اختلاف مالی با برادرم

تب‌های اولیه

22 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اختلاف مالی با برادرم

[=&amp]بنام خدا[/]
[=&amp]پسری هستم 28 ساله[/]
[=&amp]با برادرم[/][=&amp] سر موضوعی[/][=&amp]اختلاف پیدا کردم که لطف کنید نظر کارشناسی بدهید[/]
[=&amp]برادرم به درخواست مادرم منو برای عمل جراحی به بیمارستان برد آن زمان 25 سالم بود و فقیر و بی پول بودم و شرایط مناسبی نداشتم. برادرم گفت که هزینه بیمارستان را میدهد به شرطی که بعدا به او پس بدهم و بنده هم قبول کردم.[/]

[=&amp]حالا به لحاظ[/] [=&amp]شرعی هزینه عمل را من باید بدهم یا به عنوان نفقه که آن زمان گردن پدرم بود و وضع مالی مناسبی داشت پدرم باید بدهد؟[/]

[=&amp]همچنین اگر با پدرم بیمارستان میرفتیم هزینه را پدرم پرداخت میکرد و از بنده پولی درخواست نمیکرد چون به عنوان نفقه گردن ایشان است و بنده برای اینکه مشکلی ایجاد نشود به مصلحت به برادرم گفتم که بعدا پول را پس میدهم اگر این حرف را نمیزدم حتما مشکلی ایجاد میشد و مجبور شدم دروغ مصلحتی بگویم[/]

[=&amp]حالا بنده که دروغ مصلحتی گفتم ایا پرداخت پول گردن بنده است یا به عنوان نفقه گردن پدرم است؟[/]

[=&amp]ممنون از راهنمایی جنابعالی[/]

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد اسراء

usef8000;913906 نوشت:
بنام خدا
پسری هستم 28 ساله
با برادرم سر موضوعیاختلاف پیدا کردم که لطف کنید نظر کارشناسی بدهید
برادرم به درخواست مادرم منو برای عمل جراحی به بیمارستان برد آن زمان 25 سالم بود و فقیر و بی پول بودم و شرایط مناسبی نداشتم. برادرم گفت که هزینه بیمارستان را میدهد به شرطی که بعدا به او پس بدهم و بنده هم قبول کردم.

حالا به لحاظ شرعی هزینه عمل را من باید بدهم یا به عنوان نفقه که آن زمان گردن پدرم بود و وضع مالی مناسبی داشت پدرم باید بدهد؟

همچنین اگر با پدرم بیمارستان میرفتیم هزینه را پدرم پرداخت میکرد و از بنده پولی درخواست نمیکرد چون به عنوان نفقه گردن ایشان است و بنده برای اینکه مشکلی ایجاد نشود به مصلحت به برادرم گفتم که بعدا پول را پس میدهم اگر این حرف را نمیزدم حتما مشکلی ایجاد میشد و مجبور شدم دروغ مصلحتی بگویم

حالا بنده که دروغ مصلحتی گفتم ایا پرداخت پول گردن بنده است یا به عنوان نفقه گردن پدرم است؟

ممنون از راهنمایی جنابعالی

عرض سلام و ادب
نفقه ی فرزند در صورت فقیر بودن او و توانایی مالی داشتن والدین،به عهده ی پدر و مادر است ولی اگر پدر یا مادر پرداخت نکردند مدیون نیستند. به عبارت دیگر این پرداخت نفقه(بر خلاف نفقه ای که بین زن و شو هر است)دین و بر ذمه نیست بلکه تکلیف است ،پس اگر پدر از این تکلیف سر باز زد هرچند معصیت کرده ولی مدیون وبدهکار نیست .
در سوال فوق نیز اگر پدر فقیر بوده که تکلیفی نداشته و اگر موسر و دارای مال بوده، هر چند پرداخت هزینه ی درمان شما بر او واجب بوده ولی اگر این کار را انجام نداده اکنون چیزی بدهکار نیست، و از طرف دیگر بر برادر شما نیز واجب نبوده این هزینه را پرداخت کند و چون شما به ذمه گرفته اید اکنون بر شما واجب است ان مبلغ را به برادرتان بپردازید و به ایشان بدهکار و مدیونید.
همیشه سر بلند و پیروز و مشمول دعای حضرت ولی عصر ارواحنا فداه باشید .

