من چم شده؟!

تب‌های اولیه

17 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
من چم شده؟!

سلام ،
بازم ممنون که دارید اینارو میخونید . به بزرگی خودتون غلط های تایپی. و ببخشید چون خیلی سریع تایپ میکنم .
یه چند باری اینجا سوال پرسیدم و خب شکر خدا جوابای خوبی گرفتم .
راستش آدمای اینجا خیلی مهربونن مخصوصا کارشناسا. خیلی خوب و صمیمانه بدون چشم داشتی جواب میدن . منم که هر وقت کم میارم میام اینجا.
راستش خیلی سریع به جواب احتیاج دارم . لطفاااا.
راستش شاید یه سری حرفام تکراریه . ولی واقعا کم آوردم ، شرایط مراجعه به روانشناسو هم ندارم . نمیدونم چمه.

من تقریبا 16 ساله هستم ،یک سالیه که از لحاظ روانی به هم ریختم. یه زمانی مشکلات بلوغ مثل وابستگی و اینا برام پیش اومد ، فک میکردم خیلی مشکلات بزرگی اند.الان بهشون میخندم ، خلاصه اونا رفع شدن تا اینکه امسال یعنی سال 95 شروع شد ، سال بدبختی من . من همیشه توی آخرای مدرسه و توی خونه خسته و خواب آلود میشدم اکثرا . اولش فکر کردم مشکل دارم رفتم دکتر کلی ازمایش نوشت و اخرش معلوم شد هیچیم نیست‌من تصمیم گرفتم به درس خوندن . شروع میکردم کلی اهدافمو مینوشتم و چند روزی میخوندم ولی بعدش ول میکردم یا یجورایی کم می آوردم ،یعنی اولش با خودم قرار میذاشتم که خوب بخونم ولی چند روز بعد کم می اوردم . وقتی فشارای جنسی بهم فشار می اورد میرفتم سمت خودارضایی ، البته ببخشید اینجوری میگم.هر موقع خود ارضایی میکردم فک میکردم همه چیز تموم شده و میرفتم همه اهدافی که نوشته بودم پاره میکردم و از نو مینوشتم ، طوری شده بود که مثلا وقتی قرار میذاشتم درس بخونم و خودارضایی نکنم به محض اینکه فکرای جنسی میومد سراغم فکر میکردم همه چیز تموم شده و میرفتم سراغ خودارضایی و درس خوندنم ول میکردم . گذشت و گذشت تا اینکه بدتر شد . من همه چیزو توی پرس خوندن دیدم . با کوچکترین کار غیر درسی فکر میکردم دارم وقت تلف میکنم و حتی دیگه نمیتونستم تلوزیون هم ببینم . کم کم بدتر شد . هی خودمو سرزنش که تو هی وقت تلف میکنی ، تو کندی سرعتت از بقسه دوستات تو درس خوندن و تست زدن کمه تو آی کیوت پایینه . کلی برنامه سنگین میریختم واسه درس خوندن وای به روز سوم نمیکشید میرفتم سراغ خودارضایی و کم میاوردم و درس رو ول میکردم ، کلی برنامه کلی هدف . وقتی هم خودارضایی میکردم کل روزم میسوخت یعنی نه درس میخوندم نه چیزی ط کل کار های من اینطوری بود یعنی شما مثلا فک کن من با خودم عهد میبندم که خوش اخلاق باشم و مثلا خودارضایی نکنم اگه کوچکترین بداخلاقی بکنم همهدچیزو تموم شده میدونم و میرم سراغ خودارضایی چون عهدمو شکستم ، رفت و رفت تا اینکه بدتر هم شد ، از خدا دور شدم طوزی که حس اعتقادی توی من نیست.نمازامو گاهی خوندم گاهی نه حتی افسرده هم شدم و این در وضعیتی بود که خیلی تلاش کردم از این وضعیت در بیام .همش نگران آینده بودم همش نگران درس خوندن وقتی درس نمیخوندم هم همش فکرم پیش درس خوندن بود و فکر میکردم وقت تلف میکنم همش مشغله ذهنی دریغ از لذت از زندگی . از طرفی هم گاهی به خودم میگفتم اخه چرا این درسای الکلی و بی ربط به شغل مورد علاقمو میخونم در حالی که خیلیا با ترک تحصیل و رفتن سراغ علایقشون موفق شدن . من که توی این جامعه نمیتونم تحصیلو ول کنم و از طرفی هم با زور و بدون علاقه درس میخونم . حتی گاهی فکر میکنم با درس خوندن دارم عمرمو هدر میدم چون درسا بقدری سنگینه که نمیرسم به تفریحا و کارای دیگه.این همه ماجرا نبود ‌. من دیگه هیچ اراده و انگیزه ای ندارم . فکر میکنم دنیا برام تموم شده و باور کنید من هر دو سه روز یک بار توبه میشکنم و برمیگردم دوباره همه نوشته هامو یعنی هدفا مینویسم و میزنم به دیوار و فکر میکنم اگه دوباره ننویسم یه چیزی کمه و اینجوری وقت تلف میکنم . این یه نوهی کمالگراییه حالا که فکر میکنم میبینم این بیماری از بچگی با من بوده و خبر نداشتم خیلی کار کردم ولی نشد درمانش کنم ، یه زمانی وسواس طهارت بود یه زمانی مرتب یودن بود حالا هم اینجوری ، من وقتی قسمتی از دفترمو بد خط مینویسم همش فکر میکنم دیگه کل دفترم خراب شد و هی فکرمو اون قسمتش مشغول میکنه و هی دلشوره میگیرم . من نمیدونم چمه سر درگمم . از طرفی کمالگرایی، از طرفی خستگی در حالی که مشکلی ندارم و بعضیا مسگن مربوط به شرایط سنیته ، از طزفی نگرانی همیشگی و ناشکر بودن از طرفی افسردگس از طرفی فشار درس ها .از طزفی خودارضایی و...
من از افکارم یه زندام برای خودم درست کردم ، زیادی قانون مند شدم و خودمو اذیت میکنم و تصلا لذت نمیبرم حتی نمیدونم چیکار باید بکنم اصلا همه چیز برام مبهمه تازگیا حتی به وجود خودمم شک میکنم میگم من چرا افریده شدم . در یک کلام فقط میتونم بگم بدجوری سر در گمم.
حنی به خودکشی هم فکر کردم...
ببخشید شاید سوالاتم بی ربط به همن ببخشید که سرتون به درد اومد
ولی من چیکار کنم که از خودارضایی ، از کمالگرایی ، از سرزنش خودم ، از نگرانی همیشگی و همه اینا خلاص بشم ، چیکار کنم دوباره به خدا نزدیک بشم ، چجوری ارادمو دوباره تقویت کنم و دوباره خوب تلاش کنم برای اهدافم ، چطوری باشم که زندگیم دوباره پر از خوشی بشه چطوری از درس خوندن و کارام لذت ببرم ؟ چظوری آدم بشم و از دست این افکار محدود کنندم خلاص بشم ؟
من حتی توی روابط اجتماعی مثلا وقتی تو نظر خودم شروع میکنم و همهداون کاغدای چرتموذمینویسم و دوباره شروع میکنم باید خوب باشم و همه بهم احترام بذارن ، اگه یه جایی کسی بهم حرفی زد یا مثلا خودم بد حرف زدم یا ناخواسته حرف بدی زدم یا اصلا مثلا بعد از شروع یک روز درس نخوندم همه چیزو ول مسکنم و دیگه اخلاقم گند میشه ، درس نمیخونم ، خودارضایی میکنم و...

