جمع بندی چرا باید زبان فارسی را حفظ کنیم؟

تب‌های اولیه

20 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا باید زبان فارسی را حفظ کنیم؟

در دانشگاه چالشی که داریم اکثر کتاب های دانشگاهی که اکثرا مرجع امریکایی دارند (چون امریکا بهترین آموزش عالی را در جهان دارد) دارای ترجمه بسیار ضعیف تا حدی که بعضا کتاب ها غیر قابل استفاده می شوند و در کارشناسی ارشد فارسی به طور کلی محو می شود. 95 درصد مقالات علمی جهان به زبان انگلیسی هستند و زبان انگلیسی راه ارتباط برقرار کردن با تمامی ملل جهان مثلا چینی ها ، اروپایی ها و .... است.
یادگیری زبان انگلیسی زمان بر است و اگر کسی بخواد در حین دوران تحصیل دانشگاه تازه یادگیری آنرا شروع کند ، ممکنه که به درسش آسیب بزنه و مشکل آفرین خواهد بود.

سوال من اینجاست که چرا ما انقدر به حفظ زبان فارسی تعصب داریم؟
این ترم که استادمان پاورپوینت هایش رو ارائه میکرد بعضا از کلمات فارسی عجیبی استفاده کرده بود که یادگیری درس را برای ما مشکل میکرد و به ما ضربه میزد! (چون قبلا واژگان انگلیسی آن جا افتاده بود و واژگان فارسی جدید ساخته بودند!)
استفاده از اصطلاحات انگلیسی در تدریس استاد، کلی به ما کمک میکرد که موقع استفاده از متون انگلیسی خیلی راحت تر معنی کلمات را متوجه شویم. مثلا استفاده از واژه تکنولوژی به جای فناوری ، باعث میشد خیلی راحت تر واژه technology را بفهمیم.
با این توضیحات ، چرا بعضی ها انقدر اصرار بر حفظ زبان فارسی دارند و برای ما دانشگاهی ها درد سر درست کنن ؟ چرا زبان فارسی را نابود نکنیم و همه جهان به زبان انگلیسی صحبت کنند! در اون زمان همه مردم جهان می توانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند!

برچسب: 

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد حامی

[="Tahoma"][="DarkGreen"]سلام عليكم
از اين كه سؤالتان را با ما مطرح كرده ايد تشكر مي كنم
پاسخ سؤالتان را در قالب نكاتي بيان مي كنم:
1- زبان و علم: در طول تاريخ علم فراز و نشيب هايي داشته است و متناسب با رشد علمي يك كشور يا فرهنگ يا مذهب يا اقليم طبيعي است كه همان زبان، زبان علم مي شده است. همان گونه كه زبان عربي زبان دين بوده و است.
2- سبك آموزشي اساتيد: اساتيد شخصا خودشان افكار و ايده هاي خاص خودشان را دارند. در روان شناسي خانم دادستان از چهره هاي ماندگار روان شناسي بودند ايشان تأكيد زيادي داشت كه دقيق ترين معادل ها براي واژه ها گزينش شود و به همان واژ هاي اصيل صحبت شود مثلا مي گفتند روان شناسي رشد يا دويلوپمنت سايكولوژي نگويد بگوييد روان شناسي تحولي. يا نگوييد احساس حقارت بگوييد احساس كهتري و.. در برابر يكي از اساتيد بزرگ ديگر تأكيد داشتند كه نبايد
خودمان را براي برخي واژه ها به زحمت بيندازيم و هر كسي براي خودش ترجمه و معادلي بيان كند مثلا كاتارسيس همان كاتارسيس هست بايد همان را به زبان انگليسي توضيح داد.
3- ايران متمدن: ما تمدني 7000 ساله داريم بزرگان روي اين تمدن غني عنايت خاص دارند و مي گويند ما بايد به تمدن غني خود باز گرديم و نبايد به خاطر اين كه فعلا علم در غرب پيشرفت كرده است از اصل خود دور شويم. چرا بايد در غربي ادغام شويم كه سال ها وام دار ايران و اسلام بوده است.
4- خدمات متقابل: بزرگان علم و دين مي گويند اسلام و ايران خدمات متقابلي داشته اند.
5- معادل دقيق: درست است كه كتب منبع به زبان انگليسي است ولي تبادل علمي بين افرادي كه زبانشان فارسي است وقتي كه واژه دقيق فارسي را بيان كنيم ميان بر مي زنيم و لازم نيست توضيح دهيم.

ولي در كل فرهنگ ايراني غني است سال ها كتب بوعلي سينا مبنع علمي و پزشكي غرب بوده است بزرگان علم و دين اصرار دارند كه اجازه ندهند در فرهنگ ناقص غرب ادغام شوند. چون درست است كه غرب از نظر فن آوري ارتباطات و اطلاعات و صنعت رشد كرده است ولي بسياري از جوانب ديگر به خصوص آرامش را گم كرده است و نسبت به نياز معنوي بشر خلاء بزرگي دارد.[/]

سلام

در کل ایرانی‌ها خودبزرگ‌بین هستند. از نظر خودشان همیشه حق به جانب آن‌هاست. در هر درگیری منطقه‌ای یا بین المللی که ایران درگیر آن می‌شود سران و مردم ایران فکر می‌کنند حق به جانب طرف ایرانی است و طرف غیر ایرانی متخاصم، مزدور، بی منطق و... است. در هر مسابقه‌ای که که شکست می‌خورند داور را محکوم می‌کنند و امثال این رفتارها. جالب است که در این گونه رفتارها منحصر به فرد و منزوی نیز هستند. مثلاً در ماجرای مرگ حجاج در عربستان، ایران خواست عربستان را مقصر جلوه دهد اما هیچ کشوری حتی فلسطین و سوریه هم از ایران پشتیبانی نکردند. یا وقتی بهداد سلیمی قهرمان نشد به اعتراض‌های ایران توجهی نشد و نزدیک بود ایران به خاطر رفتار ناشایست محکوم شود. با این حال، چون ایرانی‌ها همیشه حق دارند!! ریختند سایت وزنه‌برداری را هک کردند!

