جمع بندی نظر اسلام در مورد " گفتگوی تمدن ها " چیست؟

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نظر اسلام در مورد " گفتگوی تمدن ها " چیست؟

سلام ...
امیدوارم که خوب و خوش و سلامت باشین ...

چندین سال پیش در زمان ریاست جمهوری " حجت الاسلام خاتمی " مفهومی در درون وزارت امور خارجه شکل گرفت ... با عنوان گفتگوی تمدن ها ... جناب آقای خرازی ( وزیر امور خارجه وقت ) تاکید بسیار زیادی بر رویه این مفهوم میکرد آنچنانچه در دفتر ریاست جمهوری و دفتر وزارت امور خارجه بسیاری از کشورها اتاقی با عنوان " گفتگوی تمدن ها " شکل گرفت . با رویه کار آمدن رئیس جمهور بعدی ( آقای احمدی نژاد ) بدستور ایشون این اتاق به صورت کامل بسته شد و دولت ایشون هیچ گونه تعاملات سیاسی در درون این بستر فرهنگی با دنیا برقرار نکردند .

دیروز که داشتم سرتیتر روزنامه جمهوری اسلامی رو میخوندم ... سرتیتری از آقای خرازی توجه من رو جلب کرد ... این جمله این بود ... (گفتگوی میان تمدن ها بهترین مقابله در برابر تهدیدهای ترامپ هست ) ... ایشون این صحبت رو در درون اتاق گفتگوی تمدنهای کشور روسیه انجام دادند ... ( لینک خبر )

ایشون در درون صحبتهاشون به مطالب بسیار زیادی اشاره کردن از جمله اینکه ارتباط میان کشور ایران با روسیه رو بیشتر و بیشتر بکنیم آنچنانچه ایرانی ها بتونند بهتر و سریعتر و راحت تر به روسیه سفر کنند و برعکس .. اینگونه دو ملت همدیگر رو بهتر میشناسند و همدیگر رو بهتر درک میکنند

بعد از این ماجرا یک سوالی در درون ذهن من شکل گرفت ... اصولا نظره اسلام در مورد گفتگوی میان تمدن ها چی هست ...

به عنوان مثال فرض کنیم که فردا من بیام و طرحی رو در درون مجلس ببرم که اندیشمندان علوم انسانی ایران ( مثلا طلاب ؛ حجت الاسلام ها ؛ فلاسفه ؛ مجلسیان ؛ شورای نگهبان ؛ ) باید در کارنامه خودشون هر ساله مسافرتهایی به سایر کشورها داشته باشند که از نزدیک با فرهنگ و تمدن کشورهای دیگه آشنا بشن ...

و قوانینی تصویب کنیم که اونها هم با ایرانی ها آشنا بشوند ... مثلا دانشجویان زیادی رو از سرتاسر دنیا به کشورمون دعوت کنیم و اینها بتونند بروند سی و سه پل ... پل خاجو ... شمال ... مشهد و ...

به هر حال این نوع گفتمان میان تمدن ها مسائلی رو با خودش به همراه میاره ... مثلا آیات اعظام ما شاید به این نتیجه برسند که دنیا با ما سره جنگ نداره .... و مجلسیان به جای این طرح ها ؛ طرح های دیگری رو به مجلس ببرند و ... فلاسفه اسلامی ما با نوع نگرش اروپائیان و آمریکایی ها بهتر آشنا بشوند .

سوالی که برای من بوجود میاد این هست که نظره اسلام در مورد گفتگوی میان تمدنها چیست ... به هر حال اگر قرار به انجام گفتگوی میان تمدن ها هست باید به نوعی با کفار گفتگو کرد ؛ نظر اونها رو شنید ؛ به کشورهاشون مسافرت کرد ؛ اونها به کشور ما مسافرت کنند ؛ نظرها رد و بدل بشه و ...

با این تفاسیر ... و اینکه داریم هر روزه میبینیم عده زیادی از جوانهای ایرانی ها از تمدن و فرهنگ خودشون دارند فاصله میگیرند و به سمت تمدن و فرهنگ کشورهای اروپایی تمایل پیدا میکنند ... آیا گفتگوی میان تمدن ها چیز مطلوبی از نظره اسلام هست یا خیر ...

