جمع بندی عادل بودن خداوند و مرگ انسان ها

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عادل بودن خداوند و مرگ انسان ها

سلام. یک سوال داشتم:
با توجه به این که انسان ها طول عمر های متفاوتی دارند، آیا این مسئله با عادل بودن خداوند در تناقض نیست؟
برای مثال انسانی در دوره ی کودکی می میرد و هیچ کار خیر و گناهی انجام نداده. در حالی که انسانی در دوره ی پیری می میرد و ممکن است کارهای ثواب یا گناهی انجام داده است.

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد صادق

mohammadahmadi;900307 نوشت:
سلام. یک سوال داشتم:
با توجه به این که انسان ها طول عمر های متفاوتی دارند، آیا این مسئله با عادل بودن خداوند در تناقض نیست؟
برای مثال انسانی در دوره ی کودکی می میرد و هیچ کار خیر و گناهی انجام نداده. در حالی که انسانی در دوره ی پیری می میرد و ممکن است کارهای ثواب یا گناهی انجام داده است.

با سلام وتشکر از سوال خوب تان .
امید است همواره موفق و شاد کام باشید اما در باره پرسش تان باید توجه داشت :
قلمرو عدالت خداوند هر مرحله از مراحل عمر آدمی را زیر پوشش دارد، به دلیل این که خداوند تصریح نموده:
«لاَ یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا؛(1) خداوند هیچ کس را جز به قدر توانایى‏اش تکلیف نمى‏کند».
بنابر این انسان در مرحله کودکی اصلاً تکلیف شرعی متوجه او نیست،‌پس اگر در کودکی از دنیا برود، به طور یقین کیفری ندارد، ولی بر اساس برخی روایات،‌ کودکان مؤمنان بعد از مرگ تحت اشراف و تربیت ابراهیم خلیل و یا حضرت زهرا(س) قرار می‌گیرند و زمینه ورود به بهشت برای آنان فراهم می‌شود. پس خداوند درباره آن ها به عدل رفتار می‌کند و بدون آن که در دنیا تکلیفی متوجه آن ها باشد، در آخرت نه تنها کیفری ندارند، بلکه با فضل و رحمت خداوند وارد بهشت خواهند شد. رفتن آن ها به بهشت به برکت رحمت واسعه الهی عین عدالت است.
اما اگر کسی در جوانی از دنیا برود نیز خداوند با او به عدل رفتار می‌کند، زیرا همان طور که همواره دَرِ توبه به روی پیران باز است و آن ها هر لحظه که بخواهند می‌توانند از اعمال نادرست خود توبه کنند، همین راه به روی جوانان نیز همیشه باز است . در استفاده از فرصت توبه تفاوتی بین پیرمرد و جوان نیست حتى چه بسا جوانان برای توبه توفیق بیش تر دارند، در این باره سخن عارف نکته‌آموز معاصر امام خمینی زیبا و آموزنده است که می‌گوید:
شما جوان‌ها بهتر می‌توانید تهذیب نفس کنید، به ملکوت نزدیک‌تر هستید از پیرمردها، در شما آن ریشه‌های فساد کم‌تر است، رشدش کم‌تر است، آن طور رشد نکرده ، هر روز بماند رشدش زیادتر می‌شود، هر روز تأخیر بیاندازید ، مشکل‌تر می‌شود. یک پیر اگر بخواهد توبه کند و اصلاح شود ، مشکل‌تر از توبه و اصلاح هزاران جوان است،‌ از این رو نباید کار را تا ایام پیری تأخیر انداخت.(2)
سعدی نیز در این باب سخن نغزی دارد :
درختی که اکنون گرفتست پای به نیروی شخصی برآید ز جای
و گر همچنان روزگاری هِلی به گرونش از بیخ بر نگسلی(3)
دوم: جوانی که در ایام جوانی از دنیا می‌رود، کم تر از پیر گناه می‌کند. خداوند بر جوان که دچار هیجان غرایز است، بیش تر رحمت می‌کند تا پیری که به ‌رغم کاهش نیروهای عصیانگر نفس دست به گناه می‌زند . از این رو در شرع مقدس در کیفرهای دنیا، جوان کیفرش کم تر از پیر است.
اما درباره پیران باید گفت:
گرچه آن ها عمر طولانی‌تر از کودکان و جوانان دارد که در سن خردسالی و جوانی از دنیا می‌روند، ولی در مقابل مسئولیت‌شان سنگین و مدت تکلیف‌شان بیش تر و توبه‌شان دشوارتر است، از این روست وقتی حقایق دینی عرضه می‌شود ، چه بسا افرادی که سن و سالی کم تر دارند، زودتر آن را می‌پذیرد تا افراد سالمند.
همین طور که خداوند با هر کسی متناسب با ظرفیت و شرایط سنی او تکلیف می‌دهد و از او همان اندازه توقع می‌رود ، نشانه جریان عدالت الهی در همه مراحل زندگی انسان است.

پی‌نوشت‌ها:
1. بقره (2) آیه 286.
2. تفسیر سوره حمد، ص 129.
3. کلیات سعدی، ص 34.

[="Tahoma"][="Navy"]

mohammadahmadi;900307 نوشت:
سلام. یک سوال داشتم:
با توجه به این که انسان ها طول عمر های متفاوتی دارند، آیا این مسئله با عادل بودن خداوند در تناقض نیست؟
برای مثال انسانی در دوره ی کودکی می میرد و هیچ کار خیر و گناهی انجام نداده. در حالی که انسانی در دوره ی پیری می میرد و ممکن است کارهای ثواب یا گناهی انجام داده است.

