کارهای فرهنگی، اخلاقی، تربیتی و... باید روی ستونی به نام مرجعیت چیده شود و گرنه محکوم به فناست

تب‌های اولیه

17 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
کارهای فرهنگی، اخلاقی، تربیتی و... باید روی ستونی به نام مرجعیت چیده شود و گرنه محکوم به فناست

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
ممکنه متن کمی طولانی باشه،اما از سرورانم تمنا میکنم تا آخر متن را مطالعه بفرمایند...

بعد از سال ها کار فرهنگی به نقطه ای رسیدم که فکر میکنم ، نقطه ی شروع است... ای کاش میتوانستم این تجربه را به همه ی کسانی که کار فرهنگی میکنند و اکثریت هم درجا میزنند منتقل کنم..
برخلاف آنچه عوام میگویند دیواری که کج چیده شده تا ثریا نمیرسد،احتمالا اگر نریزد سر از مریخ یا مشتری یا نا کجا آباد در می آورد..
و اما آنچه بنده به اون رسیدم به شرح زیر است:
اشتباهی که ما در همه ی عرصه های فرهنگی و تربیتی داشتیم و داریم این بوده و هست که تمام تلاشمان را برای ارتقای سطح فرهنگی و تربیتی دینی در جامعه کردیم،اما همه ی این تلاش را درست نکردیم...
مثال ما مثال کسی شد که به دنبال ساخت بنایی با شکوه است و مصالح و کارگر و میل گرد و سیمان و همه چیز را محیا میکند،اما هربار که تلاش میکند این بنا در همان مراحل اول میریزد و دلیل هم این است که زمینی که روی آن اقدام به ساخت کرده استحکام لازم را برای تحمل وزن آن بنا ندارد...
کاری که ما کردیم این است که مدام به مردم رفتار یاد میدهیم...این کار را بکن و این کار را نکن،دقیقا کاری که روانشناسان جدید به آن میپردازند و متاسفانه صدا و سیما و سایر امکانات هم در اختیار همین تفکر است و شاهد این هستیم که شخصی با عمامه و لباس پیامبر اکرم،حرف های روانشاسان غربی را +چند حدیث و روایت برای مردم میگوید و اسم آن را هم میگذارد روانشناسی اسلامی..!!!
بله این که رفتار به مردم یا بدهیم خوب است و عالی،ما هزاران حدیث و روایت رفتاری داریم،اما این رفتار را روی چه چیز میخواهیم بچینیم....روی آب؟نباید ستونی باشد که روی آن چیده شود یا خیر؟اثبات عرایض کلام امام رضا علیه السلام است که فرمودند (نقل به مضمون):تقوا هم ایمان میخواهد....یعنی خود تقوا که ما میگوییم تقوا تقوا باید روی ستون ایمان چیده شود...
_چه باید کرد:
کاری که باید انجام داد ،این است که به جای اینکه به مردم رفتار مداوم یاد بدهیم،ابتدا به آن ها مبنا بدهیم و سپس هر چقدر دلمان خواست روی این مبنا که نقش ستون را دارد رفتار بچینیم...
_توضیح بیشتر:
اگر ما قبول داشته باشیم که تمام مشکلات و بدبختی های امروز جامعه ،دلیل اول و اخر و وسطش دوری مردم از دین خداست..که قطعا و بلاشک همین است...اگر این را پذیرفتیم لذا باید این را به عنوان مبنا قرار دهیم که تمام رفتار مردم باید روی عقیده ی دینی آنها چیده شود و این همان مبنایی است که باید باشد و نیست..
-مثلا میگوییم:
خواهرم حجابت...خانم حجاب...بابا لا مصب حجاب،نمیفهمی؟حرامه!!!بله او نمیفهمد چون تو میخواهی یک رفتار به او بدهی اما او مبنا ندارد...
_او میگوید:
اصلا چرا حرام است..؟چون خدا گفته....؟ببخشید شما نماینده ی تام الاختیار خدا روی زمین هستی؟!!
و اینجا همان نقطه ی شروعی است که باید برگردیم و مبنا را درست کنیم...او حق دارد...چون مرجع و محل مراجعه ی او قلبش است..برای او آنچه برای ما به عنوان حلال و حرام جا افتاده،جا نیفتاده..البته این یک مثال است،در همه ی زمینه ها وضع به همین شکل است ...
نمیدونم چقدر موفق شدم مطلبم رو برسونم....
اگر درست تونسته باشم این کار رو بکنم،مخاطب باید متوجه شده باشه که منظورم از مبنا و نقطه شروع تبیین مقام والای یک مرجع تقلید در جامعه و آشنا کردن مردم با ایشان است..
ما نتوانستیم و نکردیم اینکار را...در عوض دشمن بالعکس این کار را با قدرت انجام داد..
زمانی که میرزای شیرازی رحمت الله علیه تنباکو را حرام اعلام کرد،مردم تماما قلیون ها را شکستند،حتی اهلبیت ناصرالدین شاه ملعون ....
میرزای شیرازی را دیدند که گریه میکند..از او دلیل را پرسیدند،ایشان گفتند:دشمن قدرت مرجعیت را فهمید...
بله فهمید و کوبید و زد و ما انقدر کم گذاشتیم که مرجع در جامعه ی ما گم شد...برایش جک ساخته شد...رییس جمهوری به ایشان توهین کرد و هیچ اتفاقی نیفتاد...
وقتی ما میگوییم نظام ما روی ستون ولایت فقیه چیده شده،برای تقویت این نظام باید فقاهت تقویت شود...فقاهت اگر تقویت شود...آخ و آه...همه ی درد همین است...میشود بخاطرش استغاثه کرد که ای خدا فقاهت را تقویت کن تا همه چیز درست شود..
تا دست دزد قطع شود و دزدی دیگر وجود نداشته باشد ..تا ....تا همه چیز درست شود...مگر میشود خدایی عمل کرد و طبق دستور خدا عمل کرد و اختلاسی به وجود بیاید؟
ایهاالناس مرجع تقلید در زمان غیبت در جایگاه امام زمان است،او فریاد میزند بانک ها مشکل دارند و کسی ترتیب اثر نمیدهد و جامعه را بدبختی و نکبت ربا برمیدارد و اقتصاد ربوی محکوم به فنا میشود و و و ...... اگر میخواهیم امام زمان بیایند ...خودمان را معطل نکنیم...ببینیم چه اندازه پشت مراجعیم ،هر اندازه بودیم به همان میزان یاور امام زمانیم...
ای کاش مبلغان ما،کارفرهنگی کن های ما،همه و همه تمام انرژی و توانشون رو میذاشتن روی همین دو کلمه:مرجع تقلید....
اونوقت وقتی توی جامعه میگفتی آیت الله عظمی ...فرمودند فلان چیز حرام است...میشو.د مثل زمان میرزای شیرازی...همه تسلیم بودند..
برای اینکه این مبحث کاربردی بشه چند سوال در پست بعدی از اساتید و کاربران بزرگوار پرسیده میشه که ببینیم چگونه و چطور میتوانیم این مساله را در جامعه تبیین کنیم...

