کدام کشورها بهتر هستند؟

تب‌های اولیه

65 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
کدام کشورها بهتر هستند؟

با توجه باینکه علم و دانش و تفکر در نزد خداوند بسیار با ارزش است و ارزشی برتر از عبادت دارد آیا کشورهایی که در علم و دانش بسیار پیشرفت کرده اند نظیر آمریکا در نزد خداوند از کشوری که در سطح ماست با ارزش تر نیستند؟
دوم اینکه جدا از سیاست آیا رابطه داشتن با کشوری که هم پیشرفته است هم معتقد به دین مسیحیت است و هم مردم خداپرستی دارد مثل آمریکا که حتی بر روی اسکناس هایشان نوشته "ما به خدا توکل داریم" بهتر از رابطه داشتن با کشورهای کمونیست نیست و خود ارتباط با کشورهای کمونیست که دشمن خدا بحساب می ایند برای کشور مسلمانی چون ما گناه بحساب نمی آید؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد رئوف

mehrdaad.;906621 نوشت:
با توجه باینکه علم و دانش و تفکر در نزد خداوند بسیار با ارزش است و ارزشی برتر از عبادت دارد آیا کشورهایی که در علم و دانش بسیار پیشرفت کرده اند نظیر آمریکا در نزد خداوند از کشوری که در سطح ماست با ارزش تر نیستند؟
دوم اینکه جدا از سیاست آیا رابطه داشتن با کشوری که هم پیشرفته است هم معتقد به دین مسیحیت است و هم مردم خداپرستی دارد مثل آمریکا که حتی بر روی اسکناس هایشان نوشته "ما به خدا توکل داریم" بهتر از رابطه داشتن با کشورهای کمونیست نیست و خود ارتباط با کشورهای کمونیست که دشمن خدا بحساب می ایند برای کشور مسلمانی چون ما گناه بحساب نمی آید؟


با سلام خدمت شما دوست گرامی

چند مطلب وجود دارد:

- اسلام بر علم و دانش تاکید بسیاری دارد ولی باید توجه داشت که تعبیری که در متون دینی آمده است، علم نافع است. علم نافع یعنی علمی که انسان را به خداوند نزدیک تر می کند. ممکن است فردی با یادگیری علوم دینی این قرب برایش حاصل شود و فردی هم با مطالعه طبیعت و کشف اسرار آن به خداوند نزدیک تر شود. در هر صورت، باید جنبه الهی مسئله وجود داشته باشد. اینکه در علومی که در کشورهای غربی وجود دارد، چقدر این مسئله وجود دارد، نیازمند بررسی های دقیق تر است ولی اجمالا به نظر می رسد که این جنبه مهم در این علوم مغفول است.

- مسئله دیگر در مورد رابطه با کشوری مانند آمریکاست. آمریکا یکی از متدین ترین کشورهای مدرن است. اساسا مهمترین نقض نظریه سکولاریزاسیون که معتقد است با مدرن شدن جوامع، دین از بین خواهد رفت، آمریکاست که بسیار مدرن است ولی بسیار هم دیندار است. با این حال باید توجه شود که مشکل ما با آمریکا بر سر دینداری یا بی دینی آنها نیست. مشکل در بحث سلطه و زورگویی است که دولت آمریکا همواره نسبت به دیگران مخصوصا کشور ما داشته است. مشکل جنایت های مکرری است که این کشور بر علیه ما داشته است. از سرنگونی دولت قانونی دکتر مصدق تا جنایات متاخرتر. و طبیعی است که هیچ کشوری نمی پذیرد که با دشمنی چنین جنایتکار، از در صلح و دوستی وارد شود. لیست این جنایات و دشمنی ها بسیار بلند است و اگر نیاز شد می شود به برخی موارد آنها پرداخت. بنابراین مسئله دیانت یا عدم دیانت آنها نیست، مسئله سیاست های خصمانه این دولت است که هیچ گاه پایان نیافته و حتی در مواردی که ایران اقداماتی را در راستای حل مسائل میان دو کشور انجام داده است، مجددا با خیانت آنها مواجه شده است.

- در چنین شرایطی، هیچ رابطه عزت مندانه ای شکل نمی گیرد. اگر در این شرایط رابطه ای شکل بگیرد، زمینه سلطه و زورگویی مجدد آنها را فراهم خواهد کرد. و این مسئله است که در قرآن از آن نهی شده است. در قرآن کریم می خوانیم: «وَلَن یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً »؛(۱) خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلطی نداده است.

بر اساس این آیه، یک قاعده فقهی ایجاد شده است تحت عنوان «قاعده نفی سبیل» بر اساس این آیه، هر اقدامی که موجب سلطه و قدرت یافتن کفار بر مسلمانان شود، حرام است و مجاز نیست.

- اگر روزی کشور آمریکا دست از زورگویی بردارد و از موضع برابر و بر اساس احترام متقابل با ایران سخن بگوید، آنگاه می توان مشکلات فی ما بین را حل کرد ولی تا زمانی که به ایران به عنوان طعمه ای که باید آن را شکار کرد نگاه کند، زمینه چنین فعالیتی فراهم نخواهد بود.

موفق باشید

1. نساء 141

سلام ...
جناب رئوف یک سوال هم برای من پیش اومد ...

دو تا شهر داریم که دارای دو والی هستند ...

1. اولین والی خداشناس و مذهبی هست ... ولی دوست داره شهر گشایی کنه ؛ به مردمش سخت میگیره ؛ مالیات های زیاد میگیره

2. دومین والی کافر و بی دین و خدانشناس هست ... ولی شهر کشایی نمیکنه ؛ به مردمش سخت نمیگیره

شما والی شهر سوم هستید ... با کدومیک از والی ها همپیمان میشین ....

مارینر;910332 نوشت:
سلام ...
جناب رئوف یک سوال هم برای من پیش اومد ...

دو تا شهر داریم که دارای دو والی هستند ...

1. اولین والی خداشناس و مذهبی هست ... ولی دوست داره شهر گشایی کنه ؛ به مردمش سخت میگیره ؛ مالیات های زیاد میگیره

2. دومین والی کافر و بی دین و خدانشناس هست ... ولی شهر کشایی نمیکنه ؛ به مردمش سخت نمیگیره

شما والی شهر سوم هستید ... با کدومیک از والی ها همپیمان میشین ....



با سلام خدمت شما دوست گرامی

سوال شما بحث ما را از مسیر خودش خارج می کند. سوال اصلی در موضوع دیگری بود.
با این حال، به جهت ارتباطی که با بحث دارد اجمالا پاسخ عرض می کنم به امید اینکه منجر به انحراف از بحث اصلی نشود.

والی هر شهر در مرحله نخست بایستی در فکر مردمان شهر خودش باشد و سعی کند امنیت و رفاه را برای آنها فراهم کند. در فرضی که شما مطرح کردید، بایستی دید که ارتباط با کدام یکی از این دو شهر بر اساس اصول دینی به نفع ماست. به عبارت دیگر، ارتباط با کدامیک موجب ایجاد امنیت و رفاه بیشتر می شود.

در ضمن معنای فردی که مذهبی هست ولی ظلم هم می کند را خیلی متوجه نمی شوم. اگر کسی عالما و عامدا در پی ظلم و تعرض به دیگران است، مذهبی نیست.

موفق باشید

[="Tahoma"][="Navy"]

mehrdaad.;906621 نوشت:
ا توجه باینکه علم و دانش و تفکر در نزد خداوند بسیار با ارزش است و ارزشی برتر از عبادت دارد آیا کشورهایی که در علم و دانش بسیار پیشرفت کرده اند نظیر آمریکا در نزد خداوند از کشوری که در سطح ماست با ارزش تر نیستند؟
دوم اینکه جدا از سیاست آیا رابطه داشتن با کشوری که هم پیشرفته است هم معتقد به دین مسیحیت است و هم مردم خداپرستی دارد مثل آمریکا که حتی بر روی اسکناس هایشان نوشته "ما به خدا توکل داریم" بهتر از رابطه داشتن با کشورهای کمونیست نیست و خود ارتباط با کشورهای کمونیست که دشمن خدا بحساب می ایند برای کشور مسلمانی چون ما گناه بحساب نمی آید؟

سلام
منظور از علم و دانش ارزشمند در اسلام علمی است که یا بخودی خود برای روح کمال محسوب می شود مانند باور به خدا و توحید یا به کمال معنوی انسان کمک می کند مانند علم به طرق قرب خدای تعالی و خدمت به هم نوعان و ...
علوم تجربی به خودی خود ارزشی ندارند مگر اینکه در سایه باورهای اصولی بعنوان ابزار کمال یا خدمت به انسانها مورد استفاده قرار گیرند
قرآن کریم در کم ارزش نشان دادن علوم تجربی می فرماید: یعلمون ظاهرا من الحیاه الدنیا و هم عن الاخره لغافلون
مگر نه این است که برخی از دانشمندان بزرگ علوم تجربی مانند داکینز حقایق هستی مانند خدا و ایمان و دین و غیب را رد می کنند؟
یا علیم[/]

رئوف;910341 نوشت:
بایستی دید که ارتباط با کدام یکی از این دو شهر بر اساس اصول دینی به نفع ماست

میگویند دو جا باید کمربند ایمنی ببندی
یکی وقتی به قصد مسافرت سوار اتوموبیل میشوی ، یکی هم زمانی که میخواهی با یک آخوند بحث کنی :khandeh!:

mehrdaad.;906621 نوشت:
کشوری که هم پیشرفته است هم معتقد به دین مسیحیت است و هم مردم خداپرستی دارد مثل آمریکا که حتی بر روی اسکناس هایشان نوشته "ما به خدا توکل داریم"

حکایت مسیحی بودن آمریکا شبیه به حکایت مسلمان بودن بعضی از ماهاست
خیلی خوب حرفش را میزنیم و ادعایش میکنیم ، اما عمل.......

برادر عزیز ، دینداری به گفتن و ادعا نیست
چه مردم آمریکا چه اینجا ، روز قیامت از آنها عمل میخواهند ، نه ادعا

درمورد نوشتهء روی دلار هم جای بحثش اینجا نیست
ولی اتفاقاً همین دلار یکی از بهترین سندها برای اثبات بی خدایی سیاستمداران آمریکاست
دربارهء علم و دانش هم که فرمودید با کلیت حرف شما موافقم ، اما در جزئیات خیر
همانطور که عبادت به تنهایی کافی نیست ، علم به تنهایی هم کافی نیست
ولی در مجموع قبول دارم که چه بسا بعضی از آمریکایی ها از بعضی ایرانی ها برای خداوند خیلی مسلمان تر باشند

mehrdaad.;906621 نوشت:
مثل آمریکا که حتی بر روی اسکناس هایشان نوشته "ما به خدا توکل داریم" بهتر از رابطه داشتن با کشورهای کمونیست نیست و خود ارتباط با کشورهای کمونیست که دشمن خدا بحساب می ایند برای کشور مسلمانی چون ما گناه بحساب نمی آید؟

این عبارت که روی اسکناس دلار آمریکا نوشته شده مروبط به خدای واقعی نیست و در اصل فراماسونری رو تایید می کند.به نقش روی دلار هم دقت کنید
بهتر است در اینترنت تحقیق کنید.
در مورد رابطه با کشور ها بهتر است به برچسب توجه نکنیم.معمولا انسانهایی که انسانیت دارند به خدا نزدیکترند.حال چه مسلمان باشند چه یهودی چه مسیحی و حتی بی دین.

رئوف;910301 نوشت:

با سلام خدمت شما دوست گرامی

چند مطلب وجود دارد:

- اسلام بر علم و دانش تاکید بسیاری دارد ولی باید توجه داشت که تعبیری که در متون دینی آمده است، علم نافع است. علم نافع یعنی علمی که انسان را به خداوند نزدیک تر می کند. ممکن است فردی با یادگیری علوم دینی این قرب برایش حاصل شود و فردی هم با مطالعه طبیعت و کشف اسرار آن به خداوند نزدیک تر شود. در هر صورت، باید جنبه الهی مسئله وجود داشته باشد. اینکه در علومی که در کشورهای غربی وجود دارد، چقدر این مسئله وجود دارد، نیازمند بررسی های دقیق تر است ولی اجمالا به نظر می رسد که این جنبه مهم در این علوم مغفول است.

- مسئله دیگر در مورد رابطه با کشوری مانند آمریکاست. آمریکا یکی از متدین ترین کشورهای مدرن است. اساسا مهمترین نقض نظریه سکولاریزاسیون که معتقد است با مدرن شدن جوامع، دین از بین خواهد رفت، آمریکاست که بسیار مدرن است ولی بسیار هم دیندار است. با این حال باید توجه شود که مشکل ما با آمریکا بر سر دینداری یا بی دینی آنها نیست. مشکل در بحث سلطه و زورگویی است که دولت آمریکا همواره نسبت به دیگران مخصوصا کشور ما داشته است. مشکل جنایت های مکرری است که این کشور بر علیه ما داشته است. از سرنگونی دولت قانونی دکتر مصدق تا جنایات متاخرتر. و طبیعی است که هیچ کشوری نمی پذیرد که با دشمنی چنین جنایتکار، از در صلح و دوستی وارد شود. لیست این جنایات و دشمنی ها بسیار بلند است و اگر نیاز شد می شود به برخی موارد آنها پرداخت. بنابراین مسئله دیانت یا عدم دیانت آنها نیست، مسئله سیاست های خصمانه این دولت است که هیچ گاه پایان نیافته و حتی در مواردی که ایران اقداماتی را در راستای حل مسائل میان دو کشور انجام داده است، مجددا با خیانت آنها مواجه شده است.

- در چنین شرایطی، هیچ رابطه عزت مندانه ای شکل نمی گیرد. اگر در این شرایط رابطه ای شکل بگیرد، زمینه سلطه و زورگویی مجدد آنها را فراهم خواهد کرد. و این مسئله است که در قرآن از آن نهی شده است. در قرآن کریم می خوانیم: «وَلَن یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً »؛(۱) خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلطی نداده است.

بر اساس این آیه، یک قاعده فقهی ایجاد شده است تحت عنوان «قاعده نفی سبیل» بر اساس این آیه، هر اقدامی که موجب سلطه و قدرت یافتن کفار بر مسلمانان شود، حرام است و مجاز نیست.

- اگر روزی کشور آمریکا دست از زورگویی بردارد و از موضع برابر و بر اساس احترام متقابل با ایران سخن بگوید، آنگاه می توان مشکلات فی ما بین را حل کرد ولی تا زمانی که به ایران به عنوان طعمه ای که باید آن را شکار کرد نگاه کند، زمینه چنین فعالیتی فراهم نخواهد بود.

موفق باشید

1. نساء 141

اگر مقیاس این باشه که هیچ کشوری در تاریخ معاصر به اندازه شوروی سابق و روسیه فعلی در حق کشورمون جنایت نکرده و فعلا که دوست صمیمی ماست و حتی به خاطرشون امسال حاضر شدیم قانون اساسی کشور خودمون رو زیر پا بگذاریم (طبق قانون اساسی هیچ نیروی نظامی کشور دیگری حق حضور در خاک ایران رو نداره مگر وقتی با رای مجلس از قبل تایید بشه، و هواپیماهای نظامی روسیه در خاک ایران بدون رای مجلس فرود آمدند).

