
اما قبل از این بحث ها باید ببینیم آیا اوضاع مردم و به خصوص جوون ها چطوره؟ من که فکر می کنم اگه امید به زندگی وجود داشته باشه تمایل به ادامه ی نسل هم بیشتر میشه اما بیشتر جوون ها اینطور نیستن
من خودم به پوچی رسیدم، حتی همه اش به پدر و مادرم می گم چرا من رو به دنیا آوردید؟ ای کاش اصلن در این دنیا متولد نمیشدم، اول از همه باید اطمینان داشته باشیم فرزند ما در آینده شرایط خوب و آرامش خواهد داشت یا خیر؟ وگرنه یک نفر دیگه هم به این زندگی سخت اضافه کردیم و اون هم باید سختی بکشه
مثل خودمون

سلام و تشکر@};-

امید به زندگی وقتی حاصل می شود که همگان، مردان و زنان و جوانان ما برای رسیدن به زندگی خوب و شایسته و مناسب شأن و منزلتشان، اولاً تلاش و کوشش و کار و فعالیت را سرلوحه زندگی شان قرار دهند، متأسفانه نسل امروز بسیار راحت طلب شده اند و می خواهند همه چیز برایشان آماده باشد، از همان اول به همه چیز به آسانی و بدون زحمت و کوشش برسند! ثانیاً دیگر ساده زیستی و قناعت که جزو دستورات ارزشمند و تعالی بخش فرد و جامعه است در جامعه ما و در بین جوانان جایی ندارد! جوانان ما از همان آغاز زندگی همه چیز را با هم و یکجا می خواهند! چشم و هم چشمی، تجمل گرایی و زیاده خواهی شده است فرهنگ غالب همه مردم! فرهنگ مصرف گرایی در جامعه ما بیداد می کند، در حالیکه روحیه تولید و کار و تلاش بسیار ضعیف است! در حالیکه خرج مردم با دخلشان نمی سازد باز هم خرج تولید می کنند و فقط از وضع بد اقتصادی ناله می کنند. در حالیکه به آموزه های دینی (قناعت و ساده زیستی، کار و کوشش، پرهیز از اسراف و ...) هیچ توجهی ندارند.

اگر همگان، خانواده ها، زنان و مردان و بویژه جوانان فقط و فقط به بخش کوچکی از راهکارهایی که اسلام برای رفع مشکلات اقتصادی جامعه و رشد و توسعه و رفاه نسبی بیان کرده عمل کنند قطعاً دریچه های امید بروی جامعه ما گشوده خواهد شد.

موفق باشید ...@};-

بچه چیه بدرد نمیخوره

کارگر فهیم;926483 نوشت:
بله فرمایش شما کاملا صحیح میباشد اما نه در مورد ایران که مدعی بهترین دین و کاملترین مذهب میباشیم .

سلام مجدد@};-

وقتی از ایران صحبت می کنیم از جامعه ای صحبت می کنیم که همه مسلمان و واجد بهترین و کاملترین دین و مذهب حقه هستند و همین مطلب، صحت استدلال ما را ثابت می کند زیرا جامعه ای که به خدای حقیقی و آنهمه آموزه های نورانی و وعده های حق خدا ایمان دارد نباید ترسی به خود راه دهد، پرواضح است این مطلب به این معنا نیست که مسلمانان فقط امید و توکلشان به خدا باشد و هیچ تلاشی برای سعادت و آبادانی دنیاشان نکنند! بلکه قطعاً سعادت دنیا و آخرت انسان در گرو تلاش و کوشش آدمی است. قوله کریم: "وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى (نجم، آیه 39) و اينكه براى انسان جز حاصل تلاش او نيست.

کارگر فهیم;926483 نوشت:
واقعا یک زمانی منم فکرمیکردم چه ادمهای کم شعوری بودند که فرزندان معصوم و بی دفاع خود را بخاطر مشکلات اقتصادی میکشتند اما الان دیگه با دیدن و شنیدن داستانهای واقعی در نشریات و رسانه ها در همین عصر و دوران دیگه آنانرا مورد تمسخر و شماتت قرار نمیدهم.

