جمع بندی خداوند در روز قیامت این دو نفر را چگونه قضاوت خواهد کرد؟

تب‌های اولیه

22 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خداوند در روز قیامت این دو نفر را چگونه قضاوت خواهد کرد؟

[="Times New Roman"][="Black"]سلام و عرض احترام خدمت کارشناس محترم.

دو مدل زندگی رو ببینید

مدل اول:

1- من یه جوان مسلمان هستم ، اهل نماز و روزه و خمس و زکات و... هستم میخوام برای زندگیم و آینده ام کار و تلاش و برنامه ریزی کنم.

2- پس از مدتی ثروت حلال به دست میارم ، و برای خودم خونه و ماشین میخرم و یه زندگی خوب ( از نظر رفاهی ) درست میکنم و از تفریحات و لذت های حلال خداوند استفاده میکنم.

3- و باقی ثروتم و بخش خوبی از وقت روزانه ام رو در راه اسلام ( پس از مشورت با بزرگان دین )

و برای حفظ و افزایش دین و ایمان خودم ( مثلا رفتن پیش روانشناس برای یاد گرفتن مهارت های زندگی و هرچیزی که به افزایش دین و ایمانم کمک کنه... ) هزینه میکنم.

به همین روش ادامه میدم تا روزی که بمیرم.

مدل دوم:

1- من یه جوان مسلمان هستم ، اهل نماز و روزه و خمس و زکات و... هستم میخوام برای زندگیم و آینده ام کار و تلاش و برنامه ریزی کنم.

2- پس از مدتی ثروت حلال به دست میارم ، و برای خودم پنتهاوس و بوگاتی میخرم و یه زندگی تووووپ ( از نظر رفاهی ) درست میکنم.

3- و باقی ثروتم رو در سفرهای تفریحی حلال/حرام شمال و عشق و حال در داخل و خارج از کشور و خرید پاساژ و مغازه و ... خرج میکنم.

4- هر از گاهی سری به شیرخوارگاه آمنه میزنم و مبلغ زیادی رو به شیرخوارگاه کمک میکنم
و تعدادی نوزاد رو در آغوش میگیرم و اشک میریزم و عکسشو میزارم توی پیجم و زیرش می نویسم "زیباترین لحظه ی عمرم بود"

و کلی هم کامنت خدا خیرت بده و خیلی مردی و کاش مسئولین یاد بگیرند دریافت میکنم

5- هر از گاهی به موسسه محک سر میزنم و مبلغ زیادی رو به موسسه کمک میکنم با بچه های سرطانی دیدار میکنم

و باهاشون عکس میگیرم و میزارم توی پیجم ( چون عکس بچه سرطانی لایک خورش بالاست )

6- هر از گاهی عکس شهدای در خون غلطیده رو میزارم توی پیجم و می نویسم "کجایند مردان بی ادعا"

7- هر از گاهی عکس یه کودک فقیر و پا برهنه رو که یه کاسه یا ظرف خالی یا اسکناس های مچاله شده توی دستشه رو میزارم توی پیجم زیرش می نویسم "درد را از هر طرف بخوانی همان درد است"

8- بخاطر اینکه ثروتمندم دیگه سراغ درمان رذایل اخلاقی خودم نمیرم چون به کسی نیاز ندارم و بقیه هم مجبورند تحملم کنند ، چون بهم نیاز دارند ، یا اگر مشکلی پیش بیاد با پول حلش میکنم.

9- هرروز پاچه یکی رو میگیرم و کلی هم آدم پشتم هستند که حرفهام رو تایید کنند چون نمی خوان یه آدم ثروتمند رو از دست بدن.

10- به افراد نیازمند و فقیر کمک میکنم و کلی دعای خیر از این طرف و اون طرف نصیبم میشه. و با کمک مالی به دیگران و کارهای خیر گناهانم رو می شورم. ( این به اون در )

به همین روش ادامه میدم تا روزی که بمیرم.

اگر میشه مثل نفر دوم زندگی کرد و به بهشت رفت خیلی عالیه ، یکی دو سال کار میکنی یه عمر عشق و حال میکنی و دستور میدی ، بعدشم مستقیم میری بهشت.

همون کاری که خیلی از بازیگران و فوتبالیستها و مسئولین انجام میدن و گردنشون رو هم تبر نمیزنه.

من همیشه از این وضعیت ناراحت بودم ، بعدش به ذهنم رسید که

شاید واقعا خدایی که اینقدر مهربانه و بنده هاش رو می بخشه راضی باشه که من اینجوری زندگی کنم.

شاید واقعا اسلام همین باشه. برای همه چیز راهکار گذاشته ، با پول میشه نماز و روزه خرید ، و همه ی گناهان رو جبران کرد ، میتونی پول بدی به جات قرآن بخونند ، استغفار کنند و..

بخدا نه طعنه میزنم نه گلایه میکنم ، جدی می خوام بدونم اگر واقعا میشه اینطوری زندگی کرد من عااااااااااااااااشق اسلامم بخدااااااااا

دیگه مهم نیست در بهشت جایگاهت چقدر با نفر اول فرق داشته باشه ، چون دیگه فقط بحث "رفاه بیشتر" مطرحه و عذاب و سختی درکار نیست.

خداوند این دو نفر رو در روز قیامت چگونه قضاوت خواهد کرد؟
[/][/]

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد عامل

[="Tahoma"][="Blue"]

به نام خدا



سلام و عرض ادب
مقدمه؛ مادیات در این دنیا زمانی ارزش پیدا می کنند که در راه رشد و تعالی انسان قرار گیرند. از سویی مقامات و درجات آخرتی انسان نیز در گرو اعمال صالح و اعتقادات او در این دنیاست. بنابراین صرف بهشت رفتن مطلوب نهایی نیست، بلکه درجات بهشتی و آخرتی نیز مهم و کلیدی اند، تا جایی که از قیامت و روز حساب در قرآن به «یوم الحسرة»(1) یاد شده است و این حسرت هم برای گناهکاران است که چرا مرتکب گناه شدند و هم برای نیکوکاران که چرا بیشتر کار نیک انجام ندادند.(2) لذا با در نظر گرفتن حیات ابدی و بی نهایت در آخرت، حتی یک درجه بالاتر نیز مهم خواهد بود.

با توجه به مقدمه مذکور به شاخص های دو مدل مد نظر شما می پردازیم:
مدل اول: مومن متمولی است که علاوه بر خودسازی و تهذیب نفس به حل مشکلات دیگران و کمک به مردم نیز می پردازد.
مدل دوم: مومن سرمایه داری که به فکر تهذیب خود نبوده و گاهی مرتکب معصیت شده اما با برخی امور خیر مانند کمک به دیگران در صدد جبران خطاهایش بر می آید. البته برخی مواقع نیز با ظاهر سازی برای خود یک مقبولیت اجتماعی ایجاد می کند.

بر فرض قبولی اعمال مدل دوم، این شخص از هدف اصلی انسان در این دنیا دور شده و از امکاناتی که خداوند در اختیار او گذاشته به خوبی استفاده نکرده است. لذا بنابر اینکه اهل نجات هم باشد، مقامی بسیار پایین تر از مدل اول خواهد داشت و با توجه به مقدمه پیشین، حسرت بیشتری خورده و از درجات بالاتر محروم خواهد بود.

اما بنابر اینکه اعمالش مخلوط به حرام یا ریایی باشد، چیزی از او پذیرفته نخواهد شد. این حالت شبیه شخصی است که در عصر امام صادق(علیه السلام) به تقدس و تقوا شهرت یافته بود، اطوار عوام فریبانه او امام(علیه السلام) را متوجه کرد و روزی به تعقیب او پرداخت تا اعمال او را از نزدیک ببیند. امام(علیه السلام) ملاحظه فرمود که این مرد 2 قرص نان و 2 عدد انار دزدید و سپس آنها را صدقه داد امام(علیه السلام) خود را به او نشان داده و توضیح خواست. آن مرد گفت: من 4 گناه و 40 ثواب کرده ام و به آیه 160 سوره انعام(خداوند به حسنات ده برابر پاداش می دهد) تمسک جست و چون 4 از 40 کم کنیم برای من 36 ثواب خالص می ماند. امام(علیه السلام) فرمود: «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ؛ خداوند عمل را از شخص متقی می پذیرد»(3) شما چهار معصیت مرتکب شده ای که دزدی کرده ای و 4 گناه دیگر که بدون اذن صاحب اموال آنها را صدقه داده ای و این مجموعاً 8 گناه می شود، بدون هیچ حسنه ای. سپس امام او را رها کرد و رفت و چشمان آن مرد خیره مانده بود.(4)

بنابراین حتی اگر مدل دوم مقبولیت مردمی بیشتری داشته باشد، قابل مقایسه با مدل اول نیست، چرا که مقبولیت الهی مقدم است. البته همانطور که امیر المومنین در این رابطه می فرماید: مَنْ أَصْلَحَ‏ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ‏ أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ(5) خداوند رابطه شخص اول را با مردم اصلاح خواهد کرد، چرا که او رابطه خود را با خدا اصلاح کرده است. همچنین خداوند می فرماید: هر كس طالب عزّت است، همه عزّت از آن خداست(6) بنابراین حتی عزت و مقبولیت عمومی نیز دست خداست و هر کس از راه درست اقدام کند، خداوند به او عزت حقیقی را عنایت خواهد کرد.