Miss.Narges;910603 نوشت:
این عبارت که روی اسکناس دلار آمریکا نوشته شده مروبط به خدای واقعی نیست و در اصل فراماسونری رو تایید می کند.به نقش روی دلار هم دقت کنید
بهتر است در اینترنت تحقیق کنید.
در مورد رابطه با کشور ها بهتر است به برچسب توجه نکنیم.معمولا انسانهایی که انسانیت دارند به خدا نزدیکترند.حال چه مسلمان باشند چه یهودی چه مسیحی و حتی بی دین.

اون عبارت بیشتر از همه به خاطر دشمنی آمریکا با شوروی سابق که بی خدا بودند به اسکناس اضافه شد.

وایسلی گوجا;910617 نوشت:
اگر مقیاس این باشه که هیچ کشوری در تاریخ معاصر به اندازه شوروی سابق و روسیه فعلی در حق کشورمون جنایت نکرده و فعلا که دوست صمیمی ماست و حتی به خاطرشون امسال حاضر شدیم قانون اساسی کشور خودمون رو زیر پا بگذاریم (طبق قانون اساسی هیچ نیروی نظامی کشور دیگری حق حضور در خاک ایران رو نداره مگر وقتی با رای مجلس از قبل تایید بشه، و هواپیماهای نظامی روسیه در خاک ایران بدون رای مجلس فرود آمدند).


با سلام خدمت شما دوست گرامی

ملاک رابطه داشتن، صرفا تاریخ نیست. همه کشورها در گذشته با یکدیگر جنگ و نزاع داشته اند و این مسئله محدود به ایران و خاورمیانه هم نیست. می دانید چند بار آلمان و فرانسه با یکدیگر جنگ کرده اند؟ روسیه و آلمان و ... امروزه اما بسیاری از این کشورها با یکدیگر روابط خوبی دارند؟ چرا؟

چون بر اساس احترام متقابل و با حفظ اصول دیپلماتیک با یکدیگر رفتار می کنند. اگر بنا باشد یک رابطه ای شکل بگیرد و در آن رابطه، آلمان سعی کند فرانسه را استثمار کند، به او زور بگوید، در مسائل داخلی فرانسه دخالت کند، دولت قانونی فرانسه را سرنگون کند، هواپیمای مسافری فرانسه را با موشک بزند، انواع و اقسام تحریم ها را بر علیه فرانسه وضع کند. فرانسه را محور شرارت و منبع تروریسم بخواند و ... آیا فرانسه حاضر خواهد بود با آلمان رابطه برقرار کند؟!

مسلما خیر

نه فرانسه و نه هیچ کشوری که عزت ملی برایش مهم باشد، چنین کاری نمی کند.

رابطه ما با آمریکا هم از این قرار است. بله ما با شوروی سابق، جنگ های بسیاری داشتیم، بخش هایی از کشور ما سر همین نزاع ها و به جهت ضعف دولت آن زمان، از ایران جدا شد. اینها حقایق تاریخی هستند ولی تاریخ کل ماجرا نیست. ماجرا این است که امروز روسیه قصد زورگویی به ما ندارد، ما را تحریم نمی کند، در مسائل داخلی ما دخالت نمی کند. در مجامع بین المللی معمولا حامی ماست. قصد زورگویی ندارد و بر اساس احترام متقابل تعامل می کند. اینها اموری است که تعیین می کند که امروز با روسیه رابطه داشته باشیم. اگر روسیه هم روندی دیگری اتخاذ کند و مانند آمریکا شود، با روسیه هم رابطه نخواهیم داشت.

قانون اساسی ما هم این مسئله را ممنوع کرده است که به کشور اجنبی اجازه دهیم که در ایران پایگاه نظامی داشته باشید، مانند آنچه که آمریکا در بحرین و کشورهای دیگر دارد. در مورد روسیه چنین نیست، یعنی روسیه پایگاه نظامی در ایران ندارد، بلکه اجازه موقت استفاده از فرودگاهی نظامی در غرب ایران به آنها داده شده است (برای سوخت گیری و کارهای مشابه) تا بتوانند با داعش بجنگنند. این مسئله که امری موقت است به معنای اعطای پایگاه و نقض قانون اساسی نیست.

موفق باشید

رئوف;910630 نوشت:

با سلام خدمت شما دوست گرامی

ملاک رابطه داشتن، صرفا تاریخ نیست. همه کشورها در گذشته با یکدیگر جنگ و نزاع داشته اند و این مسئله محدود به ایران و خاورمیانه هم نیست. می دانید چند بار آلمان و فرانسه با یکدیگر جنگ کرده اند؟ روسیه و آلمان و ... امروزه اما بسیاری از این کشورها با یکدیگر روابط خوبی دارند؟ چرا؟

چون بر اساس احترام متقابل و با حفظ اصول دیپلماتیک با یکدیگر رفتار می کنند. اگر بنا باشد یک رابطه ای شکل بگیرد و در آن رابطه، آلمان سعی کند فرانسه را استثمار کند، به او زور بگوید، در مسائل داخلی فرانسه دخالت کند، دولت قانونی فرانسه را سرنگون کند، هواپیمای مسافری فرانسه را با موشک بزند، انواع و اقسام تحریم ها را بر علیه فرانسه وضع کند. فرانسه را محور شرارت و منبع تروریسم بخواند و ... آیا فرانسه حاضر خواهد بود با آلمان رابطه برقرار کند؟!

مسلما خیر

نه فرانسه و نه هیچ کشوری که عزت ملی برایش مهم باشد، چنین کاری نمی کند.

رابطه ما با آمریکا هم از این قرار است. بله ما با شوروی سابق، جنگ های بسیاری داشتیم، بخش هایی از کشور ما سر همین نزاع ها و به جهت ضعف دولت آن زمان، از ایران جدا شد. اینها حقایق تاریخی هستند ولی تاریخ کل ماجرا نیست. ماجرا این است که امروز روسیه قصد زورگویی به ما ندارد، ما را تحریم نمی کند، در مسائل داخلی ما دخالت نمی کند. در مجامع بین المللی معمولا حامی ماست. قصد زورگویی ندارد و بر اساس احترام متقابل تعامل می کند. اینها اموری است که تعیین می کند که امروز با روسیه رابطه داشته باشیم. اگر روسیه هم روندی دیگری اتخاذ کند و مانند آمریکا شود، با روسیه هم رابطه نخواهیم داشت.

قانون اساسی ما هم این مسئله را ممنوع کرده است که به کشور اجنبی اجازه دهیم که در ایران پایگاه نظامی داشته باشید، مانند آنچه که آمریکا در بحرین و کشورهای دیگر دارد. در مورد روسیه چنین نیست، یعنی روسیه پایگاه نظامی در ایران ندارد، بلکه اجازه موقت استفاده از فرودگاهی نظامی در غرب ایران به آنها داده شده است (برای سوخت گیری و کارهای مشابه) تا بتوانند با داعش بجنگنند. این مسئله که امری موقت است به معنای اعطای پایگاه و نقض قانون اساسی نیست.

موفق باشید

این مسئله دوجانبه است. اگر کشوری ببیند دولت و مردم یک کشور هر روز صبح و در هر مکان پرچمش رو آتش می زنند و مرتب می گویند مرگ بر ... و مباهله می کنند دیگر واضح است سیاست های خصمانه بر پیش خواهد گرفت.

قانون اساسی هر گونه فعالیت و حضور نظامی را منع کرده است مگر با رای مجلس. سوختگیری هواپیما جزو این دسته است و همه حقوقدان های کشور هم به این مسئله اعتراض کردند چون کار ما در حمایت از روسیه غیرقانونی بود و ما حتی قانون اساسی کشور خودمان را هم زیر پا گذاشتیم چون رفاقت ما با روسیه مهمتر از قانون کشور خودمان و اهمیت قوه مقننه و مجلس شورای اسلامی و اصل تفکیک قوا است.

وایسلی گوجا;910718 نوشت:
این مسئله دوجانبه است. اگر کشوری ببیند دولت و مردم یک کشور هر روز صبح و در هر مکان پرچمش رو آتش می زنند و مرتب می گویند مرگ بر ... و مباهله می کنند دیگر واضح است سیاست های خصمانه بر پیش خواهد گرفت.

قانون اساسی هر گونه فعالیت و حضور نظامی را منع کرده است مگر با رای مجلس. سوختگیری هواپیما جزو این دسته است و همه حقوقدان های کشور هم به این مسئله اعتراض کردند چون کار ما در حمایت از روسیه غیرقانونی بود و ما حتی قانون اساسی کشور خودمان را هم زیر پا گذاشتیم چون رفاقت ما با روسیه مهمتر از قانون کشور خودمان و اهمیت قوه مقننه و مجلس شورای اسلامی و اصل تفکیک قوا است.



با سلام و ادب

مسئله دو جانبه است ولی باید دید که چه کسی این دشمنی را آغاز کرده و بر آن تاکید میکند؟ چه کسی در سال 1332 دولت قانونی ایران را با کودتا ساقط کرد؟ آیا آن زمان در ایران پرچم آمریکا آتش زده میشد؟! موارد بسیاری وجود دارد. ایران حتی گاهی قدم هایی برای ترمیم این رابطه برداشته است. به طور مثال هنگامی دولت بوش وارد افغانستان شد، ایران برای مبارزه با طالبان، همکاری اطلاعاتی کرد، اقدامی که می توانست زمینه را برای حل مشکلات دیگر فراهم کند. دقیقا پس از این همکاری اطلاعاتی، بوش، رئیس جمهور آمریکا، ایران را محور شرارت خواند! مورد دیگر همین برجام است که یک پرونده مفصل و جنجالی را از طریق مذاکره به پایان رساند ولی در اجراء همچنان عهدشکنی وجود دارد. برای "احتمال" نظامی شدن فعالیت هسته ای ایران، ایران را سالها تحت سنگین ترین تحریم ها (حتی اقلامی مانند دارو) نگه می دارند ولی کشوری مانند اسرائیل که نه "احتمال" نظامی شدن بلکه صدها بمب هسته به صورت "بالفعل" دارد و جزء ان پی تی هم نیست، دوست نزدیک این کشور است. به بهانه دموکراسی و حقوق بشر، ایران را تحریم می کنند ولی حتی نیم نگاهی هم در این زمینه به عربستان و دیگر شرکاء منطقه ای ندارند. اینها رفتارهای عادلانه و دوستانه ای نیستند.

بگذریم، بحث در این زمینه بسیار زیاد است و باعث می شود که از موضوع اصلی تاپیک هم منحرف بشویم.

موفق باشید

رئوف;910809 نوشت:

با سلام و ادب

مسئله دو جانبه است ولی باید دید که چه کسی این دشمنی را آغاز کرده و بر آن تاکید میکند؟ چه کسی در سال 1332 دولت قانونی ایران را با کودتا ساقط کرد؟ آیا آن زمان در ایران پرچم آمریکا آتش زده میشد؟! موارد بسیاری وجود دارد. ایران حتی گاهی قدم هایی برای ترمیم این رابطه برداشته است. به طور مثال هنگامی دولت بوش وارد افغانستان شد، ایران برای مبارزه با طالبان، همکاری اطلاعاتی کرد، اقدامی که می توانست زمینه را برای حل مشکلات دیگر فراهم کند. دقیقا پس از این همکاری اطلاعاتی، بوش، رئیس جمهور آمریکا، ایران را محور شرارت خواند! مورد دیگر همین برجام است که یک پرونده مفصل و جنجالی را از طریق مذاکره به پایان رساند ولی در اجراء همچنان عهدشکنی وجود دارد. برای "احتمال" نظامی شدن فعالیت هسته ای ایران، ایران را سالها تحت سنگین ترین تحریم ها (حتی اقلامی مانند دارو) نگه می دارند ولی کشوری مانند اسرائیل که نه "احتمال" نظامی شدن بلکه صدها بمب هسته به صورت "بالفعل" دارد و جزء ان پی تی هم نیست، دوست نزدیک این کشور است. به بهانه دموکراسی و حقوق بشر، ایران را تحریم می کنند ولی حتی نیم نگاهی هم در این زمینه به عربستان و دیگر شرکاء منطقه ای ندارند. اینها رفتارهای عادلانه و دوستانه ای نیستند.

بگذریم، بحث در این زمینه بسیار زیاد است و باعث می شود که از موضوع اصلی تاپیک هم منحرف بشویم.

موفق باشید

من بحثی ندارم آمریکا در حق کشور ما خیلی جنایت ها کرده ولی بررسی مسائل بدون نگاه به درون و انداختن همه چیز از الف تا ی مسئله تقصیر دشمن و قبول نکردن مسئولیت متاسفانه چیزی است که باعث میشه راه حلی نداشته باشیم چون دولت آمریکا هم همین ذهنیت رو داره و تا وقتی هیچ کس نگاهی به درون نداشته باشه و همیشه مشکلات رو خارجی ببینه امیدی به بهبود مسائل نیست.

رئوف;910301 نوشت:

با سلام خدمت شما دوست گرامی

چند مطلب وجود دارد:

- اسلام بر علم و دانش تاکید بسیاری دارد ولی باید توجه داشت که تعبیری که در متون دینی آمده است، علم نافع است. علم نافع یعنی علمی که انسان را به خداوند نزدیک تر می کند. ممکن است فردی با یادگیری علوم دینی این قرب برایش حاصل شود و فردی هم با مطالعه طبیعت و کشف اسرار آن به خداوند نزدیک تر شود. در هر صورت، باید جنبه الهی مسئله وجود داشته باشد. اینکه در علومی که در کشورهای غربی وجود دارد، چقدر این مسئله وجود دارد، نیازمند بررسی های دقیق تر است ولی اجمالا به نظر می رسد که این جنبه مهم در این علوم مغفول است.

- مسئله دیگر در مورد رابطه با کشوری مانند آمریکاست. آمریکا یکی از متدین ترین کشورهای مدرن است. اساسا مهمترین نقض نظریه سکولاریزاسیون که معتقد است با مدرن شدن جوامع، دین از بین خواهد رفت، آمریکاست که بسیار مدرن است ولی بسیار هم دیندار است. با این حال باید توجه شود که مشکل ما با آمریکا بر سر دینداری یا بی دینی آنها نیست. مشکل در بحث سلطه و زورگویی است که دولت آمریکا همواره نسبت به دیگران مخصوصا کشور ما داشته است. مشکل جنایت های مکرری است که این کشور بر علیه ما داشته است. از سرنگونی دولت قانونی دکتر مصدق تا جنایات متاخرتر. و طبیعی است که هیچ کشوری نمی پذیرد که با دشمنی چنین جنایتکار، از در صلح و دوستی وارد شود. لیست این جنایات و دشمنی ها بسیار بلند است و اگر نیاز شد می شود به برخی موارد آنها پرداخت. بنابراین مسئله دیانت یا عدم دیانت آنها نیست، مسئله سیاست های خصمانه این دولت است که هیچ گاه پایان نیافته و حتی در مواردی که ایران اقداماتی را در راستای حل مسائل میان دو کشور انجام داده است، مجددا با خیانت آنها مواجه شده است.

- در چنین شرایطی، هیچ رابطه عزت مندانه ای شکل نمی گیرد. اگر در این شرایط رابطه ای شکل بگیرد، زمینه سلطه و زورگویی مجدد آنها را فراهم خواهد کرد. و این مسئله است که در قرآن از آن نهی شده است. در قرآن کریم می خوانیم: «وَلَن یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً »؛(۱) خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلطی نداده است.

بر اساس این آیه، یک قاعده فقهی ایجاد شده است تحت عنوان «قاعده نفی سبیل» بر اساس این آیه، هر اقدامی که موجب سلطه و قدرت یافتن کفار بر مسلمانان شود، حرام است و مجاز نیست.

