جمع بندی میزان اهمیت و تأثیر شرایط مالی در ازدواج

تب‌های اولیه

51 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
میزان اهمیت و تأثیر شرایط مالی در ازدواج

با سلام
یکی از معضلات پسرهای امروزی برای ازدواج شرایط مالی اونها هست اما دو نظر متفاوت در مورد این موضوع وجود دارد
وقتی به مشاورهای روانشناسی مراجعه میکنیم اونها یکی از شرایط مهم ازدواج رو استقلال مالی میدونن و اقدام به ازدواج تا محقق نشدن این رو یک اشتباه بزرگ خطاب میکنند که این موضوع از نظر عقلی ومنطقی درست به نظر میرسه اما مشکلی که داره اینه که به نیاز عاطفی جوان که با ازدواج سریع حل میشه توجهی نداره...
اما وقتی به کارشناسای دین مراجعه میکنیم اونها با بیان آیات قران و احادیث که میگه بعد ازدواج خدا مشکل مالی رو حل میکنه مارو به ازدواج حتی بدون داشتن شغل تشویق میکنند
ما جوونا این وسط میمونیم کدوم حرف رو قبول کنیم دل رو بزنیم به دریا و با وجود بی پولی ازدواج کنیم یا همچنان فشارروانی و عاطفی رو تحمل کنیم تا مگه فرجی شود؟؟؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد نشاط

با سلام و احترام
برای اینکه بتوانیم مبنای منطقی را مطرح کنیم تا برای شما راهگشا باشد این است که یک فرد جوان اگر چه در ابتدا توانایی مالی آنچنانی نداشته، ولی حداقل باید مهارت یک حرفه و توانایی کار کردن را داشته باشد، در این صورت می توان زندگی را شروع کرد و قطعا زندگی رونق می گیرد؛ منتها اگر فردی هیچ مهارت شغلی را نداشته و کاری را شروع نکرده؛ خوب طبیعی است که در این صورت پذیرفتن مسئولیت زندگی سخت خواهد بود. توصیه می شود دنبال یک کاری باشید ولو که موقتی هم باشد بپذیرید تا بتدریج به مرور زمان مشکلات حل و زندگی در مسیر طبیعی خود قرار بگیرد. توکل در امر ازدواج زمانی معقول است که شخص اراده حرکت و پیگیر فعالیت در امر امرار معاش زندگی را داشته باشد.

با سلام خدمت استاد گرامی ..من صد درصد با عرض جنابعالی موافقم که خود ما هم باید یه کاری رو هرچند کم درآمد شروع کنیم اما این کار واسه یه دانشجو مثل من که دور از شهر خودم هستم خیلی سخت و نشدنیه ..شما نگاه کن من الان در بهترین حالت ممکن دوسال دیگه کارشناسیم تموم میشه و بعدا دوسال سربازی یعنی در بهترین شرایط من 4 سال دیگه می تونم یه کارثابت رو شروع کنم فرض کنیم بتونم همون موقع
ازدواج کنم یعنی من حداقل 4 سال دیگه باید صبر کنم آخه یه جوون چقدر می تونه تحمل داشته باشه و صبر کنه ؟؟؟

mahdi shooroki;916971 نوشت:
ازدواج کنم یعنی من حداقل 4 سال دیگه باید صبر کنم آخه یه جوون چقدر می تونه تحمل داشته باشه و صبر کنه ؟؟؟

سلام
از پاسخ کارشناس چنین برداشت می شود که مقصود ایشان بالا بردن سن ازدواج نیست و یا عقب انداختن آن؛ بلکه داشتن شرایط حداقلی برای ازدواج لازمست .
ایشان فرمودند

نشاط;916746 نوشت:
یک فرد جوان اگر چه در ابتدا توانایی مالی آنچنانی نداشته، ولی حداقل باید مهارت یک حرفه و توانایی کار کردن را داشته باشد، در این صورت می توان زندگی را شروع کرد و قطعا زندگی رونق می گیرد؛

چرا؟

نشاط;916746 نوشت:
طبیعی است که در این صورت پذیرفتن مسئولیت زندگی سخت خواهد بود.

چگونه؟

نشاط;916746 نوشت:
توصیه می شود دنبال یک کاری باشید ولو که موقتی هم باشد بپذیرید تا بتدریج به مرور زمان مشکلات حل و زندگی در مسیر طبیعی خود قرار بگیرد. توکل در امر ازدواج زمانی معقول است که شخص اراده حرکت و پیگیر فعالیت در امر امرار معاش زندگی را داشته باشد.

mahdi shooroki;915880 نوشت:
اما وقتی به کارشناسای دین مراجعه میکنیم اونها با بیان آیات قران و احادیث که میگه بعد ازدواج خدا مشکل مالی رو حل میکنه مارو به ازدواج حتی بدون داشتن شغل تشویق میکنند

احتمال می دهم که برداشتتان از توصیه کارشناس دینی هم اشتباه باشد، نداشتن شغل با نداشتن مهارت متفاوت است شما اگر مهارت برای انجام کاری داشته باشید ولی سرمایه ای برای شروع نداشته باشید می توانید با توکل بر خدا از حداقل ها برای شروع مثلا شاگردی کردن، کار نیمه وقت و... اقدام به ازدواج روش مند نمایید تا بتوانید حداقل از بتوانید از وظایف اولیه خود که نفقه همسرتان است بربیایید.

موفق باشید

mahdi shooroki;915880 نوشت:
با سلام
یکی از معضلات پسرهای امروزی برای ازدواج شرایط مالی اونها هست اما دو نظر متفاوت در مورد این موضوع وجود دارد
وقتی به مشاورهای روانشناسی مراجعه میکنیم اونها یکی از شرایط مهم ازدواج رو استقلال مالی میدونن و اقدام به ازدواج تا محقق نشدن این رو یک اشتباه بزرگ خطاب میکنند که این موضوع از نظر عقلی ومنطقی درست به نظر میرسه اما مشکلی که داره اینه که به نیاز عاطفی جوان که با ازدواج سریع حل میشه توجهی نداره...
اما وقتی به کارشناسای دین مراجعه میکنیم اونها با بیان آیات قران و احادیث که میگه بعد ازدواج خدا مشکل مالی رو حل میکنه مارو به ازدواج حتی بدون داشتن شغل تشویق میکنند
ما جوونا این وسط میمونیم کدوم حرف رو قبول کنیم دل رو بزنیم به دریا و با وجود بی پولی ازدواج کنیم یا همچنان فشارروانی و عاطفی رو تحمل کنیم تا مگه فرجی شود؟؟؟

من شمارو میبینم یاد 6 سال پیش خودم میفتم اون دوران تازه یکی دو سال از دانشگاهم رو گذرونده بودم خیلی هم ازدواجی بودم ، به این نتیجه رسیدم حرف مشاوره ها رو گوش کنی بهتره ،
اصلا شما الان بخوای اقدام هم کنید هیچوقت یه کیس مناسب و خوب بهت جواب مثبت نمیده اگر هم بده خانوادش نمیذارن ، من مثه شما 6 سال دانشگاه خوندم دو سال هم رفتم سربازی ، الان تازه از سربازی اومدم میبینم هیچجا کار نیست ،کار هم باشه دخل و خرج زندگی به هم نمیخوره ، یه جا میری ماهی 900 حقوق میدن ، بعد اجاره خونه یه خونه متوسط حداقل 800 تومنه ، اینجوریه که ادم از خدا میخواد که زودتر بمیره تا راحت شه . شما اگه زندگی مثه من باشه باید خیلی صبور تر از این حرفا باشی حالا حالا ها باید صبر کرد .

ریحــانه الــنبی;917026 نوشت:
یک فرد جوان اگر چه در ابتدا توانایی مالی آنچنانی نداشته، ولی حداقل باید مهارت یک حرفه و توانایی کار کردن را داشته باشد، در این صورت می توان زندگی را شروع کرد و قطعا زندگی رونق می گیرد؛

یک توصیه منطقی است و تقریبا واضح هم می باشد؛ چون بدون هیچ مهاراتی و توانایی و انگیزه ای نمی توان کسبی را بدست آورده و از طریق آن امرار معاش کرد؛ لذا منظور ما این است بالاخره دنبال کاری باید رفت و تلاشی از خود نشان داد، چون در غیر این صورت هیچ تغییر و تحول مثبتی نمی توان در اینده پیش بینی کرد و چه بسا مشکلات سختر و بیشتر هم بشود.

ریحــانه الــنبی;917026 نوشت:
طبیعی است که در این صورت پذیرفتن مسئولیت زندگی سخت خواهد بود.