متشکرم .

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد کریم

مارینر;907655 نوشت:
بعد از این ماجرا یک سوالی در درون ذهن من شکل گرفت ... اصولا نظره اسلام در مورد گفتگوی میان تمدن ها چی هست ...

سلام وعرض ادب
گفتگو وارتباط در اسلام مقدم بر هرچیزی است. اما معیار وهدف از این گفتگو چی باید باشد. ما در تاریخ اسلام شاهد هستیم که رسول خدا(ص) در سال شش هجری به سران کشورها نامه نوشته وسخن اسلام را به آنها ابلاغ می کنند. پس گفتگو یا به اسم گفتگوی تمدنها ویا گفتگوی کشورها وجود دارد. اما اینکه کسانی که بحث گفتگوی تمدنها را مطرح کردند وبدنبال آن جنگ تمدنها مطرح شد چه دیدگاه وهدفی داشتند باید بررسی شود.
اگر هدف از این تمدنها ایران وآمریکاست. تجربه مخصوصا تجربه اخیر مذاکرات هسته ای نشان می دهد که فایده آنچنانی ندارد. شما بدون اینکه به آمریکا امتیاز دهید نمی توانید با آنها به توافق خاصی برسید. تازه صرف امتیاز دادن هم کافی نیست بلکه باید بنوعی مطیع آنها شوی. مانند: عربستان.
در حال حاضر سایر کشورهای غربی هم دنباله رو آمریکا هستند واگر با آمریکا به توافق نرسی با آنها نمی توانی به نتیجه خاصی برسی، لذا اینها باید در نظر گرفته شود که ما در چه شرایطی باید با تمدنها مذاکره داشته باشیم؟
رسول خدا در ابتدا تشکیل حکومت اسلامی وارد گفتگو با این تمدنها مثل؛ ایران، روم وغیره نشد. بلکه بعد از اینکه اسلام برای خود قدرتی کسب کرده ونامی بین دولتها پیدا کرده بود اینکار انجام داد. بنابراین ماهم اگر قصد گفتگوی تمدنها داریم باید ابتدا از نظر داخلی بالاخص اقتصاد وفرهنگ آنقدر رشد داشته باشیم که بعد از گفتگو مقهور اقتصاد وفرهنگ آنها نشویم تا فرهنگ ما ذوب در فرهنگ واقتصاد آنها شود.
اینها نقص هایی است که در همین گفتگوی تقریبا شکست خورده مذاکرات هسته ای هم پیداست. از نوع قرار دادهایی که با کشورهایی مثل فرانسه بسته شده است، می توان چنین برداشتی داشت.
آیه کریمه زیر هم می تواند دلیلی بر صحت گفتگوی تمدنها باشد.

يا أَيُّهَاالنَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَقَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّاللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ (حجرات/13)، اى مردم، ما شما رااز مرد و زنى آفريديم، و شما را ملّت ملّت و قبيله قبيله گردانيديم تا با يكديگرشناسايى متقابل حاصل كنيد. در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست.بى ‏ترديد، خداوند داناى آگاه است.
این اختلافات که تبدیل به تمدنهای مختلف می شود، خود دراصل نعمت است، وامکان گفتگو هست.
گفتگوی ادیان:
اگر گفتگوی ادیان بجای گفتگوی تمدنها مطرح می شد بهتر بود. چون این مقدمه ای برای گفتگوی تمدنهاست. چون ادیان اشتراکات زیادی دارند. واگر گفتگوی بین اسلام وواتیکان راه افتاده بود، برای گفتگوی تمدنها هم خوب می شد. بخاطر تاثیری که مسیحیت در کشورهای مختلف دارد.
اما زمانی بدنبال گفتگوی بیشتر سیاسی بین کشورها هستیم. وما در موضع پایین تر از نظر سیاسی، اقتصادی وغیره قرار داریم این باعث انفعال خواهد بود، که اصلا خوب نیست.

