جمع بندی چرا سلسله علل همواره به صورت طبیعی رخ می دهد؟

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا سلسله علل همواره به صورت طبیعی رخ می دهد؟

سلام
می دانیم طبق دین همه چیز به خواست خدا رخ می دهد.
با این حال چرا همه پدیده ها بصورت طبیعی و کور رخ مید دهند؟
مثال :
در بارش باران یک سلسله علل و پدیده ها وجود دارند.که همین بارش باران هم در نهایت اگر بر اساس نگاه دینی قضاوت کنیم خواست خداست
اما آیا واقعا این طور به نظر می رسد؟ ظاهرا که خیر برای توضیح توجه کنید که ابرها هیچ وقت نگاه نمی کنند ببینن کجا بارون باید کم بیاد کجا زیادبیاد و یا کدوم منطقه به باران بیشتری احتیاج داره.مثلا همیشه شمال ایران بارون زیاد میاد.آیا باید بگیم چون باران دست خداست پس خدا خواسته شمال بارون زیاد بیاد؟ کسی معمولا این طور قضاوت نمیکند.بلکه علت بارون اومدن در شمال بنا به مقتضیات جغرافیایی ان منطقه می باشد.و این یک امر طبیعی جلوه میکند.ابرها هر جا علل طبیعی کور ایجاب کنن اونجا می بارن.ممکن است جایی اصلا نیاز به بارن نباشد ولی همش بارون اونجا بباره.و درنتیجه محصولات کشاورزان تلف بشه.جایی هم که کشاورز منتظر نزول باران هست تا محصولات دیمی اش سیراب شوند ولی بارون یا نیاد یا کافی نباشه در نتیجه محصولات این کشاورز هم در اثر کمی بارون از بین بره.خب اینجا خدا چیکار داره با کشاورزان این طوری رفتار کنه؟ ما که میگم در نهایتش خدا از سلسله علل طبیعی استفاده میکنه و خودش ابا داره که از واسطه استفاده نکنه با این وجود خدا جوری در باریدن بارون رفتار میکنه که انگار نه انگار در بارش بارون دخالت داره.و بارش به نظر کاملا در دست علل کور و فاقد شعور طبیعی هست.

به هر حال بنده واقعا درک نمیکنم چگونه خدا ناظره همه علت هاست ولی علل خودشون بنا بر حساب و کتاب طبیعی عمل می کنن انگار خدا علل طبیعت را به حال خودش رها کرده باشه؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد عامل

[=Arial Black]

باسمه تعالي



سلام عليكم
قبل از پرداختن به پاسخ شما، به اين پرسش بايد جواب داد كه ايا علل طبيعي اگر مستند به خدا شوند بايد بطور نامنظم عمل كنند؟ اگر اينطور باشد، نظام عالم به هم ميريزد و سنگ روي سنگ بند نمي شود. به عبارتي اين مطلب خلاف نظام عليت خواهد بود، در حالي كه اين نظام بديهي است.

بر مبناي توحيد افعالي رابطه علل طبيعي و خداوند، يك رابطه طولي(1) است. به عبارتي اساساً هيچ كاري در عالم بدون اذن و مشيت و ارادة خداوند صورت نمي‌گيرد؛ زيرا هيچ موجودي در هيچ كاري، از خداوند، مستقل و بي‎نياز نيست. غناي ذاتي خداوند و فقر موجودات و ربط آنها به خدا، مستلزم اينست كه هيچ علت مستقلي غير از خداوند متعال در عالم هستي وجود نداشته باشد. بنابراين علل بطور مستقل و بي نياز از خاوند عمل نمي كنند.