خداوند برای رفع نیازها راه و روش خود را بیان کرده؛ خوب طبیعی است که شروع زندگی و امورات آن با تامین نیازهایی همراه خواهد بود و برای رفع آن بدون حرکت و تلاش ظبیعتا مشکل ساز بوده و سخت خواهد بود، توکل به خدا بدون حرکت و تلاش معنی ندارد. بلکه توکل یعنی اعتماد به خدا و تلاش و فعالیتی خستگی ناپذیر است که انسان به جایی می رسد. و ما توصیه می کنیم که هر فرد با توجه به استعداد و شرایط خود برای یک فعالیت و کار حلالی تلاش کند در این صورت هم می تواند ازدواج کرده و هم چه بسا درهای رحمت دیگری از سوی خدا به سویش باز شود.

نشاط;917031 نوشت:
یک توصیه منطقی است و تقریبا واضح هم می باشد؛

نشاط;917033 نوشت:
خداوند برای رفع نیازها راه و روش خود را بیان کرده؛

با تشکر از پاسخ کامل شما

بنده با استناد به پاسخ منطقی شما بزرگوار مبنی بر ضرورت حداقل مهارت لازم در زندگی، در پاسخ به چرایی و چگونگی این ویژگی نیز از متن شما استفاده کردم .

ممنون گل

mahdi shooroki;915880 نوشت:
با سلام
یکی از معضلات پسرهای امروزی برای ازدواج شرایط مالی اونها هست اما دو نظر متفاوت در مورد این موضوع وجود دارد
وقتی به مشاورهای روانشناسی مراجعه میکنیم اونها یکی از شرایط مهم ازدواج رو استقلال مالی میدونن و اقدام به ازدواج تا محقق نشدن این رو یک اشتباه بزرگ خطاب میکنند که این موضوع از نظر عقلی ومنطقی درست به نظر میرسه اما مشکلی که داره اینه که به نیاز عاطفی جوان که با ازدواج سریع حل میشه توجهی نداره...
اما وقتی به کارشناسای دین مراجعه میکنیم اونها با بیان آیات قران و احادیث که میگه بعد ازدواج خدا مشکل مالی رو حل میکنه مارو به ازدواج حتی بدون داشتن شغل تشویق میکنند
ما جوونا این وسط میمونیم کدوم حرف رو قبول کنیم دل رو بزنیم به دریا و با وجود بی پولی ازدواج کنیم یا همچنان فشارروانی و عاطفی رو تحمل کنیم تا مگه فرجی شود؟؟؟


سلام
یکی از اساس ترین شرائط ازدواج استقلال مالی آقایان است !
اگر جوانی ب هر دلیلی این استقلال را ندارن !
باید صبر پیشه فر مایند
و مشکلات مالی خودشان را آسا سا حل نمایند
باور کنید
اگر در آمد مناسبی نباشد
در زندگی با مشکلات جدی روبرو خواهید شد !
و آنجاست شیرینی یک ازدواج حتی با عشق را کم کم ب نفرت و تنفر تبدیل می نماید !
یک نکته را اضافه نمایم
از انصاف بدور است .
بخاطر یک هوس و یا نمیدانم عاطفه دختران مردم را شریک کمبود هها و نداشته ها و انواع و اقسام فشارههای

مادی و مالی خود کرد !
بهتر است
عاقبت اندیش بود تا احساسی !

آرمین...;917042 نوشت:

سلام
یکی از اساس ترین شرائط ازدواج استقلال مالی آقایان است !
اگر جوانی ب هر دلیلی این استقلال را ندارن !
باید صبر پیشه فر مایند
و مشکلات مالی خودشان را آسا سا حل نمایند
باور کنید
اگر در آمد مناسبی نباشد
در زندگی با مشکلات جدی روبرو خواهید شد !
و آنجاست شیرینی یک ازدواج حتی با عشق را کم کم ب نفرت و تنفر تبدیل می نماید !
یک نکته را اضافه نمایم
از انصاف بدور است .
بخاطر یک هوس و یا نمیدانم عاطفه دختران مردم را شریک کمبود هها و نداشته ها و انواع و اقسام فشارههای

مادی و مالی خود کرد !
بهتر است
عاقبت اندیش بود تا احساسی !

به نظرم به طرف مقابل بستگی داره اگه یکی باشه از نظر سطح مالی با خونواده شما همتراز باشه و توقعات بالایی نداشته باشه چرا اون شیرینی به تلخی بدل بشه؟

mahdi shooroki;917048 نوشت:
به نظرم به طرف مقابل بستگی داره اگه یکی باشه از نظر سطح مالی با خونواده شما همتراز باشه و توقعات بالایی نداشته باشه چرا اون شیرینی به تلخی بدل بشه؟

سلام
فکر می کنم آقا آرمین تاکیدشان بر استقلال مالی باشد نه سطح مالی،
در صورت هم تراز بودن دو خانواده، هم چنان مستقل بودن مرد در این زمینه لازم است،

مرد می تواند با پشتوانه والدین شروع به کار و سرمایه گذاری کند و برای شروع به این حمایت ها نیاز دارد.

استقلال مالی یعنی مرد با بازوی خودش کار کند،و در صورت گرفتن حمایت اولیه ادامه دهنده باشد نه گیرنده صرف!و تحت تکفل والدین نباشد،

مرد اگر ثروتمند هم باشد ولی این ثروت دسترنج خودش نباشد هر چند از راه حلال هم توسط والدین تامین شود روحیه مردانگی و آن جوهره اصلی اش زیر سؤال خواهد رفت،

چ

ریحــانه الــنبی;917049 نوشت:
سلام
فکر می کنم آقا آرمین تاکیدشان بر استقلال مالی باشد نه سطح مالی،
در صورت هم تراز بودن دو خانواده، هم چنان مستقل بودن مرد در این زمینه لازم است،

مرد می تواند با پشتوانه والدین شروع به کار و سرمایه گذاری کند و برای شروع به این حمایت ها نیاز دارد.

استقلال مالی یعنی مرد با بازوی خودش کار کند،و در صورت گرفتن حمایت اولیه ادامه دهنده باشد نه گیرنده صرف!و تحت تکفل والدین نباشد،

مرد اگر ثروتمند هم باشد ولی این ثروت دسترنج خودش نباشد هر چند از راه حلال هم توسط والدین تامین شود روحیه مردانگی و آن جوهره اصلی اش زیر سؤال خواهد رفت،


سلام
بله دقیقا منظور بنده استقلال مالی فرد و دست در جیب بودن خودش است
یک جوانی که قصد ازدواج دارد
باید دارای استقلال مالی باشد
یعنی توان اداره یک زندگی را داشته باشد !
حالا یک جوانی در سطح مرفه است دیگری متوسط و و
اما آنچه مسلم است !
نباید در تامین حداقل های نیازی زندگی خود و همسرش عاجز و جسارتا آویزان جیب پدر باشد !
حال یک دختر خانمی قانع به زندگی ساده و حداقل هاست
و
دختر خانم دیگری تحمل نداری و کمبود هها را ندارد
باید ناهار وشام ش د ر هتل اسپیناس پا لاس تهران باشد !
سلایق و نظرات مختلف است
اما
بازهم تا کید دارم
جوانی که درآمدی و شغلی ندارد !
اقدام ب ازدواج کردن یک امر صد در صد اشتباه
و نهایت منتج ب بو جود آمدن مشکلات جدی برای زوجین می شود

با سلام
بحث خوبیه... بنظرم یکم در حق جوان هایی مثل من و این دوست مون ظلم شده... بنظرم مشکل اصلی نبود شغل و نداشتن مهارت در کاری بیشترش برمیگرده به سیستم حاکم اون کشور...خب بنظرتون اگر به این جوون میگفتن اقا شما این مسیر رو برو تضمینی اخرش یک شغل با فلان درامد انتظارت رو میکشه... بگن اقا هر کسی براساس توان و استعدادش از این مسیر بره حتما میتونه موفق شه و درامدشم حدودی فلان قدره....خب برای این جوون وقتی از اول هدف گذاری بشه میدونه داره چیکار میکنه و میدونه این مسیری که داره میره حتما نتیجه میده و حتما هم تمام تلاشش میکنه به هدفش برسه...من الان یه سال دیگه کارشناسیم تموم میشه دارم برق میخونم... والا هنوز هیچ فنی بلد نیستم... دوست دارم یاد بگیریم اما معلوم نیست بشه حقوقی دراورد که بشه دو نفر که بعدا ممکنه زیادم بشه زندگی رو گردوند... صد درد صد هر انسانی توی یه زمینه ای استعداد داره ولی کی پیدا میکنه اینارو پرورش بده تا برسونه به شغلی...وقتی هیچ تضمینی نیست من این راه برم به نتیجه برسم...

