جمع بندی چگونه به نماز علاقمند شویم؟

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چگونه به نماز علاقمند شویم؟

سلام
من در یک خانواده نسبتا مذهبی بزرگ شدم. اما نمازامو کامل نمیخونم .دوست دارم بخونم اما خوندن نماز برام بعضی وقتها سختترین کار دنیا میشه.(ازفرضیه لیمو شیرین اطلاع دارم بعضی اوقات شرایط جور نمیشه )
شما چیجوری نماز میخونید ؟با چه نیتی؟
چی شما رو به نماز خوندن میکشونه وعلاقه پیدا میکنید؟

کتاب اسمانی قران چطور؟
با تشکر

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد رئوف

پازل;916816 نوشت:
سلام
من در یک خانواده نسبتا مذهبی بزرگ شدم. اما نمازامو کامل نمیخونم .دوست دارم بخونم اما خوندن نماز برام بعضی وقتها سختترین کار دنیا میشه.(ازفرضیه لیمو شیرین اطلاع دارم بعضی اوقات شرایط جور نمیشه )
شما چیجوری نماز میخونید ؟با چه نیتی؟
چی شما رو به نماز خوندن میکشونه وعلاقه پیدا میکنید؟

کتاب اسمانی قران چطور؟
با تشکر



با سلام خدمت شما دوست گرامی


نماز خواندن و به طور کلی عبادت کردن، می تواند در چند حالت صورت بگیرد. نخست آنکه برای ترس از جهنم و حفظ خود از عذاب الهی باشد. حالت دیگر این است که برای رسیدن به بهشت و نعمات آن باشد. حالات سوم که بالاتر از هر دو اینهاست، این است که برای رضای خداوند عبادت کنیم به این معنا که با توجه به معرفتی که در مورد خداوند کسب کرده ایم، او را شایسته پرستش و تقدیس بیابیم و از این رو به عبادت او بپردازیم. (این سه حالت از عبادت، مضمون حدیثی از حضرت امیر (ع) است.)

با توجه به این مقدمه، برای اینکه عبادت ما روح داشته باشد و فراتر از صرفا یک سری خم و راست شدن ها باشد، نیازمند آن هستیم که عبادت را با معرفت داشته باشیم. اما این معرفت از کجا حاصل می شود؟
بخشی از این معرفت از مطالعه به دست می آید. اینکه ما بدانیم خدا کیست؟ پیامبر کیست؟ نماز و عبادت به چه معناست؟ اذکار نماز چه هستند؟ و فلسفه عبادت چیست؟ ...

بخش دیگری از این معرفت در زیست مومنانه حاصل می شود. یعنی اگر فردی زندگی مومنانه در پیش بگیرد، پس از مدتی حقانیت برخی امور برایش روشن می شود و امور دینی (اگر از روی اخلاص و معرفت اولیه انجام شود) دارای عمق بیشتری می شود.

البته باید توجه داشت که انسان همواره در اوج نیست، گاهی ممکن است افول کند، گاهی ممکن است نماز را صرفا برای نرفتن به جهنم بخواند و گاهی هم صعود کند و جزء دسته سوم قرار بگیرد. این نوسان در همه ما انسان ها وجود دارد. آنچه مهم است این است که باید سعی کنیم در این مسیر بندگی باشیم و در این مسیر هم تلاش کنیم که جزء گروه سوم باشیم.

موفق باشید

پازل;916816 نوشت:
نمازامو کامل نمیخونم .دوست دارم بخونم اما خوندن نماز برام بعضی وقتها سختترین کار دنیا میشه.(ازفرضیه لیمو شیرین اطلاع دارم بعضی اوقات شرایط جور نمیشه )شما چیجوری نماز میخونید ؟با چه نیتی؟چی شما رو به نماز خوندن میکشونه وعلاقه پیدا میکنید؟

سلام
قبل از اینکه فکر کنید به اینکه پاشم و نماز بخونم و ... پاشید نماز بخونید. (تسریع در انجام تصمیم)
اگه امکان رفتن به مسجد رو هم داشته باشید خیلی کمکتون می کنه
باید انس و معرفت کنار هم باشه تا بتونید روی اعمالتون ثابت قدم بمونید

