جمع بندی داروی پیامبر

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
داروی پیامبر

​داروبا سلام و خسته نباشید .کارشناسان عزیز ایا درباره داروی پیامبر یا داروی موسی بن عمران اطلاعی دارید؟ ایا روایت صحیحی هست که خداوند به پیامبر موسی یا محمد نبی دارویی را وحی کرد که شامل سیر شیر عسل و روغن است؟ چون ایت الله تبریزیان چنین نسخه ای را درسایت گزاشتند ایا چنین موضوعی ازنظر روایی صحت دارد؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد تذکره

راجع به اهمیت طب اسلامی مرحوم آیت اله العظمی بهجت می فرماید :
«مرحوم مجلسی در یکی از مؤلَّفاتش نوشته است: «اگر انسان به طبّ مأثور از ائمّه اطهار علیهم السلام عمل کند، به بیماری مبتلا نمی شود؛ زیرا آن ها عالِم به خواصّ مأکولات و سبزی ها و چیزهای دیگر هستند.» بنده هم فی الجمله دیده ام شخصی به طبّ مأثور عمل کرد، حدود هشتاد سال داشت و مریض نشده بود. زمانی که ما در نجف بودیم و وبا زیاد شیوع داشت، ایشان به عیادت بیماران می رفت، با این حال به بیماری دچار نشد و فقط در اواخر عمر مرضش این بود که به نماز جماعت نمی آمد و به استراحت می پرداخت. البته برای کارهای دیگر بیرون می آمد و نمی دانم که آیا در وقت وفات مریض شد و یا خیر.» انسان می تواند با رعایت آداب شرعی و دستورهای دینی از اطبا مستغنی شود. (1)
به یقین طب اسلامی مشهور فعلی فی الجمله قابل قبول است اما لطفا اگر آن روایتی را که دیدید برای حقیر ارسال بفرمائید تا دقیقا پاسخ بدهم.
پی نوشت :
1. کتاب «بهجت عارفان»، ص 186.

هذا الدواء دواء محمد صلى الله علیه و آله و هو شبیه بالدواء الذی اهدى جبرئیل الروح الأمین
علیه السلام إلى موسى بن عمران علیه السلام ... و إنما هذه الأدویة من وضع الأنبیاء علیهم السلام
و الحكماء من أوصیاء الأنبیاء ... فهو دواء جامع لكل شئ دق أو جل صغیر أو كبیر و هو مجرب معروف عند المؤمنین

این روایت در کتاب طب الائمه هست .ایا این روایت صحیحه متواتره و اینکه دراین روایت اشاره شده که این دارو یعنی شافیه شبیه به دوارویی هست که به حضرت موسی وحی شد .پس ایا چنین دارویی بین یهودی ها و پیروان حضرت موسی رایجه؟ایا درکتب اونها چنین چیزی اومده؟

[="Tahoma"][="DarkSlateGray"]

تذکره;900358 نوشت:
«مرحوم مجلسی در یکی از مؤلَّفاتش نوشته است: «اگر انسان به طبّ مأثور از ائمّه اطهار علیهم السلام عمل کند، به بیماری مبتلا نمی شود؛ زیرا آن ها عالِم به خواصّ مأکولات و سبزی ها و چیزهای دیگر هستند.» بنده هم فی الجمله دیده ام شخصی به طبّ مأثور عمل کرد، حدود هشتاد سال داشت و مریض نشده بود. زمانی که ما در نجف بودیم و وبا زیاد شیوع داشت، ایشان به عیادت بیماران می رفت، با این حال به بیماری دچار نشد و فقط در اواخر عمر مرضش این بود که به نماز جماعت نمی آمد و به استراحت می پرداخت. البته برای کارهای دیگر بیرون می آمد و نمی دانم که آیا در وقت وفات مریض شد و یا خیر.» انسان می تواند با رعایت آداب شرعی و دستورهای دینی از اطبا مستغنی شود. (1)

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

سلام استاد طب ماثوره رو از کجا بدست بیاوریم؟ آیا منبع موثق و کاملی هست که یک برنامه برای زندگی بدهد یا بشود استفاده کرد؟

یا علی(ع)@};-[/]

راجع به استاد آیت الله تبریزیان بیشتر در شهرک پردیسان حضور دارند و شنیدم در مدرسه فیضیه قم هم درس خارج طب اسلامی دارند

خیلی ممنون . من برم ازخودش بپرسم پس.

