چرا داستان های دینی گذشته ، امروز اتفاق نمی افتند؟

تب‌های اولیه

20 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا داستان های دینی گذشته ، امروز اتفاق نمی افتند؟


سلام و عرض ادب
شاید تاپیک های مشابه با تاپیک من در اسک دین باشد ولی فکر میکنم نوع پرسش من متفاوت باشد

ما داستان های مختلفی را از قرآن ، روایات و یا از زبان سخنرانان مذهبی شنیده ایم
مثلاً ماجرای گاوی که او را کشتند و از بدنش به بدن جوان مقتول مالیدند تا زنده شود و ماجرای خود را بگوید
یا افرادی که به ائمه(ع) مراجعه می کردند و سوال می پرسیدند
و................

اما برای من دو سوال مطرح شده:

1 - چرا در این داستان ها همیشه یک سری "ثابت" وجود دارد که معمولاً هم رُند هستند؟!
مثلاً همیشه 3 نفر به فلان امام مراجعه می کنند. یا یک نفر است اما 3 تا سوال دارد ، یا فلان امام 3 روز غذایش را به فقیر داد
انگار که راوی قصد زیباسازی داستانش را داشته است

2 - چرا دیگر هیچکدام از آن ماجراها در زمان ما رخ نمی دهد؟ مثلاً میگویند قوم لوط بخاطر رابطه با همجنس عذاب شدند
خب امروزه که ما گناهان بسیار بسیار بدتری را در جوامع شاهد هستیم که حتی نمی توان به زبان آورد
گناهانی که همجنس بازی در برابر آنها هیچ است! اما نمی بینیم بلایی بر سر آنها نازل بشود

و سوالات دیگری که ننوشتم چون زیرمجموعهء همین دو سوال بالا هستند
با توجه به این پرسش ها ، به نوعی احساس میکنم شاید بعضی از اینها که به ما گفته اند صرفاً داستان هستند و اصلاً اتفاق نیفتاده اند

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد کریم

Reza-D;911926 نوشت:
چرا در این داستان ها همیشه یک سری "ثابت" وجود دارد که معمولاً هم رُند هستند؟!
مثلاً همیشه 3 نفر به فلان امام مراجعه می کنند. یا یک نفر است اما 3 تا سوال دارد ، یا فلان امام 3 روز غذایش را به فقیر داد
انگار که راوی قصد زیباسازی داستانش را داشته است

سلام وعرض ادب
البته نمی دانم همه موارد را بررسی کرده اید یا نه که چنین نتیجه ای گرفته اید؟
چون در اکثر داستانهایی که در مورد پیامبران است زیاد بحث از عدد نیست. مثلا در مورد حضرت نوح علیه السلام وسیلی که راه افتاد وگمراهان غرق گشتند علی الظاهر بحثی از عدد نیست. یا در مورد سایر پیامبران، مگر در مورد برخی از پیامبران که می فرماید: عذاب بر آنها در عرض سه روز نازل گشت. در داستان قوم حضرت صالح که در سوره هود آمده است بعد از پی کردن ناقه صالح به قومش می فرماید شما در خانه هایتان بیشتر از سه روز فرصت ندارید.
اکثر اعداد در قرآن آمده است اما اینکه برخی از اعداد مثل ثلاثه(سه) وسبعه (هفت) بیشتر استفاده شده است، چه حکمتی دارد؟ بنده دقیقا نمی دانم اما اگر برای زیبا سازی داستان هم باشد معنایش این نیست که خلاف واقع است وصرفا برای زیبا سازی می باشد؛ بلکه همان قضیه با همان شرایط اتفاق افتاده است. البته چون خیلی از این موارد مربوط به قبل از نزول قرآن است مثل قضیه اصحاب کهف وقوم صالح وغیره نمی تواند صرفا برای زیبا سازی باشد چون خبر از واقعه ای است که در عرض این سه روز اتفاق افتاده است.
از طرف دیگر قرآن کتاب قصه نیست که بدنبال زیبا سازی باشد. بلکه قصه های قرآنی برای تفکر (176/اعراف)، بیان حقایق گذشته ای که ما از آنها بی خبر بودیم وبهترین سرگذشت ها می باشند (یوسف/3)، بوده است.
در عین اینکه قرآن کتاب هدایت (بقره/2) می باشد وقصه های آن نیز در راستای هدایت مردم وپند گرفتن از سرگذشت دیگران می باشد.
در مورد سه روز روزه گرفتن در سوره مبارکه انسان هم نذری بوده که خانواده امیرمومنان داشته اند وقرآن آنچه اتفاق افتاده را بیان می کند.

