جمع بندی شبهه در مورد مکاشفه، ذکر و شفا و رؤیای صادقه

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شبهه در مورد مکاشفه، ذکر و شفا و رؤیای صادقه

سلام
مدتی هست فکرم درگیر این قضیه شده. چطوری هست که ما توسل می کنیم و برخی افراد از توسلشون جواب می گیرند و برخی خیر. مثلا همین آقای[h=3]ماشاءالله نجار [/h]به امام حسین متوسل شدند و اون طوری که خودشون تعریف کردند پرنده ای به شکل کبوتر دیدند و باقی ماجرا. چرا برخی توسل می کنند جواب نمیده؟ ببخشید این طوری میگم مگه فرق هست بین آدم ها؟
اصلا چطوری میشه به صحت این جور مسائل پی برد؟ یا آقای محمدكاظم كریمی
یا مثلا داستان هایی در مورد مکاشفه یا خواب دیدن برخی علما. یا اصلا همین اذکاری که تو این سایت بهشون اشاره شده که چند تا موضوع رو خوندم که نوشته بودند بدون اذن استاد برخی ذکرها خطرناک هست و ما بقی ماجرا. رویای صادقه منظورم هست. رویای صادقه بیشتر به این جهت برایم سوال شده که مدتی کتاب های شهدا رو می خونم می بینم تو زمان جنگ خیلی هاشون خواب دیدند که یکی از ائمه زمان، مکان، شرایط شهادت رو بهشون گفتند. یا مثلا یک شهیدی خواب حضرت زهرا (س) رو می دیده. ببخشید نمی خوام خدای نکرده بگم این چیزا وجود نداره. یا مثلا یکی میکه 40 روز زیاد عاشورا خوندم یا این دعا رو انقدر خوندم آرام شدم. کار پیدا کردم یا چنین مسائلی.شک کردم. شک به اینکه نکنه به خاطر اون شرایط خاص این طوری بوده. این طوری احساس می کردند.
دوست ندارم اهل خرافات باشم. گاهی فکر می کنم تمام این چیزهایی رو که ما نمی دونیم و حکمت خدا می دونیم یا اون رو از موجودات عالم دیگه می دونیم، چیزهایی هست که چون علم کشف نکرده، ذهن محدود ما براش این طوری داستانی می سازه. تا اینکه علم کم کم کشفش کنه و دیگه اون حالت موهوم و حکمت رو نداشته باشه و اکنون صرفا به دلیل اینکه برای ما پوشیده است این طوری میشه. یک درگیری ذهنی دیگه اینکه ذهن ما به شدت تواناست. می تونه به سمت بدی بره و به سمت خوبی و حتی فراتر از این. خوب حالا در مورد مکاشفه، طی الارض و چنین مسائلی هم می گم اگر باشه این توانایی ذهنه.
برای همین مسئله کمی تو اینترنت سرچ کردم در مورد کسانی که شفا پیدا کردند و یک فیلمی بود در مورد شفای یک خانم در مسجد جمکران. میگم حتما علم هم روزی این ها رو کشف می کنه.

میشه کسی راهنمایی کنه. دنبال جواب های کلی و همیشگی نیستیم.

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد مشکور

sara1225;912475 نوشت:
سلام
مدتی هست فکرم درگیر این قضیه شده. چطوری هست که ما توسل می کنیم و برخی افراد از توسلشون جواب می گیرند و برخی خیر. مثلا همین آقایماشاءالله نجار

به امام حسین متوسل شدند و اون طوری که خودشون تعریف کردند پرنده ای به شکل کبوتر دیدند و باقی ماجرا. چرا برخی توسل می کنند جواب نمیده؟ ببخشید این طوری میگم مگه فرق هست بین آدم ها؟
اصلا چطوری میشه به صحت این جور مسائل پی برد؟


سلام و ادب@};-

با تشکر از سؤال خوب شما، با توجه به چند بعدی بودن سؤال، پاسخ آن را در چند پست تقدیم می کنیم:

در پاسخ به این بخش از سؤال، قبل از ورود به بحث لازم است بدانید توسل و دعا از یک سنخ و جنس هستند در واقع می توان گفت: دعا اعم از توسل است، چنانکه در دعا، خواندن و خواستن و مطالبه حاجت از خداوند مطرح است در توسل نیز همین مطالب نهفته است با این تفاوت که بر اساس سفارش آیات قرآن و روایات، مؤمنان در روش توسل، با اتخاذ وسیله ای معنوی و واجد قرب الهی نظیر نماز، روزه، تصدق و منزلت پیامبر و اهل بیت(علیهم السلام) بسوی خداوند تقرب جسته، دعا کرده عرض حاجت می کنند. فلذا هم در خواندن و خواستن و مطالبه مسقیم از خدای سبحان و هم در شیوه توسل، نفس دعا کردن ملحوظ است. و در توسل نیز خواندن و خواستن و طلب حاجت در حقیقت از خدای سبحان صورت می گیرد اما از طریق اتخاذ وسیله (توسل).

اما سوای اینکه دعا و توسل مستجاب شود یا مورد اجابت قرار نگیرد مقدمتاً گفتنی است: ماهیتاً حقیقت دعا هم طلب است و هم مطلوب (چه مستجاب شود و چه نشود، مطلوب است)، هم وسیله است و هم غایت، هم مقدمه است و هم نتیجه و هدف. و سرّ اصرار و تاکید روایات هم در همین نکته نهفته است.(1) بعبارت دیگر؛ فلسفه و هدف اولی دعا کردن، خود دعا کردن و زنده نگه داشتن حالت دعا است و اگر کسی توفیق دعا کردن پیدا کرد باید مطمئن باشد که مورد عنایت خدا قرار گرفته و در حقیقت خواسته اصلی او که مناجات، سخن گفتن و ارتباط با خدا بوده به دست آمده است اما دریافت خواسته مورد نظر، هدفِ در مرتبه دوم است که برای به اجابت رسیدن آن باید شرایطی را در نظر داشت و رعایت کرد؛ از جمله اینکه:

1. انسان از خدا چیزی را بخواهد که، حرام نباشد، یا به ضرر دیگران نباشد و یا ...

2. هم چنین دعایی که در روایات و آیات، سفارش فراوان به آن شده، دعا و درخواست در باره حاجات و حوایج معنوی است. مانند درخواست توفیق برای اطاعت اوامر الاهی و ترک محرمات، و دعا برای جامعه اسلامی و مؤمنان و ... .

3. اگر چه آموزه های دینی به ما می گوید در امور کوچک و بزرگ دعا کنیم و در دعا اصرار و پی گیری داشته باشیم، ولی برای تشخیص صلاح و مصلحت در دعا باید، به این نکته توجه کرد که دعا نیز امری قانون مند است، لذا نباید با قوانین تشریعی و تکوینی پروردگار در تعارض باشد. بعبارتی در هر صورت در استجابت یا عدم استجابت دعا و توسل، حکمت حکیمانه ی خدای حکیم شرط اساسی است.

4. در حصول نتیجه هم نباید شتاب کرد، و باید استجابت را از جهت زمان به خدا واگذار نمود، تا آنچه مصلحت است تحقق یابد، بعبارت دیگر حکمت و مصلحت در آن نیست که عین خواسته ی ما در همان ظرف زمانی مورد نظر ما محقق شود بلکه خواست و اراده حکیمانه خدای متعال عین حکمت و مصلحت است.

