جمع بندی تحصیل، اشتغال، ازدواج و روابط اجتماعی فقط برای خدا؟ مگه میشه؟

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تحصیل، اشتغال، ازدواج و روابط اجتماعی فقط برای خدا؟ مگه میشه؟

سلام. سوالی که حدود 3 ساله که ذهنمو به خودش مشغول کرده و جوابی براش پیدا نمیکنم : اخلاص در همه کار ؟ چگونه و چرا؟

1- دیروز سخنرانی آقای قرائتی بود. در پایان ایشون گفتن که " اگر این حرفهای من برای خدا و از روی اخلاص نباشه و حتی اگر با خودم فکر کنم که چه خوبه که این همه مردم نشستن پای حرف من و دارن گوش میدن، این سخنرانی من فاقد اخلاصه و نزد خدا با رقص یک میمون یکسانه. اون چیزی که رقص یک میمون جلوی گروهی از مردم و سخنرانی من رو که هر دو وجه اشتراکشون جلب توجه مردم هست رو از هم متمایز میکنه اخلاص داشتن و فقط بخاطر خدا انجام دادن کارست".
2- چند روز پیش هم از آیت الله بهاء الدینی نقل شد که درسهای ایشون در قم جزء پر طرفدارترین دروس بود. یک روز که ایشان به محل درس رسیدن و دیدن که چقدر کفش پشت در اتاق درس هست و تعداد زیادی طلبه در اون شرکت کردن، به فکرشون خطور کرد که درس"من" چقدر شلوغ شده. به محض این که به خود آمدند، از ورود به کلاس منصرف شدند و برگشتند و گفتند اطلاع بدین که دیگه من این درس رو ارائه نمیدم و طلاب از بقیه اساتید استفاده کنند. هر چه به ایشان اصرار شد تا تصمیم خود را عوض کنند و علت را پرسیدند ایشان امتناع کرد و تا آخر عمر دیگه آن درس را ارائه نداد. بعد ها به یکی از شاگردان گفته بودند که "حالتی که برای من انروز مقابل کلاس ایجاد شد و خوشم امد از اینکه کلاس شلوغ است ، اخلاص من برای انجام این کار را از بین برد ".
3- یکی از علمای بزرگ ، عالم بزرگ دیگری را در خواب میبینند و از ایشان می پرسند که در ان دنیا چه خبر است؟ و آن مرحوم جواب دادند که در حسابرسی اعمالم آنهمه تالیفات و تلاشهایی که برای دین و علم و طلاب کرده بودم را پشت سر انداختند و گفتند "خاطرت هست که یک روز یک بچه یهودی به شدت گریه میکرد و تو به او یک سیب دادی؟ این کارت از روی اخلاص کامل بود و همین تورا نجات خواهد داد".

موارد بسیار دیگری هم هست که شما هم میدانید. حالا سوال من این است مگه میشه که تمام کارهای زندگیمون رو از روی اخلاص انجام بدیم؟ یعنی اگر ما زندگی عادی داشته باشیم اون دنیا کلاهمون پس معرکه است؟ حتما باید اینقدر خالص بشیم و تلاش کنیم که خودمون رو پاک کنیم تا برای آخرت توشه ایی برداریم؟ اینطوری که خیلی سخت میشه. یادمه که در پرسمان اعتقادی که آقای محمدی داشتند می گفتند که "اصلا این دنیا در برابر آخرت چیزی نیست و هیچ به حساب میاد". با این حساب به نظرم باید لحظه لحظه زندگی روبا یاد خدا و حساب شده پیش رفت که کار بسیار سختی هست.