Reza-D;911926 نوشت:
چرا دیگر هیچکدام از آن ماجراها در زمان ما رخ نمی دهد؟ مثلاً میگویند قوم لوط بخاطر رابطه با همجنس عذاب شدند
خب امروزه که ما گناهان بسیار بسیار بدتری را در جوامع شاهد هستیم که حتی نمی توان به زبان آورد
گناهانی که همجنس بازی در برابر آنها هیچ است! اما نمی بینیم بلایی بر سر آنها نازل بشود

سلام وعرض ادب
حق با شماست، اما علت اینکه در این قوم از این نوع عذابها خبری نیست بخاطر آیه شریفه زیر است؛
وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمين‏، و تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم. (1)
در توضیح این آیه شریفه مرحوم فیض کاشانی با تمسک به حدیثی از امام علی علیه السلام بیان می کنند که وجه رحمت عمومی نبی مکرم اسلام برای اهل ایمان سعادت دنیا وآخرت وبرای کافران خلاصی از خسف (فرو رفتن در زمین) ومسخ ( تبدیل شدن به حیوان همانند برخی از بنی اسرائیل) و عذابهای ناگهانی همانند امت های سابق بوده است. در این حدیث شریف امام توضیح میدهند که بعثت انبیاء قبلی با تصریح بوده است واگر مدتی امت آنها ایمان نمی آوردند وطاقت آنها تمام می شد دچار عذاب می گشتند. که پیامبرشان وعده داده بود. اما با توجه به طاقت وتحملی که نبی مکرم اسلام(ص) وبعثت تعریضی(غیر صریح وکنایه ای) ایشان وبعد از ایشان جانشینانش در تحمل سختی ها امت داشتند، این عذابهای ناگهانی برای آنها وجود ندارد.(2)

پی نوشت:
1. انبیاء/107
2. فيض كاشانى، محمد بن شاه مرتضى، تفسير الصافي، ج3، ص358، مكتبه الصدر - تهران، چاپ: دوم، 1415 ق.

کریم;913643 نوشت:
سلام وعرض ادب
عرض ارادت استاد گل
دلم برای گفتگو با شما تنگ شده بود. بدون هیچ تعارفی صحبت با شما بسیار باعث خوشحالی من است

کریم;913643 نوشت:
اگر برای زیبا سازی داستان هم باشد معنایش این نیست که خلاف واقع است وصرفا برای زیبا سازی می باشد

کریم;913643 نوشت:
از طرف دیگر قرآن کتاب قصه نیست که بدنبال زیبا سازی باشد
:-"

کریم;913643 نوشت:
خیلی از این موارد مربوط به قبل از نزول قرآن است مثل قضیه اصحاب کهف وقوم صالح وغیره نمی تواند صرفا برای زیبا سازی باشد چون خبر از واقعه ای است که در عرض این سه روز اتفاق افتاده است
اتفاقاتی که از سوی خداوند است را می توان دلایل دیگری هم (بجز زیباسازی) برایشان متصور شد
مثلاً اینکه برخی از اعداد دارای خواصی هستند
یا اینکه در وجود شباهت اعداد حکمت هایی نهفته است
(همانطور که شباهت داستان موسی ع و هارون ع با داستان پیامبر ص و علی ع حکمتی دارد)

اما برای رُند بودن تعداد کسانی که به ائمه(ع) مراجعه می کردند ، این دلایل زیاد جایی برای طرح ندارند و همان بحث زیباسازی بیشتر احتمال داده میشود
ولی استاد عزیز ، همین موضوع ایجاد شبهه می کند که اگر میشود احتمال داد برای زیباسازی یک داستان ، بخش هایی از آن تغییر کند
از کجا معلوم بخش های دیگر داستان ، یا حتی تمام داستان نیز تغییر نکرده باشد یا اصلاً به وقوع بپیوسته باشد؟

شاید خداوند یا ائمه(ع) صرفاً می خواستند با بیان این داستان ها پندی به مردم داده باشند
کما اینکه ماجرای عالم ذر را برخی از علما تمثیل می دانند
حتی بخش هایی از داستان آدم و حوا نیز از سوی برخی علما تمثیل در نظر گرفته شده

کریم;913647 نوشت:
سلام وعرض ادب
حق با شماست، اما علت اینکه در این قوم از این نوع عذابها خبری نیست بخاطر آیه شریفه زیر است؛
وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمين‏، و تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم. (1)
در توضیح این آیه شریفه مرحوم فیض کاشانی با تمسک به حدیثی از امام علی علیه السلام بیان می کنند که وجه رحمت عمومی نبی مکرم اسلام برای اهل ایمان سعادت دنیا وآخرت وبرای کافران خلاصی از خسف (فرو رفتن در زمین) ومسخ ( تبدیل شدن به حیوان همانند برخی از بنی اسرائیل) و عذابهای ناگهانی همانند امت های سابق بوده است. در این حدیث شریف امام توضیح میدهند که بعثت انبیاء قبلی با تصریح بوده است واگر مدتی امت آنها ایمان نمی آوردند وطاقت آنها تمام می شد دچار عذاب می گشتند. که پیامبرشان وعده داده بود. اما با توجه به طاقت وتحملی که نبی مکرم اسلام(ص) وبعثت تعریضی(غیر صریح وکنایه ای) ایشان وبعد از ایشان جانشینانش در تحمل سختی ها امت داشتند، این عذابهای ناگهانی برای آنها وجود ندارد.(2)

پی نوشت:
1. انبیاء/107
2. فيض كاشانى، محمد بن شاه مرتضى، تفسير الصافي، ج3، ص358، مكتبه الصدر - تهران، چاپ: دوم، 1415 ق.


