جمع بندی تقیه از نظر اهل سنت

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تقیه از نظر اهل سنت

سلام
جایگاه تقیه از منظر اهل سنت چیست؟
در مورد تقیه نظر واحدی دارند یا اختلاف دارند؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد صدرا

عبد آبق;900483 نوشت:
سلام
جایگاه تقیه از منظر اهل سنت چیست؟
در مورد تقیه نظر واحدی دارند یا اختلاف دارند؟

با سلام و عرض ادب

1) تقيّه در لغت از ریشه ی «وقایة» به معنای حفظ چیزی از خطر و ضرر است.[1] و در اصطلاح شرع، صيانت خويش از صدمه ی ديگرى با ابراز همسويى با او در گفتار يا رفتار مخالف حق؛[2] و به تعبير برخى، پنهان كردن حق و پوشاندن اعتقاد به آن در برابر مخالفان به منظور تحفّظ از زيان دينى و دنيايى می باشد.[3]

تعریف تقیه در نزد اهل سنت نیز با تعریف شیعه اختلافی نداشته و اگر تفاوتی وجود داشته از حیث نوع تعبیر و ساختار الفاظ در تصویر معنای اصطلاحی آن است و این امر دلیل بر اتفاق نظر آنها بر وجود اصل تقیه است.

سرخسی حنفی(م483هـ) در تعریف تقیه می نویسد: «تقیه عبارت از آن است که انسان به آنچه اظهار می کند جان خویش را حفظ کند، هر چند خلاف آنرا در دل پنهان کرده باشد».[4]

ابن‏ حجر عسقلانى(م852هـ) نیز در تعریف تقیه می نویسد: «تقيه عبارت از این است که شخص به آنچه اظهار می نماید جان خویش را حفظ نماید؛ هر چند خلاف آنرا در دل پنهان کرده باشد».[5]

رشيد رضا(م1354هـ) نیز در تعريف تقيه مى‏ گويد: «تقیه آن است که انسان به منظور حفظ خود از ضرر، بر خلاف حق می گوید و یا انجام می دهد».[6]

2) تقیه امری مشروع در اسلام بوده که دلیل آن آیات متعدد در قرآن[7] و سنت نبوی(صلی الله علیه وآله)[8] و اجماع علمای اسلام از جمله ائمه ی مذاهب می باشد.[9]

3) تقیه خود به تقیه ی واجب و مستحب و حرام تقسیم می گردد. مورد تقیه ی واجب آنجاست که ضرری اعم از ضرر مالی آبرویی و جسمی غیر قابل تحمّل بر خود و دیگر مؤمنین وارد آید، که در این صورت برای دفع ضرر، واجب است مکلف تقیه نموده و خلاف آنچه را که بدان معتقد است بیان دارد.

تقیه ی مستحب نیز در موردی است که دفع ضرر ترجیح داشته باشد؛ هرچند که چنین ضرری عادتا قابل تحمل بوده باشد، حال این ضرر متوجه خود شخص بوده و یا متوجه دیگر افراد باشد. از جمله موارد مستحب تقیه در نزد شیعه، تقیه ی مداراتی است. در این نوع از تقیه، براى حفظ وحدت صفوف مسلمين در كارهايى كه لطمه‌اى به اساس دين و مذهب نمى‌زند، شیعیان با ساير فرق مسلمين هماهنگى می نمایند؛ همچون اقتدای به سایر مذاهب در نماز و سجده ی بر فرش در ایام حج و...

تقیه ی حرام نیز در مواردی است که انجام آن موجب مفسده ای بزرگتر می گردد؛ همچون اینکه در صورت انجام تقیه دین و مذهب در معرض خطر قرار گرفته و یا با انجام آن حقیقت بر نسلهای آینده مخفی بماند و ...[10]

مرحوم امام خمینی درباره ی بیان برخی از مصادیق و صور حرمت تقیه می فرمایند: در برخی از محرمات و واجباتی که در نظر شارع و متشرعه اهمیت ویژه ای دارند، تقیه جایز نیست، مانند ویران کردن کعبه معظمه و مشاهد مشرفه، رد کردن اسلام و قرآن، و تفسیر آن به گونه ای که حقیقت دین تحریف گردیده، و مانند مذاهب الحادی معرفی شود. همچنین هرگاه تقیه کننده از موقعیت ویژه ای در میان مسلمانان برخوردار است که ارتکاب فعل حرامی یا ترک واجبی از روی تقیه موجب وهن مذهب و شکستن حرمت دین گردد، تقیه بر چنین فردی جایز نیست. و شاید به همین جهت است که امام صادق(علیه السلام) فرموده است «در شرب خمر تقیه نخواهم کرد». همچنین هرگاه اصلی از اصول اسلام یا یکی از ضروریات دین در معرض خطر باشد، تقیه در مورد آن جایز نیست، مانند این که حاکمان جابر تصمیم بگیرند که احکام مربوط به ارث یا طلاق یا نماز یا حج را تغییر دهند.[11]