اما در مورد رزق و روزی هم من معتقد نیستم که هر که نان دهد دندان هم دهد{یا برعکس و درست تر: هرکه دندان دهد نان هم دهد}چرا که من بسیار مادران بی بضاعت را دیدم که از بی شوهری یا بیکاری شوهر و عدم پشتوانه مالی و پشتیبانی اطرافیان ، نان شب هم نداشتند و لذا شیر و غذایی هم نداشتند که به فرزندان معصوم خود بدهند و لذا مجبور شده اند بر سر چهارراههای شهرهایمان به گدایی برای لقمه ای نان و غذای فرزند دلبند و معصوم خود بپردازند{که البته همین راه معاش را هم ما مردم با انواع ایراد گرفتن و اینکه چهره شهرمان زشت و نازیبا میشود از این در واقع هموطنان و همدینان و هم مذهبان شیعی خود سلب نمودیم که مبادا ابروی شهر کم ترافیک و بسیار زیبایمان قدری کج شود.

لذا سوال من این است که ایا دیدن یا شنیدن چنین صحنه ها و داستانهایی {و یا صحنه ها و داستانهایی از این دست} نمیتوانند بمرور شهروندان ایرانی و مسلمان و شیعی و انقلابی را از زاد و ولد استاندارد خودش{4 تا8 فرزند} دور یا حتی نگران نماید و یا حتی عده ای پیش خود بگویند با اینهمه درگیری جناح ها و فراز و نشیبهای بیش از اندازه مملکت ما ، واقعا چه تضمینی وجود دارد که آینده فرزندان دلبند ما و یا حتی خود ما نیز بر اثر جنگ و قحطی و هزار و یک درد بادرمان و بی درمان دیگر اینچنین تاسفبار و ناخوشایند نگردد؟{فقط کار یک لحظه خداوند و یا دست تقدیر خواهدبود که شما را از آن بالا و یا حتی خیلی بالاها به زیر کشد؟}{ و یک اندیشمند بزرگ چه زیبا و پرمحتوا فرمودند که تاریخ معلم انسانهاست اگر بفهمیم که منظور ایشان چه بوده}


از شما تعجب می کنم که با دیدن این صحنه ها که متأسفانه در جامعه اسلامی ما دیده می شود به چنین نتیجه و تحلیل ناصوابی می رسید که از یکسو رزاقیت خداوند را انکار نموده و از سوی دیگر عمل و رفتار کسانی که بدلیل فقدان یا ضعف ایمان به خدای رزاق و تنبلی و کاهلی و عدم تلاش و کوشش خودشان و عدم و ضعف بصیرت شان، تحت فشارهایی که دستاورد قصور و کوتاهی های خودشان است دست به کشتن فرزندانشان می زدند را تأیید می کنید؟؟؟ ما داریم از جامعه دینی و مسلمان صحبت می کنیم جامعه ای که در برابر دیگران مسئول است! جامعه ای که به برکت اسلام عزیز صدها دستورالعمل ناب و کامل برای زکات و خمس و انفاق و کمک و دستگیری از ضعفا و انسان دوستی دارد! جامعه ای که به برکت حکومت دینی، مسئولان و متولیان امر حکومت در برابر ضعفای جامعه مسئولند و انتخاب مسئولان متعهد در گرو بصیرت و انتخاب درست همین مردم است!

اگر مردان و زنان و جوانان مؤمن جامعه ما چنانکه در پست قبلی گفتیم اهل کوشش و تلاش کافی و وافی در طلب رزق و روزی باشند و بدور از تجمل گرایی و زیاده خواهی با تمسک به سبک زندگی دینی اهل قناعت و ساده زیستی باشند و همگان به پرداخت حق الله خمس و زکات و انفاق از اضافه دارایی شان باشند، بسیاری از مشکلاتی که در جامعه می بینیم از نشانه های فقر و نداری و ضعف اقتصادی مرتفع خواهد شد.

اگر حکومت دینی ما و متولیان امر حکومت، چنانکه اهداف انقلاب و قوانین و برنامه های نظام اسلامی و وظیفه و رسالتشان اقتضاء می کند بجای اهتمام در جهت منافع شخصی و گروهی، سوء استفاده ها، رانت خواری، حقوق های نجومی، بهره برداری های بی حساب از بیت المال و ... توجهشان به رفع مشکلات اقتصادی، ایجاد اشتغال و رفع بیکاری، تسهیل امر ازدواج و دستگیری از محرومان جامعه باشد، نباید شاهد بسیاری از این دست مشکلات در جامعه باشیم.

و اگر مردم هنگام انتخابها گوششان به دهان رهبرشان باشد و فاکتورهایی نظیر تعهد و تخصص، متقی و خداترس، دردمند و دغدغه مند مردم و خدوم و ساده زیست و تلاشگر در مبارزه با مفاسد و ... را در نظر گرفته و مسئولان و نمایندگان اصلح با آن ویژگی ها را انتخاب کنند نه اینکه گرفتار شعارگرایی و دروغ و فریب برخی شوند، قطعاً وضعیت جامعه ما خیلی بهتر از وضعیتی خواهد بود که در برخی موارد شاهدش هستیم.

