جمع بندی بدن غیر مادی

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بدن غیر مادی

لطفا استاد سمیع جواب سوالم را بدهند چون قبلا سوالی پرسیدم ونامفهموم جواب دادند مگر موجودات به دو قسمت مادی وغیرمادی تقسیم نشده اند. پس موجودات مادی با چشم مادی وموجودات غیرمادی طبق تعریف ایشان با چشم قلب وباطن ، پس پرسیدم ان دونفر عربی که به کربلایی ساروقی قران اموختند انسانهای مادی بودند یا غیر. مادی ایشان فرمودند مشخص نیست ولی با چشم ظاهر دیده اند ؟ بهتر نیست کامل توضیح بدهند که منظورشان چه بوده اینکه اگرا فراد مادی بوده اند با چشم مادی واگر غیرمادی با چشم باطن می بایست دیده میشدند ؟ خواهشا توضیح دهند بدن مادی وغیرمادی چگونه درک میشود؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد سمیع

یادخدا;905234 نوشت:
لطفا استاد سمیع جواب سوالم را بدهند چون قبلا سوالی پرسیدم ونامفهموم جواب دادند مگر موجودات به دو قسمت مادی وغیرمادی تقسیم نشده اند. پس موجودات مادی با چشم مادی وموجودات غیرمادی طبق تعریف ایشان با چشم قلب وباطن ، پس پرسیدم ان دونفر عربی که به کربلایی ساروقی قران اموختند انسانهای مادی بودند یا غیر. مادی ایشان فرمودند مشخص نیست ولی با چشم ظاهر دیده اند ؟ بهتر نیست کامل توضیح بدهند که منظورشان چه بوده اینکه اگرا فراد مادی بوده اند با چشم مادی واگر غیرمادی با چشم باطن می بایست دیده میشدند ؟ خواهشا توضیح دهند بدن مادی وغیرمادی چگونه درک میشود؟

باسمه تعالی
با عرض سلام و خسته نباشید
در مورد آن دو شخص، همان طور که در تاپیک امور مثالی هم توضیح دادیم، دلیل نداریم که آن دو شخص، از افراد غیر مادی بودند. یعنی آن قضیه می سازد به این که آن دو نفر، انسان، ولی از اولیا الهی بوده باشند و رفتند پیش آن کربلایی کاظم و بقیه ماجرا ...
مانند اینکه پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) که در وهله اول انسان بودند، وقتی در گوش اصحاب حاضر در مسجد مدینه تصرف کردند، آن ها پیامبر را می دیدند، ولی در عین حال تحت تصرف آن حضرت واقع شدند و با گوش باطن، صدای ناله ستون (ستون حنانه) را شنیدند.
و یا اگر ابوجهل صدای شهادتین گفتن سنگ ریزه را می شنود، به علت تصرفی است که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) انجام می دهد. یعنی او هم آن حضرت را با بدن مادی می بیند و تحت تصرف آن حضرت واقع می گردد و گوش بانش باز می شود و صدای سنگ ریزه را می شنود
پس اینکه گوش و یا چشم باطنی یک انسان معمولی باز می شود، حتما نباید آن تصرف کننده، یک شخص غیر مادی باشد، بلکه می تواند یک انسان مادی باشد و تصرف نماید.
موفق باشید.

[="Tahoma"][="Navy"]

یادخدا;905234 نوشت:
لطفا استاد سمیع جواب سوالم را بدهند چون قبلا سوالی پرسیدم ونامفهموم جواب دادند مگر موجودات به دو قسمت مادی وغیرمادی تقسیم نشده اند. پس موجودات مادی با چشم مادی وموجودات غیرمادی طبق تعریف ایشان با چشم قلب وباطن ، پس پرسیدم ان دونفر عربی که به کربلایی ساروقی قران اموختند انسانهای مادی بودند یا غیر. مادی ایشان فرمودند مشخص نیست ولی با چشم ظاهر دیده اند ؟ بهتر نیست کامل توضیح بدهند که منظورشان چه بوده اینکه اگرا فراد مادی بوده اند با چشم مادی واگر غیرمادی با چشم باطن می بایست دیده میشدند ؟ خواهشا توضیح دهند بدن مادی وغیرمادی چگونه درک میشود؟

سلام
در ادراک سنخیت لازم است لذا چشم مادی امور غیر مادی را نمی بیند اما اگر کسی در حین هوشیاری و بیداری قادر به دیدن امور غیر مادی باشد با چشم باطن است نه چشم ظاهر
یا علیم[/]

پرسش:
اشخاصی که به کربلایی ساروقی قران آموختند انسان های مادی بودند یا غیرمادی؟
پاسخ:
در مورد آن دو شخص، دلیلی نداریم که آن دو شخص، از افراد غیر مادی بودند. یعنی آن قضیه می سازد به این که آن دو نفر، انسان، ولی از اولیاء الهی بوده باشند و رفتند پیش آن کربلایی کاظم و بقیه ماجرا ...
مانند اینکه پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) که در وهله اول انسان بودند، وقتی در گوش اصحاب حاضر در مسجد مدینه تصرف کردند، آن ها پیامبر را می دیدند، ولی در عین حال تحت تصرف آن حضرت واقع شدند و با گوش باطن، صدای ناله ستون (ستون حنانه) را شنیدند.

و یا اگر ابوجهل صدای شهادتین گفتن سنگ ریزه را می شنود، به علت تصرفی است که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) انجام می دهد. یعنی او هم آن حضرت را با بدن مادی می بیند و تحت تصرف آن حضرت واقع می گردد و گوش باطنش باز می شود و صدای سنگ ریزه را می شنود.

پس اینکه گوش و یا چشم باطنی یک انسان معمولی باز می شود، حتما نباید آن تصرف کننده، یک شخص غیر مادی باشد، بلکه می تواند یک انسان مادی باشد و تصرف نماید.
در ادراک سنخیت و تناسب بین مدرِک ومدَک لازم است،(1) و چشم ظاهری که مادی است سنخیتی با بدن مثالی ندارد. و به همین دلیل بدن مثالی با چشم ظاهری دیده نمی شود، و لذا چشم ظاهری قادر به دیدن بدن مادی می باشد.
پی نوشت:
1.النفس من کتاب الشفاء، تحقيق حسن حسن زاده آملي، ص 80، دفتر تبليغات اسلامي حوزة علمية قم، قم، 1375، چاپ اول.

موضوع قفل شده است