ایرانی‌ها زبان خود را هم بهترین زبان و زبان علم می‌دانند و می‌گویند ما اصلا چرا باید زبان خارجی یاد بگیریم مگر زبان خودمان چه ایرادی دارد. بگذارید خارجی‌ها بیایند با التماس فارسی یاد بگیرند و از سرچشمۀ بی پایان علم و استعدادمان بهرمند شوند. نمونۀ مشابه دیگر آن که مهد اسلام عربستان است ولی ایرانی‌ها خود را برترین مسلمین دنیا می‌دانند.

در کل ایرانی‌ها گوی سبقت را از بنی اسرائیل ربوده‌اند و خود را قوم برتر یا حتی گاه ابرقدرت در دنیا می‌دانند. در حالی که این چیزها که گاه به غلط عزت ایرانی نامیده می‌شود، تنها نژادپرستی و خودبزرگ بینی است و همه پوشالی و توو خالی است. طبق آمارها ایرانی‌ها در کنار اعراب جزء بخشی از مردم جهان با ضریب هوشی پایین محسوب می‌شوند. در ورزش برترین نیستند. در علم برترین نیستند. زبانشان هم پر از ضعف است و در برابر زبان انگلیسی بسیار ضعیف‌تر است به طوری که برخی کلمات زبان انگلیسی را باید در فارسی به صورت جمله در آورد تا مفهوم شود. (خیلی از احساسات و حالت‌های روانی معادلی در زبان ندارد و رسم الخط فعلی هم با آن همه نقطه نازیبا و دردسر زاست.) در کل ما باید بپذیریم که هیچ تحفه‌ای نیستیم و یک کشور هستیم مثل بقیه یا حتی بدتر از متوسط دنیا و لزوما قرار نیست علم را در ثریا ما به دست بیاوریم یا یاران امام زمان(عج) ما باشیم و این خیال پردازی‌ها که به دروغ پردازی تبدیل شده است وهم است.

با همۀ این‌ها این که ایران کشوری بود که زبان اسپرانتو را به عنوان زبان بین المللی به سازمان ملل پیشنهاد داد یک نکتۀ مثبت تاریخی برای ایران است و یک قدم به جلو برای رهایی از خودمحوری بود.

این مسألۀ خودبزرگ بینی درد بزرگی است که همه را گرفتار کرده است. اگر ایران خودخواسته می‌رود فلسطین را آزاد کند یا یمن را آزاد کند یا عراق را آزاد کند یا دنیا را از دست کفر و اسکتبار و ظلم و... نجات دهد و امثال این ماجراجویی‌های باطل همه به خاطر خودبزرگ‌بینی است و نتیجه‌اش درگیری کل منطقه در جنگ‌هایی بوده است که پایانی برایش متصور نیست و نتیجه‌اش فقر ایران و جنگ‌زدگی منطقه بوده است. یا نتیجه‌اش این بوده است که از زبان انگلیسی انتقاد شود یا علوم اجتماعی غربی کنار زده شود و امثال این‌ چیزها.

حامی;902163 نوشت:
سلام عليكم
از اين كه سؤالتان را با ما مطرح كرده ايد تشكر مي كنم
پاسخ سؤالتان را در قالب نكاتي بيان مي كنم:
1- زبان و علم: در طول تاريخ علم فراز و نشيب هايي داشته است و متناسب با رشد علمي يك كشور يا فرهنگ يا مذهب يا اقليم طبيعي است كه همان زبان، زبان علم مي شده است. همان گونه كه زبان عربي زبان دين بوده و است.
2- سبك آموزشي اساتيد: اساتيد شخصا خودشان افكار و ايده هاي خاص خودشان را دارند. در روان شناسي خانم دادستان از چهره هاي ماندگار روان شناسي بودند ايشان تأكيد زيادي داشت كه دقيق ترين معادل ها براي واژه ها گزينش شود و به همان واژ هاي اصيل صحبت شود مثلا مي گفتند روان شناسي رشد يا دويلوپمنت سايكولوژي نگويد بگوييد روان شناسي تحولي. يا نگوييد احساس حقارت بگوييد احساس كهتري و.. در برابر يكي از اساتيد بزرگ ديگر تأكيد داشتند كه نبايد
خودمان را براي برخي واژه ها به زحمت بيندازيم و هر كسي براي خودش ترجمه و معادلي بيان كند مثلا كاتارسيس همان كاتارسيس هست بايد همان را به زبان انگليسي توضيح داد.
3- ايران متمدن: ما تمدني 7000 ساله داريم بزرگان روي اين تمدن غني عنايت خاص دارند و مي گويند ما بايد به تمدن غني خود باز گرديم و نبايد به خاطر اين كه فعلا علم در غرب پيشرفت كرده است از اصل خود دور شويم. چرا بايد در غربي ادغام شويم كه سال ها وام دار ايران و اسلام بوده است.
4- خدمات متقابل: بزرگان علم و دين مي گويند اسلام و ايران خدمات متقابلي داشته اند.
5- معادل دقيق: درست است كه كتب منبع به زبان انگليسي است ولي تبادل علمي بين افرادي كه زبانشان فارسي است وقتي كه واژه دقيق فارسي را بيان كنيم ميان بر مي زنيم و لازم نيست توضيح دهيم.

