مخالفت والدین با ازدواج دختر

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مخالفت والدین با ازدواج دختر

سلام
دختری هستم حدودا 23 ساله، اهل یکی از یکی شهرهای شمالی کشور

مدتی است با پسری اهل کرمانشاه آشنا شده ام، که حدودا 10سال باهم اختلاف سنی داریم.
با خصوصیات و روحیات ایشون آشنایی کامل دارم و تقریبا شناخت کاملی دارم.
اما پدر و مادرم به دو دلیل با ازدواج من با ایشون مخالفت میکنن؛ اول اینکه یکبار طلاق گرفته و دوم میگن قدش کوتاهه یا خوشگل نیست(ایشون دو سه سانت از من بلندتره و ظاهرش هم خوبه).
ولی ایشون از نظر اجتماعی جایگاه خیلی خوبی داره.
پدر و مادرم حتی حاضر به تحقیق کردن هم نشدن.
لطفا راهنماییم کنید.

با تشکر

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد راهنما

ف ص;916097 نوشت:
سلام
دختری هستم حدودا 23 ساله، اهل یکی از یکی شهرهای شمالی کشور

مدتی است با پسری اهل کرمانشاه آشنا شده ام، که حدودا 10سال باهم اختلاف سنی داریم.
با خصوصیات و روحیات ایشون آشنایی کامل دارم و تقریبا شناخت کاملی دارم.
اما پدر و مادرم به دو دلیل با ازدواج من با ایشون مخالفت میکنن؛ اول اینکه یکبار طلاق گرفته و دوم میگن قدش کوتاهه یا خوشگل نیست(ایشون دو سه سانت از من بلندتره و ظاهرش هم خوبه).
ولی ایشون از نظر اجتماعی جایگاه خیلی خوبی داره.
پدر و مادرم حتی حاضر به تحقیق کردن هم نشدن.
لطفا راهنماییم کنید.

با تشکر

با عرض سلام و ادب خدمت شما و همه اسک دینی های عزیز
ضمن عذرخواهی نسبت به تاخیر در پاسخگویی از حسن اعتماد شما سپاسگذارم
سوالی که مطرح نمودید لازم است از دو جهت بررسی گردد :

  • انتخاب شما
  • علت مخالفت والدین و نحوه راضی نمودن آنها

اما در مورد انتخاب شما لازم است به این نکات توجه نمایید :

  1. لازم است انتخاب از روی شناخت و آگاهی باشد و پس از مطالعه مناسب و کسب آگاهی لازم و برگزیدن ملاکهای مناسب صورت پذیرد چرا که ازدواج حرف یک عمر زندگی و موفقیت و آرامش و تکامل در آینده و یا بالعکس آن می باشد.
  2. در انتخاب شما نقاط مبهمی مشاهده می شود که ممکن است در زندگی شما مسئله ساز شود نظیر :

  • تفاوت سنی زیاد
  • تفاوت در آداب و رسوم و زبان و...
  • تجربه زندگی ناموفق قبلی که لازم است در مورد آن تحقیق جامعی صورت پذیرد.
  • نحوه و چگونگی شناخت(چگونه می گویید شناخت کاملی دارید؟)

لازم است بررسی و تحقیق مناسبی صورت پذیرد البته در صورتی که با مطالعه و ملاکهای اصلی شما هماهنگ می باشند و با هم کفویت دارید و انعطاف لازم در دو طرف و خانواده آنها وجود دارد و توجه زیاد به آداب و رسوم خود ندارید می شود برای موانع بالا تدابیری اندیشید.

اما در مورد مخالفت والدین : دقت نمایید صرف طلاق قبلی موجب نمی شود که به کلی رد شوند بلکه لازم است تحقیق مناسبی صورت پذیرد.

در مورد قد هم به نظر بنده مسئله خاصی نیست مگر آنکه به دلیلی جزء ملاکهای اصلی شما حساب شود که قابل چشم پوشی نباشد که در این صورت لطفا علت را بیان نمایید

مهم : قطعا خود شما مهم می باشید و باید انتخاب نمایید ولی توجه نمایید که خانواده به عنوان حمایتگر نقش بسیار مهمی در شکل گیری و موفقیت زندگی ما دارند لذا سعی نمایید رضایت آنان را کسب نمایید

نحوه رضایت والدین :


  1. سعی کنید با بیان منطقی و رفتار محبت آمیز آنان را برای تحقیق راضی نمایید.
  2. با مطالعه و استدلال خوب والدین خود را متوجه حسن انتخاب خود نمایید.
  3. از واسطه هایی که کلامشون در والدین شما تاثیر گذار است بخواهید تا با آنان صحبت کرده و متقاعد نمایند.
  4. دعا و توسل به اهل بیت را فراموش نکنید.

در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی

با سلام

به تازگي يعني طي چند سال اخير كه ارتباط. دختر و پسر و زوجين قبل از ازدواج براي آشنايي بيشتر از طريق خودشان است يعني از قالب سنتي بيرون آمده و بچه.ها بيشتر ترجيح مي.دهند خودشان انتخاب.كننده فرد مناسب براي ازدواج باشند، مي.توان گفت به همين نسبت مخالفت خانواده.ها بيشتر شده است. به.نظر من دليلش اين است كه تا قبل از اين، خانواده بود كه براي ازدواج جوان، انتخاب مي.كرد و تصميم مي.گرفت و در واقع نقش اصلي با پدر و مادر بوده و حتي گاهي اطرافيان يعني خاله و عمو و عمه و... اما اين روزها اين نقش تغيير كرده.است و ديگر از طرف بچه.ها پدر و مادر جزو اين بازي محسوب نمي.شوند يعني مناسبات و ارزش.هاي بچه.ها در اين سال.هاي اخير تغيير كرده است، ما بارها از مراجعان خودمان مي.شنويم كه مي.گويند چندان به خواستگاري.هاي سنتي تمايلي ندارند و دليل اين امر اين است كه از يك طرف بچه.ها متوجه شده.اند براي ازدواج نياز به شناخت بيشتر دارند و از طرف ديگر هم احساس استقلال طلبي بيشتري مي.كنند، در نتيجه در خانواده به.دليل در مقابل هم قرار گرفتن دو تفكر متفاوت، اختلاف به.وجود مي.آيد. يكي تفكر سنتي پدر و مادر كه جايگاه خود را به حق بسيار مهم مي.دانند و خودشان را كاملا به.عنوان تصميم.گيرنده مي.شناسند و ديگري تفكر بچه.ها كه مي.گويند اين زندگي ماست پس خودمان بايد تصميم بگيريم و در نهايت در خانواده بحث و جدل و شايد هم دعوا و درگيري پيش .آيد. معمولا پدر و مادر در اين شرايط احساس مي.كنند كنار گذاشته.شده.اند و فرزندشان به آنها اهميت چنداني نمي.دهد و از طرف ديگر هم نگران بچه.هاي.شان هستند، اين نگراني منجر به رفتارهايي مي.شود كه بچه.ها را از پدر و مادر دور مي.كند و در واقع والدين به جاي حل مسئله در احساسي.گير مي.كنند كه من اسم آن را راه حل هيجان مدار (در مقابل راه.حل مسئله مدار)مي.گذارم كه سراسر عشق و علاقه. است اما چون با احساس و هيجان.شان مي.خواهند مسئله را حل كنند متاسفانه نتايج مثبتي برايشان ندارد.


موضوع قفل شده است