بالاخره سود بانکی چه حکمی دارد؟

تب‌های اولیه

23 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بالاخره سود بانکی چه حکمی دارد؟

سلام حاج آقای حسینی کارشناس برنامه به سمت خدای می گوید سود های بانکی ربا و حرام است ، از طرفی دفتر مرجع زنگ می زینم می گوید اشکالی ندارد ، اخر ما چه کار کنیم؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد شفا

محدثه83;904934 نوشت:
سلام حاج آقای حسینی کارشناس برنامه به سمت خدای می گوید سود های بانکی ربا و حرام است ، از طرفی دفتر مرجع زنگ می زینم می گوید اشکالی ندارد ، اخر ما چه کار کنیم؟

سلام علیکم

در رابطه با سوالی که مطرح فرمودید باید خدمتتان عرض کنم که شما مطابق آنچه دفتر مرجع تقلیدتان بیان می کند ، عمل کنید.

دین را بااین چیزا مسخره کردن.یکی میگه حرومه یکی میگه حلال.یعنی یه کاری حرومه اگه مرجعتو عوض کنی حلال میشه.بهترین کار اینه باعقلت تصمیم بگیری.اگه من یه ادم غیرشیعه بودم باشنیدن این حرف مطمئن میشدم شیعه و اسلام ....

mohsen1990;905673 نوشت:
دین را بااین چیزا مسخره کردن.یکی میگه حرومه یکی میگه حلال.یعنی یه کاری حرومه اگه مرجعتو عوض کنی حلال میشه.بهترین کار اینه باعقلت تصمیم بگیری.اگه من یه ادم غیرشیعه بودم باشنیدن این حرف مطمئن میشدم شیعه و اسلام ....

سلام علیکم

اگر انسان از یک امری اطلاع کامل ندارد ، سریع نباید به آن امر توهین کند ،

شما اگر کامل از مبانی حرف مراجع تقلید اطلاع دارید ، می توانید به آن مبانی اشکالاتتان را وارد کنید ، ولی اینکه دو مرجع تقلید ممکن است در یک مساله ای دو نظر متفاوت داشته باشند دلیل بر این نمی شود که به آنها توهین کنید، آنها مطابق حجتی که بین خود و خدای خود دارند حکم می کنند ، و وقتی فردی مطابق یکی از مراجع تقلید را به عنوان مرجع اعلم تشخیص داد ، مطابق همان عمل می کند.

و اینکه در امور تخصصی اختلاف نظر وجود دارد یک امر طبیعی است که شما می توانید این مساله را در تمامی علومی بلکه تمامی فن ها مشاهده کنید.

واما اختلاف نظر مراجع تقلید در یک مساله خیلی فنی و تخصصی است که ممکن است به چند علم برگشت کند ازجمله:

الاول: العلم بالقواعد العربیة

مجتهد باید صرف و نحو را به شکل کامل بداند زیرا استنباط ما از آیات و روایات است و آنها هم به زبان عربی نگاشته شده اند.
آیت الله حجّت بعد از چند سال که از عمرش می گذشت از ابتدای صرف میر تا مغنی را مطالعه و مرور می کرد.

مثلا (ما) گاه مصدریه است و گاه تصور می شود که نافیه است.

الثانی: العلم باللغة

علم سابق مربوط به هیئات است و این علم مربوط به ماده می باشد. علت لزوم آشنایی با این علم این است که لغاتی که در زمان رسول خدا (ص) و اهل بیت بود با آنچه در بعد استعمال می شده است متفاوت است از این رو مجتهد باید بداند که آن لغت در زمان رسول خدا (ص) به چه معنا بوده است. از این رو باید به کتاب مرجع مانند لسان العرب، نهایه ی ابن اثیر، مجمع البحرین و از آنها بالاتر به کتاب مقاییس اللغة مراجعه شود.
الثالث: علم الاصول

