جمع بندی الله اکبر به چه معناست؟

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
الله اکبر به چه معناست؟

با سلام، چیزی که در مورد اسلام منو آزار میده اصرار عجیب مسلمانان بر اینکه ما بگیم الله برتر هستش

در حالی که مسلمانان در نماز میگویند :

سبحان ربي الا علي و بحمده

سبحان ربي العظيم و بحمده

این در حالیست که اظهار برتری در موجوداتیست که مکان دارن یا به عبارت دیگر مقام دارن یا به عبارت دیگر مقدار دارن

به عنوان مثال شما زمانی میگویید من از چیزی بهتر یا بالاتر یا بیشتر هستم که ابتدا مقداری داشته باشید، بعد این مقدار را بیشتر از مقدار دیگر بدانید

مقدار = محدودیت

در حالی که شما در تعریف خداوند میگویید او بی نهایت است، موجودی که بی نهایت است مکان ندارد، موجودی که مکان ندارد محدود نیست و به مقدار نمی آید

البته اشکالات دیگری نیز به این مساله وارد است مانند این سخن که :

مثلا مسلمانان در نماز میگویند :

الله اکبر

چیزی اکبر است که بزرگتر باشد ، و چیزی که محدود نیست بزرگ یا کوچک ندارد

اگر منظور شما از این کلمات چیز دیگری است ، بهتر نیست کلماتی به کار ببرید که منظورتون رو بهتر برسونه ؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد عامل

[="Tahoma"][="Blue"]

سلام علیکم و رحمة الله


قبل از پرداختن به پاسخ، ذکر دو مقدمه لازم است:
مقدمه1؛ افعل تفضیل(مانند: اکبر، اعلی و ...) دو کاربرد دارد:
الف) برای بیان برتری بین دو چیز که در یک اصل مشترکند؛ مانند اینکه بگوییم: حسن از علی بلندتر یا کوتاه­تر است.
ب) به منظور بیان بعید بودن یک وصف از شخصی؛ مانند اینکه بگوییم: مقام امیر المومنین(علیه السلام) بالاتر از آنست که در مورد آن بتوان صحبت کرد. در اینصورت مفضل علیه غیر حقیقی و مفروض است.(1)

مقدمه2؛ رابطه خداوند(علت) با مخلوقات(معلول) بصورت طولی است نه عرضی. به عبارتی مخلوقات در مقابل خداوند متعال قرار ندارند تا با او مقایسه شوند، بلکه مخلوقات عین ربط به خالق بوده و به عبارتی از جلوه های او هستند. بدین ترتیب نامحدود(خداوند) مجالي براي فرد ديگري كه از سنخ آن بوده و محدود باشد، باقي نمي‏گذارد و به همين دليل اِسْنادِ علم و ديگر اوصاف كمالي به غير خداوند اسناد حقيقي نمي باشد.(2)

پاسخ:
با توجه به مقدمات پیشین و همچنین برخی روایات اهل بیت(علیهم السلام) معنای الله اکبر روشن می شود.
امام صادق(عليه‌السلام) از جَميع بن‏ عُمير پرسيد:
معناي الله اكبر چيست؟ جميع گفت: خداوند از هر چيزي بزرگ‌تر است. آن حضرت فرمود: آيا در آنجا چيزي هست تا خدا از آن بزرگ‌تر باشد؟ جميع گفت: پس معناي آن چيست؟ امام صادق(عليه‌السلام) فرمود: خداوند بزرگ‌تر از آن است كه وصف شود.(3)
مردي در حضور حضرت امام صادق(عليه‌السلام) گفت: الله اكبر. امام صادق(عليه‌السلام) فرمود:
خداوند از چه چيز بزرگ‌تر است؟ آن مرد گفت: از هر چيز. امام صادق(عليه‌السلام) فرمود: خداوند را محدود كردي! آن مرد گفت: پس چگونه بگويم؟ حضرت فرمود: بگو: خداوند بزرگ‌تر از آن است كه وصف شود: «الله أكبر من أن يُوصف».(4)