- اگر روزی کشور آمریکا دست از زورگویی بردارد و از موضع برابر و بر اساس احترام متقابل با ایران سخن بگوید، آنگاه می توان مشکلات فی ما بین را حل کرد ولی تا زمانی که به ایران به عنوان طعمه ای که باید آن را شکار کرد نگاه کند، زمینه چنین فعالیتی فراهم نخواهد بود.

موفق باشید

1. نساء 141

با سلام از پاسخ معقول شما سپاسگزارم فقط قسمت دوم سوالم باقی ماند و همچنین فرمودید ایران اقدامهایی را در جهت حل مسئله کرده است آیا فکر نمیکنید شعار مرگ بر امریکا و آتش زدن پرچم خود مانع از اقدام برای حل مسئله شود کافیست خود را بجای آنها بگذاریم آیا میتوانیم با کشوری که مرگ بر ایران میگوید و پرچم ما را آتش میزند روابط خوبی داشته باشیم؟ این یک سوال و سوال دوم در مورد کشورهای کمونیست است آیا رابطه با آنها گناه ندارد؟
با تشکر

رئوف;910301 نوشت:

با سلام خدمت شما دوست گرامی

چند مطلب وجود دارد:

- اسلام بر علم و دانش تاکید بسیاری دارد ولی باید توجه داشت که تعبیری که در متون دینی آمده است، علم نافع است. علم نافع یعنی علمی که انسان را به خداوند نزدیک تر می کند. ممکن است فردی با یادگیری علوم دینی این قرب برایش حاصل شود و فردی هم با مطالعه طبیعت و کشف اسرار آن به خداوند نزدیک تر شود. در هر صورت، باید جنبه الهی مسئله وجود داشته باشد. اینکه در علومی که در کشورهای غربی وجود دارد، چقدر این مسئله وجود دارد، نیازمند بررسی های دقیق تر است ولی اجمالا به نظر می رسد که این جنبه مهم در این علوم مغفول است.

- مسئله دیگر در مورد رابطه با کشوری مانند آمریکاست. آمریکا یکی از متدین ترین کشورهای مدرن است. اساسا مهمترین نقض نظریه سکولاریزاسیون که معتقد است با مدرن شدن جوامع، دین از بین خواهد رفت، آمریکاست که بسیار مدرن است ولی بسیار هم دیندار است. با این حال باید توجه شود که مشکل ما با آمریکا بر سر دینداری یا بی دینی آنها نیست. مشکل در بحث سلطه و زورگویی است که دولت آمریکا همواره نسبت به دیگران مخصوصا کشور ما داشته است. مشکل جنایت های مکرری است که این کشور بر علیه ما داشته است. از سرنگونی دولت قانونی دکتر مصدق تا جنایات متاخرتر. و طبیعی است که هیچ کشوری نمی پذیرد که با دشمنی چنین جنایتکار، از در صلح و دوستی وارد شود. لیست این جنایات و دشمنی ها بسیار بلند است و اگر نیاز شد می شود به برخی موارد آنها پرداخت. بنابراین مسئله دیانت یا عدم دیانت آنها نیست، مسئله سیاست های خصمانه این دولت است که هیچ گاه پایان نیافته و حتی در مواردی که ایران اقداماتی را در راستای حل مسائل میان دو کشور انجام داده است، مجددا با خیانت آنها مواجه شده است.

- در چنین شرایطی، هیچ رابطه عزت مندانه ای شکل نمی گیرد. اگر در این شرایط رابطه ای شکل بگیرد، زمینه سلطه و زورگویی مجدد آنها را فراهم خواهد کرد. و این مسئله است که در قرآن از آن نهی شده است. در قرآن کریم می خوانیم: «وَلَن یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً »؛(۱) خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلطی نداده است.

بر اساس این آیه، یک قاعده فقهی ایجاد شده است تحت عنوان «قاعده نفی سبیل» بر اساس این آیه، هر اقدامی که موجب سلطه و قدرت یافتن کفار بر مسلمانان شود، حرام است و مجاز نیست.

- اگر روزی کشور آمریکا دست از زورگویی بردارد و از موضع برابر و بر اساس احترام متقابل با ایران سخن بگوید، آنگاه می توان مشکلات فی ما بین را حل کرد ولی تا زمانی که به ایران به عنوان طعمه ای که باید آن را شکار کرد نگاه کند، زمینه چنین فعالیتی فراهم نخواهد بود.

موفق باشید

1. نساء 141

با سلام از پاسخ معقول شما سپاسگزارم فقط قسمت دوم سوالم باقی ماند و همچنین فرمودید ایران اقدامهایی را در جهت حل مسئله کرده است آیا فکر نمیکنید شعار مرگ بر امریکا و آتش زدن پرچم خود مانع از اقدام برای حل مسئله شود کافیست خود را بجای آنها بگذاریم آیا میتوانیم با کشوری که مرگ بر ایران میگوید و پرچم ما را آتش میزند روابط خوبی داشته باشیم؟ این یک سوال و سوال دوم در مورد کشورهای کمونیست است آیا رابطه با آنها گناه ندارد؟
با تشکر

رئوف;910301 نوشت:
اسلام بر علم و دانش تاکید بسیاری دارد ولی باید توجه داشت که تعبیری که در متون دینی آمده است، علم نافع است. علم نافع یعنی علمی که انسان را به خداوند نزدیک تر می کند.

​پس یعنی پیشرفتهای علمی یک کشور پیشرفته که سودش به دیگر کشورها هم میرسد اگر انگیزه مذهبی در آن نباشد در نزد خداوند هیچ ارزشی ندارد؟!

محی الدین;910472 نوشت:

سلام
منظور از علم و دانش ارزشمند در اسلام علمی است که یا بخودی خود برای روح کمال محسوب می شود مانند باور به خدا و توحید یا به کمال معنوی انسان کمک می کند مانند علم به طرق قرب خدای تعالی و خدمت به هم نوعان و ...
علوم تجربی به خودی خود ارزشی ندارند مگر اینکه در سایه باورهای اصولی بعنوان ابزار کمال یا خدمت به انسانها مورد استفاده قرار گیرند
قرآن کریم در کم ارزش نشان دادن علوم تجربی می فرماید: یعلمون ظاهرا من الحیاه الدنیا و هم عن الاخره لغافلون
مگر نه این است که برخی از دانشمندان بزرگ علوم تجربی مانند داکینز حقایق هستی مانند خدا و ایمان و دین و غیب را رد می کنند؟
یا علیم

اما همین علوم هستند که خدمتهای بسیار به بشریت کردند مثلا علم پزشکی که جان هزاران انسان را نجات داده یا هزاران معلول را سلامتی بخشیده یا اختراع یا اکتشاف برق توسط ادیسون یا همین کامپیوتری که من و شما بوسیله آن در ارتباط هستیم آیا این علوم هیچ ارزشی ندارند؟!!! آیا این علوم هیچ ارزشی نزد خداوند ندارند آنهم علومی که به بشریت خدمت کرده اند؟!!!!

Miss.Narges;910603 نوشت:
در مورد رابطه با کشور ها بهتر است به برچسب توجه نکنیم.معمولا انسانهایی که انسانیت دارند به خدا نزدیکترند.حال چه مسلمان باشند چه یهودی چه مسیحی و حتی بی دین.


چه بی دین چه کمونیست!!!!! پس به کلام خدا در مورد کافران نباید اهمیت داد و مثل بعضی ها آنها را در آغوش کشید و بوسید! عجب شاید این اسلام جدید است که دوستی با دشمنان خدا را تجویز میکند!!!

mehrdaad.;911369 نوشت:
با سلام از پاسخ معقول شما سپاسگزارم فقط قسمت دوم سوالم باقی ماند و همچنین فرمودید ایران اقدامهایی را در جهت حل مسئله کرده است آیا فکر نمیکنید شعار مرگ بر امریکا و آتش زدن پرچم خود مانع از اقدام برای حل مسئله شود کافیست خود را بجای آنها بگذاریم آیا میتوانیم با کشوری که مرگ بر ایران میگوید و پرچم ما را آتش میزند روابط خوبی داشته باشیم؟ این یک سوال و سوال دوم در مورد کشورهای کمونیست است آیا رابطه با آنها گناه ندارد؟
با تشکر

​پس یعنی پیشرفتهای علمی یک کشور پیشرفته که سودش به دیگر کشورها هم میرسد اگر انگیزه مذهبی در آن نباشد در نزد خداوند هیچ ارزشی ندارد؟!


با سلام خدمت شما دوست گرامی

- در مورد بخش اول اجازه بدهید که بر موضوع این تاپیک تمرکز کنیم و بحث رابطه ایران و امریکا و تاریخ آن و فراز و نشیبش را به مجالی دیگر واگذار کنیم.

- در مورد رابطه با کمونیست ها هم فی نفسه این مسئله مشکلی ندارد. اساسا کشورها چه اهل کتاب، چه ملحد، تا زمانی که بر اساس قرارداد عادلانه و با احترام متقابل رفتار کنند، مشکلی برای رابطه با آنها وجود ندارد.

- برای ارزشمند بودن یک عمل از نظر دینی، علاوه بر حسن فعلی (یعنی اینکه خود کار، کار شایسته ای باشد مثل کمک به دیگران) حسن فاعلی نیز لازم است. یعنی فرد این کار را برای رضای خدا و به نیت الهی انجام داده باشد. هر فردی (حتی ممکن است یک غیر مسلمان معذور) نیت الهی در نظر داشته باشد و کار خوبی انجام دهد، چنین فردی اجرش ضایع نمی شود و در نزد خداوند ارزشمند است.

موفق باشید

[="Tahoma"][="Navy"]

mehrdaad.;911451 نوشت:
اما همین علوم هستند که خدمتهای بسیار به بشریت کردند مثلا علم پزشکی که جان هزاران انسان را نجات داده یا هزاران معلول را سلامتی بخشیده یا اختراع یا اکتشاف برق توسط ادیسون یا همین کامپیوتری که من و شما بوسیله آن در ارتباط هستیم آیا این علوم هیچ ارزشی ندارند؟!!! آیا این علوم هیچ ارزشی نزد خداوند ندارند آنهم علومی که به بشریت خدمت کرده اند؟!!!!

سلام
علم تجربی ابزار است. خوب و بد بونش بستگی به نحوه استفاده انسان دارد.
یا علیم[/]


بنام خدا.
باسلام.

نوشته اصلی توسط mehrdaad.
با توجه باینکه علم و دانش و تفکر در نزد خداوند بسیار با ارزش است و ارزشی برتر از عبادت دارد آیا کشورهایی که در علم و دانش بسیار پیشرفت کرده اند نظیر آمریکا در نزد خداوند از کشوری که در سطح ماست با ارزش تر نیستند؟

باتوجه به قسمتهای اول سطر اول مطلب خودتون که فرمودید علم برتراز عبادت است،بله احتمالا باارزش تر هستند.

نوشته اصلی توسط mehrdaad.
دوم اینکه جدا از سیاست

چشم و البته بسیارهم عالی.

نوشته اصلی توسط mehrdaad.
آیا رابطه داشتن با کشوری که هم پیشرفته است هم معتقد به دین مسیحیت است و هم مردم خداپرستی دارد مثل آمریکا که حتی بر روی اسکناس هایشان نوشته "ما به خدا توکل داریم" بهتر از رابطه داشتن با کشورهای کمونیست نیست
احتمالا بله،هست.

نوشته اصلی توسط mehrdaad.
و ارتباط با کشورهای کمونیست که دشمن خدا بحساب می ایند برای کشور مسلمانی چون ما گناه بحساب نمی آید؟

بازهم بله گناه و البته گناه بسیار عظیم و بزرگ{البته اگراین کشورمورد نظر انسانیت را نیز فدای غرایض حیوانی و مادی خود نموده یا مینماید}

{البته من هنوز بدرستی متوجه نشده ام علت این سوالات چی هستند و فقط پاسخ هایی که مربوط به اصل سوال بودند و بنظرم درست بودند را دادم،انشاالله درادامه متوجه خواهم شد}

نوشته اصلی توسط رئوف
با سلام خدمت شما دوست گرامی

چند مطلب وجود دارد:

- اسلام بر علم و دانش تاکید بسیاری دارد ولی باید توجه داشت که تعبیری که در متون دینی آمده است، علم نافع است. علم نافع یعنی علمی که انسان را به خداوند نزدیک تر می کند. ممکن است فردی با یادگیری علوم دینی این قرب برایش حاصل شود و فردی هم با مطالعه طبیعت و کشف اسرار آن به خداوند نزدیک تر شود. در هر صورت، باید جنبه الهی مسئله وجود داشته باشد. اینکه در علومی که در کشورهای غربی وجود دارد، چقدر این مسئله وجود دارد، نیازمند بررسی های دقیق تر است ولی اجمالا به نظر می رسد که این جنبه مهم در این علوم مغفول است.

پاسخ جناب کارشناس هم بسیار عالی بود{اگردرست متوجه شده باشم در هر دو صورت ، علم ، انسانها را بخدا نزدیکتر میکند،،،مگرعده قلیلی که جزو مستثنیات بحساب خواهندامد و فعلا نمیتوانند روی کلیات مسئله تاثیر بسزایی داشته باشند}

نوشته اصلی توسط مارینر
سلام ...
جناب رئوف یک سوال هم برای من پیش اومد ...

دو تا شهر داریم که دارای دو والی هستند ...

1. اولین والی خداشناس و مذهبی هست ... ولی دوست داره شهر گشایی کنه ؛ به مردمش سخت میگیره ؛ مالیات های زیاد میگیره

2. دومین والی کافر و بی دین و خدانشناس هست ... ولی شهر کشایی نمیکنه ؛ به مردمش سخت نمیگیره

شما والی شهر سوم هستید ... با کدومیک از والی ها همپیمان میشین ....

نوشته اصلی توسط رئوف

در ضمن معنای فردی که مذهبی هست ولی ظلم هم می کند را خیلی متوجه نمی شوم. اگر کسی عالما و عامدا در پی ظلم و تعرض به دیگران است، مذهبی نیست

{البته فکرمیکنم منظور این دوستمون مقدار کمی شبیهه ایراداتی بوده که فعلا همه جا بگوش میرسد که میگویند چرا علیرغم اینکه ما در ایران مدعی هستیم یک حکومت مذهبی خوب داریم اما این حکومت بجای امنیت و رفاه برای اقشارمختلف مردم کشورخودش اول بفکر امنیت مردم کشورهای دیگه است و فقط مدعی خوب بودن را در حرف دارند اما درعمل اینچنین نیست و بلکه ندانسته دارد با تفکیک مردم و شهروندان خودش به دستفروش و معتاد و کارتون خواب و بی حجاب و بدحجاب و این مسلمان واقعی نیست و اون شیعه واقعی نیست و چی و چی در حال ازار و اذیت انان میباشد و...{والبته بگذریم حرف زیاداست و کسی هم فعلا به این مسئله مهم هم توجه ندارد که گذشته از این مشکلات یا سخنان ، اقتداری که الان ایران در این برهه تاریخی دارد در طول صدها سال گذشته هیچگاه نداشته و الان ایران درواقع با اسرائیل و دریای مدیترانه و چین و دریای سرخ هم مرز است و چه موقع یک حکومت دست نشانده و ترسو میتوانست اینچنین اقتداری را بدست اورده یا به نمایش بگذارد که الان ایران با این حاکیت و این حکومت دارد میگذارد؟و البته بنظرم همه این ایرادات بیشترشان هم احتمالا بخاطر اوضاع نابسامان و بلکه بسیار هم نابسامان اقتصادی این عده یا مردم میباشد که اگر ثروت خدادادی ما مردم خرج نحریمهای امریکا نمیشدند الان خیلی بیشتر از اینها اوضاع اقتصادی همه ملت خوب بود و صد البته که حاکمیت خودش هم بیشتر دست و بالش بازتر بود که به احوال مسلمانان و شیعیان و محرومان جهان رسیدگی نماید که این نیز بعد از مردم کشور خودمان از مسئولیتها و رسالتهای بزرگ هر انسان و حکومت دینی و مذهبی بوده و میباشد که بعد از درون خانه،به بیرون از خانه هم نظرلطف و انسانی و خداپسندانه ای بیندازند که این صدقه امنیت و رفاه یک ملت بحساب خواهد آمد}

نوشته اصلی توسط Miss.Narges
در مورد رابطه با کشور ها بهتر است به برچسب توجه نکنیم.معمولا انسانهایی که انسانیت دارند به خدا نزدیکترند.حال چه مسلمان باشند چه یهودی چه مسیحی و حتی بی دین.

