جمع بندی اتفاقات عجیب خانه ی ما

تب‌های اولیه

41 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اتفاقات عجیب خانه ی ما

استاد;910786 نوشت:
این قبیل باورها (سحر و جادو) در اکثر مواقع پایه و اساس علمی و عقلی و دینی ندارند

استاد;910786 نوشت:
از نظر اسلامی وجود سحر و جادو و طلسم گرچه امری پذیرفتنی است، ولی در اکثر موارد با توهم آنها (بدون وجود کوچک ترین سحر و جادو و طلسمی) مواجه هستیم، به این معنا که فرد هر امر غیر عادی را به سحر و جادو و طلسم مرتبط می‌سازد ، در حالی که چیزی در کار نبوده

سلام و عرض ادب
صحبتی را که از جناب
"استاد" نقل قول کرده ام مربوط به تاپیک دیگری است که دیدنش باعث شد به فکر بیفتم پرسشم را جدی مطرح کنم
انشاالله کارشناسی که برایم تعیین خواهد شد ، بتواند کمکی به حل مشکلم کند

فرمایشی که از جناب "استاد" نقل کرده ام کاملاً درست است و اصلاً زندگی دنیوی پر است از فراز و نشیب و این طبیعت زندگی است
لذا صحیح نیست که هر گره ای در زندگی افتاد بگوئیم سِحر است

اما گاهی هم برعکس میشود. یعنی هر چه قسم و آیه بیاوری که احتمالِ سِحر میدهم
یا میگویند خرافاتی هستی یا میگویند خیالاتی دشده ای!
همین مسائل باعث میشود انسان خجالت بکشد و حتی بترسد اتفاقاتی که برایش رخ داده را تعریف کند
از جمله اتفاقاتی که برای من و خانواده ام رخ داده و بیشتر شبیه به قصه و داستان است و هم همیشه ترسیده ام برچسب توهم بخورم

در هر حال اتفاقات عجیب زندگیم را تعریف میکنم ممنون میشوم بنده را راهنمایی بفرمائید. فقط دقت داشته باشید تقریباً تمام اتفاقاتی که تعریف میکنم ، در یک خانه پیش آمده اند. خانه ای که بیشتر مشکلات زندگیمان ، حتی جدایی پدر و مادرم نیز در آن خانه اتفاق افتاد. البته منظورم این نیست که جدایی والدین الزاماً تحت تاثیر عواملی بوده ، شاید هم کوتاهی و سوء مدیریت خودشان بوده ، ولی به هر حال در خانهء مورد نظر اتفاقات بسیاری برای ما پیش آمد که تبعات سنگینی برایمان داشت

مورد اول:
سال ها پیش در همین خانه ای که عرض میکنم ، خواهرم ناگهان از جا میپرید و میگفت کسی در خانه نشسته و او را نگاه میکند. ما هم که چیزی نمی دیدیم باور نمی کردیم. کم کم این موارد زیادتر شد و خواهرم میگفت جدیداً با من حرف هم میزند و میگوید میخواهم تو را با خودم ببرم و مدام وحشت زده میشد و جیغ میکشید. کار به جایی رسید که جلوی چشم ما دست خواهرم را میکشید. البته ما کسی را نمی دیدیم ، فقط عکس العمل های خواهرم را شاهد بودیم. مدت ها با این موضوع درگیر بودیم تا اینکه یکی از پیرمردهای قامیل ، دعایی را بر پوست گرگ نوشت و به بازوی خواهرم بست. بعد از آن این اتفاقات بسیار کم شد و حالا میشود گفت کاملاً رفع شدن است

مورد دوم:
کمی بعد از اتفاقات بالا ، در زمان نوجوانی وقتی برای نماز صبح بیدار میشدم (قبل از اذان بیدار میشدم و وضو میگرفتم تا زمان اذان) ، صدای زمزمه ای را میشنیدم. چیزی شبیه به ناله کردن یا خواندن قرآن بود. از هر اتاقی آن را میشنیدم ، وقتی وارد اتاق میشدم صدا قطع میشد و در اتاق دیگری ادامه پیدا میکرد. این صدا از اذان صبح شروع میشد و با طلوع آفتاب تمام میشد. اما بعد از اینکه ماجرایش را برای خواهر و برادرم تعریف کردم ، از فردایش دیگر آن صدا را نشنیدم

مورد سوم:
یک روز با پدرم می خواستیم جلوی در خانه توی کوچه را موزائیک کاری کنیم. وقتی داشتیم زمین را می کندیم ، من کاغذی را از زیر خاک پیدا کردم که روی آن تصویر چند آدمک کشیده شده بود به علاوهء کلماتی که معنایشان را متوجه نمیشدم. فقط در انتهای آن کلمات چند کلمهء فارسی نوشته شده بود به این شکل:
"بستم زبانش ، بستم چشمش ، بستم گوشش ......"


مورد چهارم:
اواخر روزهایی که در آن خانه بودیم و داشتیم اساس کشی میکردیم ، برادرم که در حیاط خانه مشغول انجام کارهایش بود ، ناگهان به روی پشت بام خیره شد درحالیکه خشکش زده بود! چند لحظه نگاه کرد و بعد بیهوش شد. وقتی او را به هوش آوردیم ، گفت موجودی را روی پشت بام دیدم که رنگ سفید مایل به زرد داشت و انگار می درخشید ، با دندان های بلند و شاخ و ناخن های بلند که به من خیره شده بود و از ترس از هوش رفتم

مورد پنجم:
این مورد را دیگر شاید هیچکس باور نکند. در همان روزها ، کف پای برادرم نقشی آشکار شد که به هیچ شکلی پاک نمیشد! ابتدا فکر کردیم عارضه ای پوستی است ، اما خدا را شاهد میگیرم ، بعد از چند روز دقیقاً شبیه به چشم اسان شد! آنقدر شبیه که وقتی کسی به خانه ما میامد فکر میکرد کسی با وسائل نقاشی کف پای برادرم شکل چشم را کشیده است. البته بعد از مدتی خودبخود رفع شد

مورد ششم:
مدتی بعد از آنکه از آن خانه اسباب کشی کردیم ، زمانی که خواهرم به همراه خانواده به یک جشن عروسی رفته بود ، یکی از اقوامِ نامادریم

(که ما تا آن لحظه او را ندیده بودیم) که شخصی متدین است و میگفتند بعضی چیزها را در وجود افراد تشخیص میدهد ، بعد از دیدن خواهرم ناگهان حالتش عوض شد. نامادریم دلیلش را از او پرسید گفت (طبق اصطلاح محلی خودمان) دخترت را سیاه کرده اند ، جوری که مردم از او متنفر بشوند. درست خاطرم نیست از روی چه شواهدی ، اما در نهایت که از او خواستند اطلاعات دقیقتری بدهد ، گفت دخترت و برادر بزرگش (یعنی من) را سیاه کرده اند

مورد هفتم:
در نهایت از همان روزها تا الان ما با مشکلات بسیاری درگیر هستیم که قطعاً بعضی از آنها روال طبیعی زندگی است و ربطی به سحر و جادو ندارد. اما اتفاقاتی هم هست که کاملاً برای من واضح است که طبیعی نیستند. نمیگویم حتماً سحری در کار است ، فقط میگویم طبیعی نیستند. این مسائل جوری است که حتی برخی دوستان و آشنایان ، حتی آنهایی که با کم و کیف زندگی خانوادهء من آشنا نیستند ، بعد از مدتی برخورد با ما و دیدن اتفاقاتی که برایمان میفتد ، به شوخی میگویند آقا پیش ما نیاین میترسیم نحسی شما ما را هم بگیرد!