[/HR]1. سوره مریم، آیه39.
2. فیض کاشانی، تفسیر صافی، ج3، ص281.
3. سوره مائده، آیه 27.
4. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج9، ص 467.
5. برقی، المحاسن ؛ ج‏1 ؛ ص29.
6. سوره فاطر، آیه10.

[/]

[="Times New Roman"][="Black"]

عامل;898888 نوشت:

سلام و عرض ادب

سلام استاد عزیز.

عامل;898888 نوشت:

مقدمه؛ مادیات در این دنیا زمانی ارزش پیدا می کنند که در راه رشد و تعالی انسان قرار گیرند. از سویی مقامات و درجات آخرتی انسان نیز در گرو اعمال صالح و اعتقادات او در این دنیاست. بنابراین صرف بهشت رفتن مطلوب نهایی نیست، بلکه درجات بهشتی و آخرتی نیز مهم و کلیدی اند، تا جایی که از قیامت و روز حساب در قرآن به «یوم الحسرة»(1) یاد شده است و این حسرت هم برای گناهکاران است که چرا مرتکب گناه شدند و هم برای نیکوکاران که چرا بیشتر کار نیک انجام ندادند.(2) لذا با در نظر گرفتن حیات ابدی و بی نهایت در آخرت، حتی یک درجه بالاتر نیز مهم خواهد بود.

بله صرف بهشت رفتن مطلوب نهایی نیست ، این برای مردان خاص خدا هست ، مثل امام خمینی، مثل آیت الله بهجت ، آیت الله مکارم و ..

ولی در حقیقت برای بیشتر انسان ها صرف بهشت رفتن بهترین نتیجه ممکن هست.

برای دانش آموز زرنگ کلاس هجده هم ممکنه کم باشه ، ولی برای دانش آموز تنبل پاس کردن یعنی بیست.

این رو هم در نظر بگیرید که خداوند حکیم و مهربان ترین مهربانان هست و بهشت اون دنیا هم با این دنیا قابل قیاس نیست ، و حتی پایین ترین درجه بهشت هم برای صاحبش بسیار لذت بخش خواهد بود.

عامل;898888 نوشت:

بر فرض قبولی اعمال مدل دوم، این شخص از هدف اصلی انسان در این دنیا دور شده و از امکاناتی که خداوند در اختیار او گذاشته به خوبی استفاده نکرده است. لذا بنابر اینکه اهل نجات هم باشد، مقامی بسیار پایین تر از مدل اول خواهد داشت و با توجه به مقدمه پیشین، حسرت بیشتری خورده و از درجات بالاتر محروم خواهد بود.

وقتی قیامت نقطه ی پایان همه چیز هست و طرف بهشتی شد ، درجات بالاتر به چه دردش میخوره؟ همونجایی که هست از نعمتهایی که خدا بهش داده استفاده میکنه دیگه.

حسرت مال کسیه که کلی جون کنده و به هدفش نرسیده ، نه واسه کسی که هیچ تلاشی نکرده و کلی هم خلاف جهت هدف دویده و به نصف یا کمتر هدف رسیده.

عامل;898888 نوشت:

اما بنابر اینکه اعمالش مخلوط به حرام یا ریایی باشد، چیزی از او پذیرفته نخواهد شد. این حالت شبیه شخصی است که در عصر امام صادق(علیه السلام) به تقدس و تقوا شهرت یافته بود، اطوار عوام فریبانه او امام(علیه السلام) را متوجه کرد و روزی به تعقیب او پرداخت تا اعمال او را از نزدیک ببیند. امام(علیه السلام) ملاحظه فرمود که این مرد 2 قرص نان و 2 عدد انار دزدید و سپس آنها را صدقه داد امام(علیه السلام) خود را به او نشان داده و توضیح خواست. آن مرد گفت: من 4 گناه و 40 ثواب کرده ام و به آیه 160 سوره انعام(خداوند به حسنات ده برابر پاداش می دهد) تمسک جست و چون 4 از 40 کم کنیم برای من 36 ثواب خالص می ماند. امام(علیه السلام) فرمود: «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ؛ خداوند عمل را از شخص متقی می پذیرد»(3) شما چهار معصیت مرتکب شده ای که دزدی کرده ای و 4 گناه دیگر که بدون اذن صاحب اموال آنها را صدقه داده ای و این مجموعاً 8 گناه می شود، بدون هیچ حسنه ای. سپس امام او را رها کرد و رفت و چشمان آن مرد خیره مانده بود.(4)

بنابراین حتی اگر مدل دوم مقبولیت مردمی بیشتری داشته باشد، قابل مقایسه با مدل اول نیست، چرا که مقبولیت الهی مقدم است. البته همانطور که امیر المومنین در این رابطه می فرماید: مَنْ أَصْلَحَ‏ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ‏ أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ(5) خداوند رابطه شخص اول را با مردم اصلاح خواهد کرد، چرا که او رابطه خود را با خدا اصلاح کرده است. همچنین خداوند می فرماید: هر كس طالب عزّت است، همه عزّت از آن خداست(6) بنابراین حتی عزت و مقبولیت عمومی نیز دست خداست و هر کس از راه درست اقدام کند، خداوند به او عزت حقیقی را عنایت خواهد کرد.

شاید شما فکر میکنید که من ارزش انسان مدل اول رو درک نمی کنم که سعی میکنید ارزشش رو بهم نشون بدید.

من می دونم که مدل اول خیلی بهتر هست و اصلا قابل مقایسه نیست.

حرف من اینه که خیلی از ماها آگاهانه یا ناآگاهانه ، برای مقبولیت الهی ارزشی قائل نیستیم و با این ارزش قائل نبودن ، و با این سیاه بازی هایی که در میاریم در نهایت بهشتی خواهیم شد.

با توجه به مهربانی که از خداوند سراغ داریم همه ی ما مسلمان زاده ها بهشتی خواهیم شد.

حتی کسانی که الان در لباس روحانیت دارن به خدا و اسلام و رهبری خیانت میکنن ، حتی کسانی که با خون شهدا برای خودشون نردبان ساختند.

حتی کسانی که در برنامه های تلویزیونی سعی میکنند خودشون رو به عنوان الگوی یک انسان مسلمان به مردم قالب کنند.

حتی سران فتنه 88 ، حتی مسئولین که حقوقهای نامتعارف گرفتند ، حتی کسانی که متخصص رانت خواری هستند.

حتی..........

چیزی که من متوجه شدم همه چیز در حد یه تهدید هست برای اینکه انسان از گناه دست بکشه و به جایگاه های رفیع بهشتی برسه.

وگرنه اینکه خداوند قصد عمل به تهدیداتش رو داشته باشه بعید می دونم.

اون داستانی هم که از امام صادق علیه السلام گفتید قبول ، ولی امام صادق علیه السلام به اون شخص نگفتند که تو بهشتی یا جهنمی خواهی شد.

فقط یه حساب کتاب واسه عمل اون شخص در اون لحظه کردند ، همین.

من در عدالت خداوند شک ندارم ، فقط درکش نمی کنم.[/]

[="Tahoma"][="Blue"]سلام علیکم

Im_Masoud.Freeman;898906 نوشت:
در حقیقت برای بیشتر انسان ها صرف بهشت رفتن بهترین نتیجه ممکن هست.

ممکن است در مورد گمان مردم حق با شما باشد، اما واقعیت چیست؟ آیا همان گمان عوام است؟
مسلما نه! لذات معنوی بهشتی قابل مقایسه با لذت خوردن و آشامیدنش نیست... زمانی که این لذت معنوی را ضرب در حیات ابدی کنید، هیچ عاقلی از آن صرف نظر نمی کند مگر آنکه غافل باشد(که غالبا در غفلتند) به همین دلیل خداوند برای ترغیب بشر می فرماید: وَ سارِعُوا إِلى‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقين‏؛ و براى رسيدن به بخشش پروردگار و بهشتى كه پهنايش آسمانها و زمين را فرا گرفته و براى اهل تقوا آماده شده از يكديگر سبقت بگيريد.(سوره آل عمران، آیه133) ثانیا این راه برای مردم عادی همچون رجبعلی خیاط و مرحوم حداد و ... نیز باز است. هر کس باید به اندازه وسع خود توشه بردارد.

Im_Masoud.Freeman;898906 نوشت:
حرف من اینه که خیلی از ماها آگاهانه یا ناآگاهانه ، برای مقبولیت الهی ارزشی قائل نیستیم و با این ارزش قائل نبودن ، و با این سیاه بازی هایی که در میاریم در نهایت بهشتی خواهیم شد.