بغیر از ارسالهای دوستانی که حرفهایشان تاحدود زیادی درست و خوب بودند همین یک جمله هم کل اصل راه هر انسان و کشور و حکومت و دولتی را میتواند مشخص نماید{با توجه به این مهم که همیشه شعار خود منهم همین بوده و هست که خداوند علم را به مردم و کشورهای خوب و لایقش میدهد و نه انسانهای بی مرام و معرفت و ضد انسانیت، لذا روی همین اصل حدس میزنم نه کشوری مثل امریکا میتواند مردم و سیاستمداران بدی داشته باشد و نه مردم و سیاسیون روسیه که بنوعی دومین یا سومین ابرقدرت جهان هم هستند >> و نه حتی ما مردم و نه حکومت ما که در حال افزایش امارهای علمی خود در سطح جهانی میباشیم}

ادامه در قسمت بعد...

پاسخی اجمالی به برخی نوشتارها:

بنظر من البته که دوستیه ایران با امریکا خیلی بیشتر و بیشتر به حکومت و مردم ما و ایران و تشیع میتوانست سود بیشتری برساند تا دوستی با روسیه چرا که روسیه خیلی بیشتراز خود امریکا با یک ایران اتمی در همسایگی خودش مخالف است تا امریکا که هزاران فرسنگ دورتراز ماست،لذا بهرطریق ممکن و با هزاران سیاست و دقیقا در دقیقه نود ضربه های خود را بما زده و بازهم خواهدزد و هیچ شکی در این مورد نداشته باشید و البته باید هم به او حق داد چرا که اصول اولیه زندگی و سیاست در این دنیای ماده اینرا میگوید که خودت قوی تر باش و از دردسر بیخودیهم پرهیز بنما>>.اما امریکاییان بر عکس بنا به دلایلی خیلی هم خوشحالتر میبودند که ایران هسته ای در جوار روسیه و چین بوجود بیاید اما متاسفانه و شاید سیاستهای غلط و اشتباه که احتمالا باید منتظر دلایل علمی و معنوی آن ماند که به چه دلیل اتخاذ شده اند باعث این حال و روز برای انقلاب و کشورما گردید و این درحالی ست که همگان بخوبی میدانیم امریکاییان بشدت به توازن قوا اعتقادی راسخ دارند و از انجاییکه ایران را به جهت مذهبی بین دهها کشور سنی مذهب قدرتمند تنها و بی دفاع میدیدند و از طرفی حتی یکی دو کشور سنی مذهب را دارای ارتش و قدرت برتری نسبت به ایران شیعه مذهب میدیدند {ترکیه یا مصر به لحاظ قدرت نظامی برتر و پاکستان هم بدلیل برخورداری از بمب اتم}چه بسا بسیار هم مایل بودند بهرطریق ممکن بما مردم ایران و حکومت مذهبی ما کمک نمایند که بتوانیم خودمان را بالا کشیده و مابین اینهمه گرگ مجهزترنماییم اما احتمالا دشمنی ها و اتش زدن پرچم این کشور که احتمالا و بنوعی توهین به تمامیت ارضی و شعوری و شخصیتی یک کشور بسیار بزرگ و مقتدر و با نفوذ مثل امریکاست که دارای روحیه اخلاقمداری هم میباشد و متعاقبا شعارهای سالانه و مناسبتی مرگ بر امریکا ، جلوی اجرای این سیاست را و احتمالا توسط آن عده از سیاستمداران امریکایی که ذاتا یا نژادی و بدلایل تاریخی مخالف قدرتگیری و نفوذ اعراب بوده و هستند سد نموده و .. و الی اخر {که البته بیشتر این مطالب برگرفته از بحث های فی مابین ما مردم کوچه و بازار بودند که بنوعی و صرفا برای استفاده برخی دوستان علاقمند منعکس گردیدند که واقعا عده ای بدانیم یا درک نماییم که همه حکومتها نمیتوانند تمام و کمال ، خوب و کامل باشند{همانند خود ما انسانها که تمام و کمال خوب و کامل نیستیم} و این حکومت هم خدا را شکر تا این لحظه که مثل برخی دیگر نبوده که اگرگفتند آذربایجان مستقل شود بگوید چشم و فردا گفتند کردستان و خوزستان و بلوچستان ، بگوید چشم{البته بله که شعور و عدم تمایل خود مردم این شهرها و استانهای بزرگ هم تاحدودزیادی ملاک بوده}اما نمونه های جدایی علیرغم تمایل و رای گیری از آحاد مردم هم کم نبوده >> بحرین{که حداقل بحایش جزایر 3 گانه به ایران بازگش} افغانستان و تاجیکستان و غیره و غیره که حاکمان وقت تحت شرایطی پست به ناچار دو دستی ببخشدند و انها را از مام میهن بر باد فنا دادند و تمام...}

[="Arial"][="Navy"]


بنام خداو
باسلام.

mehrdaad.;906621 نوشت:
کدام کشورها بهتر هستند؟

اما سوال اصلی شما و پاسخ آن.

مطمئن باشید ادمی مثل من اگر اختیار داشتم که الان یک کشور را به انتخاب خودم انتخاب نمایم متاسفانه و البته روراست ، آن کشور الان ایران عزیز نبود{نقل به مضمون}

البته هر کسی دلیل خاص خودش را دارد که احتمالا اکثرا اقتصادی و مالی و اجتماعی هستند اما اینهم یک دلیل.

الان شنیدم یک کانال خبری فارسی زبان دارد با دو هموطن ایرانی راجب کمبود آب در ایران و تعطیلی کشاورزی در برخی مناطق ایران سخن میراند.

اگرعزیزان خاطرشون مونده باشه ، در یکی از تاپیکهای مربوط به مواد غذایی و کشاورزی و ارگانیک و غیره{کشتارمردم ایران با بیوتروریسم}اگر قبلا بازگو نگردیده بود ، این طرح را خود ما اسکدینی ها ارائه نمودیم که عقیده داشتیم کشاورزی اگر در ایران{مناطق خاص و کم آب}تعطیل شود منافع آن خیلی بیشتراز مضرات آن خواهدبود و ..
باری،در آن تاپیک من نیز به نکات ظریفی توجه نمودم که حتی متذکر شدم که این تعطیلی نباید باعث خواب کشاورزی و خوابیدن کشاورز درایران یا آن منطقه گردد و دوم هم اینکه طرح دادن بودجه و سوبسید به کشاورز هم در آن گنجانده شده بود که دولتها را موظف مینمود که باید هزینه های آنرا بخاطر آینده ایران و صنعت کشاورزی که مثلا طی دهها سال بارندگی ها مجددا رونق بگیرند و خاک بتواند خودش را بازسازی نماید و غیره و غیره تامین نمایند و ..

و چند ایده دیگه که درادامه ذکر خواهندشد اما الان که داشتم به سخنان یکی از این دو بزرگوار هموطن گوش فرا میدادم این بزرگوار گویا تاکید داشتند که صنعت کشاورزی در مناطق ضرر رسان باید تعطیل شود اما دستمزد کشاورزان را از قطع یارانه شهری ها و دادن آن به روستائیان تامین نمودند........

واقعا به بیسوادی خودمان یا حداقل خودم خوشحال و خرسند شدم.
ادم هایی مثل ما با تمام بیسوادی و بی مسئولیتیمان فهمیدیم چی باید بگوییم که هیچکس و هیچ هموطنی و حتی حکومت و مردم زیان نبینند اما یک هموطن تحصیلکرده و خارج نشین ما احتمالا چون خودش سیر میباشد و احتیاجی هم به این یارانه ها ندارد طرح قطع یارانه شهری ها را صادر مینماید{البته میدانیم که درایران و دولت و حاکمیت مقدس هیچکس منتظر چنین طرح و اجرای ان نبوده و نمیباشد} اما مسئله اینجاست که چرا باید یک هموطن غربت نشین ما از روی سیری خودش حرفی بزند یا پیشنهادی چنین بیرحمانه بدهد؟

واقعا در شهرهای ایران و یا جامعه شهرنشین ایران همه و همه سیر هستند و هیچ احتیاجی به این یارانه و کمک مالی که حق خودشان هم هست،ندارند؟؟

بعنوان مثال خود من اگر همین یارانه ها قطع شوند انگار یکسوم از کل درآمد زندگی ما ازبین خواهدرفت{دقت بفرمایید که یکسوم از هزینه های زندگی خانوادگی من و حتی خدامیداند شاید هم خود شما و حتی هزاران ایرانیه شهرنشین مثل ما که زندگی شان به همین مقداریارانه های خانوادگی بستگی دارند}
آنوقت یک هموطن تحصیلکرده و باسواد ما می آید و طرح درمانی عجیبی میدهد.یک طرح درمانیه در واقع دردآور که باعث اشوب شود..

هیچکس نیست از این بزرگوار و بزرگواران همفکری ازاین دست سوال کند مگر فلسفه زایش این طرح {طرح یارانه ها} چه بوده که به این سادگی و راحتی هم طرح قطع آنرا صادرمینمایید؟

مگرنه اینکه دولت وقت آمد و آب و برق و گاز و تلفن و غیره و غیره را که خیلی هم ارزان بودند گران نمود و گفتند سوبسید این اقلام را دولت از این پس قطع مینماید و بجایش این پول را مستقیما خواهدداده بخود مردم که مردم هرجور دوست داشتند آب و برق و گاز و تلفن و نان و غیره و غیره خود را مصرف نمایند و پولش را خودشان مستقیما بپردازند؟

خوب اگر دلیل این بوده پس قطع یارانه ها به چه دلیل عقلی و دینی و مذهبی و انسانی و خداپسندانه ای؟
دولت بیاید نان را بازگرداند به دانه یا هر قرص 50 تومن{و دقیقا همه چیزمثل سابق} ما هم راضی که یارانه ها را قطع نمایند.
کشاورزی ایران اگر دارد ضرر و زیان به بار می اورد و منابع ملی اب ما ملت را بیش از اندازه هدر میدهد ، تقصیر ما ملت و بقیه مشاغل چی بوده و هست که ما باید تاوانش را بپردازیم؟
من یکبار گفتم و یکبار دیگر هم میگویم همه یا بیشتر مشکلات ما مردم ریشه در ابراز دشمنی های خود ما ملت نسبت به ملل و کشورهای دیگر دارند که طبق پاسخ کارشناس محترم در تاپیک مربوطه،شعار مرگ بر فلان و فلان یک شعار حکومتی نبوده و بلکه یک شعارمردمی بوده که قطع آن هم هیچ ربطی به حکومت و حاکمیت نداشته و ندارد و حتی ندادن آنهم هیچ گناه کبیره ای هم در بر نخواهد داشت.
دوم هم عرض کردم کشاورزی در سرزمینهایی که دارد خسارت به بار می اورد تعطیل شود اما 1 دستمزد کشاور پرداخت شود و 2 روحیه کار و کشاورزی را با پرداخت همین دستمزد رایگان به کشاورزان حفظ نماییم و 3 کل مواد غذایی و کشاورزی خود را فقط و فقط از امریکا یا یک کشور غربی و با نظارت مستقیم نمایندگانی از دولتهای خود وارد نماییم{چرا که هیچ کشوری مانند امریکا بفکر حفظ سلامتی مواد غذایی مردم خود نبوده و نمیباشد}

حالا میبینید که چرا میگویم عده ای ارزو دارند ای کاش ایرانی نبودند یا حداقل دراین موقعیت درایران متولد نشده بودند؟
چونکه معتقدند که درد ما مردم همه اش نه از حکومت و طرز حکومت داری که بنوعی و در واقع مقداری اش هم از خود ما مردم است که از ماست که برماست که از روی شکم سیری خودمان طرح های گاه ظالمانه ای در حق یکدیگر صادر مینماییم.

[/]

کانتون لوزان.کشور سوئیس.بهترین جای دنیاس

[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

باسلام.

mohsen1990;912932 نوشت:
کانتون لوزان.کشور سوئیس.بهترین جای دنیاس

پاسختون احتمالا خوب بود و اینجایی هم که گفتید احتمالا جای خیلی خوبیه اما موضوع و سوال مهم و اصلی باید این باشد که چرا کشور عزیز خودمان نباید جای بهتری برای مردمان و شهروندانش باشد یا حداقل فراهم آورد؟

چرا بغیر از یک قشر خاص ، همه یا اکثریت از این کشور فراری اند و یا خواهان خروج از آن هستند و حتی چرا یک دولت یک کشوری مثل امریکا که میگویند آخر شعور و انسانیت است باید بگوید به 7 میلیارد انسان از دویست کشور دنیا اجازه ورود بخاک امریکا را میدهد اما به شهروندان 7 کشور عمدتا طرفدار ایران و خود ایرانی ها اجازه ورود بخاک امریکا را نمیدهد؟
چرا کشوری مثل ایران نباید بهترین جای دنیا باشد؟

اینها الان دردها و سوالاتی ست که مردم دنبال علل آن و در واقع دنبال رسیدگی و پاسخ منطقی انها میباشند.[/]

عشق امام و ایران;913024 نوشت:
[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

باسلام.

پاسختون احتمالا خوب بود و اینجایی هم که گفتید احتمالا جای خیلی خوبیه اما موضوع و سوال مهم و اصلی باید این باشد که چرا کشور عزیز خودمان نباید جای بهتری برای مردمان و شهروندانش باشد یا حداقل فراهم آورد؟

چرا بغیر از یک قشر خاص ، همه یا اکثریت از این کشور فراری اند و یا خواهان خروج از آن هستند و حتی چرا یک دولت یک کشوری مثل امریکا که میگویند آخر شعور و انسانیت است باید بگوید به 7 میلیارد انسان از دویست کشور دنیا اجازه ورود بخاک امریکا را میدهد اما به شهروندان 7 کشور عمدتا طرفدار ایران و خود ایرانی ها اجازه ورود بخاک امریکا را نمیدهد؟
چرا کشوری مثل ایران نباید بهترین جای دنیا باشد؟

اینها الان دردها و سوالاتی ست که مردم دنبال علل آن و در واقع دنبال رسیدگی و پاسخ منطقی انها میباشند.