علم اصول از مدارک و مبادیء اجتهاد است. تا انسان به قواعد اصولیه مسلط نشود نمی تواند وارد استنباط شود. مثلا تا ثابت نشود که خبر واحد حجّت است نمی توان در فقه به خبر واحد عمل کرد. تا ثابت نشود که آیا قضایای شرطیه مفهوم دارد یا نه نمی تواند به مفهوم آن در فقه تمسک کند.
دیگر اینکه باید در کنار قواعد اصولی باید تمرین عملی هم وجود داشته باشد تا مجتهدپرور باشد.
اخباری ها با اصول مخالف اند و آن را بدعت می دانند.
می گوییم: اخباری ها هم مانند ما به اصول عمل می کنند مثلا محقق بحرانی صاحب حدائق در ابتدای کتاب خود ده دوازده مقدمه را بیان می کند که همه ی آن علم اصول است. البته آنها علم اصول را به شکل مستقل بحث نمی کنند ولی ما آن را به شکل مستقل بحث می کنیم.

الرابع: علم رجال

مجتهد باید راوی ها را بشناند و بداند کدام راوی ثقه است و کدام یک نیست. اکثر احکام از روایات استفاده می شود و ما روایات را بلا واسطه از معصوم دریافت نمی کنیم در نتیجه باید به روایاتی که آن را نقل کرده اند آشنایی داشته باشیم.

برای شناخت رجال گاه به کتب مادر مراجعه می کنیم که عبارت اند از:
رجال کشی که ثقه بودن افراد را توسط روایات اهل بیت ثابت می کند.
رجال نجاشی
رجال شیخ طوسی
فهرست شیخ
رجال برقی
این مقدار نیز کافی نیست زیرا متأخرین نیز زحمت های بسیاری کشیده اند و در مورد وثاقت و ضعف راوی کارهای مهمی انجام داده اند که باید از آنها نیز باخبر بود. رجال مرحوم قهپائی و یا مرحوم مامقانی و یا قاموس الرجال مرحوم شوشتری از این قبیل است.
علم رجال بر دو قسم است: گاه انسان در علم رجال مقلد است و گا مجتهد می باشد. اکثر افراد مقلد هستند و به نظر رجالیون مراجعه می کنند.

الخامس: معرفة الکتاب و السنة

مجتهد باید آیات الاحکام و روایات را بشناسد. در مورد آیات الاحکام گاه گفته می شود که چهارصد آیه است و گاه کمتر و یا بیشتر.

السادس: معرفة المذاهب الفقهیة فی عصر الائمة

انسان باید با مذاهب فقهی اهل سنت، آنهایی که معاصر با اهل بیت بودند آشنا شود. مذاهبی چون مالک، ابو حنفیه، شَعبی و مانند آن را باید بررسی کرد و علت آن این است که گاه فتاوای آنها قرینه بر فهم روایت می شود که آیا روایتی خاص از روی تقیه صادر شده است یا نه.

السابع: معرفة الشهرات عن غیرها

مجتهد باید فتاوای مشهور را شناسایی کند. یعنی باید در هر مسأله ببیند که شهرت فتوایی در آن به چه مقدار است. دقت شود که مراد ما شهرت روایی نیست بلکه شهرت فتوایی است یعنی فتوایی در مسأله ای وجود دارد ولی دلیل روایی بر مسأله وجود ندارد.

الثامن: معرفة القواعد الفقهیة

قاعده ی فقهیه احکام کثیری را تحت عنوان کوچک جمع کرده است. مثلا: ما یضمن بصحیحه یضمن بفاسده و ما لا یضمن بصحیحه لا یضمن بفاسده و مانند آن.

التاسع: معرفة القواعد الریاضیة و الهیئة

باب ارث مملو از قواعد ریاضی است. همچنین است مسأله ی ارش که شیخ انصاری در تفاوت صحیح و معیب بحثی دارد که مملو از جبر و مقابله است. بنا بر این فقیه باید مقداری از قواعد ریاضی و قواعد هیئت جدید را بداند تا مسائل قبله و وقت را بتواند حل کند.