من در تماس با مرکز پاسخگویی دینی از بخش اخلاق این سوال رو پرسیدم و اینطور جواب دادن که: اگر درس میخونیم برای کسب درامد و رسیدن به موقعیت اجتماعی بالا نباشه و برای خدا و خدمت به خلق باشه، اگر سرکار میریم هدفمون کسب درامد بیشتر و پیشرفت در زندگی نباشه بلکه هدف این باشه که خودمان تا جایی که می توانیم قناعت کنیم و حداقل مصرف رو داشته باشیم و مابقی درامد رو صرف نیازمندان کنیم. اگر ازدواج می کنیم به خاطر خدا و کاهش گناه در جامعه باشه و ملاک و هدف ما مال و جمال و تحصیلات و اصالت خانوادگی و پزدادن به اطرافیان و بالا کشیدن خودمون در جامعه نباشه. با دیگران مهربان باشیم و سعی کنیم همیشه باری از دوش دیگران برداریم. اگر دختریم سر کارهایی نریم که جای پسرها رو بگیریم ولو این که در اون کار تخصص هم داشته باشیم . به خاطر خدا از اختلاط با نامحرم پرهیز کنیم و رفتن به کلاس زبان و گرفتن مدرک دانشگاهی بالاتر و ... رو بهانه ایی برای این کار نکنیم. اگر حرف میزنیم، میشنویم، می بینیم فقط و فقط برای رضای خدا باشه".

صحبتهای آیت الله جوادی آملی که در سایتشون هست، آقای میرباقری که در سمت خدا صحبت میکردند و بزرگواران دیگه همه حاکی از اینه که ما در این دنیای مادی سوزان غرق شدیم و حتی فکر کردن به این موضوع که من خواهم مرد و پس از ان چه چیزی برای ارائه در آن دنیا خواهم داشت برایم دردناک است وقتی که نمیدونم آیا واقعا کارهام برای خدا بوده ؟ آیا حتی یک عمل کوچک در کل زندگیم انجام دادم که به فکر منافع مادی، اجتماعی و ... در اون نبوده باشم و فقط به خاطر خدا بوده باشه؟ اینطور که زندگی خیلی سخت میشه. مخصوصا برای کسی که میخواد به این مسایل فکر کنه و همزمان با افراد خانواده و جامعه ایی که این حرفها برای اونها خنده دار هست تعامل داشته باشه و به هدف خودش هم برسه. غیر از این هست که بسیاری از روابط اجتماعی شخص محدود میشه و شخص به حالت منزوی در میاد. من گاهی با خودم فکر میکنم که اگر اطراف آیت الله بهجت کسی نبود که اندکی از احوالات ایشان را درک کند و تعاملات اجتماعی ایشان را مدیریت کنه آیا ایشان می توانست اصلا در این جامعه با مردم عادی معاشرت کنه؟ اگر شخص بخواد خیلی از مسایلی که مرجع تقلیدش بر اون تاکید داره( برای من آیت الله جوادی آملی) رو سرلوحه خودش قرار بده که زندگی براش خیلی خیلی سخت میشه. از طرفی مکرر گفته میشه که انسان اساسا برای رسیدن به همین کمالات به این دنیا پای گداشته باید این سختی ها رو بچشه نه این که تمام هم و غم خودش رو صرف بهبود زندگی مادی و پیشرفت تکنولوژیکی و .. بکنه.

حالا تکلیف ما چیست؟ باید به طرف اون کمال انسانی که اکثریت بشریت در حال حاضر به اون بی توجه اند و در خلاف جهتش حرکت میکنند پیش بریم و در این راه سختی زیادی بکشیم یا اینکه سعی کنیم یه زندگی عادی خوب داشته باشیم، نماز بخونیم و روزه بگیریم و تا جایی که میتونیم دروغ نگیم و برای پیشرفت و رشد خودمون تلاش کنیم، فرزند زمانه خویش باشیم ، توقع خالص بودن در بیشتر کارها رو هم نداشته باشیم و به امید لطف و رحمت خدا بمونیم؟

اگر میشه کارشناسان مشاوره که در تعامل کامل با مشکلات و آسیب های اجتماعی هستند هم جواب بدن و خواهشا جوابهای سربسته و کلیشه ایی ندن. فکر کنن که میخوان این موضوع رو با مثال و تفصیل برای دختر یا پسر خودشون باز کنن .

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد حنیف

nobelist;904562 نوشت:
اخلاص در همه کار ؟ چگونه و چرا؟

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و ادب خدمت شما همراه گرامی

سوال بسیار دقیق و مهمی را مطرح کردید. حقیقت مهمی که متاسفانه این روزها کمتر به آن توجه می شود.
واقعیت اینست که همانطور که این بزرگان فرموده اند، هیچ کاری از انسان پذیرفته نیست، مگر با اخلاص و در جهت رضای پروردگار.
این تنها راه است و راهی جز این نیست.
توجه بفرمایید، نه اینکه این هم یک راه است؛ یا مهمترین راه است؛ خیر، این تنها راه است!

