تصمیم گروهی و اعتقاد به وجود چند خدا

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تصمیم گروهی و اعتقاد به وجود چند خدا

امروزه شاهد هستیم بسیاری از کارها بصورت تصمیم گروهی انجام می شود و اداره می شود. مثل مجلس شورای اسلامی. چرا چند خدایی باعث فساد می شود. سوال بر قسمت فساد تاکید دارد. کاری به اینکه چندتا خدا چطوری بوجود امدن نداریم فقط از منظر فساد لطفا راهنمایی بفرمایید.

برچسب: 

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد شعیب

با سلام و عرض تبریک سال نو
آیه شریفه می فرماید: لو کان فیهما الهه لا الله لفسدتا(انبیاء 22)
فرض فساد در این آیه وجود دو آلهه است یعنی دو موجودی که کاملا از هم مستقل هستند و هیچ وجه اشتراکی با هم ندارند و تصمیم هایشان نیز بر اساس داشته هایشان متفاوت خواهد بود و هیچ وجه اشتراکی نداشته باشد در این صورت اگر این دو الهه بخواهند عالم را اداره کنند باعث دوگانگی مدیریتی شده و عالم انسجام و وحدت رویه در اداره نخواهد داشت. در حالی که می بینیم در عالم یک به هم پیوستگی و ربط و نظم یکپارچه ای وجود دارد که بعید محال است دو اراده و نظر کاملا متفاوت این نظم وثیق را به وجود آورده باشند: (الذی خلق سبع سموات طباقا ما تری فی خلق الرحمن من تفاوت فارجع البصر هل تری من فطور):(آن خدایی که آسمانها را مطابق بیافرید، و تو در خلق خدای رحمان هیچ تفاوتی نمی بینی ، با دقت دوباره نظر کن ، آیا هیچ اختلال و فطوری در نظام عالم می بینی ؟)(ملک 3)
اما آنچه که در بین انسان ها برای اداره امورشان مشاهده می کنیم که با هم مشورت می کنند به خاطر وجود مشترکات و مفترقاتی است که در وجود و داشته های وجودیشان از علم و دانش و قدرت و ... وجود دارد. انسان ها یک سری مشترکاتی در بنمایه های علمی شان دارند که بر سر آن اجتماع کرده و کاری را مشترکا انجام می دهند و نواقص آن کار را با تجربه جمعی جبران می کنند.
علاوه بر آن در همین کار های جمعی و گروهی بدون شک باید یک مدیر و رئیس گروه تصمیم آخر را بگیرد و الا کار به صورت مجمل در بین افراد می ماند.

شعیب;915934 نوشت:
یعنی دو موجودی که کاملا از هم مستقل هستند و هیچ وجه اشتراکی با هم ندارند و تصمیم هایشان نیز بر اساس داشته هایشان متفاوت خواهد بود

با سلام...شما از کجای آیه اینگونه برداشت کردید که نظر قرآن دو موجود کاملا از همه لحاظ مستقل است؟؟شاید که چه عرض کنم تقریبا بدیهی است که منظور قرآن می تواند دو خدایی شبیه به مرد و زن و باشد، یعنی دو خدای مکمل هم...یعنی یکی مثل زن و احساسات زن و رفتار و عقل زن و یکی عین مرد باشد...کجای آیه گفته شده که دو خدایی که تصمیم هایشان نیز بر اساس داشته های متفاوتشات باشد...اصلا خدا داشته نظر و اعتقاد مشرکان را به نقد می کشیده..یعنی شما می فرمایید در اعتقاد مشرکان دو خدا یا چند خدا مساوی بود با چند خدایانی که هیچ وجه اشتراکی با هم ندارند و تصمیم هایشان برا اساس داشته های متفاوت است؟؟؟؟یعنی مشرکان یک همچین خدایانی را قبول داشته اند..بلانسبت مگر احمق بودند؟؟؟؟به نظر می رسد شما خواسته اید که این آیه را توجیه کنید و اینگونه تعبیر عجیبی را از آیه ارائه دادید که که منظور آیه دو خدایی است که هیچ وجه اشتراکی ندارند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!و تصمیم هایشان هم بر اساس داشته های متفاوت است!!!!اینطور نیست؟؟بیشتر توضیح می دهید؟؟

سلام دوست عزیز. جوابی که من می‌دم جنبه مذهبی نداره. بلکه از منظر عقلی و علمی جواب می‌دم چون در حد رشته و تخصصم آشنایی دارم.

