جمع بندی چرا حضرت علی (ع) در زمان خلافت شان فدک را پس نگرفتند؟

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا حضرت علی (ع) در زمان خلافت شان فدک را پس نگرفتند؟

ا سلام لطفا استاتید جواب این شبهه اهل سنت را بدهند با تشکر چنانچه از مدعیان تشیع سوال کنید که چرا حضرت علی در زمان خلافتش فدک را پس نگرفت؟ جواب می دهند: فدک مال حضرت زهرابود که ابوبکر و عمر غصبش کردند و حال آنکه در زمان خلافت امام علی هم ظالم(نعوذبالله یعنیی حضرت ابوبکر و حضرت عمر) و هم مظلوم(حضرت زهرا) در پیشگاه خدا حاضر بودند و حساب اخروی ایشان انجام شده بود!!! ضمن اینکه اگرر حضرت علی فدک را پس می گرفت مردم می گفتند از قدرتش سوء استفاده میکنه!!! و اما پاسخ: ۱- برای افشای حق و چهره ظالمان لازم است حداقل حقیقت گفته شود و مگر احقاق حق توسط شخص اولی الامر، سوء استفاده از قدرت محسوب می شود؟!! در ضمن چطور است که شما چنین فکری را در مورد بخشش فدک به فاطمه نمی کنید؟ چطور در آنجا مردم نمی گفتند که پیامبر صلی الله علیه وسلم دارد از موقعیت و قدرت خویش سوء استفاده می کند و مزرعه فدک را به دختر خویش می بخشد؟!!! ۲- چگونه است که حضرت علی صبح اول خلافتشان در مدینه می فرمایند: به خدا قسم اگر از اموال بیت المال کسانی کابین زنانشان هم قرار داده باشند من به گذشته رجوع می کنم و آنها را پس می گیرم؟ ۳- فدک به وراث می رسیده که امام حسن و امام حسین بوده اند و مگر حضرت علی حق دارد قانون شرع را به هر بهانه ای تعطیل کند؟! حکومت مال حق ارثی را باید به ورثته پس بدهد.(چگونه جمهوری اسلامی اموال طرفداران شاه را به هر بهانه ای مصادره می کرد؟!) ۴- چنانچه به زعم شما ظالم و مظلوم در پیشگاه خدا حاضرند و حساب اخروی ایشان انجام می شود، پس چگونه است که شما موضوع خلافت و حق الهی حضرت علی را رها نمی کنید و مدام از آن صحبت می کنید؟! اگر بهانه شما منحرف شدن امت اسلامی به خاطر غصب خلافت است و معتقدید که حق می بایست به جایگاه اصلی خویش بازگردد، خوب همین دلایل برای باز پس گرفتن فدک و اجرای دستور پیامبر صلی الله علیه وسلم نیز صدق می کند. ۵- از قدیم گفته اند که دروغگو کم حافظه است، چطور شما در جاهای دیگر دائم به حدیثی از صحیح مسلم اشاره می کنید[۱] که علی و عباس بخاطر مسئله فدک مشاجره داشتند و برای دادخواهی نزد عمر آمدند؟!! در آن زمان که حضرت فاطمه رحلت کرده بودند، پس چرا بر خلاف نظر شما حضرت علی برای دادخواهی نزد عمر رفته است؟ ————————————————� �—————- ۱-صحیح مسلم ج ۵ ص ۱۵۲، (ص ۷۲۸ ح ۱۷۵۷) کتاب الجهاد باب ۱۵ حکم الفئ حدیث ۴۹، فتح الباری ج ۶ ص ۱۴۴٫

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد عماد

یار مهربان;904373 نوشت:
رای افشای حق و چهره ظالمان لازم است حداقل حقیقت گفته شود و مگر احقاق حق توسط شخص اولی الامر، سوء استفاده از قدرت محسوب می شود؟!!