و یک سوال اساسی دیگه.... با این استدلال هایی که شما کردید با توجه به این وضع اینو با خودم نتیجه میگیرم که اصلا من پسر جوون چرا باید با جنس مخالفم که کلا یه دنیای دیگه و خواسته های دیگه داره همراه بشم؟؟؟چرا باید مسولیت هامو سنگین کنم؟؟؟ اگر غریزه جنسی رو بگیری که میشه با توکل کردن به خدا و نماز خوندن و ورزش کردن و مواظبت از خود مهارش کرد... خب این قضیه حله... میمونه حس دوست داشتن عاطفه و از این حرفا که بگیری من خدا رو بیشتر دوست دارم همیشه هم پیشم هست حواسشم بهم هست اصلا خیلی هم حس خوبیه... خب یکی بگه ازدواج چیه؟؟من چرا باید این مسیر سخت برم که چی بشه؟؟؟ به کمال برسم؟؟؟ من چرا حق نفقه و مهریه و هزار چیز دیگه به جون بخرم؟؟؟
اخرشم بگن بهشت زیر پای مادران است Smile
البته منطورم این نیستا طرف کلا نباید ازدواج کنه ها... بیشتر منطورم اینه چرا در مورد این موضوع همه چی رو میزارن رو دوش پسر... خب دو نفر وقتی قصد دارن با هم زندگی کنن میشه با کمک هم و کمک والدین هر دو طرف میشه زندگی شون تشکیل بدن... چرا سختش میکنین...

amd;917057 نوشت:
منطورم اینه چرا در مورد این موضوع همه چی رو میزارن رو دوش پسر... خب دو نفر وقتی قصد دارن با هم زندگی کنن میشه با کمک هم و کمک والدین هر دو طرف میشه زندگی شون تشکیل بدن... چرا سختش میکنین...

سلام
ممنون که در بحث حضور دارید
می توانید با ایجاد یک تاپیک و موضوع جدید مثلا هدف از ازدواج چیست؟ و یا منظور از شراکت در زندگی چیست؟ و.... ،
نگاه کارشناسی به این مسئله بشود و با ارسال نظرات کاربران به یک جمع بندی خوبی رسید@};-

سلام

بله کمک یک بحث جدا گانه است !
و مقطعی
اما تا کی دیگران و والدین باید کمک کنند !
حالا
من یک سئوال را دارم !
زندگی با قرض و بدهی و کمک دیگران حالا هم اینطور کمک ها هم با منت همراه باشد چه لذتی می تواند داشته باشد ؟
درچنین زندگی ها یقینا
شروعش با آرامش همراه نخواهد بود !

آرمین...;917042 نوشت:
از انصاف بدور است .
بخاطر یک هوس و یا نمیدانم عاطفه دختران مردم را شریک کمبود هها و نداشته ها و انواع و اقسام فشارههای مادی و مالی خود کرد!

سلام آرمین جان
متاسفانه در کشور ما و بخصوص بین اقشار مذهبی اینطور جا افتاده است که فقط مرد است که به زن نیاز دارد
به خصوص در شهرهای سنتی تر ، که می بینیم با انواع شروط عجیب و غریب ، چه بلایی سر خواستگار می آورند ، گویی قصد جنایت دارد
تا هم اعتراض کند میگویند خب تو می خواهی زن بگیری!

از طرفی پیدا کردن یک دختر (بلکه چندین دختر و زن) به عنوان شریک جنسی خارج از ازدواج ، بسیار بسیار راحت تر از پیدا کردن همسر است
حتی میشود گفت راحت تر از آب خوردن است
حال اگر بحث دین را کنار بگذاریم ، یک جوان مگر مرض دارد در چنین شرایطی زیر بار مسئولیت برود؟


منظور اینکه ازدواج یک نیاز دو طرفه است
جالب است که همه جا خانمها صحبت از برابری با مردان و آزادی های اجتماعی میکنند
اما وقتی چنین بحث هایی پیش میاید ، تمایل عجیبی دارند که مانند زنهای 2000 سال پیش باشند!

در شرایط کنونی که کسب درآمد بسیار دشوار شده است
چه ایرادی دارد خانمها هم در عین حفظ حجاب و نجابت ، بخشی از مخارج زندگی را متقبل بشوند؟
(تا جایی که مرد از بار مسئولیت شانه خالی نکند)

ریحــانه الــنبی;917049 نوشت:
استقلال مالی یعنی مرد با بازوی خودش کار کند،و در صورت گرفتن حمایت اولیه ادامه دهنده باشد نه گیرنده صرف!و تحت تکفل والدین نباشد،
مرد اگر ثروتمند هم باشد ولی این ثروت دسترنج خودش نباشد هر چند از راه حلال هم توسط والدین تامین شود روحیه مردانگی و آن جوهره اصلی اش زیر سؤال خواهد رفت

سلام و عرض ادب
حرف درستی زدید ، اما مشکل اینجاست که ما انسان ها ، حرف غلطی که در دل داریم را با ظاهری زیبا مطرح میکنیم جوری که نیَتمان قابل تشخیص نباشد

موضوع این است که از نظر اکثر خانمها (حتی برخی از مذهبی ها) ، میزان تلاش مرد دقیقاً برابر است با میزان ثروتش!
یعنی وقتی مردی پول داشته باشد ، از نظر خانمها مردی تلاشگر است
و اگر فقیر باشد ، از نظر خانمها مردی بی عرضه است

لذا وقتی یک پسر دستش خالی باشد و خانمی بخواهد او را بخاطر فقرش رد کند
با گفتن یک جمله ، به راحتی ایراد را به گردن مرد میندازد

میگوید:
"لابد این پسر بی عرضه بوده که تا این سن نتوانسته پول درست و حسابی جمع کند!
من اصلاً در قید و بند مادیات نیستم ، فقط چون بی عرضه بوده به او پاسخ منفی میدهم!"
(آره جان عمه ات! :ok:)

پیچاندن نیت و سفسطه در گفتار ، کار آسانی است خواهر گرامی

Reza-D;917443 نوشت:
سلام و عرض ادب
حرف درستی زدید ، اما مشکل اینجاست که ما انسان ها ، حرف غلطی که در دل داریم را با ظاهری زیبا مطرح میکنیم جوری که نیَتمان قابل تشخیص نباشد

موضوع این است که از نظر اکثر خانمها (حتی برخی از مذهبی ها) ، میزان تلاش مرد دقیقاً برابر است با میزان ثروتش!
یعنی وقتی مردی پول داشته باشد ، از نظر خانمها مردی تلاشگر است
و اگر فقیر باشد ، از نظر خانمها مردی بی عرضه است

لذا وقتی یک پسر دستش خالی باشد و خانمی بخواهد او را بخاطر فقرش رد کند
با گفتن یک جمله ، به راحتی ایراد را به گردن مرد میندازد

میگوید:
"لابد این پسر بی عرضه بوده که تا این سن نتوانسته پول درست و حسابی جمع کند!
من اصلاً در قید و بند مادیات نیستم ، فقط چون بی عرضه بوده به او پاسخ منفی میدهم!"
(آره جان عمه ات! :ok:)

پیچاندن نیت و سفسطه در گفتار ، کار آسانی است خواهر گرامی

سلام خدمت شما.
بنده افرادی رو میشناسم که برای روز زن از پدرخانومش پول گرفته وهدیه ای برای خانومش خریداری کند.
یا چون ارثی که به او رسیده انقدر زیاد بوده که حتی فرزندش هم تامین می شود کار نمیکند،در واقع همان عرضه ی کار ندارد...
منظور خانم ریحانة النبی چنین افرادی هستند.

نقل قول:
(آره جان عمه ات! :ok:)

گناه دارد هربار پای این عمه را وسط می کشیدhappy
روی عکسی نوشته بوده ...
برادرزاده ی عزیزم
زندگیت را برمبنایی قرار بده که
تاوانش را، من ندهم!!
:ok:

iranimij;917027 نوشت:
کار هم باشه دخل و خرج زندگی به هم نمیخوره ، یه جا میری ماهی 900 حقوق میدن ، بعد اجاره خونه یه خونه متوسط حداقل 800 تومنه ، اینجوریه که ادم از خدا میخواد که زودتر بمیره تا راحت شه . شما اگه زندگی مثه من باشه باید خیلی صبور تر از این حرفا باشی حالا حالا ها باید صبر کرد .