اسراء;914103 نوشت:

عرض سلام و ادب
نفقه ی فرزند در صورت فقیر بودن او و توانایی مالی داشتن والدین،به عهده ی پدر و مادر است ولی اگر پدر یا مادر پرداخت نکردند مدیون نیستند. به عبارت دیگر این پرداخت نفقه(بر خلاف نفقه ای که بین زن و شو هر است)دین و بر ذمه نیست بلکه تکلیف است ،پس اگر پدر از این تکلیف سر باز زد هرچند معصیت کرده ولی مدیون وبدهکار نیست .
در سوال فوق نیز اگر پدر فقیر بوده که تکلیفی نداشته و اگر موسر و دارای مال بوده، هر چند پرداخت هزینه ی درمان شما بر او واجب بوده ولی اگر این کار را انجام نداده اکنون چیزی بدهکار نیست، و از طرف دیگر بر برادر شما نیز واجب نبوده این هزینه را پرداخت کند و چون شما به ذمه گرفته اید اکنون بر شما واجب است ان مبلغ را به برادرتان بپردازید و به ایشان بدهکار و مدیونید.
همیشه سر بلند و پیروز و مشمول دعای حضرت ولی عصر ارواحنا فداه باشید .

ممنون از توضیحات شما
اما جملات شما تناقض دارد از طرفی گفتید وظیفه و تکلیف والدین است و از طرفی میگید که مدیون نیستند
این چگونه واجبی است که گفتید پرداخت هزینه درمان بر پدر واجب است اما اگر پرداخت نکند گردنش نیست
اما بنده عرض کردم که در آن شرایط برادرم از طرف مادرم مسئول شد که مرا برای درمان ببرد و برادرم با زرنگی تمام هزینه درمان را گردن بنده انداخت و بنده نیز که ساده بودم و میخاستم از درد بیماری سریع خلاص شوم حرقش را قبول کردم و دروغ مصلحتی گفتم تا مشکل خانوادگی ایجاد نشود اگر نمیگفتم خب طبیعتا با پدرم بیمارستان میرفتیم و هزینه درمان هم طبعا گردن ایشان است
وقتی شما گفتید تکلیف پدر است خب پس بر گردن ایشان مانده است و جهت جبران باید اقدام نماید مثل حق الناس
مثل نماز که اگر ادا نکنیم درسته گناه دارد اما تا وقتی در قید حیات هستیم گردنمان است حق الله

usef8000;914114 نوشت:
ممنون از توضیحات شما
اما جملات شما تناقض دارد از طرفی گفتید وظیفه و تکلیف والدین است و از طرفی میگید که مدیون نیستند
این چگونه واجبی است که گفتید پرداخت هزینه درمان بر پدر واجب است اما اگر پرداخت نکند گردنش نیست
اما بنده عرض کردم که در آن شرایط برادرم از طرف مادرم مسئول شد که مرا برای درمان ببرد و برادرم با زرنگی تمام هزینه درمان را گردن بنده انداخت و بنده نیز که ساده بودم و میخاستم از درد بیماری سریع خلاص شوم حرقش را قبول کردم و دروغ مصلحتی گفتم تا مشکل خانوادگی ایجاد نشود اگر نمیگفتم خب طبیعتا با پدرم بیمارستان میرفتیم و هزینه درمان هم طبعا گردن ایشان است
وقتی شما گفتید تکلیف پدر است خب پس بر گردن ایشان مانده است و جهت جبران باید اقدام نماید مثل حق الناس
مثل نماز که اگر ادا نکنیم درسته گناه دارد اما تا وقتی در قید حیات هستیم گردنمان است حق الله


عرض ادب و سلام
اینکه فرمودید به در خواست مادرم، خیلی گویا نبود.
اگربرادر به وکالت از مادر، شما را به بیمارستان برده، اصلا از جیب خود مایه نگذاشته و معنا ندارد به شما بگوید بعدا هزینه را به من بده، زیرا اصلا این برادر شما نبوده که هزینه میکرده بلکه برادر شما به وکالت از مادر امده هزینه کند و در واقع مادر شما هزینه را عهده دار شده،
اما می دانید که بر وکیل واجب نیست به وکالت عمل کند و میتواند به وکالت عمل نکند. ان قولی که برادر از شما گرفته نشان دهنده ان بوده که بر فرض اگر وکالتی هم بوده او نمیخواسته به ان وکالت عمل کند و اگر شما هم قول داده ایدمبلغ هزینه شده توسط ایشان را بپردازید باید شرعا ان را بپردازیدو مدیونید ولو بگویید قصد جدی نکرده اید باز هم مدیون هستید.
اما اگر مادر شما به برادرتان امر کرده که برادر از جیب خودش هزینه را بپردازد و برادر از شما تعهد گرفته که بعدا پول را بدهید ، در این صورت نیز پاسخ همانست که در تاپیک قبل عرض شد.یعنی باز هم شما بدهکارید و باید ان مبلغ را به برادرتان بدهید.
اما پاسخ سوال حضرتعالی که فرمودید : مگر میشود پرداخت هزینه واجب باشدولی اگر نپرداخت مدیون نشود؟:
بله می شود؛ همین مورد از مواردی است که ثابت می کند می شودhappy. این عرض بنده نیست بلکه از مسلمات فقه است.