ولي در كل فرهنگ ايراني غني است سال ها كتب بوعلي سينا مبنع علمي و پزشكي غرب بوده است بزرگان علم و دين اصرار دارند كه اجازه ندهند در فرهنگ ناقص غرب ادغام شوند. چون درست است كه غرب از نظر فن آوري ارتباطات و اطلاعات و صنعت رشد كرده است ولي بسياري از جوانب ديگر به خصوص آرامش را گم كرده است و نسبت به نياز معنوي بشر خلاء بزرگي دارد.


هیچکدوم از جواب هایی که شما دادید ربطی به سوال من نداشت ، اگر ایران در گذشته علمی داشته ، هزاران هزار برابر بزرگتر از آن را امروزه غرب دارد

کلا خیلی از هم کلاسی های من این سوالات را دارند و دیدم در کلاس ، فرهنگستان فارسی را مسخره کنند ، هم استاد و هم دانشجو

irancplusplus;902170 نوشت:
در کل ایرانی‌ها خود بزرگ بین هستند

شما برای اینکه خود را روشنفکر وآزاد اندیش نشان دهید ملت وتاریخ وتمدن خود را تقحیر ومتهم به انواع نقص ها میکنید وملکم خان 2017 هستید در وژنی جدیداگربه انتخاب شما باشد میخواهید که " تا نوک پا باید غربی شد"
جالب تراینکه به طرز عجیبی سینه چاک فرهنگ وهویت غرب هستید واز عینکی معوج به هرمسئله دینی وسیاسی نگاه میکنید
دیدگاهی سراسر تعصب کوکورانه ودور از تعقل دارید تمام تلاش این است که خود را آزاد اندیش نمایش دهند ومهد عقل را غرب نشان دهدچگونه؟با تحقیر ملت وفرهنگ وتمدن وزبان ودین خود

"ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی کین ره که تو میروی به ترکستان است"

جالب است که در تک تک عبارات شما ضدیتی آشکار با مسیر دهی آیت الله خامنه ای برای نظام اسلامی وفرهنگی دینی دارید

به نظر بنده دیگر حفاظت از زبان فارسی ممکن نیست.آب لیوانی که ریخته را دیگر نمیشه جمع کرد.
زبان پارسی جزو زبان های کلاسیک و قدیمی بسیار غنی از واژه ها بود.بسیاری از زبان ها از جمله عربی و انگلیسی وام واژه های زیادی از زبان پارسی دارند.
ولی الان چه؟
زبان پارسی بخاطر عرب ها شد شد زبان فارسی! هزران واژه از عربی وارد فارسی شد که در فارسی برای انها معادل هایی وجود داشت و واقعا نمی فهمم چه نیازی به این کار بود.
الان زبان ما نه فارسی است نه عربی.زبانی دست و پا شکسته که روز به روز داره ضعیفتر میشه و انواع لغات اروپایی و عربی جایگزین انها میشه
اصطلاحات علمی از زبان های اروپایی و اصطلاحات دینی از زبان عربی تهدیدی جدی بر فرهنگ و اصالت زبان ماست.
البته کاری نمیشه کرد.دانشجویان و اساتید به لغات علمی بیگانه عادت کرده اند و تلاش برای جایگزینی معادل فارسی برای انها اصلا مفید نیست.

reza64;902198 نوشت:
شما برای اینکه خود را روشنفکر وآزاد اندیش نشان دهید

فکر نمی‌کنم تفکر شما دربارۀ من امتیازی مثبت یا منفی برای من باشد که بخواهم انرژی صرف آن کنم. در هر حال برای بررسی وضعیت تعلقات را کنار می‌گذارم. خودستایی و مصلحت سنجی در ایران از حد گذشته است.

reza64;902198 نوشت:
جالب است که در تک تک عبارات شما ضدیتی آشکار با مسیر دهی آیت الله خامنه ای برای نظام اسلامی وفرهنگی دینی دارید

فکر می‌کنم یک سیاستمدار باید سیاست ورزی کند نه یک عالم دینی. البته سیاستمدار با کسی که درگیر سیاست شده است متفاوت است. در حال حاضر برای تعیین خیلی سیاست‌ها افراد شایسته‌‌ای در هر شاخه هستند. البته اگر به جرم مخالفت با مطالبات، مثل آن تازه درگذشته، مسکوت نشوند. در برخی سخنان، نوعی بزرگ‌نمایی افراطی احساس می‌شود. یک سیاستمدار بهتر است واقعیت‌ها را با بزرگنمایی‌ها و توهم‌ها از توانایی‌ها جایگزین نکند.

reza64;902198 نوشت:
به طرز عجیبی سینه چاک فرهنگ وهویت غرب هستید

ساختارهای اجتماعی و سیاسی در خیلی از کشورهای غربی در حال حاضر دقیق‌تر و موفق‌تر از ایران هستند. لااقل این قدر دزد و قانونشکن در آنجا نیست. حالا ممکن است ایرانی‌ها خودبزرگ بینی کنند و خود را بهتر بدانند و فرهنگ خود را والاتر بدانند و فکر کنند مهربان‌ترین و بهترین و باهوش‌ترین و با فرهنگ‌ترین مردم دنیا هستند، اما آمارها واقعیت را روشن می‌کنند. هر چند به قول ایران همۀ این آمارها را مستکیرین صهونیست به نفع خود تحریف کرده‌اند.
نه من مثل خیلی‌ها لزومی به آرمانگرایی و سینه چاکی و امثال این احساسگرایی‌ها نمی‌بینم. در مقایسه با ایران غرب خیلی بهتر است. اما خیلی از این که هست می‌تواند بهتر باشد که جای بحث آن اینجا نیست.

irancplusplus;902268 نوشت:

ساختارهای اجتماعی و سیاسی در خیلی از کشورهای غربی در حال حاضر دقیق‌تر و موفق‌تر از ایران هستند. لااقل این قدر دزد و قانونشکن در آنجا نیست. حالا ممکن است ایرانی‌ها خودبزرگ بینی کنند و خود را بهتر بدانند و فرهنگ خود را والاتر بدانند و فکر کنند مهربان‌ترین و بهترین و باهوش‌ترین و با فرهنگ‌ترین مردم دنیا هستند، اما آمارها واقعیت را روشن می‌کنند. هر چند به قول ایران همۀ این آمارها را مستکیرین صهونیست به نفع خود تحریف کرده‌اند.

