جمع بندی تأثیر خداوند بر جهان مادی

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تأثیر خداوند بر جهان مادی

به نام خدا
باسلام
چندسوال درسوال باب یک موضوع مطرح می کنم:
خداوندچگونه در عالم ماده که به طورکلی با عالم روحانی فرق داره از نظربرخی ویژگی ها که خیلی مهمن مثلا:بعد،زمان،فناناپذیری و...که جزومهم ترین ویژگی هاوقوانینش هستن اثرمی ذاره؟اگربگیم به واسطه اسباب طبیعی ،خود این اسباب، اسباب واسطه ایه دیگه ای نمی خوان؟

اصلاچطور به ارتباط عالم ماده وعالم روحانی پی ببریم؟ آیامثلامی شه گفت اثرپذیری عقل وجسم و روح به نوعی نمودی از تاثیرعالم روحانی وعالم جسمانی هست؟

بعد ازونجایی که خداوند جدای از عالم ماده هست قاعدتاکه نباید درعالم ماده اثربذاره...چون هرچیزی درجهان اتفاق بیفته بایدطبق همون قوانین همون جهان تشریح بشه نه قوانینی متفاوت ازون( البته بعد ازبه وجود اومدن اون ممکن الوجودکه جهان هستی هست) تشریح بشه نه حضوری روحانی

بعدیک چیزی اگرهمه چیزدر وجودبه خداوند وابسته هست بایدنمودی از عالم ذات درش باشه (جدای از قاعده ی ممکن الوجود بودن) وگرنه که از عالم روحانی اثرپذیرنیست حالامثلامی تونیم انسان وحیواوونو بگیم روح داره ومی تونه جسمشونتاثیربپذیره از عالم روحانی و ارادشون به واسطه ی روح باشه ولی اجزای بی روح طبیعت مثل آبشار،باد و.. چی؟اونام اگه واسطه حرکشتون روحانی باشه که خودشونم باید ذات وروح داشته باشن که اثرپذیرباشه... قوانین طبیعت چی؟ اونام روح دارن که اثربپذیرن وتغییرکنن؟ درحالیکه هیچ وقت تغییرنمی کنن...

بعدا تاثیرخدابه صورت واسطه ای هست؟اگرهست به عنوان مثال:انسان که اراده ازش ناشی می شه واراده هم از اراده ی خداناشی می شه پس بایدگفت تمام حرکات وقوانینی که درطبیعت انجام می شه ناشی از یک ذات هست که بیاد اون ذات هم دراشیاءبی جان مانند سنگ،روح و...دخالت داشته باشه اما درخودهمینا واسطه ی اثرپذیری ایناچیه؟ازجنس خودطبیعته؟خودطبیعتم که ماده هست...
اینم بگم من اطلاعات فلسفیم اندک هست وتاجایی که امکان داره پیچیده وفلسفی نباشه جوری که یک انسان معمولی هم درک کنه...

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد صدیق

[=microsoft sans serif]

-Unknown-;915644 نوشت:
خداوندچگونه در عالم ماده که به طورکلی با عالم روحانی فرق داره از نظربرخی ویژگی ها که خیلی مهمن مثلا:بعد،زمان،فناناپذیری و...که جزومهم ترین ویژگی هاوقوانینش هستن اثرمی ذاره؟اگربگیم به واسطه اسباب طبیعی ،خود این اسباب، اسباب واسطه ایه دیگه ای نمی خوان؟

باسلام و عرض تبریک سال نو

ارتباط خداوند با جهان مادی و نحوه فعل خداوند در ایجاد و تاثیر گذاری در پدیده های مادی ازمسائلی است که همواره ذهن متفکران و اندیشمندان را به خود مشغول نموده است.
پاسخهای متعددی با رویکردهای متفاوت به این مسئله داده شده است.
در رویکرد فلسفی پاسخ به این سوال بر اساس قاعده الواحد ارائه میشود و اجمال آن بدین صورت است که:
خداوند متعال به جهت بساطتش ا زجمیع جهات تنها یک فعل را انجام میدهد و آن ایجاد یا صدور عقل اول است. آنگاه به واسطه عقل اول، عقول دیگر ایجاد میشوندو همینطور سایر عقول تا میرسد به عالم مثل و سپس عالم طبیعت به واسطه عالم مثال ایجاد میشود.