با سلام. بنده برادرهمین آقا یوسف هستم.
ایشان به خاطر شرایطی که برای خودش ایجاد کرده بود نیاز به دکتر داشت.
و لازم بود به دکتر برود. البته توان رفتن را داشت خودش. اما مادرم از من خواست تا او را به دکتر ببرم تا تنها نرود. (دقیقا اینو از من خواستن و حرفی از پول نزدند)
من هم ایشان را دکتر بردم و ویزیت دکتر و هزینه پانسمان دکتر را هم از خودم دادم.
دکتر گفت شرایط طوری است که دست ایشون باید عمل شود.
و حتی مبلغ عمل را هم گفت.
ما بیرون امدیم و من به برادرم گفتم که میخواهی چه کار کنی؟ ایشون به من گفتند که تو هزینه عمل را بده من بعدا که کارکردم و پول دراوردم به تو پس میدهم.
من هم به همین اعتبار و حرف، هزینه بیمارستان و عمل را پرداخت کردم. و خودم هم پا به پای ایشون بیمارستان و دکتر را رفتم.
بعدا که ایشون توانمند شد و کار کرد و پول دراورد از ایشون خواستم که به حرفش عمل کند. ایشون گفت که به گردنش نیست و باید از پدر و مادرم بخواهم چون نفقه ی او در ان شرایط گردن پدر و مادرم بوده. و بعد باز گفتن که در ان شرایط مجبور شده به من دروغ مصلحتی بگوید چون اگه نمیگفت من هزینه ها را احتمالا نمیدادم. و به نوعی سعی کردند بدهی شان را به من ندهند.
به نظر شما از نظر دینی ایشون مکلف به دادن پول من هستند یا کسی دیگر؟

alian;914126 نوشت:
با سلام. بنده برادرهمین آقا یوسف هستم.
ایشان به خاطر شرایطی که برای خودش ایجاد کرده بود نیاز به دکتر داشت.
و لازم بود به دکتر برود. البته توان رفتن را داشت خودش. اما مادرم از من خواست تا او را به دکتر ببرم تا تنها نرود. (دقیقا اینو از من خواستن و حرفی از پول نزدند)
من هم ایشان را دکتر بردم و ویزیت دکتر و هزینه پانسمان دکتر را هم از خودم دادم.
دکتر گفت شرایط طوری است که دست ایشون باید عمل شود.
و حتی مبلغ عمل را هم گفت.
ما بیرون امدیم و من به برادرم گفتم که میخواهی چه کار کنی؟ ایشون به من گفتند که تو هزینه عمل را بده من بعدا که کارکردم و پول دراوردم به تو پس میدهم.
من هم به همین اعتبار و حرف، هزینه بیمارستان و عمل را پرداخت کردم. و خودم هم پا به پای ایشون بیمارستان و دکتر را رفتم.
بعدا که ایشون توانمند شد و کار کرد و پول دراورد از ایشون خواستم که به حرفش عمل کند. ایشون گفت که به گردنش نیست و باید از پدر و مادرم بخواهم چون نفقه ی او در ان شرایط گردن پدر و مادرم بوده. و بعد باز گفتن که در ان شرایط مجبور شده به من دروغ مصلحتی بگوید چون اگه نمیگفت من هزینه ها را احتمالا نمیدادم. و به نوعی سعی کردند بدهی شان را به من ندهند.
به نظر شما از نظر دینی ایشون مکلف به دادن پول من هستند یا کسی دیگر؟

عرض کنم که اولا بنده پولی همراهم نبود چون فقیر بودم و مدتی که تنهایی برای درمان میرفتم از مادرم پول میگرفتم
مدتی بعد مادرم گفتن که با برادرت دنبال کارهای درمان برو چون بنده زیاد به کارهای بیمارستان آشنایی نداشتم
وقتی مادرم هنگامی که همراه برادرم بودم نه پولی به بنده داده بودن نه حرفی از هزینه زده بودن یعنی همه را گردن برادرم گذاشته بودن مثل وکیل
یعنی برادرم هزینه های درمان را انجام دهد
نشانه اش هم این است که برادرم هزینه ویزیت دکترها و پانسمان را خودش پرداخت کرده در حالی که قبلش حرفی نزده بودیم که پولی به ایشان پس بدهم
حالا برادرم در آن شرایط با زرنگی باعث شد که خودم هزینه درمان را تقبل کنم در حالی که شرعا بر گردن والدین بنده بود
متنی را که در بالا با رنگ قرمز مشخص کرده ام درست نیست چون پست اولی که بالا نوشته ام را قبل از ارسال برادرم تایید کرده بودن پس این جمله قرمز رنگ با جمله پست اول یکی نیست و تفاوت دارد
اصل مساله هم همین است " بلکه برادر شما به وکالت از مادر امده هزینه کند "

سلام ...
ا‌ینجا مساله مادرتون به نظره من خیلی مهم هست .
یوسف خان شما میگین برادرتون به وکالت از مادر چنین کاری رو کرده ...
آلیان خان شما هم میگین وکالتی در کار نبوده و شما از جیب خودتون پرداخت کردین ...

