چرا خداوند ستار العیوب است؟ و چه زمانی پرده ها را کنار می زند ؟ و راه نجات چیست؟

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا خداوند ستار العیوب است؟ و چه زمانی پرده ها را کنار می زند ؟ و راه نجات چیست؟

سلام
می خواستم بدانم حقیقت اینکه خدا ستار العيوب است.یعنی چه
و چرا گناه بندگانش را می پوشد
وآیااین پوشیدن گناهان باعث جری شدن انسان در ادامه گناه نمی شود ؟
و آیا شامل حال همه بندگانش می شود !
واگر پردهها کنار زده شدن و آبروی انسان یا انسانهایی به باد رفت
و چه بسا باعث خسارات جانی بشود !
کی مسئول است
خدا که پردهها را برداشته است
یا انسان
و عاقبت دنیایی و اخروی چنین انسانها ئی چه می شود !

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد شعیب

با سلام خدمت شما دوست گرامی
پاسخ سوال شما در چند قسمت خدمتتان تقدیم می شود:

الف- معنا و حوزه ستار العیوبی خدا
یکی از صفات خدا ستار العیوب است یعنی عیب های بندگدگانش را می پوشاند.
این ستار العیوبی خدا دو گونه است یکی ستار العیوبی تکوینی و یکی ستار العیوبی تشریعی.
ستار العیوبی تکوینی این است که خدا انسان و عالمی که انسان در آن زندگی می کند را به گونه ای آفریده و جعل کرده است که عیب ها و گناهان انسان آشکار نباشد. و این ستار العیوبی تشریعی خود نمونه های مختلفی در زندگی انسان دارد که به عنوان نمونه در زیر عرض می کنیم:
می دانیم که هر عمل انسان در واقع تجسم و ملکوتی دارد که گاه انسان با اصرار بر آن عمل در عالم واقع شکل همان ملکوت می شود مثلا حیله گری ملکوت انسان را به شکل روباه در می آورد و بی توجهی به ناموس آن را به شکل خوک در می آورد و.... اما خدا خلق انسان به گونه ای است که در دنیا این عیوب و گناهان خود را نشان می دهد
می دانیم که انسان ها خلقیات و رفتار های درونی و ملکات متفاوتی دارند ساختار وجودی انسان به گونه ای است که این ملکات در وجود انسان مخفی و پوشیده اند مگر این که خود انسان آن را بروز دهد مثلا کسی که حسود و بخیل و بدبین است در رفت و آمد های روزمره زندگی این عیوب در چهره او پیا نیست مگر این که خود آن را به دیگران بنمایاند.
کسی که گناهانی بین خود و خدای خود انجام داده است خدا این گناهان را از مردم پوشیده می دارد و به گناهکار بودن او در جامعه نشانه ای قرار نمی دهد. مگر این که خود علائمی بروز دهد که خودکرده را تدبیر نیست.
در احادیث داریم که خدا گاهی این پوشاندن عیوب و گناهان را از مرحله عالم مادی بالا تر می برد تا جایی که بر اثر تقاضای بنده گناهان او از فرشتگان نویسنده گناه نیز پوشیده می شود :
مَن تَابَ ، تَابَ اللّهُ عَلَيْهِ وَاُمِرَتْ جَوارِحُهُ اَنْ تَسْتُرَ عَلَيْهِ ، وَبِقاعُ الأَرْضِ أَنْ تَكْتُمَ عَلَيْهِ ، وَأُنْسِيَتِ الحَفَظَةُ مَا كانَتْ تَكْتُب عَلَيهِ(ـ بحار الانوار : 6 / 28 ، باب 20 ، حديث 32) .


« كسى كه توبه كند ، خدا توبه اش را مى پذيرد و به اعضايش فرمان مى رسد كه گناهانش را بر او پوشيده دارند ، و به قطعه هاى زمين امر مى شود كه گناهانش را بر او كتمان كنند ، و آنچه را كاتبان عمل در پرونده اش نوشته اند از ياد آنان مى برند » .