از طرفي تحقق عوامل طبيعي به مسائل مختلفي وابسته است و كوركورانه رخ نمي دهند. يكي از مهمترين عواملي كه در نزول رحمت و نقمت الهي موثر است، عملكرد انسان است كه به آن در قرآن و روايات اشاره شده است: وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ؛ و اگر اهل شهرها ايمان مى ‏آوردند و تقوا پيشه مى‏ كردند، يقينا [درهاى‏] بركاتى از آسمان و زمين بر آنان مى‏ گشوديم، ولى [آيات ما را] تكذيب كردند، پس آنان را به سبب آن چه كسب مى‏ كردند، فرو گرفتيم‏.(2) يا در جاي ديگر مي فرمايد: وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجيلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَ كَثيرٌ مِنْهُمْ ساءَ ما يَعْمَلُونَ؛ و اگر آنان به تورات و انجيل و آن‏چه از سوى پروردگارشان بر آن‏ها نازل شده است، عمل مى‏ كردند، حتما از بالاى سرشان [از بركات آسمانى‏] و از زير پاهايشان [از بركات زمينى‏] برخوردار مى‏ شدند. بعضى از ايشان مردمى ميانه‏ رو اند و بسيارى از آنان آن‏چه انجام مى‏ دهند بد است‏.(3)
البته اين لزوما به معناي خوب بودن مردم مناطق خوش آب و هوا نيست، چرا كه گاهي نعمت به دليل استدراج(4) است.

بنابراين علل طبيعي بطور كور عمل نكرده و تابع دلايل مشخصي هستند كه البته ممكن است اين عوامل براي ما روشن نباشد و همچنين علل طبيعي از آنجايي كه ربط محض به خداوند متعال دارند و بدون علت العلل اصلا تحقق نخواهند داشت، تحت تدبير او بوده و از اراده الهي تخلف نمي كنند.


[/HR]1. گاهي استناد به دو عامل، در طول يكديگر است؛ يعني دو عامل در دو سطح مختلف تأثير مي‎كنند؛ نه به‌صورت مجموعه‎اي‌ كه در‌كنار‌هم قرار بگيرند يا يكي جانشين ديگري شود؛ بلكه يكي بر ديگري اثر مي‎گذارد و آن دومي، واسطه مي‌شود تا اثر عامل اول را به‌شكلي خاص به معلول منتقل كند.
2. سوره اعراف، آيه 96.
3. سوره مائده، آيه 66.
4. مراد از استدراج این است که خداوند گناهکاران و نافرمانان جسور و بى‌شرم را سریع گرفتار عقوبت نمى‌کند؛ بلکه درهاى نعمت خود را بر آنها مى‌گشاید. فراوانى نعمت یا آنها را از خواب غفلت بیدار مى‌کند که این همان «هدایت الهی» است و یا بر غرور آنها مى‌ افزاید و عقوبت را سخت‌تر مى سازد که این، استدراج است.

عامل;912592 نوشت:
قبل از پرداختن به پاسخ شما، به اين پرسش بايد جواب داد كه ايا علل طبيعي اگر مستند به خدا شوند بايد بطور نامنظم عمل كنند؟ اگر اينطور باشد، نظام عالم به هم ميريزد و سنگ روي سنگ بند نمي شود. به عبارتي اين مطلب خلاف نظام عليت خواهد بود، در حالي كه اين نظام بديهي است.

سلام
اتفاقا برعکس است.اگر علل طبیعی مستند به خدا باشند ما انتظار داریم طبیعت منظم تر و هدفمند تر رفتار کند.گویی طبیعت زنده است.اما میبینیم که با اینکه ما قبول میکنیم خدای زنده نظام امور و علل طبیعت رو در دست دارد اما خود نیرو های طبیعت این گونه رفتار نمی کنند.مثال های مختلفی می شود زد.

عامل;912592 نوشت:
بنابراين علل طبيعي بطور كور عمل نكرده و تابع دلايل مشخصي هستند كه البته ممكن است اين عوامل براي ما روشن نباشد و همچنين علل طبيعي از آنجايي كه ربط محض به خداوند متعال دارند و بدون علت العلل اصلا تحقق نخواهند داشت، تحت تدبير او بوده و از اراده الهي تخلف نمي كنند.