[=arial]بسم الله الرحمن الرحیم
باتوجه به مقدمه ی ذکر شده،اساتید و بزرگواران لطفا با محوریت سوالات زیر مشارکت بفرمایند..
_چگونه جامعه را با عظمت یک مرجع تقلید آشنا کنیم؟
_چه نکاتی را جامعه در مورد مراجع تقلید نمیداند که باید بداند؟
_چگونه به مردم نحوه ی فتوا دادن مراجع و چگونگی مشخص کردن حلال و حرام توسط آنان را شرح دهیم؟

ناخوداگاه با خوندن متن یاد یه قضیه افتادم ....
یکبار با یکی از اقوام نزدیک مون که تهران زندگی میکنن و وضعیت حجاب درستی نداره حرف میزدم وسط حرفاش گفت الان مراجع توی تهران ناخن کاشتن و چند مورد دیگه رو گفتن موردی نداره و در ادامه حرفاش میگفت دیگه نمیتونن جلوی مردمو بگیرن احکامشونو مجبورن به روز کنن و همزمان بامردم ://
حالا تصور کنید این واسه زمینه ضعیف مذهبی ش بود
و فقط میگفت دارن خودشونو تطبیق میدن
بقیه که کلا مراجع رو قبول ندارن چی؟!!!
من فکر میکنم کلا مردم ابتداییی ترین دستورات و احکام دین رو هم ننیدونن چه برسه بخوان به فتوا مرجعی گوش کنن ....
اون ستونی که فرمودین تو جامعه الان متاسفانه دین هست و نه ایمان ...
اول باید دینی باشه که بعد ایمان و بعد تقوا و ...
شاید اشکال از آموزش پرورش بوده
شاید خانواده ها
شاید جامعه
شاید کم کاری مبلغان فرهنگی
و ...
البته همه این حرفها به معنای ناامید شدن نیست
خیلی از همین هایی که به ظاهر و از نظر ما شاید زیادم دین دار به نظر نرسن ....
با کوچیکترین تلنگری برخورد خوبی و .... ممکنه متحول بشن و پتانسیل ش رو خیلیا دارن فقط راهو اشتباه میرن ....