این مسئله نیازمند توجه به ترتیب افعال خداوند و نظام خلقت است.
توضیح بیشتر اینکه:
م1. موجودات در یک دسته بندی کلی، بر دو نوع واجب الوجود و ممکن الوجود هستند.
م2. موجودات ممکن الوجود در یک دسته بندی کلی بر دو نوع مجرد و مادی هستند.
م3. موجودات مجرد بر دو نوع، مجرد عقلی(مجرد تام) و مجرد مثالی(مجرد ناقص) هستند. پس
م4. عوالم وجودی بر سه نوع کلی هستند: عالم تجرد تام عقلی، عالم مثال، عالم ماده.
م5. وجود دارای مراتب تشکیکی است و هر مرتبه به مرتبه مافوقش وابسته و متقوم است. پس
م6. عالم عقل، معلول واجب الوجود است و علت عالم مثال.
م7. عالم مثال، معلول عالم عقل است و علت عالم ماده.

بنابراین:
خداوند متعال به صورت مستقیم در عالم دخالت نمیکند بلکه دخالت او و تاثیرش در عالم با واسطه موجودات عالم عقل، مثال و برخی اسباب طبیعی دیگر است.
ترتیب آفرینش نیز بدین صورت است:
الف. موجودات عالم عقل: به ترتیب از عقل اول تا عقل آخر(عقل فعال یا هر عقلی که در رتبه آخر سلسله طولی عقول قرار دارد)
ب. موجودات عالم مثال: که به صورت عرضی نه طولی، علت موجودات مادی متناسب خودشان در عالم ماده هستند.
ج. موجودات عالم ماده: که در بین خود آنها نیز علیت ا زنوع زمینه سازی وجود دارد.

[=microsoft sans serif]

-Unknown-;915644 نوشت:
اگربگیم به واسطه اسباب طبیعی ،خود این اسباب، اسباب واسطه ایه دیگه ای نمی خوان؟

همانطور که گفته شد، خداوند متعال مستقیما تنها عقل اول و صادر اول را ایجاد میکند. سایر موجودات به ترتیب در سلسله طولی و عرض آفرینش قرار میگیرند.
بنبابراین، این واسطه ها در سلسله افرینش قرار دارند.
اسباب و واسطه های ایجاد در عالم طبیعت، خودشان در سلسله علیت قرار ندارند بلکه تنها زمینه ساز و به عبارتی مُعِد هستند.
و در عین حال ،خودشان معلول واسطه های دیگری از عالم مثال و عقل هستند.
بنابراین این ارتباط میتواند تا حدودی توجیه و تبیین شود.
در هر مرتبه که پائین تر میرویم، ارتباط قابل فهم تر و نزدیک تر و متناسب تر است.

[=microsoft sans serif]

-Unknown-;915644 نوشت:
اصلاچطور به ارتباط عالم ماده وعالم روحانی پی ببریم؟ آیامثلامی شه گفت اثرپذیری عقل وجسم و روح به نوعی نمودی از تاثیرعالم روحانی وعالم جسمانی هست؟

اینکه یک سری موجودات مادی داریم و یک سری مجرد، با مشاهده برخی مجردات به انضمام حصر عقلی به دست می آید.
اما نحوه ارتباط عالم ماده و عالم روحانی یک سری مبادی عقلی دارد که در هر مورد مختص خودش است.
نحوه ارتباط خاص هر موجود مادی و هر یک از مجردات بحثهای مفصل و پیچیده دارد که نظریات و رویکردهای فلسفی و عرفانی و دینی متعددی نسبت به آن ارائه شده است.
همانطور که در رویکردهای متعدد فلسفی نیز دیدگاه های متعددی وجود دارد.
مهم این است که مبانی کدام یک از این رویکردها مورد قبول باشد.
مثلا اینکه خداوند مجرد است و عالم طبیعت مادی است، کاملا مشخص است اما اینکه نحوه ارتباط آنها به چه صورتی است، هر یک از این مبانی، پاسخهای متفاوت و مختص به خود را ارائه میکند.
برخی بر اساس قاعده الواحد منکر امکان ارتباط مستقیم بین خداوند و موجودات عالم طبیعت هستند و برخی بر اساس ظواهر دینی این امر را ممکن و متحقق میدانند.
در مورد رابطه نفس و بدن نیز نظیر همین اختلاف وجود دارد و نظریات متعددی ایجاد شده است.