معاوية بن وهب مى گويد : از حضرت صادق (عليه السلام) شنيدم فرمود :


إِذَا تَابَ العَبدُ المُؤمِنُ تَوبَةً نَصوحاً اَحَبَّهُ اللّهُ فَسَتَرَ عَلَيهِ فِى الدُّنْيا وَالآخِرةِ . قُلتُ : فَكَيْفَ يَسْتُرُ عَلَيْهِ ؟ قَال : يُنْسِى مَلَكَيْهِ مَا كَتَبا عَلَيهِ مِنَ الذُّنوبِ . . . فَيَلْقَى اللّهَ حِينَ يَلْقاهُ وَلَيسَ شَىْءٌ يَشْهَدُ عَلَيهُ بِشَىْء مِنَ الذُّنوبِ(كافى : 2 / 430 ، باب توبه ، حديث 1 ; بحار الانوار : 6 / 28 ، باب 20 ، حديث 31) .


« هنگامى كه بنده ى مؤمن توبه خالص مى كند ، خدا به او محبّت مىورزد ، پس در دنيا و آخرت بر او مى پوشاند ، گفتم : چگونه بر او مى پوشاند ؟ فرمود : آنچه را از گناهان دو فرشته ى نويسنده بر او نوشته اند از ياد آنان مى برد ، پس هنگامى كه خدا را ملاقات مى كند ، چيزى كه به اندكى از گناهانش گواهى دهد وجود نخواهد داشت »

و... از این موارد در نحوه خلق انسان و عالم و محیط اطراف برای ستر و پوشاندن عیب های مردم بسیار است
اما یک نحوه ستار العیوب تشریعی نیز داریم که خدا دستوراتی برای پوشیده بودن عیوب مردم وضع کرده است و تخلف از آن را ممنوع اعلام کرده است که در زیر به نمونه هایی از آن می پردازیم:
1- خدای تبارک و تعالی بیان کردن گناهان و نقائص فرد برای غیر را ممنوع کرده است (اقرار گناه نزد دیگران ممنوع)
َ «عَنِ الرِّضَا ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ يَعْدِلُ سَبْعِينَ حَسَنَةً وَ الْمُذِيعُ بِالسَّيِّئَةِ مَخْذُولٌ وَ الْمُسْتَتِرُ بِهَا مَغْفُورٌ لَه»‏(1)
ٍ از امام رضا (ع) كه رسول خدا (ص) فرمود:نهان داشتن حسنه برابر هفتاد حسنه است و فاش‏كننده گناه مخذول است و نهان‏ك ننده آن آمرزيده است. (مرحوم کلینی ،اصول کافی،انتشارات اسلامیه، ج2 ، ص 428)
2- ظن بیجا به مردم ممنوع : ان بعض الظن اثم
3-تجسس در کار دیگران برای مطلع شدن از عیوب دیگران ممنوع : «ولا تجسسوا»
4- اگر از عیب دیگری مطلع شدید گفتن آن نزد دیگران ممنوع: «ولا یغتب»
5- عیبجویی ممنوع: امام علی (ع) می فرماید: «در کاستی ها و عیبهای افراد کنجکاوی نمودن خود از بدترین عیبها و گناهان است».
6- شایعه درست کردن ممنوع:
اسلام همواره به انسان توصیه می کند تا درباره آن چه به آن یقین و علم ندارد، زبان نگشاید همچنان که می فرماید:

«لا تقف ما لیس لک به علم ان السمع و البصر و الفؤاد کل اولئک کان عنه مسئولا».(اسراء، 36.)
7- نه تنها عیب جویی تجسس و غیبت و شایعه ممنوع است گوش دادن و دلسپردن به آن هم ممنوع است:
امام سجاد می فرمایند: «و لیس لک ان تسمع ما شئت لان الله یقول: ان السمع والبصر...» تو آزاد نیستی به هر سخنی که دلت بدان تمایل دارد، گوش فرا دهی، زیرا خدای عز و جل می فرماید: گوش وچشم و... مسؤولیت دارند.(ر.ک: فیض کاشانی، تفسیر صافی، ج 3، ص 192.) ، سامع الغیبة احد المغتابین : گوش دهنده به غیبت یکی از غیبت کنندگان است.
8- .....