بر مبنای تجسم اعمال انسان در برزخ و قیامت و همچنین اجرای عدالت الهی، بهشت و جهنم انسان منوط به خود اوست و آنها را در این دنیا با اعمال خود می سازد. مثلا کسی که در این دنیا دروغگویی یا دیگر گناهان برایش ملکه شده و با نفسش عجین است، در آخرت هم طبق روایت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) که اصناف دهگانه افراد را در محشر بیان می کند، دارای شمایلی متناسب با عملش خواهد بود.
بنابراین آیات متعدد قرآن که در مورد دوزخ و عذاب شدید وارد شده، صرف تهدید نیست، بلکه این آیات بر مبنای حقیقت عمل انسان تحقق می یابند، مگر اینکه در حیات انسان توبه محقق شود یا رحمت الهی شامل شود. حتی بر فرض اینکه در قیامت رحمت الهی(البته در مورد حق الله نه حق الناس مانند اختلاس، فتنه و...) شامل حال گناهکار شود، با عذاب برزخ که مدت آن نیز معلوم نیست چکار می کند؟ یا حتی برخی با این عذاب برزخی نیز پاک نمیشوند و داخل در جهنم می گردند و سالیان سال در آنجا خواهند بود تا پاک شوند(ورود ناپاک به بهشت ممنوع است). آیا انسان عاقل زندگی کوتاه دنیا را با مدت نامعلوم برزخ و اقامت چندین ساله در جهنم عوض می کند؟!

نکته1: خداوند رحمت واسعه دارد و این رحمت بر غضبش سبقت گرفته اما همین رحمت بی پایان بر مبنای حکمت الهی شامل حال بندگان می شود، به عبارتی بی حساب و کتاب نیست بلکه بر مبنای صلاحیت و شایستگی افراد به آنها تعلق می گیرد.
نکته2: اگر کسی واقعا اعتقادات صحیحی داشته باشد، اما اعمالش ناشایست باشد و گناهانش بر اعمال خوبش بچربد، باید با عذاب دیدن پاک گردد، هرچند چنین شخصی بالاخره اهل نجات است.
[/]

[="Times New Roman"][="Black"]سلام

عامل;899063 نوشت:

آیا انسان عاقل زندگی کوتاه دنیا را با مدت نامعلوم برزخ و اقامت چندین ساله در جهنم عوض می کند؟!

نه عوض نمی کند ، ولی در نهایت همه بهشتی خواهیم شد

چه کسانی که عمرشون رو صرف دین کردند و چه کسانی که به دین خیانت کردند همه با هم توی بهشتن و این خیلی مسخرست. نباید اینطوری باشه.

این مدت نامعلوم به معنای ابدی نیست ، و یه مقدار زیرکانه به کار میره برای اینکه ما به سمت گناه نریم. وگرنه بازه ی زمانیش هرچقدرم طرف گناهکار باشه فکر نمی کنم زیاد باشه.

به نظر میاد هممون سرکار هستیم.

عامل;899063 نوشت:

نکته1: خداوند رحمت واسعه دارد و این رحمت بر غضبش سبقت گرفته اما همین رحمت بی پایان بر مبنای حکمت الهی شامل حال بندگان می شود، به عبارتی بی حساب و کتاب نیست بلکه بر مبنای صلاحیت و شایستگی افراد به آنها تعلق می گیرد.

بله بی حساب کتاب نیست ، بحث من سر روش حساب کتاب خداوند هست ، که بخاطر یک کار خیر کلی گناهان طرف رو می بخشه.

در حالی که یه نفر کلی سختی به خودش داده که این گناهان رو انجام نده.

مثلا یه نفر زرنگی میکنه میاد با یه هزینه ناچیز یه آبسرد کن می خره و تقدیم مسجد میکنه و تا زمانی که مردم از اون آبسرد کن آب می خورن حسنه میره واسه طرف ، به همین راحتی.

و کلی کار دیگه که با پول این شکلی میشه انجام داد ، بعدشم هرکاری دوست داشتی بکن ، حتی بعد از مرگت هم همینجوری ثواب میاد واست. چون مردم دارن ازش استفاده میکنن.

طبق آیه 114 سوره هود هم حسنات ، سیئات و آثار آنها رو بر طرف می سازند ، دیگه چی میخوای؟ برو حال کن.

کلی هم از اونی که تهذیب نفس کرده جلو میفتی.

من احساس میکنم که توی دین اسلام راه های میان بر زیادی وجود داره که آدم می تونه از طریق اونها بدون دردسر به بهترین جایگاه های بهشت برسه

و من دنبال اون راه های میانبر می گردم که دیگه نیازی به خودسازی نداشته باشم.

مطمئنم خداوند عادل هست و سر سوزنی حق کسی رو ضایع نمی کنه ،

فقط دنبال قلق قضاوت خداوند می گردم تا براساس همون حرکت کنم و با کمترین تلاش ممکن بهترین جایگاه رو توی بهشت نصیب خودم کنم.[/]

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

Im_Masoud.Freeman;899142 نوشت:
مطمئنم خداوند عادل هست و سر سوزنی حق کسی رو ضایع نمی کنه ،

فقط دنبال قلق قضاوت خداوند می گردم تا براساس همون حرکت کنم و با کمترین تلاش ممکن بهترین جایگاه رو توی بهشت نصیب خودم کنم.

ابلیس به خاطر سجده نکردن به خدا از بهشت رانده شد و خودش را جهنمی کرد!

طرد شده کرد

درصورتی که نقل است که کلی عبادت کرد

چطور یک آدم می تونه بگه؟

من دزدی می کنم می رم انفاقم می کنم؟

چه کسی می تواند ادعا کند که خب دودوتا چهار من این کار هارا می کنم صدقه می دهم درست میشه همان حدیثی که امام صادق(ع) گفتند.

بر فرض کف بهشتم نصیبتون شد و راحت وارد بهشت شدید حسرتشو چکار می کنید؟

حسرت اینکه اینهمه فرصت خدا بهم داد من نتوانستم ازش درست استفاده کنم و اگر نه الان بهترین جای بهشت بودم!

البته

Im_Masoud.Freeman;899142 نوشت:
کلی هم از اونی که تهذیب نفس کرده جلو میفتی.

کی گفته کسی که اینهمه کار خوب کرده از اونی که تهذیب نفس کرده جلو افتاده؟

حساب کتاب خدا با ما فرق داره

کیفیت بهتر از کمیته اینو یادت باشه

اگر کوهی از الماس رو در راه خدا خرج کند اما کیفیت لازم رو نداشته باشد چه طور؟

برای چه کسی می خواهی ببری این عمل رو چه کسی باید قبول کنه که تو موفق شدی؟ غیر خدا؟

اعمال برای خدا باید باشد حال خودت حساب کن

این آیات سوره زلزله را نگاه کنید.

فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ ۷وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ 8
پس هر کس هموزن ذرّه اى کار خیر انجام دهد آن را مى بیند. ۷و هر کس هموزن ذرّه اى کار بد کرده آن را (نیز) مى بیند. 8
http://makarem.ir/quran/?lid=0&view=1#99:null

به اندازه ذره ایی کار خوب و بد کرده باشیم خواهیم دید.ان شاء الله

یا علی(ع)@};-

سلام .
امیدوارم که خوب و خوش و سلامت باشین .
صحبت سره این مساله کاره بسیار بسیار بسیار سختی هست .

اینجور که من متوجه شدم داریم دو تا انسان رو مقایسه میکنیم که یکی میخواد اخلاص داشته باشه و دیگری حدود را رعایت میکنه و زندگیه دنیویش رو هم میخواد داشته باشه .

این مساله من رو یاده یکی از خاطراتم انداخت که در درون دبیرستان با کسی دوست بودم که ایشون دوست پسرهای زیادی داشت ، و صد البته نماز خون هم بود و ...

من با اون خیلی صمیمی بودم . یع روز ازش پرسیدم تو چجوری هم نماز میخونی و هم این همه دوست پسر داری ... و اون بهم جواب داد چه ربطی داره ...

من هم جوابش رو ندادم . با خودم گفتم کسی که خدا رو بالای سرش میبینه امکان نداره چنین رفتاری رو داشته باشه ... و قضیه تموم شد و رفت .

سالها گذشت ... و من بعدها متوجه شدم که گرایش به خدا پرستی نوعی نیاز برای بشر هست . همونطور که ما نیاز به آب و غذا و هوا داریم . بدنمون احساس به پرستش کردن داره ...

علتش میتونه هر چیزی باشه ... شاید ژنی که من بر اساس اون ساخته شدم طی میلیاردها سال متمدن شدن به اینصورت برانگیخته و جهش پیدا کرده باشه که چنین نیازی بزاش وجود داشته باشه .

به هر حال الان میتونم تصور انسانی رو بکنم که دوست پسر داشته باشه . نمازش رو هم بخونه . روزش رو هم بگیره و متمدن و با فرهنگ هم باشه .

ولی مسیر اخلاص مسیری دیگر هست .
در مسیر اخلاص ... شخص مومن با مشگلات بسیار بسیار بیشتری روبرو میشه . چنین شخصی نمیتونه هم دوست پسر یا دوست دختر داشته باشه و هم نمازش رو بخونه و هم روزش رو بگیره .