اینها مهمترین مواردی بود که در آن خانه برای ما پیش آمد. ولی اتفاقاتی که عرض کردم تعدادش خیلی بیشتر از اینها بود که بیان آنها به درازا میکشید. این را هم بگویم خارج از این خانه نیز مشکلاتی برایمان پیش آمده ، ولی تقریباً 80 درصد این اتفاقات در آن خانه رخ داده

اما نکتهء مهمتر از خودِ این اتفاقات ، این است که همچنان احساس میکنم آثارش دارد زندگیم را تحت تاثیر قرار میدهد
و دلیل طرح این موضوع نیز همین بوده است

منتظر پاسخ کارشناس محترم هستم @};-

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: جناب استاد

Reza-D;910796 نوشت:
منتظر پاسخ کارشناس محترم هستم

سلام علیکم
در مورد سحر و طلسم پاسخ همان بود که عرض شد اما در مورد اثر بخش بودن این گونه دستورات بحث بسیار مهم ایمان است ، کلام نورانی یکی از اولیاء الله در این باب بسیار شنیدنی و قابل تأمل است:
((بى ‏شك وعده‏ هاى خداوند هيچگاه خلاف ندارد. پس علت اينكه گاهى انسان از عمل خود نتيجه نمى‏ گيرد، بيشتر مربوط به نقصان ايمان و باور خود اوست. لذا كسى كه دعاهاى وارده را مى‏ خواند و به دستورات عبادى عمل مى‏ كند، پيش از هر چيز بايد به گفته‏ هاى پيامبر اكرم و ائمه‏ ى اطهار عليهم‏ السلام «ايمان» داشته باشد.
مهم اين است كه فرموده‏ هاى آنها را «باور» داشته باشيم، لذا اگر كسى عملى را با ترديد، انجام دهد و بگويد: «فعلاً اين دعا را مى‏ خوانم تا ببينم چه مى ‏شود» نه تنها فايده ‏اى نبرده، بلكه خودش را خسته مى ‏كند. و البته اگر متوجه شود كه باور ندارد، پيش از هر چيز بايد بررسى كند كه چرا باور ندارد و علت آن را برطرف سازد.))

کلام آخر آنکه بسیار مناسب است هنگام تعویض منزل برای رضای الهی یک قربانی صورت گیرد و نوعش بسته به وسع مالی شما دارد.

باز اگر سوالی بود بفرمایید.

استاد;911345 نوشت:
باز اگر سوالی بود بفرمایید

سلام استاد عزیز
بله راهکارهایی که در آن تاپیک فرمودید را هم دیده ام

سوال دیگری دارم که شاید ربطی به بحث سِحر نداشته باشد ولی ممنون میشوم اگر پاسخ بفرمائید
فقط توضیحش خیلی برایم دشوار است و برای بیانش کلمه پیدا نمیکنم

ببینید اینطور عرض کنم که بیشترین عذاب من از این است که درمورد مشکلاتم قدرت انتخاب ندارم
مثالی میزنم. فرض کنید مردی ،
همسری دارد که بسیار با هم اختلاف و دعوا دارند
خب این شخص دو راه دارد. اینکه با زنش بسازد و اینکه طلاقش بدهد
هر دو راه سختی های خودش را دارد ، ولی به هر حال این مرد قدرت انتخاب دارد

اما مشکلات من مانند این است که همین مرد ،

پدری بد اخلاق و کج رفتار داشته باشد
اینجا این مرد دیگر قدرت انتخاب ندارد چون پدرش را که نمی تواند طلاق بدهد!
کتک خوردن و تحقیر شدن هر روزه هم تحملش بسیار دشوار است
خب این شخص فقط یک راه دارد و آن هم سوختن و ساختن است

جنس مشکلات من عمدتاً از این نوع است
و این موضوعی است که بسیار بنده را آزار میدهد

سلام
یه سوال: اگر این دوستمون بخوان با افرادی مثل علامه حسن زاده آملی مشورت کنند، به چه صورته؟ آیا باید وقت قبلی بگیرند یا به شکل دیگری است؟

سلام

به نظر من جهان با ما رفتار متقابلی داره !
یعنی چی ؟

یعنی ما هر چه در مسائلی تمرکز کینم باهاش به احتمال زیاد مواجه میشیم

این اتفاقاتی که شما فرمودید هم همین طور = هر چه قدر بیشتر زوم کنید به همان میزان بیشتر نمود پیدا می کنند

باید نادیده بگیریم تا دور بمانی و این بیشتر موارد صحیح ترین کار هست

اینم البته یه نکته ی شخصی بود
و میتونه علل دیگری هم داشته باشه

سلام
بحث سحر و جادو کردن !
یک مقوله ای است !
که هرکسی نمی تواند
آنرا انجام بدهم
یعنی اکثر کسانی رو که تحت این عناوین ما می بینیم !
یک عده افراد شیاد و کلاهبردار هستن !
مثلا
افرادی را می ببینیم پولها ی کلانی رو از عده ای افراد ساده اخذ می کنند
که رزقشان را زیاد کنند
یا نمی دانم در دادگاه برود رای بنامشان صادر بشود
یا بین زن و مردی جدایی بیندازد !
ووو
نکته
یک سئوال مهم دارم
در خصوص جادوگری و جن گیری
فردی بنام عباس غفاری در فضای مجازی و برخی جراید ازش بعنوان جن گیر معروف ایران نام برده می شود ؟
و مدتی هم بخاطر همین اعمال مجرمانه در بازداشت بوده است ؟
می شود در خصوص ایشان و کارهایش اطلاعاتی را ارائه فرمائید؟
با تشکر

[="Times New Roman"][="Black"]من هم یه بار در کودکی مادرم بهم پول داد برم خرید کنم و داشت توی حیاط لباسم رو مرتب می کرد

یه دفعه ناخودآگاه سرمو بردم بالا و آسمونو نگاه کردم ، یکی از همسایه هامونو دیدم که سر کوچمون تعویض روغنی داشت و فوت کرده بود.

با لباس کارش توی آسمون ایستاده بود و منو نگاه میکرد و بعد از چند ثانیه هم غیبش زد.

Reza-D;911349 نوشت:

جنس مشکلات من عمدتاً از این نوع است
و این موضوعی است که بسیار بنده را آزار میدهد

احساس مشترک.:hamdel:[/]

Im_Masoud.Freeman;911364 نوشت:
من هم یه بار در کودکی مادرم بهم پول داد برم خرید کنم و داشت توی حیاط لباسم رو مرتب می کرد

راستشو بخوای خیلی از ما از این تجربه ها داریم. اما جرئت نمی کنیم برای دیگران بگیم. من چند بار حس کردم که جن دیدم، اما طوری بود که نمی دونم واقعاً دیدم یا به نظرم اومده. از دو تا از دوستام هم چنین چیزایی رو شنیدم.

سلام اقا رضا ...
ما یه فامیل داریم الان مهرشهر کرج زندگی میکنند . ایشون زمانی ورشکست میشن و تمام دارایی هاشون رو از دست میدن . ایشون یک خونه ۵۰ متری در مهرشهر کرج میگیرن و از سن ۴۵ سالگی دوباره شروع به کار و فعالیت میکنند .

الان ایشون یکی از مولتی تریلیاردر های ایرانی هست . ولی هنوز داره در همون خونه خرابه ۵۰ متری زندگی میکنه . و به همه میگه علت پیروزیم این خ نه بوده و برام شگون داشته .

نمیدونم چرا اینجوری هست . این چیزها هم به نظرم بحث نداره . اگر چیزی مشگل داره ... وارد چرائیش نشین ... مسیرتون رو عوض کنین

سلام
این مسئله رو با یکی از دوستان در فضای مجازی مطرح کردم. ایشان فرمودند "آیت الله ناصری در اصفهان هستن و در روز چندساعت را به مراجعان اختصاص می دهند و توصیه میشود به ایشان رجوع کنند."