سلام دوست عزیز
متاسفانه من درگیر پروژه هستم و مهلت تحویل دارم و خلاصه نمیتونم خیلی در بحث شرکت کنم و شاید این اولین و آخرین نظر من باشه

اما برای پیگیری یک تاپیکی درباره آزمایش اجباری اعتیاد اومده بودم. که دعوت شمارو دیدم و توی بحثتون شرکت کردم...اما میخوام از همون تاپیک و موضوعش برای مثال تو این بحث استفاده کنم

تا اواسط بحث رو خیلی خوب گفتی ... تا مبنا وجود نداشته باشه شما هرچیزی بخوای روش بسازی یا شدنی نیست، یا مثل فنری که به زور جمع کردی تا فشار رو برداری با نهایت شدت پس میزنه! و یا اینقدر سست و سطحی هست که با هر بادی ویران میشه.

اما نیمه دوم بحثت و تاکیدت درباره مراجع... بنظر من مشکل خود مراجع هستن! مراجع هستن که از مردم فاصله گرفتن نه مردم از مراجع!
بذار مثال بزنم... یادمه یکبار تو تلوزیون یکی خاطره از کدام مرجع بزرگ زمان رضاشاه تعریف میکرد. میگفت فلان مرجع توی حمام بود و دید یه سرهنگ زمان رضاشاه نمیدانم چه کاری انجام میداد (فقط یادمه خیلی چیز مهمی نبود...مثلا شاید در حد تراشیدن ریش) بعد مرجع رفت بهش خیلی نرم و دوستانه نصیحت کرد و طرف زد زیر گوش آن مرجع. مردم خواستن کاری کنند و آن مرجع نذاشت و بعد از رفتن، سرهنگ فهمید چه کسی هست و خلاصه هم ترسید و هم خودش شرمنده شد و رفت برای عذرخواهی!

اما الان چطور هست؟ اولا رفت و آمد و نشست و برخواست مراجع با مردم کم شده است. ثانیا شما برای یک سوال شرعی دیگر نمیتوانید وقت مرجع رو بگیرید و گروهی هستن به نیابت پاسخ میدن! ثالثا مراجع خیلی وقتها یک جمله بکار میبرند و آن هم تبعیت از قانون است! و تقریبا مرجعی(حداقل معروف ها) بر خلاف قانون نظر نمیدهند! و یا اگر بدهند خفیف و یواش میدهند! (حداقل در موضوعاتی که در ذهن من هست)

مثلا من متوجه شدم آزمایش اعتیاد در حضور ناظر برای ازدواج اجباری است! و ضمن اینکه این اجبار را توهین به عموم مردم میدانستم، و همچنین اصل برائت(نمیدانم اسمش رو درست میگم یا نه!)که فکر میکنم در تمام شرایع و قوانین جهان بر صداقت و درستی افراد است، مگر اینکه خلافش اثبات شود، نقض شده و ما همگی معتادیم مگر در حضور ناظر و با کشف عورت آن را اثبات نماییم!! و بعد از اینکه هرچقدر فکر کردم این درد را به چه کسی باید بگویم؟ و رفتم به هر مسئول و وزارت و مجلس و شورای نگهبان و ... پیام زدم و هیچ جوابی نگرفتم، در آخرین تیر امید گفتم بیایم به رهبری و مرجع خودم نامه بزنم! شاید حداقل یک راه نجات یافتم!

به قسمت استفتائات سایت رهبری نامه زدم و جواب آمد که این مسئله فقهی نیست و به نامه های مردمی ارسال کنید
به نامه های مردمی ارسال کردم و هیچ جوابی تا کنون نگرفتم
به استفتائات سایت آقای مکارم نامه زدم و جواب دادن که طبق قوانین کشوری باید اقدام شود!

به همین سادگی!
یک جوان که تنها راه امید خود را این میدید که مرجعش بیاید و از اون برای حفظ شخصیت و حیا و عفتش دفاع کند، اینگونه پاسخ شنید!
و من مطمئنم خیلی از مردم در خیلی مسائل با چنین پاسخ هایی مواجه شده اند و این راز اصلی این فاصله گرفتن هاست!!!

من شکایتی به این نداشتم که به عقل و شعورم توهین شده و من را اجبار کرده اند آزمایش بدهم
شکایت نداشتم که به من تهمت زده شده که معتادم و باید تهمت را رفع کنم
ولی دیگر به حفظ آبرو و شخصیتم شکایت داشتم و میخواستم حداقل از راهی مثل آزمایش خون انجام شود ولی هیچکس اهمیتی قائل نبود برای من!

حال من دنبال کدام مرجع را بگیرم؟ کسی که کوچکترین ارزشی برای بزرگترین دغدغه من قائل نیست؟

(نمیخواهم وارد بحث مثالم بشوم! فقط با یک مثال پاسخ شما را خواستم بدهم که ریشه اصلی مشکل چیست!)

تنهاترین سردار;901625 نوشت:
اشتباهی که ما در همه ی عرصه های فرهنگی و تربیتی داشتیم و داریم این بوده و هست که تمام تلاشمان را برای ارتقای سطح فرهنگی و تربیتی دینی در جامعه کردیم،اما همه ی این تلاش را درست نکردیم...