نه! کی گفته مستکبرین صهیونیست آمارها رو تحریف کردن؟ اگر توهمات عزیزان غربزده اجازه بده، خود غربیها هم آمارها رو اونقدرها تحریف نمی کنند. خوبه که بر اساس آمارها واقعیت روشن میشه، پس این آمارهایتان را مستنداً ارائه کنید تا همه ببینیم چقدر غربیها از ما دست پاکتر و قانونمدارتر هستند!

راستی تعبیر «مستکبرین صهیونیست» را برای بار اول در نوشتۀ شما می بینم؛ شما که می خواهید بر اساس آمار حرف بزنید، «قول ایران» را تحریف نکنید. تا حالا همیشه مستکبرین یک طرف بوده اند و صهیونیستها یک طرف دیگر: «فرمانده نیروی دریایی ارتش گفت: مستکبرین برای فروش سلاح های خود و تامین امنیت رژیم صهیونیستی این نا امنی ها را در منطقه به وجود آورده اند» یا «مستکبران عالم دست به هر کاری می زنند تا امنیت و استقلال رژیم صهیونیستی حفظ شود».

نیلوفر 0;900635 نوشت:
چرا بعضی ها انقدر اصرار بر حفظ زبان فارسی دارند

به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

سلام به شما و همگی

زبان، یکی از نشانه های تمدن و از ارکان اصلی هویت فرهنگی یک تمدن هست. یکی از راه های نابود کردن تمدن ایران، از بین بردن زبان فارسی هست. اگر دوست دارید، شروع کنید به از بین بردن و به جاش از انگلیسی استفاده کنید.

نیلوفر 0;902189 نوشت:
کلا خیلی از هم کلاسی های من این سوالات را دارند و دیدم در کلاس ، فرهنگستان فارسی را مسخره کنند ، هم استاد و هم دانشجو

بحث فرهنگستان نيست
خانم دادستان كه از چهرهاي ماندگار روان شناسي بودند و تحصيلاتشان هم ايران نبوده، كاري به نظام و فرهنگستان هم نداشتند و كاملا مستقل بودند
مي گفتند عجيب است برخي زبانشان فارسي است مي خواهند بگويند ما خيلي مي فهميم در كلاس به شاگردانشان مي گويند شما به فارسي چه مي گوييد؟
**************

پریرخ دادستان اول فروردین ۱۳۱۲ در تهران متولد شد و تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان خورشید در سال ۱۳۱۷ آغاز کرد و دیپلم علمی خود را از دبیرستان ناموس در سال ۱۳۲۸ در ۱۵ سالگی و دیپلم ادبی را از دبیرستان شاهدخت تهران در سال ۱۳۲۹ دریافت کرد. دکتر دادستان در حالی‌که ۱۶ سال بیش نداشت در دومین آزمون اعزام به خارج از کشور در دوران پهلوی شرکت کرد و به عنوان تنها زن حاضر در آن، پذیرفته و یک سال بعد عازم ژنو پایتخت سوئیس شد.
درخشش پریرخ جوان در طول تحصیل قبل از دکترا در دانشگاه ژنو باعث شد ژان پیاژه غول روانشناسی شناختی و تحولی راهنمایی پژوهش و پایان‌نامهٔ دکترای او را بپذیرد. باور پیاژه به دکتر دادستان به حدی بود که
مسئولیت مرکز شناختی نیویورک را به او پیشنهاد کرد.
اما دادستان که عاشق وطن بود پیشنهاد را نپذیرفت ودر سال ۱۳۳۹ بعد از اخذ مدرک دکترا در ۲۶ سالگی به کشور بازگشت.

بيشتر بدانيم: اينجا

شما انتظار داريد نسبت به استحاله فرهنگي و تمدني منفعل باشيم؟
فيلم 300 را حتي ملياني كه كاري به مذهب ندارند يكي از تحريف هاي كلان جهاني مي دانند.
با ترور دانشمندان هسته اي كه خودشان هم انكار نمي كنند بازم جاي شبهه است كه تلاششان اين است كه در فرهنگشان ادغام شويم
شما ببينيد داعش و طالبان چگونه با مظاهر تمدن در اين كشورهايي مثل عراق و افغانستان و سوريه برخورد كردند و غرب چه واكنشي نشان داد؟!! ولي وقتي كمي نيروهاي مبارز با آنها قوت و قدرت مي گيرند
سريع آتش بس اعلام مي كنند
اساتيد بزرگ زبان شناس مثل دكتر فخررواني كه خودشان تعصب زيادي به زبان انگليسي به عنوان رشته خود دارند مي گويند براي استحاله فرهنگي آنها خود را منبع مي دانند
و سريع جديرترين اتفاقات و كارها را به عنوان فعل و صفت و.. در فرهنگ خود مي گنجانند.

Kamran;902273 نوشت:
به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

سلام به شما و همگی

زبان، یکی از نشانه های تمدن و از ارکان اصلی هویت فرهنگی یک تمدن هست. یکی از راه های نابود کردن تمدن ایران، از بین بردن زبان فارسی هست. اگر دوست دارید، شروع کنید به از بین بردن و به جاش از انگلیسی استفاده کنید.