5. از طرفی نیز اموری نظیر «ذکر صلوات در ابتدا و انتهای هر دعا، مراقبت از قلب در برابر وسوسه های شیطان، قطع امید از غیر خدا و تنها تکیه نمودن بر او» به استجابت دعا کمک می کنند. انسانی که در همه امور ذاتاً فقیر و محتاج به وجود بی نیاز خدا است بدون تردید، دعا کردن در همه شرایط، در صورت اجابت و یا عدم اجابت آن به نفع انسان است؛ زیرا اگر دعا به زبان استعداد باشد، دست رد به سینه سائل نمى‏ خورد و دعایش پذیرفته خواهد شد. از آن جهت که فیض خداوند کامل و فوق کمال است و اگر پذیرنده، استعداد پذیرش فیض را داشته باشد، فیض الهى از خزینه‏ هایى که پایان ندارد و کمبودى در آنها ایجاد نمى‏ شود، بر او افاضه خواهد شد. چگونه می توان از درگاه چنین خدایی ناامید و مأیوس شد؟ خداوندی که نگاه لطف و رحمتش عالم گیر است، دعا و مناجات و توبه و بازگشت، را عمومیت بخشیده و همه انسان ها را به درگاه خویش فراخوانده است. چنانچه مى ‏فرماید: [=book antiqua]«اى بندگان من که بر خود ستم و اسراف کرده ‏اید از رحمت خدا نا امید نشوید»(2) از اینرو پس از بیان و اظهار دعا و خواسته چه در قالب دعا و چه توسل نباید ذره ای شائبه ناامیدی را در آن داخل نمود. بعبارتی یکی از شرایط استجابت قطعی دعا و توسل را باید در نفس امیدواری کامل به خداوند دانست. اگر امیدواری در آغاز و حین و بعد از دعا و توسل برقرار و مستدام باشد امید استجابت هست وگرنه ناامیدی مخرب و متعارض با نفس دعاکردن است.

ادامه دارد ...@};-

پی نوشتها_____________________________________________________-
1. برای آگاهی بیشتر، نک: مطهری، مرتضی، بیست گفتار، ص226-237.
2. [=book antiqua]«یا عِبادىَ الَّذینَ اسْرَفُوا عَلى انْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ»، زمر: 53.

sara1225;912475 نوشت:
یا آقای محمدكاظم كریمی
یا مثلا داستان هایی در مورد مکاشفه یا خواب دیدن برخی علما. یا اصلا همین اذکاری که تو این سایت بهشون اشاره شده که چند تا موضوع رو خوندم که نوشته بودند بدون اذن استاد برخی ذکرها خطرناک هست و ما بقی ماجرا. رویای صادقه منظورم هست. رویای صادقه بیشتر به این جهت برایم سوال شده که مدتی کتاب های شهدا رو می خونم می بینم تو زمان جنگ خیلی هاشون خواب دیدند که یکی از ائمه زمان، مکان، شرایط شهادت رو بهشون گفتند. یا مثلا یک شهیدی خواب حضرت زهرا (س) رو می دیده. ببخشید نمی خوام خدای نکرده بگم این چیزا وجود نداره. یا مثلا یکی میکه 40 روز زیاد عاشورا خوندم یا این دعا رو انقدر خوندم آرام شدم. کار پیدا کردم یا چنین مسائلی.شک کردم. شک به اینکه نکنه به خاطر اون شرایط خاص این طوری بوده. این طوری احساس می کردند.

سلام مجدد@};-

در پاسخ به این بخش از سؤال شما به نکاتی پیرامون حقیقت و ماهیت خواب و رؤیا و اقسام آن اشاره می کنیم:

یک. خواب و رویا یکی از مسائلی است که حکما و متکلمین و عرفا درباره آن مطالب زیادی مطرح کرده اند و در ادیان جایگاه خاصی به آن اختصاص یافته است. به عقیده حکما خواب حالتی است که در آن حواس ظاهری به تدریج از عالم خارج منقطع می گردد، اما حواس باطنی همچنان فعال است.(1) در زمان خواب، نفس انسان در اثر فراغت از پرداختن به عالم خارج و اشتغالات مختلف، توجه به عالم خود پیدا می کند چرا که نفس با عالم ملکوت اتصال درونی و معنوی دارد، اما اشتغال وی به تدبیر بدن مانع از توجه او به عالم ملکوت است ولی در حالت خواب این تعلق گسسته می شود. بنابراین هرقدر که این فراغت نفس از عالم ماده بیشتر باشد و شرایط مساعد تری برای این فراغت، فراهم شده باشد به همان اندازه اتصال نفس با عالم ملکوت بیشتر و شفاف تر خواهد بود.

دو. در برخی موارد اتصال با عالم ملکوت بدلیل کثرت اشتغال ذهن به خیالات خود، اتفاق نمی افتد و در برخی موارد هم این اتصال هرچند که رخ داده است ولی تحت تاثیر ذهنیاتِ شخصی، دچار دگرگونی می شود و در مواردی خاص این اتصال به گونه ای است که نفس همچون آینه ای صاف و پاک و خالی از تصورات و خیالات زائد عمل می کند، بنابراین هیچ تصرفی در مشاهدات خود انجام نمی دهد.(2) تقسیم رویا به اقسام مختلف از همین روی است چنانچه در کتب مختلف، رویا را به دو قسم "اضغاث احلام"(خواب های عبث) و رویای صادقه یا صالحه تقسیم کرده اند؛(3) اضغاث احلام که یک اصطلاح قرآنی است به خواب هایی اطلاق می شود که ساخته و پرداخته فعالیت قوه متخیله خود رویا بین بوده و هیچ امری از عالم ملکوت در آن تاثیر گذار نمی باشد بیشتر رویاها از همین مقوله بوده و ارزشی بیش از خیالات ساخته شده توسط خود آدمی ندارند همچنانکه آدمی در حالت بیداری بطور مدام مشغول ساختن این خیالات است که تحت تاثیر مسائل دنیوی توسط ذهن ساخته می شوند و در حالت خواب هم این فعالیت ذهنی ادامه می یابد. ولی در برخی رویاها، نفس، فراغت بیشتری از تخیلات خود داشته و با عالم ملکوت اتصال پیدا می کند؛ گاهی این اتصال به گونه ای است که نفس صور و انوار و معارف و حقایق عالم ملکوت را بعد از دریافت، از مجرای افکار و ذهنیات خود ادراک می کند. در این مرتبه از رویابینی در واقع قوه متخیله انسان تحث تاثیر حقایقی از عالم ملکوت قرار گرقته و با قدرت خلاقیتی که دارد رویاهای مختلفی را خلق می کند و همچون آینه ای خلّاق حقایق عالم ملکوت را ضمن بازتابی فعال برای خود مجسم می سازد . این قسم از رویاها نیاز به تعبیر داشته و توسط فردی که اطلاع از این تغییر و تبدلات مثالی - که در ذهن واقع می شود - داشته باشد تعبیر شده و به این ترتیب بعد از تعبیر، خبر از اموری حقیقی در عالم خواهد داد. نظیر مواردی که اشاره کردید خوابهایی که افرادی از اولیاء خدا، شهدا و صلحا دیده و می بینند از سنخ رؤیاهای صادقه و صالحه است که متأثر از ارتباط نفس با عالم ملکوت ایجاد می شود.

سه. حافظه موجود در وضعیت رویا و بیداری از نظر فلسفی و عرفانی تفاوت ذاتی باهم ندارند همچنین ذهن در این دو وضعیت از یک منشاء واحدی نشات گرفته و تفاوت، تنها در گستره فعالیت آن است. بنابراین می توان این مرز موجود بین حافظه بیداری و خواب را در اثر خود آگاهی برتری از میان برداشت و در عالم رویا نسبت به وضعیت خود - با همان اراده ای که در حالت بیداری بطور خود آگاه عمل می کند- آگاه بود و فعالیتی ارادی داشت. به عبارت دیگر نفسی که در رویا حضور دارد همان نفسی است که در بیداری حضور دارد و صرفاً از قیود جسمانی رها شده است. تفاوت موجود بین این دو وضعیت، یعنی وضعیت تعلق به امور بدنی و دنیوی و وضعیت جدا شدن از این تعلقات و عالم مادی بدلیل فاصله ادراکی زیادی است که بین این دو وضعیت در بیشتر افراد وجود دارد. با این حال افرادی که نسبت به وضعیت رهایی از ماده آگاهی بیشتری دارند طبیعی است که این اختلاف موجود را تا حدودی از میان برداشته اند همچنانکه به یاد آوردن رویا یا فراموش کردن آن هم حاصل میزان خود آگاهی انسان نسبت به وضعیت رویا می باشد. در اکثر مواقع ذهن، حالتِ "آگاهی رویا" را امری ثانوی و بی اهمیت و توهّمی فرض می کند و جهان مادی را عالم حقیقی می داند به همین دلیل در مورد نفس خود که در رویا حضور دارد با یک عنوان ثانوی حکایت می کند. ولی اگر ذهن بطور هم زمان نسبت به باطن و ظاهر و بیرون و درون، حضور و خود آگاهی داشته باشد طبیعی است که در وضعیت رویا هم حالتی ارادی و آگاهانه خواهد داشت و می تواند اعمال و حرکات و افکار و خواسته های خود را تا حد زیادی با آگاهی و ارده خود هدایت کند. در این وضعیت مرز میان خواب و بیداری عملاً از بین رفته و عکس این حالت هم موقعی است که فرد در حالت بیداری نسبت به عوالم درونی آگاهی داشته باشد و چه بسا ممکن است که امور غیبی در وضعیت بیداری هم برای فرد آشکار شود(حالت مکاشفه) همچنانکه برای اولیا و عرفا اغلب چنین حالتهایی رخ می دهد.