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

إذا عَمِلْتَ عَمَلاً فاعْمَلْ للّه ِ خالِصا ؛ لأنَّهُ لا يَقْبَلُ مِن عِبادِهِ الأعْمالَ إلاّ ما كانَ خالِصا1

هرکاری که انجام می دهی خالصانه و برای رضای خدا انجامش بده؛ زیرا خداوند جز عمل خالص را از بندگانش نمی پذیرد.

در حقیقت بنای دین بر اخلاص است و هر قدر عمل به اخلاص نزدیکتر باشد، به فضیلت نیز نزدیکتر است.
اگر کسی طالب آخرت و سعادت حقیقی ست، باید تمام اعمال و رفتارش برای خدا و در جهت رضای او باشد.
این یک حقیقت است. هرچند با توجه به اعمال این روزهای ما، حقیقت بسیار ترسناکی ست.
امثال این حکایات که نقل فرمودید، در زندگی و سیره بزرگان و اولیاءالله زیاد دیده می شود.

اخلاص که همان روح عمل است، یعنی خالص ساختن قصد از غیر خدا و روی گرداندن نیت از ماسوی الله2و اخلاص در عمل و ایمان، یعنی انگیزه اصلی در انجام کارها، بندگی و رضای پروردگار باشد، نه رضایت غیر او؛ یعنی از هر شائبه و غرض دیگری خالی و تنها برای تقرب به خداوند باشد.

و البته که اخلاص هم مانند بسیاری موضوعات دیگر دارای مراتبی است که در کتب اخلاقی به آن اشاره شده است: بالاترین مرتبه اخلاص، مرتبه صدق است و به معنی انجام عمل، تنها به عشق خداوند و چشم پوشیدن از هر مقصود و پاداشی جزء حصول رضایت او.
و پایین ترین مرتبه اخلاص را اخلاص صافی نامند و عبارت از آن است که انسان در عمل خود قصد وصول به اجر و ثواب و یا خلاصی و نجات از عقاب و عذابی داشته باشد.3

در واقع حیات و ارزش انسان به علم است؛ و ارزش علم و دانش به عمل؛ و ارزش و اهمیتِ عمل به اخلاص.
اخلاص دقیقا مانند آب که مایه حیاتِ موجودات زنده و شادابی آنهاست، موجب حیات و ارزش اعمال بوده و به جوهره عمل، کرامت می بخشد. در حدی که ارزش اعمال بیش از اینکه به مقدار آن مربوط باشد، به کیفیت و میزان اخلاصش بستگی دارد.

به همین جهت است که قرآن کریم می فرماید:

الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ...4
همان كسي كه مرگ و حيات را آفريد تا شما را بيازمايد كه كداميك بهتر عمل مي‏كنيد...

و دقیقا همانطور که حضرتعالی اشاره فرمودید، کار سختی ست.


و سخت ترین اعمال است که از زیباترین و بالاتری پاداش ها برخوردار است.

پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله و سلم درباره آثار اخلاص فرموده اند:

مَنْ أخْلَصَ لِلّهِ أرْبَعينَ صَباحا ظَهَرَتْ يَنابيعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلى لِسانِهِ5
هر كس چهل روز خود را براى خدا خالص كند چشمه هاى حكمت از قلب وى بر زبانش جارى مى شود.





پی نوشت:
1. مجلسی، محمد تقی، بحارالانوار، ج 103، ص 77
2. نراقی، ملا احمد، معراج السعادة، ص 486 و 487، چاپ هما، سال 71
3. نراقی، ملا احمد، معراج السعادة، ص 487، با کمی تغییرات
4. سوره مبارکه ملک، آیه 2
5. مجلسی، محمد تقی، بحارالانوار، ج 67، ص 242، حدیث 10

مسئله مهم اینست که اخلاص در عمل، هیچ منافاتی با زندگی عادی انسان ندارد.