خیلی این تعاریف برای من گنگه ! اصلا متوجه نمیشم حرفتونو
یعنی چی زبان یکی از ارکان تمدنه!؟ اگر زبان انگلیسی جایگزین زبان فارسی بشه چه اتفاقی میفته؟

نیلوفر 0;902308 نوشت:
یعنی چی زبان یکی از ارکان تمدنه!؟ اگر زبان انگلیسی جایگزین زبان فارسی بشه چه اتفاقی میفته؟

بنده خودم با زبان عربي و انگلسي آشنايي دارم
شما همان حسي كه از اشعار سعدي و حافظ و مولوي داريد از اشعار انگليسي هم داريد؟ بله خوب درك مي كنيد لذت هم مي بريد
برخي از ترك زبانان يا لرها به محض اين كه يك هم زبان مي بييند گويي از قفس آزاد شده اند سريع مي زنند شبكه فرهنگ خاص خودشان
حالا شما چه اصراري داريد براي رشته شما كل زبان فارسي تغيير كند همان كلاس كافي نيست؟!!
زبان علم انگليسي است فعلا
ولي زبان دين عربي است
[HL]شما اگر به جاي امام يا مقام معظم رهبري و مراجع تقليد بوديد احتمالا زبان رسمي كشور را عربي مي كرديد اين طور نيست؟
[/HL]

يكي از روان پزشكان (نصرت پزشكيان) كه در آلمان زندگي كردند سال هاي متمادي تمثيل درماني را به نزديك 25 هزار روان درمانگر آموزش داد جالب است بدانيد منبع كار ايشان داستان هاي تمثيلي فارسي مثل مثنوي بود

*مثنوي هم كتابي است كه از پرفروش ترين كتاب هاي آمريكا بوده است

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

نیلوفر 0;900635 نوشت:
دارای ترجمه بسیار ضعیف تا حدی که بعضا کتاب ها غیر قابل استفاده می شوند و

در رشته روان شناسي هم داريم بزرگاني كه مفاهيم ساده روان شناسي را در ترجمه بد ترجمه مي كنند و خيلي سنگينش مي كنند
يعني دانشجوي مبتدي ابتدا گرفتار مشكل در يادگيري مي شود ولي وقتي همان مفاهيم را در كلاس هاي ديگر از كتب ديگر و زبان اساتيد مختلف مي شوند تازه مي فهمد كه مطلب سخت نبود سخت نوشته شده است
بنده خودم
دوره كارشناسي به اتاق مدير گروه رفتم و درباره كتب يكي از اساتيد مشهور اعتراض داشتم كه مطلب را ما مي فهميم ولي ايشان در ترجمه روان ننوشته است مسلما و اين كار يادگيري را سخت كرده است
البته بايد ترجمه هاي مختلف را ديد
و تلاش كرد در رشته خودمان مسلط به زبان علمي شويم[/]

غرب با در اختيار گذاشتن اينترنت به فكر خدمت هم نيست هاااا
اباما تهديد كرد كه اينترنت يك امتياز است هر موقع خواستم مي توانيم محروم تان كنيم
[HL]كشورهاي زيادي كه احساس خطر كرده اند براي فرهنگ خود اينترنت ملي دارند ولي خوابمان سنگين است
[/HL]

irancplusplus;902170 نوشت:
در کل ایرانی‌ها خودبزرگ‌بین هستند. از نظر خودشان همیشه حق به جانب آن‌هاست.

سلام بر شما
بزرگوار برخوردهاي احساسي ديگران در مسابقه ها و...را قبول دارم
ولي بحث زبان و تمدن 7000 هزار ساله خيلي كلان است
الان زبان دان ها نگران گويش هاي محلي هستند
موسيقي دان ها نگران حذف گوشه هاي دستگاه هاي آواز
براي يادگيري يك مهارت كه نبايد اساس فرهنگ تغيير كند
كدام گيلكي را مي شناسيد كه مثلا وقتي از شبكه رسمي كشور آوازي گيلكي مي شنود شكفته نشود؟

....
از اين گذشته الان دانشمندان بزرگي مي گويند فن آوري آسايش داده ولي آرامش نه
يعني واقعا جاي حرف دارند كه ما متناسب با ابعاد رشدي انسان ( زيستي، ذهني، اجتماعي و معنوي)‌رشد كرده ايم؟ يا در برخي قسمت ها سرطاني رشد كرده ايم و در برخي قسمت ها لاغر و نحيف و مردني شده ايم.

دنياي درون و بيرون
بشر دو دنيا دارد. دنياي درون و دنياي بيرون
دنياي درون خيلي پيچيده تر از دنياي بيرون است
الف) تكنولوژي بر دنياي طبيعت حالم شده است
ب) حكمت و عرفان تسلط بر دنياي درون است كه عرفان هاي شرقي براي غرب شيرين تر و آرام بخش تر بوده عرفاني شيعي كه جاي خود دارد در اين ميان.
بنابراين [HL]همه چيز بشر هم به تسلط بر دنياي بيرون خلاصه نمي شود[/HL] اين هم با جداي سازي اخلاق از زندگي.
كمتر كسي فكر مي كند كه آمريكا در كشوري به ظاهر فقير چه مي كند؟
دقت نمي كنيم استعمار كه امپرياليسم رسانه و فن اوري است چه بلايي با ثروت هاي آفريقا آورده است
واقعا خيلي ها هم نگران عراق و سوريه هم نيستند كه موافق با مبارزه با استعمار در منطقه هستند مي دانند كه استعمار خواب هم ديده براي كشور ما. البته برخي هم مانند بزرگان دين به اين سخن پيامبر عمل مي كنند كه اگر كسي نداي مظلومي را بشنود و به كارش اهتمام نورزد مسلمان واقعي نيست.
گرايش شديد غرب به معنويت گوياي اين است كه ما نامتعادل رشد كرديم
در همان بعد هم كه رشد كرده ايم از نظر دانشمندان و كشوراهاي زيادي جاي سخن زياد است با دست بردن در طبيعت آلودگي هاي زيست محيطي و بيمارهاي مختلف با محصولات تراريخته و...مشكلات فراواني ايجاد كرده ايم

