جمع بندی آیا با وجود علم غیب، لیلة المبیت برای امام علی (ع) فضیلت محسوب می شود؟

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا با وجود علم غیب، لیلة المبیت برای امام علی (ع) فضیلت محسوب می شود؟

سلام....
می خواستم بدونم با توجه به اینکه امام علی به اعتقاد شیعیان به مانند دیگر ائمه ما، علم غیب داشتندt آیا خوابیدن امام علی ع در رختخواب پیامبر، منزلت آنچنانی برای امام محسوب می شود؟
بالاخره امام می دانستند که زنده خواهند ماند و با حضرت فاطمه اگر ازدواج نکرده اند ازدواج خواهند کرد، از نسلشان حسن و حسین بدنیا خواهند آمد تا الی آخر یا بعد از پیامبر به امامت برگزیده خواهند شد....
خوب امام می دانستند که زنده خواهند ماند، علم غیب داشته اند حداقل تا این حد...
با این توضیح اصلا می توان گفت،که امام جانشون رو برای پیامبر خواستن که فدا کنن؟
آیا خوابیدن امام در رختخواب پیامبر آنچنان منزلتی محسوب می شود که آیه نازل شود و گفته شود بعضی مردم جانشان را برای خشنودی خدا می فروشند؟
البته شاید بشه گفت اینها که عرض کردم مقدمه بودند که بپرسم، محدوده علم غیب ائمه و کیفیت آن چگونه است...بسیار شبهات و سوالا و ابهامات در این زمینه ها هست....آدمی در می ماند چه بگوید، انگشت به دهان می ماند

این آیه ای که ادعا می شود در منزلت امام نازل شده:

وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْري نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ
و از مردم کس هست که جان خود را برای خشنودی خداوند می فروشد ( در راه خدا جانبازی می کند ، مانند علی علیه السّلام که در شب هجرت در جای پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله خوابید ) ، و خداوند به بندگان دلسوز و مهربان است.

با تشکر


با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد صدرا

پارسا مهر;903661 نوشت:
سلام....
می خواستم بدونم با توجه به اینکه امام علی به اعتقاد شیعیان به مانند دیگر ائمه ما، علم غیب داشتندt آیا خوابیدن امام علی ع در رختخواب پیامبر، منزلت آنچنانی برای امام محسوب می شود؟

با سلام و عرض ادب

1)در خصوص حیطه ی علم غیب امام (علیه السلام) باید توجه داشت که چنین امری عطیه و موهبتی الهی برای امام (علیه السلام) بوده[1] و امام بر اساس اذن پروردگار هر آنچه را که اراده نماید بداند، با کمترین توجهی می داند،[2] هر چند که ائمه (علیهم السلام) با توجه به آنکه خود در معرض امتحان الهی بوده و در راستای وصول به کمال خود و اینکه آنان باید الگویی عملی برای سایر انسانها بوده، درغالب موارد از اعجاز و علم غیب و دعای مستجاب خویش در زندگی شخصی خود بهره نمی جستند و به شکل عادی عمل نموده و گام از مجاری عادی و طبیعی بیرون نمی نهادند.

2) در مورد داستان لیلة المبیت و جانفشانی امیرالمؤمنین (علیه السلام) در صورتی که پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلّم) خبر از سلامت امام علی (علیه السلام) داده و یا اینکه آنحضرت خود با الهام الهی بر این امر واقف بوده؛ چنین علمی موجب کم رنگ شدن فضیلت عمل آنحضرت نخواهد شد؛ زیرا قوام و ارزش هر عملی به نیّت انجام دهنده ی آن عمل باز می گردد، و از آنجا که آنحضرت بعد از پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله و سلّم) برترین بنده و مطیع ترین انسان به فرامین خدا و رسول او (صلی الله علیه وآله و سلّم) بوده است عمل آنحضرت نیز خالصترین عمل در نزد پروردگار است؛ [3]همچنان که در توصیف این عمل این آیه نازل گردید: (وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ)؛[4] و از ميان مردم كسى است كه جان خود را براى طلب خشنودى خدا مى ‏فروشد، و خدا نسبت به [اين‏] بندگان مهربان است.

بنابراین آنچه در این جریان برای امام علی (علیه السلام) اهمیّت داشته، حفظ جان پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله و سلّم) در راستای طلب خوشنودی پروردگار بوده، خواه امام علی (علیه السلام) جان به سلامت ببرند یا خیر. به عبارت دیگر آنحضرت حتی در صورتی نیز که علم قطعی به کشته شدن خویش می داشت، باز تزلزلی در ثبات قدمش ایجاد نمی گردید،[5] و این در حالی است که اگر شخصی دیگر جز آنحضرت در بستر پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلّم) آرمیده بود و آنحضرت نیز خبر از تأمین و سلامت جان او داده بودند، باز مواجه شدن با چنین حادثه ای خالی از هول و هراس برای وی نمی بود و این خود نکته ای است که پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله و سلّم) در میان مسلمانان نخستین تنها امام علی (علیه السلام) را برای انجام این مأموریت انتخاب فرمودند.[6]

