جمع بندی امامت سایر ائمه (ع) پس از امام علی علیه السلام

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
امامت سایر ائمه (ع) پس از امام علی علیه السلام

سلام علیکم سوالم اینه ما قبول داریم امام علی بعد پیامبر جانشین باشه ولی چرا بعدش امام حسن و امام حسین و تا امام زمان باید بعدش امام باشن؟
خب اصلا چرا شیعه امامت داره و سنی ها ندارند؟
امامت رو کی تعیین کرده وجود داشته باشه؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد صدرا

a.a32.a;917319 نوشت:
سلام علیکم سوالم اینه ما قبول داریم امام علی بعد پیامبر جانشین باشه ولی چرا بعدش امام حسن و امام حسین و تا امام زمان باید بعدش امام باشن؟
خب اصلا چرا شیعه امامت داره و سنی ها ندارند؟
امامت رو کی تعیین کرده وجود داشته باشه؟

با سلام و عرض ادب

بر اساس اعتقاد شیعه امامت استمرار امر نبوت بوده؛ لذا چنین منصبی همچون منصب نبوت جایگاهی الهی بوده که در حیطه ی انتخاب بشر نیست؛ لذا همچنان که اولین آنان- امام علی(علیه السلام)- بر اساس امر الهی به امامت رسید؛‌ یازده فرزند آنحضرت نیز به انتخاب پروردگار بر این امر نایل آمدند.

جایگاه امامت از دیدگاه شیعه متصدی مرجعیت دینی و ولایت باطنی و رهبری سیاسی و اجتماعی بر مردم است؛ لذا در شخص امام علاوه بر شایستگی های خلافت علم و عصمت نیز شرط بوده و این در حالی است که امامت و خلافت از دیدگاه اهل سنت تنها متصدی شان رهبری سیاسی و اجتماعی بر مردم بوده و چنین امری نیز در حیطه ی انتخاب مردم است.

توضیح:
1) هرچند در باور شيعه و سنى امامت و خلافت و رهبری جامعه پس از رحلت پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله و سلّم) امری لازم و اجتناب‏ ناپذير بوده؛ اما در تحلیل چیستی وهویّت چنین جایگاهی و بیان مصادیق آن در میان شیعه و سنی از ابتدا اختلاف نظر بوده است.
از نظر شیعه، وجوب امامت، وجوب کلامی داشته(وجوب علی الله)؛[1] و نه وجوب فقهی (وجوب علی الناس).[2] مقصود از وجوب کلامی، آن است که عمل خاصی مقتضای عدل و حکمت، جود و رحمت یا دیگر صفات کمال الهی باشد و چون ترک چنین عملی، مستلزم نقص در ساحت خداوندی و در نتیجه منجر به امری محال می گردد، انجام چنین عملی، بر خدا واجب و ضروری خواهد بود؛ البته کسی آن عمل را بر خداوند واجب نمی سازد؛ بلکه او خود به مقتضای صفات کمال و جمال خویش، آن را بر خود واجب می کند. چنان که می‌فرماید:
(کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ)؛[3] (إِنَّ عَلَیْنَا لَلْهُدَى‌)؛[4] و آیات دیگر؛ لذا شیعه امامت را مقتضای حکمت و لطف خداوند دانسته و آن را بر خداوند واجب می‌داند.[5]

امامت در نگرش شيعه استمرار و تداوم راه نبوّت در چارچوب ختم نبوت و به جهت هدایت امت به سر منزل رستگاری است؛ لذا از منظر شیعه امامت امری بسان نبوت آسمانی بوده که پیشوایان آن مؤیّد به علم الهی و عصمت می باشند؛[6] لذا ائمه در تبیین و تفسیر و هدایت انسانها دچار خطا و اشتباه نبوده و به واسطه ی چنین ویژگی ای انتخاب آنان نیز به امر الهی و نه به انتخاب مردم خواهد بود؛ همچنان که در مورد انتخاب امام علی(علیه السلام)‌ قرآن کریم در دو آیه ابتدا عدم اعلان و ابلاغ چنین امری را به منزله ناتمام ماندن ابلاغ رسالت بیان فرموده[7] و در آیه ی دیگری که پس از اعلان چنین امری است، خدای متعال روز اعلان چنین امری را روز اکمال دین و اتمام نعمت و رضایت از دین اسلام بیان فرموده است.[8]