اگر این مجموعه از مواردی که گفتیم و بسیاری که نگفتیم از شئون مسلمانی و ایمان در جامعه ما جمع شود قطعاً اقبال به داشتن فرزند بیشتر نیز که امروزه یک ضرورت است مهیا خواهد بود. از اینرو بطور قطع می توان گفت: بسیاری از مشکلاتی که در جامعه ما شاهدش هستیم در گرو این حقیقت است که: از ماست که بر ماست.

موفق باشید ...@};-

کارگر فهیم;926504 نوشت:
اینجا سوال است که اگر منظور از بازگشت جامعه دینی ، در واقع جامعه ایرانی ست که این جامعه چندین سال متوالی بدست رسانه ملی و تحت تاثیر انواع تبلیغات روحانیون بزرگوار دینی و مذهبی بودند پس چرا الان از همه یا اکثر این موازین و درس اخلاقها رویگردان شده باشند که بگوییم باز گردند؟

آیا این بدان معنا نیست که قدری تندروی ها زیاد بوده که حتی فرصت کمی شاد بودن را به مردم زیر دست خود نداده ایم که بمجض بدست آوردن موقعیت به این دین و مذهب و انقلاب و خواسته هایش پشت کردند؟

یعنی چرا ما مردم نباید بتوانیم قدری توازن را برقرار نماییم؟

در مورد حجاب و در مورد فیلم و سریال و اذان و نمار و تولید مثل و حفظ محیط زیست و منابع طبیعی و قدرت و ریاست و ...

و کلا ببینید چه کسی میتواند در یک موقعیت خوب باشد اما در هنگام نقد شدن قدرت تحمل و نقدپذیری را داشته باشد؟

{قصد ندارم که بگویم مانند همین الان که گروه دوم که همواره خودشان شعار نقدپذیری سر میدادند با کمی ایرادگیری از طرف گروه اول در مورد حلالیت آرای مردم چه سر و صدایی برپا داشته و حاضر به قدری نقدپذیری نمیباشند و لذا نتیجه گیری این شود که همه ما انسانها در هنگام در دست داشتن قدرت و عدم احساس خطر از زیر بار همه شعارهای خوب اینچنینی شانه خالی خواهیم کرد}


سلام مجدد@};-

مقصود بازگشت همگان به آموزه های دین اسلام و ارزشهای تعالی دین حقه و مکتب قرآن و اهل بیت (ع) است که فواید آن برای رشد و توسعه و تعالی فرد و جامعه بیشمار است. هم آحاد جامعه و هم متولیان امر حکومت، همه باید به دین و اموزه های نورانی دین برگردند، اگر چنین شود مطلوب حاصل خواهد شد و الا خیر! (در پست قبل به گوشه هایی از آن ارزشها اشاره کردیم).

در خصوص آزادی هم، اسلام با آزادی های مشروع مخالفتی ندارد و اگر مقصود آزادی های غیرمشروع و غربی است که متأسفانه برخی در کشور تحت تأثیر تلاش توطئه انگیز دشمنان اسلام و انقلاب و اپوزیسیون خارج از کشور، بلندگویش را در دست گرفته اند، خیر طبق آرمانهای مقدس نظام اسلامی و قانون اساسی، مجاز به صدور جواز چنین آزادی هایی نیستیم و اگر مبارزه و مقابله با آزادی های غیرمشروع در جامعه دینی تندروی است، ملالی نیست! بگذار طرفداران اصول و ارزشها را تندرو بنامند.

منظورتان در باره پاراگراف آخر (عدم تحمل نقدپذیری گروهی) روشن نبود، اما اگر درست فهمیده باشم، اتفاقاً برعکس، در این انتخابات شاهد بودیم علیرغم نقدهای بسیاری که به نحوه برگزاری انتخابات وارد بود، لکن یک جریان، در برابر رأی مردم تمکین نموده و از هر گونه اقدام تخریبی و آشوب، بر خلاف فتنه سال 88 پرهیز نمودند. و این یعنی قانون پذیری و تمکین و قبول و احترام به رأی مردم که طرفداران جبهه ارزشها و اصول از خود به نمایش گذاشتند.

موفق باشید ...@};-

pooya_2001;926582 نوشت:
بچه چیه بدرد نمیخوره

.............