[/]

آخه برادره من دلیلشو اینجا نمیشه بگم.جونمو دوس دارم.ولی خب میگم چرا اونجا را دوس دارم.بقیشو خودت متوجه میشی.
فرهنگ بالای مردم،موادغذایی باکیفیت و خوب،درآمد خوب،آب و هوای خوب،سیاستمردایی که به فکرمردمشونن،کشوری قانون مند،رشوه خوری،پارتی بازی،اختلاس نداره(اگه داشت جز بهترین کشورا ازنظر اقتصادی نبود)،فرصت های شغلی زیاد(البته برای شهروندای خودشو اتحادیه اروپا)،...
این چیزایی که واسه ما آرزو هستش برای اونا جز حقوق اولیشونه.
به نظرم خودتم جواب سوالتو میدونی.ولی میخای از یکی بشنوی که مطمئن بشی.میتونی سوالتو بری تو اتوبوس تاکسی پارک .... بپرسی از پیرمردایی که خودشون انقلاب کردن بپرسی جوابتو میدن.کلا از ۹۰ درصد مردم بپرسی جوابتو میدن.اینجا بیشتر اون ۱۰ درصد حضور دارن.البته درصد نگرفتم منظورم اکثریت و اقلیته.

[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

باسلام.

mohsen1990;913028 نوشت:
آخه برادره من دلیلشو اینجا نمیشه بگم.جونمو دوس دارم.

مگر دیگران جونشون دوست ندارند؟
مگر چه اتفاقی خواهدافتاد اگر حرف دلت را بزنی؟

متاسفانه مسئله و درد ما یا شاید یکی از هزاران درد ما همین است که خودمون جوری در مقابل این حکومت و انقلابیون موضع گرفته و میگیریم که انگار خدایی نکرده آنان از جنس ما نیستند یا اشغالگرهستند.

من خودم الان چندین سال است در این سایت هستم{و حتی خیلی های دیگر}که در بعضی موضوعات سیاسی و غیر سیاسی هم انتقادات گاه تندی هم نمودم اما خدا را شکر نه برای من{و نه دیگرانی مثل من یا حتی بدتر از من که حتی حکومت ولایت فقیهه را از اصل و اساس هم قبول نداشته و ندارند} هیچ اتفاق شومی بوقوع نپیوست.چرا؟

میدانید چرا؟چون انچه که درمورد ظلم و ستم و چی و چی این حکومت گفته شده درست و راست نبوده و بنظرم از نظر ازادی بیان و عقیده هیچکس هیچ مشکلی ندارد فقط شاید هنوز ترس از این شایعات اجازه حرف زدن و انتقاد هرچند تند اما سازنده و دلسوزانه را به مردم ما نمیدهد که عده ای همچنان در خواب ترس و دلهره مانده اند.
مثلا بعضی ها فکرمیکنند دولت و حاکمیت نمیتواند بفهمد که کی ماهواره دارد یا کی در چه سایتها و انجمنهایی چی میگن و چی نمیگن درحالیکه
اگر حکومت و حاکمیتی نتواند بفهمند یا ندانند که باید فاتجه مملکت داریشان را خواند ، بنابراین همه بخوبی میدانیم که برای دولت و حاکمیت هیچ کاری ندارد که بفهمد اما احتمالا این اجازه را ندارند که این اجازه هم بنظر من یا از طرف خودشان یا قانون صادرشذه که آنهم دلایل خاص خودش را احتمالا دارد که مهمترین آن هم این بوده که مردم بتوانند حرف دلشان را راحت و آزادانه و باکمال احساس امنیت بگویند که این سیاست هم البته هم مشت محکمی ست به دهان کسانیکه مدعی نقض حقوق بشر هستند و هم این حرف دل میتواند بنوعی مشکلات را نمایان کند که مسئولان مربوطه در هر بخش بتوانند بدانند چه مشکلاتی در کجا هست که برای رفع انان اقدام نمایند و هم حتی بنوعی خالی کردن اوغده های درونی مردم یک کشور است که همین حرف ساده ای که میزنند و آزادانه و راحت هم میزنند خودش چندین حسن بدنبال خواهدداشت که بحثش مربوط به روانشناسی یا جامعه شناسی و ازاین دست علوم خواهدبود که البته این سواد بالای مسئولان و مردم یک مملکت را میرساند که به مردم خودشان اجازه اندیشه و بیان و عقیده را ازادانه و باامنیت کامل میدهند.

mohsen1990;913028 نوشت:
میگم چرا اونجا را دوس دارم.بقیشو خودت متوجه میشی.
فرهنگ بالای مردم،موادغذایی باکیفیت و خوب،درآمد خوب،آب و هوای خوب،سیاستمردایی که به فکرمردمشونن،کشوری قانون مند،رشوه خوری،پارتی بازی،اختلاس نداره(اگه داشت جز بهترین کشورا ازنظر اقتصادی نبود)،فرصت های شغلی زیاد(البته برای شهروندای خودشو اتحادیه اروپا)،...

چرا تلاش نمیکنیم در کشورخودمان هم چنین چیزهایی فراهم شود؟

mohsen1990;913028 نوشت:
این چیزایی که واسه ما آرزو هستش برای اونا جز حقوق اولیشونه.

آیا دولتها و حاکمیت آنان را هم هر دفعه تهدید به حمله و نابودی میکنند؟

{وقتی درکشوری زندگی میکنیم که هر حکومتی سر کار میاید قدرتهای جهانی یک حکومت زاپاس برایش در بیرون از مرزها ذخیره کرده و هر روز تهدید میکنند که عوضتان میکنیم،نابودتان میکنیم یا فلان و فلان ، معلومه که این حاکمیت و این مردم اینچنین کشوری نمیتوانند روزخوش و آسایش را ببینند یا به پیشرفت مردمشان فکرنموده یا اقدامات خوبی انجام دهند چون تمام هزینه ها صرف زنده موندن میشوند نه پیشرفت و شکوفایی}

میدونید ملتهای جهان سوم چوب چی را میخورند؟

برای برخی که ثروت خدادادی و طبیعی ندارند پاسخ احتمالا فقر است اما برای اونایی هم که منابع انسانی و ثروت مالی طبیعی را در اختیار دارند اما بازهم مردمشان در فقر و نکبت و بدبختی هستند >> احتمالا چوب ندانم کاری و قدرت طلبی و متکبربودن و خودبینی خودشان را میخورند که همه قدرت را فقط و فقط برای خودشان تنها میخواهند و حاضر نمیشوند انرا با هموطن خودشان که مثلا عقیده ای مخالف خودشان را دارد ، قسمت نمایند>>و البته این منش و راه و روش منفی فقط و فقط مختص حکومتداران این کشورها هم نخواهدبود بلکه اگر دقت نمایید این بلا و بدبختی را بصورت یک فرهنگ عمومی در بین همه یا اکثریت آن جامعه میتوانید بوضوح ببینید که مثلا برادر بزرگتر به برادر و خواهر کوچکتر خودش زور میگوید و مرد به همسر و جنس ضعیفتر خودش بنام زن و رئیس به مرئوس یا زیردست خود و .. و الی آخر>>بنابراین میبینید که مردم چنین کشوری نباید تنها حاکمیت خود را سرکوب یا سرزنش نموده و تقاضای اصلاح نمایند و بلکه باید ابتدا خود را سرکوب یا سرزنش یا درنهایت ، اصلاح نمایند.آیا با این حرف و عقیده موافقید یا مخالفید؟

یعنی چنین ملتهایی باید بخودبگویند از ماست که برماست >> چه خوب باشد از ماست که برماست و چه بد باشد بازهم ازماست که برماست.[/]

عشق امام و ایران;913281 نوشت:
[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

باسلام.

مگر دیگران جونشون دوست ندارند؟
مگر چه اتفاقی خواهدافتاد اگر حرف دلت را بزنی؟

متاسفانه مسئله و درد ما یا شاید یکی از هزاران درد ما همین است که خودمون جوری در مقابل این حکومت و انقلابیون موضع گرفته و میگیریم که انگار خدایی نکرده آنان از جنس ما نیستند یا اشغالگرهستند.

من خودم الان چندین سال است در این سایت هستم{و حتی خیلی های دیگر}که در بعضی موضوعات سیاسی و غیر سیاسی هم انتقادات گاه تندی هم نمودم اما خدا را شکر نه برای من{و نه دیگرانی مثل من یا حتی بدتر از من که حتی حکومت ولایت فقیهه را از اصل و اساس هم قبول نداشته و ندارند} هیچ اتفاق شومی بوقوع نپیوست.چرا؟

میدانید چرا؟چون انچه که درمورد ظلم و ستم و چی و چی این حکومت گفته شده درست و راست نبوده و بنظرم از نظر ازادی بیان و عقیده هیچکس هیچ مشکلی ندارد فقط شاید هنوز ترس از این شایعات اجازه حرف زدن و انتقاد هرچند تند اما سازنده و دلسوزانه را به مردم ما نمیدهد که عده ای همچنان در خواب ترس و دلهره مانده اند.
مثلا بعضی ها فکرمیکنند دولت و حاکمیت نمیتواند بفهمد که کی ماهواره دارد یا کی در چه سایتها و انجمنهایی چی میگن و چی نمیگن درحالیکه
اگر حکومت و حاکمیتی نتواند بفهمند یا ندانند که باید فاتجه مملکت داریشان را خواند ، بنابراین همه بخوبی میدانیم که برای دولت و حاکمیت هیچ کاری ندارد که بفهمد اما احتمالا این اجازه را ندارند که این اجازه هم بنظر من یا از طرف خودشان یا قانون صادرشذه که آنهم دلایل خاص خودش را احتمالا دارد که مهمترین آن هم این بوده که مردم بتوانند حرف دلشان را راحت و آزادانه و باکمال احساس امنیت بگویند که این سیاست هم البته هم مشت محکمی ست به دهان کسانیکه مدعی نقض حقوق بشر هستند و هم این حرف دل میتواند بنوعی مشکلات را نمایان کند که مسئولان مربوطه در هر بخش بتوانند بدانند چه مشکلاتی در کجا هست که برای رفع انان اقدام نمایند و هم حتی بنوعی خالی کردن اوغده های درونی مردم یک کشور است که همین حرف ساده ای که میزنند و آزادانه و راحت هم میزنند خودش چندین حسن بدنبال خواهدداشت که بحثش مربوط به روانشناسی یا جامعه شناسی و ازاین دست علوم خواهدبود که البته این سواد بالای مسئولان و مردم یک مملکت را میرساند که به مردم خودشان اجازه اندیشه و بیان و عقیده را ازادانه و باامنیت کامل میدهند.

چرا تلاش نمیکنیم در کشورخودمان هم چنین چیزهایی فراهم شود؟

آیا دولتها و حاکمیت آنان را هم هر دفعه تهدید به حمله و نابودی میکنند؟

{وقتی درکشوری زندگی میکنیم که هر حکومتی سر کار میاید قدرتهای جهانی یک حکومت زاپاس برایش در بیرون از مرزها ذخیره کرده و هر روز تهدید میکنند که عوضتان میکنیم،نابودتان میکنیم یا فلان و فلان ، معلومه که این حاکمیت و این مردم اینچنین کشوری نمیتوانند روزخوش و آسایش را ببینند یا به پیشرفت مردمشان فکرنموده یا اقدامات خوبی انجام دهند چون تمام هزینه ها صرف زنده موندن میشوند نه پیشرفت و شکوفایی}

میدونید ملتهای جهان سوم چوب چی را میخورند؟

برای برخی که ثروت خدادادی و طبیعی ندارند پاسخ احتمالا فقر است اما برای اونایی هم که منابع انسانی و ثروت مالی طبیعی را در اختیار دارند اما بازهم مردمشان در فقر و نکبت و بدبختی هستند >> احتمالا چوب ندانم کاری و قدرت طلبی و متکبربودن و خودبینی خودشان را میخورند که همه قدرت را فقط و فقط برای خودشان تنها میخواهند و حاضر نمیشوند انرا با هموطن خودشان که مثلا عقیده ای مخالف خودشان را دارد ، قسمت نمایند>>و البته این منش و راه و روش منفی فقط و فقط مختص حکومتداران این کشورها هم نخواهدبود بلکه اگر دقت نمایید این بلا و بدبختی را بصورت یک فرهنگ عمومی در بین همه یا اکثریت آن جامعه میتوانید بوضوح ببینید که مثلا برادر بزرگتر به برادر و خواهر کوچکتر خودش زور میگوید و مرد به همسر و جنس ضعیفتر خودش بنام زن و رئیس به مرئوس یا زیردست خود و .. و الی آخر>>بنابراین میبینید که مردم چنین کشوری نباید تنها حاکمیت خود را سرکوب یا سرزنش نموده و تقاضای اصلاح نمایند و بلکه باید ابتدا خود را سرکوب یا سرزنش یا درنهایت ، اصلاح نمایند.آیا با این حرف و عقیده موافقید یا مخالفید؟

یعنی چنین ملتهایی باید بخودبگویند از ماست که برماست >> چه خوب باشد از ماست که برماست و چه بد باشد بازهم ازماست که برماست.

[/]

راستش خیلی حرف نوشتم برات.ولی دیدم باید بحث کنم حوصلشو ندارم.ادمی که خابه را میشه بیدارکرد ادمی که خودشو به خاب زده را نمیشه.خودت دیر یا زود میفهمی...بعضی موقعها فکرمیکنم شماها تو این کشور زندگی نمیکنین.فکر کنم سنت کمه برای همین انتظار ندارم که الان شرایطو درک کنه.

بنام خدا.

باسلام.

mohsen1990;913303 نوشت:
راستش خیلی حرف نوشتم برات.ولی دیدم باید بحث کنم حوصلشو ندارم

از ادمی مثل شما بعیده که مدعی هستید در فلان کشوری زندگی میکنید که اینهمه از این کشور و مردم و حکومت و قوانینش تعریف کردید انوقت شما تحت تاثیر این فرهنگ عالی قرار نگرفته و میفرمایید حوصله ندارید؟

پس خواهش میکنم تا مردم این کشور خوب و متمدن و باحوصله را هم مثل خود بی حوصله نکردید برگردید بیایید همین ایران خودمان که همه یا اکثرا میفرمایید نسبت به سرنوشت کشورشون بی حوصله هستند{البته شوخی بود}

mohsen1990;913303 نوشت:
بعضی موقعها فکرمیکنم شماها تو این کشور زندگی نمیکنین.

تعجب من بیشتر از اینه که شما که فرنگ رفته و متمدن هستید یا شده اید در قبال اینهمه متن که در پستهای قبل نوشته شدند چه جوابهای خوبی دادید>>من که در پست قبل هم گفتم که ..

ازماست که برماست .

{همینکه پای خودمان به یک کشور و مکان بهتر میرسد دیگه مردمان کشورمان چی میکشند برامون مهم نیست ؟}لابد میگویید اگر توانایی داشته باشن مثل بقیه بزنن بیرون و گرنه که بمانند و زجرش را متحمل شوند؟؟

اما بهتر نیست بگوییم:

ما میمانیم و در سایه همین حکومت و حاکمیت ، دین و فرهنگ و کشور و ایرانمان را میسازیم.

بهتون قول میدهم که انشاا... وضعیت ایران در فردا بسیار عالی تر خواهدشد.{اگر حکومتی و مملکتی و مردم همه دستشون تو دست هم بگذارند و تحمل حرفهای حتی غیر منطقی و گاه غیر مسئولانه طرف مقابل را نیز داشته باشند}

ادامه در پست بعد..

عشق امام و ایران;913313 نوشت:
[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

باسلام.

از ادمی مثل شما بعیده که مدعی هستید در فلان کشوری زندگی میکنید که اینهمه از این کشور و مردم و حکومت و قوانینش تعریف کردید انوقت شما تحت تاثیر این فرهنگ عالی قرار نگرفته و میفرمایید حوصله ندارید؟

پس خواهش میکنم تا مردم این کشور خوب و متمدن و باحوصله را هم مثل خود بی حوصله نکردید برگردید بیایید همین ایران خودمان که همه یا اکثرا میفرمایید نسبت به سرنوشت کشورشون بی حوصله هستند.