سلام خدمت شما.
جواب این صحبت شما رو کاملا استاد نشاط داده اند.
.

نشاط;917031 نوشت:
یک توصیه منطقی است و تقریبا واضح هم می باشد؛ چون بدون هیچ مهاراتی و توانایی و انگیزه ای نمی توان کسبی را بدست آورده و از طریق آن امرار معاش کرد؛ لذا منظور ما این است بالاخره دنبال کاری باید رفت و تلاشی از خود نشان داد، چون در غیر این صورت هیچ تغییر و تحول مثبتی نمی توان در اینده پیش بینی کرد و چه بسا مشکلات سختر و بیشتر هم بشود.


هیچکس از اول شروع زندگی مشترک مطمئنا انقدر سرمایه نداشته که هم مسکن خریداری کند و همه ی انتظارات یک دختر خانم را برآورده کند.
پدر ومادر خودم همیشه می گویند درقدیم با100 تومن حقوق کارمندی زندگی خود را شروع کردند وچند سال مستاجر بودند تا مسکن دائمی برای خود خریداری کردند.
مطمئنا برای شروع زندگی مشترک تاحدودی هرد خانواده کمک می کنند ولی اینکه تمام خرجزندگی مشترک به عهده هردوخانواده بلشد وتشکیل زندگی مشترک دهند، منطقی نیست.

smart star;917449 نوشت:
بنده افرادی رو میشناسم که برای روز زن از پدرخانومش پول گرفته وهدیه ای برای خانومش خریداری کند.
یا چون ارثی که به او رسیده انقدر زیاد بوده که حتی فرزندش هم تامین می شود کار نمیکند،در واقع همان عرضه ی کار ندارد...
منظور خانم ریحانة النبی چنین افرادی هستند

سلام
منظور من هم ایراد به فرمایش خانم ریحانه النبی نبود
عرض کردم اکثر انسان ها
(در اینجا مخاطب خانمها هستند) ، موضوع را می پیچانند و باب میل خود جلوه می دهند تا نیتشان معلوم نشود

تصور کنید دو نفر به خواستگاری خانمی آمده اند ، یکی پولدار و دیگری فقیر
خانم می خواهد فرد پولدار را قبول کند ولی در عین حال می خواهد ظاهر موضوع را حفظ کند و نگوید که هدفش پول بوده
دقت بفرمائید در رفتارهای مشابه ای که از هر دو پسر سر میزند ، این خانم چگونه عمل میکند:

هر دو نفر مدام بیرون از خانه هستند ، اما تفسیر خانم اینگونه است:
پسر پولدار = چقدر این پسر اهل زندگیه ، همش دنبال کار و تلاشه ، اصلاً تو خونه نمیمونه ور دل خانواده بس که فعاله
پسر فقیر = از بس که کار مشخص نداره همش علافه تو خیابونا ، آخه پسر اینقدر بی عار؟!

هر دو نفر هدیه ای مثلاً "گل" برای دختر می خرند ، اما تفسیر خانم اینطور است:
پسر پولدار = با اینکه پولداره ولی اصلاً پر ادعا نیست. خیلی خاکی و رمانتیکه ، با یه شاخه گل عشقش رو ابراز کرد
پسر فقیر = خاک بر سر اینقدر بی عرضه است که یه روسری هم نتونست بخره! بابا دیگه یه روسری چقدر قیمتش بود که میخواد با گل منو خر کنه؟!

نکتهء بسیار مهم اینکه گاهی اصلاً خودمان متوجه نمیشویم که داریم از این روش استفاده میکنیم
مثلاً وقتی داریم مناظرهء یک روحانی با یک بی خدا را نگاه میکنیم ، اگر مسلمان باشیم ، ناخودآگاه عملی مشابه از هر دو را باب میل خود تفسیر میکنیم
مثلاً فرد بی خدا داد میزند ، میگوئیم چقدر بی ادب است! بی خداست دیگر!
بعد فرد روحانی داد میزند ، میگوئیم ، احسنت! چقدر قاطع صحبت میکند ، روحانی است دیگر!

کلاً بحثش خیلی مفصل است
ضمناً بنده یک عذرخواهی به شما بدهکارم چون قرار بود موضوعی را به شما پاسخ بدهم که فراموش کردم
الان پاسخش را برایتان ارسال میکنم. با احترام
گل

با سلام

ضمن تبریک سال نوبه اسک دینی های گرامی

جناب رضا دی اولا پسر جوون پولدار کجا پیدا میشه

معلومه یا ثروت باباشه یا چه میدونم ارثیه ای چیزی و..

یا پیر پسره وگرنه پسر جوون پولدار مانداریم .

بعد هم اگه خواستگار پولدار یه شاخه گل بخره میگیم

چه قدددددر خسیسه !

معلومه شما هنوز ما خانمها رو نمیشناسید

به نظر من یه جوون هرچه زودتر ازدواج کنه بهتره

منتها یه دختری رو باید انتخاب کنه که مادیات براش

در اولویت نباشن

چه جامعه ی خوب و آرمانی ای ساختن برامون .... هر طرف رو که نگاه میکنی مشکلات ریشه ای و معضلات حل نشده ...
صبر پیشه کنید ، انقلاب هنوز نوپاست !

همای رحمت;917458 نوشت:
با سلام

ضمن تبریک سال نوبه اسک دینی های گرامی

جناب رضا دی اولا پسر جوون پولدار کجا پیدا میشه

معلومه یا ثروت باباشه یا چه میدونم ارثیه ای چیزی و..

یا پیر پسره وگرنه پسر جوون پولدار مانداریم .

بعد هم اگه خواستگار پولدار یه شاخه گل بخره میگیم

چه قدددددر خسیسه !

معلومه شما هنوز ما خانمها رو نمیشناسید


سلام
ببخشید
خوب پدر پولدار مالش برای خانواده اش حالا چه پسر چه دختر باشد!
مگر
ایرادی دارد
فرضا جوانی را پدرش حمایت مالی نماید!
ن گناه است
ن جرمی مرتکب شده است !
وظیفه پدری هم جز این نیست !

البته تا زمانیکه استقلال مالی پیدا نماید !
ومثلا برابر تخصصی که جوان دارد
یا وارد بازار کار یا فعالیت شرکت های تخصصی و فنی بشود !

ببینید جناب ارمین این خیلی خوبه که از طرف خانواده حمایت بشه ولی متکی بودن به خانواده خوب نیست.

Zaker;917460 نوشت:
چه جامعه ی خوب و آرمانی ای ساختن برامون .... هر طرف رو که نگاه میکنی مشکلات ریشه ای و معضلات حل نشده ...
صبر پیشه کنید ، انقلاب هنوز نوپاست !

کلا قرآن یک آیه بیشتر ندارد:
"صبر پیشه کنید!"

حرفهامان طلاست ، چل سال است
قـصــد احــداث زرگـــــری داریم......

همای رحمت;917467 نوشت:
ببینید جناب ارمین این خیلی خوبه که از طرف خانواده حمایت بشه ولی متکی بودن به خانواده خوب نیست.

بله دقیقا بنده هم مخالف متکی بودن ب خانواده هستم
اما
اگر جوانی در خانواده مرفه باشد
ابتدا ب ساکن
پدر سرمایه ای جهت شروع یک فعالیت اقتصادی در اختیآرش برآرد !
این با متکی بودن و آویزان بودن جیب پدر فرق دارد !
چون وقتی سرمایه ای باشد ودر کنار آن هم تخصصی
با کوشش و تلاش و درایت خودش به استقلال مالی خواهد رسید
متکی بودن آن است
جوانی کلا توانایی تامین کوچکترین هزینه های فردی خودش را نداشته باشد
چه برسد
ب اداره کردن زندگی مشترک

همای رحمت;917458 نوشت:
با سلام

ضمن تبریک سال نوبه اسک دینی های گرامی

جناب رضا دی اولا پسر جوون پولدار کجا پیدا میشه

معلومه یا ثروت باباشه یا چه میدونم ارثیه ای چیزی و..

یا پیر پسره وگرنه پسر جوون پولدار مانداریم .

بعد هم اگه خواستگار پولدار یه شاخه گل بخره میگیم

چه قدددددر خسیسه !