وَووووو..... قربان پیامبرم بروم :hamdel:
کسی می گفت ، از کجا می دانی اصلاً ماجرای پیامبر(ص) افسانه ای بیش نباشد؟
گفتم ، افسانه هم که باشد از تمام حقایق دنیا زیباتر و قابل ستایش تر است
پیامبر(ص) عشق است.... عشق....

رضــا ، اگــر عاشقـی کنی و جوانی
عشق محمد بس است و آل محمد

Reza-D;913650 نوشت:
عرض ارادت استاد
دلم برای گفتگو با شما تنگ شده بود. بدون هیچ تعارفی صحبت با شما بسیار باعث خوشحالی من است

سلام علیکم
از حسن نظر ولطفی که دارید ممنون هستم. این از بزرگواری شماست@};-

Reza-D;913650 نوشت:
اما برای رُند بودن تعداد کسانی که به ائمه(ع) مراجعه می کردند ، این دلایل زیاد جایی برای طرح ندارند و همان بحث زیباسازی بیشتر احتمال داده میشود
ولی استاد عزیز ، همین موضوع ایجاد شبهه می کند که اگر میشود احتمال داد برای زیباسازی یک داستان ، بخش هایی از آن تغییر کند
از کجا معلوم بخش های دیگر داستان ، یا حتی تمام داستان نیز تغییر نکرده باشد یا اصلاً به وقوع بپیوسته باشد؟

شاید خداوند یا ائمه(ع) صرفاً می خواستند با بیان این داستان ها پندی به مردم داده باشند
کما اینکه ماجرای عالم ذر را برخی از علما تمثیل می دانند
حتی بخش هایی از داستان آدم و حوا نیز از سوی برخی علما تمثیل در نظر گرفته شده


قرآن کتای آسمانی است. وبا کتابهای رمان وداستان تفاوت دارد. بله در یک رمان که یک اثر ادبی است شاید یک قصه خیالی را برای فوایدی که دارد با ادبیاتی زیبا بیان کرده ونشر دهند. ولی قرآن در اصل برای هدایت بشر است ودنبال داستان سرایی نیست. یکی از دلایل این مساله هم اکتفاء قرآن به بخشی ار سرگذشت انبیاء یا داستانهایی است که نقل کرده است. مثلا در قصه حضرت یوسف بخشهای اصلی ماجرا را که برای هدایت انسان تاثیر دارند بیان کرده است، وخیلی از امور مربوط به زندان را بیان نکرده چون در مقام داستان سرایی نبوده است. همچنین در مورد سایر داستانها مثل قصه حضرت نوح وغیره.
نکته دیگر اینکه خیلی از این داستانها مثل قضیه حضرت موسی، عیسی، مخصوصا نحوه ولادت آنحضرت در کتب پیشین هم بیان شده بود. واز آنجایی که در آنها دروغ پردازی هایی صورت گرفته بود. قرآن حقیقت داستان را بیان می کند وخیلی از تهمتها ونسبت های ناروایی که به انسانهای بزرگی همچون حضرت نوح، لوط ومریم داده شده بود را ردّ می کند.

Reza-D;913651 نوشت:
کسی می گفت ، از کجا می دانی اصلاً ماجرای پیامبر(ص) افسانه ای بیش نباشد؟
گفتم ، افسانه هم که باشد از تمام حقایق دنیا زیباتر و قابل ستایش تر است
پیامبر(ص) عشق است.... عشق....

یک جواب دیگر هم می توان داد وآن اینکه اگر قرار باشد هر چیزی را افسانه حساب کرد. اصلا نمی شود نسبت به هیچ امر تاریخی یقین پیدا کرد. در حالی که ما از آثار که از گذشتگان باقی مانده ونقلهایی که در کتب تاریخی معتبر از آنها به دست ما رسیده است به سرگذشت آنها پی می بریم. ودر این میان قرآن از همه این کتابها ومنابع دقیق تر است.

کریم;913807 نوشت:
قرآن کتای آسمانی است. وبا کتابهای رمان وداستان تفاوت دارد. بله در یک رمان که یک اثر ادبی است شاید یک قصه خیالی را برای فوایدی که دارد با ادبیاتی زیبا بیان کرده ونشر دهند. ولی قرآن در اصل برای هدایت بشر است ودنبال داستان سرایی نیست. یکی از دلایل این مساله هم اکتفاء قرآن به بخشی ار سرگذشت انبیاء یا داستانهایی است که نقل کرده است. مثلا در قصه حضرت یوسف بخشهای اصلی ماجرا را که برای هدایت انسان تاثیر دارند بیان کرده است، وخیلی از امور مربوط به زندان را بیان نکرده چون در مقام داستان سرایی نبوده است. همچنین در مورد سایر داستانها مثل قصه حضرت نوح وغیره.