[=microsoft sans serif]

-Unknown-;915644 نوشت:
بعد ازونجایی که خداوند جدای از عالم ماده هست قاعدتاکه نباید درعالم ماده اثربذاره...چون هرچیزی درجهان اتفاق بیفته بایدطبق همون قوانین همون جهان تشریح بشه نه قوانینی متفاوت ازون( البته بعد ازبه وجود اومدن اون ممکن الوجودکه جهان هستی هست) تشریح بشه نه حضوری روحانی

تاثیر خداوند به عنوان عله العلل در غیر از عقل اول، با واسطه است و مستقیم نیست و در عقل اول، مستقیم است.

-Unknown-;915644 نوشت:
بعدیک چیزی اگرهمه چیزدر وجودبه خداوند وابسته هست بایدنمودی از عالم ذات درش باشه (جدای از قاعده ی ممکن الوجود بودن) وگرنه که از عالم روحانی اثرپذیرنیست حالامثلامی تونیم انسان وحیواوونو بگیم روح داره ومی تونه جسمشونتاثیربپذیره از عالم روحانی و ارادشون به واسطه ی روح باشه ولی اجزای بی روح طبیعت مثل آبشار،باد و.. چی؟اونام اگه واسطه حرکشتون روحانی باشه که خودشونم باید ذات وروح داشته باشن که اثرپذیرباشه... قوانین طبیعت چی؟ اونام روح دارن که اثربپذیرن وتغییرکنن؟ درحالیکه هیچ وقت تغییرنمی کنن...

اینکه تاثیر پذیرفتن، مستلزم وجود روح است،
اولا: دلیل نیاز دارد.
ثانیا: صرفا در موردی که تاثیر پذیرفتن اختیاری یا بر روی روح باشد، میتوان این استلزام را پذیرفت نه بیشتر.

موفق باشید.

سلام
قوی ترین رابطه ای که در زندگی ام دیده ام (تا بتوانم از آن مثالی برای رابطه ی خدا با مخلوقات داشته باشم) رابطه ی میان انسان و خیالش است...
انسان تمام موجودات درون خیالش را در هر لحظه ایجاد می کند... دنیایی است خیالی... موجودات درون آن با هم تعامل دارند و کار می کنند و فکر می کنند و حرکت می کنند و بر روی هم تاثیر می گذارند! و فعل و انفعلاتی دارند و و و

حالا باید پرسید آیا آدم خیال کننده روی موجودات درون خیال خودش تاثیر دارد؟ آیا آنها روی هم تاثیر دارند؟ آیا آدم خیال کننده برای اینکه روی یک موجود خیالی تاثیر بگذارد از موجودی دیگر استفاده می کند؟ و و و

به نظر من رابطه ی میان خداوند و مخلوقات از این رابطه ضعیف تر نیست.
گل

[=microsoft sans serif]پرسش: خداوندچگونه در عالم ماده که به طورکلی با عالم روحانی فرق داره از نظربرخی ویژگی ها که خیلی مهمن مثلا:بعد،زمان،فناناپذیری و...که جزومهم ترین ویژگی هاوقوانینش هستن اثرمی ذاره؟
[=microsoft sans serif]اگربگیم به واسطه اسباب طبیعی ،خود این اسباب، اسباب واسطه ایه دیگه ای نمی خواهند؟

پاسخ:
باسلام و عرض تبریک سال نو

ارتباط خداوند با جهان مادی و نحوه فعل خداوند در ایجاد و تاثیر گذاری در پدیده های مادی ازمسائلی است که همواره ذهن متفکران و اندیشمندان را به خود مشغول نموده است.
پاسخهای متعددی با رویکردهای متفاوت به این مسئله داده شده است.
در رویکرد فلسفی پاسخ به این سوال بر اساس قاعده الواحد ارائه میشود و اجمال آن بدین صورت است که:
خداوند متعال به جهت بساطتش ا زجمیع جهات تنها یک فعل را انجام میدهد و آن ایجاد یا صدور عقل اول است. آنگاه به واسطه عقل اول، عقول دیگر ایجاد میشوندو همینطور سایر عقول تا میرسد به عالم مثل و سپس عالم طبیعت به واسطه عالم مثال ایجاد میشود.

