مسلمان شدن دکتری در آلمان به سبب یکی از کلمات قصار حضرت علی (ع)

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مسلمان شدن دکتری در آلمان به سبب یکی از کلمات قصار حضرت علی (ع)

حضرت حجةالسلام و المسلمین آقای رمضانی دام عزه نقل فرمودند :
روزی در اتومبیل سوار بودیم به طرف روستای قهرمان پرور فردو می رفتیم . مرحوم آقای کاظمی از سادات بسیار مؤمن تولیتی ها ، داستانی برایم نقل نمود که عالم دانشمندی روحانی گرفتار دل درد شدیدی گشت ، دکترها او را به آلمان راهنمایی کردند ، در آنجا به تاجر ایرانی که از آشنایان و مقیم آلمان بوده است وارد می گردد و آن تاجر هم برای معالجه اش ، دکتری به منزل می آورد ، دکتر وقتی آن عالم را با لباس روحانی می بیند در شگفت می شود و به تاجر می گوید این چه لباسی است ؟
تاجر اظهار می دارد : این لباس دانشمند روحانی مذهبی ماست . می گوید : به چه زبانی آشنایی دارند ؟ پاسخ می دهد علاوه بر فارسی به زبان عربی کاملا آشنایند و باید هم بدانند . گفت : خوب من هم مقداری به زبان عربی آشنایی دارم .سپس آن آقای روحانی را معاینه کامل نمود ، سپس نسخه ای پانزده روزه برایشان می نویسد ، آن وقت از او به زبان عربی سؤال می کند که شما از بزرگان مذهبی خود کلمات قصار دارید ؟
عالم فرمود : آری ، از جانشین پیغمبرمان حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام کلمات قصار زیادی داریم . گفت : چه مقدار ؟
آن عالم گفت : آن چه ضبط شده و به دست ما رسیده تقریبا دوازده هزار در کتاب غررالحکم ضبط شده . دکتر گفت : دوازده هزار ؟ گفت : آری بیشتر است امّا این اندازه مضبوط است .
( دکتر ): چه می گویی ؟ دانشمندان دنیا مانند افلاطون و ارسطو نتوانسته اند از صد کلمه متجاوز کلمه قصار بگویند .
گفت : بلی ، این امام به عقیده ما با جهان دیگر در ارتباط است و با دانشمندان دیگر از زمین تا آسمان تفاوت دارد .
( دکتر ) در جواب گفت : چیز ی از کلمات ایشان در نظر شما هست ؟
( عالم ) : آری ، جلد دوم نهج البلاغه را به او داد و گفت : در این کتاب تقریبا دویست کلمه از آنها ضبط شده است .
( دکتر ) : من حالا وقت ندارم نگاه کنم به امانت به من می دهی که من درست مطالعه کنم .
( عالم ) : این کتاب را به شما بخشیدم .
دکتر کتاب را برداشت و برد . ولی بعد از پانزده روز نیامد تا یک ماه گذشت . هر چه تاجر به بیمارستان و به مطب دکتر مراجعه کرد او را نیافت ..
بعد از یک ماه دکتر آمد تاجر پرخاش کرد دکتر چرا مریض عزیزم را گذاشتی و رفتی ؟ چرا برای معالجه اش نیامدی ؟
( دکتر) : برو دنبال کارت . مریض شما مرا معالجه کرد . من مریض بودم برای معالجه ام آمده بود . در این حال دکتر نزد عالم رفت . بعد از ادای احترام گفت : اسلام را به من عرضه کن . اسلام را به او آموخت و او هم شهادتین و شهادت به ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام و اولاد طاهرینش سلام الله علیهم اجمعین را بر زبان جاری کرد .
سپس گفت : آقا نفرمودی به جهت من اسلام آوردم . گفت من از اول می دانستم که آن کتاب را به شما تقدیم کردم چون شما را مردی با حقیقت و با وجدان ، مردی کنجکاو و دنباله رو حق یافتم ، از این جهت این کتاب را تقدیم داشتم و می دانستم این کتاب چنین مردی را متحوّل و منقلب می سازد .
( دکتر گفت ) : می دانی از کدام یک از کلمات هوشیار شدم .
( عالم گفت ) : بفرمایید بدانم .( دکتر ) وقتی به من منزل رفتم بعد از غذا و شام دراز کشیدم ، و کتاب را باز کردم و کلمه قصاری معجزه آسا در اول صفحه مشاهده کردم که مناسبتی با شغل من داشت گویا نظر غیبی بود . دیدم نوشته :
و قال علیه السلام : فرّ من المجذوم فرارک من الاسد . از انسان مبتلا به خوره ( جذامی ) فرار کن چنانچه از شیر درنده فرار می کنی .
من در فکر فرو رفتم که بزرگان در استعمال حروف و در تشبیه و استعاره به نکاتی چند توجه دارند و می خواهند مردم را متوجه سازند از این رو چرا فرمود از مبتلای به خوره فرار کنید و چرا می فرماید همانگونه که از شیر فرار می کنید . صبح برخاستم و دنبال مریض مبتلای به جذام گردیدم .
در بیمارستانهای این شهر نیافتم مسافرت به شهرهای دیگر کردم . تا اینکه در یکی از بیمارستانهای یکی از شهرهای دور آلمان فردی جذامی یافتم . با دستگاه میکروسکوپ به زخم های کسی که گرفتار خوره بوده نگه کردم . اولا مشاهده گردید میکروب هایش از بدنش می پرند و به کسانی که در فاصله یک متری یا دو متری آنان قرارگیرد خود را به آنها رسانیده ، آنها را می گیرند . ثانیا میکروبها شباهتی کامل به شیری درنده دارند . از نظر دهان و دندان و گردن ضخیم و کمر و پنجه ها و دم مخصوص عیناَ شیر درنده از زخمهای او می پاشد و کسی که به او نزدیک شود او را می گیرد .
از این رو بسیار در شگفت شدم که چنین مردی با چشم غیر مسلح تقریباَ متجاوز از هزار سال قبل ، اینها را چگونه می دیده است . و چنین ادامه می دهد که دیدم این مرد بزرگ در مقابل حضرت محمد صلی الله علیه و آله چنان کرنش می کند که خود را چون عبد و عبید می پندارد با خود گفتم که این محمد صلی الله علیه و آله در عظمت و فضیلت چگونه است ؟ بدین لحاظ دین اسلام را پذیرفتم و اقرار به رسالت حضرت محمد صلی الله علیه و آله نمودم .
منبع : شرح زندگانی حضرت آیت الله حائری یزدی ره با کمی اصلاح و ویرایش .