پازل;916816 نوشت:
کتاب اسمانی قران چطور؟من کتابهای زیادی خوندم اما 4/1 این کتابو نخوندم .توی دلم بیشتر اوقات با خدا حرف میزنم

تشریف بیارید اینجا
و اینجا
و جاهای مشابه
خیلی به انسی که گفتم کمک می کنه
برنامه یک آیه رو قبل از خبر سراسری تماشا کنید.
برنامه های چارده چهل و چند صدا و سیما علاقه مندتون نمیکرد؟

با سلام

انسان همیشه درپی تکامل بوده و لازمه اين امر این است كه يك زندگي انساني متعالی اختيار كند. تحقق زندگی انسانی متعالی هم مستلزم این است که از اصول معين و مشخصي پيروي كند و شرط اينكه از اصول معين و مشخصي پيروي كند اين است كه خود را در چهارچوب همان اصل محدود كند و خود را "نگه" بدارد.

نام اين خود نگه داري كه مستلزم ترك اموري است "تقوا" است. نبايد تصور كرد كه تقوا از مختصات دينداري است از قبيل نماز و روزه، بلكه تقوا لازمه انسانيت است. انسان اگر بخواهد از طرز زندگي حيواني و جنگلي خارج شود ناچار است كه تقوا داشته باشد. چيزي كه هست تقواي ديني يك علو و قداست و استحكام ديگري دارد و در حقيقت تنها روي پايه دين است كه مي توان تقوايي مستحكم و با مبنا به وجود آورد و جز بر مبناي محكم ايمان به خدا نمي توان بنياني مستحكم و اساسي و قابل اعتماد به وجود آورد.

تقوا، اعم از تقواي مذهبي و الهي و غيره، لازمه انسانيت است و خود به خود مستلزم ترك و اجتناب و گذشتهايي است. با توجه به اين مطلب خصوصا با در نظر گرفتن اينكه در زبان پيشوايان بزرگ دين از تقوا به حصار و حصن و امثال اينها تعبير شده، ممكن است كساني كه با نام آزادي خو گرفته اند و از هر چيزي كه بوي محدوديت بدهد فرار مي كنند چنين تصور كنند كه تقوا هم يكي از دشمنان آزادي و يك نوع زنجير است براي پاي بشر!

باید گفت كه تقوا محدوديت نيست، بلکه مصونيت است و فرق است بين محدوديت و مصونيت. اگر هم نام آن را محدوديت بگذاريم محدوديتي است كه عين مصونيت است. به عنوان مثال، بشر خانه اي مي سازد اتاقي با در و پنجره اي به دور خانه اش ديوار مي كشد. چرا اين كارها را مي كند؟ براي اينكه خود را در زمستان از گزند سرما و در تابستان از آسيب گرما حفظ مي كند، براي آنكه لوازم زندگي خود را در محيط امني كه فقط دراختيار شخص خود اوست بگذارد. زندگي خود را محدود مي كند به اينكه غالبا در ميان يك چهار ديواري معين بگذرد.حالا نام اين را چه بايد گذاشت؟آيا خانه و مسكن براي انسان محدوديت است و منافي آزادي اوست يا مصونيت است.

تقوا هم براي روح مانند خانه است براي زندگي و مانند جامه است براي تن. در قرآن مجيد از تقوا به جامه تعبير شده است. در آیه 26 سوره مباركه اعراف بعد از آنكه نامي از جامه هاي تن مي برد مي فرمايد: و لباس التقوي ذلك خير؛ يعني تقوا كه جامه روح است بهتر و لازم تر است.

زمانی مي توان نام محدوديت را روي چيزي گذاشت كه انسان را از موهبت و سعادتي محروم كند، اما چيزي كه خطر را از انسان دفع مي كند و انسان را از مخاطرات صيانت مي كند، آن مصونيت است نه محدوديت، و تقوا چنين چيزي است. تعبير به مصونيت، يكي از تعبيرات حضرت علی (ع) است. ایشان در خطبه 189 نهج البلاغه مي فرمايد: تقوا را حفظ كنيد و به وسيله تقوا براي خود مصونيت درست كنيد.