العاشر: التمرین

انسان هرقدر قاعده بخواند باز احتیاج به تمرین دارد. انسان مثلا با خواندن قانون راهنمایی رانندگی، راننده نمی شود بلکه باید به شکل عملی نیز رانندگی کند.

و..

mohsen1990;905673 نوشت:
دین را بااین چیزا مسخره کردن.یکی میگه حرومه یکی میگه حلال.یعنی یه کاری حرومه اگه مرجعتو عوض کنی حلال میشه.بهترین کار اینه باعقلت تصمیم بگیری.اگه من یه ادم غیرشیعه بودم باشنیدن این حرف مطمئن میشدم شیعه و اسلام ....

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام بر شما


مسائل شرعيه چند قسم است:

الف) عقايد اصلى: اصول دين، كه خود اجتهادى و به دوگونه است:

1 ـ نوعى كه به گونه اى خودكفا خودتان آن ها را با دليل هايشان مى دانيد و بدان ها قانعيد.

2 ـ نوعى ديگر كه با پرسش از شرعمداران با ادله ى قانع كننده به آن ها در حد توان و امكانتان قانع مى شويد.

ب) احكام فرعى كه اين نيز بر دو قسم است:

1 ـ احكامى كه هم چون عقايد نيازمند به دلايل قانع كننده است.

2 ـ احكامى كه در هرصورت يا بايد درباره ى آن ها اجتهاد خودى و يا غيرى كرد. و يا در صورت عدم توان اجتهاد نوبت به احتياط يا تقليد مى رسد.

مسائل اجتهاد و تقليد و احتياط، و تقليد اعلم از قبيل مسأله ى اخيرند كه تقليد بى دليل در آن ها باطل است.

منبع:http://www.olumquran.com/fa/publicat...m/resale-novin

رضا ثقلین;905765 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام بر شما


مسائل شرعيه چند قسم است:

الف) عقايد اصلى: اصول دين، كه خود اجتهادى و به دوگونه است:

1 ـ نوعى كه به گونه اى خودكفا خودتان آن ها را با دليل هايشان مى دانيد و بدان ها قانعيد.

2 ـ نوعى ديگر كه با پرسش از شرعمداران با ادله ى قانع كننده به آن ها در حد توان و امكانتان قانع مى شويد.

ب) احكام فرعى كه اين نيز بر دو قسم است:

1 ـ احكامى كه هم چون عقايد نيازمند به دلايل قانع كننده است.

2 ـ احكامى كه در هرصورت يا بايد درباره ى آن ها اجتهاد خودى و يا غيرى كرد. و يا در صورت عدم توان اجتهاد نوبت به احتياط يا تقليد مى رسد.

مسائل اجتهاد و تقليد و احتياط، و تقليد اعلم از قبيل مسأله ى اخيرند كه تقليد بى دليل در آن ها باطل است.

منبع:http://www.olumquran.com/fa/publicat...m/resale-novin

پس دین اسلام و مذهب شیعه زیادم آسمانی نیست؟!بعضی احکامشو زمینی ها تعیین میکنن.
اگر حرف منو قبول ندارین که یه نفراز یه دین دیگه این حرفو بشنوه و چی فکر میکنه.میتونین امتحان کنین.

mohsen1990;905798 نوشت:
پس دین اسلام و مذهب شیعه زیادم آسمانی نیست؟!بعضی احکامشو زمینی ها تعیین میکنن.

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام بر شما

چرا بزرگوار دین آسمانی و مکتب اهل بیت الهی است تمام احکامش رو قرآن و عترت بیان میکند شما از کجای پست بنده این گونه استنباط کردین؟؟؟؟؟!!!

رضا ثقلین;905765 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام بر شما


مسائل شرعيه چند قسم است:

الف) عقايد اصلى: اصول دين، كه خود اجتهادى و به دوگونه است:

1 ـ نوعى كه به گونه اى خودكفا خودتان آن ها را با دليل هايشان مى دانيد و بدان ها قانعيد.

2 ـ نوعى ديگر كه با پرسش از شرعمداران با ادله ى قانع كننده به آن ها در حد توان و امكانتان قانع مى شويد.