که البته هر دویه این صحبتها میتونند درست یا غلط باشند .
مثلا ممکن هست مادرتون به خاطر این کار اولیان ... کارهایی برای ایشون کرده باشند و مثلا چیزهایی هم بهشون داده باشند .

بنابراین بدون شنیدن حرف مادر نمیشه تصمیم گیری کرد ...

اگر امکانش هست این چند سوال رو جواب بدین ...

۱. مادرتون ایا از این قضیه و این قول و قرار بین شماها خبرداشته یا نداشته .
۲. اقا یوسف ایا شما میدونستین که برادرتون داره از جیب خودش میده نه از جیب مادرتون .
۳. مادرتون در این ارتباط چی میگه ایا مادرتون در عوض این کار برای اقای اولیان کاری کرده یا نه

خوب اقا یوسف شما میگین برادرتون وکیل مادرتون بوده که بهتون پول رو بده ... بنابراین حرف ایشون حرف مادرتون هست و ایشون ازتون پرسیدن میخواین چی کار کنین و شما در پاسخ هم گفتین پول رو برمیگردونین ...

خوب به نظرتون بهتر نیست که پول رو به وکیل مادرتون برگردونین ... به هر حال ایشون از قول مادرتون ازتون پرسیدند که ایا میخواین پول رو برگردونین یا نه ... یعنی مادرتون ازتون پرسیده که میخواین پول رو پس بدی یا نه ... و شما هم گفتین بله ...

بنابراین حتی اگر بپذیریم ایشون از مادرتون در این زمینه وکالت داشتن باید پول رو به مادرتون یا وکیل مادرتون برگردونین .

شما که نمیتونین بگین تا اینجاش ایشون وکالت داشتن از اینجا به بعدش وکالت نداشتن ...

مارینر;914175 نوشت:
سلام ...
ا‌ینجا مساله مادرتون به نظره من خیلی مهم هست .
یوسف خان شما میگین برادرتون به وکالت از مادر چنین کاری رو کرده ...
آلیان خان شما هم میگین وکالتی در کار نبوده و شما از جیب خودتون پرداخت کردین ...

که البته هر دویه این صحبتها میتونند درست یا غلط باشند .
مثلا ممکن هست مادرتون به خاطر این کار اولیان ... کارهایی برای ایشون کرده باشند و مثلا چیزهایی هم بهشون داده باشند .

بنابراین بدون شنیدن حرف مادر نمیشه تصمیم گیری کرد ...

اگر امکانش هست این چند سوال رو جواب بدین ...

۱. مادرتون ایا از این قضیه و این قول و قرار بین شماها خبرداشته یا نداشته .
۲. اقا یوسف ایا شما میدونستین که برادرتون داره از جیب خودش میده نه از جیب مادرتون .
۳. مادرتون در این ارتباط چی میگه ایا مادرتون در عوض این کار برای اقای اولیان کاری کرده یا نه

خوب اقا یوسف شما میگین برادرتون وکیل مادرتون بوده که بهتون پول رو بده ... بنابراین حرف ایشون حرف مادرتون هست و ایشون ازتون پرسیدن میخواین چی کار کنین و شما در پاسخ هم گفتین پول رو برمیگردونین ...

خوب به نظرتون بهتر نیست که پول رو به وکیل مادرتون برگردونین ... به هر حال ایشون از قول مادرتون ازتون پرسیدند که ایا میخواین پول رو برگردونین یا نه ... یعنی مادرتون ازتون پرسیده که میخواین پول رو پس بدی یا نه ... و شما هم گفتین بله ...

بنابراین حتی اگر بپذیریم ایشون از مادرتون در این زمینه وکالت داشتن باید پول رو به مادرتون یا وکیل مادرتون برگردونین .

شما که نمیتونین بگین تا اینجاش ایشون وکالت داشتن از اینجا به بعدش وکالت نداشتن ...


