جمع بندی آدم سوزی در جنگ با خوارج

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آدم سوزی در جنگ با خوارج

سلام و عرض ادب .شخصی ادعا کرد امام علی علیه السلام در جنگ با خوارج عده ای از آنها را سوزانده!!! آیا همچین چیزی چ در منابع شیعی چ در منابع سنی وجود دارد؟ یا دروغ محض است؟؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد عماد

ghasem.palang;897026 نوشت:
شخصی ادعا کرد امام علی علیه السلام در جنگ با خوارج عده ای از آنها را سوزانده!!! آیا همچین چیزی چ در منابع شیعی چ در منابع سنی وجود دارد؟ یا دروغ محض است؟؟

در منابع تاریخی شیعه و سنی سخنی از سوزاندن خوارج دیده نمی شود اما عینی در شرح بخاری در بحث جواز آتش زدن دشمن به این امر اشاره کرده و در یک عبارت گذرا گفته حضرت علی علیه السلام خوارج را آتش زد.(1)
جنگ نهروان از جمله جنگهایی است که ریز آن در منابع تاریخی شیعه و سنی آمده و هیچکدام از آنها اشاره به چنین مطلبی نکرده اند چگونه است که شارح صحیح بخاری به برای اثبات جواز آتش زدن انسان بدون استناد به هیچ کتابی چنین ادعایی می کند.
1. عمدة القاری شرح صحیح البخاری، ج14، ص 264

اصلا حضرت علی علیه السلام کسی را آتش زده است؟ چیزی در منابع هست؟ می دونم که برخی روایات ضعیف در این زمنیه وجود داره شاید همون جریان با خوارج خلط شده باشه؟ نه؟

کریم اردکانی;898439 نوشت:
اصلا حضرت علی علیه السلام کسی را آتش زده است؟ چیزی در منابع هست؟ می دونم که برخی روایات ضعیف در این زمنیه وجود داره شاید همون جریان با خوارج خلط شده باشه؟ نه؟

در برخی از سایتهای اسلام ستیز بیان شده که
«کشتار” عبدالله خرمی و یارانش” :عبدالله خرمی و ۷۰ تن از یارانش از بیم جان به قلعه ای پناه برد.به دستور علی قلعه به آتش کشیده شد که در جریان آن تمامی این افراد در آتش سوختند بطوری که بوی گوشت بریان شده آنها آنچنان در هوا پخش شده بود که مردم را آزار می داد. (علی مرز نامتناهی . صفحه ۱۹۹) اینجا علی 70نفر را مثل آب خوردن کباب کرده»
اما
به چنين شخصي در متون تاريخي كه معاصر با امام علي باشد برخورد نكرديم . و منبع ذکر شده شناخته شده نيست .شايد منظور علي مرد نامتناهي باشد. که از منابع معاصر است و معلوم نيست از کجا نقل کرده است.

در مورد عبدالله بن سباء نیز برخی از گزارشهای ضعیف از سوزاندن وی توسط حضرت علی علیه السلام خبر می دهند
عبداللّه بن سبأ به الوهيت حضرت علي‌(علیه السلام ) و حلول جزء الهي در وجود علي(علیه السلام) قائل بود. در برخي روايات سوزاندن عبداللّه بن سبأ توسط آن حضرت گزارش شده است.(1) اما این قضیه صحیح نیست زیرا برفرض وجود چنین شخصی حضرت علی علیه السلام او را توبه داد و سپس او را به مدائن تبعيد كرد، ولي وي در آنجا نيز دست از عقايد خود برنداشت و آن گاه كه علي(ع) به شهادت رسيد، شهادت آن حضرت را تكذيب كرد و گفت: حتي اگر مغز سر او را براي من در هفتاد لفاف بياوريد، به مردن او معتقد نخواهم شد.(2)
البته علامه عسکری کتابی نوشتند و در آن اثبات کردند که اصلا عبدالله بن سباء وجود خارجی ندارد و ساخته ذهن شخصی به نام سیف بن عمر است. این کتاب حتی مورد تحسین برخی از علمای الازهر نیز قرار گرفت(3)

منابع:
1. محمد بن علي بن محمد شوكاني، نيل الأوطار، ج8، ص6؛ حر عاملي، وسائل الشيعهًْ، ج28، ص336.
2. احمد بن يحيي البلاذري، انساب الاشراف، ج2، ص503.
3. مراجعه شود کتاب افسانه عبدالله بن سباء نوشته علامه عسکری