تعجب من بیشتر از اینه که شما که فرنگ رفته و متمدن هستید یا شده اید در قبال اینهمه متن که در پست 26 نوشتم چه جوابهای سطحی داده اید>>اشکالی ندارد من که در پست قبلش هم گفتم که ..

ازماست که برماست .

همینکه پای خودت به یک کشور و مکان بهتر رسید دیگه مردمان کشورت چی میکشند براتون مهم نیست لابد میگویید اگر توانایی داشته باشن مثل من میزنن بیرون و گرنه که بمانند و زجرش را متحمل شوند؟


ما میمانیم و در سایه همین حکومت و حاکمیت ، دین و فرهنگ و کشور و ایرانمان را میسازیم.

بهتون قول میدهم که انشاا... چنین خواهد شد و فردا شما هستید که حسرت این ایران را خواهید چشید.

ادامه در پست بعد..

[/]

Smile من کجا گفتم که خارج از ایرانم!!!
منم ایران زندگی می کنم.ولی آرزومه برم سوئیس لوزان.
دیدی زود قضاوت کردی.راجب بقیه چیزای که میگی هم زود قضاوت میکنی.
تاوقتی بخور بخوره تو کشور آباد نمیشه.کشورهای دوست و برادر مثل سوریه و لبنان سرشون سلامت باشه.کمک های میلیاردی به اونا میشه.مردم خوزستانم خاک تنفس کنن.
تو که نه پول داری نه قدرت هیچچچچچ کاری نمیتونی بکنی.بخای بکنی هم نمیزارن.
مگه اینکه داشته باشی و پشتت گرم باشه.که اگرم اینجور باشه دیگه به فکر ساختن ایران نخاهی افتاد.
بی حوصلگی هم خوب اشاره کردی.دقیقا از بیکاری و بدبختی که تو ایران هست بی حوصله ام.به هرحال منم معتقدم زندگیمو خودم بسازم نه منتظر اشتغال زایی بمونم.ولی در نهایت اونجا بهتره.حداقل به غیر از اینکه اونجا زنده ایم زندگی هم میکنیم.

بنام خدا.

باسلام.

mohsen1990;913324 نوشت:
من کجا گفتم که خارج از ایرانم!!!
منم ایران زندگی می کنم.ولی آرزومه برم سوئیس لوزان.
دیدی زود قضاوت کردی.

معذرت میخواهم با اینهمه تعریفی که شما کردید انگار همانجا هم ساکن هستید.بهرحال من قبل از دیدن پست شما پست خودم را بنوعی اصلاح کرده بودم که البته گویا شما زودتر نقل قول نمودید{هرچند شما نه اما خیلی از ما مردم این اخلاق بد را متاسفانه داریم که تا پای خودمان به خارج از ایران میرسد یا مثلا زندگی خودمان بهتر میشود ، دیگه چه بلایی سر هموطن و همنوعان خودمان می آید >> میگوییم بما ربطی ندارد و اصلا هیچ احساس مسئولیتی هم احساس نخواهیم نمود یا نخواهیم داشت>>میدانید یاد یک آیه بسیار مقدس افتادم که معنای آن میفرماید :
همانا انسان ناسپاس میگردد همینکه خود را بی نیاز میبیند}

بهرحال بله زود قضاوت کردن هم متاسفانه گویی در رگ و خون ما مردم لانه کرده اما انشاا... سعی میکنم دیگه اینجورنباشم هرچند عرض کردم که اگر بشما نخورد بازهم به تعداد دیگری خواهدخورد ، بااینحال مجددا ازشما بزرگوار عذرخواهی میکنم.

درمورد بیکاری و بی پولی و بدبختی نوشتید:

mohsen1990;913324 نوشت:
بی حوصلگی هم خوب اشاره کردی.دقیقا از بیکاری و بدبختی که تو ایران هست بی حوصله ام.

من خودمم هم طعم دارندگی را چشیدم هم ندارمی و زمین خوردن را{تقریبی و میلیون نری نه میلیاردری}هم طعم کارفرمایی و هم طعم کارگری را و دقیقا زمانی که دارنده باشی بفکر هیچکس و هیچ چیز جز خودت و خانواده خودت نیستی اما همینکه چوب خدا روی تنت میشینه آنوقت بفکر مردم و انسان و انسانیت می افتی>>چون خودم قبلا اینجور بودم که میگم{نقل قولی بودکه بیان شد}

برخی از ما ادمها تا زمین نخوریم بفکر این نیستیم که یک معتاد و کارتن خواب هم بنده همان خدایی هستند که خدای ما هم هست.

بهمین دلیل دلم میخواهد حکومتم قبل از اینکه به این مرز برسه {زمین بخوره یا نابودبشه}خودشو اصلاح کنه و متوجه بشه که در بعضی جاها ممکن است کوتاهی و ظلم کرده باشد و مرد و مردانه بفکر اصلاح خودش برآید و یک دگردیسی بزرگ سیاسی و اجتماعی و دینی و فرهنگی متفاوت را از درون خود آغاز نماید{مثلا جمع آوری همه گروهای خارج از ایران که به اسم ضدانقلاب خوانده میشوند به دور خود و ایجاد یک آشتی ملی بزرگ که هیچ کشور سوء استفاده کنی نتواند با چنین حربه هایی بما مردم ضربه بزند و .. و یا دربحث حجاب اجباری هم از خود سوال کنیم که اگر این مسئله تا این حد که ما بزرگش کرده ایم اگر واقعا اینهمه برای خدا هم مهم بود حداقل یک سوره قرآن را به این اسم نامگذاری میکرد و زمانی که حتی یک سوره هم بنام حجاب ندارد پس چرا واقعا ما کاسه از آش داغتر بشویم و خودمان را بخاطر یک موضوع به این سادگی که واقعا هم جای اینهمه هزینه و درگیری را ندارد از چشم همه ملت ساقط نماییم؟درحالیکه دلسوزی نظام هم بیشترش بخاطر خواست اکثریت همین مردم هم بوده و میباشد اما الان دیگه ملت اینرا نمیپسندند و ما مردم و حاکمیت هم باید به رای اکثریت احترام بگذاریم و با یک رای گیری ، حجاب اختیاری تصویب گردد>>هرچند که حجاب به زیبایی انسان و مخصوصا زن می افزاید اما این باید یک مسئله شخصی و داخلی تلقی شود نه زوری و اجباری}

[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

باسلام.

عشق امام و ایران;913313 نوشت:
اما بهتر نیست بگوییم:

ما میمانیم و در سایه همین حکومت و حاکمیت ، دین و فرهنگ و کشور و ایرانمان را میسازیم.

بهتون قول میدهم که انشاا... وضعیت ایران در فردا بسیار عالی تر خواهدشد.{اگر حکومتی و مملکتی و مردم همه دستشون تو دست هم بگذارند و تحمل حرفهای حتی غیر منطقی و گاه غیر مسئولانه طرف مقابل را نیز داشته باشند}

ارسال خودم را به این شکل تصحیح نموده و اضافه و تاکید میکنم که برای اینکه ایران کشور بهتری برای زندگی خودمان و مردممان شود باید همگی تلاش و از خودگذشتگی نموده و برای اینکه مغرور حکومت داری نشویم یکباردیگر تاریخ را مطالعه نموده و به این سخن بزرگمرد انقلابمان کمی بیشتر دقت و تامل نماییم که چه زیبا و پرمکغز فرمودند:

تاریخ معلم انسانهاست.[/]

عشق امام و ایران;913329 نوشت:
[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

باسلام.

ارسال خودم را به این شکل تصحیح نموده و اضافه و تاکید میکنم که برای اینکه ایران کشور بهتری برای زندگی خودمان و مردممان شود باید همگی تلاش و از خودگذشتگی نموده و برای اینکه مغرور حکومت داری نشویم یکباردیگر تاریخ را مطالعه نموده و به این سخن بزرگمرد انقلابمان کمی بیشتر دقت و تامل نماییم که چه زیبا و پرمکغز فرمودند:

تاریخ معلم انسانهاست.

[/]

اینم من اضافه میکنم.
پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) می فرمایند:"الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم" حکومت با کفر باقی می ماند اما با ظلم دوامی نخواهد داشت.

[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

باسلام.

mohsen1990;913331 نوشت:
اینم من اضافه میکنم.
پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) می فرمایند:"الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم" حکومت با کفر باقی می ماند اما با ظلم دوامی نخواهد داشت.

بنابراین قبول دارید که این حکومت ، حکومت ظلم نیست؟{چون اگر بود نمیتوانست 4 دهه دوام بیاورد ، آنهم در این عصر تند و سریع تبادل اخبار و اطلاعات }

البته فقط شاید مشکلات و ایراداتی بوده که باید گفت چه حکومت و انقلابی این مشکلات را نداشته و ندارد که البته میبایست خورده خورده حل شوند که اولین آنها آزادی عقیده و بیان بوده که خدا را شکر بخواست رهبر فهیم و دلسوز و معظم انقلابمان حل گردیده و در حالیکه همگان گمان میبردند این آزادی ها تنها توسط مرحوم {...} به ملت ایران ارزانی داشته شده الان و بعدا همه در یافته و خواهند یافت که این آزادی های عقیده و قلم و بیان در واقع توسط رهبر عزیز و دلسوزمان پایه گذاری شده و بما مردم ارزانی داشته شدند که البته احتمالا در این راه و برای تحقق آن خیلی هم تلاش و مجاهدت نمودند و بار توهین و تهمتهایی را از چپی و راستی و دوست و دشمن به دل کشیدند اما خسته و ناامید نشدند و امروز با گذشت چندماه از فوت آن مرحوم {...} میبینیم که وضع آزادی های اجتماعی در ایران که میگفتند با فوت این بزرگوار به گند کشیده خواهد شد و سرکوبها و دستگیری ها و تهمتها و محدودیتهای فردی و اجتماعی سرتاسر ایران را فرا خواهدگرفت،نه اینکه بدتر و محدودتر نشدند بلکه بیشتر و بیشتر هم دارند همچنان به کار خودشان ادامه میدهند و البته این مسیری است که برای پیشرفت ایران عزیز میبایست طی میشد و همچنان باید طی شود{که پایه های اولیه ظلم در واقع عدم آزادی های فکر و اندیشه و قلم و بیان بوده و هستند}

البته صحبت مهم ما باید بیشتر حول محور این موضوع باشد که چگونه میتوانیم با وجود همین حکومت و مابین اینهمه کشور ، کشور عزیز خودمان،ایران عزیزتر از جانمان را جای بهتری برای سکونت و زندگی همه اقشار و مذاهب و اقلیتها و قومیتها و فرهنگها و البته در همه سنین و دوره ها نمود؟{با همین حکومت و جوری که مانند کشورهای غربی و کشور امریکا احتیاجی به هیچ انقلاب و قیام دیگری تا صدها سال آینده نباشد؟آیا امکان دارد؟چگونه؟}[/]

40 سال چیزی نیست در مقیاس حکومت کردن.وگرنه پهلوی حدود۵۴سال عمرکرد و قاجار۱۳۰ سال.
شاید حالا بگی اون موقع تکنولوژی نبوده.تو ایران مگه چندساله اینترنت و ماهواره فراگیر شده‌.حدود ۱۰ ساله.
من بحثی ندارم هر کسی مختاره هر جور میخاد فکر کنه.برو خوش باش.همونطور که گفتم حوصله بحث ندارم.

[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.
باسلام.

mohsen1990;913445 نوشت:
هر کسی مختاره هر جور میخاد فکر کنه.برو خوش باش.همونطور که گفتم حوصله بحث ندارم.

البته ببخشید اما گویا کسی نامهفدایت شوم برای شما فرستاده که اینهمه خودتونو تحویل میگیرید و هر دم میفرمایید حوصله ندارید و کم حوصله هستید و بی حوصله{البته گفتم کهببخشید و امیدوارم دلخور نشده باشید و بگذارید پای مزاح}اما بهرحال گویا خیلی دلسرد و ناامید هستید و .. و بهرحال شما هم مختارید که یا در قبال کشور و مردمتون احساس مسئولیت بکنیدو لذا کمی حوصله بخرج دهید و یا درقبال کشور و آینده مردم و هموطنانتان بی خیالباشید و بی حوصله ، اما جدای از شما بزرگوار کم حوصله یا بی حوصله ، من دارم نظر خودم را میدهمکه بگویم نسبت به تحولات کشورم و آینده آن و علیرغم همه کاستی ها و مشکلات و ناامیدی ها و بی حوصلگی ها ، بی تفاوت و بی خیال نبوده لذا سعی میکنم آنچه در توان فکر و ذهن و جسم دارم برای پیشرفت کشورعزیزم خرج نمایم{و تاثیر و عدم تاثیرش را اول بخدا و بعد هم به ذهن خلاق خواننده خود وامیگذارم}

ادامه دربعد...

[/]

[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

باسلام.

عشق امام و ایران;913395 نوشت:
البته فقط شاید مشکلات و ایراداتی بوده که باید گفت چه حکومت و انقلابی این مشکلات را نداشته و ندارد که البته میبایست خورده خورده حل شوند

باری پیرو سخنان قبلی.

ما در ایران و مانند همه یا اغلب کشورها دارای یک حکومت هستیم.

حکومت کشور ما که در بدو تولدش برخاسته از 98 درصد کل آراء 35 ملیون نفری جمعیت ایران بود ، طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی تعیین گردید که هم اکنون نیز همان میباشد.

حالا سوال برخی این است که چرا این حکومت که 98 درصد کل نظرات مردمش را در کارنامه درخشان خودش داشت هم اینک و طبق نظر همین تعداد اگر یک رای گیری باحضور سازمانهای بین المللی انجام شود بیش از 90 درصد همین مردم یا نسلهای آنان مخالف آن خواهندبود،واقعا چرا؟
الان دلیل این ادعا یا اعتقاد یاسوال چیست؟
با تمام زحماتی که این حکومت و تعداد بسیاری از مردم هموطن ما کشیده اند ، چرا تعداد زیادی از همین مردم از این حاکمیت و این روش و اینهمه دلسوزی های نهان و آشکار دلزده و خسته و بلکه رویگردان و حتی متنفر شده اند؟

آیا فریب و مال مردم خواری در کار بوده؟
آیا قوانین زورگویانه حکومت یا برخی مسئولانش بوده که تعداد بسیار زیادی از جمعیت را به مرز جنون و ناامیدی و نارضایتی کشانده؟{مسئولانی که هریک روزگاری جان شیرینشان را در کف دست ، فدای ذره ذره خاک و ناموس همین مردم نمودند}
آیا هزینه های خارجی بنام امت اسلامی و یا امت بزرگ تشیع بوده که فشار اقتصادی و مالی اش را ما مردم ایران متحمل شده و میشویم؟
آیا؟
آیا؟
و در آخر آیا ابراز دشمنی با همه یا اکثر کشورهای جهان{و آنهم کشورهای قدرتمند جهان این دوره و زمانه} بوده که چنین وضعیتی برا رای ما ملت بوجود آورده؟
و آیا؟؟؟؟؟
البته شاید برای عده ای هر یک از این پاسخها یا نمونه های مشابه باشند اما برای من پاسخ نه ظلم برخی مسئولانش بوده و نه ابراز دشمنی با جهان قدرت و بعد از آن تحریمهای مالی و اقتصادی {که البته شاید اینها هم تاثیر خودشان را داشته اند یا داشته باشند}اما در نظر من یا بنظر من ریشه همه این مشکلات چه بوده که دهها و هزاران مشکل ریز و درشت دیگر مانند فسادهای اداری و ناهنجاری های اجتماعی و اعتیاد و کارتن خوابی و فقر و غیره و غیره را بدنبال خود داشته؟
آیا ریشه همه این مشکلات که در واقع،زاینده مشکلات ریز و درشت دیگر منجمله دشمنی ها و تحریمها و فقر و فساد گردیده،نمیتواند تنها در یک کلمه ساده 4 خرفی خلاصه شود؟
کلمه ای ژنتیکی و نهادینه شده در وجود تک تک ما انسانها؟
کلمه ای که حتی ابلیس را تبدیل به شیطان نمود و او را بعد از 7 هزار سال آسمانی عبادت پروردگار بزرگ جهان ، از نظر پروردگارش ساقط نمود و باعث فلاکت او گردید؟

کلمه ای بنام غرور!!![/]

[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

باسلام.