4) از دیدگاه اهل سنت تنها تقیه ی خوفی مورد پذیرش بوده، و این امر نیز اجمالا مربوط به زمانی است که ضرر جانی و یا آبرویی و یا مالی قابل توجهی فرد و یا افراد دیگری را تهدید نماید که دفع چنین ضرری نیز جز با انجام تقیه میسّر نیست که در این صورت تقیه جایز می باشد؛ هر چند که در بیان جزئیات چنین تقیه ای اختلاف نظر زیادی در فتاوای علمای اهل سنت یافت می گردد.[12]

بنابراین در وجه تمایز دیدگاه شیعه نسبت به اهل سنت می توان گفت: حیطه ی جواز تقیه در فقه شیعه از فقه اهل سنت گسترده تر می باشد، به گونه ای که در فقه شیعه تقیه ی مداراتی نیز داخل در موارد جواز تقیه بیان شده؛ در حالی که چنین امری در فقه اهل سنت مشروع نمی باشد.
5) هر چند که اصل تقیه مورد اتفاق فریقین بوده؛ اما به واسطه ی شرایط حاکم در طول تاریخ اسلام و وجود جو فشار و خفقان بر شیعه، شیعیان به واسطه ی دستور قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) در راستای حفظ خود و تعالیم اهل بیت(علیهم السلام) تقیه نموده به گونه ای که گویا تقیه شعار مذهب شیعه بوده؛ در حالی که مشروعیت تقیه مستفاد از آیات و روایات و عمل و فتوای همه ی مذاهب فقهی اهل سنت نیز می باشد.

موفق باشید.


[/HR] [1] . المفردات، الراغب الاصبهانی، ج1، ص881.

[2] . التقية، الشیخ الانصاری، ص37.

[3] .تصحيح اعتقادات الإمامية، المفید، ص137: «التقية كتمان الحق و ستر الاعتقاد فيه و مكاتمة المخالفين و ترك مظاهرتهم بما يعقب ضررا في الدين أو الدنيا».

[4] . المبسوط، السرخسی، ج24، ص45: «وَالتَّقِيَّةُ أَنْ يَقِيَ نَفْسَهُ مِنْ الْعُقُوبَةِ بِمَا يُظْهِرُهُ، وَإِنْ كَانَ يُضْمِرُ خِلَافَهُ، وَقَدْ كَانَ بَعْضُ النَّاسِ يَأْبَى ذَلِكَ، وَيَقُولُ: إنَّهُ مِنْ النِّفَاقِ، وَالصَّحِيحُ أَنَّ ذَلِكَ جَائِزٌ».

[5] . فتح الباری، ابن حجر، ج12، ص314: «وَمَعْنَى التَّقِيَّةِ الْحَذَرُ مِنْ إِظْهَارِ مَا فِي النَّفْسِ مِنْ مُعْتَقَدٍ وَغَيْرِهِ لِلْغَيْرِ وَأَصْلُهُ وَقْيَةٌ بِوَزْنِ حَمْزَةَ فَعْلَةٌ مِنَ الْوِقَايَةِ».

[6] . تفسیر المنار، رشید رضا، ج3، ص280.

[7] . آل عمران، 28؛ النحل، 106؛ غافر، 28؛ کهف، 20و 19؛ الانعام، 119؛ البقره، 195؛ الحج، 78؛ فصلت، 34.

[8] . از جمله اخبار و قواعد عامی که دلالت بر جواز تقیه دارند می توان به قاعده ی نفی ضرر که مستفاد از حدیث: « لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام» و حدیث رفع: «...رفع ما اضطروا علیه» اشاره نمود.

[9] . ر.ک: تقیه از دیدگاه مذاهب و فرقه های اسلامی غیر شیعی، ثامر الهاشم العمیدی، ترجمه: سید محمد صادق عارف.

[10] . ر.ک: الانصاف فی مسائل دام فیها الخلاف، جعفر السبحانی، ج2، ص321.

[11] . ر.ک: القواعد الفقهية و الاجتهاد و التقليد (الرسائل للإمام الخميني)، ج‌1، ص 65.

[12] . ر.ک: موسوعة الفقهیة الکویتیة، ج13، ص194.

موضوع قفل شده است