با پنهان کاریی که کردم چه کنم؟ (انجام عمل زیبایی قبل از ازدواج)

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
با پنهان کاریی که کردم چه کنم؟ (انجام عمل زیبایی قبل از ازدواج)

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:


نقل قول:

با سلام

من حدود 6 سال پیش جراحی زیبایی انجام دادم , یعنی یه جورایی راحت بهتون بگم دماغم رو عمل کردم . الآن حدود 5 ماهی میشه که ازدواج کردم . خودم شدیدا تمایل داشتم که این موضوع رو در زمان خواستگاری به همسرم بگم اما زمانی که با خانوادم مطرح کردم باهام مخالفت کردن و گفتن که این موضوع رو نگم , اما الان این موضوع مثل خوره افتاده به جونم و همش از این وحشت دارم که بالاخره یک روز از زبون دیگران متوجه بشه , و اون موقع من رو به خاطر پنهانکاری سرزنش کنه , و طبق شناختی هم که این چند ماه از ایشون بدست آوردم مطمئنم که اگه الان بهشون بگم ناراحت میشن !

سوالم اینه که به نظر شما نیازی هست که من این موضوع رو بگم , اگه یه روزی به هر طریقی متوجه شدن چطور ایشون رو توجیه کنم ؟؟؟

شما اگه جای من الآن تو این موقعیت بودین چیکار میکردین ؟؟؟؟

بی صبرانه منتظر جوابتون هستم:Gol:


با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد راهنما

مدیر ارجاع سوالات;902190 نوشت:
با سلام

من حدود 6 سال پیش جراحی زیبایی انجام دادم , یعنی یه جورایی راحت بهتون بگم دماغم رو عمل کردم . الآن حدود 5 ماهی میشه که ازدواج کردم . خودم شدیدا تمایل داشتم که این موضوع رو در زمان خواستگاری به همسرم بگم اما زمانی که با خانوادم مطرح کردم باهام مخالفت کردن و گفتن که این موضوع رو نگم , اما الان این موضوع مثل خوره افتاده به جونم و همش از این وحشت دارم که بالاخره یک روز از زبون دیگران متوجه بشه , و اون موقع من رو به خاطر پنهانکاری سرزنش کنه , و طبق شناختی هم که این چند ماه از ایشون بدست آوردم مطمئنم که اگه الان بهشون بگم ناراحت میشن !

سوالم اینه که به نظر شما نیازی هست که من این موضوع رو بگم , اگه یه روزی به هر طریقی متوجه شدن چطور ایشون رو توجیه کنم ؟؟؟

شما اگه جای من الآن تو این موقعیت بودین چیکار میکردین ؟؟؟؟

بی صبرانه منتظر جوابتون هستم

با عرض سلام و ادب خدمت شما خواهر گرامی و همه اسک دینی های عزیز
مطالبی که در جلسات خواستگاری گفته می شود مختلف می باشد برخی از آنها باید در جلسه اول گفته شود ولی برخی دیگر حالت محرمانه دارند و البته خیلی ها از آن خبر ندارند در جلسات بعدی عنوان می شود.
همچنین برخی از مطالب به گونه ای است که ما در گفتن آنها مردد می شویم این مطالب بستگی به افراد نوع و اهمیت آنها متفاوت می باشد
مثلا بیماری خاصی که انسان داشته و درمان شده و یا ...
اما در مورد سوال شما خوب و صحیح آن بود که ببینید که این موضوع (عمل کردن شما ) چقدر در انتخاب همسرتون تاثیر دارد و چقدر برای او مهم می باشد همچنین اگر نگویید چقدر احتمال دارد که در آینده متوجه شوند
اما حالا دیگر کار از کار گذشته است و شما به هر دلیلی نگفته اید راهکار چیست :
گفتن و یا نگفتن شما به چند چیز بستگی دارد :