فعلا مسئولین برای همین جوونا شغل و مسکن و ... درست کنن تا بعد ببینیم چی میشه...

کارگر فهیم;926510 نوشت:
خیر من همان ابتدا عرض کردم که اگر روزی رهبر عزیزمان اینرا بخواهند و لذا گفتم اگر روزی پا دهد ...

مثلا من الان برای خودم یک سوال پیش امده.

{البته ابتدا پیش سوال یا مقدمه سوال اصلی}

اگر روزی ما ملت به این نقطه برسیم یا رسیدیم که برخی عقاید و شعارهایمان در برخی جاها یا لحظه ها اشتباه بوده واقعا چه باید بکنیم؟

حالا این در مورد ما مردم عادی شاید کمی آسان تر باشد اما در مورد رهبران دینی و مذهبی و مخصوصا رهبر عزیز ما که میلیونها عاشق دارند واقعا چگونه یا به چه صورت خواهدبود؟

مثلا اگر روزی رهبرعزیز ما نیز به این نقطه رسیدند یا برسند چه پیش خواهد امد یا چه خواهدشد؟یا مثلا اگر قصد نمایند از برخی مواضع قبلی خود و بهرئلیل برگردند ایا میتوانند؟چگونه؟

چون رهبر عزیز ما مثل ما مردم عادی نیستند که مثلا 5 یا 100 یا 1000 یا نهایتا یک میلیون عاشق و خاطرخواه داشته باشند بلکه خاطرخواهان و عاشقان ایشان میلیونی و جهانی میباشند خوب حالا اگر روزی روزگاری ایشان هم به این نقطه رسیدیدند یا برسند که ممکن است در فلان مسئله یا فلان موضوع یا فلان شعار یا فلان راه یا فلان برنامه ، اشتباه رفته ایم واقعا چگونه میتوانند اینرا ابتدا بخود و سپس به ما مردم عادی ومهمتر ، خاطرخواهان و عاشقان خود بقبولانند؟{ آنهم با وجود دشمنان بیشماری که احتمالا منتظر چنین اعترافاتی هم هستند؟}{البته از جهاتی هم فکر نمیکنم که اگر یک رهبر سیاسی یا مذهبی راست و صادقانه یا صاف و صادقانه و همراه با قبول شجاعانه آن راه اشتباه یا شکست و مخصوصا مواردی که میتوانند شامل مرور زمان هم بشوند ، کسی بخواهد سوء استفاده انسانی ویا اخلاقی از آن بنماید حتی اگر دشمن باشد و یا حتی دشمنان}

بهرحال اینهم برای خودش مسئله و مشکلی خواهدبود که واقعا انسانها در چنین لحظاتی چه باید بکنند یا چه خواهندکرد؟


سلام مجدد@};-

یکی از ویژگی های رهبری و ولی فقیه اینست که عادل باشد یعنی تقوا و پرهیزکاری و برقراری عدالت برایش ملکه شده است، چنین شأن و منزلتی اقتضاء می کند که اگر در موردی خطا و اشتباهی از ایشان صادر شد صادقانه به مردم بیان کند و این مسأله برای رهبری در اسلام در عصر غیبت ضعف نیست بلکه یک حسن است، رهبری که صداقت و پاکی جزو شئون اوست.

در مواردی همین مسأله را در رهبران انقلاب دیده ایم که تحت شرایطی مطلبی را گفته اند و در شرایطی دیگر تغییر موضع داده و صادقانه و روراست با مردم به اشتباه رخداده اعتراف کرده اند نظیر اینکه امام در دوران دفاع مقدس می فرمود: جنگ جنگ تا پیروزی، تا رفع فتنه، راه قدس از کربلا می گذرد و ... یعنی قرار بود جنگ همچنان ادامه یابد تا کربلا را فتح کنیم و بعد از آن به سراغ اسراییل برویم برای آزادی قدس! اما جنگ در مقطعی به شرایطی رسید که طبق گزارشات کارشناسان، ادامه آن به صلاح ملت و مملکت نبود و امام ناگزیر آن جام زهر (قطعنامه) را پذیرفت و به مردم صادقانه وضعیت جدید را اظهار نمود. یا در همین مسأله کنترل جمعیت رهبری معظم در دیدار با مردم خراسان شمالی که به اشتباهی اعتراف کرد که قرار بود طرحی موقتی باشد اما مورد غفلت قرار گرفت و آسیبهای زیادی را رقم زد و اگر ادامه می یافت خسارتهایش قابل جبران نبود.