عماد;898658 نوشت:
عبدالله خرمی و ۷۰ تن

ظاهرا عبدالله حضرمی منظور است که آن سایت بی سواد و اسلام ستیز عبدالله خرمی نوشته است

کریم اردکانی;899419 نوشت:
ظاهرا عبدالله حضرمی منظور است که آن سایت بی سواد و اسلام ستیز عبدالله خرمی نوشته است

اگر منظور عبدالله حضرمی باشد نیز ربطی به حضرت علی علیه السلام ندارد زیرا:

اولا: عبدالله بن حضرمی از سوی معاویه به بصره آمد و در صدد بود تا بصره را تصاحب کند(1) او نماینده حضرت علی علیه السلام به به شهادت رساند و برخی از مردم بصره را به تبعیت از خود واداشت(2)

ثانیا: جاریه بن قدامه از سوی حضرت علی علیه السلام برای سرکوبی او رفت او پس از جنگیدن به قلعه ای پناه برد و جاریه دستور آتش زدن قلعه را صادر کرد نه حضرت علی علیه السلام (3)

ثالثا: جاریه نیز دستور دارد هیزم اطراف قلعه جمع کنند تا عبدالله حضرمی و یارانش تسلیم شوند(4) بسیاری از آنان تسلیم شدند(5) ولی خود عبدالله تسلیم نشد پس عبدالله خود می توانست تسلیم شود ولی چنین کاری نکرد(6)

بنا براین او به ظلم شورش کرده بود. عده ای را به شهادت رسانده بود و پس از محاصره نیز حاضر به تسلیم شدن نشد و آتش تسیلم شدن ترجیح داد

منابع:
1.تاریخ خلیفة بن خیاط، ص 118؛ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج ‏5، ص 110- 111؛ دینوری، ابو حنیفه، الأخبار الطوال، ص 283، منشورات رضی، قم، 1368ش؛ ابن عدیم، کمال الدین، بغیة الطلب، ج ‏4، ص 1941، دار الفکر، بیروت، چاپ اول، بی تا.
2.تاریخ خلیفة بن خیاط، ص 118- 119؛ تاریخ الأمم و الملوک، تاریخ الطبری، ج ‏5، ص111- 112؛ ابن عساکر، ابو القاسم، تاریخ مدینة دمشق، ج ‏29، ص 246، دار الفکر، بیروت،چاپ اول ، 1415ق.
3.تاریخ الطبری، ج ‏5، ص 112.
4. تاریخ الطبری، ج ‏5، ص 112.
5.زکی صفوت، احمد، جمهرة رسائل العرب، ج ‏1، ص 509، المکتبه العلمیه، بیروت، بی‌تا؛ أعیان الشیعة، ج ‏4، ص 60؛ یوسفی غروی، محمد هادی موسوعة التاریخ الإسلامی، ج ‏5، ص 335، مجمع الفکر الاسلامی، قم، چاپ اول، 1417ق.
6.ثقفى کوفى، ابو اسحاق ابراهیم بن محمد، الغارات، تحقیق، حسینى ارموى، جلال الدین، ج ‏2، ص476، انجمن آثار ملى، تهران، 1353ش، ج ‏2، ص 411.

خیلی ممنون از شما بزرگواران.اللة صل علی محمد و آل محمد

متأسفانه[SPOILER][/SPOILER] با بیان کردن این قضیه در صدد دفاع از آدم سوزی داعش ملعون هستن. در پناه حق باشین

جمع بندی

پرسش:
آیا امام علی(علیه السلام) در جنگ با خوارج عده ای از آنها را سوزانده است؟

پاسخ:
در منابع تاریخی شیعه و سنی سخنی از سوزاندن خوارج دیده نمی شود اما "بدر الدين العيني"، در شرح بخاری در بحث جواز آتش زدن دشمن به این امر اشاره کرده و در یک عبارت گذرا گفته حضرت علی (علیه السلام) خوارج را آتش زد.(1)
جنگ نهروان از جمله جنگ هایی است که جزئیات آن در منابع تاریخی شیعه و سنی آمده و هیچکدام از آنها اشاره به چنین مطلبی نکرده اند چگونه است که شارح صحیح بخاری به برای اثبات جواز آتش زدن انسان بدون استناد به هیچ کتابی چنین ادعایی می کند لذا این گفته وی قابل قبول نیست.

