جمع بندی چرا برخی لغات در قرآن ریشه عربی ندارند؟

تب‌های اولیه

16 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا برخی لغات در قرآن ریشه عربی ندارند؟

سلام چرا برخی از کلمات در قرآن ریشه عربی یا عبری نداشته بلکه از زبانی مانند سریانی گرفته شده اند؟ مثلا بعضی ها میگویند کلمه قرآن از وازه قریانی Qiryani به معنای خواندن از یک نوشته است.یا کلمه الیاس از Elijah گرفته شده که سوری و یونانی است .و از کلمه عبری این پیامبر مشتق نشده.همچنین کلمه یونس که معادل عبری ان یوناح ( yonah ) می باشد.که این هم نشان می دهد یونس ریشه سریانی دارد و در ترجمه یونانی عهد عتیق این کلمه گرفته شده.نه عبری ان که یوناح است.

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد میقات

[="Tahoma"]«قُرْآناً عَرَبِيًّا غَيْرَ ذي عِوَجٍ»؛ قرآنى است فصيح و خالى از هر گونه كجى و نادرستى‏.(زمر/ 28)

«وَ هذا لِسانٌ عَرَبِيٌ‏ مُبين‏»؛ ولى اين (قرآن)، زبان عربى آشكار است‏.(نحل/ 104)

«بِلِسانٍ عَرَبِيٍ‏ مُبين‏»؛ آن را به زبان عربى آشكار (نازل كرد).(شعراء/ 195)

با سلام و درود

لزومی ندارد قرآن همه الفاظش ریشه عربی داشته و ریشه غیر عربی در آن نباشد.

شاید هیچ زبانی را نتوان یافت که هیچ لغتی از زبان دیگر، در آن وارد نشده باشد.

مهم آن است که عرف جامعه، آن را زبان عربی بداند.

در لغت نیز «عربی» به معنای فصیح، آشکار و روشن بودن است.(راغب، مفردات الفاظ قرآن، ص 557)

بنابر این:
این که در قرآن الفاظی با ریشه های دیگر زبان ها هست، مشکلی در عربی بودن (فصیح و روشن بودن) ایجاد نمی کند؛ زیرا عرف جامعه عرب زبان، که قرآن بر آن ها نازل می شده و مخاطب عصر نزول بوده اند، همه آن را عربی دانسته و غیر عربی محسوب نمی کرده اند.
به بیان دیگر، این اختصاص به قرآن ندارد و خود زبان عربی این گونه بوده است.

میقات;915614 نوشت:
این که در قرآن الفاظی با ریشه های دیگر زبان ها هست، مشکلی در عربی بودن (فصیح و روشن بودن) ایجاد نمی کند؛ زیرا عرف جامعه عرب زبان، که قرآن بر آن ها نازل می شده و مخاطب عصر نزول بوده اند، همه آن را عربی دانسته و غیر عربی محسوب نمی کرده اند.
به بیان دیگر، این اختصاص به قرآن ندارد و خود زبان عربی این گونه بوده است

سلام
اصل سوال من این نبود.
بنده نمیگم چرا در عربی نباید کلمات غیر عربی باشه.بنده قبول دارم که بعضی لغات قران عربی خالص نیستند
سوال من اینه که چرا کلماتی که در ابتدای پرسش مطرح کردم با وجود داشتن ریشه عبری از ریشه سریانی آنها استفاده شده؟
مثلا یونس و الیاس مگه زبانشون عبری نبود؟چرا قرآن معادل نام عبری انها رو استفاده نکرده بلکه اومده از معدل سوری و سریانی و یونانی نام انها استفاده کرده؟ چرا یونس بجای یوناح؟

Miss.Narges;915623 نوشت:
بنده نمیگم چرا در عربی نباید کلمات غیر عربی باشه.بنده قبول دارم که بعضی لغات قران عربی خالص نیستند
سوال من اینه که چرا کلماتی که در ابتدای پرسش مطرح کردم با وجود داشتن ریشه عبری از ریشه سریانی آنها استفاده شده؟
مثلا یونس و الیاس مگه زبانشون عبری نبود؟چرا قرآن معادل نام عبری انها رو استفاده نکرده بلکه اومده از معدل سوری و سریانی و یونانی نام انها استفاده کرده؟ چرا یونس بجای یوناح؟

با سلام و درود

دین، متکفل زبان و یا به عبارتی دین، زبان ساز نیست. لذا ادیان نیامده اند تا نوع گویش و زبان و ادبیات را مشخص و یا زبان جدید تاسیس کنند. بلکه تعالیم الهی خود را در قالب و به زبان مردم و قومی که به سوی آن ها فرستاده شده اند، بیان می کنند.