ببخشید طولانی شد. من چمه آخه ؟ یعنی بحران دوران بلوغه؟ چطور شده اینطوری شدم من

برچسب: 

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد راهنما

MrMahdi0831;911023 نوشت:
ولی من چیکار کنم که از خودارضایی ، از کمالگرایی ، از سرزنش خودم ، از نگرانی همیشگی و همه اینا خلاص بشم ، چیکار کنم دوباره به خدا نزدیک بشم ، چجوری ارادمو دوباره تقویت کنم و دوباره خوب تلاش کنم برای اهدافم ، چطوری باشم که زندگیم دوباره پر از خوشی بشه چطوری از درس خوندن و کارام لذت ببرم ؟ چظوری آدم بشم و از دست این افکار محدود کنندم خلاص بشم ؟
من حتی توی روابط اجتماعی مثلا وقتی تو نظر خودم شروع میکنم و همهداون کاغدای چرتموذمینویسم و دوباره شروع میکنم باید خوب باشم و همه بهم احترام بذارن ، اگه یه جایی کسی بهم حرفی زد یا مثلا خودم بد حرف زدم یا ناخواسته حرف بدی زدم یا اصلا مثلا بعد از شروع یک روز درس نخوندم همه چیزو ول مسکنم و دیگه اخلاقم گند میشه ، درس نمیخونم ، خودارضایی میکنم و...

ببخشید طولانی شد. من چمه آخه ؟ یعنی بحران دوران بلوغه؟ چطور شده اینطوری شدم من

با عرض سلام و ادب خدمت شما برادر عزیزم و همه اسک دینی های بزرگوار

مسائل مختلفی را مطرح نمودید که البته هر مورد تاپیک جداگانه ای را می طلبد ولی بنده سعی میکنم با توجه به رعایت اختصار و پاسخگویی کامل نکاتی را خدممتون عرض نمایم و در برخی مواقع هم به تاپیکهای مفید و مناسب ارجاع دهم
برادر عزیز همانطور که خودت هم درست فهمید مهمترین مسائلی که با آنها مواجه هستید بلوغ و بحران آن و کمالگرایی ،غریزه جنسی می باشد که بنده سعی می کنم به تدریج پاسخ همه سوالات شما را بدهم :

اما راهکارهای کنترل غریزه جنسی:
دوست و برادر عزیز غریزه جنسی در انسان همچون زودپز می باشد اگر شعله گاز را زیاد کنیم و منافذ روی در را با خمیر یا گچی بگیریم چه اتفاقی رخ می دهد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
قطعا می گویید که می ترکد آری درست است حال دقت نمایید اگر ما به طرق مختلف شهوت خود را تحریک نمایید و وسیله رضاء حلال هم نباشد می ترکیم یعنی به گناه دچار می شویم
حتی :::: اگر هم وسیله ارضاء حلال هم باشد باز هم تحریک سبب گناه می شود نظیر آنچه امروزه متاسفانه تعداد کمی از مردان و زنان متاهل انجام می دهند.
پس مهمترین راهکارها جلوگیری از تحریک غریزه جنسی می باشد برای این کار :


  1. کنترل نگاه : نگاه نکردن به عکس فیلم و صحنه خارجی و...که سبب تحریک می شود.
  2. کنترل فکر : چرا که فکر و خیال پردازی در انجام این گناه بسیار موثر است.
  3. کنترل گوش : از موسیقی های حرام و جوکها و هر آنچه سبب تحریک می شود
  4. کنترل غذا : نخوردن و یا کم خوردن غذاهایی که طبیعت آنها گرم می باشد مثل چربیها شیرینی ها تندیها و مغزیات غذاهای فست فودی و...
  5. نپوشیدن لباسهای تنگ چسبان پلاستیکی و...
  6. نخواندن مطالب محرک (رمان ها و جوکها و هر آنچه که سبب تحریک می شود)
  7. پرهیز از تنهایی و تنها خوابیدن
  8. پرهیز از مکانهایی که احتمال می دهید تحریک شوید و یا آنجا خودارضایی نمایید

کارهایی باید انجام شوند :

  1. ورزش را حتما انجام دهید
  2. روزه و یا کم کردن غذا
  3. توجه به معنویت و درخواست کمک از خداوند متعال : (نماز شب و نماز اول وقت ،اذکار صلوات استغفار و لاحول و لاقوه الا بالله ،دعا و توسل به اهل بیت علیهم السلام و مناجات با خداوند متعال)
  4. خوردن غذاهایی که طبیعت سردی دارند.