اگر صاحب حق به دلیل مصالحی از نخواست حقش را ایفا کند لازم نیست اولوالامر اقدام به مطالبه آن کند. بحث فدک بالاتر از یک زمین است. وقتی نماینده کلاس دفتر فرزند شما را می دزدد شما به مدرسه مراجعه می کنید و معلم کلاس و مدیر مدرسه را از این امر مطلع می کنید. یک دفتر چقدر ارزش دارد. وقتی که شما گذاشته اید و به مدرسه رفته اید چند برابر آن دفتر ارزش دارد اما شما برای ارزش یک دفتر به مدرسه نمی روید بلکه می خواهد مسئولان مدرسه را از دزد بودن نماینده کلاس مطلع کنید. می خواهید به مسئولان تفهیم کنید که هشیار باشند و بدانند که یک دزد را نماینده یک کلاس گذاشته اند. زمین فدک به خودی خود ارزش نداشت که حضرت زهرا سلام الله علیها برای آن خطبه بخوانند. اگر کس دیگری تصرف کرده بود معلوم نبود چنین مقاومتی از طرف اهل بیت صورت پذیرد. اما مقاومت اهل بیت و حضرت زهرا سلام الله علیهم از این باب بود که به مردم بگویند ببینید چه کسی را خلیفه قرار داده اید. کسی که حتی حق شخصی افراد هم احترام نمی گذارد. موید این مطلب فرمایش امام موسی کاظم علیه السلام به هادی عباسی بود. هادی عباسی از حضرت خواست تا حدود فدک را مشخص کند تا به اولاد حضرت زهرا سلام الله علیها بر گرداند حضرت کل مملکت اسلامی را حدود فدک عنوان کردند.(1) یعنی فدک مساوی است با خلافت که غصب شده و حضرت زهرا سلام الله علیها نیز می خواستند به مردم تفهیم کنند شما کسی را خلیفه کرده اید که لیاقت خلافت ندارد آن را از او گرفته وبه صاحب اصلیش برگردانید.
1. طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۴۹.

یار مهربان;904373 نوشت:
تشیع سوال کنید که چرا حضرت علی در زمان خلافتش فدک را پس نگرفت؟
جواب می دهند: فدک مال حضرت زهرابود که ابوبکر و عمر غصبش کردند و حال آنکه در زمان خلافت امام علی هم ظالم(نعوذبالله یعنیی حضرت ابوبکر و حضرت عمر) و هم مظلوم(حضرت زهرا) در پیشگاه خدا حاضر بودند و حساب اخروی ایشان انجام شده بود!!!

آنچه در جواب شیعیان است این مطلب است:
از امام صادق (ع) پرسیدم: چرا حضرت على (ع) پس از به حکومت رسیدن فدک را پس نگرفت؟ آن حضرت فرمود: چون ظالم و مظلوم هر دو مرده بودند و خداوند ظالم را کیفر و مظلوم را پاداش داده بود و على بن ابى طالب (ع) خوش نداشت چیزى را که غاصب آن کیفر و مغصوبه آن پاداش دیده، برگرداند.(1)

فَقَالَ لَهُ لِأَنَّ الظَّالِمَ وَ الْمَظْلُومَةَ قَدْ کَانَا قَدِمَا عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَثَابَ اللَّهُ الْمَظْلُومَةَ وَ عَاقَبَ الظَّالِمَ، فَکَرِهَ أَنْ یَسْتَرْجِعَ شَیْئاً قَدْ عَاقَبَ اللَّهُ عَلَیْهِ غَاصِبَهُ وَ أَثَابَ عَلَیْهِ‏ الْمَغْصُوبَةَ . بحارالانوار، ج 29، ص 395، ح 1.


یار مهربان;904373 نوشت:
ضمن اینکه اگرر حضرت علی فدک را پس می گرفت مردم می گفتند از قدرتش سوء استفاده میکنه!!!

این اضافی تحلیل شبهه افکن است و در حدیث امام صادق علیه السلام نیامده است.