پیامبر بزرگوار اسلام، اهل بیت و تمام بزرگان دین، مانند همه مردم زندگی کرده و می کنند.

چیزی که عمل را خالص برای خدا می کند، اینست که رضای خدا را مانند یک الگو و شابلون همیشه در ذهن داشته و تمام اعمالمان را، یکبار با این الگو محک بزنیم. هر عملی را جداگانه بررسی کرده و توجه کنیم، آیا این عمل در جهت رضای خدا هست یا خیر! آیا در قیامت، این عملم جزء اعمال صالح محاسبه خواهد شد؟

خداوند فطرت انسان را طوری خلق کرده که کاملا متوجه این مطلب می شود.
یعنی خودش در باطن می فهمد که کاری که انجام می دهد، درست هست یا نه؛ حتی اگر در ظاهر انکار کند.

قرآن می فرماید:

بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ ؛ وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِيرَهُ
بلكه انسان خودش از وضع خود آگاه است؛ هر چند در ظاهر براى خود عذرهايى بتراشد.1

درس خواندن، کسب روزی، بودن در کنار خانواده، سر زدن به اقوام و .... تمام این اعمال را می توان شکل خدائی و الهی داد و با نیت قربه الی الله به صورت عبادت درآورد.

اینکه در دعای کمیل امیرالمومنین علی علیه السلام از خدا می خواهد که همه اوقاتم را از شب و روز به يادت مامور کن و به خدمت گزاري ات پيوسته بدار2، به معنای این نیست که می خواهد شب و روز بر سجاده نشسته و در حال عبادت باشد؛ بلکه زندگی عادی انسان می تواند همواره عبادت و در مسیر بندگی حق تعالی و رسیدن به او باشد.

اگر قرار است درس بخوانید، می تواند با نیت رضای خدا و یادگیری علوم مورد نیاز جامعه مسلمین و خدمت به آنها باشد.
در کسب و کار، هدف می تواند تلاش برای کسب روزی حلال و انجام فرمان الهی باشد.
حتی غذا خوردن و خوابیدن می تواند با نیت حفظ بدن و نیروگرفتن برای خدمت به خدا باشد.
اگر این قبیل مراقبت ها در اعمال انجام گرفت، حتما انسان غیر از اینکه در زندگی از یک آرامش روحی خاص و به تعبیر قرآن سکینه برخورد می شود، در مسیر رسیدن به کمال و سعادت حقیقی هم هست.


پی نوشت:
1. سوره مبارکه قیامت، آیات 14 و 15

2. اَسْئَلُكَ بِحَقِّكَ وَ قُدْسِكَ وَ اَعْظَمِ صِفاتِكَ وَ اَسْماَّئِكَ اَنْ تَجْعَلَ اَوْقاتى مِنَ اللَّيْلِ وَالنَّهارِ بِذِكْرِكَ مَعْمُورَةً وَ بِخِدْمَتِكَ مَوْصُولَةً