نتیجه اینکه خواب و رؤیای صادقه و حالت مکاشفه، اموری واقعی و حقیقی هستند که بسته به سطح رشد و استعداد نفس و خودآگاهی انسان از درون و بیرون و عالم ظاهر و باطن، گاهی برای افراد مختلف رخداد می کند، از اینرو اینگونه نیست که گمان شود اینها بدلیل عدم دسترسی انسان به علت علمی آن، ساخته و پرداخته ذهن آدمی و تفسیرهایی شخصی هستند که هیچ حقیقت و ماهیت مستقلی ندارند؟!

در خصوص اذکاری که بطور مجرب و مأخوذ از روایات معصومین(ع)، بنحو عمومی توصیه شده، هر کس اجازه دارد در قالب همان دستورالعمل عمل نموده و بدنبال نتیجه باشد و البته برخورداری از آثار و نتایج بکارگیری آن اذکار نیز بدون رعایت شرایط و آداب ظاهری و باطنی نیست، بعبارتی نباید انتظار داشت که بدون رعایت شرایط کمی و کیفی آن، به صرف گفتن ذکر، نتیجه مورد نظر محقق شود. اما برخی اذکار خاص، چنانکه از نامش پیداست عمومیت نداشته و مخصوص افراد با شرایط خاصی است و بدون اجازه از اولیاء خدا و صاحبین سِرّ نمی توان به آن اذکار تمسک جست در غیراینصورت، آثار زیانبار و مشکلات متعددی را در پی خواهد داشت. نظیر اینکه برخی داروها جنبه عمومی داشته و هر کس در همان وضعیت بیماری باشد مجاز است با استفاده آن راه بهبودی را بجوید (مانند سرماخوردگی و مسکن ...) اما برخی داروهای خاص، بدلیل اینکه عوارض جانبی زیادی داشته و با هر سیستم بدنی سازگاری ندارد و ممکن است اختلالات خاصی را موجب شود، حتماً باید پس از معاینه بالینی، رصد وضعیت شخص و با تجویز پزشک مورد استفاده قرار گیرد تا از خسارتهای ناشی از استفاده نابجا از دارو پیشگیری شود.


ادامه دارد ...@};-

پی نوشتها____________________________________
1. بدیع الزمان فروزانفر، شرح مثنوی ، ج1، ص 179.
2. برگرفته از: شرح حکمه الاشراق قطب الدین شیرازی، ص503، انتشارات انجمن آثار مفاخر فرهنگی.
3. سید جعفر سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ج1ص 231، انتشارات دانشگاه تهران، بنقل از سایت اسلام کوئست با کمی تغییر و تصرف.

مشکور;913244 نوشت:
زیرا اگر دعا به زبان استعداد باشد، دست رد به سینه سائل نمى‏ خورد و دعایش پذیرفته خواهد شد. از آن جهت که فیض خداوند کامل و فوق کمال است و اگر پذیرنده، استعداد پذیرش فیض را داشته باشد، فیض الهى از خزینه‏ هایى که پایان ندارد و کمبودى در آنها ایجاد نمى‏ شود، بر او افاضه خواهد شد

با سلام و تشکر
منظور از اینکه دعا به زبان استعداد باشد چیست .منظور شرایط خارجی است یا قابلیت های نفسانی ناشی از انجام واجبات و ترک محرمات؟ و راه افزایش زبان استعدا د چیست؟

sara1225;912475 نوشت:
سلام
مدتی هست فکرم درگیر این قضیه شده. چطوری هست که ما توسل می کنیم و برخی افراد از توسلشون جواب می گیرند و برخی خیر. مثلا همین آقایماشاءالله نجار به امام حسین متوسل شدند و اون طوری که خودشون تعریف کردند پرنده ای به شکل کبوتر دیدند و باقی ماجرا. چرا برخی توسل می کنند جواب نمیده؟ ببخشید این طوری میگم مگه فرق هست بین آدم ها؟

یا مثلا داستان هایی در مورد مکاشفه یا خواب دیدن برخی علما.
رویای صادقه بیشتر به این جهت برایم سوال شده که مدتی کتاب های شهدا رو می خونم می بینم تو زمان جنگ خیلی هاشون خواب دیدند که یکی از ائمه زمان، مکان، شرایط شهادت رو بهشون گفتند.

با سلام

ما عالم الغیب و علیم و خبیر نیستیم و از همه چیز خبر نداریم! همانطور که حضرت موسی در مقابل حضرت خضر کم آورد!

افراد مهذب و اولیای الهی طبیعی است که مکاشفات و ارتباطاتی در خواب و بیداری با ائمه نازنین داشته باشند!

در مورد شهدا هم در آیه زیر آمده که فرشتگان بر آنها نازل میشوند و به آن بشارت میدهند. این نزول فرشتگان یا ائمه در خواب اتفاق میفتد و بشاراتی دریافت میکنند

إِنَّ الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَيهِمُ المَلائِكَةُ أَلّا تَخافوا وَلا تَحزَنوا وَأَبشِروا بِالجَنَّةِ الَّتي كُنتُم توعَدونَ﴿۳۰﴾

به یقین کسانی که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل می‌شوند که: «نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است!

در مورد آقای نجار و امثال ایشان باید بدانید که الکی و تصادفی چنین اتفاقاتی نیفتاده و مورد عنایت قرار نگرفتند!

بنظر بنده همین آقای نجار احتمالا عمل خیری در حق شخص نیازمندی انجام داده اند و آن نیازمند برای عاقبت بخیری ایشان دعا کرده و مستجاب شده، به این صورت که چون آقای نجار لغزشها و گناهانی در کارنامه اش داشته، خداوند وی را به بلای بیماری لاعلاج مبتلا ساخته تا کفاره خطایای وی شود تا جایی که آقای نجار به لحظه اضطرار برسد و با خلوص آقا را بخواند و بعد از ملاقات با آقا علاوه بر شفا، کارنامه اش از خطایا پاک شده و خود وی هم بعد از این ماجرا سعی میکند مهذب و با تقوا باشد و همیشه خود را در محضر خداوند و ائمه نازنین ببیند! در نتیجه بهشتی و عاقبت بخیر شود!

بعنوان نمونه همین الان در یک آسایشگاه سالمندان، خانمی هست که دعایش ردخور ندارد و البته خیلی گریه میکند! کسانی که به وی کمک میکنند و به دیدنش میروند از استجابت دعای آن بانو در حقشان میگویند!

حال اگر انسان جایی به چنین فردی که نزد خدا عزیز است کمکی کند یا خیری رساند طبیعی است مورد عنایت پروردگار قرار گیرد.