قرآن نیز قرار نیست زبان و ادبیات جدید ایجاد کند. قرآن به زبان و ادبیات عرب و فصیح آمده است.

این که برخی الفاظ از زبان سریانی، عبری یا ... گرفته شده یا نشده اند، موضوعیت ندارد. مهم آن است که زبان عرب چنین بوده و قرآن نیز بر آن زبان و در اوج فصاحت و بلاغت نازل شده است.

به بیان دیگر، این که چرا فلان واژه در زبان عرب، از ریشه سریانی گرفته شده و از عبری گرفته نشده و یا ...، در محدوده قرآن و تفسیر آن نیست. موضوع شکل گیری زبان و ادبیات عرب، موضوعی جدا از قرآن و تعالیم آن است.

بله، در صورتی که هر دو واژه سریانی و عبری در زبان عرب، مرسوم و شایع بوده و حتی یکی افصح از دیگری باشد و قرآن واژه غیر افصح را انتخاب کرده باشد، جای سؤال دارد. البته این نیازمند اثبات است.

ببینید کارشناس گرامی
سوال من در ظاهر بی اهمیت ممکن است برسد.
اینکه در نظر شما چرا باید برای من مهم باشد قرآن از کلمه سریانی یونس بجای معادل عبری ان استفاده کرده چه اهمیتی داره مگه؟
ولی پاسخ اینه که از همین مطلب خیلیا برای زیر سوال بردن حقانیت قرآن استفاده میکنند و قرآن رو به خود پیامبر نسبت میدهند.
از نظر این افراد قران حاصل نوشته هایی است که از نامه های کشیش مسحی یهودی به دست پیامبر میرسیده و شخص پیامبر از قبل با داستان های قران آشنا نبوده.مثلا پیامبر از شخصی بنام یونس الیاس و .. اشنا نبوده.بلکه از طریق این نامه های کشیش مسیحی که دریافت میکرده و از قضا زبان انها سوری سریانی بوده بجای یونس در عبری از سریانی استفاده شده.وگرنه چه دلیلی داشت خدایی که میدانست معادل عبری یونس چیه بیاد از معادل سریانی استفاده کنه؟

[="Tahoma"]

Miss.Narges;915794 نوشت:
ببینید کارشناس گرامی
سوال من در ظاهر بی اهمیت ممکن است برسد.
اینکه در نظر شما چرا باید برای من مهم باشد قرآن از کلمه سریانی یونس بجای معادل عبری ان استفاده کرده چه اهمیتی داره مگه؟
ولی پاسخ اینه که از همین مطلب خیلیا برای زیر سوال بردن حقانیت قرآن استفاده میکنند و قرآن رو به خود پیامبر نسبت میدهند.
از نظر این افراد قران حاصل نوشته هایی است که از نامه های کشیش مسحی یهودی به دست پیامبر میرسیده و شخص پیامبر از قبل با داستان های قران آشنا نبوده.مثلا پیامبر از شخصی بنام یونس الیاس و .. اشنا نبوده.بلکه از طریق این نامه های کشیش مسیحی که دریافت میکرده و از قضا زبان انها سوری سریانی بوده بجای یونس در عبری از سریانی استفاده شده.وگرنه چه دلیلی داشت خدایی که میدانست معادل عبری یونس چیه بیاد از معادل سریانی استفاده کنه؟

با سلام و درود

معجزه و الهی بودن قرآن، در جای خود و با ادله متعدد و مختلف اثبات شده است؛ لذا می توان در جای خود پیگیر آن بود.

لازم به ذکر است همین که زبان عربی چنین گویشی داشته است، این بهترین دلیل است بر این که الفاظ قرآن نیز به همین زبان نازل شود. لذا این که چرا خداوند از این تعبیر استفاده فرموده است، دلیلش همین گویش و زبان عربی است و باید گفت چون گویش و زبان عربی چنین بوده و قرآن هم بر قوم عرب نازل و مخاطب عصر نزول، عرب است، قرآن نیز چنین نازل شده است. این دلیل منطقی و معقولی است.