عشق امام و ایران;913542 نوشت:
بنام خدا.

باسلام.

نوشته اصلی توسط عشق امام و ایران
البته فقط شاید مشکلات و ایراداتی بوده که باید گفت چه حکومت و انقلابی این مشکلات را نداشته و ندارد که البته میبایست خورده خورده حل شوند

باری پیرو سخنان قبلی.

ما در ایران و مانند همه یا اغلب کشورها دارای یک حکومت هستیم.

حکومت کشور ما که در بدو تولدش برخاسته از 98 درصد کل آراء 35 ملیون نفری جمعیت ایران بود ، طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی تعیین گردید که هم اکنون نیز همان میباشد.

حالا سوال برخی این است که چرا این حکومت که 98 درصد کل نظرات مردمش را در کارنامه درخشان خودش داشت هم اینک و طبق نظر همین تعداد اگر یک رای گیری باحضور سازمانهای بین المللی انجام شود بیش از 90 درصد همین مردم یا نسلهای آنان مخالف آن خواهندبود،واقعا چرا؟
الان دلیل این ادعا یا اعتقاد یاسوال چیست؟
با تمام زحماتی که این حکومت و تعداد بسیاری از مردم هموطن ما کشیده اند ، چرا تعداد زیادی از همین مردم از این حاکمیت و این روش و اینهمه دلسوزی های نهان و آشکار دلزده و خسته و بلکه رویگردان و حتی متنفر شده اند؟

آیا فریب و مال مردم خواری در کار بوده؟
آیا قوانین زورگویانه حکومت یا برخی مسئولانش بوده که تعداد بسیار زیادی از جمعیت را به مرز جنون و ناامیدی و نارضایتی کشانده؟{مسئولانی که هریک روزگاری جان شیرینشان را در کف دست ، فدای ذره ذره خاک و ناموس همین مردم نمودند}
آیا هزینه های خارجی بنام امت اسلامی و یا امت بزرگ تشیع بوده که فشار اقتصادی و مالی اش را ما مردم ایران متحمل شده و میشویم؟
آیا؟
آیا؟
و در آخر آیا ابراز دشمنی با همه یا اکثر کشورهای جهان{و آنهم کشورهای قدرتمند جهان این دوره و زمانه} بوده که چنین وضعیتی برا رای ما ملت بوجود آورده؟
و آیا؟؟؟؟؟
البته شاید برای عده ای هر یک از این پاسخها یا نمونه های مشابه باشند اما برای من پاسخ نه ظلم برخی مسئولانش بوده و نه ابراز دشمنی با جهان قدرت و بعد از آن تحریمهای مالی و اقتصادی {که البته شاید اینها هم تاثیر خودشان را داشته اند یا داشته باشند}اما در نظر من یا بنظر من ریشه همه این مشکلات چه بوده که دهها و هزاران مشکل ریز و درشت دیگر مانند فسادهای اداری و ناهنجاری های اجتماعی و اعتیاد و کارتن خوابی و فقر و غیره و غیره را بدنبال خود داشته؟
آیا ریشه همه این مشکلات که در واقع،زاینده مشکلات ریز و درشت دیگر منجمله دشمنی ها و تحریمها و فقر و فساد گردیده،نمیتواند تنها در یک کلمه ساده 4 خرفی خلاصه شود؟
کلمه ای ژنتیکی و نهادینه شده در وجود تک تک ما انسانها؟
کلمه ای که حتی ابلیس را تبدیل به شیطان نمود و او را بعد از 7 هزار سال آسمانی عبادت پروردگار بزرگ جهان ، از نظر پروردگارش ساقط نمود و باعث فلاکت او گردید؟

کلمه ای بنام غرور!!!

بله غرور !!!
غرور انجا که احساس قدرت نمودیم>>غرور انجا که احساس نمودیم خداوند تنها ما را دوست دارد و 7 میلیارد جمعیت مابقیه کشورهای جهان با تمام ادیان و اندیشه هاشون دنیای کفرهستند و باید که توسط ما هدایت یا که نیست و نابود شوند.
غرور آنجا که بخود بالیدیم و منم منم کردیم>>شعارهای این نابود باد و آن نابود باد و یا نه اینطرفی و نه آنطرفی سر دادیم و کمر به محو همه مردم دنیا و در واقع همه بندگان خدا بستیم.

بنظر من که چه زیبا و پر مغز گفته اند>>غرور مقدمه سقوط است ، چه بسا غرور منشاء بی آبرویی و بلکه سرآغاز سقوط و به اوج قهقرا و تباهی و نابودیه تدریجی رفتن است آنچنان که الان 40 سال است که ما مردم ایران داریم به سمت قهقرا و نابودیه تدریجی میرویم که امروز روز همه شاهد این سقوط چه برای خودمان و چه برای حکومتمان هستیم.
و غرور آنجا که همه بندگان خدا را و بلکه حتی چه بسا خود خدا را دشمن خود نمودیم.

بنابراین اولین گام برای یک شروع دوباره و یک دگردیسی بزرگ درونی و قبل ازبیشتر نمودن آزادی های اجتماعی و درخواست از جهان غرب برای معامله با ایران و ..و قبل از همه اینها {که همه اینها نیز در جای خود خوب و تاثیرگذار خواهندبود} ابتدا سد نمودن راه سقوطمان است و ابتدا پیاده شدن از ماشین آخرین سیستم غرور خودمان که متاسفانه سرعتش هم از حد مجاز گاهی بیشتر است ، خواهدبود.
لذا ذز نظر من اگر این اولین اصل را اجرا نماییم بقیه منافع یکی پس از دیگری خودشان خودبخودخواهندآمد.

ادامه دربعد....[/]

بنام خدا.

باسلام.

عشق امام و ایران;913327 نوشت:
برخی از ما ادمها تا زمین نخوریم بفکر این نیستیم که یک معتاد و کارتن خواب هم بنده همان خدایی هستند که خدای ما هم هست.

بهمین دلیل دلم میخواهد حکومتم قبل از اینکه به این مرز برسه {زمین بخوره یا نابودبشه}خودشو اصلاح کنه و متوجه بشه که در بعضی جاها ممکن است کوتاهی و ظلم کرده باشد و مرد و مردانه بفکر اصلاح خودش برآید و یک دگردیسی بزرگ سیاسی و اجتماعی و دینی و فرهنگی متفاوت را از درون خود آغاز نماید{مثلا جمع آوری همه گروهای خارج از ایران که به اسم ضدانقلاب خوانده میشوند به دور خود و ایجاد یک آشتی ملی بزرگ که هیچ کشور زورگو و سوء استفاده کنی نتواند با چنین حربه هایی بما مردم {منظورهمه اقشار اعم از حکومتی و غیرحکومتی ست}ضربه بزند

طبق اظهار نظر برخی،آشتی ملی برای دو گروه از یک گروه معنایی نخواهدداشت{مانند آشتی دادن تنها دو خانواده دربین اختلافات عمیق یک طایفه یزرگ} و احتمالا این بذر کینه و جدایی ملت از نظام و حاکمیت را هرچه بیش از پیش بیشتر نموده و خواهدنمود چرا که عده ای معتقدند اینها یک بازی سیاسی ست برای فریب ما مردم و اصلا هم در باطن به آن اعتقادی هم ندارند و بلکه عده ای هم عصانی تر به این دلیل که آنها را خیلی دست کم گرفته و میگیرند که چنین سخنان و طرحهایی میدهند که شاید یکی از دلایلی که مقام معظم رهبری آنرا به این شکل رد نمودند نیز همین موضوع بوده که خطاب به دیگران بفهمانند که افکارعمومی و ملتمان را به بازی نگیرید و .. و لذا آشتی ملی مد نظر مقام عزیز و معظم رهبری شاید این بوده یا باشد که ..؟؟

{که انشاا... اگر قسمت شود و یا اجازه داده شود و همچنین وقت هم یاری دهد در همین انجمن اما تاپیکی جداگانه و بهمین نام ، یعنی {به نظرتان آشتی ملی مد نظر مقام معظم رهبری چه خواهدبود؟}یا{نظرتان در مورد آشتی ملی برای پیشرفت ایران و تشیع در زیر سایه همین حکومت چیست؟} ادامه خواهدیافت{به این دلیل که ارسالهای حقیر وحتی سایر دوستان ، بیشتر از آنکه به این تاپیک بخورند که کشورها را هم جمع بسته ، به تاپیکی با عنوان ایران یا تاپیکی که فقط نام ایران را داشته باشد یا مختص نام ایران باشد ، خواهندخورد ، لذا امیدوارم این تاپیک و یا با عنوانی شبیه به آن در اولین فرصت ایجاد گردد.انشاالله}

[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

باسلام.

عشق امام و ایران;913793 نوشت:
{که انشاا... اگر قسمت شود و یا اجازه داده شود و همچنین وقت هم یاری دهد در همین انجمن اما تاپیکی جداگانه و بهمین نام ، یعنی {به نظرتان آشتی ملی مد نظر مقام معظم رهبری چه خواهدبود؟}یا{نظرتان در مورد آشتی ملی برای پیشرفت ایران و تشیع در زیر سایه همین حکومت چیست؟} ادامه خواهدیافت{به این دلیل که ارسالهای حقیر وحتی سایر دوستان ، بیشتر از آنکه به این تاپیک بخورند که کشورها را هم جمع بسته ، به تاپیکی با عنوان ایران یا تاپیکی که فقط نام ایران را داشته باشد یا مختص نام ایران باشد ، خواهندخورد ، لذا امیدوارم این تاپیک و یا با عنوانی شبیه به آن در اولین فرصت ایجاد گردد.انشاالله}

باعرض معذرت این تاپیک ایجادنشد و شاید به این دلیل مهم که ابتدا خودم من بشخصه آمادگی نوشتن مطالب خوب در این زمینه را نداشتم و ..

و بهرحال حرف کلی این بود یا خواهدبود که آشتی ملی بیشتر مختص کشورهای ضعیف و عقب افتاده میباشد و کشورهای عقب افتاده یا جهان سوم هم به چه دلیل کشورهای عقب افتاده ای محسوب میشوند که شاید به این دلیل که دربین مردم این کشورها خودبینی و چنددستگی شدیدی حاکم میباشد که هریک از گروها فقط و فقط حکومت و حاکمیت را برای خودمیخواهند که اگر به آن دست نیابند بلافاصله به کشورهای خارجی و دشمن متوصل شده و مانند یک هیولا یا لولوی سر خرمن عمل خواهندنمود که فکرنمیکنند که این اقدام آنان ممکن است باعث چه مکافاتی برای مردم و حکومتشان شود که حکومت مرکزی کشور خودشان و مردمشان رفته رفته توان پیشرفت را از دست بدهند و بلکه حکومت و مردمی فقیر و بی انگیزه ای شوند که حتی حوصله شرکت درمباحث و اظهارنظر یا تحمل حرف مخالف عقاید خود جهت پیشرفت خود را هم نداشته باشند و ..

و از طرفی هم خود این گروها باید در کشورهای دیگر ، حیران و سرگردان و دور از وطن و خانواده های خود باشند و ..

و بنابراین میبینیم که در این عصر و دوران ، آشتی ملی در کشورهای پیشرفته هیچ معنایی نخواهدداشت اما برعکس ، در کشورهای عقب افتاده معنا پیدامیکند.

مثلا چرا در امریکا و کشورهای غربی حرفی از آشتی ملی نمیباشد؟

چون احتمالا آنان تحمل یکدیگررا یاد گرفته اند و تمرین نموده و اگر روزی هم به بیرون از دایره قدرت رانده شوند حاضرنمیشوند حقارت یک کشور اجنبی را بجان خود خریده و در آنجا خوش و راحت بنشینند و منتظر روزی که مثلا دست تقدیر یا ابرقدرت هوس نماید حکومت فعلی را ساقط نموده و آنان را حاکم نماید{که فردا هم برای خود آنان همین بازی ها خواهدبود}

بنابراین آرزوی هر ایرانی فهیم و باشعور و دوستدار ایران و انقلاب فعلا این باید باشد که انسان ایرانی به حدی از رشد و تعالی برسد که تحمل حرف مخالفین خودش را چه خوب و چه بد را داشته باشد و مشکلاتشان را نیز در داخل خودشان حل و رفع نموده و لذا سفت و محکم هم پشت حکومت مرکزی خودشان و انقلاب خودشان و با تمام خوب و بدی هایش ایستاده و از آن دفاع نمایند {و نه اینکه برای حل مشکلاتشان به خارجیان و دشمنان وطنشان که بهرطریق درصدد ضربه زدن به مذهب و وطنشان میباشند، پناه ببرند}

امیدوارم توانسته باشم منظورم را بخوبی در همین چندخط و سطر بیان نموده باشم که کشور و حکومتمان به پیشرفت و امنیت بالاتری دست یابند{هرچند واقعا درچند خط و سطر هم نمیتوان چنین کاری را هم انجام داد یا چنین انتظاری هم داشت}[/]

بنام خدا.

باسلام.

بدلیل چاپ پی در پی این دوصفحه پشت هم ، متن دوم را حذف نموده و بدلیل اینکه ترتیب پستها بهم نخورد یک متن کوتاه دیگه میگذارم که به متن تاپیک هم بخورد.

بگمانم کشورهایی جای بهتری برای زندگی هستند یا خواهندبود که مردم آن کشورها بتوانند زمینه یک زندگی خوب را برای خودشان و همه شهروندان و هموطنانشان بوجودبیاورند .

و همچنین مردم یک کشور هر جور که باشند حکومتی هم که نصیبشان میشود دقیقا مثل خودشان خواهدبود اگر خوب است خودشان و دیگران خوبند و اگر بد است چون خودشان و اکثریت بد هستند لذا هرکس در هر کشوری از سیستم حکومت خودش ناراضی است ابتدا از خودش شروع به تغییر نماید و ابتدا افکار و اخلاق خودش با زیردستانش را بهبود و توسعه دهد و ..

و البته مراقب باشد که در این مسیر که گاهی هم خطرناک و لغزنده خواهدشد از تغییر مواضع خوب خود یا نرمی خود نسبت به اطرافیان و زیردستانش بر اثر رفتارهای حتی ناشایست آنان بشدت پرهیز نماید چون گاهی اوقات در این مسیر، اطرافیان یا زیردستان ممکن است دچار رفتارهایی شوند که شاید شما نام آنرا بگذارید پررویی اما مسیر محبت و تحمل وآزادی و دمکراسی همین است که شما نباید هیچگاه از ثروت و قدرت و موقعیت خود استفاده نموده و آنان را به انواع روشها تنبیه یا ساکت نمایید که مثلا به این طریق و از این راه برای خود احترام یا آرامش بدست بیاورید که آنان مجبورا و از روی جبر بشما احترام بگذارند.

