جمع بندی الهام یا توهم؟
تب‌های اولیه
با سلام وعرض ادب خدمت دوستان
هنگاهی در بیداری وقتی چشمامو به طور موقت وکوتاه میبندم (نه اینکه بخوابم)صحنه هاییبسیار عجیب میاد جلوی چشمانم که خیلی غیر ارادی هست وشاید حتی خیلی وقت ها اونصحنه هارو درواقعیت ندیدم ...ودچار شگفتی میشم...
مثلا یکبار وقتی با خانوادهدعوام شده بود (چون خانوادم اصلا منو درک نمیکنن وخیلی باهم مشکل داریم و اکثرمواقع من بی تقصیرم)رفتم توی حمام که کمی آرامش بگیرم وقتی زیر دوش داشتم سرمومیشستم خیلی کوتاه چشمامو بستم و از دور دختر بسیار زیبایی رو دیدم که با چشماندرشت آبی خوشرنگ درحالی که داره به من نگاه میکنه گریه میکنه واشک هایی به رنگ آبیاز چشماش میومد وخیلی سریع چشمامو بازکردم اون لحظه ای که این صحنه رو دیدم یه حسی(که اگه تجربه کرده باشید گاهی توخواب هم یک سری پیام های روحی میده)یهم پیغامفرستاد داره به حال تو گریه میکنه که بیگناه رنج میکشی وخیلی سریع چشماموبازکردم.یعنی همه ی اینها خیلی کوتاه رخ داد.ولی بعدش دچار تردید میشم که نکنهتوهم میزنم که البته روانپزشک به من گفت بیماری نداری که تورو دچار توهم کنه...منخودم فکر میکنم بهم الهام میشه...ولی شک دارم چون من خیلی مذهبی نیستم وبه علتافسردگی شدید حتی خیلی وقتها نماز هم نمیخونم ...(وسعی نمیکنم به علت خوب جلوهدادن خودم یا گول زدن نفسم به چیزهایی که میخوام فکر کنم ودرخیال تصورشون کنم یابا خیال زندگی کنم.)(البته اینا گفته های دوستان وخانواده است که به من ایمان واعتمادندارن وفکر میکنن خل ودیوانه هستم)این اتفاقات برای من به ندرت وخیلی اتفاقیوناخواسته رخ میده که باعت تعجب خییییلییییی زیادم میشه ونمیتونم باورکنم...یکنمونه ی دیگر مثال میزنم:یک شب که داشتم برای خانواده و دوستانم با خلوص تمام دعامیکردم همون موقع دراز کشیدم ومشغول فکر کردن ومرور خاطراتم شدم ودر چند ثانیه کهچشمامو بستم مثل یک عکس متحرک زیبا فقط دریک کادر کوچک یعنی مجموعه ای از طبیعت وآبشار رو نشون نمیداد فقط توی یک تصویر کوچک بخشی ازآب های بسیار زلال رو دیدم کهسنگ های گوناگونی از پشت اون خیلی واضح دیده میشدو این یک تصویر ثابت نبودانگارهمونجا بودم داشتم زنده نگاه میکردم مثل فیلم بود...وخیلی سریع چشمام رو بازکردم..بعدرفتم سراغ فال حافظ وبه نیت فهمیدن مفهوم این صحنه فال گرفتم و اومد ظاهر و باطنشما یکیست وخالص و بی ریا و پاک میباشید...وقتی این متن روخوندم دیگه از تعجب کممونده بود دوتا شاخ توسرم سبز بشه..ولی هنوز باورم نمیشه چون من آدم خیلی مذهبینیستم(نه اینکه نخوام باشم کوتاهی میکنم) واکثر مواقع فروع دین رو انجام نمیدم ولیدینم روقبول دارم وعاشق ائمه هستم وهمیشه حضور خدارو حس میکنم براهمین نمیتونمزیاد به کسی کلک بزنم نه اینکه دروغ نگم ...حالا میشه بگید درست متوجه شدم وایناوحی یا همون الهام هست یا من دچار وهم وگمان غلطی شدم؟
واینا لیاقت میخواد وکسی مثل من که زیاد پی انجام فروع دین نیست،چنین توفیقی پیدانمیکنه...؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
با تشکر
با سلام و عرض ادب خدمت شما پرسشگر محترم و همراهان اين تاپيك
از اعتمادتان به اين مركز سپاسگزارم
از خواندن مشكلاتي كه داريد متأثر شدم ان شاالله كه با پيگيري جدي، دارودرماني منظم و مشاوره و توجه به معنويت و دين اين مشكل شما رفع مي شود ضمن بيان راهكارهايي براي بهبود وضيعت معنوي و ذهني و خانوادگي شما دعا مي كنيم.
خواهر محترم ذهن ما به دو بخش هشيار و ناهشيار تقسيم مي شود. بخش ناهشيار خيلي عظيم تر از بخش هشيار است. مغز ما نيز قابليت هاي زيادي دارد مي تواند تصاويري را مانند دوربين عكاسي يا فيلم برداري ذخيره كند و در وقتي به نمايش بگذارد. گاهي مي تواند تصاوير را با هم تركيب كنيد و يا آرزوها و نگراني ها و انتظارات و خيالات را بهم پيوند دهد. و گاهي به خاطر مشكلات مزاجي و ذهني و آثار دارويي ممكن است گرفتار توهم و هذيان شويم
گاهي اين امر با هشياري است و در بسياري از وقت ها به طور ناهشيار در رويا يا خيالپردازي است
چيزي كه مهم است اين است كه توجه به اين تصاوير ذهني نبايد فكر و خيال شما را مشغول كند مي تواند عوارض دارويي يا افسردگي باشد و يا آثار قوه واهمه و ضميرناهشيار باشد كه با عوارض دارويي يا بيماري هاي ذهني، مشكلات خواب، ضعف جسماني و قوه تفكر صحيح مي اوند قدرت و بروز پيدا كند.