سلام

عجب!!

تلاش کردیم و اشتباه کردیم!!

به قول مولانا:کوشش بیهوده به از خفتگی است!!

تنهاترین سردار;901625 نوشت:
بله او نمیفهمد چون تو میخواهی یک رفتار به او بدهی اما او مبنا ندارد...

عجیبه وقتی من بدون گفتار هم درخیابان با حجاب هستم خیلی ها روسری شان را مرتب می کننداین چیزی است که درذات فرد باید باشد نه در گفتار و عملکرد ما

happy@};-

ذات بد نیکو نگردد چون که بنیادش بد است

شما خودت خوب باشی نصف جامعه اصلاح شده است@};-

[="Tahoma"][="Navy"]

تنهاترین سردار;901625 نوشت:
ی کاش مبلغان ما،کارفرهنگی کن های ما،همه و همه تمام انرژی و توانشون رو میذاشتن روی همین دو کلمه:مرجع تقلید....
اونوقت وقتی توی جامعه میگفتی آیت الله عظمی ...فرمودند فلان چیز حرام است...میشو.د مثل زمان میرزای شیرازی...همه تسلیم بودند..
برای اینکه این مبحث کاربردی بشه چند سوال در پست بعدی از اساتید و کاربران بزرگوار پرسیده میشه که ببینیم چگونه و چطور میتوانیم این مساله را در جامعه تبیین کنیم...

سلام
نظرتان در مورد آموزش مبانی درست اما مساله تقلید یک مساله مبنایی نیست چون آموزش مبنا خودش نوعی حرکت در مسیر اجتهاد شخصی است حال اینکه ما چقدر مهارت داشته باشیم که در عرضه مبانی طوری عمل کنیم که تقلید از آن حاصل شود خدا می داند.
یا علیم[/]

[=arial]بسم الله الرحمن الرحیم
ضمن تشکر از مطالب دوستان
اینکه فرموده شد کار کردن از کار نکردن بهتر است،حکایت همان ثریا و دیوار کج است..کار است اما کج میرود و در نهایت میریزد..
بله در حیطه ی فردی این کلام صحیح است،اما در حیطه ی اجتماعی چیزی جز اسراف بیت المال به اسم ارتقای فرهنگ نیست.
فرموده شد مساله تقلید مبنایی نیست..
الان بحث تقلید بما هو تقلید نیست،بلکه بحث نشانه دار کردن ابتدا و غایت مسیر است.
شما وقتی عظمت مرجع را به جامعه معرفی کردید ،درواقع جامعه ی فرهنگی را از بی صاحب بودن نجات دادید..
شما به جای تبلیغ حجاب ،تمام انرژی را بگذارید روی تبلیغ مرجع..آنوقت لازم نیست بگویید حجاب،خودش هم حجاب دارد،هم نماز،هم خمس...همه چیز را به طرف یکجا داده اید...
ماهی به افراد دادن تا کجا؟ماهیگیری به افراد یاد بدهیم...
امروز خانم حجاب...فردا آقا موسیقی نه...پس فردا خانم ارتباط با نامحرم نه...دو روز بعدش یک معظل جدید...جامعه منفجر میشود،میگوید چقدر باید و نباید..حق هم دارد..
اما اگر همین فرد عظمت مرجع را شناخت ،با عشق همین ها را گوش میدهد..
راه همین است ...
الان صاحب ما در غیبت است،خود وجود مقدس ایشان فرمودند،در زمان غیبت دنبال فقیه برویم.

تنهاترین سردار;903238 نوشت:
اما اگر همین فرد عظمت مرجع را شناخت

سلام

متاسفانه خیلی مواقع قلم در دست دشمن است

من خودم مربی هستم فکرمی کنم گاهی اوقات زیادی کارمی کنم چون فکرشان با من نیست!!

ابتدا باید ریشه را هرس کرد بعد دانه کاشت

8-|@};-

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام بر تمامی خوانندگان محترم


مسائل شرعيه چند قسم است:

الف) عقايد اصلى: اصول دين، كه خود اجتهادى و به دوگونه است:

1 ـ نوعى كه به گونه اى خودكفا خودتان آن ها را با دليل هايشان مى دانيد و بدان ها قانعيد.

2 ـ نوعى ديگر كه با پرسش از شرعمداران با ادله ى قانع كننده به آن ها در حد توان و امكانتان قانع مى شويد.

ب) احكام فرعى كه اين نيز بر دو قسم است:

1 ـ احكامى كه هم چون عقايد نيازمند به دلايل قانع كننده است.

2 ـ احكامى كه در هرصورت يا بايد درباره ى آن ها اجتهاد خودى و يا غيرى كرد. و يا در صورت عدم توان اجتهاد نوبت به احتياط يا تقليد مى رسد.