راهکارهای مهمتر رنگ قرمز می باشند
تاپیک های مرتبط :

http://www.askdin.com/showthread.php?t=26359
http://www.askdin.com/showthread.php?t=17372&page=2

برای مقابله با کمال گرایی به تاپیک زیر مراجعه نمایید
[h=1] میخوام به خدا نزدیک شم و لذت ببرم[/h] ادامه دارد...
در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یاعلی

[=arial]فکر و خیال سبب بسیاری از مشکلات و گرفتاریها ،ضعیف شدن روحیه،وسواس فکری، افسردگی و ...می شوند و لذا مدیریت آن بسیار کمک کننده می باشد
مهارتهای کنترل فکر:
الف: از فکر کردن ارادی به موضوع آزار دهنده (طرف مقابل و هر آنچه مرتبط با او می باشد) به شدت پرهیز نمایید.
ب . اگر خود بخود به ذهن شما آمدند سعی کنید از ذهن خود بیرون ببرید و اگر نتوانستید از راهکارهای زیر استفاده نمایید:
-اهمیت ندادن و بی خیال بودن
۱ . پر کردن اوقات روزانه
۲ . در نظر گرفتن افکار و رفتارهای جایگزین مناسب
۳ . نوشتن افکار
۴ . نوشتن افکار و پاره کردن کاغذ
۵ . بستن کش به دست و کشیدن آن
۶ . حواله دادن افکار به زمان خاصی در روز یا هفته (اگر زیاد به ذهن شما می آید روزانه یک ربع تا نیم ساعت و اگر کمتر زمان کمتری را روزانه یا یک روز درمیان و ...به این فکر اختصاص دهید و هر موقع این فکر به ذهن شما آمد به آن زمانی که معین کرده اید حواله دهید )
۷ . توجه به معنویت را فراموش ننمایید( نماز اول وقت توسل به اهل بیت مناجات و طلب از خداوند اذکار صلوات استغفار لاحول و لا قوه الا بالله و خواندن سورهای معوذتین )
در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی

راهکارهای شادابی بخش به زندگی و سلامت روانی:

  1. برادر عزیزم ابتدا باید آرامش خود را حفظ کنید تا بتوانید با حفظ آرامش و منطق و فکر راهکارها را بهتر انجام داده و موفقیت را برای خودتون کسب نمایید.
  2. از راهکارهای کنترل فکر برای خروج افکار مزاحم و ناراحت کننده استفاده نمایید(بعضی از مواقع ما به مشکلی فکر می کنیم تا راهکار مناسب آن را پیدا کنیم این خوب است اما گاهی اوقات ما فکر می کنیم تا غصه بخوریم و این آمدن افکار و فکر کردن آن کمکی به حل مشکل نمی کند تنها غصه و ناراحتی ما را بیشتر می کند منظور ما ،کنترل این افکار می باشد )
  3. با افراد شاداب و متدین رفت و آمد نمایید و رفت و آمد خود را بیشتر نمایید
  4. از تنهایی و فکر کردن به مشکلات در تنهایی پرهیز نمایید
  5. برای خود اهداف بلند مدت و کوتاه مدت در زندگی در نظر بگیرید و برای رسیدن به آن اهداف تلاش نمایید(آینده خود را روشن نمایید)
  6. راهکارهای تقویت اراده را یاد گرفته و عمل نمایید
  7. ورزش را به هیچ عنوان رها نکنید و همیشه انجام دهید
  8. به هیچ عنوان خود را با دیگران مقایسه نکنید(خودتون را با خودتون مقایسه نمایید)
  9. از سرزنش خود بپرهیزید
  10. با خود بگویید اگر همین نعمتهایی را که دارم را هم نداشتم چکار می کردم
  11. به نیمه پر لیوان نگاه کنید نه خالی و نعمتهایی را که دارید را یادداشت کنید
  12. ویژگیهای مثبت و منفی و نقاط قوت و ضعف خود را یادداشت نمایید
  13. موفقیتهای خود را یادداشت نمایید
  14. راهکارهای مقابله با کمال گرایی را یاد گرفته و به آنها عمل نمایید.
  15. توجه به معنویت نظیر (نماز اول وقت و نماز شب ،اذکار صلوات و استغفار و لاحول و لا قوه الا بالله،دعا و توسل به اهل بیت ، مناجات با خداوند خواندن دعای کمیل و...)
  16. با توجه به نعمتهایی که خداوند به ما داده است و حتی آن نعمتهایی که نداده است و در ندادن آنها هم حتما نعمت بزرگتری بوده است رابطه خود را با خداوند خوب نمایید.
  17. برادر عزیز بسیار از مسائل قابل حل هستند و برخی هم حل آنها نیاز به استفاده از تدابیری و گذشت زمان می باشد و برخی دیگر قابل حل نیستند برای هریک باید به گونه ای مناسب عمل نماییم.
  18. در مورد فلسفه وجود مسائل و مشکلات در زندگی و برکات آنها تفکر نمایید.
  19. افراد متدین و موفق مثل علما و شهدا را برای خود الگو قرار دهید
  20. خطاهای شناختی را یاد گرفته و سعی نمایید از آنها خلاصی یابید
  21. صمیمی تر نمودن رابطه خود با خانواده
  22. دقت در انتخاب دوستان متدین و شاداب و موفق
  23. پرهیز از برخوردها و رفتارهای احساسی
  24. هنگام گرفتن تصمیمات مهم و یا رفتارهای تاثیر گذار مشورت با افراد متعهد و متخصص را حتما انجام دهید


  • این تکنیکها قرص ندارند تا با مصرف بتوانیم موفق شویم و قرص کار خود را انجام دهد و ما هم کار خود را بلکه حتما نیاز به تمرین و رعایت و عمل دارد.

در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی

سلام ...
امیدوارم که خوب و خوش و سلامت باشین ...