منظورتان این است که خدا دلیلی دارد که همیشه ابر های رو به جاهای سر سبز تر میفرستد؟ و جاهای خشک رو خدا عمدا کم آب و خشک نگه میدارد؟
مثلا کویر لوت ایارن یکی از خشک ترین مناطق جهان است.اما شمال ایران همیشه سرسبز است.از نظر علمی مشخص است که شمال ایران از یکطرف محدود به دریای خزر است و از طرف دیگر محدود به رشته کوه های البرز.و این کوها باعث میشوند که ابرهای حاصل از دریای خزر در انجا متراکم شده و باران زیاد ببارد.این یعنی اقتضای جغرافیای منطقه شمال.در اینجا اصلا اثری از خواست خدا دیده نمیشه.

Miss.Narges;911150 نوشت:
ابرها هیچ وقت نگاه نمی کنند ببینن کجا بارون باید کم بیاد کجا زیادبیاد و یا کدوم منطقه به باران بیشتری احتیاج داره.مثلا همیشه شمال ایران بارون زیاد میاد.آیا باید بگیم چون باران دست خداست پس خدا خواسته شمال بارون زیاد بیاد؟

سلام و عرض ادب
خداوند علل طبیعی را به حال خودش رها نکرده ، بلکه خود آن علل طبیعی مخلوق خداست
نظام احسن به این معناست که هر چیزی باید متناسب با مقصود مورد نظر باشد و این ماهیت اسباب و علل بودن جهان خلقت است

اینکه بگوئیم چرا بخشی از زمین کویری است و بخشی از آن باران خیز ، مانند آن است که بگوئیم چرا یک جا شب است و یک جا روز!
خداوند همه چیز را درست تنظیم کرده ، این ما هستیم که غلط اشتباه استفاده میکنیم
هر منطقه ای مدیریت خاص خودش را می طلبد که متاسفانه مدیریت در کشور ما چیزی شبیه به جُک است!!
لذا بخشی از این خسارت ها بخاطر سوء مدیریت یا نبود مدیریت است
برای مثال ، در جایی مثل جنوب کشور که بارندگی کم است ، باید فکری برای ذخیره سازی منظم آب بشود

اما جدای از بحث بالا ، دقت بفرمائید که اصلاً دنیا ماهیتش زندگی در کنار سختی و امتحان است
سیل ، زلزله ، باران زیاد (یا کم) ، آتش سوزی و در کل آسیب پذیر بودن ، اقتضای این دنیاست

[="Arial Black"][="Blue"]سلام

Miss.Narges;912652 نوشت:
اتفاقا برعکس است.اگر علل طبیعی مستند به خدا باشند ما انتظار داریم طبیعت منظم تر و هدفمند تر رفتار کند.گویی طبیعت زنده است.اما میبینیم که با اینکه ما قبول میکنیم خدای زنده نظام امور و علل طبیعت رو در دست دارد اما خود نیرو های طبیعت این گونه رفتار نمی کنند.مثال های مختلفی می شود زد.

منظور شما از نظم چيست؟
نظمي كه ما فكر مي كنيم درست است يا نظمي كه در واقع بايد وجود داشته باشد؟
ظاهرا اكو سيستم بطور دقيق كار خود را مي كند و همين نظم دقيق با توجه به توحيد افعالي دقيقا زير نظر خداوند و با افاضه اوست.
اما اينكه آيا بايد كوير سيراب شود و باران اضافي در شمال نبارد؟ اين نظمي است كه ما فكر ميكنيم درست است، اما از نظر خداوند همين اختلاف سبب رشد انسانها و امتحان آنهاست. آنجا كه مي فرمايد: وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ؛ و البتّه شما را به چيزى از نظير ترس و گرسنگى و نقصى در مال‏ها و جان‏ها و محصولات مى‏آزماييم و صابران را مژده بده‏(سوره بقره، ايه 155)
بنابراين خداوند دقيقا نظارت دارد اما نه به اين معنا كه همه مناطق را بطور مساوي برخوردار كند.
به همين دليل عرض شد عمل انسان در نزول رحمت يا بلا موثر است.