مارینر;907655 نوشت:
چندین سال پیش در زمان ریاست جمهوری " حجت الاسلام خاتمی " مفهومی در درون وزارت امور خارجه شکل گرفت ... با عنوان گفتگوی تمدن ها ... جناب آقای خرازی ( وزیر امور خارجه وقت ) تاکید بسیار زیادی بر رویه این مفهوم میکرد آنچنانچه در دفتر ریاست جمهوری و دفتر وزارت امور خارجه بسیاری از کشورها اتاقی با عنوان " گفتگوی تمدن ها " شکل گرفت . با رویه کار آمدن رئیس جمهور بعدی ( آقای احمدی نژاد ) بدستور ایشون این اتاق به صورت کامل بسته شد و دولت ایشون هیچ گونه تعاملات سیاسی در درون این بستر فرهنگی با دنیا برقرار نکردند .

سلام وعرض ادب دوباره
کاش این آقایان می فرمودند: در طوال این دوسالی که این دفتر گفتگوی تمدنها وجود داشت وبودجه کلانی هم برای آن قرار داده بودند. چه پیشرفتهایی در زمینه گفتگوی تمدنها داشتند؟
جناب آقای خاتمی، آقای عطاء الله مهاجرانی را رئیس این دفتر قرار داده بودند، کسی که با گفتمان انقلاب مشکل پیدا کرده بود، والان هم در میدان دشمن سینه می زند.
آنچه می توان گفت: این حرکت با حساب وکتاب نبود، والا اگر نتیجه داشت هیچ رئیس جمهوری آنرا تعطیل نمی کرد. احمدی نژاد تعطیل کرد، چرا روحانی احیاء نکرد؟! اینکه در راستای همان سیاست وبا شاکله همان وزراء قدم بر می داشت.

مارینر;907655 نوشت:
(گفتگوی میان تمدن ها بهترین مقابله در برابر تهدیدهای ترامپ هست ) ... ایشون این صحبت رو در درون اتاق گفتگوی تمدنهای کشور روسیه انجام دادند

ترامپ برای ما تهدید نیست. مشکل این حضرات همین است که امثال ترامپ را عددی حساب می کنند. واگر بجای این حساب وکتابهای دیپلماتیک کمی انقلابی فکر می کردند الان این همه در انژی هسته ای متضرر نشده بودیم. دانشمندان هسته ای ما شاید زنده بودند. بدتر از همه عزت ما در مقابل این استعمارگان شکسته نشده وآنها را پر رو نکرده بودیم.

مارینر;907655 نوشت:
به عنوان مثال فرض کنیم که فردا من بیام و طرحی رو در درون مجلس ببرم که اندیشمندان علوم انسانی ایران ( مثلا طلاب ؛ حجت الاسلام ها ؛ فلاسفه ؛ مجلسیان ؛ شورای نگهبان ؛ ) باید در کارنامه خودشون هر ساله مسافرتهایی به سایر کشورها داشته باشند که از نزدیک با فرهنگ و تمدن کشورهای دیگه آشنا بشن ...

کاش طرحی باشد که این حضرات به حوزه های انتخابی خود وهمه مناطق سر بزنند. اینقدر بیگانه از مردم نباشند. مشکل ما نشناختن دنیا نیست، این حضرات برخی ایام تعطیل در جاهای خوش آب وهوای دیگر کشورها خوش می گذرانند، اما عرضه اینکه با مردم خود هم ارتباط مردمی بمعنای واقعی داشته باشند ندارند.
اگر مسئولان ما بجای این غربزدگی کمی مردمی بوده ومردمی فکر می کردند، وبجیا ریاست واقعا خدمت می کردند، خیلی از مشکلات را نداشتیم.

مارینر;907655 نوشت:
ه هر حال این نوع گفتمان میان تمدن ها مسائلی رو با خودش به همراه میاره ... مثلا آیات اعظام ما شاید به این نتیجه برسند که دنیا با ما سره جنگ نداره .... و مجلسیان به جای این طرح ها ؛ طرح های دیگری رو به مجلس ببرند و ... فلاسفه اسلامی ما با نوع نگرش اروپائیان و آمریکایی ها بهتر آشنا بشوند .