اما پاسخ دیگر این است امام صادق علیه السلام به ابن ابراهیم کرخی می فرمایند:ابن ابراهیم کرخى مى‏ گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: على علیه السلام وقتى که حاکم مردم شد، چرا فدک را برنگردانید؟ امام فرمود: پیامبر (صلی الله علیه واله) وقتى که مکه را فتح کرد، به او گفتند: آیا به خانه‏ات بر نمى‏ گردى؟ فرمود: خانه ما را که عقیل فروخته است. گفتند: چرا پس نمى‏گیرى؟ فرمود: ما خاندانى هستیم که اگر چیزى را از ما به ستم بگیرند، آن را باز نمى‏گردانیم، حضرت على علیه السلام هم به پیروى از پیامبر (صلی الله علیه واله ) باز پس نگرفت(1)
نیز شخصى از امام کاظم علیه السلام پرسید: چرا على علیه السلام فدک را باز پس نگرفت، امام در جواب فرمود: ما خاندانى هستیم که ولیّمان خدا است، حق ما را تنها او مى‏ گیرد و ما اولیاى مردم هستیم و حقوق آنان را از ستمگران باز پس مى‏ گیریم، ولى براى خودمان باز پس نمى‏گیریم.(2) یعنی به خاطر مصالح اسلام از حق خود گذشتن



1. بحار الانوار، ج29، ص395 ح2
2. همان حدیث3

یار مهربان;904373 نوشت:
چگونه است که حضرت علی صبح اول خلافتشان در مدینه می فرمایند: به خدا قسم اگر از اموال بیت المال کسانی کابین زنانشان هم قرار داده باشند من به گذشته رجوع می کنم و آنها را پس می گیرم؟

امام در شرایطی حکومت را در دست گرفت که مردم از سیاست‌های عثمان ناخرسند بودند؛ ولی نسبت به سیاست‌های دو خلیفة پیشین به ویژه سیاست‌های عمر رضایت داشتند. سیاست‌ها و سنت‌های عمر، در جامعة اسلامی آن زمان ریشه دوانده بود. مردم حاضر نمی‌شدند از آن سنت‌ها و سیاست‌ها دست بردارند. ابن ابی الحدید در این باره می‌نویسد:
در زمان زمامداری امام علی(ع) در کوفه مردم تجمع کردند و از حضرت خواستند فردی را به عنوان امام جماعت نماز «تراویح»(1) منصوب کند، تا در شب‌های ماه رمضان نمازهای مستحبی را با او به جماعت برگزار نمایند. حضرت به آنان گوشزد نمود این کار بدعت و برخلاف سنت رسول (صلی الله علیه واله ) است. پیامبر «به جماعت خواندن نمازهای مستحبی» را منع کرده است. آنان بدون توجه به رهنمود حضرت، یکی را به عنوان امام جماعت برگزیدند و نماز تراویح را برگزار کردند.
خبر به گوش حضرت علی علیه السلام رسید و برای نهی از منکر ، فرزندش حسن مجتبی علیه السلام را فرستاد و با آنان در این باره سخن گفت. آن عده وقتی دیدند حکومت علوی در پی جلوگیری از این کار برآمده است، فریاد زدند: ای وای، سنت عمر را می‌خواهند نابود کنند.(2)
با وجودی که امام علی علیه السلام مردم را آگاه نمود که در زمان پیامبر (صلی الله علیه واله ) چنین نمازی متداول نبود، و این نماز در زمان عمر بنا نهاده شد و رسول خدا اجازه نداد نمازهای مستحبی به جماعت خوانده شود،‌مردم حاضر نشدند از سنت عمر چشم پوشی نمایند و تابع فرمان امام علی علیه السلام باشند. بنابراین چگونه حضرت می‌توانست فدک را به فرزندان فاطمه(سلام الله علیها) پس بدهد؟
از سیاست‌های ابوبکر و عمر این بود که فدک از دست حضرت زهرا(سلام الله علیها) و فرزندانش جدا باشد. حال اگر حضرت علی علیه السلام فدک را می‌گرفت،‌فریاد سر می‌دادند که ای وای،‌علی برخلاف سیاست عمر عمل می‌کند! نیز حضرت را متهم می‌کردند که غاصب است! حضرت با وجود چنین اوضاعی نمی‌توانست فدک را پس بگیرد.(3)
1- نماز تراویح نمازی است که اهل سنت به عنوان نماز مستحبی در شب‌های ماه رمضان به صورت جماعت به جا می‌آورند و هر شب یک جزء قرآن را در آن می خوانند و این شیوه و سنتی است که از عمر، خلیفة دوم بر جای مانده است.
2- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ،‌ج12، ص 282.
3- سلطان الواعظین شیرازی، شب‌های پیشاور، ص 710.