راهكارهاي عملياتي
1- دارودرماني منظم: داروها را به طور منظم و زير نظر روان پزشك حاذق مصرف كنيد و از كم يا زياد كردن دز دارو يا قطع آن خود داري كند.
2- روان درماني: كمك از روان شناس باليني و خدمات روان درماني او، براي بيماري افسردگي لازم است و بايد پس مصرف داروها و آرامش نسبي و تنظيم خواب شروع شود. اگر به شكل حضوري نمي توانيد به دليل مشكلات مالي مشاوره تلفني و اينترنتي كمك بگيريد
البته عمل به توصيه ها مهم است و تماس هاي مكرر و به دنبال ورد و قرص خاص بودن زمان و اعتماد به نفس شما را از بين مي برد.
3- تمرين هاي خودياري: درست است كه فردي كه افسرده مي شود ميل به حركت و حتي زندگي ممكن است نداشته باشد ولي با هشياري و فراشناخت و ارتباط با افراد همدل و با نشاط و مشاور بايد به خودآييم و از غار و لاك خود بيرون بياييم تا قفس تنگ اين بيماري شكسته شود. تمرينات خود ياري مي تواند كمك زيادي در زندگي شادمانه و عاقلانه داشته باشد در ضمن اين تمرينات زمان دارودرماني و دز دارد كاهش پيدا مي كند. برخي از تمرينات خودياري عباتند از:
رفت و امد به اماكن مقدس، عبادات، تحميل نكردن مستحبات بر خود، شوخ طبعي، ديدن فيلم هاي كمدي،
استفاده از موسيقي طبيعت و آوازهاي حلال ( مطابق نظر مرجع تقليدتان)،
تفريح و ورزش، استفاده از ميوه وآب ميوه هاي تازه، شركت در مراسم شادي،
اجتناب از مراسم روضه و حزن تا زمان بهبودي، قيچي كردن خيال پردازي با فرار از تنهايي و دامن زدن به آنها،
آواز خواند با اشعار با محتوا، خواندن دعا و آيات قران كه رحمت الهي را بيان مي كند،
فعاليت هاي ذهني و بدني سازنده مانند كار كردن، كمك در كارهاي منزل،
نقاش تصاوير زييا و اميد بخش، اجتناب از افرادي كه آيه يأس مي خوانند،
پياده روي منظم به خصوص با چند نفر، صله رحم ، شركت در كلاس هاي معنوي شاد و بانشاط مانند تفسير قرآن،
شركت در كلاس هاي هنري متناسب با ذوق و استعدادتان و...
4- بي خيالي: به تصاوير ياد شده اهميت ندهيد در برابر تمرينات خودياري و توصيه هايي ما را جدي بگيريد. اگر هم تصوير تكرار شد در ان تصاوير نقطه مثبتي پيدا كنيد و فقط به آن توجه كنيد. الهام مخصوص خواص و اوليا خدا است. البته ممكن است فرشتگان الهي ما را تشويق به زندگي سازنده و شاد كنند و در برابر شيطان و لشكرش آيه يأس بخوانند.
5- روابط سايبري هدفمند: در فضاي مجازي هر جايي نرويد. ورودي ذهن اگر تنظيم شود خروجي هايش هم خوب مي شود. به شرور عالم و اخبار بد نپردازيد. در بزم هاي خوب و خوش سايت هاي مذهبي شركت كنيد. دوستان معنوي و بانشاط گزينش كنيد. در عين حال روابط با دوستان و اقوام در دنياي واقعي را نبايد فراموش كنيد. اگر اهل شعر يا داستان يا طراحي هستيد همكاري كنيد. تاپيك لبخندها و دلخندها را ببنيد و بخنديد و براي ديگران هم بيان كنيد و از شاد كردن ديگران و خود اجر ببريد.
دقت داشته باشيد
افسردگي مانند گرگ است اگر با تفريح و شادي و اين گرگ را ارضا نكنيم ممكن است از خانه خود بي وقت يا وقتي خارج شود و درندگي و پرخاشگر فعال (ديگران) انفعالي (خودتان) كند.
6- دفتر زندگي: براي زندگي خودتان دفتر داشته ايد؟
غالبا نداريم
براي شيمي و رياضي و زبان و..بارها و بارها دفتر فانتزي خريده ايم و با رنگ هاي مختلف بحث ها را نوشته و نمودار برايش كشيده ايم
ولي براي زندگي خودمان چنين دفتري نداريم
دفتري زيبا براي زندگي خودتان تهيه كنيد. نكاتي را كه بيان كردم را يادداشت كنيد همين طور هر نكته اميد بخش و راهكارهايي كه از ديگران و رسانه ها دريافت مي كنيد و كرده ايد.
اين دفتر هميشه همراه و نزد شما باشد تا عيني باشد و فراموش نكنيد رسالت خوش و شاد بودن خودتان. شادي و نشاط از لشكريان عقل است و تنبلي و خمودي از لشكريان جهل. پس بايد هميشه لشكر عقل را از نظر عِده و عُده تجهيز كنيم و موشك هسته اي براي ويران كردن افسردگي داشته باشيم
7-نقاط مثبت چون خرج براي موشك: فهرستي از توانمندي ها، مهارت ها و هنرها و برنامه هاي لذت بخش كه قبلا تجربه كرده ايد را بنويسيد و هر روز مرور كنيد. اين فهرست مانند خرج موشك است يعني مي تواند شما را از به سمت زندگي شادمانه هل دهد با قدرت زياد و از فكرهاي تكراري و تلقين هاي منفي و خودگويي ها مخرب رها كند
8- روش معيار دوگانه: با خود مهربان باشيد ما معمولا در مشكلات خود غرق مي شويم ولي اگر دوستمان براي همين مشكلات با ما مشورت كند به او اميد مي دهيم و با ذهني باز دنبال راهكارهاي سازنده مي گرديم. با خود دوست باشيم و به او راهكاري سازنده پيشنهاد دهيم و اين راهكارها را در دفتر زندگي بنويسم و اجرا كنيم.