حامی;902320 نوشت:
بشر دو دنيا دارد. دنياي درون و دنياي بيرون
دنياي درون خيلي پيچيده تر از دنياي بيرون است
الف) تكنولوژي بر دنياي طبيعت حالم شده است
ب) حكمت و عرفان تسلط بر دنياي درون است كه عرفان هاي شرقي براي غرب شيرين تر و آرام بخش تر بوده عرفاني شيعي كه جاي خود دارد در اين ميان.
بنابراين همه چيز بشر هم به تسلط بر دنياي بيرون خلاصه نمي شود تا اين هم با جداي سازي اخلاق از زندگي.

امثال[HL] دكتر الهي قمشه اي [/HL]كه سال هاي متمادي در خارج زندگي كرده است و از اساتيد برجسته دانشگاه است عرفان اسلامي را تسلط بر دنياي درون مي دانند و با تسلط عجيبي كه
به زبان انگليسي دارند
باز دست از مثنوي و شرح آن برنداشته است و بسياري از برنامه هاي ايشان در لندن پر شده است

سلام خدمت شما
به نظر میرسه که ما یک رویکرد دوگانه ای در مورد حفظ زبان فارسی داریم. به طور مثال یعقوب لیث صفاری یکی از افراد تاثیر گذار در حفظ زبان فارسی است. ایشان فردی بود که با سلطه عباسیان مخالفت کرد و زبان فارسی را مجدداً به عنوان زبان رسمی ایران مطرح کرد. اما در تقویم ایران هیچ روزی برای بزرگداشت این فرد نیست و ضریح آرامگاهش هم از چوب صندوقهای میوه ساخته شده. چرا باید به این بزرگ مرد تاریخمون اینقدر بی توجهی بشه؟ اگر مسئله مخالفت با عباسیانه، که ما بنی عباس رو یک حکومت مشروع دینی نمی دونیم.
http://www.mehrnews.com/news/1246942/%D9%85%D8%B1%D9%85%D8%AA-%D8%A2%D8%B1%D8%A7%D9%85%DA%AF%D8%A7%D9%87-%DB%8C%D8%B9%D9%82%D9%88%D8%A8-%D9%84%DB%8C%D8%AB-%D8%B5%D9%81%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%DA%86%D9%88%D8%A8-%D8%B5%D9%86%D8%AF%D9%88%D9%82-%D9%85%DB%8C%D9%88%D9%87

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"][=&quot]چرايي حفظ زبان فارسی؟
پرسش

[=&quot] در دانشگاه چالشی که داریم اکثر کتاب های دانشگاهی که اکثرا مرجع امریکایی دارند (چون امریکا بهترین آموزش عالی را در جهان دارد) دارای ترجمه بسیار ضعیف تا حدی که بعضا کتاب ها غیر قابل استفاده می شوند و در کارشناسی ارشد فارسی به طور کلی محو می شود. 95 درصد مقالات علمی جهان به زبان انگلیسی هستند و زبان انگلیسی راه ارتباط برقرار کردن با تمامی ملل جهان مثلا چینی ها ، اروپایی ها و .... است. یادگیری زبان انگلیسی زمان بر است و اگر کسی بخواد در حین دوران تحصیل دانشگاه تازه یادگیری آنرا شروع کند ، ممکنه که به درسش آسیب بزنه و مشکل آفرین خواهد بود. هنگام تدريس واژه انگليسي در دروس تخصصي رساتر است سوال من اینجاست که چرا ما انقدر به حفظ زبان فارسی تعصب داریم؟