در مورد "عبدالله بن سباء" نیز برخی از گزارش های ضعیف از سوزاندن وی توسط حضرت علی (علیه السلام) خبر می دهند
عبداللّه بن سبأ به الوهيت حضرت علي‌(علیه السلام ) و حلول جزء الهي در وجود علي(علیه السلام) قائل بود. در برخي روايات سوزاندن عبداللّه بن سبأ توسط آن حضرت گزارش شده است.(2) اما این قضیه صحیح نیست زیرا برفرض وجود چنین شخصی حضرت علی (علیه السلام) او را توبه داد و سپس او را به مدائن تبعيد كرد، ولي وي در آنجا نيز دست از عقايد خود برنداشت و آن گاه كه علي(علیه السلام) به شهادت رسيد، شهادت آن حضرت را تكذيب كرد و گفت: حتي اگر مغز سر او را براي من در هفتاد لفاف بياوريد، به مردن او معتقد نخواهم شد.(3)

البته علامه عسکری کتابی نوشتند و در آن اثبات کردند که اصلا "عبدالله بن سباء" وجود خارجی ندارد و ساخته ذهن شخصی به نام "سیف بن عمر" است. این کتاب حتی مورد تحسین برخی از علمای الازهر نیز قرار گرفت(4)
برخی نیز سوزاندن شخصی به نام "عبدالله حضرمی" را به ایشان نسبت می دهند. این قضیه نیز نمی تواند درست باشد زیرا:

اولا: عبدالله بن حضرمی از سوی معاویه به بصره آمد و درصدد بود تا بصره را تصاحب کند(5) او نماینده حضرت علی (علیه السلام) را به شهادت رساند و برخی از مردم بصره را به تبعیت از خود واداشت(62)

ثانیا: "جاریه بن قدامه" از سوی حضرت علی (علیه السلام) برای سرکوبی او رفت و او پس از جنگیدن به قلعه ای پناه برد و جاریه دستور آتش زدن قلعه را صادر کرد نه حضرت علی (علیه السلام) (7)

ثالثا: جاریه نیز دستور دارد هیزم اطراف قلعه جمع کنند تا عبدالله حضرمی و یارانش تسلیم شوند(8) بسیاری از آنان تسلیم شدند(9) ولی خود عبدالله تسلیم نشد پس عبدالله خود می توانست تسلیم شود ولی چنین کاری نکرد(10)

بنابراین نسبت دادن این گونه امور به حضرت علی (علیه السلام) (که نمی تواند دانه را از دهن مورچه ای بیرون بکشد) به دور از انصاف است و اکثر این گونه جعلیات در زمان بنی امیه جعل شد تا حضرت علی (علیه السلام )را تخریب شخصیت نمایند.

پی نوشت ها:
1. عمدة القاری شرح صحیح البخاری، ج14، ص 264
2. محمد بن علي بن محمد شوكاني، نيل الأوطار، ج8، ص6؛ حر عاملي، وسائل الشيعهًْ، ج28، ص336.
3. احمد بن يحيي البلاذري، انساب الاشراف، ج2، ص503.
4. مراجعه شود کتاب افسانه عبدالله بن سباء نوشته علامه عسکری
5.تاریخ خلیفة بن خیاط، ص 118؛ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، ج ‏5، ص 110- 111؛ دینوری، ابو حنیفه، الأخبار الطوال، ص 283، منشورات رضی، قم، 1368ش؛ ابن عدیم، کمال الدین، بغیة الطلب، ج ‏4، ص 1941، دار الفکر، بیروت، چاپ اول، بی تا.
6.تاریخ خلیفة بن خیاط، ص 118- 119؛ تاریخ الأمم و الملوک، تاریخ الطبری، ج ‏5، ص111- 112؛ ابن عساکر، ابو القاسم، تاریخ مدینة دمشق، ج ‏29، ص 246، دار الفکر، بیروت،چاپ اول ، 1415ق.
7.تاریخ الطبری، ج ‏5، ص 112.
8. تاریخ الطبری، ج ‏5، ص 112.
9.زکی صفوت، احمد، جمهرة رسائل العرب، ج ‏1، ص 509، المکتبه العلمیه، بیروت، بی‌تا؛ أعیان الشیعة، ج ‏4، ص 60؛ یوسفی غروی، محمد هادی موسوعة التاریخ الإسلامی، ج ‏5، ص 335، مجمع الفکر الاسلامی، قم، چاپ اول، 1417ق.
10.ثقفى کوفى، ابو اسحاق ابراهیم بن محمد، الغارات، تحقیق، حسینى ارموى، جلال الدین، ج ‏2، ص476، انجمن آثار ملى، تهران، 1353ش، ج ‏2، ص 411.

موضوع قفل شده است