معلومه شما هنوز ما خانمها رو نمیشناسید

سلام
عرض بنده هم همین بود دیگر
اینکه بیشتر اوقات این حرفها و ادعاها ، از طرف اکثر مردم صرفاً لقلقهء زبان است
شاخهء گل هم فقط مثال بود برای اینکه تفاوت قضاوت را نشان بدهم

اتفاقاً خانمها را خیلی خوب میشناسم و بخاطر همین شناخت است که دارم به همجنس های خودم هشدار میدهم
همانطور که مردها را خوب میشناسم و اگر بدانم خانمها از ترفندهای مردها بی اطلاع هستند آنها را هم لو خواهم داد
منتها فرق من این است که صرفاً جنبه های مثبت آدمها را نمی بینم

ولی در کل ترجیح می دهم وارد جزئیات این بحث نشوم
همانطور که هِی همه از هم تعریف کنیم و فکر کنیم همه مان خیلی خوبیم به نظرم بهتر است
:Nishkhand:

سلام

Reza-D;917442 نوشت:
متاسفانه در کشور ما و بخصوص بین اقشار مذهبی اینطور جا افتاده است که فقط مرد است که به زن نیاز دارد

Reza-D;917442 نوشت:
از طرفی پیدا کردن یک دختر (بلکه چندین دختر و زن) به عنوان شریک جنسی خارج از ازدواج ، بسیار بسیار راحت تر از پیدا کردن همسر است

با فرمایش شما در دو پست بالا موافقم. از اینکه بین قشر خاصی باشد نمیدانم، آمار دقیقی در این زمینه ندارم ولی متاسفانه در خانم ها اینطور جا می اندازند که نیاز یکطرفه است و اکثر زنانی که این تفکر قالبی را دارند و باز هم اکثریتشان علیرغم میلشان این را نشان حیا می دانند...
گرفتن دوست مخالف برای افراد بی قید خیلی آسان است و گستره روابط هم روز به روز وسیع تر می شود...

Reza-D;917443 نوشت:
حرف درستی زدید ، اما مشکل اینجاست که ما انسان ها ، حرف غلطی که در دل داریم را با ظاهری زیبا مطرح میکنیم جوری که نیَتمان قابل تشخیص نباشد

Reza-D;917443 نوشت:
پیچاندن نیت و سفسطه در گفتار ، کار آسانی است خواهر گرامی

جناب رضا دی نمیدونم چرا این برداشت را از پست من داشتید! این یک اصل است که جوهر مرد کار است که باید در طول زندگی آن را تقویت کند و ارتقاء دهد. نیت بدی نمی خواهد، استقلال اقتصادی یعنی زیر منت دیگری نبودن، یعنی شخص خودش مهارت انجام کار را داشته باشد؛ هرچند با درامد اندک.

البته متوجه منظور شما هم هستم شما به سطح و وسعت این استقلال اشاره دارید که این بحث جدایی است و میزان درآمد با شرایط و موقعیت خاص خودش باید بررسی گردد.

smart star;917449 نوشت:
منظور خانم ریحانة النبی چنین افرادی هستند.

بله دقیقا منظورم همین است.

Reza-D;917456 نوشت:
هر دو نفر مدام بیرون از خانه هستند ، اما تفسیر خانم اینگونه است:
پسر پولدار = چقدر این پسر اهل زندگیه ، همش دنبال کار و تلاشه ، اصلاً تو خونه نمیمونه ور دل خانواده بس که فعاله
پسر فقیر = از بس که کار مشخص نداره همش علافه تو خیابونا ، آخه پسر اینقدر بی عار؟!

هر دو نفر هدیه ای مثلاً "گل" برای دختر می خرند ، اما تفسیر خانم اینطور است:
پسر پولدار = با اینکه پولداره ولی اصلاً پر ادعا نیست. خیلی خاکی و رمانتیکه ، با یه شاخه گل عشقش رو ابراز کرد
پسر فقیر = خاک بر سر اینقدر بی عرضه است که یه روسری هم نتونست بخره! بابا دیگه یه روسری چقدر قیمتش بود که میخواد با گل منو خر کنه؟!

این فرمایش شما هم صحت دارد و عموما ممکن است اینطور باشند، پیامد هر رویداد با تفسیری که ما از آن رویداد داریم است. اگر این تعبیر مثبت باشد منجر به پیامد مثبت و اگر منفی ....

پرسش گر سوالش میزان اهمیت و تاثیر وضع مالی می باشد که استقلال مالی در این مورد تاثیر زیادی در رضایت از زندگی دارد، حتی اگر لقمه نانی باشد.

ریحــانه الــنبی;917493 نوشت:
نمیدونم چرا این برداشت را از پست من داشتید! این یک اصل است که جوهر مرد کار است که باید در طول زندگی آن را تقویت کند و ارتقاء دهد

سلام
شاید من بد نوشتم
شما حرف زیبایی زدید که باید در کتاب ها نوشت و به جوانان آموزش داد
"اگر مردی ثروتمند باشد ولی جوهر و روحیه مردانگی نداشته باشد ، ثروتش ارزشی ندارد"

بخشی که گفتم بعضی ها سفسطه میکنند ، اصلاً مخاطبم شما نبودید بزرگوار
منظورم این بود که حرف شما حق است ، اما واقعیت چیز دیگری است

یک زمانی استاد رحیم پور حرفی زدند که به بحث ما هم ارتباط دارد
ایشان گفتند وقتی به بعضی جوان ها میگوئیم چرا دوست دارید به خارج از کشور بروید ، میگویند بخاطر رشد و پیشرفت
اما وقتی عملاً نتیجهء مهاجرت برخی از آنان را می بینی ، جایی نیست جز دانسینگ و می خانه و.....

شما می فرمائید جوهر کار ، مردانگی ، مسئولیت پذیری ، قابل تکیه بودن و...... و منظور شما هم همان است که میگوئید
اما بعضی خانمها با اینکه همین حرف ها را می زنند ، اما منظورشان چیز دیگری است

جوهر کار = مدیرعامل ، دکتر ، مهندس ، خلبان
مسئولیت پذیری = هر چی من بخوام برام فراهم کنه
قابل تکیه بودن = صندلی های سانتافه ای که برام میخره راحت باشه!

پرسش مهم:
اگر مردی تلاش کرد ، کار کرد ، مسئولیت پذیر بود ، اما خدا نخواست مال زیادی به او بدهد
آیا او را به عنوان یک مرد مسئولیت پذیر در جامعه خواهیم شناخت؟ با قاطعیت میگویم که پاسخش از نظر اکثر ما منفی است
یا جور دیگری می پرسم. از نظر خانمها ، تلاش یک کارگر شهرداری با تلاش یک مهندس به یک میزان ارزش دارد؟
آیا جوهرکاری که در وجود یک بنا یا راننده تاکسی است ، برای خانمها با جوهرکاری که در یک پزشک است برابر است؟

حالا نکته ای که به آن اشاره داشتم را مجددا تکرار می کنم
بیشتر خانمها در دلشان به مهندس ، پزشک ، کارخانه دار ، خلبان و..... گرایش بیشتری دارند
اما از طرفی می خواهند ادای خاکی بودن را هم دربیاورند. خب راه حلش چیست که به میل باطنی خود اعتراف نکنند؟
اینکه بگویند:

"آن کارگر شهرداری هم اگر عرضه داشت درس می خواند و پزشک یا مهندس میشد
پزشک و مهندس و خلبان حتماً با عرضه بودند که این شدند
کارگر و راننده و.... هم حتماً بی عرضه بودند که این شدند"

متوجه عرض بنده شدید خواهر گرامی؟
در زمان امام علی(ع) عده ای میگفتند لا حکم الا لله
امام(ع) فرمودند ، حرف حقی است که از آن نیت باطل دارند


ریحــانه الــنبی;917493 نوشت:
پرسش گر سوالش میزان اهمیت و تاثیر وضع مالی می باشد که استقلال مالی در این مورد تاثیر زیادی در رضایت از زندگی دارد، حتی اگر لقمه نانی باشد

خب من مسائل را صرفاً از یک جنبه نگاه نمیکنم
فرمایش شما کاملاً صحیح است ، اما در یک شرایط کاملاً استاندارد
درحالیکه زندگی سرشار از پستی و بلندی و اتفاقات و شرایط مختلف است