ب- فلسفه ستار العیوبی خدا:
1. شخصیّت و احترام افراد حفظ مى شود که دادن شخصیّت به افراد یکى از موانع سقوط در گناه است چرا که اگر شخصى در جامعه معروف به گناه و زشتى باشد دیگر باکى براى گناه کردن ندارد، و خود را بیشتر آلوده به گناه مى کند، امّا همین که دید گناهش را پوشش دادند، شرم و حیا مانع مى شود که گناه کند، و اینکه اسلام مى گوید غیبت نکن، یکى از دلایلش همین است که وقتى رسوا شد مى گوید: حالا که آبروى ما رفت پس هر کارى که دلمان مى خواهد انجام دهیم، و درباره تربیت بچّه هم اسلام مى گوید او را تحقیر نکن و نزن و نگو که نمى فهمى و بى شعورى، بلکه به او شخصیت بده تا به ارزش خود پى ببرد و کار خلاف انجام ندهد.

2. فایده دوم این است که پایه هاى امتحان الهى محکم شود. اصل آزادى و اختیار با ستّاریّت محفوظ است، چرا که اگر کسى با یک گناه رسوا مى شد دیگر گناه نمى کرد و گناه نکردنش به خاطر ترس از رسوایى بود، نه پایبند بودن به اصول اخلاقى و اسلامى، و تکامل شکل نمى گرفت و مسأله جبر پیش مى آمد.

ج- ستار العیوبی و جری شدن انسان
حضرت على (علیه السلام) مى فرمایند: «اَلْحَذَرَ الْحَذَرَ! فَوَ اللهِ لَقَدْ سَتَرَ، حَتّى کأَنَّهُ قَدْ غَفَرَ ؛ بترس، بترس (از خدا!) به خدا سوگند آن قدر پرده پوشى کرده که گویى تو را بخشیده و آمرزیده است»
یعنی نباید بر اثر پوشیده داشتن گناهان جری شد چرا که گاه همین پوشده داشتن می تواند باعث امتحان بزرگتری شود و این که انسان باید بداند این ستار العیوبی خدا حد و اندازه دارد و می تواند اگر گناهان از حدی تجاوز کرد باعث رفع این پرده پوشی شود:
در حدیثى از امیرمؤمنان على(علیه السلام)مى خوانیم:
«ما مِنْ عَبْد إلاّ وَ عَلَیْهِ أرْبَعُونَ جُنّة حَتّى یَعْمَلَ أرْبَعینَ کَبیرَة فَإذا عَمِلَ أرْبَعینَ کَبیرَة انْکَشَفَتْ عَنْهُ الجُنَنْ;
هر بنده اى چهل پرده ساتر الهى بر اعمال او وجود دارد تا چهل گناه کبیره انجام دهد، در این حالت تمام آن پرده ها کنار مى رود». سپس امام(علیه السلام) در ادامه این حدیث مى فرماید: «در این موقع خداوند به فرشتگانش وحى مى فرستد که بنده ام را با بال و پر خود بپوشانید و آنها چنین مى کنند; ولى این بنده گنهکار به هر گناهى دست مى زند فرشتگان عرضه مى دارند: پروردگارا این بنده ات هیچ گناهى نیست مگر اینکه انجام داده و ما از اعمال او شرم داریم، به آنها وحى مى شود که پر و بال خود را از او بردارند، در این هنگام نسبت به ما اهل بیت(علیهم السلام) دشمنى مىورزد و در نتیجه پرده او در آسمان و زمین کنار مى رود و آبروى او نزد همگان مى ریزد».(کافى، ج 2، ص 279، ح 9)

د- شمول ستاریت خدا
شمول ستاریت خدا در دو جنبه قابل بررسی است یکی شمول افرادی آن به این معنا که خدا گناهان و عیوب همه انسان ها را می پوشاند مگر این که خود انسان باعث برملا شدن آن بشود البته مشخص است که هر چقدر افراد در ایمان به خدا قوی تر باشند این ستاریت شدید تر واهد بود.
و دوم شمول عنوانی به این معنا که آیا همه گناهان شامل ستاریت خدا می شوند؟ در برخی روایات داریم که خدا بعضی از گناهان را نمی پوشاند مانند شراب خواری، اهانت به متدینان، ....(وسائل الشیعه ج11 ص519)
و همچنین گناهکارانی که پرده عصمت خود را دریده و از خفا به علن گناه خود را تسری داده انددیگر معنایی برای ستاریت باقی نمی ماند. که روایت آن در قبل آمد.