9- برنامه مكتوب: در دفتر زندگي برنامه مكتوب داشته باشيد. امام موسي بن جعفر پدر امام رضا و حضرت معصومه (سلام الله عليهما) كه مشتاق زيارتشان هستيد فرمودند زندگي خود را 4 بخش كنيد
الف)- عبادات
ب) كسب و كار حلال
ج) معاشرت با افراد با نشاط و معنوي
د) استفاده از لذت هاي حلال و تفريحات سالم ( اين بخش ضمانت كننده اجرايي سه بخش بالا هم هست)
10-: تكنيك هاي عاطفي، رفتاري و شناختي ديني: از تكنيك هاي ديني براي رفع غم و افسردگي كمك بگيريد؛ مانند صدقه، دعاهاي غم زدا در مفاتيح و دعاي فارسي خودماني، نوشتن نامه به امام زمان و درد و دل، تقوا و نماز و صبر، ديدار عالمان اخلاق وارسته شهرتان و انس با آثار آنها ( حتي حضور در مسجد آنها آرام بخش است)
تذكر: هر تلاشي كه براي خروج از افسردگي مي كنيد اجر الهي دارد و ثواب دارد. اگر هم زحمتش زياد باشد قطعا ثواب زيادي خواهيد برد.
اميدوارم مراحل انجام اين تمرين را براي ما بيان كنيد و شاهد رشد و موفقيت و شادي شما باشيم
[="Tahoma"][="Navy"] هنگاهی در بیداری وقتی چشمامو به طور موقت وکوتاه میبندم (نه اینکه بخوابم)صحنه هاییبسیار عجیب میاد جلوی چشمانم که خیلی غیر ارادی هست وشاید حتی خیلی وقت ها اونصحنه هارو درواقعیت ندیدم ...ودچار شگفتی میشم...با سلام وعرض ادب خدمت دوستان
مثلا یکبار وقتی با خانوادهدعوام شده بود (چون خانوادم اصلا منو درک نمیکنن وخیلی باهم مشکل داریم و اکثرمواقع من بی تقصیرم)رفتم توی حمام که کمی آرامش بگیرم وقتی زیر دوش داشتم سرمومیشستم خیلی کوتاه چشمامو بستم و از دور دختر بسیار زیبایی رو دیدم که با چشماندرشت آبی خوشرنگ درحالی که داره به من نگاه میکنه گریه میکنه واشک هایی به رنگ آبیاز چشماش میومد وخیلی سریع چشمامو بازکردم اون لحظه ای که این صحنه رو دیدم یه حسی(که اگه تجربه کرده باشید گاهی توخواب هم یک سری پیام های روحی میده)یهم پیغامفرستاد داره به حال تو گریه میکنه که بیگناه رنج میکشی
سلام
به نظرم اینا توهم باشه. یعنی شما قوه خیال بسیار قوی دارید و متناسب با حالاتتون برای شما صورت سازی میکنه. این یک نکته مثبت میتونه باشه. به شرط اینکه با دستورات شرعی خودتونو از لحاظ عملی و فکری و عاطفی منضبط کنید اونوقت چیزهای بسیار بهتر و با شکوهتری خواهید دید. ان شاالله
یا علیم[/]
سلامی دوباره.ممنون از توجه شما و پاسخ های ارزنده تون.جناب حامی
نظرات و راهکار های شما بسیار منطقی و قابل اعتماد تر از سایرین است با این حال لازم دیدم نکته ی دیگری رو بیان کنم.
از همه ی این توهمات ساخته ذهن هم بگذریم من یک تجربه دیگری دارم.که میخواستم از صحت اون مطمئن بشم.و عقل میگه میتونه اتفاق بیفته.«اگر خدا بخواهد»
من تا حدودا دو سه سال پیش نمازم رو میخوندم و شاید در خانواده بین چهار نوه«از طرف مادرم»فقط من نماز میخوندم.یک روز نذر کردم که من از سر شب
با نماز مغرب و عشاء شروع میکنم به عبادت تا نزدیکای صبح که امام زمان رو تو خواب ببینم!!شاید بگید توقع زیادیه با یه شب عبادت !
درسته!چون خود من هم همین فکر رو میکردم.ولی گفتم ضرر که نمیکنم!اگه دیدم که باعث خوشحالیه اگر هم ندیدم عبادت مستحب ثواب داره.شروع کردم به نماز خوندن تا حدود دوساعت بعد از نماز واجب.وقتی توی دومین رکعت از نماز دوررکعتی بودم.دیدم روبروی من مردی زیبا با لبخند دلنشین نشسته روی صندلی وبه من نگاه میکنهز.وماتم برده بود و محو تماشا شده بودم.تا چند ثانیه بعد دستم رو بلند کردم که دعای قنوت بخونم.ورفتم رکوع چون نباید نمازمو قطع میکردم.وقتی بلند شدم دیدم این تصویر داره کمرنگ میشه!!یعنی همچنان سرجاش بود!حدود یک دقیقه.لازم به ذکره که این تصویر مثل تصویر حضور جسمانی نبود یک شبحی از اون قابل دیدن بود که وسط نماز توجهم رو جلب کرد.ویادم اومد که نذر کردم تو خواب امام زمان رو ببینم.وحالا!توبیداری دیدم!