لذا پرسشگر محترم باید این را بدانند که پاسخ ایشان در یک خط خلاصه میشود
این جملهء دقیقی که شما نوشتید ، مانند سرفصل است که می تواند مقدمه ای به جا و کارآمد باشد
اما صدها زیرشاخه دارد که باید تا حد توان آنها را نیز شناخت

mahdi shooroki;915880 نوشت:
با سلام
یکی از معضلات پسرهای امروزی برای ازدواج شرایط مالی اونها هست اما دو نظر متفاوت در مورد این موضوع وجود دارد
وقتی به مشاورهای روانشناسی مراجعه میکنیم اونها یکی از شرایط مهم ازدواج رو استقلال مالی میدونن و اقدام به ازدواج تا محقق نشدن این رو یک اشتباه بزرگ خطاب میکنند که این موضوع از نظر عقلی ومنطقی درست به نظر میرسه اما مشکلی که داره اینه که به نیاز عاطفی جوان که با ازدواج سریع حل میشه توجهی نداره...
اما وقتی به کارشناسای دین مراجعه میکنیم اونها با بیان آیات قران و احادیث که میگه بعد ازدواج خدا مشکل مالی رو حل میکنه مارو به ازدواج حتی بدون داشتن شغل تشویق میکنند
ما جوونا این وسط میمونیم کدوم حرف رو قبول کنیم دل رو بزنیم به دریا و با وجود بی پولی ازدواج کنیم یا همچنان فشارروانی و عاطفی رو تحمل کنیم تا مگه فرجی شود؟؟؟

سلام داش مهدی
اولین درس (اگر بنده را قابل بدانید). زیاد گرفتار واژه های کتابی نباش برادر
زندگی را باید زندگی کرد ، خودش خیلی چیزها را به تو آموزش خواهد داد ، اگر عاقل باشی

1 - قرار نیست همان روز اول بروید زیر یک سقف زندگی کنید. شما می توانید از پلهء اول یعنی پیدا کردن همسر مناسب شروع کنید. تا زمانی که دختری مناسب را بیابید و به خواستگاریش بروید ، می توانید به کسب مهارت (اعم از درسی یا غیردرسی) مشغول باشید. در این زمان که به خواستگاریش میروید و درصورت پذیرش از طرف او ، با هم نامزد میشوید ، دقیقاً همان زمانی است که باید مردانگی خود را به او اثبات کنید ، و البته زن بودن او را هم بسنجید (اگر مایل هستید جای دیگری بپرسید روشش را عرض میکنم). بعد از شناخت و بعد هم عقد ، باز تا زمان ازدواج مدتی فرصت دارید که زندگی اولیه را آماده کنید. توکل به خدا هم که چاشنی کار باشد ، بعید است موقع ازدواج مشکل خاصی از نظر مالی داشته باشید (شرایط اولیه)

2 - بجز سه راهِ ارث ، دزدی و برنده شدن در قرعه کشی ، هیچ راه دیگری نیست که یک جوان 20 ساله ، از همه نظر تامین باشد. پس خیال نکنید این موضوع برای شما عیب است بلکه کاملاً طبیعی است. و یک حرف خودمانی ، گور بابای دیگران که چجوری زندگی میکنند :ok: ، شما مثل خودتان زندگی کنید

3 - (بسیار مهم) تو مَردی برادر ، جلوی خانمها کم نیار. منظورم کل کل نیست ، منظورم این است که شأن خودت را حفظ کن. تو خودت را قبول داشته باشی کافی است. هر کسی هم قرار است با تو زندگی کند باید همین که هستی را قبول کند. قبول نکرد ، خب بسلامت! البته این نگاه شما نباید خودخواهانه باشد. انتظارات دو طرفه است ، اما حرفم این است که نه نسبت به سرنوشت دختر مقابلت بی تفاوت باش ، نه خودت را پیش کسی کوچک کن

4 - جای درست دنبال دختر بگرد. دختر خوب را نه از مسجد ، نه از در و همسایه ، نه از محله و نه از اینجور روش ها نمیشود شناخت. دختر خوب را خودت باید بشناسی ، البته با کمک روش های قبلی. یعنی تحقیق مهم است ، اما مهمتر از آن مهارت شماست در شناخت یک دختر. هیچ کس به تو نمیگوید که دختر مورد نظرت چقدر زن است ، چقدر فهمیده است ، چقدر بهداشت را رعایت میکند ، چقدر کنترل شخصیت دارد. اینها را خودت باید بفهمی

5 - اگر گوهر می خواهی ، اول باید خودت قیمتی بشوی. یادت باشد برادر عزیز ، یک دختر نجیب ، عاقل ، باهوش و فهمیده ، همین روش ها را برای شناخت تو به کار خواهد برد. پس تو هم جوری خودت را بساز که چنین دختری تاییدت کند

Reza-D;917512 نوشت:

2 - بجز سه راهِ ارث ، دزدی و برنده دن در قرعه کشی ، هیچ راه دیگری نیست که یک جوان 20 ساله ، از همه نظر تامین باشد. پس خیال نکنید این موضوع برای شما عیب است بلکه کاملاً طبیعی است. و یک حرف خودمانی ، گور بابای دیگران که چجوری زندگی میکنند :ok:

سلام

برادر رضا، از وقتی که در این سایت عضو شده ام و اولین موضوع خودم رو یعنی "ازدواج در سن کم" را ارسال کردم بیشتر از یک سال گذشته است، ما هم ۱۹ سالگی را داریم تموم میکنیم و وارد "۲۰ سال و اندی" روزگی میشویم؛ اون زمان وضعیت زیاد خوبی نداشتم، هم از لحاظ روحی هم جسمی نیاز به ازدواج داشتم؛ خداروشکر الان کمی بهتر هستم، اما داستان همچنان ادامه دارد، به هر دلیلی نمیشود/نمیتوانم/نمیخواهم ازدواج کرد/کنم، من هم تصمیم گرفتم که با همین شرایط بسوزم و بسازم، گناه هم کردم که کردم، به جهنم، خدا بصیر هست... نمیخوام موضوع تاپیک رو منحرف کنم، ولی با توجه به شرایط مردم، قانون و حکومت، ازدواج ریسک بزرگی هست و همه ی این صحبت هایی که شما میکنید فقط "حرف" است و بس...

پ.ن. انشاءالله اون موقع که ۳۰ سالم شد و دخترا افتادن دنبالم، میدونم چی کار کنم...

shsina;917513 نوشت:
همه ی این صحبت هایی که شما میکنید فقط "حرف" است

یه خواهش از شما کنم انجام میدهید؟

Reza-D;917514 نوشت:
یه خواهش از شما کنم انجام میدهید؟

بفرمایید، انشاءالله که انجام دادیم.

پ.ن. پست رو ویرایش کردم، کمی مشکل نگارشی/دستوری داشت. چون سریع جواب دادید، گفتم بگم.

نقل قول:
متاسفانه، متاسفانه، من به شدت به خود ارضائی اعتیاد پیدا کردم (شاید 2 ماه بشه) جوری که ممکنه روزی بیشتر از 2 بار این کارو انجام بدم و هر بار افسردگی شدید و پشیمانی رو دنبالش دارم، مدتی درگیره انحرافات جنسی بودم (خداروشکر الان کمی بهترم) این موارد بد جوری کار و آینده ی منو تحت تاثیر خودشون قراره دادن توی این 2 ماه فقط درگیر ایم مسائل شدم،

روزای سختی بود... خدا نصیب هیچ کس نکنه...

نقل قول:

مسئله ی ازدواج رو با خانواده در میون گذاشتم و مخالفتی نداشتن و بهم گفتن 1 سال دیگ صبر کن یه ماشین بخر بعد اقدام میکنیم. خودم هم به شدت احساس نیاز میکنم، متاسفانه 1 سال پیش با شکسته عاطفی شدیدی هم خوردم.

بله، هنوز هم مخالفتی ندارند، یک سال هم گذشته، ماشین هم خریدم... بیخیال...

نقل قول:

میتونستم با نیازه عاطفی و تنهایی کنار بیام ولی نیازه جنسی داره کمرمو میشکنه...

یه زمانی خیلی "منم"، "منم" میکردم، اما الان فهمیدم زوره دنیا خیلی بیشتر از "منه" بخوام باهاش در بیوفتم کمرم "بازم" میشکنه...

shsina;917516 نوشت:
بفرمایید، انشاءالله که انجام دادیم.

پ.ن. پست رو ویرایش کردم، کمی مشکل نگارشی/دستوری داشت. چون سریع جواب دادید، گفتم بگم.

یه تاپیک در همین مورد بزن
وقتی تایید شد مرا هم خبر کن
به اندازه ای که به درد بیشتر جوانان سایت اعم از دختر و پسر بخورد حرف دارم
اگر عمل کنند ، با توکل به خدا موفق خواهند شد

Reza-D;917518 نوشت:
یه تاپیک در همین مورد بزن
وقتی تایید شد مرا هم خبر کن
به اندازه ای که به درد بیشتر جوانان سایت اعم از دختر و پسر بخورد حرف دارم
اگر عمل کنند ، با توکل به خدا موفق خواهند شد

خب من تاپیک میزنم، مشکلی نیست، اما مسئله اینجاست که دیگ سوالی باقی نمونده... من همه ی جواب هایی که لازم داشتم گرفتم. پست ۲ تا بالایی رو بخونید.

shsina;917517 نوشت:
یه زمانی خیلی "منم"، "منم" میکردم، اما الان فهمیدم زوره دنیا خیلی بیشتر از "منه" بخوام باهاش در بیوفتم کمرم "بازم" میشکنه...

shsina;917519 نوشت:
من همه ی جواب هایی که لازم داشتم گرفتم

جواب های من را هم بشنو ، ضرر که ندارد
تمامش ورژن جدید هستن happy

Reza-D;917520 نوشت:
جواب های من را هم بشنو ، ضرر که ندارد
تمامش ورژن جدید هستن happy

تاپیک تایید شد خبر میدم بهتون...