یار مهربان;904373 نوشت:
فدک به وراث می رسیده که امام حسن و امام حسین بوده اند و مگر حضرت علی حق دارد قانون شرع را به هر بهانه ای تعطیل کند؟! حکومت مال حق ارثی را باید به ورثته پس بدهد.(چگونه جمهوری اسلامی اموال طرفداران شاه را به هر بهانه ای مصادره می کرد؟!)


نویسنده این عبارت گویا از شرع هیچ اطلاعی ندارد قانون شرع وقتی از طرف حضرت علیه السلام تعطیل می شد که وارثان اصلی یعنی امام حسن امام حسین علیهماالسلام و حضرت زینب و ام کلثوم علیهما السلام به محکمه رفته باشند و بخواهند حق را بگیرند اما امام علی علیه السلام مانع شود. وقتی وارثان اصلی شکایتی به محکمه نبرده اند معنا ندارند که بگویم حضرت علی علیه السلام شرع را تعطیل کرده است

یار مهربان;904373 نوشت:
چنانچه به زعم شما ظالم و مظلوم در پیشگاه خدا حاضرند و حساب اخروی ایشان انجام می شود، پس چگونه است که شما موضوع خلافت و حق الهی حضرت علی را رها نمی کنید و مدام از آن صحبت می کنید؟! اگر بهانه شما منحرف شدن امت اسلامی به خاطر غصب خلافت است و معتقدید که حق می بایست به جایگاه اصلی خویش بازگردد، خوب همین دلایل برای باز پس گرفتن فدک و اجرای دستور پیامبر صلی الله علیه وسلم نیز صدق می کند.

این حق تنها حضرت علی علیه السلام نبود این حق همه مسلمانان از اول تا الان و الی یوم القیامه بود. اگر حق به حقدار می رسید این همه اختلاف نبود. فدک حق شخصی بود اما خلافت حق همه مسلمانان

یار مهربان;904373 نوشت:
از قدیم گفته اند که دروغگو کم حافظه است، چطور شما در جاهای دیگر دائم به حدیثی از صحیح مسلم اشاره می کنید[۱] که علی و عباس بخاطر مسئله فدک مشاجره داشتند و برای دادخواهی نزد عمر آمدند؟!! در آن زمان که حضرت فاطمه رحلت کرده بودند، پس چرا بر خلاف نظر شما حضرت علی برای دادخواهی نزد عمر رفته است؟

اینجا نیز به بیراهه رفته اید، وقتی ما به مسلم یا بخاری آدرس می دهیم نه اینکه مطلب آن را قبول داریم بلکه از باب اسکات خصم، یا استناد به مطالبی که طرف مقابل قبول دارد به آن استناد می کنیم. وقتی با یک یهودی بحث می کنیم گاهی به تلمود و گاهی به عهد عتیق استناد می کنیم چون تلمود و عهد عتیق مورد قبول آن است می گویم شما اگر حرف ما را قبول ندارید تملود را که قبول دارید در تلمود نیز فلان مطلب آمده است. این بدان معنا نیست که ما نیز تلمود را قبول داریم
همین طور است صحیح بخاری و صحیح مسلم. ما صحیح مسلم و بخاری را قبول نداریم اگر استناد به آن می کنیم به دلیل آن است که طرف مقابل آن را پس از قرآن از همه کتابها بالاتر و بدون نقص می دانند. لذا می گوئیم اگر اختلاف عمر و حضرت علی علیه السلام را قبول ندارد و گزارشهایی که ما از کتابهای خودمان بیان می کنیم زیر سوال می برید در کتاب بخاری و مسلم خودتان نیز هست. این بدان معنا نیست که ما مسلم و بخاری و گزارش های آن را قبول داشته باشیم
لذا ما را متهم به دروغگوئی نکنید.