اونموقع من روحیم خیلی بهتر از الآن وسال های قبلش بود چون مومن تر شده بودم.ووضعیت اینقدربد نبود.
در این مورد نظرتون ؟
ممنون و آرزوی سلامتی برای شما
[="Tahoma"][="DarkGreen"]سلامی دوباره.ممنون از توجه شما و پاسخ های ارزنده تون.جناب حامی
نظرات و راهکار های شما بسیار منطقی و قابل اعتماد تر از سایرین است با این حال لازم دیدم نکته ی دیگری رو بیان کنم.
از همه ی این توهمات ساخته ذهن هم بگذریم من یک تجربه دیگری دارم.که میخواستم از صحت اون مطمئن بشم.و عقل میگه میتونه اتفاق بیفته.«اگر خدا بخواهد»
من تا حدودا دو سه سال پیش نمازم رو میخوندم و شاید در خانواده بین چهار نوه«از طرف مادرم»فقط من نماز میخوندم.یک روز نذر کردم که من از سر شب
با نماز مغرب و عشاء شروع میکنم به عبادت تا نزدیکای صبح که امام زمان رو تو خواب ببینم!!شاید بگید توقع زیادیه با یه شب عبادت !
درسته!چون خود من هم همین فکر رو میکردم.ولی گفتم ضرر که نمیکنم!اگه دیدم که باعث خوشحالیه اگر هم ندیدم عبادت مستحب ثواب داره.شروع کردم به نماز خوندن تا حدود دوساعت بعد از نماز واجب.وقتی توی دومین رکعت از نماز دوررکعتی بودم.دیدم روبروی من مردی زیبا با لبخند دلنشین نشسته روی صندلی وبه من نگاه میکنهز.وماتم برده بود و محو تماشا شده بودم.تا چند ثانیه بعد دستم رو بلند کردم که دعای قنوت بخونم.ورفتم رکوع چون نباید نمازمو قطع میکردم.وقتی بلند شدم دیدم این تصویر داره کمرنگ میشه!!یعنی همچنان سرجاش بود!حدود یک دقیقه.لازم به ذکره که این تصویر مثل تصویر حضور جسمانی نبود یک شبحی از اون قابل دیدن بود که وسط نماز توجهم رو جلب کرد.ویادم اومد که نذر کردم تو خواب امام زمان رو ببینم.وحالا!توبیداری دیدم!
اونموقع من روحیم خیلی بهتر از الآن وسال های قبلش بود چون مومن تر شده بودم.ووضعیت اینقدربد نبود.
در این مورد نظرتون؟
ممنون و آرزوی سلامتی برای شما
سلام عليكم
اين حالت مي تواند علل مختلف داشته باشد مانند:
1)توهم خوشايند و ناخوشايند: وقتي شب تنها هستيد در تاريكي روشني منزل مي بينيد پرده تكان مي خورد ممكن است ذهن شما با تصاوير بسيار زيادي ذخيره شده اش و انديشه هاي واقعي و كاذبي و خرافي صحنه هايي را تجسم كند. از ديد او واقعا چنين چيزهايي ديده مي شود و بعيد نيست قسم هم بخورد. قديم مي گفت آل يا زائو ترسان موجودي است كه در تنهايي زائو به سراغ او مي آيد بنابراين اطرافيان تلاش مي كردند او را تنها نگذارند. بزرگان وقتي اين پديده را تحليل مي كنند مي گويند زني كه زايمان كرده است بدنش خيلي ضعيف مي شود وقتي بدن سست و ضعيف شود انديشه و بينش و تفكر هم قدرتش كم مي شود و دربرابر توهم نيرومند مي شود بنابراين در اين موقعيت احتمال زياد هست كه توهم رنگ بيشتري به خود بگيرد.
البته هميشه توهم ترسناك نيست يك فردي كه عاشق امام زمان است و هميشه به او فكر مي كند و خيالپرداز است ممكن است در مسجد جمكران اين حالت برايش پيش بيايد يا مادري كه فرزند دلبندش را از دست داده ادعا مي كند كه صداي فرزندش را مي شنود و حتي ديده است كه او از اتاقش آمد بيرون به او لبخند زد و گفت مادر من زنده ام آرام باش.
2) كشف عرفاني: بعيد نيست خداوند به خاطر صفاي باطن يا تنبهي حقايقي را به افرادي خاص نشان دهد همان طور كه سيدهاشم حداد و شيخ رجبعلي خياط كشف و شهودي داشته است.
3) الهامات شيطاني: گاهي شيطان الهاماتي دارد و حتي ممكن است حقايقي را به بندگان برساند وقتي آنها اعتماد كردند و خودشيفته شدند شروع مي كند به تدريج انحراف فكري و رفتاري ايجاد مي كند
برخي از رمالان واقعا حقايقي لابه لاي سخنان بي اساس خود بيان مي كنند
چه بايد كرد؟
الف)چه توهم باشد و چه كشف و شهود عرفاني ما وظيفه داريم واقع گرا باشيم و به زندگي عادي خود با تقويت بينش و بدن و ذهن ادامه دهيم. بدن و روح و ذهن حقي به گردن ما دارند و امانت هستند بايد مراقب بهداشت و سلامت آنها باشيم و اگر ضعفي پيدا كردند درمانشان كنيم سريع.