مطالبتون خیلی خیلی جالب بودند ... میتونم هم بهتون تبریک بگم و هم بهتون تسلیت بگم .

* تبریک از اینجهت که شما به طرز دیدی رسیدید که میخواهید پروسه های زندگیتون رو مدیریت کنین ... مثلا میخواهید رشد و پیشترفت کنین و کمالگرا هستید و برعکس هم که عنوان میکنند کمالگرایی نوعی وسواس هست ... من اعتقادم این هست که کمالگرایی اتفاقا چیز بسیار خوبی هست .

* بهتون تسلیت میگم . اگر ندونین که با این مغزتون چی کار بکنین ... مشگلات زیادی در درون زندگیتون بوجود میاد .

میخوام برات بگم که چگونه شخصی هستی ...
1. مکانیابی جغرافیایی ات باید خیلی خیلی پائین باشه .
2. مغز تجزیه و تحلیل کننده بسیار بسیار خوبی داری
3. حفظیاتت تقریبا خیلی خیلی بد هست و مطالبی رو که یاد میگیری رو فراموش میکنی

و ...

خوب ...
اتفاقی که داره برای مغز شما میوفته این هستش که میخواد الگو سازی کنه و مغزتون یاد گرفته که بخواد نظم هر چیزی رو پیدا کنه و بخواد بر اساس الگو پیش بره ...

مثلا میخواهید بهترین راه مطالعه رو یاد بگیرین
مثلا میخواهید که بهترین راه حفظ کردن رو یاد بگیرید
مثلا میخواهید بهترین راه تند خوانی رو یاد بگیرین
و ...

و در درون الگو سازی برای موفقیت به مشگل برخورد میکنین ... چون نمیتونین الگویی خوب و درست برای موفقیت پیدا کنین ... این مساله رو نه تنها شما انسانهای بسیار زیادی باهاش برخورد کرده اند ... مساله ای کلاسیک هست و راه حل های کلاسیکی هم براش وجود داره ...

علم مدیریت پر از علوم و الزاماتی هست برای کنترل همین چیزها ...

پس میتونم بگم :

1. مغز شما داره درست کار میکنه و چیزیش نیست ... میخواد نظم بین امور رو یاد بگیره تا بتونه هز چیزی رو از مسیرش وارد بشه ... دنبال موفقیت و کمال هست .

2. راه رو بلد نیست ...

مسیری که شما رفتین رو خیلی ها رفتن و دارن میرن و چون راه رو نمیدونند ... به مرور زمان مسیر رو گم میکنند ... مثلا یه مدت درس میخونند ؛ یه مدت کار میکنند ؛ یه مدت نماز خون و عارف میشن ؛ یه مدت ....

الان سن شما برای اینکه بخواین نگاه مدیریتی به مسائل داشته باشین ... کم هست ... ولی مغزتون شروع کرده به انجام دادن نگاه مدیرینی ...

خودارضایی تقریبا مشگل همه هست ... خود اراضائی باعث میشه از لحاظ روانی مغزت از اول بخواد خودش رو راه اندازی کنه ... بنابراین الان اولویتهای زندگیت یه چیزهایی هست ... وقتی خودارضایی میکنی ... چون مغزت Restart میشه و به قولی مقدار دهی اولیه میشه ... مغزت به نوعی دیگر بالا میاد و اولویتهای زندگیت یه چیزهایی دیگر میشه ... بنابراین یه باره دیگه برنامه ریزی میکنی ...

سعی میکنم در درون پستهای بعدیم چند تا راهکار برات بنویسم .

MrMahdi0831;911023 نوشت:
سلام

سلام دوست عزیز .
بزرگوار ، حالاتی که بیان کردید منو یاد خودم در دوران نوجوانی انداخت . اختلال دوقطبی به گوشتان خورده ؟

به نظرم بهتر است به یک روان پزشک مراجعه کنید و حالاتتان را بیان کنید، اگر دوقطبی بودید با خوردن چند قرص این افکار خودکشی و افسردگی و البته شادی بیش از حدتان که شما بعد از هربار نوشتن برنامه تجربه میکنید، از بین می رود .
البته متوجه باشید که این قرص ها فقط این کار _ یعنی کنترل احساسات _ را میکنند و شما را به فردی درس خوان و با پشتکار زیاد تبدیل نمیکنند و برای رسیدن به اهدافتان شما باید مهارت های زندگی ، کاری و ... را بلد باشید و مانند بقیه سخت تلاش کنید.

صحبت های مارینر هم با توجه به ویژگی های شخصیتی و دوقطبی بودنم برای من مفید و قابل استفاده است، شما هم دقت کنید شاید به درد شما هم بخورد . مشتاق ادامه صحبت های مارینر هستم ...