من هنوز خودم به هیچ قطعیتی در مورد این سوال نرسیدم و فکر میکنم کارشناس محترم سایت عمق این مساله رو هنوز بهش اشاره نکردن .

از این رو من یه مثال دیگه میزنم امیدوارم ایشون جواب این سوال رو بهم بدن .

1. دختری رو فرض بگیرین که دوست پسرهاش رو داره ، باهاشون بگو بخند میکنه ، در عین حال به خدا اعتقاد داره ، در عین 8ال روزه هاش رو میگیره ، در عین حال شیطنت هاش رو میکنه ، در عین حال کمی هم حق و ناحق میکنه ، در عین حال به دیگران کمک میکنه و مهربان هست . ازدواج خوبی میکنه و مسایل رو زیاد سخت نمیگیره .

2. دختری رو فرض بگیرین که دوست پسر نداره . مومن هست . خدا رو بالای سرش میبینه ، در چشم نا محرم نگاه نمیکنه . ساله به این صورت زندگی میکنه ، به علت برخی شرایط بوجود اومده نمیتونه رابطه خوبی با مردها برقرار کنه . در درون ازدواجش به مشگل میخوره ، در روابط اجتماعیش مشگل رو از خدا میبینه ، قید خدا پرستی رو میزنه و میره یه آتئیست میشه و تا آخر عمرش افسردگی میگیره چرا که اون زمان فرصت یک زندگی عادی رو داشت ... خواست که اخلاص داشته باشه .

در نهایت دو تا ادم داریم .

1. دختری که مومن هست ( حالا نه زیاد ) زندگی خوبی داره . بچه های خوبی داره و ...
2. دختری داریم که آتیست هست . با کسی ازدواج کرده که دوسش نداره . از زندگیش متنفره . افسردگی داره که چرا اون زمان که فرصتش رو داشت انسانی زندگی نکرد و اخلاص رو سرلوحه زندگیش قرار داده .

[="Tahoma"][="Blue"]سلام

Im_Masoud.Freeman;899142 نوشت:
چه کسانی که عمرشون رو صرف دین کردند و چه کسانی که به دین خیانت کردند همه با هم توی بهشتن و این خیلی مسخرست. نباید اینطوری باشه.

اینطوری نیست!!! کسی که به دین خیانت کند و جلوی هدایت انسانها را بگیرد، عذاب سختی خواهد داشت.
به عنوان مثال این روایت رو ببینید:
امام صادق(علیه السلام) فرمود: در زمانهاى گذشته مردى بود كه از راه حلال‏ معيشت دنيا را به دست مى‏آورد ولى نمى‏توانست و سپس از راه حرام‏ به دست مى‏آورد ولى باز نمى‏توانست، تا شيطان‏ به نزدش آمد و به او گفت: آيا مى‏خواهى تو را به چيزى راهنمائى كنم تا مال دنيايت زياد شده و تابعت افزون شود؟ گفت: بلى. شيطان گفت: دين جديدى را بدعت گذار و مردم را به آن بخوان، پس آن مرد نيز چنين كرد و مردم نيز دعوتش را پذيرفته و اطاعتش كردند، و از دنيا بهره‏مند شد، سپس به فكر فرو رفت و بخود گفت: اين چكارى بود كردم، دينى را بدعت گذارده و مردم را به آن دعوت كردم و مى‏بينم كه توبه‏ام پذيرفته نمى‏شود مگر هر كه را به دينم دعوت كرده‏ام از آن بازگردانم، و لذا بسوى پيروانش آمد و گفت: آنچه شما را بسويش دعوت كردم باطل است و خودم آن را درست كرده بودم، ولى پيروانش گفتند: دروغ مى‏گوئى، دينت حق بوده و لكن خودت در شك هستى، و از او دور شدند، آن مرد كه چنين ديد، زنجيرى را ميخكوب كرده به گردنش بست و گفت: زنجير را از گردنم باز نمى‏كنم تا خداوند توبه‏ام را بپذيرد، خداوند به يكى از پيامبرانش وحى فرستاد كه به فلانى بگو: به عزتم سوگند اگر آنقدر مرا بخوانى كه اعضايت قطعه قطعه شود جوابت را نمى‏دهم تا هر كه از پيروانت مرده است بازگردانى و از دينت منصرفشان كنى.(ترجمه من لا يحضره الفقيه؛ ج‏5 ؛ ص300؛ ترجمه جهاد النفس وسائل الشيعة؛ ص330)

Im_Masoud.Freeman;899142 نوشت:
این مدت نامعلوم به معنای ابدی نیست

ابدی نیست اما ممکنه هزاران سال طول بکشه. باز هم عقلانیه چند سال در این دنیا گناه کنیم و در عوض هزاران سال عذاب بکشیم؟

Im_Masoud.Freeman;899142 نوشت:
به نظر میاد هممون سرکار هستیم.

ظهور تمام آیات و روایات وجود عذاب و خلود برخی را ثابت می کنند.
آیا شما هم دلیلی برای این حرف دارید؟

Im_Masoud.Freeman;899142 نوشت:
کلی هم از اونی که تهذیب نفس کرده جلو میفتی.

بر اساس چه دلیل و مبنایی؟

Im_Masoud.Freeman;899142 نوشت:
من احساس میکنم که توی دین اسلام راه های میان بر زیادی وجود داره که آدم می تونه از طریق اونها بدون دردسر به بهترین جایگاه های بهشت برسه

بله میان بر وجود داره اما نه اونطور که شما می فرمایید...
مثلا برای تهذیب نفس و قرب الهی، توسل به امام حسین(علیه السلام) خیلی مفید است و به قول برخی علما میان بر است.
یا احسان به پدر و مادر و دعای آنها خیلی انسان را در مسیر کمال و دین داری کمک می کند.

اما در این بحث مسئله اساسی این است که ظاهر ادله نقلی و عقلی ما دلالت بر حساب و کتاب دقیق میکند که بر مبنای این حساب و کتاب، انسان به جزای خیر یا شر می رسد. البته در این بین رحمت الهی هم هست که خیلی ها را شامل می شود اما حد و حدود داشته و به اندازه ظرفیت افراد شامل آنها می شود. اما اینکه تمام آیات و روایات تنها برای تهدید توخالی باشد، نه تنها دلیل نداریم بلکه خلاف حکمت الهی است. سوال اصلی اینست که شما بر مبنای چه دلیل این همه آیه و روایت را تاویل می کنید؟

[/]

[="Tahoma"][="Blue"]سلام بر شما
و مممنون از مشارکت شما در بحث

هرمیون;899203 نوشت:
یه مثال دیگه میزنم امیدوارم ایشون جواب این سوال رو بهم بدن .

1. دختری رو فرض بگیرین که دوست پسرهاش رو داره ، باهاشون بگو بخند میکنه ، در عین حال به خدا اعتقاد داره ، در عین 8ال روزه هاش رو میگیره ، در عین حال شیطنت هاش رو میکنه ، در عین حال کمی هم حق و ناحق میکنه ، در عین حال به دیگران کمک میکنه و مهربان هست . ازدواج خوبی میکنه و مسایل رو زیاد سخت نمیگیره .

2. دختری رو فرض بگیرین که دوست پسر نداره . مومن هست . خدا رو بالای سرش میبینه ، در چشم نا محرم نگاه نمیکنه . ساله به این صورت زندگی میکنه ، به علت برخی شرایط بوجود اومده نمیتونه رابطه خوبی با مردها برقرار کنه . در درون ازدواجش به مشگل میخوره ، در روابط اجتماعیش مشگل رو از خدا میبینه ، قید خدا پرستی رو میزنه و میره یه آتئیست میشه و تا آخر عمرش افسردگی میگیره چرا که اون زمان فرصت یک زندگی عادی رو داشت ... خواست که اخلاص داشته باشه .


اصولا در عالم ما دو قطب مثبت و منفی یا خیر و شر داریم، یک طرف خیر و خوبی و خدا و طرف دیگر شر و بدی و شیطان.
هر چقدر انسان به سمت خداوند نزدیکتر بشه، طبیعتا از جانب شیطان دور شده است و بالعکس. بدین ترتیب نمیشه کسی بگه من در عین حال که گناه می کنم به خدا هم نزدیک میشم! به میزانی که انسان گناه انجام دهد از خدا دور شده و به شیطان نزدیک و البته هرچقدر هم اعمال صالح انجام دهد از شیطان دور شده و به خدا نزدیک می شود.
در مورد مثالی که فرمودید، هر چند مقایسه نادری است و در اینجور مسائل باید عموم موارد را در نظر گرفت، چرا که غالبا اینطور نیست که دختر مومنی بدون ارتباط با نامحرم و پس از ازدواج کلا بی دین شود! یا هر دختری که با چندین پسر دوست بوده و خیلی مقید به دین و اخلاق نیست، زندگی خوب و خوشی داشته باشه. با این وجود اصل بحث تاپیک بهشتی شدن دو دسته مومن است که یکی مقید است و دیگری تقید کمتری دارد. در حالی که مقایسه شما بین شخص غیر مقید با اعتقاد حداقلی است که زندگی خوبی دارد و کسی که مقید بوده و زندگی بدی دارد...
به نظر میرسد که با ورود در این بحث، از موضوع اصلی خیلی دور خواهیم شد اما بطور مختصر به نکاتی اشاره می کنم:
اولا؛ چنین مقایسه ای همانطور که عرض شد، چون نادر است، دلیل بر بهتر بودن راه اول نیست.
ثانیا؛ زندگی بهتر داشتن دلیل بر برخورداری از آخرت بهتر نیست.
ثالثا؛ وجود مشکلات در زندگی هیچ رابطه منطقی با نبود خدا و آتئیست شدن ندارد.