این روایت متواتر نیست ولی در اینترنت بسیار تکرار شده است و در کتاب طب الائمه و خصوصا بحار الانوار وجود دارد و با توجه به تجربه ی عملی و نتیجه کاربردی که در این نوع روایات از علمای طب اسلامی وجود دارد می شود اعتبار دارد و بدان عمل نمود.
اصل عربی روایت این است :
الْمُفَضَّلُ بَاباً لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الْأَرْمَنِيُّ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ سِنَانٍ السِّنَانِيُّ الزَّاهِرِيُّ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنِي الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ قَالَ حَدَّثَنِي الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ (علیه السلام) قَالَ‏ هَذَا الدَّوَاءُ دَوَاءُ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ هُوَ شَبِيهٌ بِالدَّوَاءِ الَّذِي أَهْدَاهُ جَبْرَئِيلُ الرُّوحُ الْأَمِينُ إِلَى مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ (علیه السلام) إِلَّا أَنَّ فِي هَذَا مَا لَيْسَ فِي ذَلِكَ مِنَ الْعِلَاجِ وَ الزِّيَادَةِ وَ النُّقْصَانِ وَ إِنَّمَا هَذِهِ الْأَدْوِيَةُ مِنْ وَضْعِ الْأَنْبِيَاءِ(علیهم السلام) وَ الْحُكَمَاءِ مِنْ أَوْصِيَاءِ الْأَنْبِيَاءِ فَإِنْ زِيدَ فِيهِ أَوْ نَقَصَ مِنْهُ أَوْ جُعِلَ فِيهِ فَضْلُ حَبَّةٍ أَوْ نُقْصَانُ حَبَّةٍ مِمَّا وَضَعُوهُ انْتَقَصَ الْأَصْلُ وَ فَسَدَ الدَّوَاءُ وَ لَمْ يَنْجَعْ لِأَنَّهُمْ مَتَى خَالَفُوهُمْ خُولِفَ بِهِمْ فَهُوَ أَنْ يَأْخُذَ مِنَ الثُّومِ الْمُقَشَّرِ أَرْبَعَةَ أَرْطَالٍ وَ يَصُبَّ عَلَيْهِ فِي الطِّنْجِيرِ أَرْبَعَةَ أَرْطَالٍ لَبَنَ بَقَرٍ وَ يُوقِدُ تَحْتَهُ وَقُوداً لَيِّناً رَقِيقاً حَتَّى يَشْرَبَهُ ثُمَّ يَصُبَّ عَلَيْهِ أَرْبَعَةَ أَرْطَالٍ سَمْنَ بَقَرٍ فَإِذَا شَرِبَهُ وَ نَضِجَ صَبَّ عَلَيْهِ أَرْبَعَةَ أَرْطَالِ عَسَلٍ ثُمَّ يُوقِدُ تَحْتَهُ وَقُوداً رَقِيقاً ثُمَّ اطْرَحْ عَلَيْهِ وَزْنَ دِرْهَمَيْنِ قُرَّاصاً ثُمَّ اضْرِبْهُ ضَرْباً شَدِيداً حَتَّى يَنْعَقِدَ فَإِذَا انْعَقَدَ وَ نَضِجَ وَ اخْتَلَطَ بِهِ حَوَلْتَهُ وَ هُوَ حَارٌّ إِلَى بُسْتُوقَةٍ وَ شَدَدْتَ رَأْسَهُ وَ دَفَنْتَهُ فِي شَعِيرٍ أَوْ تُرَابٍ طَيِّبٍ مُدَّةَ أَيَّامِ الصَّيْفِ فَإِذَا جَاءَ الشِّتَاءُ أَخَذْتَ مِنْهُ كُلَّ غَدَاةٍ مِثْلَ الْجَوْزَةِ الْكَبِيرَةِ عَلَى الرِّيقِ فَهُوَ دَوَاءٌ جَامِعٌ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ دَقَّ أَوْ جَلَّ صَغُرَ أَوْ كَبُرَ وَ هُوَ مُجَرَّبٌ مَعْرُوفٌ عِنْدَ الْمُؤْمِنِين(1)
پی نوشت :
1. علامه مجلسی، بحار الأنوار ، ج‏59 ص259؛ باب 87 .

توجه به این نکته :
مرحوم کلینی کتابی نوشته است به نام «اولیات» در باب اینکه هر چیزی در ابتدا از کجا شروع شد؟

در روایت آمده است که هیچ علمی نیست . مگر اینکه از سوی انبیا نشر یافته است. مثلا خط را به حضرت ادریس منصوب می دانند و بافندگی را به پیامبری دیگر و هکذا

پس تمام کمالات از انبیا است.
ما باید اصول را از طب ائمه بگیریم ولی مطابق زمان از وسایل مرسوم زمان هم استفاده کنیم. حرکت در چارچوب طب ائمه به معنای نفی رادیولوژی و ... نیست. مهم این است که از اصول خارج نشویم.
در قدیم اگر زن و مردی صاحب فرزند نمی شدند برای اینکه ببینند کدام عقیمند ، 7 دانه باقلا و 7 دانه گندم را در دو ظرف جدا با بول زن و مرد آبیاری می کردند. صاحب بولی که دانه های آبیاری شده با آن سبز می شدند عقیم نبود و یا منی را در هنگام مجامعت در یک ظرف آب می ریختند اگر به سرعت پایین می رفت مرد عقیم بود و اگر روی آب می ایستاد علت از مرد نبود.
اما حالا با تجهیزات آزمایشگاهی مدرن این اشکالات را بهتر شناسایی می کنند و به تشخیص می رسند. پس غرض ما نفی کلی نیست. غرض ما اصلاح وضع موجود است.(1)
پی نوشت :
1. علامه مجلسی، بحارالانوار ،ج10 ص 70