خداوندا شبم را روز گردان ***************** چو روزم بر جهان پيروز گردان

شبي دارم سياه از صبح نوميد*********درين شب رو سپيدم كن چو خورشيد

غمي دارم هلاك شير مردان**************برين غم چون نشاطم چير گردان

ندارم طاقت اين كوره تنگ************* خلاصي ده مرا چون لعل ازين سنگ

توئي ياري رس فرياد هر كس*****************به فرياد من فرياد خوان رس

ندارم طاقت تيمار چندين********************اغثني يا غياث المستغيثين

به آب ديده طفلان محروم**********************بسوز سينه پيران مظلوم

به بالين غريبان بر سر راه********************به تسليم اسيران در بن چاه

به داور داور فرياد خواهان*********************به يارب يارب صاحب گناهان

بدان حجت كه دل را بنده دارد***************** بدان آيت كه جان را زنده دارد

به دامن پاكي دين پرورانت********************به صاحب سري پيغمبرانت

به محتاجان در بر خلق بسته*************به مجروحان خون بر خون نشسته

به دور افتادگان از خان و مانها*****************به واپس ماندگان از كاروانها

به وردي كز نوآموزي بر آيد*******************به آهي كز سر سوزي بر آيد

به ريحان نثار اشكريزان *********************به قرآن و چراغ صبح خيزان

به نوري كز خلايق در حجاب است********به انعامي كه بيرون از حساب است

به تصديقي كه دارد راهب دير**************به توفيقي كه بخشد واهب خير

به مقبولان خلوت برگزيده*********************به معصومان آلايش نديده

به هر طاعت كه نزديكت صواب است*****به هر دعوت كه پيشت مستجاب است

به آن آه پسين كز عرش پيشست**********بدان نام مهين كز شرح بيشست

كه رحمي بر دل پر خونم آور*******************و زين غرقاب غم بيرونم آور

یکی دیگه.;913252 نوشت:
با سلام و تشکر
منظور از اینکه دعا به زبان استعداد باشد چیست .منظور شرایط خارجی است یا قابلیت های نفسانی ناشی از انجام واجبات و ترک محرمات؟ و راه افزایش زبان استعداد چیست؟

سلام و تشکر@};-

حقیقت دعا آن است که دل طلب و انسان با زبان بیان نماید نه اینکه فقط لقلقه زبان باشد چنانکه انسان و همه موجودات با زبان تکوین او را می‌خوانند و او پاسخ می‌دهد. [=book antiqua]“یَسْأَلُهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ؛(1) هر چه در آسمان‌ها و زمین است از او درخواست می‌کند. هر زمان او در کاری است.” این سئوال با زبان ظاهری نیست بلکه به زبان فقر و استحقاق است با زبان استعداد است، در نتیجه سئوال فطری همواره با اجابت همراه است.

ملا هادی سبزواری می‌گوید: دعای به زبان استعداد (زبان حال) هرگز غیر مستجاب نیست، مگر آنکه دعا فقط لقلقه زبان(به زبان قال) باشد مانند اینکه کسی در مقام ذکر بگوید: [=book antiqua]“اللهم ارزقنی توفیق الطاعه و بعد المعصیه” ولی همة جوارح و ارکان وجودش و ملکات رذیله‌ای که در نفس او لانه کرده و حیوان شهوت و خوک حرص و سگ غضب که باطن او را مرتع و چراگاه خود قرار داده‌اند، ندا می‌دهند: [=book antiqua]“اللهم اخذلنا بالمعصیه”(2)

خداوند می‌فرماید: [=book antiqua]“وَآتَاکُمْ مِنْ کُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ…؛(3) و از هر چیزی که از او خواستید به شما داد…” یعنی به زبان استعداد آنچه را از او طلب کنند عطا خواهد شد نه آنچه به زبان آورده شود پس اگر آنچه به زبان آورده می‌شود با زبان استعداد (با قلب و اعضاء جوارحی و جوانحی و تک تک سلولهای وجودی) هماهنگ باشد، حتماً مستجاب خواهد بود. ایمان و عمل صالح و اهتمام به ترک معاصی و انجام فرایض از جمله عوامل دخیل در اکتساب زبان استعداد است و این در مثل بمثابه آنست که اگر بذری را در زمین مستعد بکارید، آماده روئیدن است.

اما راه افزایش زبان استعداد علاوه بر ارتقاء سطح و درجه ایمان و اهتمام به فرائض و ترک معاصی و ایجاد هماهنگی بین زبان قال و زبان حال، بعبارتی برقراری سنخیت بین زبان با اعضاء جوارحی و جوانحی توجه به موارد زیر است:

الف- توجه به همراهی عمل با دعا: بعضی تصور می‌کنند که انسان می‌تواند به عمل پشت کند و با دعا عوامل و اسباب طبیعی را نادیده بگیرد! بعضی دیگر نیز گمان می‌برند که توجه به دعا و توکل به خداوند با توسل به اسباب منافات دارد! اما این تخیل و تصور خلاف حکمت دعایی است که قرآن و سنت بیان می‌کند. پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ با اینکه به بهترین نحو اهل توکل، دعا و توسل بوده‌اند اما هرگز عمل و توجه به اسباب عادی را فراموش نکرده‌اند. پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: [=book antiqua]“دعا کننده بدون عمل مانند تیراندازی است که کمان او زه نداشته باشد”(4) و بدیهی است تیری پرتاب نخواهد شد. پس دعا باید همراه با عمل باشد تا به هدف اجابت برسد.

امام صادق(ع) نیز می‌فرماید: [=book antiqua]“چهار شخص هستند که دعایشان مستجاب نمی‌شود: مردی که در خانه نشسته و دعا می‌کند که خدایا به من روزی بده، به او گفته می‌شود: مگر تو را امر به طلب روزی نکرده‌ام؟ و مردی که زن خود را نفرین می‌کند، به او گفته می‌شود: آیا اختیار طلاق را به تو نداده‌ام؟ و مردی که مال خود را ضایع کرده و می‌گوید: خدایا به من روزی بده، به او گفته می‌شود: مگر تو را به میانه روی امر نکردم؟ مگر به اصلاح امورت ترا امر ننمودم؟ اما مردی که مال خود را بدون گرفتن شاهد قرض می‌دهد به او گفته می‌شود: آیا به تو دستور ندادم که در موقع قرض دادن شاهد بگیری؟”(5) این روایت اشاره به این مطلب دارد که اگر کسی دعای خود را با عمل مناسب و شایسته با دعا همراه نکند دعایش مستجاب نمی‌شود.

ب- موافقت با حکمت و مصلحت: استجابت حتمی و ضروری است، ولی هرگز به شکل گزافه و خیالی نیست و همواره براساس حکمت و مصلحت خواهد بود. خداوند مقهور مصلحتی از مصالح نیست و محکوم به حکمی نمی‌باشد پس اگر می‌فرماید: [=book antiqua]“ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ؛(6) مرا بخوانید تا اجابت کنم شما را” یعنی اگر حکمت اقتضا کند دعای شما را مستجاب می‌کنم. صاحب مجمع البیان درباره آیه شریفه “ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ” می‌گوید: یعنی اگر حکمت اقتضا کرد شما را اجابت می‌کنم پس هر دعا کننده بایستی دعای خود را با زبان یا در دل مشروط به مصلحت کند”(7) در سوره انعام نیز فرمود: [=book antiqua]“بَلْ إِیَّاهُ تَدْعُونَ فَیَکْشِفُ مَا تَدْعُونَ إِلَیْهِ إِنْ شَاءَ؛(8) بلکه در آن هنگام تنها خدا را می‌خواند تا اگر مشیت او قرار گرفت شما را از سختی برهاند.” این “ان شاءالله” یعنی این طور نیست که هر خواسته‌ای مستجاب باشد، بلکه آنچه اقتضای حکمت و مصلحت باشد، مستجاب می‌شود.