نکته دیگر اینکه خیلی از این داستانها مثل قضیه حضرت موسی، عیسی، مخصوصا نحوه ولادت آنحضرت در کتب پیشین هم بیان شده بود. واز آنجایی که در آنها دروغ پردازی هایی صورت گرفته بود. قرآن حقیقت داستان را بیان می کند وخیلی از تهمتها ونسبت های ناروایی که به انسانهای بزرگی همچون حضرت نوح، لوط ومریم داده شده بود را ردّ می کند


تشکر استاد
درمورد روایات چطور؟ آیا امکان دارد بعضی از این روایات صرفاً از باب پند دادن باشند؟ یا اینکه دستخوش تغییر شده باشند؟

Reza-D;913953 نوشت:
درمورد روایات چطور؟ آیا امکان دارد بعضی از این روایات صرفاً از باب پند دادن باشند؟ یا اینکه دستخوش تغییر شده باشند؟

سلام وعرض ارادت
در مورد روایات بحث طولانی است. چون بخشی از روایات ما در این زمینه جعلی است واز طریق افرادی همچون کعب الاحبار نقل شده ودر کتب معتبر اهل سنت وارد شده است. در مورد شیعه نیز باید سند روایتی که این داستانهای مربوط به بزرگان واولیاء نقل شده است مورد بررسی قرار گیزد.
اما فراغ از بحث سند ائمه علیهم السلان نوعا داستانهایی را برای عبرت دیگران نقل می کردند که اتفاق افتاده بود. در برخی موارد هم برای مجسم کردن برخی امور اخلاقی از تمثیل ویا تشبیه استفاده می کردند. مثلا حضرت رسول اکرم در بیابان دستور می دهند اصحاب هیزم جمع کنند واز آن طریق جمع وانباشته شدن گناهان را نتیجه می گیرند.

کریم;913979 نوشت:
سلام وعرض ارادت
در مورد روایات بحث طولانی است. چون بخشی از روایات ما در این زمینه جعلی است واز طریق افرادی همچون کعب الاحبار نقل شده ودر کتب معتبر اهل سنت وارد شده است. در مورد شیعه نیز باید سند روایتی که این داستانهای مربوط به بزرگان واولیاء نقل شده است مورد بررسی قرار گیزد.
اما فراغ از بحث سند ائمه علیهم السلان نوعا داستانهایی را برای عبرت دیگران نقل می کردند که اتفاق افتاده بود. در برخی موارد هم برای مجسم کردن برخی امور اخلاقی از تمثیل ویا تشبیه استفاده می کردند. مثلا حضرت رسول اکرم در بیابان دستور می دهند اصحاب هیزم جمع کنند واز آن طریق جمع وانباشته شدن گناهان را نتیجه می گیرند.

سلام استاد عزیز
برادر گرامی ، درمورد اینکه چرا دیگر بلاهای گذشته بر سر مردم این دوران نازل نمی شود
فرمودید که بخاطر رحمتی است که خداوند به واسطهء وجود مبارک پیامبر(ص) به مردم دنیا وسعت داده
از آنجایی که دلایل دیگری هم قبلاً از خود شما و اساتید دیگر شنیده بودم ، در مجموع پاسخم را گرفتم

اما اگر لطف بفرمائید از منظر دیگر هم توضیح بفرمائید ممنون میشوم
اینکه چرا اتفاقات خوب هم دیگر آنچنان پیش نمی آید؟
بخصوص اگر بحث رحمت پیامبر(ص) را بر عالمین در نظر بگیریم ، پس اتفاقات خوب خیلی بیشتر باید رخ بدهد

مثلاً در روایت داریم که پسری پدرش را از خواب بیدار نکرد و به واسطهء این عمل ، خداوند ثروت زیادی را به او داد
یا می بینیم فلان زن یا فلان مرد ، از زِنا دوری میکند و خداوند در عوض همسری زیبا شایسه به او می دهد
یا اینکه کسی از گناه دوری می کند و خداوند قدرتی مانند قدرت تعبیر خواب به او داده

اما از این طرف می بینیم که کسی هزاربار از گناه دوری می کند و هیچ اتفاقی هم در زندگیش نمیفتد
حتی برعکس ، گرفتاریهایش بیشتر میشود! مثلاً همسری زشت و بدزبان نصیبش می شود
یا کسی با بدترین رفتارهای والدین صبوری میکند ، اما همان مقدار مال و ثروتی هم که دارد از دست می دهد