[=&quot]
پاسخ:
سلام عليكم

[=&quot]از اين كه سؤالتان را با اين مركز مطرح كرده ايد تشكر مي كنم
[=&quot]پاسخ سؤالتان را در قالب نكاتي بيان مي كنم:
[=&quot]1- زبان و علم: در طول تاريخ علم فراز و نشيب هايي داشته است و متناسب با رشد علمي يك كشور يا فرهنگ يا مذهب يا اقليم طبيعي است كه همان زبان، زبان علم مي شده است. همان گونه كه زبان عربي زبان دين بوده و است.
[=&quot]2- سبك آموزشي اساتيد: اساتيد شخصا خودشان افكار و ايده هاي خاص خودشان را دارند. در روان شناسي خانم دادستان از چهره هاي ماندگار روان شناسي بودند ايشان تأكيد زيادي داشت كه دقيق ترين معادل ها براي واژه ها گزينش شود و به همان واژ هاي اصيل صحبت شود مثلا مي گفتند روان شناسي رشد يا دويلوپمنت سايكولوژي نگويد بگوييد روان شناسي تحولي. يا نگوييد احساس حقارت بگوييد احساس كهتري و.. در برابر يكي از اساتيد بزرگ ديگر تأكيد داشتند كه نبايد
[=&quot]خودمان را براي برخي واژه ها به زحمت بيندازيم و هر كسي براي خودش ترجمه و معادلي بيان كند مثلا كاتارسيس همان كاتارسيس هست بايد همان را به زبان انگليسي توضيح داد.
[=&quot]3- ايران متمدن: ما تمدني 7000 ساله داريم بزرگان روي اين تمدن غني عنايت خاص دارند و مي گويند ما بايد به تمدن غني خود باز گرديم و نبايد به خاطر اين كه فعلا علم در غرب پيشرفت كرده است از اصل خود دور شويم. چرا بايد در غربي ادغام شويم كه سال ها وام دار ايران و اسلام بوده است.
[=&quot]4- خدمات متقابل: بزرگان علم و دين مي گويند اسلام و ايران خدمات متقابلي داشته اند.
[=&quot]5- معادل دقيق: درست است كه كتب منبع به زبان انگليسي است ولي تبادل علمي بين افرادي كه زبانشان فارسي است وقتي كه واژه دقيق فارسي را بيان كنيم ميان بر مي زنيم و لازم نيست توضيح دهيم.
[=&quot]ولي در كل فرهنگ ايراني غني است سال ها كتب بوعلي سينا مبنع علمي و پزشكي غرب بوده است بزرگان علم و دين اصرار دارند كه اجازه ندهند در فرهنگ ناقص غرب ادغام شوند. چون درست است كه غرب از نظر فن آوري ارتباطات و اطلاعات و صنعت رشد كرده است ولي بسياري از جوانب ديگر به خصوص آرامش را گم كرده است و نسبت به نياز معنوي بشر خلاء بزرگي دارد. خانم دادستان كه از چهرهاي ماندگار روان شناسي بودند و تحصيلاتشان هم ايران نبوده، كاري به نظام و فرهنگستان هم نداشتند و كاملا مستقل بودند. مي گفتند عجيب است برخي زبانشان فارسي است مي خواهند بگويند ما خيلي مي فهميم در كلاس به شاگردانشان مي گويند شما به فارسي چه مي گوييد؟[1]
[=&quot]شما انتظار داريد نسبت به استحاله فرهنگي و تمدني منفعل باشيم؟
[=&quot]فيلم 300 را حتي افراد ملي كه كاري به مذهب ندارند يكي از تحريف هاي كلان جهاني مي دانند.
[=&quot]با ترور دانشمندان هسته اي كه خودشان هم انكار نمي كنند بازم جاي شبهه است كه تلاششان اين است كه در فرهنگشان ادغام شويم
[=&quot]شما ببينيد داعش و طالبان چگونه با مظاهر تمدن در اين كشورهايي مثل عراق و افغانستان و سوريه برخورد كردند و غرب چه واكنشي نشان داد؟!! ولي وقتي كمي نيروهاي مبارز با آنها قوت و قدرت مي گيرند
[=&quot]سريع آتش بس اعلام مي كنند
[=&quot]اساتيد بزرگ زبان شناس مثل دكتر فخررواني كه خودشان تعصب زيادي به زبان انگليسي به عنوان رشته خود دارند مي گويند براي استحاله فرهنگي آنها خود را منبع مي دانند
[=&quot]و سريع جديرترين اتفاقات و كارها را به عنوان فعل و صفت و.. در فرهنگ خود مي گنجانند.
[=&quot]
[=&quot]
[=&quot]
[=&quot]زبان ركن فرهنگ و تمدن
[=&quot]ا همان حسي كه از اشعار سعدي و حافظ و مولوي داريد از اشعار انگليسي هم داريد؟ بله خوب درك مي كنيد لذت هم مي بريدبرخي از ترك زبانان يا لرها به محض اين كه يك هم زبان مي بييند گويي از قفس آزاد شده اند سريع مي زنند شبكه فرهنگ خاص خودشانحالا شما چه اصراري داريد براي رشته شما كل زبان فارسي تغيير كند همان كلاس كافي نيست؟!! زبان علم انگليسي است فعلا، ولي زبان دين عربي است. شما اگر به جاي امام يا مقام معظم رهبري و مراجع تقليد بوديد احتمالا زبان رسمي كشور را عربي مي كرديد اين طور نيست؟ يكي از روان پزشكان (نصرت پزشكيان) كه در آلمان زندگي كردند سال هاي متمادي تمثيل درماني را به نزديك 25 هزار روان درمانگر آموزش داد جالب است بدانيد منبع كار ايشان داستان هاي تمثيلي فارسي مثل مثنوي بود. مثنوي هم كتابي است كه از پرفروش ترين كتاب هاي آمريكا بوده است
[=&quot]ترجمه ضعيف
[=&quot]ترجمه هاي زيادي ضعيف است. برخي تجاري به ترجمه نگاه مي كنند برخي دنبال شهرت هستند و برخي چهره علمي هستند ولي قلم روان و سليسي ندارند. به عنوان نمومنه در رشته روان شناسي هم داريم بزرگاني كه مفاهيم ساده روان شناسي را در بد ترجمه مي كنند و خيلي سنگينش مي كنند. يعني دانشجوي مبتدي ابتدا گرفتار مشكل در يادگيري مي شود ولي وقتي همان مفاهيم را در كلاس هاي ديگر از كتب ديگر و زبان اساتيد مختلف مي شوند تازه مي فهمد كه مطلب سخت نبود سخت نوشته شده است. دوره كارشناسي به اتاق مدير گروه رفتم و درباره كتب يكي از اساتيد مشهور اعتراض داشتم كه مطلب را ما مي فهميم ولي ايشان در ترجمه روان ننوشته است مسلما و اين كار يادگيري را سخت كرده است. البته بايد ترجمه هاي مختلف را ديد و تلاش كرد در رشته خودمان مسلط به زبان علمي شويم
[=&quot]اينترنت ملي
[=&quot]غرب با در اختيار گذاشتن اينترنت به فكر خدمت هم نيست هاااا[=&quot]
[=&quot]اباما تهديد كرد كه اينترنت يك امتياز است هر موقع خواستم مي توانيم محروم تان كنيم[=&quot]
[=&quot]كشورهاي زيادي كه احساس خطر كرده اند براي فرهنگ خود اينترنت ملي دارند ولي خوابمان سنگين است[=&quot]
[=&quot]بحث زبان و تمدن 7000 هزار ساله خيلي كلان است[=&quot]. زبان‌دان ها نگران گويش هاي محلي هستند. موسيقي دان ها نگران حذف گوشه هاي دستگاه هاي آواز. براي يادگيري يك مهارت كه نبايد اساس فرهنگ تغيير كند[=&quot]
[=&quot]كدام گيلكي را مي شناسيد كه مثلا وقتي از شبكه رسمي كشور آوازي گيلكي مي شنود شكفته نشود؟
[=&quot]تسلط بر دنياي درون و بيرون
[=&quot]از اين گذشته دانشمندان بزرگي مي گويند فن آوري آسايش داده ولي آرامش نه؛ يعني واقعا جاي حرف دارند كه ما متناسب با ابعاد رشدي انسان[=&quot] ([=&quot] [=&quot]زيستي، ذهني، اجتماعي و معنوي)[=&quot])‌[=&quot]رشد كرده ايم؟ يا در برخي قسمت ها سرطاني رشد كرده ايم و در برخي قسمت ها لاغر و نحيف و مردني شده ايم[=&quot].