مهمترین مساله همسر هست
اگه همسر شما هم مثل شما باشه خب میتونید ازدواج کنید و نم نم مشکلات رو حل کنید
اما خیلی از دختر ها الان اینجوری ازدواج نمیکنن

shsina;917517 نوشت:
بهم گفتن 1 سال دیگ صبر کن یه ماشین بخر بعد اقدام میکنیم

اگر خانواده ؛ دختری را برایت در نظر دارند (که احتمالاً با معیارهای خودشان جور است)
پیشنهاد میکنم روز خواستگاری بجای تو ، همان ماشین را برای خواستگاری ببرند :ok:

mahdi shooroki;915880 نوشت:
وقتی به مشاورهای روانشناسی مراجعه میکنیم اونها یکی از شرایط مهم ازدواج رو استقلال مالی میدونن و اقدام به ازدواج تا محقق نشدن این رو یک اشتباه بزرگ خطاب میکنند که این موضوع از نظر عقلی ومنطقی درست به نظر میرسه اما مشکلی که داره اینه که به نیاز عاطفی جوان که با ازدواج سریع حل میشه توجهی نداره...
روانشناسی که دین نداشته باشد یا اینکه مِتُد غربی را بر آموزه های دینی ترجیح بدهد ، حرفهایش برای یک متدین به کار نمی آید
این پرسش شما ادامه ای دارد و پاسخی از سوی همان مشاوران روانشناسی که عرض میکنم:

آقای/خانم روانشناس ، پس می فرمائید تا زمانی که از نظر مالی بطور کامل تامین نشده ام نباید ازدواج کنم ، درسته؟
- بله درسته. شما موقع شروع ازدواج نباید کمبود خاصی داشته باشید

خب آقای/خانم کارشناس ، این کار لااقل چند سال طول میکشد و ممکن است سن من به 30 سال برسد
- اتفاقاً خیلی هم خوب است. علم روانشناسی اثبات کرده ازدواج هر چه در سنین بالاتر انجام شود بهتر است ، بخصوص بالای 30 سال

در این صورت نیازهای عاطفی و جنسی را چگونه کنترل کنیم؟
- لازم نیست کنترل کنید! شما می توانید دوست دختر/پسر داشته باشید تا کم کم کیس مورد نظر برای ازدواج را پیدا کنید

اون وقت آقای/خانم کارشناس ، این همه رابطهء آزاد با افراد مختلف گناه نیست؟
- الان سال 2017 است عزیزم ، این چیزها دیگر در دنیا حل شده است. فقط ما کشورهای جهان سوم هستیم که همچنان گرفتار این تعصبات غلط هستیم

بله مهدی جان ، مشاورینی که بجای حرف خداوند ، مقلد امثال فروید هستند ، اینطوری راهنمایی می کنند
متاسفانه حتی قشر مذهبی هم گر چه نسبت به آن روانشناسان که گفتم خیلی بهتر هستند
اما عملکرد آنها نیز با آنچه خداوند فرموده فاصلهء زیادی دارد

اگر آنچه که دین درمورد ازدواج گفته بود اجرایی میشد ، دیگر هیچ جوانی در هیچ تاپیکی سوالات مشابه سوال شما را نمی پرسید
چون تمام جوانان تا قبل از 18 سالگی متاهل بودند

بسم الله .

mahdi shooroki;915880 نوشت:
با سلام
یکی از معضلات پسرهای امروزی برای ازدواج شرایط مالی اونها هست اما دو نظر متفاوت در مورد این موضوع وجود دارد
وقتی به مشاورهای روانشناسی مراجعه میکنیم اونها یکی از شرایط مهم ازدواج رو استقلال مالی میدونن و اقدام به ازدواج تا محقق نشدن این رو یک اشتباه بزرگ خطاب میکنند که این موضوع از نظر عقلی ومنطقی درست به نظر میرسه اما مشکلی که داره اینه که به نیاز عاطفی جوان که با ازدواج سریع حل میشه توجهی نداره...
اما وقتی به کارشناسای دین مراجعه میکنیم اونها با بیان آیات قران و احادیث که میگه بعد ازدواج خدا مشکل مالی رو حل میکنه مارو به ازدواج حتی بدون داشتن شغل تشویق میکنند
ما جوونا این وسط میمونیم کدوم حرف رو قبول کنیم دل رو بزنیم به دریا و با وجود بی پولی ازدواج کنیم یا همچنان فشارروانی و عاطفی رو تحمل کنیم تا مگه فرجی شود؟؟؟

سلام .
این مسئله ی : با وجود شرایط تقریبا نامساعد مالی ، اقدام برای ازدواج کردن ، و ایمان به وعده ی خدا (که یقینااااا حق است) ، به مانند ایمانی ابراهیم وار داشتن برای پریدن در دریای آتش است !
که اگر این ایمان را داشته باشند اِن شاء الله ، گلستان را تجربه کرده و امتحان را پیروزمندانه و سعادتمندانه ، قبول می شوند .

«( ای محمد(ص) )[=Droid]سپس به تو وحی فرستادیم که از آیین ابراهیم (ع) ، که ایمانی خالص داشت و از مشرکان نبود ، پیروی کن!» نحل 123

در پناه الله باشید .

Reza-D;917579 نوشت:
اگر خانواده ؛ دختری را برایت در نظر دارند (که احتمالاً با معیارهای خودشان جور است)
پیشنهاد میکنم روز خواستگاری بجای تو ، همان ماشین را برای خواستگاری ببرند :ok:

نه من خودم از یکی خوشم اومده بود پیشنهاد دادم.
البته زیاد هم نگران نباشید برادر رضا، اگه مقدور بود به جای من: مدرک نحصیلی، سند خونه و کلید ماشین رو میبردن، ولی حیف!!!

سلام

جوان فقیری نزد پیامبر مراجعه کرد و به ایشان از فقر خود گله کرد ، پیامبر از او از شغل و مهارت و... نپرسیدند بلکه گفتند ازدواج کن!

خداوند در قران گفته اگر فردی ازدواج کند ولو تنگدست باشد بعد ازدواج از فضل خود اون فرد رو بی نیاز میکنه.

با توجه به این اموزه های دینی و موارد مشابه ، من همیشه به ازدواج به چشم یک راه حل و گشایشگر مشکلات اقتصادی مینگریستم نه بعنوان یک مانع و دست انداز.
حال یا من خیلی کج فهمی دینی دارم و خوب نمیتوانم مسائل دینی را تجزیه و تحلیل کنم و یا ما خیلی از دین دور شده ایم و عقل و شرایط سنجی را بر دین غالب کرده ایم.

shsina;917635 نوشت:
اگه مقدور بود به جای من: مدرک نحصیلی ، سند خونه و کلید ماشین رو میبردن

یکی از اقوام ما استاد دانشگاه هستند
به 2 زبان انگلیسی و فرانسوی مسلط هستند
خانه ای دوطبقه ، بزرگ و بسیار شیک و یک ماشین مدل بالای خارجی دارند
حقوقشان هم تقریباً ماهی 7 - 8 میلیون تومان است

دختری را به او معرفی کردند
روز خواستگاری دختر از ایشان پرسید که شغلتان چیست و چه چیزهایی دارید؟
ایشان گفتند معلم هستم ، خانه ای کوچک دارم که اجازه ای است ، ماشین معمولی هم دارم که با برادرهایم شریکی است!

دختر به او پاسخ منفی داد. واسطهء آنها پیش دختر رفت و گفت چرا پسر به این خوبی را رد کردی؟
دختر ماجرا را گفت و واسطه با تعجب گفت که بابا این آقا استاد دانشگاه است و......
وقتی دختر و خانواده اش اینها را شنیدند گفتند به آن آقا بگوئید دوباره به خانه مان بیاید

این فامیل ما هم دوباره به خانهء دختر رفت و دختر به او گفت پاسخم مثبت است. فامیل ما هم گفت:
"اگر واقعاً قصد شما برای ازدواج جدی است ، اجازه بدهید بروم خانه مدرک دکترای خودم را به هخمراه قابش ، همچنین سوئیچ اتوموبیلم و کلید ورودی خانه ام را برایتان بیاورم. می توانید با هر سه تای آنها ازدواج کنید!"