این را چه میفرمائید استاد؟

سوال خوبی پرسیدید. سوال منم هست. اینکه اگر کار خوبی انجام بدیم تو همین دنیا هم نتیجه اشو می بینم یا خیلی از داستان هایی که در گذشته اتفاق می افتاده الان اتفاق نمی افته. نمی دونم مثلا اینکه کسی دعا می کنه استجابت نمیشه. بنده ی خدا انسان بدی هم نیست ولی همش بدی پشت بدی. چیزهایی که دست خودش نیست. از جمله بیماری. شاید الان بگید اون دنیا اجرشو می بره. ولی واقعا سخته. شما شاید درک نکرده باشید آدمی رو که سال های سال براش اتفاق بدی می افته و اون آدم همچنان صبور داره زندگی میکنه. بالاخره زندگی یک دلخوشی نمی خواد؟ یک روی خوش نباید نشون بده. یعنی ادم های اون زمان خیلی خالص تر بودن از ادم های زمان ما؟ مشکل چیه؟ این چیزهایی که ماشنیدیم همش داستان بوده؟ بعضی وقتا می ترسم از اینکه شنیده ها واقعیت نداشته باشه. چیزهایی تو همین سایت عنوان شده من جستجو کردم دیدم نادرست بوده. مثلا اینکه تو یک تاپیکی عنوان شده بود که یک شهیدی بدنش فکر کنم بعد 14 سال سالم برگشته که دیدم این طور نیست اون تصویر مربوط به زمان فوت شهید هست نه چهارده سال بعد، یا مثلا در مورد کشتی حضرت نوح و پیدا شدن اون نوشته ای که نام 5 تن آل عبا درش ثبت شده که سرچ کردم دیدم نادرسته. نمی گم داستان حضرت نوح واقعی نیست ولی این چیزهایی که خبرش پخش شده واقعی نبوده یا مثلا جسد خانم مقدس فرانسوی که جستجو کردم دیدم احتمالا به خاطر نمک یا مومیای شدن سالم مونده نه چیزی که هست. یعنی شاید در گذشته های دور که امکان سرچ نبود من باور می کردم ولی الان نمیشه. پس میشه به کدوم داستان قدیمی اعتماد کرد؟ من به شخصه خیلی دوست داشتم داستان پیدا شدن کشتی حضرت نوح یا اون لوح درست باشه. واقعا اگر درست بود باعث خوشحالیم میشد یعنی ابتدا شد ولی وقتی دیدم نیست خیلی ناراحت شدم. از اینکه چرا باید کسی این طوری مردم رو فریب بده. جدا خیلی بده و زشته. شنیدن حقیقت هرچقدرم تلخ باشه بهتر از فریب مردمه و شک نکنید وقتی این داستان ها واقعی نباشه باعث بی اعتقادی میشه. می دونم نباید اعتقاد بر پایه این مسائل شکل بگیره ولی قبول کنید خیلی از ماها چیزهایی این چنینی قشنگی تو ذهنمون هست یه روز بفهمیم خرافات بوده یا جعل خوب نیست.
مثلا من برای ایام فاطمیه رفته بودم مراسمی داستانی نقل می کردن از شفای دختری توسط حضرت فاطمه. داستانش رو تو اینترنت زدم و این هست:
http://sadrneshinan.ir/%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA-%D9%81%D8%A7%D8%B7%D9%85%D9%87-%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87%E2%80%8C%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%D8%A7/
این داستان رو نقل کردند من پیش خودم گفتم چطور یک خانم به نام بی بی تو کشور آلمان زندگی میکنه و مسلمانه. البته شاید هم باشه. ولی انگلیسی هم سرچ کردم که چیزی پیدا نکردم.
این داستان رو من در روز دیگری از خانم دیگری در مجلس دیگه ای شنیدم ایشون می گفتند که در قم این داستان مطرح شده. من دوباره پیش خودم یک فکری کردم که چرا باید این اتفاق بیافته. به حضرت زهرا اعتقاد دارم (س). ولی به داستان هایی که خدای نکرده خود ساخته باشه خیر.
امیدوارم افرادی که داستان های جعلی درست می کنند، خدا به راه راست هدایتشون کنه که بدونن نه تنها باعث اعتماد نمیشن بلکه حتما باعث بی اعتقادی هم میشند. دوباره میگم پایه ی اعتقاد نباید این چیزا باشه ولی مطمئنا جعلی بودنش باعث بدبینی میشه.

Reza-D;913996 نوشت:
اما اگر لطف بفرمائید از منظر دیگر هم توضیح بفرمائید ممنون میشوم
اینکه چرا اتفاقات خوب هم دیگر آنچنان پیش نمی آید؟
بخصوص اگر بحث رحمت پیامبر(ص) را بر عالمین در نظر بگیریم ، پس اتفاقات خوب خیلی بیشتر باید رخ بدهد

مثلاً در روایت داریم که پسری پدرش را از خواب بیدار نکرد و به واسطهء این عمل ، خداوند ثروت زیادی را به او داد
یا می بینیم فلان زن یا فلان مرد ، از زِنا دوری میکند و خداوند در عوض همسری زیبا شایسه به او می دهد
یا اینکه کسی از گناه دوری می کند و خداوند قدرتی مانند قدرت تعبیر خواب به او داده

اما از این طرف می بینیم که کسی هزاربار از گناه دوری می کند و هیچ اتفاقی هم در زندگیش نمیفتد
حتی برعکس ، گرفتاریهایش بیشتر میشود! مثلاً همسری زشت و بدزبان نصیبش می شود
یا کسی با بدترین رفتارهای والدین صبوری میکند ، اما همان مقدار مال و ثروتی هم که دارد از دست می دهد

این را چه میفرمائید استاد؟


سلام وعرض ادب
این مساله می تواند دلایل متعددی داشته باشد، از جمله:
1. ابتلاء الهی: خداوند طبق صریح آیه قرآنی بندگان خود را امتحان می کند.
وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ‏ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ (1)
و قطعاً شما را به چيزى از [قبيلِ‏] ترس و گرسنگى، و كاهشى در اموال و جانها و محصولات مى‏آزماييم؛ و مژده ده شكيبايان را.