سلیم;28667 نوشت:
در بیمارستانهای این شهر نیافتم مسافرت به شهرهای دیگر کردم . تا اینکه در یکی از بیمارستانهای یکی از شهرهای دور آلمان فردی جذامی یافتم . با دستگاه میکروسکوپ به زخم های کسی که گرفتار خوره بوده نگه کردم . اولا مشاهده گردید میکروب هایش از بدنش می پرند و به کسانی که در فاصله یک متری یا دو متری آنان قرارگیرد خود را به آنها رسانیده ، آنها را می گیرند . ثانیا میکروبها شباهتی کامل به شیری درنده دارند . از نظر دهان و دندان و گردن ضخیم و کمر و پنجه ها و دم مخصوص عیناَ شیر درنده از زخمهای او می پاشد و کسی که به او نزدیک شود او را می گیرد .

ااین سخنان بی پایه ی آن دکترآلمانی در وصف میکروب جذام از کجا پیدا شده؟؟ !!

منم از متعجبین

احتمالا مترجم ناشی ترجمه درست و منظور دکتر را خوب به حاج آقا نرسانده

خدمت آقای نوری عرض می کنم این مطالب بنده نیست و بنده برای رعایت امانت کل مطالب را آورده ام ممکن است در توضیحات راقم دخل و تصرفی شده باشد و لکن در اعجاز بیان حضرت مولی الکونین امیرالمؤمنین سلام الله علیه عرض می شود که قطع و یقین در این که کلام امام ، امام کلامهاست و علم او هم بر عالم تکوین احاطه دارد به اذن الله شکی نیست. چنان که در مورد علم حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله که اشرف مخلوقات و افضل انبیا و ائمه هدی هستند در دعای ندبه می خوانیم اودعته علم ما کان و ما یکون
یعنی خداوند متعال علم گذشته و آینده را در وجود حضرتش ودیعه نهاده است و در زیارت جامعه کبیره این بزرگواران را با عنوان خزّان علم خداوند می شناسیم این اعتقاد به حق شیعه است و در قصه بالا که مذکور شد امیرالمؤمنین سلام الله علیه با لسان تشبیه و استعاره در قالب یک جمله کوتاه آیندگان را به این مطلب علمی رهنمون می فرماید .
فرّ من المجذوم فرارک من الاسد . از انسان مبتلا به خوره ( جذامی ) فرار کن چنانچه از شیر درنده فرار می کنی .