Miss.Narges;912654 نوشت:
منظورتان این است که خدا دلیلی دارد که همیشه ابر های رو به جاهای سر سبز تر میفرستد؟ و جاهای خشک رو خدا عمدا کم آب و خشک نگه میدارد؟
مثلا کویر لوت ایارن یکی از خشک ترین مناطق جهان است.اما شمال ایران همیشه سرسبز است.از نظر علمی مشخص است که شمال ایران از یکطرف محدود به دریای خزر است و از طرف دیگر محدود به رشته کوه های البرز.و این کوها باعث میشوند که ابرهای حاصل از دریای خزر در انجا متراکم شده و باران زیاد ببارد.این یعنی اقتضای جغرافیای منطقه شمال.در اینجا اصلا اثری از خواست خدا دیده نمیشه.

پاسخ اين قسمت هم از قسمت ماقبل قابل دست يابي است.
همين كه در برخي موارد با عمل انسان تغييراتي در شرايط جوي پديد مي ايد، دليل بر نظارت دقيق حضرت حق است. از باب مثال مواردي كه مردم نماز باران مي خوانند و بلافاصله باران مي بارد، دليل بر شنيدن درخواست مردم توسط خداوند و تاثير دعاي آنهاست. از طرفي در مقابل عدم پرداخت زكات وعده خشكسالي داده شده كه در بسياري از مناطق كشور اين بلا مشاهده مي شود. البته ممكن است سوء مديريت مردم و بد استفاده كردن مردم را دليل آن معرفي كنن، اما همين مطلب هم وسيله اجراي وعده الهي است، همانطور كه شما هم اشاره كرديد كه خداوند بدون سبب مقاصد خود را انجام نمي دهد.
[/]

[="Tahoma"][="Navy"]

Miss.Narges;911150 نوشت:
سلام
می دانیم طبق دین همه چیز به خواست خدا رخ می دهد.
با این حال چرا همه پدیده ها بصورت طبیعی و کور رخ مید دهند؟
مثال :
در بارش باران یک سلسله علل و پدیده ها وجود دارند.که همین بارش باران هم در نهایت اگر بر اساس نگاه دینی قضاوت کنیم خواست خداست
اما آیا واقعا این طور به نظر می رسد؟ ظاهرا که خیر برای توضیح توجه کنید که ابرها هیچ وقت نگاه نمی کنند ببینن کجا بارون باید کم بیاد کجا زیادبیاد و یا کدوم منطقه به باران بیشتری احتیاج داره.مثلا همیشه شمال ایران بارون زیاد میاد.آیا باید بگیم چون باران دست خداست پس خدا خواسته شمال بارون زیاد بیاد؟ کسی معمولا این طور قضاوت نمیکند.بلکه علت بارون اومدن در شمال بنا به مقتضیات جغرافیایی ان منطقه می باشد.و این یک امر طبیعی جلوه میکند.ابرها هر جا علل طبیعی کور ایجاب کنن اونجا می بارن.ممکن است جایی اصلا نیاز به بارن نباشد ولی همش بارون اونجا بباره.و درنتیجه محصولات کشاورزان تلف بشه.جایی هم که کشاورز منتظر نزول باران هست تا محصولات دیمی اش سیراب شوند ولی بارون یا نیاد یا کافی نباشه در نتیجه محصولات این کشاورز هم در اثر کمی بارون از بین بره.خب اینجا خدا چیکار داره با کشاورزان این طوری رفتار کنه؟ ما که میگم در نهایتش خدا از سلسله علل طبیعی استفاده میکنه و خودش ابا داره که از واسطه استفاده نکنه با این وجود خدا جوری در باریدن بارون رفتار میکنه که انگار نه انگار در بارش بارون دخالت داره.و بارش به نظر کاملا در دست علل کور و فاقد شعور طبیعی هست.