ه- فرو افتادن پرده ها
خدا ستار العیوب است و می خواهد عیبی از بنده ای فاش نشود ولی باید در نظر داشت که برخی از کارها اثر وضعی دارند و در عالم اثر می گذارند و این اثر دامنگیر فاعل آن خواهد شد.
مثلا روایات زیادی داریم که هر کس عیب کسی را جستجو کند و بر ملا سازد عیوبش آشکار خواهد شد
یا روایاتی که می گویند اگر سر کسی را فاش کردی سر تو بر ملا می شود
یا روایاتی که می گویند اگر کسی را به گناهی سرزنش کردی عمر تو به پایان نمی رسد مگر این که مبتلا به همان گناه شده و مورد سرزنش واقع می شوی
از این دست روایات به ما می فهماند که برخی کارهای انسان اثر وضعی دارد و نتیجه آن در فرو افتادن پرده های انسان موثر است.
از طرفی برخی گناهان و عیوب تبعات خارجی داشته که بر ملا شدن آن اثرات گاهی ناخواسته واقع می شود و موجب آبرو ریزی می شود مثلا کسی که با نامحرم در ارتباط بوده است اگر چه پشیمان شود توبه هم بکند دائم در معرض آبرو ریزی قرار دارد و اگر طرف مقابل اراده سوءی بکند نباید منتظر ستاریت خدا بود.
پس نباید از علل و عوامل موثر در زندگی هم غفلت ورزید و این دنیا دار امتحان و اختیار است گاهی انسان مورد سوء اختیار های دیگران واقع می گردد.

و- عاقبت عیب جویان و عیب گویان
همان گونه که اشاره کردیم خدا اراده تکوینی و تشریعی کرده که عیوب پوشیده شود و دستوراتی هم بر این مبنا داده است
حال اگر کسی از این قانون الهی سرپیچی کند و باعث بر ملا شدن عیوب مردم و فاش شدن راز درونی آنها شود اولا که معصیت کرده و عقوبت اخری دارد و ثانیا مورد عقوبت دنیویهم واقع خواهد شد و چون پرده از عیوب مردم برداشته پرده از عیوبش برداشته خواهد شد
در روایات این آثار دنیوی و اخروی در چند دسته بیان شده اند:
1-مشمول غفران الهی نشدن
رسول خدا (ص) فرمود: «همه امّت من بخشش می‌یابند، جز پرده‌دران..(پیام پیامبر، ص۵۹۱)
۲-فاش شدن عیوب او توسط خداوند
امام علی (ع) می‌فرمایند: هر که دنبال عیب‌های مردم بگردد، خداوند عیب‌های او را بر ملا سازد.( شرح آقا جمال الدین خوانساری بر غرر الحکم،ج5، ص 371)
۳-ذلیل شدن
حضرت رضا (ع) می‌فرمود: " آن کس که گناه را نشر دهد مخذول و مطرود است.(اصول کافی،ج‌۴، ص۱۶۰)
۴-در حکم آغاز کننده آن زشتی بودن
از امام صادق (ع) روایت شده است: رسول خدا (ص) فرمود: «اگر کسی زشتی را آشکار سازد، همچون آغازگر آن است» (پیام پیامبر، ص ۵۹۳.)
۵-محروم شدن از دوستی دل‌ها
امام علی (ع) می‌فرمایند: هر که در عیب‌های نهانی مردم تفحّص کند، خدا او را از دوستی دل‌ها محروم گرداند. (شرح آقا جمال الدین خوانساری بر غرر الحکم. ج‌۵، ص۳۷۱.)