پس رهبران انقلاب، حداقل این جسارت را دارند که صادقانه با مردم اشتباهات و خطاها را گوشزد کنند و از این جهت جای نگرانی نیست.

کارگر فهیم;926510 نوشت:
در مورد صبوری در مواجهه با مشکلات و مصائب و فقر{که من درتاپیک اتحاداصلاح طلبان و اصولگراها هم بنوعی به آن اشاره داشتم} برخی ها تازگی ها {و البته مخصوصا بعد از حقوقهای نجومی} میگفتند یا معتقد بودند که چرا همواره از ما ملت میخواهند در مقابل مصائب و مشکلات استقامت نشان دهیم اما خودشان باید در این جامعه اسلامی و استکبارستیز ، بالای 30 و 40 و 90 میلیون حقوقشان باشد و آیا این در جامعه اسلامی که از مردم عادی و قشر بیکار و فقرزده میخواهند در مقابل فشارهای دشمنان و انواع تحریمهای اقتصادی صبوری پیشه نمایند نوعی ظلم یا زورگویی نیست؟و ایا این عده که خودشان و خانواده و عزیزانشان در رفاه مالی و مادی دنیایی قرار دارند آیا لیاقت دعوت کردن ملت به صبوری و تحمل مشکلات اقتصادی را دارند؟و ایا این عده نباید بفکر ابروی رهبر عزیز ما و نظام الهی و انقلابی ما باشند که در چنین شرایط بس بغرنجی چنین حقوقها و دستمزدهای کلانی بگیرند و بعد هم از ما مردم فقر زده که همه بنوعی همه زندگی هایمان بخاطر همین مسئله فقر و مشکلات بیشمار ناشی از آن ، فنا و فدا شده بخواهند که در مقابل مشکلات اقتصادی صبوری کنیم؟

متأسفانه این مسأله از دردها و رنجهای دل رهبری و دلسوزان نظام است که نباید در کشور ما حتی بصورت موردی هم باشد، گفتیم که این مشکلات از خارج به ما تحمیل نشده بلکه نتیجه انتخابهای نادرست و عدم بصیرت خودمان است که در زمان تعیین سرنوشت، بجای آنکه چشممان به دهان رهبری باشد گرفتار شعارگرایی و کسب منافع شخصی و گروهی و برخی مصلحت اندیشی های غیرواقع گرایانه هستیم. فتأملوه

کارگر فهیم;926510 نوشت:
در مورد دشمنی ها هم برخی معتقدند که ضرباتی که ایران و تشیع از جانب کشورهای همسایه و همجوار دور و نزدیک {و مخصوصا کشورهای عربی وهابی پرور} میخورد از جانب کشورهای کمی دورتر، یا نمیخورد یا بسیار کمتر خواهدبود.

لذا کنترل جمعیت بواقع چه بسا یا واقعا آرزوی غربیان نبوده ویا در واقع قبل یا بعد از آنان نیز چه بسا آرزوی قلبی هم دینانی مانند سعودی ها هم بوده که اینک هم دارند کمبود نصف جمعیت خودشان نسبت بما را با خرید انواع سلاح های بسیار مدرن و پیشرفته امریکایی و انگلیسی جبران مینمایند که این بنظر من بنوعی زنگ خطرجدی خواهد بود برای آینده تیره و تار دنیا ومخصوصا ایران و حتی انقلاب ما که لذا کمبود نسل آوری شیعه را صد چندان نموده و چنانچه فکری اساسی برای رفع آن نگردد بازهم خواهد نمود{که بهمین دلیل هم گفتم بهرحال باید یا با دشمنان درون دینی دوستی برقرار نمود یا نهایتا با دشمنان برون دینی که البته نظر من ...؟؟}

البته بستگی دارد اما ترجیحا از نظر دینی دوستی با دشمنان درون دینی اما از لحاظ سیاسی و اقتصادی و پیشرفت و اقتدار فعلا دوستی با غربیان و مخصوصا امریکا برای ما ملت و انقلاب ما و مذهب ما میتواند منفعت های بسیار زیادتری بهمراه داشته باشد و حتی طی 20 سال اینده نسل شیعی ایرانی را به 180 تا 200 میلیون افزایش دهد که همگی نیز در ناز و نعمت و از نظر اخلاقی و مذهبی نیز بسیار مومن و متعهد بزرگ و تربیت شوند.