به هر حال بنده واقعا درک نمیکنم چگونه خدا ناظره همه علت هاست ولی علل خودشون بنا بر حساب و کتاب طبیعی عمل می کنن انگار خدا علل طبیعت را به حال خودش رها کرده باشه؟


سلام
علل طبیعی همان خواست و اراده الهی در عالم ماده است . فقط یک دو انگاری می تونه اونا رو از هم جدا کنه بلکه در یک نگاه عالیتر این علل و نظام مادی عین تجلی حق تعالی است. و البته اگر به این علل با یکسری تفسیر مادی هم نگاه کنیم مثل بارش بیشتر باران در منطقه شمال کاملا منطقی به نظر میرسه. تنها چیزی که هست خداوند متعال منحصر در این قوانین نیست چون خودش اراده فرموده این قوانین را لذا می تونه هرجا بخواد خلاف قاعده عمل کنه اما در خلاف قاعده عمل کردنش هم باز از اسباب عادی استفاده می کند.
و اما گنگ بودن رفتار طبیعت از عدم شناخت ماست. یک روزی انسانها درباره علت خیلی از وقایع اطلاعی نداشتند اما الان دارند و منطقی بودن و حکیمانه بودن را میتوانند به طبیعت نسبت دهند. این طبیعت در همه رفتارهای خود حکیمانه عمل می کند. و این عین حکمت الهی است که در این مقام ظاهر شده است. لذا هرکس از نظم و حکمت و منطق پدیده های مادی در طبیعت حرف بزند در حقیقت دارد از نظم الهی و حکمت و منطق الهی در این شان حرف می زند. در پایان باید به این موضوع هم توجه داشت که انسانها اغلب بر اساس فرهنگ انسانی خود و تا حد زیادی خودمحورانه درباره امور فکر و قضاوت می کنند در حالیکه در جهان همه چیز برای همه چیز است نه همه چیز برای انسان تنها. این در باز شدن افق نگاههای ما موثر خواهد بود.
یا علیم[/]

به نام خدا

با سلام ،
همونطور که میدونیم ، فعالیت های ما اثر وضعی دارن بر محیطمون .
نمیتونیم از طبیعت انتظار نظم داشته باشیم ، چرا ؟!
چون انسان در اون دست برده .. با افزایش زباله ها .. افزایش ساخت و ساز ها .. افزایش آلودگی هوا .. و خیلی کارهای دیگه که باعث ضربه به طبیعت شده و به سیستمش آسیب رسونده .
هر عملی ، عکس العملی داره .
وقتی انبوه درختان جنگلی رو قطع میکنند طبیعیه که سیل بیاد .
طبیعیه که با کاهش درختان و افزایش وسیله نقلیه هوا آلوده تر بشه و تبعا تاثیر بذاره رو اتمسفر کل زمین و لایه ی اوزون و الی غیر .
علت بی نظمی هارو در فعالیت های انسان ها جستجو کنید و گردن خدا نندازید .
اتفاقا این هم به نوعی قانونمندی نظام خلقت رو میرسونه که طراحی ش برمیگرده به خداوند که هر معلولی علتی داره .

[=Arial Black]

بسم الله الرحمن الرحیم

[=Arial Black]


سوال:
اگر همه چیز به اراده خداوند محقق می شود، چرا همه پدیده ها بطور طبیعی رخ می دهند؟

پاسخ:
بر مبناي توحيد افعالي رابطه علل طبيعي و خداوند، يك رابطه طولي(1) است. به عبارتي اساساً هيچ كاري در عالم بدون اذن و مشيت و ارادة خداوند صورت نمي‌گيرد؛ زيرا هيچ موجودي در هيچ كاري، از خداوند، مستقل و بي‎نياز نيست. غناي ذاتي خداوند و فقر موجودات و ربط آنها به خدا، مستلزم اينست كه هيچ علت مستقلي غير از خداوند متعال در عالم هستي وجود نداشته باشد. بنابراين علل بطور مستقل و بي نياز از خداوند عمل نمي كنند.