بسم الله الرحمن الرحیم
«قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ * إِلاّ عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ»
«[شیطان] گفت: سوگند به عزت تو که همه آنان را گمراه می‌کنم، مگر بندگان مخلص تو را»ص: ۸۲، ۸۳.
____________________
رسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله مُخْبِرا عَن جَبْرَئیلَ عنِ اللّهِ عزّ و جلّ أنَّهُ قالَ: الإخْلاصُ سِرٌّ مِن أسْراری، اسْتَوْدَعتُهُ قَلبَ مَن أحْبَبْتُ مِن عِبادی
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: جبرئیل از جانب خداوند عزّ و جلّ خبر داد که اخلاص سرّی از اسرار من است و من آن را به دل بندگانی که دوستشان دارم، می‌سپارم. منیة المرید: ۱۳۳.
____________________
امام علی علیه السلام: اخلاص، هدف است.
امام علی علیه السلام: اخلاص غایت دین است.
امام علی علیه السلام: اخلاص، عبادت مقرّبان است.
امام علی علیه السلام: اخلاص اساس عبادت است.
امام علی علیه السلام: اخلاص، اوج ایمان است.
امام علی علیه السلام: اخلاص، خصلت والاترین انسانهاست.
امام علی علیه السلام: رقابت خردمندان و صاحبدلان، در خالص گردانیدن اعمال است.
امام علی علیه السلام: رهایی و نجات در اخلاص است.
امام علی علیه السلام: هر عملی را که خالص انجام دهی، در آخرت به آرزویی دست می‌یابی
امام علی علیه السلام: خالص گردانیدن عمل، سخت تر از خود عمل است و پاک کردن نیت از فساد و ناخالصی برای عمل کنندگان، از جهاد طولانی دشوارتر است.
____________________
الکافی: در نجواهای خداوند متعال با موسی علیه السلام آمده است: ای موسی! هر کاری که برای من انجام شود اندکش زیاد است و آنچه برای غیر من انجام گیرد زیادش هم اندک است.
_____________________
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: عالمان همه به هلاکت درافتند مگر آنان که به علم خود عمل کنند و عاملان همه هلاک شوند، مگر آنان که از روی اخلاص کار کنند، و مخلصان در خطرند.
_____________________
بحار الأنواردر داستان موسی و شعیب علیهما السلام آمده است: زمانی که موسی نزد شعیب رفت، شعیب آماده خوردن شام بود. پس، به موسی گفت: ای جوان! بنشین و شام بخور. موسی گفت: پناه به خدا. شعیب گفت: چرا؟ مگر گرسنه نیستی؟ موسی گفت: چرا، اما می‌ترسم این پاداش آبی باشد که برای دخترانت از چاه کشیدم ؛ من از خاندانی هستم که اگر همه زمین پر از طلا شود، کمترین کار آخرت را به آن نمی فروشیم. شعیب گفت: ای جوان! به خدا این پاداش آن کار تو نیست، بلکه میهمان نوازی و اطعام، رسم و عادت ما و پدران ماست. در این هنگام موسی برای خوردن شام نشست.
_____________________
معانی الأخبار: جبرئیل علیه السلام در پاسخ به سؤال پیامبر صلی الله علیه و آله از تفسیر اخلاص گفت: مخلِص کسی است که از مردم هیچ نخواهد، تا خود بدان دست یابد و هرگاه بدان دست یافت خشنود شود و هرگاه چیزی نزدش باقی ماند، آن را [به دیگران ]بخشد ؛ زیرا کسی که از مخلوق چیزی نخواهد، به عبودیت برای خداوند عزّ و جلّ اقرار کرده است و چون به نیاز خود رسید و خشنود گشت، از خدا خشنود شده و خداوند تبارک و تعالی نیز از او خشنود است و هرگاه [آنچه برایش باقی مانده ]به خاطر خداوند عزّ و جلّ ببخشد، به مرتبه اعتماد بر پروردگارش عزّ و جلّ رسیده است.

---------------
امام علی علیه السلام: براستی که اخلاصِ عمل [همان ]یقین است.
امام علی علیه السلام: خلوص نیّت، به اندازه شدّت دینداری است.
امام علی علیه السلام: ثمره دانش اخلاص عمل است.
امام علی علیه السلام: آرزوهایت را کم کن، اعمالت خالص می‌شود.
امام علی علیه السلام: سرآغاز اخلاص چشم امید برکندن از دست مردمان است
امام باقر علیه السلام: میان حقّ و باطل [چیزی ]جز کم خردی نیست. عرض شد: چگونه، ای زاده رسول خدا؟ فرمود: آدمی کاری را که رضای خدا در آن است، برای غیر خدا انجام می‌دهد، در صورتی که اگر آن را محض رضای خدا انجام می‌داد، خداوند او را به هدفی که از آن کار داشت زودتر می‌رساند.
___________منبع روایات:میزان الحکمه باب اخلاص

---------------

nobelist;904562 نوشت:
سلام. سوالی که حدود 3 ساله که ذهنمو به خودش مشغول کرده و جوابی براش پیدا نمیکنم : اخلاص در همه کار ؟ چگونه و چرا؟
.........................