البته این یک شیوه تقابل با دشمنان است که از گذشته تاریخ هم روشی معمول بوده، اما نباید از این مطلب غفلت ورزید که متأسفانه دشمنان درون دینی ما در واقع هم پیمانان اصلی و ساخته و پرداخته همان دشمنان بیرونی ما هستند و دوستی ما با آمریکا و غرب نمی تواند اهرمی برای تقابل با دشمنان درون دینی ما (رژیم وهابی سعودی و اعراب وابسته به امریکا و رژیم صهیونی) باشد. ضمن آنکه دست دوستی دادن با آمریکا بعنوان شیطان بزرگ و استکبار جهانی، یعنی عدول از همه آرمانها و اصول و ارزشهای اسلامی و انقلابی مان، بی شک، برای تحقق چنین دوستی و تعاملی آنها از ما خواسته ها و تمنیاتی دارند که با اصول و ارزشهای ما ناسازگار است و این یعنی عدول! و حتی اگر هم چیزی نخواهند، ناخواسته عدول از ارزشها ثابت است و افکار عمومی و آزادگان جهان این نتیجه را خواهند گرفت و همین مطلب کافی است که ما در اهداف و برنامه های انقلاب و آرمانهای امام ره که صدور انقلاب به جهان بود شکست بخوریم! زیرا رفاقت و دوستی با گرگ و پلنگ، حتی میش را هم شریک جرم و گناه آنها خواهد کرد. چنانکه گفته اند: ترحم(همراهی) بر پلنگ تیزدندان/ ستمکاری بود بر گوسفندان.

موفق باشید ...@};-

کارگر فهیم;926537 نوشت:
اما کمبود نسل یا ازدیاد نسل بنظر من البته مسئله چندان کوچک و کمی نمیباشد و بلکه همین تعداد جمعیت بسیار زیاد میباشند که ایران اسلامی و انقلابی را از هجوم برخی دشمنان محافظت نموده و ..

و ملاحظه میفرمایید که این نمیتواند توفیقات مقطعی و کم ارزش تلقی شود و بلکه برعکس ، با وجود حکومتی دینی و مذهبی تداوم نسل ایرانی و شیعی باید همواره و همیشه ادامه داشته باشد.


سلام و ادب@};-

شما جمعیت ایران فعلی را در مسأله کنترل جمعیت در نظر نگیرید اگر این طرح ادامه یابد در 15 سال، 20 سال آینده، با تلاشی که سرویس های وهابی و بهایی دارند برای ازدیاد نسلشان در کشور انجام می دهند، جمعیت شیعه دچار کاهش شدید به نسبت جمعیت دیگران می شود و این برای حکومت اسلامی و انقلاب یک خطر جدی است. ضمن آنکه کشور ما یک کشور جوان و پویا و فعال است و آینده هر کشوری مرهون جوانان فعال و پویای آن کشور است، اگر همین وضعیت (کنترل جمعیت) ادامه می یافت، دیری نمی پایید که کشور ما ان طراوت جوانی و پویایی اش را از دست می داد و با مشکلات متعددی روبرو می شد.

کارگر فهیم;926537 نوشت:
خیر {البته بستگی دارد که تا این اصول چه باشند؟یا میزان ضرر و سود انها چه بوده باشند}

اگر این اصول {یا حداقل برخی از آنها} اشتباه بوده باشند یا حداقل برخی از انها مقطعی و لحظه بوده باشند که الان میبایست شامل مرور زمان گردند اما نشدند یا برخی دیگر آنچنان تند و زیان بار بوده اند که وضعیت ملت شیعه مذهب ایرانی را به اینجا رسانده ، چه؟آیا شما بازهم معتقدید همه اینها باید جزو اصول اصلی انقلاب همچنان باقی بمانند؟


وقتی صحبت از اصول و ارزشهای اسلام و انقلاب صحبت می کنیم، فرض اشتباه بودن آن، یک وهم است مگر اینکه تحت تأثیر روشنفکری دگراندیشان، کسانی از ان اصول و ارزشهای دینی عدول کرده باشند و گمان کنند که ان اصول و ارزشها، مبنا و ملاک خود را در این مقطع زمانی از دست داده و تعلق به 1400 سال پیش دارد، چنانکه چنین نظرات التقاطی از طرف برخی دگراندیش در باره مبانی دین و برخی احکام و دستورات دین، گفته شده است.