سلام دوست عزیز.
داداش گلم. همه این مشکلاتو دارن حتی بدتر. ولی وقتی سنِت بالاتر از 18 بره یه خورده از سردرگمی در میاری . به نظر من هر کس بتونه تو این سن سیر رشد خودشو هر چند کم کم و تدریجی باشه حفظ کنه برنده است .
من الان 22 سالمه تقریباً . ترم 8 رشته ی برق هستم. از 15 سالگی این مشکلات رو داشتم . ولی الان خیلی چیزا یاد گرفتم که میخوام بهت بگم.
ببین داداش این روح من و تو تنها چیزی که میخواد بی نهایت هست. اصلا ما سقفی نداریم. اینقدر میشه جلو رفت که نگو . اینقدر میشه چیز یاد گرفت که نپرس.
من اینجوری هستم که تقریبا به همه چیز علاقه دارم از رشته ی خودم که عاشقشم بگیر تا رشته های علوم پایه و فلسفه و فیزیک و حتی زبان عربی و انگلیسی . حتی دوست دارم چند تا زبان یاد بگیرم. هم به مدیریت علاقه دارم هم به کوچکترین مسائل فنی.
ولی ببین من هم وقتی اعصابم خورد باشه از همه چیز بیزار میشم. حتی نمیتونم ببینم به چی علاقه دارم. همه چیز این دنیا برام بی ارزش میشه. این حالت خیلی حالت عجیبیه و تا حالا نشنیدم کسی دلیل بروز این حالت رو پیدا کرده باشه.
پس به نظر من بشین با خودت فکر کن ببین چه کاری دوست داری انجام بدی تو این مواقع. یه کاری که دوست داری انجام بده مثلا اگر علاقمند به تاریخ هستی برو تو ویکیپدیا سرچ کن و تاریخو بخون . برو اطلاعاتتو ببر بالا این جوری اعتماد به نفست هم میره بالا.اگرم واقعا بی حوصله ای با خودت کلنجار نرو ، بگیر یه چرت بزن تا مغزت ریست بشه.
ببین یه چیز بهت میگم شاید باورت نشه ولی من هر چیزی که الان بلدم استارتش از دوره ی دبیرستانم بود مثلا من برنامه نویسی و الکترونیک و زبان رو از همون موقع شروع کردم و الان میبینم نمیتونم با کیفیت اون موقع چیز یاد بگیرم. پس سعی کن از الان هر چیز دوست داری یاد بگیری. اگر نمیدونی چی دوست داری اینقدر بگرد تا پیداش کنی. جالبه برنامه نویسی میکروکنترلری که من سال سوم دبیرستان از توی اینترنت یاد گرفتم رو بچه های ترم 6 الان دارن یاد میگیرنb-)
در مورد خودارضایی هم به نظر من اینقدر حقیر و پست فرضش کن که از یادت بره و حتی وقتی تو شرایطش بودی یادت بره انجامش بدی . این مساله رو اینجوری به صورت کوتاه مدت میشه ترکش کرد .منم وقتی یه موضوع جدید توی رشته ام دارم یاد میگیرم و در موردش تحقیق می کنم و مشتاقش میشم کلا مسائل جنسی یادم میره.
ولی به صورت طولانی مدت ترکش سخته چون این یه ماده هست که باید از بدن دفع بشه و اگر نشه آدم میریزه به هم. با ورزش میشه تا حدودی کنترلش کرد . ولی اگر دستورهای جناب راهنما که فرمودند رو انجام دادی و بازم نتونستی ترکش کنی به خودت فشار زیاد نیار. تحت فشار قرار دادن خود به نظر من یکی از بدترین کارهاست که آدم میتونه نسبت به خودش بکنه. خودتو سرزنش کن ولی خودتو پیش خودت تحقیر نکن. حضرت یوسف هم وقتی زلیخا بهش پیشنهاد بد داد نزدیک بود پاش بلغزه و خودش میگه فقط خدا رحم کرد که نجات پیدا کردم.
پس ببین دید منفی رو بذار کنار و خودتو تحت فشاری که میدونی طاقتشو نداری نذار. اگر نمیتونی روزی 8 ساعت بکوب درس بخونی خب روزی 2 ساعت بخون. که از هیچی بهتر باشه و کم کم عادت کنی. اگر میدونی نمیتونی برای 3 ماه خود ارضایی رو ترک کنی خب برای 1 ماه ترکش کن. فقط بیکار ننشین.
خلاقیت خودتو محفوظ نگه دار که روزی به دردت خواهد خورد. برای هر کاری دنبال روش جدید باش و بدون که آینده مال آدمای خلاقه حتی اگر رتبه ی خوب نباشن.
سعی کن یه دانشگاه خوب قبول بشی و اگر هم نشد یه دانشگاه پایین تر برو ولی دنبال ایده باش که به جایی که میخوای انشاالله میرسی.
ببخشید سرتو درد اوردم. خدانگهدار

مارینر;912644 نوشت:
سلام ...
امیدوارم که خوب و خوش و سلامت باشین ...

مطالبتون خیلی خیلی جالب بودند ... میتونم هم بهتون تبریک بگم و هم بهتون تسلیت بگم .

* تبریک از اینجهت که شما به طرز دیدی رسیدید که میخواهید پروسه های زندگیتون رو مدیریت کنین ... مثلا میخواهید رشد و پیشترفت کنین و کمالگرا هستید و برعکس هم که عنوان میکنند کمالگرایی نوعی وسواس هست ... من اعتقادم این هست که کمالگرایی اتفاقا چیز بسیار خوبی هست .

* بهتون تسلیت میگم . اگر ندونین که با این مغزتون چی کار بکنین ... مشگلات زیادی در درون زندگیتون بوجود میاد .

میخوام برات بگم که چگونه شخصی هستی ...
1. مکانیابی جغرافیایی ات باید خیلی خیلی پائین باشه .
2. مغز تجزیه و تحلیل کننده بسیار بسیار خوبی داری
3. حفظیاتت تقریبا خیلی خیلی بد هست و مطالبی رو که یاد میگیری رو فراموش میکنی

و ...

خوب ...
اتفاقی که داره برای مغز شما میوفته این هستش که میخواد الگو سازی کنه و مغزتون یاد گرفته که بخواد نظم هر چیزی رو پیدا کنه و بخواد بر اساس الگو پیش بره ...

مثلا میخواهید بهترین راه مطالعه رو یاد بگیرین
مثلا میخواهید که بهترین راه حفظ کردن رو یاد بگیرید
مثلا میخواهید بهترین راه تند خوانی رو یاد بگیرین
و ...

و در درون الگو سازی برای موفقیت به مشگل برخورد میکنین ... چون نمیتونین الگویی خوب و درست برای موفقیت پیدا کنین ... این مساله رو نه تنها شما انسانهای بسیار زیادی باهاش برخورد کرده اند ... مساله ای کلاسیک هست و راه حل های کلاسیکی هم براش وجود داره ...

علم مدیریت پر از علوم و الزاماتی هست برای کنترل همین چیزها ...

پس میتونم بگم :

1. مغز شما داره درست کار میکنه و چیزیش نیست ... میخواد نظم بین امور رو یاد بگیره تا بتونه هز چیزی رو از مسیرش وارد بشه ... دنبال موفقیت و کمال هست .