سوال:
می خواستم بدانم حقیقت اینکه خدا ستار العيوب است.یعنی چه
و چرا گناه بندگانش را می پوشد
وآیااین پوشیدن گناهان باعث جری شدن انسان در ادامه گناه نمی شود ؟
و آیا شامل حال همه بندگانش می شود !
واگر پردهها کنار زده شدن و آبروی انسان یا انسانهایی به باد رفت
و چه بسا باعث خسارات جانی بشود !
کی مسئول است
خدا که پردهها را برداشته است
یا انسان
و عاقبت دنیایی و اخروی چنین انسانها ئی چه می شود !

پاسخ:
پاسخ سوال شما در چند قسمت خدمتتان تقدیم می شود:

الف- معنا و حوزه ستار العیوبی خدا
یکی از صفات خدا ستار العیوب است یعنی عیب های بندگدگانش را می پوشاند.
این ستار العیوبی خدا دو گونه است یکی ستار العیوبی تکوینی و یکی ستار العیوبی تشریعی.
ستار العیوبی تکوینی این است که خدا انسان و عالمی که انسان در آن زندگی می کند را به گونه ای آفریده و جعل کرده است که عیب ها و گناهان انسان آشکار نباشد. و این ستار العیوبی تشریعی خود نمونه های مختلفی در زندگی انسان دارد که به عنوان نمونه در زیر عرض می کنیم:
می دانیم که هر عمل انسان در واقع تجسم و ملکوتی دارد که گاه انسان با اصرار بر آن عمل در عالم واقع شکل همان ملکوت می شود مثلا حیله گری ملکوت انسان را به شکل روباه در می آورد و بی توجهی به ناموس آن را به شکل خوک در می آورد و.... اما خدا خلق انسان به گونه ای است که در دنیا این عیوب و گناهان خود را نشان می دهد
می دانیم که انسان ها خلقیات و رفتار های درونی و ملکات متفاوتی دارند ساختار وجودی انسان به گونه ای است که این ملکات در وجود انسان مخفی و پوشیده اند مگر این که خود انسان آن را بروز دهد مثلا کسی که حسود و بخیل و بدبین است در رفت و آمد های روزمره زندگی این عیوب در چهره او پیا نیست مگر این که خود آن را به دیگران بنمایاند.
کسی که گناهانی بین خود و خدای خود انجام داده است خدا این گناهان را از مردم پوشیده می دارد و به گناهکار بودن او در جامعه نشانه ای قرار نمی دهد. مگر این که خود علائمی بروز دهد که خودکرده را تدبیر نیست.
در احادیث داریم که خدا گاهی این پوشاندن عیوب و گناهان را از مرحله عالم مادی بالا تر می برد تا جایی که بر اثر تقاضای بنده گناهان او از فرشتگان نویسنده گناه نیز پوشیده می شود :
مَن تَابَ ، تَابَ اللّهُ عَلَيْهِ وَاُمِرَتْ جَوارِحُهُ اَنْ تَسْتُرَ عَلَيْهِ ، وَبِقاعُ الأَرْضِ أَنْ تَكْتُمَ عَلَيْهِ ، وَأُنْسِيَتِ الحَفَظَةُ مَا كانَتْ تَكْتُب عَلَيهِ(1) .
« كسى كه توبه كند ، خدا توبه اش را مى پذيرد و به اعضايش فرمان مى رسد كه گناهانش را بر او پوشيده دارند ، و به قطعه هاى زمين امر مى شود كه گناهانش را بر او كتمان كنند ، و آنچه را كاتبان عمل در پرونده اش نوشته اند از ياد آنان مى برند » .
معاوية بن وهب مى گويد : از حضرت صادق (عليه السلام) شنيدم فرمود :
إِذَا تَابَ العَبدُ المُؤمِنُ تَوبَةً نَصوحاً اَحَبَّهُ اللّهُ فَسَتَرَ عَلَيهِ فِى الدُّنْيا وَالآخِرةِ . قُلتُ : فَكَيْفَ يَسْتُرُ عَلَيْهِ ؟ قَال : يُنْسِى مَلَكَيْهِ مَا كَتَبا عَلَيهِ مِنَ الذُّنوبِ . . . فَيَلْقَى اللّهَ حِينَ يَلْقاهُ وَلَيسَ شَىْءٌ يَشْهَدُ عَلَيهُ بِشَىْء مِنَ الذُّنوبِ(2) .
« هنگامى كه بنده ى مؤمن توبه خالص مى كند ، خدا به او محبّت مىورزد ، پس در دنيا و آخرت بر او مى پوشاند ، گفتم : چگونه بر او مى پوشاند ؟ فرمود : آنچه را از گناهان دو فرشته ى نويسنده بر او نوشته اند از ياد آنان مى برد ، پس هنگامى كه خدا را ملاقات مى كند ، چيزى كه به اندكى از گناهانش گواهى دهد وجود نخواهد داشت »
و... از این موارد در نحوه خلق انسان و عالم و محیط اطراف برای ستر و پوشاندن عیب های مردم بسیار است
اما یک نحوه ستار العیوب تشریعی نیز داریم که خدا دستوراتی برای پوشیده بودن عیوب مردم وضع کرده است و تخلف از آن را ممنوع اعلام کرده است که در زیر به نمونه هایی از آن می پردازیم:

1- خدای تبارک و تعالی بیان کردن گناهان و نقائص فرد برای غیر را ممنوع کرده است (اقرار گناه نزد دیگران ممنوع)
َ «عَنِ الرِّضَا ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ يَعْدِلُ سَبْعِينَ حَسَنَةً وَ الْمُذِيعُ بِالسَّيِّئَةِ مَخْذُولٌ وَ الْمُسْتَتِرُ بِهَا مَغْفُورٌ لَه»‏
از امام رضا (ع) كه رسول خدا (ص) فرمود:نهان داشتن حسنه برابر هفتاد حسنه است و فاش‏كننده گناه مخذول است و نهان‏ك ننده آن آمرزيده است. (3)

2- ظن بیجا به مردم ممنوع : ان بعض الظن اثم

3-تجسس در کار دیگران برای مطلع شدن از عیوب دیگران ممنوع : «ولا تجسسوا»

4- اگر از عیب دیگری مطلع شدید گفتن آن نزد دیگران ممنوع: «ولا یغتب»

5- عیبجویی ممنوع: امام علی (ع) می فرماید: «در کاستی ها و عیبهای افراد کنجکاوی نمودن خود از بدترین عیبها و گناهان است».

6- شایعه درست کردن ممنوع:
اسلام همواره به انسان توصیه می کند تا درباره آن چه به آن یقین و علم ندارد، زبان نگشاید همچنان که می فرماید:
«لا تقف ما لیس لک به علم ان السمع و البصر و الفؤاد کل اولئک کان عنه مسئولا».(4)

7- نه تنها عیب جویی تجسس و غیبت و شایعه ممنوع است گوش دادن و دلسپردن به آن هم ممنوع است:
امام سجاد می فرمایند: «و لیس لک ان تسمع ما شئت لان الله یقول: ان السمع والبصر...» تو آزاد نیستی به هر سخنی که دلت بدان تمایل دارد، گوش فرا دهی، زیرا خدای عز و جل می فرماید: گوش وچشم و... مسؤولیت دارند.(5) ، سامع الغیبة احد المغتابین : گوش دهنده به غیبت یکی از غیبت کنندگان است.
8- .....

ب- فلسفه ستار العیوبی خدا:
1. شخصیّت و احترام افراد حفظ مى شود که دادن شخصیّت به افراد یکى از موانع سقوط در گناه است چرا که اگر شخصى در جامعه معروف به گناه و زشتى باشد دیگر باکى براى گناه کردن ندارد، و خود را بیشتر آلوده به گناه مى کند، امّا همین که دید گناهش را پوشش دادند، شرم و حیا مانع مى شود که گناه کند، و اینکه اسلام مى گوید غیبت نکن، یکى از دلایلش همین است که وقتى رسوا شد مى گوید: حالا که آبروى ما رفت پس هر کارى که دلمان مى خواهد انجام دهیم، و درباره تربیت بچّه هم اسلام مى گوید او را تحقیر نکن و نزن و نگو که نمى فهمى و بى شعورى، بلکه به او شخصیت بده تا به ارزش خود پى ببرد و کار خلاف انجام ندهد.