ذهن انسان دارای خطاهای شناختی و احساسی زیادی است. از منظر ادراک، دچار سوگیری و خطاهای ادراکی هست و همین‌ها باعث می‌شه در تصمیمات، «اکثر افراد» وقتی به صورت فردی عمل می‌کنند دچار اشتباه زیادی بشن. اما زمانی که گروهی تصمیم‌گیری بشه این خطاها کاهش پیدا می‌کنه. چون مشکلی رو که به دلیل محدودیت شناختی یا غلبه احساسات ممکنه شما نبینید دیگر اعضا گروه می‌بینند و با بحث و جدل اشکالات کار پیدا می‌شه و تصمیمات با اشتباهات کمتری همراه می‌شه. با اینحال تحقیقات در حوزه تصمیم‌گیری نشون می‌ده تصمیم اخذ شده نهایی گروهی گرچه از میانگین تصمیماتی که ممکن بود به صورت فردی گرفته بشه بالاتر است، اما از تصمیم قوی‌ترین فرد گروه کیفیت پایینتری داره. مثال عددی می‌زنم تا منظورم روشن بشه.
مثلا فرض کنید در یک شرکت بازرگانی هیات مدیره 3 نفره برای انتخاب پروژه‌های سرمایه‌گذاری به صورت گروهی تصمیم می‌گیره. در چنین حالتی کیفیت تصمیم گروهی اخذ شده که از بحث و جدل و انتقاد حاصل شده 30 هست. اینجور فرض کنید که این 30 به معنای کسب 30٪ سود سالانه هست.
اگر قرار بود تصمیم به صورت فردی و جدا جدا و بدون مشورت اتخاذ بشه آنگاه عضو a تصمیمی با کیفیت 20، عضو b تصمیمی با کیفیت 24 و عضو c تصمیمی با کیفیت 34 اخذ می‌کرد. میانگین این سه عدد 26 هست. در اینجا تصمیم‌گیری گروهی میانگین کیفیت تصمیم رو بالا برده (از 26 به 30 رسونده) اما کماکان از تصمیمگیری فرد c به تنهایی پایینتره. (که 34 بود). به عبارتی در نتیجه تصمیم‌گیری گروهی 4٪ سود از دست رفته و فاسد شده.
حالا چرا تصمیمات به فرد c سپرده نمی‌شه؟ به دو دلیل: یکی اینکه در بسیاری موارد فرد c مشخص نیست.ما نمی‌دونیم کی بهتره و حتی گاه احساسات انسانی به ما اجازه نمی‌ده قبول کنیم دیگران از ما بهترند. در چنین شرایطی بهتره تصمیم گیری گروهی اتخاذ بشه. چون فرد اصلح به صورت دقیق مشخص نیست.
دلیل دوم اینه که وقتی افراد بیشتری در تصمیم‌گیری مشارکت می‌کنند، در اجرای تصمیمات هم مشارکت خواهند کرد. چون به نوعی تصمیم اتخاذ شده تصمیم خودشون هم هست و حتی اگر کیفیت تصمیم فردی بالاتر باشه، اما از اونجایی که ممکنه در اجرا دچار مشکل بشه در نتیجه بهتره تصمیم رو گروهی بگیریم.
البته تصمیم‌گیری گروهی در کنار مزیت‌هاش اشکالات زیادی هم داره که در مباحث مربوطه بهش اشاره می‌شه. از جمله سرعت پایین، خطاهایی مثه خطای گروه‌اندیشی، طفره‌رفتن اجتماعی و ... و همچنین فعالیت‌های سیاسی و رقابت‌هایی با منفعت شخصی برای متاثرکردن تصمیمات.

اما در مورد خدا این مسائلی که گفتم وجود نداره. یعنی ما به عنوان یک انسانِ معتقد قبول داریم که علم خدا نامحدوده (بر خلاف محدودیت‌های ذهن انسان) و به عبارتی خدا همون وجود اصلح برای انتخاب هر چیزی و هر انتخابی هست. ضمنا اعتقاد داریم که خداوند قادر مطلق هست ( و به عبارتی در اجرای تصمیماتش دار مشکل نمی‌شه).
به فرض سوال شما اگر فکر کنیم چند اله دیگر علاوه بر الله وجود داشته باشه، در چنین حالتی کیفیت تصمیم گروهی اتخاذ شده توسط اونها به صورت جمعی از تصمیم واحد الله پایینتره و به نوعی خسارت و ضرر و زیان و فساده.
ضمن اینکه اشکالات مروبط به تصمیم‌گیری گروهی هم در چنین شرایطی مصداق خواهد داشت.
با فرض قبول خدایی که وجود مطلق هست و دانای کل و قادر کل هست تصمیم‌گیری گروهی ایده خوبی نیست. مگر اینکه در صفت‌های مربوطه درباره خدا شک داشته باشیم که اون یه بحث دیگست.

گوسفند;915700 نوشت:
امروزه شاهد هستیم بسیاری از کارها بصورت تصمیم گروهی انجام می شود و اداره می شود. مثل مجلس شورای اسلامی. چرا چند خدایی باعث فساد می شود. سوال بر قسمت فساد تاکید دارد. کاری به اینکه چندتا خدا چطوری بوجود امدن نداریم فقط از منظر فساد لطفا راهنمایی بفرمایید.