حضرت علی (ع) تعبيري بالاتر از اين هم دارد كه نه تنها تقوا را محدوديت و مانع آزادي نمي داند، بلكه علت و موجب بزرگ آزادي را تقواي الهي مي شمارد. حضرت در خطبه 228 مي فرمايد: تقوا كليد درستي و اندوخته روز قيامت است. آزادي است از قيد هر رقيت،نجات است ازهر بدبختي به و سيله تقوا انسان به هدف خويش مي رسد و از دشمن نجات پيدا مي كند و به آرزوهاي خويش نائل مي گردد.

رقيتها و بندگي هاي اجتماعي نتيجه رقيت معنوي است. آن كس كه بنده و مطيع پول يا مقام است نمي تواند از جنبه اجتماعي آزاد زندگي كند. در نتيجه درست است كه بگوييم"عتق من كل ملكه" يعني تقوا همه گونه آزادي به انسان مي دهد. پس تقوا تنها نه اين است كه قيد و محدوديت نيست، بلكه عين حريت و آزادي است.

سلام استاد رئوف تشکراز راهنماییتون

الرحیل;917454 نوشت:
قبل از اینکه فکر کنید به اینکه پاشم و نماز بخونم و ... پاشید نماز بخونید. (تسریع در انجام تصمیم)
اگه امکان رفتن به مسجد رو هم داشته باشید خیلی کمکتون می کنه

سلام ،راهکار شما منطقی هست،یک سوال شما نمازتون که میخونید صرفا از روی عادت و رفع تکلیف واینکه احساس گناه نکنید میخونید یا با علاقه وباوری که بهش رسیدید میخونید؟ممکنه توضیح بدید.

الرحیل;917454 نوشت:
باید انس و معرفت کنار هم باشه تا بتونید روی اعمالتون ثابت قدم بمونید
ممکنه بیشتر توضیح بدید.

الرحیل;917454 نوشت:
تشریف بیارید اینجا
و اینجا
و جاهای مشابه
خیلی به انسی که گفتم کمک می کنه
برنامه یک آیه رو قبل از خبر سراسری تماشا کنید.
برنامه های چارده چهل و چند صدا و سیما علاقه مندتون نمیکرد؟

فرصت نمیکنم خیلی برنامه های صدا وسیما رو تماشا کنم چون محصل هستم ،یک ایه رو گاهی میبینم، دوست دارم چون فقط یک ایه رو بیان میکنه نه کل قرانو و باعث میشه ادم یه مقدار فکر کنه

سلام ،چقد تقوا رو زیبا توضیح دادین.ممنونم از شما

پازل;917568 نوشت:
سلام ،راهکار شما منطقی هست،یک سوال شما نمازتون که میخونید صرفا از روی عادت و رفع تکلیف واینکه احساس گناه نکنید میخونید یا با علاقه وباوری که بهش رسیدید میخونید؟ممکنه توضیح بدید.

سلام
من که عبدالحالم بسته به حالم (یا دقیق تر بگم توفیقی که نصیبم بشه یا نشه) هرکدوم اینا میتونه باشه
ولی ان شاءالله شما به باوری می رسید که غبار غفلت هیچ موقع روش نمی شینه

پازل;917568 نوشت:
ممکنه بیشتر توضیح بدید.

منظورم این بود که در عین اینکه آگاهی کسب می کنید درباره اینکه چرا باید این کار رو انجام بدید، چه اهمیتی داره، چه تاثیراتی داره، باید حتما عمل هم به مقدار خیلی کم ولی پیوسته همراهش باشه. باید با اون کار (نماز، قرآن یا حتی اعمال یر عبادی) مانوس بشید تا انجام دانش براتون راحت بشه
بعضی جمع ها هستن، مثل اعتکاف، مراسم های معنوی، نماز جماعت، محافل ختم قرآن و... که خودشون ذوق و اشتیاق رو در آدم ایجاد می کنند، کار رو راحت و هموار می کنن و دیگه مثل حالتی که متکی به خود هستیم سنگین نیست. هر چقدر که میتونید از این جمع ها فیض ببرید

پازل;917568 نوشت:

یک سوال شما نمازتون که میخونید صرفا از روی عادت و رفع تکلیف واینکه احساس گناه نکنید میخونید یا با علاقه وباوری که بهش رسیدید میخونید؟ممکنه توضیح بدید.