دختر که بدجوری کنف شده بود ، خواست به نوعی پاسخی داده باشد
گفت شما که اینقدر ادعای خاکی بودن دارید ، چرا به من دروغ گفتید؟ شما آدم دروغگویی هستید!!

فامیلمان پاسخ داد:
"هیچ دروغی نگفتم
گفتم معلم هستم ، خب مگر کار یک استاد دانشگاه چیزی بجز تعلیم علم است؟
گفتم ماشین معمولی دارم. از نظر من که به ارزش های والاتر فکر می کنم این ماشین معمولی است
گفتم ماشینم با برادرانم شریکی است. روش زندگی من این است که خانواده ام را در خوشی های خودم شریک می کنم پس دروغ نگفتم
گفتم یک خانه کوچک دارم که اجازه ای است. در مقابل بهشت خانه ام کوچک است و ضمناً اجاره است چون هنگام مرگ باید آن را به دنیا تحویل بدهم"

Reza-D;917509 نوشت:
سلام
شاید من بد نوشتم
شما حرف زیبایی زدید که باید در کتاب ها نوشت و به جوانان آموزش داد
"اگر مردی ثروتمند باشد ولی جوهر و روحیه مردانگی نداشته باشد ، ثروتش ارزشی ندارد"

بخشی که گفتم بعضی ها سفسطه میکنند ، اصلاً مخاطبم شما نبودید بزرگوار
منظورم این بود که حرف شما حق است ، اما واقعیت چیز دیگری است

یک زمانی استاد رحیم پور حرفی زدند که به بحث ما هم ارتباط دارد
ایشان گفتند وقتی به بعضی جوان ها میگوئیم چرا دوست دارید به خارج از کشور بروید ، میگویند بخاطر رشد و پیشرفت
اما وقتی عملاً نتیجهء مهاجرت برخی از آنان را می بینی ، جایی نیست جز دانسینگ و می خانه و.....

شما می فرمائید جوهر کار ، مردانگی ، مسئولیت پذیری ، قابل تکیه بودن و...... و منظور شما هم همان است که میگوئید
اما بعضی خانمها با اینکه همین حرف ها را می زنند ، اما منظورشان چیز دیگری است

جوهر کار = مدیرعامل ، دکتر ، مهندس ، خلبان
مسئولیت پذیری = هر چی من بخوام برام فراهم کنه
قابل تکیه بودن = صندلی های سانتافه ای که برام میخره راحت باشه!

پرسش مهم:
اگر مردی تلاش کرد ، کار کرد ، مسئولیت پذیر بود ، اما خدا نخواست مال زیادی به او بدهد
آیا او را به عنوان یک مرد مسئولیت پذیر در جامعه خواهیم شناخت؟ با قاطعیت میگویم که پاسخش از نظر اکثر ما منفی است
یا جور دیگری می پرسم. از نظر خانمها ، تلاش یک کارگر شهرداری با تلاش یک مهندس به یک میزان ارزش دارد؟
آیا جوهرکاری که در وجود یک بنا یا راننده تاکسی است ، برای خانمها با جوهرکاری که در یک پزشک است برابر است؟

حالا نکته ای که به آن اشاره داشتم را مجددا تکرار می کنم
بیشتر خانمها در دلشان به مهندس ، پزشک ، کارخانه دار ، خلبان و..... گرایش بیشتری دارند
اما از طرفی می خواهند ادای خاکی بودن را هم دربیاورند. خب راه حلش چیست که به میل باطنی خود اعتراف نکنند؟
اینکه بگویند:

"آن کارگر شهرداری هم اگر عرضه داشت درس می خواند و پزشک یا مهندس میشد
پزشک و مهندس و خلبان حتماً با عرضه بودند که این شدند
کارگر و راننده و.... هم حتماً بی عرضه بودند که این شدند"

متوجه عرض بنده شدید خواهر گرامی؟
در زمان امام علی(ع) عده ای میگفتند لا حکم الا لله
امام(ع) فرمودند ، حرف حقی است که از آن نیت باطل دارند


سلام.
این صحبت جنابعالی، بنده رو یاد صحبت مادرم میندازد.
قبل اینکه وارد رشته ی مورد نظرم بشوم همیشه میگفت والان هم در باب مثال مسائل دیگر میگن ...
مهم نیست چه شغلی داری و چه کاره ای، مهم این هست درهمان مقطعی که هستی عالی باشی.
بطور مثال کارگر شهرداری باشی در همان حیطه کارت رو درست انجام بدهی،این مهم هست.

Reza-D;917584 نوشت:
روانشناسی که دین نداشته باشد یا اینکه مِتُد غربی را بر آموزه های دینی ترجیح بدهد ، حرفهایش برای یک متدین به کار نمی آید

سلام
از اینکه یک روانشناس با مبانی دین آشنا و یا ناآشنا باشد خیلی مهم است،
در انتخاب روان شناس هم باید دقت کافی بعمل آید و با جستجو و تحقیق بررسی گردد،
در بحث مشاوره پیش از ازدواج رویکردها مختلف نیست بلکه اصولی هست که مشاورین از آن استفاده می کنند و با توجه به شرایط به مراجعین خود خط و ربط می دهند.

Reza-D;917584 نوشت:
الان سال 2017 است عزیزم ، این چیزها دیگر در دنیا حل شده است. فقط ما کشورهای جهان سوم هستیم که همچنان گرفتار این تعصبات غلط هستیم

متاسفانه این قبیل راهنمایی ها بدون در نظر گرفتن کشور، قومیت، فرهنگ، دین، و ... صورت می گیرد و افراد نا آگاه، بدون تحقیق درست در انتخاب مشاور، صرفا این که فلان مشاور در خارج از کشور برای خودش وزنه ای می باشد، گرفتار می شوند.

Reza-D;917645 نوشت:
یکی از اقوام ما استاد دانشگاه هستند

مورد مشابه را در اقوام داشتیم با این تفاوت که دختر با اطلاعاتی که پسر از وضعیت مادی و مالی خود دادند،(در شغلی که دارم نوپا هستم، خانه اجاره ای کوچکی می توانم تهیه کنم)
شرایط ایشان را پذیرفتند و در واقعیت چیز دیگری دیدند بسیار شگفت زده شدند،
الان که حدود 35 سال از آن ازدواج می گذرد بعنوان یک خاطره شیرین و درس برای بچه ها و نوه ها بازگو می کنند.

سوال:
یکی از معضلات جوانان برای ازدواج شرایط مالی اونها هست؛ اما دو نظر متفاوت در مورد این موضوع وجود دارد، نظر کارشناسان مشاور این است که باید استقلال مالی را داشته باشیم و بدون آن شروع زندگی مصلحت نیست و نظر کارشناسان دینی این است که حتی بدون شغل هم می توان ازدواج کرد، لطفا راهنمائی کنید که چه باید کرد؟

پاسخ:
به نظر می رسد این برداشت از دو دیدگاه کامل نبوده و نیاز است رویکرد صحیح را متذکر شویم بنابراین در این راستا اگر بخواهیم یک مبنای منطقی را مطرح کنیم تا راهگشا باشد این است که اگر جوان یک شغل یا در آمدی داشته باشد، بهتر و نیکوست و اگر در چنین شرایطی وارد تصمیم ازدواج شود، بهتر خواهد بود. منتها اگر مقدور نشد و از طرفی ازدواج هم ضروری شد، فرض معقول این است که جوان حداقل باید یک شغل موقت و یا پاره وقت و یا کسب یک مهارت در یک حرفه ای را دنبال کند، هر چند در این راه با مشکلاتی روبرو شود باز ارزش دارد و می توان زندگی را شروع کرد و قطعا زندگی رونق می گیرد؛ منتها اگر فردی هیچ مهارت شغلی را نداشته و به کاری هم مشغول نشود؛ خوب طبیعی است که در این صورت پذیرفتن مسئولیت زندگی سخت خواهد بود. توکل به خدا در امر ازدواج زمانی معقول است که شخص اهل تلاش بوده و پیگیر فعالیت در امر امرار معاش زندگی باشد و الا با تنبلی و سستی و حالت رکود و بدون اراده تلاش، تصمیم به ازدواج معقول نبوده و به هیچ وجه توصیه نمی شود.

موضوع قفل شده است