[=&quot]دنياي درون و بيرون[=&quot]
[=&quot]بشر دو دنيا دارد. دنياي درون و دنياي بيرون[=&quot]
[=&quot]دنياي درون خيلي پيچيده تر از دنياي بيرون است[=&quot]
[=&quot]الف) تكنولوژي بر دنياي طبيعت حالم شده است[=&quot]
[=&quot]ب) حكمت و عرفان تسلط بر دنياي درون است كه عرفان هاي شرقي براي غرب شيرين تر و آرام بخش تر بوده عرفاني شيعي كه جاي خود دارد در اين ميان[=&quot].
[=&quot]بنابراين [=&quot]همه چيز بشر هم به تسلط بر دنياي بيرون خلاصه نمي شود[=&quot] اين هم [=&quot]با جداي سازي اخلاق از زندگي[=&quot].[=&quot]
[=&quot]كمتر كسي فكر مي كند كه آمريكا در كشوري به ظاهر فقير چه مي كند؟ [=&quot]
[=&quot]دقت نمي كنيم استعمار كه امپرياليسم رسانه و فن اوري است چه بلايي با ثروت هاي آفريقا آورده است[=&quot]
[=&quot]واقعا خيلي ها هم نگران عراق و سوريه هم نيستند كه موافق با مبارزه با استعمار در منطقه هستند مي دانند كه استعمار خواب هم ديده براي كشور ما[=&quot]. [=&quot]البته برخي هم مانند بزرگان دين به اين سخن پيامبر عمل مي كنند كه اگر كسي نداي مظلومي را بشنود و به كارش اهتمام نورزد مسلمان واقعي نيست[=&quot].
[=&quot]گرايش شديد غرب به معنويت گوياي اين است كه ما نامتعادل رشد كرديم[=&quot]
[=&quot]در همان بعد هم كه رشد كرده ايم از نظر دانشمندان و كشوراهاي زيادي جاي سخن زياد است با دست بردن در طبيعت آلودگي هاي زيست محيطي و بيمارهاي مختلف با محصولات تراريخته و...مشكلات فراواني ايجاد كرده ايم[=&quot]
[=&quot]امثال[=&quot] دكتر الهي قمشه اي [=&quot]كه سال هاي متمادي در خارج زندگي كرده است و از اساتيد برجسته دانشگاه است عرفان اسلامي را تسلط بر دنياي درون مي دانند و با تسلط عجيبي كه[=&quot]
[=&quot]به زبان انگليسي دارند [=&quot]
[=&quot]باز دست از مثنوي و شرح آن برنداشته است و بسياري از برنامه هاي ايشان در لندن پر شده است[=&quot]
[=&quot]
[=&quot]**************
[=&quot]پي نوشت
[=Calibri]1- [=&quot]پریرخ دادستان اول فروردین ۱۳۱۲ در تهران متولد شد و تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان خورشید در سال ۱۳۱۷ آغاز کرد و دیپلم علمی خود را از دبیرستان ناموس در سال ۱۳۲۸ در ۱۵ سالگی و دیپلم ادبی را از دبیرستان شاهدخت تهران در سال ۱۳۲۹ دریافت کرد. دکتر دادستان در حالی‌که ۱۶ سال بیش نداشت در دومین آزمون اعزام به خارج از کشور در دوران پهلوی شرکت کرد و به عنوان تنها زن حاضر در آن، پذیرفته و یک سال بعد عازم ژنو پایتخت سوئیس شد. درخشش پریرخ جوان در طول تحصیل قبل از دکترا در دانشگاه ژنو باعث شد ژان پیاژه غول روانشناسی شناختی و تحولی راهنمایی پژوهش و پایان‌نامه[=&quot]ٔ[=&quot] دکترای او را بپذیرد. باور پیاژه به دکتر دادستان به حدی بود که مسئولیت مرکز شناختی نیویورک را به او پیشنهاد کرد. اما دادستان که عاشق وطن بود پیشنهاد را نپذیرفت ودر سال ۱۳۳۹ بعد از اخذ مدرک دکترا در ۲۶ سالگی به کشور بازگشت.

......................
منبع: انجمن گفتگوي ديني، بخش مشاوره، كارشناس حامي: 1395/12/18[/]

موضوع قفل شده است