مسائل اجتهاد و تقليد و احتياط، و تقليد اعلم از قبيل مسأله ى اخيرند كه تقليد بى دليل در آن ها باطل است.

منبع:http://www.olumquran.com/fa/publication/farsi-books/item/resale-novin

تنهاترین سردار;901625 نوشت:
ایهاالناس مرجع تقلید در زمان غیبت در جایگاه امام زمان است،او فریاد میزند بانک ها مشکل دارند و کسی ترتیب اثر نمیدهد و جامعه را بدبختی و نکبت ربا برمیدارد و اقتصاد ربوی محکوم به فنا میشود و و و ...... اگر میخواهیم امام زمان بیایند ...خودمان را معطل نکنیم...ببینیم چه اندازه پشت مراجعیم ،هر اندازه بودیم به همان میزان یاور امام زمانیم...

rezaee;903134 نوشت:
بنظر من مشکل خود مراجع هستن! مراجع هستن که از مردم فاصله گرفتن نه مردم از مراجع!

سلام
ما دینمون را از مراجع میگیریم.
مراجع هستند که دین و اخلاق و ... را به ما یاد میدهند (خودشون یا با واسطه شاگردانشون).
ما دین را با معیار مراجع می شناسیم و ارزیابی می کنیم.
اگر قرار باشه ما مراجع را نقد کنیم ، با چه معیاری باید اینکار رو بکنیم؟ با معیاری اصولی تر از خود مراجع . درسته؟ چه معیاری اصولی تر از خود مراجع وجود داره؟

توجه کنید که بحث من درباره "روحانیت" نیست. بحثم درباره "مراجع تقلید" است. آنها معیار دین ما هستند و ما معیاری اصولی تر از آنها نداریم.

ضمناً این ارزیابی در صلاحیت ما هست؟
یا اگر حوزه دارای مشکلاتی است ، خود روحانیون سطح بالا باید این مشکلات رو بررسی و رفع کنند و حوزه را ارتقاء بدهند؟

rezaee;903134 نوشت:
مثلا من متوجه شدم آزمایش اعتیاد در حضور ناظر برای ازدواج اجباری است! و ضمن اینکه این اجبار را توهین به عموم مردم میدانستم، و همچنین اصل برائت(نمیدانم اسمش رو درست میگم یا نه!)که فکر میکنم در تمام شرایع و قوانین جهان بر صداقت و درستی افراد است، مگر اینکه خلافش اثبات شود، نقض شده و ما همگی معتادیم مگر در حضور ناظر و با کشف عورت آن را اثبات نماییم!! و بعد از اینکه هرچقدر فکر کردم این درد را به چه کسی باید بگویم؟ و رفتم به هر مسئول و وزارت و مجلس و شورای نگهبان و ... پیام زدم و هیچ جوابی نگرفتم، در آخرین تیر امید گفتم بیایم به رهبری و مرجع خودم نامه بزنم! شاید حداقل یک راه نجات یافتم!

به قسمت استفتائات سایت رهبری نامه زدم و جواب آمد که این مسئله فقهی نیست و به نامه های مردمی ارسال کنید
به نامه های مردمی ارسال کردم و هیچ جوابی تا کنون نگرفتم
به استفتائات سایت آقای مکارم نامه زدم و جواب دادن که طبق قوانین کشوری باید اقدام شود!

به همین سادگی!
یک جوان که تنها راه امید خود را این میدید که مرجعش بیاید و از اون برای حفظ شخصیت و حیا و عفتش دفاع کند، اینگونه پاسخ شنید!
و من مطمئنم خیلی از مردم در خیلی مسائل با چنین پاسخ هایی مواجه شده اند و این راز اصلی این فاصله گرفتن هاست!!!

من شکایتی به این نداشتم که به عقل و شعورم توهین شده و من را اجبار کرده اند آزمایش بدهم
شکایت نداشتم که به من تهمت زده شده که معتادم و باید تهمت را رفع کنم
ولی دیگر به حفظ آبرو و شخصیتم شکایت داشتم و میخواستم حداقل از راهی مثل آزمایش خون انجام شود ولی هیچکس اهمیتی قائل نبود برای من!


در این مورد باید به وزارت بهداشت مراجعه کنید. نه مرجع تقلید. رسالت مرجع تقلید چیز دیگری است.

شما این فکر را که به آبروی شما توهین شده را کنار بگذارید و کمی بیطرفانه به این مساله نگاه کنید:
1- آمار اعتیاد بالاست.
2- افراد معتاد چه استخدام بشوند چه ازدواج بکنند ، مشکلاتی را برای محل کار خود یا همسر و خانواده خود ایجاد خواهند کرد.