سلام دوست عزیز
در مورد اون جمله بالا عرض کردم که به رنگ قرمز است و چون قبلا برادرم حرف اول تاپیک را قبول کردن نمیتونم این حرف جدید را تایید کنم و اینکه اصلا یادم نیست که چنین حرفی زده باشم اگر هم زده باشم در باب احتیاط و مصلحت است که بدون اختلافی سریع مساله درمان بنده حل شود.
و طبق فرمایش جناب اسراء برادرم در نقش وکالت بودن درسته مادرم حرفی از پول نزدن اما نقش همراه و وکیل را برای برادرم تعیین کرده اند نشانه اش را هم بالا عرض کردم.
در مورد 3 سوال که فرمودین
اولی خیر خبر نداشتن
دومی خیر نمیدونستم
سومی خیر کاری نکردن در واقع خودشان را بدون مسئولیت نشان میدن

خب دوستان نتیجه این مساله چه می شود؟
آیا طبق حکمی که جناب اسراء فرمودن عمل کنیم یا چه؟

این اقا یوسف میدانست من دارم از جیب خودم خرج میکنم چون خودش ازم اینو خواست. گفت تو از خودت خرج کن بعدا من کار میکنم بهت میدم.
مادرم فقط منو به عنوان یک همراه بیمار با برادرم فرستادن پیش دکتر. موضوع عمل و هزینه های عمل از اون اتفاق افتاد. وقتی اتفاق افتاد مه ایشون گردن گرفت بعدا من هر چی خرج کنم پس بدهند.

مادرم الان میگه اقا یوسف که کار میکنه و درامد دارد پول من را پس بدهد.

حالا اقا یوسف بهانه می اورد که در ان زمان شرایطش خاص بود و اگر هم حرفی زده و قولی داده اعتبار نداره چون در شرایط عادی و حال مساعد قول نداده.

usef8000;914216 نوشت:
خب دوستان نتیجه این مساله چه می شود؟
آیا طبق حکمی که جناب اسراء فرمودن عمل کنیم یا چه؟

عرض سلام و ادب
مطلب بسیار روشن است
اقا یوسف یا توهم وکالت کرده اند -در حالی که حقیقتا وکالتی نبوده- و یا واقعا وکالت بوده یعنی برادرشان از طرف مادر وکالت در پرداخت هزینه داشته اند
حل مساله به این نیست که اقا یوسف از مادر سوال کنند ایا شما پرداخت هزینه را تقبل کرده بودید یا نه؟ اگر جوابشان مثبت بود ، حرف اقا یوسف صحیح باشدو حق با ایشان باشد و اگر منفی بود حرف برادرشان
بلکه اگر برادر بزرگوارشان خودشان صریحا اصل وکالت دادن مادر در پرداخت هزینه را قبول ندارند چطور ممکن است وکالتی در کار بوده باشد ولی خود وکیل پی به اصل وکالت نبرده باشد؟
حتی اگر وکالتی هم بوده چنانکه عرض شد وکیل می تواند به وکالت عمل نکند و بنابر این حتی با وجود قطع به وکالت باز هم اگر قرار بگذارد که از جیب خود بدهد و اقایوسف قول داده که بعدا هزینه را به برادر بدهد، اقا یوسف شرعا مدیون است و در هر دو حالت هزینه بعهده ی اوست

مطلب از نظر فقهی روش است اما اینجا دادگاه نیست بلکه صرفا مساله شرعی گفته میشود البته اگر هر دو طرف بخواهند راه خدا را بروند و حقیقت و واقعیت را بگویند هیچ اختلافی در کار نخواهد بود و حق مانند افناب تابان روشن است .

اسراء;914316 نوشت:
عرض سلام و ادب
مطلب بسیار روشن است
اقا یوسف یا توهم وکالت کرده اند -در حالی که حقیقتا وکالتی نبوده- و یا واقعا وکالت بوده یعنی برادرشان از طرف مادر وکالت در پرداخت هزینه داشته اند
حل مساله به این نیست که اقا یوسف از مادر سوال کنند ایا شما پرداخت هزینه را تقبل کرده بودید یا نه؟ اگر جوابشان مثبت بود ، حرف اقا یوسف صحیح باشدو حق با ایشان باشد و اگر منفی بود حرف برادرشان
بلکه اگر برادر بزرگوارشان خودشان صریحا اصل وکالت دادن مادر در پرداخت هزینه را قبول ندارند چطور ممکن است وکالتی در کار بوده باشد ولی خود وکیل پی به اصل وکالت نبرده باشد؟
حتی اگر وکالتی هم بوده چنانکه عرض شد وکیل می تواند به وکالت عمل نکند و بنابر این حتی با وجود قطع به وکالت باز هم اگر قرار بگذارد که از جیب خود بدهد و اقایوسف قول داده که بعدا هزینه را به برادر بدهد، اقا یوسف شرعا مدیون است و در هر دو حالت هزینه بعهده ی اوست
مطلب از نظر فقهی روش است اما اینجا دادگاه نیست بلکه صرفا مساله شرعی گفته میشود البته اگر هر دو طرف بخواهند راه خدا را بروند و حقیقت و واقعیت را بگویند هیچ اختلافی در کار نخواهد بود و حق مانند افناب تابان روشن است .