موفق باشید ...@};-

پی نوشتها______________________________________________
1. الرحمن/29.
2. سبزواری، ملا هادی، شرح الاسماء الحسنی، ص 112.
3. ابراهیم/ 34.
4. بحار الانوار، ج 93 ص 83.
5. حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، ج 4 ص 1159.
6. غافر/60.
7. طبری، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج 8 ص 529.
8. انعام/41.

sara1225;912475 نوشت:
دوست ندارم اهل خرافات باشم. گاهی فکر می کنم تمام این چیزهایی رو که ما نمی دونیم و حکمت خدا می دونیم یا اون رو از موجودات عالم دیگه می دونیم، چیزهایی هست که چون علم کشف نکرده، ذهن محدود ما براش این طوری داستانی می سازه. تا اینکه علم کم کم کشفش کنه و دیگه اون حالت موهوم و حکمت رو نداشته باشه و اکنون صرفا به دلیل اینکه برای ما پوشیده است این طوری میشه. یک درگیری ذهنی دیگه اینکه ذهن ما به شدت تواناست. می تونه به سمت بدی بره و به سمت خوبی و حتی فراتر از این. خوب حالا در مورد مکاشفه، طی الارض و چنین مسائلی هم می گم اگر باشه این توانایی ذهنه.
برای همین مسئله کمی تو اینترنت سرچ کردم در مورد کسانی که شفا پیدا کردند و یک فیلمی بود در مورد شفای یک خانم در مسجد جمکران. میگم حتما علم هم روزی این ها رو کشف می کنه.

میشه کسی راهنمایی کنه. دنبال جواب های کلی و همیشگی نیستیم.

سلام مجدد@};-

چنانکه در پستهای قبلی بیان کردیم رؤیای صادقه و مکاشفه هایی که برای برخی از صلحا و شهدا و اولیاء خدا رخداد کرده و می کند گزافه و غیرواقعی نیست بلکه نفس آدمی بدلیل استعداد و قدرتی که دارد می تواند در خواب یا بیداری به باطن و ملکوت امور این عالم راه یافته و حقایقی را مشاهده کند و به لطف و عنایت حقتعالی حقایقی از اتفاقات آینده، به برخی نشان داده می شود. در احوالات اولیاء خدا از این قسم مکاشفات و رؤیاهای صادقه فراوان گزارش شده که تحقق عینی هم یافته و همین مطلب پرده از واقعیت و غیرگزاف بودن ان بر می دارد.

بعنوان نمونه، برخی از صالحین در رؤیای صادقه، اهالی برزخ را دیده و با ایشان ارتباط یافته اند تقاضاهایی را از ایشان شنیده اند مثلاً پرداخت بدهی و حق الناسی که بر گردنشان بوده یا مطالبه رضایت کرده اند وقتی در مقام واقع پیگیری کرده اند همان مشخصاتی که در عالم رؤیا دیده بودند با عالم واقع مطابقت داشته است.

یا مواردی بسیاری از شهدا در عالم رؤیا زمان و مکان شهادت و حتی محل قبرشان را دیده و به برخی از نزدیکانشان گزارش داده بودند که دقیقاً همان وضعیتی که در عالم رؤیا دیده بودند محقق شده است.

و یا مکاشفاتی که برخی اولیاء الهی دیده اند و با کنار رفتن چشم برزخی در باره حال و وضع و مشکل افراد دیده و گفته اند که دقیقاً با واقعیت آن افراد مطابقت داشته است. مکاشفاتی که از عارف واصل آیت الله قاضی ره و علامه عارف آیت الله طباطبایی ره و مکاشفات میرزا جوادآقا ملکی تبریزی استاد اخلاق امام ره و امثال شیخ رجبعلی خیاط ره گفته شده بقدری فراوان است که در حوصله این مجال نمی گنجد.

آیا این رؤیاهای صادقه می تواند محصول دریافت های ذهنی افراد باشد و یا راهکارهای صرفاً علمی داشته باشد که در گذر زمان با پیشرفت علم، بتوان به دامنه این رؤیاها و مکاشفات دست یافت؟ اگر چنین بود باید همگان می توانستند با تمرکز ذهن و تقویت قوای ذهنی، هر نوع خواب و رؤیایی را ببینند که عیناً با مقام واقع منطبق باشد و عیناً تحقق یابد و یا قادر باشند در دیدن نوع خوابهاشان گزینشی عمل کنند در حالی که چنین نیست! بعلاوه اگر مکاشفات عرفانی که گفتیم از یکسو به تعالی و تکامل نفس و از سوی دیگر به فضل و عنایت حقتعالی مربوط است امری علمی بود، باید با اینهمه پیشرفت علم که حاصل شده و دانشمندان به آسمانها و لایه های درونی زمین راهیافته و با دستگاه های پیشرفته قادرند تصاویر مختلفی از ابعاد وجود جسمانی انسان بگیرند و ارتعاشات مغز و ذهن و قلب را دریافت کنند باید قادر باشند تا باطن و ملکوت وجود روحانی انسان و امور عالم را نیز دریافت کنند؟ و با تصویربرداری از حقایق ملکوتی جهان و انسان و عوالم پس از مرگ، فیلمی واقعی ساخته و به پرده بکشند؟ در حالیکه چنین امکانی علیرغم اینهمه پیشرفت حاصل نشده است.

دلیل این مطلب روشن است! تفاوت ماهوی سنخ جسم و روح و عالم ظاهر و باطن، این امکان را برای همیشه تاریخ ناممکن می سازد که انسانها با ابزار و تجهیزات مادی و ظاهری بتوانند به حقایق و کُنه امور معنوی و باطنی راه یابند ازاینرو اسرار این قبیل امور معنوی و باطنی را نمی توان با ترازوی حس و علم و توانایی و قدرت ذهن سنجید و اندازه گیری کرد.

موفق باشید ...@};-

[="Tahoma"][="Navy"]

sara1225;912475 نوشت:
سلام
مدتی هست فکرم درگیر این قضیه شده. چطوری هست که ما توسل می کنیم و برخی افراد از توسلشون جواب می گیرند و برخی خیر. مثلا همین آقایماشاءالله نجار

به امام حسین متوسل شدند و اون طوری که خودشون تعریف کردند پرنده ای به شکل کبوتر دیدند و باقی ماجرا. چرا برخی توسل می کنند جواب نمیده؟ ببخشید این طوری میگم مگه فرق هست بین آدم ها؟
اصلا چطوری میشه به صحت این جور مسائل پی برد؟ یا آقای محمدكاظم كریمی
یا مثلا داستان هایی در مورد مکاشفه یا خواب دیدن برخی علما. یا اصلا همین اذکاری که تو این سایت بهشون اشاره شده که چند تا موضوع رو خوندم که نوشته بودند بدون اذن استاد برخی ذکرها خطرناک هست و ما بقی ماجرا. رویای صادقه منظورم هست. رویای صادقه بیشتر به این جهت برایم سوال شده که مدتی کتاب های شهدا رو می خونم می بینم تو زمان جنگ خیلی هاشون خواب دیدند که یکی از ائمه زمان، مکان، شرایط شهادت رو بهشون گفتند. یا مثلا یک شهیدی خواب حضرت زهرا (س) رو می دیده. ببخشید نمی خوام خدای نکرده بگم این چیزا وجود نداره. یا مثلا یکی میکه 40 روز زیاد عاشورا خوندم یا این دعا رو انقدر خوندم آرام شدم. کار پیدا کردم یا چنین مسائلی.شک کردم. شک به اینکه نکنه به خاطر اون شرایط خاص این طوری بوده. این طوری احساس می کردند.
دوست ندارم اهل خرافات باشم. گاهی فکر می کنم تمام این چیزهایی رو که ما نمی دونیم و حکمت خدا می دونیم یا اون رو از موجودات عالم دیگه می دونیم، چیزهایی هست که چون علم کشف نکرده، ذهن محدود ما براش این طوری داستانی می سازه. تا اینکه علم کم کم کشفش کنه و دیگه اون حالت موهوم و حکمت رو نداشته باشه و اکنون صرفا به دلیل اینکه برای ما پوشیده است این طوری میشه. یک درگیری ذهنی دیگه اینکه ذهن ما به شدت تواناست. می تونه به سمت بدی بره و به سمت خوبی و حتی فراتر از این. خوب حالا در مورد مکاشفه، طی الارض و چنین مسائلی هم می گم اگر باشه این توانایی ذهنه.
برای همین مسئله کمی تو اینترنت سرچ کردم در مورد کسانی که شفا پیدا کردند و یک فیلمی بود در مورد شفای یک خانم در مسجد جمکران. میگم حتما علم هم روزی این ها رو کشف می کنه.