در بیانی از حضرت رضا(علیه السلام) جایگاه رفیع امامت اینگونه توصیف شده است:
«انَّ الْامامَةَ هِىَ مَنْزِلَةُ الْانْبِياءِ وَ ارْثُ الْاوْصِياءِ، انَّ الْامامَةَ خِلافَةُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ خِلافَةُ الرَّسُولِ ... انَّ الْامامَةَ اسُّ الْاسْلامِ النَّامى‏ وَ فَرْعُهُ السَّامى بِالْامامِ تَمامُ الصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ وَ الصِيَّامِ وَالْحَجِّ وَالْجَهادِ وَتَوْفيرِ الْفَى‏ءِ وَالصَّدَقاتِ وَامْضاءِ الْحُدُودِ وَالْاحْكامِ وَ مَنْعِ الثُّغُورِ وَالْاطْرافِ » ؛[9] همانا امامت از منازل پيامبران، و ارثِ جانشينان (انبيا) است، امامت جانشينى خدا و رسول اوست ... امامت ريشه و اساس اسلام رشد يابنده و شاخه سربلند آن است. با امام است كه نماز، زكات، روزه، حج، جهاد، دريافت بيت‏ المال، صدقات، اجراى حدود و احكام، دفاع از مرزها و سرحدات به طور كامل انجام مى‏ شود.

«الْإِمَامُ كَالشَّمْسِ الطَّالِعَةِ الْمُجَلِّلَةِ بِنُورِهَا لِلْعَالَمِ وَ هِيَ فِي الْأُفُقِ بِحَيْثُ لَا تَنَالُهَا الْأَيْدِي وَ الْأَبْصَار»؛
[10]امام همانند خورشیدی است که طلوع کرده است و با اینکه در افق قرار داشته و دست کسی نیز به آن نمی رسد، جهان را با نور خود درخشان می نماید.

«الْإِمَامُ‏ الْمُطَهَّرُ مِنَ الذُّنُوبِ وَ الْمُبَرَّأُ عَنِ الْعُيُوبِ الْمَخْصُوصُ بِالْعِلْمِ الْمَوْسُومُ بِالْحِلْمِ نِظَامُ الدِّينِ وَ عِزُّ الْمُسْلِمِينَ وَ غَيْظُ الْمُنَافِقِينَ وَ بَوَارُ الْكَافِرِين‏»؛
[11] امام پاکیزه از گناهان و پیراسته از عیب هاست. علم دین به وی اختصاص یافته و با صفت حلم شناسانده شده است. او مایه ی نظام دین و عزت مسلمانان و سبب خشم منافقان و بدبختی کافران است.

«الْإِمَامُ وَاحِدُ دَهْرِهِ لَا يُدَانِيهِ أَحَدٌ وَ لَا يُعَادِلُهُ عَالِمٌ وَ لَا يُوجَدُ مِنْهُ بَدَلٌ وَ لَا لَهُ مِثْلٌ وَ لَا نَظِيرٌ مَخْصُوصٌ بِالْفَضْلِ كُلِّهِ مِنْ غَيْرِ طَلَبٍ مِنْهُ لَهُ وَ لَا اكْتِسَاب‏»؛[12]امام یگانه ی روزگار خویش است. هیچ کس(در کمالات) به وی نزدیک نمی شود و هیچ دانشمندی معادل او نخواهد بود و برای او جایگزینی یافت نمی گردد.

2) بر اساس دیدگاه شیعه تعداد جانشینان پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله و سلّم) دوازده نفر بوده که اولین آنان وصّی بلافصل پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله و سلّم) امام علی(علیه السلام)است و پس از ایشان دو فرزندشان امام حسن و امام حسین(علیه السلام) و پس از آنان، نه فرزند از نسل امام حسین(علیه السلام) همگی امامانی اند که به تصریح و نص پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله و سلّم) خلفای پس از آن حضرت می باشند.[13]