2. راه رو بلد نیست ...

مسیری که شما رفتین رو خیلی ها رفتن و دارن میرن و چون راه رو نمیدونند ... به مرور زمان مسیر رو گم میکنند ... مثلا یه مدت درس میخونند ؛ یه مدت کار میکنند ؛ یه مدت نماز خون و عارف میشن ؛ یه مدت ....

الان سن شما برای اینکه بخواین نگاه مدیریتی به مسائل داشته باشین ... کم هست ... ولی مغزتون شروع کرده به انجام دادن نگاه مدیرینی ...

خودارضایی تقریبا مشگل همه هست ... خود اراضائی باعث میشه از لحاظ روانی مغزت از اول بخواد خودش رو راه اندازی کنه ... بنابراین الان اولویتهای زندگیت یه چیزهایی هست ... وقتی خودارضایی میکنی ... چون مغزت Restart میشه و به قولی مقدار دهی اولیه میشه ... مغزت به نوعی دیگر بالا میاد و اولویتهای زندگیت یه چیزهایی دیگر میشه ... بنابراین یه باره دیگه برنامه ریزی میکنی ...

سعی میکنم در درون پستهای بعدیم چند تا راهکار برات بنویسم .

درود بر دوست عزیزم ، ممنون بابت پاسختون ، منتظر راهکارهاتون هستم
بله من در خانواده ای با وضع مالی متوسط به بالا هستم و وضع مالیمون خدارو شکر خوبه ولی در شهری بزرگ شدم که خیلی محدود و کوچیک هست و خب پر از تعصبات و ... هست که اصلا دیگه این امکانات کمش برام غیر قابل تحمل هست ، بله مغز بسیار بسیار تحلیل گر دارم بطوری که به چیز هایی توجه میکنم که بقیه خیلی از این تجزیه و تحلیل متعجب میشن ، حفظیاتمم خوب نیست ولی بد هم نیست ، من از بچگی با شرایطی بزرگ شدم که زیاد همبازی نداشتم و بجورایی میتونم بگم تا الان حسرت خیلی چیزا مونده تو دلم و یه جور عقده شدن برام ، منتظرتون هستم

مجاهد تنها;912685 نوشت:
سلام دوست عزیز.
داداش گلم. همه این مشکلاتو دارن حتی بدتر. ولی وقتی سنِت بالاتر از 18 بره یه خورده از سردرگمی در میاری . به نظر من هر کس بتونه تو این سن سیر رشد خودشو هر چند کم کم و تدریجی باشه حفظ کنه برنده است .
من الان 22 سالمه تقریباً . ترم 8 رشته ی برق هستم. از 15 سالگی این مشکلات رو داشتم . ولی الان خیلی چیزا یاد گرفتم که میخوام بهت بگم.
ببین داداش این روح من و تو تنها چیزی که میخواد بی نهایت هست. اصلا ما سقفی نداریم. اینقدر میشه جلو رفت که نگو . اینقدر میشه چیز یاد گرفت که نپرس.
من اینجوری هستم که تقریبا به همه چیز علاقه دارم از رشته ی خودم که عاشقشم بگیر تا رشته های علوم پایه و فلسفه و فیزیک و حتی زبان عربی و انگلیسی . حتی دوست دارم چند تا زبان یاد بگیرم. هم به مدیریت علاقه دارم هم به کوچکترین مسائل فنی.
ولی ببین من هم وقتی اعصابم خورد باشه از همه چیز بیزار میشم. حتی نمیتونم ببینم به چی علاقه دارم. همه چیز این دنیا برام بی ارزش میشه. این حالت خیلی حالت عجیبیه و تا حالا نشنیدم کسی دلیل بروز این حالت رو پیدا کرده باشه.
پس به نظر من بشین با خودت فکر کن ببین چه کاری دوست داری انجام بدی تو این مواقع. یه کاری که دوست داری انجام بده مثلا اگر علاقمند به تاریخ هستی برو تو ویکیپدیا سرچ کن و تاریخو بخون . برو اطلاعاتتو ببر بالا این جوری اعتماد به نفست هم میره بالا.اگرم واقعا بی حوصله ای با خودت کلنجار نرو ، بگیر یه چرت بزن تا مغزت ریست بشه.
ببین یه چیز بهت میگم شاید باورت نشه ولی من هر چیزی که الان بلدم استارتش از دوره ی دبیرستانم بود مثلا من برنامه نویسی و الکترونیک و زبان رو از همون موقع شروع کردم و الان میبینم نمیتونم با کیفیت اون موقع چیز یاد بگیرم. پس سعی کن از الان هر چیز دوست داری یاد بگیری. اگر نمیدونی چی دوست داری اینقدر بگرد تا پیداش کنی. جالبه برنامه نویسی میکروکنترلری که من سال سوم دبیرستان از توی اینترنت یاد گرفتم رو بچه های ترم 6 الان دارن یاد میگیرنb-)
در مورد خودارضایی هم به نظر من اینقدر حقیر و پست فرضش کن که از یادت بره و حتی وقتی تو شرایطش بودی یادت بره انجامش بدی . این مساله رو اینجوری به صورت کوتاه مدت میشه ترکش کرد .منم وقتی یه موضوع جدید توی رشته ام دارم یاد میگیرم و در موردش تحقیق می کنم و مشتاقش میشم کلا مسائل جنسی یادم میره.
ولی به صورت طولانی مدت ترکش سخته چون این یه ماده هست که باید از بدن دفع بشه و اگر نشه آدم میریزه به هم. با ورزش میشه تا حدودی کنترلش کرد . ولی اگر دستورهای جناب راهنما که فرمودند رو انجام دادی و بازم نتونستی ترکش کنی به خودت فشار زیاد نیار. تحت فشار قرار دادن خود به نظر من یکی از بدترین کارهاست که آدم میتونه نسبت به خودش بکنه. خودتو سرزنش کن ولی خودتو پیش خودت تحقیر نکن. حضرت یوسف هم وقتی زلیخا بهش پیشنهاد بد داد نزدیک بود پاش بلغزه و خودش میگه فقط خدا رحم کرد که نجات پیدا کردم.
پس ببین دید منفی رو بذار کنار و خودتو تحت فشاری که میدونی طاقتشو نداری نذار. اگر نمیتونی روزی 8 ساعت بکوب درس بخونی خب روزی 2 ساعت بخون. که از هیچی بهتر باشه و کم کم عادت کنی. اگر میدونی نمیتونی برای 3 ماه خود ارضایی رو ترک کنی خب برای 1 ماه ترکش کن. فقط بیکار ننشین.
خلاقیت خودتو محفوظ نگه دار که روزی به دردت خواهد خورد. برای هر کاری دنبال روش جدید باش و بدون که آینده مال آدمای خلاقه حتی اگر رتبه ی خوب نباشن.
سعی کن یه دانشگاه خوب قبول بشی و اگر هم نشد یه دانشگاه پایین تر برو ولی دنبال ایده باش که به جایی که میخوای انشاالله میرسی.
ببخشید سرتو درد اوردم. خدانگهدار