در روايت داريم مؤمني قوي از مؤمن ضعيف ( كه حق بدن را رعايت نمي كند) برتر است. بنابراين تلاش كنيد زندگي خودتان را براساس تقسيمي كه امام موسي كاظم عليه السلام فرمودند چهار بخش كنيد
1- كار و تلاش
2- بندگي و عبادت
3- معاشرت با افراد مثبت و معنوي
4- استفاده از لذت و تفريحات حلال ( كه خود سبب شارژ و نشاط سه بخش قبل است)
ب) طلابي خدمت آيت الله ناصري مي رسيدند و به ايشان مي گفتند چگونه مي توانيم خدمت امام زمان برسيم؟
ايشان فرمودند امام و قرآن عدل و نظير همديگرند با قرآن چه مي كنيم؟ خدمت امام هم برسيم حرفي براي گفتن نداريم؟
ما بندگي خودمان را انجام دهيم بقيه امور را به خدا بسپاريم.
تو بندگي چو گدايان به شرط مزد مكن
كه خواجه خود روش بنده پروري داند
ج) هيچ وقت مستحبات را به خود تحميل نكنيم. به قدر نشاط خود عبادت مستحبي انجام دهيم. گاهي واقعا ممكن است تمايل و كشش براي شنيدن يك صفحه دعاي ندبه يا خواندن دو آيه بيشتر خواندن نباشد چه اصراري داريم كه به خود تحميل كنيم؟ نبايد خود را با ديگران مقايسه كنيم. تأكيدمان بر انجام واجبات و ترك محرمات باشد.
د) در روياهاي بيداري هم غرق نشويم چه بسا گرفتار توهم و خيالپردازي و الهامات شيطاني شويم. در روايت داريم كه خواب سه بخش است مژده الهي است كه بايد شكر خدا كرد. غمگين كردن توسط شيطان است كه بايد از شر او به خدا پناه برد و صدقه داد و آشفتگي هاي روزانه است.
بنابراين چيزهايي را هم كه مي بينيم نبايد روي الن حساب باز كنيم و غرق در ان شويم و از واقعيات زندگي و برنامه ريزي و تلاش بازايستيم
نه دهم عبادت تلاش و كار و كسب حلال است كه از سحرخيزي هم بالاتر است. در هر مقامي كه هستيم به دور از افراط و تفريط اهل كار و تلاش باشيم و به ياد عام خدا (هميشه)و ياد خاص (عبادات).
...
هـ)براي حفظ سلامتي و دين خود دعاي غريق را زياد بخوانيم و صدقه هم بدهيم.
موفق باشيد[/]
الهام یا توهم؟
پرسش اول:
هنگاهی در بیداری وقتی چشمامو به طور موقت وکوتاه میبندم (نه اینکه بخوابم) صحنه های بسیار عجیب میاد جلوی چشمانم که خیلی غیرارادی هست وشاید حتی خیلی وقت ها اون صحنه هارو در واقعیت ندیدم ...ودچار شگفتی میشم... مثلا یکبار وقتی با خانواده دعوام شده بود (چون خانوادم اصلا منو درک نمیکنن و خیلی باهم مشکل داریم و اکثر مواقع من بی تقصیرم) رفتم توی حمام که کمی آرامش بگیرم وقتی زیر دوش داشتم سرمومیشستم خیلی کوتاه چشمامو بستم و از دور دختر بسیار زیبایی رو دیدم که با چشمان درشت آبی خوشرنگ درحالی که داره به من نگاه میکنه گریه میکنه واشک هایی به رنگ آبیاز چشماش میومد و خیلی سریع چشمامو بازکردم اون لحظه ای که این صحنه رو دیدم یه حسی(که اگه تجربه کرده باشید گاهی توخواب هم یک سری پیام های روحی میده) یهم پیغام فرستاد داره به حال تو گریه میکنه که بیگناه رنج میکشی و خیلی سریع چشماموبازکردم. یعنی همه اینها خیلی کوتاه رخ داد. ولی بعدش دچار تردید میشم که نکنه توهم میزنم که البته روانپزشک به من گفت بیماری نداری که تورو دچار توهم کنه..منخودم فکر میکنم بهم الهام میشه...ولی شک دارم چون من خیلی مذهبی نیستم وبه علت افسردگی شدید حتی خیلی وقتها نماز هم نمیخونم ...(وسعی نمیکنم به علت خوب جلوه دادن خودم یا گول زدن نفسم به چیزهایی که میخوام فکر کنم ودرخیال تصورشون کنم یابا خیال زندگی کنم.) (البته اینا گفته های دوستان وخانواده است که به من ایمان واعتمادندارن وفکر میکنن خل ودیوانه هستم) این اتفاقات برای من به ندرت و خیلی اتفاقی و ناخواسته رخ میده که باعت تعجب خییییلییییی زیادم میشه و نمیتونم باورکنم..
یک نمونه دیگر مثال میزنم:یک شب که داشتم برای خانواده و دوستانم با خلوص تمام دعا میکردم همون موقع دراز کشیدم و مشغول فکر کردن و مرور خاطراتم شدم ودر چند ثانیه که چشمامو بستم مثل یک عکس متحرک زیبا فقط در یک کادر کوچک یعنی مجموعه ای از طبیعت و آبشار رو نشون نمیداد فقط توی یک تصویر کوچک بخشی ازآب های بسیار زلال رو دیدم کهسنگ های گوناگونی از پشت اون خیلی واضح دیده میشدو این یک تصویر ثابت نبودانگارهمونجا بودم داشتم زنده نگاه میکردم مثل فیلم بود...وخیلی سریع چشمام رو بازکردم..بعدرفتم سراغ فال حافظ وبه نیت فهمیدن مفهوم این صحنه فال گرفتم و اومد ظاهر و باطنشما یکیست وخالص و بی ریا و پاک میباشید...وقتی این متن روخوندم دیگه از تعجب کممونده بود دوتا شاخ توسرم سبز بشه..ولی هنوز باورم نمیشه چون من آدم خیلی مذهبینیستم(نه اینکه نخوام باشم کوتاهی میکنم) واکثر مواقع فروع دین رو انجام نمیدم ولیدینم روقبول دارم وعاشق ائمه هستم وهمیشه حضور خدارو حس میکنم براهمین نمیتونمزیاد به کسی کلک بزنم نه اینکه دروغ نگم ...حالا میشه بگید درست متوجه شدم وایناوحی یا همون الهام هست یا من دچار وهم وگمان غلطی شدم؟واینا لیاقت میخواد وکسی مثل من که زیاد پی انجام فروع دین نیست،چنین توفیقی پیدا نمیکنه؟؟
با تشکر
با سلام و عرض ادب خدمت شما پرسشگر محترم و همراهان اين تاپيك
از اعتمادتان به اين مركز سپاسگزارم
از خواندن مشكلاتي كه داريد متأثر شدم ان شاالله كه با پيگيري جدي، دارودرماني منظم و مشاوره و توجه به معنويت و دين اين مشكل شما رفع مي شود ضمن بيان راهكارهايي براي بهبود وضيعت معنوي و ذهني و خانوادگي شما دعا مي كنيم.