کارگر فهیم;926537 نوشت:
در ضمن ملاحظه و توجه داشته باشید که در مورد دشمنان ایران و انقلاب و تشیع هم شما نیز دارید اشتباه میکنید و بلکه اینقدری که ما از دشمنان درون دینی خود لطمه دیده یا خوردیم از دشمنان برون دینی {البته با توجه به قدرتهایی که در اختیار داشتند اما از همه انها استفاده ننمودند} لطمه چندانی ندیده و نخوردیم>>در حالیکه اگر همین قدرتها و توانایی ها و نفوذها مثلا در اختیار سعودی ها بودند مطمئن باشید فاجعه ای که در عراق و سوریه نسبت به تشیع شد در ایران هم اتفاق می افتاد{شک نداشته باشید}

گفتیم که دشمنان درونی ما، وهابیت و آل سعود و داعش و ... اینها همه دست پروده و ساخته و پرداخته همان استکبار جهانی، آمریکا و همپیمانانش هستند! در واقع دشمنان درونی نظام اسلامی ما شیطان بچه های شیطان بزرگ آمریکا هستند.

کارگر فهیم;926537 نوشت:
در ضمن ما ایرانیان باهوش نباید کمبود نسل خود و خریدهای تسلیحاتی بسیار کلان امروز سعودی ها را دست کم بگیریم و لذا بنظر من همه ما مردم و علاقمندان و عاشقان رهبری باید به ایشان اجازه دهیم که ایشان خودشان در نهایت آزادانه و بدون اینکه تحت تاثیر افکار و نوشتارها و نظرات برخی از ما ملت تندرو قرار بگیرند تصمیم نهایی خودشان را بگیرند که ایجاد ارتباط و دوستی با غربیان و امریکا برای آینده ایران و تشیع و انقلاب بهتر خواهدبود یا دشمنان تندرو وهابی پرور ضد تشیع که بسیار زیرکانه کار میکنند؟{که گویا رهبر فهیم ما هم از این خریدهای کلان سعودی ها متوجه خطرات آتی برای انقلاب و ایران شده و لذا عربستان را گاو شیرده خطاب فرموده اند که بنظر من همه کشورهای مسلمان و مخصوصا کشورهای معارض و داعش پرور باید از عملکرد ما ملت و مسئولان ما بدانند که برای ما ایرانیان کار چندان مشکلی نخواهدبود که برای منافع درازمدت خود با کشورهای غربی و حتی امریکاییان و حتی ترامپ تندرو هم دوستی و ارتباط برقرار نماییم و چنین نباشد که شاه سعودی گمان ببرد با دعوت همه کشورهای جهان اسلام بغیر از ایران ، باب دوستی خود با امریکا را تمام و کمال به نفع خود باز کرده و دیگر هیچ دربی برای ایران باقی نمانده یا نگذاشته.

مایل به تکرار مطالبی که گفتیم نیستیم اما سخن پایانی اینکه ترس ما از دشمنان درونی و بیرونی در حقیقت ناشی از ضعف اعتقاد و ایمان ما به توحید و قدرت لایزال الهی است، به فقدان و ضعف اتکال ما به خداست! چون فاقد ایمان استوار و محکمی هستیم که پشتوانه اش منبع قدرت لایزال الهی است، احساس خطر می کنیم. اگر ایمانهای ما به وعده های حق خدا چنان قوی بود و در مقام ایمان و عمل، صادق و راستین بودیم هیچگاه و از هیچ قدرتی نمی ترسیدیم چنانکه امام ره فرمود: آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند! مگر امام از قدرت های ظاهری و سرمایه های نظامی و وحشی گری آمریکا بی خبر بود؟! امام ره همه اینها را می دانست اما چون در مقام ایمان و عمل صادق و راستین بود می دانست، خدا یار و یاور مؤمنان است، یقین داشت که "ان الله یدافع عن الذین آمنوا ..."

و ما که مقهور قدرت آمریکا و یا دشمنی دشمنان درونی جهان اسلام مثل آل سعود هستیم، عاری از آن ایمان واقعی امام ره هستیم، چون اهل تلاش نیستیم و می خواهیم به هر قیمتی و با آسان ترین راه به رفاه و آسایش و توسعه و پیش رفت برسیم! برای ما در این اوضاع، هدف وسیله را توجیه می کند! بجای اتکال به خدا و تلاش خودمان، چشممان به کدخداست؟!