2. فایده دوم این است که پایه هاى امتحان الهى محکم شود. اصل آزادى و اختیار با ستّاریّت محفوظ است، چرا که اگر کسى با یک گناه رسوا مى شد دیگر گناه نمى کرد و گناه نکردنش به خاطر ترس از رسوایى بود، نه پایبند بودن به اصول اخلاقى و اسلامى، و تکامل شکل نمى گرفت و مسأله جبر پیش مى آمد.

ج- ستار العیوبی و جری شدن انسان
حضرت على (علیه السلام) مى فرمایند: «اَلْحَذَرَ الْحَذَرَ! فَوَ اللهِ لَقَدْ سَتَرَ، حَتّى کأَنَّهُ قَدْ غَفَرَ ؛ بترس، بترس (از خدا!) به خدا سوگند آن قدر پرده پوشى کرده که گویى تو را بخشیده و آمرزیده است»(6)
یعنی نباید بر اثر پوشیده داشتن گناهان جری شد چرا که گاه همین پوشده داشتن می تواند باعث امتحان بزرگتری شود و این که انسان باید بداند این ستار العیوبی خدا حد و اندازه دارد و می تواند اگر گناهان از حدی تجاوز کرد باعث رفع این پرده پوشی شود:
در حدیثى از امیرمؤمنان على(علیه السلام)مى خوانیم:
«ما مِنْ عَبْد إلاّ وَ عَلَیْهِ أرْبَعُونَ جُنّة حَتّى یَعْمَلَ أرْبَعینَ کَبیرَة فَإذا عَمِلَ أرْبَعینَ کَبیرَة انْکَشَفَتْ عَنْهُ الجُنَنْ;(7)
هر بنده اى چهل پرده ساتر الهى بر اعمال او وجود دارد تا چهل گناه کبیره انجام دهد، در این حالت تمام آن پرده ها کنار مى رود». سپس امام(علیه السلام) در ادامه این حدیث مى فرماید: «در این موقع خداوند به فرشتگانش وحى مى فرستد که بنده ام را با بال و پر خود بپوشانید و آنها چنین مى کنند; ولى این بنده گنهکار به هر گناهى دست مى زند فرشتگان عرضه مى دارند: پروردگارا این بنده ات هیچ گناهى نیست مگر اینکه انجام داده و ما از اعمال او شرم داریم، به آنها وحى مى شود که پر و بال خود را از او بردارند، در این هنگام نسبت به ما اهل بیت(علیهم السلام) دشمنى مى ورزد و در نتیجه پرده او در آسمان و زمین کنار مى رود و آبروى او نزد همگان مى ریزد».(8)

د- شمول ستاریت خدا
شمول ستاریت خدا در دو جنبه قابل بررسی است یکی شمول افرادی آن به این معنا که خدا گناهان و عیوب همه انسان ها را می پوشاند مگر این که خود انسان باعث برملا شدن آن بشود البته مشخص است که هر چقدر افراد در ایمان به خدا قوی تر باشند این ستاریت شدید تر واهد بود.
و دوم شمول عنوانی به این معنا که آیا همه گناهان شامل ستاریت خدا می شوند؟ در برخی روایات داریم که خدا بعضی از گناهان را نمی پوشاند مانند شراب خواری، اهانت به متدینان، ....(9)
و همچنین گناهکارانی که پرده عصمت خود را دریده و از خفا به علن گناه خود را تسری داده انددیگر معنایی برای ستاریت باقی نمی ماند. که روایت آن در قبل آمد.