علیکم السلام
توهم وکالت دیگر چه صیغه ای هست عملکرد فرد نشان دهنده افکار اوست
وقتی مادرم بنده را دست خالی جیب خالی همراه برادرم برای درمان میفرستد یعنی چه؟
خیلی ساده است یعنی با هم برید هزینه را برادرت پرداخت میکند آن هم بواسطه حرف مادر و به وکالت از ایشان
در حالی که چندبار مادرم هزینه درمان را که تنهایی میرفتم را میداد اما با همراه قرار دادن برادرم دیگر پولی نمیداد همه چی مشخصه
البته پدرم نیز مطلع بودن نمیشود که بی اطلاع از وقایع باشند دکتر متخصص را نیز ایشان معرفی کردن
ندیدن و یا ندانستن چیزی دلیل بر نبودنش که نیست
و من الله التوفیق

با توجه به تحقیق بیشتر و سوال از اساتیدم مطالب قبل اصلاح گردید و تغییراتی را در تاپیک های قبلی ایجاد کردم. قسمتهای تغییر یافته را با رنگ قرمز نمایان نموده ام و البته چون بعضا نقل قول شده میتوانید تغییرات را با مقایسه با نقل قولها در یابید. در هر حال جمع بندی که باید بکنیم به این شکل است که:
در هر صورت اقا یوسف باید هزینه را بدهند چه برادرشان وکیل از طرف مادر بوده چه نبوده، علت هم چنانکه در تاپیکهای بالا اصلاح کردم اینست که اگر وکیل نبوده که روشن است و قبلا هم گفتیم
اگر وکیل بوده و برادر از اقایوسف خواستند بعدا مبلغ هزینه شده را برگردانند، باز این نشان دهنده ی انست که برادر قصد عمل به وکالت را ندارد ( و این کار جایز است زیرا عمل به وکالت واجب نیست) پس اگر اقا یوسف قبول کرده، شرعا مدیون است و نمی تواند بگوید قبول من صوری و ظاهری بوده باز هم مدیون است:
خلاصه: در هر صورت اقا یوسف مدیون است. همیشه موفق و سرفراز باشید.

اسراء;914481 نوشت:
با توجه به تحقیق بیشتر و سوال از اساتیدم مطالب قبل اصلاح گردید و تغییراتی را در تاپیک های قبلی ایجاد کردم. قسمتهای تغییر یافته را با رنگ قرمز نمایان نموده ام و البته چون بعضا نقل قول شده میتوانید تغییرات را با مقایسه با نقل قولها در یابید. در هر حال جمع بندی که باید بکنیم به این شکل است که:
در هر صورت اقا یوسف باید هزینه را بدهند چه برادرشان وکیل از طرف مادر بوده چه نبوده، علت هم چنانکه در تاپیکهای بالا اصلاح کردم اینست که اگر وکیل نبوده که روشن است و قبلا هم گفتیم
اگر وکیل بوده و برادر از اقایوسف خواستند بعدا مبلغ هزینه شده را برگردانند، باز این نشان دهنده ی انست که برادر قصد عمل به وکالت را ندارد ( و این کار جایز است زیرا عمل به وکالت واجب نیست) پس اگر اقا یوسف قبول کرده، شرعا مدیون است و نمی تواند بگوید قبول من صوری و ظاهری بوده باز هم مدیون است:
خلاصه: در هر صورت اقا یوسف مدیون است. همیشه موفق و سرفراز باشید.

جنابعالی ظاهرا به حرفهای بالا دقت نکردید
پیامبر اکرم (ص) به حضرت على(ع) وصیت فرمود: همانا خداوند دروغ به مصلحت و خیر را دوست دارد و از راستى که فساد در پى‏ داشته باشد، متنفر است[6].

بنده به خاطر مطلحتی چنین سخنی گفتم که قبلا هم توضیح دادم و میتوان این حرف بنده را در حکم توریه نیز قرار داد
بنده گفتم میدهم اما منظورم این بود که از مادر یا پدرم میگیرم که به برادرم بدهم هر زمانی مادر یا پدرم دادند بنده نیز به برادرم خواهم داد.