میقات;916200 نوشت:
لازم به ذکر است همین که زبان عربی چنین گویشی داشته است، این بهترین دلیل است بر این که الفاظ قرآن نیز به همین زبان نازل شود. لذا این که چرا خداوند از این تعبیر استفاده فرموده است، دلیلش همین گویش و زبان عربی است و باید گفت چون گویش و زبان عربی چنین بوده و قرآن هم بر قوم عرب نازل و مخاطب عصر نزول، عرب است، قرآن نیز چنین نازل شده است. این دلیل منطقی و معقولی است.

من با کلمات عربی قرآن مشکلی ندارم .فقط چرا کلمه یونس چرا سریانی امده؟ چرا عبری استفاده نشده؟ علتش چه بوده؟

Miss.Narges;916259 نوشت:
من با کلمات عربی قرآن مشکلی ندارم دارم.فقط چرا کلمه یونس چرا سریانی امده؟ چرا عبری استفاده نشده؟ علتش چه بوده؟

با سلام و درود

این که چرا سیر حرکتی و شکل گیری زبان عربی به گونه ای بوده که مثلا کلمه «یونس» که ریشه سریانی دارد، در آن زبان وارد شده ولی واژه عبری آن چنین نشده است؛ این که موضوع زبان شناسی است و ارتباطی با مباحث قرآنی ندارد. لذا در جای خود باید پیگیر آن بود.

این که چرا خداوند چنین مقدر فرموده که زبان عربی این گونه شکل بگیرد که الفاظ سریانی مثل «یونس» در آن ورود کرده و چون قرآن به زبان عرب نازل شده، وارد قرآن هم بشوند؟ و چرا مقدر نفرموده تا زبات عبری این ویژگی را داشته باشد و ...؛ این موضوع کلامی می شود و با کارشناس کلام باید پیگیری کرد.

اما این که چرا در قرآن لفظ یونس آمده و به جای آن فلان لفظ نیامده است، بهترین و ساده ترین پاسخش این است که این در زبان عرب مرسوم بوده و گویش و ادبیات عرب، این گونه بوده است؛ قرآن هم که به زبان عربی نازل شده است همین شیوه را عمل نموده است.

ممکن است کسی مدعی شود اگر قرآن به زبان فصیح نازل شده است چرا به جای یونس فلان لفظ را نیاورده زیرا آن لفظ فصیح است و لفظ یونس غیر فصیح است. در این صورت و در قدم اول، آن شخص باید بطور مستند، غیر فصیح بودن یونس و نیز فصیح بودن لفط جایگزین آن را، بر اساس ادبیات و زبان عرب، اثبات کند. پس از اثبات، چنین ادعایی قابل بررسی است.

میقات;916307 نوشت:
اما این که چرا در قرآن لفظ یونس آمده و به جای آن فلان لفظ نیامده است، بهترین و ساده ترین پاسخش این است که این در زبان عرب مرسوم بوده و گویش و ادبیات عرب، این گونه بوده است؛ قرآن هم که به زبان عربی نازل شده است همین شیوه را عمل نموده است.

البته فکر نکنم قبل از نزول قرآن کسی از اعراب یونس رو میشناخت.

Miss.Narges;916317 نوشت:
البته فکر نکنم قبل از نزول قرآن کسی از اعراب یونس رو میشناخت.

با سلام و درود

چنین نیست. اعراب قبل از اسلام با نام و اسم پیامبران الهی آشنا بوده اند. حتی گردش و طواف دور کعبه که از زمان حضرت ابراهیم(علیه السلام) بنا گذاشته شده بود را انجام می دادند البته با بت پرستی و ... مخلوط شده بود ولی اصل آن باقی بود.

لازم به ذکر است حضرت یونس بعد از حضرت موسی و قبل از حضرت عیسی بوده اند، چگونه اعراب ایشان را نمی شناختند و یا اسم ایشان را نشنیده بودند در حالی که از ابراهیم و موسی و عیسی و ... که قبل و بعد حضرت یونس بوده اند اطلاع داشته اند؟!

