محل جریان برهان
تبهای اولیه
برهان نسبت به امور شخصیه جاری نمیشود، زیرا جزئی از حیث جزئی بودن نه «کاسب» است (مقدمه هیچ برهانی قرار نمیگیرد) نه «مکتسب» (نتیجه هیچ برهانی واقع نمیشود)، نه موضوع قرار میگیرد و نه محمول و همواره در حال تغیّر و تبدّل و در معرض فساد و زوال است. حدّ نیز ندارد و از مصادیق اشتراک حدّ و برهان یکی همین است.
احکامی که در علم هیئت نسبت به خورشید و ستارگان از طریق برهان ثابت میشود جزئی نیست، زیرا در این علوم حکم بر امور جزئی از این جهت جاری میشود که مصداق مفاهیم کلیاند. بنابر این، احکام آنها کلی است که بر جزئی منطبق میشود
در دوره جدید، به جهت توجه به استقراء (بیکن و میل) و راه و رسم ریاضی (دکارت) در عوض قیاس و نیز نفی معرفت نفس الامری (کانت) و همچنین قول به تضادّ جدالی در عوض تقابل ارسطویی (هگل) اشکالاتی به منطق ارسطویی و راه و رسم برهانی وارد شده است.