سلام
بهره مندی مادی و معنوی موجودات به حسب استعدادهای ذاتی آنهاست لذا خداوند متعال فقط معطی فیوضات است و استعدادات به خود موجود برمی گردد
مثلا در یک خانه یک شی در است یک شی پنجره یک شی فرش است یک شی سقف. سقف بودن سقف ذاتی اوست و نمی شود آنرا برداشت و همچنین فرش بودن فرش.
کار مهندس و مالک خانه آنستکه اسباب قرار گرفتن یا تحقق هرچیزی درجای خودش را فراهم کند
در مورد عالم خلقت هم همینطور است و چون عدل قرار دادن هرچیزی در جای خود آن است پس عدالت برقرار است
این را وقتی می توان کاملا فهمید و قبول کرد که نقشه جهان و جایگاه و نقش هرموجودی را در آن به ما نشان دهند آنوقت است که ما هم تایید می کنیم هرچیزی همانطور در این جهان تحقق یافته که باید باشد
یا علیم[/]

سوال:
با توجه به این که انسان ها طول عمر های متفاوتی دارند، آیا این مسئله با عادل بودن خداوند در تناقض نیست؟

پاسخ:
با سلام وتشکر از سوال خوب تان .
امید است همواره موفق و شاد کام باشید اما در باره پرسش تان باید توجه داشت :
قلمرو عدالت خداوند هر مرحله از مراحل عمر آدمی را زیر پوشش دارد، به دلیل این که خداوند تصریح نموده:
«لاَ یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا؛(1) خداوند هیچ کس را جز به قدر توانایى‏اش تکلیف نمى‏کند».

بنابر این انسان در مرحله کودکی اصلاً تکلیف شرعی متوجه او نیست،‌پس اگر در کودکی از دنیا برود، به طور یقین کیفری ندارد، ولی بر اساس برخی روایات،‌ کودکان مؤمنان بعد از مرگ تحت اشراف و تربیت ابراهیم خلیل و یا حضرت زهرا(س) قرار می‌گیرند و زمینه ورود به بهشت برای آنان فراهم می‌شود.

پس خداوند درباره آن ها به عدل رفتار می‌کند و بدون آن که در دنیا تکلیفی متوجه آن ها باشد، در آخرت نه تنها کیفری ندارند، بلکه با فضل و رحمت خداوند وارد بهشت خواهند شد. رفتن آن ها به بهشت به برکت رحمت واسعه الهی عین عدالت است.

اما اگر کسی در جوانی از دنیا برود نیز خداوند با او به عدل رفتار می‌کند، زیرا همان طور که همواره دَرِ توبه به روی پیران باز است و آن ها هر لحظه که بخواهند می‌توانند از اعمال نادرست خود توبه کنند، همین راه به روی جوانان نیز همیشه باز است . در استفاده از فرصت توبه تفاوتی بین پیرمرد و جوان نیست حتى چه بسا جوانان برای توبه توفیق بیش تر دارند،

در این باره سخن عارف نکته‌آموز معاصر امام خمینی زیبا و آموزنده است که می‌گوید:
شما جوان‌ها بهتر می‌توانید تهذیب نفس کنید، به ملکوت نزدیک‌تر هستید از پیرمردها، در شما آن ریشه‌های فساد کم‌تر است، رشدش کم‌تر است، آن طور رشد نکرده ، هر روز بماند رشدش زیادتر می‌شود، هر روز تأخیر بیاندازید ، مشکل‌تر می‌شود. یک پیر اگر بخواهد توبه کند و اصلاح شود ، مشکل‌تر از توبه و اصلاح هزاران جوان است،‌ از این رو نباید کار را تا ایام پیری تأخیر انداخت.(2)

سعدی نیز در این باب سخن نغزی دارد :
درختی که اکنون گرفتست پای به نیروی شخصی برآید ز جای
و گر همچنان روزگاری هِلی به گرونش از بیخ بر نگسلی(3)
دوم: جوانی که در ایام جوانی از دنیا می‌رود، کم تر از پیر گناه می‌کند. خداوند بر جوان که دچار هیجان غرایز است، بیش تر رحمت می‌کند تا پیری که به ‌رغم کاهش نیروهای عصیانگر نفس دست به گناه می‌زند . از این رو در شرع مقدس در کیفرهای دنیا، جوان کیفرش کم تر از پیر است.

اما درباره پیران باید گفت:
گرچه آن ها عمر طولانی‌تر از کودکان و جوانان دارد که در سن خردسالی و جوانی از دنیا می‌روند، ولی در مقابل مسئولیت‌شان سنگین و مدت تکلیف‌شان بیش تر و توبه‌شان دشوارتر است، از این روست وقتی حقایق دینی عرضه می‌شود ، چه بسا افرادی که سن و سالی کم تر دارند، زودتر آن را می‌پذیرد تا افراد سالمند.
همین طور که خداوند با هر کسی متناسب با ظرفیت و شرایط سنی او تکلیف می‌دهد و از او همان اندازه توقع می‌رود ، نشانه جریان عدالت الهی در همه مراحل زندگی انسان است.

پی‌نوشت‌ها:
1. بقره (2) آیه 286.
2. تفسیر سوره حمد، ص 129.
3. کلیات سعدی، ص 34.

موضوع قفل شده است