خواهر محترم ذهن ما به دو بخش هشيار و ناهشيار تقسيم مي شود. بخش ناهشيار خيلي عظيم تر از بخش هشيار است. مغز ما نيز قابليت هاي زيادي دارد مي تواند تصاويري را مانند دوربين عكاسي يا فيلم برداري ذخيره كند و در وقتي به نمايش بگذارد. گاهي مي تواند تصاوير را با هم تركيب كنيد و يا آرزوها و نگراني ها و انتظارات و خيالات را بهم پيوند دهد. و گاهي به خاطر مشكلات مزاجي و ذهني و آثار دارويي ممكن است گرفتار توهم و هذيان شويم
گاهي اين امر با هشياري است و در بسياري از وقت ها به طور ناهشيار در رويا يا خيالپردازي است
چيزي كه مهم است اين است كه توجه به اين تصاوير ذهني نبايد فكر و خيال شما را مشغول كند مي تواند عوارض دارويي يا افسردگي باشد و يا آثار قوه واهمه و ضميرناهشيار باشد كه با عوارض دارويي يا بيماري هاي ذهني، مشكلات خواب، ضعف جسماني و قوه تفكر صحيح مي اوند قدرت و بروز پيدا كند.
راهكارهاي عملياتي
1- دارودرماني منظم: داروها را به طور منظم و زير نظر روان پزشك حاذق مصرف كنيد و از كم يا زياد كردن دز دارو يا قطع آن خود داري كند.
2- روان درماني: كمك از روان شناس باليني و خدمات روان درماني او، براي بيماري افسردگي لازم است و بايد پس مصرف داروها و آرامش نسبي و تنظيم خواب شروع شود. اگر به شكل حضوري نمي توانيد به دليل مشكلات مالي مشاوره تلفني و اينترنتي كمك بگيريد
البته عمل به توصيه ها مهم است و تماس هاي مكرر و به دنبال ورد و قرص خاص بودن زمان و اعتماد به نفس شما را از بين مي برد.
3- تمرين هاي خودياري: درست است كه فردي كه افسرده مي شود ممكن است ميل به حركت و حتي زندگي نداشته باشد ولي با هشياري و فراشناخت و ارتباط با افراد همدل و با نشاط و مشاور بايد به خودآييم و از غار و لاك خود بيرون بياييم تا قفس تنگ اين بيماري شكسته شود. تمرينات خود ياري مي تواند كمك زيادي در زندگي شادمانه و عاقلانه داشته باشد در ضمن اين تمرينات زمان دارودرماني و دز دارد كاهش پيدا مي كند. برخي از تمرينات خودياري عباتند از:
رفت و امد به اماكن مقدس، عبادات، تحميل نكردن مستحبات بر خود، شوخ طبعي، ديدن فيلم هاي كمدي،
استفاده از موسيقي طبيعت و آوازهاي حلال ( مطابق نظر مرجع تقليدتان)،
تفريح و ورزش، استفاده از ميوه وآب ميوه هاي تازه، شركت در مراسم شادي،
اجتناب از مراسم روضه و حزن تا زمان بهبودي، قيچي كردن خيال پردازي با فرار از تنهايي و دامن زدن به آنها،
آواز خواند با اشعار با محتوا، خواندن دعا و آيات قران كه رحمت الهي را بيان مي كند،
فعاليت هاي ذهني و بدني سازنده مانند كار كردن، كمك در كارهاي منزل،
نقاش تصاوير زييا و اميد بخش، اجتناب از افرادي كه آيه يأس مي خوانند،
پياده روي منظم به خصوص با چند نفر، صله رحم ، شركت در كلاس هاي معنوي شاد و بانشاط مانند تفسير قرآن،
شركت در كلاس هاي هنري متناسب با ذوق و استعدادتان و...
4- بي خيالي: به تصاوير ياد شده اهميت ندهيد در برابر تمرينات خودياري و توصيه هايي ما را جدي بگيريد. اگر هم تصوير تكرار شد در ان تصاوير نقطه مثبتي پيدا كنيد و فقط به آن توجه كنيد. الهام مخصوص خواص و اوليا خدا است. البته ممكن است فرشتگان الهي ما را تشويق به زندگي سازنده و شاد كنند و در برابر شيطان و لشكرش آيه يأس بخوانند.