سلام.
من که خدا رو شکر خودمو شناختم.
من فهمیدم که به طرز شگفت انگیزی همه ی کارهام رو برای دیده شدن توسط دیگران و یا برای دل خودم و از روی خودخواهی انجام میدم.
حتی ترک گناه رو برای رهایی از عذاب وجدان انجام میدم.
تا چند سال پیش که از خدا دور نشده بودم وضعم بهتر بود ولی الان دیگه شیطون اومده و توی دلم تخم گذاشته و صدای جیک جیک جوجه هاش شنیده میشه!
از نفاق و تزویر و ریای خودم متنفرم ولی دیگه اینا جزئی از شخصیتم شده ، از بس که گناه کردم. الان که 22 سالمه اینطوریم دیگه وای به حال 40 سالگی!
وضعم خرابه.
فقط برام دعا کنید . خدانگهدار.

مجاهد تنها;906171 نوشت:
سلام.
من که خدا رو شکر خودمو شناختم.
من فهمیدم که به طرز شگفت انگیزی همه ی کارهام رو برای دیده شدن توسط دیگران و یا برای دل خودم و از روی خودخواهی انجام میدم.
حتی ترک گناه رو برای رهایی از عذاب وجدان انجام میدم.
تا چند سال پیش که از خدا دور نشده بودم وضعم بهتر بود ولی الان دیگه شیطون اومده و توی دلم تخم گذاشته و صدای جیک جیک جوجه هاش شنیده میشه!
از نفاق و تزویر و ریای خودم متنفرم ولی دیگه اینا جزئی از شخصیتم شده ، از بس که گناه کردم. الان که 22 سالمه اینطوریم دیگه وای به حال 40 سالگی!
وضعم خرابه.
فقط برام دعا کنید . خدانگهدار.

علیکم السلام و رحمه الله

درگاه خداوند جای ناامیدی نیست بزرگوار.

شناختن نفسِ سرکش و فهمیدن خدعه ها و نیرنگ هایش اولین گام خودسازی ست.
خوشحال باشید که در این اولین گام، لطف خدا را در کنارتان داشته و موفق بوده اید.

خداوندی که می فرماید"لَو عُلِمَ المُدبِرونَ عَنّی کَیفَ اشتِیاقِی بِهِم لَماتُوا شُوقاً"1

اگر گناهکاران،که با گناه کردن به من پشت کردند، می دانستند که چقدر دوست شان دارم و مشتاق آنان هستم،آن قدر شعف و شادی وجودشان را فرا می گرفت که از شدت شوق و شادمانی جان می سپردند!

این نعمت را شکرگذار باشید که "شکر نعمت، نعمتت افزون کند"

راه رسیدن به خدا آنقدرها هم سخت و طولانی و دشوار نیست...

امام موسی کاظم علیه السلام در دعائی که به عنوان یکی از اعمال روز مبعث در مفاتیج الجنان آمده است رسیدن به خدا را فقط مرهون یک عزم و اراده جدیِ انسان می داند:

"اللَّهُمَّ ... قَدْ عَلِمْتُ أَنَّ أَفْضَلَ زَادِ الرَّاحِلِ إِلَیْکَ عَزْمُ إِرَادَةٍ یَخْتَارُکَ بِهَا..."2

"خدایا!... به راستی که من دانستم برترین توشه ی مسافری که به سوی تو می آید، عزم و اراده ای ست که با آن تو را اختیار کند.... "

کافیست اراده کرده و یک گام برداریم. مگر خداوند کسی را که به سویش رو آورده می راند!؟

هیهات... ما هکذا الظن بک...

محال است کسی خداوند را اراده کند، و با لطف بی پایانش روبرو نشود.

خودش در حدیث قدسی وعده فرموده که:

"أَیُّمَا عَبْدٍ اطَّلَعْتُ عَلَى قَلْبِهِ فَرَأَیْتُ الْغَالِبَ عَلَیْهِ التَّمَسُّکَ بِذِکْرِی تَوَلَّیْتُ سِیَاسَتَهُ وَ کُنْتُ جَلِیسَهُ وَ مُحَادِثَهُ وَ أَنِیسَهُ

هر بنده‌ای که از قلبش مطلع شوم، و ببینم آن چیزی که بر آن غلبه دارد، تمسک به ذکر من است، خودم ادارۀ زندگی او را به عهده می‌گیرم، من همنشین او می‌شوم، با او گفتگو می کنم و مونسش می‌شوم."3

مگر وعده خداوند می تواند خلل پذیر شود!؟
هرچه هست از کم کاری ما و بی ارادگی ماست، وگرنه او سراسر لطف و رحمت است...