این مسئله نیازمند توجه به ترتیب افعال خداوند و نظام خلقت است.
توضیح بیشتر اینکه:
م1. موجودات در یک دسته بندی کلی، بر دو نوع واجب الوجود و ممکن الوجود هستند.
م2. موجودات ممکن الوجود در یک دسته بندی کلی بر دو نوع مجرد و مادی هستند.
م3. موجودات مجرد بر دو نوع، مجرد عقلی(مجرد تام) و مجرد مثالی(مجرد ناقص) هستند. پس
م4. عوالم وجودی بر سه نوع کلی هستند: عالم تجرد تام عقلی، عالم مثال، عالم ماده.
م5. وجود دارای مراتب تشکیکی است و هر مرتبه به مرتبه مافوقش وابسته و متقوم است. پس
م6. عالم عقل، معلول واجب الوجود است و علت عالم مثال.
م7. عالم مثال، معلول عالم عقل است و علت عالم ماده.

بنابراین:
خداوند متعال به صورت مستقیم در عالم دخالت نمیکند بلکه دخالت او و تاثیرش در عالم با واسطه موجودات عالم عقل، مثال و برخی اسباب طبیعی دیگر است.
ترتیب آفرینش نیز بدین صورت است:
الف. موجودات عالم عقل: به ترتیب از عقل اول تا عقل آخر(عقل فعال یا هر عقلی که در رتبه آخر سلسله طولی عقول قرار دارد)
ب. موجودات عالم مثال: که به صورت عرضی نه طولی، علت موجودات مادی متناسب خودشان در عالم ماده هستند.
ج. موجودات عالم ماده: که در بین خود آنها نیز علیت ا زنوع زمینه سازی وجود دارد.

همانطور که گفته شد، خداوند متعال مستقیما تنها عقل اول و صادر اول را ایجاد میکند. سایر موجودات به ترتیب در سلسله طولی و عرض آفرینش قرار میگیرند.
بنبابراین، این واسطه ها در سلسله افرینش قرار دارند.
اسباب و واسطه های ایجاد در عالم طبیعت، خودشان در سلسله علیت قرار ندارند بلکه تنها زمینه ساز و به عبارتی مُعِد هستند.
و در عین حال ،خودشان معلول واسطه های دیگری از عالم مثال و عقل هستند.
بنابراین این ارتباط میتواند تا حدودی توجیه و تبیین شود.
در هر مرتبه که پائین تر میرویم، ارتباط قابل فهم تر و نزدیک تر و متناسب تر است.
[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]پاسخ: چطور به ارتباط عالم ماده وعالم روحانی پی ببریم؟ آیامثلا میشود گفت اثرپذیری عقل وجسم و روح به نوعی نمودی از تاثیرعالم روحانی وعالم جسمانی هست؟

پاسخ
اینکه یک سری موجودات مادی داریم و یک سری مجرد، با مشاهده برخی مجردات به انضمام حصر عقلی به دست می آید.
اما نحوه ارتباط عالم ماده و عالم روحانی یک سری مبادی عقلی دارد که در هر مورد مختص خودش است.
نحوه ارتباط خاص هر موجود مادی و هر یک از مجردات بحثهای مفصل و پیچیده دارد که نظریات و رویکردهای فلسفی و عرفانی و دینی متعددی نسبت به آن ارائه شده است.
همانطور که در رویکردهای متعدد فلسفی نیز دیدگاه های متعددی وجود دارد.
مهم این است که مبانی کدام یک از این رویکردها مورد قبول باشد.
مثلا اینکه خداوند مجرد است و عالم طبیعت مادی است، کاملا مشخص است اما اینکه نحوه ارتباط آنها به چه صورتی است، هر یک از این مبانی، پاسخهای متفاوت و مختص به خود را ارائه میکند.
برخی بر اساس قاعده الواحد منکر امکان ارتباط مستقیم بین خداوند و موجودات عالم طبیعت هستند و برخی بر اساس ظواهر دینی این امر را ممکن و متحقق میدانند.
در مورد رابطه نفس و بدن نیز نظیر همین اختلاف وجود دارد و نظریات متعددی ایجاد شده است.

موضوع قفل شده است