در روایتی که مرحوم شیخ صدوق آنرا نقل نموده می خوانیم: «جابر بن عبدالله انصاري مي گويد زماني كه آيه شريفه ی: (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ)؛[14] نازل شده به رسول خدا(صلی الله علیه وآله و سلّم) عرض نمودم: يا رسول الله خدا و رسولش را شناختيم، اما اولوالامري كه خداوند طاعتشان را قرين طاعت شما قرار داد چه كساني هستند حضرت فرمودند:«هُمْ‏ خُلَفَائِي‏ يَا جَابِرُ وَ أَئِمَّةُ الْمُسْلِمِينَ بَعْدِي أَوَّلُهُمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(علیه السلام) ثُمَّ الْحَسَنُ ثُمَّ الْحُسَيْنُ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْمَعْرُوفُ فِي التَّوْرَاةِ بِالْبَاقِرِ وَ سَتُدْرِكُهُ يَا جَابِرُ فَإِذَا لَقِيتَهُ فَأَقْرِئْهُ مِنِّي السَّلَامَ ثُمَّ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ ثُمَّ سَمِيِّي وَ ذُو كُنْيَتِي حُجَّةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ بَقِيَّتُهُ فِي عِبَادِهِ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِي...‏»؛[15] آنان جانشينان من و امامان مسلمين بعد از من هستند، اولین آنها علی بن ابی طالب است و سپس حسن و آن گاه حسين سپس علی بن حسين سپس محمد بن علی كه در تورات به باقر معروف است - تو ای جابر او را درك مي كنی پس هرگاه او را ملاقات نمودی سلام مرا به او برسان - سپس صادق جعفر بن محمد، سپس موسی بن جعفر سپس علی بن موسی، سپس محمد بن علی سپس علی بن محمد سپس حسن بن علی، سپس هم نام و هم كنیه ی من حجت خداوند در زمين و بقيه الله در بين بندگان، محمد فرزند حسن بن علی(علیهم السلام) ...».

موفق باشید.


[/HR] [1] . بر اساس این مبنا نصب امام از جانب خدا خواهد بود و مشروعیت او الهی است و کسی نمی تواند او را از جایگاه امامت خلع کند؛ هر چند که در صورت عدم اقبال مردم حکومت ظاهری از او سلب می شود؛ همچنان که بعد از رحلت پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله و سلّم) چنین امری اتفاق افتاد.

[2] . بر اساس این مبنا امامت از مصالح عمومی مسلمانان بوده و چون جامعه ی بدون امام نخواهد بود، بر مردم واجب است که امام را تعیین نمایند. بر اساس این دیدگاه مشروعیت امام و خلیفه از جانب رای مردم خواهد بود.

[3] . الانعام(6)،‌54و 12.

[4] . اللیل(92)، 12.

[5] . ر.ک: امامت در بینش اسلامی، علی ربانی گلپایگان، ص49.

[6] . همچنان که قران کریم در بیان ویژگی کسانی که به امامت می رسند در پاسخ به دعای حضرت ابراهیم(علیه السلام) فرمود: (وَ إِذِ ابْتَلى‏ إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِين. البقرة/124)؛ و چون ابراهيم را پروردگارش با كلماتى بيازمود، و وى آن همه را به انجام رسانيد، [خدا به او] فرمود: «من تو را پيشواى مردم قرار دادم.» [ابراهيم‏] پرسيد: «از دودمانم [چطور]؟» فرمود: «پيمان من به ظالمین نمى ‏رسد. که این آیه بیانگر ویژگی عصمت برای امامان خواهد بود.

[7] . المائده(5)، 67: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِين». اى پيامبر، آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده، ابلاغ كن و اگر نكنى پيامش را نرسانده ‏اى. و خدا تو را از [گزندِ] مردم نگاه مى‏ دارد. آرى، خدا گروه كافران را هدايت نمى ‏كند.

[8] . المائدة(5)، 3: «...الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً...»: امروز كسانى كه كافر شده‏ اند، از [كارشكنى در] دين شما نوميد گرديده‏ اند. پس، از ايشان مترسيد و از من بترسيد. امروز دين شما را برايتان كامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانيدم، و اسلام را براى شما [به عنوان‏] آيينى برگزيدم...

[9] . الکافی، الکلینی، ج1، ص200، دارالاسلامیة.

[10] . همان.

[11] . همان.

[12] . همان.

[13] . به عنوان نمونه مرحوم کلینی در کتاب«الکافی» در«کتاب الحجة» بابی را با عنوان : «مَا جَاءَ فِي الِاثْنَيْ عَشَرَ وَ النَّصِّ عَلَيْهِمْ» مطرح نموده و در ذیل آن بیست روایت را نقل نموده که نص و تنصیص بر امامت دوازده امام(علیم السلام) می باشد. (الکافی، ج1، ص526، طبع قدیم؛ الکافی، ج2، ص678، طبع جدید).

[14] . النساء(4)، 59.

[15] . کمال الدین و تمام النعمة، ‌الصدوق، ج1، ص254.
موضوع قفل شده است