به ترتیب زمانی پیامبران و انبیای الهی توجه فرمایید:

آدم، ادریس، نوح، هود، صالح، ابراهیم، اسماعیل، لوط، اسحاق، یعقوب، یوسف، شعیب، موسی، داوود، ایوب، یونس، زکریا، یحیی، عیسی.(سبحانی، منشور جاوید، موسسه امام صادق(ع)، ج11 و12، فهرست این دوجلد)

بیانی دیگر: آدم، ادریس، نوح، هود، صالح، ابراهیم، اسحاق، اسماعیل، لوط، یعقوب، یوسف، ایوب، شعیب، موسی، هارون، اشموعیل، الیاس، الیاس، الیسع، ذوالکفل، داوود، سلیمان، یونس، زکریا، یحیی، عیسی، عزیر، حضرت محمد(صلی الله علیه و آله).(مكارم شيرازی، پيام قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ج 7، ص 358)

بنابر این:
این تصور که اعراب قبل از اسلام، شناختی حتی در حد اسم، از حضرت یونس(علیه السلام) نداشته اند، درست به نظر نمی رسد.

میقات;916448 نوشت:
بنابر این:
این تصور که اعراب قبل از اسلام، شناختی حتی در حد اسم، از حضرت یونس(علیه السلام) نداشته اند، درست به نظر نمی رسد.

البته در سوره یوسف گفته شده که ما داستان یوسف رو برایت بازگو میکنیم و تو قبل از آن از آن خبر نداشتی؟
یعنی حتا پیامبر هم از یوسف مطلع نبودند؟

Miss.Narges;915421 نوشت:
سلام

چرا برخی از کلمات در قرآن ریشه عربی یا عبری نداشته بلکه از زبانی مانند سریانی گرفته شده اند؟
مثلا بعضی ها میگویند کلمه قرآن از وازه قریانی Qiryani به معنای خواندن از یک نوشته است.یا کلمه الیاس از Elijah گرفته شده که سوری و یونانی است .و از کلمه عبری این پیامبر مشتق نشده.همچنین کلمه یونس که معادل عبری ان یوناح ( yonah ) می باشد.که این هم نشان می دهد یونس ریشه سریانی دارد و در ترجمه یونانی عهد عتیق این کلمه گرفته شده.نه عبری ان که یوناح است.

با سلام

بنده سوال شما را به نوع دیگری تغییر میدهم شاید قابل تامل باشد

آیا الفاظی مثل یونس و ... سابقه ی استعمالی در زبان عربی زمان جاهلیت داشته اند؟
در زمان پیامبر چه طور؟
میتوانید در این زمینه اشعار جاهلی و کتب تاریخی را بررسی کنید
به نظرم به پاسخ شما کمک خواهد کرد.
مثلا به کتب لغت قدیمی رجوع کنید یا اشعار جاهلی شاید این نام ها سابقه داشته اند...

بنده در این زمینه سوالی پرسیدم اما با کمی تفاوت :
آیا چنین تعبیری در زبان عربی سابقه دارد ؟ :
ترکنا علیه فی الاخرین
سوره صافات
باید عرض کنم چنین تعبیری هیچ سابقه ای در زبان عربی چه قبل و چه بعد از پیامبر ندارد.

اما نکته ای را باید در نظر داشت ترکیبات این چنینی دارای نقش نحوی هستند
این ترکیب با نقش نحوی خاصش هیچ سابقه ای در زبان عربی ندارد.

ترکنا در مورد الیاس داریم
اما در مورد یونس ندیدم...
به هر حال از جهت معنا و ترکیب انچه گفتم صادق است

[="Tahoma"]

Miss.Narges;916478 نوشت:
البته در سوره یوسف گفته شده که ما داستان یوسف رو برایت بازگو میکنیم و تو قبل از آن از آن خبر نداشتی؟
یعنی حتا پیامبر هم از یوسف مطلع نبودند؟


«نَحْنُ نَقُصُ‏ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِما أَوْحَيْنا إِلَيْكَ هذَا الْقُرْآنَ وَ إِنْ كُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغافِلينَ»

ما بهترين سرگذشت ها را از طريق اين قرآن ـ كه به تو وحى كرديم ـ بر تو بازگو مى ‏كنيم؛ و مسلّماً پيش از اين، از آن خبر نداشتى‏.(یوسف/ 3)

با سلام و درود

توجه داشته باشید که به پیامبرای الهی در تورات اشاره شده است لذا اهل کتاب که ساکن مدینه بوده و در کنار مسلمانان زندگی می کردند، با این نام ها آشنا بوده و دیگران نیز از این طریق، آشنایی اجمالی داشته اند.

