تصمیم و عزم برای حرکت(مبارزه با هوای نفس)
تبهای اولیه
[="DarkRed"][=Tahoma][="][=Tahoma][="]استاد پناهیان:
[/][/]فرق عزم داشتن و عزم نداشتن برای مبارزه با نفس چیست؟ چیزی جای عزم بر مبارزه با هوای نفس را نمیتواند پر کند. اگر در یک جمعی مانند یک مدرسه، همه افراد صرفاً ایمان به خدا داشته باشند، و از برنامه و انگیزۀ مشترکی برخوردار نباشند در مرحله عمل دچار مشکل میشوند. گاهی ایمان هست ولی اعتراض به خدا در مورد مشکلات و بلاها هم هست. گاهی ایمان هست، ولی تنبلی اجازه نمیدهد حرف خدا را گوش کنیم. در حالیکه عزم بر مبارزه با هوای نفس منطق و انگیزۀ صبر در بلا و صبر بر معصیت و طاعت را تقویت میکند و تبدیل به یک اصل پذیرفته شدۀ عمومی میشود.
-------------
چندین مرحله ی بسیار مهم در مبارزه با هوای نفس:
[/][/]1-مشارطه:[=Tahoma][="]
[/][/]یعنی انسان با خود شرط کند که کاری برخلاف فطرت پاک خود انجام ندهد و یا فلان گناه و مهمتر از آن صفت رذیله ای را مبنای عمل خود قرار ندهد. چرا میگوییم ترک صفت رذیله (اخلاق زشت) از ترک گناه هم مهمتر است، چون صفت رذیله فرمان عقل را به دست میگیرد و سبب میشود تا قوای غضبیه و شهویه که انسان را به غضب و شهوت میکشاند بدون عنان و با سرعتی بدون هرگونه کنترل پیش برود و انسان را به پرتگاه رهنمون سازد. مثالی از مشارطه آن است که من با خود شرط کنم امروز از صبح تا شب غیبت نکنم یا حسد را از خود دور کنم و یا مثلاً از شنبه تا پنج شنبه دروغ نگویم و این شرط را تمدید نمایم.
2-مراقبه: به زبان ساده یعنی مراقب باشیم که از شرطی که با خود کردیم تخطی نکنیم و اسیر نفس خبیث و امارّه و شیطان لعین نشویم و دائماً از شر این دو دشمن خود به خدای متعال پناه ببریم.
حضرت امام سجاد علیه السلام با شناخت خود از مسیر تکامل انسان و عوامل موافق و مخالف در این مسیر، همواره به مراقبه اهتمام داشت.
روزی از او پرسیدند:« یا ابن رسول الله، روزها را چگونه میگذرانید؟»
فرمود:« شبها را به روز می آورم در حالی که هشت نفر از من طلب دارند:
«الله» از من انجام واجباتش را طلب میکند، پیامبر صلی الله علیه و آله از من اجرای «سنت» و دستورات اسلامی را میطلبد، اهل و عیالم رزق و روزی خود را میطلبند. نفسم از من «شهوت» میخواهد، شیطان توقع دارد از او تبعیت کنم و دو فرشتهی نگهبانم از من انتظار اخلاص دارند. ملک الموت جانم را میخواهد و «قبر» نیز از من جسدم را طلب دارد.»
واضح است که شخصیتی که این همه طلبکار برای خود میبیند، در انجام وظایفش میکوشد و در زندگیاش مراقبهی کامل دارد.
3-محاسبه:
که نقش نظارتی و بازرسی را بعهده دارد. این محاسبه در دو زمینه انجام میشود. یکی آنکه چقدر در مراقبه موفق بودهایم و دیگری آنکه چقدر از شرط خود تخطی کردهایم. مثالی از محاسبه آن است که از صبح تا شب شرط کرده باشیم که دروغ نگوییم و مراقبت بر برقراری این شرط هم داشته ایم و حالا پس از ساعتها از برقراری این شرط، ترازویی بگذاریم و ببینیم چقدر در تحقق این شرط و پیامد آن موفق بودهایم؟ اگر موفق بودهایم که باید این نقطه قوت را حفظ و تقویت کنیم و از خدای متعال بخواهیم که ما را در تداوم این مراقبه موفق بدارد و اگر خدای ناکرده موفق نبودهایم عزم را جزم کنیم و با پناه بردن از شر شیطان و نفس اماره و خبیث به خدای متعال جبران کنیم.
البته در مقام سخن ترسیم مثلث (مشارطه، مراقبه و محاسبه) آسان است اما در مقام عمل راهی نه چندان آسان است و باید مراقبت ها نمود و از خداوند متعال دائماً یاری خواست (آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها)
4-معاتبه: زمانی است که انسان در انجام مشارطه موفق نبوده است، لذا باید خودش را سرزنش کند و از قوهی غضب خود علیه خودش استفاده کند. شخص باید مراقب باشد که این سرزنش موجب یأس و ناامیدی در او نشود که باعث ترک تلاش و مجاهده شود، بلکه بیشتر به گونهای نصیحت کننده و خیرخواهانه و گاهی با عتاب شدیدتر انجام شود.
این موعظهگر و سرزنشکننده درونی از موعظه بیرونی اثر بیشتری خواهد داشت. و اگر موفق در انجام برنامه بود شاکر خداوند باشد و تداوم این توفیق را از خداوند بخواهد.
5-معاقبه: یعنی اینکه اگر شخص در انجام برنامه موفق نبود، جریمهای برای نفس خودش در نظر گرفته و حتما جریمه را انجام دهد. این جریمه باعث تحمل سختی و فشاری به نفس میشود و در صورت تداوم این دستورالعمل و جریمه بر نفس اثر میکند و موجب ترک عادت و گناه میشود.
باید دقت داشت که جریمه نفس حتما شرعی باشد و جریمهی که خلاف شرع باشد در امور اخلاقی و عرفانی مذموم است و موجب دوری از خدا و ظلمت دل میشود. بهترین نوع جریمه برای نفس پرداخت صدقات مالی و انفاق، تلاوت قرآن و ادعیه، زیارت، نمازهای مستحبی، روزه و دیگر مستحبات میباشد که علاوه بر جریمه نفس، سبب نورانیت و صفای باطن میشود. نکته مهم دیگر اینکه در جریمه نفس نباید دچار افراط و تفریط شد و جریمه نباید خیلی سنگین یا خیلی سبک باشد. اگر سنگین باشد بعد از یک الی دو مرتبه نفس تحمل نمیکند و به کل همه چیز را رها میکند و مانع ادامه این برنامه (مشارطه، مراقبه، محاسبه، معاتبه و معاقبه) میشود، و اگر جریمه خیلی سبک باشد، به نفس فشار و سختی وارد نمیشود و مجدد آن عمل بد و زشت را مرتکب شده و از انجام جریمه باکی ندارد. لذا حتما جریمه بگونه ای باشد که به نفس فشار وارد شود و خیلی سنگین هم نباشد. تداوم این برنامه طی مدتی از چند هفته یا چند ماه بسته به کیفیت انجام برنامه، و همچنین عادتهای بد انسان در نهایت نتیجه میدهد و موجب تغییر حال و عادات در انسان میشود.
منابع:
http://www.komeily.com
http://daneshnameh.roshd.ir
http://cmenbar.ir
[/]