چگونه دخترم را در مورد خواستگارهایش راهنمایی کنم؟

[=arial black]

با عرض سلام و ادب خدمت شما خواهر گرامی و همه اسک دینی های بزرگوار
هر چند اطلاعاتی که نوشته اید کم و ناقص می باشند اما بنده سعی می کنم طبق قرائن نکاتی را عرض کنم و کلیاتی را خدمتتون بیان نمایم
امیدوارم نکاتی را که خدمتتون عرض می کنم راهگشا باشد
ابتدا اطلاعات خود را بالا ببرید و ببینید چه مواردی جزء ملاکهای و معیارهای اصلی هستند و کدام ها فرعی و ترجیحی می باشند و با اطلاعات مناسب با فرزندتون توضیح دهید.
می توانید نکات مختلفی که سبب شده خواستگار مورد علاقه دخترتون را تایید نکنید را با منطق برای او توضیح دهید.
برای این کار می توانید از واسطه های مورد قبول او استفاده کنید که تاثیر کلام را بسیار بیشتر می کند
او را تشویق به مطالعه کتب مناسبی با موضوع انتخاب همسر نمایید
می توانید از مشاورهای متعهد و متخصص استفاده نمایید
در صورتی که واقعا با اطلاعات درست خود و نظر مشاور دختر و پسر به هم نمی خوردند فرایند ازدواج را طولانی نمایید یعنی بگویید فعلا سن شما پایین است و بگذارید مثلا یکسال یا دوسال دیگه
این طوری زمان و افزایش سن می تواند روشنگر باشد و همچنین دختر و پسر پخته تر می شوند و بهتر می توانند تصمیم بگیرند و از تصمیم احساسی جلوگیری می شود اگر دختر شما واقعا عاشق شده باشد عشق انسان را کر و کور می کند تنها همین گذشت زمان و و دعا و توسل به اهل بیت می تواند کمک کننده باشد مگر آنکه خود نیز بخواهد این عشق از دلش بیرون رود که در این صورت راهکارهای مناسبی نیز وجود دارد

مهم : در نهایت شما تلاش خود را انجام دهید و تصمیم نهایی را به خود دختر واگذار نمایید چرا که یکی از شرایط اصلی و مهم ازدواج پسند خود دختر و پسر می باشد
از دعا و توسل غافل نشوید

در ضمن اطلاعاتی که شما در این پست نوشته اید ناقص می باشد لذا نیاز است برای پاسخ گویی بهتر به سوالات زیر پاسخ دهید:
[=1]

سلام ...
منم یک چیزی بهتون بگم ...

ببینید اصلا فرض رو بر این می انگاریم که شما اومدین و دخالت به اصطلاح خوب کردین و دخترتونبا اون کسی که شما دوست دارین ازدواج کرد ... بزارین براتون بگم چه اتفاقی میوفته ...

1. تا آخره عمرش ناراحت هست و با خودش میگه کاشکی با اون یکی پسر ازدواج میکردم و شما رو مقصر کارش میدونه .
2. اگر اون کسی که شما معرفیش میکنین و دوستش دارین حتی بهترین گزینه برای ایشون باشه ... باز هم ایشون میتونه در درون ایشون مشگلات زیادی پیدا کنه . چون زندگی از تفاهم و گذشت شکل میگیره و اگر این دو نباشند مطمئنا زندگی به شکست میرسه .
3. در نهایت من فکر میکنم شما کمی هم از ماجرا میترسید .

من یک پیشنهاد بهتون میدم .

1. شما مادر ایشون هستید و حق این رو دارین که بیشترین دقت و وسواس رو بر رویه این مساله داشته باشین که همسر خوب و مهربانی نصیب دخترتون میشه ... بنابراین به ایشون بگین که باید اطمینان 100 درصدی نسبت به قضیه پیدا کنین ... نه اطمینان 99.999999999999999 درصدی ... یعنی باید دخترتون دقیق دقیق دقیق دقیق دقیق بدونه داره با کی ازدواج میکنه و هیچ گوشه پنهانی نباید داشته باشه . شما حق ندارین که بگین ایشون با کی ازدواج کنه و با کی ازدواج نکنه ... ولی این حق شما هست که بخواین دقیق دقیق دقیق ایشون رو بشناسین .

