اسباب و علل کج روی های اخلاقی و اعتقادی در افراد چیست؟

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اسباب و علل کج روی های اخلاقی و اعتقادی در افراد چیست؟


سلام
کارشناس محترم در صورت امکان هم از لحاظ دینی و و روانشناختی رفتاری پاسخ لازم را بفرمائید!
می خواستم بدانم . عوامل و علل کجرویهای اخلاقی بعضا با رفتارهای توام با هنجار شکنانه که تمامی مرزهای اخلاقی و عرفی و دینی در آن شکسته می شود .را چه عواملی باعث می شود !
مثلا اونهکه دزد می شود . و یا قاتل و یا کلاهبردار و یا ریا کار و یا روابط و معاشرت های آزادانه بی حد و حصر با نامحرم و ووو ...دارد !
عامل آن یک امر فردی است . یا جامعه و دوستان در آن موثر است !
اصلا میل به بزه و گناه اکتسابی است . یا ذاتی !

همراه تحلیل و راهکار !
با تشکر

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد نشاط

با سلام و احترام
احسنتم
موضوع جالبی است!
در صورت امکان دوستان در این بحث شرکت کنند تا با همکاری یکدیگر به یک تحلیل و راهکار حساب شده و منطقی و جامع برسیم.

[="Tahoma"][="Navy"]

آرمین...;902816 نوشت:
سلام
کارشناس محترم در صورت امکان هم از لحاظ دینی و و روانشناختی رفتاری پاسخ لازم را بفرمائید!
می خواستم بدانم . عوامل و علل کجرویهای اخلاقی بعضا با رفتارهای توام با هنجار شکنانه که تمامی مرزهای اخلاقی و عرفی و دینی در آن شکسته می شود .را چه عواملی باعث می شود !
مثلا اونهکه دزد می شود . و یا قاتل و یا کلاهبردار و یا ریا کار و یا روابط و معاشرت های آزادانه بی حد و حصر با نامحرم و ووو ...دارد !
عامل آن یک امر فردی است . یا جامعه و دوستان در آن موثر است !
اصلا میل به بزه و گناه اکتسابی است . یا ذاتی !

همراه تحلیل و راهکار !
با تشکر


سلام
جامعه شناسان در این خصوص بطور کلی به دو دسته تقسیم می شوند
یک دسته که کجروی ها را ناشی از ساختارهای اجتماعی می دانند و فرد را در این خصوص بی اختیار بی تقصیر می شمارند
یک دسته که کجروی های را به شرایط و احوال فرد منتسب می سازند و اورا مقصر می شمارند
اما جق این است که کجروی ها ناشی از هردو عامل فردی و اجتماعی است
یعنی از وراثت تا تربیت گرفته تا حکومت و سیاست می توانند در کجروی افراد موثر واقع شوند
یا علیم[/]

یه سوالیه که مدتهاست در ذهن من جای گرفته که به این بحث هم مربوط میشه:
شما هابیل و قابیل را در نظر بگیرید هنوز جامعه ای نبوده که بگیم جامعه روشون تاثیر گذاشته که یکی اهل تقوی و دیگری اهل گناه اونم گناه قتل شده اند محیط زندگیشونم که یکی بوده هر دو در خانه پیامبر خدا و تحت تعلیمات او بزرگ شده اند پس تنها وجه تمایز تمایز در خلقت باقی میمونه ولی اگر قبول کنیم خلقت هابیل جوری بوده که حق را قبول کنه و خلقت قابیل جوری بوده که به حق گردن نزاره پس این میشه جبر و دیگه قابیل را نمیتوان مقصر دانست یا برای هابیل مزیتی قائل شد.

hosain.nor;904430 نوشت:
پس تنها وجه تمایز تمایز در خلقت باقی میمونه ولی اگر قبول کنیم خلقت هابیل جوری بوده که حق را قبول کنه و خلقت قابیل جوری بوده که به حق گردن نزاره پس این میشه جبر و دیگه قابیل را نمیتوان مقصر دانست یا برای هابیل مزیتی قائل شد.

سیرت و فطرت انسان بر اساس میل به توحید و خداشناسی آفریده شده، در عین حال گرایش به کارهای زشت و ناروا در میل و گرایش انسان وجود دارد، در این قضیه طبق فطرت و خلقت هر دو یکسان آفریده شده و هر گونه اداعای خاص بر نوع خلقت آنها که یکی به طور پاک خلق شده و دیگری برعکس، یک نوع اعتقاد غلط و اشتباهی است و عدالت الهی را زیر سوال می برد، در مسئله قابیل که راه زشت و شیطانی را اختیار کرد با اراده و همت خود و خود را اسیر وسوسه های شیطانی کرد و در نهایت عاقبت به شر شد.

نشاط;904478 نوشت:

سیرت و فطرت انسان بر اساس میل به توحید و خداشناسی آفریده شده، در عین حال گرایش به کارهای زشت و ناروا در میل و گرایش انسان وجود دارد، در این قضیه طبق فطرت و خلقت هر دو یکسان آفریده شده و هر گونه اداعای خاص بر نوع خلقت آنها که یکی به طور پاک خلق شده و دیگری برعکس، یک نوع اعتقاد غلط و اشتباهی است و عدالت الهی را زیر سوال می برد، در مسئله قابیل که راه زشت و شیطانی را اختیار کرد با اراده و همت خود و خود را اسیر وسوسه های شیطانی کرد و در نهایت عاقبت به شر شد.

پس اگر خلقت یکسان جامعه یکسان محیط و خانواده و تعالیم یکسان باشه پس چرا یکی راه درست و یکی راه غلطو انتخاب میکنه؟ این با عقل من جور در نمیاد

با سلام
دوست عزیز در مورد سوال شما باید مقوله اختیار در نظر گرفت شخص در هر فضای تربیتی رشد بکند بازهم با ودیعه الهی عقل و اختیار ممکنه مسیر مخالفی را انتخاب بکنه.

hosain.nor;904609 نوشت:
پس اگر خلقت یکسان جامعه یکسان محیط و خانواده و تعالیم یکسان باشه پس چرا یکی راه درست و یکی راه غلطو انتخاب میکنه؟ این با عقل من جور در نمیاد

در کنار این مسئله اختیار و حق انتخاب را هم مفروض بگیرید.

نشاط;904892 نوشت:
در کنار این مسئله اختیار و حق انتخاب را هم مفروض بگیرید.

دقیقا درسته اختیار وجود داره و اگر اختیار برای بشر وجود نداشت که اصلا کل این بحث بی معنی بود . سوال اینه که وقتی همه شرایط محیطی و خلقتی و جامعه ای وخانواده و تعالیم یکسانه ( برای مثال هابیل و قابیل ) چرا هابیل از اختیار خودش برای خیر استفاده می کنه ولی قابیل برای شر؟

hosain.nor;908624 نوشت:
چرا هابیل از اختیار خودش برای خیر استفاده می کنه ولی قابیل برای شر؟

انگیزه ها و اهداف بسیار گوناگونی را میشه مطرح کرد:
1. ضعف ایمان
2. تبعیت از هوای و هوس
3. غفلت از خدا
4. جهل و دنیا طلبی
و...
موضوع قفل شده است