5- روابط سايبري هدفمند: در فضاي مجازي هر جايي نرويد. ورودي ذهن اگر تنظيم شود خروجي هايش هم خوب مي شود. به شرور عالم و اخبار بد نپردازيد. در بزم هاي خوب و خوش سايت هاي مذهبي شركت كنيد. دوستان معنوي و بانشاط گزينش كنيد. در عين حال روابط با دوستان و اقوام در دنياي واقعي را نبايد فراموش كنيد. اگر اهل شعر يا داستان يا طراحي هستيد همكاري كنيد. تاپيك لبخندها و دلخندها را ببنيد و بخنديد و براي ديگران هم بيان كنيد و از شاد كردن ديگران و خود اجر ببريد.
دقت داشته باشيد
افسردگي مانند گرگ است اگر با تفريح و شادي و اين گرگ را ارضا نكنيم ممكن است از خانه خود خارج شود و درندگي و پرخاشگر فعال (ديگران) انفعالي (خودتان) كند.
6- دفتر زندگي: براي زندگي خودتان دفتر داشته ايد؟
غالبا نداريم
براي شيمي و رياضي و زبان و..بارها و بارها دفتر فانتزي خريده ايم و با رنگ هاي مختلف بحث ها را نوشته و نمودار برايش كشيده ايم
ولي براي زندگي خودمان چنين دفتري نداريم
دفتري زيبا براي زندگي خودتان تهيه كنيد. نكاتي را كه بيان كردم را يادداشت كنيد همين طور هر نكته اميد بخش و راهكارهايي كه از ديگران و رسانه ها دريافت مي كنيد و كرده ايد.
اين دفتر هميشه همراه و نزد شما باشد تا عيني باشد و فراموش نكنيد رسالت خوش و شاد بودن خودتان. شادي و نشاط از لشكريان عقل است و تنبلي و خمودي از لشكريان جهل. پس بايد هميشه لشكر عقل را از نظر عِده و عُده تجهيز كنيم و موشك هسته اي براي ويران كردن افسردگي داشته باشيم
7-نقاط مثبت چون خرج براي موشك: فهرستي از توانمندي ها، مهارت ها و هنرها و برنامه هاي لذت بخش كه قبلا تجربه كرده ايد را بنويسيد و هر روز مرور كنيد. اين فهرست مانند خرج موشك است يعني مي تواند شما را از به سمت زندگي شادمانه هل دهد با قدرت زياد و از فكرهاي تكراري و تلقين هاي منفي و خودگويي ها مخرب رها كند
8- روش معيار دوگانه: با خود مهربان باشيد ما معمولا در مشكلات خود غرق مي شويم ولي اگر دوستمان براي همين مشكلات با ما مشورت كند به او اميد مي دهيم و با ذهني باز دنبال راهكارهاي سازنده مي گرديم. با خود دوست باشيم و به او راهكاري سازنده پيشنهاد دهيم و اين راهكارها را در دفتر زندگي بنويسم و اجرا كنيم.
9- برنامه مكتوب: در دفتر زندگي برنامه مكتوب داشته باشيد. امام موسي بن جعفر پدر امام رضا و حضرت معصومه (سلام الله عليهما) كه مشتاق زيارتشان هستيد فرمودند زندگي خود را 4 بخش كنيد
الف)- عبادات
ب) كسب و كار حلال
ج) معاشرت با افراد با نشاط و معنوي
د) استفاده از لذت هاي حلال و تفريحات سالم ( اين بخش ضمانت كننده اجرايي سه بخش بالا هم هست)
10-: تكنيك هاي عاطفي، رفتاري و شناختي ديني: از تكنيك هاي ديني براي رفع غم و افسردگي كمك بگيريد؛ مانند صدقه، دعاهاي غم زدا در مفاتيح و دعاي فارسي خودماني، نوشتن نامه به امام زمان و درد و دل، تقوا و نماز و صبر، ديدار عالمان اخلاق وارسته شهرتان و انس با آثار آنها ( حتي حضور در مسجد آنها آرام بخش است)
تذكر: هر تلاشي كه براي خروج از افسردگي مي كنيد اجر الهي دارد و ثواب دارد. اگر هم زحمتش زياد باشد قطعا ثواب زيادي خواهيد برد.
اميدوارم مراحل انجام اين تمرين را براي ما بيان كنيد و شاهد رشد و موفقيت و شادي شما باشيم
.........................
پرسش دوم:
من یک تجربه دارم.که میخواستم از صحت اون مطمئن بشم. عقل میگه میتونه اتفاق بیفته.«اگر خدا بخواهد» من تا حدودا دو سه سال پیش نمازم رو میخوندم و شاید در خانواده بین چهار نوه«از طرف مادرم»فقط من نماز میخوندم. یک روز نذر کردم که من از سر شب با نماز مغرب و عشاء شروع میکنم به عبادت تا نزدیکای صبح که امام زمان رو تو خواب ببینم!! شاید بگید توقع زیادیه با یه شب عبادت! درسته! چون خود من هم همین فکر رو میکردم. ولی گفتم ضرر که نمیکنم! اگه دیدم که باعث خوشحالیه اگر هم ندیدم عبادت مستحب ثواب داره. شروع کردم به نماز خوندن تا حدود دوساعت بعد از نماز واجب. وقتی توی دومین رکعت از نماز دوررکعتی بودم. دیدم روبروی من مردی زیبا با لبخند دلنشین نشسته روی صندلی وبه من نگاه میکنه ماتم برده بود و محو تماشا شده بودم. تا چند ثانیه بعد دستم رو بلند کردم که دعای قنوت بخونم. رفتم رکوع چون نباید نمازمو قطع میکردم. وقتی بلند شدم دیدم این تصویر داره کمرنگ میشه!!یعنی همچنان سرجاش بود!حدود یک دقیقه.لازم به ذکره که این تصویر مثل تصویر حضور جسمانی نبود یک شبحی از اون قابل دیدن بود که وسط نماز توجهم رو جلب کرد.ویادم اومد که نذر کردم تو خواب امام زمان رو ببینم.وحالا! توبیداری دیدم! اونموقع من روحیم خیلی بهتر از الآن وسال های قبلش بود چون مومن تر شده بودم.ووضعیت اینقدربد نبود. در این مورد نظرتون؟ ممنون و آرزوی سلامتی برای شما
سلام عليكم
اين حالت مي تواند علل مختلف داشته باشد مانند:
1)توهم خوشايند و ناخوشايند: وقتي شب تنها هستيد در تاريكي روشني منزل مي بينيد پرده تكان مي خورد ممكن است ذهن شما با تصاوير بسيار زيادي ذخيره شده اش و انديشه هاي واقعي و كاذبي و خرافي صحنه هايي را تجسم كند. از ديد او واقعا چنين چيزهايي ديده مي شود و بعيد نيست قسم هم بخورد. قديم مي گفت آل يا زائو ترسان موجودي است كه در تنهايي زائو به سراغ او مي آيد بنابراين اطرافيان تلاش مي كردند او را تنها نگذارند. بزرگان وقتي اين پديده را تحليل مي كنند مي گويند زني كه زايمان كرده است بدنش خيلي ضعيف مي شود وقتي بدن سست و ضعيف شود انديشه و بينش و تفكر هم قدرتش كم مي شود و دربرابر توهم نيرومند مي شود بنابراين در اين موقعيت احتمال زياد هست كه توهم رنگ بيشتري به خود بگيرد.