سلام
عالی بود
دست شما درد نکنه بابت مطلب زیبایی که گذاشتید:Gol:

سلام بر سلیم گرامی

خدمت شما چند نکته را در مورد جذام عرض کنم

در آنها یی که شدیدا مبتلا شده و مراحل پیشرفته ی بیماری را می گذرانند بتدریج صورت به شکل شیر

وانگشتان شکل چنگال پیدا می کنند

در ضمن میکروب علی رغم داستانسرایی جاهلانه ی احتمالی مترجم اصلا شکل شیر ندارد و اینهم

شکلش

بنا براین منظور دکتر در اصل قیافه ی بعضی از جذامیان بوده نه اینکه میکروب شکل شیر داسته باشد

[="Blue"]اما در پایان[/]

[="Red"]الان حصحص الحق [/]!

امیدوارم حالا متوجه شده باشید منظور سخن آقا امام علی در اصل چه بوده است !

بازم توضیح دهم؟؟؟؟؟

وَفَوْقَ كُلِّ ذِي عِلْمٍ عَلِيمٌ(يوسف/76)

با توجه به ایجاد حساسیت در مورد حدیث مذکور بر خلاف آقای نوری شبهه افکن بنا را بر جستجوی سند این حدیث گذاشتیم این جمله عالمانه فر من المجذومفرارك من الاسد را در قالب یک حدیث طولانی از امام صادق علیه السلام به نقل از اجداد طاهرینشان از رسول گرامی اسلام نقل فرموده اند یافتیم که عین فراز مربوط به مجذوم را می آوریم لکن این بعدی ندارد که از امیرالمؤمنین علیه السلام هم مستقلا آمده باشد و علم اهل بیت در حقیقت از حضرت رسول مکرم اسلام بوده و کلهم نور واحد :

عن الصادق جعفر بن محمد عن ابیه عن آبائه علیه السلام قال:
قال رسول الله صلى الله علیه و آله : ان الله تبارك و تعالى كره لكم ایتها الامه اربعا و عشرین خصله و نهاكم عنها.......
و كره ان یكلم الرجل مجذوما الا ان یكون بینه و یبنه قدر ذراع و قال فر من المجذوم فرارك من الاسد.

امام صادق علیه السلام از پدر بزرگوارش و ایشان از پدرانش روایت فرموده كه:
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرموده : اى امت من! خداوند تبارك و تعالى براى شما بیست و چهار خصلت ناپسند شمرده است و شما را از آنها باز داشته.....
، و سخن گفتن با شخصى كه مبتلا به جذام است مگر[=&quot] اینكه بین او و جذامى به اندازه یك ذرع فاصل باشد - و فرمودند از جذامى بگریز همچنانكه از شیر مى گریزى .
آقای نوری هم بدانند فرار در این حدیث شریف به معنای فاصله گرفتن از میکروبهای مسری جذام است نه صرفا بد شکل بودن بیمار و آقای نوری به صرف پیدا کردن یک عکس از اینترنت نمی توانند ادعا کنند شکل میکروب جذام اینست لذا از متخصصین و پزشکان گرامی تقاضا می کنیم ما را در این باره یاری دهند . کارشناسان عزیز در بخش حدیث نیز ما را یاری فرمایند .
و من الله التوفیق

[/]

سلیم;28748 نوشت:
با توجه به ایجاد حساسیت در مورد حدیث مذکور بر خلاف آقای نوری شبهه افکن ...........
آقای نوری هم بدانند فرار در این حدیث شریف به معنای فاصله گرفتن از میکروبهای مسری جذام است نه صرفا بد شکل بودن بیمار و آقای نوری به صرف پیدا کردن یک عکس از اینترنت نمی توانند ادعا کنند شکل میکروب جذام اینست لذا از متخصصین و پزشکان گرامی تقاضا می کنیم ما را در این باره یاری دهند . کارشناسان عزیز در بخش حدیث نیز ما را یاری فرمایند .
و من الله التوفیق

[/]

من از خانم دکتر و آقا دکتر های متخصص تمام کره ی زمین که مطالبی دارن که نادرستی حقایقی که

آورده ام ثابت می کنداستقبال می کنم پس آنها مطالب خلاف واقع اینجانب را بی طرفانه و عادلانه

بیان کنند

اما مگر کسی می تواند از حق ودرستی هم ایراد بگیرد ؟؟؟؟؟؟

من منتظرم پزشکان محترم ومتخصص هم نظر دهند ! وعکسی بیاورن که میکروب جذام به شکل شیر درنده ی مطروحه در پست آقا سلیم باشد

پس تماما بسیج شوید و گردآورندگاني را به شهرها بفرستید تا بلکه حرف مرا نقض کنید

و جملات زیر را که درمورد شمایل میکروب جذام قبول ندارم ثابت کنید !!!!!!!