میشه کسی راهنمایی کنه. دنبال جواب های کلی و همیشگی نیستیم.


سلام
توسل و دعا تفاوتی با هم ندارن. توسل همان دعای با واسطه است لذا هرچه در مورد اجابت دعاست در مورد اجابت توسل است: از وجود شرایط و مصلحت و اجابت به نحو دیگر یا اجابت حاجت مهمتر یا در وقت دیگر و از این قبیل دلایل قابل تصور
یا علیم[/]

این مکاشفات یا رویای صادقه ی افرادی که شما مطرح کردید یا افرادی که در ذهنم هستند، افراد بزرگی هستند. نمی تونم بگم که ایشان صداقت نداشته اند و خدای نکرده راست نبوده. اما الان در شرایطی هستم که احساس می کنم دیگه اگر هر چیزی را با چشم نبینم باور نمی کنم. انقدر چیزهایی دیدم که راست نبوده، حاصل عدم صداقت یا خرافات بوده که به سختی خیلی چیزها رو می تونم باور کنم. مثلا در مورد آیت الله قاضی می دونم ایشون انسان بسیار بزرگی بوده اند و هرکاری می کنم می بینم نمیشه که در موردشون اون قضایا واقعیت نداشته باشه یا انسان های بزرگی نظیر ایشون.
نمی دونم شاید خاصیت زندگی کردن در عصر ما این طوری ایجاب می کنه که هر چیزی رو به همین راحتی باور نکنم. دنیایی که حق و باطلش خیلی به هم پیچیده است.

sara1225;913735 نوشت:
این مکاشفات یا رویای صادقه ی افرادی که شما مطرح کردید یا افرادی که در ذهنم هستند، افراد بزرگی هستند. نمی تونم بگم که ایشان صداقت نداشته اند و خدای نکرده راست نبوده. اما الان در شرایطی هستم که احساس می کنم دیگه اگر هر چیزی را با چشم نبینم باور نمی کنم. انقدر چیزهایی دیدم که راست نبوده، حاصل عدم صداقت یا خرافات بوده که به سختی خیلی چیزها رو می تونم باور کنم. مثلا در مورد آیت الله قاضی می دونم ایشون انسان بسیار بزرگی بوده اند و هرکاری می کنم می بینم نمیشه که در موردشون اون قضایا واقعیت نداشته باشه یا انسان های بزرگی نظیر ایشون.
نمی دونم شاید خاصیت زندگی کردن در عصر ما این طوری ایجاب می کنه که هر چیزی رو به همین راحتی باور نکنم. دنیایی که حق و باطلش خیلی به هم پیچیده است.

سلام مجدد@};-

متأسفانه در طول تاریخ و البته در عصر حاضر تمسک به خواب و مکاشفه از طرف سوء استفاده گران و مدعیان دروغین جریانات عرفانهای کاذب بسیار باب شده و بازار کرامت سازی های دروغین داغ گردیده است، از اینرو با توجه به اینکه راه اثبات حقانیت دین از این قبیل دکان بازی ها که متأسفانه رایج شده، بی نیاز است و خواب و رؤیا و مکاشفه ضمن آنکه به ابزاری برای دکان و دستگاه زدن عده ای مبدل شده، در جهت اثبات حقانیت راه و معارف حقه دین دارای حجیت نبوده و نباید به مدعیات کسانی که برای اثبات حقانیت خود صرفاً به خواب و مکاشفه استناد می کنند اعتنایی نمود، بی شک، کسانی که اعتبار و حجیت امری را فقط بر اساس خواب و مکاشفه بپذیرند در اکثر موارد در دام اربابان رهزن گمراهی خواهند افتاد.

بنابراین اصل رؤیای صادقه و مکاشفه، چنانکه گفتیم بنا به حکم عقل و نقل، حکایت از یک واقعیت نفس الامری و عینی دارد اما بدلیل اینکه حجیت آن عمومیت ندارد، نمی توان به صرف خواب و مکاشفه، به حقانیت امری اذعان نمود.

موفق باشید ...@};-

بنام خدا


پرسش:

شبهه در مورد مکاشفه، ذکر و شفا و رؤیای صادقه؟ چرا برخی افراد از توسلشون جواب می گیرند و برخی خیر؟ چرا برخی توسل می کنند جواب نمیده؟ آیا بین آدمها فرق وجود دارد؟ یا مثلا داستان هایی در مورد مکاشفه یا خواب دیدن برخی علما. یا اصلا همین اذکاری که تو این سایت بهشون اشاره شده که چند تا موضوع رو خوندم که نوشته بودند بدون اذن استاد برخی ذکرها خطرناک هست و ما بقی ماجرا. رویای صادقه منظورم هست. رویای صادقه بیشتر به این جهت برایم سوال شده که مدتی کتاب های شهدا رو می خونم می بینم تو زمان جنگ خیلی هاشون خواب دیدند که یکی از ائمه زمان، مکان، شرایط شهادت رو بهشون گفتند؟ آیا اینها صحت دارد؟ گاهی فکر می کنم تمام این چیزهایی رو که علتش را نمی دانیم، حکمت خدا می نامیم یا آنچه از موجودات عالم دیگر صحبت مش شود، چیزهایی هست که چون علم کشف نکرده، ذهن محدود ما براش این طوری داستان سرایی می کند! تا اینکه علم کم کم کشفش می کند و دیگر آن حالت موهوم را نداشته باشد و اکنون صرفا به دلیل اینکه برای ما پوشیده است این طوری تفسیر می شود؟

جمعبندی:
سلام و ادب@};-
با تشکر از سؤال خوب شما، با توجه به چند بعدی بودن سؤال، پاسختان را در چند بخش تقدیم می کنیم:

الف- دعا و توسل: توسل و دعا از یک سنخ و جنس هستند در واقع می توان گفت: دعا اعم از توسل است، چنانکه در دعا، خواندن و خواستن و مطالبه حاجت از خداوند مطرح است در توسل نیز همین مطالب نهفته است با این تفاوت که بر اساس سفارش آیات قرآن و روایات، مؤمنان در روش توسل، با اتخاذ وسیله ای معنوی و واجد قرب الهی نظیر نماز، روزه، تصدق و منزلت پیامبر و اهل بیت(علیهم السلام) بسوی خداوند تقرب جسته، دعا کرده عرض حاجت می کنند. فلذا هم در خواندن و خواستن و مطالبه مسقیم از خدای سبحان و هم در شیوه توسل، نفس دعا کردن ملحوظ است. و در توسل نیز خواندن و خواستن و طلب حاجت در حقیقت از خدای سبحان صورت می گیرد اما از طریق اتخاذ وسیله (توسل). اما سوای اینکه دعا و توسل مستجاب شود یا مورد اجابت قرار نگیرد مقدمتاً گفتنی است: ماهیتاً حقیقت دعا هم طلب است و هم مطلوب (چه مستجاب شود و چه نشود، مطلوب است)، هم وسیله است و هم غایت، هم مقدمه است و هم نتیجه و هدف. و سرّ اصرار و تاکید روایات هم در همین نکته نهفته است.(1) بعبارت دیگر؛ فلسفه و هدف اولی دعا کردن، خود دعا کردن و زنده نگه داشتن حالت دعا است و اگر کسی توفیق دعا کردن پیدا کرد باید مطمئن باشد که مورد عنایت خدا قرار گرفته و در حقیقت خواسته اصلی او که مناجات، سخن گفتن و ارتباط با خدا بوده به دست آمده است اما دریافت خواسته مورد نظر، هدفِ در مرتبه دوم است که برای به اجابت رسیدن آن باید شرایطی را در نظر داشت و رعایت کرد:

1. انسان از خدا چیزی را بخواهد که، حرام نباشد، یا به ضرر دیگران نباشد و یا ...
2. هم چنین دعایی که در روایات و آیات، سفارش فراوان به آن شده، دعا و درخواست در باره حاجات و حوایج معنوی است. مانند درخواست توفیق برای اطاعت اوامر الاهی و ترک محرمات، و دعا برای جامعه اسلامی و مؤمنان و ... .
3. اگر چه آموزه های دینی به ما می گوید در امور کوچک و بزرگ دعا کنیم و در دعا اصرار و پی گیری داشته باشیم، ولی برای تشخیص صلاح و مصلحت در دعا باید، به این نکته توجه کرد که دعا نیز امری قانون مند است، لذا نباید با قوانین تشریعی و تکوینی پروردگار در تعارض باشد. بعبارتی در هر صورت در استجابت یا عدم استجابت دعا و توسل، حکمت حکیمانه ی خدای حکیم شرط اساسی است.
4. در حصول نتیجه هم نباید شتاب کرد، و باید استجابت را از جهت زمان به خدا واگذار نمود، تا آنچه مصلحت است تحقق یابد.
5. از طرفی نیز اموری نظیر «ذکر صلوات در ابتدا و انتهای هر دعا، مراقبت از قلب در برابر وسوسه های شیطان، قطع امید از غیر خدا و تنها تکیه نمودن بر او» به استجابت دعا کمک می کنند. اگر دعا به زبان استعداد باشد، دست رد به سینه سائل نمى‏ خورد و دعایش پذیرفته خواهد شد. از آن جهت که فیض خداوند کامل و فوق کمال است و اگر پذیرنده، استعداد پذیرش فیض را داشته باشد، فیض الهى از خزینه‏ هایى که پایان ندارد و کمبودى در آنها ایجاد نمى‏ شود، بر او افاضه خواهد شد. از اینرو چگونه می توان از درگاه چنین خدایی ناامید و مأیوس شد؟ او که مى ‏فرماید: «اى بندگان من که بر خود ستم و اسراف کرده ‏اید از رحمت خدا نا امید نشوید»(2) منظور از دعا به زبان استعداد اینست که: دل طلب و انسان با زبان بیان نماید نه اینکه فقط لقلقه زبان باشد چنانکه انسان و همه موجودات با زبان تکوین او را می‌خوانند و او پاسخ می‌دهد. (3) این سئوال با زبان ظاهری نیست بلکه به زبان فقر و استحقاق است با زبان استعداد است. ملا هادی سبزواری می‌گوید: دعای به زبان استعداد (زبان حال) هرگز غیر مستجاب نیست، مگر آنکه دعا فقط لقلقه زبان(به زبان قال) باشد مانند اینکه کسی در مقام ذکر بگوید: “اللهم ارزقنا توفیق الطاعه و بعد المعصیه” ولی همة جوارح و ارکان وجودش و ملکات رذیله‌ای که در نفس او لانه کرده و حیوان شهوت و خوک حرص و سگ غضب که باطن او را مرتع و چراگاه خود قرار داده‌اند، ندا می‌دهند: “اللهم اخذلنا بالمعصیه”(4)

ب- خواب و رؤیا: خواب و رویا یکی از مسائلی است که حکما و متکلمین و عرفا درباره آن مطالب زیادی مطرح کرده اند و در ادیان، جایگاه خاصی به آن اختصاص یافته است. به عقیده حکما خواب حالتی است که در آن حواس ظاهری به تدریج از عالم خارج منقطع می گردد، اما حواس باطنی همچنان فعال است.(5) در زمان خواب، نفس انسان در اثر فراغت از پرداختن به عالم خارج و اشتغالات مختلف، توجه به عالم خود پیدا می کند چرا که نفس با عالم ملکوت اتصال درونی و معنوی دارد، اما اشتغال وی به تدبیر بدن مانع از توجه او به عالم ملکوت است ولی در حالت خواب این تعلق گسسته می شود. بنابراین هرقدر که این فراغت نفس از عالم ماده بیشتر باشد و شرایط مساعد تری برای این فراغت، فراهم شده باشد به همان اندازه اتصال نفس با عالم ملکوت بیشتر و شفاف تر خواهد بود. در برخی موارد اتصال با عالم ملکوت بدلیل کثرت اشتغال ذهن به خیالات خود، اتفاق نمی افتد و در برخی موارد هم این اتصال هرچند که رخ داده است ولی تحت تاثیر ذهنیاتِ شخصی، دچار دگرگونی می شود و در مواردی خاص این اتصال به گونه ای است که نفس همچون آینه ای صاف و پاک و خالی از تصورات و خیالات زائد عمل می کند، بنابراین هیچ تصرفی در مشاهدات خود انجام نمی دهد.(6) تقسیم رویا به اقسام مختلف از همین روی است چنانچه در کتب مختلف، رویا را به دو قسم "اضغاث احلام"(خواب های عبث) و رویای صادقه یا صالحه تقسیم کرده اند؛(7)

ج- مکاشفه و تشابه آن با رؤیای صادقه: حافظه موجود در وضعیت رویا و بیداری از نظر فلسفی و عرفانی تفاوت ذاتی باهم ندارند همچنین ذهن در این دو وضعیت از یک منشاء واحدی نشات گرفته و تفاوت، تنها در گستره فعالیت آن است. بنابراین می توان این مرز موجود بین حافظه بیداری و خواب را در اثر خود آگاهی برتری از میان برداشت و در عالم رویا نسبت به وضعیت خود - با همان اراده ای که در حالت بیداری بطور خود آگاه عمل می کند- آگاه بود و فعالیتی ارادی داشت. به عبارت دیگر نفسی که در رویا حضور دارد همان نفسی است که در بیداری حضور دارد و صرفاً از قیود جسمانی رها شده است. تفاوت موجود بین این دو وضعیت، یعنی وضعیت تعلق به امور بدنی و دنیوی و وضعیت جدا شدن از این تعلقات و عالم مادی بدلیل فاصله ادراکی زیادی است که بین این دو وضعیت در بیشتر افراد وجود دارد. با این حال افرادی که نسبت به وضعیت رهایی از ماده آگاهی بیشتری دارند طبیعی است که این اختلاف موجود را تا حدودی از میان برداشته اند همچنانکه به یاد آوردن رویا یا فراموش کردن آن هم حاصل میزان خود آگاهی انسان نسبت به وضعیت رویا می باشد. در اکثر مواقع ذهن، حالتِ "آگاهی رویا" را امری ثانوی و بی اهمیت و توهّمی فرض می کند و جهان مادی را عالم حقیقی می داند به همین دلیل در مورد نفس خود که در رویا حضور دارد با یک عنوان ثانوی حکایت می کند. ولی اگر ذهن بطور هم زمان نسبت به باطن و ظاهر و بیرون و درون، حضور و خود آگاهی داشته باشد طبیعی است که در وضعیت رویا هم حالتی ارادی و آگاهانه خواهد داشت و می تواند اعمال و حرکات و افکار و خواسته های خود را تا حد زیادی با آگاهی و ارده خود هدایت کند. در این وضعیت مرز میان خواب و بیداری عملاً از بین رفته و عکس این حالت هم موقعی است که فرد در حالت بیداری نسبت به عوالم درونی آگاهی داشته باشد و چه بسا ممکن است که امور غیبی در وضعیت بیداری هم برای فرد آشکار شود(حالت مکاشفه) همچنانکه برای اولیا و عرفا اغلب چنین حالتهایی رخ می دهد. نتیجه اینکه خواب و رؤیای صادقه و حالت مکاشفه، اموری واقعی و حقیقی هستند که بسته به سطح رشد و استعداد نفس و خودآگاهی انسان از درون و بیرون و عالم ظاهر و باطن، گاهی برای افراد مختلف رخداد می کند، از اینرو اینگونه نیست که گمان شود اینها بدلیل عدم دسترسی انسان به علت علمی آن، ساخته و پرداخته ذهن آدمی و تفسیرهایی شخصی هستند که هیچ حقیقت و ماهیت مستقلی ندارند؟!