نتیجه 1: انجام آزمایش عدم اعتیاد برای استخدام و ازدواج ضروری است.
(نباید اصل را در اینجا بر خوشبینی گذاشت. چون منجر به آسیب دیدن خانواده ها و ... می شود. دقیقاً مثل این است که پلیس ، در اجتماع حضور نداشته باشد و بگوید: ما اصل را بر خوش بینی نسبت به مردم گذاشته ایم)!

3- معتادان راههایی بلد هستند که می توانند نتیجه آزمایش داده شده را به طور کاذب ، منفی کنند. مثلاً از قبل ، مقداری ادرار شخص سالمی را با خود می آورند و آن را تحویل آزمایشگاه می دهند ، یا موادی را قاطی ادرار گرفته شده خودشان می کنند تا مانع مشخص شدن اعتیاد در نتیجه آزمایش شود و ....

پس راهی جز حضور یک ناظر برای اینکه مطمئن شود نمونه ادرار مال خود شخص است و دستکاری نشده است ، نیست.

اگر شما راه جایگزینی سراغ دارید که بتواند این اطمینان را ایجاد کند که نمونه ادرار ، کاملاً مطمئن به آزمایشگاه میرسد ، لطفا آن راه را به اطلاع مسئواین برسانید.

میهمان خدا;905684 نوشت:
سلام
ما دینمون را از مراجع میگیریم.
مراجع هستند که دین و اخلاق و ... را به ما یاد میدهند (خودشون یا با واسطه شاگردانشون).
ما دین را با معیار مراجع می شناسیم و ارزیابی می کنیم.
اگر قرار باشه ما مراجع را نقد کنیم ، با چه معیاری باید اینکار رو بکنیم؟ با معیاری اصولی تر از خود مراجع . درسته؟ چه معیاری اصولی تر از خود مراجع وجود داره؟

توجه کنید که بحث من درباره "روحانیت" نیست. بحثم درباره "مراجع تقلید" است. آنها معیار دین ما هستند و ما معیاری اصولی تر از آنها نداریم.

ضمناً این ارزیابی در صلاحیت ما هست؟
یا اگر حوزه دارای مشکلاتی است ، خود روحانیون سطح بالا باید این مشکلات رو بررسی و رفع کنند و حوزه را ارتقاء بدهند؟

علیکم السلام
والا تا جایی که ما اطلاع داریم معیار دین قرآن و اهل بیت هستند!
و البته مراجع نقش کاتالیزور(تسهیلگر) ارتباط بین مردم و این دو مقوله رو بازی میکنن ولی قرار نیست پیرو چشم و گوش بسته ی آنها باشیم!
خیلی مواقع وقتی وارد تقوا و اخلاق میشیم ممکنه مراجعی رد بشن! (حتی در قرن معاصر هم تعدادی معروف داریم!! که اتفاقا خود مذهبیون آنها را رد شده خوانده اند!)

بهرحال نظر شخصی بود و هرکس رو توی گور خودش میخوابانن و با یقین قلبی خودش بازخواست میکنن!
منم نمیخوام بیش از این بحث رو ادامه بدم!
خداوند خودش قضاوت خواهد کرد...

میهمان خدا;905687 نوشت:
در این مورد باید به وزارت بهداشت مراجعه کنید. نه مرجع تقلید. رسالت مرجع تقلید چیز دیگری است.

شما این فکر را که به آبروی شما توهین شده را کنار بگذارید و کمی بیطرفانه به این مساله نگاه کنید:
1- آمار اعتیاد بالاست.
2- افراد معتاد چه استخدام بشوند چه ازدواج بکنند ، مشکلاتی را برای محل کار خود یا همسر و خانواده خود ایجاد خواهند کرد.

نتیجه 1: انجام آزمایش عدم اعتیاد برای استخدام و ازدواج ضروری است.
(نباید اصل را در اینجا بر خوشبینی گذاشت. چون منجر به آسیب دیدن خانواده ها و ... می شود. دقیقاً مثل این است که پلیس ، در اجتماع حضور نداشته باشد و بگوید: ما اصل را بر خوش بینی نسبت به مردم گذاشته ایم)!

3- معتادان راههایی بلد هستند که می توانند نتیجه آزمایش داده شده را به طور کاذب ، منفی کنند. مثلاً از قبل ، مقداری ادرار شخص سالمی را با خود می آورند و آن را تحویل آزمایشگاه می دهند ، یا موادی را قاطی ادرار گرفته شده خودشان می کنند تا مانع مشخص شدن اعتیاد در نتیجه آزمایش شود و ....

پس راهی جز حضور یک ناظر برای اینکه مطمئن شود نمونه ادرار مال خود شخص است و دستکاری نشده است ، نیست.

اگر شما راه جایگزینی سراغ دارید که بتواند این اطمینان را ایجاد کند که نمونه ادرار ، کاملاً مطمئن به آزمایشگاه میرسد ، لطفا آن راه را به اطلاع مسئواین برسانید.