پرسش :
آیا درباره داروی پیامبر یا داروی موسی بن عمران اطلاعی دارید؟ آیا روایت صحیحی هست که خداوند به آنها دارویی را وحی کرد که شامل سیر شیر عسل و روغن است؟ چون آیت الله تبریزیان چنین نسخه ای را درسایت گذاشتند آیا چنین موضوعی ازنظر روایی صحت دارد؟
پاسخ :
این روایت متواتر نیست ولی در اینترنت بسیار تکرار شده است و در کتاب طب الائمه و خصوصا بحار الانوار وجود دارد و با توجه به تجربه ی عملی و نتیجه کاربردی که در این نوع روایات از علمای طب اسلامی وجود دارد می شود اعتبار دارد و بدان عمل نمود.
اصل عربی روایت این است :
الْمُفَضَّلُ بَاباً لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الْأَرْمَنِيُّ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ سِنَانٍ السِّنَانِيُّ الزَّاهِرِيُّ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنِي الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ قَالَ حَدَّثَنِي الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ (علیه السلام) قَالَ‏ هَذَا الدَّوَاءُ دَوَاءُ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ هُوَ شَبِيهٌ بِالدَّوَاءِ الَّذِي أَهْدَاهُ جَبْرَئِيلُ الرُّوحُ الْأَمِينُ إِلَى مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ (علیه السلام) إِلَّا أَنَّ فِي هَذَا مَا لَيْسَ فِي ذَلِكَ مِنَ الْعِلَاجِ وَ الزِّيَادَةِ وَ النُّقْصَانِ وَ إِنَّمَا هَذِهِ الْأَدْوِيَةُ مِنْ وَضْعِ الْأَنْبِيَاءِ(علیهم السلام) وَ الْحُكَمَاءِ مِنْ أَوْصِيَاءِ الْأَنْبِيَاءِ فَإِنْ زِيدَ فِيهِ أَوْ نَقَصَ مِنْهُ أَوْ جُعِلَ فِيهِ فَضْلُ حَبَّةٍ أَوْ نُقْصَانُ حَبَّةٍ مِمَّا وَضَعُوهُ انْتَقَصَ الْأَصْلُ وَ فَسَدَ الدَّوَاءُ وَ لَمْ يَنْجَعْ لِأَنَّهُمْ مَتَى خَالَفُوهُمْ خُولِفَ بِهِمْ فَهُوَ أَنْ يَأْخُذَ مِنَ الثُّومِ الْمُقَشَّرِ أَرْبَعَةَ أَرْطَالٍ وَ يَصُبَّ عَلَيْهِ فِي الطِّنْجِيرِ أَرْبَعَةَ أَرْطَالٍ لَبَنَ بَقَرٍ وَ يُوقِدُ تَحْتَهُ وَقُوداً لَيِّناً رَقِيقاً حَتَّى يَشْرَبَهُ ثُمَّ يَصُبَّ عَلَيْهِ أَرْبَعَةَ أَرْطَالٍ سَمْنَ بَقَرٍ فَإِذَا شَرِبَهُ وَ نَضِجَ صَبَّ عَلَيْهِ أَرْبَعَةَ أَرْطَالِ عَسَلٍ ثُمَّ يُوقِدُ تَحْتَهُ وَقُوداً رَقِيقاً ثُمَّ اطْرَحْ عَلَيْهِ وَزْنَ دِرْهَمَيْنِ قُرَّاصاً ثُمَّ اضْرِبْهُ ضَرْباً شَدِيداً حَتَّى يَنْعَقِدَ فَإِذَا انْعَقَدَ وَ نَضِجَ وَ اخْتَلَطَ بِهِ حَوَلْتَهُ وَ هُوَ حَارٌّ إِلَى بُسْتُوقَةٍ وَ شَدَدْتَ رَأْسَهُ وَ دَفَنْتَهُ فِي شَعِيرٍ أَوْ تُرَابٍ طَيِّبٍ مُدَّةَ أَيَّامِ الصَّيْفِ فَإِذَا جَاءَ الشِّتَاءُ أَخَذْتَ مِنْهُ كُلَّ غَدَاةٍ مِثْلَ الْجَوْزَةِ الْكَبِيرَةِ عَلَى الرِّيقِ فَهُوَ دَوَاءٌ جَامِعٌ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ دَقَّ أَوْ جَلَّ صَغُرَ أَوْ كَبُرَ وَ هُوَ مُجَرَّبٌ مَعْرُوفٌ عِنْدَ الْمُؤْمِنِين‏(1)

پی نوشت :
1. علامه مجلسی، بحار الأنوار ، ج‏59 ،ص259، باب 87 .

موضوع قفل شده است