سوالی که دارم اینکه قبلا فرمودید که نفقه بر والدین واجب است و اگر انجام ندهند گناه کرده اند تنها دینی به لحاظ مالی بر گردن ندارند
حالا میشود که جبران کنند؟ که گناهش پاک شود و اینکه حق الناس محسوب میشود یا حق الله؟
البته فکر میکنم که حق بنده حساب میشود چون حقی بود از من بر گردن والدین

توضیح توریه از آیت الله مکارم شیرازی
اینکه گفته بودم در آن زمان فرد ساده ای بودم به لحاظ مسائل شرعی و حقوقی هستش اگر میدانستم که مساله نفقه وجود دارد که زیر بار حرف برادرم و گردن گرفتن هزینه که نمیرفتم و برادرم از این مساله و شرایط حاکم سوءاستفاده کردن چون حقی نداشتن که چنین حرفی بزنن و هزینه ای را گردن بنده بیاندازند از طرفی به عنوان مامور و وکیل از طرف مادرم ایشان آمده بود هزینه کند و مقداری هم هزینه کرد اما بعدش حیله کرد و شرایط را جوری کرد که از من قول بگیرد و بنده هم به منظور ایجاد نشدن دعوای خانوادگی و مشکلات دیگر و شرایطی که داشتم صلاح دیدم چنین قولی بدهم
(در یک کلام بنده را گول زد) لازم به ذکر است ایشان حدود 10 سال از بنده بزرگتر و متاهل است.
بنده نتیجه میگیرم که برادرم حیله کرده است و قولی که از بنده گرفتن نیز باطل است و والدینم را از انجام امر واجب که نفقه است بازداشته است.

آقای اولیان یه چیز دیگه من بهتون بگم ...
معمولا ادمها وقتی پولهاشون رو جمع میکنند و ریاد میشه و کمی تو رفاه قرار میگیرند شروع میکنند برای ایندشون نقشه کشیدن ...

اینکه ماشین بخرن
اینکه خودشون رو تغییر بدن
ورزش کنن
و ...

الان برادر شما کم کم پولهاش رو جمع کرده و تازه تازه بویه رفاه رو داره میکشه ...
اگر امکانش براتون وجود داره به برادرتون کمی وقت بدین ...
بزارین کمی شرایط برای ایشون بهتر بشه و بعدا ازشون بخواین بدهیشون رو بدن ...

باور کنین اگر با این وضعیت بخواین مجبورش کنین شاید تمام ارزوهاش رو دارین ازش میگیرین ...

اگر براتون امکانش وجود داره با هم به یک توافقی برسین که مثلا ایشون به صورت قسطی بهتون برگردونن ... تا ایشون هم بتونه به ارزوهاش فکر کنه ...

usef8000;914522 نوشت:
جنابعالی ظاهرا به حرفهای بالا دقت نکردید
پیامبر اکرم (ص) به حضرت على(ع) وصیت فرمود: همانا خداوند دروغ به مصلحت و خیر را دوست دارد و از راستى که فساد در پى‏ داشته باشد، متنفر است

سلام بر بزرگواران
من متون شما را مطالعه کردم و از اختلاف شما هم ناراحت شدم.
برای دو برادر بخشش و اکرام زیباتر است.
اما در فرمایش جنابعالی که فرموده پیامبر ص و امیرالمومنین ع را در تایید رد پول را نشر دادید،بدانید که همان سروران هم از نشانه های ایمان و مسلمانی وفای بعهد را سرلوحه قرار دادند، تا جایی که امام غائب ما هم فرمودند اگر در عهد و پیمان خود وفادار بودید، ظهور ما به تاخیر نمی افتاد.

شما که برادرید و از یک خون، قطعا والدین شما هم در پی آزمایش شمایند، و قطعا در آینده اطمینان دارم که جانتان را هم برای هم میدهید.

شما که مدیون شدید، دوست دارید به حول و قوه الهی تا دم درب بهشت برید و بعد خداوند مکرتان بزند و بفرمایید آن حدیث شما را!؟

اکنون که صاحب مالی شدید، بعنوان شرط ادای عهد پس دهید شاید دوباره محتاج شوید!
تازه برکت مالی که از حق دیگران نباشد برکتش وسیعتر است.

بعنوان یک برادر اسلامی، در تایید فرمایشات کارشناس به تعهد خود وفا کنید آن هم در ادای حق برادر خونی.

خداوند شر دشمنان اسلام را از سر محقین دین یس ص و آل یس ص دور کند و آن را به صاحبانش برگرداند.

ولا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم

Faithful;914594 نوشت:
سلام بر بزرگواران
من متون شما را مطالعه کردم و از اختلاف شما هم ناراحت شدم.
برای دو برادر بخشش و اکرام زیباتر است.
اما در فرمایش جنابعالی که فرموده پیامبر ص و امیرالمومنین ع را در تایید رد پول را نشر دادید،بدانید که همان سروران هم از نشانه های ایمان و مسلمانی وفای بعهد را سرلوحه قرار دادند، تا جایی که امام غائب ما هم فرمودند اگر در عهد و پیمان خود وفادار بودید، ظهور ما به تاخیر نمی افتاد.

شما که برادرید و از یک خون، قطعا والدین شما هم در پی آزمایش شمایند، و قطعا در آینده اطمینان دارم که جانتان را هم برای هم میدهید.