[/]

[="Microsoft Sans Serif"][="Black"]

Im_Masoud.Freeman;897525 نوشت:
مدل دوم:

سلام و عرض ادب
اینکه مدل اول هم بتواند در تمام عمر به روشش مبنی بر انجام اعمال خیر با نیت الهی باقی بماند خودش جای بحث دارد و قطعی نیست حال مورد دوم که خود را غرق در گناه کند کم کم از انجام همان اعمال خیر اندک (با نیت الهی) که مقبول درگاه خداست سلب توفیق می شود یا اینکه خدا زمینه هدایت و دوری از گناه را برایش فراهم میکند.

ومن الله توفیق
یا حق[/]

[="Microsoft Sans Serif"][="Black"]

رستگاران;899149 نوشت:
بر فرض کف بهشتم نصیبتون شد و راحت وارد بهشت شدید حسرتشو چکار می کنید؟

حسرت اینکه اینهمه فرصت خدا بهم داد من نتوانستم ازش درست استفاده کنم و اگر نه الان بهترین جای بهشت بودم!

سلام و عرض ادب

با توجه به این تاپیک

http://www.askdin.com/showthread.php?t=39612

حسرت مربوط به قیامت هست نه بهشت

نقل قول:
اگر حسرت و رنج و اندوهي هست در صحنه قيامت و قبل از ورود به بهشت است؛ زيرا جنت، دارلسلام است و در دار سلامت مجالي براي رنج وجود ندارد.
[/]

[="Tahoma"][="Navy"]

Im_Masoud.Freeman;897525 نوشت:
شاید واقعا اسلام همین باشه. برای همه چیز راهکار گذاشته ، با پول میشه نماز و روزه خرید ، و همه ی گناهان رو جبران کرد ، میتونی پول بدی به جات قرآن بخونند ، استغفار کنند و..

بخدا نه طعنه میزنم نه گلایه میکنم ، جدی می خوام بدونم اگر واقعا میشه اینطوری زندگی کرد من عااااااااااااااااشق اسلامم بخدااااااااا

دیگه مهم نیست در بهشت جایگاهت چقدر با نفر اول فرق داشته باشه ، چون دیگه فقط بحث "رفاه بیشتر" مطرحه و عذاب و سختی درکار نیست.


سلام
داشتن ثروتی که از طریق حلال بدست اومده در اسلام اشکال نداره هرچند ثروتهای بسیار هنگفت مشکله اینطور بدست بیان
اما بالفرض که داشته باشیم
اسلام موافق با غرق شدن در لذتها و هوسها نیست چون خواه ناخواه اینها آدم رو از از یاد خدا و تعالی معنوی غافل میکنن و حسرتی بزرگ برجای خواهند گذاشت
میشه بین اسلام و ثروت و لذت حلال جمع کرد اما نمیشه بین تعالی و کمال معنوی با لذت جوییها و دنیاپرستی ها جمع کرد
میتونیم رضایت بدیم دستمون پر از پول و زندگیمون پر از لذتها باشه اما وجودمون خالی از معنویت اونوقت بهره ما از دین پوستی بی مغز خواهد بود
بنده جوان پرتلاش و ثروتمندی رو تصور می کنم که در عین تلاش دنیوی و ثروت زیادش غرق دنیا و هوسهاش نشده و از محبت الهی ، محرومیت رو برای خودش انتخاب نکرده لذا همنشین فقرا و خلوت نشین سحرهاست و دامن اهل دل رو رها نمیکنه تا مبادا از غافلین و دورشدگان باشه
یا هادی[/]

[=Times New Roman]سلام استاد عزیز.

خیلی ممنونم از پاسخگوییتون.@};-

عامل;899261 نوشت:

اینطوری نیست!!! کسی که به دین خیانت کند و جلوی هدایت انسانها را بگیرد، عذاب سختی خواهد داشت.
به عنوان مثال این روایت رو ببینید:
امام صادق(علیه السلام) فرمود: در زمانهاى گذشته مردى بود كه از راه حلال‏ معيشت دنيا را به دست مى‏آورد ولى نمى‏توانست و سپس از راه حرام‏ به دست مى‏آورد ولى باز نمى‏توانست، تا شيطان‏ به نزدش آمد و به او گفت: آيا مى‏خواهى تو را به چيزى راهنمائى كنم تا مال دنيايت زياد شده و تابعت افزون شود؟ گفت: بلى. شيطان گفت: دين جديدى را بدعت گذار و مردم را به آن بخوان، پس آن مرد نيز چنين كرد و مردم نيز دعوتش را پذيرفته و اطاعتش كردند، و از دنيا بهره‏مند شد، سپس به فكر فرو رفت و بخود گفت: اين چكارى بود كردم، دينى را بدعت گذارده و مردم را به آن دعوت كردم و مى‏بينم كه توبه‏ام پذيرفته نمى‏شود مگر هر كه را به دينم دعوت كرده‏ام از آن بازگردانم، و لذا بسوى پيروانش آمد و گفت: آنچه شما را بسويش دعوت كردم باطل است و خودم آن را درست كرده بودم، ولى پيروانش گفتند: دروغ مى‏گوئى، دينت حق بوده و لكن خودت در شك هستى، و از او دور شدند، آن مرد كه چنين ديد، زنجيرى را ميخكوب كرده به گردنش بست و گفت: زنجير را از گردنم باز نمى‏كنم تا خداوند توبه‏ام را بپذيرد، خداوند به يكى از پيامبرانش وحى فرستاد كه به فلانى بگو: به عزتم سوگند اگر آنقدر مرا بخوانى كه اعضايت قطعه قطعه شود جوابت را نمى‏دهم تا هر كه از پيروانت مرده است بازگردانى و از دينت منصرفشان كنى.(ترجمه من لا يحضره الفقيه؛ ج‏5 ؛ ص300؛ ترجمه جهاد النفس وسائل الشيعة؛ ص330)

خوب این خوبه. ولی کافی نیست.

من یه داستانی رو که شیخ مهدی دانشمند عزیز و دوست داشتنی تعریف می کردند ( قدیمیه ) رو واستون میگم.

کدام مکه؟ میری مکه که سر موز و پرتقال دعوا کنی ؟ خدا شاهده که با لباس احرام سر موز دعوا می کردند ،
با خدمه دعوا می کردند که چرا موزهای 65 سانتی را به رفیقات میدی و کوچیک هاش را به ما ؟!! سر موز فحش پدر به هم می دادند
من به یکیشون گفتم آقا مگه شما نمی دونی کسی که محرم میشه 24/25 تا چیز بهش حرام میشه یکیش لغویات ( اگر درست شنیده باشم ) است چرا فحش میدی؟
گفت: حاج آقا من بابای اینو می سوزونم یه گله گوسفندم میکشم.

خوب خداوند برای همه چیز راهکار گذاشته که با پول بتونی جبرانش کنی. یعنی طرف با اینکه می دونه کارش غلطه و گناه بزرگیه میگه گناه میکنم و پولشو میدم.

نمیگه توبه میکنم ، نمیگه خدا مهربانه ، نمیگه خدا بخشندست ، میگه پولشو میدم.

بله بعضی ها هستند مثل این داستانی که تعریف کردید بیچاره ها دستشون به هیچ جا بند نیست ، و باید توی آتش بسوزند تا پاک بشن.

ولی خیلی ها هم هستند دستشون به همه جا بنده و با پول گناه پاک میکنن ، این راهکاریه که خدا گذاشته.

الان شما با حدود 24 میلیون تومن می تونی سی سال نماز اول وقت با کیفیت Full HD بخری. به همین راحتی.

حالا اون کسی که وقت گذاشته ، با نفسش مبارزه کرده ، خودشو مجبور کرده به نماز اول وقت ، اونم نه یه روز و دوروز ، سی سال.

با اینی که 24 میلیون میده و نماز یا روزه می خره یکیه. این راهکارو که من ندادم ، مراجع تقلید دادن ، دین داده. خدا داده. وقتی مورد تایید خداست یعنی قبوله دیگه.

اگر خداوند بگه خوب توهم می رفتی دنبال پول و نمازتو می خریدی مگه من راهکار نگذاشتم واستون؟ چرا استفاده نکردی؟ اون موقع چه خاکی به سرمون بریزیم؟

عمرمون تمام شده دستمونم از دنیا کوتاهه.