از طرفي تحقق عوامل طبيعي به مسائل مختلفي وابسته است و كوركورانه رخ نمي دهند. يكي از مهمترين عواملي كه در نزول رحمت و عذاب الهي موثر است، عملكرد انسان است كه به آن در قرآن و روايات اشاره شده است: وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ؛ و اگر اهل شهرها ايمان مى ‏آوردند و تقوا پيشه مى‏ كردند، يقينا [درهاى‏] بركاتى از آسمان و زمين بر آنان مى‏ گشوديم، ولى [آيات ما را] تكذيب كردند، پس آنان را به سبب آن چه كسب مى‏ كردند، فرو گرفتيم‏.(2)

يا در جاي ديگر مي فرمايد: وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجيلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَ كَثيرٌ مِنْهُمْ ساءَ ما يَعْمَلُونَ؛ و اگر آنان به تورات و انجيل و آن‏چه از سوى پروردگارشان بر آن‏ها نازل شده است، عمل مى‏ كردند، حتما از بالاى سرشان [از بركات آسمانى‏] و از زير پاهايشان [از بركات زمينى‏] برخوردار مى‏ شدند. بعضى از ايشان مردمى ميانه‏ رو اند و بسيارى از آنان آن‏چه انجام مى‏ دهند بد است‏.(3)

البته اين لزوما به معناي خوب بودن مردم مناطق خوش آب و هوا نيست، چرا كه گاهي نعمت به دليل استدراج(4) است.
همچنین لازمه تاثیر اراده الهی در علل، عدم نظم آنها نیست، بلکه اراده الهی به منظم بودن و تحت قوانین کلی عالم بودن آنها تعلق گرفته است. بعلاوه همين اختلاف در طبیعت، سبب رشد انسانها و امتحان آنهاست. آنجا كه مي فرمايد: وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ؛ و البتّه شما را به چيزى از نظير ترس و گرسنگى و نقصى در مال‏ها و جان‏ها و محصولات مى‏ آزماييم و صابران را مژده بده.‏(5)

از سوی دیگر، همين كه در برخي موارد با عمل انسان، تغييراتي در شرايط جوي پديد مي ايد، دليل بر نظارت دقيق حضرت حق است. از باب مثال مواردي كه مردم نماز باران مي خوانند و بلافاصله باران مي بارد، دليل بر شنيدن درخواست مردم توسط خداوند و تاثير دعاي آنهاست.

بنابراين علل طبيعي بطور كور عمل نكرده و تابع دلايل مشخصي هستند كه البته ممكن است اين عوامل براي ما روشن نباشد و همچنين علل طبيعي از آنجايي كه ربط محض به خداوند متعال دارند و بدون علت العلل اصلا تحقق نخواهند داشت، تحت تدبير او بوده و از اراده الهي تخلف نمي كنند.


[/HR][=Arial Black]1. گاهي استناد به دو عامل، در طول يكديگر است؛ يعني دو عامل در دو سطح مختلف تأثير مي‎كنند؛ نه به‌صورت مجموعه‎اي‌ كه در‌كنار‌هم قرار بگيرند يا يكي جانشين ديگري شود؛ بلكه يكي بر ديگري اثر مي‎گذارد و آن دومي، واسطه مي‌شود تا اثر عامل اول را به‌شكلي خاص به معلول منتقل كند.
2. سوره اعراف، آيه 96.
3. سوره مائده، آيه 66.
4. مراد از استدراج این است که خداوند گناهکاران و نافرمانان جسور و بى‌شرم را سریع گرفتار عقوبت نمى‌کند؛ بلکه درهاى نعمت خود را بر آنها مى‌گشاید. فراوانى نعمت یا آنها را از خواب غفلت بیدار مى‌کند که این همان «هدایت الهی» است و یا بر غرور آنها مى‌ افزاید و عقوبت را سخت‌تر مى سازد که این، استدراج است.
5. سوره بقره، ايه 155.

موضوع قفل شده است