با سلام
در رابطه با این موضوع باید به یک باور و معرفت خوبی برسید تا ان شاء الله عمل دائمی شما بشود و برای این موضوع هم یکی از بهترین راه ها این است که نماز را به صورت مرتب بخوانید تا از این طریق به یک معرفت خوبی برسید, البته این یکی از راه های رسیدن به معرفت هست (برای بقیه موارد می توانید از کارشناس محترم راهنمایی بگیرید) و اینکه کسی را می شناسم که این موضوع برای اون صدق می کند و به خوبی لمس کرده است و از طریق ادامه دادن نماز به نوعی به باور خوبی رسیده است و اینکه این موضوع هم زمانبر هست و در طول زمان باید اتفاق بیفتد.

در رابطه با از روی عادت خواندن و رفع تکلیف و ... هم اگر به صورت مرتب بخوانید, بعد از یک مدتی یک احساسی مانند اینکه تکراری هست یا اینکه مثل یک عادت می شود که این موضوع تقریبا برای اکثر افراد یا اتفاق افتاده است یا اینکه اتفاق می افتد که برای این موضوع هم می توانید از کارشناس محترم راهنمایی بگیرید.

پرسش:
چگونه به نماز علاقمند شویم؟


پاسخ:

نماز خواندن و به طور کلی عبادت کردن، می تواند در چند حالت صورت بگیرد. نخست آنکه برای ترس از جهنم و حفظ خود از عذاب الهی باشد. حالت دیگر این است که برای رسیدن به بهشت و نعمات آن باشد. حالات سوم که بالاتر از هر دو اینهاست، این است که برای رضای خداوند عبادت کنیم به این معنا که با توجه به معرفتی که در مورد خداوند کسب کرده ایم، او را شایسته پرستش و تقدیس بیابیم و از این رو به عبادت او بپردازیم. این سه حالت از عبادت، مضمون حدیثی از حضرت امیر (ع) است:

ان قوماً عبدوا الله رغبة فتلک عبادة التجار و ان قوماً عبدوا الله
رهبة فتلک عبادة العبید و ان قوماً عبدوا الله شکراً فتلک عبادة الاحرار و هی افضل العبادة (1)

گروهی خدا را از روی تحصیل منافع بهشت بندگی می کنند این عبادت تجار است. گروهی خدا را از روی ترس بندگی می کنند این عبادت بردگان است. گروهی خدا را شایسته پرستش می دانند و از اینکه خدا منت بندگی را برآنها نهاد شکر و سپاس او را می گویند. این عبادت آزادگان است که برترین عبادت هاست.

با توجه به این مقدمه، برای اینکه عبادت ما روح داشته باشد و فراتر از صرفا یک سری خم و راست شدن ها باشد، نیازمند آن هستیم که عبادت را با معرفت داشته باشیم. اما این معرفت از کجا حاصل می شود؟

بخشی از این معرفت از مطالعه به دست می آید. اینکه ما بدانیم خدا کیست؟ پیامبر کیست؟ نماز و عبادت به چه معناست؟ اذکار نماز چه هستند؟ و فلسفه عبادت چیست؟ ... در این زمینه کتاب های مختلفی وجود دارد. (2)

بخش دیگری از این معرفت در زیست مومنانه حاصل می شود. یعنی اگر فردی زندگی مومنانه در پیش بگیرد، پس از مدتی حقانیت برخی امور برایش روشن می شود و امور دینی (اگر از روی اخلاص و معرفت اولیه انجام شود) دارای عمق بیشتری می شود.

البته باید توجه داشت که انسان همواره در اوج نیست، گاهی ممکن است افول کند، گاهی ممکن است نماز را صرفا برای نرفتن به جهنم بخواند و گاهی هم صعود کند و جزء دسته سوم قرار بگیرد. این نوسان در همه ما انسان ها وجود دارد. آنچه مهم است این است که باید سعی کنیم در این مسیر بندگی باشیم و در این مسیر هم تلاش کنیم که جزء گروه سوم باشیم.


  1. تحف العقول ص 250
  2. کتاب های مانند اسرار الصلوه از امام خمینی، میرزا جواد آقای ملکی تبریزی و ..
موضوع قفل شده است