جمع بندی اصول آموزش اخلاق اسلامی در مدرسه
تبهای اولیه
سلام و خسته نباشید
1-آموزش اخلاق اسلامی به چه شیوه هایی استو ار است و ازچه اصولی پیروی میکند؟یعنی وقتی یک فرد (معلم یا هرکس) بخواهد اخلاق را به دیگری آموزش دهید از چه شیوه هایی باید پیروی کند.
2- آموزش اخلاق اسلامی در مدارس چگونه باشد بهتر است ؟
ممنون میشم به سوالات جداگانه پاسخ داده شود.
خیلی ممنون از اساتید گرامی
سلام و خسته نباشید
1-آموزش اخلاق اسلامی به چه شیوه هایی استو ار است و ازچه اصولی پیروی میکند؟یعنی وقتی یک فرد (معلم یا هرکس) بخواهد اخلاق را به دیگری آموزش دهید از چه شیوه هایی باید پیروی کند.
2- آموزش اخلاق اسلامی در مدارس چگونه باشد بهتر است ؟
ممنون میشم به سوالات جداگانه پاسخ داده شود.
خیلی ممنون از اساتید گرامی
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
اولین مرحلهی یادگیری، در حد ذهن و فعالیت شناختی است؛ دومین مرحله،مرحله عاطفی است که علاوه بر جنبههای شناختی و آموزشی، جنبههایی مانند توجه، احترام، ارزشگذاری در آن و دیگر فرایندهای عاطفی رخ میدهد و مرحله سوم مرحله روانی - حرکتی است که در قالب فعالیتهای علمی و رفتاری نمود میکند.
تربیت اخلاقی باید بیشتر در جوارح و ارکان صورت گیرد تا رفعت آن افزایش یابد حال آنکه در روشهای جاری و معمول در حد کلام و آموزش ذهنی باقی مانده است و از نظر روششناسی و فرصتهای تربیتی، امکان تحقق مراحل بالاتر در آن وجود ندارد یا بسیار ناچیز و اندک است. مرحلهشناختی که سطحی ترین و ابتداییترین درجه یادگیری است خود به سطوح «دانستن، فهمیدن، کاربردن، تجریه و تحلیل، ترکیب و ارزشیابی» تقسیم میشود. آموزشهای دینی ما در مدارس تا همان سطوح اولیه، یعنی دانستن و در نهایت، فهمیدن متوقف میشوند و با روشهای تدریس و ارزشیابی موجود، نمیتوان به سطوح عمیقتر همان مرحله اول نیز دست یافت. از نظر اسلام علمی که به عمل نمیانجامد، نمیتوان عنوان «علم» بدان نهاد، زیرا «من عَمِلَ عَلِمَ». همچنین کلام مولای متقیان که میفرماید: اول العلم اصلمت و الثانی الاستماع و الثالث العمل به و الرابع نشره».
بعلاوه، بایستی یک سری آسیبها را هم بشناسیم یک سری آسیبها عبارت اند از: «عادت» (زیرا عادت عاملی بازدارنده در تربیت فعال است». عادات انفعالی و فعل پذیر بدون انگیزه و هوشیاری یا انجام اعمال و رفتار غیر ارادی همراه با تکرارهای مکانیکی و فیزیکی بدون آگاهی هیچ فایدهای به حال متربی ندارد. البته عادات فعال و آگاهانه که به تدریح انس و الفتی در فرد به وجود می آورد و محرک خارجی در او اثر فعال و زنده و پویا دارد، خیلی هم مفید و خوب است و داخل در این بحث نمیشود.
خلاصه این که باید عمل تربیتی از آن خود متربی باشد و مربی فقط زمینهساز، و صحنه گردان عوامل تربیتی باشد و به نوعی متربی خود مربی خویش شود.
نکته دیگر این که تربیت اخلاقی نباید تحمیلی باشد چرا که تربیت کردن، مانع تربیت شدن است. به قول مولوی آدمی همیشه عاشق آن چیزی است که ندیده است اگر انسان را به نا خود آگاه در پی آن است مجبور کنند، از آن دور میشود زیرا همیشه به دنبال دستنایافتنیهاست و چون بدان دست یابد عشق به آن را از دست میدهد. لذا باید طوری برخورد شود که «خودانگیختگی» متربی حفظ شود و از تربیت طبیعی، درونی و اصیل او بهره ببرید. یزرا اگر تربیت متربی توأم با عشق و رغبت و آمادگی روانی و عاطفی نباشد بهترین پیامها و رساترین حقایق و زیباترین مطالب با مقاومت، اکراه و بیزاری همراه خواهد شد. هنر مربی، پرورش حس نیاز متربی به هدف مورد نظر مربی است او هیچ گاه نباید آن را به طور مستقیم در اختیار متربی قرار دهد. و اگر چنین کاری بکند در واقع آن نیاز خود انگیخته را که از درون باید بجوشد از بین برده است.
تربیت اخلاقی باید با فطرت و طبیعت آدمی جوش بخورد و یکی شود در واقع کار مربی اخلاق، کار مامایی است کار زایش آن چیزی است که متربی به اقتضاثی فطرت خویش و از درون، آبستن آن است. غالب روشها و اقدامات تربیتی ما چون با آماده سازی روانی و عاطفی همراه نیستند ضد تربیتاند زیرا با خمیر مایه تربیتی، میزان نشده و با همراهی و همدلی متربی نبوده اند.
تربیت خاموش، بارورتر از تربیت کلامی و سکوت، رساتر از بیان و کنایه رساتر از تصریح است.
البته سخن در این وادی فراوان است و در این مجال نمی گنجد. برای این منظور برخی از این آثار به حالتان مفید است:
1. نگاهی به فلسفه آموزش و پرورش، میر عبدالحسین نقیبزاده؛ نظریههای یادگیری ترجمه محمد تقی براهنی؛ نقش خود رهبری و خود نظم جویی در تربیت عقلانی کودک، نوشته عبدالعظیم کریمی؛ فلسفه آموزش و پرورش نوشته علی اکبر سیف؛ اخلاق اسلامی نوشته محمد علی سادات؛ مراحل تربیت ترجمه علی محمد کاردان؛ انی شیوههای تربیت دینی، درآمدی بر فلسفهی تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران و کتاب نگاهی دوباره به تربیت اسلامی که این سه اثر اخیر نوشته آقای خسرو باقری است.