سلام
خب شما از کجا میدانید مجلس شورای اسلامی کار را به فساد نکشانده:d
خب ببینید چند خدایی را چطور میشود فرض کرد
یک فرض اینکه چن تا خدا داریم که هر کودوم دارای کمالات هستند مثلا من برای راحتی دو خدایی تصور میکنم که مکمل هم اند
دومین فرض این است که هر دو خدا کمالاتی دارند عین هم
سومین فرض هم خدایی که در مقام و رتبه متفاوت است(یکی بالاتر و یکی پایین تر)
خب این فرض هایی بود که در مورد چند خدایی به ذهن من رسید اگر بازهم فرض دیگری می توان کرد بگویید
در مورد فرض اول انچه که مشهور است فساد است که خودتون فرمودین و همچنین احادیثی است که اگر خدای دیگری کنار خدای یکتا بود فرستادگانش را می دیدی
مثلا فرض کنیم خدای آفریننده آسمان با خدای آفریننده زمین مکمل و متفاوت است
خب معلوم است هردو باید اراده و قدرت آفریدن را داشته باشند
دو باید هماهنگی داشته باشندو با هم سازگار باشند(اگر نداشته باشد مورد دوم)

حالا اینجا مثالی بزنم خالی از لطف نیست ببینید مثلا خدای زمین زمین را بر حسب قوانینی چیده است که موادی مثل سنگ و... از ذرات زیر اتمی ساخته شده است
بعد ما همین نظم قوانین را در اجرام آسمانی هم ببینیم این نشان دهنده چیست؟یعنی سازگاری تمام با همدیگر
خب وقتی به این سازگاری قائل شویم[بین خدایان] یعنی تجلی اتحاد را بپذیریم پرستش یکی ازآن خدا ها به منزله پرستش دیگری است چون هیچ اختلافی با هم ندارند پس همه خدا ها از ما راضی اند
اما مورد دوم که اختلاف خدایان است (که برداشت شخصی من از قرآن همین است که می تواند درست هم نباشد) یعنی نظرشان با هم متفاوت است و باهم در اختلاف
در این صورت خدای اولی ی مدل پرستشی را میخواهد و خدای دومی ی مدل دیگر و هر کدام بخواهند که اورا بپرستیم اینجا اختلاف رخ داده
پس در سایر چیز ها هم به تبع اختلاف رخ می دهد(اولی میخواهد اورا بپرستیم و دومی هم خود)
*خب چرا پرستیدن را گفتم چون که اگر خدایی که از ما پرستش نخواهد و مجازات و عقوبتی در نظر نگرفته نپرستیدنش مشکلی برای ما پیش نمی آورد
فکر کنم فرض شما فرض خدای مکملی بود و به بقیه موارد نپرداختم و از اطاله کلام خود داری میکنم
این بود برداشت من که هم می تواند درست باشد و هم غلط با نقد و بررسی ایراد از این متن هم بسیار خوشحال میشوم
فعلا در پناه حق

پارسا مهر;915968 نوشت:
با سلام...شما از کجای آیه اینگونه برداشت کردید که نظر قرآن دو موجود کاملا از همه لحاظ مستقل است؟؟شاید که چه عرض کنم تقریبا بدیهی است که منظور قرآن می تواند دو خدایی شبیه به مرد و زن و باشد، یعنی دو خدای مکمل هم...یعنی یکی مثل زن و احساسات زن و رفتار و عقل زن و یکی عین مرد باشد...کجای آیه گفته شده که دو خدایی که تصمیم هایشان نیز بر اساس داشته های متفاوتشات باشد...اصلا خدا داشته نظر و اعتقاد مشرکان را به نقد می کشیده..یعنی شما می فرمایید در اعتقاد مشرکان دو خدا یا چند خدا مساوی بود با چند خدایانی که هیچ وجه اشتراکی با هم ندارند و تصمیم هایشان برا اساس داشته های متفاوت است؟؟؟؟یعنی مشرکان یک همچین خدایانی را قبول داشته اند..بلانسبت مگر احمق بودند؟؟؟؟به نظر می رسد شما خواسته اید که این آیه را توجیه کنید و اینگونه تعبیر عجیبی را از آیه ارائه دادید که که منظور آیه دو خدایی است که هیچ وجه اشتراکی ندارند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!و تصمیم هایشان هم بر اساس داشته های متفاوت است!!!!اینطور نیست؟؟بیشتر توضیح می دهید؟؟

فرض الهه اين است كه موجودى مستقلي است و عدم استقلال آنها فرض عدم الهه بودن است. و اگر بخواهیم بگوییم الهه غیر مستقل یعنی موجودی که تحت موجود دیگری است پس دیگر الهه نیست.
موضوع قفل شده است