خیلی ممنون دوست عزیز ، من خودمم به مهندسی کامپیوتر علاقه دارم ولی گاهی حس میکنم که دقیق نمیدونم علاقم چیه ، یعنی با خودم میگم شاید علاقم چیز دیگه هست و مندفقط به خودم تلقین کردم که کامپیوتر علاقمه ، میگن به حرف دلت گوش کن ولی دلم هم سر در گمه


قابل توجه کاربرانی که برای راهنمایی پست می گذارند:

با توجه به حضور کارشناس که متخصص در رشته روان شناسی و تشخیص اختلالات می باشند ،

لطفا از هر گونه راهنمایی که جنبه توصیفی و یا تشخیص اختلالات روانی و یا تجویز دارو باشد خودداری کنند

تا پرسشگر عزیز دچار گمراهی و نگرانی نشود.

@};-@};-@};-

با تشکر از اعتماد استارتر محترم به این مرکز توجه داشته باشید:

با توجه به کاربر محور بودن انجمن همه مطالب سایت مورد تائید نمی باشد و نام کاربری کارشناسان سایت با رنگ آبی و سبز مشخص شده است.

لطفا دقت لازم در بهره گیری از مشاوره را داشته باشید.

با تشکر از همکاری و همراهی مفیدتان

ریحــانه الــنبی;912782 نوشت:

قابل توجه کاربرانی که برای راهنمایی پست می گذارند:

با توجه به حضور کارشناس که متخصص در رشته روان شناسی و تشخیص اختلالات می باشند ،

لطفا از هر گونه راهنمایی که جنبه توصیفی و یا تشخیص اختلالات روانی و یا تجویز دارو باشد خودداری کنند

تا پرسشگر عزیز دچار گمراهی و نگرانی نشود.

@};-@};-@};-

با تشکر از اعتماد استارتر محترم به این مرکز توجه داشته باشید:

با توجه به کاربر محور بودن انجمن همه مطالب سایت مورد تائید نمی باشد و نام کاربری کارشناسان سایت با رنگ آبی و سبز مشخص شده است.

لطفا دقت لازم در بهره گیری از مشاوره را داشته باشید.

با تشکر از همکاری و همراهی مفیدتان

سلام، کدوم دوستان متخصص رشته روانشناسی هستند ؟ من نیاز دارم که وضعیت منو بررسی کنند یا خصوصا باهاشون در ارتباط باشم

MrMahdi0831;912819 نوشت:
سلام، کدوم دوستان متخصص رشته روانشناسی هستند ؟

سلام

کارشناسی که سؤال شما به ایشان ارجاع داده شده است تخصص در روان شناسی دارند.

کارشناس بحث: استاد راهنما می توانید بطور خصوصی نیز مشاوره بگیرید.

موفق باشید@};-

MrMahdi0831;911023 نوشت:
مثلا خودارضایی نکنم اگه کوچکترین بداخلاقی بکنم همهدچیزو تموم شده میدونم و میرم سراغ خودارضایی چون عهدمو شکستم ، رفت و رفت تا اینکه بدتر هم شد ، از خدا دور شدم طوزی که حس اعتقادی توی من نیست.نمازامو گاهی خوندم گاهی نه

دوست جوان نادیده ام.
اولا عرض میکنم که تقریبا مطمئنم چیزی شبیه به تمام حرفهایی که شما نوشتی تقریبا قریب به اتفاق کسانی که خوانده اند تجربه کما بیش مشابهی داشته اند. پس خیلی هم فکر نکنید شما مشکلات بسیار خاصی دارید که مختص شماست.
اول اینکه به نظرم میرسد که شما بالاخره انسان معتقدی هستید. و به نظر میرسه از اینکه نمیتوانید به طور کامل در مسیر دینی قدم بردارید ناراحت هستید. مثلا خودارضایی اگر حالت افراط نداشته باشد به طوری که سلامتی جسمی شما را به خطر نیاندازد (که معمولا اینگونه نیست افراط یعنی مثلا هر روز و روزانه چندین بار اقدام به خودارضایی کنید) به گفته اکثر قریب به اتفاق پزشکان هیچ اشکالی ندارد. و معمولا پس از بزرگسالی خودبخود رفع میشود. ولی پرواضح است که طبق گفته های دینی به شدت نکوهش شده و این یکی از دلایلی است که نوجوانانی که در جوامع سنتی و دینی هستند و تحت تاثیر احکام دینی قرار دارند یک فشار بسیار مخرب روانی از این بابت تحمل میکنند.