لذا این که خداوند متعال می فرماید خبر نداشتی، این معنایش این نیست که تاکنون حتی اسم یوسف را هم نشنیده ای. بلکه ناظر به این است که:

ـ قصه و داستان یوسف را نمی دانستی، یا به عبارتی خلاصه و جزئیاتی از آن را شنیده بودی ولی این تفصیل را نمی دانستی
ـ یا آن گونه که حقیقت است نمی دانستی، زیرا آن چه در تورات و ... بوده، با خرافات و ... آمیخته بوده
ـ یا علم و قطعی به آن ها نداشته ای ولی اکنون که با وحی بر تو نازل شده است، علم و قطع به آن داری.

نکته: این ناظر به امّی بودن پیامبر(صلی الله علیه و آله) است؛ یعنی پيامبر امّى، قبل از نزول وحى، نسبت به تاريخِ گذشته بى‏ خبر و ناآشنا بود.

بنابر این:
معنای آیه شریفه این نیست که تاکنون اسمی از یوسف و یا پیامبران قبلی نشنیده ای و یا اعراب هیچ اطلاع و حتی آشنایی در حد اسم و نام، از پیامبران سابق نداشته اند.

جمع بندی

پرسش:
چرا برخی از کلمات در قرآن مثل الیاس و یونس، با وجود داشتن ریشه عبری، از ریشه سریانی آنها استفاده شده است؟

پاسخ:
دین متکفل زبان و یا به عبارتی دین زبان ساز نیست. لذا ادیان نیامده اند تا نوع گویش و زبان و ادبیات را مشخص و یا زبان جدید تاسیس کنند. بلکه تعالیم الهی خود را در قالب و به زبان مردم و قومی که به سوی آن ها فرستاده شده اند، بیان می کنند.

قرآن نیز قرار نیست زبان و ادبیات جدید ایجاد کند. قرآن به زبان و ادبیات عرب و فصیح آمده است.
این که برخی الفاظ از زبان سریانی، عبری یا ... گرفته شده یا نشده اند، موضوعیت ندارد. مهم آن است که زبان عرب چنین بوده و قرآن نیز بر آن زبان و در اوج فصاحت و بلاغت نازل شده است.
به بیان دیگر، این که چرا فلان واژه در زبان عرب، از ریشه سریانی گرفته شده و از عبری گرفته نشده و یا ...، در محدوده قرآن و تفسیر آن نیست.

موضوع شکل گیری زبان و ادبیات عرب، موضوعی جدا از قرآن و تعالیم آن است. بله، در صورتی که هر دو واژه سریانی و عبری در زبان عرب، مرسوم و شایع بوده و حتی یکی افصح از دیگری باشد و قرآن واژه غیر افصح را انتخاب کرده باشد، جای سؤال دارد. البته این نیازمند اثبات است.
لازم به ذکر است همین که زبان عربی چنین گویشی داشته است، این بهترین دلیل است بر این که الفاظ قرآن نیز به همین زبان نازل شود.

لذا این که چرا خداوند از این تعبیر استفاده فرموده است، دلیلش همین گویش و زبان عربی است و باید گفت چون گویش و زبان عربی چنین بوده و قرآن هم بر قوم عرب نازل و مخاطب عصر نزول، عرب است، قرآن نیز چنین نازل شده است. این دلیل منطقی و معقولی است.
بیان دیگر؛
این که چرا در قرآن لفظ یونس آمده و به جای آن فلان لفظ نیامده است، بهترین و ساده ترین پاسخش این است که این در زبان عرب مرسوم بوده و گویش و ادبیات عرب، این گونه بوده است؛ قرآن هم که به زبان عربی نازل شده است همین شیوه را عمل نموده است.

ممکن کسی مدعی شود اگر قرآن به زبان فصیح نازل شده است چرا به جای یونس فلان لفظ را نیاورده زیرا آن لفظ فصیح است و لفظ یونس غیر فصیح است. در این صورت و در قدم اول، آن شخص باید بطور مستند، غیر فصیح بودن یونس و نیز فصیح بودن لفط جایگزین آن را، بر اساس ادبیات و زبان عرب، اثبات کند. پس از اثبات، چنین ادعایی قابل بررسی است.