2. دومین مطلب این هستش که معمولا در چنین مسائلی عشق بوجود میاد و بعد آدمها میخوان انتخابشون رو بکنند .... مثلا شما عاشق یک لبتاپ میشین ... میرین میخرینش ... بعدش میخواین بررسی کنین که چه نوع امکاناتی داره . عاشق یه نوع ماشین میشین و میرین میخرینش بعدش میخواین بررسی کنین که وضعیتش چجوری هست . بنابراین باید بتونین به دخترتون بفهمونین که ابتدا عشق و دوست داشتن و بمیرم برات و میمیرم برات رو کنار بزاره ... بر اساس مسائلی که اولویت دارند و اهمیت دارند اون شخص رو بررسی کنند و در نهایت برای اون کسی که میتونند خوشحالشون کنند ... باشند و براش بمیرند .

3. سومین مطلب به نظره من این هستش که مجبورش کنین ... نه اینکه مجبورش کنین با شخص بخصوصی ازدواج کنه ... ایشون رو مجبور کنین که قبل از ازدواج حداقل 20 تا dvd ازدواج ببینه و 5 تا کتاب جگونه ازدواج کردن رو بخونه ... 40 صفحه خلاصه ازشون در بیاره و بارها و بارها اون خلاصه ها رو ازش بپرسین ... این dvd ها و این cd ها شامل نکات ریز و خفیقی هست که معمولا در درونش اون نکات گفته میشه ... شکستها و پیروزیهای افراد در درونش گفته میشه و دخترتون میفهمه که چه نکاتی در طی کردن مسیر مهم هست ...

مثلا عنوان میشه که اگر میخواین با پسری ازدواج کنین .... یه بار باهاش خرید برین ... ببینید میتونه تخفیف بگیره یا نه .
مثلا عنوان میشه که مردهایی که مثلا پاشون رو زیاد تکون میدن ... یا با دستشون رینگ میگیرند ... رینگی هستند و تو سختی ها جا میزنند
و ...

ایشون اگر 20 تا دی وی دی رو دید و 5 تا کتاب رو خوند و با این حال باز هم میخواست با اون شخص ازدواج کنه .... من دلیلی نمیبینم که شما بخواین جلوش رو بگیرین و به نظره من اگر این کار رو هم بکنین اشتباه کردین ...

حتی اگر اون انتخاب اشتباهی باشه ... باز به نظره من بهترین حالت این هستش که دخترتون با اون ازدواج کنه ... و درنهایت بعد از 4 سال ازش طلاق بگیره ...
این بهتر از این هست که تا آخر عمرش به فکره پسره دیگری باشه .

دلیل علاقه دخترتونو به اون یکی بپرسین.
اگه اشناییشون از طریق دوستی بوده که بزارین بهم برسن اون یکی پسره بدبخت نشه.
یا شروط محکمی بزارین که پسره پشیمون بشه مثله خونه ماشین و ...

مجبورش کنید یه مشت کتاب که اغلبشون بی ارزش هستند رو بخونه که چی بشه؟ چه بسا نویسنده کتابها خودشون طلاق گرفتند . مگر سادیسم دارید؟
ببینید خانم ازدواج موضوع پیچیده ای هست خواستگار دوم رو نمیشناسید سعی کنید ازش اطلاعات بدست بیارید و به تحقیق محله ای و پسر خوبیه اکتفا نکنید ، اینها ارزشی ندارن چون همسایه از همسایه خبر نداره . بذارید یه مدت باهم رفت و آمد کنند نترسید طوری نمیشه شاید دخترتون اصلا منصرف شد . بعلاوه شرایط خوب خواستگار هیچ تضمینی برای خوشبختی نیست . حتما مراجعه کنید به روانشناس خانواده نه یه بار دو بار . تو این مورد صرفه جویی نکنید خواهش می کنم.

سلام ...
شما امکانش هست بگین که چه کتابهایی رو در مورد ازدواج خوندین و چه dvd هایی رو تا به حال دیدین که اینجوری صحبت میکنین ؟؟؟

پیشنهاد می ​کنم از سخنرانی های دکتر فرهنگ با عنوان ازدواج موفق استفاده نمایید که تمامی مراحل از خواستگاری تا ازدواج را به شکل مطلوب عنوان و تشریح نموده است.