شیر درنده از نظر دهان و دندان و گردن ضخیم و کمر و پنجه ها و دم مخصوص عیناَ شیر درنده از زخمهای او می پاشد و کسی که به او نزدیک شود او را می گیرد . این جملات توصیف میکروب جذام مطروحه در پست جناب سلیم است

[=Century Gothic]کاشف میکروب جذام

[=Century Gothic]«جرارد هنریک آرموئر هانسن» پزشکی نروژی بود که نام خود را در تاریخ پزشکی با شناسایی باکتری مولد بیماری جذام به ثبت رسانید.

[=Century Gothic]
[=Century Gothic]هانسن 29 جولای 1841 در شهر برگمن متولد شد. در سال 1866 در رشته‌ی پزشکی از «دانشگاه سلطنتی فردریک»، که امروزه با نام «دانشگاه اسلو» شناخته می‌شود، فارغ التحصیل شد. سپس دوره‌ی انترنی خود را در بیمارستان ملی اسلو به انجام رساند و مدت کوتاهی در بیمارستان «لاتن» به عنوان پزشک فعالیت کرد.
[=Century Gothic]هانسن در سال 1868 به شهر زادگاهش، که مرکز تحقیقات جذام نروژ در آن واقع بود بازگشت و به همراه «دنیل کورنیوس دنییلسن»، که از متخصصان برجسته‌ی اپیدمیولوژی زمان وی بود، بر روی بیماری جزام به مطالعه و تحقیق پرداخت. در این زمان بیماری جذام در نروژ به عنوان یک مشکل اجتماعی مطرح بود و حدود 3000 نفر در نروژ به آن مبتلا بودند که در 800 آسایشگاه پذیرش می‌شدند.
[=Century Gothic]دنییلسن در این زمان با تلاش‌های خود، برنامه‌ای برای کنترل بیماری و مراقبت از بیماران مبتلا، تنظیم کرد و برگمن را پایگاه تحقیقاتی جذام اروپا ساخت.
[=Century Gothic]با وجود پیشرو بودن دنییلس از نظر بالینی و آسیب‌شناختی جذام، آنچه که وی را در مسیر تحقیقاتش متوقف کرده بود این عقیده بود که بیماری جذام دارای ریشه‌ی وراثتی است. برخی پزشکان نیز عقیده داشتند که بیماری ناشی از استنشاق برخی بخارات مسموم است.
[=Century Gothic]هانسن و دنییلسن در 1870-71 برای بررسی وضعیت بیماران مبتلا به جذام، شروع به سفر کردند. در طی این سفرها هانسن بر اساس مطالعات اپیدمولوژیک نتیجه گرفت که این بیماری باید دارای مسبب قابل سرایت ویژه‌ باشد نه یک منشا وراثتی.
[=Century Gothic]
[=Century Gothic]وی متقاعد شد که باکتری عامل انتقال بیماری از یک فرد به فرد دیگر است. این تفکر جسورانه زمانی شکل گرفته بود که درک درستی از مفهوم بیماری مسری وجود نداشت و هنوز کسی نشان نداده بود که باکتری می‌تواند سبب ایجاد بیماری در انسان شود.
[=Century Gothic]در سال 1871 هانسن با توصیف تغییرات ایجاد شده در گره‌های لنفاوی بیماران و برجستگی‌های پوستی آنها به بیان نظریه‌ی خود پرداخت. سپس با دریافت کمک هزینه، هانسن توانست به آلمان سفر کند تا آموزش لازم برای مطالعات آسیب‌شناختی بافتی را فرابگیرد. بعد از بازگشت، هانسن با کمک آموخته‌های خود به نمونه‌گیری از بافت بیماران و آماده سازی و رنگ آمیزی آنها برای مشاهده با میکروسکوپ نوری پرداخت.
[=Century Gothic]سرانجام، مطالعات میکروسکوپی و پاتولوژیک منجر شد تا هانسن در سال 1873 در سن 32 سالگی اجسام میله‌ای شکلی – مایکوباکتریوم لپرا (mycobacterium leprae) که گاهی اوقات به آن باسیل هانسن نیز می‌گویند – را در برآمدگی‌های بیماران جزامی کشف کند. اگرچه عدم حمایت اطرافیان وی و به سخره گرفتن نتیجه‌ی مطالعاتش سبب شد که هانسن با تردید در مورد کشف خود سخن گوید و آنچه را که مشاهده کرده بود نه به عنوان باکتری عامل بیماری بلکه چیزی شبیه باکتری معرفی کند.
[=Century Gothic]
[=Century Gothic] مطالعات هانسن زمینه‌ساز کشف عامل سیاه زخم(Bacillus anthracis)، توسط «رابرت کخ»، 3 سال بعد از کشف مایکوباکتریوم لپرا، شد.
[=Century Gothic]اولین همسر هانسن که دختر همکار وی دنییلسن بود خیلی زود در اثر ابتلا به سل، همانند سه خواهر دیگرش، جان خود را از دست داد. هانسن نیز خود از سال 1860 از بیماری باکتریایی مقاربتی سفلیس، که مولد آن (Treponema pallidum) است، رنج می‌برد اما مرگ وی در اثر بیماری قلبی رخ داد.
[=Century Gothic]هانسن با وجود بیماری‌های لاعلاج دیگری که پیشرویش بود و خود و نزدیکترین اطرافیانش درگیر آن بودند، به تحقیق بر روی جذام پرداخت چراکه اثرات اجتماعی آن به مراتب وخیم‌تر بوده و افراد مبتلا طوری دچار تغییر ظاهری می‌گشتند که از جامعه طرد می‌شدند. این باکتری مخاط، پوست، استخوان‌ها، اعصاب محیطی، چشم، احشا و اندام‌های تولید مثلی را درگیر می‌کند و از علائم آن ضایعات پوستی، از دست دادن حس دست و پا و سوراخ شدن مخاط می‌باشد و می‌تواند سبب فلج شدگی، عقیمی و معلولیت حسی - عصبی گردد.
[=Century Gothic]در شهر برگمن نروژ موزه‌ای به نام هانسن دایر است که به موزه‌ی جذام نیز شهرت دارد و در لیست « یادگارهای جهان» یونسکو وارد شده است.