خوب پس شما کاری بکنید! یک بازه زمانی برای خودتان مشخص کنید و همانگونه که علمای دینی ما در رابطه با دعا و خواستن از خدا گفته اند که حلال مشکلات است بخواهید که این مشکل را حل فرمایند. اکثرا یکی از دلایل عدم استجابت دعا ،‌ عدم خلوص دعا و .... مهم ترین دلایل شمرده میشود . ولی شما که به خودتان شک ندارید. پس اگر خدایی باشد و شدت خواسته و درخواست شما را برای کمک در امر ترک این گناه بخواهد لابد کمکتان میکند. نمیکند؟ در هر دو صورت! مشکل فشار روانی احساس گناه شما رفع خواهد شد!
خلاصه اینکه بعد از این بازه زمانی مطمئن هستم که به نتایج خوبی خواهید رسید!

البته اگر مشکلات شما به جز فشار روانی خودارضایی است که یک احساس گناه وحشتناکی به نوجوانان وارد میکند . حتما و حتما و حتما به یک روانشناس مراجعه کنید حتما کمک خواهد کرد.
ضمنا با احترام به دوستانی که انواع اختلالات روانی را اینجا تشخیص داده اند، لطفا شما به اینها توجه نکنید. کسی که تخصص در زمینه روانشناسی هم داشته باشد با این گفته های محدود شما نمیتواند تشخیص کاملی بدهد چه برسد افراد غیر متخصص. اختلالات روانی همچون بای پولار یا دوطبی بیماری های بسیار سنگینی هستند که به همین سادگی نمیشود به کسی نسبت داد.

سلام عزیزجان
با ی حدیثی از امام صادق ی نسخه بپیچم برات حال کنی:d
مضمونش اینه که سرکه شهوت الزنا رو از بین میبره!خوب بنا به روایات خ.ا هم ی نوع زنای با نفس هستش!پس اگه استفاده کنی شهوت اونم خشک میکنه،تجربه کردم که میگما
ببین انواع اقسام راه ها هستش نمیدونم تنها نمون خودتو بسوزون گرمیجات نخور و تماثیل بکم الی ماشاءلله که دو زار واسه من فایده نداشت
و ی مشت حرف که بار علمی پزشکی نداره نمیدونم کف دستت مو در میاره حافظتو از دست میدی و ... که برخی عزیزان و اکثر سایت ها اعم از حوزوی گفتن، اینو میگم که چون ادم معتقدی هستی به خودت تلقین نکنی با این کار مشکلات واسه تو پیش بیاد چون خودتو تحت تاثیرش قرار میدی و از نظر روانی بهم میریزی
عملا استفاده از سرکه خود ارضایی رو تا 70،80 درصد نابود میکنه و تقریبا میمونه قوای فکری که کنترلش راحته که واسه اون هم میتونی خودت کنترل کنی که خیلییی راحت تر از این شرایط حل میشه یا روزه بگیری که با توجه به اعتقادت اثر بیشتری داره یا رلکسشن و...و بالاخره ذهنتو پر کنی که زیاد دور و بر این مسائل نپیچه
حالا سایتایی مثل سازمان بهداشت جهانی و ... میان میگن که ضرر نداره ولی با توجه به دینی که داری و اعتقاداتت و اینکه زندگی بعد هم برات مهمه پس واسه تو تاثیری داره!و همچنین تو این سن مقتضیات این هستش که به درس فکر کنی میگن اعتیاد نمیاره!واسه من که آورد اگه بری سمتش وابستش شی وقت زیادی از تو میگیره!
من خودم اینو از آیت الله شنیدم که پزشک هم هستش ،آیت الله ضیایی ؛ن مثل حوزیاس که جنبه های منفی رو بگیره از احادیث و بدون راهکار کاربردی رهات کنه ن مثه پزشکا که کلا صورت مسئله رو پاک کنه بگه بد نیست!من اینو قبول دارم صحبتاشو تو یوتیوب میتونی ببینی راه های زیادی امتحان کردم فایده نداشت ولی این چیزی که گفتش هم واسه من هم دوستام جواب داد!و مطمئنم واسه تو هم جواب میده منتظرتم که استفاده کنی نتیجشو بگی
خب اونطوری که ایشون فرمودن هنگام اجابت مزاج مقداری سرکه سیب رو با تجهیزات گلاویز میکنی و بعد از مدتی که خشک شد به زندگی ادامه میدی البته بدون فشار شهوات سرکش:>ترجیحا اگه تونستی مقداری سرکه هم بخوری اگه مشکلات زیادی فشار خون و... نداری بصورت شربت


اینم عکس شیخ ماست طب سنتی اسلامی و پزشکی مدرن وارده کلی
سن پدربزرگ منو داره از منم جوون تره:dخب زیاد حرف بی ربط نزنم این کارو انجام بده با گزارش موفقیت آمیز برگردb-)
بدرود،در پناه حق

در ضمن افسزدگی ها و بیماری ADHD و دوقطبی و این چیزا به احتمال زیاد نیست
چون خودم ی سال از تو بزرگترم اینارو تجربه کردم ی روز کتاب صادق هدایت رو میخوندم از زمین زمان گله مند بودم قصد خودکشی به سرم میزد و پوچی!ی روز هم منبع انرژی بودمو اینا بخاطر تغییرات هورمونی هس که به مرور تعدیل میشه و به حالت SI بر میگردیb-) ساز زندگیت کوک دوران پرفروز ایام بکام در پناه حق

hessam78;913116 نوشت:
در ضمن افسزدگی ها و بیماری ADHD و دوقطبی و این چیزا به احتمال زیاد نیست
چون خودم ی سال از تو بزرگترم اینارو تجربه کردم ی روز کتاب صادق هدایت رو میخوندم از زمین زمان گله مند بودم قصد خودکشی به سرم میزد و پوچی!ی روز هم منبع انرژی بودمو اینا بخاطر تغییرات هورمونی هس که به مرور تعدیل میشه و به حالت SI بر میگردیb-) ساز زندگیت کوک دوران پرفروز ایام بکام در پناه حق

درود دوست عزیزم ، قبول دارم که مشکلاتی که برام به وجود آمده نشأت گرفته از شرایط سنی و مشکلاتی که برام به وجود اومده . ممنون ، متنت برام مفید و جالب بود ، سعی میکنم این دورانو با موفقیت بگذرونم

موضوع قفل شده است