سلام

من توصیه میکنم یه تابلو بسم الله الرحمن الرحیم حتما تو خونتون داشته باشین

حتما وقت اذان .... خودتون اذان رو با صدای بلند تو خونتون بگین

دعای جن و انس رو با صدای بلند بخونید

من خودم دچار مشکلاتی میشدم که یه آخوندی برام توصیه کرد این کار ها رو انجام بدم

خدا رو شکر خیلی موثر بودن

امیدوارم گره مشکلات شما هم حل شه

ابوالفضل;911361 نوشت:
به نظر من جهان با ما رفتار متقابلی داره

سلام ابوالفضل عزیز
بله حرفتان را تا حد زیادی قبول دارم. به نوعی تاثیر فکر و اندیشه و عمل ما ، مانند صدای ماست که به خودمان بر میگردد
ولی بخشی هم طبیعت زندگی است و نمیشود از آن گریخت
با این حال مطلب شما را هم مد نظر قرار خواهم داد

آرمین...;911363 نوشت:
اکثر کسانی رو که تحت این عناوین ما می بینیم !
یک عده افراد شیاد و کلاهبردار هستن

بله آرمین عزیز درست است. به همین دلیل هم من مشکلم را در این سایت و با اساتیدی که به آنها اطمینان دارم مطرح کرده ام

Im_Masoud.Freeman;911364 نوشت:
احساس مشترک

گل

سعدی شیرازی;911407 نوشت:
راستشو بخوای خیلی از ما از این تجربه ها داریم. اما جرئت نمی کنیم برای دیگران بگیم

به نظرم بخشی از این نگفتن ها درست است ، لااقل در حال حاضر که علم عمومی نسبت به این مسائل بسیار ناقص است
چون ممکن است باعث واکنش هایی در بین مردم بشود
یا بدبینی و یا ترس ایجاد کند

با این حال مسائلی مانند جن حقیقت دارد
من فکر میکنم آگاهی داشتن و شناخت است که به انسان قدرت تحلیل میدهد
چند وقتی بود که در بعضی برنامه های تلویزیونی مثل برنامهء
"این شب ها" به این مباحث هم پرداخته میشد
شاید در ابتدای طرح این موضوعات کمی واکنش ها نامعمول باشد
(مانند هر پدیده نوظهور) ، اما به نظر من کم کم تبدیل به درک بیشتر خواهد شد

مارینر;911414 نوشت:
الان ایشون یکی از مولتی تریلیاردر های ایرانی هست
ولی هنوز داره در همون خونه خرابه ۵۰ متری زندگی میکنه
و به همه میگه علت پیروزیم این خ نه بوده و برام شگون داشته


یک بار جمله ای از امام علی(ع) خواندم که در آن لحظه معنایش را نفهمیدم
فرمودند:
عرفت الله سبحانه بفسخ العزائم و حل العقود و نقض الهتم
خداوند را به وسیله فسخ شدن تصمیم ها ، گشوده شدن گره ها و نقض اراده ها شناختم

من در طول عمرم و در پیچ و خم زندگی تجربه های زیادی داشتم
و به قول استاد "حامی" از آن دست افرادی هستم که باید یک موضوع را حتماً منطقی بپذیرم

اما حاصل این تجربه ها که با عقل ناقص خودم به آنها رسیده ام ، این است که تمام منطق جهان در بی منطقی آن نهفته است!
به نظر من اصلاً برای شناخت خدا باید از مسیرهای ناصاف وارد بشویم!!

(به راحتی نمی توانم منظورم را بیان کنم)

یکی از مباحثی که در باب خداشاسی مطرح است این است که ما به مخاطب میگوئیم
باخودت فکر کن جهانی با این عظمت چطور ممکن است خالقی نداشته باشد؟
اما فکر نمیکنیم که آیا مخاطب اصلاً عظمت جهان را فهمیده؟!

لذا اگر کسی از من بپرسد خدا وجود دارد یا نه ، به او خواهم گفت برو در مورد جهان فکرکن
نمی خواهد داوری کنی ، فقط به آن فکرکن

سلام
یک تاپیک ترسناک و تلخ!
راستش بیشتر قسمت دومش منو تحت تاثیر قرار داد. همون قضیه پدر!
من هرچی بگم نفسم از جای گرم بلند شده و قبول نیست. ولی 2تا راه حل بنظرم میرسه
1- تعامل
2- من نمیدونم کجا این ذکر رو دیدم ولی به طرز عجیبی جواب میده!
فکر کنم توی تلگرام خوندم که نوشته بود هرکس بعد از نماز 10 باز سبحان الله، 10 بار الحمدلله، 10 بار الله اکبر و 10 بار لااله الا الله بگه، همه بلاهای دنیوی(و فکر کنم اخروی؟) ازش دور میشه. این رو به نقل از حضرت علی علیه السلام نوشته بود. من اجرا کردم. انصافا جواب گرفتم. شما هم انجام بده ان شاءالله جواب میده.

و البته نماز اول وقت رو هم که شک نکن بی نظیره و زندگیت رو از این رو به آن رو میکنه!

درباره اونیکی مسئله ی اسمشو نیار هم، به قول یکی از دوستان، هرچی فاصله بگیری و خودتو به تغافل بزنی و هروقت یادش افتادی به خدا پناه ببری، فکر میکنم بهترین راهه.

موفق باشید

فریاد سکوت;911432 نوشت:
من توصیه میکنم یه تابلو بسم الله الرحمن الرحیم حتما تو خونتون داشته باشین
حتما وقت اذان .... خودتون اذان رو با صدای بلند تو خونتون بگین

تشکر خواهر گرامی
حتماً به این موارد عمل خواهم کرد. انشاالله تاثیرش را ببینم

عرض سلام
معمولا اکثر ما یا شاید همه ما در دوران کودکی و نوجوانی دچار خیالات میشویم.این خیالات ممکنه تصور یک فرد اشنا و یا احساس صدا عجیب و .. باشد.اما این چیزا ها طبیعی هستن.
کودکان و نوجوانان تخیل قوی دارند و طبیعتا به چیزهای مشکوک و عجیب واکنش نشون میدن و مغز انها صورتهایی رو شبیه سازی میکنه.اما همین کودکان که بزرگتر بشن دیگه از این موارد نم بینن.
خود منم بچه که بودم زیاد از این موارد میددیم اما الان دیگه هیچ خبری از این چیزا نیست برام.
بنابراین برای شما مشکل ماورایی وجود نداره. البته ان شا الله هر مشکلی دارید حل میشه.شما سعی کنید همیشه منشاء مشکلات رو بشناسید.
در ضمن موجودی بنام جن یا وجود نداره یا اگرم داره دیگه کاری بما ندارن.من شنیدم بعد از تولد پیامبر دیگه جنیان هیچ ارتباطی با ادمها نداشتن. به داستانها و فیلمهای رد رابطه با جنیان هم توجه نکنین که هیچ مستند محکمی در موردشون وجود نداره.هر چند از ظنر من اعتقادی راسخی نمیشه به جن داشت.

rezaee;911460 نوشت:
1- تعامل

سلام
منظورتان چجور تعاملی است؟ با چه کسی؟

rezaee;911460 نوشت:
هرکس بعد از نماز 10 باز سبحان الله، 10 بار الحمدلله، 10 بار الله اکبر و 10 بار لااله الا الله بگه، همه بلاهای دنیوی(و فکر کنم اخروی؟) ازش دور میشه