دوست عزیز حیف که تاپیک مورد نظر رو بستند و من خواهش هم کردم ولی باز نکردن تا دربارش همانجا بحث کنم!
محض اطلاع شما من نه تنها به وزارت بهداشت و خود وزیر، بلکه به مجلس و شورای نگهبان و خبرگزاری ها و ریاست جمهوری و رهبری و دفتر آقای مکارم و صداسیما و هرکس به ذهنم میرسید پیام فرستادم ولی دریغ از یک جواب که حداقل بگن باشه شنیدیم! باشه خواندیم!

ضمنا این را در نظر بگیرید که نتایج آزمایش اعتباد از طریق ادرار بین 2 تا 4 روز معتبر است. و اتفاقا یادم هست در یک سایت پزشکی این مطلب نقل شده بود و نزدیک هزار کامنت زیر آن سوال کرده بودن که من تریاک میکشم، یک هفته نکشم حله؟ من فلان مواد رو مصرف کردم، اگر 1 هفته نکشم مشکلی نیست؟
تو خود شرح مفصل بخوان!

اتفاقا مسئولین بیسواد(حداقل در این مورد برای من واضح است) همین فکر شمارا احتمالا کرده اند و گفته اند دلایل طلاق های زیادی اعتیاد هست. پس بیایم نگذاریم معتاد ها ازدواج کنند تا آمار طلاق رو بیاریم پایین! یکی نیست بپرسد شما اصلا آمار گرفته اید که ببینید چند درصد اینها بعد ازدواج معتاد شده اند؟ آمار گرفته اید دلیل گرایش به اعتیاد چه چیز بوده؟؟

اینطوری فقط دلشان میخواهد صورت مسئله را پاک کنند که نه تنها موفق به اینکار نمیشوند، بلکه فقط باعث سرخوردگی جوانان پاک و هتک حرمت مومن میشوند و لعنت و نفرین برای دنیا و آخرتشان میخرند!

اینکه معتاد با خودش چیزی میبرد و در ظرفش میریزد و نتیجه منفی میشود و ... همه اش غیر علمی است(تحقیق کنید). بعدش از مسئله 4 روز قابلیت تشخیص که بگذریم، ادرار از روی دمای آن کاملا قابل تشخیص هست و خصوصا کسی که کار آزمایشگاهی میکند از روی میزان کراتین(درصورت قاطی کردن آب) و .... متوجه تقلب خواهد شد.

و درنهایت خیلی راه های مطمئن تر مثل آزمایش خون، آزمایش بزاغ(که یکی از دوستان گفته بود الان نیرو انتظامی برای راننده های غیر عادی انجام میدهد)، آزمایش موی بدن و ...... میتوان انجام داد که همگی معتبر تر و دقیق تر و برای مدت طولانی تری قدرت ردیابی مواد را دارند(نه فقط 2 تا 4 روز).

از همه ی اینها بگذریم، با چه آیه و حدیث میتوان جلوی ازدواج جوانان مومن را گرفت؟؟؟ و یا برای ازدواج آنها شرط و اجبار گذاشت؟
چرا مراجع در برابر چنین احکام غیر شرعی نمی ایستند؟ پس شورای نگهبان برای چیست؟؟؟

من این بحث رو هم بیشتر ادامه نمیدهم
چون مسائل روشن و بدیهی هستند و دل من هم خون است و عواقب آن نیز ممکن است ناخوشایند باشد! (تازه من خیلی چیزهای دیگر که در پیگیریها به آن رسیدم را نگفتم!)
بگذریم ..........
واگذار میکنم به خدا .... و البته خودم نیز راهی برای آن پیدا خواهم کرد! فرضا میروم میگویم بنده و خانمم معتاد هستیم!! آزمایش هم نمیدهیم! بعد میریم محضر تعهد میدهیم و عقد میکنیم! با عنوان دو معتاد!!

البته جالب اینجاست محضر تا آزمایش ندهید قبول نمیکتد! ولی اگر آزمایش بدهید و نتیجه اعتیاد را بیاورید عقد میکند!! (آدم فکر میکند انگار دولت خواسته در اینجا هم یک اشتغالزایی بکند ...دستش درد نکند ....ولی ما حاضر بودیم پول اشتغالزایی را نقد بدهیم و اینقدر سرگردان و معطل و بی آبرو نیز نشویم!)

خدا به داد همه ما برسد

rezaee;905771 نوشت:
والا تا جایی که ما اطلاع داریم معیار دین قرآن و اهل بیت هستند!