آیت الله سبحانی در پاسخ جاحظ و ابن تیمیه که منکر فضیلت داشتن چنین عملی برای امام علی(علیه السلام) بوده می نویسد: «جاحظ و ابن تيميه و پيروان آن دو ، كه به بی‌مهری نسبت به خداندان پيامبر (صلی الله علیه وآله وسلّم) معروفند براي انكار فضليتی، ناخودآگاه ، فضيلت برتری را برای حضرت علی‌(علیه السلام) اثبات كرده‌اند . زيرا علی(علیه السلام) كه از طرف پيامبر مأموريت داشت كه در خوابگاه او بخوابد، از نظر ايمان از دو حال خارج نيست.

يا ايمان او به راستگويی پيامبر در حدی متعارف بوده و يا به طور فوق‌العاده به صدق گفتار پيامبر(صلی الله علیه وآله وسلّم) ايمان داشت. در صورت نخست نمي‌توان گفت كه علی (علیه السلام) علم قطعی به سلامت و بقاي خود داشت زيرا برای كسانی كه از نظر ايمان و اعتقاد در مرتبه‌ای نازل قرار دارند هرگز از گفتار پيامبر (صلی الله علیه وآله و سلّم) جزم و يقين به صحت گفتار او حاصل نمی شود و اگر در بستر هم بخوابد دچار نگرانی و تشويش فراوان خواهند بود. ولی اگر علی (علیه السلام) از نظر ايمان در درجه‌ای عالی قرار داشت و صحت گفتار پيامبر(صلی الله علیه وآله و سلّم) در دل او چون نور خورشيد روشن بود در اينصورت برای علی (علیه السلام) فضيلت بالاتری اثبات كرده‌ايم».[7]

3) مطالب فوق بنابر این فرض بود که امام(علیه السلام) نسبت به سلامت خویش علم داشتند؛ اما متون تاریخی بیانگر آن است که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله و سلّم) در دستور به امام علی (علیه السلام) چنین تأمینی را بیان نفرمودند.[8]

موفق باشید.


[/HR] [1] . البته باید توجه داشت که مبداء فعلیت چنین علم گسترده ای از زمان آغاز امامت است؛ هرچند که ائمه (علیهم السلام) قبل از زمان امامت نیز بالقوه ظرفیت چنین امری را دارند؛ لذا در خطبه ی قاصعه(خطبه ی 192 نهج البلاغة) می خوانیم که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) به امام علی(علیه السلام) می فرمایند: ( إِنَّكَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَ تَرَى مَا أَرَى إِلَّا أَنَّكَ لَسْتَ بِنَبِيٍّ وَ لَكِنَّكَ لَوَزِيرٌ وَ إِنَّكَ لَعَلَى خَيْر).

[2] . الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص258، کتاب الحجة، بَابُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ (علیهم السلام) إِذَا شَاءُوا أَنْ يَعْلَمُوا عُلِّمُوا: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیهم السلام) قَالَ: إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ يَعْلَمَ عُلِّمَ؛ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ يَعْلَمَ أُعْلِمَ؛ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ يَعْلَمَ شَيْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِكَ».

[3] . این امر را می توان در مقاطع بسیاری از اعمال آنحضرت و مدح آن توسط خدا و رسول(صلی الله علیه وآله و سلّم) در روایات فریقین مشاهده نمود.

[4] . البقره(2)، 207.

[5] . همچنان که آنحضرت فرمودند: «وَ اللَّهِ لَابْنُ أَبِي طَالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْيِ أُمِّه‏»؛ سوگند به خدا، انس و علاقه ي فرزند ابى طالب به مرگ، از علاقه ي طفل به پستان مادر بيشتر است‏». نهج البلاغة، خطبه 5.

[6] . همچنان که در مورد یار غار پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله و سلّم) چنین امری اتفاق افتاد؛ چنانچه می فرماید: (إِلاَّ تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُما فِي الْغارِ إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَ أَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها...التوبة(9)، 40)؛ اگر او [پيامبر] را يارى نكنيد، قطعاً خدا او را يارى كرد: هنگامى كه كسانى كه كفر ورزيدند، او را [از مكّه‏] بيرون كردند، و او نفر دوم از دو تن بود، آن گاه كه در غار [ثَور] بودند، وقتى به همراه خود مى‏گفت: «اندوه مدار كه خدا با ماست.» پس خدا آرامش خود را بر او فرو فرستاد، و او را با سپاهيانى كه آنها را نمى‏ديديد تأييد كرد...

[7] . فروغ ولایت، جعفر سبحانی، ص53.

[8] . جهت اطلاع بیشتر رجوع شود به : فروغ ولایت، جعفر سبحانی، 57-53.
موضوع قفل شده است