خیلی از این موارد که می فرمایید هست. وایران هم با جایی سرجنگ نداره، دیگران با انقلاب ما مشکل دارند. چرا که مدلهایی حکومتی مثل انقلاب ما برای نظام سرمایه داری ونظام جدید برده داری خطرناک است.


نظر اسلام در مورد " گفتگوی تمدن ها " چیست؟

سوال:
آیا اسلام با گفتگوی تمدنها موافق است؟

جواب:
از آیات قرآن کریم وسیره نبوی اصل درستی گفتگوی تمدنها را می توان به دست آورد. از جمله خداوند متعال در آیه شریفه زیر می فرماید:
يا أَيُّهَاالنَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَقَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّاللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ،[1] اى مردم، ما شما را از مرد و زنى آفريديم، و شما را ملّت ملّت و قبيله قبيله گردانيديم تا با يكديگرشناسايى متقابل حاصل كنيد. در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست.بى ‏ترديد، خداوند داناى آگاه است.
در تفسیر این آیه شریفه آمده است:
يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏ آدم و حوّاء وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ‏ القمّي قال الشعوب العجم و القبائل العرب و رواه في المجمع عن الصادق عليه السلام‏ لِتَعارَفُوا ليعرف بعضكم بعضاً لا للتفاخر بالآباء و القبائل‏[2]، همه از آدم وحوا بوجود آمده اند، مراد از شعوب به گفته علی بن ابراهیم قمی «عجم» یعنی غیر عربها هستند. ومراد از «قبائل» عربها هستند. ودر مجمع البیان از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود: این شعوب وقبائل برای شناخت ومعرفت به یکدیگر است نه فخر فروشی به آباء واجداد وقبائل خود(که در اعراب جاهلی رسم بود).
همه انسانها از یک مادر وپدر به دنیا آمده اند لذا تفاخر بین آنها معنایی ندارد. وتفاوت قبایل وزبانها وتمدنها هم برای تفاخر نبوده است بلکه برای معرفت بیشتر بین افراد بشر بوده است. تا بدبنوسیله اجتماع انسانی وارتباط وتعامل بین آنها تحقق پیدا کند.[3]
لذا این اختلافاتی که تبدیل به تمدنهای مختلف می شود، خود دراصل نعمت است، وامکان گفتگو هست.
در کنار این سیره نبی مکرم اسلام که در سال شش هجری به سران کشورها وتمدنهای آنروز مثل ایران وروم نامه نوشت نشان می دهد گفتگو بین تمدنها نه تنها ایرادی نداری بلکه لازم هم است. اما دقت در سیره نبوی نشان می دهد که رسول خدا(ص) زمانی به سران تمدنها نامه می نویسد؛ که اسلام قدرت گرفته است ودوران شکوفایی وقدرت آن شروع شده است. لذا این قدرتها نمی توانند به اسلام ضربه زده ومسلمانان را تحت تاثیر قرار دهند؛ چون آنحضرت اصحاب خود را چنان تربیت کرده بودند، که تحت تاثیر این قدرتها قرار نگیرند.
در شرایط فعلی هم ایجاد پل ارتباطی بین ایران وسایر تمدنها برای بهره مندی از مزایا وعلم وتکنولوژی آنها اشکالی ندارد؛ اما به شرطی که ما زا موضع ضعف وارد نشویم وبنوعی مقابل آنها اظهار ناتوانی نداشته باشیم. وفرهنگ ما در مقابل فرهنگ آنها از بین برود وزمانی این کار ممکن می شد که ما فرهنگ اسلامی خود را تقویت کرده وآن را خوب نشر دهیم وجامعه ای با فرهنگ اسلامی وایرانی تربیت کرده باشیم که تا بحال تحقق پیدا نکرده است وضعف رسانه ای ما وتاثیر مردم وفرهنگ ما از رسانه های بیگانه گواه این مطلب است.



[/HR][1] . حجرات/13

[2] . فيض كاشانى، محمد بن شاه مرتضى، تفسير الصافي، ج5، ص54، مكتبه الصدر - تهران، چاپ: دوم، 1415 ق.

[3] . برگرفته از تفسیر المیزان علامه طباطبایی، ج18، ص330، چاپ ایران.
موضوع قفل شده است