ب) احكام فرعى كه اين نيز بر دو قسم است:

1 ـ احكامى كه هم چون عقايد نيازمند به دلايل قانع كننده است.

2 ـ احكامى كه در هرصورت يا بايد درباره ى آن ها اجتهاد خودى و يا غيرى كرد. و يا در صورت عدم توان اجتهاد نوبت به احتياط يا تقليد مى رسد.

مسائل اجتهاد و تقليد و احتياط، و تقليد اعلم از قبيل مسأله ى اخيرند كه تقليد بى دليل در آن ها باطل است.

منبع:http://www.olumquran.com/fa/publicat...m/resale-novin

د
این صحبت شما چه ربطی به حرف اون بنده خدا دارد

[="Black"]بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و ادب و احترام


به عنوان یک اقتصاد دان میگم سود بانکی قطعا ربا و حرام است.

سود وامها چون فراتر از جمع کارمزد و تورم سالانه است ربا و حرام است.

سود سپرده گذاری چون سود واقعی و حقیقی نیست و صرفا سود اسمی هست هم حرام است. تا زمانی که سود سپرده گذاریها سود حاصل از کار (سود حقیقی و واقعی) نشود تمامی این سودها اشکال شرعی دارند.

به هیچ وجه سودهای بانکی در قالب مضاربه نیستند. طبق برآورد نحوه سود بانکی که با مضاربه زمین تا آسمون فرق داره این سودها کاملا غیر اسلامی هستند و دقیقا طبق سیستم بانکی نظام اقتصادی سرمایه داری است.[/]

محدثه83;905962 نوشت:
د
این صحبت شما چه ربطی به حرف اون بنده خدا دارد

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام بر شما

کاربر محترم اگر دقت میفرمودید مشکل در اصل مسئله تقلید و مسائل پیرامون آن است که ما دینمان را از چه کسی با چه شرایطی و چگونه بگیریم یکبار دیگر جمله اونبنده خدا رو بخونید متوجه میشوید خود ایشان متوجه مقصود بنده شدند

چقدر شماها باحالید این تایپک رو هم از ریل خارج کردین :d

شفا;905338 نوشت:
سلام علیکم

در رابطه با سوالی که مطرح فرمودید باید خدمتتان عرض کنم که شما مطابق آنچه دفتر مرجع تقلیدتان بیان می کند ، عمل کنید.

سلام علیکم

لینک

در لینک بالا مطالبی از درس خارج حضرت آیت الله نوری همدانی هست و تقریبا در اواسط متن, ایشان یک مورد رو درباره زیادی گرفتن بانک ها مجاز شمرده اند و اینکه فقط بانک ها می توانند این جریمه را یکبار دریافت کنند.

خواستم ببینم آیا مقام معظم رهبری هم چنین نظر و فتوایی دارند؟ لطفا توضیحاتی بدهید.

با تشکر

*taha*;909639 نوشت:
سلام علیکم

لینک

در لینک بالا مطالبی از درس خارج حضرت آیت الله نوری همدانی هست و تقریبا در اواسط متن, ایشان یک مورد رو درباره زیادی گرفتن بانک ها مجاز شمرده اند و اینکه فقط بانک ها می توانند این جریمه را یکبار دریافت کنند.

خواستم ببینم آیا مقام معظم رهبری هم چنین نظر و فتوایی دارند؟ لطفا توضیحاتی بدهید.

با تشکر

سلام علیکم

طبق نظر مقام معظم رهبری:

جريمه دير كرد اشكال دارد.

ایشان بین مرتبه اول و دوم و یا چندم فرق نگذاشته اند.

پی نوشت:
پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری؟،پرسشهای متداول، احکام بانکی ، مساله 333

شفا;909691 نوشت:
سلام علیکم

طبق نظر مقام معظم رهبری:

جريمه دير كرد اشكال دارد.

ایشان بین مرتبه اول و دوم و یا چندم فرق نگذاشته اند.