تشکر برادر
تقریباً همان تسبیح است. حتماً انجام میدهم انشاالله که پاسخ بگیرم

rezaee;911460 نوشت:
درباره اونیکی مسئله ی اسمشو نیار هم، به قول یکی از دوستان، هرچی فاصله بگیری و خودتو به تغافل بزنی و هروقت یادش افتادی به خدا پناه ببری، فکر میکنم بهترین راهه

قکدام موضوع؟

آقا یکطور نوشتی من شک کردم تاپیک رو درست اومدم یا نه

منظورم تعامل با ابوی محترم بود دیگه. فرموده بودید مشکل دارید. گفتم هر انسانی یک فرمولی دارد و باید با همان فرمول سعی کنید باهاش تعامل کنید(یکجور بازی برد-برد)

آن موضوع اسمشو نیار هم موضوع اصلی تاپیکتون منظورم بود! حالا شما اینفدر گیر بدید تا مجبور بشم اسمشو بیارم

Miss.Narges;911463 نوشت:
معمولا اکثر ما یا شاید همه ما در دوران کودکی و نوجوانی دچار خیالات میشویم

سلام خواهر گرامی و تشکر بابت نظرتان
فقط از کجای نوشته هایم فهمیدید که ماها کودک بوده ایم؟
و اینکه به نظر شما کاغذی که من جلوی در خانه پیدا کردم و به پدرم نیز نشان دادم ، آن هم خیالات کودکی بوده؟

Miss.Narges;911463 نوشت:
من شنیدم بعد از تولد پیامبر دیگه جنیان هیچ ارتباطی با ادمها نداشتن

بعد از بعثت پیامبر(ص) جلوی رفتن جن ها به آسمان و دست یابی به اخبار غیبی گرفته شد
نه آنکه جلوی ارتباط آنها با آدمها گرفته شده باشد

البته برخورد جن با انسان در شرایط عادی بسیار کم پیش میاید
ولی کسانی که جن را تسخیر میکنند ، می توانند از او برای تاثیر بر انسان های دیگر استفاده کنند

Miss.Narges;911463 نوشت:
از نظر من اعتقادی راسخی نمیشه به جن داشت

قرآن را که قبول دارید
علاوه بر آیاتی که در قرآن به جن اشاره میکند ، اصلاً سوره ای داریم با عنوان "جن"

بخوانید:
سوره جن

rezaee;911466 نوشت:
حالا شما اینفدر گیر بدید تا مجبور بشم اسمشو بیارم

:Nishkhand:

rezaee;911466 نوشت:
منظورم تعامل با ابوی محترم بود دیگه. فرموده بودید مشکل دارید

نه برادر عزیز فقط مثال بود
عرض کردم تفاوت مشکلات من با مشکلات معمول ، مانند تفاوت مشکل با همسر است و مشکل با پدر
منظورم این بود که مشکلات من برخلاف مشکلات معمول ، قابل تغییر به دست خودم نیستند

Reza-D;911468 نوشت:
:Nishkhand:

نه برادر عزیز فقط مثال بود
عرض کردم تفاوت مشکلات من با مشکلات معمول ، مانند تفاوت مشکل با همسر است و مشکل با پدر
منظورم این بود که مشکلات من برخلاف مشکلات معمول ، قابل تغییر به دست خودم نیستند

ای بابا درست جمله بندی کن دیگه برادر من .... کلی دچار عذاب روحی شدیم laughing
خب پس خداروشکر

نمیدونم چی بگم.هرچند حرف دارم بزنم ها. حتی یه تجربه خیلی ملموس واقعی هم دارم. حتی الان به نظرم شد 2 تا تجربه!!!! ولی بیخیال!!!!
برای چی ملت رو میترسونی عاخه ...بیخیال عزیز دلم ...بیخیال

Reza-D;911467 نوشت:
سلام خواهر گرامی و تشکر بابت نظرتان
فقط از کجای نوشته هایم فهمیدید که ماها کودک بوده ایم؟

عرض سلام وادب
من ازین جملتون این طور برداشت کردم

Reza-D;910796 نوشت:
سال ها پیش در همین خانه ای که عرض میکنم ، خواهرم ناگهان از جا میپرید

Reza-D;910796 نوشت:
کمی بعد از اتفاقات بالا ، در زمان نوجوانی وقتی برای نماز صبح بیدار میشدم (قبل از اذان بیدار میشدم و وضو میگرفتم تا زمان اذان) ، صدای زمزمه ای را میشنیدم.

Reza-D;911467 نوشت:
و اینکه به نظر شما کاغذی که من جلوی در خانه پیدا کردم و به پدرم نیز نشان دادم ، آن هم خیالات کودکی بوده؟

خود کاغذ که خیالات نبوده.ولی چیز عجیبی در این کاغذ وجود نداشته.ممکنه در اثر کندن زمین انسان کاغذ و یادداشت هایی پیدا کنه که مال قبلنا بوده باشه و فردی روشون چیزهایی نوشته باشه و بعدش باد به این ور انور ببره و زیر خاک مدفون بشن.

Reza-D;911467 نوشت:
بعد از بعثت پیامبر(ص) جلوی رفتن جن ها به آسمان و دست یابی به اخبار غیبی گرفته شد
نه آنکه جلوی ارتباط آنها با آدمها گرفته شده باشد
بله درسته.ولی قبل از بعثت پیامبر جنهای شرور مردم عادی رو زیاد اذیت میکردن در حالیکه مردم اونها رو تسخیر نمیکردن و اساسا کاری هم بهشون نداشتن.مثلا داستان حضرت سلیمان که فیلمش رو هم دیده اید احتمالا.اما بعد پیامبر تا حالا دیدین واقع ای گفته بشه در مورد ارتباط مردم عادی با جنها.مگر تنها واقعیت مربوط به خود ارتباط پیامبر با جنها بوده نه مردمان عادی.

Reza-D;911467 نوشت:
لبته برخورد جن با انسان در شرایط عادی بسیار کم پیش میاید
ولی کسانی که جن را تسخیر میکنند ، می توانند از او برای تاثیر بر انسان های دیگر استفاده کنند
درست .اما از نظر من کلا جنها با مردم عادی هیچ کاری ندارن.در نتیجه من فکر میکنم اتفاقات خانه قبلی شما ارتباطی به جن نداشته.

Reza-D;911467 نوشت:
قرآن را که قبول دارید
علاوه بر آیاتی که در قرآن به جن اشاره میکند ، اصلاً سوره ای داریم با عنوان "جن"