عماد;904643 نوشت:
ز امام صادق (ع) پرسیدم: چرا حضرت على (ع) پس از به حکومت رسیدن فدک را پس نگرفت؟ آن حضرت فرمود: چون ظالم و مظلوم هر دو مرده بودند و خداوند ظالم را کیفر و مظلوم را پاداش داده بود و على بن ابى طالب (ع) خوش نداشت چیزى را که غاصب آن کیفر و مغصوبه آن پاداش دیده، برگرداند.(1)

فَقَالَ لَهُ لِأَنَّ الظَّالِمَ وَ الْمَظْلُومَةَ قَدْ کَانَا قَدِمَا عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَثَابَ اللَّهُ الْمَظْلُومَةَ وَ عَاقَبَ الظَّالِمَ، فَکَرِهَ أَنْ یَسْتَرْجِعَ شَیْئاً قَدْ عَاقَبَ اللَّهُ عَلَیْهِ غَاصِبَهُ وَ أَثَابَ عَلَیْهِ‏ الْمَغْصُوبَةَ . بحارالانوار، ج 29، ص 395، ح 1.


حقا که این جواب جز از خاندان وحی صادر نمی شود

جمع بندی

پرسش:
چرا حضرت علی (علیه السلام) در زمان خلافت شان فدک را پس نگرفتند؟
پاسخ:
با توجه به احادیث اهل بیت (علیهم السلام)، گزارشهای تاریخی و بررسی اوضاع زمان خلافت حضرت علی (علیه السلام) دلایل زیر را می توان بر عدم برگرداندن فدک به اهل بیت توسط حضرت علی (علیه السلام) در دوران خلافت خودشان ذکر کرد

یک: اگر صاحب حق به دلیل مصالحی نخواست حقش را ایفا کند لازم نیست اولوالامر(صاحبان حق) اقدام به مطالبه آن کنند. قانون شرع وقتی از طرف حضرت علی (علیه السلام) تعطیل می شد که وارثان اصلی یعنی امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) و حضرت زینب(علیها السلام) به دادگاه رفته باشند و بخواهند حق را بگیرند اما امام علی (علیه السلام) مانع شود.

وقتی وارثان اصلی شکایتی به محکمه نبرده اند معنا ندارند که بگویم حضرت علی (علیه السلام) شرع را تعطیل کرده است اگر گفته شود حال که خود صاحبان حق به دنبال حق خودشان نرفته اند پس چرا شما شیعیان این مطلب و جریان "غصب خلافت" را رها نمی کنید می گوئیم ؛این حق انحصاری حضرت علی (علیه السلام) نبود بلکه این حق همه مسلمانان از اول تا الان و تا روز قیامت بود. اگر حق به حقدار می رسید این همه اختلاف نبود. فدک حق شخصی بود اما خلافت حق همه مسلمانان، البته بیان جریان فدک نیز نشانگر غاصب بودن کسانی است که خود را خلیفه پیامبرخدا(صلی الله علیه وآله) می پنداشتند.

دو: بحث فدک بالاتر از یک زمین است. وقتی نماینده کلاس ؛دفتر فرزند شما را می دزدد شما به مدرسه مراجعه می کنید و معلم کلاس و مدیر مدرسه را از این امر مطلع می کنید. یک دفتر چقدر ارزش دارد؟. وقتی که شما به مدرسه رفته اید چند برابر آن دفتر ارزش دارد اما شما برای ارزش یک دفتر به مدرسه نمی روید بلکه می خواهد مسئولان مدرسه را از دزد بودن نماینده کلاس مطلع کنید. می خواهید به مسئولان تفهیم کنید که هشیار باشند و بدانند که یک دزد را نماینده یک کلاس گذاشته اند.