خداوند متعال هر کسی را به شکلی امتحان می کند. با بی پولی، مریضی ویکی از اینها هم همسر بد اخلاق ویا بدقیافه می تواند باشد. ودر حدیث داریم:
أَلَا وَ مَنْ صَبَرَ عَلَى خُلُقِ امْرَأَةٍ سَيِّئَةِ الْخُلُقِ وَ احْتَسَبَ فِي ذَلِكَ الْأَجْرَ أَعْطَاهُ اللَّهُ ثَوَابَ الشَّاكِرِينَ‏ أَلَا وَ أَيُّمَا امْرَأَةٍ لَمْ تَرْفُقْ بِزَوْجِهَا وَ حَمَلَتْهُ عَلَى مَا لَا يَقْدِرُ عَلَيْهِ وَ مَا لَا يُطِيقُ لَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ مِنْهَا حَسَنَةً وَ تَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ عَلَيْهَا غَضْبَان‏. (2)
اگر کسی اخلاق بد همسرش را تحمل کند ودر این راه شکیبا باشد خداوند به او ثواب شاکران را اعطاء خواهد کرد. واز طرف دیگر به زنان گوشزد می کند که در صورت سخت گرفتن بر مردان کارهای نیک آنها را قبول نخواهد کرد. وخداوند در قیامت از او خشمگین خواهد بود.

اینکه ما بگوییم من این امتحان را نمی خواهم حرف بی ربطی است. چون امتحان الهی امری حتمی است ودر هر کسی به شکلی است.
ادامه دارد...

پی نوشت:
1. بقره/155
2. مجلسى، محمدتقى بن مقصودعلى، روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه (ط - القديمة)، ج9، ص388، مؤسسه فرهنگى اسلامى كوشانبور - قم، چاپ: دوم، 1406 ق.

Reza-D;913996 نوشت:
مثلاً در روایت داریم که پسری پدرش را از خواب بیدار نکرد و به واسطهء این عمل ، خداوند ثروت زیادی را به او داد
یا می بینیم فلان زن یا فلان مرد ، از زِنا دوری میکند و خداوند در عوض همسری زیبا شایسه به او می دهد
یا اینکه کسی از گناه دوری می کند و خداوند قدرتی مانند قدرت تعبیر خواب به او داده

سلام وعرض ادب
این موارد که می فرمایید درست است. اما نمی توانیم بگوییم الان اتفاق نمی افتد چون ما از شرح حال همه مومنان خبر نداریم. در عین اینکه چند درصد مردم الان راحتی پدر ومادر را مقدم بر راحتی زندگی خودشان می کنند واز این اتفاقات برایشان پیش نمی آید.
نکته دیگر که باید مد نظر باشد این است که ما نباید انتظار داشته باشیم که نتیجه همه کارهای خوب در این دنیا اتفاق بیفتد والا ائمه که بهترین بندگان خدا بودن مقدم بر ما بوده واولویت داشتند ولی در مطالعه زندگی آنها می بینیم که در سخت ترین شرایط زندگی کرده اند.
از آنجایی که ما از حقایق خبر نداریم وبه حساب شرایط موجود خود قضاوت می کنیم در حالی که خداوند آگاه بر تمام حقایق است ومصلحت ما را بهتر از خودمان می داند لذا علم وخواست او مقدم بر خواست ماست، وما باید تلاش کنیم به وظیفه خود درست عمل کنیم بدون اینکه اینها با نیت دریافت مزد از خدا باشد. آنوقت خداوند خیلی چیزهای بهتری به ما خواهد داد.

کریم;914802 نوشت:
سلام وعرض ادب
این موارد که می فرمایید درست است. اما نمی توانیم بگوییم الان اتفاق نمی افتد چون ما از شرح حال همه مومنان خبر نداریم. در عین اینکه چند درصد مردم الان راحتی پدر ومادر را مقدم بر راحتی زندگی خودشان می کنند واز این اتفاقات برایشان پیش نمی آید.
نکته دیگر که باید مد نظر باشد این است که ما نباید انتظار داشته باشیم که نتیجه همه کارهای خوب در این دنیا اتفاق بیفتد والا ائمه که بهترین بندگان خدا بودن مقدم بر ما بوده واولویت داشتند ولی در مطالعه زندگی آنها می بینیم که در سخت ترین شرایط زندگی کرده اند.
از آنجایی که ما از حقایق خبر نداریم وبه حساب شرایط موجود خود قضاوت می کنیم در حالی که خداوند آگاه بر تمام حقایق است ومصلحت ما را بهتر از خودمان می داند لذا علم وخواست او مقدم بر خواست ماست، وما باید تلاش کنیم به وظیفه خود درست عمل کنیم بدون اینکه اینها با نیت دریافت مزد از خدا باشد. آنوقت خداوند خیلی چیزهای بهتری به ما خواهد داد.