البته من نگفتم صد در صد وجود جن رو انکار میکنم.ولی اعتقادات استواری بهشون ندارم.همین اعتقاد کم هم فقط به خاطر خود قرآن هست .
ولی دلیل اینکه وجود اجنه رو با وجود ایات قران در مورد اونها قبول ندارم:
1- بعضی از علما ی قرآن مثل صادقی تهرانی(اگر اسمشو درست گفته باشم) آیات قرآن در مورد جن رو از ایات متشابهات میدانند.یعنی این ایات دقیقا مطابق با ظاهر خود نیستند و تمثیلی هستند.مثل روایاتی که در مورد دجال وجود داره.کتابی در مورد دجال خونده بودم که احادیثی در مورد ظهور دجال داشت که میگفت در اینده موجودی بنام دجال با یک چشم و سوار بر مرکبش ظهور میکنه و طرفداران زیادی جمع میکنه وسرعت زیادی داره وب ه همه جای دنیا سفر میکنهو مردم رو از دین دور میکنه.و بعدش توضیح داده بود که منظور از روایات در مورد دجال یک موجود نیست بلکه منظور ظهور ماهواره ها و اینترنت است.منظور از تک چشم بودن اینه که این وسایل فقط یک جنبه مادی حقیقت رو می بینند و به مردم الهام میکنن.و جنبه معنوی حقیقت رو کتمان میکنن.به همین دلیل دجال تک چشم است و یک بخش حقیقت رو نمی بیند.منظور از مرکب دجال همین امواج ماهواره ای هستند که اطلاعات شیطانی بر روی انها سوارند و از طریق امواج به همه جای جهان میرسندو سرعت زیادی هم دارند..و میبینم که از وقتی ماهواره و اینترنت در کشور رایج شد بی حجابی بیشتر شد و اعتقادات مردم سست تر شد.
خلاصه اینکه ایات قرآن در مورد جن هم میتونه معنای مختلفی داشته باشه.بعضی ها معتقدن ایات مربوط به افرینش انسان ایات مروبط به داستان حضرت سلیمان و ذوالقرنین تمثیلی هستند. اینکه قران گفته جن از اتش بی دود خلق شده ایا منظور واقعا همین اتشه؟پس چرا اگر در بین ما رفت و امد دارند ما هیچ حسی ازشون نداریم؟ اتش که هم حرارت دارد هم روشن میکند خودش دیده نشود؟ پس شاید بشه گفت نمیشه بعضی از ایات قرآن رو دقیقا حمل برمعنای ظاهری ان کرد.به هر حال والله اعلم
دلیل دیگر اینه که جن هست ولی ممکنه به اون صورت که ما میشناسیم نباشه اینه که نمیشه به وقایعی که زا زبان مردم عادی در مورد رویت جن گفته شده اعتماد کرد.چون این وقایع مروبط به زمان قدیم که مردم زیادی خرافه گرا بودند برمیگرده.وگرنه اگر جنها دیده میشدن چرا الان کسی نتونسته تا حالا جنی رو ببینه؟ چرا همه این وقایع مربوط به قدیم هستن؟

Miss.Narges;911549 نوشت:
من ازین جملتون این طور برداشت کردم

خب شاید من هم کمی نامفهوم نوشتم ، عذرخواهم گل
سعی کردم خیلی خلاصه بنویسم و برای همین نشد که سلسلهء اتفاقات را بطور کامل شرح بدهم
نکته ای هم هست که بعداً عرض خواهم کرد....

Miss.Narges;911549 نوشت:
ممکنه در اثر کندن زمین انسان کاغذ و یادداشت هایی پیدا کنه
1 - مال قبلنا بوده باشه
2 - فردی رشون چیزهایی نوشته باشه
3 - بعدش باد به این ور انور ببره
4 - زیر خاک مدفون بشن

البته مزاح است بزرگوار ، ولی این اتفاقاتی که فرمودید آن هم اینطور زنجیره وار ، خودش اتفاقی ماوراء الطبیعه است که :Nishkhand:

Miss.Narges;911549 نوشت:
قبل از بعثت پیامبر جنهای شرور مردم عادی رو زیاد اذیت میکردن در حالیکه مردم اونها رو تسخیر نمیکردن و اساسا کاری هم بهشون نداشتن
مثلا داستان حضرت سلیمان که فیلمش رو هم دیده اید احتمالا

اتفاقاً برعکس ، یکی از دلایل قابل رویت شدن جن ها در زمان حضرت سلیمان(ع) ، ارتباط گرفتن انسان ها با آنها بود
در آیات زیر خداوند می فرماید گروهی از اهل کتاب ، کتاب خدا را پشت سر افکندند و از جن ها پیروی کردند

سوره بقره - آیات 101 و 102:

101 - و آنگاه كه فرستاده‏ اى از جانب خداوند برايشان آمد كه آنچه را با آنان بود تصديق مى‏ داشت ،
گروهى از اهل كتاب كتاب خدا را پشت‏ سر افكندند چنانكه گويى [از آن هيچ] نمى‏ دانند

102 - و از افسونى كه دیوها به روزگار ((پادشاهى سلیمان)) مى ‏خواندند پیروى كردند و سلیمان كافر نبود ، ولى دیوها كه مردم را جادوگرى مى ‏آموختند كافر بودند. و نیز آن افسون كه بر آن دو فرشته، هاروت و ماروت، در بابل نازل شد، در حالى كه آن دو به هر كس كه جادوگرى مى آموختند مى ‏گفتند: كار ما فتنه است، مباد كافر شوى. و مردم از آن دو جادوهایى مى ‏آموختند كه مى ‏توانستند میان زن و شوى جدایى افكنند و آنان جز به فرمان خدا به كسى زیانى نمى ‏رسانیدند و آنچه مردم مى ‏آموختند به آنها زیان مى‏ رسانید، نه سود. و خود مى دانستند كه خریداران آن جادو را در آخرت بهره ‏اى نیست. خود را به بد چیزى فروختند، اگر مى‏ دانستند (102)

Miss.Narges;911549 نوشت:
بعضی از علما ی قرآن مثل صادقی تهرانی(اگر اسمشو درست گفته باشم) آیات قرآن در مورد جن رو از ایات متشابهات میدانند

آن وقت ایشان این آیات را چگونه تفسیر می کنند؟

سوره کهف - 50:
وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْليسَ كانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَ فَتَتَّخِذُونَهُ وَ ذُرِّيَّتَهُ أَوْلِياءَ مِنْ دُوني‏ وَ هُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمينَ بَدَلاً
و هنگامى كه به فرشتگان گفتيم آدم را سجده كنيد پس سجده کردند ،
جز ابليس كه از جنیان بود و از فرمان پروردگارش سرپيچيد آيا او و نسلش را به جاى من دوستان خود مى‏ گيريد و حال آنكه آنها دشمن شمايند و چه بد جانشينانى براى ستمگرانند

سوره جن - 1:
قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا
بگو به من وحى شده است كه تنى چند از جنيان به آن گوش فرا داشتند و گفتند راستى ما قرآنى شگفت‏ آور شنيديم

سوره جن - 6:
وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا
و مردانى از آدميان
به مردانى از جن پناه مى ‏بردند و بر سركشى آنها مى‏ افزودند

سوره الرحمن - 14 و 15:
خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ كَالْفَخَّارِ و وَخَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مَارِجٍ مِنْ نَارٍ
انسان را از گل خشكيده‏ سفال مانند آفريد و جن را از تشعشعى از آتش خلق كرد

سوره الرحمن - 33:
یا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطارِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ فَانْفُذُوا لا تَنْفُذُونَ إِلاَّ َّ بِسُلْطانٍ
اى گروه
جنّ و انس اگر توانایى دارید این‌‌که از اطراف آسمان‌‏ها و زمین فرار کنید پس فرار کنید نمى‌‏توانید فرار کنید مگر از روى مدرک و دلیل و حجت

سوره ذاریان - 56:
و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون
و
جن و انس را نیافریدیم مگر برای عبادت

سوره انعام - 130:
یا معشر
الجن و الانس ، الم یائکم رسل منکم یقصون علیکم ایاتی؟
ای گروه
جن و انس ، آیا پیامبرانی از میان شما بر نخاسته اند که آیات مرا بر شما حکایت نمایند؟

Miss.Narges;911549 نوشت:
بعضی ها معتقدن ایات مربوط به افرینش انسان ایات مروبط به داستان حضرت سلیمان و ذوالقرنین تمثیلی هستند

به فرض که این آیات تمثیلی باشند ، آیا دلیل میشود که هر آیه ای را تمثیلی بدانیم؟
اگر اینطور باشد بنده هم میگویم منظور خداوند از پیامبر که در قرآن بوده همان عقل است (پیامبر درونی)
آیاتی که در پست قبل برای شما نوشتم به هیچ عنوان تمثیل از آنها برداشت نمیشود به دلایل مختلف که گفتنش طولانی میشود