به نظرم این خیلی ظلمه که این دو نفر یکی باشن.

[="Tahoma"][="Blue"]سلام آقا مسعود عزیز

Im_Masoud.Freeman;899724 نوشت:
ولی خیلی ها هم هستند دستشون به همه جا بنده و با پول گناه پاک میکنن ، این راهکاریه که خدا گذاشته.

با پول نمیشه هیچ گناهی رو پاک کرد!
با پول میشه فقط از ضمان بندگان یا برخی خطاها خلاص شد.
توضیح مطلب: ببینید سرپیچی و تخلف در اوامر و نواهی الهی یا مربوط به امور مالی است یا خیر.
در جایی که تخلف در امور مالی نیست که روشن است پول کاره ای نیست. مثل نماز و روزه. ممکنه شما بگید بعد مرگ طرف(نه در زمان حیات) وارث های میت براش نماز و روزه استیجاری میگیرند و میت رو بهشتی می کنند! اما برای بهشتی شدن میت مذکور یک مانع بزرگ وجود داره که این شخص در زمان حیات نافرمانی خدا رو کرده و عمدا نماز یا روزه رو به جا نیاورده، این یعنی معصیت و اگر توبه نکرده باشه، همچنان پاش گیره...

اما در مورد امور مالی مثل کفاره نذر، انجام محرمات احرام و ... نیز بحث معصیت الهی با دادن پول جبران نمی شود، بلکه وجود کفاره به معنای بزرگ بودن گناه و یک مانع دومی محسوب میشه، پس این قسمت هم با پول حل نمیشود.

اما داستانی که نقل کردید در مورد برخی عوام است که تمام مشکلات خود را در زندگی با پول یا گوسفند! حل کرده اند. از این دسته نباید بیش از این انتظار داشت... اما حقیقت چیز دیگری است. حضرت علامه جوادی آملی در ذیل آیه شریفه: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فيهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ وَ الْكافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ؛ اى اهل ايمان! از آنچه به شما روزى داده‏ايم، انفاق كنيد پيش از آنكه روزى فرا رسد كه نتوان چيزى خريد و دوستى برقرار كرد و يا از كسى شفاعت نمود كافران ستمگرند.(سوره بقره، آیه254) می فرماید: انسان در دنيا گاهي با ضابطه و گاهي با رابطه مشكل خود را حل مي‌كند. امّا در قيامت نه ضوابط كارگشاست تا انسان با خريد و فروش، فديه و عوض دادن و مانند آن مشكل خويش را حل كند و نه جا براي روابط است تا با دوست يابي و خُلّت مشكل خويش را بگشايد؛ خداي سبحان از همه اين موارد با واژه لاي نفي جنس، نفي حقيقت فرمود.(تسنیم، ج6، ص410)

بنابراین با پول نمی توان معصیت را از بین برد. البته اگر شخص بعد از گناه توبه کند و دیون را بپردازد بحث دیگری است.
در هر حال تهذیب نفس مقدم است و در قرآن روی همین نکته تاکید شده نه روی درآمد زیاد داشتن و با پول بهشت را بدست اوردن، مانند ایه شریفه: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَيْها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُون‏؛ اى اهل ايمان! خود و خانواده خويش را از آتش بترسانيد كه انسانها و سنگها هيزم آن هستند. فرشتگانى بر آن آتش مأمورند كه خشن و سختگيرند و از آنچه مأمورند، تخلف نمى‏كنند و به آنچه امر شده‏اند، عمل مى‏نمايند.(سوره تحریم، آیه6)

البته تهذیب نفس با ثروتمند شدن منافاتی ندارد، انسان باید تلاش خود را بکند اما از نفس خود غافل نگردد. بنابر روایاتی که نیت انسان را اصل می داند، حتی اگر کسی پول برای کمک به دیگران نداشته باشد، اما قصد این کار را بکند، خداوند به همین قصد او ثواب می دهد، حتی اگر موفق به انجام چنین کاری نشود.

Im_Masoud.Freeman;899724 نوشت:
الان شما با حدود 24 میلیون تومن می تونی سی سال نماز اول وقت با کیفیت Full HD بخری. به همین راحتی.

=))=))=))=))=))
به این راحتی هم نیست...
البته قیمت تغییر کرده!!!

Im_Masoud.Freeman;899724 نوشت:
اگر خداوند بگه خوب توهم می رفتی دنبال پول و نمازتو می خریدی مگه من راهکار نگذاشتم واستون؟

چنین چیزی از آیات و روایات بدست نمی آید.

Im_Masoud.Freeman;899724 نوشت:
به نظرم این خیلی ظلمه که این دو نفر یکی باشن.

طبق مباحث گذشته یکسان نیستند.
[/]

حق دوست;899306 نوشت:
حسرت مربوط به قیامت هست نه بهشت

اگر حسرت و رنج و اندوهي هست در صحنه قيامت و قبل از ورود به بهشت است؛ زيرا جنت، دارلسلام است و در دار سلامت مجالي براي رنج وجود ندارد.

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

اگر بپذیریم نبود حسرت مربوط به تمامی مراتب بهشت است نه خاص بخشی از مراحل با حسرت روز قیامت بنظرتون چیز کمیه؟

اگر می خواهید بگویید که عدم حسرت برای همه مراتب بهشتیان است

می شود بگویید چرا شهدا به مقام حضرت ابوالفضل(ع) غبطه یا حسرت می خورند؟(در غبطه یا حسرت بودن شک دارم و البته احتمالش هست که در قیامت باشد..)

البته اگر استاد عامل هم لطف کنند اگر نتیجه ایی رسیده بیان کنند سپاس گذار خواهم بود.

یا علی(ع)@};-

[="Times New Roman"][="Black"]سلام و عرض احترام مجدد خدمت استاد عزیز.

عامل;899816 نوشت:

برای بهشتی شدن میت مذکور یک مانع بزرگ وجود داره که این شخص در زمان حیات نافرمانی خدا رو کرده و عمدا نماز یا روزه رو به جا نیاورده، این یعنی معصیت و اگر توبه نکرده باشه، همچنان پاش گیره...

پاش کجا گیره؟ توی جهنم؟ یا توی دادگاه الهی می مونه تا تکلیفش روشن بشه؟

و چجوری پاش آزاد میشه؟

عامل;899816 نوشت:

بلکه وجود کفاره به معنای بزرگ بودن گناه و یک مانع دومی محسوب میشه، پس این قسمت هم با پول حل نمیشود.

این قسمت رو متوجه نشدم ، مانع دوم یعنی چی؟

عامل;899816 نوشت:

می فرماید: انسان در دنيا گاهي با ضابطه و گاهي با رابطه مشكل خود را حل مي‌كند. امّا در قيامت نه ضوابط كارگشاست تا انسان با خريد و فروش، فديه و عوض دادن و مانند آن مشكل خويش را حل كند و نه جا براي روابط است تا با دوست يابي و خُلّت مشكل خويش را بگشايد؛ خداي سبحان از همه اين موارد با واژه لاي نفي جنس، نفي حقيقت فرمود.(تسنیم، ج6، ص410)

خوب همین دیگه ، در دنیا اینقدر کار خیر میکنه ، مدرسه می سازه ، به بیمارستان ها کمک میکنه و اینور و اونور که تا دستش از دنیا کوتاه نشده همه کارهاشو انجام داده باشه.

از اونور با عالم و آدم درگیره و مگس هم از جلوش رد بشه ویز ویز کنه میکشدش دادگاه.

ولی اینقدر کارهای خیرش زیادن که کفه ی ترازوی اعمال صالحش سنگینی میکنه و میره بهشت.

عامل;899816 نوشت:

بنابراین با پول نمی توان معصیت را از بین برد.

منظور من از پاک کردن گناه فقط این نیست که مثلا بیاد بگه خوب این صد هزارتومن واسه فحش امروزم ، اینم پنجاه تومن واسه نیشی که به قلب فلانی زدم و ..

منظورم اینه که با پول اونقدر کار خیر میکنه و دل بندگان خدا رو شاد میکنه ( چقدر حدیث و روایت داریم درباره اش ) که معصیت هاش دیگه به چشم نمیان و میره بهشت.

در واقع به نظر میاد که بیشتر نیازمندان دارن به این بنده خدا کمک میکنند تا اینکه اون بهشون کمک کنه.

عامل;899816 نوشت:

در هر حال تهذیب نفس مقدم است و در قرآن روی همین نکته تاکید شده نه روی درآمد زیاد داشتن و با پول بهشت را بدست اوردن

منم نظرم اینه که تا عرق آدم در نیاد به دل خدا نمی چسبه ، ولی چند وقتیه شک کردم که نکنه خدا راضی هست و من الکی دارم افراط میکنم و از خدا جلو میزنم.

عامل;899816 نوشت:

چنین چیزی از آیات و روایات بدست نمی آید.