بنابراین اولا؛ در مقابل خداوند چیزی نیست تا او با غیر خود مقایسه شود، به عبارتی مخلوقات در قرار خداوند نیستند تا ایندو را بتوان با هم مقایسه نمود. ثانیا؛ افعل تفضیل در اینجا به معنای دوم است؛ یعنی خداوند برتر از آنست که توسط انسان توصیف شود، چرا که انسان محدود بوده و اصلا راهی به درک ذات الهی ندارد تا بتواند او را توصیف کند. از همین رو استاد جوادی آملی می فرماید: «همه اوصافي كه به صورت اَفْعل تفضيلي نسبت به خداوند به كار مي‏روند جنبه تنزيهي دارند، مانند اَعْلي، اَجلّ، ارفع و اشرف بودن خداوند كه به معناي برتري و علو خداوند از اكتناه و شناخته شدن به وسيله بندگان است، اوصافِ تنزيهيْ از اوصافِ جلال الهي هستند و اگر براي خداوند وصفي از اوصافِ جمال الهي باشد، استفاده آن درباره خداوند به صورت افعل تفضيلي نيست بلكه افعل تعييني است، زيرا اوصاف جمال كه اوصاف وجودي هستند اگر به صورت افعل تفضيلي به كار روند، به اين معنا هستند كه غير خداوند نيز به آن اوصاف متصف است وليكن وصف خداوند بزرگتر يا بيشتر يا شديدتر يا برتر از وصف آنهاست و اين معنا ملازم با محدود كردن اوصاف جمال الهي است».(5)

نکته1: استعمال افعل تفضیل صرفا منوط به موجودات مادی که دارای زمان و مکان اند، نمی باشد. بلکه این استعمال در مجردات نیز جاریست، به همین دلیل می توان برتری مقام را در بین ملائک نیز تصور کرد، در حالی که آنها مقید به زمان، مکان و مقدار نبوده و مجردند.

نکته2؛ در قرآن کریم نیز افعل تفضیل در مورد خداوند متعال استعمال شده است؛ مانند:سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلىَ(6)
برخی مفسران در ذیل این آیه چنین گفته اند: تعبير به" اعلى" بيانگر اين حقيقت است كه او از هر كس و هر چيز و و هر چه تصور كنيم، و هر خيال و قياس و گمان و وهم، و هر گونه شرك جلى و خفى برتر و بالاتر است.(7)


[/HR]1. مولى خليل القزويني، الشافي في شرح الكافي، ج‏2، ص: 268.
2. جوادی آملی، رحیق مختوم، ج2، بخش4، ص543.
3. کلینی، الكافي؛ ج‏1 ؛ ص117.
4. همان.
5. جوادی آملی، رحیق مختوم، ج2، بخش4، ص542.
6. سوره اعلی، آیه1.
7. مکارم، تفسير نمونه، ج‏26، ص 385.

[/]

[="Tahoma"][="Navy"]

به من بیاموز;900977 نوشت:
با سلام، چیزی که در مورد اسلام منو آزار میده اصرار عجیب مسلمانان بر اینکه ما بگیم الله برتر هستش

در حالی که مسلمانان در نماز میگویند :

سبحان ربي الا علي و بحمده

سبحان ربي العظيم و بحمده

این در حالیست که اظهار برتری در موجوداتیست که مکان دارن یا به عبارت دیگر مقام دارن یا به عبارت دیگر مقدار دارن

به عنوان مثال شما زمانی میگویید من از چیزی بهتر یا بالاتر یا بیشتر هستم که ابتدا مقداری داشته باشید، بعد این مقدار را بیشتر از مقدار دیگر بدانید


سلام
عموم مخاطبان دین افرادی هستند که با کمیات سرو کار دارند و تصوری یا درکی روشن از بی نهایت ندارند
لذا برای القای معارف و حقایق لازم است با زبانی با آنها سخن گفت که بتوانند بفهمند در عین حال از بیان حقیقت آنگونه که هست غفلت نشده است و در بیاناتی این حقایق آمده است مثلا در حدیثی از امام صادق آمده است "الله اکبر یعنی خداوند بزرگتر از آن است که توصیف شود "نه اینکه بزرگتر از اشیاء دیگر است چون اشیاء دیگر قابل قیاس با حق متعال نیستند یا اینکه بگو اشیاء چیز مستقلی نیستند که بخواهند دربرابر عظمت خدا قرار بگیرند.
پس این بیانات حکیمانه است و افراد را از پایین ترین درجات معرفتی کم کم به حقیقت رهنمون می سازند.
یا علیم[/]

آخه مشکل من این نیست، این بزرگتر و برتر بودن منو یاد عقده ی شیطان میندازه که فکر میکنه برتره از انسان :

قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ ۖ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ

گفت: «من از او بهترم؛ مرا از آتش آفریده‌ای و او را از گل!»(38:76)

فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ ۖ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيمِ

پس برتر است خداوندی که فرمانروای حقّ است ! معبودی جز او نیست؛ و او پروردگار عرش کریم است!(23:116)

چه بهتر از اینکه خودشو خدا جا بزنه و انسان ها خودشون بگن تو برتری و بهتری .