سلام علیکم
حکمی از مراجع و همچنین از رهبر وجود دارد که رعایت قانون و مقررات کشور را واجب میدانند
حالا تکلیف چیست که مقررات کشور خلاف نظر مراجع است ؟

کهف الحصین;909693 نوشت:
سلام علیکم
حکمی از مراجع و همچنین از رهبر وجود دارد که رعایت قانون و مقررات کشور را واجب میدانند
حالا تکلیف چیست که مقررات کشور خلاف نظر مراجع است ؟

سلام علیکم

طبق نظر مقام معظم رهبری:

در این موارد اگر قانونی مورد تایید شورای نگهبان باشد لازم الاجراء است ، و تخلف از آن جایز نیست.

پی نوشت:
استفتاء تلفنی از دفتر مقام معظم رهبری ، قم

شفا;909694 نوشت:
در این موارد اگر قانونی مورد تایید شورای نگهبان باشد لازم الاجراء است ، و تخلف از آن جایز نیست.

این گزینه مورد تایید شورای نگهبان هست یا خیر؟
و چگونه می توانیم بفهمیم کدام قانون ها را تایید می کنند کدام را تایید نمی کنند ؟

کهف الحصین;909695 نوشت:
این گزینه مورد تایید شورای نگهبان هست یا خیر؟
و چگونه می توانیم بفهمیم کدام قانون ها را تایید می کنند کدام را تایید نمی کنند ؟


سلام علیکم

این موضوع را باید از طریق مسئولین شورای نگهبان پیگیری بفرمایید.

شفا;910003 نوشت:
سلام علیکم

این موضوع را باید از طریق مسئولین شورای نگهبان پیگیری بفرمایید.


با سلام و تشکر

پس نتیجه اینکه رعایت قوانین فقط در صورتی واجب شرعی است که مورد تایید شورای نگهبان باشد.... بنابراین اگر جریمه دیرکرد وجود داشته باشد از نظر شرعی نباید آن را بپردازیم ولی از نظر قانونی موظف به پرداختیم!

محدثه83;904934 نوشت:
سلام حاج آقای حسینی کارشناس برنامه به سمت خدای می گوید سود های بانکی ربا و حرام است ، از طرفی دفتر مرجع زنگ می زینم می گوید اشکالی ندارد ، اخر ما چه کار کنیم؟
سلام
اساسی ترین مشکل اینجاست که بعضی از قوانین به راحتی قابل دور زدن هستند و بعضی از قوانین هم کلاً اشکال متنی یا اجرایی دارند
مثل این است که از مرجعی بپرسیم آیا مسابقات تیراندازی اشکال دارد؟ ایشان هم بفرمایند خیر اشکالی ندارد

اما ما بیائیم مسابقات را اینطور برگزار کنیم که تیرها را به انسان ها شلیک کنیم!
بعد هم قسم بخوریم که بخدا مرجع تقلید گفته تیراندازی اشکالی ندارد!
این همان کاری است که بانک ها دارند انجام میدهند

این ویدیوها را هم ببینید:

آیت الله مکــارم

آیت الله جوادی آملی

حجت الاسلام مصباحی مقدم

امام خمینی

حجت الاسلام حسینی قمی

مستند فاکتور صوری:

دانلود خلاصهء مستند

خرید و دانلود مستند بطور کامل

شفا;905696 نوشت:
سلام
سلام استاد
دو سوال دارم درمورد وجه التزام

1 - آیا صرفاً با تغییر نام یک موضوع ، میشود آن را حلال کرد؟ مثلاً من به شما 1 میلیون تومان پول میدهم بعد که دیر پس میدهید ، مبلغی اضافه دریافت میکنم. وقتی اعتراض میکنید که این جریمه حرام است ، من پاسخ میدهم که این جریمه نیست ، بلکه وجه التزام است! اگر اینطور باشد خب رشوه را هم میگوئیم شیرینی ، پس دیگر حلال میشود! آیا اینگونه است یا اینکه بین جریمه دیرکرد و وجه التزام تفاوت مشخصی وجود دارد؟