مثلا اگر ترک غیبت باتهذیب نفس 10 حسنه داشته باشه و صد هزارتومن کمک به یه فقیر 100 حسنه داشته باشه.

و من از اجر بیشتر کار دوم خبر نداشته باشم و مشغول تهذیب نفس باشم خداوند ناآگاهی من رو گردن خودم میندازه؟ یا من رو آگاه میکنه که من هم از این امتیاز و راه میانبر بهره مند بشم؟[/]

[="Tahoma"][="Blue"]سلام علیکم

رستگاران;899821 نوشت:
اگر استاد عامل هم لطف کنند اگر نتیجه ایی رسیده بیان کنند سپاس گذار خواهم بود.

از آنجایی که بهشت دار السلام است و هیچ غم و اندوهی در آن راه ندارد، حسرت و اموری که باعث ناراحتی مومن شود نیز در آن نیست. طبق برخی روایات پس از ورود بهشتیان در بهشت، همگی به مقام و درجه خود راضی شده و نسبت به مقامات بالاتر غصه و غمی نمی خورند.
اما در هر حال از مقامات بالاتر و لذات قویتر محروم خواهند بود و در قیامت هم حسرت فرصت های از دست رفته را خواهند خورد.
جریان غبطه خوردن شهداء به قمر بین هاشم(علیه السلام) نیز مربوط به قیامت است. امام سجاد(علیه السلام) در این رابطه می فرماید: إنَّ لِلْعَبّاسِ عِنْدَ اللَّهِ تَبارَکَ وَتَعالی مَنْزِلَةٌ یَغبِطَهُ بِها جَمیعَ الشُّهدَاءِ یَوْمَ القِیامَة.(صدوق، امالی، ص463؛ خصال، ج1، ص68)
[/]

[="Tahoma"][="Blue"]

Im_Masoud.Freeman;899836 نوشت:
پاش کجا گیره؟ توی جهنم؟ یا توی دادگاه الهی می مونه تا تکلیفش روشن بشه؟

کسی که بدون توبه از دنیا رفته باشد، تنها امیدش بخشش و غفران الهی است. اما اینکه کی این بخشش شامل حال او شود، بستگی به بزرگی گناه، علم او به گناه و ... دارد. در هر حال با پول قابل جبران نیست.

Im_Masoud.Freeman;899836 نوشت:
این قسمت رو متوجه نشدم ، مانع دوم یعنی چی؟

خود عنوان حرمت باعث نزدیک نشدن انسان مومن به گناهان می شود، این اولین عامل است که در تمام گناهان وجود دارد. اما در برخی برای جلوگیری از ارتکاب گناه، عامل دیگری به عنوان جریمه مالی نیز در نظر گرفته شده تا اجتناب تاکید شود.

Im_Masoud.Freeman;899836 نوشت:
منظورم اینه که با پول اونقدر کار خیر میکنه و دل بندگان خدا رو شاد میکنه ( چقدر حدیث و روایت داریم درباره اش ) که معصیت هاش دیگه به چشم نمیان و میره بهشت.

شکی در این نیست که کمک به فقرا و دست گیری از مردم از برترین اعمال صالح است. اما اگر کسی خود سازی نکند حتی ممکن است این عمل را به مقصد نرساند! به همین دلیل خداوند می فرماید: مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزى‏ إِلاَّ مِثْلَها وَ هُمْ لا يُظْلَمُون‏؛ هر كس كار خوبى انجام دهد، براى او ده برابر پاداش خواهد بود و هر كه كار بدى انجام دهد، جز به اندازه كار بدش پاداش ندهند و بر آنها ظلم نخواهد شد.(سوره انعام، آیه160) بنابراین گاهی ما اعمال زیادی انجام می دهیم اما یکی هم مقبول نمی شود یا برخی را بعد قبول شدن از بین می بریم؛ مانند روایتی که مرحوم صدوق در «امالی» روایت میکند از حضرت صادق(علیه السلام)، از پدرش، از جدش(علیهم السلام) که: «حضرت فرمودند: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: هر کس بگوید: سبحان الله خداوند برای او درختی در بهشت می کارد، و هر کس بگوید: الحمد لله خداوند برای او درختی در بهشت می کارد، و هر کس بگوید: لا إله إلا الله خداوند برای او درختی در بهشت می کارد، و هر کس بگوید: الله أکبر خداوند برای او درختی در بهشت می کارد.
مردی از قریش گفت: یا رسول الله! بنابراین ما درخت های بسیاری در بهشت داریم! رسول الله فرمود: آری! ولیکن مبادا آنکه آتش هائی بفرستید و آن درخت ها را بسوزانید! و اینست مفاد گفتار خداوند عز وجل: ای کسانی که ایمان آورده اید! از خداوند اطاعت کنید و از رسول او اطاعت کنید، و اعمال خود را باطل مکنید».
به همین دلیل اساتید اخلاق می فرمایند ابتدا از سوراخ نداشتن انبان و انبار اطمینان حاصل کنید سپس آنرا پر گندم کنید! کنایه از اینکه اگر رذائل اخلاقی را انسان ترک کند، هر چقدر عمل انجام دهد ولو اندک باشد، برای انسان می ماند و از بین نمی رود. پس تهذیب اولویت دارد.

Im_Masoud.Freeman;899836 نوشت:
مثلا اگر ترک غیبت باتهذیب نفس 10 حسنه داشته باشه و صد هزارتومن کمک به یه فقیر 100 حسنه داشته باشه.

حق با شماست... عمر ما کوتاه است و در این عمر کوتاه باید ابدیت خود را بسازیم. پس نباید ریسک کرد.
اینکه شما به دنبال بهترین راه هستید، عقلانی است، اما همیشه بهترین راه کوتاه ترین یا آسان ترین نیست. باید به دنبال اصول کلی خداوند در رسیدن به هدف بود و آنچه از آیات و روایات در مورد مثلا تزاحم بین ترک معصیت و انجام حسنات بدست می آید، اینست که ترک معصیت تقدم دارد، در مورد مثال شما که بین ترک حرام و انجام مستحب است که شکی در تقدم ترک معصیت نیست.
اما اینکه آیا خداوند انسان را به راه درست هدایت می کند یا همه کار به دوش بنده است؟ نیز سوال بجایی است.
خداوند متعال بنده را به راه راست هدایت می کند، به شرط اینکه بنده این ظرفیت را در خود ایجاد کند. به عبارتی اگر خداوند تلاش بنده را برای رسیدن به کمال ببیند، او را هدایت می کند. این ظرفیت نیز با تلاش، تفکر، مطاله، توسل و ... قابل دست یابی است.
[/]

جناب عامل ...
چجوری میگین با پول هیچ گناهی بخشیده نمیشه !!! میخواین من راهشون رو بهتون نشون بدم ...

فرض میکنیم الان شما یک مولتی تریلیاردر ... مثلا 20 میلیارد تومن خدا بهتون ارث پدری داده ...

بعدش همین پول رو مثلا میزارین در درون بانک و برجی مثلا 400 میلیون تومن سود میگیرین ...

بعدش مثلا دارین از دره شرکتتون میرین بیرون ... 1 میلیون تراول رو جلویه درب شرکتتون جا میزارین ... بعدش یه بنده خدایی که پول نداره و بدبخت هست ... اون یک میلیون رو بر میداره و میره به زخم زندگیش میزنه ... ( میدزده )

شما بارها و بارها این کار رو میکنین ...

گشاده دست میشین و عین خیالتون هم نیست که آدمهای اطراف هر کدوم یک میلیون یک میلیون ازتون دزدی میکنند ...

بعدش میریم اون دنیا ...
شما 1000 بار غیبت کردین و نمازهاتون رو نخوندین و روزه هاتون رو نگرفتین و بنابراین میخوان بندازنتون جهنم ... که یهو از آسمان ندا میرسه دست نگه دارید ...

میگن چی شده ....

میگن هزاران نفر بودن که از شما یک میلیون ؛ یک میلیون دزدی کردند و پول شما رو خوردند ...
اون هزار نفر رو میران و از خوبی هایه اونها بر میدارن و رویه کارهای شما میزارن ...

و اینجوری میشه که شما شاد و شنگول میرین بهشت و اون بدبخت ها باید جور شما رو بکشن ....

[="Tahoma"][="Blue"]سلام

هرمیون;900072 نوشت:
و اینجوری میشه که شما شاد و شنگول میرین بهشت و اون بدبخت ها باید جور شما رو بکشن ...

مثال شما یک کمی تخیلی شده! چنین حالتی بسیار نادر است...
بر فرض تحقق چنین چیزی، به نظر شما آیا مثلا 1000 مورد طلبکاری کفاف یک عمر عصیان و گناه را می دهد؟ چند مورد ترک نماز عمدی در طول عمر؟ چند مورد روزه؟ حق الناس؟ و ...
در هر حال، فرض جناب مسعود از مثال شما که قوی تر است، چون در این فرض شخص متمول اختیارا اعمال خیر زیادی انجام می دهد تا معاصی خود را بپوشاند:
Im_Masoud.Freeman;899836 نوشت:
با پول اونقدر کار خیر میکنه و دل بندگان خدا رو شاد میکنه ( چقدر حدیث و روایت داریم درباره اش ) که معصیت هاش دیگه به چشم نمیان و میره بهشت.