شما که مدیون شدید، دوست دارید به حول و قوه الهی تا دم درب بهشت برید و بعد خداوند مکرتان بزند و بفرمایید آن حدیث شما را!؟

اکنون که صاحب مالی شدید، بعنوان شرط ادای عهد پس دهید شاید دوباره محتاج شوید!
تازه برکت مالی که از حق دیگران نباشد برکتش وسیعتر است.

بعنوان یک برادر اسلامی، در تایید فرمایشات کارشناس به تعهد خود وفا کنید آن هم در ادای حق برادر خونی.

خداوند شر دشمنان اسلام را از سر محقین دین یس ص و آل یس ص دور کند و آن را به صاحبانش برگرداند.

ولا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم

سلام بر شما
دوست عزیز شما معلومه به مساله سطحی نگاه میکنید بلکه این مساله را باید عمیق نگاه کرد و از زوایای گوناگون
قوانین اسلام در چارچوب معین و مشخصی قرار دارند و همدیگر را نقض نمیکنند بلکه تکمیل میکنند
و خداوند نیز درهمین چارچوب و حتی بهتر و با عدالت خویش که تبدیل به ظلم نمیشود عمل میکند
و اینکه فرمودین وفادار به عهد و پیمان تناقضی با احقاق حق ندارد به مسائل که نمیشود ساده و سطحی نگاه کرد مسائل دارای روحی هستند که اصل حق و حقیقت در آن است
و اصل عدالت یعنی همین و خداوند نیز روح و باطن مسائل را میداند که بالاترین عدالت را داراست و این قدرت را در برخی امامان قرار داده است و ما که بندگان ناقصی هستیم با روشن کردن ابعاد مختلف مساله تا حد قدرت خود میتوانیم طعم عدالت را بچشیم و به وسع خود به تکامل برسیم.

دوست عزیز Faithful

/
من مشکلی با این موضوع ندارم که برادرم بدهی اش به من را چه زمانی بدهد. الان هم مجبورشون نکردم. همینکه بپذیرند که بدهکار هستند و زمان مناسب آن را بدهند کفایت میکنه.
نه اینکه بنده را به خاطر کمکی که بهشون کردم به چیزهای مختلف مثل فریبکاری متهم بکنند.
هدف پذیرش مسئولیت است.
اتفاقا ایشون قصد ازدواج دارند و طبیعتا از خانواده اش توقع همراهی دارند.
بنده ام شرط همراهی را پذیرش مسئولیت گذاشته ام.
ولی هنوز این مسئولیت واضح را که به من خودشان گفته اند که برایش خرج کنم بعدا پولم را پس میدهد نمیخواهد بپذیرد

آقا یوسف حتی باور اشتباهی داره که پرداخت هزینه درمان به گردن پدرش بوده ان زمان (ایشون 25 سالش بوده اون موقع)
و حتی منو متهم میکنه که گناه کردم که مسیر طبیعی را خراب کردم و ازش پرسیدم که میخوای برای درمان و پولش چه کار کنی؟ چون فکر میکنه با این حرفم باعث شدم پدر و مادرم به کار واجبشون که دادن نفقه درمان ایشون است عمل نکنند.
و اینکه ایشون به من گفته اند "تو پرداخت کن من بعدا پس میدهم" فقط یک دروغ مصلحتی بوده و چون دروغ مصلحتی بوده گردن ایشان مسئولیتی نمی اورد.
و به من میگوید که مسئول پرداختن این هزینه پدرم است و باید بروم از او بگیرم.

usef8000;914522 نوشت:
بنده به خاطر مطلحتی چنین سخنی گفتم که قبلا هم توضیح دادم و میتوان این حرف بنده را در حکم توریه نیز قرار داد
بنده گفتم میدهم اما منظورم این بود که از مادر یا پدرم میگیرم که به برادرم بدهم هر زمانی مادر یا پدرم دادند بنده نیز به برادرم خواهم داد.

هرچند ان موقع چنین نیتی کرده باشیدو توریه کرده باشید ولی شرعا مدیونید و نمی توانید صبر کنید تا از والدین بگیرید بعد بدهی خود را بدهید .


usef8000;914522 نوشت:
سوالی که دارم اینکه قبلا فرمودید که نفقه بر والدین واجب است و اگر انجام ندهند گناه کرده اند تنها دینی به لحاظ مالی بر گردن ندارند
حالا میشود که جبران کنند؟ که گناهش پاک شود و اینکه حق الناس محسوب میشود یا حق الله؟
البته فکر میکنم که حق بنده حساب میشود چون حقی بود از من بر گردن والدین

ضمن اینکه چنانکه قبلا عرض شد والدین مدیون نیستند، زیرا حق الله بوده و توبه ان با استغفار است، و الان هم که شما خود دارای مال شده اید وظیفه ندارند ان مبلغ را بدهند.

موضوع قفل شده است