پی نوشت:
1. شیخ محمد بهاری، تذکره المتقین ، ص101
2. مفاتیح الجنان، در اعمال روز مبعث
3. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج93، ص162


سوال: چطور می توانیم در همه کارهای اخلاص داشته باشیم؟ تکلیف چیست؟ آیا باید بی توجه به راهی که اکثریت مردم می روند، و در جهت خلاف آنها حرکت کرده و سختی بکشیم تا به کمال برسیم؟ یا یک زندگی عادی و خوب داشته باشیم، در کنار انجام فرائضی مثل نماز و روزه و ترک محرماتی مثل دروغ. در زمان خودمان زندگی کنیم و برای پیشرفت زندگی مادی مان تلاش کنیم و توقع خالص بودن در بیشتر کارها را هم نداشته و به لطف و رحمت خداوند امیدوار باشیم؟

پاسخ: سوال بسیار دقیق و مهمی را مطرح کردید. حقیقت مهمی که متاسفانه این روزها کمتر به آن توجه می شود.
واقعیت اینست که همانطور که این بزرگان فرموده اند، هیچ کاری از انسان پذیرفته نیست، مگر با اخلاص و در جهت رضای پروردگار. این تنها راه است و راهی جز این نیست. توجه بفرمایید، نه اینکه این هم یک راه است؛ یا مهمترین راه است؛ خیر، این تنها راه است!
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
"إذا عَمِلْتَ عَمَلاً فاعْمَلْ للّه ِ خالِصا ؛ لأنَّهُ لا يَقْبَلُ مِن عِبادِهِ الأعْمالَ إلاّ ما كانَ خالِصا؛ هرکاری که انجام می دهی خالصانه و برای رضای خدا انجامش بده؛ زیرا خداوند جز عمل خالص را از بندگانش نمی پذیرد."1

در حقیقت بنای دین بر اخلاص است و هر قدر عمل به اخلاص نزدیکتر باشد، به فضیلت نیز نزدیکتر است. اگر کسی طالب آخرت و سعادت حقیقی ست، باید تمام اعمال و رفتارش برای خدا و در جهت رضای او باشد. این یک حقیقت است. هرچند با توجه به اعمال این روزهای ما، حقیقت بسیار ترسناکی ست. امثال این حکایات که نقل فرمودید، در زندگی و سیره بزرگان و اولیاءالله زیاد دیده می شود. اخلاص که همان روح عمل است، یعنی خالص ساختن قصد از غیر خدا و روی گرداندن نیت از ماسوی الله2و اخلاص در عمل و ایمان، یعنی انگیزه اصلی در انجام کارها، بندگی و رضای پروردگار باشد، نه رضایت غیر او؛ یعنی از هر شائبه و غرض دیگری خالی و تنها برای تقرب به خداوند باشد؛ و البته که اخلاص هم مانند بسیاری موضوعات دیگر دارای مراتبی است که در کتب اخلاقی به آن اشاره شده است: بالاترین مرتبه اخلاص، مرتبه صدق است و به معنی انجام عمل، تنها به عشق خداوند و چشم پوشیدن از هر مقصود و پاداشی جزء حصول رضایت او؛ و پایین ترین مرتبه اخلاص را اخلاص صافی نامند و عبارت از آن است که انسان در عمل خود قصد وصول به اجر و ثواب و یا خلاصی و نجات از عقاب و عذابی داشته باشد.3

در واقع حیات و ارزش انسان به علم است؛ و ارزش علم و دانش به عمل؛ و ارزش و اهمیتِ عمل به اخلاص. اخلاص دقیقا مانند آب که مایه حیاتِ موجودات زنده و شادابی آنهاست، موجب حیات و ارزش اعمال بوده و به جوهره عمل، کرامت می بخشد. در حدی که ارزش اعمال بیش از اینکه به مقدار آن مربوط باشد، به کیفیت و میزان اخلاصش بستگی دارد. به همین جهت است که قرآن کریم می فرماید: "الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ...؛ همان كسي كه مرگ و حيات را آفريد تا شما را بيازمايد كه كداميك بهتر عمل مي‏كنيد..." 4