[=century gothic] [=nazanin]جذام اولين بيماري عفوني در بشر است و قدمتش به [=nazanin]۵۰۰[=nazanin]سال قبل از ميلاد مي‌رسد. جالب آنكه آثار اين بيماري در اجساد موميايي ديده شده است.
[=century gothic] [=nazanin]جذام يك بيماري ميكروبي است كه به وسيله‌ي ميكروب ميله‌اي شكل ايجاد مي‌شود. تحقيقات دانشكده‌ي بهداشت دانشگاه تهران نشان داده كه خاك سرخ بستر خوبي براي پرورش اين ميكروب است.


[=Century Gothic]در سال‌هاي نه‌چندان دور، بيماري جذام مساوي با تصوير وحشتناكي از نقص عضو و طرد و جدا شدن از اجتماع بود. آسيب اجتماعي اين بيماري هنوز هم ادامه دارد، به نحوي كه حتي شنيدن نام جذام براي برخي چندش‌آور است. جذام در حقيقت يك بيماري عفوني مزمن است كه توسط يك نوع باكتري ايجاد مي‌شود.

[=century gothic][=nazanin]عامل بيماري
[=century gothic] [=nazanin] ميكربي به نام «باسيل هانسن» يا «مايكو باكتريوم لپرا» است كه با درمان دارويي از بين مي رود.
[=century gothic] [=nazanin] در ايام گذشته كه درمان مناسبي براي جذام وجود نداشت مردم از اين بيماري وحشت داشتند؛اما امروزه، ديگر جذام، يك بيماري وحشت آور نيست، وبا داروهاي مناسب، كاملا درمان مي شود. با تشخيص وشروع درمان به موقع جذام، ومصرف كامل ومنظم دارو، از ايجاد يا پيشرفت تغيير شكل ومعلوليت هاي مانند زخم، قطع شدن انگشتان ويا عوارض چشمي جلوگيري خواهد شد.
[=century gothic] [=nazanin]راه‌هاي انتقال
[=century gothic] [=nazanin]راه اصلي براي سرايت بيماري از طريق قطرات و ترشحات مجاري تنفسي بيمار است اما شرط آن اين است كه:

[]