اگر گفته شود، قبل از نزول قرآن که کسی از اعراب یونس را نمی شناخته؛ باید گفت چنین نیست. اعراب قبل از اسلام با نام و اسم پیامبران الهی آشنا بوده اند. حتی گردش و طواف دور کعبه که از زمان حضرت ابراهیم(علیه السلام) بنا گذاشته شده بود را انجام می دادند البته با بت پرستی و ... مخلوط شده بود ولی اصل آن باقی بود.
لازم به ذکر است حضرت یونس بعد از حضرت موسی و قبل از حضرت عیسی بوده اند، چگونه اعراب ایشان را نمی شناختند و یا اسم ایشان را نشنیده بودند در حالی که از ابراهیم و موسی و عیسی و ... که قبل و بعد حضرت یونس بوده اند اطلاع داشته اند؟!
به ترتیب زمانی پیامبران و انبیای الهی توجه فرمایید: آدم، ادریس، نوح، هود، صالح، ابراهیم، اسماعیل، لوط، اسحاق، یعقوب، یوسف، شعیب، موسی، داوود، ایوب، یونس، زکریا، یحیی، عیسی.(1)
بیانی دیگر: آدم، ادریس، نوح، هود، صالح، ابراهیم، اسحاق، اسماعیل، لوط، یعقوب، یوسف، ایوب، شعیب، موسی، هارون، اشموعیل، الیاس، الیاس، الیسع، ذوالکفل، داوود، سلیمان، یونس، زکریا، یحیی، عیسی، عزیر، حضرت محمد(صلی الله علیه و آله).(2)

بنابر این، این تصور که اعراب قبل از اسلام، شناختی حتی در حد اسم، از حضرت یونس(علیه السلام) نداشته اند، درست به نظر نمی رسد.

اگر گفته شود، در سوره یوسف آمده ما داستان یوسف را برایت بازگو می کنیم و تو قبل از آن، خبر نداشتی، یعنی حتی پیامبر هم از یوسف مطلع نبودند؛ در مقابل باید گفت این گونه نیست. ابتدا به محضر آیه می رویم: «نَحْنُ نَقُصُ‏ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِما أَوْحَيْنا إِلَيْكَ هذَا الْقُرْآنَ وَ إِنْ كُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغافِلينَ»؛ ما بهترين سرگذشت ها را از طريق اين قرآن ـ كه به تو وحى كرديم ـ بر تو بازگو مى ‏كنيم؛ و مسلّماً پيش از اين، از آن خبر نداشتى‏.(2)

توجه داشته باشید که به پیامبرای الهی در تورات اشاره شده است لذا اهل کتاب که ساکن مدینه بوده و در کنار مسلمانان زندگی می کردند، با این نام ها آشنا بوده و دیگران نیز از این طریق، آشنایی اجمالی داشته اند.
لذا این که خداوند متعال می فرماید خبر نداشتی، این معنایش این نیست که تاکنون حتی اسم یوسف را هم نشنیده ای. بلکه ناظر به این است که:
ـ قصه و داستان یوسف را نمی دانستی، یا به عبارتی خلاصه و جزئیاتی از آن را شنیده بودی ولی این تفصیل را نمی دانستی
ـ یا آن گونه که حقیقت است نمی دانستی، زیرا آن چه در تورات و ... بوده، با خرافات و ... آمیخته بوده
ـ یا علم و قطعی به آن ها نداشته ای ولی اکنون که با وحی بر تو نازل شده است، علم و قطع به آن داری.
نکته: این ناظر به امّی بودن پیامبر(صلی الله علیه و آله) است؛ یعنی پيامبر امّى، قبل از نزول وحى، نسبت به تاريخِ گذشته بى‏ خبر و ناآشنا بود.
بنابر این: معنای آیه شریفه این نیست که تاکنون اسمی از یوسف و یا پیامبران قبلی نشنیده ای و یا اعراب هیچ اطلاع و حتی آشنایی در حد اسم و نام، از پیامبران سابق نداشته اند.

نتیجه:
این که چرا خداوند از فلان تعبیر (مثلا یونس) استفاده فرموده و از تعبیر دیگری استفاده نکرده است، دلیلش همین گویش و زبان عربی است و باید گفت چون گویش و زبان عربی چنین بوده و قرآن هم بر قوم عرب نازل و مخاطب عصر نزول، عرب است، قرآن نیز چنین نازل شده است. این دلیل منطقی و معقولی است.

 

پی نوشتها:
(1) سبحانی، منشور جاوید، موسسه امام صادق(ع)، ج11 و12، فهرست این دو جلد.
(2) مكارم شيرازی، پيام قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ج 7، ص 358.
(3) یوسف/ 3.

موضوع قفل شده است