2 - با فرض صحیح بودن وجه التزام ، گفته میشود وام گیرنده باید طبق نظر مرجع تقلیدش عمل کند. مثلاً شما تابع فلان مرجع هستید که وجه التزام را حرام می داند و بنده تابع کسی هستم که حلال میداند. در اینجا شما نباید وامی که وجه التزام دارد را بپذیرید اما برای من مانعی ندارد. حال سوالم این است که مگر نه اینکه در معاملات هر دو طرف شرط هستند؟ پس چرا برای بانک نباید این تفاوت در مرجع تقلید وجود داشته باشد؟ چرا دریافت وجه التزام برای تمام بانک ها بدون در نظر گرفتن مرجع تقلید مجاز است؟

Reza-D;910008 نوشت:
سلام استاد
دو سوال دارم درمورد وجه التزام

1 - آیا صرفاً با تغییر نام یک موضوع ، میشود آن را حلال کرد؟ مثلاً من به شما 1 میلیون تومان پول میدهم بعد که دیر پس میدهید ، مبلغی اضافه دریافت میکنم. وقتی اعتراض میکنید که این جریمه حرام است ، من پاسخ میدهم که این جریمه نیست ، بلکه وجه التزام است! اگر اینطور باشد خب رشوه را هم میگوئیم شیرینی ، پس دیگر حلال میشود! آیا اینگونه است یا اینکه بین جریمه دیرکرد و وجه التزام تفاوت مشخصی وجود دارد؟

2 - با فرض صحیح بودن وجه التزام ، گفته میشود وام گیرنده باید طبق نظر مرجع تقلیدش عمل کند. مثلاً شما تابع فلان مرجع هستید که وجه التزام را حرام می داند و بنده تابع کسی هستم که حلال میداند. در اینجا شما نباید وامی که وجه التزام دارد را بپذیرید اما برای من مانعی ندارد. حال سوالم این است که مگر نه اینکه در معاملات هر دو طرف شرط هستند؟ پس چرا برای بانک نباید این تفاوت در مرجع تقلید وجود داشته باشد؟ چرا دریافت وجه التزام برای تمام بانک ها بدون در نظر گرفتن مرجع تقلید مجاز است؟

سلام علیکم

1- حکم مساله با تغییر اسم تغییر نمی کند ، بلکه آنچه باعث تغییر حکم یک مساله می شود محتوای قرار داد است ، در این مورد هم محتوای قرار داد تغییر می کند ، نه تنها اسمش.

2- در مواردی که دو مجتهد ، با هم اختلاف نظر دارند ،وظیفه مکلفین در مواردی که دعوا دو طرف دارد رجوع کردن به یکی از آن مجتهدان یا مجتهد سومی در آن مورد حکم می کند، که هر دو طرف دعوا باید ،تابع آن باشند .

دوستان احتیاط شرط عقل

وامی که سود داره نگیرید

و وام های بدون سود رو هم نزارید به دیر کرد برسه

در آخر اینکه

لا یکلف الله نفسا الا وسعها...

همون قدر که در بساط دارید خرج کنید و در پی بیشتر کردنش با قرض و وام و... نرید که عاقبت خوشی نداره...

در مورد سود هم یا با پولتون کار و کاسبی حلال کنید یا به کسی که میتونه کاسبی حلال کنه بدید .

اگر متضرر شدید هم ناراحت نباشید. چون ضررش به مالتون خورده نه مثل مال حروم و ربا به زندگیتون .

اصولا نحوه کار بانک ها در دادن وام با سود ثابت ( که حرام هست) می باشد.

چیز به این بدیهی که مملکت رو نابود میکنه و اقتصاد رو از بین میبره با چند دقیقه تفکر قابل تفهیم هست.

بیکاری ، ورشکستگی ، تورم و ... همش حاصل ربای بانکی هست.

میتونید کشور هایی که سود بانکی رو محدود کردن و یا برداشتن ببینید که چه اقتصاد پویایی دارن و بازارشون چه رونقی داره.

موضوع قفل شده است