  • [=century gothic] [=nazanin]زندگي فرد سالم و مجذوم زير يك سقف باشد.
  • [=century gothic] [=nazanin]تماس مستمر و طولاني با فرد مجذوم
  • [=century gothic] [=nazanin]داشتن استعداد ژنتيكي
  • [=century gothic] [=nazanin]تماس پوست با پوست. [/]
    [=century gothic]
    [=century gothic] [=nazanin]راه‌هاي پيشگيري:

    []

  • [=century gothic][=nazanin]براي افرادي كه با بيمار تماس مستمر دارند، استفاده از دارو، در صورت تجويز پزشك.
  • [=century gothic][=nazanin]زدن واكسن ب ث ژ(سل) .
  • [=century gothic] [=nazanin]بالا بردن سطح اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و بهداشتي مردم.
  • [=century gothic][=nazanin]استفاده‌ي هميشگي از كفش.
  • [=century gothic] [=nazanin]مهم‌تر از همه پيگيري روند درمان بيماران، و كنترل بعد از درمان بيماري است. [/]
    [=century gothic] [=nazanin]درمان بيماري:
    [=century gothic] [=nazanin]در نوع محدود با مصرف دارو به مدت دست كم شش ماه.
    [=century gothic] [=nazanin]در نوع منتشر درمان با دارو به مدت دست كم دو سال.

    [=century gothic] [=nazanin]نكته: اگر بعد از درمان به مدت حداكثر پنج سال مريض هر شش ماه يكبار آزمايش شود و سالم باشد، برگشت بيماري غير ممكن است؛ و اگر در بعضي جاها چنين اتفاقي ديده شده باشد، يك استثناست.

    [=century gothic] [=nazanin]چه افرادي بيشتر در معرض خطر هستند:
    [=century gothic] [=nazanin]بچه‌ها شانس بيمار شدنشان زياد است.
    [=century gothic] [=nazanin]سياه پوستان بيشتر در معرض خطر قرار دارند.
    [=century gothic] [=nazanin]افراد مبتلا به ايدز و هپاتيت بيشتر در مرض ابتلا قرار دارند.
    [=century gothic] [=nazanin]فرزند مجذوم چون از نظر ژنتيكي به والدين شباهت دارد،[=nazanin]۶٠[=nazanin]درصد خطر مبتلا شدن او را تهديد مي‌كند.
    [=century gothic] [=nazanin]همسر مجذوم حدود [=nazanin]۶[=nazanin]درصد احتمال دارد مبتلا شود.

  • قابل توجه جناب نوری

    علم پزشكي روز به روز در حال پيشرفت و توسعه است، در روزگار ما همراهي دو كلمه قرآني و علم بعضي از اشخاص را به تعجب وا مي دارد بخصوص اگر بدانند كه نتيجه بحث نيز گزارشگر هم آهنگي اين دو با هم است .
    قرآن معجزه جاويد زمان است، هر چند سالها از نزول آن گذشته باشد. قرآن آيت كبری است كه خداوند رسالت خاتم پيامبرانش را به بركت آن استحكام بخشيد. مسلمانان صدراسلام بلاغت آن را گواهي برصدق دعوت وي دانسته اند و امروزه به سلسله اعجازهاي اين كتاب در ابعاد بلاغي، اخلاقي، تربيتي، اجتماعي، اقتصادي، سياسي، جهان بيني و تبيين هدف ازخلقت انسان، علوم پزشكي، بهداشتي، اشارات علمي عميق به خلقت و كون و حتي در ترتيب آيات وتعداد كلمات و حروف آن پي برده اند .
    «مافرطنا في الكتاب من شي ء»
    ما در كتاب آفرينش بيان هيچ چيز را فرو گذار نكرديم (سوره انعام/آيه38)


    به همين دليل است كه هر كس از روي تعمق نگاهي به قرآن بيفكند ،در خواهد يافت كه اين کتاب تفاوت بسياري با ساير كتب كه تعدادشان از ميليونها مي گذرد، دارد و اين امر با توجه به عظمت اين كتاب چندان شگفت انگيز نيست. سنجشي است كه بين بهداشت و علم روز با تكيه بر آيات و روايات اسلامي صورت گرفته است كه اميدواريم خواننده با مطالعه آن به وسعت و عظمت و حكمت اين كتاب آسماني و دين اسلامي پي ببرد و به خوبي متوجه شود چگونه اولياء گرامي اين آئين، در14 قرن قبل نكات دقيق بهداشتي و غذاشناسي و طبي را به پيروان خود خاطر نشان كرده و براي مداواي مردم از آنها استفاده نموده اند.

    موضوع قفل شده است