دقیقا همانطور که حضرتعالی اشاره فرمودید، کار سختی ست؛ و سخت ترین اعمال است که از زیباترین و بالاتری پاداش ها برخوردار است. پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله و سلم درباره آثار اخلاص فرموده اند: "مَنْ أخْلَصَ لِلّهِ أرْبَعينَ صَباحا ظَهَرَتْ يَنابيعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلى لِسانِهِ؛ هر كس چهل روز خود را براى خدا خالص كند چشمه هاى حكمت از قلب وى بر زبانش جارى مى شود."5

مسئله مهم اینست که اخلاص در عمل، هیچ منافاتی با زندگی عادی انسان ندارد. پیامبر بزرگوار اسلام، اهل بیت و تمام بزرگان دین، مانند همه مردم زندگی کرده و می کنند. چیزی که عمل را خالص برای خدا می کند، اینست که رضای خدا را مانند یک الگو و شابلون همیشه در ذهن داشته و تمام اعمالمان را، یکبار با این الگو محک بزنیم. هر عملی را جداگانه بررسی کرده و توجه کنیم، آیا این عمل در جهت رضای خدا هست یا خیر! آیا در قیامت، این عملم جزء اعمال صالح محاسبه خواهد شد؟ خداوند فطرت انسان را طوری خلق کرده که کاملا متوجه این مطلب می شود. یعنی خودش در باطن می فهمد که کاری که انجام می دهد، درست هست یا نه؛ حتی اگر در ظاهر انکار کند. قرآن می فرماید: "بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ ؛ وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِيرَهُ؛ بلكه انسان خودش از وضع خود آگاه است؛ هر چند در ظاهر براى خود عذرهايى بتراشد."6

درس خواندن، کسب روزی، بودن در کنار خانواده، سر زدن به اقوام و .... تمام این اعمال را می توان شکل خدائی و الهی داد و با نیت قربه الی الله به صورت عبادت درآورد. اینکه در دعای کمیل امیرالمومنین علی علیه السلام از خدا می خواهد که همه اوقاتم را از شب و روز به يادت مامور کن و به خدمت گزاري ات پيوسته بدار6، به معنای این نیست که می خواهد شب و روز بر سجاده نشسته و در حال عبادت باشد؛ بلکه زندگی عادی انسان می تواند همواره عبادت و در مسیر بندگی حق تعالی و رسیدن به او باشد. اگر قرار است درس بخوانید، می تواند با نیت رضای خدا و یادگیری علوم مورد نیاز جامعه مسلمین و خدمت به آنها باشد. در کسب و کار، هدف می تواند تلاش برای کسب روزی حلال و انجام فرمان الهی باشد. حتی غذا خوردن و خوابیدن می تواند با نیت حفظ بدن و نیروگرفتن برای خدمت به خدا باشد. اگر این قبیل مراقبت ها در اعمال انجام گرفت، حتما انسان غیر از اینکه در زندگی از یک آرامش روحی خاص و به تعبیر قرآن سکینه برخورد می شود، در مسیر رسیدن به کمال و سعادت حقیقی هم هست.


پی نوشت:
1. مجلسی، محمد تقی، بحارالانوار، ج 103، ص 77
2. نراقی، ملا احمد، معراج السعادة، ص 486 و 487، چاپ هما، سال 71
3. نراقی، ملا احمد، معراج السعادة، ص 487، با کمی تغییرات
4. سوره مبارکه ملک، آیه 2
5. مجلسی، محمد تقی، بحارالانوار، ج 67، ص 242، حدیث 10
6. سوره مبارکه قیامت، آیات 14 و 15
7. اَسْئَلُكَ بِحَقِّكَ وَ قُدْسِكَ وَ اَعْظَمِ صِفاتِكَ وَ اَسْماَّئِكَ اَنْ تَجْعَلَ اَوْقاتى مِنَ اللَّيْلِ وَالنَّهارِ بِذِكْرِكَ مَعْمُورَةً وَ بِخِدْمَتِكَ مَوْصُولَةً

موضوع قفل شده است