چرا باید به چیزی که نمیشناسم سجده کنم ؟ از کجا معلوم همون شیطان ملعون نیست که اومده منو به سجده وادار کنه من هنوز جواب قانع کننده برای این حرفم پیدا نکردم در حالی که بارها بحث کردم .

از طرفی نیرویی که خدا به شیطان داده انسان رو سر در گم کرده، یعنی شیطان انسان رو از درون خودش هدایت و گمراه میکنه، اون وقت خدا از بیرون میخواد بیاد با وادار کردن انسان به سجده کردن، و با ترسوندن و به طمع انداختن مارو هدایت کنه ؟

سوال من اینه چرا شیطان انسان رو از درون گمراه میکنه و خداوند از بیرون هدایت میکنه ؟ مگه نه اینکه باید جاشون بر عکس بود ؟

[="Tahoma"][="Blue"]سلام

به من بیاموز;901613 نوشت:
چرا باید به چیزی که نمیشناسم سجده کنم ؟ از کجا معلوم همون شیطان ملعون نیست که اومده منو به سجده وادار کنه

این سوال کاملا با سوال اصلی شما تفاوت دارد!!!
اما اختصارا و بطوری که از موضوع اصلی منحرف نشیم، پاسخی خدمت شما عرض میشود:
اولا هر موجودی یک شناخت فطری نسبت به خالق خود دارد و اینطور نیست که هیچ نحوه شناختی نداشته باشد.
ثانیا علاوه بر شناخت فطری، خداوند متعال راه­هایی نیز برای شناخت خود توسط بندگان قرار داده است. در همین رابطه امیر المومنین(علیه السلام) می فرماید: لَمْ يُطْلِعِ الْعُقُولَ عَلَى تَحْدِيدِ صِفَتِهِ وَ لَمْ يَحْجُبْهَا عَنْ وَاجِبِ‏ مَعْرِفَتِه‏؛ عقول انسانها را بر اوصاف خود آگاه نکرده و [از طرفی] آنها را از مقدار لازم شناخت خود محروم نکرده است.(نهج البلاغة؛ ص88)
ثالثا ماهیت مسیر الهی با راه شیطان متفاوت است، مسیر الهی دعوت به خیر و نیکی است اما راه شیطان دعوت به شر و ناپاکی است که عقل انسان این حسن و قبح را تا حدود زیادی درک می کند. پس تشخیص آنها کار سختی نیست.

به من بیاموز;901613 نوشت:
سوال من اینه چرا شیطان انسان رو از درون گمراه میکنه و خداوند از بیرون هدایت میکنه ؟ مگه نه اینکه باید جاشون بر عکس بود ؟

خداوند متعال برای انسان هم رسول باطنی قرار داده و هم خارجی.
عقل و وجدان انسان همان رسولان باطنی اند و پیامبران نیز رسولان خارجی، پس هدایت انسان منحصر به پیامبر نیست.
[/]

سوال:
با توجه به اینکه خداوند حد نداشته و موجودی را نمی توان در مقابل او قرار داد یا مقایسه کرد، معنای ذکر «الله اکبر» چیست؟

پاسخ:
قبل از پرداختن به پاسخ، ذکر دو مقدمه لازم است:
مقدمه1؛ افعل تفضیل(مانند: اکبر، اعلی و ...) دو کاربرد دارد:
الف) برای بیان برتری بین دو چیز که در یک اصل مشترکند؛ مانند اینکه بگوییم: حسن از علی بلندتر یا کوتاه­تر است.
ب) به منظور بیان بعید بودن یک وصف از شخصی؛ مانند اینکه بگوییم: مقام امیر المومنین(علیه السلام) بالاتر از آنست که در مورد آن بتوان صحبت کرد. در اینصورت مفضل علیه غیر حقیقی و مفروض است.(1)