زمین فدک به خودی خود ارزش نداشت که حضرت زهرا (سلام الله علیها) برای آن خطبه بخوانند. اگر کس دیگری تصرف کرده بود معلوم نبود چنین مقاومتی از طرف اهل بیت صورت پذیرد. اما مقاومت اهل بیت و حضرت زهرا (سلام الله علیهم) از این باب بود که به مردم بگویند ببینید چه کسی را خلیفه قرار داده اید. کسی که حتی حق شخصی افراد هم احترام نمی گذارد. موید این مطلب فرمایش امام موسی کاظم (علیه السلام) به "هادی" خلیفه عباسی بود.
هادی عباسی از حضرت خواست تا حدود و مرزهای فدک را مشخص کند تا به اولاد حضرت زهرا (سلام الله علیها) بر گرداند حضرت کل مملکت اسلامی را حدود فدک عنوان کردند.(1) یعنی فدک مساوی است با خلافت که غصب شده و حضرت زهرا (سلام الله علیها) نیز می خواستند به مردم تفهیم کنند شما کسی را خلیفه کرده اید که لیاقت خلافت ندارد آن را از او گرفته و به صاحب اصلیش برگردانید.

سه: ظالم به سزای عملش رسیده بود از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: چرا حضرت على(علیه السلام) پس از به حکومت رسیدن فدک را پس نگرفت؟ آن حضرت فرمود: چون ظالم و مظلوم هر دو مرده بودند و خداوند ظالم را کیفر و مظلوم را پاداش داده بود و على بن ابى طالب(علیه السلام) خوش نداشت چیزى را که غاصب آن کیفر و غصب شده(مظلوم) ؛آن پاداش دیده، برگرداند.

فَقَالَ لَهُ لِأَنَّ الظَّالِمَ وَ الْمَظْلُومَةَ قَدْ کَانَا قَدِمَا عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَثَابَ اللَّهُ الْمَظْلُومَةَ وَ عَاقَبَ الظَّالِمَ، فَکَرِهَ أَنْ یَسْتَرْجِعَ شَیْئاً قَدْ عَاقَبَ اللَّهُ عَلَیْهِ غَاصِبَهُ وَ أَثَابَ عَلَیْهِ‏ الْمَغْصُوبَةَ . (2)

چهار: امام صادق (علیه السلام) به ابن ابراهیم کرخی می فرمایند:ابن ابراهیم کرخى مى‏ گوید: از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: على (علیه السلام) وقتى که حاکم مردم شد، چرا فدک را برنگردانید؟ امام فرمود: پیامبر (صلی الله علیه واله) وقتى که مکه را فتح کرد، به او گفتند: آیا به خانه‏ ات بر نمى‏ گردى؟ فرمود: خانه ما را که عقیل فروخته است. گفتند: چرا پس نمى‏گیرى؟ فرمود: ما خاندانى هستیم که اگر چیزى را از ما به ستم بگیرند، آن را باز نمى‏گردانیم، حضرت على (علیه السلام) هم به پیروى از پیامبر (صلی الله علیه واله) باز پس نگرفت(3)

نیز شخصى از امام کاظم (علیه السلام) پرسید: چرا على(علیه السلام) فدک را باز پس نگرفت، امام در جواب فرمود: ما خاندانى هستیم که ولیّمان خدا است، حق ما را تنها او مى‏ گیرد و ما اولیاى مردم هستیم و حقوق آنان را از ستمگران باز پس مى‏ گیریم، ولى براى خودمان باز پس نمى‏ گیریم.(4) یعنی به خاطر مصالح اسلام از حق خود گذشتن

پنج: امام در شرایطی حکومت را در دست گرفت که مردم از سیاست‌های عثمان ناخرسند بودند؛ ولی نسبت به سیاست‌های دو خلیفه پیشین به ویژه سیاست‌های عمر رضایت داشتند. سیاست‌ها و سنت‌های عمر، در جامعه اسلامی آن زمان ریشه دوانده بود. مردم حاضر نمی‌شدند از آن سنت‌ها و سیاست‌ها دست بردارند.