ه- فرو افتادن پرده ها
خدا ستار العیوب است و می خواهد عیبی از بنده ای فاش نشود ولی باید در نظر داشت که برخی از کارها اثر وضعی دارند و در عالم اثر می گذارند و این اثر دامنگیر فاعل آن خواهد شد.
مثلا روایات زیادی داریم که هر کس عیب کسی را جستجو کند و بر ملا سازد عیوبش آشکار خواهد شد
یا روایاتی که می گویند اگر سر کسی را فاش کردی سر تو بر ملا می شود
یا روایاتی که می گویند اگر کسی را به گناهی سرزنش کردی عمر تو به پایان نمی رسد مگر این که مبتلا به همان گناه شده و مورد سرزنش واقع می شوی
از این دست روایات به ما می فهماند که برخی کارهای انسان اثر وضعی دارد و نتیجه آن در فرو افتادن پرده های انسان موثر است.
از طرفی برخی گناهان و عیوب تبعات خارجی داشته که بر ملا شدن آن اثرات گاهی ناخواسته واقع می شود و موجب آبرو ریزی می شود مثلا کسی که با نامحرم در ارتباط بوده است اگر چه پشیمان شود توبه هم بکند دائم در معرض آبرو ریزی قرار دارد و اگر طرف مقابل اراده سوءی بکند نباید منتظر ستاریت خدا بود.
پس نباید از علل و عوامل موثر در زندگی هم غفلت ورزید و این دنیا دار امتحان و اختیار است گاهی انسان مورد سوء اختیار های دیگران واقع می گردد.

و- عاقبت عیب جویان و عیب گویان
همان گونه که اشاره کردیم خدا اراده تکوینی و تشریعی کرده که عیوب پوشیده شود و دستوراتی هم بر این مبنا داده است
حال اگر کسی از این قانون الهی سرپیچی کند و باعث بر ملا شدن عیوب مردم و فاش شدن راز درونی آنها شود اولا که معصیت کرده و عقوبت اخری دارد و ثانیا مورد عقوبت دنیویهم واقع خواهد شد و چون پرده از عیوب مردم برداشته پرده از عیوبش برداشته خواهد شد
در روایات این آثار دنیوی و اخروی در چند دسته بیان شده اند:
1-مشمول غفران الهی نشدن
رسول خدا (ص) فرمود: «همه امّت من بخشش می‌یابند، جز پرده‌دران..(10)
۲-فاش شدن عیوب او توسط خداوند
امام علی (ع) می‌فرمایند: هر که دنبال عیب‌های مردم بگردد، خداوند عیب‌های او را بر ملا سازد.(11)
۳-ذلیل شدن
حضرت رضا (ع) می‌فرمود: " آن کس که گناه را نشر دهد مخذول و مطرود است.(12)
۴-در حکم آغاز کننده آن زشتی بودن
از امام صادق (ع) روایت شده است: رسول خدا (ص) فرمود: «اگر کسی زشتی را آشکار سازد، همچون آغازگر آن است» (13)
۵-محروم شدن از دوستی دل‌ها
امام علی (ع) می‌فرمایند: هر که در عیب‌های نهانی مردم تفحّص کند، خدا او را از دوستی دل‌ها محروم گرداند. (14)

پاورقی:
1- بحار الانوار : 6 / 28 ، باب 20 ، حديث 32
2- كافى : 2 / 430 ، باب توبه ، حديث 1 ; بحار الانوار : 6 / 28 ، باب 20 ، حديث 31
3-اصول کافی،انتشارات اسلامیه، ج2 ، ص 428
4- اسراء، 36.
5- ر.ک: فیض کاشانی، تفسیر صافی، ج 3، ص 192.
6- حکمت 30 نهج البلاغه.
7- کافی ج2 ص 279.
8- کافى، ج 2، ص 279، ح 9
9-وسائل الشیعه ج11 ص519
10- پیام پیامبر، ص۵۹۱
11- شرح آقا جمال الدین خوانساری بر غرر الحکم،ج5، ص 371
12- اصول کافی،ج‌۴، ص۱۶۰
13- پیام پیامبر، ص ۵۹۳.
14- شرح آقا جمال الدین خوانساری بر غرر الحکم. ج‌۵، ص۳۷۱.