سلام مجدد
خب استاد عزیز ، با این حساب هر اتفاقی را می توان به دو شکل متفاوت تفسیر کرد. مثلا اگر کسی کار نیکی انجام داد و گرفتار بلا شد ، بگوئیم حتما برای خدا ارزشی نداشته

یا اگر خداوند به فرد نیکوکار ، پاداشی داد بگوئیم میخواسته حسابش را در همین دنیا صاف کند تا در آخرت او را به جهنم ببرد

منظورم این است که پس دیگر نباید روایات مربوط به نتیجه اعمال را قبول داشته باشیم. مثلا اگر گفته شد با ازدواج رزق شما زیاد میشود، نباید به این گفته اعتماد کنیم. یا اگر گفته شد صله رحم عمر را زیاد میکند نباید اعتماد کنیم. چون هیچ تضمینی برای حتمی بودن این وعده ها وجود ندارد

کاری هم ندارم که خدا بعدا قرار است بهتر از آن را بدهد یا نه. به هرحال این وعده ها قابل اعتماد نیستند

سلام جناب رضا
سخن ما این است که قرار نیست نتیجه وثواب نمام اعمال در این دنیا مشخص شود. مومن وکافر در این دنیا خوش ویا در عذاب باشند. البته با توجه به نوع تفسیری که ما از خوشی وعذاب داریم وهمه چیز را در خوشی مادی می بینیم. اگر راحتی را به آرامش معنا کنیم آرامش مومن خیلی بیشتر از غیر مومن است واین وعده خداوند است که الا بذکرالله تطمئن القلوب، اما چه بسا بطاهر غیر مسلمان ثروتش بیشتر از مومن است.
روزی هم فقط منحصر در مادیات نیست. علم بالاترین روزی است، سلامتی خود روزی است. ودهها چیز دیگر غیر مادی مثل زن خوب، فرزندان خوب، همه روزی هستند که نوعا مال مومن بهتر از غیر اوست.
اما د رمورد مادیات قرار نبوده است که انسان بخاطر اعمال خوبش در این دنیا وضع مادی بهتری داشته باشد.

سلام
منم طبق این موضوع یک سوال دارم

می خواستم بپرسم که اگر (مثلا میگم ) یکی می بود که قدرت غیر طبیعی پیدا میکرد و می تونست خودش رو تکثیر کنه، یا از دیوار رد بشه، یا از توی اتیش میره نمیسوزه، یا روی اب رد میشه غرق نمیشه، یا روی هوا پرواز بکنه یا مثلا هرچی مثل اون شهیدی که بهش تیراندازی میکردن نمیمرد آدم مثل اون بشه و نمیره با شلیک و تیر و تفنگ ...

الان این می تونه بره مثلا تلاویو یا لندن یا لس انجلس یک اسلحه بگیره بیفته به جون یهودیا و صهیونیستا و کافرا و همه رو قتل عام کنه؟

میشه؟

Reza-D;911926 نوشت:

سلام و عرض ادب
شاید تاپیک های مشابه با تاپیک من در اسک دین باشد ولی فکر میکنم نوع پرسش من متفاوت باشد

ما داستان های مختلفی را از قرآن ، روایات و یا از زبان سخنرانان مذهبی شنیده ایم
مثلاً ماجرای گاوی که او را کشتند و از بدنش به بدن جوان مقتول مالیدند تا زنده شود و ماجرای خود را بگوید
یا افرادی که به ائمه(ع) مراجعه می کردند و سوال می پرسیدند
و................

اما برای من دو سوال مطرح شده:

1 - چرا در این داستان ها همیشه یک سری "ثابت" وجود دارد که معمولاً هم رُند هستند؟!
مثلاً همیشه 3 نفر به فلان امام مراجعه می کنند. یا یک نفر است اما 3 تا سوال دارد ، یا فلان امام 3 روز غذایش را به فقیر داد
انگار که راوی قصد زیباسازی داستانش را داشته است

2 - چرا دیگر هیچکدام از آن ماجراها در زمان ما رخ نمی دهد؟ مثلاً میگویند قوم لوط بخاطر رابطه با همجنس عذاب شدند
خب امروزه که ما گناهان بسیار بسیار بدتری را در جوامع شاهد هستیم که حتی نمی توان به زبان آورد
گناهانی که همجنس بازی در برابر آنها هیچ است! اما نمی بینیم بلایی بر سر آنها نازل بشود

و سوالات دیگری که ننوشتم چون زیرمجموعهء همین دو سوال بالا هستند
با توجه به این پرسش ها ، به نوعی احساس میکنم شاید بعضی از اینها که به ما گفته اند صرفاً داستان هستند و اصلاً اتفاق نیفتاده اند

سلام

برای اینکه حضور آشکار ِ فیزیکی ائمه و انبیاء دیگر در بین ما نیست....
(حالا علت اینکه چرا حضور آشکار ندارند و چرا این دوران این گونه است و آن دوران آن گونه و .... بماند...)