البته هميشه توهم ترسناك نيست يك فردي كه عاشق امام زمان است و هميشه به او فكر مي كند و خيالپرداز است ممكن است در مسجد جمكران اين حالت برايش پيش بيايد يا مادري كه فرزند دلبندش را از دست داده ادعا مي كند كه صداي فرزندش را مي شنود و حتي ديده است كه او از اتاقش آمد بيرون به او لبخند زد و گفت مادر من زنده ام آرام باش.
2) كشف عرفاني: بعيد نيست خداوند به خاطر صفاي باطن يا تنبهي حقايقي را به افرادي خاص نشان دهد همان طور كه سيدهاشم حداد و شيخ رجبعلي خياط كشف و شهودي داشته است.
3) الهامات شيطاني: گاهي شيطان الهاماتي دارد و حتي ممكن است حقايقي را به بندگان برساند وقتي آنها اعتماد كردند و خودشيفته شدند شروع مي كند به تدريج انحراف فكري و رفتاري ايجاد مي كند
برخي از رمالان واقعا حقايقي لابه لاي سخنان بي اساس خود بيان مي كنند
چه بايد كرد؟
الف)چه توهم باشد و چه كشف و شهود عرفاني ما وظيفه داريم واقع گرا باشيم و به زندگي عادي خود با تقويت بينش و بدن و ذهن ادامه دهيم. بدن و روح و ذهن حقي به گردن ما دارند و امانت هستند بايد مراقب بهداشت و سلامت آنها باشيم و اگر ضعفي پيدا كردند درمانشان كنيم سريع.
در روايت داريم مؤمني قوي از مؤمن ضعيف ( كه حق بدن را رعايت نمي كند) برتر است. بنابراين تلاش كنيد زندگي خودتان را براساس تقسيمي كه امام موسي كاظم عليه السلام فرمودند چهار بخش كنيد
1- كار و تلاش
2- بندگي و عبادت
3- معاشرت با افراد مثبت و معنوي
4- استفاده از لذت و تفريحات حلال ( كه خود سبب شارژ و نشاط سه بخش قبل است)
ب) طلابي خدمت آيت الله ناصري مي رسيدند و به ايشان مي گفتند چگونه مي توانيم خدمت امام زمان برسيم؟
ايشان فرمودند امام و قرآن عدل و نظير همديگرند با قرآن چه مي كنيم؟ خدمت امام هم برسيم حرفي براي گفتن نداريم؟
ما بندگي خودمان را انجام دهيم بقيه امور را به خدا بسپاريم.
تو بندگي چو گدايان به شرط مزد مكن
كه خواجه خود روش بنده پروري داند
ج) هيچ وقت مستحبات را به خود تحميل نكنيم. به قدر نشاط خود عبادت مستحبي انجام دهيم. گاهي واقعا ممكن است تمايل و كشش براي شنيدن يك صفحه دعاي ندبه يا خواندن دو آيه بيشتر خواندن نباشد چه اصراري داريم كه به خود تحميل كنيم؟ نبايد خود را با ديگران مقايسه كنيم. تأكيدمان بر انجام واجبات و ترك محرمات باشد.
د) در روياهاي بيداري هم غرق نشويم چه بسا گرفتار توهم و خيالپردازي و الهامات شيطاني شويم. در روايت داريم كه خواب سه بخش است مژده الهي است كه بايد شكر خدا كرد. غمگين كردن توسط شيطان است كه بايد از شر او به خدا پناه برد و صدقه داد و آشفتگي هاي روزانه است.
بنابراين چيزهايي را هم كه مي بينيم نبايد روي الن حساب باز كنيم و غرق در ان شويم و از واقعيات زندگي و برنامه ريزي و تلاش بازايستيم
نه دهم عبادت تلاش و كار و كسب حلال است كه از سحرخيزي هم بالاتر است. در هر مقامي كه هستيم به دور از افراط و تفريط اهل كار و تلاش باشيم و به ياد عام خدا (هميشه)و ياد خاص (عبادات).
...
هـ)براي حفظ سلامتي و دين خود دعاي غريق را زياد بخوانيم و صدقه هم بدهيم.
موفق باشيد
....................
منبع: انجمن گفتگوي ديني، بخش مشاوره، كارشناس حامي: 1396/2/21