Miss.Narges;911549 نوشت:
اینکه قران گفته جن از اتش بی دود خلق شده ایا منظور واقعا همین اتشه؟پس چرا اگر در بین ما رفت و امد دارند ما هیچ حسی ازشون نداریم؟ اتش که هم حرارت دارد هم روشن میکند خودش دیده نشود؟ پس شاید بشه گفت نمیشه بعضی از ایات قرآن رو دقیقا حمل برمعنای ظاهری ان کرد
خب خودتان جواب را گفتید
آیا منظور همین آتش است که ما می شناسیم؟
اگر خیر ، پس چطور انتظار دارید خصوصیاتی مشابه آتشی که ما می شناسیم داشته باشد؟

و یک سوال:
چگونه شما در تاریکی نور چراغ را می بینید ولی در روشنایی نمی بینید؟

و سوالی دیگر:
مگر نه اینکه دلیل دیده شدن تمام اشیاء نوری است که از آنها منعکس میشود
پس چرا شما هرگز نمی توانید نور خودتان را ببینید؟

Miss.Narges;911549 نوشت:
دلیل دیگر اینه که جن هست ولی ممکنه به اون صورت که ما میشناسیم نباشه

ما به کدام صورت جن را می شناسیم؟

Reza-D;911564 نوشت:
اتفاقاً برعکس ، یکی از دلایل قابل رویت شدن جن ها در زمان حضرت سلیمان(ع) ، ارتباط گرفتن انسان ها با آنها بود
در آیات زیر خداوند می فرماید گروهی از اهل کتاب ، کتاب خدا را پشت سر افکندند و از جن ها پیروی کردند
سلام
تعداد این افراد زیاد هم نبودن.ولی جنها خیلی از مردم رو تسخیر میکردن.البته من طبق ظاهر فیلم سلیمان این طور برداشت کردم.

Reza-D;911586 نوشت:
آن وقت ایشان این آیات را چگونه تفسیر می کنند؟

بله اینم یه حرفیست. ایات خیلی صیح هستند و نمیشه حمل بر تمثیل کرد.
شاید منظور این علما موجودات شر هوای نفس وجود میکروب ها و چیزای دیگر که ما نمیشناسیم.

Reza-D;911589 نوشت:
به فرض که این آیات تمثیلی باشند ، آیا دلیل میشود که هر آیه ای را تمثیلی بدانیم؟
اگر اینطور باشد بنده هم میگویم منظور خداوند از پیامبر که در قرآن بوده همان عقل است (پیامبر درونی)
آیاتی که در پست قبل برای شما نوشتم به هیچ عنوان تمثیل از آنها برداشت نمیشود به دلایل مختلف که گفتنش طولانی میشود

درسته ولی ایات تمثیلی مواردی رو بیان میکنن در مورد انها کمتر مدرک در طبیعت هست.در مورد پیامب رچون همه میدانیم وجود خارجی داشته این طور تمثیل رو نمیتونیم بپذیریم.

Reza-D;911589 نوشت:
خب خودتان جواب را گفتید
آیا منظور همین آتش است که ما می شناسیم؟
اگر خیر ، پس چطور انتظار دارید خصوصیاتی مشابه آتشی که ما می شناسیم داشته باشد؟

اخه مشکل اینه که ما یه جور اتش بیشتر ندرایم.

Reza-D;911589 نوشت:
چگونه شما در تاریکی نور چراغ را می بینید ولی در روشنایی نمی بینید؟
به سبب روشنایی قویتر.البته ازین موضوع چه نتیجه ای گرفتید.؟

Reza-D;911589 نوشت:
مگر نه اینکه دلیل دیده شدن تمام اشیاء نوری است که از آنها منعکس میشود
پس چرا شما هرگز نمی توانید نور خودتان را ببینید؟
منظورتون چیست؟

Reza-D;911589 نوشت:
ما به کدام صورت جن را می شناسیم؟
فردی که ترسناکه و از جنسه اتشه.و با انسانها هم معمولا میانه خوبی ندارن.ایا کسی همچین چیزی دیده یا فقط داستان هستن؟ چرا در زمان ما کسی مدرکی از جن نداره؟چرا حتا افراد جن گیر و مسخر جن هم شیاد شناخته شدن؟ ایا اکنون دیگر جنها مردن؟ اینها واسه من و خیلیا سوالن.
البته پاسخ های شما هم منطقی و قابل تاملن

Miss.Narges;911609 نوشت:
جنها خیلی از مردم رو تسخیر میکردن
البته من طبق ظاهر فیلم سلیمان این طور برداشت کردم

اینکه جن به سراغ انسان میاید سه حالت دارد
1 - خود انسان دنبال جن برود
2 - کسی جن را تسخیر کند و برای آزار دیگری بفرستد
3 - خود انسان راه را برای آنکه از جن کافر آسیب ببیند باز کند

در سوره جن آیه 6 خداوند اشاره میفرماید که گروهی از مردان انس به گروهی از مردان جن پناه می بردند
پس این خود انسان ها بودند که دنبال جن میرفتند

Miss.Narges;911609 نوشت:
شاید منظور این علما موجودات شر هوای نفس وجود میکروب ها و چیزای دیگر که ما نمیشناسیم

در بعضی روایات بله همینطور است. اما آیاتی که عرض کردم صریحاً به جن اشاره دارند

Miss.Narges;911609 نوشت:
در مورد پیامب رچون همه میدانیم وجود خارجی داشته این طور تمثیل رو نمیتونیم بپذیریم

مگر شما پیامبر(ص) را دیده اید که می دانید وجود خارجی دارند؟
جز این است که وجود ایشان را هم طبق گفتهء نویسنده ها پذیرفته اید؟
جن را نیز همان نویسنده ها معرفی کرده اند (در کنار آیات قرآن)

Miss.Narges;911609 نوشت:
اخه مشکل اینه که ما یه جور اتش بیشتر ندرایم

پس طبیعتاً باید حضرت ابراهیم(ع) در آن میسوخت ، درست است؟

Miss.Narges;911609 نوشت:
به سبب روشنایی قویتر.البته ازین موضوع چه نتیجه ای گرفتید.؟

پس چه جای تعجیب است اگر جن را به دلیل تفاوت در میزان روشنایی و نور ، نتوانیم ببینیم یا حس کنیم؟

Miss.Narges;911609 نوشت:
فردی که ترسناکه و از جنسه اتشه.و با انسانها هم معمولا میانه خوبی ندارن

این حرفی است که مردم می زنند و حقیقت جن اینها نیست (بجز اینکه از آتش است)

Miss.Narges;911609 نوشت:
چرا در زمان ما کسی مدرکی از جن نداره؟چرا حتا افراد جن گیر و مسخر جن هم شیاد شناخته شدن؟ ایا اکنون دیگر جنها مردن؟ اینها واسه من و خیلیا سوالن

چون آنهایی که مستقیماً با جن در ارتباط هستند سه گروه هستند
یا بسیار مومن هستند یا کاملاً کافر یا آنکه ندانسته در دام آنها افتاده اند
گروه اول و دوم
نمی خواهند ، و گروه سوم نمی توانند به دیگران بگویند

ما هم کاملاً از رفتن به سمت جن نهی شده ایم

Reza-D;911613 نوشت:
پس طبیعتاً باید حضرت ابراهیم(ع) در آن میسوخت ، درست است؟

طبق فیلم یا کارتونی که از حضرت ابراهیم دیدیم شیطان بعنوان جن در جایی ظاهر شده بوده و حضرت ابراهیم نزدیک شیطان نبودند و برای دور کردنش به او سنگ پرتاب میکرد.
ولی اگر جن اتش معمولی نیست پس چجور اتشی هست؟

Reza-D;911613 نوشت:
پس چه جای تعجیب است اگر جن را به دلیل تفاوت در میزان روشنایی و نور ، نتوانیم ببینیم یا حس کنیم؟

شاید رزو نتونیم ببینیم ولی شب که تاریک هست چطور؟ در ضمن جن اگر واقعا همین اتش باشد باید حرارت هم داشته باشد.پس شاید منظور این اتشی معمولی نباشد.