مقدمه2؛ رابطه خداوند(علت) با مخلوقات(معلول) بصورت طولی است نه عرضی. به عبارتی مخلوقات در مقابل خداوند متعال قرار ندارند تا با او مقایسه شوند، بلکه مخلوقات عین ربط به خالق بوده و به عبارتی از جلوه های او هستند. بدین ترتیب نامحدود(خداوند) مجالي براي فرد ديگري كه از سنخ آن بوده و محدود باشد، باقي نمي‏گذارد و به همين دليل اِسْنادِ علم و ديگر اوصاف كمالي به غير خداوند اسناد حقيقي نمي باشد.(2)

پاسخ:
با توجه به مقدمات پیشین و همچنین برخی روایات اهل بیت(علیهم السلام) معنای الله اکبر روشن می شود.
امام صادق(عليه‌السلام) از جَميع بن‏ عُمير پرسيد:
معناي الله اكبر چيست؟ جميع گفت: خداوند از هر چيزي بزرگ‌تر است. آن حضرت فرمود: آيا در آنجا چيزي هست تا خدا از آن بزرگ‌تر باشد؟ جميع گفت: پس معناي آن چيست؟ امام صادق(عليه‌السلام) فرمود: خداوند بزرگ‌تر از آن است كه وصف شود.(3)

مردي در حضور حضرت امام صادق(عليه‌السلام) گفت: الله اكبر. امام صادق(عليه‌السلام) فرمود:
خداوند از چه چيز بزرگ‌تر است؟ آن مرد گفت: از هر چيز. امام صادق(عليه‌السلام) فرمود: خداوند را محدود كردي! آن مرد گفت: پس چگونه بگويم؟ حضرت فرمود: بگو: خداوند بزرگ‌تر از آن است كه وصف شود: «الله أكبر من أن يُوصف».(4)

بنابراین اولا؛ در مقابل خداوند چیزی نیست تا او با غیر خود مقایسه شود، به عبارتی مخلوقات در کنار خداوند نیستند تا این دو را بتوان با هم مقایسه نمود. ثانیا؛ افعل تفضیل در اینجا به معنای دوم است؛ یعنی خداوند برتر از آنست که توسط انسان توصیف شود، چرا که انسان محدود بوده و اصلا راهی به درک ذات الهی ندارد تا بتواند او را توصیف کند.

از همین رو استاد جوادی آملی می فرماید: «همه اوصافي كه به صورت اَفْعل تفضيلي نسبت به خداوند به كار مي‏روند جنبه تنزيهي دارند، مانند اَعْلي، اَجلّ، ارفع و اشرف بودن خداوند كه به معناي برتري و علو خداوند از اكتناه و شناخته شدن به وسيله بندگان است، اوصافِ تنزيهيْ از اوصافِ جلال الهي هستند

و اگر براي خداوند وصفي از اوصافِ جمال الهي باشد، استفاده آن درباره خداوند به صورت افعل تفضيلي نيست بلكه افعل تعييني است، زيرا اوصاف جمال كه اوصاف وجودي هستند اگر به صورت افعل تفضيلي به كار روند، به اين معنا هستند كه غير خداوند نيز به آن اوصاف متصف است وليكن وصف خداوند بزرگتر يا بيشتر يا شديدتر يا برتر از وصف آنهاست و اين معنا ملازم با محدود كردن اوصاف جمال الهي است».(5)

نکته1: استعمال افعل تفضیل صرفا منوط به موجودات مادی که دارای زمان و مکان اند، نمی باشد. بلکه این استعمال در مجردات نیز جاریست، به همین دلیل می توان برتری مقام را در بین ملائک نیز تصور کرد، در حالی که آنها مقید به زمان، مکان و مقدار نبوده و مجردند.

نکته2؛ در قرآن کریم نیز افعل تفضیل در مورد خداوند متعال استعمال شده است؛ مانند:سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلىَ(6)
برخی مفسران در ذیل این آیه چنین گفته اند: تعبير به" اعلى" بيانگر اين حقيقت است كه او از هر كس و هر چيز و هر چه تصور كنيم، و هر خيال و قياس و گمان و وهم، و هر گونه شرك جلى و خفى برتر و بالاتر است.(7)

منابع


[/HR]1. مولى خليل القزويني، الشافي في شرح الكافي، ج‏2، ص: 268.
2. جوادی آملی، رحیق مختوم، ج2، بخش4، ص543.
3. کلینی، الكافي؛ ج‏1 ؛ ص117.
4. همان.
5. جوادی آملی، رحیق مختوم، ج2، بخش4، ص542.
6. سوره اعلی، آیه1.
7. مکارم، تفسير نمونه، ج‏26، ص 385.
موضوع قفل شده است