در پست 19 این فرض قویتر پاسخ داده شد.
البته با پول می توان اعمال خیر زیادی انجام داد و آخرت خود را بهبود بخشید اما بحث بر این است که تهذیب اولویت دارد یا پولدار شدن و در راه خیر خرج کردن که عرض شد اولویت با تهذیب است اگر چه ایندو با هم قابل جمع اند.

[/]

به نام خدا




سوال:
آیا با پول می توان گناهان را جبران کرد؟
آیا عذابهای وعده داده شده در قرآن و احادیث صرفا برای تهدید است؟

پاسخ:
مقدمه؛ مادیات در این دنیا زمانی ارزش پیدا می کنند که در راه رشد و تعالی انسان قرار گیرند. از سویی مقامات و درجات آخرتی انسان نیز در گرو اعمال صالح و اعتقادات او در این دنیاست. بنابراین صرف بهشت رفتن مطلوب نهایی نیست،

بلکه درجات بهشتی و آخرتی نیز مهم و کلیدی اند، تا جایی که از قیامت و روز حساب در قرآن به «یوم الحسرة»(1) یاد شده است و این حسرت هم برای گناهکاران است که چرا مرتکب گناه شدند و هم برای نیکوکاران که چرا بیشتر کار نیک انجام ندادند.(2) لذا با در نظر گرفتن حیات ابدی و بی نهایت در آخرت، حتی یک درجه بالاتر نیز مهم خواهد بود.

با توجه به مقدمه مذکور، بر فرض قبولی اعمال شخص ثروتمندی که کارهای خیرزیادی انجام مدهد، این شخص از هدف اصلی انسان در این دنیا دور شده و از امکاناتی که خداوند در اختیار او گذاشته به خوبی استفاده نکرده است. لذا بنابر اینکه اهل نجات هم باشد، مقامی بسیار پایین تر از شخصی است که علاوه براینکه از مال دنیا هم بهره مند است در شناخت دین هم تلاش زیادی میکند خواهد داشت و با توجه به مقدمه پیشین، حسرت بیشتری خورده و از درجات بالاتر محروم خواهد بود.

اما بنابر اینکه اعمالش مخلوط به حرام یا ریایی باشد، چیزی از او پذیرفته نخواهد شد. این حالت شبیه شخصی است که در عصر امام صادق(علیه السلام) به تقدس و تقوا شهرت یافته بود، اطوار عوام فریبانه او امام(علیه السلام) را متوجه کرد و روزی به تعقیب او پرداخت تا اعمال او را از نزدیک ببیند.
امام(علیه السلام) ملاحظه فرمود که این مرد 2 قرص نان و 2 عدد انار دزدید و سپس آنها را صدقه داد امام(علیه السلام) خود را به او نشان داده و توضیح خواست.
آن مرد گفت: من 4 گناه و 40 ثواب کرده ام و به آیه 160 سوره انعام(خداوند به حسنات ده برابر پاداش می دهد) تمسک جست و چون 4 از 40 کم کنیم برای من 36 ثواب خالص می ماند.

امام(علیه السلام) فرمود: «إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقینَ؛ خداوند عمل را از شخص متقی می پذیرد»(3) شما چهار معصیت مرتکب شده ای که دزدی کرده ای و 4 گناه دیگر که بدون اذن صاحب اموال آنها را صدقه داده ای و این مجموعاً 8 گناه می شود، بدون هیچ حسنه ای. سپس امام او را رها کرد و رفت و چشمان آن مرد خیره مانده بود.(4)

بنابراین حتی اگر مدل دوم مقبولیت مردمی بیشتری داشته باشد، قابل مقایسه با مدل اول نیست، چرا که مقبولیت الهی مقدم است. البته همانطور که امیر المومنین در این رابطه می فرماید:
مَنْ أَصْلَحَ‏ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ‏ أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاسِ(5) خداوند رابطه شخص اول را با مردم اصلاح خواهد کرد، چرا که او رابطه خود را با خدا اصلاح کرده است.
همچنین خداوند می فرماید: هر كس طالب عزّت است، همه عزّت از آن خداست(6) بنابراین حتی عزت و مقبولیت عمومی نیز دست خداست و هر کس از راه درست اقدام کند، خداوند به او عزت حقیقی را عنایت خواهد کرد.

اگر سوال شودکه آیا عذاب های وعده داده شده در قرآن و احادیث صرفا برای تهدید است؟
در پاسخ میگوئیم بر مبنای تجسم اعمال انسان در برزخ و قیامت و همچنین اجرای عدالت الهی، بهشت و جهنم انسان منوط به خود اوست و آنها را در این دنیا با اعمال خود می سازد. مثلا کسی که در این دنیا دروغگویی یا دیگر گناهان برایش ملکه شده و با نفسش عجین است، در آخرت هم طبق روایت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) که اصناف دهگانه افراد را در محشر بیان می کند(7)، دارای شمایلی متناسب با عملش خواهد بود.

بنابراین آیات متعدد قرآن که در مورد دوزخ و عذاب شدید وارد شده، صرف تهدید نیست، بلکه این آیات بر مبنای حقیقت عمل انسان تحقق می یابند، مگر اینکه در حیات انسان توبه محقق شود یا رحمت الهی شامل شود.

حتی بر فرض اینکه در قیامت رحمت الهی(البته در مورد حق الله نه حق الناس مانند اختلاس، فتنه و...) شامل حال گناهکار شود، با عذاب برزخ که مدت آن نیز معلوم نیست، روبرو خواهد بود. یا حتی برخی با این عذاب برزخی نیز پاک نمیشوند و داخل در جهنم می گردند و سالیان سال در آنجا خواهند بود تا پاک شوند(ورود ناپاک به بهشت ممنوع است).

بنابراین انسان عاقل، زندگی کوتاه دنیا را با مدت نامعلوم برزخ و اقامت چندین ساله در جهنم عوض نمی کند. البته خداوند رحمت واسعه دارد و این رحمت بر غضبش سبقت گرفته اما همین رحمت بی پایان بر مبنای حکمت الهی شامل حال بندگان می شود، به عبارتی بی حساب و کتاب نیست بلکه بر مبنای صلاحیت و شایستگی افراد به آنها تعلق می گیرد.

آیا با پول می توان گناهان را جبران کرد؟
هیچ گناهی را نمی توان با پول جبران کرد! بلکه فقط می توان از ضمان بندگان یا برخی خطاها خلاص شد.
توضیح مطلب: سرپیچی و تخلف در اوامر و نواهی الهی یا مربوط به امور مالی است یا خیر.
در جایی که تخلف در امور مالی نباشد، روشن است که پول موثر نیست، مانند عبادات. البته برای برخی عبادات می توان بعد از فوت شخص، اجیر گرفت. اما این به معنای بخشش گناه و سرپیچی متوفی در زمان حیات خود نیست. به عبارتی اجیر گرفتن باعث سقوط تکلیف شده اما جبران گناه انجام گرفته را نمی کند و آن گناه تنها از طریق توبه، شفاعت یا بخشش الهی از بین می رود.

اما در مورد امور مالی مثل کفاره نذر، انجام محرمات احرام و ... نیز بحث معصیت الهی با دادن پول جبران نمی شود، بلکه وجود کفاره به معنای بزرگ بودن گناه و یک مانع دومی علاوه بر حرمت محسوب می شود، پس این قسمت هم با پول جبران نمی شود، بلکه علاوه بر کفاره، توبه نیز لازم است.

در همین رابطه حضرت علامه جوادی آملی در ذیل آیه شریفه: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فيهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ وَ الْكافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ؛

اى اهل ايمان! از آنچه به شما روزى داده‏ايم، انفاق كنيد پيش از آنكه روزى فرا رسد كه نتوان چيزى خريد و دوستى برقرار كرد و يا از كسى شفاعت نمود كافران ستمگرند.(8)

می فرماید: انسان در دنيا گاهي با ضابطه و گاهي با رابطه مشكل خود را حل مي‌كند. امّا در قيامت نه ضوابط كارگشاست تا انسان با خريد و فروش، فديه و عوض دادن و مانند آن مشكل خويش را حل كند و نه جا براي روابط است تا با دوست يابي و خُلّت مشكل خويش را بگشايد؛ خداي سبحان از همه اين موارد با واژه لاي نفي جنس، نفي حقيقت فرمود.(9)


[/HR]1. سوره مریم، آیه39.
2. فیض کاشانی، تفسیر صافی، ج3، ص281.
3. سوره مائده، آیه 27.
4. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج9، ص 467.
5. برقی، المحاسن ؛ ج‏1 ؛ ص29.
6. سوره فاطر، آیه10.
7.
طبرسی، مجمع البیان، ج10، ص642.
8. سوره بقره، آیه254.
9. جوادی آملی، تسنیم، ج6، ص410.

موضوع قفل شده است