Reza-D;911613 نوشت:
این حرفی است که مردم می زنند و حقیقت جن اینها نیست (بجز اینکه از آتش است)

حقیقت در اصل چیست؟
با بقیه حرفهای شما موافقم

Reza-D;911349 نوشت:
اما مشکلات من مانند این است که همین مرد ، پدری بد اخلاق و کج رفتار داشته باشد
اینجا این مرد دیگر قدرت انتخاب ندارد چون پدرش را که نمی تواند طلاق بدهد!
کتک خوردن و تحقیر شدن هر روزه هم تحملش بسیار دشوار است
خب این شخص فقط یک راه دارد و آن هم سوختن و ساختن است

جنس مشکلات من عمدتاً از این نوع است
و این موضوعی است که بسیار بنده را آزار میدهد

سلام علیکم
در مورد چنین مشکلاتی باید اندکی تفکر کنید که هدف چیست؟ چرا شما را در این کوره قرار داده اند؟
این افکار برایتان سازنده است ، راه را نشانتان می دهد که چه باید بکنید و چه نباید بکنید.
ضمن اینکه مومن اگر در چنین وضعتی قرار گرفت از دعا غفلت نمی کند البته با علم به اینکه خود دعا مطلوب است و اگر برآورده شد نعمت است و اگر نشد حکمت اما خود این دعا و اذن راز و نیاز برای مومن مایه ی فخر و مباهات است.
مومن میداند که تمام خیرات از خداوند عزیز صادر می شود و شرّ در ذات حق متعال راه ندارد. شرّ مقوله ای بالعرض و منتسب به مخلوقات است.
مومن با این دیدش جدول وجودی ارتباط خود با خالقش را پاک و طاهر و منور می کند و از این جدول وجودی معارف الهی را دریافت می کند ، هر چند در شدائد باشد .
همانطور که عالمه غیر معلمه زینب کبری سلام الله علیها فرمود ما رأیت إلا جمیلا.

سعدی شیرازی;911355 نوشت:
سلام
یه سوال: اگر این دوستمون بخوان با افرادی مثل علامه حسن زاده آملی مشورت کنند، به چه صورته؟ آیا باید وقت قبلی بگیرند یا به شکل دیگری است؟

سلام علیکم
تا جایی که اطلاع داریم به علت مساعد نبودن حال (کهولت سن نه مشکل خاصی) ایشان امکان ارتباط وجود ندارد.

استاد;911799 نوشت:
سلام علیکم
در مورد چنین مشکلاتی باید اندکی تفکر کنید که هدف چیست؟ چرا شما را در این کوره قرار داده اند؟
این افکار برایتان سازنده است ، راه را نشانتان می دهد که چه باید بکنید و چه نباید بکنید.
ضمن اینکه مومن اگر در چنین وضعتی قرار گرفت از دعا غفلت نمی کند البته با علم به اینکه خود دعا مطلوب است و اگر برآورده شد نعمت است و اگر نشد حکمت اما خود این دعا و اذن راز و نیاز برای مومن مایه ی فخر و مباهات است.
مومن میداند که تمام خیرات از خداوند عزیز صادر می شود و شرّ در ذات حق متعال راه ندارد. شرّ مقوله ای بالعرض و منتسب به مخلوقات است.
مومن با این دیدش جدول وجودی ارتباط خود با خالقش را پاک و طاهر و منور می کند و از این جدول وجودی معارف الهی را دریافت می کند ، هر چند در شدائد باشد .
همانطور که عالمه غیر معلمه زینب کبری سلام الله علیها فرمود ما رأیت إلا جمیلا.

فرمایش شما متین است
ولی استاد عزیز مگر نه اینکه دنیا بر اساس اسباب و علل است؟

مثلاً اگر من بیمار بشوم ، درست است که دعا موثر است
اما قبل از آن من باید نزد پزشک بروم و دارو بخورم
ماجرای آن مردی که خداوند فرمود تا دارو نخورد او را شفا نخواهم داد را که می دانید

ولی باز صاحب نظر شما هستید
هر راهکاری دارید با جان و دل میشنوم

استاد;911799 نوشت:
چرا شما را در این کوره قرار داده اند؟

العاقل بالاشاره
متوجه شدم استاد گل

تجربه ای که ایشون از شنیدن صدای قران داشتند من هم داشتم ولی صدای اذان بود.اون زمان نماز نمیخوندم.هر لحظه صدای اذان توی گوشم بود از هر کی میپرسیدم میگفتن نه برای ما صدایی نمیاد ولی برای من میومد.
و بعد ازینکه شروع به نماز خواندن کردم چند سال بعد چند بار برام پیش اومد که موقع نماز صبح صدایی اسمم صدا میکرد.کاملا هم هوشیار بودم بار اول از ترس رفتم زیر پتو و چند دقیقه بعد با ترس رفتم برای نماز.صداها هنوز توی ذهنم هست به هیچ عنوان صدای ترسناکی برای رعب و وحشت نبود کاملا لطیف هم بود ولی به هر حال چون اتفاق معمولی نبود ترسیده بودم
ضمن اینکه اوایل که شروع به خواندن نماز کردم صبح ها قبل از اذان برای خواندن نماز قضا پا میشدم و ...ناخودآگاه چنان ترس و لرزی در بدنم ایجاد میشد که حس میکردم دارن اذیتم میکنن چیزهایی حس میکردم ولی کم کم این ترس از بین رفت.

سلام

واقعا موجود موجودات متافیزیکی را چگونه در یک مکان می توان تشخیص داد
که حضور دارن

و
آیا این که شیطان و یا اجنه فردی را لمس کردن این صحت دارد؟
و چه تبعاتی برای فرد دارد
و علایم اون چیه؟

Miss.Narges;911710 نوشت:
اگر جن اتش معمولی نیست پس چجور اتشی هست؟

Miss.Narges;911710 نوشت:
اگر واقعا همین اتش باشد باید حرارت هم داشته باشد

ما هم از خاک هستیم
پس چرا وقتی آب به بدنمان بریزد گِل نمیشویم؟!

Miss.Narges;911710 نوشت:
حقیقتِ جن چیست؟

ببینید:
http://www.askdin.com/showthread.php?t=3915&p=16489&viewfull=1#post16489
http://www.askdin.com/showthread.php?t=50804&p=715076&viewfull=1#post715076

اجنه توسط خداوند محدود شدن. ریاد ماورایی نباشین که منم این مطالب و خوندم خوابم نبره Fool

روزنه;927264 نوشت:
اجنه توسط خداوند محدود شدن. ریاد ماورایی نباشین که منم این مطالب و خوندم خوابم نبره :|

سلام

ولی آنچه مسلمه در اطراف ما وجود دارن
و هستن
مقداری تا مل کنید
متوجه می شوید

آرمین...;927188 نوشت:
واقعا موجود موجودات متافیزیکی را چگونه در یک مکان می توان تشخیص داد
که حضور دارن