  1. چقدر این موضوع برای همسرتون مهم می باشد(دقت نمایید نسبت به خانمهایی که بینی خود را عمل می کنند چه بازخوردی می دهد )
  2. چقدر احتمال دارد که در آینده متوجه شوند
  3. با توجه به شناختی که دارید اگر در آینده متوجه شوند چه عکس العملی را نشان می دهند

نتیجه : در صورتی که این موضوع برای همسرتون مهم می باشد و احتمال فهمیدن او زیاد می باشد و در آینده در صورتی که متوجه شوند ناراحتی او بسیار زیاد می باشد همین الان با مقدمه سازی به او بگویید.
خواهر بزرگوار دقت بفرمایید اگر الان متوجه شوند هر اتفاقی که رخ دهد بهتر است از اتفاقی است که در آینده متوجه شوند(البته در صورتی که در آینده احتمال متوجه شدن او زیاد باشد)
(شرمنده که این را می گویم و امیدوارم هرگز نه برای شما و نه هیچ فرد دیگری رخ ندهد ولی واقعیت است : نهایت نهایت نهایت کار جدایی است و جدایی الان بهتر از جدایی با داشتن فرزند و...می باشد و البته با مقدمه سازی می توان مشکلات را به حداقل رساند)
در ضمن دقت نمایید حتما با مقدمه سازی مناسب و در نظر شرایط و موقعیت باشد

  • شما و همسرتون در موقعیت آرام و به دور از تنش و بحث جدل باشید
  • زمینه سازی صورت پذیرد یعنی ابتدا با ذکر نکاتی ولو در چند جلسه او را آماده نمایید
  • علت کار خود را به صورت مناسبی بیان نمایید
  • علت نگفتن خود و پشیمانی را نیز عنوان نمایید
  • می تونید پس از زمینه سازی برای بیان حرف آخر از واسطه استفاده نمود البته باید واسطه فرد معقول و با نفوذ و تاثیر گذار در همسرتون باشد(البته برای این کار شرایط را نیز در نظر بگیرید برخی افراد از واسطه شدن افراد خوششون نمی آید )
  • و...

در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی

[=arial]بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
این استرس آرامش شمارو بهم خواهد زد...لذا خودتون رو راحت کنید.
انقدر هم مهم نیست...
شما هم مثل یک موضوع ساده و بی اهمیت مطرح کنید،در واقع خودتون جو ایجاد نکنید.
مثلا یک دفعه به حالت گله بهش بگید....فلانیییی(اسمشون)تو واقعا این مدت متوجه نشدی من دماغمو عمل کردم؟
واقعا که....نمیگی دماغت چقدر خوش حالته؟
هر چی وایسادم خودت بگی دیدم نه انگار خبری نیست...
اونوقت اگر دیدید همه چیز داره خراب میشه،با اساتید مشورت کنید ببینید میشه توریه کنید و بگید چون دماغتون گریپ بوده مجبور شدید عمل کنید و تجویز دکتر بوده و واجب...؟
هرچه شد ضعف نشون ندید،نگید پشیمانم و...بگید فکر نمیکردم اهمیت داشته باشه...نه خیانت کردم و نه فریبت دادم...تلخه این رفتار،اما ..اگر ضعف نشون بدید،همه چیز بدتر میشه..نباید فکر کنه با منظور و از سر خیانت بهش نگفتید ،این بدترین حالت فکری برای مرد هست..
نمره ۲۰ شما این بود که همون روزخواستگاری میگفتید..
حالا هم که شده،توکل و توسل و یک نذر...بعدم بگید.

[=Microsoft Sans Serif]سلام و عرض ادب

از نظر بنده اصل مطلب مساله مهمی نیست ولی اگر قبلا سوالی کرده اند و شما دروغ گفتید که مثلا هیچ جراحی زیبایی ای انجام نداده اید بهترین کار بیان حقیقت در یک فضای آرام هست. مثلا به این صورت:
میخواستم یه مساله ای رو بهت بگم ببخشید اگه تا الان نگفتم و...