د- نکاتی پیرامون حقیقت رؤیای صادقه و مکاشفات: رؤیای صادقه و مکاشفه هایی که برای برخی از صلحا و شهدا و اولیاء خدا رخداد کرده و می کند گزافه و غیرواقعی نیست بلکه نفس آدمی بدلیل استعداد و قدرتی که دارد می تواند در خواب یا بیداری به باطن و ملکوت امور این عالم راه یافته و حقایقی را مشاهده کند و به لطف و عنایت حقتعالی حقایقی از اتفاقات آینده، به برخی نشان داده می شود. در احوالات اولیاء خدا از این قسم مکاشفات و رؤیاهای صادقه فراوان گزارش شده که تحقق عینی هم یافته و همین مطلب پرده از واقعیت و غیرگزاف بودن ان بر می دارد.(8) بنابراین، رؤیاهای صادقه نمی تواند محصول دریافت های ذهنی افراد باشد و یا راهکارهای صرفاً علمی داشته باشد که در گذر زمان با پیشرفت علم، بتوان به دامنه این رؤیاها و مکاشفات دست یافت؟ اگر چنین بود باید همگان می توانستند با تمرکز ذهن و تقویت قوای ذهنی، هر نوع خواب و رؤیایی را ببینند که عیناً با مقام واقع منطبق باشد و عیناً تحقق یابد و یا قادر باشند در دیدن نوع خوابهاشان گزینشی عمل کنند در حالی که چنین نیست! بعلاوه اگر مکاشفات عرفانی امری امری قابل تحصیل از طریق علم و دانش بشری بود، باید با اینهمه پیشرفت علم که حاصل شده و دانشمندان به آسمانها و لایه های درونی زمین راهیافته و با دستگاه های پیشرفته قادرند تصاویر مختلفی از ابعاد وجود جسمانی انسان بگیرند و ارتعاشات مغز و ذهن و قلب را دریافت کنند باید قادر باشند تا باطن و ملکوت وجود روحانی انسان و امور عالم را نیز دریافت کنند؟ و با تصویربرداری از حقایق ملکوتی جهان و انسان و عوالم پس از مرگ، فیلمی واقعی ساخته و به پرده بکشند؟ در حالیکه چنین امکانی علیرغم اینهمه پیشرفت حاصل نشده است. دلیل این مطلب روشن است! تفاوت ماهوی سنخ جسم و روح و عالم ظاهر و باطن، این امکان را برای همیشه تاریخ ناممکن می سازد که انسانها با ابزار و تجهیزات مادی و ظاهری بتوانند به حقایق و کُنه امور معنوی و باطنی راه یابند ازاینرو اسرار این قبیل امور معنوی و باطنی را نمی توان با ترازوی حس و علم و توانایی و قدرت ذهن سنجید و اندازه گیری کرد.

ه- تذکر و تنبیهی پیرامون خواب و مکاشفه: متأسفانه در طول تاریخ و البته در عصر حاضر تمسک به خواب و مکاشفه از طرف سوء استفاده گران و مدعیان دروغین جریانات عرفانهای کاذب بسیار باب شده و بازار کرامت سازی های دروغین داغ گردیده است، از اینرو با توجه به اینکه راه اثبات حقانیت دین از این قبیل دکان بازی ها که متأسفانه رایج شده، بی نیاز است و خواب و رؤیا و مکاشفه ضمن آنکه به ابزاری برای دکان و دستگاه زدن عده ای مبدل شده، در جهت اثبات حقانیت راه و معارف حقه دین دارای حجیت نبوده و نباید به مدعیات کسانی که برای اثبات حقانیت خود صرفاً به خواب و مکاشفه استناد می کنند اعتنایی نمود، بی شک، کسانی که اعتبار و حجیت امری را فقط بر اساس خواب و مکاشفه بپذیرند در اکثر موارد در دام اربابان رهزن گمراهی خواهند افتاد. بنابراین اصل رؤیای صادقه و مکاشفه، چنانکه گفتیم بنا به حکم عقل و نقل، حکایت از یک واقعیت نفس الامری و عینی دارد اما بدلیل اینکه حجیت آن عمومیت ندارد، نمی توان به صرف خواب و مکاشفه، به حقانیت امری اذعان نمود.

و- اذکار عمومی و اختصاصی: در خصوص اذکاری که بطور مجرب و مأخوذ از روایات معصومین(ع)، بنحو عمومی توصیه شده، هر کس اجازه دارد در قالب همان دستورالعمل عمل نموده و بدنبال نتیجه باشد و البته برخورداری از آثار و نتایج بکارگیری آن اذکار نیز بدون رعایت شرایط و آداب ظاهری و باطنی نیست، بعبارتی نباید انتظار داشت که بدون رعایت شرایط کمی و کیفی آن، به صرف گفتن ذکر، نتیجه مورد نظر محقق شود. اما برخی اذکار خاص، چنانکه از نامش پیداست عمومیت نداشته و مخصوص افراد با شرایط خاصی است و بدون اجازه از اولیاء خدا و صاحبین سِرّ نمی توان به آن اذکار تمسک جست در غیراینصورت، آثار زیانبار و مشکلات متعددی را در پی خواهد داشت. نظیر اینکه برخی داروها جنبه عمومی داشته و هر کس در همان وضعیت بیماری باشد مجاز است با استفاده آن راه بهبودی را بجوید (مانند سرماخوردگی و مسکن ...) اما برخی داروهای خاص، بدلیل اینکه عوارض جانبی زیادی داشته و با هر سیستم بدنی سازگاری ندارد و ممکن است اختلالات خاصی را موجب شود، حتماً باید پس از معاینه بالینی، رصد وضعیت شخص و با تجویز پزشک مورد استفاده قرار گیرد تا از خسارتهای ناشی از استفاده نابجا از دارو پیشگیری شود.

موفق باشید ...@};-

پی نوشتها______________________________________ _______________-
1. برای آگاهی بیشتر، نک: مطهری، مرتضی، بیست گفتار، ص226-237.
2. [=book antiqua]«یا عِبادىَ الَّذینَ اسْرَفُوا عَلى انْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ»، زمر: 53.
3. [=book antiqua]“یَسْأَلُهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ؛هر چه در آسمان‌ها و زمین است از او درخواست می‌کند. هر زمان او در کاری است.” الرحمن/29.
4. سبزواری، ملا هادی، شرح الاسماء الحسنی، ص 112.
5. بدیع الزمان فروزانفر، شرح مثنوی ، ج1، ص 179.
6. برگرفته از: شرح حکمه الاشراق قطب الدین شیرازی، ص503، انتشارات انجمن آثار مفاخر فرهنگی.
7. سید جعفر سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ج1ص 231، انتشارات دانشگاه تهران، بنقل از سایت اسلام کوئست با کمی تغییر و تصرف.
8. برخی از صالحین در رؤیای صادقه، اهالی برزخ را دیده و با ایشان ارتباط یافته اند تقاضاهایی را از ایشان شنیده اند، یا مواردی بسیاری از شهدا در عالم رؤیا زمان و مکان شهادت و حتی محل قبرشان را دیده و به برخی از نزدیکانشان گزارش داده بودند که دقیقاً همان وضعیتی که در عالم رؤیا دیده بودند محقق شده است و یا مکاشفاتی که برخی اولیاء الهی دیده اند و با کنار رفتن چشم برزخی در باره حال و وضع و مشکل افراد دیده و گفته اند که دقیقاً با واقعیت آن افراد مطابقت داشته است. مکاشفاتی که از عارف واصل آیت الله قاضی ره و علامه عارف آیت الله طباطبایی ره و مکاشفات میرزا جوادآقا ملکی تبریزی استاد اخلاق امام ره و امثال شیخ رجبعلی خیاط ره گفته شده بقدری فراوان است که در حوصله این مجال نمی گنجد.

موضوع قفل شده است