[=arial]سلام
ببینید رویت اجنه واقعا فرمول خاصی نداره
به شخصه کسی رو میشناسم که
ریاضت ها و تمرینات چندین ساله ای رو انجام داده تا بتونه اجنه رو ببینه
ولی خب از طرفی کسی رو هم میشناسم که
بدون هیچ ذکر و دعا و عملی از همون بچگی اجنه رو میدید
اوایل والدینش فکر میکردن تخیلات بچگیه بعد دعوا و پرخاش که چرا دروغ میگی؟
یه مدت ترسوندنش که بیخیال بشه
ولی کم کم اطرافیان متوجه شدن توهم و دروغ نیست و واقعا یه خبرایی هست
اون شخص الان سی سالشه و حتی تو محل زندگی اجنه هم رفت و آمد داره
خیلی هم آدم معمولی و نرمالیه
نه با خودش حرف میزنه نه حرکات عجیب و غریب انجام میده نه تارک دنیاس
فقط اجنه رو میبینه همین

آرمین...;927188 نوشت:
آیا این که شیطان و یا اجنه فردی را لمس کردن این صحت دارد؟

[=arial]بله کاملا چون برخلاف ترس غلطی که ما از اجنه داریم
جنیان شیعه علاقه زیادی به جنس آدم دارن

آرمین...;927188 نوشت:
چه تبعاتی برای فرد دارد
و علایم اون چیه؟

[=arial]ببینید بستگی به مذهب دو طرف و دلیل این تماس داره
بهتون قول صددرصد میدم جنیان مسلمان امکان نداره انسان مسلمانی رو اذیت کنن
حتی در صورت برقراری رابطه در اختیار انسان خواهند بود

ولی خب اجنه کافر روشهای بسیار زیادی برای آزار و اذیت آدمیان دارن
که مطمئن باشین قدم اول این ارتباط همیشه از طرف آدمهاست
یا با بی دینی یا رفتن سراغ سحر و طلسم حرام یا ارتباط با افرادی که اصطلاحا جنگیر و رمال هستن

پس مطمئن باشین تا ما از صراط خدا خارج نشیم کسی چپ نگاهمون نمیکنه.

پ ن :
الان باز یه عده میان میگن بی خواب شدیم و ترسیدیم و پستتو پاک کن و ....
اجنه قوانین و مقررات خاص خودشون رو دارن
پس نه تو هر خونه ای وارد میشن
نه با هرکسی ارتباط برقرار میکنن
نه هرکسی رو اذیت میکنن
کافیه اذیتشون نکنیم تا اذیت نشیم
رویت و ارتباط با اجنه فقط مختص یک درصد افراد جامعه اس
که مطمئنا شامل شمای نوعی نمیشه
پس راحت زندگیتو بکن.

جمع بندی

پرسش:

سوال من درباره اتفاقات عجیبی است که در خانه ما می افتد. اگرچه قبول دارم ما بیشتر با توهم سحر روبرو هستیم نه خود سحر؛ اما این اتفاقات آن قدر غیر عادی است که باعث شد درباره آن سوال کنم. خواهرم درخانه نشسته بود که ناگهان نگاهش به گوشه ای خیره می شد. میگفت کسی نشسته و او را نگاه میکند. کم کم با او حرف هم میزد و از خواهرم میخواست که با او برود. حتی اواخر دست او را هم میکشید. البته ما کسی را نمی دیدیم اما عکس العمل های خواهرم را میدیدم.
شنیدن صدای ناله در وقت سحر، پیدا کردن کاغذ با نوشته های عجیب و غریب در حیاط، ظاهر شدن برخی افراد با قیافه های عجیب در پشت بام و ده ها مورد دیگر که گفتن آنها به درازا میکشد باعث شد از شما در این زمینه راهنمایی بطلبم.

پاسخ:

برای بطلان سحر اذکاری وارد شده است:

1. پناه بردن به خداوند (و زیاد گفتن اعوذ بالله من الشیطان الرجیم) و خواندن سوره‌های فلق و ناس.
2. خواندن آیه51 و 52 سوره قلم (یعنی از: و إن یکادالّذین ...) و هم چنین خواندن " آیة الکرسی".

3. حاج شیخ عباس قمی (ره) در کتاب مفاتیح الجنان از امیر المؤمنین (علیه السلام) نقل نموده است که جهت باطل کردن سحر این جملات را بنویسید و همراه خود داشته باشید: بسم الله و بالله، بسم الله و ما شاء الله، بسم الله و لا حول و لا قوّه إلاّ بالله. قال موسی ما جئتم به السحر إنّ الله سیبطله إنّ الله لا یصلح عمل المفسدین فوقع الحقّ و بطل ما کانوا یعملون فغلبوا هنالک و انقلبوا صاغرین. (1)

​4. همچنین از حضرت روایت شده است: جهت محفوظ ماندن از سحر و جادو، شب ها پس از نماز و روزها پیش از نماز هفت مرتبه بخوانید: بسم الله و بالله سنشدّ عضدک بأخیک و نجعل لکما سلطاناً فلا یصلون إلیکما بآیاتنا أنتما و مَن اتّبعکما الغالبون. (2)

5. محمد بن مسلم از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده: جهت بطلان سحر، این دعا را بنویسید و همراه خود نگه دارید: قال موسی ما جئتم به السحر إنّ الله سیبطله إنّ الله لا یصلح عمل المفسدین و یحقّ الله الحقّ بکلماته و لو کره المجرمون اَ أنتم أشدّ خلقاً أم السماء بناها رفع سمکها فسوّاها ... تا آخر آیات سوره نازعات. در ادامه: فوقع الحقّ و بطل ما کانوا یعملون فغلبوا هنالک و انقلبوا صاغرین و ألقی السحرة ساجدین، قالوا آمنّا بربّ العالمین ربّ موسی وهارون. (3)

6. خواندن این آیه نیز جهت خنثی کردن اثر سحر وارد شده است: إنَّ ربّکم الله الذی خلق السموات و الأرض فی ستة أیّام ثمّ استوی علی العرش یغشی اللیل النهار یطلبه حثیثاً و الشمس و القمر و النجوم مسخّرات بأمره ألاَ له الخلق و الأمر تبارک الله ربّ العالمین. ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ وَ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِين. (4)

شرط اثر بخش بودن این گونه دستورات ایمان است. کلام نورانی یکی از اولیاء الله در این باب بسیار شنیدنی و قابل تأمل است:

بى ‏شك وعده‏ هاى خداوند هيچگاه خلاف ندارد. پس علت اينكه گاهى انسان از عمل خود نتيجه نمى‏ گيرد، بيشتر مربوط به نقصان ايمان و باور خود اوست. لذا كسى كه دعاهاى وارده را مى‏ خواند و به دستورات عبادى عمل مى‏ كند، پيش از هر چيز بايد به گفته‏ هاى پيامبر اكرم و ائمه‏ ى اطهار (عليهم‏ السلام) ايمان داشته باشد. مهم اين است كه فرموده‏ هاى آنها را باور داشته باشيم. لذا اگر كسى عملى را با ترديد، انجام دهد و بگويد: «فعلاً اين دعا را مى‏ خوانم تا ببينم چه مى ‏شود» نه تنها فايده ‏اى نبرده، بلكه خودش را خسته مى ‏كند. و البته اگر متوجه شود كه باور ندارد، پيش از هر چيز بايد بررسى كند كه چرا باور ندارد و علت آن را برطرف سازد.

کلام آخر آنکه بهتر است خانه خود را عوض کنند و در هنگام تعویض منزل برای رضای الهی یک قربانی صورت گیرد و نوعش بسته به وسع مالی شما دارد.

 

پی ­نوشت­ ها:
1. حاج شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، باقیات صالحات، باب سوم،نشر بلاغت، قم، بی تا .
2. علامه محمد باقر مجلسي، بحار الانوار، مؤسسه الوفاء، بيروت، 1404 ه.ق، ج92، ص129.
3. همان.
4. حاج شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، باقیات صالحات، باب سوم،نشر بلاغت، قم، بی تا.

موضوع قفل شده است