اما اگر بحثی پیش نیامده لزومی هم به مطرح کردنش و ایجاد حساسیت نیست احتمالا خود ایشان متوجه شده اند و اگر بیان شد میتوانید بگویید مگر معلوم نبود عمل کردم؟

تنهاترین سردار;902372 نوشت:
مثلا یک دفعه به حالت گله بهش بگید....فلانیییی(اسمشون)تو واقعا این مدت متوجه نشدی من دماغمو عمل کردم؟
واقعا که....نمیگی دماغت چقدر خوش حالته؟

سلام
به نظرم یکی از بدترین روش های ممکن (در هر مساله ای) همین روش فرار رو به جلو هست که آدم نه تنها اشتباه خودش رو بپذیره بلکه بخواد کوتاهیش رو بندازه گردن طرف مقابل.

موفق باشید
یا حق

با نام و یاد دوست

سلام علیکم

کاربر محترم در پاسخ به مطالب و نکات مطرح شده در تاپیک این مطلب را ارسال نموده است تا در تاپیک درج شود:

نقل قول:

سلام
دوستان خیلی ممنون بابت وقتی که برای بنده گذاشتید :hamdel:
راستش تو این چند ماه شرایطی به وجود اومد که باعث شد که از گفتن این موضوع به ایشون پشیمون بشم , کلا ایشون مخالف جراحی های زیبایی هستند و واقعیتش نمیخوام که یه جورایی تو ذهن ایشون خراب بشم .
باز هم فکر میکنم که به قول شما دوستان عزیز یه مقدار حساس شدم ولی دست خودم نیست , نمیدونم چیکار کنم !:Ghamgin: انگار داره واسم تبدیل میشه به یه وسواس فکری !
بازم ممنونم از همگی:Gol:


با تشکر از همه کاربرانی که در بحث شرکت می نمایند.

در پناه قرآن و عترت موفق باشید

[=arial]بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حق دوست،عرض بنده فرار رو به جلو یا طلبکار شدن نبود.
صرفا عادی نشان دادن مطلب با یک حالت ناز و عشوه زنانه بود...اتفاقا صبح همین مطلب رو با یکی از مشاوره های خبره چک کردم و ایشون هم نظر بنده رو تایید کردند،فرار رو به جلو یعنی طلبکارانه ی جدی صحبت کردن،نه ناز و این لطافت..

درمورد پرسشگر هم،اینکه تصمیم گرفتن نگن،میتونه این تبعات رو در پی داشته باشه:
۱.استرس مدام از لو رفتن موضوع خواهید داشت،طوری که هربار همسرتون بره توی خودش،یا ناراحت باشه دلتو جوش میزنه که حتما فهمیده...
۲.حس خیانت و پنهانکاری از همسر در شما ممکنه باعث بشه همیشه دل چرکین باشید از زندگیتون..
۳.اگر از دهان دیگری بشنوه همسرت،کاملا حس اینکه فریب خورده بهش دست میده..
۴.ممکنه در آینده همین برای همسرتون پیرهن عثمان بشه و مدام باهمین سرزنشتون کنه..
۵.اگر متوجه بشن خودشون،فکر میکنن ده ها مورد مشابه وجود داره که حتما اونارو هم نگفتید بهش...
در مجموع خواهش میکنم تجدید نظر بفرمائید...چون موردی نیست که بشه اطمینان کرد ایشون نمیفهمن..احتمال فهمیدنشون بیشتره ...

عمل جراحی زیبایی بینی چیز مهمی نیست.
مگر چند درصد زیبایی انسان به بینی اش مربوط می شود؟
مگر ایشان شما را به خاطر بینی پسندیده اند؟

سلام
به نظرم خیلی واضحه که یه نفر بینیش رو عمل کرده یا نه
شما مطمئن هستید که همسرتون نمیدونن؟شاید از همون روز اول میدونستن و با اون فرض ازدواج کردن و شما فکر میکنید نمیدونستن

موضوع قفل شده است