دقیقاً.
اما آیا استنباط حکم خدا از قرآن و روایات نیاز به کار تخصصی ندارد؟ کار سهل و آسانی است که همه از عهده آن بر آیند؟
آیا کار امثال ماست؟
وقتی میگویم مراجع معیار دین ما هستند ، به این خاطر است که آنها تخصص استنباط حکم خدا از قرآن و روایات را دارند.
وگرنه معیار اصلی همان قرآن و روایات است.
اما یک "انسان" لازم است تا مراد قرآن و روایات را بفهمد و به دیگرانی که این تخصص را ندارند اطلاع بدهد.
چنین انسانی ، وقتی صفات تقوا و عدالت و ... را هم داشته باشد ، حرفش "معیار" خواهد بود.
آن انسان ، "مرجع تقلید" است.

rezaee;905771 نوشت:
خیلی مواقع وقتی وارد تقوا و اخلاق میشیم ممکنه مراجعی رد بشن!

نفرمایید خیلی مواقع.
چون تعدادش کم بوده.
برای اینکه کسی به مرجعیت برسه ، فقط دانش تخصصی کافی نیست. تعهد و تقوا و عدالت هم لازمه. تا بزرگان حوزه این معیارها را در مورد کسی احراز نکنند ، مرجع نخواهد شد.

به نظرم داریم بحث تاپیک را منحرف می کنیم.
با پوزش از شروع کننده محترم.

میهمان خدا;905790 نوشت:
اما آیا استنباط حکم خدا از قرآن و روایات نیاز به کار تخصصی ندارد؟ کار سهل و آسانی است که همه از عهده آن بر آیند؟
آیا کار امثال ماست؟
وقتی میگویم مراجع معیار دین ما هستند ، به این خاطر است که آنها تخصص استنباط حکم خدا از قرآن و روایات را دارند.
وگرنه معیار اصلی همان قرآن و روایات است.
اما یک "انسان" لازم است تا مراد قرآن و روایات را بفهمد و به دیگرانی که این تخصص را ندارند اطلاع بدهد.
چنین انسانی ، وقتی صفات تقوا و عدالت و ... را هم داشته باشد ، حرفش "معیار" خواهد بود.
آن انسان ، "مرجع تقلید" است.

شما چطور تشخیص میدین که چه کسی قدرت استنباط قرآن و روایات را دارد و چه کسی ندارد؟

میهمان خدا;905790 نوشت:
نفرمایید خیلی مواقع.
چون تعدادش کم بوده.
برای اینکه کسی به مرجعیت برسه ، فقط دانش تخصصی کافی نیست. تعهد و تقوا و عدالت هم لازمه. تا بزرگان حوزه این معیارها را در مورد کسی احراز نکنند ، مرجع نخواهد شد.

تعدادش کم بودم چون کسی هیچوقت بررسی نکرده! مراجع مزبور همه تقوای آن افراد رد شده را هم احزاز کرده بودند!
به قول آیت الله بهجت(به نقل از پناهیان): همه ی ما شمریم، فقط فرصتش ایجاد نشده! و دعا کنیم که نشه!

تنهاترین سردار;903118 نوشت:
[=arial]بسم الله الرحمن الرحیم
باتوجه به مقدمه ی ذکر شده،اساتید و بزرگواران لطفا با محوریت سوالات زیر مشارکت بفرمایند..
_چگونه جامعه را با عظمت یک مرجع تقلید آشنا کنیم؟
_چه نکاتی را جامعه در مورد مراجع تقلید نمیداند که باید بداند؟
_چگونه به مردم نحوه ی فتوا دادن مراجع و چگونگی مشخص کردن حلال و حرام توسط آنان را شرح دهیم؟

سلام و عرض ادب

کاملا با حرفاتون موافقم ولی اول باید عشق به خدا و تعالیم اسلام را در ملت ایجاد کرد و این کار زمانبری است و بهنرین مرجع برای شناخت و درک چگونگی انجام این کار و نیز بهترین راهنما برای کار اصولی و بی عیب و نقص قران کریم است نعمتی که در اختیار داریم و قدر نمیدانیم.

بیانات حضرت اقا را در مورد کار فرهنگی که میخوندم تمام سوالهایی که برای چگونگی انجام کار و عدم موفقیت فعالان این عرصه در ذهنم بود جوابش را گرفتم. ایشان میفرمایند انسان ها قوایی و استعدادهایی و توانایی هایی دارند و نیز ذهنیتی که عامل پیش برنده ان توانایی ها و قوا و استعداد هاست و به انها جهت میدهد . به تعبیر ایشان فرهنگ ان ذهنیتی حاکم بر انسان است که او را به سمتی میبرد و کار فرهنگی عبارت است از ایحاد یا تقویت باورهای ذهنی در یک انسان و این کاری بود که امام کرد و ما هم قبل از هر کاری باید ذهن ها را تربیت کنیم برای پذیرش حق و این هم همانطور که بالا گفتم کار دشواری است و تنها منبع راه گشا قران است...

موضوع قفل شده است