اینکه مردم تکلیف را روشن کنند! همین اتفاق در جریان است! مردم سرنوشت خودشان را معین می کنند! گام به گام به همان سمت و سو در حرکتیم! در طول تاریخ همین بالا و پایین شدنها و انتخابها و عزل و نصبها، ادبار و اقبالها و مقبولیت و معزولیت ها با عزم و انتخاب مردم بود، همین مردم بودند که با امضای سقیفه 25 سال امام را خانه نشین کردند و همانها بودند که به علی (ع) اقبال نشان دادند و همانها در طول آن پنج سال خون به دل علی (ع) کردند و همانها با سستی در برابر فتنه امویان، حکومت حق و عدل علی (ع) را در حکمیت به معاویه واگذاردند. و همان ها امام حسن (ع) را ناچار به قبول صلح مصلحتی نمودند و همانها واقعه تلخ عاشورا را رقم زدند و ......

و همانها انقلاب کردند، همانها جنگ را اداره کردند، همانها انرژی هسته ای و فناروی هسته ای خواستند و همانها با قبول برجام به عقبگرد تکنولوژی رأی دادند و همانها حقوقهای نجومی دیدند و باز همان منش و طریقه را امضا کردند و همانها ....... میزان رأی ملت است، مردم با انتخابهاشان به برنامه ها و سیاست ها رأی می دهند و از منتخبین تحقق خواسته هایشان را طلب می کنند، حکومت اسلامی با مشروعیت الهی پابرجا و ثابت است و البته مقبولیت مردمی در تعیین سرنوشت، انتخاب و تحقق برنامه ها و حرکت در مسیر خواست و عزم و اراده مردم فاکتوری اساسی و تعیین کننده است. اما بی شک، غفلت از اصول و ارزشهای الهی و انقلابی که مردم در قانون اساسی با اکثریت آراء به آن رأی آری دادند و غفلت و عدول از آرمانهای امام و شهدا و توصیه های حکیمانه رهبر معظم انقلاب خسارتهای جبران ناپذیری برای جامعه، حکومت و مردم در پی خواهد داشت، مردم چه بخواهند و چه نخواهند! چه بدانند و چه ندانند.

موفق باشید ...@};-

سلام و ادب@};-

با تشکر از دوستان عزیز، اگر مطلب جدید، غیرتکراری و مرتبط با تایپیک دارید ظرف 48 ساعت فرصت طرح دارید، در غیر اینصورت تایپیک را به بخش جمعبندی ارجاع خواهیم داد. ملتمس دعا@};-

من دخترم. متولد 67. دکتری دارم . واقعا دوست دارم همسر و فرزند داشته باشم اما نمیشه. دیگه کم کم دارم به این نتیجه میرسم که برم چند تا بچه خرگوش بگیرم بزرگ کنم و بعد ببرم تو جنگل رها کنم، هم ثواب داره هم حس محبت و توجه به یک فرزند رو سیراب می کنم. تازه اصلا هم نگران نیستم که بچم بی ادب و بی تربیت از کار دربیاد. نگران نیستم که با وجود تمام مراقبتهایی که میکنم آیا چند تا حرف و رفتار ناجور از همکلاسی هاش یاد بگیره یا نه. نگران نیستم که بعدا در وسایلش فیلم ها و سی دی های ناجور پیدا کنم یا نه. نگران نیستم که بره مدرسه و وسایل و لباسهای گرون همکلاسی ها و بچه های فامیل رو ببینه و حسرت بخوره. نگران ازدواجش که احتمالا براش پولی نخواهیم داشت نیستم. نگران شغلش که احتمالا در آینده نخواهد داشت نیستم. نگران اینکه آیا منو ببره بگذاره خانه سالمندان یا نه نیستم. نگران پول اجاره خونه و درامد کم همسر نیستم. نگران قوطی کبریتی بودن خونمون نیستم. نگران از کار بی کار شدن همسر به خاطر شغل موقتیش نیستم. اینطوری سالی بطور متوسط 10 تا بچه خرگوش میارم و سروسامون میدم، پوستمم خراب نمیشه، پول و استقلالم هم از کفم نمیره، مجبور به تحمل اخلاقهای ناجور کسی به اسم همسر نیستم، لازم نیست به خاطر ادامه زندگی و خنثی کردن دخالت اطرافیان مدام به مشاور مراجعه کنم ، با صحبت کردن با همکاران و فامیلهای مرد هم احساسهای خاص خودم رو ارضا میکنم، با پوشیدن لباسهای شیک و تنگ و لاک زدن و آرایش کردن تو کوچه و خیابون هم میل به دیده شدن و تایید شدنم رو ارضا میکنم. در نهایت 120 سال هم عمر میکنم . بعدش یکراست به بهشت برین میرم.

این چه وضعیه واقعا؟؟ کی جواب گوست؟؟؟؟؟؟

موضوع قفل شده است