الان هم چیزهایی شبیه خرق عادت پیش می آید ولی معجزه نیست. نه آن قدرت را دارند و نه آن اطمینان و نه از معصوم و نبی سر زده نه اینکه معصوم یا نبی ای به صورت آشکار حجتی بر قومی تمام کرده (مانند همان لوط)

یونیکو;916130 نوشت:
سلام
منم طبق این موضوع یک سوال دارم

می خواستم بپرسم که اگر (مثلا میگم ) یکی می بود که قدرت غیر طبیعی پیدا میکرد و می تونست خودش رو تکثیر کنه، یا از دیوار رد بشه، یا از توی اتیش میره نمیسوزه، یا روی اب رد میشه غرق نمیشه، یا روی هوا پرواز بکنه یا مثلا هرچی مثل اون شهیدی که بهش تیراندازی میکردن نمیمرد آدم مثل اون بشه و نمیره با شلیک و تیر و تفنگ ...

الان این می تونه بره مثلا تلاویو یا لندن یا لس انجلس یک اسلحه بگیره بیفته به جون یهودیا و صهیونیستا و کافرا و همه رو قتل عام کنه؟

میشه؟

سلام وعرض ادب
اصل شدن این ا مساله غیر ممکن نیست. ولی خلاف جریان طبیعی عالم هستی می باشد. واگرقرار باشه کارها به این شکل جلو بره سنگ روی سنگ بند نمی شود. در حالی که خواست الهی این است که عالم هستی بر اساس علل طییعی آن اداره شود. لذ امامان هم از کرامات خود در غیر موارد ضروری استفاده نمی کردند.

باسمه تعالی
سلام و عرض ادب

Reza-D;913996 نوشت:
مثلاً در روایت داریم که پسری پدرش را از خواب بیدار نکرد و به واسطهء این عمل ، خداوند ثروت زیادی را به او داد
یا می بینیم فلان زن یا فلان مرد ، از زِنا دوری میکند و خداوند در عوض همسری زیبا شایسه به او می دهد
یا اینکه کسی از گناه دوری می کند و خداوند قدرتی مانند قدرت تعبیر خواب به او داده

برادر عزیز برای همین سه موردی که مثال زدید بنده هم مصداقهای شخصی می شناسم در آشنایان و هم در افراد مشهور که سرگذشت آنها مکتوب شده است. (البته پاداشها یکسان نیستند ولی نفس پاداش خاص الهی چرا)

Reza-D;913996 نوشت:
اما از این طرف می بینیم که کسی هزاربار از گناه دوری می کند و هیچ اتفاقی هم در زندگیش نمیفتد
حتی برعکس ، گرفتاریهایش بیشتر میشود! مثلاً همسری زشت و بدزبان نصیبش می شود
یا کسی با بدترین رفتارهای والدین صبوری میکند ، اما همان مقدار مال و ثروتی هم که دارد از دست می دهد

چند نکته را باید توجه داشت:

1- گذشتن از حرام بستگی به شخص و حرامی که از آن گذشته دارد؛ گناهی هست که اگر شخص الف از آن اجتناب کند خداوند پاداشی عظیم به او می دهد ولی هزاران بار اجتناب شخص ب از همان گناه ممکن است چنان پاداشی نداشته باشد زیرا امکانات و استعداد افراد متفاوت است فلذا قضاوت خداوند متعال هم متفاوت خواهد بود (اعراف42، احزاب30-31 و...).

2- خداوند حکیم بهتر می داند که پاداش افراد را چگونه و در کجا عنایت کند (دنیا، آخرت، هردو) ولی اجمالا حسناتی که پاداش دنیوی هم برایش ذکر شده باز نوع و کیفیت آن بسته به مشیت الهی است. مثلا احسان به والدین عموما وسعت رزق می آورد ولی اولا رزق اعم از مادی و معنوی است و ثانیا اگر استثنائاتی هم به چشم بخورد شاید ناشی از مصالح بزرگتری باشد (مثلا شخص اگر وسعت رزق مادی داشته باشد طغیان می کند).

3- بسیاری از نعمات الهی به چشم امثال بنده ناسپاس نمی آید مع الاسف در حالی که با دقت در می یابیم حقیقتا غرق نعمت هستیم. شما ملاحظه بفرمایید نعمت ولایت نعمت توحید همین ها چه نعمتهای عظیمی هستند که با هیچ چیز مقایسه نمی شوند ولی آنطور که شایسته هست شکر آنها به جا آورده نمی شود (و متاسفانه هم ردیف نعمتهای دیگر مثل پول و خانه و همسر زیبا و... به آنها نگاه می شود).

موضوع قفل شده است