احترام واقعی با گذشت و تحمل و محبت و ..

و گاهی حتی مورد ظلم واقع شدن از طرف دیگران و حتی زیردستان بدست می آید و احترامی که با ترس دیگران بدست آید ، هم موقت وهم محکوم به شکست همراه با حقارت و ذلت در آینده و درازمدت خواهدبود.

عشق امام و ایران;913313 نوشت:
بهتون قول میدهم که انشاا... وضعیت ایران در فردا بسیار عالی تر خواهدشد.{اگر حکومتی و مملکتی و مردم همه دستشون تو دست هم بگذارند و تحمل حرفهای حتی غیر منطقی و گاه غیر مسئولانه طرف مقابل را نیز داشته باشند}

با سلام متاسفانه مشکلات بدی داریم که مانع از تحقق قول شما میشه یکیش همین مسئله ربا خوار شدن جامعه است، نه متاسفانه با این وضع اصلا چشم انداز جالبی پیش رو نداریم و آخرش یه مرتبه یه بلای عظیم سر همه مون میاد.

عشق امام و ایران;913327 نوشت:
{مثلا جمع آوری همه گروهای خارج از ایران که به اسم ضدانقلاب خوانده میشوند به دور خود و ایجاد یک آشتی ملی بزرگ که هیچ کشور سوء استفاده کنی نتواند با چنین حربه هایی بما مردم ضربه بزند و .. و یا دربحث حجاب اجباری

دوست عزیز چه آرزوهای قشنگ و خوبی داری اما این چیزها حتی تصورش هم برای دولتمردان ما غیر ممکنه بیاد دارم وقتی خبرنگار فرانسوی با اشاره ای به کاپشن احمدی نژاد از او پرسید این طرز لباس پوشیدن متفاوت شما از بقیه سیاستمداران دنیا نشانه چیست و چرا اینطور لباس می پوشید؟ منظورش نپوشیدن کت شلوار و کراوات بود، احمدی نژاد در پاسخش گفت اگر مثل آمریکایی ها لباس بپوشیم که همه چیز از دست رفته !!!!! حالا منظور اینست که در کشوری که رییس جمهورش فکر میکنه اگه کراوات بزنه همه چیز از دست رفته اما اختلاس و به باد دادن منابع ایرادی نداره شما توقع دارین بیان کسانی رو که برانداز می خوانندشون دور هم جمع کنند و آشتی ملی بوجود بیارن نه برادر من شما هفت شهر عشق را گشتی اما دولتمردان ما هنوز اندر خم یک کوچه اند

محی الدین;911796 نوشت:

سلام
علم تجربی ابزار است. خوب و بد بونش بستگی به نحوه استفاده انسان دارد.
یا علیم

از کدامیک از علوم تجربی بد استفاده میشود؟!!

[="Tahoma"][="Navy"]

mehrdaad.;914897 نوشت:
از کدامیک از علوم تجربی بد استفاده میشود؟!!

سلام
از همه امکان استفاده نادرست وجود دارد
مثلا از فیزیک برای ساختن بمب اتم و اسلحه ووو
از شیمی برای ساخت مواد شیمایی کشنده و مضر ووو
از زیست شناسی برای ساخت سلاح های بیولوژیک ووو
از جامعه شناسی برای کشف راههای ایجاد آشوب و اغتشاش و انقلاب در کشورها ووو
و نمونه های بسیار دیگر
یا علیم[/]

[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

باسلام.

mehrdaad.;914878 نوشت:
با سلام متاسفانه مشکلات بدی داریم

و سلام متقابل.

بله شرایط بسیار ناجوری در دنیا داریم اما :

mehrdaad.;914878 نوشت:
مانع از تحقق قول شما میشه

اما خیر این شرایط نمیتوانند مانع از تحقق خواست و آرزو یا قول من شوند >> چرا چون :

mehrdaad.;914878 نوشت:
یکیش همین مسئله ربا خوار شدن جامعه است،

چرا چون اگر مشکلات قبل از رباخواری حل شوند رباخواری و مشکلات دیگر که زاییده فقر هم هستند نیز یکی یکی حل و مرتفع خواهندشد.

و اما درمورد بلای عظیم:

mehrdaad.;914878 نوشت:
آخرش یه مرتبه یه بلای عظیم سر همه مون میاد.

بله احتمالا اگر بفکر حل مشکلاتمان که بقول بعضی ها ، بسیار هم عظیم و گسترده هم شده اند نباشیم و همچنان بر طبل غرور و لجبازیه خود بزنیم ، بله آن بلای عظیمی که شما مورد اشاره قرار داده اید حتما سر ما مردم ایران{حکومتی و مملکتی} خواهدآمد پس چه بهتر که قبل از دیدن چنین روزهای سختی و بدبختی بفکر باشیم که با قدری گذشت و فداکاری به اینهمه فقر و بدبختی و ناامیدی ها خود خاتمه داده و بپذیریم که روزهای خوش برای ما مردم دور از دسترس هم نخواهندبود فقط کافی ست که دست دراز نموده و خوشبختی خود و مردممان را لمس نماییم.

{متاسفانه چه بسا ما ملت ایران {حکومتی و مملکتی} وارد یک بازی خطرناک و زیرکانه از طرف دشمنان خود شده که این دشمنی ها را بجایی هم رسانده ایم که در آمدن از انها هم متاسفانه تلاش فرهادوار و صبر ایوب لازم دارند}

اما بازهم جای امیدواری است آنجا که گفته اند:

جلوی ضرر را هر جا که بگیریم بازهم منفعت است.[/]

[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

باسلام.

mehrdaad.;914879 نوشت:
چه آرزوهای قشنگ و خوبی داری

چه بسا آرزوهای خوب ابتدا در ذهن ها شکل میگیرند بعد به دنیاهای واقعی سرایت میکنند{البته این جمله تمام و کمال از خودم بود}

mehrdaad.;914879 نوشت:
احمدی نژاد در پاسخش گفت اگر مثل آمریکایی ها لباس بپوشیم که همه چیز از دست رفته

متعجب شدم بزرگوار.

اولا شما نیز ادای احترام نکرده و کلمه جناب را از مقابل نام ایشان حذف نمودید چرا؟

چون احتمالا دل شما هم سرشار از ناراحتی و کینه نسبت به ایشان یا عملکرد ایشان میباشد و اگر این باشد دقیقا بهمین دلیل هم گفتم که هیچ فرقی بین این حکومت و آن حکومت نخواهدبود چرا که همه در هنگام ناراحتی و عصبانیت مثل هم خواهندبود.

دوم هم چرا منو شما و سایرین بتوانیم نظر شخصی خود را آزادانه و با امنیت ابراز نماییم اما زمانیکه به یک مقام مملکتی میرسد به آن ایراد میگیریم؟

ایشان هم قبل و بعد از آنکه رییس جمهور باشند ، مانند همه ما انسانها ، انسان و شهروند ایرانی محسوب شده و میشوند و لذا باید نظرشان برای خودشان و دوستداران و طرفدارانشان محفوظ و قابل احترام باشد.

بنابراین ، نظر ایشان ، نظر ایشان بوده و هست {و بنظرم نباید حتی آنرا در جایی بیان و تفسیر نمود که ایشان خودشان حضور نداشته باشند که نتوانند آزادانه از خودشان دفاع نمایند و .. و حتی اگر کسی بخواهد بگوید که طرفداران و دوستدارانشان خواهندبود بازهم فکرنمیکنم طبق موازین انسانی ، این به معنای بودن خودشان شود}[/]

عشق امام و ایران;915196 نوشت:
[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

باسلام.

چه بسا آرزوهای خوب ابتدا در ذهن ها شکل میگیرند بعد به دنیاهای واقعی سرایت میکنند{البته این جمله تمام و کمال از خودم بود}

متعجب شدم بزرگوار.

اولا شما نیز ادای احترام نکرده و کلمه جناب را از مقابل نام ایشان حذف نمودید چرا؟

چون احتمالا دل شما هم سرشار از ناراحتی و کینه نسبت به ایشان یا عملکرد ایشان میباشد و اگر این باشد دقیقا بهمین دلیل هم گفتم که هیچ فرقی بین این حکومت و آن حکومت نخواهدبود چرا که همه در هنگام ناراحتی و عصبانیت مثل هم خواهندبود.

دوم هم چرا منو شما و سایرین بتوانیم نظر شخصی خود را آزادانه و با امنیت ابراز نماییم اما زمانیکه به یک مقام مملکتی میرسد به آن ایراد میگیریم؟

ایشان هم قبل و بعد از آنکه رییس جمهور باشند ، مانند همه ما انسانها ، انسان و شهروند ایرانی محسوب شده و میشوند و لذا باید نظرشان برای خودشان و دوستداران و طرفدارانشان محفوظ و قابل احترام باشد.

بنابراین ، نظر ایشان ، نظر ایشان بوده و هست {و بنظرم نباید حتی آنرا در جایی بیان و تفسیر نمود که ایشان خودشان حضور نداشته باشند که نتوانند آزادانه از خودشان دفاع نمایند و .. و حتی اگر کسی بخواهد بگوید که طرفداران و دوستدارانشان خواهندبود بازهم فکرنمیکنم طبق موازین انسانی ، این به معنای بودن خودشان شود}

[/]

حرف شما طبق کلیشه های رایج در بحث میتواند صحیح باشد اما توجه به این نکته لازمست که صحبت ایشان با صحبت من و شما فرق دارد چون ایشان نه بعنوان یک فرد عادی بلکه بعنوان رییس جمهور یک ملت و کشور بزرگ صحبت میکرد و نظر ایشان بیانگر نظر رای دهندگان بایشان میتوانست باشد اما در خصوص اینکه چرا بایشان احترام نگذاشتم دلیلش این است که اولا من برای آدمهای دروغگو احترام قایل نیستم بخصوص اگر این دروغها از یک تریبون به چندین میلیون شهروند گفته شود دوم اینکه برای کسی که با اشتباه عملکردش میلیاردها دلار این مردم فقیر و محتاج را بباد دهد احترامی قایل نیستم و معتقدم دولتمردان ما خودشان با عملکردشان میزان احترامشان در نزد مردم را تعیین میکنند و بسیاری از مردم ما کاری به این ندارند که بهترست بر اساس عرف مباحثه یا دیپلماسی به دولتمردان علی رغم عملکردشان احترام گذاشت، و شما بفرمایید جدا از عرف روشن فکران در بحثها که به افراد جناب می بندند ایشان چه عملکرد فوق العاده ای داشتند که شایسته جناب باشند در مورد مساله هسته ای و تحریم هم ایشان براحتی از کیسه مردم خرج میکردند نه خودشان همچون مردم از تحریم آسیب دیده بودند نه با شاخ و شونه کشیدن آسیب میدیدند بلکه این مردم بیچاره بودند که باید تاوان فرمایشات ایشان را میدادند و بنده در بین مردم بمیژان چندین وچند برابر مخالف افکار ایشان را دیدم تا موافق افکارشان لذا به این دلایل و دلایلی که دیگر در حوصله این بحث نیست ایشان و امثال ایشان و دزدان زمان ایشان را بهیچوجه شایسته پیشوند جناب نمیدانم اما شما برای جبران میتوانید دو تا جناب بایشان ببندید.

[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

باسلام.

mehrdaad.;915428 نوشت:
ایشان چه عملکرد فوق العاده ای داشتند

ایشان ،
1 - حق ملت را با وضع یارانه ها بمردم عطا نمودند و 2 - جاده ها و راههای ایران را که هیچیک از به اصطلاح دولتمردان قبلی هیچ توجه ای به آنها و آمار تصادفات جاده ای نداشتند بهبود بخشید و تا جای ممکن آنها را اتوبان و دوطرفه نمودند.
3 - ساختمانهای مهر هم در زمان ایشان اجرا شد که خیلی از مردم قشر متوسط جامعه را خانه دار نمودند و ..
و 4 - حتی برنامه ای هم برای قشر ضعیفتر داشتند که دیگه اطلاعی ندارم چی شد یا بکجا رسید اما دادن زمین به کسانی که هیچ زمینی بنام خود و همسران و فرزندان و فرزندزادگانشان و طی 10 سال گذشته به نامشان نبود یا به ثبت نرسیده بود و حتی حساب بانکیشان صفر{کم} بود را آغاز نمودند که عرض کردم نمیدانم به کجا رسید و آیا این طرح نیز محقق و اجرا شد یا خیر؟

بهرحال آنچه در توان داشتند طی 8 سال انجام دادند اما حالا شما بفرمایید روسای قبلی بعد از جنگ تا زمان ایشان چه کردند؟
{جهت اطلاع عموم و مخصوصا خودم سوال نمودم که شما آنها را بیان نمایید چون واقعا اطلاع چندان زیادی از زحمات این بزرگواران ندارم}

{و در مورد اینکه یک رییس جمهور باید بیش از دیگر آحاد مردم خودش مراقب اعمال و گفتار خود باشد خدا بداند کاملا درست میفرمایید و بلکه جای شک و تردیدی هم نیست{البته بنظر من درمورد همه مردم با هر نام و اعتباری هم صدق خواهدنمود} اما سخن شما در این مورد بخصوص قدری قابل تامل شد که آنرا نقد نمودم که شاید خود خبرنگار هم میدانستند که این قسمت صحبت ایشان تنها نظر شخصی خودشان بوده که آنرا بیان نمودند و احتمالا آنرا به پای یک ملت نگذاشتند{هرچند اگرهم گذاشتند ..}
البته قصد ادامه در این مورد را فعلا ندارم و فرض را بر حقانیت سخن شما قرارمیدهم}[/]

عشق امام و ایران;915454 نوشت:
1 - حق ملت را با وضع یارانه ها بمردم عطا نمودند و

آیا فکر می کنید طی این سالها حق ملت با ماهی 45500 تومان بطور ثابت و بی افزایش ادا شده است آنهم کشوری که روی گنج های بزرگی قرار دارد که نفت و گازش امهمترین هایش هستند و آیا با پرداخت این مبلغ بجای یارانه یا سوبسید ملت ضرر نکردند شما فکر میکنید این معامله منصفانه و بحقی بوده؟ نظر کارشناسان اقتصادی این است که این 45500 تومان کلاه بزرگی بوده که بسر مردم گذاشته شده اما شما بعنوان شاهکار ایشان ذکر کردید

عشق امام و ایران;915454 نوشت:
2 - جاده ها و راههای ایران را که هیچیک از به اصطلاح دولتمردان قبلی هیچ توجه ای به آنها و آمار تصادفات جاده ای نداشتند بهبود بخشید و تا جای ممکن آنها را اتوبان و دوطرفه نمودند.

بهترست به آمار روز افزون تصادفات که مرتب اعلام میشود دقت نمایید بعد مگر قرار است کل بودجه مملکت بباد رود طبیعی است که خواسته یا ناخواسته در قسمتهایی بکار میرود اما آنچه مهم است پیمانکارانی هستند که این جادهها را به چند برابر قیمت می سازند و تازه منت هم بر سر مردم می گذارند

عشق امام و ایران;915454 نوشت:
3 - ساختمانهای مهر هم در زمان ایشان اجرا شد که خیلی از مردم قشر متوسط جامعه را خانه دار نمودند و .

عجب ! مثل اینکه اصلا از وضعیت نیمه تمام و پر مشکل مسکن مهر خبر ندارید

موضوع قفل شده است