ابن ابی الحدید در این باره می‌نویسد:
در زمان زمامداری امام علی(ع) در کوفه مردم تجمع کردند و از حضرت خواستند فردی را به عنوان امام جماعت نماز «تراویح»(5) منصوب کند، تا در شب‌های ماه رمضان نمازهای مستحبی را با او به جماعت برگزار نمایند. حضرت به آنان گوشزد نمود این کار بدعت و برخلاف سنت رسول (صلی الله علیه واله ) است. پیامبر «به جماعت خواندن نمازهای مستحبی» را منع کرده است. آنان بدون توجه به رهنمود حضرت، یکی را به عنوان امام جماعت برگزیدند و نماز تراویح را برگزار کردند.

خبر به گوش حضرت علی (علیه السلام) رسید و برای نهی از منکر ، فرزندش حسن مجتبی (علیه السلام) را فرستاد و با آنان در این باره سخن گفت. آن عده وقتی دیدند حکومت علوی در پی جلوگیری از این کار برآمده است، فریاد زدند: ای وای، سنت عمر را می‌خواهند نابود کنند.(6)
با وجودی که امام علی (علیه السلام) مردم را آگاه نمود که در زمان پیامبر (صلی الله علیه واله ) چنین نمازی متداول نبود، و این نماز در زمان عمر بنا نهاده شد و رسول خدا اجازه نداد نمازهای مستحبی به جماعت خوانده شود،‌مردم حاضر نشدند از سنت عمر چشم پوشی نمایند و تابع فرمان امام علی (علیه السلام باشند. بنابراین چگونه حضرت می‌توانست فدک را به فرزندان فاطمه(سلام الله علیها) پس بدهد؟

از سیاست‌های ابوبکر و عمر این بود که فدک از دست حضرت زهرا(سلام الله علیها) و فرزندانش جدا باشد. حال اگر حضرت علی (علیه السلام) فدک را می‌گرفت،‌فریاد سر می‌دادند که ای وای،‌علی برخلاف سیاست عمر عمل می‌کند! نیز حضرت را متهم می‌کردند که غاصب است! حضرت با وجود چنین اوضاعی نمی‌توانست فدک را پس بگیرد.(7)

شش: پس گرفتن فدک دستاویزی می شد که دیگران در مورد امام این گونه قضاوت کنند که انجام اصلاحات امام و بازگرداندن اموال غصب شده به صاحبان آنان مقدمه ای بوده است تا امام چیزی را بدست آورد که در زمان خلفاء گذشته ،محل و مورد دعوا بوده است و لذا امام با بزرگواری از کنار آن مسئله گذشتند و به همگان این درس را داد که امام برای گرفتن حقوق مردم زمامداری را پذیرفت نه برای حقوق شخصی و طبعاً فرزندان فاطمه (سلام الله علیها) هم به این امر راضی بوده اند.

نتیجه: بنابراین نه شرایط زمان ایجاب می کرد که حضرت علی (علیه السلام) به بازگرداندن فدک اقدام نماید، و نه سیره اهل بیت (علیهم السلام) چنین بود مخصوصا وقتی غاصب در محکمه خداوند ؛پاسخگوی این عمل غیر دینی خود است

 

پی نوشت ها:
1. طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۴۹.
2.بحارالانوار، ج 29، ص 395، ح 1.
3. بحار الانوار، ج29، ص395 ح2
4. همان حدیث3
6- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ،‌ج12، ص 282.
7- سلطان الواعظین شیرازی، شب‌های پیشاور، ص 710.

 

موضوع قفل شده است